بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سایر موضوعات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35020
متن پرسش

با سلام: در شرایط فعلی افرادی دلسوز و مبارزی مثل شما که برای ثروت و منافع مادی این کشور جیبی ندوخته اید بهترین کار که هم پاداش اخروی دارد و هم عاقبت بخیری این است که مسوولین را امر به معروف کنید و نهی از منکر که این اولی تر است. یک کلاس درس برایشان بگذارید هیچ کاری ضروری تر از این نیست که به این افراد بگین اقایان به فکرمردم باشید ثروت مردم را چپاول نکنید از رانت استفاده نکنید آقایی که در مجلس هستی و خودرو خارج از ضابطه تحویل می‌گیری این کارعند حرام است. بی حجابی خوب نیست و مفسده میاورد اما دزدی و اختلاس و ربا خوری به مراتب بددتر است. ای مسوولینی که روی بنی امیه و بنی عباس و پهلوی را سفید کرده اید. لعنتتان باد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای حجت‌الاسلام محسن خاکی در این رابطه که می‌فرمایید، نکاتی را متذکر شده‌اند که قابل توجه است https://eitaa.com/h_abasifar/5152.

35014
متن پرسش

سلام استاد: ضمن عرض ادب. شاید سوالم بی ربط به تخصص شماست. ولی تنها جائیکه همه نوع درد دل دیدم شده سایت شماست. ممنون که وقت میذارید و پاسخگو هستید. پس جسارت به خرج دادم و گفتم سوالم رو نظرم رو اینجا مطرح کنم شاید فرد مؤمن و متعهد و دلسوزی پیدا بشه وبخونه. یادست بخیر بشه و کاری بکند سایتی راه بندازه، یا..... استاد واقعا برام جای سواله قشر کودک جامعه که تماما شناخت او از کارتون ها به راحتی می‌تواند شکل بگیرد. چرا این همه کارتون غیر مجاز و بد آموزی مثل آبشار جاذبه و دخترعنکبوتی و... در فضای مجازی وحتی در شبکه ی شاد و روبیکا به راحتی در دسترسش است؟ ولی کارتونهای بسیار خوب که آموزنده هم هستند حالا نمیگم حتما ایرانی اند، خوبند و فضای آرام و آموزنده دارند همه در سایت تلوبیون هستند که گزینه دانلودی که قبلا داشت، الان گزینه ی دانلود آن را بر داشته اند؟ و کارتونهای خوب به راحتی در دسترس کودکان نیست و قابل دانلود نیست؟، به راستی متولیان فرهنگی این مملکت چه کاری را برای کودکان این سرزمین می‌خواهند انجام دهند؟ مگر حقوق نمی‌گیرند که تولید محتوا کنند؟ پس چرا محتوای تولید شده قابل دانلود نیست؟ و جای تعجبه که برضد آن، محتوای کارتون های خشن و نامناسب  در جای جای فضای مجازی بیداد می‌کنه!! با بازدیدهای بعضا پانزده هزار بازدید به بالا!!! و هر نوع کیفیت دانلودی که بخای اونم مجانی! مگر نمیگن امتیاز انسان، به شناخت اوست و کسانی که با ایجاد شکّ و شیطنت و.. ، حقّ را می پوشانند و شناخت صحیح را از مردم می گیرند، در حقیقت یگانه امتیاز انسان بودن را از آنها، گرفته اند و این بزرگترین ظلمه که این ظلم، به کودکان در غالب کارتون و انیمیشن می‌شود ولی دیده نمی‌شود. و شناخت و افکار کودکانمان با کارتونهای بد خراب و منحرف می‌شود. و کسی کاری نمی‌کند و پدر و مادران چاره ای ندارند چون محتوای خوب قابل دانلود نیست!! متاسفانه کسی تابحال دم بر نیاورده، که آقا کارتونهای خوبی که نمیشه دانلود کرد و کارتونهای محتوای نامناسب در دسترس زیادی که آماده ی دانلوده، این چه وضعشه خدا وکیلی؟ مقصر کیست؟ پس چاره تربیت کودکان امروزی چیست؟ دست والدین بسته است واقعا در این مملکت.... من مادر چکار کنم؟ یعنی کل بچه ها اگر به  تلوزیون به موقعش نرسند، فقط یه سایت تلوبیون رو دارن که مراجعه کنند اونم بدون گزینه ی دانلود!! تو این عصر تکنولوژی!!مایه ی تاسفه فقط یه سایت!؟ خب معلومه بچه ها مراجعه می‌کنند به کلی سایت در دسترس و مجانیه ماهواره و روبیکا و.. و بعد از یه عمری دیدن آن کارتونها، با کلی نوجوان و جوان منحرف فکری روبرو هستیم که قابل اصلاح نیستند یا سخت اصلاح... خب آقا جان کار رو از ریشه درست کنید. که ریشه، همان تولید کارتون خوب برای کودک است، کارتون کارتون کارتون خوب. که البته با گزینه ی دانلود برای عموم آزاد است. خخخ. والا به خدا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حساسیتِ به جایی است. آری! ما هنوز در این موارد و مواردی این‌چنینی واقعاً به بلوغی که باید برسیم، نرسیده‌ایم. حتی متوجه نیستیم در جهانی زندگی می‌کنیم که نه‌تنها جهان دیجیتال، بلکه جهان سرعت، در همه موارد است. امید است این نوع انتقادها از یک طرف، و کارهایی که با تحقق انقلاب اسلامی پیش آمده از طرف دیگر، زمینه‌ای باشد برای حضور در جهانی دیگر. که بنده آن را «جهان بین دو جهان» نامیده‌ام. موفق باشید

34999
متن پرسش

با سلام! من هرچه در سوالات دینی که به عنوان یک انسان پرسشگر به دنبال آنم. اما چکنم که عقل من قانع نمی‌شود. از پاسخ های امثال جنابعالی و غیره. آیا مگر نه این است که عقل حجت باطنی است اما چرا قانع نمی‌شود؟ یک مسئله حل می‌شود دهها سوال دیگر ایجاد می‌شود. هرکس ادعا می‌کند که آزاده است و بدور از تعصبات. مثلا همین شما در برابر مسائل انقلاب به هر وسیله از انقلاب دفاع می‌کنید. انگار که عقل شما کور می‌شود. به نظر شما من باید چکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بشر جدید در کنار عقل که وجود واقعیات عالم را می پذیرد، باید با جان خود آن را احساس کند و در این رابطه غزل اخیر یعنی غزل ۱۲۴ برای ما حرفها دارد. پیشنهاد می شود با همین رویکردی که برایتان پیش آمده است به آن غزل که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

34990
متن پرسش

جناب آقای طاهرزاده سلام و درود: شما را به امام زمان قسم، به امام حسین قسم درد مردم را به گوش این رهبر برسانید. یکسر به خیابانها بزنید به بنگاه املاکی ها سر بزنید به درد دل مردم توجه کنید مگر شما عارف نیستید؟ به داروخانه ها تشریف ببرید به بیمارستان ها مگر شما از درد دل مردم خبر ندارید؟ بخدا قسم این تشکیلات دست همه ظالمان تاریخ را از پشت بستند. شما هم علنا حمایت میکنین یک مقدار درد دل مردم را به گوش مسوولین برسانید این هم کمتر از عرفان نیست. مردم دیگر توان ندارند. از دین بریدن، ایام تعطیلات امامزاده ها خلوت بود، نماز جماعتها خلوت شده بهترین ذکر خدا و عرفان حقیقی همین است الهی به حق امام حسین کسانی که به مردم ظلم می‌کنند و دین و عقیده مردم را به بازی گرفتند و آن هایی که حمایت می‌کنند به سزای عمل خودشون برسند هرچه سریعتر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور که متوجه هستید بالاخره عده ای زالوصفت داخلی همراه با دشمنان اسلام بنا دارند نگذارند مردم ارزش این انقلاب اسلامی و ولایت فقیه را بچشند. ولی مطمئن باشید «إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا» و این جا است که صبر و شکیبایی و مقاومت برکات خاص خود را دارد، ان شاء الله. موفق باشید

34970
متن پرسش

سلام استاد عزیز: ببخشید یه سوال داشتم ازتون. من توی تعطیلات تابستان فیلم های کره ای می‌دیدم و رمان های مختلف میخوندم و بعد از یه مدتی که تغییر کردم دیگه نه فیلمارو دیدم نه رمان خوندم خیلی خوب بود که دیگه رمان نمیخوندم ولی یه چند وقتیه که دوباره وسوسه میشم برم بخونم و اینکه رمانها خیلی روم تاثیر بدی میزاره نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رُمان‌های اصیل مانند آنچه آقای ویکتورهوگو و یا آقای داستایوفسکی نوشته‌اند، جهانی را مقابل انسان می‌گشاید و اگر مطالعه آن‌ها با چنین انگیزه‌ای باشد، خوب است. ولی اگر صرفاً برای سرگرمی به آن‌ها رجوع شود، ما در این دنیا نیامده‌ایم که خود را سرگرم کنیم، بخصوص که نیاز داریم تا با معارف دینی عمیق، خود را هرچه بیشتر رشد دهیم. موفق باشید

