بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عقل ، قلب ،عشق، خیال و وهم

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30554
متن پرسش
سلام: در کتاب ادب خیال مطالبی در رابطه با ماندن در گذشته یا فکر به آینده آمده بود که مذمت شده بود نظر به اینکه در بورس شما مدام به آینده نظر دارید برای سود یا زیان و در حقیقت به اعتباریات. به نظر شما آیا می توان در بورس به عنوان شغل فعالیت داشت ولی باز هم قلب ما حضور در حال داشته باشد و با حقایق مرتبط باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن‌جا بحث از نظر وجودی مطرح است که روح انسان در هستی خود، ماورای آینده و گذشته است. آن بحث باید در ساحت خود مدّ نظر قرار گیرد، حال در عالَم کثرات، ما نظر به آینده و زمان داریم که این مربوط به امور دنیایی است و البته در این موارد هم باید زندگی چندان گرفتار این آینده‌های وَهمی نباشد. موفق باشید

30537
متن پرسش
سلام: در حال مطالعه سیر کتب استاد طاهرزاده هستم. ۱. آیا برای مطالعه کتب امام خمینی (ره) و ملاصدرا و ... باید سیر کتب شما تمام شود یا اینکه الان هم می‌توان آن کتب و کتب مشابه را مطالعه نمود؟ ۲. اینکه در کتاب ادب خیال عقل و قلب گفته بودید بهتر است آثار یک استاد را مطالعه کنید با مطالعه دیگر کتب مثلا از ملاصدرا منافاتی ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در جواب سؤال شماره‌ی 30536 عرض شد بعد از آن مقدمات، هم می‌توانید با تفسیر المیزان مرتبط شوید و هم با آثار حضرت امام. البته در نظر به آثار حضرت امام، شرح صوتی سوره‌ی حمد و شرح صوتی کتاب «مصباح الهدایه» به عنوان مقدمه خوب است کار شود. موفق باشید

30508
متن پرسش
سلام: در کدام‌یک از تالیفاتتون موضوع عقل نظری و عقل رو تشریح کردین؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مستقیم بحثی در این مورد نداشته‌ام. شاید در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» نکاتی به‌دست آورید. موفق باشید

30428
متن پرسش
با سلام و درور بر استاد: از آنجا كه علم به يقين در خدا جز بديهيات است اگر ما همين قدر بدانيم كه خدا وجود باشعوريس كه بر عالم و هستي حاكم و حكيم داناست و هرچه اراده كند يقينا محقق خواهد شد آيا شناخت بيشتري بايد صورت بگيرد در اين عالم در مورد خدا؟ آيا تسليم در برابر حوادث كافي نيست براي ادامه زندگي؟ آيا خدا مي‌خواهد ما بيشتر بدانيم در مورد خودش؟ آيا تسليم بودن در برابر علم خداوند كافي نيست؟ آيا بايد شناخت بيشتري در اين جهان و علم هاي كه هست بايد كسب كرد تا به هدف انسانيمون رسيد يا كمال در تسليم محض در برابر خداوند و انسانيت انساني است و خير رساندن به ديگران؟ سوال من اينكه آيا لازمه تحقيقي كه فلاسفيون و عرفا كردن كه همش به علم بينهايت خدا منتهي مي‌شود و نورانيت و رحمانيت آيا لازمه به فراتر از اين دست يافت؟ آيا بايد تفحص بيشتري كرد؟ آيا شناخت بيشتر لازمه زندگيس؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که حضرت صادق «علیه‌السلام» به نقل از کتاب «عقل و جهل» اصول کافی می‌فرمایند جواب خدا به بندگان بر اساس عقل و معرفت آن‌ها نسبت به خداوند است. با توجه به این امر می‌توان گفت هر اندازه معرفت ما به خداوند بیشتر باشد، عبادات ما و فعالیت‌های ما برکت بیشتری پیدا می‌کند. موفق باشید

