بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: زن ، ازدواج ، خانواده، مرد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13499
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: اگر لطف بفرمایید راجع به چشم زخم توضیحاتی رو بفرمایید ممنون میشم. در جلساتتون بارها فرمودید که آبرو یا چیزهایی شبیه آن به دست خداست و کسی نمی تواند اگر خدا نخواهد آبروی شما را ببرد. اما از اشخاص گوناگون شنیدم پیامبر (ص) به چشم زخم اعتقاد داشتند. آیا این حرف، حرف اشتباهیست یا خیر؟ و اگر پیامبر اعتقاد داشتند، آیا این اعتقاد منافاتی با آن عقیده دارد؟ بسیار سپاسگزارم یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادگر» شده است. آری! آبرو در دست خداوند است و خدا مدافع مؤمنین است، ولی مؤمنین نیز نباید امکانات مادی خود را به صورت افراطی مدّ نظر قرار دهند تا تنگ‌نظران، چشمشان بزنند. موفق باشید

13493
متن پرسش
با سلام: با توجه به جواب سوال 13477 فرمودید: إن‌شاءاللّه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جواب خود را می‌یابید. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید بنده کتاب مورد نظر را خوانده ام چیزی که در کتاب و جان کلام کتاب از نظر بنده بود داشتن برنامه مخصوصا برنامه مطالعاتی و سیر مطالعاتی معرفتی دینی به خصوص در زمینه معرفت النفس است که با این کار به قوای نفس مخصوصا وهم جهت می دهیم و قوای نفس را در جهت معرفت الهی به کار می گیریم یا به قولی به جای اینکه وهم ما را به خود مشغول کند ما وهم را در سمت و سوی کسب معرفت النفس مشغول می کنیم و خود برنامه شویم. به نظر بنده این راه پیشنهادی در کتاب وقتی موثر است که فرد دارای ذهنی آرام باشد در این صورت این فرد که تشنه معارف هم هست با یک برنامه منظم و پیوسته با سیر مطالعاتی جنابعالی به جاهای خوبی خواهد رسید، اما وقتی فردی دچار افکار مزاحم و سمج و آزار دهنده باشد پس ذهنی نا آرام و نامنظم دارد که همان مشکل ذهنی به او اجازه برنامه ریزی و حرکت مستمر بر طبق برنامه را نمی دهد. لطفا ابتدا روش جدا شدن ذهن از این افکار مزاحم و حذف این افکار را که اجازه نمی دهد برنامه داشته باشیم و بر طبق برنامه پیش برویم بفرمایید تا ذهن آرام شود و بتوانیم در مرحله بعد برویم به سراغ برنامه ریزی و سیر مطالعاتی منظم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب کتاب را به‌خوبی متوجه‌اید. با اصرار بر این‌که نگذاریم خطورات ذهنی به ما برنامه دهند، کار آرام‌آرام درست می‌شود و افکار ما هراندازه هم سمج باشد از فعالیت می‌افتد. این تنها راه عبور از افکار مزاحم است. به یک پشتکار و حوصله نیاز دارد. موفق باشید

13479
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. چرا در هنگام قرائت قرآن باید استعاذه کرد؟ در هنگام گناه باید استعاذه داشت اما در هنگام تلاوت قرآن چرا؟ 2. چرا حضرت موسی (ع) کلیم الله هستند ولی وجود شریف حضرت رسول (ص) باید با واسطه‌ی حضرت جبرئیل با خداوند مرتبط باشند؟ 3. چرا با اینکه علم به حرکت جوهری داریم و می‌دانیم باید از طریق به کاربردن بدن دارای کمالات شویم و از قوه به فعل در آییم، این علم‌مان به عمل منتهی نمی‌شود؟ مثلا یک ساعت می‌نشینیم و به این فکر می‌کنیم و خودمان را در روزی که گذرانده ایم متصور می شویم که آنجا دروغ گفتم آنجا ریا کردم آنجا غیبت کردم در خلوت چه کبائر و چه سستی در عبادات داشتم با اینکه همان لحظه به حضور تمام و کمال حضرت حق مطلع‌ایم! اگر نگوییم مومنیم! و چطور می توانیم بفهمیم و عمیقا بفهمیم که چرا دروغ را می‌گوییم در حالی‌که متوجه اوج غم در همان لحظه می شویم که سقوط کردیم و در مورد هر کبیره و صغیره ای و غفلتی که متوجه هستیم اما عمل می کنیم؟ برای جلوگیری از این حال چه باید کرد؟ برای تفکر عمیق منجر به گناه نکردن در عمل چه باید کرد؟ 4. می خواستم جسارتاً پیشنهاد دهم که راهی در سایت می‌ِگذاشتید که دوستان سوالاتشان را به صورت صوتی به حضرت عالی می‌رساندند چون گاهی خود حقیر حس می کنم که در غالب کلمات نتوانستم لُبّ سخنم را تنزل دهم و حق مطلب ادا نشد و مدت زمان خاصی نگهشان دارید و بعد حذفشان کنید که حجم سایت‌تان را نگیرد. شاید با شنیدن گریه‌هایمان متوجه عمق فاجعه بشوید تا کی با کلمات بگوییم گناه کاریم؟ بگذارید تا صدایمان به شما برسد. الا اینکه شما بر نفرات محیط باشید که آن داستانش چیز دیگری‌است! ازطرف یک شاگرد که نه، اما یک محب که بر گناهش اصرار دارد. ای کاش دعایم می‌کردید که من هم دیگر رها شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چون در هنگام قرائت قرآن ممکن است شیطان با القائات خود، مانع ارتباط ما با حقیقت قرآن شود 2- حضرت موسی«علیه‌السلام» هم در گرفتن وَحی، بی‌واسطه نبودند بلکه از طریق الواح متوجه‌ی امر الهی شدند 3- همین جهت‌گیری را که در آن قرار دارید ادامه دهید و با کنترل غذا و خواب و سخن و فرار از روحیه‌ی غلبه بر دیگران، نورانیت غلبه بر امیال خود را تقویت کنید. با صبر در بندگی، این گناهان را در بند می‌کشید. از خود، انتظارات بیش از حدّ نداشته باشید. بنده دعاگو هستم، ولی پیشنهاد ارتباط صوتی برایم مقدور نیست. موفق باشید

