بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عقل ، قلب ،عشق، خیال و وهم

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32935
متن پرسش

عرض سلام و تشکر فراوان: استاد محترم برای مراقبه مخصوصا در مورد خطورات قلبی چه راهی توصیه می فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در معارف توحیدی عمیق‌تر شویم، به همان اندازه خطورات، ضعیف‌تر می‌شوند. مباحث «معرفت نفس» جهت این امر می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

32864
متن پرسش

ضمن سلام و عرض ادب و احترام. رابطه قوه‌هایی از جمله عقلیه، قضبیه، شهویه و یا وهمیه با روح انسان (من انسان) چگونه است و به چه شکل است؟ آیا اینها جزیی از من هستند یا نه؟ ارتباطشان گونه ی دیگری دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً نفس انسان در مراحل مختلف دارای چنین قوایی می باشد که به صورتهای متفاوت ظهور می‌کنند. عرایضی در این رابطه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شده است. کتاب رروی سایت هست. موفق باشید

32858
متن پرسش

با سلام: راهکار عملی استاد برای باز شدن قفل قلب انسان و باز گشت به حالت قبلی آن چیست؟ راهکار عملی باشد چون احساس خوشایند که در قلب می کردم را ندارم و حس یک نوع گرفتگی در قلب را دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا بازگشت به گشودگیِ قبلی؟ امیدوار باشید اگر قبضی سراغ قلب آمد، مقدمه ای است برای بسطی بس افزون تر. به همین جهت جناب مولوی می‌فرمایند:
ای بردار عقل یک دم با خود آر /  دم به دم در تو خزان است و بهار
باید در هر قبضی به خود آییم که چگونه خود را در معارف و اخلاق و احکام بپرورانیم تا بسطی و بهاری بس روشن تر سراغ انسان آید و سنت توحید، چنین است که همواره باید با رفع حجابها به سوی او و باز نیز به سوی او رفت. برگشتِ به قبل نداریم. حضور در بسطی و بهاری بیشتر در پیش است. و راز استغفار همیشه در این رابطه است. موفق باشید    

 

32845
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: یکی از دوستان که مشاور هستند، فرمودند مراجعانم گزارش می کنند که کسی یا کسانی رو در خواب یا بیداری می بینند که سعی دارند به اونها آسیب برسونند یا کنترل رفتارشون رو بدست بگیرند. طوری که موجب ترس، درد و یا آسیب به خود در این موارد شده.خ ودشون می‌فرمودند کار شیطان هست. اگه این مساله در اثر توهم خود انسان به وجود اومده باشه نقش قوه واهمه و خیال در اینجا مطرح هست به تنهایی یا اینکه اجنه در اثر غلبه سودا و بدن ضعیف انسان در انسان اثر اینچنینی دارند؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو حالت ممکن است. راه هایی که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مطرح شده است إن شااللّه جهت عبور از آن موارد, می‌تواند کمک کند. موفق باشید

32810
متن پرسش

سلام وقت بخیر: من چند سال هست خیلی ضعف شدید دارم همینطور کمر درد شدید هرچقدر هم پیش دکترهای گیاهی و شیمیایی می‌رم خوب نمیشم خیلی طب سنتی و اصول غذایم رو خیلی رعایت می‌کنم ولی اصلا افاقه ایی نکرده و همینطور ترس شدید دارم و از ترس شب ها نمیتونم بخوابم و کابوس می‌بینم و کلا زندگیم خیلی به هم ریخته. یک حاج آقایی که دعا نویس بود و مورد اعتماد به من گفتن که دچار جن زدگی شده ای و شما رو طلسم کرده اند. یک شخصی رو فرستادن که بیان داخل خونمون و خونه رو تخلیه اش کنند. اون آقا گفتند که داخل خونه طلسم گذاشتند و خودت و همسرت رو طلسم کردند. و همینطور من چند سالی هست که حرز امام جواد رو مینوشتم برای خودم و خانوادم و کلا بعضی از دعا و قرآن ها رو می‌نویسم برای دوری از چشم زخم و سلامتی. الان این آقا به من گفتند که همه مریضی هایی که این چند ساله داری بخاطر نوشتن این دعا هاست، بخاطر اینکه میگن شما اذن نوشتن دعا و قرآن رو ندارید. میخوام ببینم گفته این ها تا چه حدی صحت دارند که اگر حرفشون درست هست اجازه بدم بیاند داخل خونه ام؟ اگه میشه من رو راهنمایی کنید، من سردم گمشدم و واقعا نمیدونم دیگه چیکار کنم و نا امید شدم و اگه میشه میتونم باهاتون تماس بگیرم. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر برای نوشتن دعا و قرآن باید از کسی اجازه گرفت؟!! به هر حال نباید خودتان و زندگی‌تان را به دست چنین افرادی بدهید که موجب سرگردانی شما می‌شود. با ورزش و با درمان‌های طبی اعم از طب جدید و سنتی همت کنید به یاری خدا از این نوع ضعف‌ها و بیماری‌ها عبور نمایید و در حدّ خود نیز راضی باشید. اگر فرصت کردید مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، إن‌شاءالله نکاتی در عزم و اراده شما برای عبور از این نوع سختی‌ها در شما ایجاد خواهد کرد. موفق باشید

