بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: زن ، ازدواج ، خانواده، مرد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
641
متن پرسش
با سلام خدمت آقای طاهرزاده و تمامی دوستان گرامی که در این پایگاه اطلاع رسانی تلاش میکنند من کتاب زن آنگونه که باید باشد را دقیق مطالعه کردم و ضمن عرض تشکر از بیان مفاهیم عالی و عمیق و جایگاه درست زن و مرد در انتخاب همسر تا چه حد برای تشکیل خانواده توحیدی و رسیدن به منی که هدف از خلقت بوده میتوان به نداشته ها و بالقوه های طرف مقابل اعتماد کرد با توجه به اینکه هر دو خواستار این اصلاح در تفکر و رسیدن به کمال خود هستند و آیا وقتی تاکنون به این مسائل با این دید نگاه نکردیم میتوان روی بالقوه ها یی که هنوز بالفعل نشدند حسابی باز کرد؟
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی اسلام دین جامعی است که اگر انسان با صداقت با آن روبه‌رو شود نه‌تنها وعده داده: « مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما» کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است‏ .حتی اگر آماده شویم وعده داده: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْرى‏ لِلذَّاکِرینَ» حسنات، سیئات(و آثار آنها را) از بین مى‏برند؛ این تذکّرى است براى کسانى که اهل تذکّرند! یعنی نه‌تنها آثار ضعف‌ها و کوتاهی‌ها به‌کلی می‌رود، بلکه به خوبی تبدیل می‌شود این معجزه‌ی مسلمانی است. خداوند آن را رزق همه‌ی ما بگرداند. موفق باشید
636
متن پرسش
ضمن سلام و ادب ، در یادداشت ویژه با عنوان "هشدار که ماه شعبان آمده" در مورد روزه مطالبی را فرمودید . ما چه کار کنیم که مامانمون نمی ذاره روزه بگیریم ؟ من روزه های از بچگی هم دارم که نگرفتم ، از مرجع تقلید هم که پرسیدم گفت در صورت نارضایتی والدین باز هم واجب است بگیرید. اما اون ها چون من روزه می گیرم به مرجع تقلید من هم فهش نثار می کنند !!! چون فکر می کنند من ضعیف می شوم با روزه !!! . در کل می خواهم بدانم کسی که شرایط عبادی را ندارد باید چه کار کند ؟ مگر ما چقدر اراده داریم که بدون روزه گرفتن ، بتوانیم شب زنده داری کنیم ؟ پس یه جورایی از همه چیز محرومیم . چه کار باید کرد ؟
متن پاسخ
در ضمن احترام به پدر و مادر در واجبات باید دستور خدا را عمل کرد و اگر مطمئن نیستید که روزه‌ی ماه رمضان برایتان ضرر دارد واجب است که روزه بگیرید. سعی کنید در حدّی که خداوند شرایط عبادی برایتان فراهم کرده کوتاهی نکنید، بقیه را خداوند حل می‌کند، کسی که خدا را دارد از هیچ‌چیز محروم نیست. موفق باشید
639
متن پرسش
با سلام . سؤال بنده از شما استاد عزیز این است که برای رفع نا امیدی چه می توان کرد ؟ هر چند این نا امیدی مانع از تلاش برای رسیدن به حضرت حق نمی شود . آیا این نا امیدی سودمند است یا خیر ؟ اگر احیاناً در ضمن پاسختان می فرمایید که انسان باید از خودش نا امید و به خداوند امید وار باشد ، چون خداوند رحیم و توّاب ... است ، این حقیر می گوید که شما بهتر می دانید که اسماء خداوند حتی اسم توّاب خداوند همه در درون ما است که قرار نیست از بیرون خداوند ما را ببخشد ، اگر ما خودمان در سلوک متخلق به این اسماء شویم در وجودمان کار خواهد کرد اما وقتی ابدا اثری از سلوک در خود نمی بینیم چه ؟ سوال دیگر بنده این است که قبلا گاها فکر می کردم جاهایی خبر هایی است اما بعد فهمیدم که همۀ خبر ها در خود من است و هیچ جایی هیچ خبری نیست . این باعث دوری از جمع می شود . یکی فامیل داریم روانشناس است . می گوید این تمایل به تنها بودن یک بیماری است !!! . از طرفی من می دانم که اعضای خانواده و سایرین از این بابت اذیت می شوند در حالی که من خودم در آرامش هستم . چه کار باید کرد ؟ هیچ وقت دیگران از من راضی نیستند . البته نمی گویم که مهم است که دیگران راضی باشند اما من رضایت خداوند را هم از خود احساس نمی کنم و این روند زندگی ام برای دیگران آزار دهنده است . خودم هم گاهی واقعا خسته می شوم چون یک جای کوچک با تعدادی آدم زندگی می کنم که همیشه مجبورم با آن ها حرف بزنم . حتی پاسخ به حرف های ضروری خیلی من را آزرده می کند . چه کار باید کرد ؟ آیا واقعا خداوند مصلحت من را دیده که در این شرایط باشم ؟ یا اینکه علت دیگری دارد ؟ چگونه باید به این مسائل نگاه کرد ؟ اگر کتابی در این مورد بفرمایید حتما مطالعه خواهم کرد انشاء الله . با تشکر . التماس دعا