13476
متن پرسش
با سلام و احترام: بنده جوانی هستم که حدودا ... سال است ازدواج کرده ام، به اصول شرعی معتقدم و سعی می کنم پایبند باشم اما مدتهاست که دچار بحران روحی شده ام و مهمترین عاملش را زرق و برق و پوشش کشنده و دل فریب جنس مونث امروز می دانم به طوری که علیرغم اینکه سعی می کنم به نامحرم نگاه نکنم اما همان موارد معدود خواسته و ناخواسته ای را که می بینم به شدت درگیرم می کنند. اگر می توانستم قید اعتقادات خودم را بزنم و فکر قیامت را نکنم به راحتی می توانستم خوش باشم و امکانش هم برایم فراهم است اما الان درست مثل این است که در یک باغ میوه باشی و نتوانی از میوه هایش بخوری و یا حتی نگاهشان کنی و یا تشنه باشی و کنار چشمه... با این استدلال که نه می توانم در دنیا خوش بگذرانم و نه آنچنان که باید می توانم چشم و دل خود را حفظ کنم که آخرتم تضمین باشد پس نه دنیا را دارم و نه آخرت و خسرالدنیا و الاخره هستم، بارها فکر خودکشی به سرم زد اما باز هم ترس از عذاب قیامت نگذاشت. من از اینکه هم میل به گناه و نگاه به نامحرم دارم و هم دوست دارم به شرع پایبند بمانم بسیار بسیار در عذابم و زندگی ام جهنم شده است، و حتی زنانی و دخترانی که می بینم را با همسرم مقایسه می کنم و نمازم نیز به حرکات فیزیکی و بدون کوچکترین توجهی تبدیل شده است. بنده از شما عاجزانه و ملتمسانه خواهش دارم مرا راهنمایی فرمایید تا از این وضع خلاص شوم و راهکاری به جز شعارهای تئوریک و تکراری ارائه دهید که مرا قانع کند و در صورت نیاز و صلاحدید از میان آثار صوتی و مکتوب خودتان هرکدام را که در این زمینه موثر است معرفی نمایید، که بی شک اگر این بحرانی روحی من حل شود و خدای ناکرده به خودکشی نینجامد شما زندگی مادی و معنوی یک انسان را نجات داده اید. اکنون تنها دعای نمازم این است که خدایا یا مرا اصلاح کن یا از دنیا ببر. التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قرارگرفتن در این برزخِ بین دنیا و آخرت به خودی خود بد نیست مگر این‌که نتوانید از این برزخ عبور کنید 2- فکر نکنید این صبری که در این میدان دارید، و خود را به گناه آلوده نمی‌کنید، کارِ کمی است! و نتیجه‌ی کمی در بر دارد! که احساس می‌کنید خسر الدنیا و الآخرت هستید 3- سخن رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را همواره مدّ نظر داشته باشید که می‌فرمایند؛ آن‌چه در سایر زنان می‌بینید در همسر خودتان هست. با این نگاه، چشم‌تان به زیبایی‌های خاص همسرتان گشوده می‌شود و در این مورد به غنای لازم می‌رسید 4- اُنس با مباحث معرفتی، خود به خود روح را آسمانی می‌گرداند تا مظاهر زمینی برای انسان بیش از حدّ جلوه نکند. موفق باشید

13473
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرامی: زندگی ام به صورت معمول بود و از نظر اقتصادی جوی باریکه ای روان بود ولی مدتی است به شدت هشتم گرو نه است و اموراتم با قرض میگذره. البته در اوایل زندگی هم با چنین وضعی رو برو بودیم که بحمدالله گذشت. نمی دانم آیا وظیفه ام این است که به کار اقتصادی جدیدی دست بزنم یا همین کارهای طلبگی مثل نماز و بعضا تدریس و... را ادامه دهم تا گشایشی فراهم بشه؟ راهنمایی بفرمایید. تشکر {خودم میتونم تحمل کنم ولی نگران خانواده هستم}
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که زندگی عالمانه باید با سادگی همراه باشد و خانواده‌ی یک طلبه نیز باید متوجه باشد کمالات خود را در سادگی و وارستگی جستجو کند. به همین جهت تا آن‌جا که ممکن است تلاش کنید که با ادامه‌ی فعالیت‌های طلبگی، خود را بپرورانید. موفق باشید

