بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29110
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد من هنوز مفهوم لقای الهی را متوجه نشدم. فقط دیدم وقتی صحبت از بهشت ذات می شود به لقای الهی اشاره می شود. در فایل سخنرانی ماه رجب شما هم اینطور فرمودیدکه از دل مراقبه شهود پیش، می آید و حضرت ذات را در همه جا می یابد. آیا این شهود همان لقای الهی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه. خبری است که بقیه‌ی آن را انسان در سیر و سلوک می‌یابد. در شرح فصّ «شیثی» عرایضی در این مورد شده است. موفق باشید

29081
متن پرسش
با سلام و درود به استاد عزیز آقای طاهرزاده: حضرت آیت الله بهجت رحمت الله علیه از ایشان سوال شده راجع به نماز اول وقت نماز های پنج گانه ایشان نقل از آیت الله قاضی که فرموده اند هرکس نماز پنج گانه اول وقت بخواند به مقام می‌رسد اگر نرسید من لعنت کند. این چگونه ایجاد می‌شود؟ شخصی نماز هایش را اول خونده ولی نرسیده باشد چطوری است؟ و مقامی نداشته باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت وقت نماز، خود به خود به صورت تکوینی تأثیر خود را می‌گذارد و انسان آن را احساس می‌کند. موفق باشید

29087
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: استاد در پاسخ به سوال ۲۹۰۶۳ منظورتون از اینکه نماز خواندن، یک اصالتی است در عالم و در هیچ شرایطی تعطیل‌بردار نیست چی هست؟ این صحبت بر چه مبنایی است؟ با تشکر از شما استاد گرامی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود شریعت الهی بر اصیل‌بودن نماز، آن‌هم به صورت جماعت تأکید دارد و در همین رابطه حکمت متعالیه بحث «هویت تعلّقی انسان را به میان می‌آورد که انسان در ذات خود عین ربط به حضرت حق است و این با عبودیت الهی او تحقق بالفعل پیدا می‌کند. موفق باشید

29085
متن پرسش
سلام: حتی الان به زور دارم این سطور را می‌نویسم. از رجب و رمضان شروع شد که چنان معاشقه ای به مباحث و خدا و ایمان داشتم که در سیر حرکت جوهری بودم و داشتم پرواز می‌کردم اما چنان با مغز به زمین خوردم که نگو و نپرس... در دوران اوج بسیار تقوا بود اما الان چنان بی تقوام که حتی قادرم بدترین گناهان و حتی آدم کشی رو هم بکنم. انگار هرچی زده بودیم پرید. هر چی داشتم رو ازم گرفتند و چراییش رو نمیدونم. پنج شش سالی هست که با شما و مباحثتون هستم و هر بار که اوج گرفتم بعدش با مغز خوردم زمین تازه هر دفعه هرچی اوج و حال خوبم بهتر بوده بعدش حال بد و قبضم بدتر بوده. تمام بحثای داخل سایت راجع به قبض و بسط و اقبال و ادبار رو خوندم اما موندم انگشت به دهان. طوری هستم که حتی حس می‌کنم زندگی زناشوییم داره به هم میریزه. با خانوادم بد رفتار و تند مزاج شدم. تو این حالم هیچی برام مهم نیست. به قول داستایوفسکی میگه وقتی خدا نباشد همه چیز مجاز است. حتی خودم رو در معرض اعتیاد می‌بینم. داغون داغونم. تا کی قراره طول بکشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌همه، باید در این امتحان جدید به جای برگشت به جهان‌های گذشته‌ی مذهبی‌تان، به جهانی فکر کنید که گشوده‌تر از این حرف‌ها است و در آن جهان، خود را حاضر نمایید که در انس با روح انسان‌ها، خود را در بیکرانه‌ی محبت به آن‌ها احساس کنید. در این رابطه میل‌های پوچ و فاسد می‌رود و عشق به خدا و مخلوقات او به میان می‌آید. موفق باشید

