بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30912
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید من احساس می کنم بعد از این همه که هر سال این دعاهای پر مضمون مفاتیح رو در ماه های مختلف خوندم، و حوایج والایی که در اون دعاها هست رو از خدا خواستم اما انگار هیچ کدوم مستجاب نشدن. من حتی در حالت عادی و دعاهای خودم هم چیزایی مادی و معمولی نخواستم ولی این همه دعا انگار هیچ نتیجه ی خاصی نداشتن و اگرم نمی خوندم یا درخواست نمی کردم تفاوتی نداشت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا متوجه نباشیم در دعا، هویت انسان شدید می‌شود به جای این‌که طلب خاصی از انسان برآورده گردد. دعا موجب حضور در جهان کیفیت‌ها می‌شود. در این رابطه در بحثی که مربوط به «شب قدر» است تحت عنوان «شب قدر و حضور در اکنونِ بیکرانه خود» عرایضی شده است. آدرس بحث در سایت http://lobolmizan.ir/sound/1324 . موفق باشید

30907
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: اینکه در شب قدر روح و ملائکه جان را در برمی‌گیرند، ۱. آیا این موضوع در هر سه شب از شب های ۱۹ و ۲۱و ۲۳ اتفاق می افتد؟ ۲. اگر فقط یک شب است پس در شب های دیگر چه اتفاقی می افتد؟ ۳. اینکه پیامبر با نزول فرشتگان در شب قدر متوجه شب قدر می شدند، آیا ممکن است که برای افراد متفاوت باشد؟ مثلا در ماه رمضان امسال برای علامه حسن زاده یک شب بوده باشد و برای عالمی دیگر شبی دیگر بوده باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  هر شب، زمینه می‌شود برای حضور بیشتر فرشتگان در جان انسان‌ها و هرکس به اندازه بهره‌ای که از انسانیت برده است و به انسان کامل نزدیک باشد، از برکات شب قدر که مخصوص امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» است بهره می‌برد. موفق باشید

30905
متن پرسش
سلام خدمت استاد: طاعات قبول حق. سوالی داشتم، بعد از خواندن کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا این سوال برایم پیش آمد که در طول روز دقیقا باید چه مقدار غذا مصرف کنیم تا به درجات عالی برسیم؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدّی که حکم پرخوری نداشته باشد و البته افراد در این رابطه متفاوت هستند. موفق باشید

30899
متن پرسش
سلام استاد: آیا شرحی بر زیارت امین الله وجود دارد که استفاده کنیم؟ استاد شما نماز شفع و وتر رو چگونه می خوانید؟ در این شب های قدر ما رو از دعا و نگاهتون بی بهره نگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در جریان نیستم ولی حتماً بزرگان از شرح این زیارت پر محتوا غفلت نکرده‌اند. در ذهنم هست که جناب استاد آقای یزدان‌پناه شرحی برای آن زیارت داشتند. 2- نماز شفع پس از حمد، در رکعت اول سوره فلق و در رکعت دوم سوره ناس و قنوت با ذکری که مطلوب جان انسان باشد. مثل یکی از فرازهای مناجات شعبانیه. و در نماز وتر، پس از حمد، معوذتین و سه مرتبه سوره توحید، و سپس 70 مرتبه استغفار و اگر فرصت بود، 300 مرتبه العفو و سپس استغفار جهت 40 مؤمن و از جمله استغفار جهت ارحام و آشنایان و بعد از آن تقاضاهایی که مدّ نظر دارید. موفق باشید

30888
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام استاد: بعد از چند سالی هنوز دستم خالی است احساس غبن دارم چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامه‌ای مشخص ولی نه چندان گسترده، کارساز است. در رجوع با قرآن، از طریق تفسیر المیزان و در رجوع به روایت، از طریق اصول کافی، جهانی در مقابل انسان گشوده می‌شود که انسان احساس بودن در اکنونِ بیکرانه خود می‌کند. موفق باشید