30380
متن پرسش
سلام علیکم: در بحث برهان صدیقین صرف ادراک وجود مطلق بدون هیچ ماهیتی بوسیله عقل برای درک صحیح این برهان کافی است یا مطلب بالاتر از این حرفهاست؟ یعنی گاهی از وجودات مقید و دارای ماهیت به وجود صرف و هستی مطلق می‌رسیم چرا که هر ما به العرضی در نهایت به مابه ذاتی ختم می‌شود و گاهی هم بدون واسطه مستقیما نظر عقلی و در مرتبه بالاتر شهود قلبی به وجود و هستی داریم و برای مثال نمی‌گوییم چون اشیا را می‌بینم پس نوری هست بلکه فقط نظر به خود نور داریم که چون نوری هست اشیا را می بینم آیا درک صحیح برهان صدیقین همین است؟ جزاک الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال، چه از طریق «برهان لمّی» و چه از طریق «برهان إنّی»، می‌توان عقلاً وجود مطلق را فهم کرد. ولی نظر به او از طریق مظاهر، امر دیگری است که باید قلب در میان باشد. موفق باشید

30271
متن پرسش
سلام علیکم: استاد یک سوال داشتم. بنده دچار خواطر ذهنيه هستم و تشتت افكار دارم و خيلي اذيت هستم. از شما خواهش مي كنم براي نفي خواطر و آرام شدن ذهن و تمركز راهي يا دستوري عنايت بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بر همین مبنا تنظیم شده است. موفق باشید

30253
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید در کتاب ادب خیال و عقل و قلب، بعضی جملات رو زیاد توضیح ندادید و زود از روش رد شدید، مثلا صفحه ۳۵ فرمودید «چون قلب قـدرت دریـافتش بـالاتر از سـاحاتی اسـت کـه عقـل درك می‌کند» و بعد جمله ی بعدی بحث عوض شده. درسته که همه ی بحث سر اهمیت قلب هست ولی به نظرم هریک از این مطالب برای اینکه جا بیفته و مورد تصدیق قرار بگیره، نیاز به توضیح بیشتری داره. مثلا دقیق گفته بشه که با عقل چه ساحتی پوشش داده میشه و قلب دنبال چی هست که با عقل نمیتونیم بهش برسیم؟ منظورم این است که مثلا در یه جمله نگیم عقل نمیتونه به خدا وصل بشه، بلکه دقیق تر بگیم منظور از عقل چیه و به چه کاری میاد و چرا کافی نیست. الان این مسئله ی عقل توی دنیا هم خیلی مسئله شده بعضیا میگن با عقل نمیشه همه چیز رو اثبات کرد بعضیا میگن میشه، بعضیا میگن خود عقل چند مرتبه داره و عقل فقط عقل استدلالی نیست و ... در مجموع حس می‌کنم زود از روی مطالب رد می‌شید و فرصت کافی برای تأمل روی هر جمله از دست میره که سعی کردم یه نمونه مثال بزنم. با تشکر فراوان از اینکه اجازه میدید ما رایگان از نوشته های شما استفاده کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله همین‌ نکات موجب می‌شود رفقا برای فهم جایگاه عقلی و حضور در احوالات روحانی، سراغ کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» همراه با شرح صوتی آن بروند و عملاً در آن عمارت منزل گزینند. به نظر می‌آید منزل امنی باشد. موفق باشید

30236
متن پرسش
سلام علیکم: آیا این برداشت درست است که با مرگ به دلیل انصراف از بدن و عالم ماده تمرکز نفس قوی شده و نفس از طریق قوه خیال که با انصراف از بدن واقع نمایی خود را بدست آورده صورت و حقیقت اعمال اخلاق و عقاید را برای انسان نمایش می‌دهد و آنها عینیت خارجی پیدا می‌کنند؟ و در مرحله بالاتر که قیامت وجود انسان است از مرحله خیال و صور جزیی نیز گذشته با مرتبه عقلانیت حقیقت کلی اخلاق و عقاید را درک می‌کند که همان اتصال به مخازن الهی و اسما الهی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و این از نکات دقیق و ظریف در این رابطه و در نسبت با حضور در عوالم دیگر می‌باشد. موفق باشید