32803
متن پرسش

سلام علیکم: من دو سال بیشتر هست با یه سری تفکرات منفی و دست کم گرفتن خود... و حسادت به بقیه و مقایسه کردن درگیر بودم. الان نمیتونم خودم رو آروم کنم و احساس یه فاصله زیاد می‌کنم. با خدا بعضی وقتا به رفتار های دیگران ذهنم درگیر میشه و فکرم میاد پراکندگی افکار دارم به شدت می‌خوام با خدا حرف بزنم نمیتونم. خیلی می‌ترسم از این شرایط. مدام ذهن من مقایسه می‌کنه مثل یک خوره افتاده به جونم. استاد خواهشاً یه راهکار عملی بدین، می‌خوام درست بشم، خیلی اذیت میشم. چیکار کنم این افکار تموم بشه و ذهنم به یک ثبات برسه واقعا خسته شدم😔

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در محضر آیت الله حسن‌زاده بودیم فرمودند: «در زندگی به این نتیجه رسیدم اگر خودم با برنامه‌هایی که می‌توانم به ذهن خود بدهم، ذهنم را مدیریت نکنم؛ ذهنم مرا بازی می‌دهد». و در همین رابطه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» تدوین شده است که خوب است به آن کتاب رجوع شود. و بعد از آن با مباحث «معرفت نفس» و ورزش و تدبّر در قرآن إن‌شاءالله به نتایج خوبی خواهید رسید. موفق باشید

32753
متن پرسش

سلام استاد عزیز: وقت شما بخیر باشه. شخصی که با نام استاد کاوه در فضای مجازی (یوتیوب) شناخته شده است مطالبی رو درباره ماوراء الطبیعه می گه که برای من جالب بود در مورد اینکه چقدر این صحبت ها می تونه صحیح باشه و یا اینکه به دیگران معرفی کنم به نظر روشنی نرسیدم. خواستم ببیم آیا برای شما مقدور است یه نگاهی به صحبت های ایشان بیاندازید نظرتون رو بگین توضیحات تکمیلی: ۱. ایشان خودشون فعالیتی ندارند، یکی از افرادی که کانال یوتیوب داره بعنوان یک شاخه مباحث ایشان رو هم نشر میده. ۲. کانال یوتیوب مذکور بازدید زیادی داره و حدود سی هزار نفر دنبال کننده داره، هر مطلب حدود پنجاه هزار بار دیده میشه و نزدیک دو هزار لایک می خوره (یعنی موضوعی هست که عده قابل توجهی از علاقه مندان به امور ماورایی به اون علاقه نشون می دن و دنبال می کنن) این شخص خودش رو به اصطلاح خودشون صاحب دستور هم معرفی می کنه و بنظر در رشته خودشون از استاد های بنام ایران باشه حدود ۱۲ بخش مختلف هست هر قسمت نزدیک ۲۰ دقیقه موضوع هایی که مطرح میشه: جن - پرسش و پاسخ سحر و دفع سحر، تسخیر برزخ، روح مطالب صوتی و تصویری این صحبت ها در دو تا کانال تلگرامی @ostadkave @ostadkaveh و همچنین در کانال یوتیوبشون میشه پیدا کرد، چون کانال حاوی مطالب بسیار زیادی هست من فقط این آدرس ها رو گذاشتم اگر مقدور بود و وقت و فرصت داشتین نگاهی بیاندازید، اگرنه، به این صورت هم میشه که بعضی مطالب شاخص رو جدا کنم و بصورت پرسش مطرح کنم صلاحدید نظر خودتون رو در این مورد بفرمایید. با تشکر از شما استاد عزیر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با نگاه کلّی به جهت‌گیری‌های ایشان، حدّاقل می‌توان گفت که گرفتار توهّمات زیادی هستند. موفق باشید

32730
متن پرسش

با سلام و عرض خسته نباشید: بنده مدت هاست دچار شک در وجود خداوند شدم و تمام برهان ها را دیدم اما به نظرم میاد هر کدام مشکلی دارند برهان تا عرفان استاد را هم گوش دادم اما مشکل باقی است. واقعا دچار سردرگمی و حال بدی هستم لطفا بنده رو راهنمایی کنید. اگر عقل قبول نکرد میشه از راه دیگری وارد شد؟ چطوری؟ ممنون از شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برهان‌های عقلی که عقلای عالم به میان آورده‌اند از نظر عقل سلیم مشکلی ندارد. این ما انسان‌ها هستیم که باید عقل خود را ادب کنیم تا با برهان‌های آن‌ها و نتایجی که به میان می‌آورند، هماهنگ شویم. می‌ماند که تازه اگر عقل هم وجود خداوند را پذیرفت، کار تمام نیست بلکه باید از طریق رعایت تقوای الهی قلبْ را آماده تصدیقِ حضور خداوند در عالم نمود به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ ۗ » تقوا پیشه کنید تا خداوند به نور خود شما را از هر آنچه حقیقت است آگاه نماید. موفق باشید

