بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عقل ، قلب ،عشق، خیال و وهم

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32502
متن پرسش

سلام علیکم: استاد ما بطور کلی حضور قلبمون در نماز خیلی ضعیفه اما یه مدتی هستش که صبحها که برای عبادت پا میشیم، همه مصیبت‌هایی دنیا بهمون هجوم میکنه و کلی با افکار منفی، نگرانی، حدیث نفس سر کله می‌زنیم. نمی‌دانم چرا قدرت دفع این افکار تو صبح نسبت به بقیه روز ضعیف تر هستش، نماز و عبادات صبح با همین افکار پیش می‌ره و هیچ چیزی دستگیرمون نمیشه. اما همین که صبح که میشه و زندگی جریان عادیش رو شروع می‌کنه انگار نه انگار که همون آدمیم، همه چی آروم و سر جاشه و هیچ نگرانی نیست. فردا صبح دوباره همین برنامس. از جنابعالی راهنمایی می‌خواستم که چطوری بر این موضوع غلبه کنیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  خوب است که این نوع خطورات، قبل از سکرات و قبل از حضور در برزخ سراغ انسان بیاید تا انسان نسبت به راه حلّ‌های عبور از آن‌ها بیندیشد. پیشنهاد ما در این مورد رجوع به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» است که در سایت هست و دنبال‌کردن راه‌حل‌‌های پیشنهادی آن کتاب. موفق باشید

32391
متن پرسش

باسمه تعالی. سلام علیکم خدمت استاد عزیز: دو سوال خدمتتان داشتم : ۱. راز عبور جامعه اسلامی از فرهنگ شهرت طلبی و شهوت دیده شدن و سلبریتی زدگی چیست؟ ۲. در بحث جهان گمشده در عالم خیال، و بحث ادب عقل و قلب و خیال، مباحثی در مورد جایگاه خیال مقدس بحث شد، من به تازگی این مباحث را خواندم، البته در مسیر مطالعاتی که داشتم از فلسفه و عرفان اسلامی و فلسفه غرب، به ویژه منشا اثر هنری هایدگر و مباحث هانری کربن که به عنوان شاگرد هایدگر و یک فیلسوف تطبیقی، متوجه شد که آنچه غرب امروز را به این حد دچار تفکر مکانیکی و مفهوم زدگی و سوبژکتیویسم و سکولاریسم رسانده، در غفلت عالم خیال و مثال است، من هم دیدم واقعا عالم خیال، از آن معارفی است که می تواند هزاران باب معرفتی و افق ها را به روی انسان باز کند، من در یک خلاصه نویسی و یادداشت برداری، حدود ۵۰۰ صفحه مطالب گوناگون از ارتباط عالم خیال با دین، عرفان، حکمت، هنر، معماری، ادبیات، سیاست، مدیریت، فیزیک، روان شناسی، فرهنگ و جامعه شناسی، اخلاق و تربیت، تاریخ و فراتاریخ، فضای مجازی، سینما، علم هیات و افلاک، فلسفه ذهن، تمدن و مهدویت و... جمع آوری کردم و صدها کتاب مرتبط را شناسایی کردم. به نظرم راه به فعلیت رسیدن باور های دینی، از راه عالم خیال و مثال می گذرد و خیلی از مشکلات پیچیده معرفتی را حل می کند. این مرا خیلی شگفت زده کرد و خدا را شاکرم که این معرفت را به من هدیه داد، انگار تازه زنده شده ام. عالم خیال و مثال اندیشی، می تواند ما را به سمت عالم غیب و ملکوتی شدن، هدایت کند، گرچه این به معنای آن نیست که ما در این مرحله متوقف شویم، اما راه و آستانه غیب، از این جاست به ویژه در زمانه ما که به شدت تفکر مفهومی و مادی سیطره یافته، عالم خیال که نزدیک به عالم ماده است، می تواند بشر امروز را کمی از عالم ماده جدا کند و راه را برای معارف بالاتر آماده کند و از طرفی خیال مقدس، هم حس را متحول می کند و هم عقل را نورانی می کند، به نظرم بدون خیال، این طور نیست که ما حداقل حس و عقل داشته باشیم، بلکه هم حس و هم عقل ما از آن حقیقت خود خارج می شوند، حس به شدت مادی می شود و دید آیه بین را از دست می دهد و عقل هم به شدت مفهومی می شود و نورانیت خود را از دست می دهد و در واقع عقل هم مادی می شود نه شهودی. راه رسیدن به علم حضوری و عبور از تفکر مفهومی، ارتباط با عالم خیال است. درخواستی که دارم از محضر شما، این است که آیا بهتر نیست بیش تر در این مورد بحث شود؟ گرچه مباحثی داشته اید ولی به نظرم شاید باید بیش تر پرداخته شود. عذر خواهم طول کشید ان شاء الله سلامت باشید التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته بسیار مهمی را مطرح می‌فرمایید. آری! «آدمی را فربهی هست از خیال» و اساساً اشارات که یکی از ابعاد قرآن است، نظر به عالم خیال دارد. در این مورد خوب است سری به کانال «اشارات» بزنیدhttps://eitaa.com/tashakole_esharat . موفق باشید   

