بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: زن ، ازدواج ، خانواده، مرد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24760
متن پرسش
سلام استاد عزیز و بزرگوار خسته نباشید: استاد مشغول گوش دادن به فایل صوتی شما در تفسیر سوره زمر بودم که اشاره فرمودین به مشکلات و فلسفه این مشکلات در زندگی و اینکه خداوند صاحب عالم هستش، پس اینی که هست میتونست نباشه، پس وقتی این مسائل هست یعنی خبری هست (یعنی اینکه حکمتی در کاره) استاد با این صحبت زندگی خودم یادآوری شد برام که گفتم شاید مطرح کردنش برای اعضاء سایت و کسایی که به این پرسش و پاسخ دسترسی دارن بد نباشه، بنده چندین بار در شرف ازدواج قرار گرفتم و خیلی ساده بهم می خورد یا خودم بهم می زدم و همه اش برام سوال بود که آخه چرا اینجوری طلسم شدم جریان چیه، اون موقع عقاید و باورهام ۱۸۰ درجه با آلان فرق داشت، غرق دنیا بودم و اعتقادم این بود که فقط دنیا رو داشته باشم آخرت رو بیخیال و زیادم مهم نیست که چی میشه و فقط چسبیده بودم به دنیا و ظواهرات اون، نماز و روزه رو داشتم اما کلا هم و غم بدبختی و خوشبختی بنده خلاصه شده بود در دنیا و لاغیر، اما بعد کلا تنها شدم، این تنها شدن همانا و معجزه همانا، اصلا نمیدونم چی شد که دنیای درون و بیرون من بطور معجزه آسا و چشم گیری عوض شد که برای همه سوال بود که چرا من یه دفعه عوض شدم، خودم هم خیلی جواب قطعی نداشتم براشون، شدم یه آدم دیگه با باورهای دینی محکم و منطقی، مثل اینکه یه عمر خوابی بودم و تازه بیدار شدم، الان دیگه فقط آخرت رو میخوام و هم و غم من آخرت شده و اگر دنیا رو هم میخوام بخاطره اینه که بتونم بهتر بندگی کنم و در این مسیر سدی سر راهم قرار نگیره، و اگر من با اون عقاید نادرستم ازدواج کرده بودم شاید غرق تر شده بودم که هلاکت خودم رو رقم می زدم و امید نجات زیادی هم قابل تصور نبود، و الان خودم رو سپردم به خدا که خدایا اگر تجرد به نفع من و بندگی منه پس سمعا و طاعتا و اگر تاهل بازم سمعا و طاعتا....این تغییرات رو مدیون لطف و رحمت بی منتهای خداوند هستم که هیچ وقت هم نمی توان از عهده شکرش به در آید. ببخشید استاد اگر طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین نگاه که به آن نایل شده‌اید، نگاهِ ارزشمندی است که کار را در عین توجهِ عقلانی به جوانب آن به خدا واگذار کنیم و به گفته‌ی جناب مولوی:  «زیر دریا خوش بود یا روی آن/ مهر او دلکش بود یا قهر آن». موفق باشید

24753
متن پرسش
سلام و آرزوی عافیت: یکی از دوستان کتاب جایگاه رزق در عالم هستی را خوانده و این سوالات برایش پیش آمده بود. بهتر دیدم سوالات را عینا به شما ارائه بدهم و امیدارم اگر صلاح می دانید پاسخ مفصل عنایت کنید. بالاخره برای همه ما دغدغه است که بسیاری از مفاهیم دینی در این فضای امروزی، چگونه باید به عرصه عمل و زندگی شخصی راه پیدا کنند: ۱. جایگاه پس انداز کردن در نظام فکری مبتنی بر این کتاب چیه؟ چون با توجه به احادیث و روایاتی که آمده اثبات شده که فرد نباید نگران روزی روز نیامده اش باشه و اساسا به دنبال اینکه روزی فردا را امروز به دست بیاره نباشه. آیا پس انداز کردن، برای اینکه انسان در آینده بخواد یه چیزی را بخره مثلا خونه بخره یا ماشین و... بر این مبنا درست هست یا نه؟ (یه جای دیگه هم حدیثی از امام علی آورده که من چیزی که پولش را ندارم نمی خرم) ۲. با توجه به سوال یک قرض گرفتن و وام گرفتن برای خرید های بزرگ که در حالت عادی انسان نمیتونه انجام بده مثل همون خونه یا ماشین چجوری میشه؟ ۳. در راستای همون دو تا سوال قبل اینکه پدر برای فرزندش بیمه عمر و پس انداز درست کنه برای اینکه در آینده که بزرگ شد یه پولی دستش را بگیره درست هست یا نه؟ و اصلا اینکه پدر همچین وظیفه ای در مورد آینده فرزندش داره یا نه؟ ۴. وظیفه ما کارمندها چیه؟ ما الان از اون مقطع انتخاب شغل گذشته ایم و خواسته یا ناخواسته یه شغلی انتخاب کرده ایم. اما برای خودمون واضح هست که شغل مون فقط وسیله کسب روزی و امرار معاش مون هست. در حالی که ایشون توی کتاب گفته اگر به شغل تون به عنوان وسیله کسب روزی نگاه کنید موجب سلب آرامش و در نهایت سوء عاقبت میشه. آیا لازمه ما در این مقطع از زندگی مون کارمون را عوض کنیم و دنبال یه کار دیگه بریم؟ ۵. بر اساس اون حدیثی که حضرت فرمودند فقط یک سوم از اوقات تون را به کار کردن و کسب روزی بپردازید، آیا اگه کسی بیشتر از این کار بکنه مصداق همون به دنبال روزی غیر مقدر شده رفتن هست که هیچ وقت هم بهش نمیرسه؟ و اساسا اون روزی ای که قرار است به آدم برسه با چه حجم از کار میرسه؟ با توجه به اینکه اگه آدم بیشتر کار کنه قاعدتا بیشتر هم در آمد کسب میکنه ولی خب از بقیه وظایف اش چه در قبال خانواده و چه در معنویات غافل میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در هر حال باید حرص در میان نباشد و پس‌اندازِ ما طوری دنبال نشود که چشممان را نسبت به رفع نیازهای مشخص انسان‌ها ببندیم و از صفای نوع‌دوستی محروم شویم. ۲. انسان تا آن‌جا که ممکن است باید با آن‌چه دارد زندگی کند. آری! پس‌انداز برای ضروریات زندگی مثل تهیه‌ی خانه در حدّ معقول، کار منطقی است. ولی تا آن‌جا که ممکن است به خانه‌ای قانع شود تا گرفتار وام‌های سنگین و درازمدت نگردد. ۳. نه. زیرا از توفیق خدمت به بقیه در حال حاضر محروم می‌شود مگر آن‌که واقعاً چنین نباشد. ۴. شغل ما همان بستری است که حضرت رزّاق رزق ما را در آن قرار داده است. ما طبق وظیفه کار می‌کنیم و حضرت رزّاق به حکم رزّاقیتش رزق می‌دهد. ۵. کار بیشتر برای کسب درآمدِ بیشتر اگر موجب از بین‌رفتن آرامش انسان و تنهایی انسان می‌گردد باید از آن احتراز کرد. موفق باشید

