بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: زن ، ازدواج ، خانواده، مرد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36645
متن پرسش

سلام: ببخشید دو سوال با خوندن کتابتون دارم. اگه وسیله ای رو داشته باشیم، ولی رنگش سیاه باشه و مراوده دائمی با رنگ سیاه حس خوبی به ما نده و بخواهیم از همون وسیله؛ رنگیش رو بخریم ، اسراف حساب میشه؟ و وظیفه ی ما برای دیدار پدر و مادر چقدر است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر نمی‌کنم اسراف به حساب آید. ۲. در آن حدّی که عرف آن ارتباط را منطقی بداند که نه بی‌محلی به حساب آید و نه افراط. موفق باشید

36643
متن پرسش

سلام استاد عزیز: عیدتون مبارک. بنده مدتی در مورد ورود چادر مشکی در فرهنگ ایران مطالعه کردم دیدم در زمان صفوی که چادرهای رنگی باب بود این اتفاق افتاد. ابتدا در مجالس عزا بعد آرام آرام وارد فرهنگ شد. پوشش زنان ما مشکی شد حالا با چه هدفی در دورانی که بدعتهای زیادی وارد دین شد یهو رنگ چادرها هم تغییر کرد بماند وشاید این ورود اجرای قانون منع حجاب رو آسانتر می‌کرد و دهها دلیل دیگه که تحلیل شخصی بنده است و اما اکنون با توجه به این سابقه و مجموعی از اتفاقاتی که در دهه های اخیر علیه حجاب صورت گرفته با یکسری از دوستانمون تصمیم گرفتیم که چادرهایی با رنگهایی تیره و ساده (قهوه ای، طوسی، آبی تیره و۰۰۰) در جامعه سر کنیم تا ارام ارام با این بدعت مبارزه بشه و اثرات خوبی رو داریم می‌بینیم مخصوصا قشر جوان و بچه های تازه مکلف شده (اما خیلی آهسته و کم رمق) حالا سوال بنده امشب در محضر یکی از علمای بزرگ شهرمون بودیم که دروس معرفت النفس تدریس می‌کنند ایشان می‌فرمودند شما لباس شهرت به تن کردید و این کار حرام است آیا الان که شهر پر از رنگهاست لباس شهرت است؟ (شاید در دهه ۶۰ که پوشش حتی برای افراد بی تقیید تر رنگ مشکی و رنگهای تیره بود لباس شهرت می‌شد) آیا نباید جلوی این اشتباه ایستاد؟ این مبارزه با بدعت محسوب نمیشه؟ لطفا راهنمایی بفرمائید. نیتمون این بود برای خدا قدمی برداریم ولی الان به شدت به ترس افتادم که نکنه بدعت جدیدی با این حرکت ایجاد کرده باشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لباس شهرت آن است که انسان کاری کند که انگشت‌نما شود. ولی چنانچه چادر غیر مشکی چنین حالتی را پیش نیاورد و موجب کسب شهرت نگردد، می‌تواند قابل پذیرش باشد با توجه به این‌که می‌فرمایید جوانان ممکن است از آن بهتر استقبال کنند. البته در این امر باید با دیگر خواهران اهل معرفت در میان گذارده شود. موفق باشید

36642
متن پرسش

سلام استاد: یک فال‌گیر به من گفت توی کارهایت گره می خورد و سنگینی و‌انرژی منفی در زندگیم می‌بیند‌. برای رفع این سنگینی آیا باطل السحر کردن اشکالی دارد؟ توی پرسش‌ها دیدم دختری ۳۷ ساله از شما درباره نداشتن خواستگار و سحر و... پرسیده شما گفتید وقتتان را برای این مشکلات از این طریق صرف نکنید. وقتی دعا و استغاثه جواب گو نیست راه حل چیست؟ جوانی مان دارد می‌گذرد و ما توی یک نیازی که فطری است می سوزیم و می‌سازیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرایضی در این مورد شده است. آری! دعا و رعایت اخلاق و تواضع و صله رحم باید انجام شود و از آن طرف خوب است که ما به تقدیرات الهی راضی شویم که البته در جای خود، بهشتی است. ولی به هرحال به دنبال این امور رفتن، موجب می‌شود شیطان در زندگی انسان جرأت ورود داشته باشد. موفق باشید