13435
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: 1. من دانشجوی ترم یک هستم و یکی از کلاسهایم با اذان مغرب تداخل پیدا می کند و با توجه به اینکه می گویند (هرکاری که انسان را از نماز اول وقت باز دارد خیری در آن نیست) وظیفه ی بنده چیست؟ در ضمن در صورت غیبت بیش از سه جلسه حذف می شوم. 2. انسان چگونه می تواند مسیر زندگی خود را پیدا کند و بداند که برای چه کاری ساخته شده تا حداکثر موفقیت را در آن زمینه کسب کند؟ مثلا دکتر چمران تحصیل در خارج از کشور و فعالیت های علمی را انتخاب کردند یا شهید مطهری طلبگی و تحصیل در حوزه را انتخاب کردند یا کسی ممکن است فعالیت های فرهنگی را انتخاب کند من چطور پی ببرم که برای چه کاری ساخته شده ام؟ 3. چرا انسان ثبات شخصیت ندارد. مثلا بعضی وقت ها بشدت خوشحال و بعضی اوقات به شدت ناراحت است در حالی که برای هیچ کدام از این حالت ها دلیل خاصی ندارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما نباید بی‌دلیل وقت فضیلت نماز را به عقب بیندازیم و این غیر از آن است که به جهت داشتن کلاس، وقت انجام نماز به تأخیر می افتد. رخصت‌دادن‌ها به جهت همین محذورات است 2- سیری که در مقابل شما قرار می‌گیرد را اگر دنبال کنید خداوند خودش کمک می‌کند که در شرایط مناسب آن‌چه به استعداد شما مربوط است، در جلوی شما قرار گیرد 3- شاید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در این مورد کمک کند. موفق باشید

13398
متن پرسش
عرض سلام خدمت استاد گرامی و با آرزوی طول عمر: سوالی داشتم: بنده فرزندی دارم که دوره دوم دبیرستان را میگ ذراند و هم اکنون خواستگاری برایشان آمده و با توجه به شناختی که از خانواده ایشان دارم که مذهبی هستن و خودشون هم همچین روحیه ای دارند، بنده در مورد ازدواجشان مشکلی ندارم اما نزدیکان با توجه به سن کم و احتمال لطمه خوردن به تحصیل فرزندم با توجه به اینکه ذهن خوبی هم دارند، با این ازدواج مخالفت می کنند. نظر شما چیست؟ آیا من می توانم به خودم این اطمینان را بدهم که باز خاستگاری با این شرایط پیدا شود؟ دعاگوی شماییم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه برای یک خانم متدیّن ارزش است، مادربودن و محوریت او در خانه است، چه ضرری می‌کند اگر در راستای همسرداری و فرزندداری، به این نوع تحصیلاتش که عموماً مباحث اعتباری است، آسیب بخورد؟! هنوز هم معتقدم باید داماد مناسب را از دست نداد. موفق باشید

13387
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: خیلی ممنون از جوابتان به سوال 13378 این حکم فقهی را نمی دانستم. اما در قسمت دوم جواب به سوال 13378 شما فرمودید که: در مورد این‌که رهبری عزیز فرمودند منکر را بشناسید خواستند ما منکر را تنها در بی‌حجابی زنان نبینیم. آیا زیباجلوه‌دادن استکبار منکر محسوب نمی‌شود؟ بله این را قبول دارم و منکر فقط بی حجابی نیست اما من منظورم این تیکه از سخن رهبری نبود شما در جواب سوال 13355 فرمودید که امر به معروف و نهی از منکر اگر تاثیر نداشته باشد تکلیف از شما ساقط است اما رهبری فرمودند: من تاثیر را همه جا قطعی می دانم و من این تیکه از سخن آقا را متوجه نشدم. مثلا همین قضیه ی بی حجابی را مثال می زنم: خودم می بینم که اگر با زبان تذکر دهم شاید تاثیر نداشته باشد بخصوص اگر جلوی جمع به طرف تذکر دهم که ممکن است لجبازی کند من خودم عمل را بیشتر تاثیر گذار تر می بینم مثلا چند وقت پیش در دانشگاه دختری از من جزوه خواست و حجابش درست نبود و من موقع صحبت با او سرم را پایین گرفتم و باهاش حرف زدم یا اگر هم قرار بر تذکر زبانی باشد در خلوت بهتر تاثیر می گذارد اما جلوی جمع فکر نمی کنم این گونه باشد. اما رهبری فرمودند تاثیر همه جا قطعی است و این کار را سخت می کند. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در حوزه‌هایی مثل نقد غرب، نهی از منکر کنیم و یا در ارائه‌ی حق به شکل حضوری و وجودی امر به معروف نماییم، نتیجه‌ی آن قطعی است. موفق باشید

13384
متن پرسش
با سلام خدمت اسناد عزیز: راستش استاد تقریبا یک سالی هست که اراده ام ضعیف شده، از اول با اراده محکم درس خوندم و پی استعدادی تو ریاضی بودم ولی نه ادامه تحصیل دیگه کار آسونیه نه دیگه قدرت و و اراده ی جنگیدن دارم این همه تلاش هم فایده ای نداشته یعنی منو راضی نمیکنه. هرچه هم سعی کردم و منتظر موندم که یک شریک زندگی بیاید خواستگاری که آیندمون را با هم بسازیم خدا برام نخواست، با دعا و نذر هم نشد! الان منم و سن ۳۱ سال و تدریس فقط یک روزه تو دانشگاه و ترس از فقری که شاید باید خودم با کار مانعش بشم! (البته ترس از فقر بخاطر اینه که پدرم از اول درست تامین مون نکرده و طعمش رو چشیدیم الان هم با وجود اینکه کشاورزی می‌کنند نمی توانند نیازهای اولیه ما رو تامین کنند) استاد ببینید حتی جملاتم نشون میده چقدر مشوش و سردرگمم، پدرانه برام حرف بزنید و آرامم کنید و راهنماییم کنید. و دعاااااااااااااا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور جدّی مطمئن باشید خدای شما، شما را فراموش نکرده، با تواضع تمام کاری که در پیش روی شما قرار گرفته است را ادامه دهید و حال که شرایط سلوک خاص برایتان فراهم شده با تعادل کامل و با مقدمات لازم از آن غافل نباشید. مقالات آیت اللّه شجاعی را همراه با شرح بنده توصیه می‌کنم. موفق باشید

