بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: زن ، ازدواج ، خانواده، مرد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17070
متن پرسش
محضر گرانقدر جناب طاهرزاده سلام علیکم: استاد عزیز متاسفانه بنده به ورود به سایت های سکسی عادت کرده ام و جوری برایم عادی شده که دیگر قبح آن را در درونم احساس نمی کنم در حالی که سابق وقتی وارد این سایت ها می شدم اعتراض درونی و عذاب وجدان داشتم. سوالی دارم که با جواب به آن امید دارم از این مسئله عبور کنم. سوال اول) در روایت است شخصی خدمت معصوم رسید و عرض کرد آیا اگر کسی همسر خود را برهنه کند و به او بنگرد اشکالی دارد معصوم در جواب فرموده بودند نه اشکالی ندارد و چه لذتی بالاتر از این؟ حال سوال من این است چه تفاوتی بین دیدن برهنه همسر و دیدن برهنه ای در سایت وجود دارد؟ ماهیت هر دو که یکی است چرا یکی حرام است و یکی حلال؟ برای من جوانی که امکان ازدواج ندارم چه اشکالی دارد از این سایت ها بازدید کنم و شهوت خود را تسکین دهم؟ سوال دوم) شما در جواب بعضی از دوستان راجع به همین مورد فرموده اید این کار مانع تجلی اسما و سلوک و... می شود بنده از این چیزها سر در نمی آورم لطف کنید از دیدگاه تجربی و اجتماعی بفرمایید در زندگی عادی چه مشکلاتی پیش می آورد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد صاحب‌نظر نیستم و به اعتبار نظر فقها باید تکلیف خود را بدانیم. اگر توانستم خدمت عزیزی که در این رابطه صاحب‌نظر است برسم؛ موضوع را با ایشان در میان می‌گذارم. موفق باشید

17068
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام: استاد بنده درباره ی نامگذاری فرزندم با نام «آلاء» از شما سوال پرسیده بودم. شما فرمودید: «این اسم به معنی نشانه است. و از آن‌جایی که اسم باید به چیزی اشاره داشته باشد، نمی‌دانم خودِ نشانه، به چه چیزی اشاره دارد.» . ضمن تشکر سوال من این است که در تفاسیر لغت نامه ها درباره ی این کلمه در قرآن، معنی آن «نعمت ها و نیکی ها» آمده است. یعنی نشانه به این موضوع ها می تواند باشد؟ آیا در این صورت اسم مناسبی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اگر بتوانید لقبی برای او بگذارید که متعیَّن به یک اسوه و مصداق باشد، او بیشتر، معنای خود را در اسم خود احساس می‌کند و شما بعداً بیشتر خوشحال خواهید بود. موفق باشید

17067
متن پرسش
با سلام: می خواستم نظر آقای طاهرزاده رو در مورد متن زیر و بی نفسی و بی زمانی هنگام انزال در سکس بدونم و اینکه علت میل جنسی انسان، علاقه به اون لحظه بی نفسی و بی مکانی هست. ✨ اين انرژي جنسي چيست؟ چرا اينگونه با قوت زياد زندگي ما را به نوسان در مي آورد؟ چرا چنين نفوذ زيادي بر زندگي ما دارد؟ چرا زندگي ما، تا آخرين دم حول محور سكس مي گردد؟ جاذبه اش در چيست؟ پيران و قديسان شما هزاران سال است كه آن را منع كرده اند، ولي به نظر مي رسد كه در انسان ها كمترين تاثيري نداشته است. هزاران سال است كه به ما موعظه كرده اند كه بايد از سكس دوري كنيم و تمام افكار جنسي را از خود برانيم و حتي نبايد خواب هاي جنسي ببينيم. ولي اين روياها انسان ها را ترك نكرده اند نمي توانند اينگونه انسان را ترك كنند. من در شگفت بوده ام من با زنان خودفروش برخورد داشته ام، آنان هرگز چيزي در مورد سكس نمي پرسند، آنان در مورد روح و خدا جويا هستند. من همچنين با بسياري از مرتاضين و سالكين و مردان مقدس برخورد داشته ام، و هروقت با هم تنها بوده ايم آنان در مورد چيزي به جز از سكس سوال نمي كنند! من از درك اين نكته حيرت كرده ام كه مرتاضين و مردان به اصطلاح مقدس شما كه هميشه در مخالفت با سكس موعظه مي كنند، به نظر مي رسد كه در ذهن هايشان وسواس سكس را دارند و با آن مشكل دارند. آنان در جمع از روح و از خداوند مي گويند، ولي در درون، آنان نيز همچون همه دچار مشكل هستند. بايد هم چنين باشد، طبيعي است زيرا ما هرگز سعي نكرده ايم كه اين مشكل را درك كنيم. ما هيچگاه نكوشيده ايم تا پايه هاي اين انرژي را بشناسيم و هرگز نپرسيده ايم كه اين جاذبه ي عظيم چرا وجود دارد؟ چه كسي به شما جنسيت را آموزش مي دهد؟ تمام دنيا همه كار مي كند تا اين آموزش صورت نگيرد. والدين سعي دارند كودكانشان را از دانستن در مورد آن منع كنند و آموزگاران همين تلاش را دارند. متون مذهبي نيز چنين مي كنند. هيچ مدرسه و دانشگاهي براي آموزش سكس وجود ندارد، ولي روزي ناگهان شخص درمي يابد كه تمام وجودش سرشار از اين انرژي است اين چگونه رخ مي دهد؟ بدون هيچگونه آموزش، اين چگونه اتفاق مي افتد؟ حقيقت را آموزش مي دهند، عشق را آموزش مي دهند، ولي به نظر مي رسد كه در هيچ كجا يافت نمي شوند. پس اين كشش عظيم سكس چيست؟ اين جاذبه ي طبيعي براي آن چيست؟ البته اسراري در آن نهفته است كه لازم است كه درك شود. شايد آنگاه قادر باشيم به فراسوي جنسيت برويم. نخستين نكته اين است كه جاذبه ي سكس در وجود انسان ها درواقع كششي براي سكس نيست. آن خواسته ي جنسي كه در هسته ي دروني انسان هاست، درواقع يك خواسته ي جنسي نيست. براي همين است كه پس از هر آميزش جنسي، آنان به خود فرو مي روند، احساس ناشادي و افسردگي مي كنند آنان مي پندارند كه چگونه از آن خلاص شوند، زيرا چيزي در آن پيدا نمي كنند. شايد آن جاذبه براي چيزي ديگر باشد. و آن جاذبه يك اهميت بسيار مذهبي در خودش دارد. جاذبه اين است. به جز در تجربه ي جنسي، انسان ها در زندگي معمولي شان قادر نيستند به اعماق وجودشان دست پيدا كنند. در امور روزمره، آنان تجارب متنوعي دارند خريد، اداره، تجارت، به دست آوردن پول و شهرت ولي اين تنها تجربه ي آميزش جنسي است كه آنان را به ژرف ترين عمق وجودشان نزديك مي كن، در آن اعماق، دو چيز برايشان رخ مي دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق در قرآن در رابطه با علاقه‌ی همسران به همدیگر می‌فرماید: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (21)/ روم) از نشانه‌های اراده‌ی الهی در ادامه‌ی نسل بشر و مدیریت الهی در این رابطه آن‌که حضرت حق از خود شما همسرانی را جهت آرامش روحی و روانی و این‌که در کنار همدیگر لذت لازم را ببرید، همسرانی را قرار داد و بین شما روحیه‌ی ارادت‌مندی و دل‌سوزی گذاشت، در این پدیده نشانه‌هایی از مدیریت حکیمانه‌ی حضرت حق برای اهل تفکر وجود دارد.

