بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16737
متن پرسش
سلام استاد ارجمند: الحمدلله رب العالمین بنده چندین ماه است که خداوند مهربان بر این حقیر منت نهاد و رذایل اخلاقی و آلودگی هایم را برخویش نمایان ساخت، اما استاد واقع امر از یک چیز به شدت می سوزم و رنج می برم این که چرا «دیر» خدای بزرگ این بنده را «متنبه» و «هدایت»کرد. و از چیز دیگری که این حقیر را رنج می دهد این است که چقدر قلبم آلوده به رذایل اخلاقی متعدد و متنوع هست! واقعا گاهی اوقات غبطه می خورم به حال کسانی همچون علما و عارفان بزرگ که در نونهالی و نوجوانی نماز شب خوان بودند مثل حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه لذا استاد چند سوال از محضر جنابعالی دارم. 1. استاد واقعاچه جوری می شود کسانی همچون علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه در سن 20 سالگی چشم برزخی پیدا می کنند؟ 2. استاد واقعا عارفان بزرگ تاریخ قلب مبارکشان از این رذایل مبرا بوده یا احتمالا داشتند و در سنین نونهالی و نوجوانی ظرفیت نشان دادند و خداوند قلبشان را سریعا پالایش کرده!؟ 3. طینت یا گل انسان چقدر دخیل هست در سیر و سلوک؟ 4. استاد لطف کنید که از آثار وضعی گناه که حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در شرح جنود عقل و جهل فرمودند توضیح دهید؟ این که مکررا در پاسخ کاربران فرمودید که کسی که گناه کند و بعد توبه نماید مانندآن است که گناه نکرده پس چه می شود. 5. و چه گناهانی هستند که ما را از سیر و سلوک عقب می اندازند؟ استاد واقعا ببخشید که اینقدر سوال می پرسم بنده متاسفانه اصلا بلد نیستم حقوق عالمان دین را رعایت کنم! حلالم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که شاکر لطف خدا باشید که شما را در «یقظه» وارد کرده است و سعی کنید با امید به رحمت الهی، راهِ گشوده را ادامه دهید. آن‌جایی که حضرت امام ما را متذکر آثار وضعی گناه می‌نمایند، نسبت به آن است که مواظب باشیم گناه نکنیم. و آن‌جایی که روایات ما را امیدوار می‌کند که با توبه، اثر آن گناه مرتفع می‌شود و راهِ سیر و سلوک گشوده می‌گردد. موفق باشید

16666
متن پرسش
با سلام و درود مجدد: ببخشید استاد. واقعا شرمنده که دوباره وقتتون رو می گیرم. استاد جوابتون در مورد احدیت ذاتیه خیلی برام رفع ابهام کرد. فقط یک مساله دیگه برام مونده که اگه این رو هم بهم بگید واقعا دعاگوتون هستم. و اون اینکه فرمودید رسیدن به فنای ذات در مقام احدیت، برای افراد نادری امکان دارد. منظورتون از این افراد چه کسانی هست؟ آیا شیعیان خالص حضرت علی (ع) ، امثال سید علی قاضی و علامه طباطبایی و .... را هم شامل می شود یا نه؟ بلکه فقط مخصوص پیامبر (ص) و 14 معصوم (ع) است؟ آخه داخل کتاب حکمت اسلامی استاد امینی نژاد، دیدم که نوشته بود: در امت های گذشته نهایت سِیرِ انسان، رسیدن به فنای ذاتی در مقام واحیت بود، اما به برکت وجود پیامبر اکرم (ص)، در امت ایشان، شیعیان خالص، امکان رسیدن به مراحل عالیِ فنای ذاتی که در مقام احدیت است، برایشان وجود دارد. خواستم اگر امکان دارد، توضیحی بفرمایید که مسأله چگونه است؟ بسیار ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد وقتی محمد و آل محمد«علیهم‌السلام» سبیل و راهِ الی اللّه هستند، اگر کسی خود را منطبق به راهی کند که آن‌ها گشوده‌اند، در زیر سایه‌ی آنان قرار خواهد گرفت و به یک معنا در کنار آن‌ها، مقامات آن‌ها را احساس خواهد کرد. این سؤال‌ها برای کسی که می‌خواهد سالک باشد مهم نیست، بلکه گفت: «تو پای در نه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