30223
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: یک سوالی پرسیده بودم که چهار سال هست در موضوعی بلاتکلیف هستم، توسل به اهل بیت می کنم و سر خاک شهید حججی می روم، نشانه ها و هدایت هایی دریافت می کنم، که مطابق نیست با اتفاقات حال حاضر، که فرمودید شرح مناجات تائبین را بخوانید، خواندن شرح مناجات خیلی به موقع بود و نکات فوق العاده ای بهم داد. ولی مساله اینجاست، من حالت یقین در کمک خواستن از شهدا و توسل به اهل بیت پیدا نکردم. مثلا شما قبلا فرموده بودید که مادری تو حالت خواب و بیداری بهشون الهام شده که دنبال دوای مشکل فرزند نرو، و این مقدر اوست و درست هم بوده. ولی من همیشه برایم سوال خواهد ماند که چرا نشانه هایی که بعد از توسلات به اهل بیت و شهدا دریافت کردم، اشتباه بوده. چرا هدایت هایی که در آن موضوع دریافت کردم صحیح نبوده. حتی به بازی بودنش هم فکر کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما که خودمان نباید دنبال چنین اموری باشیم. ما باید مطابق عقل و شرع عمل کنیم و به جهان گشوده‌ای که خداوند با انجام وظایف در مقابل ما می‌گشاید، نظر نماییم و نه به آرزوهای خود. و این امر مهمی است که با تأمّل در مباحث «مناجات التائبین» آرام‌آرام برای شما پیش می‌آید. موفق باشید

30163
متن پرسش
سلام استاد: مطلبی از شما دیدم مبنی بر اینکه انسان عاقل زود به گریه نمی افتد. استاد من یه مشکل بزرگ دارم و اونم اینه که بسیار تحت تأثیر قرار می‌گیرم و اشکم در مشکم هست. حالا دنبال این نیستم که چرا من اینجوری هستم، بلکه بنده چند سالی است نفس تنگی های شدید می گیرم که احساس می‌کنم منشاء روحی و روانی داره و به عبارتی گرفتار افسردگی و اظطراب و... هستم. به نظر شما این مشکلات روحی و روانی ناشی از اینه که بنده زیاد به خیالات و وهم میدان داده ام و عقل زمام امور را از دست داده؟! به نظر شما چیکار کنم این مشکلات روحی و روانی و افسردگی و اظطراب حل بشه تا مشکل بزرگم یعنی نفس تنگی ام هم حل بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نتوان نظر قابل اعتمادی در این مورد داد. آنچه می‌ماند بالاخره تدبّر در قرآن و تأمّل در مباحثی مثل «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» است. موفق باشید

30166
متن پرسش
سلام: یکی از مطالبی که قرآن مجید مطرح می‌کند بخصوص اگر یک مطلب اخلاقی باشد یا هر مطلب دیگر علمی باشد فرهنگی و ... البته مقصودم امور اعتباری چون فقه نیست که بتوانیم امروز ادعا کنیم که اگر قرآن مطرح نمی کرد عقل بشر مستقلا امکان دستیابی به آن نکته مثلا اخلاقی را نمی یافت را بیان فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در اندیشه‌ی کلامی خود متوجه‌ی حُسن و قبح عقلی هستیم. بدان معنا که دستورات اخلاقی شرع را عقل، عقلانی می‌داند بر عکس اشاعره که معتقدند چون شرع فرموده است خوب است و نه چون عقل تشخیص داده، خوب است شرع فرموده. موفق باشید

30132
متن پرسش
سلام استاد: می‌خواستم بدونم چیکار باید کرد که از لحاظ روانی آدم تحت تاثیر محیطش نباشه؟ من با اینکه مطالعاتی در حد کتاب مصباح الهدایه امام و کتب فلسفی دارم اما به راحتی تابع محیط میشم یعنی وقتی تو محیط خونه که دائما حرفای منفی زده میشه منم کلا روحیمو از دست میدم. اگرم تو خانواده نباشم و تنها باشم هجوم افکار منفی و خود سرزنشی شدیدی که دارم تضعیفم میکنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در این مسیر، این موانع هست. به گفته‌ی پیر هرات، صد منزل باید طی شود تا از این مراحل بگذریم. آیت الله بهجت می‌فرمودند آمدن این افکار در اختیار ما نیست، ولی دنبال‌کردنِ آن در اختیار ما است که باید آن‌ها را دنبال نکنیم تا خود به خود، قدرت‌شان ضعیف شود. موفق باشید