32322
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد: در بحث عقل تکنیک بنده چندین سوال دارم اما از آن جایی که جلسه آخر بحث به سینما کشیده شد و بنده چندان اهل سینما نیستم نمی‌دانستم چطور این سوالات را مطرح کنم که در جریان بحث باشد. در قالب یک پیام سوالهایم را می‌نویسم هرچند فکر می‌کنم بیان شفاهی آنها بهتر اصل سوال را منتقل کند. اگر سوالات را مناسب بحث یافتید بفرمایید تا در شرایطی مناسب به بحث گذاشته شود. ۱. برای تفصیل معنای تاریخی بودن عقل تکنیک می‌توانم سوالم را مصداقی درمورد قنات بپرسم، آیا قنات را می‌توان برخاسته از عقل تکنیک دانست یا چون مربوط به زمان گذشته است نمی‌توان آن را به عقل تکنیک نسبت داد؟ یا می‌توان آن را از وجه به استقبال طبیعت رفتن و عطایی بودنش، در مناسبات عقل تکنیک دید اما از وجه عدم تناسب با نیاز و مصرف امروزی فارق از آن دید؟ یا ... ۲. سوال دوم مربوط به نسبت ما با علومی ست که سابقه خوبی ندارند و با ظلم های عدیده ای حاصل آمده، مثلاً علوم شناختی و مغز و اعصاب که حاصل آزمایش های ناجوانمردانه ای ست که بر اسرای جنگی صورت گرفته، در دایره عقل تکنیک تعامل ما با این علوم چه وجهی دارد؟  ۳. بحث خیال در عقل تکنیک را چگونه می‌توان ادامه داد تا به معنای مناسب آن دست یافت؟ ۴. در کل عقل تکنیک چه نسبتی با انسان امروز دارد؟ آیا‌ انسان امروز، یعنی دانشجو و حتی فنی کار در صحنه می‌توانند این نحو حضور خود را یافت کنند یا صرفا بخشی از جامعه مستعد آن هستند؟ آیا با تذکر به این قابلیت به مخاطب ظلم می‌شود زیرا مالایطاق است یا این که از اتفاق چون تذکری به آن داده نشده مردم به آن هوشیار نیستند؟ در واقع سوالم از معنای آینده است که در بیانات شما بود، این که چگونه باید برای امری که تا این حد در صحنه است افقی ترسیم کرد که کارگر و دانشجو خود را در آن بیابد؟ (البته سوالم از چگونگی، سوال روشی به معنای متداولش نیست، بلکه از وجه تحقق این نحو حضور است، زیرا اگر این مباحث برای انسان در صحنه امروز است که از اتفاق نشانه های آن را در طلب انسان امروزی می‌توان یافت، چگونه باید آن را پای آن ایستاد؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بجهت فهم بهتر سوال وجواب برای کاربران گرامی، متن جواب به همراه متن سوالات آورده میشود:

۱. برای تفصیل معنای تاریخی بودن عقل تکنیک می‌توانم سوالم را مصداقی درمورد قنات بپرسم، آیا قنات را می‌توان برخاسته از عقل تکنیک دانست یا چون مربوط به زمان گذشته است نمی‌توان آن را به عقل تکنیک نسبت داد؟ یا می‌توان آن را از وجه به استقبال طبیعت رفتن و عطایی بودنش، در مناسبات عقل تکنیک دید اما از وجه عدم تناسب با نیاز و مصرف امروزی فارق از آن دید؟ یا ...

جواب: در این‌که ما با به ظهورآوردن پدیده قنات برکات بهترین تعامل با طبیعت را نشان دادیم؛ بحثی نیست. ولی آن عقل بنا نداشت تکنیک بسازد و با طبیعت مطابق آن تکنیک تعامل کند. سعی کرد استعداد طبیعت را به سوی مزرعه جهت دهد. ولی در تاریخی که «وجود» به صورت عقل تکنیکی به میان آمده، بنا بر آن است که چیزی از دل طبیعت خلق شود و امری را از طبیعت متولد کند که آن امر در ضمن، نمایانگر حقیقت باشد که در پنهان طبیعت نهفته است و این یعنی انکشاف برای رویارویی با حقیقت که البته در حجاب گِشتل از بین رفت.

