بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24095
متن پرسش
سلام و تهیت و آرزوی علو درجات دنیوی و اخروی برای شما و همه مومنان و التماس دعا برای هدایت بنده، استاد عزیز، گذشته بنده ویرانه، هیچ اثر مثبتی نداره، هیچ رابطه اصلاحی در نفسم ندیدم، مدتی هم بصورت مستمر و هر شب در آستانه چهل سالگی قمری، خواب آلودگی را می بینم که مبتلا شدم و غرق در آن و به یک صورت شبها تکرار می شود، راهش چیست؟ امیدم رحمت الهیست و خواستم، ولی دردم را نمی دانم. به نظر شما چکار کنم؟ لطفا خصوصی راهنمایی بفرمایید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رجوع به معارف الهی و بازخوانی آن‌ها لازم است. پیشنهاد بنده آن است که بعد از مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کتاب «آشتی با خدا» را دنبال کنید. هر دو کتاب بر روی سایت هست. ۲. نسبت به کنترل غذا و ورزش نیز برنامه‌ریزی کنید. موفق باشید

24077
متن پرسش
سلام استاد عزیز: طاعات شما مورد قبول حق. من تقریبا از سال ۸۳ با مباحث شما آشنا شدم و تا پارسال مطالب شما را دنبال می کردم، تا اینکه یک روز خدمت شما عرض کردم که احساس می کنم فقط به قرآن و نهج البلاغه نیاز دارم و شما این را مبارک دانستید، اما این مربوط به شش ماه پیش هستش و من نه تفسیر ادامه دادم و نه نهج البلاغه را، علتش اینه که از درون مدام به خودم مهیب می زنم چرا بعد از این همه سال احساس می کنم عقایدم و باورهایم تثبیت نشده، این حس وسوسه انگیز نیست این حرف رو بر اساس امتحانات الهی که مواجه میشم بخوبی لمس کردم خواهش می کنم بفرمایید برای تثبیت عقایدم که همه را از شما دارم چکار کنم؟ آیا مطالب از اول شروع کنم؟ ممنون میشم راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکلی در تثبیت عقاید ندارید. بیشتر از طریق قرآن و روایات و عبادات شرعی آن عقاید را منوّر و عمیق می‌توانید بکنید. موفق باشید

24063
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بسیار خدا را شکر می‌کنم که توفیق استفاده از مباحث شما را به من عنایت فرمود. چند سال پیش پای منبر یکی از اساتید جمله ای تحت عنوان هدایت بالامر مطرح شد، و آن را به نوع هدایت حضرت زهیر و حضرت حر و برخی دیگر در تاریخ مرتبط فرمودند، خواستم بپرسم همچین هدایتی در عالم وجود دارد که اهل بیت کسی را این چنین مورد لطف خود قرار دهند. سوال دومم این است که همون استاد فرمودند از خدا بخواهید توفیق استفاده از فواصل زمان (یا ثانیه ها) را برای شما عنایت کنند، اصولاً این موضوعات تأییدات اعتقادی دارند. بسیار ممنونم و از شما التماس دعا دارم. یا علی علیه السلام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! حضرت حق در رابطه با مقام ائمه «علیهم‌السلام» می‌فرماید: «یهدون بامرنا» یعنی از نظر علامه طباطبایی آن‌ها بر مبنای امر الهی که مقام «کن فیکون» است، هدایت می‌نمایند. ۲. به هر حال همین‌که مؤمن از هر لغوی اعراض می‌کند، نشانه‌ی آن است که از هر فرصتی بهترین استفاده را می‌نماید. موفق باشید

24072
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: با توجه به اینکه آیت ا... بهجت فرمودند ترگ گناه کنید بعد خداوند شعور ادامه راه را به شما می دهد، یا آیت ا... جوادی عاملی فرمودند اگر بخواهید به جایی برسید با کار حوزه و دانشگاه حل نمی شود فقط به شما علم می دهد. با سجده و نماز شب حل می شود. یا خودتان فرمودید که علوم دینی پر اهمیت است انگار گفتین اگر فقط بر علوم تجربی تکیه کنید هلاک می شوید و از اررش معارف دین گفتید و گفتید باید با خود حقیقت مرتبط شد نه فقط توجه به مفهوم. حال بفرماید جایگاه و ارزش مطالعات و معارف دین چیست و چرا مطاله دینی داشته باشیم و چه مقدار و چگونه با خود حقیقت و خدا مرتبط شویم؟ و آیا تفسیر قرآن و روایات و کار روی روایات کافی است و شرح های نهج البلاغه روی سایت چطور؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «اولْ قدم آن است که او را یابی» و این با معارف و دنبال‌کردن اندیشه‌های دینی به‌دست می‌آید. «دوم قدم آن است که با او باشی» و این با عبادات حاصل می‌شود. موفق باشید

