بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: زن ، ازدواج ، خانواده، مرد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18376
متن پرسش
سلام: میگن آیت الله ناصری یه دختری بهش گفت حاج آقا این گل رو بعنوان یادگاری از من قبول میکنید؟ ایشون گفتن نه. دوستانم میگن میتونست باعث شه این دختر بدین بیاد اگر قبول می کرد و افراطه این قضیه ایشون 80 سالشون بود و اون دختر جوون. بعد اینکه میگن عکس گرفتن یه دختر با یه هنرمند سبکی نیست چه اشکال داره دوستم میگه من عکس نمی گیرم ولی ربطی به حیا و غرور زنانه م نداره. شیخ 37 ساله ای با دخترای دبیرستانی عکس گرفت آیا کار این دخترا اشتباه بوده؟ آیا کار این شیخ اشتباه بوده؟ منظورم دو سه تا دختر هست که شاگردشن و میرن پیشش میگن باهامون سلفی بگیرید حاج آقا. حالا می خواستم نظر شما رو بدونم. من سوالات دیگه ای هم ذهنمو مشغول کرده ان شاءالله در آینده ازتون می پرسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای عالمانی که در عالَم روحانیِ خودشان به‌سر می‌برند خارج‌شدن از آن عالَم برای آن‌ها مثل فرورفتن در دیگ آب جوش است؛ تا این حدّ روح‌شان به زحمت می‌افتد. از این جهت باید امثال آیت اللّه ناصری را درک کرد. ولی این در مورد افرادی که در چنین عالَمی مستقر نیستند، فرق دارند. در این رابطه مولوی می‌گوید: «کار نیکان را قیاس از خود مگیر /  گرچه باشد در نوشتن شیر شیر». گفته اینک ما بشر ایشان بشر ** ما و ایشان بسته‌‌ی خوابیم و خور. این ندانستند ایشان از عمی ** هست فرقی در میان بی‌‌منتها.  موفق باشید

18389
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. استاد اینکه می فرمایید فلان مکان و زمان یا فلان لباس و غیره روح داره یعنی چی؟ آیا توی مباحث بهش می رسیم یا یه موضوع جداست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که هر مکانی و هر لباسی بر اساس یک فکر و فرهنگی ساخته می‌شود. موفق باشید

18364
متن پرسش
با سلام استاد: لطفا این قسمت از جوابتان را شرح بیشتری بفرمایید: «مگر همین کت و شلواری که بنده و امثال بنده می‌پوشیم خوب است؟ امید است که بتوانیم از این نوع لباس‌ها که لباس‌های روح و روحیه‌ی ما نیست و تشبه به فرهنگ کفر است، آزاد شویم.» اگر این لباس خوب نیست پس چرا می پوشید؟! خب لباس های دیگری هم هست. این که فرمودید آزاد شویم چگونه؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم لباس مردم پاکستان که ران‌های مردان را می‌پوشاند، در مقابل شلوارهای اروپاییان به عفاف و حیا نزدیک‌تر است همان‌طور که قبای مردم گذشته به عفاف و حیا نزدیک بود. باید شرایط استفاده از چنین پوشش‌هایی فراهم شود، وگرنه برای امثال ما حکم لباس شهرت را پیدا می‌کند ولی برای یک روحانی، پوشیدن لباس روحانیت در عرف چنین مشکلی را به‌وجود نمی‌آورد. موفق باشید

18280
متن پرسش
سلام: طلبه هستم، وضعیت حجاب در اصفهان دیگر دارد اسلام را از بین می برد و این درد نمی گذارد درس بخوانم بعضی شب ها تا ساعت 2 نصف شب برای این مردم گریه می کنم استاد چه کتاب هایی بخوانم و اگر کسی در این راستا کار کرده است بگوئید و راه کار هایی بگویید تا بتوانم این جامعه را از جهل بزرگ در بیاورم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه بدانید در زمان شاه از این هم بدتر بود و به تعبیر حضرت امام واقعاً مشروب‌فروشی‌ها از کتاب‌فروشی‌ها بیشتر بود. این افراد هنوز عواطفِ 400 ساله‌ی غرب‌زدگی را پشت سر نگذاشته‌اند بدون آن‌که ذات‌شان مناسب روح غربی باشد. وقتی راهی گشوده شد اکثر همین‌ها از وضع خود ناراضی خواهند بود و به انقلاب می‌پیوندند. شما به عنوان یک طلبه تلاش کنید با تعمق‌بخشیدن به معارف خود تا در وقت مشخص‌اش بتوانید جوابگوی نیاز جامعه باشید. موفق باشید

18269
متن پرسش
1. آیا می شود کسی که حلالش کردیم را نبخشیم؟ اگر آثار ظلم همچنان باقی باشه چطور؟ 2. آیا «بخشیدن» آدم ها، اعتباری است که وقتی به کسی گفتم بخشیدمت، واقعا بخشیده شود یا می توانم او را نبخشم در حالیکه هنوز قلبا او را نبخشیدم؟ 3. آیا بخشیده نشدن، از جانب یک نفر که بهش ظلم شده، می تواند برای همیشه انسان را از سلوک بازدارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه بیشتر تلاش کنید کینه‌ی طرف مقابل را از قلب‌تان بیرون کنید، بیشتر به صفت عفو منوّر می‌گردید. موفق باشید

18277
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد اکنون کلان شهرها مثل تهران، محل تردد خیل عظیمی از انسانهاست. این مسئله بر حضور قلب مان تاثیر سوء می گذارد. لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن اُنسِ اصیل روحانی به شدت در چنین شهرهایی گم می‌شود، ولی با همه‌ی این مشکلات به اندازه‌ای که سعی کنید جنبه‌ی وحدت در روح ما تقویت شود، کثرات عالَم از تأثیر و نفوذ ضعیف می‌گردد. آرزوهای بلند دنیایی و مشغولات دنیایی و کینه‌ها و پرخوری‌ها و پرخوابی‌ها و چشم‌چرانی‌ها؛ جنبه‌ی کثرت را تقویت می‌کند و دوری از این امور جنبه‌ی وحدانی انسان را که مناسب با اُنس با حضرت احدی است، تقویت می‌نماید. موفق باشید  