۲. سوال دوم مربوط به نسبت ما با علومی ست که سابقه خوبی ندارند و با ظلم های عدیده ای حاصل آمده، مثلاً علوم شناختی و مغز و اعصاب که حاصل آزمایش های ناجوانمردانه ای ست که بر اسرای جنگی صورت گرفته، در دایره عقل تکنیک تعامل ما با این علوم چه وجهی دارد؟

جواب: به نظر بنده این نوع فعالیت‌ها در راستای عقل تکنیکی نیست. اینان به نحوی به طبیعت تجاوز می‌کنند زیرا حکمت جستجوی حقیقت که همان روبه‌روشدن با نفس ناطقه در تعامل با بدن باید پیش آید در این علوم حاکم نیست.

۳. بحث خیال در عقل تکنیک را چگونه می‌توان ادامه داد تا به معنای مناسب آن دست یافت؟

جواب: باید حساس بود که با وجهی و بُعدی به نام «خیال» که در انسان هست، با امور مواجه شد به همان معنایی که در روایت خود داریم قرآن علاوه بر عبارات کتاب خدا، همان کلمات به اموری بسی بالاتر اشاره دارد. نمونه آن را در عرایضی که اخیراً در بحث سوره «تین» شد می‌توانید ملاحظه کنید.

۴. در کل عقل تکنیک چه نسبتی با انسان امروز دارد؟ آیا‌ انسان امروز، یعنی دانشجو و حتی فنی کار در صحنه می‌توانند این نحو حضور خود را یافت کنند یا صرفا بخشی از جامعه مستعد آن هستند؟ آیا با تذکر به این قابلیت به مخاطب ظلم می‌شود زیرا مالایطاق است یا این که از اتفاق چون تذکری به آن داده نشده مردم به آن هوشیار نیستند؟ در واقع سوالم از معنای آینده است که در بیانات شما بود، این که چگونه باید برای امری که تا این حد در صحنه است افقی ترسیم کرد که کارگر و دانشجو خود را در آن بیابد؟ (البته سوالم از چگونگی، سوال روشی به معنای متداولش نیست، بلکه از وجه تحقق این نحو حضور است، زیرا اگر این مباحث برای انسان در صحنه امروز است که از اتفاق نشانه های آن را در طلب انسان امروزی می‌توان یافت، چگونه باید آن را پای آن ایستاد؟

جواب: به نظر بنده با نظر به جواب اول و رویکرد شاعرانه به عالم و آدم، بشر امروز نیاز به این عقل که تقدیر او است، دارد. باید متذکر آن امر شد و احساس می‌شود شرایط گفتگو از آن در حال فراهم‌شدن است. موفق باشید

32285
متن پرسش

سلام: ۱. نسبت بین ذهن و «خود» چیست؟ آیا ذهن ما همان خود ما است و برعکس؟ اگر یکی نیستند، «خود» بدون «ذهن» چگونه است؟ چه ادراکی دارد؟ آیا ادراکات حضوری از مسیر ذهن نمی‌گذرند؟ ۲. در برخی دستورالعملها راهکارهایی به صورت ذهن آگاهی ارائه می‌شود. البته بنده دقیق پیگیری نکردم، ولی اگر اشتباه نکنم بعضا به صورت تمرکز ذهن، خالی کردن ذهن و یا نظارت بر روی محتوای ذهن - بدون دخالت در فرایند ذهنی - هستند. نظر شما راجع این روش ها چیست؟ آیا در فرایند معرفت نفس هم این چیزها مفید است؟ به طور کلی میزان آگاهی و کنترل و تسلط بر ذهن چگونه می‌تواند ما را در یافتن خود اصیل و حضور در عوالم غیبی یاری کند؟ ممنون می‌شوم اگر در این مورد دستورالعمل دقیقی بفرمایید و یا ارجاع بدهید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نفس ناطقه شئونات مختلفی دارد مثل عقل و ذهن و حس ۲. این امور بیشتر تحریک واهمه است و القائات آن ثابت و پایدار نیست. در این مورد خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» رجوع فرمایید. موفق باشید