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی هرکس متوجه باشد خداوند او را تنها نمی‌گذارد و اگر موانعی در جلو راه اوست می‌خواهد صبر و توکل او را امتحان کند، به جای ناامیدی صبر پیشه می‌کند و هرآنچه برایش فراهم است انجام می‌دهد تا خداوند به وقتش راه را بگشاید. ناامیدی از غیر حق چیز خوبی است فکر می‌کنم کتاب‌های حضرت آیت‌الله محمد شجاعی می‌تواند برایتان مفید باشد. در ضمن اُنس با بندگان خدا در حدّی که آن‌ها احساس کنند مورد توجه شما هستند موجب گشایش امور می‌شود. سعی کنید دلسوزانه با مردم برخورد کنید و حتی‌الامکان آن کاری که برای راحتی ان‌ها است انجام دهید. موفق باشید
628
متن پرسش
سلام علیکم دو انگیزه اصلی سبب شد تا این نوشته را برایتان بنویسم. اولی حرام علنی است که در جامعه اتفاق می افتد.منظورم بد حجابی است. من به علت اینکه در خوابگاه دانشگاه ساکن هستم چندان به داخل خیابانهای شهر نمی آیم ولی هنگامی که کاری پیش می آید یا قصد شرکت در جلسه تفسیر شما را دارم وارد شهر می شوم، اما با دیدن پوشش بد عده ای از افراد عصبانی و شوکه می شوم.شاید چون خیلی داخل خیابانها رفت و آمدی ندارم این موضوع برایم هنوز عادی نشده است. ولی من دوست ندارم هرگز دیدن چنین صحنه هایی برایم عادی شود. من هم با نظر شما موافقم که کار در زمینه حجاب زور بردار نیست. بلکه باید در این زمینه کار فرهنگی کرد. اما کار فرهنگی بر عهده کیست؟ بخش مهمی از آن بر عهده رسانه ها است و رسانه ها تشکیل شده از رسانه های عمومی مانند صدا و سیما و رسانه های خصوصی که خود ما شهروندان هستیم. تک تک ما یک رسانه هستیم و باید در زمینه حجاب فرهنگ سازی کنیم. مثلا تذکر دادن یکی از فعالیتهای رسانه ما می تواند باشد، عده ای از دوستان من از روش تذکر لسانی استفاده می کنند اما این روش نیازمند مهارت صحیح در برخورد با فرد بد حجاب است تا اثر سوئی نداشته باشد و موجب در گیری لفظی و بالا تر نشود. من به دنبال راه مناسبی برای تذکر دادن می گردم که چندان تنش زا نباشد و تذکر را به طرف مقابل منتقل کند. به این فکر افتادم تا راه تذکر صامت را انتخاب کنم به این صورت که جمله ی " بد حجابی جرم است."(تیتر یکی از روزنامه ها و از قول دادستان کل کشور) ، " بدحجابی گناه است."را بر روی یک تکه کاغذ به گونه ای که از فاصله ده متری هم دیده شود، نوشته ام و قصد دارم آن را درون جیب پیراهنم قرار دهم و با دیدن فرد خاطی در حین عبور و عوض اینکه سر در گریبان بگیرم این کاغذ را به او نشان دهم. انگیزه دوم مشورت کردن با شما استاد عزیز است که در صورت موافق بودن شما با این شیوه تذکر ، آن را تایید بفرمایید و چون شما چهره ی تاثیر گزاری در شهر اصفهان هستید و در طول هفته جلسات سخنرانی دارید این نوع تذکر دادن را که قابلیت گسترش در سطح جامعه را نیز دارد ، تبلیغ بفرمایید. امیدوارم امام زمان(عج) خشنود شوند. با تشکر
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی در این‌که باید هرچه زودتر کارهایی که باید در مورد دفع بدحجابی می‌کردیم را شروع کنیم حرفی نیست وگرنه وضع از این هم بدتر می‌شود. مشکل اصلی آن است که نظام فرهنگی ما عزمی تمام عیار در این مورد نگرفته، وگرنه این دختری که امروز شما با او روبه‌رویید تا دیروز در مدرسه‌ی راهنمایی آمادگی کامل جهت محجوب‌شدن داشته، ولی نه معلمان را در جهت این امر حساس آموزش دادیم و نه برنامه‌های صدا و سیما در راستای این امر کاری اساسی انجام داد. و لذا چون کاری که پیشنهاد می‌کنید دارای زمینه‌ی لازم نیست ممکن است موجب وَهن جنابعالی شود. برداشت من از صحبت آقای احمدی‌نژاد نیز همین بود که همه‌ی دستگاه‌های نظام باید با تمام جدّیت وارد برنامه‌ی دفع بدحجابی شوند. موفق باشید
