بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان عملی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9667
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: دو سوال داشتم: آیا کسی که نماز شب خوانده کراهت خوابیدن در بین طلوع برای آن شخص از بین می رود؟ آیا این مطلب صحیح است؟ و اینکه هنگام سجده در غیر نمار مثلا ذکر یونسیه، بدون مهر سجده کردن اشکالی دارد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت اول اطلاعی ندارم و در مورد سجده‌کردن بدون مهر در غیر نماز بایستی تفصیل داد بین مواردی مثل سجده‌های واجب قرآن که برخی فقهاء، سجده بر مهر را لازم می‌دانند و بین امور مستحبی مثل اذکاری که گفته‌شده در حال سجده باشد که در این صورت سجده بر مهر لازم نیست. موفق باشید
9656
متن پرسش
سلام و خسته نباشید: من بیشترین ارتباطم با آدمهای معتقد است. اصلا کشش من به سمت اینهاست چه فامیل دور باشند چه نزدیک، چه غریبه. بر همین اساس بی اعتقادی و چرت و پرتهای نزدیکان که بعضا ارحام می باشند آزارم می دهد و ازشان عقب می کشم. از طرفی به گفته شما قطع نمی کنم اما واقعا آزار می بینم. شبکه های ماهواره ای که علاقمندش هستند و نظامهای کثیف و....با این وضعیت خسته ام. دلم می گیرد. مکارم اخلاق هم خوانده ام، سعی بر خوش رفتاری دارم، اگر حرفم احتمال قبول از طرف آنها دارد می زنم وگرنه سکوت می کنم. گاهی ارحام خودم را دوست ندارم بواسطه اعتقادشان، چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کارت عالی است، همین را ادامه بده. بنا نیست ارحام غیر مؤمن را دوست داشته باشیم، باید حقوق آن‌ها را رعایت کنیم. خداوند بر توفیقاتتان بیفزاید. موفق باشید
9633
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد: در ادامه سیر و سلوک خودشناسی همراه خودسازی است و چه بسا که خودسازی مقدم بر خودشناسی است و چه انسانهایی که بدون معرفت النفس آنچنانی خود را ساخته اند و به مراتبی واصل شده اند مثل میرزا کربلایی بی سواد که با طهارت نفس حافظ کل قرآن گردید، همان علم و عمل است که علم بدون عمل مثل زنبور بی عسل است، لذا اگر تقدم خودسازی را برخودشناسی قبول دارید توصیه تان برای خودسازی چه می باشد و چه برنامه هایی را پیشنهادمی فرمایید؟ (با توجه به تاکیدحضرتعالی بر معرفت النفس و کتب مربوطه به جای تزکیه نفس)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما هیچ راهی را بهتر از رعایت حرام و حلال الهی در عمل و رعایت اخلاق در روح نمی‌شناسیم، عمده در رویکردی است که در نسبت خود با خدا باید داشته باشیم و معارف الهی در این قسمت به ما کمک می‌کند تا با معرفت دقیق‌تری دستورات الهی را انجام دهیم و رجوع بهتری داشته باشیم. موفق باشید
9603
متن پرسش
سلام علیکم و خدا قوت خدمت استاد گرامی: در مورد سیر مطالعاتی فرموده بودید که صوت کتاب ده نکته از معرفت نفس را گوش دهیم به همراه خواندن کتابش. بنده چون صوت این مجالس در روی سایت نبود فقط کتابش را خواندم. آیا کفایت می کند؟ اگر ممکن است صوت این جلسات را روی سایت قرار دهید. در جای دیگر فرموده بودید چاپ جدید جلد اول کتاب فرزندم اینچنین باید بود خوانده شود. بنده چاپ قدیم را تهیه و مطالعه کرده ام آیا چاپ قدیم و جدید خیلی فرق دارد؟ نیاز به مطالعه چاپ جدید هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب ده نکته متنی است که با شرح آن کامل می‌شود. با سایت تماس بگیرید که اگر نمی‌توانند روی سایت بگذارند، برایتان پست کنند یا با گروه فرهنگی المیزان تماس بگیرید تا برایتان پست کنند. تلفن حاج آقا نظری 09136032342). 2- چاپ جدید فرزندم با جنبه‌ی سلوکیِ دقیق‌تری تنظیم شده و خوب است دوستان با دقت مطالب آن را دنبال کنند. موفق باشید