32273
متن پرسش

سلام استاد ارجمند خسته نباشید: طاعات و عباداتتان قبول باشه ان‌شاءالله. خدا به توفیقاتتان بیفزاید. استاد من برای امر ازدواج استخاره از آیت الله ناصری گرفتم و خیلی بد اومد. استخاره که گرفتم بخاطر تک فرزند بدون اون دختر بود و اینکه من دیپلم هستم و اون فرد لیسانس داشت و ادامه تحصیل هم می‌خواست بدهد و ازاین قبایل شرایط و با این شرایط من یکم ترسیدم و دودل شدم و استخاره کردم ولی اون فرد (دختره) به خانواده ام گفته من از صداقتش خوشم اومده و ملاکم تحصیل و این چیزها نیست می‌خواستم بدانم با این شرایط میشه به استخاره پشت کرد آیا با این جواب استخاره اگه باهاش ازواج کنم مشکل در دنیا یا آخرت برام ایجاد نمیشه؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به فرمایش علامه طباطبایی پشت به استخاره، پشت‌کردن به قرآن حساب نمی‌شود. بالاخره انسان باید عقل خود را به کار بندد و با اهلش مشورت کند و تصمیم بگیرد. موفق باشید

32227
متن پرسش

با سلام و عرض ادب استاد عزیز: سوالی از محضرتان داشتم اینکه برای از بین بردن افکار و اوهام و خیالات در نماز و عبادات و زیارات چه راهکارهایی موثرترند؟ با تشکر از محضر شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدمت آیت الله حسن‌زاده این سؤال را پرسیدیم، فرمودند از کسی بپرسید که توانسته است از این مهلکه‌ها عبور کند. حاکی از آن‌که گویا این قصّه همواره کنار انسان است. بنا به گفته آیت الله بهجت، تا آن‌جا که ممکن است قبل از ورود به نماز یعنی در طول روز، طوری خود را درگیر مسائل نکنیم که آن مسائل بر روح ما غلبه کند و در نماز ما نیز حکومت از آنِ آن مسائل باشد. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در این مورد نکاتی دارد. موفق باشید

32158
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: اول از همه از استادم تقضا دارم که ما رو از دعای خیرتون محروم نکنین خیلی از کتابای شما رو چندین بار مطالعه کردم و بارها و بارها ولی یه جایی گیج شدم یعنی حدود ۸ سالیه که یه سوال برام پیش اومده که هدف ما چیه؟ آیا قلبی کردن معارف عقلی از طریق بندگی یا به صحنه آوردن قلب، یا تجلی أسما، یا قلبی شدن أسماء، یا ایجاد حضور قلب یا ارتباط با حق یاعشق به خدا  یا اینکه  همه به یک معنا اند؟ حال استاد! هدف  و نیت زندگی این باشه که روز به روز معارف بیشترتری کسب کنیم یا تلاش کنیم معارف رو قلبی کنیم یا قلب رو به صحنه بياریم یا تلاش کنیم تا خداوند اسماءش رو به قلبمون جلوه کنه؟ چون در کتاب چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی تاکید شما بر حضور قلب و به صحنه آمدن قلب بود. و درکتاب أسماء حسنی تاکید شما بر متجلی شدن آسماء بر قلب بود (هرجا بنگری خدا بینی). ودر کتاب آسماء حسنی فرمودین که هدف کسب معرفت است البته گفتین که معرفت قلبی نه عقلی یعنی از طریق عبادت قلبی شوند.

متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به لطف الهی آرام‌آرام انسان در مسیر کسب معارف و قلبی‌کردن آن معارف با بودنی روبرو می‌شود که آن بودن، همه سرمایه او است. بودنی بیکرانه و جاودان و اکنونی، در آن حدّ که گویا قیامت او برپا می‌شود. حتماً جریان حارثة بن مالک را دارید که رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» احوال او را پرسیدند و فرمودند: «کیف انت یا حارثة بن مالک؟ فقال: یا رسول الله مؤمن حقا. فقال له رسول الله صلی الله علیه وآله: لکل شی حقیقة فما حقیقة قولک؟ فقال : یا رسول الله عزفت نفسی عن الدنیا فاسهرت لیلی واظمات هواجری وکانی انظر الی عرش ربی [و] قد وضع للحساب وکانی انظر الی اهل الجنة یتزاورون فی الجنة وکانی اسمع عواء اهل النار فی النار، فقال له رسول الله صلی الله علیه وآله: عبد نور الله قلبه، ابصرت فاثبت، فقال: یا رسول الله ادع الله لی ان یرزقنی الشهادة معک، فقال: اللهم ارزق حارثة الشهادة، فلم یلبث الا ایاما حتی بعث رسول الله صلی الله علیه وآله سریة فبعثه فیها، فقاتل فقتل تسعة - او ثمانیة - ثم قتل.»