571
متن پرسش
با سلام. حقیر دانشجوی سال دوم دانشگاه هستم. با بررسی هایی که انجام داده ام جز از نظر مالی که هیچ گونه استقلالی ندارم، از سایر جهات خود را برای ازدواج کردن آماده می بینم و نیز نیاز به این امر برای خودم شدیدا حس می کنم. اما در خانواده ما ازدواج در این سن خصوصا برای پسر اصلا مرسوم نیست و میدانم در صورت مطرج کردن این موضوع با مخالفت خانواده و آشنایان مواجه می شوم. حال از نظر شما با توجه به نیازی که در خود حس می کنم، باز هم باید صبر کنم تا لا اقل زمان تحصیل کارشناسیم تمام شود و بعد اقدام کنم و یا اینکه از هم اکنون این موضوع را با خانواده مطرح کنم و زمینه های آن را فراهم کنم. با تشکر از حسن توجهتان.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اگر می‌توانید هزینه‌ی حداقلی زندگی با همسرتان را به‌دست آورید و یا خانواده را در حدّی می‌بینید که توان هزینه‌ی حداقل را دارند با آن‌ها در میان بگذارید. ولی اگر زمینه‌های فوق فراهم نیست با منصرف‌کردن ذهن از موضوع، فشارِ خود را به حداقل برسانید. موفق باشید
565
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز.چرا دوست داشتن یک دختر(بدون ایجاد رابطه و بدون حتی یک برخورد با او)اشکال دارد؟ همانطور که ما به یک گل زیبا عشق می ورزیم آیا همین نوع عشق ورزیدن را نمی توان به یک دختر داشت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: از آن جهت اسلام دوست‌داشتن نامحرم با همان شرایطی که فرمودید را نهی فرموده که در نسبت مرد با زن چیزی نهفته است که آن نسبت با دوست‌داشتن گل زیبا وجود ندارد و در ساختار وجودی زن و مرد آن نسبت نهفته است و لذا هراندازه هم که شما بخواهید خارج از آن نسبت به یک زن نامحرم بنگرید آن وجه با تحریک قوه‌ی واهمه کار خود را می‌کند، همان‌طور که یک تشنه نمی‌تواند به آب زلال به صرف زلالی و شفافی آن بنگرد، کشش او به جهت تشنگی‌اش به او اجازه نمی‌دهد که فقط به صرف زلالی و شفافی به آن بنگرد و لذا اگر کسی به واقع به دنبال نگاه‌کردن به زیبایی‌ها است چرا خود را به چنین خطری بیندازد. گفت: «در تو نمرودی است در آتش مرو..... گر که خواهی رفت ابراهیم شو». موفق باشید
558
متن پرسش
سلام علیکم لطفا در رابطه با ارتباط جنسی در دوران عقد (تا چه حد)توضیح دهید.آیا اجازه پدر در این رابطه لازم است؟(من 5روز است عقد کردم شوهرم طلبه است و کنترل چشم شدیدی داشته و زود تحریک میشود که مشاور دلیلش رو کنترل شدیدش در دوران مجردی اش دانسته اند و الآن در دوران عقد تحمل عدم نزدیکی با من برایش بسیار سخت است)خواهشا مرا در این رابطه راهنمایی کنید.ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام از موقعی که زن به عقد شوهرش در آمد تحت ولایت اوست و وظیفه دارد که به دستورات شوهرش عمل کند و در امر فوق، هیچ حقی برای پدر و مادر جنابعالی خداوند تعیین نکرده است و جواب‌دادن به تقاضای شوهر در امر فوق علاوه بر آن‌که وظیفه است موجب رضای خدا نیز می‌باشد. موفق باشید
550
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی.1.آیا امام علی (ع) نام فرزندان خود را عثمان و ابوبکر و عمر نام نهاده است . چرا؟2- آیا عمر داماد امام علی بوده است (به یک عبارتی) اگر آری چرا ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: جواب جنابعالی را سایت محترم http://www.valiasr-aj.com/fa/index.php به طور کامل داده‌اند. لطفاً به آن سایت رجوع فرمایید. موفق باشید
312
متن پرسش