16660
متن پرسش
سلام استاد: دو سوال دارم: 1. در روایات زیادی داریم که اگر در مسیر رشد، انسان به عجب دچار شود باعث سقوطش می‌شود حال چگونه وقتی خدا به ما لطف کرده و مقامی به ما داده از خودمان خوشمان نیاید و خود را از کسانی که این لطف به آن ها نشده بالاتر ندانیم؟ راه عملی برطرف کردن این آفت چیست؟ 2. معصوم فرموده اند وقتی که خود را اقلّ اقلّین احساس کردیم می‌فهمیم به امامت رسیده ایم (قریب به مضمون) و همین طور حضرت موسی اگر خود را از سگی بالاتر می دانستند از نبوت خلع می شدند درحالی که حقیقتا امام از عالین هستند و حضرت موسی هم مقام بالایی دارند و خود هم از مقامشان باخبر بوده اند. در اینکه باید ذلیل ترین مقابل خدا باشند شکی نیست ولی چرا خود را از مخلوقات پایین تر می بینند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- «عجب» یعنی کمالات را به خودمان نسبت دهیم ولی اگر متوجه باشیم «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه‌ی حق شمر، نه کرده‌ی خویش». همین توفیق را خداوند می‌تواند به همان کسی که فعلاً گرفتار گناه است بدهد. لذا باید با بدیِ افراد خلاف‌کار بد بود و نه با خودشان 2- عمده آن حالتی است که انسان (خود را) مقابل خداوند هیچ بداند، نه آن‌که با مقایسه با آن حیوان خود را خوار شمارد. موفق باشید  

16657
متن پرسش
با سلام و درود: ببخشید. در کتب یکی از اساتید فلسفه و تا حدودی مسلط بر عرفان که این کتاب را در زمینه سیر و سلوک تالیف کرده، دیدم که گویا در چند جا اشتباه کرده و بعضی مقامات را خلط کرده. خواستم اگر امکان دارد آن چند جمله را از این کتاب برایتان عرض کنم و شما بفرمایید که آیا من درست فکر کرده ام یا نه. جمله اول: «بالا ترین کمال متصور برای انسان، احدیت ذاتیه است.» جمله دوم: «فنا در ذات را حداکثر می توان به معنای فنا در احدیت ذاتیه در نظر گرفت.» جمله سوم: «مقام احدیت ذاتیه و حتی احدیت مربوط به مقصد سلوک است.» جمله چهارم: «هدف از سیر و سلوک رسیدن به فعلیت تامه، مقام خلیفه اللهی، مقام مخلَصین و.... و مقام احدیت ذاتیه است.» و جمله پنجمی که مولف بعدا و در جای دیگر گفته: «رسیدن به مقام احدیت ذاتیه شاید برای همه انسان ها مقدور نباشد و نهایتا اگر هم کسی بتواند به این مقام برسد، برای کسانی همانند رسول خدا (ص) یا امثال ایشان مقدور باشد نه سایر اولیا خدا. پایان جملات مولف. آقای طاهرزاده مثل اینکه این مولف مقامات را خلط کرده و یا به درستی متوجه مقامات و خصوصیات آن نبوده. زیرا همانطورکه در کتاب حکمت اسلامی استاد امینی نژاد آمده، گویا نهایت سِیرِِ انسان، مقام احدیت است. و اینطور که اساتید عالیقدرِِ این رشته گفته اند، مقام احدیت ذاتیه، مقامی است که خداوند هنوز تنزل و تجلی نکرده و فقط در آن مقام خداست و بس. آقای طاهر زاده نظر شما چیست؟ آیا من درست متوجه شده ام یا نه؟ آیا حداکثر فنا ذاتی انسان، فنا در احدیت ذاتیه است، آن طور که ایشان گفته، یا فنا در احدیت؟ لطفا مقداری توضیح دهید. ممنون.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد آن استاد محترم از اصطلاح «احدیتِ ذاتی» چه مقامی را منظور کرده‌اند؟ آری! می‌توان فهمید ایشان احدیتِ ذاتی را همان مقام فنایِ ذات در مقام احدی می‌دانند و بعضی‌ها معتقدند تا این مقامات، امکان سلوک هست، ولی برای نادر افرادی که مؤلف محترم نیز آن را متذکر شده‌اند. موفق باشید