 حضرت فرمود: ای حارثة بن مالک! چگونه ای؟ گفت: یا رسول الله! مؤمن حقیقی ام. رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: هر چیزی دارای حقیقتی است; حقیقت گفتار تو چیست؟ گفت: یا رسول الله! به دنیا بی رغبت شده ام، شب را (برای عبادت) بیدارم و روزهای گرم را (در اثر روزه) تشنگی می کشم و گویا عرش پروردگارم را می نگرم که برای حساب گسترده گشته و گویا اهل بهشت را می بینم که دربهشت یکدیگر را ملاقات می کنند که گویا ناله اهل دوزخ را در میان دوزخ می شنوم. رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: او بنده ای است که خداوند دلش را نورانی فرموده و خطاب به او فرمود: بصیرت یافتی، ثابت باش. حارثه عرض کرد: ای رسول خدا! از خدا بخواه که شهادت در رکابت را به من نصیب کند. حضرت فرمود: خدایا! شهادت را نصیب حارثه کن. چند روزی بیش نگذشت که رسول خداصلی الله علیه وآله لشکری برای جنگ فرستاد و حارثه را هم به آن جنگ فرستاد. او به میدان جنگ رفت و نه یا هشت تن را کشت و سپس شهید شد. موفق باشید

32131
متن پرسش

سلام علیکم: در شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها این سوال را می فرستم. در خواست راهنمایی زود بازده دارم. من می دانم که از نظر روحی دچار آشفتگی هستم. یکی از نشانه هایش این است که خوابهایی که می بینم همیشه دچار آشفتگی است و چون می گویند روح در خواب آزادتر است در نتیجه خوابهای آشفته و بی سر وته من کاشف از آشفتگی روحی من است. نشانه دیگر آشفتگی ذهنی در طول روز و تصاویر ذهنی خیلی ناجور می باشد و نشانه های دیگر هم هست که جای بیانش اینجا نیست. حال چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست بزنید، شروع خوبی برای رفع این مشکل خواهد بود. موفق باشید

32055
متن پرسش

سلام استاد: به نظر شما آیا برای هر انسانی منحصرا هدفی وجود دارد یا بهتر یگویم مسیری برای رشد وجود دارد؟ یعنی مثلا خداوند از قبل تقدیر کرده است که مسیر رشد من از تحصیل در فلان رشته مهندسی می‌گذرد؟ چگونه بین چندین راهی که مسیر آینده زندگی را مشخص می‌کند و همه آن ها شرعی هستند می‌توانم بهترین را انتخاب کنم؟ اصولا آیا به عنوان مسلمان وظیفه دارم دنبال مسیری که خداوند برای رشد من قرار داده بگردم یا با توجه به عقل معاش و محاسبات مادی دنبال آینده خود باشم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که رعایت تقوا بشود و عقل و شرع مدّ نظر باشد، خود به خود آنچه تقدیر انسان است و موجب کمال او می‌شود، به قلب او القاء می‌گردد، به حکم آن‌که حضرت حق فرمودند: «وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا» هر آنچه شما در درون خود طلب می‌کنید، ریشه در اراده و خواست حضرت حق دارد. خداوندی که می‌داند که چگونه عمل کند و کجا نقش‌آفرینی نماید. موفق باشید

32049
متن پرسش

سلام استاد: در یک کانون فرهنگی به عنوان مربی فعالیت می‌کنم. مخاطبان از سن ابتدایی هستند تا حدود ۱۸ سال. جمعه شب ها همه ی اعضای کانون جمع می‌شویم و قرآن خونده میشه و بنده مطالبی اخلاقی یا معرفتی می‌گویم سعی می‌کنم مطالب شما و یا شهید مطهری و... را ساده کنم و براشون بگم. مسئول اصلی این کانون به من می‌گوید اینها که تو می‌گویی تئوری است و فایده نداره باید در قالب بازی مطالب را منتقل کنی آیا این حرف درست است؟ ممنون

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو کار را باید مدّ نظر داشت. هم باید مخاطبان را متذکر معارفی کرد که عقل‌شان تغذیه شود و هم باید با مثال‌زدن از شخصیت‌هایی که نمونه‌های خوب فطرت انسانی هستند، ذهن آن‌ها را تغذیه نمود. مثل کتاب «داستان راستان». به همین جهت آن شهید بزرگوار در کنار آن معارف عالیه، به جهت سوزی که در هدایت انسان‌ها داشت و می‌دانست باید خیال را نیز تغذیه کرد؛ به تألیف کتاب «داستان راستان» می‌پردازد. موفق باشید.