36635
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: استاد اگر زحمتی نیست نظرتان را راجع به متن زیر بفرمایید با تشکر. بسم الله الرحمن الرحیم ♦️دوران کنونی و امروزی ما مسلمانها، از یک جهت شبیه دوران بنی اسرائیل بعد از وفات حضرت یوسف است. توضیح آنکه حضرت یوسف هنگام وفاتشان خبر می‌دهند که بنی اسرائیل بعد از ایشان دچار بلا و شدت سختی خواهند شد و این سختی تا چهارصد سال طول خواهد کشید و باید صبر کنند و منتظر منجی خود باشند که همان حضرت موسی است. حضرت یوسف که عزیز مصر است رحلت می‌کنند و در مدت کوتاهی حکومت و حاکمیت مصر به دست قبطی‌ها و فرعون‌ها می‌افتد در این دوران فرعون‌ها، چهار استراتژی بزرگ برای حذف و ضعف بنی اسرائیل به کار می برد:  قتل جوانان و قتل نوجوانان پسر، از بین بردن حیاء دختران و زنان، بردگی جوانان و مشغول کردن کارهای سخت و طاقت فرسا و هجوم به مبانی اعتقادی بنی اسرائیل. در دوران کنونی ما، تمدن غرب و سبک زندگی غربی در ابعاد بسیار بزرگتری، همان فرعونیت را اجرا می‌کند. با قتل کودکان در غربالگری دوران حاملگی و داروهای سقط جنین و وسایل و داروهای پیشگیری از بارداری، مانع افزایش جمعیت شده است. با طرح عقیم سازی مردان و زنان از طریق مواد غذایی و دارویی مانع ایجاد کرده است. و همچنین با تحصیل غیر ضروری اکثر دختران در دانشگاهها سن ازدواج و سن بارداری را بسیار بالا برده است. (تحصیلات لازم است، نه آنکه همه دختران دانشگاه روند و همه ۱۶ سال تحصیل کنند و تازه بعد از ۲۲ سالگی سر کار روند و ازدواج کنند و اولین فرزندشان را در۲۴_ ۲۵ سالگی به بعد به دنیا آورند) تمدن غرب با آپارتمان سازی و خانه های تک خوابه یا دو خوابه، کمر به کاهش جمعیت همه اقوام و خصوصا مسلمانها و خصوصا جوامع شیعی بسته است. تمدن فرعونی غرب، در حیطه بی حیایی زنان و بی حیایی مردان قدم های بسیار بزرگی برداشته است. به گونه ایی که الان شاهد اوج بی حیائی در فضای مجازی و خیابانها و تفریح گاهها و ... هستیم. در فیلم ها و سریالهای چند صد قسمتی، روابط بین نامحرمان را عادی سازی کرده و امروز این عادی سازی به خیابانها هم کشیده شد‌. در حیطه بیگاری و بردگی جوانان، کارخانه ها زده شده‌اند و کارگران برده آنها شدند. هشت الی دوازده ساعت کار مستمر همراه با ۲ ساعت رفت و برگشت به محل کارخانه، کلا ۴ الی ۶ ساعت آنها را آزاد گذاشت چون هشت ساعت هم وقت خواب و استراحت است تا کارگران، فردا هم بتوانند سر کار بروند. در این چند ساعت باقیمانده است که فرد باید به کارهای شخصی و خانواده برسد و صله رحم انجام دهد و مسجد هم برود و هزارتا کار دیگر.  در حیطه هجوم به مبانی فکری و پراکندن شبهه در میان ما مسلمانها و شیعیان نیز کارهای بسیار بزرگی انجام داده اند. و ماهواره ها و رسانه های صوتی و تصویری و البته فضای مجازی، بنگاه شبهه پراکنی در میان مردم شدند. با همه این اوصاف باید نکته ایی را در نظر داشت که در این دوران شدت و سختی، همه بنی اسرائیل خودشان را مستحل در آل فرعون و فرهنگ فرعونی ندیدند. خواص آنها جمع تشکیل دادند و در ارتباط با علما، فرهنگ انتظار را میان خودشان تقویت می‌کردند. خواص آنها همت داشتند و با دعا و تضرع و فعالیتهای دیگر نظیر دستور به فرزند آوری توسط عمران (پدر حضرت موسی) و ... ظهور منجی را تسریع بخشیدند و نزدیک صد و پنجاه سال از مدت معین شده توسط حضرت یوسف، کاسته شد و حضرت موسی ظهور کردند. ما چه کاری باید انجام دهیم: خواص مسلمانان و شیعیان هم باید اقدامات جمعی انجام دهند و فرهنگ انتظار را در میان مسلمانان و خصوصا شیعیان تقویت کنند و ان شاء الله زمینه ساز ظهور حضرت بقیه الله الاعظم شوند. خواص باید همت کنند و به صورت جدی در مورد مشکلات جامعه بیندیشند و هم فکری کنند. همدل شوند و مشکلاتی که قابل حل هستند را حل کنند تا زهر مشکلاتی که قابل حل نیستند، کم شود. (مشکلات قابل حل مانند کاهش سن ازدواج و مشکلات غیر قابل حل مانند آپارتمان ها که مانع جدی افزایش جمعیت است). در مجموع باید دو کار را در این دوران غیبت انجام دهند: باید با جهاد تبیین، دوران کنونی تبیین شود تا جمع تشکیل شود و به صورت جمعی مشکلات قابل حل شدن، حل شود. دومین کار هم تقویت فرهنگ انتظار و استغاثه برای ظهور حضرت بقیه الله الاعظم، برای حل مشکلات غیر قابل حل. والسلام اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها https://eitaa.com/tabeensade

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز همین‌طور است و حقیقتاً راه حلّ آن همانی است که آنچه بصیرِ دوران که به نور حضرت صاحب الأمر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» در مسند ولایت الهی با ما سخن می‌گوید؛ اجرا شود و هرکس در هر میدانی که حاضر است چنانچه در راستای به میان‌آوردنِ رهنمودهای رهبر معظم انقلاب عمل کند؛ اولین نتیجه‌اش که احساس زندگیِ حقیقی است را به دست می‌آورد. موفق باشید