30879
متن پرسش
سلام: بحثم برای اهمیت ذکر و دعا و مناجات نیست حرفم اینه که اصلا وقتی مثلا می‌خواهیم این قضیه رو شروع کنیم به هزار و یک نسخه برمی‌خوریم از نسخه شیخ نخودکی تا سوره واقعه و حشر و یس و دعای عهد و زیارت آل یس و دعای سمات و خیلی چیزهای دیگر؛ مشخصا سوال من اینه که یک جوون چه دعاهایی بیشتر به دردش میخوره (اگه لطف کنین مصداقی جواب بدین). متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌فهمم نسخه آقای نخودکی چه نسخه‌ای است؟! عمده رویکردی است مناسب روح بشرِ این دوران به ذکر و دعا و مناجات، و به این امید کتاب «با دعا در آغوش خدا» نوشته شد. خوب است مقدمه آن کتاب را با دقت دنبال بفرمایید ببینید با روح و روحیه شما چه اندازه همخوانی دارد. موفق باشید

30874
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: سیر طهارت باطنی که از علامه حسن زاده دیدم، به این صورت خیال، ذهن، عقل، قلب، روح، حقیقت انسانی، سر، سر و سر. نوشته شده بود. بحث وجود مربوط به کدام یک از این مراتب است؟ مثلا همان پیوند وجودی با قرآن یا بسط وجود، در واقع وقتی فرد در جان روی طهارت کار می کند که با قرآن ارتباط وجودی داشته باشد، روی کدام مراتب دارد کار می کند؟ مراتب پس از روح است؟ بحث اسماء و صفات در کدام مرتبه مطرح می شود؟ مربوط به سر است؟ خفی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرق نمی‌کند. همه این مراتب، مراتب وجودی انسان است که با شدت و ضعف وجودی، انسان در یکی از این مراتب و منازل قرار می‌گیرد. هر اندازه با نظر به وجه وجودی قرآن با کلمات و الفاظ قرآن ارتباط برقرار کنیم و سعی نماییم در مواجهه با قرآن به افق‌هایی نظر کنیم که قرآن از آن افق‌ها صادر شده، وجودمان شدت می‌یابد و مثلاً از مرحله قلب به مرحله روح سیر می‌کنیم. موفق باشید

30865
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: استاد جان پیوسته نصایح و راهکارهای شما چراغ راهم است و بسیاری از موانع و سردرگمی ها را به لطف عنایت خداوند در بستر سير مطالعاتی شما از پیش برداشته شده و از شما بابت زمانی که اختصاص می‌دهید و دلسوزانه انسانها را یاری می‌فرمایید تشکر می‌کنم. استاد جان، در انجام امور عبادی و مطالعه و برخوردهای اجتماعی و فعالیت های فرهنگی و غیره، خیلی سطح توقعم از خودم بالاست، طوری که هیچگاه لذت بندگی و رضایت از خود و نفس مطمئنه را درک نمی‌کنم، گویی آنچه توقع نفس از من است آن است که بیشتر روزهای عمر را روزه بگیرم، در نمازها همیشه حضور قلب بالا داشته باشم، کم حرف بزنم، خلاصه همه چیز را ۱۰۰ درصدی می‌خواهد، و مشکل اینجاست که یقینا اینچنین و در این سطح نمی‌توانم جواب گوی آن باشم، لذا هر روز حالت قبض پیدا می‌کنم، طوری که دیگران متوجه حالت روحی ام می‌شوند، آیا لذت بندگی و رضایت نسبی از بندگی خدا را می‌توان بدست آورد؟ آیا اینها وسواس است؟ التماس دعا دارم از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بشر امروز چنین ظرفیت‌هایی دارد و باید از طریق تعمق در قرآن و روایات و کتاب‌های عرفانی مثل کتب حضرت امام به عبادات خود عمق دهد. موفق باشید