13383
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: یه دو ماهی هست که یکی از دوستانم را با کتاب ها و صوت های شما آشنا کرده ام و بعد از معرفی کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» ، صوت 10 نکته از معرفت النفس را گوش کرد که خیلی لذت برده بود و الان هم در حال گوش کردن مباحث مدرنیته است. غرض از طرح این مباحث اینکه دوست من قصد ازدواج داره و اقدام هم کرده ولی متاسفانه هنوز نشده و در این بین سوالی براش پیش اومده که از من خواست که از محضر شما بپرسم و اون اینکه چرا بیشتر مواقعی که آدم روی کاری یا هدفی برنامه ریزی میکنه و همه ی جوانب اون را می سنجه و بعد انجام میده اون کار یا هدف به بن بست میخوره و نمیشه، ولی مواقعی که در مورد کاری هیچ برنامه ریزی نداره ولی فقط تو ذهمپنش بوده که اون کار را انجام بده بدون هیچ زمینه سازی و برنامه ریزی انجام میشه؟ در ازدواج هم کفو بودن یعنی چی؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عليّ عليه السّلام می‌فرمایند: «عرفت اللَّه بفسخ العزائم و حلّ العقود، و نقض الهمم» حضور خدا را در عالم بدین شکل یافتم که بعضاً تصمیمات من عملی نمی‌شد. بنابراین کار را به خدا واگذارید و شما در حدّ وظیفه عمل کنید 2- کفوبودن یک مؤمن برای مؤمن دیگر در این دوران علاوه بر رعایت دستورات دین، ولایی‌بودن نیز شرط است. موفق باشید

13378
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت. در مورد سوال 13355 هنوز کمی مشکل دارم. شما در جواب فرمودید که: «سعی کنید در این شرایط نظر خود را به زنان نامحرم معطوف نکنید، حال در مقابل چشم شما قرار بگیرد، دیگر مشکل چندانی ایجاد نمی‌کند زیرا شما اراده نکرده‌اید که آن‌ها را نگاه کنید.» آخه مراجع می گویند قسمت هایی از بدن نامحرم که نگاه کردن به آنها حرام است چه به قصد لذت نگاه کنید و چه بدون قصد لذت نگاه کنید حرام است. و در قسمت دوم جواب فرمودید که: «و در مورد امر به معروف و نهی از منکر هم فراموش نکنید که باید شرایط آن فراهم باشد و سخن شما برای آن‌ها مؤثر واقع شود و اگر چنین نباشد وظیفه از شما ساقط است و شما موظفید به درس و بحث خود مشغول باشید.» ولی رهبری در جلسه ی پرسش و پاسخ در دانشگاه تهران در تاریخ 22/02/1377 فرمودند که: «البته به شما بگویم عزیزان من! منکر را باید بشناسید. چیزهایی ممکن است به نظر بعضی منکر بیاید؛ در حالی که منکر نباشد. باید معروف و منکر را بشناسید. واقعاً باید بدانید این منکر است. بعضی گفته‌اند که باید احتمال تأثیر وجود داشته باشد. من می گویم احتمال تأثیر همه جا قطعی است؛ مگر در نزد حکومتهای قلدر، قدرتمندان و سلاطین. آنهایند که البته حرف حساب به گوششان فرو نمی رود و اثر نمی کند؛ اما برای مردم چرا. برای مردم، حرف اثر دارد. بنابراین، پاسخ من این شد که بهترین روش برای شما که از من سؤال کردید، «زبان» است.» این اشکالات مرا به حساب مچ گیری نذارید قصدم این نیست می خواهم در این زمان تکلیفم را بدانم. ممنون
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که می‌فرمایید بدون قصد لذت هم نگاه به نامحرم حرام است، غیر از آن است که شما به استاد و تخته‌ی سیاه نگاه کنید و در جلوی چشم شما دانشجویان بدحجاب قرار داشته باشند! این‌جا موضوع به‌چشم‌خوردن است، نه نگاه‌کردن. و در مورد این‌که رهبری عزیز فرمودند منکر را بشناسید خواستند ما منکر را تنها در بی‌حجابی زنان نبینیم. آیا زیباجلوه‌دادن استکبار منکر محسوب نمی‌شود؟ موفق باشید