ملاحظه می‌کنید که خداوند موضوع سکس را در مسیر صحیح برای بشر شکل داده است تا علاوه بر آرامش روحی که باید همسران در نسبت به هم و لذتی که پیش می‌آید، داشته باشند؛ نتایج دیگری مثل ارادت و ایثار نیز در بین آن‌ها بماند. چیزی که مسلّم اگر مسیر ارتباط جنسی از روش الهی خارج شود، به‌دست نمی‌آید. و این مشکل اساسی بشر امروز است که متوجه نمی‌شود صِرفِ ارتباط جنسی، تمام ابعاد انسانی جواب داده نمی‌شود، مگر آن‌که آن ارتباط جنسی در مسیر تکوینی و تشریعیِ خودش قرار بگیرد. از این جهت است که در آخر آیه فرمود: «إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» در این نوع ارتباط که در عین آرامش روحی و جنسی، مودت و رحمت بین زن و مرد جاری می‌شود؛ نشانه‌هایی از حکمت الهی برای اهل تفکر می‌باشد. بنابراین موضوع گرایش جنسی که در بشر قرار داده شده است اگر در مسیر صحیح آن قرار نگیرد، بشر به نتایجی که باید از این ارتباط به‌دست آورد، به‌دست نخواهد آورد. و این مشکلی است که بشر امروز از آن غفلت اساسی دارد. موفق باشید

17056
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: سوالی که مدتی ذهن بنده را مشغل کرده و تا الان با اینکه کتاب های مختلفی، از جمله کتاب جوان و انتخاب بزرگ، و ... خوانده ام و با افراد مختلفی مشورت کردم، هنوز به جواب نرسیدم: جوانی موقعیت طلائی است و که نباید به راحتی از دستش داد، اما سوال اینجاست که چگونه؟ اگه کسی هدف خودش رو رضای خدا و قرب الی الله قرار داده باشه، در جوانی چه کاری میتونه انجام بده؟ کاری که از همه مهمتره و شاید بعدا نتونه انجام بده و بتونه تمام استعداد های انسان رو به کار بگیره؟ آیا درس خواندن برای کنکور لازمه ؟ اگه نیست، و کسی اینو تشخیص بده، چه کار مهم تری پیش روش هست؟ کار کردن و دنبال شغل و سرمایه رفتن، وارد مسائل سیاسی شدن، مطالعه .... کدام مهم تر است؟ و معیار های انتخاب شغل از منظر اسلام چیست؟ انسان باید خودش رو برای مسئولیت های بزرگ اماده کنه یا یک شغل معمولی و عادی؟ لطفا جامع و کامل پاسخ بدید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی هدف اصلی انسان کسب رضایت حضرت پروردگار در کلیت زندگی شد، معلوم است که برای تحقق آن، باید مقدمات لازم را فراهم آورد. که مسلّم کسب معارف الهی و اخلاق فاضله، اصلی‌ترین مقدمات است و این باید در شرایطی شکل بگیرد که انسان با داشتن شغل و منبع درآمدی بتواند هدف خود را درست دنبال کند. درس و دانشگاه و حوزه همه برای کسب مقدمات است. موفق باشید

17039
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت شما: این آموزه فرهنگ غنی شیعی که ملاصدرا آن را به خوبی تبیین نموده است، مبنی بر آنکه: شهوات نیز در اثر زیاده روی های انسان، بتدریج مجرد گشته و وبال انسان در دنیا و به ویژه آخرت می شود، مرا به هراس انداخته است. سوال اولم اینکه آیا ارضای شرعی نیاز جنسی اگر همت انسان شود، نیز باعث تجرد این شهوت در انسان می شود و در سنین پیری نیز علیرغم فقدان توان جنسی او را رها نمی کند؟ و سوال دومم اینکه برای رهایی از خواطر و خیالات مرتبط با شهوت جنسی به ویژه در میانسالی چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور ملاصدرا افراط در شهوات، در مورد لذات حلال نیست، و اساساً سیره‌ی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در بودن در کنار همسران‌شان نه افراط بوده و نه مشکلی برای آن حضرت به‌وجود می‌آورده 2- آمدن خیالات در اختیار انسان نیست ولی دنبال‌کردنش در اختیار ما است. از این جهت اگر ملکه‌ی کنترل خیالات در ما قوت بگیرد، در میانسالی قدرت خیالات کم می‌شود. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» نکاتی در این مورد دارد. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