24064
متن پرسش
سلام: استاد دستو دلمون به ادامه دادن مباحث نمیره. نزدیک چهار ساله که توی مبحث معاد گیر کردم و نمیتونم جلو برم. چرا دیگه تشنه ی آموختن نیستم. دعا بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به پرحرفی و آرزوهای دنیایی دامن نزنید. موفق باشید

24051
متن پرسش
سلام علیکم: بنده بزرگترین حاجتم اینه که یار امام زمان (عج) بشم ۱ سال پیش به طور جدی قید دنیای فانی رو زدم. و شروع کردم خودسازی ۳ تا خواب دیدم، ۱ دیدم که رو یه قبر حضرت زهرا (س) سینه خیز دراز کشیدم و می بوسم و حضرت زهرا (س) بهم نقل و نبات داد. ۲. خواب دیدم امام زمان (عج) ظهور کرد وارد جمعیت شد. بنده سمت چپش بودم کفشش را براش جفت کردم پایش را بوسیدم. ۳. امام زمان (عج) ظهور کرده بود امام حسین (ع) هم خون خودش را تبرک می داد یه سطل از خون امام حسین (ع) هم تبرک به من دادند. ۴. خواب دیدم حضرت زهرا (س) بهم گفت ان شاءلله از یاران حضرت هستی. ۵. امام زمان (عج) در تاکسی نشسته بود من رو دید بهم چشمک زد من گفتم خدایا ظهور امام زمان را نزدیک بگردان من را از یاران حضرت قرار بده امام دستش را بالا آورد و گفت امین. اما بعدا نیازبه ازدواج درونم پیدا شد به امام زمان (عج) رجوع دادم شرایط جور نشد و خورد خورد ارادتم به حضرت کم شد. استاد به من کمک کنید. آیا از یاران حضرت هستم؟ آیا خواب ها صادقه بوده؟ چرا امام زمان (عج) شرایط ازدواجم رو جور نکرد؟ به خاطر بی بی کامل راهنمایی ام کنید. ان شاءلله با حضرت زهرا (س) محشور شوید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مکرر عرض شده که از نظر ائمه«علیهم‌السلام» خواب، حجت نیست که ما بخواهیم تا بر اساس خواب‌های خود زندگی کنیم و بنده هم تعبیر خواب نمی‌دانم. بالاخره انسان باید به کمک دستورات شریعت و عقل خود که رسولِ باطنی است، زندگی خود را مدیریت کند. موفق باشید

24048
متن پرسش
آیا ذکر «لا اله الا الله» بلا میاره؟ اگه بلا میاره خنثی کننده دارد؟ بدون استاد میشه گفت چه تعداد؟ تو صحبت هاتون گفته بودید امام (ره) گفته ۱۰۰تا. به خاطر بی بی راهنماییم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذکر «لا إله إلا اللّه» ذکر عام است لذا نه استاد می‌خواهد و نه محدودیت دارد. از ذکر تسبیحات اربعه که ذکر جامعی است، کمک بگیرید. با دلگرمی کامل و همراه با تواضع و صله ی رحم و خوش خلقی، کار را ادامه دهید، إن شاء اللّه خداوند گشایش های لازم را عطا می کند. موفق باشید