30869
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر: حضرت علامه طباطبایی «رحمة‌الله‌عليه» راجع به آیه ۲۲ سوره اعراف مي‌فرمايند: «همين كه از آن درخت چشيدند، عيب‌هايشان بر ملا شد: «فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْءاَتُهُمَا» به علت نزديكي به طبيعت، نقص‌هاي آن‌ها پيدا مي‌شود، حالا هر چه بيشتر به آن نزديك شوند- به اميد بر طرف شدن نياز- نيازشان بيشتر مي‌شود». در کتاب شریف «هدف حیات زمینی آدم» توضیحات بسیار خوبی در این باره ایراد فرموده اید. با الهام از آن توضیحات و مطالعاتی که بنده در حال انجام آن هستم، برداشتی از این آیه شریفه داشتم که نظر جنابعالی را در این زمینه جویا هستم (اینکه آیا چنین برداشتی می تواند صحیح باشد؟): حکما و محققین در رابطه با ارتباط میان نفس و بدن بیان کرده اند که نفس با قطع نظر از تعلقی که به بدن دارد، «عقل» است و صفات عقلى، مَلكى است و به اقتضاى سرشت خود ناظر به كمال و ديار مناسب خود است كه: «العقل ما عُبد به الرحمن، و اكتسب به الجنان»... بدین سبب گرفتاری انسان به اخلاق و عاداتی که مانع از این اتصال به عالم اعلی می شود به سبب تعلقی است که بعد از کینونت عقلی خود به بدن می یابد. یعنی تا در عالم عقل و آن بهشت نزولی است غرق در تماشای جمال یار است اما به محض تعلق به بدن، گرفتار نقائص مزاجی خود می شود و تا بر اقتضائات این مزاج غلبه نکند و قوای حیوانی را تحت حاکمیت عقل به اعتدال نرساند در بند تعلقات بدنی و مادی خود گرفتار خواهد بود. حال سوال بنده این است که آیا این حالتی که برای آن موجود عقلی و مَلکی بعد از هبوط در عالم طبیعت پیدا می شود، به علت همان قاعده ای است که در این آیۀ شریفه ذکر شده؟ یعنی انسانی که در کینونت عقلی خود موجودی ربانی است، به علت نزدیک شدن به شجرۀ ممنوعه و کثرات عالم طبیعت، انسانی طبیعی می گردد که در طبیعت خود حائز نقص های مختلف است که همین نقائص مانع از شهود حق می گردد در حالی که در عالم قبلی این نقائص آشکار نبودند یا مزاحم وصل او به مبدآ ایجادی اش نمی شدند؟ همچنین: و آیا این تقریر صحیح است که چون هر موجودی مظهر اسمی از اسماء الهی است و این اسماء در مقایسه با اسم جامع الله دارای نقص می باشند، اگر از عالم وحدت و آن بهشت نزولی به عالم کثرت هبوط کنند، همین نقصی که در جامعیت اسمائی خود دارند در عالم طبیعت نمودار می شود و عدم اعتدال ناشی از نقص در مظهریت اسماء برای انسانی که مستعد ظهور همۀ اسماء است بصورت عدم اعتدال در مزاج و ترکیب جسمانی نمودار شده و او را به سوی عادات حیوانی و جاذبۀ مادی سوق می دهد؟ و انسان در مواجهه با این مزاج باید روشی را پیش بگیرد که نقائص مزاجی خود را با قاهریت و حاکمیت نفس بر آن به اعتدال نزدیک کند تا بدین صورت از تاثیر آن خلاصی یابد و نقص اسمائی خود را در فرصت حیات زمینی جبران نماید؟ با تشکر فراوان از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و به همین جهت بعد از آن‌که فرمود: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ أَحْسَنِ تَقْويم» پس از آن می‌فرماید: «ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلين‏» حقیقتاً انسان را در بالاترین قوام خلق کردیم، سپس او را به پایین‌ترین پایین‌ها ارجاع دادیم؛ این سؤال پیش می‌آید چرا خداوند اگر قوام ما را در ابتدا آن بالا بالاها قرارداده و سپس گرفتار پایین‌ترین پایین‌ها کرده است؟ عجیب است که می‌فرماید خودمان آن‌ها را به «أَسْفَلَ سافِلين» ارجاع دادیم و پایین آوردیم. آیا این آیه خبر از آن ندارد که اگر مقام «أَحْسَنِ تَقْويم» را چشیدی، حال باید در دل یک تاریخ آشفته، «أَسْفَلَ سافِلينِ» هزار ساله را نیز تجربه کنی؟ تا ابر مردی بشوی به وسعت همه‌ی عالم و همه‌ی تاریخ. این‌که ما را در «أَسْفَلَ سافِلين» آورد، جز این است که می‌خواست ما در همه‌ی عوالم حاضر باشیم؟

