بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سایر موضوعات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
2514
متن پرسش
سلام علیکم در یکی از فایل های صوتی شما هست که ورزش بدنسازی اصصصصلا مورد تایید شما نیست میشه دلیلتون رو بخاطر این همه جدیت بر نفی این مساله بگید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظرم اگر بحث «تأثیر روح بر حرکات ورزشی» از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را مطالعه فرمایید عرض من آن‌جا آن است که ما به ورزش به عنوان وسیله‌ای برای تقویت اراده و نفوذدادن اراده در بدن، نیاز داریم ولی بدن‌سازی به این معنا که بخواهیم بدن‌های خود را به شکل پرورش اندام به نمایش بگذاریم ، چیزی نیست که بتوان به آن نظر کرد و آن را مثبت دانست. موفق باشید
2467
متن پرسش
سلام.از نظر شما ماهیت تکنولوژی ذاتا سکولار و غیر دینی است؟ یا یک امر عرضی است و بسته به غایت استفاده از آن می تواند تقدس زا یا تقدس زدا باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به کتاب «گزینش تکنولوژی از دریچه‌ی بینش توحیدی» رجوع فرمایید. موفق باشید
2449
متن پرسش
سلام و خسته نباشید اگر شیطان به انسان سجده میکرد /انوقت :1/دیگرما ازمایش نمیشدیم یا به این صورت ازمایش نمیشدیم/به نظر شما اگرما هم مثل یک ذزه گچ بودیم اصلا وجودنداشتیم بهتر نبود تا نه ازمایشم و بشیم بعدش هم حالا یا پاداش بگیریم یا تنبیه بشیم که چی بشه برای خدا که فرقی نداره/اگر ما نبودیم و یک ذره گچ بودیم بهتر نبود تا بعدا بمیریم و توی این دنیا که با پدر و مادرمان بودیم و با برادر و خواهرمان وبقیه بعدا ان دنیا از هم جدا بشیم سپس حسرت بخوریم که چی بشه اصل مگر برای عبادت به سوالم خوب توجه کنید ا اگر نبودیم بهتر نیبود یا یک ذره ارد بودیم بی احساس و اصلا راحت خواهش جواب فوق علمی بدید موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: پیشنهاد می‌کنم به کتاب «آشتی با خدا» قسمت «چرا خدا ما را خلق کرد» رجوع فرمایید. موفق باشید
2444
متن پرسش
سلام و خداقوت با آرزوی سلامتی و قرب حق برای شما اگر بخواهیم یک رشته ورزشی را انتخاب و انشالا ادامه دهیم شما به ما چه رشته ای را سفارش می کنید که هم خدا از ما راضی باشد و هم توان یاری امام عصر را پیدا کنیم؟ التماس دعای فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده در این مورد صاحب‌نظر نیستم ولی خودم رشته‌های رزمی مثل تکواندو و کاراته و کوه‌نوردی را در آن زمان‌ها انتخاب کردم و پشیمان هم نیستم. موفق باشید
2445
متن پرسش
با سلام. برای محبت ورزیدن در عالم ماده چه نیازی به درگیر شدن قلب گوشتی در امر محبت ورزیدن است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: برای تصحیح‌ جایگاه محبت پیشنهاد می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید. موفق باشید
2442
متن پرسش
سلام آقای طاهر زاده...من پسری 23 ساله هستم.دانشجوام...دو تا از کتابای شمارو به طور اتفاقی تو کتابخونه شهرمون پیدا کردم..."فرزندم اینچنین باید بود1-2"...باید بگم نویسنده هایی مثل شما باید عهده دار اداره این دولت و مملکت ایران میبودن..واقعا خوشحالم ازاینکه شما هستین...الان جلد دومش رو دارم تموم میکنم..واقعا به من جوون 23 ساله خیلی کمک میکنه...ولی ازتون یه خواهخش دارم که میخام عاجزانه بهم جواب بدین...شمارو به ولای علی قسمتون میدم.. من تو دانشگاه چی بگم شاید باورتون نشه.عاشق یکی از دوستام شدم..البته پسر..فکرش داره منو خاکستر میکنه...حتی نمیتونم به جز اون به چیز دیگه ای فکر کنم...از نبودنش گریه میکنم...همه ش به اون فکر میکنم...کمکم کنید..چیکارکنم..حوصله هیچ کاری رو ندارم...فقط میخام یه جوری بروپیشش یا بهش پیام بدو یا صداشو بشنوم...راهنمایم کنید خواهش میکنم...
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: گاهی قوه‌ی واهمه روح و روان ما را اشغال می‌کند و از تعقل می‌اندازد پیشنهاد می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید. اگر کتاب در دسترستان نیست از روی سایت «لب المیزان» کتاب را کپی کنید. در آن‌جا گفته شده است در این موارد باید جواب واهمه را نداد تا ضعیف شود و قدرت حکومت بر واهمه در شما طلوع کند و رشد یابد. تا آن‌جا که ممکن است با امور دیگر از جمله ورزش خود را مشغول کنید تا قدرت واهمه‌ی شما که دائم می‌خواهد شما به رفیق‌تان فکر کنید، ضعیف شود. موفق باشید
2409
متن پرسش
با سلام و احترام شما در کتابی که در مورد رزق و روزی تدوین کرده اید ، بالاخره مشخص نکرده اید حالا که قرار است دنبال پول زیاد در آوردن نباشیم و از طرفی هم بیکار نباشیم پس وقت باقیمانده را صرف چه کاری کنیم.؟به عبارتی خواننده را بین دوراهی حیران و سرگردان رها کرده اید.این چیزی است که با آموزه های دینی ما سازگار نیست. از طرفی می بینیم حضرت امیر علیه السلام بیش از هر انسان دیگری کار می کرده است حالا اینکه درامد انرا در چه راهی خرج می کرده بحث دیگری است.شما اشاره زیادی به بندگی و اینکه وظیفه ما بندگی کردن و وظیفه خداوند روزی دادن است کرده اید ولی کمتر در مورد جزئیات بندگی سخن گفته اید.شاید اگر اشاره ای به خطبه حضرت امیر در تفسیر آیه رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکرلله می کردید تکلیف بهتر روشن می شد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: امامان معصوم«علیهم‌السلام» با علم لدنی که داشتند نیاز به تعلیم معارف الهی در آن‌ها نبود ولی ما نیاز داریم به تعلیم معارف الهی بپردازیم و به همین جهت در روایات به ما توصیه می‌شود شب و روز خود را به سه قسمت تقسیم کنیم. یک قسمت خواب و یک قسمت کار و یک قسمت عبادت که ظاهراً کسب معارف و لذات حلال و دیدین برادران ایمانی و رشد روحیه‌ی بندگی مربوط به قسمت سوم می‌شود. موفق باشید
2411
متن پرسش
سلام . استاد پرسشی از حضورتان داشتم.شما در کتبتان اشاره کرده اید به گفته های ملاصدرا در خصوص وقت مردن، که مثال ساختن در را میزدند که در که ساخته شد نجار تیشه را دور می اندازد و یا اینکه تیشه می شکند ومجبور می شود بیاندازدش و ... استاد سوال من این است که وقتی که تیشه می شکند یعنی مثلا یک نفر در اثر تصادف بدنش دیگر از کار بیفتد و روح ، بدن را ترک کند سیر تکامل این روح چه می شود؟ این روح که کامل نشده است.سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در کتاب «خویشتن پنهان» به این بحث پرداخته شده به آن‌جا رجوع فرماییدو به موضوع تقدیری که خداوند برای هرکس تعیین فرموده توجه کنید. موفق باشید
2412
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب مجدد خدمت استاد طاهر زاده (حفظة الله) مطالب زیر ادامه سخنان استاد صمدی در شرح معرفت نفس می باشد : هر موجودی به رب مقید خویش موجود است که در غیر اینصورت اصلاً به حد وجود نمی رسید . همه رب مقید دارند و غایت همه موجودات ، متصل شدن به حقیقت لایتناهیه رب مطلق نبی اکرم است . (و اینکه انتهای سیرشان به سوی پروردگار توست - نجم / ۴۲ ) ( مسلماً بازگشت همه به سوی پروردگار توست - علق / ۸ ) آیا با توجه به مطالبی که شما فرموده اید می شود اینطور نتیجه گرفت که : هر موجودی مظهر و جلوه ای از پروردگار عالم است که فقط با این جلوه مخصوص به خودش با پروردگار مرتبط می شود ؟ و چون حضرت ختمی مرتبت (ص) مظهر (الله) هستند لذا همه موجودات با تزکیه و طی مسیر کمال سعی می نمایند به همان (الله) که همان حقیقت لایتنایه رب مطلق نبی اکرم (ص) متصل گردند ؟ اگر راهنمائی بفرمائید ممنون می شوم . با تشکر و تقدیم احترام
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حرف خوب و درستی است. جهت شرح آن به کتاب « اسماء حسنا، دریچه‌های نظر به حق» رجوع فرمایید. موفق باشید
2395
متن پرسش
چند روز پیش در هنگام بازدید از یک نمایشگاه در جوار مزار مقدس امام زاده شاه رضا با افرادی روبه رو شذم که بیان می کردند از شاگردان شما هستند و معتقد بودند که تکنو لوژی چند قرن اخیر زاییده الهامات شیطانی است و می گفتند این حرف نظر شما (استاد طاهر زاده) است ،می خواستم بدانم ایا این حرف نظر شماست است؟ منظور شما از تکنولولژی چیست ؟ اگر منظور اختراعات و اکتشفات چند قرن اخیر است ، آیا تمامی این اختراعات وابزارها موجب زیان و ضرر بوده یا برخی از آنها؟ آیا علوم جدید ذاتا بد است یا انسانها از این علوم ، ابزارهای مضر می سازند؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این بحث مفصلی است با مقدمات طولانی و به نظر بنده آن افراد اشتباه کردند به آن شکل مطرح کردند که موجب این سؤالات برای شما شدند. پیشنهاد می‌کنم کتاب «توسعه و فرهنگ» از شهید آوینی را مطالعه فرمایید. موفق باشید
2400
متن پرسش
سلام.فکر می کنم شما به سوال من(2334) جواب نداده اید.بنده عرض کردم ویژگی ذاتی ماده،محدود و متناهی بودن آن است و نمی تواند غیر این باشد.جمع ماده ها نیز باز متناهی است و بی نهایت نمی شود.با توجه به این مقدمه ها این جهان مادی باید حتما حد داشته باشد چون حد، ذاتی آن است.پس این عالم باید محدود و تمام شدنی باشد و جایی دیگر ادامه نداشته باشد.در حالی که نمیشود این را فهمید و یا تصور کرد که دنیا یک جایی تمام بشود.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور که روح شما در کنار بدن شما نیست که از یک جایی بدن تمام شود و روح شروع شود، عالم ماده در نظام مادی یک جایی تمام نمی‌شود و مجرد شروع شود. پیشنهاد می‌کنم کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح آن مطالعه فرمایید تا معنای دو ساحتی‌بودن ماده و مجرد برایتان روشن شود. موفق باشید
2382
متن پرسش
سلام علیکم موضوع: اقرار (با توجه به اینکه عمل اقرار یک فعل قلبی می باشد در دسته بندی موضوعی این مطلب را در قهرست قلب انتخاب نمودم و البته اگر حضرتعالی انتخاب شایسته تری دارید جایگاه بحث رادر آن موضوع قرار دهید) عنایتی به مطالب زیر داشته باشید: • (3) آل‏عمران : 81 وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ میثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى‏ ذلِکُمْ إِصْری قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکُمْ مِنَ الشَّاهِدینَ (81) • (2) البقرة : 84 وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ (84) • عیون اخبار الرضا روایت کرده که‏ «انما سمى اولوا العزم اولوا العزم لانهم کانوا اصحاب العزائم و الشرائع» • «عن جابر عن ابى جعفر علیه السّلام: انما سمى اولوا العزم اولوا العزم لانه عهد الیهم فى محمد و الاوصیاء من بعده و المهدى و سیرته فاجمع عزمهم ان ذلک کذلک و اقروا به. • ثُمَّ أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَى النَّبِیِّینَ فَقَالَ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ وَ أَنَّ هَذَا مُحَمَّدٌ رَسُولِی وَ أَنَّ هَذَا عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ قالُوا بَلى‏ فَثَبَتَتْ لَهُمُ النُّبُوَّةُ وَ أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَى أُولِی الْعَزْمِ أَنَّنِی رَبُّکُمْ وَ مُحَمَّدٌ رَسُولِی وَ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَوْصِیَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ وُلَاةُ أَمْرِی وَ خُزَّانُ عِلْمِی ع وَ أَنَّ الْمَهْدِیَّ أَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِی وَ أُظْهِرُ بِهِ دَوْلَتِی وَ أَنْتَقِمُ بِهِ مِنْ أَعْدَائِی وَ أُعْبَدُ بِهِ طَوْعاً وَ کَرْهاً قَالُوا أَقْرَرْنَا یَا رَبِّ وَ شَهِدْنَا وَ لَمْ یَجْحَدْ آدَمُ وَ لَمْ یُقِرَّ فَثَبَتَتِ الْعَزِیمَةُ لِهَؤُلَاءِ الْخَمْسَةِ فِی الْمَهْدِیِّ وَ لَمْ یَکُنْ لآِدَمَ عَزْمٌ عَلَى الْإِقْرَارِ بِهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى‏ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْما • و فی عیون الأخبار عن الرضا ع قال إنما سمی أولو العزم لأنهم کانوا أصحاب العزائم و الشرائع و ذلک أن کل نبی کان بعد نوح ع کان على شریعته و منهاجه و تابعا لکتابه إلى زمن إبراهیم الخلیل ع‏ • ِّ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ حُمْرَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَى أُولِی الْعَزْمِ أَنِّی رَبُّکُمْ وَ مُحَمَّدٌ رَسُولِی وَ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَوْصِیَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ وُلَاةُ أَمْرِی وَ خُزَّانُ عِلْمِی وَ أَنَّ الْمَهْدِیَّ أَنْتَصِرُ بِهِ از روایات فوق می توان نتیجه گرفت که 1- پیامبران اولوالعزم بواسطه عهد و میثاقی که از آنان راجع به توحید و ولایت حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم و اهل بیت ایشان بالاخص از حضرت مهدی علیه السلام والرحمه و سیره ایشان گرفته شد و آنها تصمیم خود را استوار کردند که مطلب چنین است و به آن اعتراف و اقرار نمودند متمایز از سایر انبیا شدند. 1 2 2- همه انبیاء از مقررین بوده اند و چه بسا درجاتی از عزم را داشته اند اما به جهت فراموشی عهد و یا به میزان معرفت حق و مراتب انبیاء(17 الإسراء : َ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلى‏ بَعْض‏) تعداد کمی از آنها رسول و فقط 5 تن از آنها که نسبت به عهد بر ربوبیت و ولایت استقامت کردند اولوالعزم شدند. در واقع سر عزم آنها به اقرار آنها بر می گردد. فصل مشترک در اغلب روایات این موضوع اقرار است.و اما معنی اقرار: َ [قرّ]: جاى استقرار، مکان. المَقَر: قرارگاه، محل اقامت؛ «مَقَرُّ القِیَادة»: جایگاه رهبرى و فرماندهى‏ قرر: قَرَّ فی مکانه یَقِرُّ قَرَاراً- وقتى است که کسى یا چیزى در جایش ثابت بماند و همچون جماد بى‏حرکت شود و اصلش از- قُرّ- است یعنى سرماى شدیدى که اقتضاى سکون و بى‏حرکتى دارد و- حرّ- یعنى گرما و حرارت که اقتضاى حرکت دارد. جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ قَراراً (64/ غافر). زمین را جاى استقرار و آرامش شما قرار داد. در صفت بهشت، گفت: ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِینٍ‏ (50/ مؤمنون) (1) و در صفت دوزخ گفت: فَبِئْسَ الْقَرارُ (60/ ص) (2) اسْتَقَرَ فلانٌ: وقتى است که کسى قصد سکونت کند که استقرار در- معنى- قر است مثل- استجاب و اجاب [پاسخ داد.] (1) در جایگاهى آرامش بخش که آبى گوارا و روان دارد در باره خلقت انسانهاست که مى‏گوید: وَ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَفْقَهُونَ- 98/ انعام) یعنى: او خدائى است که شما را از نفسى واحد آفرید پس قرارگاهى و امانتگاهى دارید تحقیقا این آیات را براى گروهى که مى‏فهمند و تفقه مى‏کنند شرح و تفصیل دادیم. ابن فارس مى‏نویسد: (ق- ر) دو ریشه صحیح دارد: 1- قرّ- دلالت بر سردى دارد. 2- قرّ- دلالت بر تمکن و استقرار. : و معنى اقرار که نقطه مقابل جحود و انکار است از معنى دوم ناشى میشود. قَرَّتْ عَیْنُهُ تَقَرُّ: شادمان و مسرور شد. در آیه: کَیْ تَقَرَّ عَیْنُها (40/ طه) (1). به کسى هم که به وسیله او سرور و شادمانى حاصل شود، مى‏گویند: قرّة عی نیز گفته شده از این جهت واژه- قَرّ- براى خنک شدن چشم و یا براى شادمانى بکار میرود اشک ذوق و سرور و شادمانى، اشکى خنک است و اشک حزن و اندوه گرم‏ أَقَرَّ بالحقّ: به حق اعتراف کرد و آنرا در جایش ثابت و استوار ساخت. با توجه به مطالب فوق می توان گفت که اقرار به موضوعی که به آن معرفت پیدا کردیم همان عزم است. به بیان دیگربه قبول موضوع معلوم که بخاطر استقرار در قلب سبب آرامش و سکون و خنکی قلب می شود عزم گویند. و این عملی قلبی و اختیاری است. -------------------------------------------------------------------------------------- استاد محترم با علم حضوری نور اجمالی اهل بیت علیهم السلام اجمعین یا آن حقیقت بسیط و یا به اعتباری خودمانرا می یابیم با توجه به سیر آموزشی حضرتعالی این حقیقت مشهود است می توانید بحثی را ارائه فرمایید که با عمل قلبی که در واقع پذیرش این حقیقت(روایت=الاقرار هو القبول)تصدیق و اقراری حاصل شود که حق در قلب قرار گیرد و شما می دانید حق که قرار گرفت نقطه مقابل آن(غیر حق)برای همیشه از قلب خارج می شود و هیچ ابلیسی نمی تواند به آن آسیبی برساند(دقیقا مثل همین میزان ولایتی که از اهل بیت پذیرفته ایم ) بنده در این فعل قلبی(قبول آنی برگشت ناپذیر)مشکل دارم البته در آموزه های حضرات معصومین علیهم السلام به شاگردان خاصشان این سیره بسیار دیده شده و حتی آنجایی که شاگردان قدرت پرواز این مسیر را نداشتند با ولایت اهل بیت علیهم السلام نقص آنها برطرف شده و مسیر را طی کرده اند(مثل داستان کمیل با امیر المومنین علیه السلام روی شتر که کمیل را حضرت سیرشان داد و در آخر فرمودند فقد طلع الصبح) متشکرم و عذرخواه از اینکه وقت شریفتان را گرفته ام
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فعلاً که در دوران غیبت حضرت ولی‌عصر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» هستیم و از رؤیت مستقیم آن حضرت محروم می‌باشیم. شاید روشی که حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌عایه» در کتاب «شرح دعای سحر» در رجوع به اسماء الهی مدّ نظر ما قرار می‌دهند کارساز باشد تا قلب در معرض انوارالهی قرار گیرد و عزم و اقرار او به فعلیت لازم برسد. إن‌شاءالله. موفق باشید
2373
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم -باتوجه به اشعار بلند حافظ و جناب مولوی مانند "چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی ..... "چگونه میتوان پذیرفت کسی اعتقاد به امامت دوازده امام علیهم السلام نداشته باشد و آنوقت نه از نظر تیوری وعلمی بلکه عملا به درک چنین حقایق ومقاماتی نایل شود مگر آنچه آنها رسیده اند تقریبا انتهای صعود یک انسان عادی نیست؟اعتقاد واقعی به حقانیت ایمه اثنی عشر چه چیز بیشتری از اتصال انسان با چنین حقایقی و هم آوایی با ملایکه مقرب میدهد التماس دارم لطفا جواب تفصبلی و دندانشکن بدهید خیلی مورد سوال است .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اشعار مولوی و حافظ سراسر حکایت از آن دارد که این بزرگان از نظر عقیدتی ولایت تکوینی ائمه«علیهم‌السلام» را تماماً قبول دارند و خودشان اقرار دارند که هرچه دارند از آن‌ها است، تفاوت آن‌ها با شیعیان از نظر فقهی است که عرفایِ اهل سنت از نظر فقهی با شیعیان متفاوت‌اند .کافی است به کتاب «روح مجرد» از آیت‌الله حسینی طهرانی رجوع بفرمایید در مورد تشیع مولوی و محی‌الدین آن‌جا دلایلی فرموده‌اند. همان‌طور که مرحوم علامه‌ی طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» فرموده‌اند «حافظ یقیناً شیعه است» کسی که می‌گوید: « «حافظ‏» اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق *** بدرقه رهت‏ شود همت‏ شحنه نجف » می‌شود سنی باشد؟ مولوی علی«علیه‌السلام» را در آن حدّ تحلیل می‌کند که می‌گوید: «تو ترازوی احدخو بوده‌ای....بل زبانه‌ی هر ترازو بوده‌ای» خودشان اقرار دارند ما هرچه داریم از اهل‌البیت است. موفق باشید .
2339
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت ا... مدتی پیش متوجه شدیم که به وسیله ای جادو شده ایم و این امر برای اشکال ایجاد کردن در امر ازدواج بوده است،برای برطرف و باطل کردن آن چه باید کرد؟ (پس از آن چند مورد ازدواج وجود داشته که هر یک به دلیل غیر عقلانی به هم خورده است)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: پیشنهاد می‌کنم کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» مطالعه فرمایید. موفق باشید
2341
متن پرسش
1-چرا خمس به طلبه ها داده میشود و به دانشجویان داده نمی شود.مگر دانشجویان تحصیل علم نمی کنند؟این خود نوعی تبعیض نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مصرف خمس جهت تبلیغ دین است و اموری که موجب اقامه حوزه های علمیه و نشر اسلام می‌شود، بودجه‌ای که دولت جهت امورات یک دانشجو هزینه می‌کند بسیار بیشتر است از شهریه‌ای که به یک طلبه داده می‌شود که همه‌ی زندگی او درس‌خواندن و درس‌دادن است بدون آن‌که بعد از درس‌خواندن بخواهد یک شغل دولتی داشته باشد و حقوق ماهیانه بگیرد. موفق باشید
2332
متن پرسش
من سوالاتی راجع به سحر و جادو دارم لذا نیاز به معرفی کتب و منابعی در این باره دارم لطفا راهنمایی بفرمایید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که روی سایت نیز هست إن‌شاءالله کمک می‌کند. موفق باشید
2328
متن پرسش
سلام علیکم. استاد بفرمایید اول ما خلق الله نور محمد(ٌ ص) بوده یا ارواح معصومین؟ در حدیثی داریم اول ما خلق الله نوری در حدیث دیگر ارواحنا. میدانیم که بین روح و نور محمد (ص) فرق است.اما طبق این دو حدیث ما به این نتیجه میرسیم که روح همان حقیقت نوری است.در این مورد توضیح بفرمایید.2آیا روحی که فوق ملائکه هست فرشته هست یا خیر حقیقتی بالا تر از ملائکه است؟ (تنزل الملائکت والروح)در این مورد توضیح مفصل بفرماییددر صورت امکان برای اثبات خود دلیل بیاورید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- اگر روایات را ملاحظه بفرمایید می‌فرمایند: «إِنَّ فَضْلَ أَوَّلِنَا یَلْحَقُ بِفَضْلِ آخِرِنَا وَ فَضْلَ آخِرِنَا یَلْحَقُ بِفَضْلِ أَوَّلِنَا وَ کُلٌّ لَهُ فَضْلٌ» زید بن الشّحَّام از حضرت صادق(ع) سؤال می‌کند: از حسن و حسین کدام‌یک افضل‌اند؟ حضرت صادق(ع)فرمودند: فضیلت و برترى اولین ما ملحق به برترى و فضیلت آخرین ما مى‏شود و فضیلت آخرین ما به اولین ما برمی‌گردد، هر کدام را فضلى است. عرض کردم: فدایت شوم توضیح بیشتر بفرمایید؛ به خدا قسم من چون جویاى فضل و منقبت شما هستم این سؤال را مى‏پرسم. حضرت فرمودند: ما از شجره‌ی طیبه‌ای هستیم که خدا ما را از یک طینت به‌وجود آورد، فضل ما از جانب خدا و علم ما از اوست، ما امین خدا میان مردم هستیم و دعوت‌کنندگان به سوى دین خدائیم و نگهبانان و واسطه‏ها بین خدا و مردم می‌باشیم. ای زید! هنوز هم برایت توضیح بدهم؟ عرض کردم آرى. فرمود: سرشت ما یکى و علم ما یکى و فضل ما یکى است و همه در نزد خدا یکسانیم، عرض کردم بفرمائید چند نفر هستید؟ فرمود: ما دوازده نفریم در اطراف عرشِ پروردگار در شروع آفرینش خود، اول ما محمّد، وسط ما محمّد و آخر ما نیز محمّد است.چون در مقام غیب کثرت نیست یک حقیقت است که در شرایط مختلف ظهور مختلف دارد 2- در روایت داریم روح، عظیم‌تر از ملائکه است. در این رابطه به کتاب «خویشتن پنهان» صفحه‌ی 308 به بعد رجوع فرمایید. موفق باشید
2322
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار نظر شما را راجع به برنامه «گره» که پارسال از تلویزیون پخش شد و حضرتعالی هم در آن حضور پیدا کردید بپرسم؟ آیا این برنامه را می توان در یکی از سه دسته از فعالیت های فرهنگی که در کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود آورده اید قرار داد؟ به نظر شما این گونه کارها در چه سطحی است و چقدر جواب میدهد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: هدف مسؤلان برنامه‌ی عبور از غرب و رجوع به انقلاب اسلامی بود و از این جهت – اگر مهمانان برنامه‌ همکاری کنند – می‌تواند مقدمه‌ی فعالیت‌هایی باشد که رجوع به «وجود» دارد. موفق باشید
2300
متن پرسش
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت استاد من طلبه ای هستم که چند وقتی است در زمینه تبلیغ تلاش می کنم وهمین روش تبلیغ سنتی را خیلی جذاب می بینم اما مشکلی که هست این است که گاهی می بینیم مردم از جایی دیگر (سینما وتلویزیون) چنان اثرات عمیقی گرفته اند که اصلا انگار حرفهای ما هیچ گاه در دل آنها کمترین اثری هم نخواهد داشت. گرچه کم اثری حرف از بی عمل بودن ما هم هست حالا می خواهم بدانم آیا وقتی با دین وفرهنگ ما اینجور مبارزه می شود آیا ما برای حفظ دین همین فعالیت حد اقلی را باید داشته باشیم یا اینکه ما هم باید مقابله به مثل داشته باشیم وما هم وارد عرصه فیلم سازی ویا ساخت بازی های کامپیوتری شویم که فوق العاده در روان کودک امروز تاثیر دارد بشویم. اگر جواب مثبت است چکار باید کرد که گرفتار ظلمات مدرنیته در این عرصه نشد؟ بطور کلی آیا اصلا فیلم وتلویزیونی که فرهنگ اسلامی را عرضه کند قابل تصور است؟ بسیار ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: هرکس در حوزه‌ی کار و توان خود باید در ارائه‌ی اندیشه‌ی اسلامی تلاش کند. مسلّم تصویر، ظرفیت ارائه‌ی معارف عمیق را ندارد ولی این بدین معنی نیست که ما امروز نباید از فیلم و تلویزیون برای ارائه‌ی اندیشه‌ی اسلامی استفاده کنیم. نکته‌ای که نباید از آن غفلت کرد ضعف‌هایی است که این تکنولوژی‌ها دارند که مرحوم شهید آوینی در کتاب «آینه‌ی جادو» متذکر آن شده است ولی با این همه شهید آوینی توانسته‌ است با خودآگاهی که از فیلم دارد روایت فتح را بسازد که بسیار مفید بود. شما در خود جستجو کنید ببینید در چه کاری موفق‌تر هستید وظیفه‌ی شما همان است. موفق باشید
2288
متن پرسش
سلام علیکم! در اینترنت و سایت ها آمارهای زیادی وجود دارد که خیلی از این آمارها از طریق افراد موثق نیز هست مبنی بر اینکه دلیل بخش اعظمی از طلاق های ایران ریشه در نارضایتی جنسی یکی از طرفین یا هر دو طرف دارد. حتی برخی آمارها که می گوید دلیل بیش از 50% طلاق ها این مسأله است. حال اولا این آمارها صحت دارد یا خیر؟! ثانیا اگر صحت دارد یعنی واقعا اینقدر مسأله جنسی در زندگی مهم است که دلیل بیش از 50% طلاق ها مسأله جنسی است!؟ ثالثا در برخی از این آمارها گفته می شود خیلی از مواقع خود زوجین نیز نمی دانند مشکل از کجاست و با روانشانسی و مشاوره معلوم می شود. حتی یکبار یک استادی در دانشگاه ما داشت سخنرانی می کرد مثال جالبی زد. او می گفت مثلا مرد خانه امروز 2 میلیون پول داده یک یخچال فریزیر خارجی ساید بای ساید بزرگ برای خانه خریده. 2 ماه بعد 3 ماه بعد 6 ماه بعد زن می گوید قدیمی شده و از مد افتاده و من یکی جدید می خواهم. می گفت در این حالت مرد خانه واقعا متعجب می شود که مثلا تازه 2 ماه است این را خریده ام. به این زودی که قدیمی نمی شود. بعد استاد می گفت در اینجا در واقع ریشه اصلی این ایراد زن در نارضایتی جنسی اوست که در قالب این ایراد بروز کرده. حال اگر این امر صحت دارد چرا فرد نمی داند مشکلش واقعا چیست و باید مشاوره شود تا معلوم شود!؟ رابعا که در واقع مهم ترین سوال بنده نیز این قسمت هست این است که در گذشته ها در همین ایران خودمان آمار طلاق صفر یا بسیار نزدیک به صفر بوده. همین الان نیز در روستاها آمار طلاق پائین تر از شهرها و در شهرهای کوچک نیز آمار طلاق پائین تر از شهرهای بزرگ مانند تهران است. خوب یعنی در گذشته ها زوجین به لحاظ مسائل جنسی کاملا رضایت داشته اند که آمار طلاق صفر یا نزدیک به صفر بوده!؟ یا نه آن زمان نیز خیلی از زوجین ناراضی بوده اند اما این آمار صفر یا نزدیک به صفر دلیل دیگری داشته؟! اگر آن زمان زوجین رضایت جنسی داشته اند دلیلش چه بوده که آن زمان این رضایت وجود داشته اما الان وجود ندارد!؟ با توجه به اینکه امروزه این مهریه های بالا خودش مانع بزرگی در برابر طلاق است بر خلاف گذشته ها که چون مهریه ها پائین بوده طلاق نیز راحت تر بوده. اما با اینهمه در گذشته آمار صفر یا نزدیک به صفر بوده. یا همین الان که در شهرهای کوچک آمار طلاق پائین تر از شهرهای بزرگ است یعنی میزان رضایت جنسی زوجین در شهرهای کوچک بیشتر از شهرهای بزرگ است؟! اگر آری دقیقا علتش چیست!؟ با توجه به اینکه اتفاقا به نظر می رسد میزان آگاهی های جنسی مردم در شهرهای بزرگ بیشتر از شهرهای کوچک باشد هم میزان آگاهی ها بیشتر است. هم ابزارها و امکانات از قبیل داروها قرص ها و پزشکان متخصص این زمینه همگی در شهرهای بزرگ بیشتر هستند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اسلام نسبت به مسائل جنسی بی‌تفاوت نبوده و وظیفه‌ی زن و مرد دانسته که نسبت به این امر حساسیّت لازم را اعمال کنند و این نشان می‌دهد موضوع جنسی موضوع مهمی است و اگر زن و مرد در بستر طبیعی و دینی خود قرارگیرند و در عین رعایت نگاه از طریق مرد به نامحرم و رعایت عفاف از طرف زن نسبت به نامحرم ،هر کدام نسبت به حقوق همسر خود حساس باشند به راحتی مسائلشان در این مورد حل می‌شود و بنده در کتاب «زن آن‌گونه که باید باشد» در قسمت« ازدواج، تولدی دیگر» روایات مربوطه و دستورات اسلام را آورده‌ام و اما در قسمت‌های دیگر سوالتان می‌توان احتمالات زیادی داد که احتیاج به تحقیقات میدانی بیشتری دارد. موفق باشید.
2285
متن پرسش
سلام جناب استاد از راهنمایتان سپاسگزارم میخواستم بپرسم دلیل تبعید ملاصدرا چه بود آیا کار استعمار انگلیس بود یا فقط عقاید ایشان در خصوص حرکت در جوهر بود وعقایدایشان که جز ائمه اطهار کسی نمیتواند پیشوا ی مسلمین باشد که با ولایت فقیه در تضاد است و اینکه پیامبر اکرم (ص)و ائمه اطهار بعد از رحلت دوباره زنده نمیشوند که با رجعت این در تضاد است وبا حقیقت نوری اهل بیت هم در تضاد است و موارد دیگر که بنده اطلاع ندارم حال اگر این عقاید را داشتند که با آنچه امام (ره) دارند متناقص است فکر نمیکنید انسان با خواندن فلسه به این افکار می رسد ضمناً این تفکر که انسان در سیر استکمالی مجدداً به عقب برنمی گردد نظرتان چیست ببخشید زیاد شدبا تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: علّت تبعید ملاصدرا را بیشتر باید با شواهد تاریخی که خیلی هم روشن نیست به‌دست بیاوریم و این‌که بالاخره مستشرقین غربی که در دربار شاه‌عباس رفت و آمد فعال داشتند می‌توانستد انسان‌های سطحی را در لباس اهل علم تحریک کنند و بهانه‌ای بتراشند و خلاف میل شیخ بهایی و میرداماد و میرفندرسکی بر ضد ملاصدرا جو سازی کنند و شاه را که بالاخره نان را به نرخ روز می‌خورد تحریک نمایند تا او را تبعید نکند. ملاصدرا معاد را جسمانی می‌دانست ولی معتقد به جسم مثالی است نه جسم مادی که به تعبیر علامه طباطبایی (ره) آن جسم همچون نفس زنده و بیدار است. او را متهم کردند که به معاد جسمانی معتقد نیست در حالی که او از همه بهتر به معاد جسمانی معتقد است و به گفته‌ی حضرت امام خمینی(ره) ملاصدرا مسائلی از معاد را حل کرد که شیخ‌الرئیس نتوانست حل کند. ولی در مورد تقلید از فقیه در امور احکام عملیه و یا در رابطه با رجعت عقیده‌اش همان عقیده‌ای است که شیعه از طریق روایات اهل‌البیت علیهم‌السلام متوجه آن‌ها شده‌است. در مورد نقش مستشرقین در دربار شاه‌عباس و تشابه نظر اخباریون در سطحی نگاه‌کردن به دین با نظر فلسفه‌ی حسی غرب و تضاد آن ها با تفکّر ملاصدرا می‌توانید به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» رجوع کنید. موفق باشید.
2287
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله. نظرحضرت عالی راجع به طب سنتی چیست؟به نظر حضرت عالی فراگیری آن چقدر ضرورت دارد؟ ایدکم الله.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: طبّ سنتی از آن جهت که نظر به طبیعت بدن دارد و سعی می‌کند به نفس ناطقه کمک کند تا خودش بدن را درمان کند، لازم است و به نظر می‌رسد علم الابدان از این جهت مورد توجه دین است و لازم است انسان‌ها به آن آگاهی داشته‌باشند. موفق باشید.
2272
متن پرسش
باسمه تعالی با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات در بحث برهان صدیقین، در سوالاتی که در انتهای یکی از جلسات پاسخ دادید اشاره شد که وقتی وجود نازل شد به ماده می رسد. مثلا در مورد حضرت عیسی(ع) وجودشان نازل شد و شد جسم و سپس دوباره خداوند وجود ایشان را از نظر مرتبه بالا برد و و از جسم بودن خارج شدند و دوباره وجودشان می تواند نازل و جسم شود.برای من این اشکال ایجاد شده که در مورد مرگ (مثلا طبیعی انسان) که دیگر من انسان به جسم نیاز ندارد و مرگ اتفاق می افتد علت اینکه جسم رها می شود (و سیر من انسان با تغییر منظر او ایجاد می گردد ) و باقی می ماند این است که ما در لحظه مرگ تنها تغییر منظر داریم و نه تغییر رتبه یعنی در لحظه مرگ وجود ما تغییر رتبه نمیدهد و اگر تغییر رتبه از لحاظ وجود نازله به عالی تر اتفاق می افتاد باید جسم ما هم ناپدید می شد به لازمه آن تغییر رتبه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور است ولی عنایت داشته‌باشید که در مرگ تعلّق روح از بدن قطع می‌شود ولی در مورد حضرت عیسی علیه‌السلام بحث قرآن آن است که او را بالابردیم در حالی که روح حضرت عیسی که بالابود. پس بحث بالابردن جسم در میان است و بالابردن جسم به معنای شدت دادن درجه‌ی وجودی آن است. موفق باشید.
2275
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید. استاد بنده ع. م را از نزدیک می شناسم ایشان الان که نماینده مردم اصفهان در مجلس هستند، اغراق نیست که بگویم در شبانه روز کمتر از سه ساعت استراحت می کنند، ازشنبه تا 4شنبه که تهران هستند تا پاسی از شب به دنبال حل معضلات و مشکلات و ...هستند و به قول خودشان تا تهران هستند می توانند استراحتی کنند در اصفهان که مدام در روستاها و محلات اصفهان با مردم و اقشار و اصناف جلسه دارند این در حالی است که به مجلس اعلام کردند از مجلس نمی خواهند حقوق بگیرند و همان حقوق دانشگاه برایشان کافی است. به هتلی که مجلس برای نمایندگان شهرستانی گرفته نمی روند چون غذایش به پای مجلس گران تمام می شود. اتاق کاری که به ایشان داده اند اطاقی 2 در 2 است که ایشان گفتن که به مسئولین گفتم میزش رو هم ببرید و یک زیرانداز و مخده گذاشتند که هم در تهران اطاق کارم است و هم استراحتگاه و ...خلاصه خدائیش من که ایشان را از نزدیک می شناسم واقعا احساس می کنم روحیه جهادی دارند و مدام دنبال حل معضلات و مشکلات هستند در عین اینکه روحیه انقلابی دارند. در جلسه ایی که نمایندگان با مقام معظم رهبری داشتند من یادداشتهاشون را دیدم و کلیه سخنان رهبری را دسته بندی کرده بود و برای خودشان سرخطبرداری کرده بودند تا از صحبتهای آقا استفاده کنند... خودشان ابراز تعجب می کردند از اینکه برخی نمایندگان آنقدر راحت و بی خیال هستند که انگار الی یوم الدین فرصت دارند... حتی در مجلس ازبس بیش فعال بوده خیلی نماینده ها بهش گفتن: بابا خودتو خسته نکن و ...بهرحال استاداین کلیات را گفتم تا این سوال رااز شما بپرسم: ما در برخی موارد می توانیم به ایشان کمک کنیم(البته ایشان چون خودش این گونه است که معمولا در ازاء فعالیتهایش طلب پول نمی کند احتمالا انتظارش از ما نیز این است که بسیجی وار کمکش کنیم، البته اگر بگوییم دستمزد میخواهیم می دهد)، نظر شما چیست آیا کمک کردن به یک نماینده مجلس با این روحیات، جزء خدمت محسوب شده و در پیشگاه خدا ارزشمند است؟دوم اینکه ایشان عضو کمیته اسلامی شدن دانشگاهها و سخنگوی کمسیون آموزش و خدمات هستند و دغدغه اسلامی سازی دانشگاهها را دارند، استاد چه پیشنهادی برای موفق بودن این طرح دارید؟ من به ایشان گفتم با توجه به آثار شما، در این زمینه نظرات شما می تواند راهگشا باشدمشخصا کدام کتاب یا جزوه هایتان را در این خصوص اثربخش می دانید که ما به صورت تیمی مطالع و استنباط کنیم و در این فرآیند مثمر ثمر باشیم و سوال بعد اینکه آیا فرصت شما اقتضاء می کند نظرات مشورتی تان را در این خصوص (اسلامی شدن دانشگاهها: راه حل ها، و...) به ما ارائه کنید؟تشکر ومن الله التفوفیق
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: (برای خودش) چه‌کاری بهتر از آن‌که انسان به یکی از سربازان نظام اسلامی خدمت کند تا او بهتر در کارش موفق باشد. فکر می‌کنم کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی رضوان‌الله‌علیه بتواند از آن‌جهت که جایگاه تاریخی نظام اسلامی را متذکر می‌شود مفید باشد. موفق باشید.
2267
متن پرسش
سلام چند وقت پیش دوست بنده یک مطلب درباره استفاده از کامپیوتر و اینترنت بیان کرد که برای من دغدغه ای به وجود آمد و با کمی آشنایی قبلی که با آثار شما داشتم(جزوه عالم طلبگی) به سایت شما رجوع کردم و حالا سوال بنده از خدمت شما این است که دوست بنده گفت که استفاده از کامپیوتر و اینترنت جلوی رشد معنوی انسان و تفکر عمیق را میگیرد. کسی که از این ها استفاده میکند در حقیقت زندگی نمیکند و وقتی پشت کامیپوتر است 100% ذهن او درگیر کامپیوتر است و تمرکز را به شدت از انسان میگیرد. آیا این صحبت ها درست است؟ ینده موقع استفاده از کامپیوتر که زیاد هم هست بیشتر به گوش کردن سخنرانی، مطالعه و خبرخوانی و جستجو میپردازم آیا همین مقدار هم مضر میباشد لطفاً مبحث را باز کنید نهایت تشکر و آرزوی توفیق بیشتر برای جنابعالی و همکارتان دارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مسلّم این ابزارها با روح و روحیه‌ی خاصی ساخته شده که آن روحیه رویکرد قدسی نداشته و به همین اندازه ما را از عالَم دینی خود خارج می‌کند و به همین جهت نباید شیفته‌ی آن‌ها شد. ولی ما امروز در شرایطی قرار داریم که مثل شرایط اَکل میته است و نمی‌توانیم از این ابزارها برای اهداف خود استفاده نکنیم و به نظرم اگر کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهّم» را همراه با سی‌دی آن که شرح کتاب است مطالعه بفرمایید و به بحث دوران گذار در آن کتاب عنایت فرمایید إن‌شاءالله می‌توانید جواب خود را بگیرید. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!