36628
متن پرسش

سلام استاد! در خصوص روزی فراوان که خداوند عنایت می‌فرماید و روزی که انسان بایست خودش بدست آورد دچار عدم تفکیک شده ام! مثلا هرموقع به توانایی های خود نگاه می‌کنم در میابم که توان کسب دارم اما موانع این زیادت، عموما مسائل فقهی و اعتقادی و حلال و حرام است، از طرفی تا قبل از آشنایی با اینچنین مسائل اعتقادی با خانواده ایی وصلت نموده ام که خانواده دور اطرافیان همگی زندگی های مادی خوبی دارند، و فرق زندگی که من برای خانمم و بچه هام ساخته ام با ايشان زیاد است، و علیرغم رضایت خودم گمان می‌کنم ایشون (خانمم) اذیت می‌شود هرچند که مناعت طبع دارد و به بیان نمی‌آورد ولی من متوجه این عدم رضایت او می‌شوم و من هم به طبع اذیت می‌شوم! حس می‌کنم در این یک نقطه از زندگی ام سخت نفوذ پذیر افکار مقایسه ایی و شاید شیطانی ام! استاد عزیز بنظر حضرتعالی چرا من دچار این عدم رضایت ام، گیر کارم را نمی‌توانم پیدا کنم! والا در تنهایی خودم و در مورد خودم، مصداق بیت «خُنُک آن کس که چو ماشد / همه تسلیم و رضا شد» است، من در خصوص رابطه با خانمم عرض کردم مطالب فوق را!!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ای کاش همه ما برایمان پیش می‌آمد تا این نکته مهم را در زندگی خود روشن کنیم که پرودگار ما نسبت به آنچه ما را حقیقت کفایت می کند؛ رها نخواهد کرد. و بقیه امور، اموری است که توهّمات برای ما آن‌ها را جدّی می‌کند تا ما را در بستری که خداوند برایمان تقدیر کرده، خارج کند و زیباییِ حقیقیِ زندگی را از ما بگیرند. آیا این نکته و قصه را، شوربختانه در زندگیِ مردم ملاحظه نمی‌کنیم؟ در کتاب «جایگاه رزق در هستی» تلاش شده تا این امر تبیین شود. آری! ما باید بین طلب رزق که یک نوع هویت‌بخشی به خودمان است؛ و حرص که بیشتر‌داشتن دنیا است و جوابگویی به توهّمات می‌باشد، تفکیک کنیم. موفق باشید  

36623
متن پرسش

سلام و ادب: من باب بحث ازدواج و خواستگاری دختر از پسر و اینکه حتما پسر باید اقدام کند یا نه در جامعه‌ی الان دختر هم می‌تواند سوالی داشتم؛ الان با توجه به این زمانه ای که توش هستیم و با توجه به تاکیدات مکرر ولی فقیه بر ازدواج، آیا منطقیه که دختر به بهونه‌ی احساساتی بودنش و یا حجب و حیا هیچ تلاشی برای فراهم شدن زمینه‌ی انجام وظیفه‌ش که ازدواجه، نکنه؟ و هیچ اقدامی نکنه و بشینه بگه من که به کمال خودم می‌رسم چرا اصلا ازدواج کنم؟! و حالا این به کمال رسیدن انسان بدون مرد چجوریه نمونش حضرت معصومه؟ در فضای اون زمان حالت خفقانی بود که ازدواج حضرت معصومه میسر نبود؛ آیا اصلا چنین چیزی (اینکه تلاش صرفا از طرف پسر باشه و این وسط دختر فقط حکم تماشاچی رو داشته باشه) در اسلام اومده همچین چیزی و سند معتبری داره؟! با این وجود زمانه تغییر کرده و باید به حسب تغییر شرایط خیلی چیزا و خیلی احکام مطابق با زمانه جلو بره همانطور که زنانِ جامعه‌ی امروزی استاد حوزه و دانشگاه می‌شوند و می‌توانتد بر احساسات خود غلبه کنند دیگر مثل زنان خانه نشین قبل نیستند این چعه حکمی دارد؟!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً ازدواج راهی است تا برای مرد و زن جهانی که جهان ایثار برای مرد و مادری برای زن است؛ پیش آید. و حضرت معصومه «سلام‌الله‌علیها» و امثال ایشان با روحیه خاصی که در نسبت خود با خدا برایشان پیش می‌آید و امروز در بعضی از خواهران انقلابی ملاحظه می‌کنید؛ استثناء هستند و البته در جای خود محترمند. ولی در هر صورت، به نظر می‌آید حرمت زن به آن است که مرد از او خواستگاری کند و این هنر زن است که بتواند در عین رعایت حیا، جذابیت‌های خود را در راستای زندگی با مرد برنامه‌ریزی کند و خداوند این هنر را به طور طبیعی در زنان قرار داده ونباید به افراط و تفریط منجر شود. موفق باشید