24747
متن پرسش
سلام: همسرم مدتی به ریاضت های سنگین مشغول بود و به روزه های طولانی در هوای گرم و نمازهای طولانی در شب روی آورده بود. الان بعد از ۱۰ سال زندگی با ایشان که شاهد این ریاضت ها بودم، چند ماهی است که نماز هم نمی خواند و می گوید این ریاضت ها من را نجات نداد و من همان آدم پست قبلیم. و این ها را رها کرد. ایشان مطالعات زیاد از قرآن، تفسیر و سایر کتب علوم دینی هم داشته و با برهان و دلیل زندگی می کند. الان به همه چیز خدا و بهشت و جهنم و رسالت شک کرده، و نماز و روزه را ترک. من چه باید بکنم. با این انسان مرتد زندگی کنم؟ رسما دم از ارتداد می زند. استاد راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این افراد را نباید مرتد به حساب آورد. به هر صورت به جهت تصورات ناقصی که نسبت به دین و عبادات داشته‌اند، به این نوع مشکلات گرفتار شده‌اند. به آن‌ها باید اجازه داد تا این بودن را نیز تجربه کنند و برسند به این‌که آیا زندگیِ با خدابودن، ابدیت آن‌ها را صفا می‌دهد یا آن‌چه که اهل دنیا بدان مشغول هستند؟ موفق باشید

24742
متن پرسش
سلام علیکم استاد: ببخشید ما عقد هستیم و میخوایم عروسی کنیم. ولی نمیخوایم مراسم گناه برپا کنیم برای همین فقط قصد دادن ولیمه در عید غدیر داریم. اما همه از جمله مادرم با من دعوا میکنن که این چه وضعشه؟ و گفتن ازت راضی نیستم. من بنظرتون چیکار کنم؟ خیلی ناراحتم که درگیر این مساله به این بیخودی شدم. شوهرم میگن اصلا ولیمه هم ندیم که یه موقع از دستمون مجلس در بره و رقص و اختلاط پیش بیاد. لطفا منو نجات بدین و راهنمایی کنید ممنون. من اگه این کارای مرسوم رو انجام ندم پشیمون میشم؟ مردم وسوسم میکنن که اگه نکنی حسرت میخوری.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولیمه‌دادن جهت شروع زندگی کار خوبی است و اگر در کنار آن شادی هم بشود، بد نیست به شرطی که اختلاط زن و مرد نباشد. موفق باشید

24708
متن پرسش
سلام بزرگوار، خسته نباشید: خواستگاری داشتم از طریق یک واسطه، که بار اول ایشون رو ملاقات کردم بلافاصله جواب رد دادم، چون فکر کردم از لحاظ چهره و تیپ مناسب نیستند ولی بعد از مدتی یکم فکر کردم شاید عجولانه تصمیم گرفتم چون دیگر شرایط تقریبا مساعدی داشت، و من باب همین دو دل شدم و به سرم زد که به واسطه بگم که از جانب خودش دوباره آشنایی رو پیش بکشه ولی خیلی دو دل بودم و اصلا نمیتونستم تصمیم درست بگیرم که کار درستی هست یا خیر، برای همین تصمیم به استخاره گرفتم و استخاره ای به نیت اینکه این ازدواج خیر و بصلاح هست یا خیر تا اقدام کنم و به واسطه بگم، که زدم و جواب استخاره خوب اومد (آیه ۱۴ سوره توبه) و برای همین با دل قرص از واسطه تقاضا کردم. همه چی خوب پیش رفت، آقا هم تمایل نشون داد و به مدت چند روز با هم صحبت کردیم و تقریبا و تا حدودی شرایط همدیگر رو قبول کردیم. برای آشنایی بیشتر قرار شد همراه خانواده خودشون به شهر ما بیان (اولین بار بود که قرار بود خانواده ها همدیگر رو ببینن) ولی گویا خانواده ایشون تمایل نشون ندادن و همه چی منتفی شد. حال بزرگوار سوالم اینه که حکمت این استخاره و جواب خوبش چی بوده؟ خب اگر قرار بود این وصلت سر نگیره، چه طور جواب استخاره خوب آمد؟! لطفا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مواردی نیست که امثال بنده بتوانم راهنمایی مفیدی داشته باشم. زیرا مواردی است هرکس باید با عقل خود و با مشاوره با اطرافیان صاحب‌نظر کار را جلو ببرند. موفق باشید