9577
متن پرسش
با سلام: من می خوام و سعی می کنم رفتار و اخلاق و گفتارم کاملا اسلامی باشه ولی متاسفانه وقتی موضوعی پیش میاد که عصبانی میشم و حرفی که نباید بزنم رو میزنم و گاها غیبت هم پیش میاید. بعدا پشیمان می شوم که چرا این وضع پیش آمده و مرتبا خودم رو سرزنش می کنم و دستم رو خالی می بینم. از خودم منزجر و متنفر میشم و تا چند روز حالم بد میشه. چه باید کنم؟ اومد و همین و امروز مردم، دست خالی از حسنات و سنگینی گناه. شما رو به خدا راهنماییم کنید. چه کار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب سؤال شماره‌ی 9576 برای شما هم إن‌شاءاللّه کارساز است. موفق باشید
9503
متن پرسش
سلام: می خواستم بدانم فحش و ناسزا به چه کلامی می گویند؟ متاسفانه بنده در هنگام عصبانی شدن تا چیزی به طرف نگویم آرام نمی شوم - حتی اگر او نشنود - خشمم ادامه می یابد. اولا من چه باید بکنم در عصبانیت تا آرام شوم و از آن حال خارج شوم؟ دوما اینکه زشتی و گناه و موانع سلوکی فحش دادن را می خواستم بدانم تا بلکه مانع انجام آن شوند و اینکه مصداق این عمل یعنی فحش دادن چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اظهار آنچه را عرف مردم فحش می‌دانند قبیح است و شأن انسان را فرو می‌کاهد و تنها با «حلم» باید اشکلات افرادی را که خطا می‌کنند به آن‌ها تذکر داد. ما در متون دینی داریم: «فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُبْغِضُ اللَّعَّانَ السَّبَّاب الطَّعَّانَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ .. خداى عز و جل لعن‏کننده دشنام گو و طعنه زن بر مؤمنان را دشمن دارد»‏ آری خداوند انسان‌های فحاش را دوست نمی‌دارد و اگر کسی از محبت خداوند محروم شد و به خود واگذارده شد هیچ راهی برای رسیدن به کمال برایش نمی‌ماند. موفق باشید
9452
متن پرسش
با سلام: جناب استاد، در بسیاری موارد تصمیمات خیلی جدی برای آدم شدن و شروع سلوک میگیرم، بخصوص وقتی بسیاری از مباحث شما بویژه مباحث معصومین و سلوکی را پیگیری میکنم، ولی همسرم با رفتاهایش به راحتی تمامی رشته هایم را پنبه می کن. اخیرا تصمیم گرفته ام برای این کار به مساله طلاق فکر کنم. لطفا کمکم کنید. چون آدم شدن و قیامت و برزخ برایم مهم است به راحتی طلاق خواهم داد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر همسر شما مزاحم فعالیت‌های دینی شما نشود کافی است و لازم نیست با شما همراهی کند او رعایت حرام و حلال خدا را بکند، مستحبات به عهده خودش. موفق باشید
9375
متن پرسش
