بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: آسیب شناسی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31910
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: استاد جان دیدن فیلم های سکسی و پورن به قصد سرگرمی جایز است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً حرام است. زیرا روح و روان و قلب انسان را تماماً آلوده و فاسد می‌کند و امکان اُنس با انوار الهی را از انسان می‌گیرد. این جریان، یکی از خطرناک‌ترین جریان‌هایی است که شیطان برای بشر آخرالزمان به میان آورده است. موفق باشید

31883
متن پرسش

یا مهدی ادرکنی: سلام علیکم. خدا بر توفیقاتتان بیفزاید ان شاءالله. استاد من سالهاست توفیق بهره گیری از مطالب حضرتعالی رو دارم بحمدالله. استاد، شوهر من شخص مومنی است نمازهاشونو با حال و شوق می خوانند قرآن رو دوست دارند و تلاوت می کنند و... اما در مواردی حق من رعایت نمیشه، چون ایشون هم نظرات حضرتعالی رو قبول دارند گفتیم به شما مراجعه کنیم. استاد عزیز، ما در خانه مان را که باز کنیم مسجد است، یعنی رو بروی خانه ما مسجد است و نماز جماعت هم برگزار می شود، همسر من که از صبح تا شب سر کار است و من چشم براه آمدنشان هستم، می‌گویند الا و لابد من باید بروم مسجد محله مادرم اینا، نماز بخوانم، چون از کودکی در آنجا خاطره دارم و....، محله زندگی ما منطقه ۴ است محله مادرشون منطقه ۱۵، فلذا از سر کار بدون این که بیان خونه_ معمولا_ می‌روند مسجد محله شون، ۳ ساعتی طول می کشد حدود ساعت ۱۰ شب میان خونه، آن موقعی که می آیند باید برنامه کاری فرداشون رو هماهنگ کنند و معمولا با من حرف نمیزنن. من از شدت کمبود محبت مانده ام چکار کنم. ببینید من هم به فضل خدا اهل دین و دیانتم، عاشق اهل بیتم، اما هر زنی نیازمند محبت شوهرش است این حس را خدا در نهادش گذاشته، ایشون به این موضوع دقت ندارند. تفریح ما هم فقط خانه مادرشان است که مرا می‌گذارند آنجا و می‌روند مسجد، و من باز هم تنها هستم، در مسجد هم فقط نماز نمی خوانند که، می روند بلندگو رو می‌گیرند یاسین، دعا کمیل و....وقتی سوار ماشین می شویم برویم خانه مادرشان چون در خانه فرصت حرف زدن نیست تا می آیم حرف بزنم بهم تشر میزنن که سوار ماشین شدیم باید قرآن بخوانی، شروع می کنن چهار قل، قدر ، کوثر و.....تا بیام حرف بزنم قرآن تمام شده رسیدیم، استاد من بهشون میگم پیغمبر صلوات الله می‌فرمایند ساعتی نزد همسرت بنشینی از اعتکاف در مسجد من بهتره و... زیر بار نمیرن. به هرکس میخواد ازدواج کنه میگم با یک آدم معمولی که دین معمولی داره ولی هوای زن رو داره و مسئولیت پذیره و به زنش محبت میکنه ازدواج کنید و با این مومنای این مدلی ازدواج نکنین. همیشه یاد مثال امام صادق علیه السلام می افتم و اون فرد تازه مسلمان مسیحی. استاد یعنی کار ایشون درسته؟ توقع من که میگم برو مسجد کوچه خودمون، که اتفاقا جوان‌ها هم می آیند و می شود کار فرهنگی هم کرد، به جای مسجد محله خودشان که فقط چند پیرمرد و پیرزن می آیند، اشتباه است؟ استاد شوهر من اهل کار خیر هم هست، بنده هم قبل از ازدواج اهل کار خیر بودم اما حالا اسم کار خیر میاد چهارستون بدنم میلرزه، همسر من بخش عمده همون یه کم وقتش که میمونه رو میره دنبال کار خیر: برای فامیل و دوست و آشنا و غریبه و... میرن مرغ قربونی می کنن و بعد دونه دونه توزیع میکنن بین فقرا. کلی لباس و... از اقصا نقاط جمع و توزیع می کنن، سبد غذایی درست میکنن بین فقرا توزیع می کنن، و هزار جور کار دیگه... که معمولا هر روز انجام میدن و وقتی برای من نمی‌ذارن. حالا اگر من بگم یه چیزی برای خونه بگیر معمولا چندین روز طول میدن که یا خودم باید برم بیرون بخرم یا با دعوا و تشر بخرن. حالا مثلا بگم پیاز بگیر میره تعمدا بدترین پیاز رو که جوانه زده و ریز و بیخوده می‌خره بعد که میگم آخه یک مقدار چیز بهتر بخر شروع به نفرین میکنه که خدا نعمت رو ازش بگیر و... تو قدر نعمت الهی رو نمی دونی و... حال آنکه برای دیگران که میخواد بخره چیزهای خوب میخره، استاد آیا اسلام این رو میگه؟ من خودم شاغلم، به راحتی هم میتونم دست ایشون رو از همه چیز قطع کنم و خودم رئیس خانه شوم اما شرع و اخلاق بهم این اجازه رو نمیده که همسرم رو از ریاست ساقط کنم حال آنکه ایشون اجازه تماشای تلویزیون رو نمیدن، آشپزخانه رو گرفته دستش، اگر خلاف میلش رفتار بشه بداخلاقی می کنه و... خلاصه من علیرغم میل باطنیم مجبور میشم داد بکشم تا دست برداره، خب چرا یک مرد مومن باید زنشو به اینجا برسونه؟ همیشه بهش میگم هرکسی جای من بود از دین و دیانت زده می شد. نه دلخوشی نه تفریح، شما فکر می کنید منظور من از تفریح رستوران و شهربازیه؟ من شخصا به اینجور جاها علقه و علاقه ندارم، من دلم میخواد یه جمعه غذا درست کنم بریم زیارت شهید حججی رحمت الله علیه، بیرون چای و غذامون رو بخوریم و بیاییم. بریم گلستان شهدا، باغ رضوان سر مزار پدرم. اما ایشون فقط فقرا. فقط مسجد. تازه معتقدند عقد موقت ثواب دارد! در حالیکه اینطور نیست و ثواب ندارد حتی رهبری هم فرمودند، بعد به دوستانشون که میگن همسرانشون سرد هستند و... از بین خانمهای فقیر یک مورد صیغه ای معرفی میکنن، و من بهشون میگم این راهش نیست و اون آقا باید همسرش رو درمان کنه و الان راههای نوین و سنتی فراوانی هست، به جای اینکه بنیاد خانواده بپاشه، چون روح زمانه ما اینه که چون خانمها غالبا و اکثر خانمهای مذهبی سعی میکنن حق همسر رو ادا کنن، نمی پذیرن که شوهرشون دنبال این برنامه ها باشه، فلذا خانواده میپاشه... در مجموع البته من نمیگم همسرم هیچ خوبی ندارن، اینطور نیست،خوبیهایی هم دارند، اما کلیت شخصیت ایشان و خیلی از آقایان متشرع با همسرشون، نوعی دگم بودن و احساس عقل کل بودن است، در حالی که زنانی که در دامان انقلاب اسلامی رشد کرده و بالنده شده اند، هیچ چيز از یک مرد کامل کم ندارند، اما برخی از مردان مذهبی به همسرشان به چشم کنیز نگاه می کنند، این باعث سرخوردگی شدید این بانوان میشه، استاد تصور و خواست همیشگی من از همسر مومن، کسی در افق سیره شهدا بود اما... استاد جان، تو رو خدا یه کم این مومنها رو نصیحت کنید، شاید به حرف شما گوش بدن، من میگم اگر ندیدید اون دنیا همین مرد خوش اخلاق و خوش خونه ها، که نصف شما هم دوندگی نکردن، ولی با خانوادشون خوبن، درجاتشون از شماها بالاتر نبود. استاد حق و حقوق زن چیه در زندگی؟ آیا این دین عمرگونه درسته؟ سپاس از لطف شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور که تشخیص داده‌اید این افراد بعضاً میدان عمل را و گشودگی نسبت به آن‌جایی که باید گشوده باشند را، فراموش می‌کنند. مسلّماً در تنهاییِ ابدی‌شان از این نوع خلأهایی که در این دنیا پر نکرده‌اند اذیت می‌شوند. انسان عاقل انسانی است که متوجه شود وظایف او در این صحنه و این زمان و این شرایط چیست. آقای قرائتی می‌فرمودند میهمان پدر شهیدی بودیم و برای تجدید وضو مجبور شدم پله‌های زیادی را پایین بروم. همین‌که وضو گرفتم دیدم پدر پیر آن شهید حوله‌ای را جهت خشکاندن دست و صورتم تقدیم کرد. به او گفتم مستحب است آب وضو را خشک نکنیم. و او گفت همان خدایی که گفته است آب وضو را خشک نکنید، نگفته است دست ردّ به عطایی که پدر شهیدی این‌همه پله را طی کرده و آورده است، نزنید؟!