29078
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: بنده قصد طراحی سایتی دارم که حدود یک میلیون از ویدئوهای آموزشی فنی مهندسی سایت یوتیوب را به صورت ترجمه شده در آن قرار دهم. الگوریتمی طراحی کرده ام که تا حد امکان، موارد غیراخلاقی و ویدئوهایی که ممکن است در آن برهنگی جزئی وجود داشته باشد را حذف کند ولی احتمالا مواردی پیدا می‌شوند که مثلا بازوی یک زن پیدا باشد و این ویدئو توسط این الگوریتم حذف نشود و چک کردن دستی تک تک این ویدئوها هم بسیار هزینه و زمان می‌گیرد. یا مثلا پشت زمینه ویدئو، ممکن است آهنگ تندی پخش بشود. قصد دارم از طریق درآمد حاصل از این سایت، پروژه ای طراحی شود که تصاویر و ویدئوها را به صورت خودکار سانسور پوششی نماید و بعدا این پروژه روی همین سایت و سایت های دیگر اعمال شود. با این حساب، اگر ویدئویی دارای صحنه ای جزئی بود و دیگران مشاهده نمودند، در سلوک بنده مشکلی پیش می آید؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم ضرری برای سلوک شما داشته باشد. زیرا نیت دیگری دارید و إن‌شاءالله کار با ارزشی خواهد بود. موفق باشید

29071
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: بنده در مجموعه فرهنگی فعالیت می‌کنم. من با مطالعه برخی از آثار شما حقیقتا خود رو در عالمی دیگر حس می‌کنم و خدا را شکر حال معنوی خوبی هم دارم ولی وقتی در مجموعه تربیتی کنار دوستان خودم حاضر میشم اون حال معنوی ازم گرفته میشه چون وقتی دور هم می‌نشینیم سخن لغو زیاد رد و بدل میشه و بعضی وقت کار به تمسخر و... هم میرسه. در مجموعه، احساس می‌کنم توجه به مسائل جزئی و کثرات باعث شده که ما از اون هدف واقعی که قرب الهی هست غافل بشیم و نتونیم درست خودمون رو بسازیم برای مثال بعضی وقت ها از روش غیر دینی برای رسیدن به اهداف الهی استفاده می‌کنیم. حال من دو سئوال دارم:۱. اگر بدونم که این مجموعه من رو از حیات معنوی دور میکنه (منظورم همون سلوک واقعی که امام خمینی تو این تاریخ آوردن) باید بمونم و با دوستان ادامه بدهم یا اینکه از مجموعه بزنم بیرون؟۲. اغلب دوستان تو مجموعه من رو از مطالعه آثار شما منع میکنن (نه به این معنی که آثار شما خوب نیست بلکه روحیه من به آثار شما نمیخوره) و بهم میگن فعلا مباحث معرفت النفس نخون چون منزوی میشی و...من چه برخوردی باید داشته باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر آن است که در همین کثرات و جمعِ افراد متوجه‌ی وحدت الهیه باشیم. ولی اگر واقعاً شرایط موجب غفلت روح و قلب می‌شود، هجرت لازم می‌اید. موفق باشید

29068
متن پرسش
سلام استاد: ان شاءالله که حالتون خوب باشه. ببخشید چرا تا وقتی به کتابها و دعا ها و نماز توجه دارم و استفاده می‌کنم به خدا نزدیک هستم ولی کافیه فقط شرایطی پیش بیاد که مجبورم مدتی نماز نخونم و نتونم وصل بشم خیلی زود حس می‌کنم از خدا دورم و به شیطان نزدیک واقعا این حالم رو بد میکنه وقتی به خودم میام و می‌فهمم اشتباه کردم. حس می‌کنم انگار زخم عمیقی به قلبم نشسته واقعا حس می‌کنم چقد از خدا دور شدم. چکار کنم با سستی ایمان؟ نمیدونم هرچی هم تلاش می‌کنم باز تو تله خیال ذهن و ‌شیطان می‌افتم با اینکه کتاب ادب خیال و قلب رو هم مطالعه کردم با تشکر اگه راهکاری دارید ممنون میشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این قبض و بسط‌ها زمینه‌ی پخته‌شدن جان انسان می‌شود زیرا حضرت امیر در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَی النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَی الْفَرَائِضِ» این دل، مثل فصول چهارگانه است، یعنی مثل زمان که گاهی بهاری دارد و گاهی پاییزی، گاهی اقبالی دارد و گاهی ادباری. اگر دل در حالت بهار بود، شکوفایی و اقبال داشت، از نوافل نگذرید، سعی کنید، نافله‌ ها را ترک نکنید و اگر دل، آن آمادگی را ندارد، شما بر دل تحمیل نکنید و فقط واجب ‌ها را انجام دهید، نگویید حتماً نماز شب بخوانم چرا که آن نماز شبی که با ادبار دل همراه است، با کراهت آمیخته است و کمتر انسان، توفیق پیدا می کند، لذا حضرت فرمود: دل خود را نرنجانید و با دل کنار بیایید. تجربه‌ای که در این مسیر به دست می‌آید کارساز است. احساس می‌شود حالت ادبارِ زمانه بیشتر شده است و کار را سخت کرده. موفق باشید

