بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: زن ، ازدواج ، خانواده، مرد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11842
متن پرسش
سلام: من در سن میان‌سالی‌ام و به ‌شدت درگیر گذشته‌ام و از این‌که تا این حد غافل و جاهل بوده و به خود و اطرافیانم ظلم کرده‌ام مخصوصا فرزندانم، نمی‌توانم که خودم را ببخشم چون من خیلی چیزها را از دست داده‌ام که دیگر باز نمی‌گردد. من سرمایه‌های وجودیم را، قلبم را، روحم را نابود کردم و پسرم را تربیت دینی درست نکردم. چون خودم شناخت درستی از انسان نداشتم و حال چطور می‌توانم در «حال» زندگی کنم درصورتی که آثار اعمال و انتخاب‌های گذشته‌ام زندگیم را و درونم را تحت تاثیر قرار داده و انگیزه هایم از دست رفته! ازاین‌که می‌بینم پسرم تا این حد دنیاطلب شده و حتی به زور نماز می‌خواند و نسبت به خدا بی‌تفاوت است؛ از خودم متنفر می‌شوم و مدام گذشته را مرور می‌کنم. الآن راه را شناخته‌ام اما کو «دل» و انگیزه‌ای که راهرو باشد؟! من در مقابل تمامی اعمال فرزندم مسئول هستم و حتی در برابر گمراهی فرزنداش. حال شما بزرگوار بفرمایید چطور می‌توانم در «حال» زندگی کنم و نه در «گذشته» یا «آینده»؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف‌ها یعنی چه؟! اگر گمراهی فرزندان ما به جهت ما باشد پس گمراهی همه‌ی فرزندان آدم به جهت حضرت آدم خواهد بود! ما در تربیت فرزند علت مُعِدِّه هستیم و اگر بخواهند خوب شوند در بستری که ما فراهم می‌کنیم انتخاب‌های آن‌ها بهتر عملی می‌شود، ولی هرکس خودش مسئول خوب‌بودن یا بدبودنِ خودش است. به تعبیر عارف سالک حضرت آیت اللّه حائری شیرازی«حفظه‌اللّه‌تعالی» ما وجه «ما فِی‌الشرایط» انسان هستیم و نه وجه «ما فی‌الضمیر» انسان. شما از همان موقعی که حق را شناختید مطابق شناخت خود عمل کنید تا همه‌ی ضعف‌های گذشته از بین برود زیرا قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ» حسنات و خوبی‌ها، بدی‌ها را از بین می‌برد. موفق باشید

11768
متن پرسش
سلام علیکم: درست است که محبت به همسر و فرزند و مومنان را خدا قرار داده است حال اگر عملی را بخاط محبت به آنها انجام دهیم چگونه می شود آن عمل را مخصوص و خالص برای خدا دانست؟ به عبارت بهتر چطور می شود آن عمل را دوگانه ندانست و یگانه برای خدا فرض کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به حکم وظیفه و برای پرورش یک گوینده‌ی «لا إله إلاّ اللّه» به فرزندتان خدمت کنید، عمل شما مخصوص خدا است. موفق باشید

11765
متن پرسش
سلام علیکم: هایدگر می گوید مدرنیته انسان ها را بی عالم می کند. بفرمایید. 1- الان ما هم بی عالم شده ایم؟ 2- آیا شدت بی عالم شدن ما کمتر از اروپا و ژاپن است؟ 3- بچه ای که به دنیا می آید چگونه سیر بی عالم شدن را طی می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما به اندازه‌ای که بر عهد غربی باشیم بی‌عالَم هستیم 2- آری! چون بحمداللّه نور تشیع در میان است 3- به اندازه‌ای که در فضای فرهنگ غربی قرار گیرد. موفق باشید

11733
متن پرسش
سلام استاد عزیز: گاها که امام خمینی رحمت لله علیه یا علمای دیگر را می خواهم به عنوان الگو و یک زندگی مطلوب انتخاب کنم دچار یک نوع بی میلی می شوم چرا که در زندگی این بزرگان وارد شده مثلا 18 ساعت مطالعه داشتند و یا مثلا یک دقیقه هم حتی سر سفره از کتاب یا قرآن استفاده می کردند که وقت هدر نرود و یا... با این وضعیت کی برای خانواده وقت می گذاشتند کی با همسر صحبت می کردند؟ کی به تربیت فرزند صحبت با فرزند گوش کردن حرف آنها کی با دوستان بودند کی به کوه و دشت و استفاده از آیات آفاقی و....؟ آیا انسان اگر بخواهد به مقامات این بزرگان برسد در آخرت باید حتما مانند ایشان این قدر مطالعه و ... باشد؟ 2- اگر دانشجویی که حالا طلبه شده و بالتبع با سن26 سال هنوز پایه دوم است اگر بخواهد به نهایت کمالی که می تواند برسد، برسد چقدر باید به تفریح حلال چقدر زمان برای همسر بگذارد؟ آیا می شود که فردی روزانه 4 ساعت از 24 ساعت برای همسر قرار دهد و به نهایت کمال برسد؟ اگر آری آیا و چرا بزرگان این طور بودند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- یکی از مشکلاتی که در سیره‌نویسی‌ها می‌بینیم همین است که وجهی از شخصیت افراد بزرگ را برجسته می‌کنند و بزرگی آن‌ها را که به جهت تعادل در امور انسانی بوده متذکر نمی‌شوند.! فکر می‌کنم به همین جهت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در آن روایت مشهور می‌فرمایند: «حُبِّبَ إِلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا ثَلَاثٌ النِّسَاءُ وَ الطِّيبُ وَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاة» براى من پسنديده شده از دنيا سه چيز: زنان، و بوى خوش، و نور چشم من در نماز است‏. تا برای بشریت معلوم کنند اسوه‌ی شما، انسانِ متعادلی است و در همین رابطه مولوی در وصف رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌گوید: «نه بشر بودی و نه خسته ز خاک/ ای بشیر ما، بشر بودی و پاک». 2- وقتی انسان در مسیر صحیح قرار گرفت 26 سال که سهل است، اگر 90 ساله هم باشد افقی از نورانیت را در مقابل خود می‌یابد که همه‌ی هستی او را تشکیل می‌دهد. موفق باشید   

11730
متن پرسش
با سلام و احترام: ما دوستانی داریم که مومن هستند ولی دیگه نمیشه گفت عادل هستند و ممکنه حتی کبیره مرتکب بشوند آیا ارزش معنوی که برای دوستی و رفاقت بیان شده منحصر در رفاقت با رفقای عادل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زود قضاوت نکنید و قطع رابطه ننمایید. این‌ها توبه می‌کنند. موفق باشید

11729
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: می خواستم ببینم عرف امروزه در مورد سفره های غذا برای میهمانیها چگونه است؟ مثلا جایی که آدم میره پنج نوع غذا براش میارن اگه بیان منزل ما و یک نوع غذا بزاریم بی احترامی میدونن مثلا اگه دو نوع بزاریم غیر اخلاقی تلقی میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا شد به میهمان احترام بگذاریم ولی نه به قیمت بی‌احترامی به حکم خدا! باید با یک خورش از میهمان پذیرایی کرد نه بیشتر. موفق باشید