36615
متن پرسش

بسم الله صبح روز بعد از ظلمانی‌ترین شب پائیز، بنده خدایی به خواستگاری بنده آمد، همین یک هفته پیش، خانواده‌ی آن اقا پیش از تصمیم من زنگ زدند و گفتند بهم نمی‌خوریم، الحمدالله. ولی تاثیر عمیقی آن اقا روی من گذاشت، از ان اواسط جلسه یکی درونم پشت هم پیام می‌داد که این ادم به درد تو نمی‌خورد تا جاییکه از یک جا به بعد من دیگر سوالی نکردم فقط گوش شدم، عقلم اینطور می‌گفت، قلبم چیز دیگری، حالم دگرگون شده بود این مرد از چه عالمی حرف می‌زند، راستش بعد از ان جلسه انقدر دلم اشوب شد که کتاب جایگاه رزق در هستی شما را دست گرفتم و حقیقتا هر کلمه‌اش به جداره‌ی قلبم چنگ می‌زد و اه از فغانم بلند شد جدا که بعضی‌ها در چه حالی سیر می‌کنند، بعد از جواب ان بنده خدا، دلم‌، چماله‌تر از قبل شد، خیلی گریه کردم و بعد از مدت‌ها مثل انکه عزیزی از دست داده‌ام زار می‌زدم، اری، من بالای سر جنازه‌ام ایستاده بودم و زار می‌زدم، مادرم حالم را ملتفت نبودند، می‌گفتند باورم نمی‌شود داری برای پسری که یک بار دیده‌ای و از اتفاق از ریش‌های پسر و وضع معاش او هم خوشش نیامده بود، اشک میریزی! مامان نمی‌دانی که برای ان فرد که نه، برای اینه‌ای که رو به من گرفت و فطرتی که دیدم چطور با دغدغه‌های پوچم سیاهش کردم، خون می‌گریم. رزق تلخی بود که در ان باز خدای روز تشییع حاج قاسم را نزدیک سالگردش در نزدیک‌ایم دریافتم، امان! که طاقت از دست دادنش را دیگر بار ندارم... اقا می‌دانید چقدر زمان از اخرین باری که از زبان کسی شنیدم برای خدا قلم می‌زنم، کار می‌کنم، روزی مختصری از او دارم و با خدایش زندگی می‌کند، می‌گذرد؟ سال‌ها بود، بلکه قرن‌ها، نمی‌دانم اصلا زمانی حاضر نبود، قصه‌‌ی مرد روزنه‌ای شد که بعد از مدت‌ها بی‌خدایی من هم نوری دریابم، کنار قصه‌ی مرد هیچ شدم، هیچ نگفتم و باری گویی بعد از یک راه‌پیمایی طولانی در نیستی، چندی روی نیکمت ان روز هست شدم، اقا چه کنم که هنوز هم عالم دار ‌نیستم، من در عالم مرد به‌سان کاریکاتوری هستم که انگار رزقی هم که در کتابتان سخن گفتید مرا در اغراق و بدشکلی فرو می‌برد، اقا بعد این ماجرا خیلی از خدای پنهان و گاهی اینطور پیدایم تشکر کردم و البته استغفار، عزم قم کردم تا عهدی تازه بندم، البته که حالم را نمی‌دانم، من که تا دیروز در خواستگارهایم دنبال ویزای کانادا و تحصیل خارج از کشور بودم، می‌بینم که چقدر بی عالمیِ آن مرد هم در زندگی‌اش، خالی و پوچ است و هیچ حرفی انگار وسط نیست، خدا هدایتم کند. اما خوشحال بودم که انگار هنوز گوش‌هایم، شنواییشان را از دست نداده‌اند و هر صده‌ای یک بار ملتفت جهان اطراف می‌شوند، راستش اول اینطور فکر می‌کردم تا در همین هفته حرفی مرا متوجه امری کرد، انگار این من نیستم که تلاشی برای شنیدن کرده‌ام، بلکه خون بیست هزار شهید غزه است که هوای اسمان عالم را پاک کرده و جدیدا خدایی از پس ابرهای غبار الود خود را گاها نشان می‌دهد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه خوب متوجه می‌شوید گاهی آینه‌ها بسیار تاریک‌اند و ما را پس می‌زنند تا در خودمان آینه‌ای را بیابیم. آینه‌ای که ما را به خودمان نشان می‌دهد. آری! قصه آن مرد، آن‌طور که می‌فرمایید قصه آینه‌های تاریک‌اند و دیدید آن‌گاه که به «خود» آمدید، اولاً: از خدای پنهان و آشکار تشکر کردید و ثانیاً: در آینه روشن و درخشان غزه، گوشی شنوان پیدا کردید. موفق باشید  

36604
متن پرسش

با عرض سلام: استاد در خصوص عشق های یه طرفه آیا استفاده از دعا و دعا نویس برای ایجاد عشق و حل‌مشکلات ازدواج در طرف دیگر درست است یا کار را بسپاریم به خدا؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این موارد، بیشتر با نوعی توهّم همراه است و باید خود را از آن آزاد نمود. بد نیست در این مورد به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

36588
متن پرسش

سلام و عرض ادب: برای فرزندی که ۱۰ سال است آلوده به انواع مواد، مخدر، مشروبات الکلی، دزدی، دروغ، بی نمازی است و تمام کارهای لازم چه درمانی چه دعایی انجام شده ولی تاثیر نداشته آیا می‌شود نفرینش کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  به هر حال بهتر است دعایش کنید. نمی‌داند، امیدوار باشید ان شاءالله اصلاح می‌شود. تا می‌توانید با او قطع رابطه نکنید. موفق باشید

36495
متن پرسش

سلام وقت بخیر: استاد سوالی داشتم ازتون. من فرزند سومم ۱۲ سالشه گوشی نداره اما با گوشی خودم و پدرش بازی میکنه چند روز پیش دیدم توی گوگل محتواهای بدی رو سرچ کرده و نمیدونم باید چیکار کنم چطور باید باهاش برخورد کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر به اینکه رفتن به سراغ این نوع مسائل، شیطان را که دشمن انسان است وارد فکر می‌کند و آن فرزند را از این جهت انذارکردن، خوب است تا خوف رجوع به این امور در او پیش آید و این تذکر باید مکرر به ایشان داده شود. موفق باشید

36483
متن پرسش

با سلام و احترام: با توجه به حدیثی که در ادامه آورده شده است، منظور از این که خداوند افراد مجرد را از راه مباح بی نیاز می کند چیست؟ مگر رفع نیاز جنسی غیر از ازدواج دائم و موقت و در زمان قدیم ملک یمین امکان پذیر است؟ امیر مؤمنان علی (علیه السّلام) برای گریز از خطر آلوده شدن و رهایی از دام شیطان هنگام رو به رو شدن با نامحرم، این گونه رهنمود می دهد: اگر یکی از شما زنی را دید و خوشش آمد، چشم از او برداشته، نزد همسر خود رود که آنچه او دیده است، همسرش نیز دارد و مواظب باشد که شیطان را بر دل خویش راه ندهد و آن که متاهل نیست، دو رکعت نماز بخواند و خدا را زیاد سپاس گوید و صلوات بر پیامبر و خاندانش فرستد، آنگاه از فضل خدا بخواهد و خدا نیز با رحمت خویش او را از راه مباح بی نیاز می گرداند. منبع حدیث: http://lib.eshia.ir/۱۲۰۲۴/۳/۵۸۹/٪D۹٪۸۸٪D۹٪۸۱٪D۹٪۸A٪D۹٪۸۷  