29056
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: در مفاتیح داریم (این اذکار را به عنوان مثال عرض می کنم) که اگر مثلا ۵ تا صلوات بفرستید به این حاجت می رسید یا مثلا درجای دیگر که اگر ۱۰ تا بفرستید گناهانتان یخشیده می شود یا در جای دیگر که اگر ۳۰ تا بفرستی عاقبت بخیر می شوی و همین طور ذکر مشترک ولی تعداد مختلف، آیا می شود همان ۳۰ بار که بر فرض مثال برای عاقبت بخیری است را فرستاد، و آن دو عدد مختلف که برای اثر خاص مذکور است را هم شامل شود؟ یا باید هر کدام را جدا جدا انجام داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید همین‌طور باشد زیرا «چون‌که صد آید نود هم پیش ماست» و از آن مهم‌تر «با کریمان کارها دشوار نیست». موفق باشید

29047
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: ۱. در مورد زیارت عاشورای غیر معروفه که می‌گویند خواندنش مثل خواندن زیارت معروفه هست و نقل هست که آیت الله بهجت هم فرمودن می شود زیارت غیر معرفه را خواند. حال این که در زیارت غیر معروفه آل یزید لعن می شوند. مگر نه این است که فرزند یزید از ناراحتی که یزید امام حسین علیه السلام را شهید کردند سر به بیابان گذاشت و در همان حال فوت کرد. پس چرا ال یزید در این زیارت لعن می شود؟ ۲. نقل است که یکی از علما در جمع مردم بازار به ایشان توصیه می کند که اگر می خواهید در زندگی چیزی شوید سه کار انجام دهید. ۱. خمس روزانه دهید. ۲. نماز اول وقت بخوانید. ۳. هر شب به نیت افرادی که در آن روز فوت شده اند نماز وحشت بخوانید. حال سوال این که آیا می توان نماز وحشت را یکی خواند و به همه ی اموات مومنین و مومنات وفات یافته در یک روز هدیه کرد؟ نظر شریفتان را در خصوص این توصیه مرحمت بفرمایید. اجرکم عندالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خواندن زیارت عاشورای غیر معروفه  بستگی به ذوق خود دارد و لعن آل یزید بیشتر منظور جریان بنی‌امیه است 2-1شاید در شرایط حاضر امکان چنین کاری نباشد 3و2کار خوبی است. موفق باشید

29039
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و ارادت خدمت استاد طاهرزاده: در حدیث «مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ» منظور از اصلاح ما بینه و بین الله چیست؟ خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی رابطه‌ی خود را با خداوند از طریق عبادات و اخلاق فاضله تصحیح نمودید، خداوند قلب انسان‌ها را به سوی ما معطوف می‌دارد و رابطه‌ای انسانی بین ما و بقیه برقرار می‌شود. موفق باشید

29042
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: ۱. استاد فردی مثل برصیصای عابد که عمری در زهد بوده که به مقامات بالا رسیده چطور می شود که در آخر فرجام بدی پیدا می کند؟ ۲. در تاریخ هست که حضرت زین العابدین علیه السلام روز دوازدهم محرم به همرا مردم محلی اباعبدالله و یارانشان را به خاک سپردند، مگر نه این که امام چهارم علیه السلام با کاروان اسرا به شام رفته بودند پس چطور دو روز بعد در کربلا بودند؟ ۳. در خصوص جوع آیا مراد کم خوردن است یا گرسنگی کشیدن، چطور می شود جمع کرد بین این که مادر خانواده بخواهد برای خانواده غذاهای خوب و لذیذ آماده کند و هم این که آنها را با کم خوردن و جوع آشنا کند؟ جزاک الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر عبادات با معرفت ملازم نباشد بالاخره راه شیطان بسته نیست. شیطان تجربه‌ی 6000 سال عبادات دارد و می‌تواند در این نوع افراد تأثیر بگذارد 2- در خبر داریم که حتی حضرت در مرحله‌ای از قافله و از غل و زنجیرشان به ظاهر ناپدید شدند. می‌شود گفت در این رابطه در کفن و دفن حاضر بودند. از آن طرف، ائمه توان حضور در مکان‌های مختلف و عوالم مختلف را در یک زمان دارا می‌باشند 3- پرخوری‌نکردن و میان وعده، چیزی نخوردن و تنقلات‌نخوردن، خود به خود کمک‌کار است. موفق باشید