11716
متن پرسش
سلام: حاج آقا اگر کسی در خانواده ای زندگی کند که از طریق مال شبه دار اداره می شود وظیفه آن فرزند که هنوز زندگی مستقل ندارد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با دفتر مرجع تقلیدتان موضوع را در میان بگذارید. موفق باشید

11697
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و خدا قوت: درخواست کمکی که دارم شاید خسته کننده و وقت گیر باشه می دانم لحظاتتان چقدر گرانقدر است اما تنها کسی که امید دارم واسطه ای از خدا برای راهنماییم باشد شما هستید. همیشه برایتان دعا می کنم. من در خانواده درشرایط سخت روانی بزرگ شدم پر از تعارض و درگیری مادر پدر که همیشه در وحشت و ناامنی و استرس بودم حتی الان هم بدتر و بدتر می شود. سالهاست آنها در یک خانه با هم حرف هم نمی زنند جز بعضی اوقات ابراز نفرتها و تهدیدهای مادر.. ما بچه ها همه از هم دور و خسته از دعواهای بی خودمان هستیم. نمی توانم با آنها مهربان باشم و بیشتر فاصله می گیرم. می خوام هیچ رابطه ای نداشته باشم و تا حدی اینطور شده نباید با من کار داشته باشند من هم کاری به آنها ندارم چون خیلی زود عصبانی و پرخاش می کنم و پشیمانی. پدرم روحانی و غرق در لذت عبادت با خدا و از همه ما کناره می گیرد و اجازه ارتباط خانوادگی عملا با کسی نداده که تا این حد تنها نباشیم. از هیچ کس حرف نمی پذیرد.. در تمام دنیا کسی جز خدا ندارم حتی مادر پدر را و کسی را هم جز او نمی خواهم. خودم هیچ وقت میل به ازدواج ندارم اما در مورد خواهرانم اصلا احساس مسئولیت نمی کند. مادرم هم خیلی خدایی است و من همیشه از مذهبی بودن خانه مان متعجبم چرا که معنای خدا و مذهب چیزی جز خشم و تهدید و طرد نبوده که بعضی کلا خدا و نماز را کنار گذاشتند. به هر حال من خیلی با وسواس و استرس ارتباطم با خدا رو میخام اصلاح کنم نه از لحاظ شریعتی و احکام بلکه طرز نگاهم به خدا. در ظاهر از کتابهای معرفتی و حوزوی و روانشناسی و در حد امکان اساتیدی مانند جنابعالی استفاده می کنم در دانشگاه علوم آزمایشگاهی را تمام کردم و هم زمان غیرحضوری در حوزه قم میخانم که می دانم به درد نمی خورد ولی از درون می سوزم که خدای ذهنی و فکری در من رسوخ کرده و با هیچ چیز از بین نمی رود خدایی که از تک تک کارها و لحظات زندگیم گناه می سازد. من قبلا اشاره ای کردم اما جوابم رو نفهمیدم بیماری ها و مشکلات شدید روانی پیدا کردم که دیگه از خودم ناامید می شدم اما خدا نجاتم می داد. شب و روز علاوه بر نا آرامی های ذهنی این فکر مثل خوره جانم را آب می کند که عملا نمی توانم با محبت و عشق خدا زندگی کنم انگار محبت برای من فقط ترس و احساس گناه معنی می دهد به همین خاطر زندگیم خشک و خشن می شود و خسته می شوم می بُرم. آشتی با خدا و معرفت نفس رو می فهمم اما قلبم مشکل دارد. می شود مدتی حضور خدا رو حس کنم و لذت عبادت و عشقش را حس کنم اما همان خود شکنجه ای سخت تر می شود وقتی ناگهان قلبم سنگ می شود و حال هیچ چیز را ندارم و دیگر نمی شود. می گویند خُلقت ناپایدار است و از نظر روانپزشک که دارو می خورم درمان مشکل شخصیتی سخت است یا ناممکن. اما من زحمت می کشم و منفعل نیستم ولی در خانه تنها و افسرده و شهری غریب که حتی به زیارتگاهی دسترسی ندارم که شاید روحم آزادتر شود چه کنم؟ ای کاش هیچکدام از حرفهایم ناشکری و شکایت از خدا نباشد چون می دانم کار خدا جز حکمت و صلاح و نعمت برای رشد من نبوده و نیست. عذاب من از خودمه که صاف نمیشم، یکی از مشکلات بزرگم که همیشه آزارم می دهد مساله خواب است. خوابهای من همیشه کابوس و وحشت و آزاره، نمیتونم بیدار شم وقت بیداری هم سردرد و بدنم کوفته هست تا شب که این خودش نشان میده که روحم در چه مرحله پستی گیر کرده و بالاتر از وهم و خیال و این دنیای بی ارزش نمی رود. هرکاری به ذهنم رسیده کردم: وضو و دعا و خوراک کم و... ولی فایده ندارد به خودش التماس می کنم نجاتم بدهد از دنیا چیزی ازش نمی خوام فقط به خودش وصلم کند. کابوسم در واقعیت اینست که آن دنیا بگویند بیمار بودی و ظرفیت بیشتر از این نداشتی. التماس می کنم کمکم کنید و بعد دعایم کنید. بسیار متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگانی مثل مولوی در چنین تنگنایی قرار داشتند که یک‌مرتبه هدایت الهی کارشان را به جایی رساند که در اُنس با خدا، مثنوی معنوی را پدید آوردند که قصه‌ی رهایی از همه‌ی این فشارها و کابوس‌ها است. به قول خودش: «به طریق ترجمانی به نهان از او بپرسم به شما جواب گویم» کاری کنید با مثنوی مولوی مرتبط شوید. موفق باشید

11696
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در مورد علت حسادت میگن دلیلش اینه که شخص فکر میکنه خدا عادل نیست یا اینکه نمی دونه هر کسی روزی ای داره یا اینکه فکر میکنه روزی دیگران مانع رزق او میشه. سؤال من اینه که برخی دوستان مذهبی بنده که با پارتی رفتند سرکار دولتی... مثلا دوستی با وجود ترم دوم دانشگاه و ۲۰ سال سن که نه مدرک لیسانسی داره نه هیچی و به عنوان حراست یک شرکت دولتی با پارتی استخدام میشه... این آیا رزق طرف بوده؟ یعنی رزق تقدیر شده یک بچه مذهبی اینه که اینطور بره سر کار دولتی؟ ۲_ اساسا حقوقی که این شخص میگیره حلاله؟ ۳_ در این موارد ما باید خوشحال باشیم که یک بچه مذهبی کار گرفته است یا اینکه متعجب باشیم از چنین پارتی بازی ای؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی در مسیر صحیح به دنبال رزق‌اش باشد، رزق او به همان اندازه می‌رسد که از طریق پارتی‌بازی خواهد رسید، منتها چون از طریق غیر صحیح رزق خود را به‌دست آورد آن رزق برای او حرام می‌شود 2- از نظر فقهی باید از فقیه سؤال کند که وضع این رزق چگونه است ولی از نظر سلوکی این نوع رزق‌ها برکت ندارد 3- اغماض کنیم و دنبال موضوع را نگیریم چون همه‌ی مطلب را نمی‌دانیم. موفق باشید