با سلام. بنده از یکی از روحانیان شنیدم که گرسنگی قوه شهویه را تضعیف می کند. با این حال قوه وهمیه را تقویت می کند. ازین رو گرسنگی های شدید را برای بعد از 40 سالگی توصیه می کنند. می خواستم بدانم که آیا این گفته درست است؟ و بالاخره گرسنگی واهمه را تقویت می کند و یا تضعیف می نماید؟ و اگر این طور است آیا برای ما که هم اکنون جوان هستیم روزه های ممتد و تقریبا همیشگی توصیه نمی شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام روی‌هم‌رفته حرف درستی است، ولی این در صورتی است که گرسنگی‌های شدید همراه با کم‌خوابی از یک طرف و برنامه‌ندادن به ذهن از طریق مطالعه‌ی کتب مفید، از طرف دیگر در میان باشد. در مورد جواب به سؤال‌تان فکر می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مفید باشد. موفق باشید
297
متن پرسش
با سلام و عرض ادب. با توجه به سخنان شما بی توجهی به علوم مهندسی چند وقتی است که مرا از کار و رشته تخصصی ام متنفر کرده است و با اکراه به کار خود ادامه می دهم و پروژه های کاری را پیش می برم به طوری که حتی در کسب درآمد من تاثیر شدید گذاشته است از یک طرف توجیهی می آید که همه این ها پوچ است و علم نیست و توی برزخ پاک می شود و برو بچسب به خواندن و درک مطالب دینی که خدا روزی عالم را تضمین کرده است و از طرف دیگر توجیهی است که باید برای رفاه خانواده ام تلاش کنم و نمی توانم سر این موضوع پا روی آنها بگذارم و بگم از این به بعد دیگر آن رفاه نسبی سابق را نخواهید داشت و با خود می گویم اگر علوم مهندسی خوب بود شما زمین شناسی را رها نمی کردید و به امورات دیگر بپردازید. مجددا از طرف دیگر می گویم پس این همه وقتی که صرف تحقیق کردم چه می شود این همه درس و علاقه ای که صرف شد چه؟ اصلا شاید من باید این راه را بروم که در دنیای اسلام چیزی را ابداع کنم که باعث قدرتمند شدن اسلام شود و ..... خلاصه جنگ سختی در درون من به راه افتاده است؟ لطفا جوابی برای سوالات بالا بدهید که بنده آنها را به عقل یا وهم خود بدهم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام اولا: همان طور که متوجه شده‌اید بالاخره ما باید یک کسب شرافت‌مندانه ای داشته باشیم و از این جهت به ما فرموده‌اند: کسب در آمد برای راحتی خانواده مثل مجاهده در راه خداست. ثانیا: ما فعلا در دوران گذار هستیم، یعنی باید سوار تکنولوژی غربی باشیم تا آرام، آرام بتوانیم آن‌چه مربوط به فرهنگ دینی است جایگزین آن نماییم. ثالثا: چه اشکال دارد که در کنار مطالعات معرفتی و دینی، کارتان را ادامه دهید و منتظر باشیدتا اگر خدا شرایطی فراهم کرد که تحقیقات شما در راستای ایجاد زمینه جهت تمدن اسلامی بود، آگاهانه وارد شرایط جدید گردید.انشاء الله موفق باشید
298
متن پرسش
با سلام. پسری 24 ساله ام. کتاب زن آن گونه که باید باشد شما را چند بار مطالعه کردم. به این نتیجه رسیده ام که باید قبل از ازدواج درباره زن ، خانواده ، تربیت فرزندان و کلا مقوله هایی از این دست معرفت پیدا کنم. اگر ممکن است منابعی را در این زمینه به همراه سیر مطالعاتی و ترتیب مطالعه آنها معرفی نمایید. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام خداوند در ذات و فطرت انسان راه درست زندگی‌کردن با همسر را گذاشته، کافی است جناب‌عالی مطابق شریعت الهی عمل کنید بقیه را خداوند درست می‌کند و در طول زندگی و به مرور زن و مرد سجایای اخلاقی لازم را به مدد الهی به دست می‌آورند. عمده آن است که انسان‌ها متوجه جنبه‌های آرمانی خود و زندگی‌شان باشند. در ضمن منابعی که در آخر کتاب آمده می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. موفق باشید
284
متن پرسش