32717
متن پرسش

سلام علیکم: محضر جناب استاد طاهرزاده طاعات و عبادات قبول. لطفا تفاوت و وجه اشتراک تمرکز، تفکر، تعقل و توجه رو بفرمائید؟ ممنون میشم جواب و با ذکر جزئیات و مثال توضیح بفرمائید. تفصیل: اینکه در مکتب معرفت نفس توصیه به توجه به نفس شده و گفته شده انسان توجهش به هر ساحتی معطوف بشه بعد از مدتی خودش رو در اون ساحت خواهد دید و فطرتش باز خواهد شد به چه معناست؟ تمرین این توجه به من حقیقی و تمییز اون از تمرکز و تفکر و تعقل چه جوریه؟ متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این نوع موارد مفصل است. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إن‌شاءالله زمینه تفکر در این موارد را می‌گشاید. موفق باشید

32715
متن پرسش

سلام بر شما: ان شاءالله تندرست باشید. برای کسی که روحیه اش روحیه لذت طلبی صرف شده و نمی تواند با فکر کردن به محدودیت هایی که لذت طلبی برایش ایجاد می‌کند، آن عادات را از بین ببرد چه توصیه ای دارید. گویا عزم و اراده انسان تضعیف می‌شود و دیگر در برابر گناه و فساد بازدارنده ای نیست و در اینجا فراموشی غلیظی جان انسان‌را احاطه می‌کند که قابل فرار نیست. برای تغییر عادت های زشت و رفع فراموشی اینکه «گناهان ما را از خدا دور می‌کند» چه کنیم. با اینکه می‌دانیم ولی انجام می‌دهیم!!! عجیب است! با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده مطالعه کتاب‌های «ادب خیال و عقل و قلب» و «ده نکته در معرفت نفس» می‌باشد. إن‌شاءالله راه‌کارهایی جهت رفع این مشکل را می‌یابید. موفق باشید

32603
متن پرسش

سلام: ذهنم را نمی‌توانم متمرکز ذکر و دعا و نماز کنم. دائم ذهنم مشغول است. مشغول کار و فعالیت های روزمره و برنامه های فرهنگی هستم. مبلغ هستم. یک حرف و پیام که به کسی می‌دهم، دائم در ذهنم آن را مرور می‌کنم. یک جلسه که تشکیل می‌دهم، قبل و بعد جلسه، دائم آنچه که باید بگویم و گفته ام را در ذهنم مرور می‌کنم هرکار می‌کنم کمی تمرکز پیدا کنم، چندان موفق نمی‌شوم. چه راه حلی برای بنده به اذن خدای متعال دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل قضیه چیز بدی نیست. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

32565
متن پرسش

با سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: ۱. استاد موضوعی راجع عقل دیدم مبنی براینکه عقل دشمن خلاقیت، این صحبت چقدر صحیحه، آیا این مطلب در رابطه با عقل غربی مطرح شده؟ ۲. در ضمن بنده خیلی افراد را می‌بینم که عقل را در برابرعدم خطر و ریسک پذیری میارن و میگن کسانی که خیلی عقل دارن ریسکشون کمه و اگر صحیحه چطور باید این دو را با هم جمع کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با عقل و جلوه‌های مختلف آن و جایگاه حضور آن، بحث‌های مفصلی شده است. آری! از یک جهت به گفته حضرت باقر«علیه‌السلام» عقل، حجت باطنی خداوند است به بشریت تا بتواند حق را از باطل تشخیص دهد و این غیر از عقل فلسفی می‌باشد که از موضوعات مختلف و حتی از خداوند تنها یک مفهوم ذهنی را شکل می‌دهد و البته این‌جا است که می‌توان این عقل را به عنوان مقدمه حضور در هستی پذیرفت و چنانچه در محدوده این عقل متوقف شویم، از حضوری برتر که حضور قلب است محروم می‌گردیم و جناب حافظ در این رابطه می‌فرمایند: «عقل می‌گفت که دل، منزل و مأوای من است / عشق خندید که یا جای تو و یا جای من است». و جناب مولوی نیز در همین رابطه می‌فرمایند: «عقل، بندِ رهروان است ای پسر / وان رها کن، ره عیان است ای پسر». و این‌که بحثِ دو عقل به میان می‌آید می‌توان بحث عقل عملی و نظری را مطرح کرد، یا آن‌طور که جناب مولوی می‌فرمایند:

عقل دو عقلست اول مکسبي

که در آموزي چو در مکتب صبي

از کتاب و اوستاد و فکر و ذکر

از معاني وز علوم خوب و بکر

عقل تو افزون شود بر ديگران

ليک تو باشي ز حفظ آن گران

لوح حافظ باشي اندر دور و گشت

لوح محفوظ اوست کو زين در گذشت

عقل ديگر بخشش يزدان بود

چشمه آن در ميان جان بود

چون ز سينه آب دانش جوش کرد

نه شود گنده نه ديرينه نه زرد

موفق باشید

32530
متن پرسش

سلام علیکم: خوبید حاج آقا من یه آدم به شدت با احساسات و عاطفه و محبت هستم به شدت وابسته میشم، به مادرم که آنقدر وابسته هستم و دوستش دارم که خیلی آزارم میده و خیلی به اینکه یروزی نباشه فکر می‌کنم و دیوانه میشم، به خونه به آدم، به هرچیزی که بشه باهاش خاطره ساخت، خیلی وابسته و دلتنگ میشم، مثلا بیرون که میرم، مخصوصاً پیرمرد و پیرزن ها را که می‌بینم خیلی محبت خاصی تو دلم براشون ایجاد میشه و واقعا دلم میخاد قوربون صدقشون برم دوست داشتنم هم اینجوریه که مثلا وقتی یکی رو خیلی دوستش داشته باشم، دلم میخاد بمیرم، از این جهت که دلم میخاد اصلا وسط نباشم، یعنی خودی وسط نباشه و هرچیزی که هست  اون مخاطبی باشه که دوستش دارم، خلاصه آدمی هستم که خیلی زیاد محبت می‌کنم، یجورایی ارتباط های دوستانه هم که برقرار می‌کنم، دچار افراط تفریط می‌شوند، اکثر اوقات هم دل رنجور هستم، و دلم میگیره به خاطره این همه بی رحمی که بین مردم هست و آنقدر نسبت به همدیگه بی محبت و سرد هستن دلم به‌شدت میریزه بهم، از یه نظرایی خوبه، مثلا میشینم با خدا حرف می‌زنم و دلم میخاد اشک بریزم اما گفتم با شما مطرح کنم و... به نظر شما، ارتباط دوستانه ام را زیاد کنم یا محدود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تعمق در معارف توحیدی به لطف الهی، روح انسان در کنار عواطف معنوی به تعقل اساسی نیز نائل می‌گردد و به همین جهت پیشنهاد بنده آن است که بعداً با مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و با رجوع به تفاسیر قرآن و تدبّر در آیات به آن تعادل لازم دست می‌یابید. موفق باشید

32502
متن پرسش

سلام علیکم: استاد ما بطور کلی حضور قلبمون در نماز خیلی ضعیفه اما یه مدتی هستش که صبحها که برای عبادت پا میشیم، همه مصیبت‌هایی دنیا بهمون هجوم میکنه و کلی با افکار منفی، نگرانی، حدیث نفس سر کله می‌زنیم. نمی‌دانم چرا قدرت دفع این افکار تو صبح نسبت به بقیه روز ضعیف تر هستش، نماز و عبادات صبح با همین افکار پیش می‌ره و هیچ چیزی دستگیرمون نمیشه. اما همین که صبح که میشه و زندگی جریان عادیش رو شروع می‌کنه انگار نه انگار که همون آدمیم، همه چی آروم و سر جاشه و هیچ نگرانی نیست. فردا صبح دوباره همین برنامس. از جنابعالی راهنمایی می‌خواستم که چطوری بر این موضوع غلبه کنیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  خوب است که این نوع خطورات، قبل از سکرات و قبل از حضور در برزخ سراغ انسان بیاید تا انسان نسبت به راه حلّ‌های عبور از آن‌ها بیندیشد. پیشنهاد ما در این مورد رجوع به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» است که در سایت هست و دنبال‌کردن راه‌حل‌‌های پیشنهادی آن کتاب. موفق باشید

32391
متن پرسش

باسمه تعالی. سلام علیکم خدمت استاد عزیز: دو سوال خدمتتان داشتم : ۱. راز عبور جامعه اسلامی از فرهنگ شهرت طلبی و شهوت دیده شدن و سلبریتی زدگی چیست؟ ۲. در بحث جهان گمشده در عالم خیال، و بحث ادب عقل و قلب و خیال، مباحثی در مورد جایگاه خیال مقدس بحث شد، من به تازگی این مباحث را خواندم، البته در مسیر مطالعاتی که داشتم از فلسفه و عرفان اسلامی و فلسفه غرب، به ویژه منشا اثر هنری هایدگر و مباحث هانری کربن که به عنوان شاگرد هایدگر و یک فیلسوف تطبیقی، متوجه شد که آنچه غرب امروز را به این حد دچار تفکر مکانیکی و مفهوم زدگی و سوبژکتیویسم و سکولاریسم رسانده، در غفلت عالم خیال و مثال است، من هم دیدم واقعا عالم خیال، از آن معارفی است که می تواند هزاران باب معرفتی و افق ها را به روی انسان باز کند، من در یک خلاصه نویسی و یادداشت برداری، حدود ۵۰۰ صفحه مطالب گوناگون از ارتباط عالم خیال با دین، عرفان، حکمت، هنر، معماری، ادبیات، سیاست، مدیریت، فیزیک، روان شناسی، فرهنگ و جامعه شناسی، اخلاق و تربیت، تاریخ و فراتاریخ، فضای مجازی، سینما، علم هیات و افلاک، فلسفه ذهن، تمدن و مهدویت و... جمع آوری کردم و صدها کتاب مرتبط را شناسایی کردم. به نظرم راه به فعلیت رسیدن باور های دینی، از راه عالم خیال و مثال می گذرد و خیلی از مشکلات پیچیده معرفتی را حل می کند. این مرا خیلی شگفت زده کرد و خدا را شاکرم که این معرفت را به من هدیه داد، انگار تازه زنده شده ام. عالم خیال و مثال اندیشی، می تواند ما را به سمت عالم غیب و ملکوتی شدن، هدایت کند، گرچه این به معنای آن نیست که ما در این مرحله متوقف شویم، اما راه و آستانه غیب، از این جاست به ویژه در زمانه ما که به شدت تفکر مفهومی و مادی سیطره یافته، عالم خیال که نزدیک به عالم ماده است، می تواند بشر امروز را کمی از عالم ماده جدا کند و راه را برای معارف بالاتر آماده کند و از طرفی خیال مقدس، هم حس را متحول می کند و هم عقل را نورانی می کند، به نظرم بدون خیال، این طور نیست که ما حداقل حس و عقل داشته باشیم، بلکه هم حس و هم عقل ما از آن حقیقت خود خارج می شوند، حس به شدت مادی می شود و دید آیه بین را از دست می دهد و عقل هم به شدت مفهومی می شود و نورانیت خود را از دست می دهد و در واقع عقل هم مادی می شود نه شهودی. راه رسیدن به علم حضوری و عبور از تفکر مفهومی، ارتباط با عالم خیال است. درخواستی که دارم از محضر شما، این است که آیا بهتر نیست بیش تر در این مورد بحث شود؟ گرچه مباحثی داشته اید ولی به نظرم شاید باید بیش تر پرداخته شود. عذر خواهم طول کشید ان شاء الله سلامت باشید التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته بسیار مهمی را مطرح می‌فرمایید. آری! «آدمی را فربهی هست از خیال» و اساساً اشارات که یکی از ابعاد قرآن است، نظر به عالم خیال دارد. در این مورد خوب است سری به کانال «اشارات» بزنیدhttps://eitaa.com/tashakole_esharat . موفق باشید   