30122
متن پرسش
سلام استاد: دوستی مطلبی رو در مورد «چاکراها» برام گفت که خیلی برام عجیب بود. می‌گفت انسان هفت چاکرا در بدن داره که اگه اونها رو پاک کنه و روی اون ها کار کنه به مراتب عالی می‌رسه و به کائنات وصل میشه و از عالم غیب انرژی میگیره. می‌گفت که علمای بزرگ هم همین چاکراها رو پاک کردن و صدای درونشون رو شنیدن و به مراتب عالی رسیدن. مثلا می‌گفت چاکرای اول ریشه نام داره و مربوط به کنترل ذهن هست و انسان تو این مرحله باید اهل سکوت و دوری از هیاهو باشه و... استاد آیا این ۷ چاکرا همون مراتب عرفانی نیستن؟ آیا ورود به چنین مباحثی رو تایید می‌کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً در این موارد مطالعاتی داشتم. به نظر می‌آید بیشتر با توهّم و ابهامات زیادی همراه است. مباحث «معرفت نفس» بهتر کمک می‌کند تا انسان مراتب وجودی خود را در عالَم بیابد. در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» عرایضی در مورد حضور در عوالم مختلف حتی حضور تا قیامت شده است. موفق باشید

30064
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته: گفتنش سخت است ولی بنده قبلا چندین بار پیش آمده که برای خواب چشمم را ببندم و در حالتی که هم بودن در این عالم را حس می‌کنم و هم اختیار کامل ندارم که چشمم را باز کنم و وقتی که صدا هایی عجیب غریب می‌شنوم و حالت وحشت به من دست می‌دهد و نمی‌توانم آن لحظه چشمم را باز کنم و بعد از تلاشی لحظاتی بعد چشمم را باز می‌کنم. می‌خواستم علت آن را بدانم و توصیه حضرت عالی درباره آن را بدانم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً نحوه‌ای از تجربه نسبت به تجرد نفس ناطقه است. بد نیست سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید

30063
متن پرسش
سلام بر تمامی مقربان الهی از جمله شما بنده گاهی عواطفی به من دست می آید و یا افکاری به طوری که حس می‌کنم. حلال مذهب عشقم، حرام شرع اسلام. حالا نه به این منظور که بخواهم حرامی مرتکب شده باشم نه در مجاورت عشق الهی به عشقی دنیوی هم فکر می‌کنم و آیا لذت و توجه به برخی چیز های دنیا اشکال دارد و یا خیر و در مواجه با آن چه باید بکنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی جناب حافظ:

همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست

 همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت

ذیل حضور اولیای الهی، انسان، همه‌ی عالَم را راه‌های به سوی حضرت محبوب می‌یابد. موفق باشید

30028
متن پرسش
سلام و درود خدمت استاد محترم: ضمن تشکر بابت پاسخهای قبلی شما، در مورد قاعده «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» می خواهم بدانم که این پارادوکسی بوجود آمده چگونه حل خواهد شد: اگر از ذات باری تعالیٰ عقل اوّل که یک موجود واحد و مجرّد می باشد صادر شده است چطور بر آن موجود واحد قاعده مذکور اطلاق نمی‌شود و او قادر به صدور و مدیریت کثرات می شود۔ کدام یکی از دو راه ذیل می‌تواند راه گشاء باشد؟: ۱۔ وقتی عقل اول بوجود می آید جنبه های وجوب و امکان گرفته حاوی ترکیب می شود و از این لحاظ دیگر واحد نیست که نتواند کثرت صادر نماید۔ ۲۔ عقل اول خود واحد است و جمیع مخلوقاتی که ازش نشئت گرفته باشند همه شون واحد اند از لحاظ وجودی پس قاعده مذکور نقض نشده است۔ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب خواجه نصیرالدین طوسی نکات خوبی در این مورد فرموده‌اند که در جزوات «تاریخ فلسفه و کلام اسلامی» روی سایت می‌توانید دنبال کنید. از آن جهت که می‌فرمایند عقل اول به عنوان صادره‌ی اول، دارای دو وجه است، یکی وجه امکانی آن که موجب صدور نفسِ اول می‌شود و وجه عقلانی آن که عقلِ دوم را صادر می‌کند. بیشتر مطلب را در آن جزوه دنبال بفرمایید. موفق باشید

30022
متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه انسان کامل جامع حضرات خمس است می‌توان گفت مقام او فوق الله است چون الله در مقام واحدیت مطرح است لکن سعه وجودی انسان کامل تا مقام احدیت است؟ به قربان نبی کو فوق الله است / ولیکن عبد و خود در شوق الله است / نمودی سجده بر حق گر چه برتر / ز ذات پاک او الله اکبر / زخاک پای آدم بود کمتر / ولی سجده نکرد ابلیس کافر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام رسول خدا «صلوات‌الله علیه‌وآله» همچنان‌که خودشان می‌فرمایند: «اول ما خلق الله» است که همان مقام «عقل» می‌باشد و بدین لحاظ جامع همه‌ی مراتبی می‌شوند که ذیل عقل قرار دارد و بدین لحاظ مردم را به «الله» فرامی‌خوانند. در کتاب «مصباح الهدایه» از امام خمینی، نکات ظریفی در این مورد هست. موفق باشید