باسمه تعالی جناب آقای طاهرزاده، استاد محترم؛ سلام علیکم اینجانب سفری به شهر شیراز – تخت جمشید – داشتم و در آنجا با مرد و زنی از کشور اسپانیا آشنا شدم. آن ها از من سوالی کردند که من آمادگی حضور جواب نداشتم اما ایمیلشان را جهت پاسخگویی گرفتم لذا خواشمندم جواب سوال را به گونه ای که قابل فهم برای یک خارجی باشد بیان بفرمایید. سوال: در این هوای گرم و داغ تیرماه حجاب برای یک زن چه مفهومی دارد؟ من معنای آن را نمی فهمم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام در هر حرکتی که جهت انسان را به سوی کمالی برتر مورد نظر قرار می‌دهد، یک نحوه ریاضت مطرح است که در آن انسان از جنبه‌ی مادونِ خود به جنبه‌ی مافوق وجودش سیر می‌کند. مثل وقتی روزه می‌گیریم تا غلبه‌ی جنبه‌ی حیوانی خود را ضعیف کنیم و جنبه‌ی روحانی خود را تقویت نماییم. یا در نماز جهت روح را از کثرت‌ها به سوی وحدت مطلق سیر می‌دهیم تا بتوانیم با پروردگار عالم اُنس بگیریم و در عالَم اُنس با خدا به‌سر ببریم. در موضوع حجاب نیز اسلام زنان را به جهت بدن جذّابی که خداوند برای آن‌ها قرار داده، دعوت می‌کند که زیبایی‌هایشان را از نامحرمان بپوشانند تا نه توجه آن‌ها به نامحرمان باشد و سعی کنند خود را به آن‌ها بنمایانند، و نه نامحرمان توجهشان به زیبایی‌های آن‌ها جلب شود و از جهت اصلیِ نظر به خداوند محروم گردند و لذا است که می‌بینید زنانی که مایل‌اند در وادی اُنس با حق باشند، به‌راحتی حجاب را پذیرفته‌اند. ولی این بدین‌ معنی نیست که تصور شود باید در هوای گرم چادر مشکی و مقنعه بپوشند، بلکه با پوششی روشن که فقط آن‌ها را بپوشاند وظیفه‌ی خود را انجام داده‌اند و خودِ زنان به‌خوبی می‌دانند که در کجا از چه پوششی استفاده کنند. موفق باشید
55
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد گرامی طاهرزاده گاه و بیگاه در رسانه ها یا بعضی مجالس سوالات و شبهاتی راجع به جایگاه زن در اسلام بیان می شود و به ایاتی از قبیل آیات 5 و 6 سوره مؤمنون ، 24 سوره نساء و 14 سوره آل عمران وبعضی از آیات دیگر که مضمونی به ظاهر مردسالار دارد استناد می کنند و می گویند در خطبه 80 نهج البلاغه حضرت زنان را افرادی کم عقل خوانده یا به علت عادت ماهیانه که امری غیر ارادی است برای آنها نقص در ایمان قائل است (هرچند بعضی از علما معتقدند این خطبه سندیت ندارد و متعلق به حضرت نیست ) و از آن مهمتر آیه 14 آل عمران است که خطابش ناس می باشد ولی چون در مقابل حب النساء قرار گرفته است معلوم می شود مورد خطاب مردان هستند و به استناد این آیه مجبوریم تمام ناس های قرآن را مترادف با مردان بگیریم و منظور این افراد این است که خداوند طایفه محترم نساء را داخل آدم حساب نکرده استمخصوصا در این ایه که آنها را در کنار طلا و نقره مانند کالا قرار داده است . خواهشمند است توضیحی مکفی راجع به خطبه حضرت و آیات نامبرده بفرمایید.
متن پاسخ
جواب: علیک السلام؛ در مورد خطبه 80 نهج‌البلاغه که جناب سید رضی صراحت دارد که پس از جنگ جمل حضرت ایراد فرموده‌اند و با توجه به این‌که روش سید رضی تقطیع‌کردن خطبه‌های حضرت بوده و آن قسمت‌هایی را می‌آورده که جنبه‌ی بلاغت آن زیاد بوده معلوم می‌شود مورد خطاب، عایشه باید باشد. و به گفته‌ی آیت‌الله‌جوادی«حفظه‌الله‌تعالی»؛ این خطبه هیچ پایگاهی ندارد، چرا که برهان‌هایی که می‌آورد خودش خودش را نقص می‌کند، لذا به اهلش وامی‌گذاریم. از طرفی برای آن‌که فرهنگ قرآن را در مورد زنان بدانیم باید آیات زیادی را مدّ نظر قرار دهیم، در ضمن موضوع کنیزان که در جنگ اسیر می‌گشتند و به عنوان غنائم جنگی خرید و فروش می‌شدند، لازم است مفصلاً بحث شود، همین قدر بدانید که اسلام با ورود آن‌ها در خانواده‌ی یک مرد مسلمان نه‌تنها پناهی برای او ایجاد می‌کرد و جلوی فحشاء گرفته می‌شد، زمینه‌ی مادرشدن او پیش می‌آمد و جهت شخصیت او تغییر می‌کرد که البته احتیاج به بحث طولانی دارد. اما در مورد شخصیت زن در اسلام، عنایت داشته باشید که ابتدا باید آیات صریح را که موضوع را روشن می‌کند مورد توجه قرار داد و سپس بقیه‌ی آیات را بر مبنای آن‌ها تحلیل نمود. و چون بنده در حال تدوین کتابی در این مورد هستم اجازه دهید