29030
متن پرسش
سلام استاد: من ۲۸ سالمه و یک دختر دارم، برای بچه بعدی مرددم و نمیتونم تصمیم بگیرم که چکار کنم، از طرفی الان دخترم تمام وقتم رو گرفته و من به علایق شخصی و مطالعه خیلی کم می‌رسم. لطفا به من بگین با این افکار چکار کنم تا مادری در نظرم مهم شود و احساس بی ارزشی نکنم و بچه دوم بیارم. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای شما در بسط و گسترشِ شما می‌باشد و یکی از راه‌های بسطِ وجودیِ انسان، فرزندآوری است. البته در کنار توکل به خدا، تا خداوند ما را تنها نگذارد. موفق باشید

29021
متن پرسش
سلام استاد: زن خانه دار هستم و ۶ ماهی هست روی مباحثتون کار می‌کنم. ۲۴ سالمه و فرزندی ندارم، نمیدونم آیا بچه دار شم به سلوکم لطمه ای وارد میشه یا با وسعت قلبم بهتر جلو میرم. واقعا از بچه دار شدن هراس دارم ولی از طرفی احساس عذاب وجدان دارم که فعلا به حرف رهبری راجع فرزند آوری عمل نکردم. از طرفی سنم هم داره بالا میره می‌ترسم دیر بشه. استاد کمکم کنید قلبم اروم بشه، بتونم این مسیر رو با فرزند طی کنم. چون من اکثر وقتم تنهام و خلوت دارم و خونه ارومه و خیلی آرامش دارم، می‌ترسم بچه هی شلوغ کنه و کل وقتمو بگیره. شرمنده شاید این حرفا خیلی پیش پا افتاده باشه ولی واقعا برام دغدغست. استاد نگید که با فرزند فقط به خدا می‌رسم، من بدون عبادت و مناجات با خدا می‌میرم و قلبم خراب میشه، حتی یه روز دوری از خدا زود منو می‌کشه، استاد قوت قلبی بهم بدین که با فرزند آوری هم میشه این راه رو رفت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور فرزند، فرشتگان زیادی وارد زندگی می‌شوند و برکات معنوی خاصی نصیب شما می‌گردد. موفق باشید

29023
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت، استاد چرا نمی‌شود حالات را بیان کرد؟ چرا هر وقت می‌خواهم حالتی را حتی به استادم حضرتعالی هم بگویم، جوری دست و پایش را قطع می‌شود که اگر ذبح می‌شد بهتر می‌بود. چرا اساسا حالات معنوی قابل بیان نیستن؟ آیا همیشه اینگونه خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید زبان ارائه، عوض شود. زبان دیگری در میان است که إن‌شاءالله با آن «گفت»، گفته‌ها می‌توان گفت. در متن شماره‌ 18 مباحث «انقلاب اسلامی، طلوعی بین دو جهان» این‌طور عرض شده است:

18- اگر انسان در آن احساس بیکرانه در سعه‌ی ذاتی‌اش که از جهتی به سوی وجود نظر دارد، خود را در معرض تجلیّات وجود مطلق قرار ‌دهد ، تجلیّات حضور خداوند را در ابعاد متفاوت‌اش می‌یابد، یعنی در عقل، به فهمی خاص نسبتِ به بیکرانگی خدا می‌رسد و در قلب به احساسی خاص نسبت به بیکرانگی آن حقیقت دست می‌یابد و در سامعه به شنیدنی خاص نسبت به بیکرانگی آن حقیقت نایل می‌شود و زبان انسان نیز تجلی همان حقیقت بیکرانه است، منتها در همه‌ی این موارد اجمال در میان است، چه در عقل و چه در قلب و چه در سمع و چه در زبان، و هر اندازه انسان با حضورِ بیشتر یعنی «تقوا» با رویکردِ به تفصیل‌درآوردنِ تجلیّات، نظر به حقیقت بیکرانه داشته باشد و با مسئله‌ای مشخص به آن حقیقت بیکرانه، نظر کند، زبان او آن حقیقت بیکرانه را بهتر ظاهر می‌کند و بهتر می‌تواند دریایی را در کوزه‌ای جای می‌دهد، کوزه‌ای که از جنس دریاست، موجی که منقطع از دریا نیست. لذا به همان معنایی که موج عین دریا است، زبان عین حضور خدا می‌شود و هر سخنی را که انسان در این رابطه بگوید و یا نام ببرد، حقیقت را ظهور داده و به اشیاء اجازه داده تا در دل آن زبان، به ظهور آیند و آینه‌ی «وجود» باشند ولی نه بی‌نسبت با حقیقت انسان که موجب دوگانگی سوبژه و اُبژه شود، بلکه همان عالم انسانی است که از آن طریق ساخته می‌شود و انسان در این زبان سکنی می‌گزیند، زیرا نوعی از تجلی است که او را فرا گرفته و همواره و در هر حال افقی را در مقابل خود دارد که خودش نیز در آن افق است، بدون محجوب‌شدن از طریق هسته‌ای معنایی و مفهومی.