11673
متن پرسش
سلام علیکم: بنده صاحب یک فرزند هستم و مایل هستیم که فرزند دیگری نیز بیاوریم، هم خودمان مایلیم و هم می خواهیم به ندای ولی فقیه پاسخ داده باشیم، ولی از طرف دیگر وضع مالی چندان مناسبی نداریم و در شرایط فعلی و شخصی می بایست شروع به تهیه مسکن نمایم که خود باعث درگیری شدید مالی و وقتی و ذهنی می شود، حال مانده ام به حکم عقل معاشم که می گوید الان وقتش نیست گوش دهم یا به نحن نرزقهم و ایاکم، از حضرتعالی طلب راهنمایی دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر قناعت را پیشه کنید خداوند با هر فرزندی رزقی را به همراه او می‌آورد، ولی اسراف و تبذیر رزق را تنگ می‌کند. به کم قانع شوید و ساده‌زیستی را اصل بگیرید. موفق باشید

11664
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامي: من كارمند شركت نفت هستم و در جنوب كشور مشغول به كار هستم و ساكن و اهل جنوب هستم. وضعيت كاري من بصورت 2 هفته كار و 2 هفته استراحت است. تصميم گرفته ام كه محل زندگي ام را به مشهد منتقل كنم. يعني 2 هفته كار را در جنوب هستم و 2 هفته استراحت را در مشهد باشم. صاحب فرزندي يكساله هستم و تا 7 سالگي (شروع تحصيل) قصد دارم كه خانواده را در 2 هفته اي كه سر كار هستم با خود به جنوب بياورم و 2 هفته استراحت با هم به مشهد برويم. خانواده با اين برنامه موافق هستند. خواستم از شما مشورت بگيرم كه روي هم رفته اين كار را براي تعالي خود و خانواده صحيح مي دانيد؟ سوال دوم اينكه من با مطالعه كتاب سلوك ذيل شخصيت امام هنوز مطمئن نشده ام كه امام بزرگوار در دوران دهه 40 رويكرد عبور از مدرنيته را داشته اند؟ آيا شما مدعايي بر مطلب خود داريد؟ با سپاس
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم:1- در مورد سؤال اول بنده صاحب نظر نیستم ولی فکر می‌کنم اگر بتوانید در همان منطقه که مشغول کار هستید با محافل دینی و معنوی آشنا شوید راحت‌تر جلو می‌روید 2- شاید مطالعه‌ی کتاب «کشف الاسرار» حضرت امام که در زمان رضاخان نوشته شده کمک کند که ببینید چگونه حضرت امام نگران نفوذ فرهنگ غرب در کشور می‌باشند. موفق باشید. موفق باشید

11650
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز بنده به شدت گرفتار خواب هستم و نمی توانم آن را کنترل کنم. اینکه هر ساعتی خواستم به راحتی از خواب بیدار شوم؟ خصوصا برای نمازها. در صورت امکان راهی به من نشان دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- غذای خود را در حدّ ممکن کنترل کنید 2- کم‌حرفی را پیشه‌ی خود سازید 3- قلب خود را مشغول کینه‌های مردم نکنید 4- تمرکز بر روی متونی که متذکر معارف الهی است داشته باشید 4- سر شب بخوابید 5- هرشب از خدا بخواهید که بیدارتان کند و از ادامه‌ی این تقاضا خسته نشوید. موفق باشید

11658
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوارم: بنده ان شاءلله قصد دارم به خواستگاری بروم. اگر ممکن است به عنوان راهنمایی به تمام افرادی که همانند بنده در آستانه ازدواج هستند بفرمایید که در خواستگاری چه سوالاتی را از دختر بپرسیم تا او را بشناسیم. چگونه می توان در طی صحبت هایی که با طرف مقابل می کنیم او را بشناسیم و بفهمیم همسر مناسبی هست یا خیر؟ یکی از دوستان فرمودند ببینید چقدر اهل مبارزه با هوای نفس است. آیا این ملاک درستی است برا شناخت طرف مقابل؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حجت الاسلام آقای محسن موسویان تحقیقاتی در این مورد داشته‌اند با ایشان تماس بگیرید شماره‌ی ایشان 09132139981 می‌باشد. موفق باشید

11639
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز در کتاب درسهایی از امام (اخلاق در خانواده - انتشارات تسنیم) آمده بود: (خانم زهرا مصطفوی) وقتی امام را به ترکیه تبعید کرده بودند و عمویم می خواستند خدمت امام به ترکیه بروند، درب منزل ما آمدند و از پشت در گفتند می خواهم با خود خانم صحبت کنم که اگر بخواهند پیغامی بدون واسطه برای آقا داشته باشند، بگویند و مادرم ناچار شدند سلام کنند. بعد یادم است که به من گفتند که ناراحت هستند چون اولین سلام را به نامحرم در نبودن آقا کرده اند و گفتند:حالا اگر آقا راضی نباشند چه؟ من نتوانستم هضم کنم و یاد داستانی که شما نقل کردید راجع به خروس خریدن یک آقای غیرتی و .... اقتادم. مگر ضرورت یعنی چه؟ و زن انقلابی مورد نظر حضرت امام، چنین باید باشد؟ نظر شما چیست؟ نوّر الله قلوبکم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه برای ما حجت است سخن حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» دروصیت‌نامه‌شان است که می‌فرمایند: «ما مفتخريم‏ كه بانوان و زنانِ پير و جوان و خرد و كلان در صحنه‏هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند».. موفق باشید

11638
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز 1- در جواب به پرسش 11604 فرموده بودین که با قرائت آیه الکرسی و توحید، دعا کنیم. مگر نمی فرمایید مقام نخواستن از خداوند داریم. این مقام، چه است؟ (در شرح نامه 31 توضیحاتی آمده بود اما روشن نشده هنوز) ما که او را حیّ قیوم می دانیم و علیم و بصیر و قدیر است، پس خواستن چرا؟ خواندن او بله امّا درخواست چه جایی دارد؟ 2- آیت الله حسن زاده حفظه الله می فرمودند: جماع، انشاء صورت انسانی ست نه اطفاء شهوت (شبیه به این مضمون). کمی شرح دهید. جزاکم الله جزائا موفورا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در موقعیت خودمان با تقاضا و خواستن‌ها زمینه‌ی تجلیات رحمت الهی را در امورات‌ خود فراهم می‌کنیم مثل کاری که حضرت سجاد«علیه‌السلام» در مناجات‌ «خمسه ‌عشر» دارند 2- در تکوین چنین است که حضرت آقا فرمودند و لذا خداوند میل حقیقی را در انسان‌ها می‌گذارد تا مسیر انشاء صورت انسانی را فراهم کرده باشد با این‌همه شریعت استفاده از لذّات جنسی را وقتی در مسیر شرعی باشد عامل ایجاد شوق در عبادت می‌داند. موفق باشید