قسمتی از آن را خدمتتان عرض کنم شاید خطوط کلی نگاه اسلام به زن در قرآن روشن شود. قرآن می‌گوید ای زنان و ای مردان! بگذارید تا قصه‌ی زندگی شما را برایتان در این راستا روشن کنم، قصه‌ی زندگی شما این است که «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى»؛ هرکسی می‌خواهی باش، زن یا مرد، اگر عمل صالح انجام بدهی و مؤمن هم باشی «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً»؛ حتماً حیات چنین کسی را پاک می‌کنیم و از وسوسه‌ها و عدم خلوص‌ها نجاتش می‌دهیم «وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ» و نتیجه کارش را با بهترین عملی که انجام داده به او می‌دهیم. «مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ»؛ یعنی با بهترینِ آن کارهایی که همواره می‌کرده جواب همه کارهایش را می‌دهیم. شما همواره نماز می‌خوانید و همواره نیتتان این بود که به بهترین شکل نماز را به‌جا آورید و در این امر پایمردی داشتید و همواره سعی بر بهترشدن آن می‌کردید، حالا آن بهترین را می‌گیرند و تمام نمازهای شما را بر اساس همان نمونه‌ی عالی‌اش حساب می‌کنند. می‌فرمایند: زن می‌خواهی باش، مرد هم می‌خواهی باش، اگر عمل صالح انجام دهی در حالی‌که روح ایمانیِ خود را حفظ کرده باشی و جهت‌گیری قلبت به طرف حق باشد، اولاً: حیاتت را طیّب می‌کنیم. ثانیاً: اجر بهترین عمل را به همه اعمالت سرایت می‌دهیم. چنانچه ملاحظه می‌فرمائید وقتی بحث از عالی‌ترین هدف و غایت یعنی «حیات طیّب» از یک طرف و «اجر نیکوترین عمل» از طرف دیگر مطرح است تأکید دارد که در اینجا زن و مرد فرق ندارد، چرا که اوج کمال جایی نیست که برای رسیدن به آن مرد بودن، کمال و یا زن بودن، نقص باشد. حیات طیّب مژده بزرگی است، مشکلی که عموماً ما داریم این است که به داشتن حیات طیّب، دل‌خوشیم ولی به آن نمی‌اندیشیم. متوجه نیستیم برای رسیدن به آن باید درجه شعورمان از حیات حیوانی بسیار بالاتر بیاید. در حالی که حیات حیوانی، حیات طیّب نیست . خوک و گرگ حیات دارند و زنده‌اند اما این نوع حیات برای بنده حیات طیّب نیست، خوک مظهر شهوات است و گرگ مظهر درندگی است، حیات بنده و جنابعالی باید حیات انسانی باشد که آزاد از غلبه شهوت و کبر است، شأن حیات انسانی حیات طیّب است، حیات انسانی باید از هرگونه رذیله‌ای خالص باشد، نه گرگ باشد، نه خوک، شهوتش شهوتی باشد زیر فرمان عقلِ شریعت، غضبش غضبی باشد زیر فرمان عقلِ شریعت، و جهتش، جهت نفی منیّت و توجه به حق باشد، این حیات، حیاتی است که به آن خالص و طیّب می‌گویند. شما وقتی می‌گویید هوا پاک است به این معنی نیست که نیتروژن و اکسیژن نداشته باشد، هوای پاک هوایی است که آنچه نباید داشته باشد را ندارد. عقاید و صفاتی در ما هست که مزاحم جهت‌گیری ما به سوی حقیقت است آیه مژده می‌دهد که اگر هر زن و مردی در دین‌داری صبر و پشت‌کار داشت، عوامل مزاحم را از صحنه جانش پاک می‌کنیم، تا اولاً: در شرایط خوبی ادامه حیات دهد. ثانیاً: در قیامت با بهترین اعمال خود برای همیشه روبه‌رو باشد.موفق باشید
26
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد ارجمند طاهرزاده من 23 سالم است،دانشجوی رشته ی کاردانی کامپیوتر هستم.یک ترم دیگر درسم تمام می شود.سربازی هم نرفته ام. برای اینکه بتوانم دینم را حفظ کنم وبه تعادل روحی برسم قصد ازدواج دارم.می خواستم بدانم آیا از لحاظ معیار های اسلامی من شرایط ازدواج رادارم؟ چون در بحث هایی که درمورد ازدواج می شود می گویند که اگر شرایط ازدواج را داشتی ازدواج کن.وکلاً شرایطی را که برای ازدواج، اسلام مهم می داند و تا تحقق نیافتن آن شرایط ازدواج را جایز نمی داند کدام است؟(منظورم شرایط فقهی نمی باشد)زیرا در این دوره و زمانه شرایط ازدواج را محدود به داشتن ماشین و خانه و وکار پر درآمدو...... می کنند. (( لطفاً اگر جزوه یا کتابی هم پیرامون بحث شرایط ازدواج هست معرفی کنید.))