موفق باشید     

29015
متن پرسش
سلام علیکم: استاد من چند ساله دوست دارم نماز شب بخونم ولی انقدر برام سنگینه که تا حالا نتونستم بخونم. فقط امسال رهبر یه حدیثی خوندن و من بعد اون حدیث تونستم نافله صبح رو قبل نماز صبح بخونم. استاد من چیکار کنم برا این مساله خیلی ناراحتم. یه موردی کاش سوالای کلیدی در مورد موضوعات رو یجوری قابل دسترس تر میکردین تو سایت. بعضی کلید واژه ها بیست صفحه براش میاد بالا خیلی سخته همه رو بخوایم بخونیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. «آنقدر ای دل که توانی بکوش» ولی إن‌شاءالله با ارادت به شهدا بهره‌ی لازم را می‌برید. ۲. موضوع با مسئول محترم سایت در میان گذاشته می‌شود تا هر طور صلاح می‌دانند بررسی کنند. موفق باشید

29014
متن پرسش
عنوان: عرفان با سلام و تشکر. حدود ۵ سال است که بر اثر بیماری روی ویلچرم، دو سال پیش که دو دکتر رفته بودم و حال بسیار بدی داشتم، آقای دکتر سر صحبت را باز کرد. این دو سال برکات معنوی زیادی برایم داشته، احساس می کنم دوباره متولد شدم، دوبار ه اسلام اوردم، با خدا آشتی کردم. اما در کمال بهت و تعجب روزی دکتر گفت که لایک است، نماز نمی خواند، و خلاصه هیچی! اصلا قابل باور نبود. او تسلط زیادی به آیات و روایات، مثنوی و منابع عرفانی شرق و غرب داشت و باورش برایم سخت بود. گفت دیگه نمی تونه من را راهنمایی کنه و من به حد کافی رشد کردم که بقیه راه را بروم. چندی بعد به یکی از دوستانی که در همین مسیر آشنا شده بودم موضوع را گفتم، گفت بله دکتر بی دین است و چون شما با او هم افق نشدید دیگه نمی تونه با شما باشه! استاد، من با آشنایی با دکتر به کتاب های شما رسیدم و خدا را شاکرم که سطر به سطر کارهاتون نوره. ولی همش با خودم می گم می شه انسان به اهل بیت برسه با کسی که اهل بیت را فقط در حد انسانهای عارف قبول داره؟ کجای کارم می لنگه؟ حتی دکتر روزی گفت که تقلید از یک دین خاص یعنی زندگی به جای گوسفند! دکتر قدرت روحی زیادی داره، و این را بارها تجربه کردم. خیلی گیج و حیرانم نمی دانم در این دو سال فاتحه خودم را خواندم یا سالک شدم؟ * مورد دیگه که سوال داشتم، در حال مطالعه کتاب معادتون هستم، این که توضیح دادید که اکثرا فشار اولیه را دارند چون مثلا از بداخلاقی بدش میامده ولی نتونسته پاکش کنه، واقعا دچار وحشت شده ام، چون ان شاءالله بتوانیم پاک بشویم ولی اگر نشدیم باید منتظر فشار باشیم. و باور کنید در این پنج سال بیماری آنقدر درد کشیدم که دیگه فشار ....** سوال دیگه: یکی از کتاب هایی که دکتر گفت بخوانم سرگذشت یک یوگی بود. در این کتاب فصلی درباره مرگ استاد یوگی و سپس ظاهر شدن او بر یوگی و خبر دادن از جایی است که رفته. اونجا دیگه خبری از نکیر و منکر و اهل بیت نیست. دکتر به من گفت اگر راه نجات فقط در تمسک به اهل بیت است پس بفرمایید همه جهنم، فقط شیعیان علی ع آن هم عده قلیلی متنعم. کجای این کار به خدای خیر محض می خوره؟ من چیزی نگفتم دست از اعتقادم هم بر نداشتم. هر چند شبهه در ذهنم ماند. **در فصلی از آن کتاب شاگرد یوگی می میرد و شش ماه بعد یوگی انرژی ورود او به دنیا را درک می کند و می گه او برای تکامل برگشته. می دانم که تناسخ باطله فقط بفرمایید این چه انرژی بوده؟ ببخشید که طولانی شد. پیشاپیش تشکر من را بپذیرید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچند این موضوع نیاز به بحث مفصل دارد ۱. در این‌که این افراد در فضای اخلاقی زندگی می‌کنند، ولی عبودیت خود را رشد نمی‌دهند؛ مربوط به خودشان است و به مرور می‌رسند که یک جاهایی کم می‌آورند. زیرا انسان در ذات خود عین ربط به حق است و با عبودیت خدا این شخصیت به ظهور می‌آید. ۲. چه اشکال دارد در عین سیر مطالعاتی خود، رابطه‌تان محفوظ باشد و متذکر ضعف‌های بینشیِ ایشان بشوید. ۳. در مورد یوگی‌ها و تأثیری که بر طبیعت و جسم انسان‌ها دارد، یک بحث است و حضور در برزخ و قیامت و روبروشدن با فطرتی که در إزای عبودیت می‌تواند از برکات قیامت بهره‌مند شود، بحث دیگری است. موفق باشید