11628
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد ارجمند: چند سوال از محضر جنابعالی دارم اگه لطف کنید پاسخ بفرمایید کمال تشکر دارم. ابتدا اینکه اگر کسی ظرف وجودی خویش را پاک و طاهر نکرده باشد چه بسا همین آلودگی باطنی به سبب اعتقادات نادرست، سبب این گردد که از مطالب حقه ای که در قرآن و روایات و سایر مطالب دینی آمده، برداشت نادرست مطابق با همان اعتقادات نادرستش کند و برای خود اعتقاد تازه ای بسازد که متاسفانه مطابق با حق نیست از طرفی هم گریزی از این نیست که ما باید با قرآن و ... برای دریافت هدایت مأنوس باشیم پس چه کنیم تا برداشت نادرست نداشته باشیم و در واقع چگونه باید ظرف وجودی را پاک کرد؟ و آن نور توحید که باید به وجود ما بتابد و ما را پاک کند چگونه دست یافتنی است؟ دوم اینکه داشتن استاد کاملی برای طی طریق سلوک ضروری و لازم است. چگونه می توان به چنین استادی دست یافت؟ و راه شناختن ایشان چگونه است؟ آیا جنابعالی استادی برای این منظور معرفی می فرمایید؟ و سوم اینکه، اینکه در روایات ما آمده که جهاد زن خوب همسرداری و فرزند داری است، آیا زن فقط از همین راه به کمال می رسد؟ آیا نیاز نیست همانند مردان برای رسیدن به کمال به دنبال تقویت عقل نظری و عقل عملی خویش برود و از راه مطالعه و .... خویش را تقویت نماید یا اینکه این دو در کنار هم باید باشند؟ بطور کلی می خواستم بدانم خانم ها از چه طریق به کمال می رسند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌که قرآن می‌فرماید: این کتاب برای متقین موجب هدایت است؛ خبر از آن می دهد که اگر کسی بنای طهارت خیال و عقل و قلب داشته باشد قرآن بر اساس فطرت الهیِ چنین انسانی مذّکر او خواهد شد، عمده رویکرد درست است رویکردی که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در آن رابطه می‌فرمایند: «َ إِنَّمَا رَهْبَانِيَّةُ أُمَّتِي الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّه‏» رهبانیت امت من جهاد در راه خدا است، چیزی که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به این تاریخ برگرداندند و بنده در این مورد عرایضی در جزوه‌ی «نحله‌ی عرفانی علماء نجف» داشته‌ام که خوب است دنبال بفرمایید 2- در این مورد مطالعه‌ی جزوه‌ی «روش سلوکی حضرت آیت اللّه بهجت«رحمة‌اللّه‌علیه» را پیشنهاد می‌کنم 3- امروز شرایط اعتقادی گذشته به هم خورده و زنان نمی‌توانند از مبانی عقلی مستحکم غفلت کنند. عرایضی در این مورد در جواب سؤال شماره‌ی 11602 تحت عنوان «نحوه‌ی حضور زنان در تاریخی که شروع شده» داشته‌ام. موفق باشید

11631
متن پرسش
با عرض سلام و تشکر از حضرت استاد طاهرزاده: سؤالات مصاحبه در مورد حضرت فاطمه زهرا (س) ارسال می شود: 1- چرا ابن عربی در فصوص الحکم، فصی را به حضرت مریم (س) که دو سوره از قرآن در مورد او و زندگی و وقایع مربوط به تولد حضرت مسیح (ع) صحبت می کند نپرداخته است. همچنین درمورد حضرت زهرا (س) هم فصی را اختصاص نداده است؟ 2- دیدگاه عرفای اسلامی به مقام زن چگونه است؟ 3- عرفان اسلامی حضرت زهرا (س) را چگونه معرفی می کند؟ 4- عرفای بزرگ اسلامی خصوصا در اشعارشان حضرت را چگونه می ستایند و روی چه ویژگیهای حضرت تأکید دارند؟ 5- در قرآن کریم به غیر از سوره کوثر و آیات مشهور مربوط به اهل بیت (ع) مانند تظهیر، مباهله و آیاتی از سوره انسان، چه آیاتی در شأن حضرت زهرا (س) نازل شده و یا در تفسیر و تأویل عرفانی به ایشان تو شخصیت ایشان تعبیر شده است؟ 6- نقش حضرت زهرا (س) در بقا و استمرار اسلام ناب تا چه حد بوده است؟ با تشکر .
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- محی‌الدین در ابتدای فصوص می‌فرماید این فصوص را به همین شکل از حضرت رسول«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» گرفته می گوید : أمّا بعد: فإنّي رأيت رسول الله- ص- في مبشّرة أريتها في العشر الآخر من المحرم محرم سنة سبع و عشرين و ستمائة بمحروسة دمشق و بيده کتاب فقال لي: هذا كتاب فصوص الحكم خذه و اخرج به الى النّاس ينتفعون به، فقلت: السّمع و الطاعة للَّه و لرسوله و أولي الأمر منّا كما امرنا.... من رسول الله را در مبشره‏اى ديدم. و اين واقعه در محرم سال ششصد و بيست و هفت در شهر دمشق بود و ديدم كه در دست رسول الله كتابى بود. به من فرمود اين كتاب فصوص الحكم است. آن را بگير و به مردم برسان تا از او نفع برند. من گفتم: السمع و الطاعة مر خداى و رسول خداى و اولى الامر را آن چنان كه به ما امر فرمودند، ولی در کتاب «مناقب» در مورد حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» و صلواتی که بر حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» دارد می‌گوید: «و على الجوهرة القدسيّة فى تعيّن‏ الانسيّة صورة النّفس الكليّة جواد العالم العقليّة بضعة الحقيقة النّبويّة مطلع الانوار العلويّة عين عيون الاسرار الفاطميّة النّاجية المنجية لمحبّيها عن النار ثمرة شجرة اليقين سيّدة نساء العالمين المعروفة بالقدر المجهولة بالقبر قرّة عين الرّسول الزّهراء البتول عليها الصّلاة و السّلام»‏ و نيز تحيات زاكيات بر آن پاكيزه جوهر قدس باد كه با تجرد قدسيه در هيئت انسيه عالم بشريت را زينت تشكيل داده آن حقيقت طاهره خود صورت نفس كلى و جواد عالم عقلى است كه در صورت بشريه بضعه حقيقت احمدى و مشرق انوار علوم علوى و سرچشمه‌ی اسرار مكنونه‌ی فاطمى است چنانچه آن حقيقت قادسه در آغاز نزول از مقدسات عالم عقلى بوده در هنگام عودت و صعود نيز خود از ادناس بشريت رستگار، و آزادكننده‌ی دوستاران است از نكايت نار. آن جوهره‌ی قدسيه‌ی شيرين، ثمر شجر معرفت و يقين و سترك سيده‌ی نسوان عالمين است كه قدر مراتب فضائلش معروف و مثواى جسد عنصريه‏اش مجهول؛ نور ديده‌ی حضرت رسول به نام نامى و لقب گرامى زهراء بتول عليها الصلاة و السلام». 2- عرفا؛ زن را مظهر نفس کلی می‌دانند که قلب او محل تجلی انوار عقل کلّ است و از این جهت در مقام عبودیت که مقصد اصلی خلقت است تامّ و تمام است 3- بر همان مبنا که زن مظهر نفس کلی است، صاحب نفس کلی را حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» می‌دانند، به آن اعتبار که هر مقامی یک «واصل» دارد و بقیه «تابع»‌اند. حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» واصل و صاحب مقام نفس کلی و صورت عبودیت محضه هستند 4- این نیاز به یک بررسی دارد تا اشعار مربوط به حضرت استخراج شود 5- غیر از آن‌چه فرمودید اطلاعی ندارم 6- خطبة حضرت فاطمه‌زهرا«علیهاالسلام» در مسجد مدينه پس از حاكميت ابابكر و زير پاگذاردن پيام غدير، يك دائرة‌المعارف عقيدتي، كلامي و سياسي است كه حكايت از بينش توحيدي و سياسي دختر پيامبر«علیهاالسلام» دارد. «فاطمه«علیهاالسلام» بنيانگذار نهضتي است که هنوز ادامه دارد. يعني فاطمه«علیهاالسلام» در مقابل جرياني که پيام غدير را زير پا گذارد، جبهه‌اي را گشود که بالاخره اسلام را به مسير خود برمي‌گرداند و به همين جهت شعار حضرت‌مهدي«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» چون ظهور فرمايد، عبارت است از «وَ فِي اِبْنَةِ رَسولِ‌اللهِ لي اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» يعني؛ الگو و اُسوه‌ی من در اين راه دختر رسول‌خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است.