24705
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم خداوند قوت دهد شما را. این سوال برای تمام دوستان خانه دار من هست که ... استاد گرامی اگر خانمی تمام وقت خود را صرف خدمت به خانواده کند با اعتقاد به جهاد کردن در راه خداوند و واجبات خود را رعایت کند و از حرام ها دوری کند و اوقات فراغت خود را به مطالعه می پردازند و الحمدلله در این زمینه موفق هم پیش می روند از جهت فهم مطالب و موفقیت در سلوک عملی، چرا که دست خداوند را در رشد خود می بینند و بعضی اوقات هم همین زنان با هم مباحثه می کنند، و البته شرایط درس خواندن و خدمت به جامعه به صورت مستقیم برای شان فراهم نیست هرچند که تربیت فرزندان صالح و کمک به رشد همسر در اجتماع با ایجاد محیط آرام در خانه خود بزرگترین خدمت به جامعه است ولی غیر مستقیم، آیا زمینه ای برای حسرت خوردن این خانم ها بعد از مرگ هست به علت درس نخواندن به صورت آکادمیک و مدرک نگرفتن برای بودن در جامعه؟ آیا این خانم ها هرگز و به هیچ طریق نمی توانند فلسفه یا اشارات ملا صدرا را یا اسفار اربعه را در خانه بفهمند و یاد بگیرند با ابزاری که در اختیار دارند نظیر کتابخانه ها و نرم افزار ها و فضای گستره اینترنت؟ چرا سال ها است کسی جرات نمی کند درباره این قضیه صحبت کند و همه با نوعی احتیاط و در لفافه با زنان سخن می گویند تا مبادا به قشر تحصیل کرده محترمه جامعه زنان بر نخورد؟ در حالی که دکتری گرفتن زن در مباحث علمی تازه ابتدای سیر عملی اوست همان کاری که خانم خانه دار با همان مطالعات محدود خود می تواند انجام دهد و خود را رشد دهد و جزو علمای جامعه شود و ما خواندیم احوال افراد زیادی از زنان قبل از انقلاب را که اصلا شرایط حضور آنها در حوزه ها فراهم نبوده به خاطر دیدگاه افراد جامعه نسبت به وظیفه زن در خانه ولی در همین زنان بودند خانم هایی که با تزکیه به علوم و حکمت راه پیدا کردند و خداوند زمینه ی هادی بودن آنها را حتی برای مردان فراهم کرده از طرق غیر رسمی، ولی متاسفانه با انقلاب و زمینه ایجاد حوزه بانوان و کشاندن زنان به بیرون خانه به مدت طولانی، شرایط جامعه و زنان روز به روز بدتر شد حتی در بین زنان متدین و چنان جا افتاد که همه به زنان خانه دار به عنوان بیسواد ترین افراد جامعه می نگرند و خود زن خانه دار هم این قضیه را باور کرد و از مطالعه دست کشید و به شدت نادیده گرفته شد قدرت زن در ساختن خودش و خانواده خودش و ایجاد بهترین نسل ها در همان محیط خانه و متاسفانه هیچ یک از بزرگان و متفکران جامعه در این زمینه سخنی نمی گویند جز آقای پناهیان که ایشان هم مورد انتقاد شدید قرار گرفتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال بقاء و ثبات جامعه به استحکام خانواده است وقتی که زنان یک ملت بی‌سر و صدا و چراغ خاموش و با حکمت و معرفت در حال تربیت فرزندان یک ملت هستند و اجر معنویِ اساسی را نصیب خود می‌کنند. بحمداللّه به لطف الهی و با ایثار شهداء در حال شکل‌گیریِ زنانی در خانه هستیم که بنیانِ زیرساخت‌های تمدن اسلامی را پایه‌ریزی می‌کنند. موفق باشید

24704
متن پرسش
R.soleimani: سلام علیکم حاج آقا. ببخشید یک سوال داشتم. وضعیت بی حجابی و فساد و... در ایران تا آخر مسیر طی شده غرب رو طی خواهد کرد یا تا جایی پیش خواهد رفت و بعد پشیمان می شوند مردم و به اصطلاح سرشان به سنگ می خورد و قدر اسلام و احکامش را خواهند فهمید و برگشت خواهند کرد؟ با توجه به فرمایشات رهبری که مدام می فرمایند آینده از آن جمهوری اسلامیست، این سوال را پرسیدم. آخر وقتی بنیان خانوادها و جامعه متزلزل شود آن هم در ایران، چه افرادی جامعه سازی خواهند کرد؟ سایر کشور ها که دیگر وضع بدتر است. اوضاع فرهنگی کشور، مدارس، فضای اینستا، الگو گیری های نوجوانان از غربیها در پوشش و سبک زندگی و همه چیز... ما رابسیار نگران می کند. به کجا خواهیم رفت؟! شخصی مثل من چه کاری می تواند بکند. مگر با این هجمه اصلا می توان این قافله رو به سقوط را نگه داشت!؟ سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم بد نیست در مقابل آن ریزش‌ها، نگاهی به رویش‌های جدّی و مصمم بیندازید و از آن طرف، به تزلزل جبهه‌ی بی‌بند و باری نظر کنید. در ضمن خوب است به بحث «نقش فرآیندی در تاریخ انقلاب اسلامی» که بر روی سایت هست، توجه شود. موفق باشید