18250
متن پرسش
با سلام خدمت استاد معظم: پرسشی مدتهاست ذهن بنده را به خود مشغول کرده است. اینکه آیا همه افراد به یک اندازه از عقل برخوردارند؟ منظورم هم عقل کلی و هم عقل معاش یا عقل جزیی است؟ آیا ژنتیک در میزان بهره عقلی افراد موثر است یا نه؟ به عنوان مثال بنده در خانواده ای به دنیا آمده ام که پدر و مادرم و برخی از اجدادم بسيار ساده لوح بوده اند. یعنی آنها نتوانسته اند عاقلانه زندگی کنند و تصمیمات عاقلانه در طول زندگی خود بگیرند و اگر چه افراد بدی نبودند اما عقل معاش ضعیفی داشتن و به تبع آن درک درستی از هستی و زندگی نيز نداشتند. البته افراد بدی هم نیستند. خود من هم وقتی در درون خودم فکر و جستـجو می کنم متوجه می شوم نمی توانم عاقلانه تصمیم بگیرم و عاقلانه رفتار کنم و عاقلانه زندگی کنم. بسياری از مباحث فلسفی را متوجه می شوم اما گاها به سختی و مشقت زیاد. البته همیشه در دوران تحصیلِ فرد باهوشی بوده ام و تحصیلات عالیه دارم اما نقص و کمبود عقل را در خودم کاملا حس می کنم. به نظر من کسی که به خوبی در امور معمولی زندگی قوه تشخیص خوب و بد را نداشته باشد از درک مفاهیم و حقایق عقلی هم ناتوان خواهد بود. گاهی حس می کنم خدا عدل را در مورد من رعایت نکرده است که ژنتیک من این گونه است. می دانم قیاس کار شیطان است اما بسياری از دوستانم را مشاهده می کنم که کاملا عاقلانه رفتار و زندگی می‌کنند و بسيار موفقند هم در امور معنوی و هم مادی. اما من حتی در کوچکترین مسایل زندگی هم نمی دانم چه کاری درست و چه کاری غلط است. حتی چه حرفی باید بزنم و چه حرفی نباید بزنم. گاهی بسيار فکر می کنم که بفهمم كدام کار یا رفتار یا حرف درست و كدام غلط است اما باز به نتیجه ای نمی رسم. شما کمکم کنید. خواهشا بفرمایید مشکل کجاست و راه حل چیست؟ بسيار ممنونم. خدا شما را حفظ کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که انسان‌ها دارای استعدادهای متفاوت‌اند، حرفی نیست. ولی اگر مقصد زندگی دنیایی، بندگی خدا باشد بسیاری از همین آدم‌های ساده در این راه موفق‌ترند. زیرا قدرت پذیرش سخن حق را بهتر از بقیه دارند و در همین رابطه در روایت داریم: «اکثرُ اهل الجَنة، الْبُلْه» اکثر اهل بهشت، انسان‌های ساده هستند. و نیز به این روایت هم فکر کنیدکه امام صادق (ع) از قول اميرالمؤمنين (ع) در كتاب كافى مى‏ فرمايد: «اعْلَمُوا عِلْماً يَقِيناً أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ وَ إِنِ اشْتَدَّ جَهْدُهُ وَ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ وَ كَثُرَتْ مُكَابَدَتُهُ أَنْ يَسْبِقَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ وَ لَمْ يَحُلْ مِنَ الْعَبْدِ فِي ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِيلَتِهِ أَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَنْ يَزْدَادَ امْرُؤٌ نَقِيراً بِحِذْقِهِ وَ لَمْ يَنْتَقِصِ امْرُؤٌ نَقِيراً لِحُمْقِهِ فَالْعَالِمُ لِهَذَا الْعَامِلُ بِهِ أَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً فِي مَنْفَعَتِهِ وَ الْعَالِمُ لِهَذَا التَّارِكُ لَهُ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلًا فِي مَضَرَّتِهِ وَ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَيْهِ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ رُبَّ مَغْرُورٍ فِى النَّاسِ مَصْنُوعٍ لَهُ فَأَفِقْ أَيهَا السَّاعِى مِنْ سَعْيكَ وَ قَصِّرْ مِنْ عَجَلَتِكَ وَ انْتَبِهْ مِنْ سِنَه غَفْلَتِكَ وَ تَفَكَّرْ فِيمَا جَاءَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى لِسَانِ نَبِيهِ‏(ص)».[1] «يقين بدانيد كه بنده هر چه سخت كوشش كند و چاره ‏انديشى‏ه اى بزرگ و نقشه‏ هاى فراوان به كار برد، خدا چنين قرارى نگذاشته كه وى از آنچه در «ذكر حكيم‏» برايش مقدّر شده، پيشى گيرد.»

«ذكر حكيم» آن علم الهى است كه بر اساس آن، خداوند به فكر بندگانش بوده و براى هركس رزقِ خاص مربوط به آن شخص را تعيين فرموده است، براى همين هم تكليف هر روزه ما را براى ما تعيين كرده ‏اند، مى ‏فرمايند: 8 ساعت كار، 8 ساعت عبادت، 8 ساعت استراحت. هر كه بيش از اين براى طلب رزق تلاش بكند، خودش را خسته كرده و از عبادات و مطالعاتش محروم شده است. حالا كه امام (ع) اين جملات را مى‏ فرمايند، آيا درست است بگوييد آقا شما دستتان توى خرج نيست؟! امام (ع) مى‏ خواهند ما گرفتار خرج‏ كردن‏ هاى بيجا نشويم. مردم چوب حرص و غلط بودن برنامه‏ هايشان را مى‏ خورند و بعد خدا را متّهم مى‏ كنند كه به فكر رزق ما نبوده، در حالى‏ كه نجاتمان به راهنمايى‏ هاى اميرالمؤمنين (ع) است. در ادامه آن حديث مى‏ فرمايد: «اى مردم! هرگز كسى را بر اثر هوشى كه دارد پشيزى افزون ندهند و احدى را به خاطر حماقتش كم ندهند. پس هركس اين را بداند و بدان عمل كند از همه مردم آسوده‏ تر بوده و سود برد، ولى كسى‏ كه اين را بداند و عمل نكند گرفتارى و ضرر او بيش از همه مردم است. چه بسا شخصى كه نعمت فراوان به او داده ‏اند ولى همين احسانى كه به او شده باعث درهم كوبيدن اوست و چه بسا مردمى كه در بين مردم فريب خورده‏ اند، ولى در عين حال كارشان هم درست شده‏ است. پس اى مرد كوشا! در كوشش خود پرهيزكار باش، و از عجله خود كم كن و از خواب غفلت خود بيدار شو و در آنچه كه از طرف خدا بر پيغمبر (ص) نازل شده فكر كن.» مى‏ فرمايند: «احدى را به خاطر سادگى‏ اش كم ندهند»؛ يعنى نه افراد زرنگ بيشتر از رزقى كه برايشان مقدر شده نصيبشان مى‏ شود و نه افراد ساده، كمتر از آنچه برايشان مقدر شده بهره مى‏ برند، شما اگر در محلّه‏ ها بگرديد، تعدادى زمين باير و خانه خالى مى‏ بينيد، اين‏ها حاصل زد و بندهاى بيجاى انسان‏هاى زرنگ است، صاحبان اين خانه‏ ها متوجّه نبودند كه تلاش بيش از حد و از سر حرص و عدم قناعت، براى آن‏ها آتش به بار مى‏ آورد، اين آقا آنچه كه بايد داشته باشد دارد، بقيه‏ اش آتشى است كه وبال گردن او خواهد شد. موفق باشید .