30006
متن پرسش
سلام علیکم: استاد مدت دو سه سالی هست که همزمان با ازادواجم به علت شغل و مسائل کاری به تهران آمده ام و ساکن شده ام. خودم و همسرم کارمند هستیم. مسئله ای که دچارش هستم احساس می کنم هرچه تلاش می کنم نمی توانم به دلخواه معنوی ام برسم و در مقایسه با گذشته از معنویات فاصله گرفته ام و در یک افول افتاده ام نقطه ی اساسی چالشم اینجاست که احساس می کنم هم در مسائل مادی و هم در مسائل معنوی دچار یک جور تنبلی و راحت طلبی ام. در مطالعه، در برنامه ریزی، در اجرا، در تفکر. احساس می کنم خدا در حاشیه است و محوریت اعمال و افکار و انگیزه هایم شهوت است. از جهت همسرم و تاثیرگذاری بر او هم می ترسم. نماز صبحهایم اغلب اوقات پشت سر هم قضا می شود در صورتی که قبلا یک روز نماز قضای صبح مرا کاملا بهم می ریخت. نمی دانم مشکل از کجاست. هرچه از خود خدا تقلا می‌کنم و خودش را می خواهم باز پیشرفتی نمی بینم. تنها حاجتم اصلاح رابطه با خداست اما نمی دانم از چه دری وارد شوم. این گل تنبلی و راحتی خواهی مرا گرفتار کرده است. انگیزه ی تکان دهنده ای نمی یابم و به دنبال یک شوک مثبت هستم. گاها با همسرم غضب تند می کنم و ایشان را از خود می رنجانم و می ترسانم. برنامه های معنوی زیارت شهدا و قبور را هم بطور هفتگی در برنامه گذاشتم اما تاثیر آنچنانی نداشت. یک چندباری برای نماز شب برخاستم اما آنچنان بی میل بودم که نتوانستم قامت ببندم. همسرم هم در نمازهایش کاهل شده است. من ۲۸ ساله هستم و نگران از اینکه در این سن هنوز وامانده ام و دچار رذایل اخلاقی. نماز صبحم قضاست چه برسد به نماز شب. لطفا راه نجاتی نشان دهید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال خود را در جهانی باید حاضر کرد که جهان حضور در تاریخ ماورای جهان غرب است. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را اگر با همسرتان دونفری مطالب آن را دنبال بفرمایید، إن‌شاءالله نحوه‌ای از حضور در جهان معنوی را متذکر می‌شود. موفق باشید

29986
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: از کسی شنیدم که می گفت: «هنر غربی ما را از خیالی به خیال دیگر می برد و در خیال بیشتر غوطه ور می کند و هنر اسلامی ما را از خیال عبور می دهد و به عقل می رساند.» آیا از نظر حضرتعالی این تعبیر درست و کامل است؟ اگر ممکن است مقصود و معنای این عبارت رو هم بفرمایید. تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته می‌توان آن را پذیرفت ولی کلی نیست. مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» می‌تواند در این مورد فکری را با شمادر میان بگذارد. موفق باشید

29975
متن پرسش
عرض سلام و ادب: در باب بردن کودکان زیر هفت سال و هفت سال به بالا به ۱. قبرستان ۲. قبرستان های تاریخی مثل تخت فولاد ۳. بودن کودک موقع دفن یا حداقل میتی که تازه دفن شده ۴. گلستان شهدا یا گلزار شهدا ۵. مزار علما و بزرگان ۶. امامزاده هایی که قبر اطراف آنها هست مثل امامزاده ی که در درچه هست و امثالهم پژو هشی در حال انجام است، آیا ممکن است دیدگاهتان را در این مورد بفرمایید؟ متشکریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بحث در شرایط توهّم‌زایِ این مکان‌ها بوده که عموماً امروزه شرایط، فرق کرده و قضیه علی‌القاعده منتفی است. موفق باشید