31990
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام وعرض احترام خدمت شما استاد دلسوز ومتعهد. از اینکه با نهایت عشق به هم نوع سعه صدر و حسن اخلاق در جهت رفع ابهامات وسوالات ذهنی ام این بنده حقیر را همراهی فرمودید نهایت سپاس را دارم و از خداوند متعال سلامت و سعادت را برای شما و خانواده محترمتان خواستارم. و بی شک قلب مهربان و دلسوز شما در پیشگاه حق تعالی از ارزشی والا برخوردار بوده و پاداشی عظیم دارد. استاد می خواستم بپرسم که ما اگر بخواهیم یه نظم فکری پیدا کنیم یا مهندسی ذهن داشته باشیم باید چه کنیم ؟ با آرزوی توفیق الهی

متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در همین رابطه تذکراتی دارد. عمده آن است که با تدبّر در قرآن بتوانید ذهن خود را به سوی آنچه شما می‌خواهید بکشانید وگرنه قوه واهمه با وساوس شیطانی ما را به سوی آنچه توهّم و خیال‌پردازی است می‌کشاند. موفق باشید

31934
متن پرسش

سلام بر استاد گرامی: با وجود مطالعه کتب اعتقادی و آشنایی نسبی با براهین اثبات وجود خداوند سبحان، همچنان گرفتار یک شک درونی درباره ی وجود خداوند سبحان و عالم غیب هستم. گاهی اوقات آرزوی مشاهده یک معجزه می کنم ولی حتی می ترسم با وجود مشاهده معجزه هم شکم از بین نرود. چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «گوشم شنید قصه محبوب و مست شد / کو سهم چشم؟ دیدنِ محبوبم آرزوست». از این جهت می‌توان گفت جان انسان می‌طلبد که قلبش به باور بنشیند. به نظر بنده زیارت ائمه معصومین «علیهم‌السلام» که مجسمه‌های ایمان هستند، مؤثر خواهد بود. موفق باشید

31890
متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: چند سالی است به علت عدم تربیت قوه خیال، متاسفانه قوه خیالم از کنترلم خارج شده و تصاویر و افکار نامناسب در خصوص افراد (بعضا سوءاخلاقی) در مقابلم قرار می دهد. این مورد برایم آزار دهنده و خسته کننده شده است. راه مبارزه با این پدیده شوم چیست؟ به عبارتی نحوه ریاضت قوه تخیل چگونه است تا بتوانم افسار آن را در اختیار عقلم قرار دهم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مسئله را نباید امری غیر عادی بدانید. بالاخره  «آب گِل خواهد که بر دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد» و این خطورات و صورت‌های خیالی همان گِل‌هایی است که جلوی ما سبز می‌شوند تا مانع سیر ما گردند. راه حلّ آن توجه به جهان اولیای الهی است و با اذکاری مثل صلوات و یا سوره قل هو الله احد، نظر را به افقِ افق‌ها معطوف می‌داریم و از خیالاتِ پیش‌آمده عبور می‌کنیم. موفق باشید   

31858
متن پرسش

با سلام: مراد از حائل شدن خداوند بین مرء و قلب چیست؟ آیا منظور از «یحول بین ....» به کمال رسیدن است، همانطور که یک سال «حول کامل» است؟ اگر منظور مانع شدن باشد مراد از این منع چیست؟ آیا مراد از مرء نفس انسان است یا روحیه شجاعت و غیرت و حمیت او؟ و آیا قلب مرکز احساسات و اداراک عاطفی؟ اگر چنین باشد چگونه می توان این دو را با هم تلفیق کرد؟ و آیا این حیلوله قهری است؟ آیا همگانی است و یا برای افراد خاصی حاصل می شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که قرآن می‌فرماید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِه»‏ بدانيد خداوند ميان انسان و قلب او حايل مى‏‌شود، می‌خواهد متذکر نزدیکی خدا به انسان شود از آن جهت که فرموده‌اند : «یار نزدیک‌تر از من به من است» زیرا از آن جهت که وجود ما در قبضه حضور حق است، قبل از آن‌که امری را در درون و قلب خود به ظهور آوریم و یا مدّ نظر قرار دهیم، نزد حضرت ربّ العالمین قرار داشته و او از آن آگاه می‌گردد. موفق باشید

31831
متن پرسش

با سلام: استاد سوالی از خدمتتان داشتم اینکه، زمانی که اراده و علم و حیات مطلق، اراده و خواستی را برای زندگی شخصی داشته باشد، این شخص که نمودی از حیات و علم است در خود چه احساسی را یافت می کند یا چه دریافتی از درون خود خواهد داشت؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان ذیل اراده الهی قرار گرفت آن‌چنان احساسی به سوی او می‌آید که خود را نه‌تنها غرق حضور خدا می‌یابد، بلکه نسبت او با عالم، نسبتی می‌شود که خداوند با عالم دارد. معنای درک حضور تاریخی آن است که در منظر تفکرِ خود این پرسش را داشته باشیم که در موقعیت تاریخی که در آن قرار داریم، خدا با ما چه نسبتی برقرار کرده و ما نیز چه نسبتی باید با او برقرار کنیم؟ دعا و مناجات کمک می‌کند تا در درک جایگاه تاریخی خود حضوری مناسب پیدا کنیم و جهت درک صحیح جایگاه تاریخی خود امیدوار به توجه خاص او باشیم و نسبت به درک سعه‌ حضوری که باید داشته باشیم از او بخواهیم قلوب ما را بعد از هدایت‌مان به چیز دیگری متمایل نگرداند. حضور ذیل اراده‌ الهی که تاریخ را فراگرفته، با خدای رسمی ممکن نیست. حاضر شدن در بطن حیات اجتماعی با برقراریِ نسبتی که با خدا شکل می‌گیرد ممکن است، وگرنه بر اساس توهّمات‌مان عمل می‌کنیم و بی‌آینده می‌مانیم. موفق باشید