34969
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: هرچند جشن تکلیف برای پسرها در سن ۱۵ سالگی کمتر برگزار می شود اما همین که در ذهن‌ها هست که برای ورود پسرها به سن تکلیف برنامه‌هایی هست که بیشتر توسط مربی پرورشی مدارس برگزار می شود را خوب و پسندیده می دانیم. آیا جای کار هست که این موضوع که رابطه سن و مقدار شناخت از تکالیف دینی و انجام عملی آنها به صورت جامع تهیه گردد. به عبارت دیگر اگر یک مربی دینی بخواهد برنامه یی برای جوانان ۱۵ سال و بعد برای جوانان ۲۰ سال و بعد برای ۳۰ سال و در نهایت برای ۴۰ ساله ها داشته باشد در متون دینی چنین تفکیکی انجام شده که به آنها مراجعه نماید و اگر بر فرض جوانان ۳۰ ساله را در محل خود در مراسمی جمع نمود و خواست ببیند که رشد دینی آنها بعد از ۱۵ سال دینداری به چه سطحی باید رسیده باشد و حاضرین در چه سطحی هستند چه از لحاظ نظری و چه از نظر علمی. ‌در صورتی که منبعی هست معرفی و در صورت امکان نظرات خودتان را در این خصوص که آیا چنین کاری ضروری و لازم هست .آیا طریقه سن بندی صحیح است و هر چه لازم است بدانیم را بفرمایید. با تشکر فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که در آستانه تکلیف جوانان، جوانان ما متذکر این امر بشوند که از آن به بعد از طرف خداوند نسبت به عبادات‌شان به رسمیت شناخته می‌شوند و خداوند آنان را به طور رسمی شایسته بندگی قرار داده، و از این جهت تکالیفی را به عهده آن عزیزان گذاشته؛ کار خوبی است. و جناب سید بن طاوس در این رابطه برای خود جشن تکلیف گرفتند ولی از آن به بعد است که خود فرد است که باید جهت هرچه بیشتر درک توحید، تلاش کند و آموزه‌های دینی بحمدلله در این رابطه به خوبی او را کمک می‌کند، با همه تفاوت‌هایی که افراد با یکدیگر دارند. در این مورد امید است کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» افقی را در مقابل جوانان بگشاید. موفق باشید     

34955
متن پرسش

سلام بر استاد بزرگوار: همیشه در ذهنم این سؤال بوده که چرا کتاب‌های مهم مثل کتاب‌های امام خمینی و خود شما و مثلا تفسیر نور استاد قرائتی. استاد شجاعی و بناهیان که بسیار زیبا و همه فهم است... به انگلیسی در کشورهای غرب و خارج انتشار نمی‌یابد؟ آیا نیکوکار و خیری وجود ندارد که به زبان انگلیسی کتاب این بزرگواران را به گوش جهانیان برساند و در این کار هزینه کند؟ حداقل کتاب الکترونیکی آن. کسي که بخواهد اسلام را بشناسد و زبانش مثلا انگلیسی باشد که کار او چندین برابر سخت است. چون کتاب‌ها معمولا عربی و فارسی اند!!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که تا حدّی این کارها انجام می‌گیرد هرچند به طور فعّال سازمان‌دهی نشده است. موفق باشید

34945
متن پرسش

بسم الله. سلام علیکم استاد عزیز و بزرگوارم: قبول باشه ان شاءالله اعتکاف رمضانتون، فایل ها را گوش کردم، مثل همیشه عالی، ان شاءالله که راهگشا باشه برای قلب عقب مانده ی من، نظر کردم یه بار دیدم چقدر فاصله زیادی دارم تا شما، به وسعت یه اقیانوس... وقتی همه چیز فشار میاره فقط لطف خدا بخاطر نعمت شماست که آرامم میکنه و شکر می‌کنم، حالا حالاها باشید و سایه تون از سر ما کم نشه ان شاءالله، صرف دلتنگی بود که گفتم پیامتون بدم، و نیاز به یه صحبتی، پندی، راهی که قلبم را در هستی و در بیکرانگی مستقر کنه، همیشه دعام کنید، همیشه محتاج دعاتون هستم. درگیر نوجوان های مسجد شدم که تقریبا همشون فضاهای درب و داغونی دارن، یسری هستن که از تحجر خانواده هاشون از دین زده شدن و متاسفانه توی فضاهای دوست پسری و فیلمهای ناجور افتادن، یسریشون هم که خانواده هاشون اهل ماهواره و سگ توی خونه نگه داشتن و فیلمای ماهواره ایَن که دیگه مشخصه حالشون، یکسالی هست که باهاشون هستم و برعکس مسجدی ها یکبار هم به هیچکدوم از کاراشون گیر ندادم و حتی در مقابل تشرهای مسجدی ها که یه چیزی سرت کن و نماز بخون و ........ بهم پناه میارن که فلانی اینو به ما گفت. همش سعی داشتم بهشون دل بدم و کنارشون باشم و فقط دوستشون داشته باشم تا باهام همراه بشن، الان یکم قلبهاشون گرم شده، حالا با فایل های آقای نجات بخش که خدا حفظشون کنه سعی کردم این چند وقته جلو برم در مواجه با اینها، ایشون میگن خیلی کارهایی که خیلی از اهالی کار فرهنگی میکنن به درد نمیخوره و تهش همون پوچیه و از این حرف ها، حالا میخام ببینم میشه اوایل تابستان به حاج آقای موسویان بگم که بیان و توی یه فضای صمیمی و گفت و گویی با بچه ها باب ده نکته را باز کنن. خود شما هم تاکید زیادی به صدرا دارین، همین اعتکاف میگفتین «جوانان ما امروز نمی توانند بی صدرا جواب خودشان را بدهند» همش به خدا میگم خودت بیا، من ناخدا و تو همه کاره، بیا و یه کاری بکن. این شب و روزها به حال این بچه ها زار می‌زدم و همش فکر می‌کردم کسی مثل شما یا حاج آقا موسویان برای توی راه اومدن دلها زار زدین حتما... امید بخدا، دلم می‌خواست یکم باهاتون حرف بزنم، اگر میتونید راهنمائیم کنید که منت میگذارین، اگر نه که همین که برای خودم یک حرف کوچک هم بزنید ممنونتون میشم. بچه های حقیر را هم دعا بفرمائید یاعلی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله راهِ ارزشمندی در راستای اُنس با جوانان که جوانانی دریادل هستند را، خداوند در مقابل شما گشوده، و آن عبارت است از بازاندیشیِ جوانان ما نسبت به معنای خود، و اتفاقاً مباحث معرفت نفس در این مورد شروع خوبی است. مهم آن است که به هر بهانه‌ای باب آن را با آن‌ها باز کنید، حتی از طریق همان مباحثی که در کتاب «جوان و انتخاب یزرگ» پیش آمده است. موفق باشید

34944
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: به یاد ندارم که در ماه رمضان های سال های گذشته، این همه به اندازه امسال بد عمل کرده باشم. امسال وضعم خیلی خراب بود. خدا می داند که چه اندازه شرمگین و شرمسارم. هیچ امیدی به جز لطف و رحمت و رأفت کریمانه ی او ندارم. دستم واقعاً خالی است. احساس می کنم همه دست پر دارن از سر این سفره بلند میشن و بارشون رو بستن. ولی این حقیر روسیاه چیزی جز سرافکندگی و خجلت ندارم. متأسفانه به توصیه‌های شما گوش ندادم و شیطان منو به بیراهه ها برد. حالا چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! قضیه چیز دیگری است و آن، حضور در سکراتی است برای حضور در ساحتی دیگر و ایمانی نو. در این ماه، نور جلال حق وزیدن گرفته، به همان معنایی که در مقدمه جلسه دوم شرح غزل ۱۲۳ عرایضی شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/13533 موفق باشید

34928
متن پرسش

سلام: من متولد ۱۳۷۱/۰۳/۱۴ از شهر اصفهان. بنده از زمان فارغ‌التحصیلی رشته معماری در سال ۱۳۹۵ افرادی در فامیل پدر و مادر بشدت حسادت کردند و هم دچار چشم زخم شدم و هم برای بنده طلسم کار کردند و علائم را داشتم و مهر خداوند از دلم بیرون رفت و چندین بار به خودکشی فکر کردم و به انجام این عمل نزدیک شدم که هزاران شکر بحول و اراده الله از این شرایط خارج شدم و لطف خدا شامل حالم شد. اما از همان سال ۹۵ دست به هرکاری زدم نشد و مجبورم همچون نیازمندان دستم رو جلوی دیگران دراز کنم برای تامین مخارج خیلی کم مثل اینترنت و شارژ و .... خیلی هم دلم می‌خواهد روی خود کار کنم و بعد ازدواج کنم که بخاطر تنگ دستی امکانش نیست. از حضرت استاد عاجزانه تقاضا مندم که در حق این بنده حقیر لطف کنند و بنده را راهنمایی کنند که بحول و قوه الهی از این مشکلات خارج شوم و افکار شومی که شیطان هر روز در ذهنم به واسه بیکار و مجرد بودنم ایجاد می‌کند خلاص شوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به حکم وظیفه دعاگو خواهم بود و إن‌شاءالله به لطف الهی مشکل حل می‌شود. خودتان هم جهت سلامتی بدن‌تان با ورزش و جهت سلامتیِ افکارتان با دنبال‌کردن معارف الهی همّت لازم را به کار ببندید. نکاتی در کانال https://eitaa.com/man_video هست که می‌تواند مقدمه خوبی باشد. موفق باشید