[1] ( 1)- كافى، ج 5، ص 82.

18242
متن پرسش
با سلام و خسته نباشيد: سوالي داشتم در باب اينكه جايي خوندم نوشته شده بود معلولين كساني كه در بدن آنها آفت و نقصي باشد در روايت أمده از معامله با آنها نهي شده، چون درونشان ظلمت و كدورتي وجود دارد! من قراره با شخصي ازدواج كنم كه معلول است ولي برادرم اين روايت را آورده از كتاب و مي گويد به اين دليل صحيح نيست. من از شما راهنمايي مي خواهم براي اينكه اين روايت به اين معناست كه أفراد معلول نبايد ازدواج كنند!؟؟؟ يا يه راهي براي من بگذاريد چون من نمي توانم قلب اين آدم رو بخاطر اين شرايط بشكنم. شما بگوييد من با برادرم كه بخاطر اين روايت جوابش منفي است رو چطور قانع كنم؟ با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرگز نباید به ظاهر این روایات توجه کرد. عموماً جنبه‌ی تأویلی و باطنی دارند. انسان معلول، جسمش معلول است و اگر کسی به نیت کمک به او زندگی را با او شروع کند، برکات خاص خود را خواهد داشت. موفق باشید

18241
متن پرسش
با سلام و خدا قوت: لطفا راجع به این سوال که چند وقتی است ذهن دختر 9 ساله ام را و (همینطور دوستانش در مدرسه) درگیر کرده است: پاسخی قابل فهم کودکانه یا منبعی برای مطالعه خودم بفرمایید: خدا از کی (چه زمانی) بوده است؟ خدا چطور بوجود آمده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی ان که هر دو بر روی سایت هست، روشن کنید که خداوند فوق زمان و مکان است و عین بودن و هستی است. پس بنابراین به‌وجودآمدنی برای او نیست که بحثِ چگونه به‌وجودآمدن برایش باشد، عینِ بودن است. موفق باشید

18225
متن پرسش
استاد سلام:جمله ی زیر از شماست: ‌ «جوع» و «صوم» (گرسنگی و روزه داری) از آن نوع درمانهایی است که بُعد را به قرب تبدیل می نماید، تا انسان از سنگ هایی که با پرخوری بر پاهای پرواز خود می بندد نجات یابد. کانال تذکرة الاولیاء @tezkar اما سوالم اینه که بنده یک نوجوان هستم و مشغول تحصیل در دبیرستان، خب به طبع نیاز به غذا دارم. گرسنگی رو میشه تحمل کرد اما وسوسه میشم میگم باید بخورم تا بتونم درس بخونم و یکم توان جسیمیم افزایش پیدا کنه، مادرم هم همش میگه بخور، الان من باید چیکار کنم؟ خودم هم تاثیر گرسنگی و سیری رو روی حالت های روحی خودم دیدم! خیلی ممنونم. التماس دعا یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً پرخوری توان جسمی و فکری انسان را کم می‌کند. خودتان در تجربه‌ی شخصی می‌توانید بفهمید که چه اندازه خوردن برای شما کافی است تا نه گرفتار فشار گرسنگی باشید و نه گرفتار سنگینیِ پرخوری. و إن‌شاءاللّه پس از مدتی این حالت، ملکه‌ی شما خواهد شد. موفق باشید   

18221
متن پرسش
سلام و خسته نباشید: من به تازگی از مدرسه راحت شدم و الان دانشجو روانشناسی هستم. از قبل همیشه این فکرو داشتم که وقتی مدرسه ام تموم شه وقت آزاد بیشتری دارم و میتونم خیلی بهتر برای زندگیم وقت بزارم. اما الان واقعا نمیدونم دقیقا باید چه جوری از وقتم استفاده کنم و چه جوری زندگی کنم با توجه به اینکه این سن و جوونی همین چند صباح بیشتر نیست و تا چشم رو هم بزارم پیر خواهم شد همینطورم همیشه تو کتابامون بود که ما باید به کمال برسیم و خودمونو برای زندگی بعد از مرگ آماده کنیم و.... لطفا منو راهنمایی کنید تو این سن چه کاری انجام بدم و چه جوری زندگی کنم که وقتی بعدا برگشتم و به زندگیم نگاه کردم ازش پشیمون نشم و حسرتشو نخورم. تشکر و سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سری به کتاب «آشتی با خدا» بزنید لااقل جواب اولین سؤال‌های خود را پیدا خواهید کرد. کتاب در قسمت نوشتارهای سایت هست. موفق باشید