17037
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقت شریف بخیر. در متکثر نبودن حقایق، می توان گفت با تدبر در هر بطن نه فقط حقایق آن بطن که حقایق بطون بالاتر هم پیش ماست مثل اینکه روبروی خورشید شیشه های متعدد گذاشته شود میزان نور و میزان درک خورشید بستگی به موقعیت ما دارد و مقصود از اینکه طهارت شرط صعود به بطن بالاتر است می خواسته شرط بهره مندی بیشتر از خورشید و نیز انوار شدیدتر را بیان بفرمایند و حضور در هر بطنی به معنای محرومیت از انوار بطون بالاتر نیست وگرنه به نتایج اشتباهی می رسیم. و این اصل در مورد حضور در عوالم مختلف وجود هم صادق است. البته اگر درست متوجه فرمایشات سوال 17013 حضرتعالی شده باشم. 2. می توان گفت در مسیر سلوک دو مانع وجود دارد 1) مانع تکوینی (هبوط به اسفل السافلین) 2) موانع تشریعی ناشی از گناه؟ 3. ریشه تغییر حالت موقع گرفتن برخی حقایق چیست؟ ظرفیت پایین سالک یا بزرگی حقیقت؟ گاهی حقایق نابی داده می شود اما تغییر حالت نیست و گاهی یک مطلب ساده مثل نزول رحمت بخاطر خدمت به خلق. 4. پیش شرط بهره مندی از برخی مراتب کشف حدسی ایجاد ظرفیت در عقلمان هست. درست است حضرت استاد؟ 5. بعضا قشر زن ما، در فراگیری دین بسیار کوتاهی می کنند حوصله هم ندارند که یاد بگیرند بهتر نیست در ازدواج سراغ زنان مشتاق برویم که بخشی از اشتیاقشان ریشه در احساس مسولیتشان نسبت به تربیت فرزند دارد؟ آیا نتیجه کوتاهی ما، در تفکر نابودی فرزندانمان در برابر طوفان شبهات نیست؟ آیا این، پرتوقع بودن در ازدواج محسوب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این سخن درستی است که حضور در عالم مادون مثل عالم مثال، حضور وجودی در عالمِ بالاتر است به صورت اجمال 2- درک حقایق و متأثرشدن از آن‌ها به عوامل گوناگونی بستگی دارد از جمله عواملی که شما فرموده‌اید به اضافه‌ی اراده‌ی الهی جهت تغییردادن و جهت‌دادن به تاریخ 3- زنان در تعریفی که نسبت به وظایف خود کرده‌اند، عموماً کوتاهی نمی‌کنند؛ بلکه نیازی نمی‌بینند در تعریفی که مردان برای زندگی فردی خود کرده‌اند، وارد شوند. مادرانِ متدین، روحانیت لازم را جهت عبور از شبهات به فرزندان خود می‌دهند و این غیر از باسوادبودن و یا بی‌سوادبودن آن‌ها است؛ بلکه با تعهدی که نسبت به تاریخ خود دارند می‌توانند بهترین فرزندان را تحویل جامعه دهند. موفق باشید

17004
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام: استاد گرامی بنده قصد مطالعه سبک زندگی و ارائه آن را دارم. مصدع اوقات شدم کتبی را که در این راستا کمک کننده است معرفی بفرمایید. با کمال تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب خاصی در نظرم نیست. جزوه‌ای تحت عنوان «سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی» در قسمت نوشتاریِ سایت قسمتِ جزوات هست. امید است برایتان مفید باشد. موفق باشید

16958
متن پرسش
با سلام و وقت بخیر خدمت استاد بزرگوار:می خواستم بدونم از نظر شما در زمینه ی ازدواج اگر خانم معتقدتر و مذهبی تر باشند مشکلی پیش میاد؟ چون شنیدم که آقایون باید اعتقادشون قوی تر باشه مثلا اگر خانم اهل موسیقی نباشند و آقا پسر باشند یا اهل مسجد رفتن و هیئت رفتن و... سوال دیگرم این هست که اگر این دو نفر هم سن باشند، آیا خانم می تونه تاثیرگذار باشه در مورد مسائل مذهبی آقا پسر؟ اصلا اختلاف سنی چقدر مهمه تو مقوله ی ازدواج؟ (منظور هم سن بودن هست نه بزرگتر بودن خانم از آقا پسر)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خانم متدیّن‌تر باشد با خُلق و خوی بهتری زندگی را می‌گرداند و زندگی حکیمانه‌تر جلو می‌رود تا آن‌جایی که بدی‌های مرد نیز کاهش می‌یابد. 2- اگر مورد قابل قبولی باشد، نباید موضوع همسنی را چندان مهم دانست. موفق باشید

16938
متن پرسش
سلام علیکم: انسان به لطف خدا به همسر، فرزند و مومنین عشق ایمانی دارد و این عشق در عمل با خوبی ها ی عملی زیادی همراه است مثلا انسان به همسر ایمانی اش چون عشق دارد این عشق در عمل لحظه به لحظه در کلام و رفتار و عمل تجلی پیدا می کند. آیا این کثرت محبت های عملی را می شود اسمش را افراط گذاشت و مثلا باید خوبی ها را کمتر کند؟ البته نظز حقیر این است که چون از عشق پاک نشات می گیرد انسان دوست دارد این عشق را در عمل بروز دهد و این کثرت خوبی ها اتفاقا حسن است تا نظر حضرتعالی چه باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همین محبت‌ها زندگی شور و نشاط می‌یابد و افق عشق به حضرت حق ظهور می‌کند و اساساً همین محبت‌ها است که زاد و توشه‌ی راهِ رجوع به حق است در آن حدّ که حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» خانه‌ای را که جناب رباب در آن زندگی می‌کردند را به عشق رباب دوست داشتند. این مصیبت بدی است که ما مسلمان‌ها، دوست‌داشتن و عشق‌ورزیدن را گم کرده‌ایم و لذا صفای باطن ما به کدورت تبدیل شده است. در این مورد حرف بسیار است. امید است که راهِ محبت به همدیگر را که موجب گشودگی محبت به حضرت حق می‌شود، در خود کشف کنیم تا به دین محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در آییم. دینی که فرمود: « بهترین شما کسانی‌اند که بهترین برای همسرانتان باشند» آیا این اشاره به همان محبتی ندارد که جنابعالی در صدد آن هستید؟! آیا آن‌جا که پیامبر ما«صلوات‌اللّه‌علیه‌و‌آله» فرمودند: «حُبِّبَ إِلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا ثَلَاثٌ، النِّسَاءُ وَ الطِّيبُ وَ جُعِلَتْ قُرَّةُ عَيْنِي‏ فِي الصَّلَاةِ»[1] محبت سه چيز از دنيا به قلب من افتاده است، زنان، عطر و قرار داده شده است نور چشم من در نماز. آیا نخواست که بفرمایند به همان معنایی که اگر رجوع به لطافت عطر و صفای اُنس با حضرت حق داشت، باید نظر به همسر خود نمود؟ موفق باشید

 


[1] ( 1)- وسائل‏ الشيعه، ج 2، ص 143 ..