24691
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: چگونه انسان متوجه شود که تقدیر او در ازدواج چیست؟ آیا می شود خداوند مودت و محبت کسی را در دل قرار دهد و فرد چندین سال بلاتکلیف و منتظر بماند و نداند که تقدیر او چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد نباید خودمان را دست خودمان به خطورات و توهّمات خود دامن بزنیم. وظیفه‌ی ما آن است که هرچه خدا پیش می‌آورد را مورد استقبال قرار دهیم، نه آن‌که به جهت آمال و آرزوهای خود آن‌چه پیش آمده است را رد کنیم. موفق باشید

24689
متن پرسش
سلام علیکم استاد جان: شرمنده که باز هم مزاحمتون میشم. در پی پاسخی که به سوال شماره ۲۴۶۷۲ فرموده اید و در نهایت فرمودید (همین شرایط، مأوایی است برای شما که همه‌چیز به کمک شما می‌آیند تا به آن‌چه خدا برای شما مقدّر کرده است برسید) خواستم بگویم استاد عزیزم شما ایمانتون زیاده شما با تقدیرات الهی عشق میکنین هرچند تلخ باشد به قول خودتان که در بلا هم میچشم الطاف او. اما من چه کنم که ایمان شما رو ندارم. برام واقعا سخته که این همه سختی و دست تنهایی رو بپذیرم. گاه به رحمت خدا هم در ناامیدیهایم شک می کنم. استاد عزیزم شما در مصیبتتون هم با خدا عشق میکنین. منی که عاشق نیستم چطور به این همه تلخی راضی شوم؟ به اینکه تقدیر خدا اینقدر تلخ و سخت برام رقم خورده وقتی گاهی اوقات دلم می خواهد از این شرایط بمیرم. ببخشید استاد جان وقت گرانبهاتون رو با حرفهام گرفتم. در این چند سال که اینقدر اذیت شدم کتابها و سیر مطالعاتی آثار شما این شرایط رو برام تحمل پذیر کرده. ممنونم استاد جان. خیلی التماس دعا. ببخشید مصدع شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بخواهید و نخواهید «کارسازِ ما به فکر کار ماست / فکرِ ما در کارِ ما آزار ماست» . هزار نقشه برای خودتان دارید، ولی خدایی که ربّ شما است می‌داند که شما با کدام نوع از زندگی به آن نتایجی که نیاز حقیقیِ شما است می‌رسید و در این‌جا است که به دعاهای شما در این دنیا از سر ربوبیت‌اش توجه نمی‌کند، و کار خودش را می‌کند و بعداً در همین دنیا خواهید فهمید که چرا به نامه‌ها و تقاضاهای شما گوش نداد و در آن رابطه، توحید شما برای بهترین زندگی در ابدیت چندین و چندین برابر می‌شود. لذا او به زور هم که شده امثال شما خواهران که کم هم نیستید؛ می‌خواهد بهشتی کند و شما هم در تقلایی‌اید که از این تقدیر مبارک، شانه خالی کنید، ولی او «علیم حکیم» است. می‌داند با دوستانش چه کار کند. موفق باشید

24686
متن پرسش
سلام: میزان خواب برای سالک جوان در شبانه روز چند ساعت باید باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از قول علامه‌ی طباطبایی هست که بین یک‌چهارم تا یک‌سوم از ۲۴ ساعت خواب خوب است، نه بیشتر از یک‌سوم و نه کمتر از یک‌چهارم. موفق باشید

24675
متن پرسش
سلام و خدا قوت: بنده کتاب های شما رو بخوبی مطالعه کرده و عمیقا تحت تاثیر قرار گرفته ام. خصوصا کتاب هایی مثل از برهان تا عرفان، معرفت نفس و حشر و.. که یک‌ فضای فلسفی-عرفانی برای مخاطب ایجاد می کنند. با شیوه ی زندگی علما، حالات عرفانی و زندگی سراسر توحیدی آن ها آشنایی نسبی دارم و حظّ معنوی می برم. خلاصه اینکه نمازهای یومیه (و حتی بعضا نماز شب) را با قلب می خوانم‌ و حالات معنوی بسیار خوب و وصف نشدنی به من دست می دهد. مشکل اینجاست اگه چند وقتی فرصت مطالعه نباشه (مخصوصا ایام مدرسه) و کارهای روزمره غلبه کنند گویا دچار کَثَراتی می شوم که شما از آن در سخنرانی ها یاد می کنید. در نتیجه همه ی آن حالات معنوی و نماز شب و... از یادم می روند که قابل قیاس با حالات اولی نیستند. فرد کاملا معمولی شده و بسیار معذب می شوم. لطفا راهنمایی بفرمایید. سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر ما آن باید باشد که در فعالیت‌ روزمرّه هم، «دست در کار و دل با یار» باشد. موفق باشید

24672
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر در پی پاسخی که به سوال شماره ۲۴۶۴۸ دادین خواستم بگم مساله اصلی من نیاز جنسی نیست که فرموده اید به ثمرات عفاف فکر کنین. مساله اصلی خود تنهایی است که بسیار آزار دهنده است. اینکه دست تنها همه کارهایم را باید انجام دهم، بچه ندارم که نسلی از من در زمین باقی بماند. اینها همه سخت است. دارم زیر فشارش له میشم. گاهی فکر خودکشی از ذهنم رد می شود. از خدا می ترسم که به فکرم ادامه نمی دهم اما حقیقتا احساس یاس تمام وجودم را گرفته و واقعا از ظلمی که یکی از اعضای خانواده به من روا داشت و برای من چنین زندگی ای را رقم زد ضربات خیلی سختی خوردم. نمی دانم دیگر چطور زندگی کنم استادجان. به چه امیدی؟ با چه انگیزه ای نمی دانم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بنده توجه به تقدیری است که با همه‌ی این احوال، حضرت ربّ العالمین در مقابل شما گشوده که اگر به آن توجه کنید می‌یابید که همین شرایط، مأوایی است برای شما که همه‌چیز به کمک شما می‌آیند تا به آن‌چه خدا برای شما مقدّر کرده است برسید. موفق باشید