18178
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار خسته نباشید. بنده یه نوجون هستم و یه سری مشکلاتی دارم و واقعا نمیدونم چطوری باید حلشون کنم! اگر لطف کنید یه پاسخ جامع و ساده و با توضیحات کامل بهم بدید ممنون میشم! خانواده من افرادی هستن که نماز میخونن روزه میگیرن و عزاداری های ماه محرم هم میرن و در همین حد هستن! هر جه قدر من راجع ب خمس و زکات احادیث و امر به معروف و نهی از منکر و ... میگم اصلا اینا رو قبول ندارن. با ولایت فقیه مشکل دارن و از این جور ادمان. خودم دیگه کلافه شدم. منو مسخره میکنن چون به یه اصولی پایبندم و پافشاری دارم بر اونا. اصرار دارن ته من از بعضی عاقایدم دست بردارم و مثل خودشون دین رو خیلی ساده و سطحی بگیرم و کاری به کار کسی نداشته باشم و تمایلم به غرب باشه و در مجالس اهل بیت شرکت نکنم. هر بار که من بخوام برم هیات روضه و... والدینم ناراحت و عصبانی میشن و من مجبورم از تمام مومن ها عقب باشم و خودمو توی خونه خودمون و خونه مادربزرگ و پدر بزرگ زندانی کنم، نمیزاره با دوستام به هیات برم. اما میزاره باهاشون اخر هفته برم کافی شاپ و بازار و... میگه مجالس اهل بیت همش من در اورده و برای تقویت انقلاب و همش به نفع اونایی که از دین نون میخورن و تو بچه ای حالیت نیس! اما نمیدونه اون مجلس غیبت و چرت و پرت و لغو خودشون هست که گمراه کننده است و مجلس اهل بیت محل ارامشه! پدرم میگه فقط درس! در کنارش نماز هم بخون! امسال سال خوبیه بنده سال سوم تجربی هستم و امسال امتحانات نهایی کشوری با ماه رمضان مقارن شده! و جلوجلو مادرم میگه نمیخواد روزه بری! حاضرن امر خدا رو به خاطر یه چیز مسخره ای به اسم کنکور و نمره و... تعطیل کنن! اغلب اوقات میریم خونه پدر بزرگم و اونجا با من بحث (خصوصا سیاسی و راجب علما و احکام) میکنن و من مجبورم سکوت کنم و تا حالا فکر نکنم بیش از 30% متوجه انقلابی بودن من شده باشن و می ترسم که اینو اعلام کنم! و می ترسم حرفی بهشون بزنم! مثلا یه بار بحث کردیم اون هی تعریف کار های رضا شاه داد و گفت راه اهن آورد امنیت آورد و کشف حجاب کرد کار خوبی کرد! منم جواب داشتم اما حرف نزدم البته اولش یه جیزهایی گفتم ولی بعدش نه! و همون شب نماز شبم قضا شد! بعد از بحث ها روحیه معنویمو از دست میدم نمیدونم چرا و اینم یکی از دلیل هایی هست که سکوت می کنم و می ترسم اینجوری از اهل قعود بشم. دوست ندارن با پسر های مذهبی دوست باشم اما مشکلی با یه پسر مشروب خوری که دنبال دختر ها و پسر(!) های مردم هست دوست باشم. طرف دار علما و روحانی ها هستم اما هر وقت ابراز می کنم یا مثلا جملاتی رو ازشون میگم خیلی خوردم میکنن و میگم به قول معروف جمع کن بساطتو! واقعا نمیدونم دیگه باید چیکار کنم! بار ها به خودشون از سر شوخی یا طعنه گفتم لحظه شماری می کنم برای رفتن به دانشگاه تا که ازتون دور بشم و بتونم به همه چیزم برسم! نمیزاره نماز جمعه هم برم! میگم بابا واحبه میگه نه! خب خودشون اینا رو قبول ندارن من چی کنم! اگر سر خود رفتم نماز جمعه و برگشتم باهام بد اخلاق میشن و هزار تا حرف بارم میکنن. استاد یه راهنمایی بکنید لطفا و لطفا نگید باهاشون بساز و تحمل کن و مهربانی و.... اینا رو هم انجام بدم روی اونا اثر نداره و توجه کنید منم یه آدمم و دل دارم! جطوری میتونم ببینم تمام دوستام میرم با هم هیات و... و من باید شب جمعه تو گوشه اتاقم باشم و برای وضعیت خودم گریه کنم! واقعا خستم.... امیدوارم اول درکم کنید استاد بعد پاسخ بدید! شدیدا به کمکتون نیاز دارم. ممنون واقعا یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جناب مولوی نفرمود: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب». فعلاً جان تشنه‌ی خود را سیراب کن و ابداً مشغول اشکال و جواب با چنین افرادی نباش که موجب کدورت روح و قلب می‌شود. و مگر خداوند نفرمود: «ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون»  ایشان را واگذار تا در خوض و تفکرات بیهوده‌ی خود مشغول بازی باشند. خداوند از طریق دیگر برکاتی که به رفقایتان می‌رسد را به شما می‌رساند و نتیجه‌ی این نوع درگیرنشدن را با انسان‌های جاهل بعداً خواهید دید. موفق باشید

18133
متن پرسش
سلام استاد گرامی: با تشکر از راهنمایی های همیشگی شما که همواره چراغ راهم بوده است. استاد گرامی! یکی از دغدغه های امروز جوانانی چون من مسئله عشق است. نسلی که همواره از عشق به خدا و عاشقان خدا شنیده است ولی در وادی عمل در دام عشق زمینی افتاده است بی آن که به درستی بداند در مقابل این عشق چه باید بکند. چه بسیار جوانانی که در این وادی هولناک یا در دام گناه افتاده اند و یا با شکست به دامان افسردگی غلطیده اند. این وادی مخصوصا برای جوانان مذهبی بسیار چالش برانگیزتر است. با این وجود جای پرداختن به این موضوع را در مباحث شما خالی می بینم. لطفا مرا راهنمای کنید. اگر خودتان کتاب یا جزوه ای در این زمینه دارید یا از دیگران مطلب مفید و کاربردی سراغ دارید معرفی کنید. طریق عشق طریقی عجب خطرناک است / نعوذبالله اگر ره به مقصدی نبری سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز متوجه‌ی این امر هستم و قبول دارم که نه می‌توان همه‌ی آن‌چه امروز در میان دختران و پسران هست را، عشق وارونه یعنی سکس نامید و نه از فضای سیطره‌ی مدرنیته می‌توان غافل بود که چگونه عشق را که ودیعه‌ی الهی است به سکس تبدیل کرده است و این زیباترین دریچه‌ی ارتباط با حقیقت را این‌چنین آلوده نموده، در آن حدّ که راهِ گشوده‌ی ارتباط با خدا را که در امثال دعای «مشلول» انسان را به حیرت می‌اندازد، از مقابل انسان خارج نموده. حال باید تلاش کرد تا با خودآگاهیِ لازم متوجه‌ی این امر گشت و با نظر به این نکته که گرفتار عشق وارونه نباید شد؛ پا در میان گذارد. شرح غزل شماره‌ی 24 حافظ با همه‌ی طول و تفصیل‌اش توجه به این امر بود تا نه از دوست‌داشتن‌ها محروم شویم و نه دوست‌داشتن‌ها را خاک‌آلوده و زمینی نماییم. کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» قصه‌ی دوست‌داشتن‌های آسمانی را با ما در میان می‌گذارد. موفق باشید