16936
متن پرسش
بسم الله با عرض سلام و احترام خدمت شما استاد بزرگوار: جایگاه جراحی زیبایی در آداب اسلامی و الهی چیست؟ از جانب اطرافیان نزدیک که خیرخواه هستند ترغیب می شوم به جراحی زیبایی بینی، و گاها حتی تاخیر ازدواج بنده را به این سبب تلقی می کنند اما بنده می گویم جسم ملک خداست و «هو الذی یصورکم فی الارحام کیف یشاء...» و این که امر ازدواج تا به امروز به دلیل این نقص کوچک ظاهری برایم به تعویق افتاده باشد در دستگاه سنن و قواعد الهی برایم قابل قبول نیست. لطفا راهنمایی بفرمایید جایگاه نفس الامری آن به چه صورت است و روشنم بفرمایید. تکرار زیاد از سوی اطرافیان گاها موجب سرخوردگی و دلسردی ست. موید باشید التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر رشد انسان در دوره‌ی جنینی در بستر طبیعی طی شود، مسلّم جسم انسان مطابق نفس ناطقه، به زیباترین شکل ظهور می‌کند؛ ولی عموماً این‌طور نیست. و لذا اگر عضوی از اعضای انسان مطابق نظم سایر قسمت‌های بدن رشد نکرده است، مانعی ندارد که انسان از طریق عمل جراحی آن عضو را به نظم مناسب خود درآورد. موفق باشید

16923
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار اطلاع دارید که گستردگی فضای مجازی در بسیادی موارد حجاب های حیا را برمی دارد و گاها قبح اعمال ناپسند را زایل می کند، البته قبول دارم که با استفاده ی درست می توان چیزهای بهتری کاسب شد ولی ما و دوستانمان دراین باره دچار مشکل شدیم مثلا: بعصی از دوستان گاها بدون اجازه عکس های دسته جمعی ما را برای پروفایل خودشان می گذارند و وقتی ما اعتراض می کنیم، دلگیر می شوند در این مورد ما چه وظیف ای داریم؟ یا امروزه بین جوانان مذهبی، گذاشتن عکس شهدای مدافع حرم برای پروفایل شان یکجورهایی عادی شده و حتی لایک کردن عکس همین شهدا و مواردی از این قبیل که بسیار است و ما نمی دانیم چطور راهنمایی کنیم، استاد بی زحمت راهنمایی کنید. بنده می دانیم که شهدای عزیز جایگاه بالایی دارند و نزد خداوند به آلاءالهی متنعم اند و برایشان احترام قائل هستم اما می توان بدون اینکه با عکس آن ها ارتباط گرفت و حتی در ظاهر با لایک عکس آن ها و پروفایل گذاشتن آن به بندگی خدا رسید. خصوصا که مشاهده می کنیم افرادی که سنگ همین شهدا را به سینه می زنند در عمل دل افراد دیگر را خون می کنند و نطر بقیه را نسبت به مذهبی های دیگر عوض می کنند. یک مورد دیگر هم که برای بنده جای سوال بود اینکه در بسیاری از تشکل های دانشجویی خانم ها و آقایان با استفاده از همین فضای مجازی کارهایشان را پیش می برند و در واقع بدون آن کارها لنگ می ماند، در پرسشی فرمودید باعث کدورت قلب می شود اما وقتی کسی جز همین افراد برای پذیرش مسئولیت نباشد و تنها راه ارتباطی هم همین فصای مجازی باشد چاره چیست؟ ببخشید که طولانی شد ولی پرسش هایی هستند که نتوانستم برایشان جواب پیدا کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم نگاه‌کردن به عکس نامحرم که برای تبرّج و خودنمایی است قلب را مکدّر و و وَهم را رشد می‌دهد ولی موضوع استفاده‌کردن از فضای مجازی و کانال‌های موجود، چیزی نیست که در این شرایط بتوان آن را نادیده گرفت؛ می‌ماند که همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 16919 عرض شد، پیام‌های فرهنگی در این فضاها که ظرفیت چندانی از جهت عمق معانی ندارند؛ نباید فراموش شود و گمان کنیم می‌توانیم همه‌ی حرفمان را از این طریق بزنیم و همه‌ی حرف‌ها را نیز از همین طریقه‌ها بیابیم! موفق باشید

16889
متن پرسش
سلام و رحمت خدا بر شما باد: حضرت استاد مشرف اند که فضای مجازی روابط میان نامحرمان را بی مرز کرده. در این فضا تعامل با نامحرمان چگونه باید باشد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فرقی می‌کند؟ در هر صورت ارتباط با نامحرم موجب کدورت قلب و محجوب‌شدن نسبت به حضرت حق می‌گردد و انسان با دست خالی به قیامت می‌رود و گرفتار عذاب‌های خاص قیامت می‌شود. موفق باشید

16840
متن پرسش
سلام عليكم: استاد، مسئله ای است که من و خیلی از جوانهای هم سن و سال من از درک آن عاجزیم و آن اینکه بزرگان می گویند شما ازدواج کنید خدا هم می رساند و روایت هم داریم که امام صادق علیه السلام فرمود «هر کس از ترس تنگدستی ازدواج نکند همانا به خداوند بدگمان شده است خداوند فرموده ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله» استاد، واقعا این مسئله را نمی توان درک کنم. پس عقل چه می شود؟ شرایط و زمینه ها چه؟ وقتی من نه کار دارم نه پول دارم نه خونه دارم چگونه حتی فکر ازدواج هم بکنم؟ به خصوص که با این مقدار ناچیز شهریه ای که به ما طلبه ها می دهند حتی نمی شود لانه مرغی را اجاره کرد؟ استاد اگر خدا فرموده یغنهم الله من فضله، پس چرا کسانی را می بینیم که ازدواج کرده اند و غنی که نشده اند هیچ، بلکه به فلاکت و نداری افتاده اند؟ استاد ببخشید که صریح حرفامو گفتم. ان شاء الله به حق حضرت زهرا سلام الله علیها خدا اول رهبرمون رو حفظ کنه بعد شما رو. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه‌ی این‌ها که می‌فرمایید اگر با اراده‌ی اعتماد به خدا از یک‌طرف، و عزمِ ساده‌زیستیِ کامل که شأن یک طلبه است از طرف دیگر، پا به میدان بگذارید و از خانواده‌ای خواستگاری کنید که سادگی و دیانت را مدّ نظر دارند؛ و خانواده‌ی خودتان نیز در حدّ امکان دو اطاقی را در اختیار شما بگذارند و شما نیز به قول خودتان به آن لانه‌ی مرغ راضی باشید؛ می‌بینید که آن روایات و آن آیه در اوج بصیرت نسبت به عالَم و آدم در رابطه با ازدواجی قدسی سخن گفته‌اند و نه زندگی مطابق ظلمات سراسر اسراف و تبذیر که حتی مذهبی‌های ما را گرفتار کرده است. و این‌که قرآن می‌فرماید: «یغنهم الله من فضله» یعنی خداوند ما را نسبت به نیازهای اصلی‌مان محتاج نخواهد کرد، نه آن‌که ثروت‌مند بشیم. موفق باشید 