24045
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد بزرگوار: دختری مذهبی با روحیه انقلابی و پیشینه کار فرهنگی بودم که بعد از سخت گیری های زیاد بابت اینکه روحیه همسر باید به آدم بخورد و... ازدواج کردم. در زمان آشنایی با همسرم از صداقت ایشان و ایمانی که حس کردم دارند خوشم آمد و ازدواج کردم. با وجودی که می دانستم اهل کار فرهنگی نیستند ولی فکر می کردم اهمیتی ندارد الان از ازدواجم پشیمان نیستم و ایشان را خیلی هم دوست دارم ولی اینکه نسبت به اوضاع دیگران بی تفاوت است و کمک به دیگران را چه از لحاظ مادی چه معنوی، نه از پدر و مادرش، نه از اطرافیانش نیاموخته، نسبت به خمس و زکاتش بی خیال است و علی رغم اینکه زبانا بسیار شکر گزار است ولی در نماز و اعمال دینی اش اهمال می کند، پاداش هر کاری را از جنبه مادی می بیند و خیرش به کسی نمی رسد، دروغ و پارتی بازی می کند و در جوابم می گوید همه انجام می دهند و...خیلی اذیت می شوم. سه سال از زندگی مشترکمان می گذرد و صاحب فرزند پسری هم هستیم. من نگران تربیت و رشد بچه هم هستم می ترسم از اینکه غذای شبهه دار (از نظر خودم نه همسرم) می خوریم ولی نمی توانم بیش از این با همسرم از حلال و حرام و احکام دینی صحبت کنم چون بارها گفته ام و خواسته ام که دقت بیشتری کند ولی چون از بچگی این طور بار آمده باور ندارد و نمی خواهد باور کند می ترسم بیشتر بگویم بدتر شود. از معنویات خودم هم به شدن نگرانم و احساس خسران می کنم چون از ازدواج تا بچه دار شدن و ... روز به روز از فرصت ها و توفیق های عبادت و مناجاتم کاسته شد و دیگر مستحبات به خاطره تبدیل شدند. من به یار امام زمان شدن فکر می کردم و می کنم و ایشان به اندوختن مال بیشتر برای جا نماندن از قافله. لطفا راهنمایی کنید چگونه رفتار کنم و چطور با ایشان برخورد کنم که احکام دینی را جدی تر بگیرند و اینقدر خودخواه نباشند در واقع زبان مفاهمه با ایشان را به من یاد بدهید. ممنون می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم شما در مواردی که به ایشان تذکر می‌دهید وظیفه‌ی خود را انجام داده‌اید و بیش از این در چنین موضوعاتی ریز نشوید. سعی کنید همین زندگی را مأوایی جهت اظهار شخصیت دینی و الهیِ خود قرار دهید. موفق باشید

24025
متن پرسش
سلام: استاد آیا ذکر «لااله الا الله» یا زیارت عاشورا و ذکر یونسیه گفتنش بلا میاره؟ چه تعداد بگیم؟ آیا خنثی کننده دارد ذکری که باعث بشه بلا نیاد با گفتنش؟ بدون استاد هم میشه؟ به خاطر حضرت زهرا (س) کامل راهنماییم کنید. به محض اینکه نیت می کنم به توحید برسم و ذکر «لا اله الا الله» بگم بلا میات برام چه کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اذکاری که می‌فرمایید هیچ‌کدام ذکر خاص نیست و از نظر تعداد محدودیت ندارد. شاید موانعی که پیش می‌آید برای آن باشد تا بیشتر به معارف الهی خود، عمق ببخشید و با ارتباط با مؤمنین، سجایای اخلاقی مثل تواضع و ایثار را در خود رشد دهید. موفق باشید

24030
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: بنده چند سالی یک راهی را می رفتم که فکر می کردم درست است ولی به تازگی متوجه شدم که اشتباه کردم و الآن در شرایطی قرار گرفته ام که هیچ راهی برای برون رفت از این شرایط ندارم در صورتی که توبه کرده ام و قلبا پشیمان شده ام اما اکنون نمی دانم راه نجات در چیست؟! آیا من باید تا آخر عمر با این شرایط بسازم یا مقامت کنم در حالی که توان هیچ مبارزه ای را ندارم و حتی توان دعا کردن را هم ندارم، آیا خود خدا و اهل بیت در این شرایط راه نجاتی برای ما قرار نمی دهند؟ آیا توبه ام پذیرفته نشده که این قدر زجر می کشم؟ از شما خواهشمندم مرا راهنمایی بفرمایید که وظیفه ام چیست؟ و از دعای خیرتان محرومم نکنید و برای نجاتم دعا بفرمایید. با تشکر از توجه شما. باقریان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نمی‌دانم موضوع چیست. شاید نیز لازم نیست بدانم. ولی همین اندازه عرض می‌کنم آن‌چه دین خدا در مقابل ما قرار داده، راهی است که هر انسانی می‌تواند وارد آن شود و از راهی که رفته است به سوی خدا برگردد. سعی کنید طبق قاعده‌ای که می‌گوید: «رَه چنان رو که رهروان رفتند» مثل عرف مردم زندگی کنید و زندگی خود را مطابق مردم معمولی شکل دهید. موفق باشید