29000
متن پرسش
با سلام: استاد بنده گاه حس می‌کنم روحم به جسمم شبیه نیست و این دو با هم مطالب نمیشم شایدم هم دلیلش اینه که شما فرمودید تاریخ مردونه هست. البته وقتی توجهم زیاد میشه این رو متوجه میشم ولی حواسم پرت اینوحس نمیکنم ۲. استاد تطبیق این دو مطلب را نمی‌فهمم که: انسان مظهر اسم ام یلد ولم یولد یا صمد میتونه باشه و این با بچه دار شدن انسان چطور تطبیق داره؟ ۳. استاد اگر آدم خیلی استاد معنویش بالا باشه ولی مجبور باشه به خاطر معاشش تو محیط عادی سرکاربره مشکل داره؟ گاه حس می‌کنم نکنه شان معنویات پایین بیاد از طرفی اوقاتی میشه چون روسرم کار عملی نیست و از طرفی درآمدی از خودم ندارم مجبورم زیر بار افرادی برم که ذلت برام میاره. استاد چه کنم من به شدت حس می‌کنم از همه نظر باید استقلال داشته باشم تا بتونم اهداف معنویم رو جلو ببرم و گاه با این حرف از طرف اطرافیان مواجه میشم که اگر شما مباحث معنوی دنبال می‌کنی نباید دنبال کسب درامد باشی. ۳. استاد عزیز پیرو صحبت شما وارد مباحث تولید محتوی و مباحث مربوط به فیلم و اینهاشدم فکر می‌کنم به عنوان یه خانم خیلی کارها میشه کرد ولی فضا از معنویاتم کم میکنه به نظر شما بیام بیرون یا ادامه بدم گمان می‌کنم عناصر با ایمان و اینه افراد تاثیر فیلم رو نفوس را خیلی متوجه نمی شن داره تولید محتوایی نه اونطور که باید باشد میکنه چه کنم استاد عزیز به شخصه وقتی نه توی اجتماع و برای خودم غریبانه ام حس حضور حق در من شدیدتره ولی از طرفی اسلام فردی اطرافیان که فقط خودشون ملاکن نمیگذارن اروم بگیرم چه کنم؟ متاسفانه اون افرادی که دورکن هستن اول خیلی به اجتماعی بودن و و... خیلی معتقد بودن وقتی می‌بینم ممکنه یه سری مشکلات براشون پیش میاد برگشتن به اینکه نه همین مدل که کاری به کسی نداشته باشن و دینداری شخصی خودشون رو کنن خوبه و حرفشون اینه ما باید فقط به فکر اصلاح خود باشیم یه جورایی هر وقت پای سختی پیش میاد فرار. ۴. استاد شما فرمودید در مبحث زن ما پهلوان خانم نمیخایم ولی بالاخره ما برای بعضی امور به اعمال قدرت نیاز داریم این دو تا چطور جمع میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان باید در ابعاد مختلف خود را رشد دهد و به یک معنا از همان جهت که خداوند حقایق اسماء خود را متجلی می‌کند، انسان‌ها می‌توانند فرزندان خود را به ظهور آورند. از آن طرف فراموش نکنیم که باید «دست در کار و دل با یار باشد»، مگر آن‌که فضا آن‌چنان گناه‌آلود است که امکان حضور معنوی را از انسان بگیرد وگرنه طبیعی است که ارتباط با خلق، بعضاً موجب غفلت می‌شود و در همین رابطه پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» که هرگز غفلتی بر جان مبارکشان جاری نمی‌شد، می‌فرمایند هر روز ۷۰ بار استغفار می‌کنم به جهت آن‌که قلبم تیره می‌گردد. در مورد نکته‌ی آخر پیشنهاد می‌شود جزوه‌ی «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