16837
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام، اگه بخوایم معارف دینی رو برای بچه های دبستانی بگیم باید از کجا شروع کنیم؟ لطفا اگه منابعی رو سراغ دارید که برای انتقال مفاهیم دینی به بچه ها کمک میکنه معرفی کنید. (بنده مربی بچه ها هستم، به عنوان مطالبی که سر کلاس ارائه کنم راهنمایی می خواستم) اینکه اول سوره ها رو به شکل شعر باهاشون کار کنیم کار درستی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار خوبی است که نوجوانان با شعر و سرود به محتوای سوره‌ها نزدیک شوند 2- اگر قسمت «من کیستم؟» از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را برایشان با زبان ساده بگویید، کمک‌شان کرده‌اید و به همین شکل، کتاب «چه نیاز به نبی». موفق باشید

16831
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: نظرتون را راجع راهپیمایی روز عفاف و حجاب و ضرورت اون می خواستم بدونم؟ آیا اصلا راهکار خوبی هست و تاثیری دارد؟ آیا این درسته که خیلی از مشکلات ما مربوط به لقمه حلال است و این موضوع را با راهپیمایی مقایسه کنیم و گفته بشه تا لقمه حلال و وضعیت ربا در جامعه درست نشه، راهپیمایی عفاف و حجاب بی تاثیره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 16758 به این شکل عرض شد: «باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در راستای نمایاندن تعهد ما بر عفاف و حجاب باشد؛ کار خوبی است ولی نه به آن معنا که فکر کنیم از این طریق می‌شود با بی‌حجابی مقابله کرد که آن، بیشتر یک کار فکری و فرهنگی است و باید با اصلاح نظام آموزشی که از آن غفلت فراوان شده است، مشکل را حل کرد. موفق باشید». در این‌که باید نسبت به لقمه‌ی حلال جدّی و حساس بود، حرفی نیست؛ ولی تعظیم شعائر الهی جای خود دارد و آن راهپیمایی یک نوع تعظیم شعائر الهی بود. موفق باشید 

16824
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه اللّه: به نظر حضرتعالی علت بی برکتی زمان چیست و آن را چگونه می توان از میان ببرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم: «تُوزیع الْوَقْت‏، تُوسِيعُ الوقت» اگر وقت درست تقسيم شود گسترش مى‏ يابد و زمان براى انجام همه‏ ى كارها پيدا مى‏ كنيم. موفق باشید

16758
متن پرسش
با سلام: نظر شما استاد گرامی درباره ی این گردهمایی چیست؟ فردا دوشنبه ٢١ تير ماه، روز عفاف و حجاب است، به همين مناسبت گردهمايي تحت عنوان ما خانوادهايمان رادوست داريم در ميدان نبوت تهران ساعت ٦، بعد از ظهر برقرار است. در صورت امكان با حضور خود بر شكوه اين جمع بيافزاييم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در راستای نمایاندن تعهد ما بر عفاف و حجاب باشد؛ کار خوبی است ولی نه به آن معنا که فکر کنیم از این طریق می‌شود با بی‌حجابی مقابله کرد که آن، بیشتر یک کار فکری و فرهنگی است و باید با اصلاح نظام آموزشی که از آن غفلت فراوان شده است، مشکل را حل کرد. موفق باشید

16747
متن پرسش
سلام علیکم: در مورد فتوای آیت الله مکارم شيرازي پس تکلیف اینکه میگن حرام خدا تا ابد حرامه و حلال خدا تا ابد حلاله چی می شه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه حلال دین محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» حلال، و حرامِ دین او حرام است ولی همیشه حکم دین در صورت اضطرار، به مقدار ضرورت با رخصتی که خداوند داده است، مرتفع می‌گردد مثل وجوب روزه که برای شخص مضطر به اندازه‌ای که مضطر است رفع می‌گردد. بنابر این توجه شود که این فتوا هم با توجه به قیودی که مطرح کرده‌اند، استثنا نیست چرا که نفرموده‌اند حجاب، کلا حکم خدا نبوده و واجب نمی‌باشد بلکه وجوب آن باقی است. و همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 16726 عرض شد شاید یک مورد هم در حال حاضر پیدا نشود که مصداق آن فتوا باشد. موفق باشید