18114
متن پرسش
سلام استاد: من متاهلم و یه بچه دارم الانم بیکارم. نمیدونم چرا هر جا میرم سر کار نمیتونم اونجا کار کنم. از اول که میرم کار رو می بینم دلم میگیره تمایلی به اون کار ندارم. استاد چکار کنم؟ تو خونه پدرم دارم زندگی می کنم و سرمایه ای هم ندارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان مسئول زندگی خود حتی اگر عملگی هم بکنید، کار بدی نکرده‌اید زیرا از همین طریق شخصیت خود را شکوفا نموده‌اید. موفق باشید

18112
متن پرسش
سلام علیکم: نظر حضرتعالی در باره آقای دکتر خسرو باقری چیست؟ با توجه به اینکه تنها نظریه ی کامل و علمی در حوزه تربیت اسلامی نظریه ایشان است و از اساتید دیگر و حوزه علمیه چیزی به عنوان نظریه و راهکار جامع در دسترس نداریم، آیا مبنا قراردادن نظریه ایشان و تلاش برای پیاده کردن آن را با توجه به انتقادات وارده به آن صحیح می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه ایشان با فرهنگ المیزانی به‌خوبی موضوعاتِ تعلیم و تربیت را طرح می‌کنند. موفق باشید

18086
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: نظرتون در مورد این گفتگویی که در یکی از شبکه های اجتماعی صورت گرفت چیست؟ الف. اعضای یک گروه برای فعالیت سیاسی بهتره از شرایط و امکانات همدیگر مطلع باشند این جوری قدرت بیشتری خواهیم داشت. مثلا اگه کسی در قسمت بهداشت و درمان آشنا و یا آدم مطمئنی سراغ داره به من بگه چون نیاز به اطلاعاتی در زمینه سلامت مردم اما مستند نیاز دارم چون بچمو واکسیناسیون نکردم مسئول بهداشت شهرمون منو تهدید کرده که شکایت می کنیم و این حرفا منم یه آماری از سلامت مردم دادم که می گفت همش دروغه و اینا تشویش اذهان عمومیه و خلاصه اگه کسی رو می شناسید بهم بگید. ب. مواظب باشید دچار افراط و تفریط نشوید. گاهی افراط و تفریط آسیب می زند. به نظر بنده واکسن فرزند خود را بزنید. الف. درمورد واکسیناسیون تحقیق زیادی کردم که یقین دارم مثل اون آیه قرآنه که خدا میگه در شراب منفعتی است ولی ضررش اکثر من نفعهما. در روایت داریم برای اینکه بچه فلج نشه حجامت نقره کنید و خیلی دستورات دیگه در مورد نوزادان. سازمان جهانی بهداشت خودش میگه اونایی که واکسن سرخک زدن نسبت به اونایی که نزدن بیشتر مبتلا به سرخک شدن. از لحاظ تجربی هم من هر چی بچه دو رو بر خودم می بینم همشون مریضن از همون ابتدا که زردی میگیرن و یکم که بزرگ میشن حساسیت و ضعف سیستم ایمنی بدن و اوتیسم و غیره. یقین دارم که جزیی از برنامه ی استکباره برای ضعیف کردن جسم و ذهن مردم دنیا مخصوصا ما شیعه ها. دانشمندای خودشون میگن این واکسن ها از کلیه سگ و جنین سقط شده و آلومینیوم و سرب و الکادوئید و غیره درست میشه که خیلی مضره. وقتی مسئول بهداشت شهر بهم گفت بیا تا صحبت کنیم باور کنید اون و همکاراش به اندازه ی منی که کاردانی حسابداری دارم از این واکسن ها و سلامت مردم نمیدونستن. وقتی هم می خواستم بهشون دید کلان بدم و در مورد وضعیت روز دنیا و استکبار و بهداشت دنیا بهشون بگم گفتن اینا دروغه و تشویش اذهان عمومیه و تو بدبینی و سیاست رو با بهداشت قاطی نکن و سیاسی حرف نزن و .... آخرش هم تهدید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که جریان‌های صهیونیستی در نظام سلامت جهانی نفوذ کرده‌اند و این موضوع به اثبات رسیده است، حرفی نیست. ولی همان‌طور که در جواب سؤال 18085 عرض شدبالاخره در این زمان و در این نوع زندگی‌ها، بیماری‌هایی پیش می‌آید که دنیایِ جدید آن را ایجاد کرده و طبّ جدید آن را می‌شناسد و نمی‌توان به چنین طبیبانی رجوع ننمود. موفق باشید

18085
متن پرسش
سلام استاد: شما اگر همسرتان دچار کسالتی شوند مثلا دل درد شوند آیا به دکتر مراجعه می کنید؟ چون کسی را می شناسم که معتقد است دکترها چیزی نمی فهمند و ما باید زجر بکشیم و خود درمانی کنیم. بحث پول دکتر هم هست که می گوید گران است و ما باید پول در بیاریم دو دستی بدیم به دکتر ها. استاد راهنمایی بفرمایید چه کار کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در این زمان و در این نوع زندگی‌ها، بیماری‌هایی پیش می‌آید که دنیایِ جدید آن را ایجاد کرده و طبّ جدید آن را می‌شناسد و نمی‌توان به چنین طبیبانی رجوع ننمود. آری! در این که متأسفانه هزینه‌ی پزشکی گران است، بحث دیگری است. موفق باشید

18073
متن پرسش
سلام: من به راهنمایی قرآن برای ادامه زندگی خیلی اعتقاد دارم. از خدا خواستم که با توجه به شغل ها و کارهای متفاوتی که وجود دارد به طریقی به من نشان بدهد که چه آینده ای پیش رو دارم تا برای رسیدن به آن از الان تلاش کنم که وقتی قرآن را باز کردم آیه 82 سوره انبیا آمد ولی با توجه به اطلاعات پایینی که دارم نمی دانم تفسیر درست این آیه برای من چه می شود لذا از شما درخواست دارم مرا برای رسیدن به تفسیر درست راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن برای این نیست که با استخاره بشود چنین انتظاری از قرآن داشت. با تدبّر در قرآن به‌خوبی راهنمایی می‌شوید که چه‌کار کنید تا در آینده از کار و عمل و زندگی خود پشیمان نشوید. موفق باشید