فاطمه«علیهاالسلام» با آن تيزنگري خاص که فرهنگ توحيدي اسلام به آن حضرت داده به‌خوبي آفت عدم حاکميت معصوم را مي‌فهمد و مي‌فهماند و جايگاه اعتراض خود را روشن مي‌کند، که بحث نه بحث حاکميت شخص خليفة اول است و نه شخص ديگر. بحث، بحث حاکميت فرهنگي است که ارتباط بشر را از آسمان قطع کرده و چنين بشري ديگر نمي‌تواند زندگي خود را به ثمر برساند و گرفتار ديوارهاي تنگ و سياه زمين مي‌گردد و معني زندگي زمينيِ خود را گم خواهد کرد، شايد هنر سخنران محترم در نشان دادن اين نکتة مهم در عمق خطبة حضرت فاطمه«علیهاالسلام» باشد و اگر به‌واقع اين نکتة اساسي براي بشر امروز روشن شود، همه‌چيز برايش روشن شده است.

به طور مسلم انبياء و اولياء«علیهم‌السلام» محورهاي اصلي سياست‌هاي سالم بشري هستند و اين امر هيچ استثنايي نخواهد داشت. عمده آن است كه سياست‌مداريِ اولياء خدا را از سياست‌بازي اهل دنيا تفكيك كنيم، چرا كه اگر سياست‌مداري يعني ايجاد نقش مفيد در سرنوشت اجتماعي انسان‌ها، بيشترين تعيين نقش در تاريخ را بايد به انبياء و اولياء«علیهم‌السلام» داد و هرگز نبايد در تحليل مواضع و سخنان آن بزرگان از اين منظر غفلت نمود.

از جمله حركات نقش‌آفرين در تاريخ، نقش فاطمه‌زهرا«علیهاالسلام» پس از رحلت رسول‌خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است كه علاوه بر حركات و گفتارهاي آن حضرت در مواقع مختلف كه هر كدام عامل كنترل انحرافي و يا جهت‌گيري مهمي در صدر اسلام شده است، خطبة آن حضرت در مسجد مدينه يك دائرةالمعارف از دقت‌هاي عقيدتي، سياسي، تاريخي، جامعه‌شناختي است، به طوري كه انسان نسبت به دقت‌هاي آن حضرت حيران مي‌شود و به‌واقع حضرت زهرا«علیهاالسلام» در اين خطبه - در آن شرايط خاص- جبهه‌اي را در راستاي انحرافِ به‌وجود آمده پايه‌گذاري كردند و جهتي را نشان دادند كه امام‌عسكري«علیه‌السلام» در اين رابطه فرمودند: «نَحْنُ حُجَجُ‌اللهِ عَلي خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَيْنا» يعني؛ ما (امامان) حجّت‌هاي خدا بر مردم هستيم، - تا راه را از بيراهه نشان دهيم- و جَدّة ما فاطمه، حجّت است بر ما.

دقّت‌ها و تحليل‌هاي فاطمه‌زهرا«علیهاالسلام» در خطبه مشهورشان در مسجد مدینه در ريشه‌يابي انحراف‌ و شناخت آن، در نهضت اسلامي، براي امروز ما بسيار كارساز است. با حوصلة زياد و دقت فراوان نسبت به جزء‌جزء مطالب آن خطبه  نشان می دهد دختر‍ِ خانة توحيد«علیهاالسلام» در چه بينش سياسي نسبت به زمانه خود قرار دارد.

مسلّم ديانت از سياست جدا نيست، ولي آن سياستي كه منشأ اعمال حكيمانه شود و در هر مرحله‌اي از تاريخ بهترين موضع‌گيري را انجام دهد، مخصوص اهل‌البيت عصمت و طهارت«علیهم‌السلام» است و فاطمه«علیهاالسلام» به جهت قداستي كه در نزد قاطبة جهان اسلام دارد مي‌تواند منشأ وحدت جهان اسلام گردد. چون وقتي جوانان اهل سنت متوجه شوند كه فاطمه‌اي كه رضايتش ميزان رضايت رسول‌الله«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و رضايت خدا است، چگونه در صدر اسلام، پس از رحلت رسول‌خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به عنوان مخالف جريان موجود، موضع‌گيري مي‌كند؟ به فكر فرو مي‌روند و مسلّم در نگاه و نظر خود به وقايع صدر اسلام تجديد نظر مي‌نمايند، ما معتقديم فاطمه«علیهاالسلام» مي‌تواند در ابتدا محور تقريب مذاهب اسلامي قرار گيرد و در نهايت به عنوان تنها قرائت صحيح از اسلام، موجب ظهور اسلام ناب محمدي«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در سراسر جهان اسلام گردد و در راستاي چنين قرائتي از اسلام، عزت اسلامي به جهان اسلام باز گردانده خواهد شد.