16726
متن پرسش
سلام: در مورد فتوای اخیر آیت‌الله مکارم نوشتم برای دوستان. نیازی به دانستن فقه نیست. دلایلم را بخوای می گویم. جناب مکارم که بنده ایشان را صعصعه بن صوحان می نامیدم. نمی دونم چجور و با چه ادبیات و چه کلماتی این اشتباه بزرگ تاریخی را بشرحم و از چه زوایایی. جناب استاد اصلا این فتوا که ضرورت مسلم اسلام را تبدیل و موکول به اما و اگر و شرایط زمانه کرده مرا بدجور رنجونده. دیگه مگه میشه جلوشو گرفت؟ جلوی توجیه را؟ سوءاستفاده را؟ جلوی خباثت و قلدری غربی ها و نهادهای دانشگاهیشون را؟ اگر دانشگاه و کشوری در برابر اصرار دانشجویان مسلمان پا عقب گذاشته بود و حجاب را آزاد، دیگه اونا هم بر موضع نفی حجاب خود مصر. پس لابد اون زن هایی که زمانه رضا خان برای دوش گرفتن و خرید و کار در مزرعه که ضرورتی بیش از تحصیل داشت اشتباه کردند که تو خونه نشستن در زمانه کشف حجاب رضاخان ملعون. تجربه و عقل میگه هر چه ما عقب بنشینین استکبار و اسلام ستیزان پا جلو گذاشته اند. در زمانه ای هستیم که اگر تا دیروز حجاب مستحب بوده الان حجاب واجبه و شاخصه اسلام و علم و پرچم دین ماست. اگر تا دیروز مانتو کفایت می کرد الان خود خود چادر برتر و والاتر و انقلابی تر و اسلامی تره (تو مملکت ما). در زمانه ای هستیم که به تعبیر اصغر طاهرزاده شیطان با همه مظاهر و جلوات و بدیهاش در صحنه است پس ما با تمام مظاهر و نمادهای مذهبی مون در صحنه. هیهات که حضرت حجت به ترک اختیاری حجاب تحت هر عنوان و توجیه و بهانه و شرایطی رضایت داشته باشند چه رسد به چار کلمه سواد مسخره دانشگاهی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل این فتوی، از قبل در مواردی مثل رجوع زن به پزشک مرد در صورتی که مضطر بوده و راه چاره‌ی دیگری نباشد مطرح بوده‌است و خود ایشان هم به این مورد اشاره می‌کنند ولی در مورد برداشتن حجاب به خاطر تحصیل به نظر می‌آید که صلاح نبود این فتوا در معرض دید همگان قرار گیرد، زیرا افرادِ غیر متخصص متوجه‌ی قیوداتی که آیت اللّه مکارم به‌کار برده‌اند، نمی‌شوند. در حالی‌که با فرضِ آن قیودات، یک نفر هم در کلّ دنیا پیدا نمی‌شود که بخواهد به جهت چنین مشکلاتی در آن مرحله‌ی خاص از داشتن حجاب عدول کند (چرا که ایشان می‌فرمایند این حکم در صورتی‌است که رعایت حجاب و محرومیت از تحصیل اولا مشکلاتی برای شخص یا جامعه‌ی اسلامی پیش آورد و ثانیا آن مشکلات، مشکلات مهمه‌ای باشد که وی یا جامعه‌ی اسلامی را تهدید کند و این قیود مثلا در صورتی محقق می‌شود که جامعه‌ی اسلامی شدیدا نیازمند آن رشته باشد و هیچ مردی نباشد که در آن رشته تحصیل‌کند و....). بنابر این عملاً ممکن است این فتوی موجب سوء استفاده گردد و عده‌ای فکر کنند حضرت آیت اللّه فرموده‌اند «اگر داشتن حجاب برای کسی مشکل است، می‌تواند از داشتن حجاب عدول نماید!» در حالی‌که چنین نیست. لینک فتوای مذکور در سایت ایشان ارائه می‌گردد. http://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=4&lid=0&mid=394272&catid=6412  .موفق باشید.

16721
متن پرسش
با سلام و تحیت حضور با سعادت استاد طاهرزاده: چند سالی است که در آذربایجان شرقی جشنواره تئاتر برگزار می گردد و گروههای مختلف هنری در آن شرکت می کنند اما در این میان برخی گروه ها بانام فولکلور و یا فرهنگ عامه اقدام به رقص مختلط زن و مرد در انظار عمومی می کنند. خوشبختانه این عمل قبیح با اعتراض مردم مواجه شد. امسال نیز در آستانه برگزاری این جشنواره بحث فولکلور را دوباره مطرح می کنند و عنوان می دارند که برخی ها از فرهنگ بومی تعریفی ندارند و در ضدیت با فرهنگ بومی بر می آیند در حالی که تقویت فرهنگ بومی بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن است. به نظر حضرتعالی فولکلور و یا همان فرهنگ عامه چه جایگاهی در فرهنگ اسلامی و انقلابی دارد؟ آیا این چنین حرکت هایی می تواند در مقابله با تهاجم فرهنگی موثر باشد؟ آیا این فولکلور همان نگاه سوبژه ای به فرهنگ نیست؟ لطفا در این خصوص ما را راهنمایی بفرمایید . باسپاس از محبتتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر فرهنگ بومی با آموزه‌های دینی تقابلی نداشته باشد، چه اشکالی دارد؟ ولی رقص مختلط زن و مرد، به هر عنوانی که باشد، مسلّم در شأن مردم مسلمان آذربایجان نیست و هرگز فرهنگ بومی آن خطه، آلوده به چنین محرماتی نمی‌باشد. موفق باشید