31817
متن پرسش

سلام و عرض ادب: چرا گاهی اوقات مثلا با دیدن شخصی آشنا ، سوالی در مورد آن شخص به ذهن ما به صورت گذرا خطور می‌کند و بعد هم فراموش می‌کنیم اما بعد از مدتی گویی تمام کائنات هستی دست به دست هم می‌دهند تا پاسخ آن سوال خطور کرده در ذهن را به ما نشان دهند و نتیجه به وجود آمدن یک سنگینی در روح است و انگار می‌خواهند آدم را متنبه کنند. کتاب ادب خیال را خوانده ام، اما خب هنوز کنترلی بر خیالات نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن‌قدر ای دل که توانی بکوش. همان‌طور که علامه حسن‌زاده می‌فرمایند اگر ما خود را با معارف الهی و قرآنی مشغول نکنیم، قوه واهمه ما را با وَهمیات خود مشغول می‌کند. تعمق در معارف الهی کارساز است. موفق باشید

31813
متن پرسش

سلام علیکم: در جواب سوال (31796) یکی از کاربران فرمودید «آن شخص برای خودش خواب دیده، چه ربطی به شما دارد» و این در حالیست که در صوت یکی از جلسات (نمیدونم فصوص بود یا معرفت نفس) صحبتی با این مضمون فرمودید ممکن است که به دلیل شرایط خاص سالک مکاشفات از طریق شخص دیگری برای او دیده شود یا به قول معروف تو کاسه شخص دیگری بگذارند و این ظاهرا با پاسخ سوال شما به این کاربر همخوانی ندارد. لطفا توضیح فرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن‌جا قضیه با خواب‌دیدن افراد عادی که عموماً توهمات خود را دنبال می‌کنند، متفاوت است. موفق باشید

 

31810
متن پرسش

سلام استاد جان وقتتون بخیر: اینکه با ذکر خواب بخوایم مردم رو ترغیب به امام زمان و‌توصیه به التماس دعای فرج کنیم درسته یا خیر؟ مثلا یه نفر خواب دیده حضرت خیلی تنهان و گفتن اگه برا فرج‌دعا نکنید بلاهای سخت تر کرونا سرتون میآد. اصلا درسته این خوابها؟ تو‌ خوابم گفتن برو به مردم بگو‌ برای فرجم‌ دعا کنند.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند به خواب نباید اعتنا کرد، ملاک ما سخنان امامان معصوم«علیهم‌السلام» است که در بیداری به بشریت فرموده‌اند و راه را برای ما روشن کرده‌اند. عرایضی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در مورد خواب شده است. خوب است به آن‌جا رجوع شود. موفق باشید

 

31773
متن پرسش
با سلام: لطفا روشی را برای کسب تمرکز ذهن، و دفع خطورات بیان نمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید

31772
متن پرسش
سلام علیکم خدمت شما استاد عزیز: بنده با علوم به تازگی آشنا شدم و کتاب ده نکته در معرفت نفس شما رو خوندم. خواستم ببینم من چی کار کنم که بیشتر و با علاقه بسیار این علوم رو یاد بگیرم و اینکه ذکری هست که هوشم رو بتونم قوی‌تر کنم اگه هست که بفرمایید ممنونم میشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که با برنامه و پشت‌کار امور را جلو ببرید آرام‌ارام استعدادهای نهفته شما به ظهور می‌آید. از توصیه‌هایی که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شده است، غفلت نفرمایید. موفق باشید