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هم از آن جهت که انسان از طریق همسر خود نسبت به دیگر زنان مستغنی می‌شود و هم از آن جهت که احوالاتی در روح انسان پیش می‌آید که این نوع جذبه‌ها نسبت به نامحرم برایش سرد می‌گردد. موفق باشید

36482
متن پرسش

سلام: من باردار هستم. میخوام اسم بچه ام را بگذارم محمد یاسین به من گفتند که یاسین اسم اول سوره ی قرآن هست همیشه بچه ات مریض می‌شود می‌خواستم بدونم که حقیقیت داره؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قکر نمی‌کنم اینطور باشد. واژه «یاسین»، نظر به پیامبر و اهل البیت «علیهم‌السلام» دارد. موفق باشید

36455
متن پرسش

با عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرامی: استاد من از نوجوانی تا به حال ساکن اروپا بوده ام. پسری دارم هفت ساله و بسیار پرسشگر و کنجکاو. من قبلاً نماز نمی‌خواندم تا اینکه در دوره ای شوق نماز در من ایجاد شد و حدوداً دو سالی ست که نماز می‌خوانم. پسرم از من پرسید بابا چرا قبلاً نماز نمی‌خواندی و حالا نماز می‌خوانی. ماندم که چه جوابی به بچه ای در سن او بدهم. گفتم الان نماز می‌خوانم چون دوست دارم نماز بخوانم. بعداً با خودم فکر کردم که بهتر نبود اینگونه به او پاسخ می‌دادم که نماز میخوانم چون خدا دوست دارد که ما (بندگانش) نماز بخوانیم. چرا که این دو پاسخ متفاوت به این سوال، گذشته از آن که سوال کننده یک کودک باشد یا یک انسان بالغ عاقل، دو مبنای فلسفی متفاوت دارد. اگر بگویم نماز می‌خوانم چون خودم دوست دارم نماز بخوانم محوریت و ملاک تشخیص را در این امر خودم (انسان) قرار داده ام و اگر بگویم نماز می‌خوانم چون خدا دوست دارد که ما (انسانها) نماز بخوانیم محوریت و منبع تشخیص را پروردگار می‌دانم و در مقابل او مقام خود را بالاتر از مقام بندگی ندانسته ام. همین پرسش را می‌تواند یک کودک از مادر خود که قبلاً حجابی نداشته و از موقعی به بعد حجاب را انتخاب کرده بکند و مادرش جوابی بر این دو مبنای متفاوت به او بدهد. به نظر شما چه نوع پاسخی در مورد اینگونه سوالها بهتر است به کودکان خود بدهیم تا از همان سنین کودکی یک ذهنیت درست از اینگونه امور در کودکان خود ایجاد کنیم؟ با کمال تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید جمع هر دو نکته مهم است تا از یک طرف، انسان متذکر طلب متعالی خود باشد و از طرف دیگر متوجه حقیقتی که در این طلب متعالی باید مدّ نظر قرار گیرد. حال در هر امر دینی قضیه از همین قرار است که جان انسان طالب حضوری است بسی متعالی و گشوده، و رجوع به خدا از طریق رعایت دستورات او این امر را محقق می‌کند، وگرنه انسان گرفتار انواع پوچی‌ها و نیست‌انگاری‌ها می‌شود. موفق باشید

36449
متن پرسش

سلام استاد گرامی: ممنون از مباجث خیلی خوبتون، ببخشید می‌خواستم نظرتون رو در مورد این حدیث بدونم: رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم ) فرمودند: براى نطفه هاى خود جایگاه مناسبی اختیار کنید که دائی در خصوصیات فرزند موثر است همان طوری که دو همخوابه در خصوصیات فرزندانشان موثرند. در خبرى دیگر آمده كه فرمود: تلاش كنید براى نطفه هاى خود كشتزار صالحى انتخاب كنید و نزدیكان او را هم در نظر بگیرید زیرا فرزندان شبیه به دائى ها هستند. واقعا دایی یک شخص انقدر در سرنوشت او موثره؟ و کسی که می‌خواد همسر انتخاب کنه علاوه بر تحقیق در مورد شخص مورد نظر در مورد خواهر و برادرهای او هم باید همین قدر حساس باشه؟ مثلا دختری که خیلی خوب و مذهبیه ولی برادرش خیلی مذهبی نیست، این دایی روی بچه های دختر اثر دارند و کسی نباید با اون دختر ازدواج کنه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که در شرایط عادی که جامعه در هویت اسلامی خود شکل گرفته، به ما فرموده‌اند همسر خود را از «بیوت صالحه» انتخاب کنید؛ می‌توان آن نوع روایات را در همین رابطه معنا کرد. می‌ماند در شرایط غیر عادی که ممکن است یک خانم و یک آقا جدای شرایط غیر دینی خانواده، خود را با هویت دینی دریافته باشند، که البته این ارزش خود را دارد. موفق باشید