18077
متن پرسش
با عرض سلام: استاد ببخشید به صورت تئوری شنیدم که امامان معصوم و بزرگان تعلقی به عزیزان خود نداشتن مثلا بزرگی بودن که حتی کلاس درس و مجلس شادی رو به خاطر فوت بچه شون کنسل نکردن. از طرف دیگه میگن علاقه ی اونها (اهل بیت و بزرگان) به عزیزانشون بیشتر از علاقه ی ما به عزیزانمان است. استاد اینایی که گفتم فقط در حد چند جمله هست که شنیدم و تکرار کردم و متأسفانه معنی اش رو اصلا متوجه نمیشم. هم معنیش برام مبهمه و هم کاربردش. چون من دقیقا به همون اندازه که شوهرم رو دوست داشته باشم به همون اندازه هم بهش احساس وابستگی و تعلق می کنم. چه جوری میتونم هم زمان «عدم تعلق و دل نبستن» رو با «علاقه داشتن» جمع کنم؟ وقتی می خواهم تعلق نداشته باشم، علاقه ام به صفر میرسه و اگه بخوام علاقه داشته باشم، دل میبندم بهش که تعلق ایجاد میشه. استاد واقعا قلبم وسط زمین و هوا و معلق هست. نمیدونه دل ببنده یا دل نبنده. قلبم هی کش میاد وسط دل بستن و دل نبستن، وسط علاقه داشتن و علاقه نداشتن. یاد اون حرفاتون تو مباحث معاد افتادم که فرمودین فشار قبر و برزخ، کش اومدن نفس انسانه به خاطر تعلقاتش. من دقیقا هی قلبم کش میاد و جمع میشه عین یه فنر یا کش که هی باز و بسته کنن و باهاش بازی کنن. الآن واقعا نمیدونم تکلیفم با خودم چیه ممنون میشم منو به لحاظ «تئوری» و «عملی» روشنم کنید و معنی اون جملاتی که اول گفتم رو بفرمایین. منتظر راهنمایی شما هستم. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی تعلقات خود را تصحیح کنیم و در نسبت با ایده‌ی متعالی خود به آن تعلقات بنگریم؛ در اوجِ محبت به آن‌ها متوجه هستیم که حجابِ نظر به افق متعالی ما نگردند. همسر انسان مثل همه‌ی آیات عالَم، منظرِ گشوده‌ی هستی است تا انسان تعلق خود را که در ذاتش نهفته است، بارور کند و شکل دهد. زیرا انسان نمی‌تواند بی‌تعلق باشد وگرنه گرفتار روحیه‌ی انتزاعی می‌شود که کویرِ بی‌لاله‌ای است و نمی‌تواند بت‌پرست باشد و از گشودگیِ حضور خدا در همه‌ی عالم محروم گردد و «توحید» یعنی همین که ببیند خداوند چگونه با مظاهر طبیعی خود با ما سخن می‌گوید و از این جهت، هم آن مظاهر دوست‌داشتنی‌اند و هم محبوب اصلی ما را در حجاب نمی‌برند. موفق باشید 

18039
متن پرسش
سلام علیکم: زندگی ما چه ارزشی دارد؟ این زندگی را در این دنیا برای چه باید انجام دهم؟ مثلا من مهندسی می خوانم و در آخر هم یا استاد یا مشغول در جایی اداری خواهم شد و یا به بهترین امکانات و فرصت های شغلی می رسم (ایده آل ترین حالت). آخرش که چه؟ بالاخره می میرم! آیا زندگی درست را آیت الله قاضی و امثالشان نکردند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در چهار جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» عرایضی در این رابطه شده است. بالاخره همه در هر شغل و کسوتی باید نظر به اُنس و قرب خدا داشته باشیم تا در زندگی احساس بی‌ثمری نکنیم. موفق باشید

18035
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: ان شاءالله خداوند خیرتان دهد که سوالات را مستقیم پاسخ می دهید و وقت شریفتان را صرف می نمایید. بنده خانمی 33 ساله دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث و صاحب سه فرزند هستم . همسرم روحانی هستند و منبری و مشاور خانواده و استاد دانشگاه می باشند. بنده در حال حاضر کلاسهایم تمام شده و باید رساله ام را در منزل بنویسم. ولی متاسفانه به علت کارهای زیاد منزل و بچه ها فرصت بسیار کمی برای این کار دارم. سوالی که دایم ذهن من را به خود مشغول کرده این است که من که صبح تا شب در حال پخت و پز و شست و شو و کلا کارهای منزل هستم و وقتی برای درس و بحث یا عبادت و کسب معرفت الهی پیدا نمی کنم اگر در این حال بمیرم آیا عمرم را هدر نداده ام؟ البته می دانم که این کارها را می توان در راه الهی انجام داد. مثلا اینکه نیت کنم سرباز امام زمان (عج) تربیت می کنم. یا اینکه دارم کارهای منزل یک سرباز امام زمان عج (همسرم) را انجام می دهم. اما با این حال می گویم هیچ گاه ساعتی که انسان برای کسب علم می گذارد با ساعتی که مثلا برای شستن ظروف می گذارد یکی نیست و شخص اول بعد از مدتی عالم می شود و شخص دوم عامی می ماند. البته منظورم کسب معارف الهی است نه این درس و بحث های دانشگاهی و ...لطفا راهنماییم فرمایید. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضای توحیدی خانه وقتی مادر خانه با نور ایثار بدرخشد، عین ارتباط با عالم وجود است و اگر در آن حال بمیرد، هیچ زنجیری به پای خود ندارد که مانع اُنس با حضرت محبوبِ بی‌کرانه‌ی خود شود. عمده آن است که مادران، این آزادی را در خود احساس کنند که چگونه در محفل توحیدی خانه حاضرند از همه‌ی عنوان‌های همراه با فخر دنیا بگذرند. موفق باشید

18029
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: بنده با خانواده هایی که استطاعت مالی خوبی دارند صحبت کردم که فرزند سوم و چهارم بیاورند خود آنها نیز موافقند ولی از چشم زخم هراس شدیدی دارند. برای بنده نیز چند مثال ذکر می کنند که فلانی باردار شد و چشم زخم خورد و بچه سقط شد. آیا این حقیقت دارد؟ اگر دارد راه پیشگیری از این چیست؟ و سوالی دیگر آیا خانواده ی پر جمعیت مشکل زا است؟ بنده یکسری مبانی فکری دارم مبتنی بر اینکه با مشکلاتش در کل سودمند است. نظر شما استاد بزرگوار در این مورد (خانواده پرجمعیت) چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم هر فرزندی که به خانواده اضافه شود فرشتگانی را با خود می‌آورد که مدت‌ها در آن خانه می‌مانند و موجب برکت مادی و معنوی می‌شوند. چرا آن خانواده‌ها متوجه این امر نیستند؟! چشم‌زخم را با خواندن آیت الکرسی در هر روز رفع کنند. موفق باشید  