13357
متن پرسش
به نام خدا با سلام و با تشکر از پاسختان: در جوابم فرموده بودید خداوند زمینه ی نور معرفت را خود به خود در مادر فراهم می کند. اما من در سه ماه اول تولد نوزادم که حقیقتا فرصت مطالعه کتابهای اخلاقی و معرفتی نداشتم به عینه متوجه افول اخلاق و سست شدن اعتقاداتم شدم که ضعف پس از زایمان هم مزید بر علت می شد ولی این نور معرفت را در خودم احساس نکردم در حالی که نیاز شدیدی به این نور داشتم و خیلی احساس می کردم از خدا دور شده ام و پس از سه دوباره ماه با مطالعه و کار معرفتی با دوستان حال روحم بهتر شد. و سوال دیگر اینکه منظورتان از کلیات و جزئیات چیست؟ و این به تعویق انداختن مطالعه جزئیات تا کی ادامه پیدا می کند. از شما به خاطر صراحت در صحبتم عذر خواهی می کنم ولی پرسیدن این سوالات را وظیفه خودم می دانم چون خیلی دیگر از مادران مبتلا به این مشکلند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سعی کنید به وظیفه‌ی خود نسبت به فرزندتان، دل بسپارید و او را به عنوان هدیه‌ی حضرت حق بپرورانید تا إن‌شاءاللّه نور تدبیر الهی بر قلب شما تجلی کند و خود را در زیر سایه‌ی پروردگار فرزندتان احساس کنید. 2- یک روحانی باید هم مطالب را بداند و هم خود را مجهز کند که بگوید ولی آن کسی که می‌خواهد عمل کند، دیگر کاری به جزئیات سخن آن روحانی ندارد، بلکه در حدّ موقعیت خود سخن او را می‌گیرد تا عمل کند؛ منظورم از عبور از جزئیات و نظر به کلیات، این نکته بود. موفق باشید

13352
متن پرسش
استاد گرانقدر سلام: خدا قوت. با عرض پوزش از مزاحمتم. ممنون از پاسخگوییتان. البته ما هرچه می کشیم از بی توحیدیمان است. عرض بنده حقیر هم همین بود در دوران جاهلیت که روح جنگ و خشنونت و برتری طلبی قومی و قبیله ای حاکم بود زن محکوم به زنده به گور شدن بود و اکنون نیز که روح تفاخر و جلوه گری و... حاکم است باز هم متاسفانه دخترانی که چنین روحی را بر خود حاکم نکرده اند محکوم اند و در امر ازدواج بعضا مشگل دارند و الا خدا می داند که ما برای ازدواجشان سخت نگرفته و رویایی هم فکر نکرده ایم. بنده حقیر هم اگر مزاحم وقت جنابعالی شدم برای این بود که اگر راهی معنوی در این جور مواقع گره گشاست کمک فرمایید تا دختران ما نیز ان شاءلله به وظیفه اصلی خود در عالم هستی دست یابند و نیروهایشان بیهوده هدر نرود. خدا حفظ تان کند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه دلسوزی‌های پروردگارش نسبت به خود شود، باب رضایت از پروردگار خود را در امورات زندگی‌اش باز می‌کند و این‌جاست که بهشت‌ها در مقابلش گشوده می‌شود و محدودیت‌های دنیا را نسبت به زندگی ابدی به چیزی نمی‌گیرد. شاید با همین محدودیت‌ها است که خداوند بنا دارد دل‌هایتان را به جایی برتر از روزمرّه‌گی‌های دنیا بیندازد که گفت: «خلق را با تو بد و بدخو کند/ تا تو را ناچار آن‌سو کند». موفق باشید

13322
متن پرسش
سلام علیکم: ضمن تشکر از استاد گرامی 1. فرمودید: «اگر در راستای محبت به همسر و فرزند احکام الهی را زیر پا بگذارید، باید این نوع محبت را در خود از بین برد.» آیا منظورتان این است که ما دو نوع محبت می توانیم داشته باشیم؟ که اگر اینطور است ما در وجود خود یک نوع محبت بیشتر نمی بینیم و همین محبت صحیح و درست است که ما بعضا بخاطرش دچار گناه می شویم که اگر ما این محبت را از بین ببریم که دیگه محبتی به آنها نخواهیم داشت، یا منظورتان محبت به گناه است که ما باید محبت به گناه را از بین ببریم تا بخاطر آن احکام الهی را بخاطر محبت زن و فرزند و همسر زیر پا نگذاریم؟ ۲. فرمودید که محبت به فرزند و همسر مانع محبت خدا نمی شود ولی قسمت دیگه سوال دیگه بنده باقی ماند که ما محبت به خدا و اهل البیت (ع) را بالاترین محبت می دانیم ولی وقتی به قلب مراجعه می کنیم به فرزند یا همسر محبت بیشتر داریم. (البته محبت ایمانی) مثال دیگر وقتی امام خمینی (ره) را در نظر می گیریم انگار محبت امام خمینی (ره) برایمان بیشتر از امام حسین است (ع) در صورتی که می دانیم محبت به امام حسین (ع) بالاتر است. با تشکر از حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره محبت به خدا در ساحت خود قرار دارد و این غیر از ساحت محبتی است که نسبت به زن و فرزند داریم. با توجه به این نکته که این محبت نباید با غفلت ما جای محبت زن و فرزند را بگیرد. آری! محبت به حضرت امام نسبت به حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» ملموس‌تر است ولی تمام این محبت در إزای محبت به حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» معنا پیدا کرده است، نه جدای از آن. به همین جهت اگر فرض کنید که حضرت امام جدای از حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» است، هیچ محبتی به ایشان نخواهید داشت، و در همین راستا محبت به امام حسین«علیه‌السلام» دارید، نسبت به حضرت حق. موفق باشید

13315
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. من از شما شنیده ام که فرمودید خانم هایی که استخر می روند وارد وادی عفت نمی شوند (البته عین سخن شما نیست بلکه مضمون اش را گفتم دقیقش در ذهنم نیست) آیا برای آقایان هم همین گونه است؟ و اگر پاسخ شما منفی است آیا آقایان با چه پوششی وارد استخر شوند که عفت رعایت شود؟ آیا با پوششی مثل بقیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد خانم‌ها شاید نتوان به راحتی این حرف را زد، مگر در فضایی که بدن‌نمایی بر شناکردن غلبه داشته باشد. باید فضای استخر، فضای بدن‌نمایی نباشد که فکر می‌کنم برای مردها عموماً فضای استخر این مشکل را ندارد. موفق باشید