16720
متن پرسش
اصلاح سوال: با عرض سلام، 1. در رابطه با سوال 16707، حضرتعالی در پاسخ به آن سوال، به بیان خواستگاه پاسختان در سوال 16667 بسنده کردید. لذا نظرم را درباره سوالشان می گویم و از شما می خواهم نظر بدهید چون نظر شما برایم مهم تر است. تجربه ای که خودم داشتم سالها پیش در سطح 2 حوزه با اکثر افرادی که پوشیه داشتن صحبت کردم و البته دیدم بعضی هاشون تئوری های خوبی پشت پوشیه زدن دارن ولی همه شان (همه ی کسانی که باهاشون صحبت کردم) رو بیرون از حوزه بدون پوشیه و با حجاب معمولی دیدم و متوجه شدم که سختشان است از پوشیه استفاده کنن. در مواردی که شرایطش پیش آمد علت پوشیه نزدن را پرسیدم چنین جواب دادن: گفتند اولا مجرای تنفسشان محدود می شود و به سختی از زیر پوشیه نفس می کشند (علاوه بر موارد دیگر که فاکتور می گیرم) ثانیا محدوده ی نگاهشان را کم می کند و چپ و راستشان را با پوشیه نمی بینند و فقط روبروی خود را می بینند. از این جهت به این جمع بندی رسیدم که این کار (پوشیه زدن) عقلی و دینی نیست چون انسان را از فعالیت های معمول و معقول در شرایط معمولی باز می دارد. خدا به انسان مجرای تنفس داده و چشم داده تا در جهت فعالیت خود به نحو صحیح از آن استفاده کند، آن وقت چرا باید در امور خارج از منزل خود را از این ابزارها منع کند؟ مثل کسی که دو دست خود را با طناب ببندد، نظر شما چیست؟ در ادامه گفتگویی با آیت الله حائری شیرازی در این باره آوردم: «...: حاج آقا این که فرمودید پوشاندن صورت خلاف اسلام است به چه اعتباری می شود گفت که آن حجاب اسلامی نیست؟ آقای حائری: علتش این است که به اسلام نسبت می دهی این که ضرورت دارد می خواهد نفس بکشد بگویی نه نکش درست نیست. استثناء کرد تو می گویی نه استثناء نکرد. ... : برای این است که در طواف می گویند که باز باشد. آقای حائری: بله» از آنجا که پوشاندن صورت در احرام برای خانم ها حرام است این سوال برایم پیش آمده که ممکن است فی نفسه پوشاندن صورت مطلوب نباشد که در آن شرایط خاص حرام شده؟ چون این مطلب رو از چند تن از مراجع تقلید شنیدم، نظرشما چیه؟ هم چنین بخشی دیگر از صحبت های آیت الله حائری شیرازی را در ادامه می آورم: " اسلام چادر را به عنوان حجاب زن معرفی کرده‌است اما در زمان رضا خان زنان با انداختن پارچه‌ای سفید روی صورت خود در حجاب زیاده روی کردند و این مساله زمینه آسیب دیدن کل موضوع حجاب شد. امام جمعه شیراز بیان کرد: اسلام گفته است صورت زن باید مکشوفه بماند، هر چند صورت وجیه باشد باید مکشوفه بماند، این برای آن است که مرد بتواند چشمش را کنترل کند و از دیدن صورت وجیه بگذرد، در زمان رضاخان افراط در حجاب موجب شد با پارچه‌ای این صورت پوشیده شود. آیت الله حائری شیرازی گفت: در مراسم حج نیز خدای متعال تاکید کرده است که صورت زن مکشوفه بماند، اگر کسی صورت را بپوشاند افراط کرده است،از این رو است که در مراسم حج زنان نباید نقاب داشته باشند. وی گفت: مثل کسی که در حجاب زنان افراط می‌کند مثل آیت الله حمال است آیت الله حمال کسی بود که می‌گفت اگر نماز نماز ظهر سه رکعت باشد اشکال دارد اما اگر پنج رکعت شد خیلی بهتر است و ثواب هم دارد، آیا اینطور در باره نماز گفتن درست است؟» «افراط در حجاب مانع بزرگی در گرایش بانوان جهان به آن خواهد بود.» از طرفی در مطالب مراجع با این مضمون خواندم که عین جمله شان را پیدا نکردم بذارم: سلمان در چهره ی حضرت زهرا (س) نگاه می کرد و با ایشان صحبت می کرد، و لبخند ایشان را می دید... حضرت زهرا سوار اسب شدند و .... اینها می رساند که باید «نگاه دیگری» به فلسفه و کیفیت حجاب داشت و آقای حائری با این مضمون می گویند فقط آن احادیثی که گفته حضرت فاطمه حجم بدنشان در فلان موقع نمایان نشد بیان نکنیم چون روایات متعارض دیگری هم هست که باید با اینها جمع شود. لذا می گویند باید متذکر نگاهی شد که مدنظر ایشان بوده نسبت به حجاب نه متذکر افعال مقطعی. این «نگاه» از نظر ایشان همان «سادگی» است نه تکیه روی مواردی که خود اهل بیت (ع) هم همیشه آنجور نبودن (نقل به مضمون). مرجع دیگری می گوید در کل لمعه به عنوان یک دوره فقه نیم استدلالی شیعه، واژه ی حجاب نداریم بلکه واژه ی پوشش داریم و... اینها می رساند که انداختن پارچه در حجاب اسلامی نیست چه رسد به پوشاندن صورت... از طرف دیگر، در روایاتی آمده که حضرت زهرا (س)، شلوار به پایشان بود و روی آن جامعه ای داشتند که شلوارشان مشخص بود. مطالب فراوان دیگری هم در ذهنم هست که برای نگرفتن وقت شما، بیان نمی کنم اما نتیجه اش این می شود که به نظر می رسد در بیان حجاب مطلوب و حجاب حضرت فاطمه (س)، افراط کرده اند. لذا نظرم این است که اولا حجاب حضرت فاطمه (س) به آن معنایی که بوده شناخته نشده و به احادیثی خیلی کم و مجمل بسنده شده که در طول تاریخ به دلیل ذائقه ی دینی وعاظ بیشتر روی منبرها تکرار شده نه آنکه همه ی مطلب همان باشد که می گویند و ثانیا اینکه مگر طلاب سطح سه یا ... در باقی مسائل حتی تلاش هم می کنند مثل حضرت زهرا (س) شوند که در این مورد خاص چنین انتظارات بی جایی ازشان داشته باشند؟ چرا طلاب سطح سه نباید روسری رنگی بپوشن!!! من اساتید حوزه را هم دیدم که روسری رنگی می پوشن و خیلی لذت می برم از این مسئله. بهتر نیس طلبه هایی که قراره الگو باشن و منادی دین باشن، به نظافت و استفاده از رنگهای زیبا (نه جلب توجه)، بیشتر اهمیت بدن تا دیگران هم به حجاب و دین تشویق شوند؟ ممنون میشوم نظر مفصلتان را درباره ی هر آنچه خودم و سوال 16707 گفتند بدانم. 2). در نهایت هم یک سوالی دارم که لطفا جدا از قسمت قبلی سوال پاسخ بدهید چون ربطی به قسمت قبل ندارد و از این جهت که مخاطبان سایت شما بسیاری از طلاب نیز هستند حائز اهمیت است. خودم درباره اش بی نظرم: برخی مراجع گفته اند آرایش کم خانم ها اشکال ندارد. این درحالی است که می بینم وقتی خانم ها سوال فقهی می پرسند در پاسخشان می گویند آرایش کم هم اشکال دارد. به نظرتان بهتر نیست که حداقل هنگام پاسخ شرعی دادن به سوالات شرعی، اول بپرسند مرجع تقلید آن خانم کیست و اگر مرجعش مثلا آقای مکارم است بهش بگویند آرایش غیر غلیظ اشکال ندارد؟ چرا ذائقه ی خود را به دین تحمیل می کنند؟ شاهد هستم که برخی طلبه ها می گویند متعه را خدا حلال کرده و ما نمی توانیم بگوییم حرام است. ولی در پاسخ به استفتائات مردمی که مرجعشان آرایش را حلال کرده، نمی گویند که آرایش کم حلال است و می گویند حرام است. چرا اینطور شده؟ آیا می توان گفت این مصداق حرام کردن حلال خدا است؟ اخیرا شاهد بودم چنین بحثی در یکی از گروه های تلگرام که دوستداران شما هم هستند طرح شد و کسی که گفت آقای مکارم گفتند آرایش اشکال ندارد از گروه بیرونش کردند! در نهایت بفرمایید که اگر امام زمان (عج) بیایند، خانم ها را برای پذیرش در حضور خود از جهت آرایش کم یا چهره ی زیبا گزینش می کنند و نمی گذارند که به حضورشان بیایند؟ همان کاری که در ورودی اماکن مقدسه انجام می شود. یا اینکه اگر بنا باشد کسی را به حضور نپذیرند ملاک دیگری برای گزینش دارند؟ خیلی سپاسگذارم که وقت می گذارید و همیشه با پاسخهایتان کمکمان می کنید. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امر، بنده به جهت عدم تخصص در موضوعات فقهی، وارد موارد فقهی نمی‌شوم. فقه؛ احکام را مشخص می‌کند ولی مصداق را هرکس می‌تواند تعیین نماید. مثل همین پوشش که فقه، حدودِ آن را معین می‌نماید. ولی این‌که رنگ پوشش به چه رنگ باشد، به عهده‌ی عرف است. و از این جهت بنده عرض نمودم لازم نیست رنگ روسری خانم‌ها تنها، مشکی باشد. موفق باشید