32322
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد: در بحث عقل تکنیک بنده چندین سوال دارم اما از آن جایی که جلسه آخر بحث به سینما کشیده شد و بنده چندان اهل سینما نیستم نمی‌دانستم چطور این سوالات را مطرح کنم که در جریان بحث باشد. در قالب یک پیام سوالهایم را می‌نویسم هرچند فکر می‌کنم بیان شفاهی آنها بهتر اصل سوال را منتقل کند. اگر سوالات را مناسب بحث یافتید بفرمایید تا در شرایطی مناسب به بحث گذاشته شود. ۱. برای تفصیل معنای تاریخی بودن عقل تکنیک می‌توانم سوالم را مصداقی درمورد قنات بپرسم، آیا قنات را می‌توان برخاسته از عقل تکنیک دانست یا چون مربوط به زمان گذشته است نمی‌توان آن را به عقل تکنیک نسبت داد؟ یا می‌توان آن را از وجه به استقبال طبیعت رفتن و عطایی بودنش، در مناسبات عقل تکنیک دید اما از وجه عدم تناسب با نیاز و مصرف امروزی فارق از آن دید؟ یا ... ۲. سوال دوم مربوط به نسبت ما با علومی ست که سابقه خوبی ندارند و با ظلم های عدیده ای حاصل آمده، مثلاً علوم شناختی و مغز و اعصاب که حاصل آزمایش های ناجوانمردانه ای ست که بر اسرای جنگی صورت گرفته، در دایره عقل تکنیک تعامل ما با این علوم چه وجهی دارد؟  ۳. بحث خیال در عقل تکنیک را چگونه می‌توان ادامه داد تا به معنای مناسب آن دست یافت؟ ۴. در کل عقل تکنیک چه نسبتی با انسان امروز دارد؟ آیا‌ انسان امروز، یعنی دانشجو و حتی فنی کار در صحنه می‌توانند این نحو حضور خود را یافت کنند یا صرفا بخشی از جامعه مستعد آن هستند؟ آیا با تذکر به این قابلیت به مخاطب ظلم می‌شود زیرا مالایطاق است یا این که از اتفاق چون تذکری به آن داده نشده مردم به آن هوشیار نیستند؟ در واقع سوالم از معنای آینده است که در بیانات شما بود، این که چگونه باید برای امری که تا این حد در صحنه است افقی ترسیم کرد که کارگر و دانشجو خود را در آن بیابد؟ (البته سوالم از چگونگی، سوال روشی به معنای متداولش نیست، بلکه از وجه تحقق این نحو حضور است، زیرا اگر این مباحث برای انسان در صحنه امروز است که از اتفاق نشانه های آن را در طلب انسان امروزی می‌توان یافت، چگونه باید آن را پای آن ایستاد؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بجهت فهم بهتر سوال وجواب برای کاربران گرامی، متن جواب به همراه متن سوالات آورده میشود:

۱. برای تفصیل معنای تاریخی بودن عقل تکنیک می‌توانم سوالم را مصداقی درمورد قنات بپرسم، آیا قنات را می‌توان برخاسته از عقل تکنیک دانست یا چون مربوط به زمان گذشته است نمی‌توان آن را به عقل تکنیک نسبت داد؟ یا می‌توان آن را از وجه به استقبال طبیعت رفتن و عطایی بودنش، در مناسبات عقل تکنیک دید اما از وجه عدم تناسب با نیاز و مصرف امروزی فارق از آن دید؟ یا ...

جواب: در این‌که ما با به ظهورآوردن پدیده قنات برکات بهترین تعامل با طبیعت را نشان دادیم؛ بحثی نیست. ولی آن عقل بنا نداشت تکنیک بسازد و با طبیعت مطابق آن تکنیک تعامل کند. سعی کرد استعداد طبیعت را به سوی مزرعه جهت دهد. ولی در تاریخی که «وجود» به صورت عقل تکنیکی به میان آمده، بنا بر آن است که چیزی از دل طبیعت خلق شود و امری را از طبیعت متولد کند که آن امر در ضمن، نمایانگر حقیقت باشد که در پنهان طبیعت نهفته است و این یعنی انکشاف برای رویارویی با حقیقت که البته در حجاب گِشتل از بین رفت.