28991
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد ببخشید لطفا در مورد نقش تحیر در تربیت عرفانی توضیح دهید و اینکه چگونه می‌توان به این حالت رسید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. موضوع از این قرار است که وقتی سالک طوری متوجه‌ی حضور خداوند شد که ابتدا و انتهای آن حضور، همواره مدّ نظرش قرار می‌گیرد، در مقام حیرت وارد شده است که به اصطلاح می‌گویند حالت دایره‌وار پیدا کرده. موفق باشید

28986
متن پرسش
سلام و عرض ادب: الحمدلله توفیق حاصل شد برای ادامه ی تحصیل و شروع دروس خارج به قم هجرت کردم، ولی به شدت برای مسیر سلوکی خود اضطراب دارم، استاد در قم چه کسی را پیشنهاد می کنید، برای پیگیری این مسائل؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در تاریخی هستیم که آیت اللّه بهجت می‌فرمایند: «علم تو، استاد توست» باید سعی کرد با معارف الهیه جلو رفت. موفق باشید

28957
متن پرسش
سلام علیکم سوال یکی از دوستان می‌باشد. بنده به لطف الهی حالات خوب معنوی داشتم و خوابهای خوب و حالات خوش عرفانی گه گاهی از رحمت خدا نصیبم می‌شد ولی سال گذشته در سفر اربعین بعد از خوردن غذای موکب های بین راه متوجه شدم دیگر آن حالات را از دست داده ام لطفا بفرمایید چکار باید بکنم تا دوباره آن حالات معنوی را بدست آورم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ربطی به غذای موکب‌ها ندارد. به هر حال احوالی است که می‌آید و می‌رود. سعی باید بکنند با تأمّل در معارف اسلامی به‌خصوص تفسیر قرآن، روح و روان خود را شکل دهند. موفق باشید

28965
متن پرسش
سلام استاد: ممکنه زیارت جامعه کبیره باعث امتحاناتی تو زندگی آدم بشه؟ به اصطلاح سنگین باشه یا عوارض داشته باشه؟ چون من ۶ ماهی هست مداومت هر روزه دارم و دچار یه مریضی شدم از اون موقع، آیا صرفا یه همزمانیه یا من مداومت هر روز رو ترک کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است در این موارد مبانی معرفتی خود را رشد دهید تا با خواندن زیارات، ارتباط قدسی لازم برای انسان پیش آید. موفق باشید

28962
متن پرسش
سلام عليكم حضرت استاد: خسته نباشید. در این زمان شما کسی را لطفا معرفی کنید برای استاد سیر و سلوک. خیلی خیلی ممنونم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به این جمله‌ی آیت الله بهجت فکر کنید که می‌فرمایند: «علم تو استاد توست». بنابراین در این زمانه بیشتر باید معارف دینی خود را تقویت کنید تا همان معارف، شما را جلو ببرد. در این مورد خوب است به جزوه‌ی «روش سلوکی آیت الله بهجت» که در قسمت نوشتاری سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