13310
متن پرسش
سلام علیکم: همسر یا فرزندان یا دوستان مومنی داریم. وقتی به قلبمان مراجعه می کنیم محبت آنها برای ما بیشتر است. ولی اعتقاد داریم محیت به خدا و اهل البیت (ع) بالاتر است و نباید حکم خدا را به خاطر محبت به آنها زیر پا گذاشت. این در حد خودش مرتبه کمالی است که باید به مرتبه بالاتر کمال یعنی بیشتر جلوه کردن محبت به خدا و اهل البیت (ع) برسیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع محبت‌ها هرکدام جای خود را دارند و این‌طور نیست که محبت به فرزند و همسر در مسیر سلوک جای محبت به حضرت حق را بگیرد. آری! اگر در راستای محبت به همسر و فرزند احکام الهی را زیر پا بگذارید، باید این نوع محبت را در خود از بین برد. ولی رویهم‌رفته آن نوع محبت مانع کمال نمی‌شود. موفق باشید

13290
متن پرسش
بسمه تعالی سلام خدمت استاد گرامی: در فضای کنونی انقلاب و با توجه به نیاز یک زن به رشد معنوی شخصی و به تبع آن تاثیر بر خانواده به خصوص فرزندان، به نظر شما مادری که برای امری مثل تحصیل همسر به شهر دیگری رفته، نمی تواند از کسی کمک بگیرد و همچنین نوزاد چند ماهه دارد و به تبع آن با دو مسئله زیر روبرو است چگونه می تواند کارهای معرفتی از مسجد رفتن و شرکت در نماز جماعت گرفته تا حضور در دعا، سخنرانی، کلاس معرفتی و مطالعه کتب معرفتی را انجام دهد؟ اولین مسئله این است که تمام وقت او را یا فرزندان و به خصوص نوزاد تازه به دنیا آمده به خود اختصاص می دهد یا کارهای خانه و مسئله دیگر اینکه خیلی نمی توان کودکان را ساکت نگه داشت و در بیشتر جاها که نیاز به سکوت هست مثل مساجد و کلاس ها و ... به دلیل اینکه کودکان کوچک تر گریه و کودکان بزرگتر صبحت و بازی می کنند و باعث مزاحمت برای دیگران می شود امکان حضور مادر نیست و از طرفی با توجه به آنچه صحیح به نظر می رسد نمی تواند فاصله سنی بچه ها را زیاد کند تا در این بین به کارهای معرفتی برسد چون بهتر است حداکثر تا سه سال بعد بار دیگر بچه دار شود و و هم نمی تواند این امور را موکول به وقتی کند که بچه ها بزرگ شوند چون قطعا تا هنگامی که فرزندان بزرگ شوند انجام کارهای معرفتی متناسب با نیازهای فرزندان و خانواده تقریبا خیلی دیر شده است. مشغولیات و حال نامساعد دوران بارداری را هم که به مسائل گفته شده اضافه کنیم تقریبا وقت مناسبی برای کار معرفتی منسجم برایش باقی نمی ماند. ممنون می شویم به این سوال که مشکل من و خیلی از خانم های دیگر است پاسخ دهید. ضمنا شاید همسرتان نیز بتوانند راهنماییمان کنند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین این‌که مادری‌کردن برای فرزندان به قصد تربیت معنوی، خود به خود زمینه‌ی نور معرفت از طرف خداوند را در مادر ایجاد می‌کند، شما سعی کنید در کلیّات معارف وارد شوید نه در جزئیات. و در این موارد کمک‌گرفتن برای امورات کودکان اشکال ندارد. موفق باشید

13289
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه دختران از سنین کم دوست دارند آرایش کنند و لباس های نه چندان پوشیده بپوشند به نظر شما چگونه می توان این حس جلوه گری را در آنها مدیریت کرد که نه با محدود کردن بیش از حد آنان سرکوب شود و در جای نامناسبی در اجتماع و در حضور نامحرمان سر باز کند و نه با آزاد گذاشتن زیاد آنها خودمان عاملی برای تشدید و انحراف آنها شویم؟آیا این درست است که به آنها اجازه دهیم در خانه و در حضور محارم هرطور دوست دارند و البته تا آنجا که اسلام اجازه داده آزاد باشند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً اشکال ندارد ولی بنده در این امور دارای تخصص لازم نیستم. خوب است که موضوع را با آقای حجت‌الاسلام اشترانی دروبلاگ « مزرعه ایمانی و علمی » در میان بگذارید. موفق باشید

13291
متن پرسش
با سلام جناب آقای استاد طاهرزاده: ببخشید شما در جلسه ای فرمودید که اسم اعتباری است و من روایتی به این مضمون شنیدم که فرزندان از پدر و مادر خود در رابطه با اسم خود اعتراض دارند و یا حتی یکی از حقوق فرزندان نام نیکوست و آیا نام نیکو از نظر اسلام نام ائمه (ع) است یا نامی که معنی خوب داشته باشد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اسم، اعتباری است ولی در اعتباریات هم باید حقوق افراد رعایت شود. اعتباریات به این معنا است که اسم یک‌نفر اگر اسم بدی است او بد نمی‌باشد و بد نمی‌شود، ولی فرزند نسبت به والدین حقوقی دارد که از جمله نام نیک است. موفق باشید