۲. سوال دوم مربوط به نسبت ما با علومی ست که سابقه خوبی ندارند و با ظلم های عدیده ای حاصل آمده، مثلاً علوم شناختی و مغز و اعصاب که حاصل آزمایش های ناجوانمردانه ای ست که بر اسرای جنگی صورت گرفته، در دایره عقل تکنیک تعامل ما با این علوم چه وجهی دارد؟

جواب: به نظر بنده این نوع فعالیت‌ها در راستای عقل تکنیکی نیست. اینان به نحوی به طبیعت تجاوز می‌کنند زیرا حکمت جستجوی حقیقت که همان روبه‌روشدن با نفس ناطقه در تعامل با بدن باید پیش آید در این علوم حاکم نیست.

۳. بحث خیال در عقل تکنیک را چگونه می‌توان ادامه داد تا به معنای مناسب آن دست یافت؟

جواب: باید حساس بود که با وجهی و بُعدی به نام «خیال» که در انسان هست، با امور مواجه شد به همان معنایی که در روایت خود داریم قرآن علاوه بر عبارات کتاب خدا، همان کلمات به اموری بسی بالاتر اشاره دارد. نمونه آن را در عرایضی که اخیراً در بحث سوره «تین» شد می‌توانید ملاحظه کنید.

۴. در کل عقل تکنیک چه نسبتی با انسان امروز دارد؟ آیا‌ انسان امروز، یعنی دانشجو و حتی فنی کار در صحنه می‌توانند این نحو حضور خود را یافت کنند یا صرفا بخشی از جامعه مستعد آن هستند؟ آیا با تذکر به این قابلیت به مخاطب ظلم می‌شود زیرا مالایطاق است یا این که از اتفاق چون تذکری به آن داده نشده مردم به آن هوشیار نیستند؟ در واقع سوالم از معنای آینده است که در بیانات شما بود، این که چگونه باید برای امری که تا این حد در صحنه است افقی ترسیم کرد که کارگر و دانشجو خود را در آن بیابد؟ (البته سوالم از چگونگی، سوال روشی به معنای متداولش نیست، بلکه از وجه تحقق این نحو حضور است، زیرا اگر این مباحث برای انسان در صحنه امروز است که از اتفاق نشانه های آن را در طلب انسان امروزی می‌توان یافت، چگونه باید آن را پای آن ایستاد؟

جواب: به نظر بنده با نظر به جواب اول و رویکرد شاعرانه به عالم و آدم، بشر امروز نیاز به این عقل که تقدیر او است، دارد. باید متذکر آن امر شد و احساس می‌شود شرایط گفتگو از آن در حال فراهم‌شدن است. موفق باشید

32285
متن پرسش

سلام: ۱. نسبت بین ذهن و «خود» چیست؟ آیا ذهن ما همان خود ما است و برعکس؟ اگر یکی نیستند، «خود» بدون «ذهن» چگونه است؟ چه ادراکی دارد؟ آیا ادراکات حضوری از مسیر ذهن نمی‌گذرند؟ ۲. در برخی دستورالعملها راهکارهایی به صورت ذهن آگاهی ارائه می‌شود. البته بنده دقیق پیگیری نکردم، ولی اگر اشتباه نکنم بعضا به صورت تمرکز ذهن، خالی کردن ذهن و یا نظارت بر روی محتوای ذهن - بدون دخالت در فرایند ذهنی - هستند. نظر شما راجع این روش ها چیست؟ آیا در فرایند معرفت نفس هم این چیزها مفید است؟ به طور کلی میزان آگاهی و کنترل و تسلط بر ذهن چگونه می‌تواند ما را در یافتن خود اصیل و حضور در عوالم غیبی یاری کند؟ ممنون می‌شوم اگر در این مورد دستورالعمل دقیقی بفرمایید و یا ارجاع بدهید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نفس ناطقه شئونات مختلفی دارد مثل عقل و ذهن و حس ۲. این امور بیشتر تحریک واهمه است و القائات آن ثابت و پایدار نیست. در این مورد خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» رجوع فرمایید. موفق باشید

32273
متن پرسش

سلام استاد ارجمند خسته نباشید: طاعات و عباداتتان قبول باشه ان‌شاءالله. خدا به توفیقاتتان بیفزاید. استاد من برای امر ازدواج استخاره از آیت الله ناصری گرفتم و خیلی بد اومد. استخاره که گرفتم بخاطر تک فرزند بدون اون دختر بود و اینکه من دیپلم هستم و اون فرد لیسانس داشت و ادامه تحصیل هم می‌خواست بدهد و ازاین قبایل شرایط و با این شرایط من یکم ترسیدم و دودل شدم و استخاره کردم ولی اون فرد (دختره) به خانواده ام گفته من از صداقتش خوشم اومده و ملاکم تحصیل و این چیزها نیست می‌خواستم بدانم با این شرایط میشه به استخاره پشت کرد آیا با این جواب استخاره اگه باهاش ازواج کنم مشکل در دنیا یا آخرت برام ایجاد نمیشه؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به فرمایش علامه طباطبایی پشت به استخاره، پشت‌کردن به قرآن حساب نمی‌شود. بالاخره انسان باید عقل خود را به کار بندد و با اهلش مشورت کند و تصمیم بگیرد. موفق باشید