24002
متن پرسش
سلام و عرض ادب! اگر در مسیر مبارزه با هوای نفس، عمل و ایمان قلبی در یک جهت نباشند؛ بدین معنی که مبارزه ای وجود دارد اما هنوز به آن معتقد نشده ایم آیا اثرات خود را دارد یا نوعی وانمود کردن است؟!گاهی در مبارزه با یک خصلت بد، آن خصلت هیچ گاه از بین نمی رود و موجب ناامیدی می شود مگر اینکه بدانیم همین میزان تلاش هم بی فایده نیست!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تغییر مسیر زندگی، آن رذائلْ میدانِ تأثیر خود را از دست می‌دهند و عملاً انسان از آن‌ها نجات می‌یابد. به تغییر مسیر زندگی فکر کنید. موفق باشید

23999
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم استاد گرامی با سلام: مطلب زیر آیا صحیح است در غیر اینصورت راهنمایی فرمایید. بعضی معتقدند که تقوا فقط رفع حجاب های مربوط به علم حضوری است و شهید مطهری اشاره دارد که تقوا عقل عملی را شکوفا می کند و نه نظری را. اما من معتقدم تقوا باعث شکوفایی هم علم حضوری و هم علم حصولی می گردد برای مثال حضرت نوح (ع) فن آوری ساخت کشتی را حضرت یوسف (ع) ذخیره گندم برای ۷ سال و یا حضرت محمد (ص) توصیه به حجامت را و یا طبی که از معصومین به دست ما رسیده است و حل مسائل موشکی توسط شهید طهرانی مقدم و... اینها نمونه هایی هستند که با تقوا بدست آمده است. در آیه ۲۸۲ بقره داریم «واتقو االله و یعلمکم الله و الله بکل شی علیم» به نظرم «یعلمکم االله» به بکل شی ربط دارد یعنی تقوای الهی باعث می شود خداوند شما را به هر علمی (بکل شی) که بخواهد یاد دهد یعنی هم علم حضوری و هم علم حصولی (جه در زمینه معارف و چه در زمینه حل ریاضی ...). از طرفی داریم «و من یتق الله یجعل له مخرجا» (طلاق/۲) .تقوا راه خروج از مشکل (مشکلات فکری، مادی، معنوی،فنی ، .....) است. باتشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز با شما هم‌نظر هستم. و در جواب آن‌هایی که می‌گویند چرا بعضی‌ها بدون رعایت تقوا به این علوم مدرن رسیدند؛ باید گفت ولی به جهت عدم تقوا، نه‌تنها از آن علوم بهره‌ی حقیقی نبردند، بلکه جهان را نیز به آتش کشیدند. موفق باشید

23992
متن پرسش
سلام علیکم: راه رسیدن به شهادت از منظر قرآن چیست؟ لطفا راهکار دهید که در جامعه کنونی چطور می شود به مقام شهادت رسید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقط با رعایت شریعت و ایثار و تواضع و راضی‌بودن به رضای الهی راه، گشوده خواهد شد. موفق باشید

23989
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت به شما استاد عزیز. سوال بنده در مورد دعاست. من در مورد احادیث و فرمایشات معصومین علیهم السلام در مورد دعا هیچ بحثی ندارم. به دیده منت. اما بنده در مورد دعا به این نتیجه رسیدم که کار بیهوده‌ای است. چون اگر خداوند متعال صلاح بدونن اون مورد رو چه دنیوی و چه اخروی به شما خواهند داد. در غیر این صورت همه‌ی خلایق جمع بشوند و دست بر دعا ببرند اتفاق نخواهد افتاد. برای بنده که این قطع و یقین جا افتاده و از دعا کردن لااقل در مورد خودم ناامید شدم. در مورد مثال بالا هم میشه به این موارد اشاره کرد که زمانی که امام خمینی (ره) در بیمارستان بستری بودند هر شب اخبار اعلام می کرد برای شفای ایشان دعا کنید. از بین اون جمعیت یعنی یک نفر از ته دل دعا نکرد که امام (ره) زنده بمونند؟ یا طبق فرمایش معصوم علیه السلام، تحت قبه حضرت سیدالشهدا علیهم السلام دعا مورد اجابت قرار می گیره. سوالم اینه که از بعد از غیبت کبری یعنی یک دعا هم در مورد فرج حضرت مستجاب نشده که فرج ایشون رخ بده؟ و مثال هایی از این دست. خواهشمندم در صورت صلاح دید، پاسخ قانع کننده‌ای به بنده بدید. سپاس از حسن توجه شما استاد گرانقدر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع دعا موضوع مهمی است. مثلاً بزرگان دین در تفسیر آیه‌ی «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ ۖ» بگو که اگر دعای شما نبود خدا به شما چه توجه و اعتنایی داشت؛ سخن‌ها دارند. نهایت این‌که بعضی نیازها در إزای دعا تحقق می‌یابد، ولی بعضی از تقدیرات، طوری است که بنا است انجام شود و با دعا تغییر نمی‌کند ولی ثواب دعاکردن برای انسان می‌ماند. موفق باشید