18028
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: 1. ما الحمدلله تفسیر سوره ی انعام را داریم گوش می دهیم و سخنرانی را یادداشت می کنیم شما فکر می کنین نیاز هست که این مطالب سخنرانی را تایپ کنیم و براتون بفرستیم به عنوان کتاب در بیارین؟ مثل خویشتن پنهان که شرح ده نکته ی معرفت را به صورت کتاب در آوردین؟ 2. استاد گرامی کتاب مبین با لوح محفوظ فرق داره؟ 3. برداشتم نسبت به کتاب مبین درسته؟ کتاب مبین سرنوشتمون در آن یادداشت میشه در طول زندگی با دعا و صدقه کم و زیاد میشه و شب قدر هم در کتاب مبین مطالبی در مورد ما نوشته میشه. 4. استاد عزیز در مورد اینکه دانش آموزان را مشهد بردیم و ازتون راهنمایی خواستم شما فرمودین کتاب شهید برونسی و چه نیازی به نبی؟ فلسفه تقلید را براشون در واگن ها صحبت کنم. متاسفانه همه بچه ها با تبلت و آهنگ غیر مجاز سرگرم بودند و احساس کردم حوصله ی حرف هایم را ندارند. گذاشتم بعد از زیارت و برگشتنی ولی حجاب و نماز آنها خیلی پرت بود اصلا به نماز اهمیت نمی دادند چند بار به مدیرم گفتم وضع حجابشون خیلی بده. بچه ها فقط دوست داشتن بازار برن و روز اول نماز صبح نیم ساعت مونده به قضا به همکارم که مسئول پرورشی اونا بود به این تذکر من واکنش منفی نشون داد و ناراحت شد چقدر سخت میگیرین... و خودشون از قطار پیاده نمی شدن و ترس از اینکه گم بشن تو قطار میخوندن و به بچه ها می گفتند بعدا قضا بخونین ... یک وضعی بود ... خلاصه وضع معلم ها و دانش آموزان خیلی ناراحت کننده بود ... موقع برگشت خیلی ناراحت بودم که فایده ای برای دانش آموزانم نداشتم چون ندونستم باهاشون صحبت کنم اصلا آمادگی نداشتند و یا شاید من بلد نیستم باهاشون ارتباط برقرار کنم از این بابت از دست خودم ناراحتم که چرا نتونستم تو واگن ها براشون در مورد پیشنهاد شما کار کنم. 5. ضعف های دولت و کارهای اشتباه را دبیران مدرسه مون تو سر ما خالی میکنن و ما را مخاطب قرار میدین که دبیران دینی چکار میکنین... من معمولا حرفی نمی زنم چون اکثرا ماهواره نگاه میکنن و به نماز و حجاب اهمیت نمیدن فقط گفتم، جامعه بدتر هم میشه باید امام زمان بیاد همه چیز خوب بشه باز به این حرفم، گیر میدن بس دست به دست هم بنشینیم گفتم نه تلاش کنیم... 6. چکار کنیم به دخترامون که دوست دارند آهنگ غیر مجاز گوش کنن، نهی یا متوجه کنیم؟ ممنون به سوالاتمون جواب میدین 7. استاد عزیز، در گذشت آیت الله محمد فاضل استر آبادی ما را به شما و امام زمان تسلیت می گویم نمیدونم این عالم ربانی ما را می شناسین؟ خدا به وقتتون برکت بده. اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فعلاً نیاز نیست همین‌که با یادداشت‌کردن در موضوعات متمرکز می‌شوید برای خودتان مفید است 2- می‌توان گفت «لوح محفوظ» از آن جهت که حقایق را به صورت روشن مطرح می‌کند - چون مجرد است - همان «کتاب مبین» است 3- خوب است 4- نباید نگران باشید بالاخره شرایط نبوده، إن‌شاءاللّه از طریق دیگر خداوند راهی جهت این امر می‌گشاید 5- در این موارد باید با محبت و رفاقت با آن‌ها برخورد کرد و نباید کار به «مراء» بکشد 6- به آن‌ها سخت‌گیری نکنید، با محبتی که به آن‌ها می‌کنید؛ خود به خود علاقه‌شان به آن آهنگ‌ها کم می‌شود 7- خدا ایشان را رحمت کند. آشنایی چندانی نسبت به ایشان نداشتم. موفق باشید