حتماً درباره‌ی چهار منزل عرفانی فکر کرده‌اید. منزل اول «سیر من الخلق الی الحق» است. سپس سیر «من الحق فی الحق» می‌باشد که انسان در این منزل چه عشقی با خدا می‌کند. اصلاً کاری به کار مردم ندارد. در سیر سوم که سیر «من الحق بالحق الی الخلق» است، سالک در عین حضور در عالم انوار، بنا است در عالم سافل نیز حاضر شود تا این عالم را نیز تجربه کند و تا این‌جا سیر سالک جریان دارد تا سلوکش کامل شود و با نور خدا در جامعه‌ی بشری حاضر گردد. ولی سیر چهارم مأموریت است برای هدایت بشریت و مربوط به نبوت و نبیّ می‌باشد، پیامبر می‌آید تا رسالت خود را نسبت به مردم انجام دهد و از این جهت در واقع نوعی مأموریت است. آنچه سلوک را کامل می‌کند منزل سوم است که انسان جرأت خطرکردن داشته باشد و در این جهان حاضر شود تا بداند بر مردم  چه می‌گذرد. خداوند ما را نیافریده است تا شیخی باشیم در گوشه‌ای پنهان. اگر فرمود: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ أَحْسَنِ تَقْويم‏» و ما را در جایگاه خوب و خوشی آغاز کرد، مانند اوایل انقلاب و حالت خوشی که فضا را فرا گرفته بود ولی یک مرتبه در تهاجم فرهنگی و تهاجم نظامی قرارمان داد تا برای حضور در جهان، این سختی‌ها و تنگناها را تجربه کنیم و آن تجربه‌ی حضور خودمان در «أَسْفَلَ سافِلين» است ولی با حفظ هویت «أَحْسَنِ تَقْويم». در این حالت است که ظلمات به نور تبدیل می‌شود و انسان آتش را ابراهیم گونه برای خود گلستان می‌کند. موفق باشید  

30852
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات شما استاد محترم: بنده یه وقت هایی کاملا بی حوصله میشم. به طوری که حال انجام هیچ کاری رو ندارم. هیچ کار به معنای واقعی کلمه! زندگی در این لحظات برام خیلی سخت میشه. چه کنم که این حالت در من پیش نیاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره این قبض و بسط‌ها را گریزی نیست. فرمود: «ای بردار، عقل یک‌دم با خود آر / دَم به دم در تو خزان است و بهار». موفق باشید

30848
متن پرسش
هرکس کلید شکوه به دست زبان نداد مانا به دزد، خانه خود را نشان نداد پرپر شدم که در هنرستان لاله ها برگی به ارغوان شدنم، باغبان نداد رویش سیاه باد در این فصل انتخاب هرکس برای لاله شدن، امتحان نداد یارب چه حکمت است که توفان اشک و آه گهواره شهادت ما را تکان نداد در آرزوی شهادت، امید من صدبار چون ستاره، سحر مرد و جان نداد در این شب های ماه مبارک برای من هم دعا کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا می‌کنم با بسطِ وجود خود، هم‌اکنون جاودانگی خود را احساس کنید و در بستر احساس جاودانگی خود، انتخاب‌های جاودانه‌ای داشته باشید. زیباترین زندگی و نحوه‌ «وجود»، در اکنونِ خود بودن است ولی اکنونی که ماورای گذشته و آینده در بیکرانه وجود، خود را حسّ کند. به این امید هستم که ما در شب‌های قدر تا این‌جاها راه‌های یافتنِ اکنون خود را در مقابل خود بیابیم و این دیگر درکِ امر خاصی نیست، بلکه درک وجودِ بیکرانه خودمان می‌باشد. و در همین رابطه به پیامبر خود «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» تذکر می‌دهد در شب قدر به دنبال امر خاصی نباشد، زیرا فرشتگان و روح که جان را فرا می‌گیرند و هویت انسان را ملکوتی می‌کنند، سراغ انسان می‌آیند. در آن صورت کلید شکوه ای نمی ماند تا انسان نشانی خانه خود را به دزد بدهد. موفق باشید            

30836
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر و آرزوی عمر طولانی: بنده در جایگاه شغل و فعالیت اقتصادی در سعادت اخروی انسان ها دچار چالش هستم که در دو مثال خدمتتان عرض می‌کنم: ۱. به عنوان مثال آیا می‌توانیم اینگونه ادعا کنیم یک کارخانه دار شغل اش همانقدری موجب سلوک فردی اوست که یک معلم معارف و این در حالیست که خداوند استعداد معلم شدن را به آن کارخانه دار نداده و استعداد کارخانه دار شدن را به آن معلم پس اگر آن کارخانه دار از لحاظ سلوک معنوی نسبت به آن معلم عقب بیوفتد این یک نوع بی عدالتیست در تخصیص استعداد ها به انسان ها؟ ۲. در یک مثال دیگر مثلا شخصی که برای گذران معاشش مثلا به او استعداد داد و ستد در بازار بورس داده شده و استعداد و علاقه ی دیگری به شغل دیگری ندارد آیا باید شخصیتش را تغییر دهد بطوریکه مثلا در نفس او علاقه و جدیت نسبت به شغلی مانند معلمی پدید آید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور است حتی ممکن است انواری به قلب آن کارخانه‌دار که به قصد کارآفرینی تلاش می‌کند، برسد که بسی برتر و پاک‌تر از آن الطافی است که به استاد معارف می‌رسد. ۲. در مسیر کسب معاش باید آنچه در بستر طبیعی به ما می‌رسد، ورود کرد و آن وقتی است که ما کاری انجام داده باشیم و حاصل کار خود را استفاده کنیم. مسئله بورس، از این جهت برای بنده حل نیست، والله اعلم. موفق باشید