متن پاسخ
جواب: شرایط ازدواج منوط به دو شرط عمده است؛ یکی شرط اقتصادی که باید انسان بتواند لباس و مسکن و غذای همسر خود را فراهم نماید و دیگر شرط روحی است که انسان می‌تواند آن را در خود احساس کند. آری اگر از نظر میل جنسی در فشار نیستید و در حال تحصیل می باشید، بهتر است تحصیلات خود را به‌جایی برسانید که در آن رشته صاحب‌نظر شده باشید. جزوه ((عوامل بحران خانواده و راه نجات آن)) می‌تواند جایگاه خانواده‌ی اسلامی را مدّ نظرتان قرار دهد. إن‌شاءالله
20
متن پرسش
سلام بنده دانشجویی 21 ساله هستم که شرایط ازدواج را ندارم با توجه به موقعیت سنی و متاسفانه با وجود شرایط بیرون و وضع حجاب با انکه من سعی در رعایت هر چه بیشتر دستورات دینی را دارم و مقید به امدن جلسات جنابعالی و خواندن کتاب های مذهبی هستم اما با این وجود واقعا گاهی شهوت جنسی ارامش را از من سلب می کند و مرا دچار مشکل می کند حال از جنابعالی تقاضا دارم با وجود این شرایط مرا راهنمایی کنند . با تشکر
متن پاسخ

بسمه تعالی:
علیک السلام ,
اجازه دهید به جای جوابی مستقل جنابعالی را به بحثی که در همین مورد درتفسیر سوره نور وجزوه «عوامل بحران خانواده و راه نجات از آن » عرض کرده ام ارجاع دهم ،امید وارم در در راستای ارزش عفتِ ذهن به موفقیتی نایل شوید که موجب رفع حجاب های ظلمانی بین شما و پروردگارتان گردد.
هنر شما باید این باشد که در چنین ورطه هایی بر عهد خود با خدا که بندگی خدا وحاکمیت فرمان محبوبتان است، پایدار بمانید که گفت:
( زآغازعهدی کرده ام،تا جان فدای شه کنم... بشکسته بادا پشت جان گر عهد و پیمان بشکنم)
برکات این پایداری را انشاء الله بزودی خواهید دید .

19
متن پرسش
یا سلام با توجه به جوابی که به سؤال قبلی داده اید ،لطفا چند مورد از لذتهای حلال که میتواند مورد استفاده افراد مجرد باشد که آنها را در انجام وظائف دینی و علمی آنها یاری کند را نام ببرید
متن پاسخ

باسمه تعالی
: همچنان‌که می‌دانید انسان ابعاد مختلفی دارد که بعضی از آن ابعاد، ابعاد اصلی انسان است، و عدم جواب‌گویی به آن ابعاد موجب نقص همیشگی روح و روان انسان خواهد شد که در تعبیر دین به آن «فطرت» گفته می‌شود. اما ابعاد فرعی انسان که به آن «غریزه» گفته می‌شود، آنچنان است که اولاً: عدم جواب‌گویی به آن ها موجب نقص کلی نخواهد شد. ثانیاً: می‌توان نیازهای این‌چنینی را جایگزین، به این صورت که اگر شرایط جواب‌گویی به یکی از آن‌ها نبود، با جواب‌گویی به دیگری روح را در شرایط عادی خود جلو برد.
با این مقدمه عرض می‌کنم؛ لذّاتی مثل کوهنوردی، اُنس با دوستان، بازی های نشاط‌افزا، نگاه به مناظر زیبا و دشت و صحرا و دریا، همه و همه لذّاتی است که روح را ارضاء می‌کند. علاوه بر این، لذّت حفظ عفت بسیار بیشتر از لذّت گناهی است که مجبور باشیم آن عفت را زیر پا بگذاریم. همچنان که لذّت راست‌گویی و ارضاء قلب، بسیار بیشتر از لذّت دروغ و ارضاء قوه‌ی واهمه است، مضافاً آن‌که لذّت‌های وَهمی و گناه‌آلود موجب عذاب آخرتی و ابدی خواهد بود. انشاء الله موفق باشید

18
متن پرسش
سؤال: مطالعه آثار حضرت استاد ما را به این فهم کشانده است که همه چیز در این عالم صاحب ملکوتی است، از واحبات و محرمات تا مباحات. بعضی از اعمال برای ما طفلان طریق معرفت غیرقابل فهم ودور از دسترس فهم است. راستی ملکوت زناشویی و مقاربت همسران چیست؟ متاهل هستم ولی هر چه می اندیشم این عمل را در شان مومن نمیابم. البته چون دستور و سیره حضرات معصوم است قابل انکار نیست ولی به هر حهت این حالت انسان که گویی درآن عقل رخت برمی بندد و شهوت آدمی را اداره می کند و رفتاری ازانسان سر میزند که پس ازعمل حتی آدمی از به یاد آوردن آن شرم میکند چگونه برای مومنین ودر مرتبه بالاتر برای انبیا و ائمه قابل تصور است؟
متن پاسخ