36410
متن پرسش

استاد سلام: سوالی در رابطه با شغل معلمی دارم. بدون دروغ یکی از چالش های یک معلم کنترل و مدیریت کلاس درس است و گاهی این مطلب مسئله اساسی ذهن معلم در سر کلاس می شود. امروز دانش آموزی سر کلاس سوالی در مورد اینکه فلان درس به چه کار ما می آید از بنده پرسید من هم با تصور غالب بر ذهنم که او نیتش به هم ریختن کلاس است جوابی به او دادم اما بعدا از خودم پرسیدم: حالا اگر واقعا این سوال دغدغه ذهن این دانش آموز بود چه؟ یا اصلا بله نیت اصلی اش به هم ریختن کلاس بوده اما خود سوال هم دغدغه ذهنش بوده یا حتی او این سوال را برای به هم ریختن کلاس پرسیده اما اصل سوال برای هم شاگردیهایش مطرح بوده، آیا با این وجود نحوه برخورد من درست بوده؟ از طرف دیگر سال‌های اول تدریس به این جور سوالات خیلی بها می دادم و سعی می کردم با فکر دانش آموز همراه شوم اما واقعا در کنترل کلاس مشکل پیش می آمد. گویا در عملکرد بنده همراهی با فکر دانش آموز لازمه اش یک آزادی هست که در نهایت او از این آزادی سوء استفاده می کند. خواهشم این است که این دغدغه بنده را هم با توجه به تجربیات معلمی تان و هم اندیشه تان جواب بدهید. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال جمعِ این دو مورد مهم است که از یک طرف دانش‌آموزان بتوانند سؤال کنند حتی به هر بهانه‌ای. و از طرف دیگر جنابعالی به عنوان معلم کلاس در عین جوابگویی به سؤالات در وقت مشخص، نه صِرف آن موقعی که دانش‌آموز سؤال کرده، مواظب کنترل کلاس هم باشید. این دیگر زرنگی معلم است که بتواند این دو حضور را با همدیگر جمع کند. موفق باشید

36336
متن پرسش

سلام و ادب استاد عزیز: لطفاً نظرتان را در مورد ادبیات این متن و چنین ادبیاتی که امروزه زیاد دیده می‌شود از نظر اخلاقی و شرعی بفرمایید. این متن از آقای مهدی جمشیدی، ذیل فیلمی که از یکی از اساتید دانشگاه تهران منتشر شده نوشته شده. در فیلم، استاد دانشجوی دختر بی‌حجاب را فاحشه خطاب می‌کند: در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، دکتر جمشیدی‌ها به فاحشه‌گی‌های راه‌یافته به محیط علمی اعتراض داشت، اما «فحشاجویان» برآشوبیدند و گفتند اینجا «آکادمی» است! ۲. شما؟! آکادمی؟! دریغ از سر سوزنی علم و معرفت در وجود دست‌مالی‌شده‌ و‌ همه‌جایی‌تان. شرم‌تان باد؛ شما برای «آن کار دیگر» آمده‌اید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئناً این ادبیات که می‌فرمایید با ادبیات رهبر معظم انقلاب نمی‌خواند که می‌فرمایند: «حجاب بی‌تردید یک ضرورت شرعی و خدشه‌ناپذیر است اما این ضرورت خدشه‌ناپذیر نباید موجب شود کسانی که به صورت کامل حجاب را رعایت نمی‌کنند به بی‌دینی یا ضدانقلابی متهم شوند... بدحجابی یا ضعف حجاب درست نیست امّا این موجب نمی‌شود که ما این [افراد] را از ‌حوزه‌ی دین و انقلاب و مانند این‌ها خارج بکنیم و خارج بدانیم؛ چرا؟ البتّه همه‌ ماها یک نقص‌هایی داریم، باید نقص‌ها را برطرف ‌کنیم.» موفق باشید

36325
متن پرسش

با سلام و ادب و عرض احترام و ارادت: خداوند به علم و حکمت شما برکت روز افزون عنایت فرماید و مرضی رضای حق باشید. ببخشید شرح حدیث شریف «عقول النساء فی جمالهن و جمال الرجال فی عقولهم»چیست؟ منظور عقل و جمال در روایت چیست؟ لطفا راهنمایی بفرمایید. محتاج دعای خیر شما هستم، منصور و موید باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت‌الله جوادی آملی می‌فرماید: معنی این حدیث، یا دستور است و یا وصف سازنده می‌باشد، نه وصف قدح و نکوهش. یعنی زن موظف است و یا می‌تواند عقل و اندیشه انسانی خویش را در ظرافت عاطفه، زیبایی گفتار و کمیت محاوره و مناظره، نحوه برخورد و حکایت و نظائر آن ارائه دهد. درصورتی‌که هرگز این ظرافت هنری که تمثیل عینی ظرافت عقلی است، میسور مردان نیست... زن باید ظرائف حکمت را در ظرائف هنر ارائه دهد و این رهنمود، دستورالعملی برای اوست و در صورت امتثال آن دستور، درخور ستایش شده و در صورت تمرد، مستحق نکوهش می‌گردد.
به نظر می‌آید آیت الله جوادی به خوبی روح آن سخن را با ما در میان گذاشته‌اند تا زنان ما متوجه رسالت ظرائف هنری و زیبایی‌هایی که آنان می‌توانند خلق کنند، باشند. آری! آن‌جاست که می‌یابیم عقل آن‌ها در زیبایی‌هایی که خلق می‌کنند، به نمایش می‌آید امری که امروز جامعه تکنیک‌زده ما سخت بدان نیاز دارد، که بحث آن مفصل است در احیای انسانیت از طریق هنر و به یک معنا، حضور مادرانه در مناسبات. موفق باشید    

 

36294
متن پرسش

سلام خدمت شما استاد بزرگوار: من دو دختر ۱۴ و ۱۵ ساله دارم. دختر بزرگترم اصرار داره که به تولد دوستاش بره ولی پدرش و من مخالفت می کنیم. چون مسلما بعد از اون هم نوبت به خواهر کوچک ترش می رسه و هر دو میخان به تولد دوستاشون برن. نظر شما چیه استاد؟ من دارم سخت گیری می کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان بهتر می دانید. به هر حال جوانان را بخصوص در این زمانه، نمی توان چندان محدود کرد در حالی که از طریق فضای مجازی، جهانی در مقابل آنها گشوده شده است. موفق باشید