23962
متن پرسش
با عرض سلام و ادب و تبريك اعياد شعبانيه: خداوند بعضي از روزهاي ماه رجب و شعبان را توفيق روزه داري به ما مي دهد. در برخوردهاي روزانه تمام تلاشم را مي كنم كسي متوجه نشود منتهي بعضي مواقع نمي شود و اطرافيان متوجه مي شوند. موردي كه خيلي اذيت ميكنه اين است كه دوستان فكر مي كنند ما خيلي آدم با تقوايي هستيم. براي گريز از اين مشكل دو راهكار به ذهن بنده رسيده است، سپاسگزار ميشم راهنمايي بفرماييد. ۱. در زماني كه خوردني تعارف مي كنند روزه را بخورم بر اساس بعضي از روايات. ۲. هر روزي كه مي خواهم روزه بگيرم سحري بخورم و آداب روزه را رعايت كنم ولي نيت روزه نكنم تا وقتي كه سوال پرسيدند روزه اي بگويم خير
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با یک شوخی بتوانید از موضوع عبور کنید. مثلاً وقتی فهمیدند شما روزه‌اید بگویید بذار ببینم ما هم میشه آدم بشیم. یعنی فضا را تغییر دهید تا حالت تقدس برایتان پیش نیاید. موفق باشید

23966
متن پرسش
سلام استاد عزیز: جواب قسمت اول از سوال شماره ۲۳۹۴۴ را ندادین اگر مصلحت در پاسخ ندادن بود به دیده منت والا لطفا فرمایش بفرمایید. بسیار ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

۲۳۹۴۴. باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در فراز قبل از آن می‌فرمایند: آن‌ها که از گناه بازگشته‌اند، اعتمادشان به کرم توست.  و در فراز بعدی می‌فرماید: «ادبت عبادک بالتکرم» تو بندگانت را به بزرگواری دستور دادی. البته انتظار بنده از کاربران آن است که مطالب اینچنینی را از خودِ ترجمه‌ی مفاتیح استفاده کنند. ۲. هر اندازه روحِ عبودیت و تواضع سراغ انسان آید، می‌تواند امیدوار باشد در مسیر اخلاص قرار دارد و هر اندازه خودبینی به سراغش آید، باید بداند که خطر دوری از اخلاص برایش هست. موفق باشید

23950
متن پرسش
سلام علیکم: استاد خسته شدم! نمی دانم چه کنم. هرچه از خدا می خواهم که به من عشق خودش را بدهد نمی شود. واقعا اعتقاد دارم که قلبم مریض است. چون در نماز فکرم به خدا مشغول نیست. روزها می گذرد و گاهی اوقات نسیم فراق امام زمان (عج) به قلبم می خورد و اشک هایم را روان می سازد ولی بعدش دوباره روز از نو. واقعا در خودم آمادگی برای ظهور را نمی بینم. چند روز سفت کار انقلابی انجام می دهم و ناگاه یک روز را به بطالت می گذرانم و حالم از خودم بهم می خورد. با اینکه قرآن می خوانم ولی انطور که باید از نورش نمی گیرم. می ترسم دیر شود. راهنمایی کنید لطفا. ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: «صبر» و «صبر».