34915
متن پرسش

سلام: خسته نباشید، ببخشید صوت استاد فیاض بخش رو که توی کانال ارسال فرمودید، توی صوت استاد اشاره داشتند که رشد عقول و معرفت داشته باشید، می‌خواستم بپرسم بنظرتون چه کارهایی باعث رشد عقل می‌شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل مباحث «معرفت نفس» و یا مثل مباحث صدرایی در رابطه با «وجود» در برهان صدیقین و از همه مهم‌تر مثل تأمّل در خطبه‌های توحیدیِ نهج البلاغه و عرایض صوتی که در شرح کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود». موفق باشید

34899
متن پرسش

اگر اسم او را در قلب بیاورم ویرانی حاصل از درد را چه کنم و اگر به نام او را بنویسم فراق را چطور در کلمات بیان کنم. نمی‌دانم شاید ادای عاشقی را در می آورم. به هر حال ای معشوق سخن را به نام تو آغاز می‌کنم که جز تو نباشد در صحنه ی وجود. هر روز که بدبختی های آن روزهای قبل را می‌نگرم می‌گویم تو را شکر چقدر زیبا دلم را ربودی. در میان گریه ها و اشک ها و راه ها و نرسیدن ها به ناگه بارقه ای از نور تابید و شمس وجود ما را لایق دیدار خود کرد. آنقدری سرمست بودم که دیگر جز او هیچ نمیدیدم. راهم کمی مشکل داشت انگار درست نبودـ و فدای سرش که می‌دانست و بار دیگر چشمی باز گشود و نوری تاباند و دلی برد. و ای وای از سرمستی آن روزها ابتدایش آنقدر سر خوش بودم که می‌گفتم ای جان که رسیدم و تمام شد اما حال چه حقیقتا چه قلبم از دوری ها از او از سختی های راه به درد آمده نه از برای آنکه سختی است و اذیت شدن دارد فدای یارم از برای آنکه ای وای اگر نتوانم بروم. می‌دانم اگر نمی توانستم نبودم و این شرایط نبودـ  در راه دوری و رسیدن است و همه را به جان می‌خرم خیلی گشتم تا پیدایش کنم که از بیخ گوش هم به من نزدیک تر بودـ اما حالا می ترسم بشکند کشتی در این گرداب ها ترس دوریش دارد دیوانه ام می‌کندـ من چه گویم؟! داشتم در بدختی های خودم غلط می‌خوردم اصلا به من چه ربطی دارد! ۷ ماه و این همه درد دارد مرا می کشد چه خوش کشته شدنی است اصلا زندگی همان است اما اگر بلغزم چه خودش هواداریم را دارد لیک عدم یقه ام گرفته رها نمی‌کند وا مصیبتا رستگارم کرد خدای کعبه عاشقم کرد خدای کعبه می‌دانم در راه رسیدن به او سختی نقل و نبات است آری اما اما واهمه دارم معشوقی که بعد از ۱۶ سال زندگی تازه پیدا کردم را دوری گزینم شاید جایی بهتر از اینجا پیدا نکردم گفتید جوانان ما به کمتر از حق الیقین راضی نمی شوند آری باور کنید آری اما هزار افسوس و پناه بردن به یار که گر حق را ببینیم و دور شویم چه کنیم شب شب ارزش است از آن معشوقی که مرا در آغوش کشید بخواهید دستم را رها نکند قسم به خودش که دارم از ترس دوری از او دیوانه می شوم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر نفرمود: «که عشق، آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها»؟!! به نظر بنده جناب لسان الغیب که سختْ به حضور او در این تاریخ نیازمندیم؛ داستان این نوع حضور را در اولین غزل دیوان‌اش به میان آورده. بنده هیچ چیز در رابطه با آن سخنان خوبی که فرمودید، نمی‌گویم جز رجوع به آن غزل و عرایضی که در آن رابطه تحت عنوان: «در چگونگی طی‌کردنِ راه سخت عشق» عرض شد https://lobolmizan.ir/leaflet/292موفق باشید

34898
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: اولا زحمت بکشین فایل تصویری با اقای یامین پور را در سایت قرار دهید تا بتونیم استفاده کنیم و اینکه استاد شما اهل عرفان و گذشت و بخشش هستید اما کارهایی که در سایت انجام میشه نشان از کینه و عقده عوامل سایت دارد. هدف شما از بازخوانی و طرح نامه امام به آقای منتظری چیست؟ شما میدونین که آن فقیه عالیقدر طرفدارن زیادی دارند که هرچه شما و کیهان بد بگویید ثمری ندارد. هرچه دفتر آقای سیستانی و مرحوم بهجت اینکار را می‌کنند شما هم بکنید. چرا از دست از این کارها برنمی‌دارید با کیهان که عقده و کینه ازش می بارد چه فرقی می‌کنید. آقای منتظری و امام هردو اشتباه کردند چرا اشتباه هر دو را نمی‌گویید. به نظرم این با صبغه عرفانی شما اصلا همخوانی ندارد آقای منتظری (ره) در دل خیلی ها جا دارد و متاسفانه جنگ قدرت باعث برکناری ایشان شد به فرض اشتباه دست بردارید و بپردازید به مشکلات روز جامعه. بپردازید به خانه های تیمی و فساد و پارتی های شبانه که در مملکت امام زمان و در بغل گوشتان اصفهان مثل قارچ سبز شده. بپردازید به افزایش پدیده روزه خواری و بی حجابی و فاصله روز افزون مردم و جوانان از دین. مشکل جامعه امروز ما آقای منتظری نیست مشکل دین زدایی و چیزیهایی هست که متاسفانه حضرتعالی به آن نمی‌پردازید و یا مصلحتا چیزی نمی‌گویید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم مواردی که می‌فرمایید چه بوده است؟! به هر حال آنچه امروز جوابگوی این نسل است، حضوری است که با قرارگرفتن در تاریخ انقلاب اسلامی به میان می‌آید تا انسان‌ها در مقام «حق‌الیقینی»ِ خود حاضر شوند. خوب است به عرایضی که تحت عنوان  «جوانان امروز، به کمتر از حق الیقین راضی نمی‌شوند!» https://eitaa.com/matalebevijeh/13479 شده است، نظری بفرمایید. موفق باشید

34876
متن پرسش

سلام استاد مهربون: استاد کسی از شاگردان تون برای نوجوان ها دوره ای ندارند که متناسب با تاریخ حاضر و اقتضای سن شون کمک شون کنه؟ .نوجوان‌هایی که علی الظاهر نه اهل کتاب هستن و نه اهل تفکر! خبرهای خیلی بدی از حال نوجوان ها می‌شنویم. متاسفانه گاهی مذهبی و غیر مذهبی هم نداره. چه کمکی آزمون بر میاد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید بحث‌هایی مانند آنچه در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرح‌شده است را اگر با زبان خودشان با آن‌ها در میان بگذاریم، کمک‌شان خواهیم کرد. در ضمن نکات خوبی در این مورد در کانال‌ زیر می‌توانید بیابید. https://eitaa.com/man_video . موفق باشید

34873
متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: استاد عزیز اگه بخواین به یک نوجوان چند تا کتاب معرفی کنید چه کتاب هایی رو معرفی می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً با توجه به همین نوع سؤالات، کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» و «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» تدوین شده است. إن‌شاءالله اگر موضوعات آن را در گفتگوهای دوستانه با جوانان در میان بگذاریم، امید است که آن‌ها در افقِ دید خود متوجه این نوع حضورها بگردند. موفق باشید

34870
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رضوانه: با عرض پوزش از جناب استاد و کاربران عزیز که وقت می‌گذارند و این وجیزه‌ی ناچیز را مطالعه می‌کنند. پیش از مطالعه از جناب استاد با اطاله‌ی وقت شریف‌شان در وسط ضیافت توحیدیِ ماه خدا عذرخواهم و محتاج دعاهای توحیدی‌تان هستم. به مناسبت شهادت افق گشای جناب حضرت آوینی نوشته‌ای را به خدمتتان ارسال می‌کنم تا شاید ما را هم جزو خادمان و نوکران این شهیدان به حساب آورند.

آوینی و هنر اشراقی انقلاب اسلامی در طلیعه‌ی طلوع انقلاب اسلامی در میان اندیشه‌های عصر خویش از بلوک شرق و کمونیست و جامعه‌های کارگری و احزاب کمونیستی چین و شوروی و بلوک غرب و تفکر لیبرال و اندیشه‌های اومانیستی و سکولار غربی، «انقلاب اسلامی» در تاریخی حاضر شد که جهان در سیطره‌ی این اندیشه‌ها در جریان بود. امام (رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه) با نور فهم الهی خود متوجه‌ی شروعی دیگر در تاریخ بود که دیگر نه شرق برای بشر سخنی نو دارد و نه غرب می‌تواند مأمن و مونس انسان این زمانه شود، بنابراین امام سخنی تازه را در انداخت از انسان و جهان و از تاریخی که با انسان میان شرق و غرب در حال طلوع است، و مطلع الفجر این انسان شروق توحیدی، عالم جدیدی است به نام «انقلاب اسلامی» که بنیاد آن توحید است، درست نقطه‌ی مقابل اندیشه‌ی اومانیسم و خودبنیادیِ انسان. در این شروع و آغاز، فهمی جدید و مناسباتی جدید در تاریخ شکل گرفت و تقابلی نو را با اندیشه‌های زنده‌ی تاریخ غرب درانداخت و بنای تازه‌ای را برای نظام اجتماعیِ بشر پی‌ریخت تا انسان در تعالیِ اراده و اختیار در چنگال هوس تمدن غرب، انسانیت‌اش لگدمالِ خیالات و توهّمات مناسبات عالم مدرن نباشد و نظمی را تأسیس کند تا در آن انسان در قامت خلیفه‌ی الهی خود را برانداز کند. این شروعی بود از یک آغاز که در اندیشه‌ی مکتبی امام (رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه) جا گرفته بود و برای آن طرح نهضتی را در انداخت که ساختمان وجودی انسان را از مراتب ملک تا ملکوت در نظر دارد و جنبه‌ی قدسی انسان را فدای جنبه‌ی مادی و ملکی او نمی‌کند. انسان در اندیشه‌ی امام به تعبیر آیت الله جوادی آملی:

«انسان حقیقی کسی است که در محدوده حیات حیوانی و طبیعی نایستد.» همچنین می‌فرمایند: «انسان حقیقی در سایه تعلیم قرآن کریم به انسانیت دست یافته، از وضعیت روشنی بهره‌مند است و در همه امور حیات خود می‌تواند با شفافیت سخن بگوید. او می‌داند از کجا آمده است و به کجا می‌رود و نیز رابطه‌ی خودش را با جهان اطراف و روابطی که بین اجزای عالم برقرار است را می‌داند.»