سلام استاد: من به کتاب معراج السعاده برای مباحث اخلاقی رجوع کرده ام. و ضمن آن به سوالاتی برخورد کردم که خدمتتون عرض می کنم. 1- من به دلیل اینکه دچار ضعف نفس هستم، تشخیص جبن و تهور برایم کمی مشکل است. دایره چیزهایی که من در آنها احتمال هلاکت می بینم بزرگتر از اون چیزی هستند که باید باشند. باید چه کنم؟ 2- آیا کسی که برای نجات جان دیگری در خطر مرگ قرار می دهد، آیا این تهور است؟ 3- در بحث قوت نفس آورده شده که کسی که این صفت را دارد، عزت و ذلت و فقر و ثروت برای او یکسان است. آیا این که عزت و ذلت برای انسان یکسان باشد، یعنی چه به او اهانت کنند و چه احترام، برای او یکسان است. ضعف نفس نیست؟ خودم فکر می کنم که تعریفم از عزت درست نباشد؟ تعریف اسلام از عزت چه هست و چه فرقی با تعریف اهل دنیا دارد؟ 4- در بحث شیوه ی تهذیب باید به چه نکاتی توجه بشه؟ اگر در اینجا فرصتی برای پاسخ کامل نیست لطفا کتاب معرفی کنید. یا زهرا...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر مطابق وظیفه‌ای که شرع تعیین کرده عمل شود، ماوراء جبن و تهور عمل شده 2- خیر این شجاعت است 3- یعنی به دنبال شهرت نیست و عزت نفس یعنی در عین آن‌که به دنبال شهرت نیست اجازه نمی‌دهد به شخصیت اسلامی او توهین شود و از حق اسلام دفاع می‌کند، اهل دنیا نسبت به آبروی دنیایی خود حساس‌اند 4- شاید مباحث مکارم الاخلاق که صوت آن روی سایت هست کمک کند، إن‌شاءاللّه. موفق باشید
9387
متن پرسش
سلام استاد: من برای نیت دستیابی به فضائل اخلاقی دچار مشکل هستم. من هدف خودم رو پاک شدن از رذایل برای دستیابی به قرب الهی و سعادت در آخرت قرار دادم. اما این رذایل رندگی من رو هم تلخ کرده اند. به همین دلیل یک نفر انگار مدام در گوش من می خواند که تو برای رهایی از این تلخی دنبال تهذیب هستی و علاوه بر سعادت آخرت، سعادت دنیا هم مد نظر توست. به همیل دلیل انگیزه ام کم میشه و فکر می کنم کارم مورد قبول خدا قرار نمی گیره. آیا این وسوسه شیطانه؟ ضمنا من قبلا سابقه ابتلا به وسواس رو داشتم و البته الان هم به مقداری کمتر از قبل با آن مواجه هستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی هدف کلی انسان رجوع به حق است باید دیگر به انگیزه‌های نفس امّاره که بعضاً در میان می‌آید کاری نداشته باشد، از آن مهم‌تر نباید به وسوسه‌های شیطان که با برجسته‌کردن انگیزه‌های نفس امّاره می‌خواهد ما را مأیوس کند به هیچ‌وجه اعتنا کرد. کار خودتان را بکنید تا ان‌شاءاللّه نور خلوص هرچه بیشتر قوت بگیرد. موفق باشید
9336
متن پرسش
سلام: در مورد سوال شخصی که پرسیده بود «اذکارسبعه چیست؟» من درسخنرانی آیت الله احدی از شاگردان علامه حسن زاده شنیدم اذکار سبعه همان ذکرهای 7 روز هفته هست که علامه حسن زاده در بین الطلوعین به آن مقید هستن، البته شاید به این نام در روایات نیامده باشد، اما منظور همینه گفتم شاید لازم باشه بگم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است و نشانه‌ی یک نوع خوش‌سلیقگی است و همین‌طور که عرض کردم در جوامع روایی ما تحت این عنوان چیزی نداریم ولی این‌که حضرت آیت‌اللّه اذکار هر روز را تحت این عنوان نامیده‌اند، عنوانی است منطقی. موفق باشید
9339