36281
متن پرسش

سلام استاد عزیز تر از جانم: استاد عزیز من حدود پنج سال با یه طلسم رو به رو هستم ذکر بسم الله و آیت الکرسی و ناس و فلق و آیات سخره و طارق ....همه را خوندم خوب نشدم. فقط بعضی وقتها یکم بهتر میشم دوباره بد تر میشم. من تکالیفی بر گردنم هست مثل خرج خونه و رسیدگی به پدر مادر.... از نظر دین تکلیفم چی هست؟ دیگه بریدم چکار باید بکنم؟ ممنونم که راهنمایی می‌کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آزاد از این حرف‌ها، باید با جدیّت تمام زندگی خود را مدیریت کنید و به زیبایی‌های رعایت حقوق افراد فکر کنید تا مزه زندگی را بهتر بچشید. موفق باشید

36277
متن پرسش

سلام استاد: واقعا قضیه فلسطین همه ی معادلات دنیا رو به هم زد. همه ی دستورات روانشناسی و پزشکی و تغذیه و ... برای داشتن زندگی موفق و رشد و مهارت و توانایی. انصافا زنان و جوانان و حتی کودکان غزه کجا و چه زمانی آموزش دیدن و یاد گرفتن این همه استقامت و صبر جمیل را؟ در حالی که به طور میانگین سهم هر کدام دو قرص نان در طول شبانه روز هست. تصورش هم دشوار است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان به این نکته اندیشه کرد که مردم فلسطین متوجه شده‌اند حال که جهان استکباری تا این اندازه وحشی و غیر انسانی است، گویا رسالتی بزرگ‌تر از حتی شکست دا دنِ رژیم صهیونیستی به عهده آنها است تا به مردم جهان نشان دهند در چه تاریخی زندگی می‌کنند که بسی ظلمانی است و راز این مقاومت عظیم را باید در نگاه تاریخی مدّ نظر آورد و گویا در همین رابطه رهبر معظم انقلاب فرمودند جهان آینده، جهان فلسطین است. با توجه به سخنان جنابعالی چه اندازه خانم سحر شهریاری در کانال https://eitaa.com/saharshahriary چه خوب در مورد نگاه و رسالت مادران غزه مطرح فرموده‌ آن‌جایی که می‌فرماید:
روزهای بعد از پیروزی، روزهای جهان بدون صهیونیسم،
ما زن های مسلمان باید یک پویش بین المللی راه بیندازیم و از مادران غزه بخواهیم یک دوره تربیت دینی فرزند برایمان برگزار کنند.
نه از این دوره های عجیب و غریب فانتزی امروزی، که وسط امتحان عملی، وسط سرگردانی و حیرت و شک‌های زندگی به دردمان نمی‌خورد. مادران و مادربزرگ های فلسطینی، اساتید مسلط مقاوم پروری هستند. باید یک کلاس جهانی تشکیل شود و آن ها برایمان زیسته هایشان را بگویند.
بگویند چطور می‌شود فرزندت را آنقدر مؤمن و قوی تربیت کنی که وقتی از زیر آوار ناملایمات (آوار خانه و ساختمان یا آوار گرفتاری و شکست و مصیبت) بیرون آمد، اول سجده‌ی شکر برود و بندگی یادش نرود.
چطور می‌شود فرزندت را آنقدر مؤمن و قوی تربیت کنی که در لحظه های نفس‌گیر مرگ عزیزانش قرآن بخواند
و برای دیگران شهادتین زمزمه کند و دعا و یاد الله اولین پناهگاهی باشد که در شرایط سخت یادش می‌آید، نه پناه بردن به عشق پوشالی و اندوه و خودزنی و فاز افسردگی گرفتن...
مادرهای غزه باید یادمان بدهند چطور می‌شود فرزندت را آنقدر مؤمن و قوی تربیت کنی، که بجای توقع از همه کس و همه چیز و شاکی بودن از زمین و زمان، در لحظات سخت هم شاکر باشد، وگرنه شاد و راضی بودن به وقتِ آسایش را که همه بلدند.
امام زمان ما یارانش را از مؤمنانی انتخاب می‌کند که قدرت روحی دارند، نه از بین وارفته ها و مچاله های روحی، ما نیاز به آموختن الفبای این سبک زندگی داریم!
به مادرهای غزه بگویید: برایمان یک دوره تربیت دینی فرزند بگذارند، که سربازانی قوی برای طوفان الاقصی‌های دنیا لازم داریم.  موفق باشید         

 

36222
متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: همسرم در محل کارشان بابت دریافت حقوق خیلی اذیت میشن سه ما نمیدن یک ماه میدن. بنده از ایشان خواستم که در پی کار دیگری باشند ایشان میگن این بهترین نسخه خداست برای تقویت توحیدمان خوب است. طبق مطالبی که در سیر مطالعاتی شما دنبال کردم خودم سرگردانم اصلا نمی‌دانم نسبت تقویت توحید با این امر چگونه رقم می خورد؟ سوال بعدی اینکه آیا ذکری عملی برای افزایش رزق هست اصلا پی همچین چیزی رفتن درسته؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره هرکس باید در مسیر کسب رزق، بدون حرص تلاش داشته باشد و از این جهت به دنبال رزق مناسب رفتن، نه تنها با توحید منافات ندارد، بلکه یکی از خصوصیات اهل ایمان است. که در این مورد عرایضی در کتاب «جایگاه رزق در هستی» شده است. ۲. خوش‌خُلقی و صله رحم و ذکر آیت الکرسی موجب گشایش رزق می‌شود. موفق باشید