این سخنان به خوبی می فهماند که سخن از انسان دیگری در میان است و حرفی نو از عالمی دیگر از تاریخ به میان آمده است. شهید آوینی(رحمت الله علیه) از جمله کسانی بود که این «طلوع تاریخی مکتب امام» را فهمید و تقابل تاریخی جبهه‌ی تمدنی حق و باطل را دریافت و خود را در ذیل اندیشه‌ی قدسی تاریخ توحیدی انقلاب اسلامی حاضر کرد تا مبیّن و معلّم این مکتب انسان‌ساز خمینی شود. در اصل، آوینی راوی عالم توحیدی امام (سلم الله علیه) شد و دست به ابر روایت تاریخ تمدن توحیدی اسلام شد. تاریخی با حضورش در برابر مکاتب عالم مدرن حرفی تازه از انسانی جدید در تاریخ داشت. سخن از تولد انسانی دیگر با ابعاد متعالی و مکتبی انسان‌ساز با نگاه به افق ملکوتی عالم بود و آوینی هنر فهم این عالم را در خود داشت و آن را پرورش داد تا خود را معلم و راوی حکایت انسان عصر انقلاب اسلامی کند. «روایت فتحِ آوینی»، قصه‌ی حضور انسان ملکوتی است که در زمین، جنود خداوند است، همان انسانی که در مقاومت خرمشهر خدا را به صحنه‌ی زمین آورد و امام فرمود: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» یا در سخنانی دیگر امام در مقاومت این بسیجیان فرمود:

«این جانب از دور دست و بازوى قدرتمند شما را که دست خداوند بالاى آن است مى‌ بوسم و بر این بوسه افتخار مى‌ کنم. شما دِیْن خود را به اسلام عزیز و میهن شریف ادا کردید و طمع ابرقدرتها و مزدوران آنان را از کشور خود بریدید و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسلام جهاد کردید یا لَیْتَنى‌ کُنْتُ مَعَکُمْ فَافُوزَ فَوْزاً عَظیما.»

 تماماً سخن از اندیشه‌ای دیگر در تاریخِ دیگر است و آوینی این اشراق قدسی را در طلوع انقلاب اسلامی در مکتب امام (رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه) به خوبی درک کرد و از همه مهم‌تر آن است که آوینی در این اشراقِ تاریخی و در این تاریخِ توحیدی حاضر شد و «هنر» را که اساساً مقوله‌ای است خنثی که ذاتاً نه حُسْن می‌پذیرد و نه قُبح، بلکه ماهیتی است برآمده از اندیشه‌ها و مکاتب و فرم و محتوای آن را اندیشه‌ها هستند که تأمین می‌کنند. و آوینی به «هنر» ارزش داد و «تقدس» بخشید در روزگاری که هنر در خدمت هرزه‌انکاری‌ها و در ذیل اندیشه‌هایِ نیست‌انگار و ابتذال به‌سر می‌برد، آوینی آن را تقدس بخشید و «هنرِ انقلابی» را بنا نهاد. البته منظور سخن این نیست که او آغازگر هنر انقلاب اسلامی بود، نه! او جزو اولین‌های آغاز هنر انقلاب اسلامی بود. آنچه کار آوینی را ارزش بخشید این بود؛ «هنر» را خوب می‌شناخت و تأثیر هنر بر انسان ر ا خوب درک کرده بود و اثرپذیری انسان از هنر را آگاه بود. فلذا «هنرِ مقدس» را برای حضور در عالمی جدید در مواجهه با انسان انتخاب کرد. به همین جهت ما کار آوینی را به نام «هنر اشراقی انقلاب اسلامی» گذاشتیم.

 بزرگترین سرمایه‌ای که آوینی با آن به ساحت هنر باریافت آن بود که بنیادهای معرفتی و اندیشه‌ای غرب را خوب می‌شناخت و از مکتب انسان توحید امام هم کاملاً آگاه بود، فلذا تقابل ذاتیِ هنر انقلاب اسلامی را با هنر غرب مدرن در بنیادهای معرفتی آنها می‌دید، فلذاست که کارِ آوینی مشحون و مملو از مفاهیم قدسی و معارف اشراقی است. آوینی «هنر» را غایت نمی‌دید بلکه فاعلیت هنر را در غایت قدسی انسان جستجو می‌کرد و روایت فتح، تجلی این‌چنین نگاهی است که آوینی در آن زیست می‌کند. آوینی در عالم خمینی خود را پیدا کرده است و با تاریخ خمینی زندگی می‌کند و حیاتِ انسان این تاریخ را هم در مکتب امام جستجو می‌کرد و این تاریخ را عصر بیداری انسان نامید، چرا که او خوب کارد به استخوان نشسته‌ی نهیلیسم را به جان آدمی در جهان مدرن هم به خوبی چشیده است، و هم درک کرده، و هم انسانِ خودبنیاد عالم مدرن را می‌شناسد که در آن‌جا سخن از ایثار و بذل جان و فداکاری و ساحتِ معنا جایی ندارد، آنجا تمام مناسبات انسان در طبیعت و ماده است که تعیین می‌شود و انسانِ بُریده از معنا با خود زیست می‌کند و انسان در رابطه با خدا معنایی ندارد و خدا در مناسبات آن‌ها مرده است و جایی برای حضور خدا نمی‌ماند و این جاست که آوینی به دنبال خدایی می‌گردد که خمینی به تاریخ آورد، خدایی که در سنگر رزمنده‌ی سیزده سال حاضر است و در ایثارِ آن مادرِ پیری که تمام دارایی‌اش یک مرغ است که آن را هم برای رزمندگان هدیه می‌دهد؛ حاضر است. خدایی که در تمام صحنه‌های جبهه، خودش را نشان می‌دهد و رزمندگانی که وقتی از آنان می‌پرسی این‌جا چه می‌کنید؟ می‌گویند البته که ما کاری نمی‌کنیم، اینجا هر کاری که شده، کار خدا بود.

آری! آوینی قهرمانِ فهم تاریخی است که با «انقلاب اسلامی» طلوع کرد و کوشید تا این طلوع را با هنر مقدس و متعالی به انسان نشان دهد و انصافا آوینی موفق بود در ارائه‌ی «هنر انقلاب اسلامی»، و باید گفت استادِ تمام هنر انقلاب اسلامی، چرا که او از یک سو بایست فهم و ادراک این حقیقت قدسی را که در ساحت ملکوتی است و از جنس معناست به ساحت خیال بیاورد تا بتواند از محسوس پلی بزند برای فهم آن حقیقت معقول و معنا، و این کارِ انسانی است که خود نیز از عالم معنا بهر‌ه‌ای داشته باشد و در افق خیال دستی بر آتش؛ و آوینی این هر دو را داشت. هم خوب «معنا» را می‌یافت و هم برای نمایش آن در صورت محسوس از خیالِ ناب بهره برده بود. آوینی شاگرد اشراقی مکتب امام است که در این اشراق، خود را حاضر کرده است و با حضور در آن به سر منزلِ مقصودِ انسانیِ خویش هم نایل شد. حضور در دل یک حقیقت اشارت به آن است که ابتدا انسان آن طلوع قدسی را بیابد و بفهمد و تصدیق کند و بعد از آن در دل آن شروع و طلوع شروق نور آن مکتب قرار بگیرد، در هر جایگاهی که باشد، بعد از آن این مکتب است که او را در دل این اشراق راهنمایی می‌کند البته که اراده‌ی قرارگرفتن در این مسیر به دست انسان است که خود را وارد به این عالم بکند آنچنان که شهید باقری‌ها و باکری‌ها در آن قرار گرفتند و جبهه ی دفاع مقدس را به بهترین نحو و با استمداد از شروق این نور تابیده در مکتب خمینی به بهترین وجه اداره کردند و مگر راهی به غیر از این برای ادامه‌ی انقلاب اسلامی هست پیش روی جوانان بسیجی‌مان که داعیه‌دارِ ادامه انقلاب اسلامی هستند؟؟!!