16655
متن پرسش
سلام: می خواستم بپرسم که آیا فرد می تواند حالتی در خود ایجاد کند که نسبت به انجام عبادت و ترک محرمات که لذت های روحی و معنوی هستند بیشتر از انجام کار های حرام که معمولا لذایذ جسمی و حیوانی هستند بیشتر لذت ببرد؟ و آن حالت ها چگونه ایجاد می شوند؟ (البته من فکر می کنم در افراد معمولی مانند من، لذت محرمات که حیوانی هستند بیشتر است و جاذبه ی بیشتری نیز دارند و به همین دلیل اجتناب از آنها مشکل است.)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً برای انسان وقتی مسیر شریعت الهی را با یقینِ قلبی دنبال کند، این حالت پیش می‌آید که یک لحظه لذّات معنوی برایش قابل مقایسه با تمام لذّات دنیایی نخواهد بود رزقنی اللّه و ایّاکم. آری! «اگر لذّتِ ترک لذّت بدانی / دگر لذّت نفس، لذّت ندانی». عمده صبر و پایداری بر ترک معصیت و انجام عبادات است. موفق باشید

16653
متن پرسش
سلام و رحمه الله: اگر بنده دانسته هایم را بکار ببندم امکان خطا وجود دارد چون جهل دارم و امکان گناه وجود دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی همواره سیره‌ی امامان معصوم مدّ نظر باشد، خطا به شدت کاهش می‌یابد. موفق باشید

16644
متن پرسش
سلام علیکم: همانطور که در نظر بزرگان داریم محبت ایمانی به جنس مخالف بلامانع است و روی این مورد سوالی نداریم ولی به نظر می رسد این محبت با حساسیتی همراه است مثلا خوبی جنس مخالف (چه مرد به زن و چه زن به مرد) ممکن است برای ما با حساسیت همراه باشد یا مثلا اگر کسی در قالب وظیفه بخواهد برای جنس مخالف وظیفه ای انجام دهد آن کار را با حساسیت انجام می دهد حال سوال این است این حساسیت ها (فارغ از هرگونه بحث شهوانی) طبیعی است؟ و لطمه ای به ارزش محبت ایمانی یا وظیفه ای که ما در قبال جنس مخالف انجام می دهیم نمی زند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شریعت الهی با طرح موضوع نامحرم‌بودنِ جنس مخالف، متوجه بوده که عموماً انسان‌ها در ارتباط با جنس مخالف گرفتار تحریک قوه‌ی واهمه می‌شوند و بدین لحاظ است که خداوند تأکید دارد کم‌ترین ارتباط را انسان با جنس مخالف داشته باشد مگر در حدّ ضرورت عقلی و شرعی. حال شما در نظر بگیرید وقتی کسی عکس غیر محجوب جنس مخالف را بنگرد قوه‌ی واهمه‌ی او چه بلایی بر سرش می‌آورد و چگونه او را از عالی‌ترین رابطه با عالم قدس و معنا محروم می‌نماید. موفق باشید  

16639
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: طاعات و عبادات قبول. استاد برای هر چه بیشتر بهره بردن از شب قدر چه کار کنیم؟ در حالی که تا قبل از شب قدر در امتحانات بودیم و آمادگی برای شب های قدر آنگونه که باید پیدا نکردیم حداقل ظاهرا و اینکه بهترین دعا در شب قدر چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دستوراتی که در مفاتیح هست، چیزی کم ندارد. با حضور در کنار مردم و احیای شب قدر، زمینه‌ی نزول رحمت حق را برای خود فراهم نمود. عرایضی در قسمت یادداشت‌های ویژه در رابطه با شب قدر شده است. موفق باشید