36221
متن پرسش

سلام: من معلم بازنشسته ام. نمی‌دانم با این حرفها چکار کنم. اگر اضافه کار بگیرم می‌گویند اگر شما اضافه کار نگیرید مجبورند از جوانان تحصیل کرده استفاده کنند تاکسی میرم می‌گویند اگر شما بیایید ما بیکار میشیم تو خونه باشیم زنمون غر می‌زند. نمیدونم چکار کنم؟ اصلا فعالیت اقتصادی بکنم یا نه؟ میخوام کار فرهنگی کنم میگند کار را بدید جوانان. ممنون می‌شوم اگر راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره که فعلاً آموزش و پرورش کمبود معلم دارد و به هر دلیلی امکان جبران آن با نیروهای جدید برایش ممکن نیست؛ چرا کمک نکنیم؟! آری! اگر در آنجا نیاز نبود، خود به خود در مراکز فرهنگی و فعالیت‌های جهادی باید وارد شد و در حدّ توان کمک کرد. موفق باشید

36216
متن پرسش

اینکه باید دل را خالی از غیر خدا کرد و وابسته به غیر خدا نبود که خدا و حق، خود را نشان دهد. سوالم این است من بعنوان یک خانم کارمند مبلغی از حقوقم را ذخیره می کنم برای پس انداز و یا خرید آنچه علاقه دارم از جمله طلا. پوشاک و یا موارد دلخواهم آیا برای جدایی از وابستگی های دنیایی و غیر خدا باید جلوی این هوای نفس را بگیرم و هیچ پس انداز نکنم؟ هیچ پولی ذخیره نکنم؟ اگر پس انداز نکنم چه کنم و در چه راهی صرف کنم؟ خیرات، انفاق کنم؟ به همسرم بدهم برای رفع امورات زندگی؟ (البته که ایشان هم اختیار این مقدار را به خودم سپرده اند اما خوب بخاطر اینکه دوست داشتم پولم برای خودم باشه ایشان هم حرفی ندارند) پس تکلیف علایق چی میشه؟ یعنی باید از هرچه علاقه داریم بگذریم؟ تا چه حد باید از دنیا و تعلقات دنیا گذشت؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که زن و شوهر در این زمانه باید هر دو نفر تلاش کنند مایحتاج زندگی را با امکاناتی که هر کدام دارند، تأمین کنند؛ امر درستی است. و در اینکه برای نیازهای منطقی، پس‌انداز داشته باشیم، امر معقولی است. می‌ماند که خود را مشغول پس‌اندازها و یا خریدهای غیر معقول نکنیم و از توفیقات فوق‌العاده که در خدمت به خلق از طریق کمک به نیازهای آن‌ها پیش می‌آید، محروم شویم. موفق باشید

36160
متن پرسش

با سلام: استاد عزیز اگر در محل کار و شغلمون در اداره که خدمات و کالایی رو به مشتریان ارائه میدیم و عرضه می کنیم و در حالی که خب تعدادی از مشتریان این خدمات رو در راه درست استفاده می کنند. اگر متوجه بشیم که تعدادی از مشتریان این کالا و خدمات را در جهت سواستفاده و غیرقانونی استفاده می کنند. با فرض اینکه این روال قابل تغییر نباشه و به سبب کثرت مشتریان و فضای مسموم بعضی ادارات ما اگر بخواهیم این شغل را ادامه دهیم ناچار از این روال و کار باشیم، حال به نظر شما تکلیف چیست؟ از دفتر مرجع که سوال می‌کنیم میگن که این کار کمک به شخص متخلف است، و اینکه میگن در جای دیگری از آنجا مشغول بشید که در رابطه با آن کار نباشد، با خودم میگم اگر جای دیگری هم برم در آنجا باز هم در کل کمک به آن سیستم است. حال به نظر شما تکلیفم چیست برای اینکه درآمد شبهه نداشته باشه کلا انصراف بدم؟ ممنون میشم راهنمایی کنید نظر شما برام مهمه. سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که این کالاها به عنوان کالاهایی که در عرف جامعه به عنوان کالاهای مورد قبول عرضه می‌شود؛ دیگر سوء استفاده از آن‌ها مربوط به خود افراد است. موفق باشید

36156
متن پرسش

سلام علیکم: بنده ۲۰ سال دارم و خواستگاری دارم که ۲۷ ساله هستند و در زمینه عرفان و فلسفه فعالیت می‌کنند و خود نیز مجتهد هستند و استاد اخلاق‌شان آیت الله شجاعی بوده‌اند؛ روحیه‌شان همانند علامه طباطبایی است و می‌خواهند در تحقیق و پژوهش عمرشان را سپری کنند و انتظارشان از همسرشان این است که خانه‌داری و شوهرداری اولویت‌ش باشد و خط قرمزشان فعالیت سیاسی و اجتماعی همسرشان است و کاملا مخالف هستند و فقط فعالیت علمی و هنری را مجاز می‌دانند؛ بنده عاشق امام خامنه‌ای هستم و دل در گرو آرمان های انقلاب اسلامی و امام خمینی دارم، ویژگی های فردی و اخلاقی‌شان خوب است آیا به نظرتان ایشان را قبول کنم یا به خاطر اختلاف نظر سیاسی جواب منفی بدهم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با ایشان این شرط را باید بگذارید که نسبت به اصل انقلاب و رهنمودهای حضرت امام و رهبر معظم انقلاب حساس هستید و این مسیر را دنبال می‌کنید. اگر پذیرفتند ادامه زندگی با ایشان ان شاءالله مفید خواهد بود. وگرنه غفلت از این حضور تاریخی هرچه باشد زندگی نیست، پوچی و بی‌ثمری است. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!