قصه ما مذهبی‌ها همین‌طور است. یک‌جایی را در نظر می‌گیریم و جاهایی را در نظر نمی‌گیریم. خوشا به حال مؤمنینی که با گشودگی خود همه جوانب را در نظر می‌گیرند و به وسعت انسانی خود نسبت به همه انسان‌ها فکر می‌کنند. موفق باشید     

31869
متن پرسش

با عرض سلام واحترام خدمت استاد عزیز: استاد تکه ایی از متن یک کتاب خدمت حضوراتان می‌گردد خواهشمند است در رابطه ی با نوع فکر ارئه شده در این متن اظهار نظر فرمایید، با کمال تشکر: *مغزهای کوچک زنگ زده* بگذارید اول نگاه کنیم که در دنیا چه تغییری رخ داده. بعد می آییم سراغ خودمان. قبلا شرکت های بزرگ واحدهای تحقیق و توسعه داخلی داشتند و به آن می بالیدند و البته مزیت رقابتی شان هم بود. مثلا شرکت آی.بی.ام  (که برادر بزرگ صنعت فناوری اطلاعات جهان محسوب می‌شود) تحقیقات سنگین انجام می داد و سود خوبی هم می کرد. اما امروزه داستان عوض شده است! شرکت‌های پیشرو در کنار تحقیق و توسعه داخلی، توجه زیادی به بیرون دارند. بد نیست یک نمونه را با هم بررسی کنیم: شرکت لوسنت تکنولوژی مالک بیشترین سهام آزمایشگاه‌های تحقیقاتی بل پس از جدا شدن از شرکت ای.تی.اند.تی (AT&T) بود. قرن بیستم، آزمایشگاه‌های تحقیقاتی بل قطعا برترین واحد تحقیقات در صنایع تجهیزات مخابراتی بود. اما شرکت دیگری وجود داشت به نام سیسکو! سیسکو فاقد آزمایشگاه‌های مدرن و قابلیت‌های درونی تحقیق و توسعه مانند آزمایشگاه‌های بل بود رقابتی بسیار نزدیکی با شرکت لوسنت داشت و گاهی از این شرکت پیشی می‌گرفت. ●هر دو شرکت سیسکو و لوسنت در یک صنعت فعالیت می‌کردند اما دارای استراتژی‌های متفاوتی در زمینه نوآوری بودند. شرکت لوسنت منابع عظیمی از ظرفیت‌های خود را به تحقیق و توسعه داخلی (همه چیز را خودم تولید کنم) بود. اما آن طرف سیسکو استراتژی متفاوتی داشت، این شرکت هر فناوری را که نیاز داشت از خارج از مجموعه خود بدست می‌آورد که عموما حاصل همکاری با یا خرید شرکت های کوچک فناور بود. از قضا برخی از همین شرکت ها توسط کارکنان قدیمی شرکت لوسنت راه‌اندازی شده بودند (سایت تجاری سازی فناوری نانو مچ). آنچه خواندیم نمونه از نوآوری باز است. نوآوری باز به زبان ساده این است که ما در جستجوی نوآوری در سطح محصولات، فرآیندها و کسب و کار هستیم. همه این نوآوری ها که به ذهن/عقل ما نمی رسد! همچنین نمی‌توانیم همه ایده های نوآورانه را عملیاتی کنیم. پس مرزها را باز می کنیم و با دیگران همکاری می کنیم. این می شود هم آفرینی! دو نوع نوآوری باز وجود دارد: ▪︎ نوآوری باز از داخل به بیرون: ایده و دانش از درون