البته سخن در باره‌ی آوینی بس بیش از این و مفصل‌تر است و می‌شود در باب گفتگو‌های او در موضوعات مختلف سخن‌ها گفت و از بنیاد‌های اندیشه‌ای او در مسایل گوناگون سخن گفت و نظام اندیشه‌ای شهید آوینی را بررسی کرد که جای کارهای زیادی هم هست برای امتداد معنا بخشی به کار های آوینی و بررسی های تاریخی کارهای او در انقلاب اسلامی و هنر انقلاب اسلامی. هنر در اندیشه ی کلان رهبران انقلاب اسلامی هم بسیار مهم و مورد توجه بوده است. امام خمینی (رضوان الله علیه) فرمودند:

تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل‌دهنده اسلام ناب محمدی- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- اسلام ائمه هدی- علیهم السلام- اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم‏ آور محرومیت ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری و کمونیسم خون آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی و اسلام مرفهین بی‏درد، و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد.» (صحیفه نور، ج ‏۲۱، ص: ۱۴۵ و ۱۴۶).

 در سخنان امام هم دقیقاً هنر ابزاری است برای غایت و تعالی انسان و تقابلی است در برابر هنر مبتذل و تقابل با ساحت ماده و طبیعت و هوس. هنری که فاعلیت و برانگیزاننده‌ی انسان باشد برای پیشبرد عالم انسان حقیقی و بریده از معنویت و باطن عالم ماده نباشد. سخن از هنری است که منشا و مبدا آن عالم معناست و صورت این هنر، تصویر معنایی است که رهاورد سفر به حقیقت و یافت معنا باشد. و آوینی شاگرد همین مکتب معرفتی است. و در آخر این نوشته لازم یدانم سخنانی از رهبر معظم انقلاب را شاهدی بیاوریم بر اندیشه های هنر توحید حضرت امام (رضوان الله علیه) تا با بازخوانی این اندیشه‌ها و گفتگو پیرامون آن بتوانیم هنر انقلابی را اعتلا ببخشیم و ساحت هنر ر ا از چنگال خشونت و توهم و خیالات ناپاک اندیشه ی غرب در آوریم و از اسارت عالم ماده و طبیعت و هوی و هوس نجات دهیم و این نیازمند گفتگو پیرامون بنیان‌های معرفتی هنر مقدس و هنر انقلاب اسلامی است، از این جهت که ۱. هنر چیست؟ ۲. هنرمند کیست؟ ۳. هنر، خیر یا شر است؟ ۴.... و سؤالات بسیاری که اساساً در علم برتر یا به قولی در زبان برتر علم از آن سخن گفته می شود که در قالب فلسفه‌ی هنر به این سوالات جواب داده می‌شود.... به امید آن‌که بتوانیم در امتداد اندیشه‌های قدسی امامین انقلاب، راهی برای ادامه‌ی هنر انقلاب اسلامی قدمی بر داریم.

 اما «هنر» در کلام مقام معظم رهبری«حفظه‌الله‌تعالی» این‌چنین است:

«شک نباید کرد که انقلاب به هنر نیازمند است و هنر انقلاب از آنجا که باید حامل مفاهیمی نو و قهراً ناآشنا باشد و از آنجا که باید با همه معارضه‌ها وخصومت‌هایی که هیچ انقلابی از آن مصون نیست، درگیر شود و از آنجا که باید معارف نوین را در ذهن‌ها راسخ و ماندگار سازد، ناگزیر باید هنری ممتاز و فاخر و پیشرو باشد. ***** ابزارهای هنری بی شک، رساترین، بلیغ ترین و کاری ترین ابزار ابلاغ و تبلیغ پیام است. ***** هنر یک شیوه بیان است، یک شیوه ادا کردن است. منتها این شیوه بیان، از هر تبیین دیگر رساتر، دقیق تر، نافذتر و ماندگارتر است. دقت در هر یک از این چند تعبیری که عرض کردم: رساتر بودن، دقیق تر بودن، نافذتر و ماندگارتر بودن، در فهم معنای هنر کمک می کند. ای بسا که یک گزارش غیر هنری، گر چه علمی و تحقیقی و دقیق، خاصیت ارائه هنری را نداشته باشد. بارها گفته ام که هر پیامی، هر دعوتی، هر انقلابی، هر تمدنی و هر فرهنگی تا در قالب هنر ریخته نشود، شانس نفوذ و گسترش ندارد و ماندگار نخواهد بود و فرقی هم بین پیام های حق و باطل نیست .******  کار هنر با محتوی پایان نمی یابد، قالب نیز ارزش بسیار دارد. ظرف نازیبا، مظروف زیبا را زشت جلوه می دهد و برای ساختن ظرف زیبا در عرصه هنر، تنها استعداد کافی نیست، آموزش هم ضرورت دارد. هنرمندانی که قدرت آموزش اصول هنری را در خود می بینند، باید به یاری جوانان بشتابند. ****** شعر و هنر، زیباترین قالب برای همه پیام های نوین و مایه گسترش و نفوذ این پیام ها تا همه جای خطه وسیع دل ها و جان های انسانی ست و شاعران و سخن سرایان آگاه، همیشه توانسته اند والاترین معارف انسانی را در کتیبه روزگار با نقشی جاودانه، به نسل های بعد از خود بنمایانند. ***** هنر دقیق ترین و رساترین وسیله انعکاس اندیشه ها و آرمان های شریف می باشد. ***** هنری که در خدمت حق، انسانیت و راستی و درستی قرار داشته باشد، ارزشمند محسوب می شود. ***** اگر در جامعه، درخشش هنر وجود داشته باشد، فضای جامعه درخشان می شود. ***** هنر در جمهوری اسلامی یک وسیله و ابزار و از شمار بهترین هاست. اگر جمهوری اسلامی حرفی برای گفتن و یا ایده ای برای عرضه کردن دارد، این عرضه باید با بهترین شیوه ها که همان هنر است انجام گیرد. **** هنر امروز ایران، هنر مقاومت است، نه هنر تسلیم و سازش. این گونه هنر، شرط اصلی آگاهی و زمان شناسی و نیز شجاعت و گستاخی در برابر تهاجم وحشیانه ای است که در آن از همه ابزارها برای سرکوبی و به ذلت کشانیدن ملت ما استفاده می شود. بنده از ته دل و از بن دندان، ایمان راسخ و قطعی دارم که هنر آینده این کشور، هنری جوشنده و هنری برتر خواهد بود. همان طور که در میدان های دیگر مشاهده کردیم.»

 این‌ها مجموعه‌ای بود از سخنان رهبر معظم انقلاب پیرامون «هنر» که در جلسات مختلف ایراد فرمودند که هر کدام از آن جای بحث و تفصیل دارد که در این وجیزه نمی‌گنجد، اما راهی است و اشارتی است برای بازخوانی اندیشه‌های امامینِ انقلاب پیرامون «هنر انقلاب اسلامی» .

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه حرف در مورد شخصیت شهید آوینی بزرگ در همین یک جمله جنابعالی نهفته است که او توانست متوجه طلوع تاریخی شود که با حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به ظهور آمد و آن شهید بزرگوار بیش از آن‌که به حاشیه‌های اطراف خود مشغول شود، نظر به چشم‌اندازی انداخت که در آن، همه بودنِ بیکرانه خود را حاضر دید و فهمید چه آینده بزرگی در این حضورِ تاریخی در انتظار بشری است که بنا دارد در امروزِ خود از دیروز و فردایش غافل نباشد، بشری که از اکنون‌زدگی که قصه ظلمات جهان امروزِ غربی است، خود را آزاد کرده است. با نظر به شهید آوینی و سیره و سخن او ما نمادِ انسان متفکری را در کنار خود می‌یابیم تا در عمق حضور تاریخی‌مان همه آنچه قابل درک و قابل تفکر است، را تجربه کنیم. اگر این‌همه به آن شهید بزرگوار خود را نزدیک می‌کنیم، به علت آن است که بنا داریم در شخصیت انسانِ عصر انقلاب اسلامی به دورترین افق‌ها بنگریم و با مردمانِ امروز خود سخن بگوییم، سخنی که تمام ابعاد گسترده انسان آخرالزمانی را مخاطب قرار داده.

بگذار بیش از آن‌که بنده از شهید آوینی سخن بگویم، کاربران محترم به آنچه شما به‌خوبی در این مورد سخن گفته‌اید؛ نظر کنند. تلاشی برای در میان‌گذاردن شخصیتی که می‌تواند متذکر جامعیت جوانان امروزین ما باشد. موفق باشید     

34855
متن پرسش

سلام استاد: برخی ها اصرار دارند که دین گریزی ها و ضعف های مربوط به دینداری که در جامعه ما بعضاً مشاهده می شود را به پای نظام و مسئولین بنویسند و معتقدند عملکرد مسئولین جمهوری اسلامی مخصوصاً در زمینه های اقتصادی منجر به دین گریزی ها شده. دلایلی هم که معمولا مطرح می کنند اشاره به جمله ای است که می‌گوید اگر از دری فقر وارد شود از در دیگر ایمان خارج می شود. نظر جنابعالی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند در این‌که کوتاهی‌هایی شده است؛ بحثی نیست. بحث در آن است که آیا ما و حتی جهان اسلام برای عبور از مشکلاتی که به هر دلیلی داریم، راهی جز رجوع به اسلام ناب محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» که حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» متذکر آن بودند، داریم؟ آیا باید از دین عبور کرد و یا از یک طرف از متحجّرین نادان و از طرف دیگر از روشنفکرانِ غرب‌زده؟ این‌جا است که حکمت و زمان‌شناسی اقتضاء می‌کند تا زمانه خود را بشناسیم و از مشکلات موجود در دل دینداریِ نابی که حضرت امام متذکر آن بودند؛ عبور نماییم، و این است هنرِ ما در زمان‌شناسی. موفق باشید    