همچو چَه‌کن چاه می‌کن گر کسی / زین تنِ خاکی که بر آبی رسی

قصه‌ی سلوک دینی، همیشه همین‌طورها بوده است با همین بهار و خزان‌بودنِ روح است که لنگان‌لنگان جلو می‌رویم تا بالاخره آن شویم که باید بشویم. چرا عجله؟!! پشتکار، پشتکار. حوصله، حوصله. موفق باشید

23944
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: 1. لطفا بفرمایید منظور از این فراز دعا که در ادعیه شب نیمه شعبان آمده است چیست؟ «التائب ادبت عبادک بالتکرم.» ۲. لطفا بفرمایید نشانه ای هست که انسان بفهمد اخلاص در عمل دارد؟ ممنون. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه روحِ عبودیت و تواضع سراغ انسان آید، می‌تواند امیدوار باشد در مسیر اخلاص قرار دارد و هر اندازه خودبینی به سراغش آید، باید بداند که خطر دوری از اخلاص برایش هست. موفق باشید

23937
متن پرسش
با عرض سلام و تبریک به مناسبت اعیاد ماه اعظیم شعبان استاد عزیز به نظر حضرتعالی ما بحث های معرفت النفس و نهج البلاغه را همچنان ادامه دهیم یا بحث رمضان را از قبل شهر مبارک رمضان شروع کنیم برای آمادگی قلب برای این ماه مبارک؟ و علاوه بر کتاب خودتان، چه کتاب هایی را قبل این ماه توصیه می فرمایید؟ با تشکر فروان و آرزوی فزونی توفیقات جنابتان. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مباحث مربوط به ماه رمضان باعث می‌شود تا إن‌شاءاللّه قلب با آمادگیِ بیشتری از فیوضات ماه رمضان بهره‌مند شود. ۲. کتاب «مراقبات» آیت اللّه ملکی در این مورد کتاب خوبی است و همجنین کتاب «اسرار عبادات» از آیت اللّه جوادی . موفق باشید

23925
متن پرسش
سلام: خوشحالم ازین که با کتابهای شما آشنا شدم. کتب زن و کتاب عقل و ادب شما رو در حال خواندن هستم.یه مشکلی در حال حاضر دارم. این که اول و آخر ما خداست. تمام ما خداست. خوب و بد پیش خداییم. هدف ما بندگی کردن در عین گذر از امتحانات دنیاست تا ثابت کنیم عاشق خدا بودن رو پذیرفتم. ولی اون ارتباط قلبی که مدنظرمه نمیتونم بگیرم. احتمالا به دلیل دل مشغولی هایی هست که به آنها عادت کرده ام. لذات و عشق های انسانی و عشق الهی را با آنها قیاس می کنم شاید فکر می کنم آنها را از دست خواهم داد. هنوز نمی توانم حس هایم را آن طور که باید در محضر خدا قرار دهم. چه کنم؟ روزه کمک می کند؟ نماز شب؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عجله نکنید. «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را در نظر داشته باشید. ۲. در مورد نماز شب، به جواب سؤال شماره‌ی ۲۳۹۰۳ نظری بیندازید. موفق باشید

23929
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: تکلیف ما در مورد وسایل (خوراکی و کالا) که اقوامی که اهل رعایت نیستتد (خمس و زکات و .. نمی دهند) می آورند چیست؟ آیا این فکر سوء ظن نسبت به مومن است؟ و مراقبت نسبت به غذای حلال تا چه اندازه برای سالک ضروری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما که نمی‌دانیم آن‌چه می‌آورند مشمول خمس هست یا نه. در این مورد نباید وسواس به خرج داد. موفق باشید