30835
متن پرسش
سلام علیکم استاد: در حدیث عنوان بصری در بندی گفته شده که شخص باید تدبیر امور خود را به خدا بسپارد. در سخنان اولیا هم شنیده میشه که فرد نباید برای خودش تدبیر کند. استاد من این سخن را قبول دارم و نمی‌دانم در عمل و در طول روز چطور باید امور را به خدا واگذار کنم و تدبیر امور خود را انجام ندهم. این که گفته می‌شود فرد باید امور را به خدا واگذار کند و تدبیر نکند یعنی چه؟ آیا برای مثال اگر مریض شوم نباید دکتر روم؟ یا اگر مشکلی پیش آمد در پی حل آن برنیایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امور را در بستر حضور در سنن الهی و وظایف شرعی باید به خدا واگذار کرد تا آنچه حضرت حق در دل انجام آن وظایف صلاح می‌داند، عطا فرماید. موفق باشید

30831
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: نظرتون در مورد این جمله که «زبان مقدر است» و یا «هرچیزی بگیم خدا هم به دهن ما نگاه میکنه» آیا جایگاهی در تفکر دینی و حقیقی دارن؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از آن جهت که انسان با «گفتِ» خود تقدیری را برای خود در بستر سنت‌های الهی می‌تواند رقم بزند، باید سعی کند خود را از طریق «گفتی» که از او صادر می‌شود، در بستر سنت‌های رحمانی قرار دهد. موفق باشید

30827
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در مورد آیه ۱۸۶ سوره بقره «و اذا سالک عبادی انی فانی قریب، اجیب الدعوه الداع...» قسمت اول آیه را فرمودید که خداوند قریب است و قریب رو باید دید؛ در مورد قسمت آخر آیه میشه توضیحی ارائه بفرمایید: «اجیب دعوه...» اینکه چرا بحث خواندن و استجابت در ادامه این آیه آمده است؟ چون استادی فرمودند که اگر انسان متخلق به اسما الهی شود، و توانست اسماء و صفات را کسب کند، یقینا وقتی اسماء الله را می گوید دعای او مستجاب است. یا در جایی دیگه که مراحل طهارتی را توضیح می دادند، یکی از مراحل را مستجاب الدعوه شدن گفتتد. این کدام مرحله هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. آری! وقتی انسان خدا را ماورای حجاب‌ها، نزدیک دید همه حوائج را از او می‌طلبد و به جهت امیدواری به او، آن حوائج برآورده می‌شود زیرا جز به خدا به امری دیگر اعتماد نکرده است. موفق باشید

30821
متن پرسش
با سلام: حکمت ۳۸ نهج البلاغه ما را از دوستی با چه کسانی نهی می‌کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حضرت فرمودند اى فرزند، بپرهيز از دوستى با احمق، زيرا احمق خواهد كه به تو سود رساند، ولى زيان مى رساند و بپرهيز از دوستى با بخيل كه او چيزى را كه بسيار به آن نيازمند هستى از تو دريغ مى دارد و بپرهيز از دوستى با تبهكار كه تو را به اندك چيزى مى فروشد. و بپرهيز از دوستى دروغگو، كه او چون سراب است، دور را نزديك نشان مى دهد و نزديك را دور مى نماياند. از دوستی با احمق پرهیز کردن، یعنی کسی که حق و باطل و صحیح و درست را تشخیص نمی‌دهد و لذا اگر بخواهد خیر هم برساند، شرّ می‌رساند. و بقیه موارد روشن است. موفق باشید