34840
متن پرسش

با سلام: استاد، کتاب نامه های خط خطی از خانم عرفان نظرآهاری را برای فردی امانت گرفتم، خودم هنوز نخوانده بودم ولی آنقدر او را جذب کرد که حتی آن را خریداری کرد و مرا هم کنجکاو آن کتاب! فردی که حقیقتا دل پدر و مادرش را شاد می کند و به آنها خدمت می کند اما هنوز خدا و خواسته های خدا برایش گویا توجیه کامل نشده... آنقدر این کتاب جذبش کرد که خواستم از شما راهنمایی بگیرم اگر می توانید کتابهایی در این سبک و زمینه معرفی کنید تا به ایشان پیشنهاد بدهم. نخل و نارنج را هم خواند ولی نامه های خط خطی دلش را خیلی درگیر کرد. نمی توانم بفهمم الآن هوای دلش چه حالی دارد و چه کتابهایی می تواند آرام و مشتاق خدا کندش. لطفا هم خیلی خیلی دعایش کنید و هم راهنمایی، ممنون از شما

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن کتاب را مطالعه نکرده‌ام ولی همان‌طور که می‌دانید بشر امروز شدیداً نیاز به احساسی از خود دارد که خود را در سیره انسان‌های بزرگ جستجو کند و به همین جهت و با این رویکرد اگر به سیره شهدا و کتاب‌هایی که در این مورد نوشته شده است، رجوع کنیم نتایج فوق‌العاده‌ای نصیب ما می‌شود. به عنوان نمونه مطالعه کتاب «گلستان یازدهم» و یا کتاب «سرباز کوچک امام خمینی» را می‌توانید دنبال بفرمایید. موفق باشید

34838
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: خواندن رمان به طور کلی و خصوصا رمان‌های روسی مثل داستایوفسکی و تولستوی و... چقدر ضروری است؟ به چه کار آید؟ حضرتعالی خودتان با آثار ادبیات روس مأنوس بوده‌اید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی بخواهد از نظر تاریخی آگاهی لازم را داشته باشد، نسبت به روحی که در غرب حاضر است از مطالعه رمان‌های مشهور غربی نمی‌تواند مستغنی باشد. مطالعه رمان‌های کثیری که رهبر معظم انقلاب در این مورد دنبال کرده‌اند، در جای خود امر مهمی است. بنده تا حدّی رمان‌های غربی را دنبال نموده‌ام ولی آن را کافی نمی‌دانم. به این فکر کنید که شخصی مانند آقای دکتر رضا داوری با آن احاطه علمی همه‌جانبه، چرا می‌گویند: «تکان دهنده‌ترین کتابی که خوانده‌ام برادران کارامازوف داستایوسکی است.» موفق باشید

34824
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام استاد بزرگوار: خدا قوت و سلامتی بده به شما و خانواده محترمتون ان شاءالله، که برامون وقت میذارین. چند تا سوال داشتم ۱. بخورمریم رو چقدر اعتقاد دارین؟ و روایت معتبر داریم، کسانی که انجام میدن احتمال داره برگشت کنه و هر دفعه باید بخور مریم انجام بده؟ یا ندادنش بهتره. ۲. یکی از کتاب های شما خوانده بودیم که بزرگی دم در مسجد ایستاده بود و بچه ها را اجازه نمی داد مسجد وارد شوند چون شلوغ می کنند، و همین که روایت داریم که بچه‌ها مسجد نیاین ولی ظاهراً خواب از امیرالمومنین هم دیده بود ولی می‌گفت که روایت معتبر تر از خواب هست، ظاهراً خواب برعکس روایت بود، اگر اشتباه نکرده باشم. بچه از کوچکی مسجد بره که بهتره انس پیدا می‌کنه. ۳. قرآن سر سفره هفت سین باز بذاریم یا کلا قرآن روی رحل باز باشه برای همیشه سجاده و برای نماز یا دعا هر دفعه باز و بسته نشه و آماده باشه اشکالی داره بهتر کدومه؟ ۴. خلاصه اینکه کتاب اسماء الحسنی دریچه ای نظر به حق، می‌خوایم اینکه هر صفاتی که خدا داره به ما هم همون صفات رو بده؟ زمینه و ظرفیت نداریم که نمیدن ۵. چرا از چیزی که می ترسیم همون رو خدا آزمایش می‌کنه، درسته که مربی هست ولی ترس داره و می‌دونه الان خدا از طریق همین ترسی که داره اذیت میشه. ۶. شبیه اینکه ظرفیت شما زیاد بشه، آزمایش شما هم سنگین تر، آدم فکر می‌کنه که باید سخت باشه، در صورتی که که امام حسین خوشحال بود یا حضرت زینب علیها السلام زیبا میدیدن. اینو چطوری حل کنه؟ ۷. شرمنده و عذرخواهی می کنم این سوال را می‌پرسم خداوند می فرماید اگر شریکی داشتم زمین و آسمان در آن فساد به وجود می آمد پس خلق خدا در دنیا شریک دارند یا شخصی جاری یا باجناق نسبت به هم مشکل دارن طبیعیه، چون خدا تنهایی را نسبت به باهم بودن رو راحت تر میدونست خیلی از خدا استغفار می‌کنم که می‌پرسم سوال پستی هست.... ۸. چون خدا ما رو خلق کرد و اشراف بر ما داره نادانی و بی ادبی ما رو تحمل میکنه و حلیم هست بر ما، مثل مادر نسبت به فرزند خودش، پس در شب و بی وقت یا هر زمانی تحمل میکنه و با عشق بر خورد میکنه، اما همین مادر با شخص بزرگتر یا همسر، اون تحمل و بردباری رو نداره چون خالقش نیست و به دنیا نیاورد. اینجا که خدا شریک نمیتونه داشته باشه. ۹. علما و صلحا که معرفت نفس دارند و اشراف بر باطن هم دارند یا هر کسی که اشراف بر علم لدنی داشته باشه بهتر تحمل میکنه، و توحید داشته باشه گناه نمیکنه. یا مثل افرادی که در زندگی پس از زندگی شرکت می کنند در کنار دیدند به یقین رسیدن، گرچه اونا هم سخنی خودشو داره، ولی تلاش ما، به جایی ما رو نمی رسونه ۱۰. هر کاری و تلاشی می‌کنم باز عقبم و هیچ کاری برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شهدا و انقلاب نکردم اصلا از خودم راضی نیستم . اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد اطلاعی ندارم. ۲. اگر با والدین وارد مسجد شوند، آرامش مسجد حفظ می‌شود ولی آن روایات که متذکر می‌شود که مانع حضور بچه‌ها در مسجد شویم؛ وقتی است که خودشان باشند و فضای مسجد را از آرامش خارج کنند. ۳. فکر می‌کنم فرق نمی‌کند عمده توجه به حضور قرآن در آن شرایط ۴. إن‌شاءالله داده‌اند ۵ و۶. خداوند بر اساس ظرفیت‌ انسان‌ها، انسان‌ها را به حکم ربوبیت خود تربیت می‌کند تا به ظرفیت بیشتری مفتخر نماید. همین‌که متوجه ربوبیت و بنده‌پروریِ خداوند بشویم، آن سختی‌ها شیرین می‌شود. ۷. خداوند اراده مطلق است و دو اراده مطلق وقتی در نظام إعمال شود حتماً نظام مختل خواهد شد ولی ما انسان‌ها ذیل اراده او و در درون سنت‌های او در کنار همدیگر هستیم. بحث در این رابطه در جزوه «معارف ۱» در قسمت «صفات خداوند و لازمه یگانگی او» شده است. می‌توانید به آن جزوه در سایت رجوع فرمایید.

انجام وظایف و رعایت احکام الهی و نظر به حقایق موجود در عالم و سنت‌های جاری در آن ما را به امام‌مان نزدیک می‌کند. موفق باشید  

34805
متن پرسش

بذارین من میون تموم علم و دانش های آدما دو کلمه حرف راست بزنم هرچند برای آدما معنی نمیده اما اگه بهش برسن باعث می شه یه کاری برای خودشون بکنن بالاخره یه تکونی برای خودشون بخورن. چرا هعی میخوای زندگیتو خوب کنی یا دنبال اینی که دیده بشی یا گدایی بودن کنی از عالمو آدم؟ مشکل ما قیافه و اقتصادو دانش و مدرک، پول، چقدر فهمیدن و... نیست! مشکل ما اینه که میخوایم باشیم! ما اصلا نباید باشیم بخدا قسم نباید باشیم چون ذات اینی که هستیم بکل دشمنه ماست! بر فرض آدم خوبی که فکر میکنی بودی و خوب بودنت نتیجه داد، عزیزم اصلا چرا متوجه نیستی که نباید باشی... ما نباید باشیم بخدا قسم نباید باشیم. اصلا نه علمی بخون و نه برای من حرف تو آستین داشته باش و نه خدارو قاطی اشتباهاتت کن، واقعیت خودتو بپذیر چون این عین واقعیت خوده تک تک آدمای دنیاست یعنی نبودن. بخدا نه به تو ربطی داره که چرا فلان آدم دین درستی نداره و نه به اون مربوطه تو چته، به تنها کسی که مربوطه خداست تموم مشکلاتو با خدا حل کن اما وقتی هستی خدا نیست پس بیخود با خودت حرف نزن رازش اینه که نباشی وقتی نباشی خدا هست اونوقت کاری کن که هیچ وقت نباشی و اینقدر نباش تا‌تموم شی. اگه ادمیزاد میدونست میتونه نیست و نابود شه حتی تو دنیا و برزخ و قیامت. بخدا قسم تو آروزی نبودن آتیش می گرفت خاکسترشم به باد میداد تا حتی بو و دودِ سوختگی هم ازش نمونه. بس کن آدمیزاد خسته شو از خودت خسته شو... . بذار راستشو بگم بهت تو کلام خدا "دنیا" یعنی نفسانیت یعنی خواستن یعنی بودن برای نفس یعنی"بودن"! خدا خودش داره میگه بازیه . از وقتی که یادمه دردم این بوده که چرا هستم الان قلبم درد میگیره، گاهی ریه هام خفم می کنه، بدنم از بین رفته، هیچ آدمی منو دوست نداره، هیچ کسیو ندارم، سواد ندارم، مدرک ندارم، پول ندارم؛ من هیچی نیستم و بخدا از اولم هیچی نمی خواستم چون اصلا خودمو نمیخوام. نه میخوام بهشت برم نه جهنم نه میخوام خوب باشم نه بد نه میخوام‌مراد باشم و نه مرید من فقط میخوام نباشم و بابت این خواسته که عاجزانه هیچی نمیخوام و نیست و نبودن رو میخوام عذاب کشیدم. بخدا اگه اینو نوشتم فقط بخاطر اینه اگه کسی میترسه از نبودن بدونه نبودن تنها راه نجاته. نور از خودش میاد و خوده نور هیچی نیست اما یادت باشه تو تاریکی نبودن معنی نمیده پس لازمه نبودن نوره و نور اسلامه و یادت باشه هیچ یک ازین کلمات به دردت نمیخوره چون من نیستم و تو هستی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کلمات مرا به یاد آن غزل جناب فیض کاشانی انداخت که می‌فرماید:

گفتم رخت نديدم گفتا نديده باشي

گفتم ز غم خميدم گفتا خميده باشي

گفتم ز گلستانت گفتا که بوي بردي

گفتم گلي نچيدم گفتا نچيده باشي

گفتم ز خود بريدم آن باده تا چشيدم

گفتا چه زان چشيدي از خود بريده باشي

گفتم لباس تقوي در عشق خود بريدم

گفتا به نيک نامي جامه دريده باشي

گفتم که در فراقت بس خون دل که خوردم

گفتا که سهل باشد جورم کشيده باشي

گفتم جفات تا کي گفتا هميشه باشد

از ما وفا نيايد شايد شنيده باشي

گفتم شراب لطفت آيا چه طعم دارد

گفتا گهي ز قهرم شايد مزيده باشي

گفتم که طعم آن لب، گفتا ز حسرت آن

جان بر لبت چه آيد شايد چشيده باشي

گفتم به کام وصلت خواهم رسيد روزي

گفتا که نيک بنگر شايد رسيده باشي

خود را اگر نبيني از وصل گل بچيني

کار تو (فيض) اينست «خود» را نديده باشي

موفق باشید

34797
متن پرسش

یا محبوب! عرض سلام و رضوان حضرت معشوق بر شما. عشق این سفره‌ی مبارک و این فضل گسترده شده در حقیقت حیاتتان فراگیر باشد. حرف دل است در میان کوچه‌های دل، در میان این برهان و آن استدلال، ناگهان عشقِ سکوتِ دل، شکست و نوایِ آتشِ جان را افروخت. این عشق بود که استدلال را روانه‌ی جان کرد در میان کتب و هزاران خیالات عدد اندیش. شب‌های رمضان حرف دیگری برای گفتن دارند، سفره ای به رویم گشوده شد، من ماندم و وصفش: «خاک بر فرق من و تمثیل من».

استاد: می‌دانم راه چیست و شروع‌ها و باید و نباید‌ها را می‌دانم. گفتید: وقتی عقب‌نشینی کرد به معنای محرومیت نیست، اما نمی‌دانم این درد چیست که گریبان این روزها را گرفته و فریاد می‌زند: نه؟!! این، عاشقی نیست، بی‌گمان از این منِ وهم‌انگیز و بخل و کینه و نیستی بیزارم. کثرت، بغضِ جان را چنگ می‌زند، اصلاً قابل توضیح نیست، اما انگار حیران‌تر از پیش آن دانسته‌های وهمی‌ام بر باد رفتی، چون کودکی در مکتب خانه‌ی عشق منتظر استادم، شاید باز هم نیاز به راهنمایی‌های شورانگیزتان است، اما بی‌هیچ اضافه‌گویی برای ما با آن حضوری که همیشه می‌فرمایید دعا کنید. اجرتان با حضرت محبوب، رمضان‌تان پر از کَرَمِ کریم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این اواخر عرایضی در شرح غزل شماره ۱۲۳ شده است که امروز و فردا در معرض نگاه رفقا قرار می‌گیرد، به این امید که صدایی از درون رفقا دارد می‌گوید در طوفانی که در این ماه رمضان پیش آمده است، باید در کجا ایستاد؟ که نه از هماهنگی با طوفان محروم باشیم و نه این طوفان، ما را در سنگلاخ‌ها و درّه‌های افکار سرگردان پرتاب کند. به هر حال نه می‌توان از طوفانی که پیش آمده چشم‌پوشی کرد و آن را نادیده گرفت، که در آن صورت ضرر کرده‌ایم. و نه می‌توان بدون اراده و بدون تأمّل در هستی خود، خود را به آن سپرد.

از جناب مولوی بشنوید که فرمود:

   نکته‌‌ها چون تیغ پولاد است تیز ** گر نداری تو سپر واپس گریز

پیش این الماس بی‌‌اسپر میا ** کز بریدن تیغ را نبود حیا

  زین سبب من تیغ کردم در غلاف ** تا که کج خوانی نخواند بر خلاف‌‌

موفق باشید              

34794
متن پرسش

بسم الله الرّحمن الرّحیم با عرض سلام خدمت استاد گرامی و ضمن تبریک سال نو و آرزوی قبولی طاعات و عبادات. در مورد «پیشرفتِ هنر در وجود علمی انسان» تلاشی انجام دادیم، لطفا راهنمایی بفرمایید. همچنین با توجه به نکاتی که در باب زیارت شهدا در مقتل ایشان فرمودید، مورد زیبای «سیاست و هدایت ذاتی هنر» نیز پیش می آید، در این زمینه توضیحاتی بفرمایید. همانطور که می‌دانیم در هر اثر هنری ملاحظاتی علمی وجود دارد که تلاش می‌کند اثر هنری، بیان قوی تری داشته باشد. این ملاحظات علمی زمانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند که هنر افقی را مدنظر دارد و می‌خواهد راهی به «وجودِ علمی انسان» بگشاید و «هست» را به انسان یادآور شود، و بی‌افقیِ «هنرِ نیستی» را به صورت علمی تبیین کند. در این راستا، نظر بر تقدیر علمی تاریخی هنر می‌تواند راه‌گشای تفکر باشد. زیرا اگر در تاریخ رسمی شدن حکومت شیعه و ظهور فلسفه ی اصالت وجود ملاصدرا، خاک درآمیخته با رنگ و فرم، زیبایی ها و اسرار وجود را در مساجد و هنر معماری اسلامی متجلی می‌کند و عین الیقین تاریخیِ هنر رقم می‌خورد، در تاریخِ انقلاب اسلامی که هنر در جایگاه شهادت قرار دارد و با ریخته شدن اولین قطره‌ی خون پاک شهید، خاک تربت و سجده‌گاه می‌شود، دوران حق الیقین تاریخیِ هنر است. و از این رو است که سینمای هنر انقلاب اسلامی، استعداد تجلی زیبایی‌ها و اسرار وجود را دارد. اکنون که محتوای هنر اسلامی می‌تواند در حضور عمیق‌تر و لطیف‌تری نسبت به افقی که مد نظر دارد قرار بگیرد، فرمِ هنر نیز، با فن‌آوری های نو وسعتِ حضورِ جهانی یافته است. هرچند حضور در این فرآیند یعنی با حضور قلب در رجوع حقیقی به حقیقت ماندن و صبرِ معلق بودن در لایه های وجودیِ فرم، مستلزم «استقامت هنرمندانه» است، ذوق و ادراک هنری به شخصی که در وفاداری به حقیقت، فداکارانه ذوق بیان حقیقت را داشته باشد، عطای وجودی می‌شود و اطمینان قلب در راه هنرمندی حاصل می‌شود. ظهور هنر انقلاب اسلامی، در وجود علمیِ انسان، راه را برای پیشرفت هنر می¬گشاید، و نظر بر اسرارِ تحقق چنین هنری، ادبیات هنری جدیدی را بوجود می¬آورد. زیرا آنچه در عالم هنرِ انقلاب رخ می¬دهد، مصداقِ عالم درونی هنرمند است. هنرمند، برای خلق اثر هنری کثرت¬ها را در سینه¬اش نگه می¬دارد، تا در بهترین ترکیب، معنا در عین وحدت ظاهر شود. این کثرت¬ها، «حسّی از معنای قلبی» دارند و اعتباریات نقشی در معنا بخشیدن به این کثرت¬ها ندارد. آیا در روح هنریِ انقلاب اسلامی نیز، «با¬هم بودن»ِ بسیجی ها از همین جنس نیست که زیبایی¬ها را در فرمِ دفاع مقدس می¬آفریند؟. روح هنری انقلاب اسلامی با شهادت، نسبت¬هایی را می¬آفریند که از جنس زیبایی¬شناسانه است. و مصداق آن در هندسه و هنرِ معماری اسلامی نیز مشاهده می¬شود. آثاری که با وجود همه¬ی شکوهی که در شخصیت خود دارند، در فرم (تناسبات، رنگ¬ها، منحنی¬ها، به¬هم¬رسیدن¬ها) وارسته هستند و احساسی از جنسِ بیان دارند. به راستی «وارستگی» نسبتی است زیبایی¬شناسانه، در ظهورِ وحدت ¬در ¬عین ¬کثرت و کثرت¬ در¬ عین¬ وحدت، که استاد طاهرزاده به زیبایی آن را در وصف انقلاب اسلامی انتخاب کرده¬ و راه بیان نسبت¬ها را در هنر گشوده اند. و از این¬رو هنر سینمای انقلاب اسلامی در ظهور زیباییِ چنین نسبت¬های انسانی و حقیقی می¬تواند اثرگذار باشد. اکنون که هنر سینمای شکل گرفته در تمدن مدرن می¬خواهد این امانت را بپذیرد، نخست باید حقیقتِ انقلاب اسلامی را بیابد. معرفت به حقیقت و زیبایی ظهور¬یافته در خِرَد انقلاب¬اسلامی می¬تواند، هنرمند را در ظهور فرم سینمایی هدایت کند. هرچند اسرارِ وجودِ علمیِ انقلاب اسلامی بر هنرمند پوشیده است، اما از آنجایی¬که او را در بر¬گرفته است، افقی را مشخص می¬کند و به صورت هنرمندانه تفکر می¬سازد. هر چند عالمِ هنر، علم حضوری است، اما ادراکِ عالم علوم مهندسی (نیروها، نسبت¬ها، الگوریتم¬ها، اثر¬گذاری ها، ساده¬سازی ها و ...) و عالم علوم انسانی (ارتباط، بیان، ادراک، احساس و ...) و وجود شناسی آنها می¬تواند حضور علمی و فن¬آورانه¬ایی را برای سینمای انقلاب اسلامی فراهم کند. از طرفی حضور هنرمندانی که در دامان هنرهای اسلامی پرورش یافته و به فهم زیبایی¬شناسانه¬ی اسلامی از فرم رسیده و روح معنوی فرم را ادراک می¬کنند نیز می¬تواند در ظهورِ فرم سینماییِ انقلاب اسلامی راهگشا باشد. چه بسا سینمای انقلاب اسلامی راه گشوده¬ایی باشد برای هنرمندانی که در جستجوی نسبت های حقیقی در هنر هستند. زیرا هنر سینما بستری فراهم می¬کند تا سایر هنر¬ها نه تنها در نسبت با یکدیگر معنای خود را بیابند و صحنه ایی از زندگی را بسازند و تجربه شوند، بلکه در نسبت با حقیقت، جایگاه تاریخی خود را کشف کنند و پیشرفتِ وجودی خود را رقم بزنند. همچنین هنرمندان نیز با حضور در فن¬آوریِ وجودِ علمیِ هنر، نه تنها «احساسِ بودن» خود را به وسعت جهانی شدن و متعالی شدن تجربه می¬کنند که از مقتضیاتِ هویتِ انسانِ امروز است، بلکه در این فرآیند، خود جزئی از اثر هنریِ حقیقت هستند و همراه با سلوکِ فرم، سلوک می¬کنند و در هنر وجودی¬تر و حقیقی-تری خود را می¬یابند و به نسبت¬های حقیقی¬تری در عالمِ هنرِ انقلاب اسلامی و وجود خویش می¬رسند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بر این باور هستم که ما بخواهیم و یا نخواهیم، باید در میدان هنری که تصاویر با ما گفتگو می‌کنند، حاضر شویم و در این میدان متذکر حضور تاریخیِ خود گردیم، میدانی که شهادت، وجهی از وجود آن است و همان طور که می‌فرمایید در چنین حضوری است که نه‌تنها هنرمند بسطِ حضور تاریخی خود را تجربه می‌کند، حتی مخاطبان خود را هم در کنار روحانیتِ شهدا حاضر می‌نماید و از این طریق، هر دو وارد مکتب مقاومت می‌شوند.

به نظر می‌آید با انقلاب اسلامی، آرام‌آرام مکتب «مقاومت» به همان معنایی که قرآن با «بشّرالصابرین» متذکر آن است، خود را تا آن‌جا نشان داد که جبهه استکبار با آن همه جنایتی که انجام داد ، با امری روبه‌رو شد که تمام نقشه‌هایش برای ادامه خود زیر سؤال رفت و در همان راستا پدیده داعش با آن‌همه حسابی که روی آن شده بود بی‌اثر ماند، زیرا در فرهنگ «مقاومت» و شهادتی که در آن مطرح است، موضوعِ وسعت‌دادن به زندگی در میان است و این غیر از آن است که خود را به کشتن بدهی تا به گمان خود به بهشت بروی، با این تصور که بهشت، دنیای بهتری است با امکانات فراوان، و این‌جا است که تفاوتی اساسی بین فرهنگ مقاومت و حضور در تاریخِ توحیدی، همراه با شهادت، با حرکات انتحاری داعشی‌ها معلوم می‌شود. و این هنرمند است که می‌تواند تفاوتِ اصلی بین این دو روح و روحیه را نشان دهد.

با نگاهی پدیدارشناسانه به پدیده «مقاومت» که عملاً نگاهی است تاریخی به آن موضوع، می‌توانیم برای رهایی از بی‌تاریخی و گرفتار اکنون‌زدگی‌نشدن، جایگاه تاریخی خود را در این شرایطِ تاریخی بیابیم که در کجا اگر باشیم سخن حضرت امام برایمان معنا می‌دهد که فرمودند:

«مگر بيش‏ از اين است كه فرزندان عزيز اسلامِ ناب محمدى در سراسر جهان بر چوبه ‏هاى دار مى‏ روند؟ مگر بيش‏ از اين است كه زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته مى‏ شوند؟ بگذار دنياى پست ماديت با ما چنين كند ولى ما به وظيفه‏ ى اسلامى خود عمل كنيم.»

این سخنان، شناسنامه ما در فرهنگ مقاومت و شهادت می‌باشد و موجب هویت‌بخشی به ما خواهد بود تا در خود نبوغی را احساس کنیم که در سردارانی چون حاج حسین خرازی‌ها طلوع کرد و در شهید عماد مغنیه و شهید حاج قاسم سلیمانی به بلوغ خود رسید، به عنوان درک معنای خود در این تاریخ. در این حالت اگر هنرمند توانست خود را در فرهنگ «مقاومت» معنا کند و زندگی را ماورای زنده‌بودن و یا شهیدشدن احساس نماید، در بودنِ خود منوّر به إشراقی می‌شود که یا شهید آوینی است و یا شهید عماد مغنیه و یا شهید حاج قاسم سلیمانی، زیرا در معرض نفحات ایّام دهرِ خود قرار گرفته که رسول خدا«صلّی‌الله‌علیه‌‌وآله» از آن خبر دادند و فرمودند: «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ ألا فَتَعَرَّضُوا لَهَا». این است معنای حضور هنرمندانه در این تاریخ. موفق باشید

34792
متن پرسش

سلام و عرض ادب. چقدر عیار ما انسان ها در بزنگاه ها نمایان می‌شود! چقدر بندگی خدا در حال عادی و چه بسا در حال شکم سیری راحت است. اما امان از بزنگاه هایی که حقیقت باطنمان رو می‌شود و تازه متوجه می‌شویم چقدر سست و کم اراده بوده ایم و جنس اصلی مان چقدر مغشوش بوده. عاجزانه از شما استاد عزیز در این شب و روزهای مهمانی خداوند خواستارم راهکارهایی بفرمایید تا خودمان را در بزنگاه ها جمع و جور کنیم تا نه به گناه آلوده شویم و نه به توبه شکنی و افسوس بر از دست رفتن فرصت ها و روز از نو و روزی از نو دچار شویم. یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا از توصیه‌های فوق‌العاده همه‌جانبه مولای متقیان علی «علیه‌السلام» به فرزندشان در نامه ۳۱ نهج‌البلاغه که تحت عنوان کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» و روی سایت هست؛ در این ماه غافل باشیم؟!! در کنار انس طولانی با آن توصیه‌های فوق‌العاده، خوب است نظری نیز به کتاب «روزه؛ دریچه‌ای به عالم معنا» انداخته شود. موفق باشید

34770
متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: استاد من خیلی زیاد توی دلم اشعار مذهبی مرحوم آغاسی یا حافظ میخونم می‌خواستم ببینم این هم خیالات محسوب میشه و باید ترکش کنم؟ به نظر خودم باید با فقرات ادعیه و آیات قرآن تعویض کنم. البته فکر مسائل روزمره هم زیاد می‌کنم ولی میدونم که این جز خیالات هست و دارم ترکش می‌کنم به امید خدا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید تکرار آن اشعار، نوعی درک حضور شاعران آن اشعار باشد و کار خوبی است. آری! این‌که همت کنیم تا در ذهن و ذکر خود آیات و ادعیه را زنده نگه داریم، ارزش خود را دارد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!