24652
متن پرسش
سلام استاد: عرض تسلیت. بنده، از سال دوم دبیرستان، با سخنرانی های استاد پناهیان و از سال دوم طلبگی، با آثار شما، انس داشته ام. به برکت همین انس با افکار استاد پناهیان و شما استاد عزیز، متوجه شدم که زمانه ما، ظرفیتی دارد، که اگر آن را درست بفهمیم، متوجه می شویم دیگر اخلاق فردی و عزلت و ... کاری از پیش نمی برد و باید به قول رهبر عزیزمان، «همچون رزمندگان، روز به معنی واقعی کلمه شیر غرنده میدان و شب به معنای واقعی کلمه زاهد و عابد و تضرع کننده بود» که بنده این سبک زندگی را، سبک زندگی جهادی می دانم، که ۳ شاخصه اصلی آن، جنگ با دشمن، خستگی ناپذیری و فرار از راحت طلبی است. بنده سعی کرده ام، فقه و اصول حوزه را هم، با همین شاخصه ها و به صورت جهادی بخوانم؛ اما از فعالیت های فرهنگی و کار تشکیلاتی و سلوک جمعی و فعالیت های طلبگی در عرصه فرهنگ به صورت تشکیلاتی، غافل نمانم. اصلا، مگر می شود گوهر گرانبهای انقلاب اسلامی را، بشناسی و روضه سیدالشهدا (علیه السلام) بشنوی و اربعین ها را، ببینی و بی دغدغه باشی و به دنبال کسب دنیای بیشتر و زندگی راحت تر (ولو حلال) باشی؟ بگذریم ... اما سوال اساسی من، این است که: طبیعی است که در چنین زندگی، خوراک و خواب و استراحت و پول، به قدر ضرورت جایگاه دارد و گذشتن از همین ها، خودش، سختی هایی دارد؛ اما به نظر، هرچه بیشتر در این راه جلو می روی، خدا هم، سختی های بیشتر و امتحانات سهمگین تری را، جلوی پای تو می گذارد. از بی پولی و بیماری و داغ عزیزان گرفته، تا تنهایی و تهمت خوردن و دشمن دار شدن و بی کسی و هزاران مشکل دیگر ... حتی دیگر، با کسی هم، نمی شود درد و دل کرد! بریده ام استاد! خسته ام! می دانم اگر بی خیال شوم و فقط درس بخوانم و بی خیال زمانه و شرایط تاریخی و تمدن اسلامی و ... شوم، خیلی راحت تر می توانم زندگی کنم و به درس و عبادت و لذات دنیایی برسم؛ اما جواب ناله های حضرت زهرا (سلام الله علیها) را، چه بدهم؟ هل من ناصر امامم را، چه کنم؟ استاد! خیلی احساس خستگی می کنم و می دانم، این تازه اول راه است! از رفقا شنیدم شما در مراسم تشییع آقا سلمان، خیلی آرام بودید؛ فرزند از دست داده بودید، اما انگار نه انگار! چطور می شود به اینجا رسید؟ چه کنیم تا بتوانیم سختی های زندگی را، تحمل کنیم؟ در شرایطی که همه اطرافیان (حتی متدینین) را، می بینی که فقط به فکر زندگی راحت تر هستند و دیگر جبهه ای نیست، که از این ها جدا شوی و بروی و در جبهه، با خودت و خدای خودت باشی و دائم در حال جهاد و آنها هم، به دنبال دنیا! بلکه باید بین همین ها باشی و خلاف جریان آب، شنا کنی! چه کنیم تا بتوانیم با همه سختی های زندگی جهادی کنار بیاییم؟ من بریده ام! خسته شده ام! به دادم برسید! از حرف های کلیشه ای که از سر بی دردی است هم، متنفرم! خواهش می کنم، کمکم کنید! تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به سیره‌ی حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» هم فکر کنید گوشه‌ای از زندگیِ جهادی را برای کسبِ درآمدی مختصر مدّ نظر داشتند و به همین جهت ۱۰ میلیون تومان به آقای کرباسچی داده بودند تا جهت کسب درآمد به کار گرفته شود. پس چرا بالاخره نسبت به زندگی در آن حدّ که دغدغه‌ی نان و آب نداشته باشیم فکر نکنیم؟ موفق باشید

24648
متن پرسش
سلام علیکم: استاد جان. وقتتون بخیر. استاد من حدود چهل سالمه به خاطر اختلافات خانوادگی مجبورم تنها زندگی کنم. هر کاری کردم ازدواج کنم اما نشد. تنهایی نابود کننده است. خیلی احساس یاس می کنم. نمی توانم در این شرایط سخت به قرب الی الله فکر کنم. استاد جان خیلی شرایط سختیه. دلم می خواهد بمیرم. مثل شما هم ایمان قوی ندارم که در هر شرایطی عاشق خدا باشم. نه دنیا دارم نه آخرت. بسیار خسته و دل شکسته ام. سرگردان و حیرانم و روزها را به سختی شب می کنم. در عجبم چطور بعضیها به راحتی زندگی خانوادگی برایشان مهیا می شود بدون اینکه زحمتی کشیده باشند و من با این سنم زندگیم همچنان پر از تجرد و تنهایی است. تنهایی کشنده است استاد. با این همه غم چگونه رابطه ام با خدا خوب باشد؟ اگر هم تحت فشارهای روحی شدیدی که به من وارد می شود با پدرم تلخی کنم یا کسی را برنجانم یا غیبتی کنم باید قیامت جواب بدهم. نمی توانم این امتحان را پشت سر گذارم. به مشاور هم مراجعه داشته ام هیچ نتیجه ای نداشته. دیگر نمی توانم روحیه ام را حفظ کنم. خیلی از خدا شاکیم که این چه زندگی ای شد. نمی دانم چه کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به تقدیر الهی و افقی که با پذیرفتنِ آن تقدیر در مقابل‌تان گشوده می‌شود، فکر نمی‌کنید؟ به هزینه‌ای که باید برای حفظ عفت و عفاف در این شرایط می‌پردازید، و نتیجه‌ای که خواهید گرفت؛ فکر کنید. در این صورت مطمئن باشید نوعی از زندگی در مقابل شما گشوده می‌شود که به‌کلّی حسرت زندگی‌های معمولی را نخواهید خورد. به این فکر کنید که قرآن می‌فرماید خداوند به هرکس، خلقتِ خودش را می‌دهد و هرکس در خلقتِ خودش مأوایِ حقیقی را می‌تواند جستجو کند. فرمود: «رَبُنا الذی اعطاء کلّ شیئ خلقه ثم هدی». موفق باشید