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام. در حدیثی از امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است: کسی که می خواهد قدم در تربیت مردم بگذارد ابتدا باید خودش را تربیت کند. می خواستم بدانم که یک طلبه که هدف نظام آموزشی او تربیت افرادی برای تربیت جامعه است، از چه مقطعی می تواند خود را به عنوان مربی مردم معرفی کرده و به این کار بپردازد. به طور واضح از نظر تربیت نفس خودش، تا چه مقطعی صلاحیت تربیت دیگران را ندارد. مثلا آیا وقتی که گناهان و ترک واجبات را به کلی کنار گذاشت؟ یا مثلا باید مراحل توبه را دارا باشد؟ یا باید به حد ورع رسیده باشد؟ مسئله ای که برای من نگران کننده است این است که گناه قلب انسان را آلوده می کند. و اگر انسان گناه را ترک کند هم در برخی موارد ممکن است این آلودگی ها کامل برطرف نشود و وقتی که اقبال اجتماعی به عنوان یک طلبه به او روی آورد، و در موقعیت های حساس قرار گرفت این آلودگی ها کار خود را بکند. لذا به نظرم آمد طلبه باید قبل از این که به این اقبال اجتماعی که طبعا برای طلبه فراهم است جواب مثبت دهد، سعی کند که توبه ی کامل کند به طوری که واقعا پشیمان شود و قدم در راه تقوای الهی بگذارد. و وقتی توبه اش قبول شد و تائب شد، به فعالیت های تبلیغی و... بپردازد. البته این فعالیت ها در این مسئله جدای از فعالیت های دیگر طلبه از قبیل مطالعه، کسب علم و ... است. امیدوارم به کمک شما راه درست را پیدا کنم و از کسانی باشم که در عهد طلبگی خویش صادقانه ایستادگی کردند. از طولانی شدن سؤال عذرخواهی می کنم و سپاسگزار زحمات شما هستم. و السلام علیکم و رحمة الله.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه هستید حقیقتاً اگر انسان با عمق جانش با حقایق آشنا شود و ابعاد آن را بشناسد می‌تواند به بقیه تذکر لازم را بدهد ولی بحث در این‌جا از این جهت قابل پیگیری است که شما سخنان امام معصوم و آیات قرآن را به مردم متذکر می‌شوید و لذا این فرق می‌کند با این‌که تصور بفرمایید ابتدا باید به طور کامل تربیت شده باشید تا تربیت کنید. در این‌جا سخن آیت اللّه حسن‌زاده را متذکر می‌شوم که هر وقت می‌خواستند آیه‌ای و یا روایتی را مطرح کنند می‌فرمودند: «به خودم و به شما چنین می‌گویم». موفق باشید
9321
متن پرسش
سلام علیکم: استاد هر موقع که در نیمه شب یا در غیر آن در دعاها مناجات ها وقتی با حضور قلب رو به حق میکنم تمام توجه ام این است که یک توجه قلبی در مناجات هایم داشته باشم ولی باز میبینم که استاد اصلا دلم نمیشکنه و اشک از چشمانم جاری نمی شود و این خیلی مرا از حال دعا می اندازد که چرا نمیتوانم یک رابطه ی عاشقانه با خدا داشته باشم، از خوف او بگریم؟ از حال بد خودم اشک بریزم این چه علتی دارد استاد؟ با اینکه عاشق اینم ساعات ها با انس با خدا در مناجات ها بنشینم ولی این چشمان خشکم یاری نمیکند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا این توفیق که می‌توانید با زبان ادعیه‌ی ائمه با خدا سخن بگویید و آن دعاها را سخن خود احساس کنید، توفیق کمی است؟ به خدا عرضه دارید: خدایا تو را شکر که حرف خود را می‌توانم با زبان ادعیه‌ای اظهار کنم که بهترین بندگانت اظهار کرده‌اند. موفق باشید
9324
متن پرسش
سلام استاد: اذکار سبعه چیه، می شه راهنمایی بفرمایید؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در مجامع روایی خود چیزی به نام اذکار سبعه نداریم. موفق باشید
9298
متن پرسش