30819
متن پرسش
سلام: بنده کمی کم تحمل و بد اخلاق هستم. که روانپزشک داروهایی می‌دهد که بنظرم ضررش بیشتر از خیرش است. شروع کردم به اینکه هر طوری هست نمازم را در مسجد به جماعت بخوانم ولی اطرافیانم می‌گویند اگر به یک‌نفر کمک کنی و یا اخلاقت رو خوب کنی بهتر این است که با هر زوری نماز اول وقت یا نماز شب بخوانی. لطفا راهنماییم کنید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ‌کدام از این امور نباید جای دیگری را بگیرد و در هیچ‌کدام از مستحبات هم نباید افراط کرد. إن‌شاءالله دنبال‌کردن مباحث مطرح در کانال مطالب ویژه در پیام‌رسان ایتا به آدرس https://eitaa.com/matalebevijeh می‌تواند کمک‌کار باشد. موفق باشید

30771
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: استاد عزیز در کتاب شریف «ادب خيال عقل و قلب» نکته ای فرمودید که با توجه به اینکه ساحت بشر در نوع رجوع به عالمان عوض شده و امروزه علوم را در کتاب ثبت مي کنند و فرمودید پس ديگر انتظار نداريم خدمت فلان عالم برويم و از او بخواهيم اسرار سينه خود را به ما بگويد. سوال حقیر این است که جدایی از کسب علوم، عده ای از علما نقش نَفَس یک اهل دل و یک عالم ربانی را در رشد معنوی لازم می‌شمردند، لذا به نظر حضرتعالی این مورد هم با تغییر ساحت تغییر کرده و آیا با حضور در جان مطالب کتب بزرگان می‌شود از نفس قدسی آنها بهره برد؟ متشکرم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله معارف الهی با نظر به هویت اشخاصی مثل حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» جای خود را باز می‌کنند و در همین رابطه مرحوم آیت الله بهجت فرمودند: «علم تو استاد تو است». البته این بدان معنا نیست که اگر صاحبدلی متعیّن به معرفت و اخلاق یافتیم، از او غافل باشیم. موفق باشید

30773
متن پرسش
سلام استاد گرامی: ان شا الله طاعات و عبادات شما قبول درگاه الهی باشه با توجه به معرفت نفس و قبل از اون مطالبی که در مورد تسلط ذهن بر انسان هست (نیروی حال اکهارت تله، آگاهی محمد جعفر مصفا و ..) آیا ذهن ابزاری است که شیطان به وسیله آن القائات خود را انجام می‌دهد؟ یعنی دریچه تسلط شیطان بر انسان همان ذهن است؟ آیا می توان گفت که ماه رمضان هم ماهی است که توهمات ذهنی کمتر مجال بروز دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته همین‌طور است. ابتدا شیطان از بُعد توهّمی خیالات ما که ریشه در آرزوهای پوچ دنیایی دارد وارد می‌شود و در ماه رمضان زمینه‌ی حضور شیطان از این جهت کم‌تر است. عرایضی در کتاب «روزه؛ دریچه‌ای به عالم معنا» در این رابطه شده است. موفق باشید

30772
متن پرسش
سلام علیکم. خدا قوت. استاد بعضی وقتا که بناست عبادتی چیزی بجا بیاریم (فرض کنید مثلا نیمه شب می‌خواهیم به خدا نزدیک بشیم) ولی هرکاری می‌کنیم نمی‌تونیم خوب یاد خدا باشیم، یا هرکاری می‌کنیم نمی‌تونیم تفکر کنیم. تکلیف چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تدبّر در کتاب‌های معرفتی و تأمّل در روایات و تدبّر در قرآن، آرام‌آرام جان انسان می‌یابد که همه‌ی عالم محضر جلوات حضور حضرت حق است به همان معنایی که انسان به خود متذکر می‌شود: «یک چشم‌زدن غافل از آن یار نباشید / شاید که نگاهی کند آگاه نباشید». موفق باشید