13274
متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به تاکیدی که در مورد صله ارحام هست آیا می شود در زمانه فعلی این کار را انجام نداد یا به حداقل رساند؟ چون بخشی از اقوام من شدیدا دنیا زده اند و همیشه بحث های دنیایی و مادی می شود و تکراری. و ثانیا چون زندگی مرفه ای دارند تا به دیدار آنها می روم خودم هم تحت تاثیر قرار می گیرم و شرایط روحیم خراب می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال قطع رحم حرام است، در عین احترام به آن‌ها و نشان‌دادن ناراحتی‌هایتان به جهت اعمال خلاف شرع، می‌توانید «کج‌دار و مریز» رفتار کنید ولی نمی‌توانید اعلان عدم ارتباط نمایید. موفق باشید

13275
متن پرسش
سلام خدمت استادم: خیلی وقت است که شبهه ای راجع به عدالت خداوند برایم پیش آمده است إن شاءلله که با جواب شما استاد عزیز برایم حل شود. در تاریخ است که در زمان رسول خدا صلی علیه آله یک مرد ارمنی پس از طلوع آفتاب به پیامبر صلی الله علیه واله ایمان آورد و مسلمان شد از قضای الهی همان روز جنگ شد و در جنگ شرکت کرد و قبل از ظهر به مقام شهادت نائل شد، پیامبر صلی الله علیه و آله بر سر جنازه ی آن مرد آمد و لبخندی زد، اصحاب علت لبخند پیامبر صلی علیه و آله را از ایشان پرسیدند ایشان گفتند به خاطر این لبخند می زنم که این شخص حتی دو رکعت نماز هم نخوانده و یک روز هم کمتر مسلمان شده و الان در بهشت است. استاد آن مرد ارمنی پیامبرش را دیده و در آن زمان هم که در باغ شهادت هم باز بوده و عاقبتش ختم به خیر شده، خوش به حالش و خوشا به سعادتش. استاد شبهه ی بنده این است که خداوند از من و جوان های امروزی چه انتظاری دارد که نه رسولش را دیده ایم نه امامش را، با این وضعی که اگر بخواهیم دیندار هم بمانیم نمی گذارند، استاد من و امثال من که می خواهیم مذهبی و با خدا بمانیم نمی توانیم پایمان را از خانه بگذاریم بیرون با این وضع بی حجابی، استاد من جوانم اگر نگاهم به جنس مخالف بیفتد خواه ناخواه بر من اثر می گذارد، استاد به خدا هر کجا که می رویم از کوه و دشت بازار و کوچه و مغازه و میهمانی با دختران بی حجاب مواجه می شویم، استاد قلب ما از گوشت است از فولاد نیست. گیرم که جایی نرویم و در خانه بمانیم باز هم وقتی اقوام به خانه ی ما می آیند با دختران جوان و زیبا و کاملا بی حجاب مواجه می شویم. خدا هم که آن بالا نشسته و هر چه به در گاهش ناله و زاری می کنیم انگار نه انگار! اماممان هم که غایب است که لااقل به پیش او می رفتیم و درد دلمان را به او می گفتیم. در باغ شهادت هم که به رویمان بسته است. استاد به خدا قسم این حرف دل جوان هایی است که می خواهند باخدا و مذهبی باشند ولی شرایط موجود مانند پتک بر سرمان می کوبد لا اقل کاش خود کشی حرام نبود تا خودمان را راحت می کردیم، بله تعجب نکنید، خودکشی! خیلی سخت است. می دانی با گناهت داری دل امام زمانت را می شکنی ولی هجمه ی فرهنگی و شرایط روزگار انگار به زور دستت را می گیرند و به سمت گناه می کشانند. استاد مگر می شود بر خلاف جهت آب شنا کرد؟ هر کجا که می روی یا بی حجابی است یا غیبت و تهمت است یا جنگ و دعوا سر پول است. استاد چگونه خداوند از ما انتظار دارد که بر خلاف جهت آب شنا کنیم؟ آیا اصلاً خداوند اگر جای ما بود...؟ استاد من به وجود خداوند ایمان کامل دارم ولی محبتم نسبت به او کم شده زیرا احساس می کنم بیش از حد توانمان از ما انتظار دارد و احساس می کنم که خدا کمی بی انصاف است. استاد ببخشید که اینطور می گم ولی یا جوابم را ندهید یا طوری جوابم را دهید که من و امثال من قانع شویم نه اینکه خودتان قانع شوید. استاد بی احترامی من حقیر را به بزرگوار ی خودتان ببخشید و بدانید اینها که گفتم حرف دل میلیونها جوانی است که دلشان می خواهد دل امام زمانشان را نشکنند ولی شرایط کنونی جامعه نمی گذارد. اول از خدا بعدشم از شما بابت حرف هایی که در گلویم بغض شده بود و گفتم معذرت خواهی می کنم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کجا بودید قبل از انقلاب! تا با صحنه‌هایی ناخواسته روبه‌رو شوید که چند شبانه روز ذهن‌تان را آنچنان به خود مشغول می‌کرد که تنها با پناه‌بردن به خدا و مقاومت در مقابل آن شرایط به روحانیتی دست می‌یافتید که فکر آن را هم نمی‌کردید. چرا امام سجاد«علیه‌السلام» می‌فرمایند: در آخرالزمان انسان‌هایی هستند که از همه‌ی انسان‌های دوران بهترند زیرا حفظ ایمان در آن زمان مثل نگه‌داشتن آتش در کف دست است؟! آیا همین‌که با همه‌ی این سختی‌ها که می‌فرمایید، مقاومت می‌کنید نتیجه‌اش بیشتر از صدها بهشتی نیست که آن شخص مسیحی با آن روبه‌رو شد؟ اگر خداوند به حکم آیه‌ی «لایکلف اللّه نفساً الاً وسعها» در شما و امثال شما چنین آمادگی‌هایی را نمی‌دید، حتماً مطمئن باشید که چنین شرایطی را برای شما فراهم نمی‌نمود. از خدا تقاضای مرگ نکنید، از خدا بخواهید که از این پل صراط آتشین دنیا همچون شهدای عزیز به سلامت عبورتان دهد. موفق باشید   