16624
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و گرامی؛ 1. ملاک تفریح سالم چیست؟ 2. در اسلام آیا تفریح حلال مجاز است یا ضرورت؟ 3. در عرفان تفریح حلال مجاز است یا غیر ضروری؟ در تهیه مقاله کمک شما را خواهانم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح و روان انسان نیاز دارد که در فشار تکالیف، اعم از تکالیف شرعی یا اجتماعی نباشد. حال هر آن‌چه آن فشار را کم کند و خلاف شرع نباشد، برای آن فرد و جامعه تفریح سالم حساب می‌شود. به این لحاظ ضروری است که انسان تفریح سالم داشته باشد. ولی هرکس مناسب روح خود، کاری را تفریح می‌داند و لازم نیست تفریح، به معنای آن‌چه فرهنگ غربی برای خود معنا کرده است برای ما نیز تفریح منسوب شود. موفق باشید

16615
متن پرسش
سلام علیکم: سوال۱: آیا در تمامی مراحل و منازل سیر و سلوک معیت و همراهی امام لازم است؟ سوال۲: در فرمایش حضرت علی (علیه السلام) که می فرمایند معرفت خدا معرفت من و معرفت من معرفت خداست و در ادامه حب من، حب الله... یعنی چه؟ کدام باید اول حاصل شود؟ حب خداست که باید تبدیل به حب نبی و اهل بیت شود و در ادامه حب و بغض دوستان و دشمنان اهل بیت؟ یا نه برعکس است و از حب معصوم به حب الله می رسیم. در صورتی که می دانیم دوئیتی در کار نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسیر سالک إلی اللّه در افق انسان کامل باید قرار داشته باشد و از این جهت تفاوت نمی‌کند که با مظاهر تامّ الهی که ائمه هستند به حضرت حق نظر کند، یا با نظر به حضرت حق، متوجه‌ی مظاهر تامّ الهی گردد. موفق باشید

16594
متن پرسش
سلام استاد عزیز از محضر مبارک چند سوال دارم: 1. آیا عارفان و سالکان بزرگ تاریخ در دوران نوجوانی یا جوانی اسیر و همیاتی که ما اکنون درگیر آن هستیم یا رذایل اخلاقی درون آن قلب های عزیز و مبارک بوده است؟ لطفا عوامل و دلایل مثبت یا منفی بودن جوابتان را توضیح دهید؟ 2. حضرتعالی در کتاب حقیقت نوری اهل بیت سلام الله علیهم فرمودید با نظر به مقام نورانیت امام اعمال شرعی خود را انجام دهید. جلوه های نورانیت حضرت علیه سلام بر قلب ما طلوع می کند. لطف بفرمایید چگونه باید به آن مقام نظر کرد؟ 3. استاد عزیز شما در کتب و صوت ها بارها این را متذکر شدید که افق و رویکرد جانتان را افق معصومین سلام الله علیهم کنید. خب لطف کنید اولا برای نتایج بسیار فوق العاده که در کمترین زمان بهترین و عالی ترین نتیجه را ان شاءالله بگیریم کدام ذوات مقدس سلام الله علیهم را افق خود قرار دهیم؟ و مقدمات آن که اگر اشتباه نکنم باید کتابهای مرتبط با سیره ی معصومین سلام الله علیهم را مطالعه نمایم کدام کتاب یا روش را پیشنهادمی کنید؟ با سپاس وافر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فرقی نمی‌کند. وقتی بخواهند از مسیر طبع به سوی فطرت بروند، موانع یکی بعد از دیگری ظهور می‌کند. در بیت اولِ غزلِ اول حافظ، عرایضی شده است 2- مکرر عرض شده که نظرکردن با سؤال‌کردن حل نمی‌شود. مثل آن است که سؤال کنید نور را چگونه ببینیم؟ 3- نیاز نیست، روح انسان‌ها قبل از بدن آن‌ها، امامان را می‌شناسد. ببینید با کدام‌یک از آن‌ها بهتر مأنوس می‌شوید، کلّهم نورٌ واحد. موفق باشید