30760
متن پرسش
سلام علیکم: وقتی در فراز های ادعیه و مناجات فکر می‌کنم یه برداشتی می‌کنم که نمی‌دانم آن برداشت درسته یا غلطه (خصوصا برای بنده که مقدمات لازم برای فهم ادعیه را نخواندم) و آن فراز را با نظر به آن برداشتی که کردم می‌خوانم. گاهی مدتها یک فرازی که به دلم نشسته را با آن برداشت می‌خوانم. طوری که حالت قلبم با آن برداشت شکل می‌گیرد. حال سوالم اینه اگه برداشت غلط باشه چی؟ برخورد خدا با من در موقع خواندن آن فراز چطوریه؟ یعنی منظورم اینه خدا کدام را برآورده میکنه؟ حالت قلبیم رو؟ یا خود فراز رو؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال شما در دل سنت‌های اسلامی به متون دینی رجوع می‌کنید و به همین جهت رویهمرفته نباید نگران بود که ممکن است برداشت‌هایتان غلط باشد و نتیجه‌ای که به دنبال آن هستید، نگیرید. آری! می‌توان تلاش کرد برداشت‌‌ها را عمیق و عمیق‌تر کرد. خداوند می‌فرماید: من مطابق گمان بنده‌ام با او برخورد می‌کنم. «أنا عند ظنّ عبدی بی». موفق باشید

30769
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام استاد: در پشت آسمان هستم و راهم نمی دهند چه کنم به علت بیماری نمی توانم روزه بگیرم گاهی می‌سوزم چکنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «دلا بسوز که سوزِ تو کارها بکند» وقتی نمی‌توانید روزه بگیرید و اراده‌ی انجام آن فریضه را دارید، شما را چه غم؟!! موفق باشید

30766
متن پرسش
سلام استاد: تا حدی کتبتان را مطالعه کردم آیا امکان دارد دستورالعملی را برای اینکه دل را در حضور حق ببریم ارائه فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود به سراغ کتاب «با دعا در آغوش خدا» بروید. کتاب فعلاً روی بنر سایت هست. موفق باشید.

30763
متن پرسش
سلام استاد، عبادات قبول. استاد چقد احتیاج داریم این روزا به محبت خدا، حالا بد، دلا گرفته، همه خسته، اوضاع ناجوانمردانه سرد است! هر جا رو نگاه می‌کنی پر از غمه، آیا خدا نمی‌خواهد تجلی دیگری کند؟ استاد چقد حسرت زمان جنگ رو می‌خورم، شهید میشدن جوونا، سخت بود، اما توش عشق بود، محبت بود، نشاط بود، خدا بود، اما حالا .... خوشا به حال شهدا که رفتن و ندیدن این روزای دنیا رو، استاد من دیگه بریدم خسته شدم، گاهی های های گریه می‌کنم، یاد روزایی که هیئت می‌رفتم و مسجد و زیارت، یاد روزایی که می‌تونستم با آرامش عزیزانم رو در آغوش بگیرم، استاد ما بدیم، گنه کاریم اما یکم امتحانمون سخت نشد؟ متی نصرالله؟ یا مهدی (عج) متی ترانا و نراک؟ هل الیک یاین احمد سبیل فتلقی؟ این المضطر الذی یجاب اذا دعی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا متوجه نباشیم این جهان و این انسان و اسلام عزیز ظرفیت آن را دارد که در چنین شرایطی نیز جهانی را مناسب این تاریخ در مقابل ما بگشاید؟ مگر علمای بزرگ ما در زمان رضاخان که هزار برابر بدتر از ویروس کرونا بود؛ نتوانستند آن زیبایی‌های دینداری را به ظهور آورند و شخصیت آیت الله شاه‌آبادی‌ها شکل گرفتند؟ موفق باشید 

30758
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: اینکه می فرمایید اول ماه رمضان خوف جلالی است و همین را بگیرید تا برسید به جوشن کبیر، آیا می توان گفت که خوف جلالی اول ماه رمضان برای نفی خودی ها اومده و بعد که به جوشن کبیر میرسه محل جان برای اسما الهی میشه؟ _ چون یه جا هم فرمودید یگانه شدن با خداوند و چون تو ما شدی برای آخر ماه رمضان هست ‌چون استاد ما قبلا ها می گفتند که باید من ها رو از قلب خارج کرد و بعد یه چیزی تو قلب گذاشت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی نکات که متذکر شدید، قابل فهم است و می‌توان در گردونه‌ی آن قرار گرفت تا به سوی دریا حرکت کرد و با انوار امواجِ اسماء در بستر دریا به جایی رسید که:

به دریا بنگرم دریا ته بینم

به صحرا بنگرم، صحرا تِه بینم

به هرجا بنگرم، کوه و در و دشت

نشان از قامت رعنا ته بینم

یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آنچه را جانان پسندد

خوشا آنان که الله یارشان بی

به حمد و قل هو الله کارشان بی

موفق باشید    

نمایش چاپی