سلام خدمت شما و عرض خدا قوت: ببخشید من خیلی ولع نسبت به خوردن دارم و در این باره نمیتوانم با نفسم مبارزه کنم. چه کنم؟ هر خوردنی را میبینم دلم میخواهد و وقتی با خودم مبارزه میکنم همچنان میلم نسبت به آن باقی میماند تا جایی که بعد از یک مدت حرص و میلم تشدید شده و باعث میشود دو برابر آنچه میخواستم و نخوردم را بخورم! چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به دستور آیت‌اللّه بهجت«رحمة‌اللّه‌علیه»، برای خودتان سهم تعیین کنید و به گفته‌ی ایشان خیلی هم سهم کمی تعیین نکنید. ولی در همان سهم متوقف شوید و وقتی سهم خود را استفاده کردید از سر سفره بلند شوید. موفق باشید
9287
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب حضور محترم استاد گرامی: سوال بنده در رابطه با جزوه اخیر حضرتعالی با عنوان روحیه ی تمدن سازی و عرفان اسلامی است. سوال اول: معنی و تفسیر درست حیات اجتماعی چیست؟ سوال دوم: جمع بین سلوک فردی و اجتماعی چگونه ممکن است؟ سوال سوم: رابطه بین عرفان نحله نجف با تمدن اسلامی چگونه قابل تفسیر می باشد و اگر نحله نجفی وجود نداشت آیا این انقلاب اسلامی را داشتیم یا خیر؟ نکته آخر این که بروزاتی که از امام می بینیم در عرصه اجتماعی در نحله نجف دیده نمی شود، چرا؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حیات اجتماعی یعنی حضوری که دینداری در اجتماع برای ما در نظر گرفته و بی‌تفاوت‌نبودن به نظامی که اسلام مدّ نظر دارد و کارهای اجتماع را به شاه و قیصر واگذار نکردن 2- سلوک دینی وجوهی فردی دارد مثل نماز و روزه، و وجوهی اجتماعی دارد مثل امر به معروف و لوازم آن 3- نحله‌ی نجف در شرایط تاریخی خود آن کار کاری را که باید می‌کرد انجام داد و مقدمه‌ای شد برای ظهور انقلاب اسلامی. به نظر بنده خداوند با مدیریت خود عرفان نجف را مدیریت فرمود تا دست ما در انقلاب اسلامی خالی نباشد 4- بنا نیست در آن زمان بروزاتی که مربوط به این تاریخ است را در ان تاریخ داشته باشیم. بر روی این موضوع فکر کنید که هر تاریخی تقدیر خاص خود را دارد و عالمان واقعی متوجه آن تقدیرات هستند و مطابق آن عمل می‌کنند. در 6 جزوه‌ی امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و «سلوک در تقدیر تاریخی زمانه» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
9272
متن پرسش
آیت الله ملکی در نامه ای که به حاج شیخ محمد حسین اصفهانی می نویسد در شرح روش سلوکی استاد خود می گوید: «برای مبتدی می فرمود در مرگ فکر کن تا آن وقتی که از حالش می فهمیدند فی الجمله استعدادی پیدا کرده، آن وقت به عالم خیالش ملتفت می کردند، برای چند روزی هم در طول روز و شب در این فکر کند که بفهمد هر چه خیال می کند و می بیند خودش است و از خودش خارج نیست، اگر این را ملکه می کرد خودش را در عالم مثال میدید و حقیقت عالم مثالش را می فهمید.» 1) به عالم خیال متلفتش میکرد یعنی چه؟ 2) بفهمد هر چه خیال می کند و می بیند خودش است و از خودش خارج نیست، یعنی چه؟ 3) یعنی شخص با این کارها (تفکر به مرگ و متوجه شدن به عالم خیال) به راحتی عالم مثال خودش را می بینید و حقیقت عالم مثالش را می فهمد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه شد آنچه از خود سراغ دارد به اندازه‌ای است که در ذهن دارد، یک قدم جلوتر که برود می‌رسد به جایی که با عالم مثال که اصل عالم ماده است مرتبط می‌شود و با ملکوت عالم مأنوس می‌گردد و جهت رجوع إلی‌اللّه برایش روشن می‌شود، چون ملکوت عالم در دست خدا است و انسان از طریق ملکوت می‌تواند به حضرت حق رجوع نماید و خود را و همه‌چیز را در قبضه‌ی حق احساس کند. قرآن می‌فرماید: « فَسُبْحانَ الَّذی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ » یعنی منزه و بلندمرتبه است خدایی که ملکوت هرچیزی در قبضه‌ی قدرت اوست. نسبت ملکوت با حضرت حق، مثل نسبت آینه و صاحب صورت است. ملکوت آینه‌ی نمایش حق است و جلوه‌بودن مخلوقاتی که هیچ استقلالی از خود ندارند. موفق باشید