16595
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: اگر ذیل نور امام معصوم و همراه با استغفار در شب قدر ملک به قلب ما نازل شود در این صورت تقدیرهای شایسته و الهی برای یک سال مان داریم و یعنی اگر کسی در شب قدر ملک بر قلبش نازل نشود تقدیرات شایسته و الهی ندارد؟ لطفا کمی توضیح دهید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با احیاء شب قدر شرایط نزول انوار الهی بهتر فراهم می‌شود ولی این‌طور نیست که اگر کسی توفیق احیاء نداشت به‌کلّی از انوار الهی محروم شود. موفق باشید

16584
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: من وقتی نمازم خراب شود دیگر حتی زندگی کردنم سخت می شود و حتی دیگر نمی خواهم زنده باشم چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در امور روزمرّه سعی کرد طوری عمل نکنیم که خطورات مزاحم را با خود به نمازمان بیاوریم. ولی از حیله‌ی شیطان هم غافل نباشید زیرا با ایجاد خطورات می‌خواهد شما را مأیوس کند و مأیوس نشوید و کار خود را ادامه دهید. موفق باشید

16583
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد: اگر کسی با ریاضت شرعی به معرفت نفس رسید چه کاری باید انجام بدهد تا از این حضور و معرفت دوباره خارج نشود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حفظ حالات معنوی به رعایت دستورات شرعی و مواظبت از درگیرنشدن با خلق خدا محقق می‌شود. موفق باشید

16564
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: 1. با توجه به ظرفیت و استعداد نفوس سیر و سلوک خراباتی و مناجاتی چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ و کدام یک تجلی جمال و کدام تجلی جلال است؟ کدام بالاتر است به چه معنا؟ 2. به نظر می رسد حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری خراباتی اند. آیا درست است؟ چرا؟ لطفا کمی شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً در روحِ خراباتی، غلبه با احساسات قلبی است و بیشتر اسمِ «جمال» در صحنه است و روحِ مناجاتی بیشتر با اسم «جلال» مأنوس است. در عین حال به گفته‌ی شیخ شبستری: «تجلی، گه جمال و گه جلال است /  رخ و زلف، آن معانی را مثال است». موفق باشید

16527
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد عزیزتر از جانم: ان شاءالله طاعتتان قبول باشد استاد حقیر مدتیست که به حول و قوه الهی توبه کرده ام و به سلک شاگردی جنابتان درآمده ام و اکنون در سیر مطالعاتی در بحث برهان صدیقین در محضر یکی ازشاگردانتان هستم. در این مدت سیری بر من گذشته است که به طور اجمال می توانم عرض کنم که باورود به مبحث معرفت نفس یک نحوه وحدت و حضور بسیار شیرینی در من بوجود آمد که آن بنده عاصی را به انسان متفاوتی تبدیل نمود. به طوری که حتی باور آن برای خودم هم سخت بود! مدتی گذشت تا ماه عزیز رجب که بحمدلله فیوضاتی شامل این کمترین شد، اما با ورود به ماه شعبان متأسفانه به دلیل بروز برخی مشکلات این حضور یا دقیقا نمی دانم چه حالتی بود از من سلب شد. تا اینکه به ماه مبارک رمضان وارد شدیم که بحمدالله مقداری از آن حالت بی حضوری کاسته شده اما یک نحوه رکود و وارونگی در قلبم حکمفرماست، و حالت عمومیم این روزها و شب ها یک حالت اندوهگین و سراسر گرفتگی سینه است. با توجه به عرایض خواهشمندم مورد تفقد و راهنمایی قرارم دهید. خدا عاقبت کار ما و شما را ختم بخیر گرداند. التماس دعا یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، سالکِ کوی دوست، بهار و پاییز و قبض و بسطی دارد. و عهد گذشته بعضاً حجاب حضوری می‌شود که پیش آمده. راه‌کارِ انسان در این حالت، آن است که بر عهدِ جدید خود پایدار بماند. این نوع قبض‌ها، تذکر است تا ما آرام‌آرام از هستیِ خود درآییم و به هستِ حقّ نظر کنیم. آن شیرینی را دادند تا دهان ما آب بیفتد که وقتی می‌خواهند قبض را بدهند، به یأس گرفتار نشویم. به قول جناب فیض کاشانی، قصه‌ی ما و حضرت محبوب از این قرار است:

 گفتم فراق تا کی؟ گفتا که تا تو هستی

گفتم که روی خوبت، از من چرا نهان است؟

گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است.

گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت؟

گفتا نشان چه پرسی؟

آن کوی بی نشان است!

گفتم مرا غم تو خوشتر ز شادمانی

گفتا که در ره ما غم نیز شادمان است!

گفتم که سوخت جانم در آتش نهانم

گفت آنکه سوخت او را کی نادی فغان است؟

گفتم فراغ تا کی؟

گفتا که تا تو هستی

گفتم نفس همین است؟

گفتا سخن همان است

گفتم که حاجتی است

گفتا بخواه از ما

گفتم غمم بیفزا

گفتا که رایگان است

گفتم ز فیض بپذیر این نیم جان که دارد

گفتا نگاه دارش غمخانه‌ی تو جان است. موفق باشید    

16526
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: اینکه بزرگان می گویند: از منزلی به بعد سالک باید گناهانش را از یاد خود ببرد، و توبه کند از توبه خود اگر می شود این را برایم توضیح آسان بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب خواجه عبداللّه انصاری«رحمة‌اللّه‌علیه» در «منازل‌السائرین» می‌فرماید: سالک در ابتدای منازل باید با نظر به گناهان خود، باب «توبه» را باز کند. ولی در منازلِ بعدی، نباید با یادآوریِ گناهان، صفای بین خود و حضرت حق را مکدّر نماید. موفق باشید

16511
متن پرسش
سلام و احترام و آرزوی قبولی طاعات: مستحضرید شنیدن اهانت از کسی در درونمان اضطراب و درد شدیدی ایجاد می شود و سکوت و عدم بروز احساسات در مقابل اهانت دیگران باعث رشد معنوی می شود ولی برخی از روانشناسان می گویند که عدم بروز احساسات باعث افسردگی می شود. نظر حضرتعالی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان دارای اهداف عالیه باشد، موضوع فرق می‌کند. به گفته‌ی مولوی: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب؟». موفق باشید

16501
متن پرسش
سلام: آیا این برداشت درست است؟ معرفت نفس؛ معرفتیست که با یک برنامه عملی و نه علمی بدست می آید. هرچقدر که انسان بتواند با عمل و مجاهده زنگارهای نفس را بزداید و موجب تجرد بیشتر نفس شود، در نهایت به شهود بلاواسطه نفس نایل می شود و از این طریق می تواند حق را هم بشناسد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در صورتی که با معارف لازم نظر و توجه به حق را مدیریت کنند تزکیه با رویکرد قرب به حق کارساز است. موفق باشید

16500
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد جلیل القدر: جسارتا زمان انبساط روح که آدمی دلش گرفته و حال هیچ کاری ندارد، آن زمان در تعامل با افراد، بخصوص خانواده که انتظار شادی از ما دارند چگونه باید رفتار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در خطبه‌ی همام آمده است، امیرالمومنین علیه السلام مومن را این‌چنین توصیف فرموده‌اند: «يَا هَمَّامُ المومن .... بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ أَوْسَعُ شَيْ‏ءٍ صَدْراً وَ أَذَلُّ شَيْ‏ءٍ نَفْسا...» شادمانى مؤمن در رخسار اوست و اندوه وى‏ در دلش. سينه او هرچه فراخ‏تر است و نفس وى هرچه خوارتر. باید سعی کرد چنین حالتی در ما ایجاد شود. موفق باشید

16485
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: می خواستم بدانم سیر معنوی شهید با سایر انسان ها چه تفاوتی دارد؟ یعنی اگر انسان در دنیا مراحل سیر و سلوک را بگذراند و موانع را بر طرف کند با یک شهید نحوه سیر او چه تفاوتی دارد؟ من دارم روی سیر معنوی انسان کار می کنم و بحث شهادت برایم مسئله شده. لطفا در هر دو زمینه کتاب مناسب و مفید معرفی فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر به سوی خدا با نفی انّیت و أنانیّت شروع می‌شود تا آن‌جا که انسان به حق باقی و از خود فانی شود. این چیزی است که شهدا به خوبی در فرصتی که پیش آمد نشان دادند و امروز نیز یاران انقلاب با پذیرش همه‌ی سختی‌هایی که انقلاب در پی آورده‌است، در صحنه‌اند. جزوه‌ی «روحیه‌ی تمدن سازی و عرفان اسلامی» که در قسمت «نوشتاری» سایت هست، نکاتی در این مورد دارد. موفق باشید