يك روز وظيفة شيعيان عبارت از آن بود كه مواظب باشند در فضاي گستردة اسلام اهل سنت هضم نشوند و لذا سعي مي‌شد با موضع‌گيري و انتقاد به اسلامِ اهل سنت خود را نگهدارند، ولي در قرن اخير قضيه شكل ديگري به خود گرفته و آن اين‌كه: اولاً؛ شيعه و سني هردو وظيفه دارند اسلام را از خطر هضم‌شدن در فضاي سكولارِ مدرنيته فرقه تکفیری حفظ نمايند و ثانياً؛ امروز وظيفة شيعيان به جاي مقابله با اهل سنت ارتباط فعّال با آن‌هاست تا كمالات و دقايق مكتب تشيع را به گوش جوانان اهل سنت برسانند. امروز ديگر خطر هضم تشيع از بين رفته است ولي وظيفة شيعه براي احياء فرهنگ اهل‌البيت«علیهم‌السلام» باقي مانده است، و شرط موفقيت در اين امر مهم پرهيز جدّي از هرگونه حركتي است كه موجب اختلاف شود تا بتوانيم در يك گفتگوي فرهنگي حقانيت اهل‌البيت«علیهم‌السلام» را به گوش برادران خود برسانيم و سخن حضرت زهرا«علیهاالسلام» كه فرمود: «وَ اِطاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ وَ اِمامَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَةِ» امت اسلامي با اطاعت از ما منسجم مي‌شوند و با قبول امامت ما از تفرقه مصون مي‌مانند، محقق شود.

امروز اگر جوانان اهل سنت از خود بپرسند چرا جهان اسلام از آن شايستگي كه بايد داشته باشد عقب افتاده است، ما آن‌ها را به خطبة حضرت‌زهرا«علیهاالسلام» در مسجد مدينه راهنمايي مي‌كنيم، آن‌جايي كه حضرت به نحوه‌اي بسيار روشن از چنين فاجعه‌اي خبر دادند و روشن نمودند اگر به ابي‌الحسن برگرديد عزت دنيا و آخرت خود را باز خواهيد يافت. پس از توجه‌دادن جوانان به خطبه حضرت‌زهرا«علیهاالسلام» منتظر مي‌مانيم تا جوانان اهل سنت به كمك فاطمه«علیهاالسلام»، واقعة صدر اسلام را بازخواني كنند و لذا است كه ما در ارائه مطالب در عين اين‌كه به شيعه نظر داشته‌ايم، گوشة چشمي نيز به غير شيعه داريم، اميد است كه اين كار شروع خوبي باشد.

چيزي كه تأكيد بر آن را ضروري مي‌دانم؛ قدرت تحليل درست مسائل اجتماعي است. متأسفانه جهان روشنفكري و فرهنگ ژورناليستي آن‌چنان ملاك‌هاي خود را در تحليل مسائل حاكم كرده است كه گويا نگاه ديگري براي تحليل حادثه‌ها وجود ندارد و عملاً طلاب و دانشجويان عزيزِ ما در پيله‌هاي تحليل‌هاي مادي‌گرايانة جهان معاصر گرفتار آمده‌اند. وقتي نور اسلام - تنها ديني كه نورش هنوز با تحريف و انحراف خاموش نشده بود- پس از رحلت پيامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به شدت ضعيف شد، ديگر سراسر تاريخ را ظلمت فرا گرفت و «دين» به جاي وسيلة تعالي انسان‌ها، وسيلة رام‌كردن مردم در مقابل نفس امّاره حاكمان گشت. و اگر در خطبه حضرت فاطمه«علیهاالسلام» دقت بفرماييد، آن حضرت در سخنانش به ما مي‌آموزد چگونه تاريخ را ارزيابي كنيم و مرز بين ظلمات و نور را تشخيص دهيم. با ظهور اسلام زمينة تولد بشر فراهم گشت. بشري كه اولاً: با شوق حضور، نظر به آسمان دارد و مي‌خواهد با عالم قدس تماس بگيرد. ثانياً: با «الله» يعني با اسم جامع الهي مي‌خواهد آشنا شود، تا بتواند تمام اوصاف متعارض با اوصاف الهي را بشناسد و ظلمات آخرالزمان را كه همة حجاب‌هاي ظلماني را به صحنه مي‌آورد، پاره كند. ولي با حذف اهل‌البيت«علیهم‌السلام» كه صورت تامّ چنين حضور و چنين مقصدي بودند، همه چيز واژگون شد و ما بيش از هزارسال است كه در واژگونگي اسلام به‌سر مي‌بريم، و با برگشت جهان اسلام به فاطمه«علیهاالسلام» اين واژگونگي هرچه سريع‌تر تغيير خواهد كرد، و ظهور انقلاب اسلامي شروع مبارك آن برگشت است و ماية اميدواري، كه گويا تاريخ در حال تغيير مسير است و امروز بيش از ديروز فاطمه«علیهاالسلام» نقش‌آفرين خواهد بود. و همچنان‌كه مقام معظم رهبري«حفظه‌الله‌تعالي» فرمودند: در عين تأكيد بر حقانيت غدير هرگز نبايد واقعة غدير را وسيلة اختلاف بين شيعه و سني نمود، سخنان فاطمه زهرا«علیهاالسلام» نيز نبايد وسيلة اختلاف بين جهان اسلام شود، بلكه بايد رهنمود و هشيارباشي براي احياء هرچه بيشتر جهان اسلام باشد. إن‌شاءالله . موفق باشید

11625
متن پرسش
با سلام و احترام: حدود 5 ماه است که عقد کرده ایم و الحمدلله از ابتدا سعی کرده ایم مبنای زندگیمان را اصول اسلامی بگذاریم. حال می خواهم بدانم که در این دوران زن و مرد چه قرار ها و عهدهایی بین دو نفرشان و خدا قرار دهند، چه مواردی را می توانند برای پیشرفت و سیر معنوی خود سرلوحه قرار دهند؟ همان طور که می گویند که عشق بین زن و مرد قدرت عجیبی دارد که باید در مسیر سیر به سوی خداوند استفاده شود، این عمل چگونه صورت می گیرد و چگونه می توان از عشق و محبت برای پیشرفت استفاده کرد. علاقه مند هستم به صورت مصداقی پاسخ جنابعالی را بدانم. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در قسمت «ازدواج؛ تولدی دیگر» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید

11611
متن پرسش
بسمه تعالی: سلام: در سوال 11551 در جواب سوال خانمی که پرسیده بودن برای فرزندشان همسری اختیار کنند که پیرو شخص منحرفیست فرمودین: «به هیچ‌وجه نباید در امر باطل آن‌ها، به آن‌ها کمک کنید.» سوال من این است که برادرم به حجاب کامل اعتقادی ندارد، همسری می خواهد مطابق اعتقادات خودش و بدون حجاب کامل. آیا خانواده نباید به خواستگاری فرد مورد نظر ایشان بروند و همراهی در باطل است و بگویند فقط اگر همسر با حجاب بخواهی با تو به خواستگاری می آییم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آن سؤال به خواستگاری‌رفتنِ خانمی است که طرفدار شیرازی‌ها است که به تعبیر مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» این‌ها کسانی‌اند که شمشیر دشمن را در قتل شیعه تیز کردند. ولی اگر شما به برادرتان کمک کنید تا به گناه گرفتار نشود، نباید اشکال داشته باشد، مگر این‌که کار شما موجب گناه شود که باید خودداری کرد. موفق باشید

11594
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز خواهش می کنم شرح کتاب معاد و آداب اصلاه را همچون گذشته در سایت قرار دهید. من غیر از سایت دسترسی به آثار شما ندارم لطفا تقاضای مرا بی پاسخ نگذارید. 2- از یکی از کارشناسان دینی در تلویزیون شنیدم در راویت آمده اگر فرزند پسر می خواهید دعا کنید تا خدا به شما عطا کند و اگر فرزند صالح می خواهید معلوم نیست که خداوند به شما پسر عطا کند لطفا در خصوص این روایت توضیح کامل دهید و سند آن را اگر می دانید عنوان کنید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مسئول محترم سایت 2- سند آن روایت را نمی‌دانم ولی حرف درستی است زیرا ممکن است فرزند صالح ما دختر باشد و او منشاء خیر و برکات زیادی شود. موفق باشید

11602
متن پرسش
با سلام: نقش زنان در جامعه ما چیست؟ امام زمان (عج) از خانم ها و دختران امروز چه انتظاری دارند؟ فعالیت در چه زمینه ایی باعث خشنودی ایشان است؟ به خصوص خانم هایی که دانشجو هستند؟ آیا حضور در دانشگاه مورد رضایت ایشان است یا ازدواج و حضور در خانه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:

در هر دورانی انسان باید مطابق آن دوران که خداوند اهداف بشر را بر قلب‌اش اشراق می‌کند تکلیف دینی خود را بیابد و بنا به قول امام صاد (ع): «وَ الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس‏» کسی که به زمانه‌ی خود عالم است مسائل مبهم به او حمله نمی‌کند که نداند چه کار کند. زنان نیز باید خود را در این دوران بازتعریف کنند و وظیفه‌ی حضور تاریخی خود را در این دوران بیابند.

با ظهور سلسله‌ی صفویه و حضور شیعه به عنوان یک دولت، زنان شیعه نیز توانستند مطابق تاریخی که پیش آمده خود را در آن تاریخ معنا کنند، رسالتی را که باید به عهده می‌گرفتند، شناختند و به صحنه آمدند که حاصل آن تربیت نسل‌های متمادی از متدینین بود با حضوری چهارصدساله تا این‌که رضاخان برای تحقق فرهنگ غرب پا به میدان گذاشت و همان نسل به‌خوبی در مقابل تهاجم فرهنگی رضاخانی ایستادگی کردند و از آن‌جایی که کارگزاران رضاخانی هسته‌ی مقاومت را در مادران آن نسل دیدند، به صورتی ناشیانه و احمقانه به جنگ چادر زنان رفتند تا به گمان خود با رفع آن بستر، امکان سریان فرهنگ مدرنیته را در کشور ایران فراهم کنند، هرچند آن کار ناشیانه و احمقانه بود ولی در هر حال با حضور فرهنگ مدرنیته در این منطقه از طریق آتاتورک و رضاخان، تاریخ جدیدی شروع شده بود که زنان این دوران باید مثل زنان دوران صفویه در این تاریخ جایگاه خود و رسالت تاریخی خود را بیابند زیرا زمانه محتاج به تأمل تاریخی جدیدی بود.

سراسر دوران قاجار و پهلوی دوران قبض و بسط زنان متدین است که نه هنوز آمادگی حضور در تاریخ جدید با هویت دینی را یافته‌اند و نه امکان ادامه‌ی هویتی بود که در دوره‌ی صفویه برای خود تعریف کرده‌ بودند و تاریخ جدید همچنان با شدت بیشتر شرایط باقی‌ماندن در گذشته را تنگ‌تر می‌کرد و همه‌چیز با نگاه فرهنگ غربی دیده می‌شد در آن حدّ که بعضی گمان کردند گویا یک راه بیشتر جلوی زنان ما نمانده و آن تن‌دادن به هویتی است که فرهنگ غربی در جلو ما قرار داده، و متأسفانه بعضی زنان ما از این طریق قربانی چنین تحلیلی شدند در حالی‌که ماوراء عقل غربی که به دنبال اهداف زندگی غربی است، باید به دنبال عقل دیگری بود که نه عین عقل زنِ دوران صفویه است و نه عین عقل زنِ فرهنگ مدرنیته؛ و این یعنی تولدی دیگر برای نظر به افقی که در جلو ما قرار گرفته.

زنان نباید مثل مردان بشوند - اشتباهی که غرب مرتکب شد- ولی نباید برای فرار از مردشدن مثل گذشته‌ای زندگی کرد که دیگر گذشته است و شرایطی پیش آمده که از حضور زن در جامعه گریزی نیست. شرایط جدید نشان داد زن برای ادامه‌ی زندگی دینی گرفتار خللی شده که نه باید در مقابل فرهنگ غربی تسلیم شود و نه امکان ادامه‌ی آن نوع زندگی که در دوران صفویه آغاز کرد، فراهم است. باید زنی متولد شود که بفهمد در این دوران چه تحولی در درون انسان‌ها پدید آمده و اسلام در این فضا چه نوع زندگی را توصیه می‌کند.

اگر یک روز در جامعه‌ی دینی با حذف عوامل فسادانگیز، مسیر دینداری جلو زنان و مردان جامعه قرار می‌گرفت و عملاً شرایط طوری جریان داشت که جز راه دینداری بقیه‌ی راه‌ها چندان هموار نبود و لذا زنان به راحتی عالَم عفاف خود را نگه می‌داشتند و به مسئولیتی که می‌شناختند مشغول بودند، امروز عوامل فسادانگیز در همه‌جا هست و از طرفی بنا به شرایط پیش‌آمده زنان نمی‌توانند همواره در خانه بمانند و این‌جا است که باید «عفت» با معنایی بسیار عمیق‌تر به کمک معارفی متعالی به صحنه آید تا زنان در چنین شرایطی بتوانند مثل همیشه‌ی تاریخ، مظهر «عفاف» و «عفت» باشند و در متن آن عفت و عفاف به انجام مسئولیتی که می‌شناسند بپردازند.

 اگر تا دیروز با حذف فساد در جامعه، زنان با شرایطی روبه‌رو نمی‌شدند که برای حفظ عفاف خود باید سخت محتاج معارف عمیق و بلند باشند؛ ولی امروز تک‌تک زنان اگر به معارفی عمیق منوّر نباشند و با نور شهودی و حضوری، برهان و نورِ پروردگارشان را در نهی سوء نبینند امکان مقاومت در این شرایط بسیار کم خواهد بود.