28956
متن پرسش
بسم‌الله با سلام و عرض ارادت خدمت استاد عزیزم: استاد با توجه به اینکه فعالیت ‌های اقتصادی و کار روزانه به شدت بنده را از فعالیت ‌های فرهنگی و مطالعات معرفتی عقب انداخته و فرصت کمی برایم باقی گذاسته؛ تصمیمی به ذهنم رسیده و آنکه می‌خواهم پس اندازی که جمع کرده ام را در بانک بگذارم و سود ماهانه آن را بگیرم و با آن زندگی کنم و برای امور دیگری که علاقه‌مند هستم وقت بگذارم. می‌خواستم از شما مشورت بگیرم که اینکار به صلاحم هست و در مسیر سیر و سلوک اشتباه نروم. چون کار حقیر آزاد هست و مجبورم وقت زیادی بگذارم احساس می‌کنم شاید این روش که خدمتتان گفتم مناسب باشه و از طرفی هم می‌ترسم سود بانک خدایی ناکرده تاثیر منفی در سیر و سلوک برایم ایجاد کند! به راهنمایی نیازمندم. واقعاً شرمنده ام با این سوال وقت شما را می‌گیرم حلال کنید؛ تشکر از شما استاد عزیز. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  کار و تلاش موجب درخشش و بسط روح انسان می‌شود. هرگز نباید کار را تعطیل کرد. هنر انسان آن است که با مدیریت خود طوری با کار برخورد کند که «کاری او را از کاری با ندارد». موفق باشید

28952
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید طبق این صحبت آقای جوادی آدم بهتره بره دنبال ادامه تحصیل و مطالعه و اینا یا مثلا بره دنبال معلم شدن تو زمانه ما؟ «جامعه را اخلاق می سازد، نه علم»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر این دو قابل جمع نیست؟ آری! ابتدا علمی می‌خواهیم که بفهمیم تزکیه چگونه باید انجام شود و بعد به کمک تزکیه است که آموخته‌های ما جهت درستی پیدا می‌کنند. موفق باشید

28938
متن پرسش
مثل همیشه ممنونم از پاسختان، نمی‌خواهم بهانه بیاورم، اما تا مربی نباشد روح غفلت زده ما بیدار نمی شود، مذکّر می خواهیم تا داد بزند سرمان و ما را بیدار کند. مجالست با بندگان صالح خدا باعث بیداری ما می شود، و ما نیازمند به مجالست با آن‌ها هستیم. باید نزد بندگان صالح خدا برویم، رفتارشان را ببینیم و به گفتارشان و مواعظ اون‌ها عمل کنیم، تا نشاط معنوی پیدا کنیم، آن‌ها اطبای روح هستند که بسیار کمیابند، البته جوینده یابنده هستش، و خدا طبیب روحم را به من نشان داده، و قصه تلخیست که از او دور مانده ام. سوال شما: با سلام و ادب و آرزوی قبولی عزاداریهایتان با قلبی غم زده باید بگویم: متاسفانه فعلا در هجرت به اصفهان شکست خوردم، امیدوارم از دعا و توجه خیر شما از این راه دور محروم نمانم. اگر دهان به ذکر دلایل پیش آمده و بهانه ها باز کنم، خبر از لنگی پای ارادت ماست، لذا فعلا سکوت را بر تکلم ترجیح می‌دهم. نمی‌دانم اینطور سازوکاری دارید یا نه، ولی اگر برایتان مقدور بود، برایم نسخه های خصوصی ارسال کنید، تا مرتبا تحت تعلیم و تربیت نفس شما باشم. امیدوارم هرچه زودتر زیارتتان کنم. ببخشید از اینکه وقتتان را گرفتم. خدانگهدار. پاسخ: باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله آن‌چنان راه‌های رجوع به حضرت حق در هر کوی و برزن گشوده شده است که کافی است در مسیر محبت به حق و ترک خودخواهی و غمِ مردم خوردن، را مدّ نظر قرار دهید و آنچه پیش می‌‌آید را بهشت خود بدانید. موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وجود استاد یعنی گشوده شدن جهانی که با حضور در آن جهان، همه‌ی مناسبات شکل خاص خود را به خود می‌گیرد و این‌جا است که وقتی شخصیت‌هایی مثل حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در مقابل انسان به ظهور آید، حضرت آیت اللّه بهجت«رحمت‌اللّه‌علیه» می‌توانند بفرمایند «علم تو استاد توست». زیرا در این شرایط، معارف الهیه با نظر به جهانی که حضرت امام در مقابل ما گشوده‌اند، مناسبات خاص خود را به ظهور می‌آورند. موفق باشید

نمایش چاپی