24636
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: در خصوص سوال شماره ۲۴۶۱۲: استاد گرامی بسیار بسیار از شما تشکر می کنم که حوصله به خرج دادید و کمک بزرگی کردید در خصوص سوال فوق. بعد از راهنمایی و دادن ٣ جواب خصوصا جواب آخری استاد تحول عجیبی در من رخ داد و تصمیم گرفتم خواست خود را حذف و با توجه به راهنمایی شما نظر خانواده رو مقدم بدانم و تصمیم بگیرم به خواست آنها برگردم به شهر. به خانواده گفتم آرامش و دلخوشی شما مهمتر از فامیل است و آنجا که دلتون خوش است منم خوشم و بخاطر شما برمی گردیم تا شما راحت باشید. شبش رفتیم دعای کمیل گلستان شهدا استاد جان من واقعا خواست خدا رو در نظر گرفتم و گفتم خدایا هر جور صلاح می دانی ما رو در مسیری که دوست داری قرار بده و من دیگه نظرم رو به خانواده تحمیل نمی کنم و فقط فقط خواست و آرامش و راحتی آنها برایم مهم است کمکم کن و توسل به امام زمان (عج) را در نظر گرفتم. استاد اتفاق عجیبی افتاد فردای آن روز همسر و فرزندانم خودشان آمدند و گفتند ما صادقانه دوست داریم اینجا بمانیم و دودوتا چهارتایی کردیم و تصمیم گرفتیم بمانیم و از فکر برگشت برو بیرون. من شکه شدم این چه تصمیمی است که یکدفعه گرفتند. بازم به آنها گفتم هر جور راحت هستید من عمل می کنم و اگر واقعا خواست شما این است من همین جا می مانم و برنمی گردیم شهر. و به قول معروف با توکل زانوی اشتر ببند منم توکل کردم و گفتم به تصمیم شما می مانیم حالا استاد با توجه به شرح احوالات گذشته دو سوال دارم: ۱. آیا من طبق راهنمایی شما که نظر جمع رو در نظر گرفتم و تنهایی تصمیم نگرفتم آیا نیتم درست بوده که سپردم به خدا چون بعد از سپردن آرامش عجیبی به من دست داد و گفتم خدا رقم بزنه بهتره ٢. آیا این تصمیم ناگهانی آنها که کلا برعکس قبلشان بود و خودشان گفتند نه از دلسوزی و ترحم برای من بوده نه حوس بلکه خودمان انتخاب کردیم همان اراده خداست که چون سپردم دست خدا یکدفعه همه چیز تغییر کرد و این طوری نشان داد؟ بازم ممنون لطفا در سایت جواب بدید جیمیل دیر بدستم میرسه یا اصلا نمیاد. خدا خیر دنیا و آخرت به شما بدهد که کلامتان نافذ و راهگشاست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  ۱. این‌جا نظرِ جمع همان نظرِ خداوند است. ۲. ان شاءاللّه تصمیم آن‌ها برایشان مفید خواهد بود. موفق باشید

24631
متن پرسش
سلام استاد وقت بخیر: در مورد پوشش بانوان سوالی داشتم: در فتاوای رهبری اخیرا مطلبی را دیدم که برایم سوالی پیش آمد. متن فتوا: منظور از زینتی که خانم‌ها باید از نامحرم بپوشانند: به زینت‌هایی گفته می‌شود که جزو بدن شخص به شمار نمی‌رود (مانند انواع زیورهای طلا و جواهر) و هم به آرایش‌هایی گفته می‌شود که به بدن شخص متصل بوده و گویی جزئی از اوست (همانند سرمه و رنگ مو). علاوه‌براین، خود زیبایی‌های طبیعی بدن (اندام و زیبایی‌های بدن) نیز زینت به شمار می‌رود، و در کل هر چیزی که عرفا زینت محسوب گردد، بانوان باید آنها را در برابر مرد نامحرم بپوشانند. البته صورت و دست‌ها تا مچ بدون زینت از این حکم مستثنی می‌باشند. سوال بنده این است که آیا هر پوششی که شیک و زیبا باشد مثلا روسری طرح‌دار، لبه چادر نگین دوزی شده، مانتو طرح‌دار و گل‌دوزی شده، حلقه ازدواج حتی اگر یک رینگ ساده باشد و یا گیره روسری..در کل هر پوششی که جلوی نامحرم پوشیده می‌شود اگر زیبا و شیک باشد زینت محسوب می‌شود؟ آیا پوشیدن لباسی که حدود اسلامی آن رعایت شده است (یعنی آستین تا مچ و گردی صورت..) و جلف و زننده نیست نکته دیگری را هم برای انتخاب آن باید رعایت کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسأله‌ی زینت به تشخیص  عرف است. یعنی به صورت کلی باید دید که عرف چه چیزی را زینت به حساب می‌آورد به این شکل که اگر شخصی آن کار را بکند عرفا گفته می‌شود که «زینت کرده‌است». بنابر این تشخیص این امور به نگاه عرفیِ خودتان بر می‌گردد و این‌چنین نیست که یک مجتهد مصداقی را اثبات و مصداق دیگری را نفی کرد. موفق باشید