9251
متن پرسش
سلام استاد: هر وقت در مناسبات مختلف صحبت از خواندن نماز مستحبی میشه من میگم آدم تا نماز قضا داره چرا مستحبی بخونه و بیاین بجاش نماز قضاهامونو بخونیم. مثلا بجای نافله صبح یا نماز تحیت مساجد ۲ رکعت نماز قضای صبح بخونیم. ولی این تفکر باعث شده در بسیاری از موارد من هم از اعاده نماز قضا باز بمونم و هم نماز مستحبی رو از دست بدم. آیا طرز فکرم غلطه؟ راه درستش چیه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فقهای عزیز می فرمایند: کسی که نماز قضا دارد واجب است در ادای نمازهای قضایش کوتاهی نکند ولی به این معنی نیست که اصلا نمازهای مستحبی به جا نیاورد. بنابر این بهتر است برنامه‌ای بریزید تا به زودی قضای نمازهایتان را به جا بیاورید و این، مانع خواندن نماز مستحبی نیست. البته در خصوص نماز تحیت مسجد باید بدانید همین که به هنگام ورود در مسجد مشغول نماز قضا هم بشوید تحیت مسجد حاصل می‌شود. موفق باشید
9240
متن پرسش
سلام استاد. من در حال حاضر در حال مطالعه کتاب «آشتی با خدا» هستم. یک سوالی بسیار ذهنم رو مشغول کرده. این که دل بستن به غیر خدا نهایتا انسان را به پوچی می رساند، برایم جا افتاده. اما موضوعی درکش برایم سخت است این است که آن حقیقتی که جان انسان با آن آرامش می یابد چه هست؟ در کتاب فرموده اید که جان انسان می خواهد که به کمال و وجود برتر برسد. اما درون من آنچنان به آن وجود برتر اشتیاقی نشان نمی دهد و اگر ایمان می آورد برای فرار از پوچی است. و سوال دیگرم در همین راستا این است که عرفا عاشق چه می شوند و چه چیزی آنها را آنچنان شیدا می کند؟ آیا همین رسیدن به وجود برتر است؟ آیا دلیل بی تمایلی من احیانا گناه و کدر بودن قلب نیست؟ به نظرتون کسی که در پایین ترین سطح از لحاظ معرفتی قرار دارد، چگونه و طبق چه روندی می تواند وارد بحث عرفان شود؟ اگر امکان داره لطفا با تفصیل بیشتری جواب بدید. ضمنا من دیروز سوالی از شما درباره ی ضعف نفس پرسیدم.من سراغ شرح دعای مکارم الاخلاق رفتم ،ولی ان هم صرفا در مقابل دشمنان اسلام بود و انگار عزت در برابر مومنین معنایی ندارد!!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ وقتی انسان در زیر سایه‌ی شریعت الهی حرکت کرد و از یک طرف عقائد باطل و اخلاق رذیله را پشت سر گذاشت و از طرف دیگر متوجه عقائد حقه گشت و خود را منوّر به اخلاق فاضله نمود، باطن و قلب او به مرور آماده‌ی تجلی نور الهی می‌شود و از این‌جا به بعد گفتنی نیست، بلکه چشیدنی است. با همین مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین و معاد و مباحث قرآنی شروع کنید تا إن‌شاءالله راه، نمایان گردد در ضمن در مورد دعای مکارم‌الأخلاق عجله نکنید؛ پیشنهاد می‌کنم صوتِ شرح آن را از روی سایت بگیرید و با حوصله دنبال کنید، به خوبی به جواب سؤال خود می‌رسید. خداوند این سؤال را در جان شما انداخت تا به این سو حرکت کنید. موفق باشید