مجموعه شما به بیرون منتقل و منجر به نوآوری می شود. ▪︎ نوآوری باز از بیرون به درون: ایده و دانش، از بیرون به داخل جذب می‌شوند. ■ در نوآوری بسته همه کارها درون مجموعه و توسط خود مجموعه انجام می شود. شما در نوآوری باز می توانید با گروه های زیر همکاری کنید و نوآوری ایجاد کنید: مصرف‌کننده‌ها و مشتری‌ها؛ تأمین‌کننده‌ها؛ دانشگاه‌ها و سازمان‌های تحقیقاتی؛ رقبا؛ مخترعین؛ استارتاپ‌ها و مشاوران تکنیکی. □ نوآوری باز یعنی باز کردن مرزها برای همکاری با دیگران برای هم آفرینی در محصولات، فرایندها و کسب و کارها با و از طریق دیگران. ● یک یادآوری مهم: قرار نیست همه امور را از طریق نوآوری باز پیش ببریم. در برخی حوزه ها و زمینه ها، قطعا باید از همان روش نوآوری متعارف (یا به اصطلاح بسته) استفاده کرد. *تجویز راهبردی:* ■ وقتی شما مرزهای سازمان و کشورت را می بندی، وقتی با دیگران، تبادل ایده و نوآوری و فناوری نداری، وقتی در کلوب بزرگان دنیا عضویت نداری، وقتی تمام انتصاباتت از دور و بری هایت است. وقتی درب اتاقت، سازمانت و دانشگاهت را به روی دیگران می بندی، بعد از مدتی هر چقدر هم باهوش باشی می‌شوی یک *«مغز کوچک زنگ زده»*. اندازه مغز ما، به اندازه جهان ماست. دقیق تر بگویم: وسعت فهم ما به اندازه وسعت شبکه ماست. شبکه کوچک، مغز کوچک تولید می کند. وقتی با استارت‌آپ‌ها، های تک‌ها، بیگ‌تک‌ها، زنان و مردان بزرگ تعامل نمی کنی، زنگ می‌زنی! □ بسیاری را به دلایل امنیتی و غیرامنيتی و ایدئولوژیک کنار می‌گذاریم. محدود مواردی هم که ما می‌خواهیم با آن ها ارتباط برقرار کنیم به خاطر تحریم ها پذیرفته نمی شویم. ● چند دانشگاه «واقعا» بین المللی در ایران داریم؟ چند استاد غیرایرانی جهان‌تراز در ایران فعالیت می‌کنند؟ چند پروژه مشترک تحقیقاتی جدی با ده شرکت های‌تک دنیا داریم؟ چند شرکت ایرانی در بازارهای بورس جهانی لیست شده اند (پذیرفته شده اند)؟ کدامیک از ده شرکت برتر جهان در ایران کارخانه، آموزشگاه، آزمایشگاه اصلا نه یک کارگاه ساده صد نفره دارند؟ ● جواب همه این سوالات آیا عددی غیر از «صفر» است؟ سخت امیدوارم که باشد! این ایده بیمارگونه که همه چیز را خودمان اختراع و تولید کنیم بسیار خطرناک است. قرار نیست همه چیز را خودمان تولید کنیم. اصلا در ۹۵٪ موارد مهم نیست که چه چیزی را خودمان تولید کنیم. مهم این است که منفعتش به جیب چه کسی می رود؟ جهان تغییر کرده و مغزهای کوچک زنگ زده هر روز که دیرتر غار تنهایی خود را ترک کنند، بیشتر عقب می مانند. *سرآغاز نوآوری باز، ذهن باز و مغز باز است!*