زنان ما باید بدانند برای تحقق رسالت تاریخی خود، نیاز به معارفی دارند که در حفظ عفاف و حفظ حریم خانواده و تربیت فرزندان در این دوران به آن‌ها مدد برساند و این اصلی‌ترین انتخابی است که آن‌ها باید در این تاریخ بدان دست یابند تا اصلی‌ترین شخصیت خود را که «عفاف» است به صحنه آورند و در زیر سایه‌ی «عفاف»، حضور آن‌ها جهت تحقق سایر مسئولیت‌ها در جامعه مفید خواهد بود و در عین این‌که لازم نیست منبع اقتصادی خانواده باشند ولی مثل زنان دوران صفویه می‌توانند در امور اقتصادی هم مکمل اقتصاد خانواده باشند، نه آن‌که حقوق آن‌ها موجب برهم‌زدنِ اقتصاد جامعه گردد.

 موظفیم از خود بپرسیم آن معارفی که ما را در این ظلمات به نور وارد می‌کند کدام‌اند؟ خداوند در راستای نجات حضرت یوسف (ع) از فضایی که همسر عزیز مصر در آن صحنه ایجاد کرده بود، سخن از «نور و برهانی» به میان ‌آورد که موجب شد از آن مهلکه رها شود. قرآن می‌فرماید: «لَوْ لا أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّه‏»(یوسف/24) اگر یوسف نور پروردگارش را نمی‌دید گرفتار می‌شد. و سپس در ادامه می‌فرماید: «كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاء» این‌گونه زشتی و فحشاء را از او برگرداندیم. و امروز نیز باید با رؤیت پروردگار خود از فضایی که شبیه فضایی است که حضرت یوسف (ع) با آن روبه‌رو شدند رهایی بیابیم و این‌جا است که ضرورت نظر به معارف «وجودی» و «حضوری» به جای معارف «حصولی» به صحنه می‌آید تا ذیل تاریخی که به نور شخصیت اشراقی حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» تجلی کرده است، بهترین زیست نصیب ما شود و از این جهت جمع بین حضور در خانه و حضور در دانشگاه ممکن است. موفق باشید.

11597
متن پرسش
با سلام محضر استاد گرامی: اقتدار مرد در برابر همسر یعنی چه؟ و باید آن را چگونه بدست آورد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرد تنها در خروج همسرش از خانه حق دخالت دارد، در بقیه‌ی امور باید با تفاهم کارها را جلو ببرند. اقتدار چه نیاز است؟! موفق باشید

11581
متن پرسش
در مورد «اگر به اسم مذهبی‌بودن در عهد قاجار زندگی می‌کند برود...» و یکی دو سوال مشابه در مورد کار خانم‌ها بیرون از منزل تحلیل دقیق، جدید، موجز و مورد پسندی را ارائه داده‌اید. اما این روایت «...عرض کرد که نزدیک‌ترین حالات زن به خدا، آن است که ملازم خانه‌ی خود باشد و بیرون از خانه نشود...» را چه کنیم استاد؟ من به شخصه ده‌ها مورد دختر را به خاطر کار در بیرون اصلا از بررسی بیشتر جهت ازدواج بی‌خیال شدم، آخه خودم عمری در دانشگاه یا سر کار، دیدم آنچه را باید ببینم، هر چند موارد بی‌نظیری از عفاف و حیا و حجاب هم هست و آن‌ها را هم دیدیم. احساسم این است حضرت حجت«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» فضای کاری فعلی را اصلاح بفرمایند. یعنی هم خانم‌ها در حد نیاز خود و مهم‌تر نیاز جامعه کار کنند و هم محیط مختلط نباشد. محیط فعلی مختلط، رهاورد زهرماری مدرنیته و خروجی فرهنگ غربی‌هاست و در کنار هم قراردادن بشکه‌ی باروت و آتش و انتظار برای شعله‌ورنشدن آن است، که مضحک است و اوحدی از اوتاد حریف این شرایط می‌شود و لاغیر. محیط مختلط ادارات و شرکت‌ها از وایبر و فیس بوک و... کلاً شبکه‌های اجتماعی در تضعیف محبت بین همسران و داغون‌کردن بنیان خانواده به نظر من موثرتر است. دوستی مذهبی داشتم که می‌گفت پس از دو سه سال کار در کنار یک خانمی در بانک، حالا شدت محبت و روابطمان به حدّی شده که جز با ... دیگه ارضا نمیشه این آتش محبت و دلبستگی! گریه می‌کرد و می‌گفت هر دو متأهل هستیم!! متوجه قبح گناه و خیانت به همسرانمان هستیم اما... در پایان عشق منی استاد. تمام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید وقتی شرایط طوری باشد که نیاز نباشد خانم‌ها در بین مردم نامحرم حاضر باشند چرا باید حاضر شوند؟ و آن روایت مربوط به آن شرایط است. ولی وقتی امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌فرمایند: «ما مفتخريم‏ كه بانوان ما و زنان پير و جوان و خرد و كلان، در صحنه‏هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند» پس معلوم است که ما در شرایط دیگری قرار داریم و بحث بر سر حضور زن متدیّن در این تاریخ است. آیا زنان متدیّن ما در این تاریخ می‌توانند مثل تاریخ مادر بزرگ‌هایشان زندگی کنند؟! موفق باشید

11580
متن پرسش
به نام خدا و با سلام خدمت استاد عزیز: در بحار باب رزق روایتی آمده به این مضمون که حضرت ابراهیم علیه السلام بعد از آن همه امتحانات دشوار از خدا پرسید آیا امتحانی سخت تر از این امتحانات هم وجود دارد؟ خداوند فرمود آری بنده ای که به فقر مبتلا کنم و شکر کند. حال آیا واقعا این مطب مورد قبول است و اگر آری، آیا کسی که عاشق می شود و به خاطر خدا و دینش آن فشار سخت عشق را تحمل می کند از موضوع فقر مهم تر نیست و شامل آن ارزش نمی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتلای به فقر و در عین حال شکر کار بسیار بزرگی است. «رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِه‏». موفق باشید

11570
متن پرسش
نطر شما درباره کار کردن زنان در شغل برستاری چیست با توجه به اختلاط زن و مرد در بیمارستان و ارتباط با بیمار مرد و لباس خاص برستاری که حجاب آنچنان کاملی بنظر نمی رسد. با تشکر فراوان لطفا کامل و شفاف این مسایل را برای همه بیان کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زنان ما نباید از فعالیت‌های اجتماعی که مناسب شأن آن‌ها است میدان را خالی کنند. باید سعی کنند فضای عفاف و حجاب را در آن صحنه‌ها محفوظ دارند و به کارشان ادامه دهند. می‌دانید حضرت حجت«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» چقدر خوشحال می‌شوند وقتی می‌بینند پرستاران با عفاف در حال خدمت به بیماران هستند؟ موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!