9219
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشیدخدمت استاد: رجوع به وجود چگونه صورت می گیرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی باید نظر به وجود در میان آید تنها باید نظر کرد، سؤال در این مقام، خودش موجب حجاب است. بحث را در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» دنبال بفرمایید. موفق باشید
9196
متن پرسش
سلام. آیا هنگام استغفار لازم است گناه را در نظر بیاوریم؟ من در نماز شب موقع استغفار و ذکر العفو گناهانم و حتی شخص مقابلم را در نظر میاورم. البته گناهان سالها قبل را. این موضوع اذیتم میکند و میخواهم با حال بهتری نماز را بجا بیاورم. از طرفی ما باید نسبت به کرده هایمان آگاهی داشته باشیم تا به پشیمانی برسیم. چگونه میشود از غصه گناهانم خلاص شوم مخصوصا گناهانی که در موقعیت روحی بدی بودم که مرتکب شدم و دیگر هرگز تکرار نکردم. و حتی گاهی از خودم متعجب میشوم که چگونه این گناه از من سر زد!!! با وجودی که هنگام ارتکاب میدانستم گناهست اما بی تفاوت به شرع شده بودم به علت همان فشارهای روحی که خودش به نوعی انگار مریض بودم. حال باید فکر کنم به آنها؟ یا به امیدد بخشش باشم و فقظ کلی استغفارکنم؟؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید بزرگ می‌فرمایند در محضر حق صفای ملاقات را با مطرح‌کردن گناهان به‌هم نزنید. موفق باشید
9174
متن پرسش
با سلام: استاد انصافا از خواندن کتاب های شما لذت بردیم. استاد یک مطلبی از حاج آقا دولابی نقل شده که لب اخلاق مرنج و مرنجان است. بنده بعضی اوقات اتفاق می افتد که دوستان به گونه ای رفتار می کنند که باعث رنجش ما میشود و خود از این مسئله ناراحت هستم از چه طریقی به صورت کاربردی و عملی، چکار کنم که ناراحت نشود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید تا آن‌جا که ممکن است کارهای مردم را حمل بر صحت کنید تا اولاً از آن‌ها مرنجید و ثانیاً چون آن‌ها را خوب می‌بینید قصد رنجاندن آن‌ها را ندارید. موفق باشید
9152
متن پرسش
سلام علیکم: سوال بنده اینه که ما در دینداری باید توجه و نقطه تمرکز خودمون رو روی چه چیزی بذاریم؟ یعنی وقتی که مثلا تصمیم گرفتیم از صبح که از خواب بیدار می شیم دستورات دین رو رعایت کنیم و به فکر رضای خدا باشیم باید برای انجام این کار به چه تنها چیزی! توجه کنیم؟ به عبارت واضح تر اگر بخواهیم تمام دستورات دین و تمام راه های به دست آوردن رضایت خدا را در یک کلمه خلاصه کنیم آن یک کلمه چیه؟ (البته اجمالا می دونم اگر کسی عاشق خدا و اهل بیت (ع) شد به جهت تمرکز حاصل از عشق، هموم او واحد شده و تمام نیروهایش متمرکز بر به دست آوردن رضایت خدا می شود. ولی اولا باید دانست ما قبل از این که این عشق را پیدا کنیم چه تکلیفی داریم؟ و ثانیا سوال من بیشتر ناظر به توجه و تمرکز فکر ما بود که ان شاءالله با آن کار به مرور زمان عشق خدا هم در دل ما جا بگیرد) از سوال طولانیم بی نهایت عذر می خوام و ضمنا اگر بیان نارسای من جای سوالی باقی گذاشته بفرمایید تا روشن کنم. با عرض تشکر فراوان.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم حضرت حق، حقیقت حیات مطلق و علم و اراده‌ی مطلق است، هدف ما در همه‌ی امور باید قرب به حضرت حق به همان معنایی که حضرت حق هست، باشد و به نور علم و حیات و اراده‌ی حق زندگی کنیم. موفق باشید