13261
متن پرسش
سلام علیکم: (سوال شخصی است چون فکر می کنم سوال زیاد مهم و عمومی نیست) مومن نباید گناهان و عیوب خود را به دیگران بگوید. ولی وقتی عیوب خود را نمی گوید و با مردم (بدون قصد ریا) خوش رفتاری می کند مردم او را انسان خوبی می شناسند. آیا این حرف منطقی هست که حالا که ما نمی توانیم عیوب خود را بگوییم با مردم زیاد رفتار نیک، نکنیم تا به نوعی به صداقت نزدیک تر باشیم، صداقت به این معنا که زیاد ما را خوب نبیند و ما را واقعی تر درک کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است چیزی را که خدا از مردم پنهان کرده‌است، ما آشکار نکنیم و سعی کنیم همچنان‌که حقیقتاً می‌خواهیم خود را شخصیتی مقیّد به دین و دین‌داری نمایان کنیم تا إن‌شاءاللّه از درون نیز به همین خُلق منوّر شویم و این غیر از نفاق است که طرف اساساً برای دین و دین‌داری ارزشی قائل نیست. موفق باشید

13260
متن پرسش
سلام: ببخشید نمی خواستم همچین سوالی را در اینجا بپرسم اما جای دیگری را سراغ نداشتم اگر راهنمایی بفرمایید متشکر می شوم. آیا پدر شوهر و مادر شوهر (به تبع پدر و مادر زن) از نظر دینی پدر و مادر به حساب می آیند و خدمت آنان واجب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم ولایتی از طرف پدر شوهر و مادر شوهر و یا پدر زن و مادر زن برای زن و مرد باشد. ولی از جهت احترام به همسر، بستگان همسر را باید احترام کرد به‌خصوص که همین والدین بودند که در دامن خود همسر شما را پرورش داده‌اند. موفق باشید

13245
متن پرسش
سلام استاد: بنده قصد ازدواج دارم و به تازگي دختري پيدا شده كه محجبه و متدين است ولي در دانشگاه مختلط درس مي خواند و آن هم در شهري غير از شهر خودمان، مسئله اين است كه بنده اصلا دوست ندارم كه همسر آينده ام در محيط مختلط كار كند يا درس بخواند، آيا او را به همسري انتخاب كنم يا به دنبال شخص ديگري باشيم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای روح زن بسیار مفید است در محیط مختلط با نامحرم فعالیت نداشته باشد ولی متأسفانه در این زمان و این تاریخ نمی‌توان به صرف چنین آرزویی از صحنه‌های فعالیت لازم چشم‌پوشی کرد. اگر امتیازهای قابل توجهی در ایشان باشد، به راحتی نمی‌توان از ایشان بگذرید. موفق باشید

13233
متن پرسش
سلام علیکم: از محضرتون سوالی داشتم. چرا خدا موجودی عاطفی مثل زن رو در اختیار موجودی مثل مرد که ترکیب عقل و شهوته که برامدش میشه منفعت قرار داده؟ پس تکلیف طلب زن که طالب عاطفه حقیقیه نه ابراز احساسات برای منافع شخصی فردی که بهش محبت میکنه چی میشه؟ چرا شهوت مرد نیاز عقلانی محسوب میشه اما طلب عاطفه زن توهم؟ البته در عالم حقایق میدونم این احساس نیاز محبت معنی نمیده و فقط محبت به ذوات مقدس معنی میده اما تو دنیای مادی چرا طلب مرد که به دنیای حیوانات نزدیکتره اصالت بیشتر داره تا احساسات زن که به عوالم انسانی نزدیکتره. البته امیدوارم اساعه ادب محضرتون نباشه چون حساب انسان های بزرگ رو از بقیه جدا میدونم. به نظرم اگه بیشتر خانمها و دخترانی که با حجاب نامناسب وارد اجتماع می شدند از محبت پدر یا همسرانشون بهره کافی رو داشتند هیچوقت اوضاع به این شکل در نمیومد. اما متاسفانه زن ها با مرد هایی مواجهند که هوسشون بیشتر براشون تصمیم میگیره و بهای بیشتر به زنانی داده میشه که از زیبایی ظاهری بیشتر برخوردار باشند و مایع تاسفه که در جامعه اسلامی ارزشهای غربی حاکم باشه. ببخشید پر حرفی کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت آن عاطفه‌ی زنانه است که اگر درست هدایت شود جامعه از عاطفه‌ی مادرانه بهره‌مند می‌شود و آن میل جنسی مردان است که اگر درست مدیریت شود جوابگوی روحی و روانی آن عاطفه است. بالاخره «حکمت حق در قضا و قدر / کرده ما را عاشقان یکدیگر. تشنه می‌نالد که کو آب گوار / آب می‌نالد که کو آن آب‌خوار.» چرا میل جنسی مرد را در جای خود همان استقبال منطقی از عاطفه‌ی زنانه نمی‌گیرید؟! موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!