23928
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد: ببخشید چند سوال دارم که عقل خودم از جواب عاجز شده خیلی وقت است روی اینها مانده ام. ۱. مگر منشا هر خوبی خداوند نیست؟ و منشا هر بدی شیطان و نفس اماره خوب پس چرا آقای ..... فرمود ممکن است گاهی که برای نماز شب برمیخیزی به کمک شیطان باشد اگر مثلا تو صفت رذیله ای داشته باشی و این حرف در فضای مجازی پر شد، خوب اگر اینچنین باشد خود من دچار وسواس شده ام که هر شب که بیدار می شوم وسوسه شیطان است یا صدای خداوند که بنده را ندا می کند برای عبادت؟ خوب اینکه با آن روایت تعارض دارد که می فرماید ملائکه هر شب بندگان را صدا می زنند برای نماز شب؟! و با این مطلب که اراده الهی بر همه چیز حاکم است حتی بر وسوسه شیطان؟ و اینکه فرضا آدم بد باشد، بد اخلاق باشد مگر با عملی غیر از نماز اول وقت یا نماز شب هست که انسان در آن از خداوند طلب اخلاق حسن کند؟ و یا شخصی چنان بوسیله نماز شب تکبر بگیرد که اعمال بد خود را نبیند، خوب مگر آن عمل بد اجازه می دهد این اهل نماز شب باقی بماند؟ چرا سنت خداوند را (مبنی بر منشا هر خوبی خداوند است) را به این راحتی در اذهان تغییر می دهند که عمل خوب ترک شود به بهانه وسوسه شیطان بودن؟ یا دیدم کسانی که می گویند من نماز شب نمی خوانم چون فلان رذیله را دارم. ۲. می دانم ما همه قلب ایم و لطیف و زره ای داریم از عقل که این جسم لطیف را در بر گرفته تا به مقصد برسد و آسیب نبیند در برابر وسوسه های خناسان و شبهات گوناگون، خوب حالا من پذیرفته ام که با عقل خودم به دنبال جواب سوالات متعددی بگردم که دایما در وجودم شکل می گیرد فهمیدم راه رشد من همین است که در دنیای پر از واجب و حرام به طهارت جوارح برسی و در دنیای پر از اخلاق رذیله و حسنه به صورت مثالی زیبا برسی و در دنیای پر از تعارضات عقلانی به عدالت برسی و گریزی نیست. خوب این قلب بیچاره باید با صلاح عقل دایم در حال جنگ باشد با تضادها تا دم مرگ، اما چه کنیم که در حال جنگ توجه به مبدا هستی، ذات باری تعالی از دست نرود؟ در نماز فهمیدم که باید زره از تن به در کرد و سلاح ها را انداخت تا وجودش را حس کنی و وجودش را حس می کنم، پر می گشایم و پرواز می کنم اما اینکه بعد از نماز دوباره این بنده بیچاره و مفلوک می ماند و آن همه لشکر اعدا وا عصفاه. که نمی تواند توجه خود را حفط کند و غفلت او را فرا می گیرد از جان جانانش چگونه تمرین کنم وقتی در بین بندگان هستم نیز با خدا باشم؟ مدتی به خود می گفتم اینها را جلوات خداوند فرض کن ولی نمی شود اگر چنین کنم هیچ یک از بدی های آنها را نمی بینم و آن وقت از امر به معروف و نهی از منکر و... یادم می رود و اصلا مگر می شود در بندگانی که حق در وجود آنها تجلی نکرده خدا را دید؟! چگونه در این دنیا باشیم ولی لذت ببریم؟ منظورم آن لذت جز خدا ندیدن است. ۳. پاسخ سوال ۸۸۳ را ندادید اگر نخواستند جواب دهید که انتخاب با شماست ولی اگر به ایمیل پاسخ گفتید، چیزی دریافت نکردم؟ ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منظور آن است که اگر کسی مطابق هوسش نماز خواند یا قصدی غیر الهی داشت، متوجه باشد پای شیطان در میان است، نه این‌که مؤمنین که بر اساس رعایت دستورات الهی و به قصد عبودیت نماز می‌خوانند، بی‌دلیل گمان کنند پای شیطان در میان است. ابداً! ۲. همان‌طور که به خوبی متوجه شده‌اید عقل انسان کمک می‌کند تا انسان راه را درست برود و گرفتار خرافه نگردد، ولی از آن به بعد این قلب است که کار را جلو می‌برد و همواره همان حضور قلب در عبادات در امورات زندگی ما را همراهی می‌کند. ۳. جواب سؤال مذکور این‌طور داده شد:  ۲۳۸۸۳. باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی جسم ضعیف شود این مشکلات پیش می‌آید و تعادل بین جسم و روح به هم می‌خورد. زیر نظر پزشک، خودتان را به طور کامل از نظر بدن تقویت کنید و از عبادات خود بکاهید، فعلاً فقط در حدّ انجام واجبات، تا بدن به جایگاه خود برگردد. موفق باشید