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که نباید در محدوده فکر و فهم خود متوقف شد و همچون طالبانیسم، دیگری را چه از نظر فکر و چه از نظر علم به حساب نیاورد و به نظر بنده هنر انقلاب اسلامی نیز در همین است که در عین حضور در جهان، بنا ندارد به بهانه حضور در جهان خود را ذیل استکبار معنا کند و بعضاً عده‌ای به بهانه‌ حضور در جهان، طوری حضور ما را برنامه‌ریزی می‌کنند که عملاً مانند کره جنوبی ذیل جهان استکباری قرار می‌گیریم که حتی اختیار معامله با کشور مستقلی مثل ایران ندارد. موفق باشید

31859
متن پرسش

سلام جناب استاد: در مورد گناهان جنسی که اخیراً مورد سوال قرار گرفته، خصوصاً در مواردی که حالت مزمن و اعتیاد پیدا کرده، اغلب با صرف توکل و مجاهدت معنوی قابل درمان نیست و ما بارها از نوجوانان و جوانان می‌شنویم که هیچ طور نمی‌توانند بر این عادات غلبه کنند. این ها وقتی حالت بیماری پیدا کند جنبه های عصبی دارد، گاه مزاجی و ژنتیکی هم دارد. خصوصاً در صورت ضعف اعصاب مرکزی یا اعصاب تناسلی یا تندی مزاج عموما فقط از روش های طبی و تغییر سبک زندگی این اعتیادهای جنسی قابل درمان است و صرف توصیه به توبه و توکل حال بیمار را بدتر و فقط احساس گناه را در او تشدید می‌کند. بنا به اطلاع و تجربه بنده برخی اطبا سنتی نسخه های مفیدی برای درمان این بیماری های جنسی دارند که کسانی که گرفتارند حتماً باید رجوع کنند. البته به نظر من در نهایت وظیفه ارگان های نظام مثل مدرسه و دانشگاه و صدا و سیما است که با توجه به شیوع بیماری های رفتاری جنسی در این دوره به مقوله راهنمایی و درمان مبتلایان بپردازند. الان که نوجوانان و‌ جوانان فعلا در آتش شهوات رها هستند و ظاهراً مسئولان فرهنگی هم برنامه ای برای این معضلات ندارند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! گناهان جنسی اگر بر اراده انسان غلبه کند، همان‌طور که می‌فرمایید باید به طبیب رجوع نماید. ولی همین‌که طرف متوجه گناه‌بودنِ عمل خود است، نقش مؤثری در زیرپاگذاردن آن میل دارد. حتماً اطلاع دارید از عده‌ای که با همین توبه‌ها به‌کلّی راه‌شان تغییر کرد و خداوند آن‌ها را متوجه زشتی گناهشان نمود. موفق باشید