29954
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و عرض خسته نباشید: پسری هستم بیست ساله از استان اصفهان. خدا را هزار مرتبه شکر از همه لحاظ (جسمی، روحی، خانوادگی...) در صحت و سلامت کاملم. ولی از زمانی که بدنیا آمدم و قدرت فهم پیدا کردم یا به خاطر فکر زیاد در مورد آینده اضطراب داشته ام. یا به خاطر فکر بگذشته و مقایسه خود با دیگران دچار افسردگی بوده ام. به خاطر رفتارها و کنایه های اطرافیان علی رغم توانمندی هایم دچار خودکم انگاری شده و عزت نفسم را از دست داده ام. با وجود دعاها و توسلاتی که داشته ام هیچ تغییری در افکارم ایجاد نشده و در هر دوره ای از زندگیم به خاطر مسائلی جزئی و پیش پا افتاده غصه خورده ام هر زمانی هم که قدرت رفع آن مشکل را پیدا کرده ام درگیری ذهنی دیگری بسراغم آمده و آزرده خاطرم کرده. خدا شاهدست که هیچ مشکلی ندارم ولی به قول معروف «نمیدونم چمه». تا الان که گذشت ولی ناراضی هم نیستم. دوست دارم ازین به بعد با آرامش خاطر و فکری آزاد از هر دغدغه به زندگیم برسم. لطفا کمکم کنید چه از لحاظ معنوی چه از لحاظ معرفتی و مشورتی. بشدت علاقه مند به مطالعه و مشغله کاری هستم ولی هربار شروع بسرگرم کردن خودم می‌کنم مشکلی پیش آمده و از کار میفتم. انتقادی هم به قشر متفکر و معنوی دارم. قبل از مراجعه به شما سعی کردم تماسی با آیت الله ناصری و حتی فرزندشون شیخ جعفر داشته باشم ولی در هر بار از طرف اطرافیانشون به مانع خوردم. انگار که در محیطی بسته و به دور از ارتباط قرار گرفته اند که مقصر شاید اطرافیان هستند. بابت پرحرفی عذر خواهی می‌کنم. یا علی خدا نگهدار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره به این بزرگان حق بدهید که به کارهایی که برای خود تعیین و تعریف کرده‌اند برسند. پیشنهاد بنده آن است که کتاب «ادب عقل و خیال و قلب» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید و از برنامه‌ی ورزشی که به خود می‌دهید نیز غافل نباشید. در این مورد اخیر می‌توانید به قسمت سوم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» رجوع فرمایید. موفق باشید

29939
متن پرسش
سلام; کتابی دیدم که شخصی که می‌گوید بدل صدام بوده است و بعلت مشابهت با او مورد توجه صدام قرار گرفته و با جراحی پلاستیک تفاوتهای جزیی را مرتفع کردند و با تمرینهایی که با او کردند از نظر رفتاری هم مشابه صدام شده است در مورد رهبری هم گفته می‌شود بدل دارند. بطور کلی بدل داشتن مغایر سنن الهیست؟ اگر نه از لحاظ معرفت شناختی چگونه بفهمیم یک فرد خودش است یا بدلش؟ اگر هیچ راهی نیست باب شکاکیت باز نمی‌شود؟ با توجه به شبهه بدل حجیت تاریخ چگونه اثبات می‌شود؟ آیا بغیر از طرق طبیعی بدل داشتن (مثلا با جراحی پلاستیک) باب طرق غیر یا فوق طبیعی هم باز است. مثلا اجنه به شکل فردی درآیند یا ملائکه یا شبهی در خیال ما منعکس شود توسط ساحران یا حتی خود خدا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا ما خود را بی‌دلیل مشغول این نوع توهّمات بکنیم؟ مگر دنیا صاحب ندارد که این امور را در جای خود رسوا کند؟ موفق باشید