16711
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده ارسال کننده ی سوال 16670 هستم. ممنون از راهنمایی و پاسختون، کتابتون رو فبلا مطالعه کردم و بهره مند شدم، اما بجز تغییر اسم سوالات دیگه ای هم در ذهنم بود، مثل جمع اعداد و نسبت ستاره ی افراد با هم. می خواستم جایگاه اختیار انسان رو بدونم و گرنه این صحبت هایی که برخی به دنبالش هستند رو چرا علما انجام نمی دادند؟ مثلا عالمی که می خواست ازدواج کنه می دید ستاره ی اون فرد باهاش جفت هست یا نه!! باعث تاسفه که بگم این روزها هستند افراد زیادی که به عینه دیدم برای تشخیص جفت بودن ستاره به افرادی مراجعه می کنند و آن قدر اعتقاد دارند به اینطور چیزا و این آدم ها که تنها به همین دلیل از ازدواج منصرف می شوند. خداوند عاقبت همه رو ختم بخیر کند ان شاالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها چیزهایی نیست که بتوان به آن اعتماد کرد یا مشغول‌شان شد! موفق باشید

16710
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: به نظر شما چه کتاب هایی مناسب سن دختران نوجوان دوازده سیزده ساله است که بتوان درباره ی آن ها به بحث و گفتگو پرداخت؟ اگر مقدور هست چند کتاب مفید برای این سنین معرفی کنید که بشه با بچه ها به مباحثه گذاشتشون. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آخرین کتاب‌ها در این مورد نیستم. شاید کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «چه نیاز به نبی؟» که بر روی سایت هست، کمک کند. موفق باشید

16707
متن پرسش
بسم الله و السلام استاد گرامی! طاعات و عبادات مقبول درگاه حق با نظر به سؤال 16667 چرا نگوییم حجاب و عفاف مراتب دارد و هر کسی مناسب با ایمان و عزم خود و شرایطش می تواند مرتبه ای از آن را برگزیند! به نظر بنده اساسا حدود و ثغور حجاب همگی در نهایت به درجه ایمان و عفت و شرایط محیطی افراد بستگی دارد. فقها مثلا باز گذاشتن کفین را مجاز کرده اند اما با این حال می بینیم اهل بیت پیامبر (ص) این بخش ها را هم می پوشاندند و زنان مذهبی یا پوشیه می زنند یا بخش عمده صورت خود را با چادر می پوشانند. پس اینها بستگی به میزان عفت و حیا در افراد دارد که مختلف است و البته شرایط. در نهایت مؤمنه کامل حجابش هم می شود کامل و حتی با پوشیه چنان که اهل بیت (ع) بودند. چرا این نقطه آرمانی را به خواهران نشان ندهیم و حکمی که ناشی از وضع فعلی فرد و جامعه است را به عنوان بهترین انتخاب به او بدهیم؟ آیا مثلا برای یک طلبه خانم سطح 3 هم مثلا پوشیدن روسری رنگی یا مانتو مطلوب است؟ روشن است که نیست. حسنات الأبرار سیئات المقربین. من فکر می کنیم حزب اللهی ها باید به دنبال کاملترین باشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید اصل حجاب یک بحث است و شکل آن در موقعیت‌های مختلف، بحث دیگر. آن‌چه در جواب مذکور مدّ نظر بود شکل حجاب می‌باشدکه نباید مثلاً تصور شود حجاب اسلامی صرفاً با روسری سیاه، تنها محقق می‌شود و هرکس از این مسئله عدول کند به یک معنا حجاب را تقلیل داده است. این چیزِ مطلوبی نیست و موجب یک نحوه تکفیری‌گری می‌گردد. موفق باشید

16672
متن پرسش
با سلام و احترام: بنده کارمند سازمانی دولتی وابسته به نیروهای مسلح هستم و حضرت آقا بارها از خدمات ما تقدیر کرده اند. ولی ساعت کاری مجموعه از 8 صبح تا 7 شب است و فرصت مطالعه و رسیدگی به خانواده و غیره خیلی محدود است. از طرفی حضرت آقا در این باره می فرماید بستگی به نوع قرارداد اولیه استخدامی دارد که شما قبول کرده اید یا نه از طرفی در شرایط کاری امروز اکثر افراد می پذیرن ولی بعدا سبب کم لطفی به خانواده ها و عدم مطالعات دینی یا از دست دادن فرصت ها می شود. تکلیف چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره وظیفه‌ی ما است که طوری زندگی خود را شکل دهیم که نسبت به رشد فکری و رعایت حقوق خانواده کوتاهی نشود. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!