31842
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: استاد در خصوص بعضی موارد که سوال بعضی از دوستان هست که درگیر گناه هستیم (عموما جنسی) و بارها توبه می کنیم و توبه می شکنیم اغلب هم شما پاسخی به این مضمون داده اید که توبه نشانه این است که خدا شما را به حال خود رها نکرده و اگر صد بار توبه شکسته ای باز آی و اینکه آنقدر این توبه را ادامه دهید تا به نور آن مشکلات حل شوند و توجه به مهمان ناخوانده بودن گناهان (البته صحبت و پاسخ شما روح خودش رو داره و من صرفا تیتر راه کار رو منظورم بود) بعضی موارد پیش میاد دوستی سوالی می پرسه، سعی می کنم به پاسخ شما ارجاعش بدم ولی وقتی ماها متن پاسخ رو برای کسی ارسال می کنیم اون حضور شما هم کمتر دیده میشه و شاید بیشتر راهکار برای افراد می مونه. سوالم این بود آیا با این وجود و با این نگاه ، هنوز نمی شه یک راهکاری هم ارائه داد که از شر این شیاطین خلاصی پیدا کرد؟ مثلا آیا به کسی که در سوریه و یا در یمن در برابر دشمنان می جنگه صرف این دلگرمی که بالاخره جبهه حق پیروز است کافیست یا این که باید یه دفاع ضد موشکی بهش داد که بتونه تهاجم هوایی رو دفع کنه، یک عبادتی، ذکری، دعایی چیزی بالاخره مثلا نمازهای نافله و دعاهای در تعقیب اون و یا چه بدانم استاد سامانه پدافند هوایی نیازمندیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! دفاع ضد موشکی که به خوبی بر آن تأکید دارید، همان حضور در تاریخ انقلاب اسلامی است که انسان معنای خاصی از جنس معنایی که شهدا برای خود یافتند، می‌یابند و از این طریق با مقابله با صحنه‌های فساد دشمن به زیباترین شکل پاکدامنی و عفت خود را حفظ می‌کند زیرا می‌داند که قضیه، تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی است و لذا زشتیِ این نوع گناهان را از زاویه اجتماعی و سیاسی آن مدّ نظر قرار می‌دهد. و این‌جا است که توبه او راهی می‌شود برای هرچه بیشتر نزدیک‌شدن به جهانی که شهدا در آن وارد شده‌اند یعنی توبه‌ای سلحشورانه. موفق باشید

31802
متن پرسش

امام خامنه ای: اگر نتیجه‌ی تحقیقات ما با نظر رهبری مخالف درآمد، چه کار کنیم؟ اینها به نظر من سؤالات خیلی اصولی و منطقی نیست. شما مأمور به پژوهشید، شما مأمورید به این‌که فکر و کار کنید، نتیجه به دست آورید و آن نتیجه‌ی شما را رهبری و غیررهبری به عنوان دستاوردهای علمی بگیرند و براساس آن، برای کشور برنامه‌ریزی کنند. تحقیق علمی، شأن و خصوصیتش، آزادی است؛ منتها عقلایی؛ بی انضباط نباشد. در قضیه واکسن تحقیقات علمی چه در ایران و چه در خارج از ایران انجام شده و همگی حاکی از این هستند که واکسن های ضروری کرونا نه تنها نقش درمانی ندارد بلکه حاوی مقادیری اکسید گرافن و پروتئین سنبله هستند که مواد سمی هستند و می‌توانند عوارض جبران ناپذیری حتی در کوتاه مدت برجای بگذارند در تازه تریم پژوهش دانشگاه شیراز به این جمع بندی رسیده که میزان اثرگذاری واکسن سینوفارم به عنوان رایج ترین واکسن موجود در کشور تنها پنج درصد است در چنین شرایطی مافیای دارو و بهداشت اجازه شنیده شدن نظرات علمی مخالف واکسن و تجربیات طب سنتی را نمی‌دهند و این خلاف منویات رهبری است از طرفی این قضیه کرونا که روز به روز ابعاد بیشتری پیدا می کنند تنها در حیطه پزشکی قابل بررسی نیست و به دلیل ظن جنگ بیولوژیک نیازمند آن هست که این موضوع در ابعادی کلان تر به عنوان مثال در شورای عالی امنیت ملی مطرح شود. خود رهبری هم در ابتدای کرونا مسئولیت را به ستاد کل نیروهای مسلح واگذار کردند. نظرات شما رو تو این مدت در رابطه با کرونا خواندم به نظرتون با توجه به اینکه هر روز ابعاد بیشتری از قضیه کرونا رونمایی میشه و دسیسه بودنش رو بیشتر اثبات میکنه، آیا در چنین شرایطی که ستاد کرونا مقلد محض سازمان بهداشت جهانی و در خواب عمیق هستن، بهتر نیست. آتش به اختیار عمل کرد؟! رهبری هیچوقت نظرشون این نیست که تصمیمات ستاد کرونا رو بدون منطق بپذیرید. لطفا مردم رو به ستاد کرونا حواله ندین چون درصد بالایی تابع سازمان صهیونیستی بهداشت جهانی هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف در آخرین نکته جنابعالی است که نمی‌توان بر این نکته جنابعالی دلیلی عالمانه داشت و به راحتی سازمان بهداشت جهانی را یک جریان صهیونیستی دانست. نظر بنده همان نکاتی است که عرض شد و فکر می‌کنم نمی‌توان جریان ضد واکسن را جریانی غیر عادی و غیر مشکوک دانست. موفق باشید