9163
متن پرسش
سلام استاد: استاد من طلبه حوزه خواهران هستم و خیلی علاقه مند به بحثهای شما، به نظر شما اگه من توی بانک استخدام بشم و کنارش دروس حوزوی (پاره وقت) و مباحث شما را دنبال کنم برام خوبه یا نه؟ دلم میخواد توی هزینه های زندگی کمک خانوادم باشم، وضع مالی ما در حد متوسطه. فکر کنید دخترتون ازتون این سوال را میپرسه، خواهشا صراحتا بهم جواب بدین. ممنونم، التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هیچ اشکالی در این کار نمی‌بینم و فکر می‌کنم بتوانید در این مسیر حیات فعّالی به‌دست آورید. موفق باشید
9146
متن پرسش
با سلام 1. اگر ما دو سلوک داریم یک سلوک فردی و دیگری سلوک جمعی، این دو چگونه با هم جمع می شوند و آیا سلوک فردی باید ابتدائا باشد بعد وارد سلوک جمعی شد؟ 2. بعضی می گویند سالک باید در راه سیر و سلوک از مسایل سیاسی و کارهای سیاسی دوری کند تا تشویش خاطر نداشته باشد و لی مقام معظم رهبری می فرمایند در مکتب امام سیاست از عرفان جدا نیست و طلاب باید با مسایل سیاسی کار داشته باشند، جمع اینها چگونه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک مسلمان در راستای سیر إلی اللّه در زیر سایه‌ی سیره‌ی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» وظیفه‌هایی به عهده دارد که بعضی از آن وظایف فردی است و بعضی در رابطه با دیگران و در رابطه با اجتماع باید انجام گیرد تا رابطه‌ی سالک با خداوند در راستای انجام وظایف بندگی اصلاح شود، حال اسم آن را هرچه می‌خواهید بگذارید. آری آن نوع سیاست‌بازی و گروه‌بازی برای هرکسی سمّ است چه رسد برای سالک. ما نسبت به اسلام تعهداتی داریم و امروز انقلاب اسلامی صورت اسلام است و نمی‌توانیم نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم و خطی که مقام معظم رهبری برای ما ترسیم می‌کنند، تعهد ما را نسبت به اسلام و انقلاب تعیین می‌فرمایند. موفق باشید
9114
متن پرسش
سلام استاد گرامی: بنده 25 ساله پایه اولم، می خواهم کار فرهنگی کنم ولی خودم دارای محاسن اخلاقی نیستم و خودم می فهمم و همچنین خانواده، البته مردم بیرون مشکلات من را نمی دانند البته در خانه هم مشکل زیاد خرابی ندارم و مشکلم اینکه خنده رو نیستم و اکثرا پکرم بخاطر مسائلی. حال آیا صحیح است که مثلا وقتی جزء خوانی قرآن می کنیم توضیحاتی درباره آیات قرآن بدهم یا مثلا احکام بگم قبل از اذان و غیره؟ نکته دیگر اینکه قوه وهمیه من خیلی قوی است و نمی گذارد اخلاص داشته باشم حتی مثلا یک صفحه قرآن که بعد از نماز در مسجد بلند می خوانم این قوه این قدر افکار به ذهنم میاره که دیگه قرآنی که می خوانم نمی فهمم و کم می فهمم مثلا فکر میاد که خیلی دارم قشنگ می خوانم فکر می آید که ماشاءالله تجوید را رعایت می کنم. الآن مردم پیش خودشون دارند مرا تحسین می کنند و ...و... با این شرایط چکار کنم (با توجه به کم صلاحیتیم و قوه واهمه ام؟) ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر توحید آرام‌آرام نظر به غیر خدا جای خود را به نظر به خداوند می‌دهد. سعی کنید نیت خود را در عمل خالص کنید حالا در بین راه نفس امّاره خودنمایی می‌کند. کار را ترک نکنید به نفس امّاره بی‌اعتنایی کنید. موفق باشید
نمایش چاپی