32227
متن پرسش

با سلام و عرض ادب استاد عزیز: سوالی از محضرتان داشتم اینکه برای از بین بردن افکار و اوهام و خیالات در نماز و عبادات و زیارات چه راهکارهایی موثرترند؟ با تشکر از محضر شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدمت آیت الله حسن‌زاده این سؤال را پرسیدیم، فرمودند از کسی بپرسید که توانسته است از این مهلکه‌ها عبور کند. حاکی از آن‌که گویا این قصّه همواره کنار انسان است. بنا به گفته آیت الله بهجت، تا آن‌جا که ممکن است قبل از ورود به نماز یعنی در طول روز، طوری خود را درگیر مسائل نکنیم که آن مسائل بر روح ما غلبه کند و در نماز ما نیز حکومت از آنِ آن مسائل باشد. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در این مورد نکاتی دارد. موفق باشید

32158
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: اول از همه از استادم تقضا دارم که ما رو از دعای خیرتون محروم نکنین خیلی از کتابای شما رو چندین بار مطالعه کردم و بارها و بارها ولی یه جایی گیج شدم یعنی حدود ۸ سالیه که یه سوال برام پیش اومده که هدف ما چیه؟ آیا قلبی کردن معارف عقلی از طریق بندگی یا به صحنه آوردن قلب، یا تجلی أسما، یا قلبی شدن أسماء، یا ایجاد حضور قلب یا ارتباط با حق یاعشق به خدا  یا اینکه  همه به یک معنا اند؟ حال استاد! هدف  و نیت زندگی این باشه که روز به روز معارف بیشترتری کسب کنیم یا تلاش کنیم معارف رو قلبی کنیم یا قلب رو به صحنه بياریم یا تلاش کنیم تا خداوند اسماءش رو به قلبمون جلوه کنه؟ چون در کتاب چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی تاکید شما بر حضور قلب و به صحنه آمدن قلب بود. و درکتاب أسماء حسنی تاکید شما بر متجلی شدن آسماء بر قلب بود (هرجا بنگری خدا بینی). ودر کتاب آسماء حسنی فرمودین که هدف کسب معرفت است البته گفتین که معرفت قلبی نه عقلی یعنی از طریق عبادت قلبی شوند.

متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به لطف الهی آرام‌آرام انسان در مسیر کسب معارف و قلبی‌کردن آن معارف با بودنی روبرو می‌شود که آن بودن، همه سرمایه او است. بودنی بیکرانه و جاودان و اکنونی، در آن حدّ که گویا قیامت او برپا می‌شود. حتماً جریان حارثة بن مالک را دارید که رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» احوال او را پرسیدند و فرمودند: «کیف انت یا حارثة بن مالک؟ فقال: یا رسول الله مؤمن حقا. فقال له رسول الله صلی الله علیه وآله: لکل شی حقیقة فما حقیقة قولک؟ فقال : یا رسول الله عزفت نفسی عن الدنیا فاسهرت لیلی واظمات هواجری وکانی انظر الی عرش ربی [و] قد وضع للحساب وکانی انظر الی اهل الجنة یتزاورون فی الجنة وکانی اسمع عواء اهل النار فی النار، فقال له رسول الله صلی الله علیه وآله: عبد نور الله قلبه، ابصرت فاثبت، فقال: یا رسول الله ادع الله لی ان یرزقنی الشهادة معک، فقال: اللهم ارزق حارثة الشهادة، فلم یلبث الا ایاما حتی بعث رسول الله صلی الله علیه وآله سریة فبعثه فیها، فقاتل فقتل تسعة - او ثمانیة - ثم قتل.»

 حضرت فرمود: ای حارثة بن مالک! چگونه ای؟ گفت: یا رسول الله! مؤمن حقیقی ام. رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: هر چیزی دارای حقیقتی است; حقیقت گفتار تو چیست؟ گفت: یا رسول الله! به دنیا بی رغبت شده ام، شب را (برای عبادت) بیدارم و روزهای گرم را (در اثر روزه) تشنگی می کشم و گویا عرش پروردگارم را می نگرم که برای حساب گسترده گشته و گویا اهل بهشت را می بینم که دربهشت یکدیگر را ملاقات می کنند که گویا ناله اهل دوزخ را در میان دوزخ می شنوم. رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: او بنده ای است که خداوند دلش را نورانی فرموده و خطاب به او فرمود: بصیرت یافتی، ثابت باش. حارثه عرض کرد: ای رسول خدا! از خدا بخواه که شهادت در رکابت را به من نصیب کند. حضرت فرمود: خدایا! شهادت را نصیب حارثه کن. چند روزی بیش نگذشت که رسول خداصلی الله علیه وآله لشکری برای جنگ فرستاد و حارثه را هم به آن جنگ فرستاد. او به میدان جنگ رفت و نه یا هشت تن را کشت و سپس شهید شد. موفق باشید