16483
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله عرض ادب مجدّد خدمت برادر عزیزم آقای طاهرزاده گرامی. خیلی خرسند شدم که شما با صبر و حوصله به سوال حقیر پاسخ فرمودید و این خود نشان دهنده «صبر» شما به معنای حقیقی آن است. حقیر ایمیل شما را به دقّت تمام چندین بار خواندم و متوجه نوع دیدگاه شما شدم. و آنچه به گوشم رسیده بود را کنار زدم (چون می گفتند: شما به کلّ استاد عرفان را قبول ندارید، و به کل می گویید بی استاد باید سالک شد!) ولی خدا عنایتی به حقیر کرد تا از خود شما برادر بزرگوارم این مطلب را بپرسم و معاذالله، دچار زود قضاوت کردن نشوم. و خدا همه ما را از این رذایل دوربدارد ان شاء الله. غرض از مزاحمت دوباره اینکه، گفتم برداشتهای خود را که از ایمیل شما کرده ام بازگو کنم تا شما ببینید نظر شما را به درستی درک کرده ام یا خیر. «خدایی ناکرده دچار پیش داوری دیگر نشویم.» و دیگر اینکه: چند سوال دیگر از شما بپرسم. برداشتهای بنده از صحبت شما: 1. استاد داشتن واجب نیست، ولی اگر باشد خیلی بهتر است و باید دست او را بوسید. 2. نداشتن استاد راه بدین معنا نیست که رابطه ما با عرفا قطع شود، و باید مشورتها را داشته باشیم. 3. ظرفیت تاریخی ای به ظهور رسیده است که می تواند کمک کار سلوک در این تاریخ باشد (همانند ظرفیت یاران حسین علیه السلام در کربلا) 4. صحبت امام (ره) هم مؤیّد همین ظرفیّت و مشیّت است. 5. آیت الله بهجت (ره) هم این ظرفیت را شناختند که اینگونه بیاناتی داشته اند. 6. شهدا نمونه ای از خروجی این اراده الهی هستند. 7. دروس و کتب و منابع عرفانی ای که با اساتید بزرگی همچون جوادی آملی روحی فداه کار شده است، هیچ گاه در عصر پیشین نبوده است. سوالات بنده: اولا: بفرمایید که: مطالب شما را درست استنباط کرده ام یا خیر؟ ثانیاً: اینکه بفرمایید اگر شخصی به نوادر حالات سلوکی دست یافت، آنوقت چه باید بکند؟ اینجا دیگر کتاب و صوت و ... همانطور که مستحضرید کارساز نیست. ثالثاً: بفرمایید آن «باری» که توسّط استاد عرفان روی اذکار لسانیّه و اوراد می نشیند و سالک را جلو می برد و همانطور که اساتید مشترکمان فرموده اند: مانند تجویز دارو از سوی طبیب است چه می شود؟ رابعاً: اصلا در آن مقامی که ذکر لسانيّه در کار است، این اذکار را از کتب که نمی تواند بیابد! پس این موقع باید چه کند؟ بعلاوه اگر برخی کتب اذکاری نقل کرده اند هم، خودتان بهتر می دانید که تشخیص اذکار برای سالک سهل نیست، و دوباره همانطور که شما بهتر از این اقلّ می دانید: بعضی از اذکار به وحدت می برند و برخی به کثرت، اگر این دو نوع ذکر با هم گفته شوند، سالک هیچ بهره ای از ذکر نمی برد! بعلاوه، اگر برخی ذکرها را هم سرخود بگوید، بقول خود مرحوم علامه (ره): آثار سوء روی نفس دارد. باز هم معذرت خواهی می کنم که واقعا وقت شریف را گرفتم، همانطور که ان شاءالله می دانید (قصد بنده نه تخریب است، نه مناظره و نه اسکات، و نه اذیّت شما و نه امثالهم) و واقعا پناه می برم به خدا اگر قصدم جز تفهیم خود گنه کارم باشد، و استغفار می کنم اگر از سر رذیله ای به فرمایشات شما اشکالی کرده باشم، از جنابعالی هم دوباره پوزش می طلبم. بنده تقریبا 80 درصد جواب خود را گرفتم، و برای تتمّه مزاحم شده ام، والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته علی علی تبار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ به نظر بنده همان طور که بنده در رابطه با استاد عرفان اعتقاد دارم جناب‌عالی برداشت فرموده‌اید. 2ـ عنایت داشته‌باشید وقتی آیت‌الله بهجت می‌فرمایند «علم تو استاد تو است»، در شرایطی این سخن را می‌گویند که واردین به این وادی خودشان در مقابل نوارد حالات سلوکی تکلیف خود را می‌شناسند و به نحوی به خود استادی رسیده‌اند به خصوص که کتاب «منازل السائرین» در این مورد می‌تواند کمک کند که جایگاه اذکار لسانی را و حتی اذکار متقابله را سالک بشناسد در آن حد که قلب توحیدی او ظرفیت هر دو را دارد. این را خدمت شما عرض می‌کنم که وقتی حضرت استاد آیت‌ الله حسن زاده قسمت خلاصه‌‌ی منازل السائرین را ـ‌ که مرحوم فناری در ابتدای مصباح الانس ‌آورده‌است‌ ـ  شرح دادند چه افقی بر روی این حقیر گشوده شد و چگونه معرفت النفس در این جا کار خود را کرد. 3ـ بنده کاملا مطمئن‌هستم که حضرت‌عالی از سر مسئولیت و دلسوزی چنین نکاتی را متذکر می‌شوید ولی عرض بنده آن است که اگر طالب حقیقت بتواند از یک طرف با رسالةالولایه از مرحوم علامه مأنوس گردد و از آن طرف در عمل سلوکی کتاب منازل السائرین را در افق کار خود قرار دهد در این زمان از سلوکی که اراده کرده‌است، محروم نخواهد شد البته اگر استاد ره رفته‌ای بیابد که چه بهتر ولی متونی این‌چنین که عرض شد امروز کارساز است و به همین امید اساتیدی مانند استاد حجةالاسلام والمسلمین آقای یزدان پناه به شرح منازل و یا آیت‌ الله جوادی به شرح رسالةالولایه دست می‌زنند. موفق باشید