24612
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: می دانم وقت شما گرانبهاست در این چند سال همیشه راهنماییهای شما در خصوص سوالات متداول هم برای من هم دیگران واقعا مفید بوده از این رو این آخرین سوال است در خصوص سوال ۲۴۵۴۰ که می پرسم. با توجه به سوال ۲۴۵۴۰ دو تا جواب در دو نوبت لطف کردید بدین صورت: باسمه تعالی: سلام علیکم: در ماندن یا به شهر رفتن به هر صورت جمع‌بندی به صورت جمعی باشد یعنی خودتان به تنهایی تصمیم نگیرید. ولی به نظر می‌آید تجربه‌ی خوبی بوده است که اولاً زندگی در شهرستان را تجربه کرده‌اید و ثانیاً با اُنس با ارحام، عواطفی را برای خود شکل داده‌اید که نیاز است تا آخر آن را حفظ کنید حال چه در شهرستان بمانید و چه در شهر. موفق باشید باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم نمی‌توان گرایش فرزندان و همسرتان را نادیده بگیرید. موفق باشید حالا آخرین سوال من با توجه به اینکه هم خانواده پدری خودم هم خانواده پدری همسرم همگی دوست دارن ما بمانیم و با توجه به اینکه با خانواده خودم که مشورت کردم متوجه شدم همسرم میلی به ماندن در آنجا ندارد و شهر رو به دلایلی چون امکانات بیشتر و وجود مکانهای مذهبی مثل گلستان شهدا از لحاظ دعا برای حفظ دینداری و وجود کلاسها و جلسات دینی بیشتر و مستقل بودن زندگی بیشتر تمایل دارد و فرزندانم بخاطر انس با دوستانشان شهر رو بیشتر دوست دارند حالا با توجه به دو جواب قبلی شما یکی راجع به ارحام و اقوام که اگر برگردم شهر رفت و آمد قطع نمیشه ولی کمتر میشه یکی هم راجع گرایش زن و فرزند که فرمودید نادیده گرفته نشه یعنی الان من با توجه به شرح کلی سوال که قبلا گفتم خواسته خانواده رو انتخاب کنم و برگردم چون گرایش دارند و دلایل خودشان که گفتم یا راه پیدا کردن خواست و اراده خدا که هم خودم هم خانومم دوست داریم خدا راه رو برایمان انتخاب کنه تو این شرایط دودلی که نمیتونیم تصمیم بگیریم رو به استخاره با قرآن بیارم و هر چه آمد عمل کنم؟ آیا پیشنهادی دارید؟ واقعا از گرفته شدن وقت شما در خصوص این سوالات پوزش می طلبم گفتم شاید اراده خدا را در جواب شما پیدا کنم چون واقعا هم آرامش و نشاط خانواده برام مهمه هم آینده بچه ها، نگرانی من فقط بخاطر آینده بچه هاست دوست دارم متدین و دیندار تربیت بشن و شوهران حلال خور و پاک و در مسیر اهل بیت و خدا نصیبشان بشه و خدای ناکرده محیط و تفکر مدرن رویشان اثر بد نگزاره که آینده آنها تغییر کنه فکر کنم جیمیلم مشکل داره جواب قبلیها در جیمیل نیومد لطفا در سایت پاسخ دهید. بازم ببخشید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمایل ارحام، جای خود دارد ولی آن‌هایی که می‌خواهند زندگی کنند همسر و فرزندان شما می‌باشند. در این مورد استخاره جایی ندارد. در ضمن سری به جواب سؤال شماره‌ی ۲۴۶۰۴ بزنید. موفق باشید

24610
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر خدا قوت، لطفاً نظرتون در مورد همایش عفاف و حجاب که اخیرا در تهران برگزارشده و به زودی هم قرار است در اصفهان برگزار شود بفرمایید.آیا این همایش ها به نفع حجاب و عفاف است و یا با شکل دیگر و روش دیگری باید وارد میدان عمل شد؟ لطفاً راهنمایی بفرمایید. موید باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره‌ی ۲۴۵۳۲ رجوع فرمایید. موفق باشید

24604
متن پرسش
سلام و عرض ادب و تسلیت خدمت استاد بزرگوار: استاد عزیز مادری هستم که به لطف خدا صاحب دو فرزندم که الحمدلله در تمام مناسبات مذهبی و رفتن به مساجد و امامزاده ها و گلزار شهدا همراه و همدل من و پدرشان هستند و ما هم سعی کردیم در حد توان برایشان نشاط و شادی معنوی متناسب با سنشان بواسطه حضور در این اماکن ایجاد کنیم. ولی دغدعه من اینست که می خواهم تفریحاتی از قبیل پارک و شهربازی هم برایشان داشته باشم و دارم ولی مشکل من محیط ناامن معنوی و افسارگسیخته ای است که در این مکانها وجود دارد به طور مثال چند شب پیش چون بچه ها دوست داشتند آنها را به پارک ارم بردیم ولیکن به قدری جو بدی از لحاظ حجاب و اختلاط نامحرم و سر و صدا و ...حاکم بود که به شخصه دچار چنان قبضی شدم که سردرد شدیدی برایم به وجود آمد که حتی توان باز کردن چشمهایم را نداشتم و حتی حاضر نبودم لحظه ای آنجا بمانم. سوالم این است چه کنم و چطور تعادلی ایجاد کنم که به روح خودم و خانواده ام به واسطه حضور در این اماکن آسیبی نرسد و خدای نکرده از آن طرف هم دین زدگی در فرزندانم ایجاد نکنم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که برای رسیدن به بهشت باید از پل صراط عبور کرد که بر روی جهنم است. به نظرم نباید از این محیط‌ها به‌کلی فاصله گرفت بلکه باید با روحیه‌ی ابراهیمی وارد آتش نمرود شد و آن را با توحید خود خاموش کرد. موفق باشید