29908
متن پرسش
سلام و درود خدمت استاد گرامی: لطفاً بفرمایید اگر نظر شیخ اکبر رو پیرامون قوه وهم در نظر بگیریم که فرمودند سلطان اعظم هست، آیا از نظر جنابعالی برداشت بنده از کیفیت این قوه درست هست: ۱. کار قوه خیال صورت گری و کار قوه وهم بهش معنی دادن می باشد۔ ۲۔ اگر ادراکات حسّی مدِّ نظر ما بود قوه خیال از حسِّ مشترک بهره گرفته مواد حاصله از حواس خمسه رو صورت گری می کند۔ ۳. قوه واهمه صورت ها رو می‌تواند به کمک عقل فعال یا بدون آن معنی بدهد۔ اگر واهمه تحت نظر عقل فعال بوده باشد تمام معانی درست و نورانی خواهد بود [متصرّفه] وگرنه راهزن و نا قابل اعتبار می‌شود [تخیّله]۔ ۴. اما اگر معقولات مدِّ نظر ما بود معقولات به کمک قوه وهم به قوه خیال منتقل می شود۔ مشکل بنده اینجاست که بظاهر قوه واهمه مراتبی دارد و اگر از عقل فعال نزدیک باشد مفاهیم رو بدرستی به قوه خیال برای صورت گری منتقل می کند و اگر در مرتبه نازل تر از محسوسات نزدیک بود همان محصول حسِّ مشترک رو مفهوم می دهد۔ لطفاً بفرمایید تا کجا برداشت بنده درست است و کجا به بیراهه رفته ام۔ اما مقدور باشد برخی منابع موجود در فضای مجازی رو برایم معرفی فرمایید تا بهره مند شوم۔ خداوند شما رو سلامتی و طول عمر و اجر کثیر عطا فرماید. بحق پنج تن آل عباء آل کساء صلوات الله علیهم اجمعین۔
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی است نکاتی که می‌فرمایید. اگر فرصت بشود و به فصّ محمدی از فصولی که در فصوص‌الحکم هست، رجوع شود به‌خصوص بحث «تخیّل خلاّق» مطالب را بهتر می توانید تجزیه و تحلیل کنید. شرح «فصوص‌الحکم» روی سایت هست و شرح صوتی قسمت مربوطه را می‌توانید از حاج آقا نظری بگیرید. موفق باشید

29910
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله. آیا اگر انسان به تجرد نزدیک و از دنیای ماده دور شود ممکن است، در این طریق در برخود با مجرداتی همچون اجنه و شیاطین به مشکلاتی بخورد؟ کما اینکه نقل می‌کنند پس از ریاضت های چله نشینی و سر به بیابان گذاردن عرفا و دراویش قدیم بعضا دچار آزار و اذیت های بدی قرار می گرفتند. و یا شیاطین ابتدا در قالب ملک ظاهر می شدند و از این طریق به مقصودشان در ارتباط با آدمی می رسیدند. ضمنا در کتاب آنسوی مرگ هم آورده است فردی که خداوند پس از مرگ زندگی مجددی به او بخشیده بود و او هم صاحب اختیاراتی بود، دچار اجنه می‌شود و خانه او را به آتش می کشند و... اگر صحیح است، راه پیشگیری چیست؟ راه درمان چیست؟ اگر غلط است، الحمد الله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با ورود از طریق معارف صدرایی آن متون اجازه به تحرکات قوه‌ی واهمه نمی‌دهند تا شیاطین جرأت چنین حضورهایی را داشته باشند. در این رابطه خوب است کتاب «سفینة الصادقین» مرحوم سید حسین یعقوبی قائنی مطالعه شود. موفق باشید

29883
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار و مهربان: پیرامون پاسخ سوال قبلیم در مورد قوه خیال و وهم با عرض معذرت قانع نشدم۔ حتماً عیب در جمله بندی سوالم بوده۔ حضرت استاد، سوال بنده بر اساس جمله ای از شیخ اکبر بوده که فرموده اند وهم سلطان اعظم است۔ از این لحاظ کارکرد قوه خیال باید کلی باشد اما چون قوه وهم صورت گری های خیالی رو معنی و مفهوم می‌دهد کار اصلی بر عهده آنست۔ اگر تحت سیطره عقل نورانی فعال بوده باشد که نور علی نور اما اگر طغیان نماید انسان رو بسوی ورطه تخیل و توهم سوق داده راهزن می‌شود۔ بفرمایید آیا این برداشت بنده درست است یا اشتباه کرده ام۔ سوال دیگری در مورد قوس نزولی هست که می‌خواهم علاحده مطرح نمایم۔
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در افق توحیدی نظر شود، قوه‌ی واهمه صورت‌های معقول هستند که در موطن خیال تجلی می‌کنند ولی اگر افق دنیا مدّ نظر باشد قوه‌ی واهمه صورت‌های توهمیِ عالم محسوسات را می‌سازد که غیر واقعی هستند. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!