17982
متن پرسش
بسم الله با عرض سلام خدمت استاد: بنده حقیر جنسیتم مذکر است اما این شبهات در ذهنم آمده است! احادیثی در حلیة المتقین در مورد زنان دیدم که برایم سوال به وجود آورد: مثلاً احادیثی که اجازه می دهد که مرد در مقابل کنیز دیگری با کنیز دیگری نزدیکی کند؟ اما در مورد زن آزاده نباید چنین کاری انجام دهد! ایا تبعیض مورد رضایت اسلام است؟ و احادیث دیگر از همین قبیل! همچنین احادیث دیگری در مورد حقوق زن نسبت به مرد که به نظر میاد زنان یک دهم حقوق برعکس را هم ندارند! یا احادیث طوری مشورت با زنان را مطرح می کند که گویی اینان انسان نیستند ... (شما در معرفت نفس می فرمودید فقط بدن زن و مرد دارد حقیقت ما جنس ندارد) پس چطور این احادیث این چنین برداشت می شود!؟ مطمئنا اسلام عیبی ندارد درک من و فهم من از احادیث کم است یا مشکل جای دیگری ست! متشکر می شوم اگر کمک کنید و یا منبع و کتابی معرفی کنید تا این شبهات برطرف شود. نمونه قسمتی از حلیة المتقین: در حديث صحيح از امام محمّد باقرعليه السلام منقول است: زنى آمد به خدمت حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم و گفت: يا رسول اللَّه صلى الله عليه وآله و سلم چيست حق شوهر بر زن؟ فرمود: لازم است كه اطاعت شوهر بكند و نافرمانى او نكند، و از خانه او بى رخصت او تصدق نكند، و روزه سنّت بى رخصت او ندارد و هر وقت اراده نزديكى او كند مضايقه نكند، اگرچه بر پشت پالان شتر باشد، و از خانه او بى رخصت او بدر نرود، و اگر بى رخصت بدر برود ملائكه آسمان و زمين و ملائكه غضب و ملائكه رحمت، همه او را لعنت كنند تا به خانه برگردد. گفت: يا رسول اللَّه! حقّ كى بر مرد از همه كس عظيم تر است؟ فرمود: حقّ پدر. گفت: حقّ كى بر زن از همه عظيم تر است؟ فرمود: حقّ شوهر. پرسيد: من به شوهر آن قدر حق ندارم كه او بر من دارد؟ فرمود: از صد تا يكى نه. آن زن گفت: قسم مى خورم به آن خدايى كه تو را به حقيقت فرستاده است، هرگز شوهر نكنم. در حديث ديگر فرمود: هيچ چيز بى رخصت او به كسى ندهد و اگر بدهد، گناهش براى زن است و ثوابش براى شوهر. و هيچ شب نخوابد كه شوهر از او خشمناك باشد. زن گفت: هر چند شوهر بر او ظلم كرده باشد؟ فرمود: بلى. حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر زنى كه شب به سر آورد و شوهر از او آزرده باشد، نمازش مقبول نباشد تا شوهر از او راضى باشد، و هر زنى كه بوى خوش براى غير شوهر بكند نمازش مقبول نيست تا آن بوى خوش را از خود بشُويد. و فرمود: سه كس هستند كه هيچ عمل ايشان به آسمان بالا نمى رود: غلام گريخته، زنى كه شوهرش از او راضى نباشد و كسى كه جامه خود را از روى تكبر، بلند آويخته باشد. امير المؤمنين عليه السلام وصيت فرمود به امام حسن عليه السلام: زينهار! مشورت با زنان مكن، رأى ايشان ضعيف و عزم ايشان سست است. و ايشان را پيوسته در پرده بدار و بيرون مفرست و تا توانى چنان كن كه به غير از تو مردى را نشناسند و به ايشان خدمتى به غير آنچه متعلق به خودشان دارد مگذار، كه اين از براى حال ايشان و خشنودى ايشان و حسن و جمال ايشان بهتر است. زيرا كه زن گل است خدمتكار نيست، و همچنين خودش را گرامى دار و سخنش را در حقّ ديگران قبول مكن و اختيار خود را بسيار به دست او مده. در حديث معتبر از حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم منقول است: زنان را در غرفه و بالاخانه جا مدهيد و نوشتن به ايشان مياموزيد و سوره يوسف را تعليم ايشان مكنيد و چرخ رشتن به ياد ايشان بدهيد و سوره نور را به ايشان تعليم كنيد. حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم نهى فرمود از آن كه زنان را بر زين سوار كنند. و فرمود: در نيكى اطاعت زنان مكنيد تا آن كه به طمع نيفتد در امر كردن به شما به بدى ها، به خدا پناه بريد از بَدان ايشان، و از نيكانشان در حذر باشيد. امام محمّد باقرعليه السلام فرمود: رازى به ايشان مگوييد و درباره خويشان شما آنچه گويند، اطاعت مكنيد. امير المؤمنين عليه السلام فرمود: مردى كه كارهاى او را زنى تدبير كند ملعون است. حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم چون اراده جنگ داشتند، با زنان خود مشورت مى كردند و آنچه ايشان مى گفتند خلاف آن مى كردند. حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: هركه اطاعت زن خود بكند خدا او را سرنگون در جهنّم اندازد. گفتند: يا رسول اللَّه! اين اطاعت كدام است؟ فرمود: از او رخصت بطلبد كه براى رفتن به حمام‌ها و عروسى‌ها و عيدها و عزاها برود و او را رخصت بدهد و جامه هاى نازك از او طلبد كه در بيرون بپوشد و شوهر براى او بگيرد. در حديث ديگر فرمود: مثل چنين، مثل استخوان كج پهلو است، اگر او را به حال خود مى گذارى منتفع مى شوى و اگر مى خواهى راست كنى مى شكند، پس صبر كن برناخوشى هاى ايشان. با عرض عذرخواهی به خاطر گرفتن وقت شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» تأکید شده است، مطابق آیات قرآن برای رسیدن به حیات طیبه هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست و هر دو استعداد رسیدن به عالی‌ترین کمالات را دارند و از این جهت است که باید این‌گونه روایات را مطابق وضع تاریخی و اشارات خاصی که مدّ نظر روایت بوده است معنا کرد و نه به صورت مطلق. بدین معنا که در بسیاری موارد، منظور از «نساء» و عدم مشورت با آن‌ها، شخصیت‌های شهوت‌زده و ترسو است نه مطلق زن به همان دلیل که ائمه«علیهم‌السلام» در نسبت با زنان کمال احترام و ارزش را داشته‌اند. موفق باشید

17925
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: دختری 20 ساله هستم و خواستگار طلبه ای دارم که طی جلساتی که با هم داشتیم، از نظر ایمان و اخلاق و همفکری بسیار به هم نزدیک بودیم، ولی ایشان می خواهند در آینده ملبّس شوند و برای من خیلی سخت است که ایشان در تمام مکان ها با لباس باشند و می خواهم ایشان در مکان هایی مثل حوزه علمیّه، مسجد، محل تحصیل و مکان هایی از این قبیل ملبس باشند ولی در مکان هایی که در شان این لباس نیست مثل مجالس مهمانی، بازدید عید، عروسی، پارک، هنگام خرید، و .... با لباس شخصی باشند. می خواستم ببینم آیا از نظر اخلاقی طلبه ای که این چنین باشد، رفتار قبیحی دارد؟ و با توجه به این که حدود یک ماه به این مسئله فکر کردم و نتوانستم برای خودم حل کنم، آیا اگر طرف مقابل من این موضوع را قبول نکردند و خواستند همیشه و همه جا با لباس روحانیت باشند، آیا درست است به خاطر این مسئله، این وصلت به هم بخورد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لباس روحانیت و حضور روحانی در هرجایی با نظر به فرهنگ و تاریخ اسلامی ما، موجب عزّت اسلام و عامل افتخار و غرور مؤمنین است. موضوع را به عهده‌ی خودشان بگذارید، خودشان می‌دانند چه موقع چه‌کار کنند، شما در این موارد شرط و خط و نشان نگذارید. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!