31648
متن پرسش
سلام استاد: بنده به خاطر مجرد بودن سالهاست به گناهی جنسی در خلوت دچارم که بارها اراده کردم این گناه رو ترک کنم و دیگه واقعا خسته ام کرده. بارها اراده کردم برای همیشه ترکش کنم چون چوب خطم پر شده و دیگه داره دیر میشه، اما حدود یک سال پیش یه روایتی خوندم که اگه انسانها گناه نمی‌کردند خدا قومی رو خلق می‌کرد که گناه کنند و اونا رو بببخشه. از اونجا که آدم بی ظرفیتی هستم این روایت باعث میشه وقتی توبه می‌کنم بعد از مدتی که نفس و شهوت فشار میاره با به یاد این روایت افتادن راحت تسلیم بشم و دوباره آلوده بشم. استاد چکار کنم دیگه خسته شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت مذکور می‌خواهد خطر عُجب برای مؤمنین را تذکر دهد و نه این‌که بهانه گناه‌کردنِ گناهکاران باشد از آن جهت که آلوده‌شدن به این نوع گناهان، روحانیت انسان را که موجب حضور در عوالم معنوی می‌شود، از او می‌گیرد. باید همچنان‌که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» گفته شده، خود را مشغول امور سالم حتی مثل ورزش بنماییم تا آن نوع خیالات بر ما سیطره نکنند و قوت نگیرند. بد نیست سری به آن کتاب بزنید. موفق باشید

31639
متن پرسش
با سلام و احترام: استاد شما با توجه به احاديث فرموديد به آنچه از رزق به ما مي رسد راضي باشيم و به دنبال بيش از آن نباشيم چرا كه همان براي ما كافي است. سوال بنده اين است كه گاهي تشخيص اينكه بر آنچه داريم متوقف شويم يا بايد جلوتر برويم دشوار است زيرا ناخواسته فرصت هايي پيش مي آيد كه انسان مردد مي شود كه دنبال كردن آنها منجر به غفلت مي شود، يا رزقي است كه خير در آن است. مثلا براي بنده از راهي كه فكر نمي كردم يك فرصت مهاجرت پيش آمده. آيا بايد آن را دنبال كنم يا به زندگي فعلي ام راضي باشم؟ هر دو از نزد خداست. انتخاب چگونه بايد صورت گيرد؟ متشكرم
متن پاسخ

اسمه تعالی: سلام علیکم: حفظ طمأنینه قلب در این موارد ملاک ورود و عدم ورود در این مسائل می‌باشد. موفق باشید

31642
متن پرسش
سلام: یکی از شاعران برجسته ی خانم، اشعارشان را که بعضا مطالعه می‌کردم با توجه به اندک آشنایی ای که با عرفان بخصوص محی الدینی اعلی الله مقامه الشریف دارم واقعا در اوج بودند و اشارات لطیف و عمیقی نسبت به مطالب عرفانی داشتند لکن از حیث حجاب وضعیت مناسبی ندارند. مورد دیگر یکی از خوانندگان زن برجسته است آن که به کل حجاب ندارد ولی انسان به شدت خداباوریست، معتقد به تقدیر، اولین اثرش با لفظ مبارک خدایا شروع کردند آثار ایشان را هم که بررسی کردم به وضوح حضور خداوند و عرفان ملموس است. مثلا یکی از اشعار عبدالقادر گیلانی که می‌خواندند دقت کردم آن قسمتی را در این اثرشان بیشتر تکرار می‌کردند که از حیث عرفانی بالاتر بود. خلاصه چه سریست که پایبند حجاب نیستند و ظاهرا عارف در هیچ سری نیست که سری ز خدا نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور قلب در عالم در بستر توحید، وقتی کامل است که انسان از طریق شریعت الهی وجه عبودیت خود را بالفعل نماید و این معجزه می کند وگرنه نتایجی که باید گرفته شود معطل می‌ماند. موفق باشید

31555
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: از آلمان مزاحم وقتتان می شوم. علاقه شدیدی به نماز شب دارم اما این توفیق از من گرفته شد. نمی‌دانم علت آن را. از شما تقاضای مساعدت دارم. چه کنم خواب شبانه ام کم شود؟ من خیلی از راهها را رفنه ام بخاطر این موضوع. با تشکر از شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زود خوابیدن و غذای سبک خوردن را داشته باشید و اگر نشد، در روز قضای آن را به‌جا آورید. هر اندازه در معارف، عمیق‌تر شوید نمازها کیفیت بیشتری پیدا می‌کند. بد نیست سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید

31459
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اگر در خیالمان ائمه اطهار را در نظر بگیریم و بهشون محبت کنیم و رابطه عاطفی برقرار کنیم و تا آنجایی که می‌توانیم مرغ خیال را پرواز دهیم مثلا بوسه بر چادر حضرت زهرا (س) بزنیم یا ابای حضرت حجت (عج) را بگیریم کار درستی هست؟ آیا رشد وهم است یا آیا باعث وصل شدن به حقیقت نوریشان بسته به ظرفیت وجودیمان می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با نظر به حقیقت آن‌ها جلو برویم، راه‌های قرب الهی در مقابل ما گشوده خواهد شد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!