32131
متن پرسش

سلام علیکم: در شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها این سوال را می فرستم. در خواست راهنمایی زود بازده دارم. من می دانم که از نظر روحی دچار آشفتگی هستم. یکی از نشانه هایش این است که خوابهایی که می بینم همیشه دچار آشفتگی است و چون می گویند روح در خواب آزادتر است در نتیجه خوابهای آشفته و بی سر وته من کاشف از آشفتگی روحی من است. نشانه دیگر آشفتگی ذهنی در طول روز و تصاویر ذهنی خیلی ناجور می باشد و نشانه های دیگر هم هست که جای بیانش اینجا نیست. حال چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست بزنید، شروع خوبی برای رفع این مشکل خواهد بود. موفق باشید

32055
متن پرسش

سلام استاد: به نظر شما آیا برای هر انسانی منحصرا هدفی وجود دارد یا بهتر یگویم مسیری برای رشد وجود دارد؟ یعنی مثلا خداوند از قبل تقدیر کرده است که مسیر رشد من از تحصیل در فلان رشته مهندسی می‌گذرد؟ چگونه بین چندین راهی که مسیر آینده زندگی را مشخص می‌کند و همه آن ها شرعی هستند می‌توانم بهترین را انتخاب کنم؟ اصولا آیا به عنوان مسلمان وظیفه دارم دنبال مسیری که خداوند برای رشد من قرار داده بگردم یا با توجه به عقل معاش و محاسبات مادی دنبال آینده خود باشم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که رعایت تقوا بشود و عقل و شرع مدّ نظر باشد، خود به خود آنچه تقدیر انسان است و موجب کمال او می‌شود، به قلب او القاء می‌گردد، به حکم آن‌که حضرت حق فرمودند: «وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا» هر آنچه شما در درون خود طلب می‌کنید، ریشه در اراده و خواست حضرت حق دارد. خداوندی که می‌داند که چگونه عمل کند و کجا نقش‌آفرینی نماید. موفق باشید

32049
متن پرسش

سلام استاد: در یک کانون فرهنگی به عنوان مربی فعالیت می‌کنم. مخاطبان از سن ابتدایی هستند تا حدود ۱۸ سال. جمعه شب ها همه ی اعضای کانون جمع می‌شویم و قرآن خونده میشه و بنده مطالبی اخلاقی یا معرفتی می‌گویم سعی می‌کنم مطالب شما و یا شهید مطهری و... را ساده کنم و براشون بگم. مسئول اصلی این کانون به من می‌گوید اینها که تو می‌گویی تئوری است و فایده نداره باید در قالب بازی مطالب را منتقل کنی آیا این حرف درست است؟ ممنون

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو کار را باید مدّ نظر داشت. هم باید مخاطبان را متذکر معارفی کرد که عقل‌شان تغذیه شود و هم باید با مثال‌زدن از شخصیت‌هایی که نمونه‌های خوب فطرت انسانی هستند، ذهن آن‌ها را تغذیه نمود. مثل کتاب «داستان راستان». به همین جهت آن شهید بزرگوار در کنار آن معارف عالیه، به جهت سوزی که در هدایت انسان‌ها داشت و می‌دانست باید خیال را نیز تغذیه کرد؛ به تألیف کتاب «داستان راستان» می‌پردازد. موفق باشید.

31990
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام وعرض احترام خدمت شما استاد دلسوز ومتعهد. از اینکه با نهایت عشق به هم نوع سعه صدر و حسن اخلاق در جهت رفع ابهامات وسوالات ذهنی ام این بنده حقیر را همراهی فرمودید نهایت سپاس را دارم و از خداوند متعال سلامت و سعادت را برای شما و خانواده محترمتان خواستارم. و بی شک قلب مهربان و دلسوز شما در پیشگاه حق تعالی از ارزشی والا برخوردار بوده و پاداشی عظیم دارد. استاد می خواستم بپرسم که ما اگر بخواهیم یه نظم فکری پیدا کنیم یا مهندسی ذهن داشته باشیم باید چه کنیم ؟ با آرزوی توفیق الهی

متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در همین رابطه تذکراتی دارد. عمده آن است که با تدبّر در قرآن بتوانید ذهن خود را به سوی آنچه شما می‌خواهید بکشانید وگرنه قوه واهمه با وساوس شیطانی ما را به سوی آنچه توهّم و خیال‌پردازی است می‌کشاند. موفق باشید

31934
متن پرسش

سلام بر استاد گرامی: با وجود مطالعه کتب اعتقادی و آشنایی نسبی با براهین اثبات وجود خداوند سبحان، همچنان گرفتار یک شک درونی درباره ی وجود خداوند سبحان و عالم غیب هستم. گاهی اوقات آرزوی مشاهده یک معجزه می کنم ولی حتی می ترسم با وجود مشاهده معجزه هم شکم از بین نرود. چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «گوشم شنید قصه محبوب و مست شد / کو سهم چشم؟ دیدنِ محبوبم آرزوست». از این جهت می‌توان گفت جان انسان می‌طلبد که قلبش به باور بنشیند. به نظر بنده زیارت ائمه معصومین «علیهم‌السلام» که مجسمه‌های ایمان هستند، مؤثر خواهد بود. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!