31789
متن پرسش

سلام با عرض پوزش سلام می‌کنم به محضر استاد طاهرزاده: در خصوص کار فرهنگی در بستر انقلاب اسلامی تقریبا اکثر فعالان و جوانان انقلابی عرصه فرهنگی شهر قائل به این هستن که حیطه ما بیشتر در حوزه تئوری خوب- شعاری حرف زدن - انتزاعی و ذهنی و در حیطه عمل نمی باشد بر این باورند آنچه در ظاهر جامعه حاکم است اصل است و اگر می‌خواهید کار فرهنگی کنید روشی عملی اجرا کنید. القصه گوشی برای شنیدن مبانی انقلاب. مکتب حاج قاسم یا اصلا چنین مباحثی را فقط در حد ثواب و کتابخوانی می دانند و بر این باورند که این روش شما کاری از پیش نمی برد و کار فرهنگی یعنی اقدام عملی. شاید انتزاعی صحبت می‌کنم ولی بر این روش باور داریم. نمی دانم اشکال کجاست از طرفی با وضع موجود و فرهنگ حاضر حق دارند. تقاضای راهنمایی و کمک از شما استاد دلسوز دارم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: کوتاهی‌ها و تنگ‌نظری‌ها کار را از نظر فرهنگی به این‌جا کشانده. اگر امروز آرام‌آرام بر اساس همان روشی که رهبر معظم انقلاب به عنوان «تبیین» مطرح فرمودند جلو برویم، إن‌شاءالله فاصله‌ها کم می‌شود و ورق برمی‌گردد. جناب آقای محسن مهدیان در کانال تلگرامی خود نکات خوبی را می‌فرمایند که ذیلاً آدرس آن خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

https://t.me/mahdian_mohsen/1158

31787
متن پرسش

سلام: با توجه به سوال قبل معلوم نشد موافق اخراجید یا موافق. ابتدا فرمودید ابتدا باید عرض کنم بنده نیز با اخراج ایشان از دانشگاه مخالف هستم ولی در انتها فرمودید با این همه همچنان معتقدم ایشان و امثال ایشان باید در مراکز علمی، کرسی آزاد اندیشی جهت ارائه اندیشه‌های خود داشته باشند و آن اندیشه‌ها در معرض نقد و بررسی قرار گیرد ولی به عنوان استاد با چنین اعتقادی ظلم به دانشجویان می باشد به دلایلی که عرض شد. خوب اگر قرارست استاد نباشند باید اخراج شوند و نمی‌دانم چنین چیزی داریم که فرد صرفا کرسی آزاداندیشی داشته باشد و اصلا آزاداندیشی درین مملکت کجا بوده است که بخواهد کرسی داشته باشد. بسم الله من میخواهم آزاداندیش باشم و در مورد ولایت فقیه که روایات چندان و مستحکمی ندارد آزاد اندیشی کنم بر روی کرسی خواهم نشست یا خواهم ایستاد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال به عنوان یک استاد در امور پژوهشی و یا کنفرانس علمی می‌توان از ایشان استفاده کرد و دانشگاه ظرفیت حضور چنین افرادی را دارد و پژوهشگاه‌هایی در دل دانشگاه هست که افراد می‌توانند در آن‌جا حاضر شوند و از نظریات ایشان استفاده کنند ولی این‌که مستقیماً دانشجویان در اختیار ایشان قرار بگیرد به عنوان کلاس درس، باید به نظامی که بر انقلاب اسلامی قوام دارد، حق بدهیم که نسبت به حضور ایشان در کلاس  حساس باشد. موفق باشید

نمایش چاپی