16488
متن پرسش
بزرگوار سلام: گاهی که مباحث صوتی و کتبی تدریس شده توسط شما بزرگوار را مطالعه می کنیم نوعی اضطراب و ناراحتی در ما بوجود می آیدکه چرا از این مباحث عقب افتاده ایم و چرا زودتر اینا را نشنیده ایم و انگار وقت زیادی نداریم که بشنویم و بفهمیم و عمل کنیم. نگرانی که در ما بوجود می آید گاهی مانع می شود. چرا چنین می شود و راهکار چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نفرمایید که علم توحید همچون نور است و با هر چهره‌ای که از آن روبرو شوید با همه‌ی آن به صورت اجمال روبرو می‌شوید و به مرور آن اجمال به تفصیل می‌آید. خوب است در این مورد، کتاب «عالم انسان دینی» را که بر روی سایت هست مطالعه فرمایید. موفق باشید

16468
متن پرسش
سلام علیکم: خواهشا شرح خوب از منازل السایرین خواجه رو معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح جناب عبدالرزاق کاشانی که استاد حجةالاسلام یزدان پناه شرح کرده‌اند، شرح خوبی است. موفق باشید

16475
متن پرسش
سلام: شب بخیر استاد جهل هم استغفار دارد؟ چگونه به یکباره جهل مان را به علم تبدیل کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات ما هست که به آن‌چه می‌دانیدعمل کنید تا خداوند شما را به آن‌چه نمی‌دانید عالم کند و این راه عبور از جهل است. از جهلی باید استغفار کرد که خودمان موجب کوتاهی در آن باشیم. موفق باشید

نمایش چاپی