جواب: همان‌طور که بحمدالله خودتان متوجه‌اید؛ آری! هر حکمی از احکام الهی و هرچیزی به‌جز اعتباریات، صورتی قدسی و باطنی دارد که آیه «وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ» متذکر آن است و خداوند می‌فرماید: هیچ‌چیز نیست مگر آن‌‌که خزائن آن چیز در نزد ما است. به این معنا هرچه درآن عالم هست صورت لطیفِ چیز هایی است که در این عالم ما با آن روبروئیم. در راستای همین اعتقاد است که متوجه هستیم قلم اَعلی حقایق معنوی را بر لوح محفوظ می‌نگارد و از آن‌جا بر لوح محو و اثبات نگاشته می‌شود و درانتها در عالم شهود ظاهر می‌گردد. مثل این‌که خداوند بر لوح قلب و عقل انسان حقایقی را می‌نگارد و از عقل بر خیال نگاشته می‌شود و درانتها در اعمال و الفاظ انسان ظاهر می‌گردد. بر همین اساس در عالم اَعلی عقل کلی بر نفس کلی تجلی و تراوش می‌کند و حاصل آن حقایقی هستند که از تجلی عقل کلی و قبول نفس کلی پدید می‌آیند. و هر اتحادی اگر در مسیر شرعی باشد با عالم تکوین مرتبط است و از جمله این ارتباط‌ها ،ارتباط زن و شوهر است که به مثابه‌ی یگانگی بین عقل و نفس است و این یگانگی و یا عشق، عامل تداوم وجود و حضورو شور و شعف می باشد، چه وجود و بقاء زن و شوهر، چه وجودِ فرزندی که حاصل این یگانگی و نزدیکی است. در هر حال این نزدیکی صورت زمینی عشق موجود بین عقل کلی و نفس کلی در عالم اعلی است، همچنان‌که صفات الهی در ذات حق یگانه‌اند و کثرت صفات مانع وحدت ذات نمی‌شود واز عشق و یگانگی نسبت به هم دست بر نمی دارند. در نزدیکی زن و شوهر، اسم ربّ و اسم لطف و اسم باقی و ... به‌هم می‌آویزند تا شیرینی بقا وشعفِ حضورِ دو همسر در وجود هر دو ظاهر گردد و از این بستر به مرتبه‌ی عالی‌تر آن اسماء منتقل شوند و لذا حضرت صادق«علیه‌السلام» در این رابطه می‌فرمایند: « ینبغى للمسلم العاقل ان یکون له ساعة یفضى بها الى عمله فیما بینه و بین اللَّه عزّ و جلّ و ساعة یلاقى اخوانه الّذین یفاوضهم و یفاوضونه فی امر آخرته و ساعة یخلّى بین نفسه و لذّاتها فی غیر محرّم فانّها عون على تلک السّاعتین. شایسته است مسلمان عاقل ساعتى از روز خود را براى کارهائى که بین او و خداوند انجام میگیرد اختصاص دهد و ساعتى برادران ایمانى و دوستان خود را ملاقات کند و در امور معنوى و اخروى با آنان گفتگو نماید و ساعتى نفس خود را با لذائذ و مشتهیاتش که گناه نباشد آزاد بگذارد و این ساعت لذّت، آدمى را در انجام وظائف دو ساعت دیگر کمک میکند. ملاحظه می‌فرمایید که حضرت می‌فرمایند از طریق لذت با همسرحلال خود کمک بگیر برای ارتباط با خدا و آبادانی آخرت« فانّها عون على تلک السّاعتین» و معنی آن انتقالی که عرض کردم به همین معنی است، و لذا نه باید از آن لذت فاصله گرفت، و نه باید در آن متوقف شد. لذات حرام بر عکسِ لذات شرعی که دارای باطن قدسی وعمق معنوی است، بی باطن و بی ریشه می باشند و به همین جهت عمق جان مرتکبین را ارضاء نمی کنند ولذا آنها گرفتار کثرت لذات دنیایی می شوند. در مورد جایگاه یگانگی در خانواده به عنوان اولین هسته توحیدی به جزوه «عوامل بحران خانواده» رجوع فرمایید
7
متن پرسش
سؤال: چگونه می‌توان برای ظهور حضرت تلاش کرد و همواره به یاد ایشان بود؟
متن پاسخ

جواب: فکر می‌کنم با عنایت به نکاتی که از اول بحث تا این‌جا عرض شد، بتوان در جواب این سؤال این‌طور جمع‌بندی کرد که اساسی‌ترین وظیفة ما در حال حاضر از یک طرف عبارت است از شناختِ آنچه وضعیت موجود جهان از بشر گرفته و فرهنگ مدرنیته مانع تحقق آن گشته، و از طرف دیگر سعی در تقویت انقلاب اسلامی به عنوان زمینة ظهور حضرت مهدیg است. امروزه بر عهدة ما است که با روشی دقیق جایگاه و ریشه‌های فکری فرهنگ مدرنیته را بشناسیم و بشناسانیم و روشن کنیم آنچه امروزه با لعابی به نام علم به صحنة زندگی بشر آمده است، ظلماتی است بزرگ که انسان را از ارتباط با عالم قدس به‌کلی محروم می‌کند، در این حالت است که در تعادل لازم برای ادامة زندگی صحیح قرار گرفته‌اید. إن‌شاءالله

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!