24603
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز دخترم در پایه نهم در اتتخاب رشته چه آگاهانه چه ناآگاهانه رشته تجربی رو انتخاب کرد و بعد از گرفتن هدایت تحصیلی شوکه شد چون اون رشته رو نیاورد و رشته علوم انسانی و کشاورزی رو آورده حالا به من میگه من هیچ علاقه ای به این رشته انسانی نداشتم و فکرشم نمی کردم که بیارم و دروسی مثل عربی رو ضعیفم و میگه چرا مدرسه که دروس من رو اطلاع داشت و عدم علاقه منو در نظر نگرفته. حالا از من پرسید. بابا آیا باید رشته ای که علاقه ندارم رو اجبارا بخونم و ٣ سال عمرم رو بزارم؟ بابا آیا این مقدر الهیه و قسمت من شده؟ من نمیدونم چه جوابی بدم. بگم درست انتخاب نکردی؟ ما درست راهنماییت نکردیم؟ سیستم آموزش پرورش در حقت کم کاری کرده؟ مشاور مدرسه و معلم کم کاری کردن؟ نمیدونم چه بگوییم. آیا به راستی استاد مقدر الهی است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم در این مورد وارد نیستم. ولی فکر می‌کنم علوم انسانی از آن جهت که با فطرت و روح انسان هماهنگی دارد بعد از ورود در آن، روحِ انسان آن را می‌پسندد. موفق باشید

24596
متن پرسش
با سلام: سوالم شماره ٢٢۵٨۴ در سوالات جواب داده نشده بود در صورت امکان و صلاحدید راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد: ۲۴۵۸۴. باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم نمی‌توان گرایش فرزندان و همسرتان را نادیده بگیرید. موفق باشید

24561
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: جواب سوال ۲۴۵۴۰ نه در سوالات هست نه در جیمیلم. جیمیل رو هم چک کردم سالمه ولی هنوز جواب نیومده. لطفا برایم ارسال کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد: ۲۴۵۴۰. باسمه تعالی: سلام علیکم: در ماندن یا به شهررفتن به هر صورت جمع‌بندی به صورت جمعی باشد یعنی خودتان به تنهایی تصمیم نگیرید. ولی به نظر می‌آید تجربه‌ی خوبی بوده است که اولاً زندگی در شهرستان را تجربه کرده‌اید و ثانیاً با اُنس با ارحام، عواطفی را برای خود شکل داده‌اید که نیاز است تا آخر آن را حفظ کنید حال چه در شهرستان بمانید و چه در شهر. موفق باشید

24554
متن پرسش
سلام: آقا من نمیتونم با این مردم و بعضی از چیز های این دنیا ارتباط درست بگیرم و گه گداری در عالم بی کران من غرق می شوم و با عالم همراه. چه کنم بی تجربه ام و می ترسم مردم کم کم در مورد من فکر هایی بکنند و باعث گیر شدن به آنها بشوم و شغلم هم سفر هست و همسفر هم گهگداری دارم و براشون سوال شده و من لال می شوم. می شود آیا با وجود اینکه تازه به لطف خدا، ان شاءلله «من» را پیدا کردم و چیز هایی می بینم در جهان، ارتباطی بگیرم و اینجا هم باشم اما من کامل من باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش اهل معنا آن است که با مردم به سر ببرد و رعایت حال مردم را بنماید و به اصطلاح، در ظاهر خوشرویی خود را حفظ کند هرچند در قلبشان غوغاهایی باشد. موفق باشید

24532
متن پرسش
سلام: نظر شما راجع به برخی از حرکتها مانند برپایی نماز مغرب و عشا با حضور بانوان محجبه در شب عفاف و حجاب در وسط چهارباغ و یا جمعه ها در میدان امام چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم کار خوبی است به‌خصوص اگر حالت حماسی در مقابل استکبار باشد و نه نحوه‌ای از دشمنی با هرکس که نسبت به حجاب کامل کوتاهی می‌کند. هر بد حجابی، کارگزارِ دشمن استکبار نیست. موفق باشید

24516
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و تسلیت خدمت شما: حاجی گاهی دیده میشه نزدیک راهپیمایی ۲۲ بهمن که میشه یا بعد از یک عملیات غرور آفرین رزمندگان اسلام تلویزیون اقدام به مصاحبه با زنان و دختران بی حجاب می کند به این منظور که این افراد انقلاب را قبول دارند. حال بحث در این است که گرچه این مطلب درست باشد اما خود این کار به بی حجاب نشان می دهد که انقلاب وضع حجاب من را قبول دارد و به بیحجابها این پیام را می دهد که با این حجاب ما مشکل ندارند. حالا آیا این کار درست است یا خیر و نشان دادن کلیپ های این نوع گزارش در میان زنان محجبه و بسیجی ها درست است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی بر اساس اسلام بر موضوعات نظر دارد، اسلامی که دارای ابعاد مختلف فقه اکبر و فقه اوسط و فقه اصغر است. بسیاری از مردم ما در عین آن‌که مسلمان هستند بعضاً مقیّد به احکام فقه اصغر نمی‌باشند و لذا نباید تصور شود که اینان به‌کلّی از اسلام بیرون می‌باشد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!