23931
متن پرسش
سلام: خدا رو شاکرم که دوباره پس از روزهای فراق به وصل دعوتم کرده. سال ۹۳ بود که معجزه شد و من به خودم دعوت شدم. حدود ۳ سال با مباحث استادی پیش رفتم، نماز قضا داشتم و روزه قضا، شرط ورودم به جلسات خصوصی و شاگرد شدنم برطرف کردن همین ظلمت ها بود. همین که نمازهایم تمام شدند، کلاسمون رو از طرف یکی از نهاد های امنیتی تعطیل کردن، تازه داشتم خواب های خوب میدیدم و و تعبیر خوابم بشارت بود که میتونم استاد و مصداق پیدا کنم. ولی کلاس و استاد تعطیل شد. خدا می داند که چه عذابی کشیدم و دارم می کشم. شما هم چهرتون شبیه استادم هست و هم حرفهاتون. ایرادی که به استاد ما گرفتن این بود که ایشون طلبه نبود و درس حوزه نخونده بود. بسیار دلبسته ایشون و کلام ایشون و فضای حاکم بر جلسات ایشون هستم. (البته دلبستگی ام از جنس معناست نه ماده، (که ان شاءالله همین باشد که خودم فکر می کنم)) آیا این دلبستگی خوب است یا نه؟ آیا شما راهی می شناسید برای دوباره برگزار شدن جلساتمون؟ خدا می داند که چقدر دلتنگم. فقط دوست دارم یا زیارت باشم و یا معراج خودمون دوباره شروع بشه و با همسفرای خودم همراه بشم. خیلی دارم اذیت میشم. مباحثی که مطرح می کنید عالی هستن الحمدلله ولی من در به در دنبال گنجی هستم که بهم اعطا شده بود. شما این حالتم رو اصلا تایید می کنید یا نه؟ الهی که شهادت هم روزی شما و هم روزی من بشه. موفق باشید و سربلند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال از رحمت واسعه‌ی الهی غافل نباشید. به رحمتی که در این تاریخ مقابل بشر از طریق انقلاب اسلامی گشوده شده است، فکر کنید. پیشنهاد بنده آن است که اولاً: کتاب «من زنده‌ام» را مطالعه فرمایید. ثانیاً: با اُنس با شهداء، راهِ سلوکی خود را در این تاریخ پیدا کنید. عرایضی در یادمان هویزه شده، خوب است که به صوت و متن آن رجوع فرمایید. موفق باشید

23918
متن پرسش
ای عجبا من چه منم؟ عرض سلام و ادب و احترام: بیست و هفت سال سن دارم و در تمام روزهای عمرم فقط یک روز مصداق مصراع من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود شدم در تشییع جنازه ی شهید یحیی براتی. استاد اطمینانی خدا انداخت به دلم در شهید شدن میدونم یک روز شهید میشم و فکر می کنم حدود پنج تا شش سال دیگه شاید کمتر و شاید بیشتر. یه سوالی دارم و یه پاسخ ناب اسلامی میخوام. توصیه ی شما به غیر از دنبال کردن مباحث و در میان گذاشتن آن با دیگران در کتب شما و دیگر کتب که در صددش بوده ام و هستم و خواهم بود چیست در استفاده ی بهینه از عمر جهت ترقی هرچه بیشتر و بیشتر روحی و معنوی، در کل استاد آخرین مقامی که تو این دنیا میشه بهش رسید چیه؟ تعریف من از زندگی این بود که کمال نقطه نداره چون خداوند نامحدوده و ما همواره باید به سمت بهتر شدن در حرکت باشیم ولی تو کتابهای عرفانی یک بار می بینم نوشته مقام رضا بالاترینه یک بار مقام فنا و... اگر هیچ و حتی یک درصد هم وقت شریفتان گرفته نمی شود پاسختان را برایم ایمیل کنید. پاسگزارم استاد گرانقدر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به «حبّ» فکر کرد و خود را از هر آن‌چه ما را از «دوست‌داشتن» محروم می کند، آزاد نمود. در جلسه‌ی ۹۵ شرح کتاب «جامع‌السعادات» بحثی تحت عنوان «محبت به خدا مبنای محبت به خلق» به آدرس زیر شده است. خوب است که صوت آن جلسه را استماع فرمائید. موفق باشید

 http://lobolmizan.ir/sound/1148#7493  

23912
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. استاد من اونقدر حسن ظن به خدا دارم که اصلا تو فاز خوف نمیرم همش رجا. میدونم که باید ۵۰ ۵۰ باشه ولی نمیدونم چکنم. مثلا داشتم جزوه حج میخوندم دیدم نوشتن موقع لبیک حضرت چنان گریه کردن که از هوش رفتن (چیزی به این مضمون) دلیلش رو گفتن اینه که نکنه ندا بشنوم لا لبیک... ولی من اصلا این حس رو ندارم همش میگم خدا میبخشه مخصوصا اگر لطف کنه و از خطا دورم کنه که دیگه حتما میگم منو میبخشه و خوفی ندارم! ممکنه بفرمائید ایراد کارم کجاست و چطور اصلاح کنم؟ ممنونم. عاقبتتون بخیر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید نگران بود. بالاخره این رجائی که سراغ شما آمده است، موجب عصیان که نمی‌شود بلکه امید به خدا را زیاد می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی