بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سایر موضوعات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29071
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: بنده در مجموعه فرهنگی فعالیت می‌کنم. من با مطالعه برخی از آثار شما حقیقتا خود رو در عالمی دیگر حس می‌کنم و خدا را شکر حال معنوی خوبی هم دارم ولی وقتی در مجموعه تربیتی کنار دوستان خودم حاضر میشم اون حال معنوی ازم گرفته میشه چون وقتی دور هم می‌نشینیم سخن لغو زیاد رد و بدل میشه و بعضی وقت کار به تمسخر و... هم میرسه. در مجموعه، احساس می‌کنم توجه به مسائل جزئی و کثرات باعث شده که ما از اون هدف واقعی که قرب الهی هست غافل بشیم و نتونیم درست خودمون رو بسازیم برای مثال بعضی وقت ها از روش غیر دینی برای رسیدن به اهداف الهی استفاده می‌کنیم. حال من دو سئوال دارم:۱. اگر بدونم که این مجموعه من رو از حیات معنوی دور میکنه (منظورم همون سلوک واقعی که امام خمینی تو این تاریخ آوردن) باید بمونم و با دوستان ادامه بدهم یا اینکه از مجموعه بزنم بیرون؟۲. اغلب دوستان تو مجموعه من رو از مطالعه آثار شما منع میکنن (نه به این معنی که آثار شما خوب نیست بلکه روحیه من به آثار شما نمیخوره) و بهم میگن فعلا مباحث معرفت النفس نخون چون منزوی میشی و...من چه برخوردی باید داشته باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر آن است که در همین کثرات و جمعِ افراد متوجه‌ی وحدت الهیه باشیم. ولی اگر واقعاً شرایط موجب غفلت روح و قلب می‌شود، هجرت لازم می‌اید. موفق باشید

29063
متن پرسش
در پاسخ به پرسش شماره 29034 استاد گرامی چندین بار بر حسب وظیفه بخاطر مطالب ارزنده شما در مباحث عرفانی تشکر کرده ام. اما متاسفانه برخی مطالب حضرتعالی واقعا از واقعیت بدور است. اظهار نظر در خصوص کرونا و اقدامات لازمی که باید صورت گیرد مطلبی است کاملا علمی بر پایه های براهین و یافته های قطعی علمی. جبهه گرفتن و رد کردن آنها جز بی منطق جلوه کردن افراد مخالف و وهن «دین» نتیجه دیگری ندارد. اگر هر گونه توضیحی لازم می دانید در خدمت هستم. در ثانی از نظر درون دینی، تا آنجایی‌که بنده حقیر و کم اطلاع در زمینه معارف دینی می دانم حکم عقل واجب الاطاعه است و موضع گیری افرادی خشک مقدس و کج فهم از معارف دینی که حاضر به ترک عبادات و مستحبات نیستند مضحک است. مکرر از استاتید مختلف این لطیفه را شنیدیم که برخی انچنان به عبادات تاکید دارند که وقتی صحبت از ترک آن می کنید در جواب می گویند «وقتی پای عبادت در میانه من دیگه خدا را نمی شناسم!» دکتر حسین صادقی پور 09123259389
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از تذکری که فرمودید. در جواب به نگرانی آن کاربر محترم، بنده نفی نظرات علمی نسبت به ویروس کرونا را نکرده‌ام، عرض بنده آن بود که به این این موضوع فکر کنند که جریان، سیاسی باشد به این معنا که در دل پمپاژ ویروس مذکور، برنامه‌ و پروژه‌ای در جریان است که حتماً اطلاع دارید از نظر و نظریات بعضی از صاحب‌نظران در این رابطه. و این به معنای عکس‌العمل خوب و دلسوزانه‌ی جریانی نیست که بنا دارند با زحمات خود پروژه‌ی مذکور را خنثی کنند. با این‌همه باز تأکید بنده آن است نظام عالم، اصالت‌هایی دارد که خداوند در عین میدان‌دادن به انسان‌ها و حتی انسان‌های شرور، امکانِ به هم زدنِ آن اصالت‌ها را به آن‌ها نمی‌دهد. تصور بنده آن است که نمازخواندن، یک اصالتی است در عالم و در هیچ شرایطی تعطیل‌بردار نیست و از طرفی اصلِ نماز در جماعت است و در این رابطه فکر می‌کنم نباید طوری از ویروس مذکور منفعل شد که ترک جماعت مسلمین شود، هرچند در دل اقامه‌ی نماز جماعت، رعایت نظرات صاحب‌نظران در رابطه با سلامت لازم است. موفق باشید   

29064
متن پرسش
به نام خدا سلام: سوال شماره 29011 خواندم، می خواستم متذکر همه برادران ایمانی شوم، که با این نحوه نگاه پزشکان خودمان را ناراحت می کنیم! در حال حاضر همه فعالان حوزه درمان درگیر این بیماری هستند. شاید این بیماری ساخته دست دشمنان باشد و... امّا این بیماری، هست (وجود دارد). برخی از افراد طوری به مساله نگاه می کنند انگار تصویر ریه مبتلایان را ندیده اند. برادر من نفس نمی‌توانند بکشند ها! اگر بخواهم با نگاهی که از استاد محترم سراغ دارم، ارزیابی کنم، به نظرم باید طوری به مساله نگاه کرد که مورد تمسخر جامعه پزشکی قرار نگرفت. یا بهتر بگویم جامعه پزشکی به ما به چشم عقلا نگاه کند. این شاگرد کمترین را معذور دارید، نظر خود را عرض نمودم. در صورت صلاحدید نظرتان را بفرمایید و در سایت قرار دهید. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با نظر به جواب سؤال شماره‌ی 29063 تا حدی موضوع مشخص شود. چرا که بحث در نفی واقعیت ویروس مذکور نیست، بحث در نوع نگاه ما در جایگاه آن ویروس در نظام عالم وجود است، و بیشتر بحث هستی‌شناسی در میان است، نه پدیدارشناسی. موفق باشید

29060
متن پرسش
سلام و رحمت الله: تشکر از زحماتتون. استاد کتاب شواهد الربوبیه را میخاستم با ترجمه و شرح استاد یحیی کبیر تهیه کنم ولی مترجم را نمی‌شناسم اگر شما اطلاعی دارین لطفا راهنمایی بفرمایید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم آن مترجم محترم را نمی‌شناسم. عمده اصلِ کتاب «شواهد الربوبیه» است. جناب اقای دکتر مهدی امامی‌جمعه، شرح خوبی از کتاب مذکور داشته‌اند که از طریق مرکز فرهنگی «سُها» می‌توانید تهیه کنید. موفق باشید

آدرس   ایشان   https://t.me/smemamijomee

29053
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. به یه نتیجه ای رسیدم نمیدونم درسته یا نه. تو شرایط زمانه ای که ما زندگی می‌کنیم بهانه برای بی خدایی زیاد شده است از جمله مشکلات اقتصادی و من فکر می‌کنم از بس انسان درد بی خدایی را متوجه نمی‌شود به دنبال درد بی دنیایی همچنان می‌گردد. من رفاه رو در دیدن خدا می‌بینم بنابراین نمیتونم به این نتیجه برسم که اگر یک شب بجای ساندویچ نان و پنیر بخورم جزء دردهای بی درمان زندگی ام است. حالا با این وجود آیا دیدن و نتیجه ی من درسته یا اینکه نه واقعا یه قشری از مردم در مشکلات معیشتی حاد به سر می‌برند و این باعث شده درد بی دنیایی بیشتر از درد بی خدایی حس شود؟ سوال دوم: از شما انتظار دارم به غیر از سیر مطالعاتی سایت خودتان یک سیر مطالعاتی کتب مفید و زیبا و قابل مباحثه غیر از فلسفه و عرفان که خودتان به نتیجه رسیده اید سودمند می‌باشد در اختیار مخاطبان بگذارید. در کثرت کتب به تماشا نشسته ام. در انتخاب کمی پریشان و خسته ام. خون دلی که لعل شد و گریه ام / آه از تمام ثانیه ها که گشته ام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال خداوند آن اندازه که انسان بتواند زندگی کند از مایحتاج او دریغ نمی‌کند. ولی اگر زندگی را گم کنید، اهل دنیا می‌توانند میدان‌دار آن شوند. به همین جهت بنده با نظر شما همراه هستم. ۲. واقعاً آن اندازه مسلط نیستم که چنین پیشنهادی را عملی کنم. موفق باشید

29032
متن پرسش
سلام و عرض ادب: برای اینکه بتوانیم کار تربیتی حساب شده و با برنامه انجام بدیم باید در رشته های دانشگاهی مثل علوم تربیتی تحصیل کنیم یا نیازی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به رویکرد خودتان دارد. آنچه باید اصل باشد، آموزه‌های دینی است که بسیار کمک‌کننده هستند و بعضاً در دانشگاه‌ها روی این موضوعات نیز تمرکز دارند. موفق باشید

29011
متن پرسش
سلام: استاد به نظر میرسه کرونا فقط هدفش تضعیف گفتمان معنویت و دینداری و به حاشیه راندن قطب اسلام به پرچمداری انقلاب اسلامی است. و قطعا با روند کندی که کرونا طی می‌کند! مثلا الان در جهان فقط سی میلیون کرونا گرفته اند! این یعنی اینکه کرونا همیشگی و پایدار است! سوال اینه. آیا کرونایی اصلا است؟! فکر نمی‌کنیم دست هایی خارجی و داخلی پشت پرده است که به صورت هماهنگ و یا حداقل کل دنیا در دام پروتکل های حرفه ای افتاده اند؟! و خود را گرفتار ویروسی کرده اند که با اینکه وجود خارجی دارد اما هیچ اثر خارجی ندارد؟! مگر کاری داره که هر فوتی را کرونایی ثبت کرد؟! جوانی که سکته کرده و آزمایشش مثبت کرونایی شده آیا کرونا او را کشته؟! جوانی که تصادف کرده و سریع به کما رفته و در بخش مراقبت های ویژه از دنیا رفته و بعد از مرگ تست کرونایش مثبت شده آیا کرونا او را کشته! و... مگر کاری دارد هر کسی بدنش گرفتار ویروس ها و میکروب ها و...باشد و خونش را در کیت ها مثبت کرونایی نشان دهند؟! و اگر فوت کرد مثبت کرونایی مرگ! و اگر زنده ماند مثبت کرونایی بهبود یافته.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عده‌ای در این مورد به همان شکلِ تردیدآمیز که شما متذکر هستید به موضوع فکر می‌کنند. هرچه هست باید به این نکته فکر کرد که خداوند جهان خود را در دست یک ویروس که از مخلوقات خود اوست؛ قرار نداده تا ما از سنت‌های اصیل الهی از ترس کرونا دست برداریم. می‌ماند که همه دارند فکر می‌کنند چگونه باید با این موضوع برخورد شود که همه‌ی جوانب در نظر گرفته شود. به هر حال نباید جهان را به دست کرونا داد. موفق باشید

29016
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد بسیار گرامی: بنده یک خانوم خانه دار هستم و با تحصیلات دیپلم، بنا به دوره هایی که خداوند به رویم گشاده، سیره اهل بیت رو هم تا حدود زیادی بررسی کردیم، در اون دوره ها روشن شد که کتاب های قصه کودکان درباره انبیا و امامان دارای اشکالاتیست که هنوز بنده و خیلی از دوستان موفق به پیدا کردن کتاب های خوب برای کودکانمون نشدیم، اگر هم باشه خیلی کمه، استاد بنده پیشنهاد دادم برای ارائه طرح مون نوشتن کتاب قصه برای کودکان در این را زمینه شروع کنیم، بنده میخاستم شما راهنمایی بفرمایید به کجا رجوع کنم که راه رو اشتباه نرم، از کی مشاوره بگیرم؟ منبع داستان هام از کجا باشه؟ اجرکم عندا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد تخصص ندارم. مطلب را برای عزیزانی که در جریان این امور هستند می‌فرستم تا نظرشان را برایتان ارسال کنم. موفق باشید

29004
متن پرسش
چرا وقتی بعضی وقت ها از خواب بیدار می‌شویم، خیلی قبراق‌ و شاد نیستیم و با کوچکترین اقدام از کوره بیرون می‌رویم؟ و نمی تونیم صبور باشیم؟ آیا به نوع خواب و چطور می خوابیم ربط دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. شاید با ظهور احوالات مختلف، بنابراین است که ما را امتحان کنند. «ای برادر عقل یک‌دم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». موفق باشید

28956
متن پرسش
بسم‌الله با سلام و عرض ارادت خدمت استاد عزیزم: استاد با توجه به اینکه فعالیت ‌های اقتصادی و کار روزانه به شدت بنده را از فعالیت ‌های فرهنگی و مطالعات معرفتی عقب انداخته و فرصت کمی برایم باقی گذاسته؛ تصمیمی به ذهنم رسیده و آنکه می‌خواهم پس اندازی که جمع کرده ام را در بانک بگذارم و سود ماهانه آن را بگیرم و با آن زندگی کنم و برای امور دیگری که علاقه‌مند هستم وقت بگذارم. می‌خواستم از شما مشورت بگیرم که اینکار به صلاحم هست و در مسیر سیر و سلوک اشتباه نروم. چون کار حقیر آزاد هست و مجبورم وقت زیادی بگذارم احساس می‌کنم شاید این روش که خدمتتان گفتم مناسب باشه و از طرفی هم می‌ترسم سود بانک خدایی ناکرده تاثیر منفی در سیر و سلوک برایم ایجاد کند! به راهنمایی نیازمندم. واقعاً شرمنده ام با این سوال وقت شما را می‌گیرم حلال کنید؛ تشکر از شما استاد عزیز. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  کار و تلاش موجب درخشش و بسط روح انسان می‌شود. هرگز نباید کار را تعطیل کرد. هنر انسان آن است که با مدیریت خود طوری با کار برخورد کند که «کاری او را از کاری با ندارد». موفق باشید

28913
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: استاد نظرتون در مورد شان خانوادگی چیست؟ اعضای خانواده من وضعیت مالی خوبی دارن و داری زندگی نسبتا تجملاتی هستند و همچنین خانواده همسرم که وضعیت مالی خوب و مرفه می‌باشند ولی استاد همسر من با وجود شغل رسمی و حقوق خوب و همچنین اینکه چند سال هست شاگرد شما هستند عقیدشون براین هست که ما باید زندگی ساده ای داشته باشیم چون ایشون نسبتا کتابهای شما رو درس میدن و خودم هم طلبه هستم.ن ظرشون اینه که نباید مورد توجه مردم قرار بگیریم و حرف و عمل یکی باشد. ولی استاد من واقعا در برابر خانواده خودم و همسرم خجالت می‌کشم. آخه داشتن وسایل جزیی خانواده چه ربطی به تجملات و مردم داره؟ چرا باید سر خرید هر وسیله ای برای زندگی اینقدر جر و بحث و دعوا باشه. من نه از ایشون میخوام برن دنبال شغل دوم و نه اینکه قرض بگیرن نه قسطی وسیله ای رو خریداری کنن و نه کاری می‌کنم که واقعا خجالت بکشن، بلکه خودم با هزینه خودم میخوام مثلا تلوزیون بگیرم که قدیمی شده و نسبتا خراب هست. چرا اینقدر سختگیری؟ چه اشکالی داره مثلا بعد از ۱۳ سال زندگی یه مقدار از وسایل که واقعا درب و داغون شدن عوض بشه. از دیدگاه آقایون هیچ وقت هیچ چیز خراب نیست ولی خوب خانمها این طرز فکر رو ندارن و بر اساس ذلتشون خرید کردن باعث خوشحالیشون میشه، من به ایشون میگم نه تجملات و نه افراط گرایی ولی تا یه حدی باید باشیم که مورد تمسخر قرار نگیریم و یا اینقدر روحمون اذیت نشه به خاطر دنیا. لطفا راهنمایی بفرماید. هرچند میدونم که سوالم کاملا سوال دنیایی هست نه برای رسیدن به حقیقت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ایشان سلام برسانید و بگویید تا جایی که حرامی صورت نگیرد، امور خانه و مدیریت آن باید به دست خانم خانه باشد. در خبر داریم که جناب رباب، آن‌چنان خانه‌ی خود را تنظیم کرده بود که بعضاً از حضرت اباعبداللّه «علیه‌السلام» سؤال کردند و حضرت فرمودند به سلیقه‌ی خودش در حدّ امکاناتی که در اختیار داشته، عمل کرده و حضرت امام خمینی نیز در همین اندازه‌ها میدان عمل را به همسر خود می‌دادند. نکاتی در کانال https://eitaa.com/ololalbaabtarbeiat هست که می‌توانید به آن رجوع کنید. موفق باشید

28912
متن پرسش
سلام و عرض ادب: در مورد مبحث فصوص الحکم: برخی که آشنایی با مباحث حضرتعالی را ندارند و فقط مباحث عرفانی فلسفی را به حد مطلوبی کار کرده اند که بتوانند وارد فصوص بشوند، آیا این افراد بهتر نیست که برای اینکه یک عرفانی گوشه گیر و به دور از اجتماع و انقلاب برای خود خدایی ناکرده بسازند، حداقل سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) هم به ایشان پیشنهاد شود، تا با حضور در این تاریخ و نوع سلوک این تاریخ هم آشنا شوند، و سپس رجوع به فصوص داشته باشند؟ آیا چنین چیزی صلاح است برای برخی افراد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر به جایی است. اتفاقاً وقتی بنده مباحث «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» را تدوین می‌نمودم، همواره در ذهن بنده این نکته بود که با دنبال‌کردن مطالب آن کتاب، رفقا بهتر می‌توانند با موضوعات مطرح‌شده در کتاب «فصوص» همراه شوند. همچنان‌که قبل از همه، حداقل باید مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و شرح کتاب «معاد» را دنبال کرده باشند. موفق باشید   

28903
متن پرسش
سلام استاد عزیز و دلسوز جناب آقای طاهر زاده: سوالی برایم پیش آمده درباره ارزیابی های شما از بعضی از شخصیت ها، مشتاقم تا نظرتان را بدانم. ابتدا لازمست مقدمه کوتاهی عرض کنم بعد سوال را می‌نویسم. با توجه به آثار مکتوب و صوتی هایتان که استفاده کردم، متوجه شدم که جنابعالی بشدت نسبت به اعلام نظر درباره افراد حساس هستید و جانب تقوی را رعایت می‌کنید. الا اینکه بقول شما فسق شان برای شما محرز شده باشد مثل کرباسچی و ملک مدنی که هیچ آبایی از بردن نامشان بعنوان ظالم و فاسق ندارید و گمان کنم حق هم همین باشد. و از طرفی در مورد له افراد هم همینطور بسیار سعی می‌کنید تا از کسی بی جهت تعریف نکنید؛ خوب با این مقدمه کوتاه در فایل صوتی که از شما می‌شنیدم (تفسیر سوره مائده، سال ۹۷) در چند جا ضمن تایید ضمنی آقای رفیق دوست و بشدت توصیه می‌کنید که حتما دوستان دو جلد کتاب خاطرات ایشان را بخوانند. بنده در نقد کتاب خاطرات ایشان که تا کنون چندین نظریه نقادی از آن شده و بسیاری از محتواهای کتاب را بی سند و بدور از واقعیت می‌دانند و کلا ردیه های قوی بر این کتاب نوشته شده، اصولا کاری ندارم؛ مضافا به اینکه تحلیلی وجود دارد مبنی براینکه بعد از آنکه احمدی نژاد، کافه میز دزدها را در کشور بهم زد و دودمان همگی شان را بر باد داد عناصری مثل ناطق و رفیق دوست به دست و پا افتادند و برای احراز هویت خود عجولانه، اقداماتی از جمله انتشار کتاب فوق کردند که از منظری دیگر بسیار جای تأمل دارد؛ عرض شد بنده با این قسمت ساختاری موضوع کاری ندارم؛! ولی از شما عزیز صاحب الزمانی سوالی دارم: شما که ماشاءالله از فیها خالدون مسائل سیاسی باخبرید که حتی از نوع لباس پوشیدن همسر بازرگان در یک جلسه اطلاع دارید، چطور نادیده گرفتید که باب اولین فساد در کشور توسط محسن رفیق دوست و برادرش مرتضی رفیق دوست، پایه گذاری شد، و عامل ‌سهل الوصول کردن دزدی و فساد از این فرد شکل گرفت! ‌ظلم فاحش و عظیم دیگری که آقا محسن کرد، این بود که با وعده های فریبنده، فاضل خداداد را از خارج بداخل آوردند و به او گفتند که تضمین می‌دهیم هیچ خطری تو را تهدید نخواهد کرد! لکن آن فلک زده بدبخت را بجای مرتضی بدار مکافات دادند! (اگر به این مسئله قضایی ناآگاهید که بنده بعید می‌دانم چنین باشد، حتما از سیستم قضایی دنبال کنید تا به صحت عرایض بنده برسید) بحال، تایید ضمنی ایشان توسط شما با این توضیحی که عرض شد، بشدت برایم جای سوال دارد که خواستارم اگر صلاح می‌دانید بنده را روشن کنید؛ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر عنایت داشته باشید در آن جلسات نکاتی از سخنان آقای رفیق‌دوست در خاطرات‌شان را متذکر می‌شوم که مربوط به هویت انقلاب است و روحیه‌ای که ایشان در این راستا داشتند. آری! این بدین معنا نیست که تأیید کلی بشود کرد. البته فکر نمی‌کنم بتوانیم شخصیت ایشان را با برادرشان در یک تراز قرار بدهیم. موفق باشید

28905
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: آیا زمانی‌که شخص تصادف می‌کند یک لحظه توجه روح از بدن انقطاع پیدا می‌کند؟ من در دو تصادفی که شاهد بودم، یکی منجر به مرگ که انگار مانند عروسک شخص از ماشین بیرون افتاد و بعد از اصابت به درخت فوت کرد و یکی دیگه، دقیقا زمانی که از موتور افتاد و سرش به سپر ماشین خورد انگار روح یک آن جدا شد و برگشت. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر ظاهری آری، ولی انقطاعِ تعلق روح از بدن کمی طول می‌کشد که حتی طرف متوجه شود مرده است. موفق باشید

28870
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. استاد ارجمندم، سلام و عرض ادب. اگر حضرتعالی خدای ناکرده سه چهار میلیارد تومان اضافه بر معونه داشتید و می‌خواستید، بعنوان باقیات الصالحات و صدقه جاریه کاری انجام دهید، چه کار می‌کردید؟ با تشکر از زحمات حضرتعالی و سَروران سایت لب المیزان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین کمک به آشناهای نزدیک که نیازمند هستند در موضوع تقویت حوزه و زندگی طلاب می‌توان نتایج خوبی گرفت. موفق باشید

28865
متن پرسش
سلام استاد: وقتتون به خیر. چند وقتی هست بسیار شکاک شدم، هر جا میرم و یه چیز می‌فهمم سریع شک میفته به قلبم، مثلا میرم روضه، هر چی میگن میگم نکنه دروغه حتی به جایی پیش رفتم که بعضا میاد به ذهنم نکنه همه چی که تا حالا از دین و ... فهمیدم اشتباهه و دروغه باید چکار کنم؟ خیلی اذیت میشم میرم هیئت تا میاد اشک بر مصیبت بریزم این شک ها میریزه سرم. لطفا کمک کنید تا خلاص بشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید باید کار را با مبانی شروع بفرمایید. سیر مطالعاتی سایت چنین راهی را پیشنهاد می‌کند. موفق باشید

28860
متن پرسش
سلام استاد گرامی: اینجانب با اینکه تلاشم اینست که در عرصه فرهنگی خدمتگذار انقلاب باشم و تا آنجا که می توانم سعی کنم در راه رسیدن به امام قدم بگذارم، اما نمی دانم آیا راه را اشتباه می روم یا خاصیت این راه اینست که انسان در نامعلومی ها سرگردان باشد. بسیار سپاسگذار از وقت و توجه شما استاد عزیز هستم، اگر امکانش هست راهنمایی بفرمایید که چه باید کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثی که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» شده‌است، ان‌شاءالله می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

28854
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ به سوال ۲۸۷۸۴ و ۲۸۸۰۵ که محبت فرمودید یک سوال باقی می ماند اینکه فرمودید ابعاد اهل بیت (ع) باید در جای خود مد نظر قرار گیرد، پس چطور اهل بیت (ع) جان بعضی از افراد را خودشان می گیرند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره فرشته‌ی قبض یعنی حضرت عزرائیل مسئول قبض روح هستند و باید روایات را در این فضا معنا کرد. موفق باشید

28844
متن پرسش
سلام علیکم: فرزند دختر ۱۲ ساله ای دارم که در بلوغ هست و قلبا و عقلا خدا را قبول دارد ولی چند روزی است نسبت به نماز و دستورات دینی بی انگیزه شده و میلی به انجام آن ندارد و سوالاتی دارد که در ذیل دو مورد آن‌را بیان می‌کنم حضرت استاد لطفا پاسخ شما به این سوالات چیست؟ «چگونه اطمینان پیدا کنم که آنچه در قرآن آمده است از سوی خدا می‌باشد؟ و اینکه چگونه مطمئن شوم که دستورات دینی از قبیل نماز از سوی خدا می‌باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد اعجاز قرآن، خوب است که به بحث «دریچه‌های اعجاز قرآن» رجوع شود که ذیلاً ارسال می‌گردد. ۲. حال که متوجه شدیم قرآن سخن خدا است وقتی قرآن بفرماید: «اقم الصلواة» پس این خداوند است که به ما دستور داده است نماز بخوانیم و وقتی می‌فرماید: «اطیعوا الرّسول» یعنی در جزئیات موضوع، رسول را اطاعت کنید.  موفق باشید

دريچه‌هاي اعجاز قرآن

قرآن مي‌فرمايد: «وَ اِنْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلي عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه»[1] اگر در معجزه‌بودن آنچه بر بنده‌ي ما نازل شده شك داريد، سوره‌اي مانند آن بياوريد. مبناي برهان اين است كه او يا به‌واقع پيامبر است و اين آيات از طرف خدا بر او نازل شده و يا پيامبر نيست و با استعدادهاي بشري‌اش اين آيات را تنظيم کرده است. در حالت دوم این می‌شود که از آن جهت كه بشر است اين آيات را آورده، پس شما هم كه بشر هستيد، مسلم اگر همه‌ي شما جمع شويد مي‌توانيد يك سوره ‌مثل سوره‌هاي اين قرآن بياوريد و اگر نمي‌توانيد، معلوم مي‌شود كه او از جنبه‌ي بشري‌اش به چنين توانايي نرسيده، پس او پيامبر خدا است.

در رابطه با معجزه‌بودن قرآن نمونه‌هايي مورد اشاره قرار مي‌گيرد:

۱. از نظر فصاحت و بلاغت: قرآن از نظر هندسه‌ي كلمات و نظم خاصي که کلمات دارند، نه سابقه دارد و نه لاحقه، به طوري‌که نه تا آن زمان بشريت با اين ترکيب و نظم سخن گفته و نه بعد از آن انسان‌ها توانسته‌اند از آن تقليد کنند و با آن نظم و هندسه سخن بگويند. قرآن داراي آهنگ خاصي است که در عين دارا بودن مفاهيم معنوي، بدون تكلّف و تصنّع، عالي‌ترين معاني را در عالي‌ترين قالب‌هاي لفظي اظهار مي‌کند به طوري‌که معلوم نيست الفاظ تابع معاني‌اند و يا معاني تابع الفاظ.

قرآن در زماني به صحنه آمـد و مبـارز طلبيـد كه اوج تكامـل فصاحت عرب بود. از آن عجيب‌تر بعد از آمدن قرآن نيز سخن رسول خدا(ص)و حضرت‌ علي(ع) در عين فصاحت زيادي که دارد، اصلاً شكل و هندسه‌ي قرآن را ندارد. و لذا اين مبارزه طلبي هنوز هم به قوت خود باقي است که اگر می‌توانید یک سوره مثل سوره‌های قرآن بیاورید. مضافاً اين‌که تا حال كسي نيامده بگويد قبل از قرآن چنين كلماتي به اين شكل در فلان كتاب بوده ‌است. همچنان‌كه كسي نيامده بگويد من مثل آن را آورده‌ام و اتفاقاً هر قدر انسان فصيح‌تر باشد بيشتر متوجه مي‌شود كه فصاحت قرآن از نوع فصاحت بشر نيست. همچنان‌كه جادوگران متوجه شدند كار حضرت‌موسي(ع) از نوع سحر نيست.

۲. از نظر عُلوّ معني و محتوي: بي‌گمان مطمئن‌ترين راه براي شناخت حقيقت قرآن، رجوع به متن قرآن و تأمل در توصيف‌ها و تعبيرهاي آن در باره‌ي خود مي‌باشد، توصيف‌هايي از قبيل «هُديً للنّاس»، «هُديً للمتّقين»، «تبياناً لكلّ شَيئ»، «حكيم» و «فرقان» که همه حکايت از آن دارد که وقتي مي‌فرمايد: اگر مي‌توانيد مثل آن را بياوريد، يعني آن چيزی که می‌آورید مثل قرآن از حيث هدايت‌گري و آوردن معارفِ هدايت‌گر و از حيث مطالب حكمت‌آميز، همسنگ دانش‌هاي قرآن باشد و از اين زاويه بشر را به آوردن چنين انديشه‌هايي در حد قرآن دعوت مي‌كند.

جامعيت و كمال قرآن بدين معني است كه قرآن مجيد تمامي مواد و مصالح علمي جهت رسيدن انسان به سعادت فردي و اجتماعي را دارا است و با معارف خود رابطه‌ي انسان با «خدا»، «خود»، «انسان‌هاي ديگر» و با «جهان» را تبيين مي‌كند و همه‌ي اين معارف داراي سطوح و لايه‌هاي متكثر هستند و در آن براي هرموضوعي بطن‌ها وجود دارد. در پايين‌ترين سطح با مردم عادي صحبت مي‌كند و هرچه مخاطب خود را دقيق بيابد، بطني از بطون خود را براي او مي‌گشايد و آوردن سوره‌هايي با اين حدّ از علوِّ در معاني به هيچ‌وجه در حدّ بشر نيست.

انساني که قرآن طرح مي‌کند وسعتي از قبل از تولد تا بعد از مرگ دارد و دستورات قرآن همه‌ي ابعاد اين انسان را با همه‌ي دقايق روحي‌اش فرا گرفته است، در حالي كه انسان معرفي شده از راه حس و انديشه‌ي بشري در ميان دو پرانتز (تولد) تا (مرگ) قرار دارد.

در قرآن همه‌ي اصولِ معارف قرآن از توحيد استنتاج شده و سپس گسترش يافته و به صورت اخلاق و عقايد و احكام در آمده به اين معني که هر حكمِ فرعيِ آن اگر تحليل شود به «توحيد» باز مي‌گردد و توحيد نيز اگر تفريع و باز شود، همان احكام و مقررات فرعي را تشكيل مي دهد. مي‌فرمايد: «كِتابٌ اُحْكِمَتْ اياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبير»[2] قرآن كتابي است با آيات محكم که سپس به صورت تفصيل درآمده، يعني اين كتاب با آيات متعدد داراي غرض واحدي است كه وقتي به تفصيل در آيد، در يك مورد به صورت «اصول دين» و در مورد ديگر به صورت موضوعات «اخلاقي» در مي‌آيد و در جاي خود به صورت احکام شرعي ظاهر مي‌شود، به اين معني که هرچه نزول كند و از اصل به فرع برسد از آن غرض اصلي خارج نمي‌شود و از مسير توحيدي خود عدول نمي‌کند. به عنوان مثال: توحيدِ خدا در مقام اعتقاد عبارت است از اثبات «اسماء حسني» و «صفات عليايِ» الهي و در مقام اخلاق عبارت است از دارا شدن اخلاق كريمه مثل رضا، شجاعت و دوري از رذايل و همان توحيد در مقام اعمال عبارت است از به جاآوردن اعمال شايسته و پرهيز از محرمات و رعايت حلال و حرام. همه‌ي اين‌ها به توحيد برمي‌گردد و انسان را به توحيد مي‌رساند زيرا آيات قرآن يك جهت وحدت دارند و يك جهت كثرت، از جهت صدور از طرف خدا به سوي بشر، سيري از وحدت به سوي كثرت را دارا مي‌باشند ولي از جهت سير از طرف انسان به سوي خدا، سير از كثرت به وحدت را دارا هستند.

قرآن كتاب انسان شناسي است، اما آن‌گونه كه خدا انسان را آفريده و در همان راستا انسان را تفسير مي‌كند تا انسان از خود بيگانه نشود، به طوري‌که در تمام فرهنگ بشر– و نه در فرهنگ انبياء – انسان در حدّ سوره‌ي العصر هم مطرح نيست، یعنی انديشه‌ي بشر نسبت به انسان به اندازه‌ي تبييني که يك سوره‌ي كوچك قرآن در مورد انسان دارد گسترش ندارد.

قرآن پيوند با خدا را در همه‌ي شئون زندگي جريان مي دهد و انسان را در حد يك باور تئوريك متوقف نمي كند، بلكه خداي حاضر و محبوب را معرفي مي‌نمايد كه مي‌توان به او نزديك شد و با او انس گرفت. مرز ايمان و شرک در آن است که انسانِ موحّد توانسته است حقيقت وَحداني عالم را در هر مخلوقي بيابد و انسان مشرک پديده‌هاي عالم را مستقل از حقيقت وحداني مي‌نگرد.

۳. اعجاز قرآن از جهت نبودن اختلاف در آن: قرآن در طول 23 سال بر پيامبر خدا(ص) نازل شد، آن هم در شرايط اجتماعي و روحي متفاوتي که براي رسول خدا(ص) پيش مي‌آمد، بدون آن که رسول خدا(ص) پيش‌نويسي داشته باشد و يا پس از نزول آن به حكّ و اصلاح آن بپردازند با اين همه هيچ‌گونه تناقض و اختلافي در ميان مطالب آن نيست. هرگز كسي نديد كه مثلاً پيامبر(ص) يادداشتي داشته باشند و مطابق آن يادداشت آيات را قرائت كنند و يا طوري آيات را بخوانند كه بعداً معلوم شود يك كلمه را اشتباه گفته‌ و بخواهند آن را تصحيح کنند، آن هم آياتي كه قبلاً هيچ‌كس چنين كلماتي در هيچ كتابي نگفته بود و بعداً هم كسي نيامد ادعا کند شبيه آن كلمات در كتاب‌هاي رومي‌ها و يا ايراني‌هاي متمدن آن زمان ديده شده است.

قرآن طوري است که آيه‌اي مفسّر آيه‌اي ديگر و مجموعه‌ي آن شاهد بر مجموع آن است و در عين تنوع - حتي در يك موضوع – وحدت نگاه کاملاً درآن حاكم است. مثلاً در مورد عبادت و يا تقوا هزاران نكته‌ي متنوع دارد ولي همه با يك بينش و يك جهت و يک نگاه.

خودِ قرآن مي‌فرمايد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً»[3] آيا اين منكران قرآن در قرآن تدبّر و تفكر نمي‌كنند تا متوجه شوند اگر از طرف غيرخداوند صادر شده بود، حتماً در آن اختلاف و تضاد مي‌يافتند؟ زيرا: اولاً : فكر انسان دستخوش تحول و تكامل است ، و در آخر عمر عموماً اشتباهات اول را ندارد. ثانياً: افکار انسان در طول زندگي تحت تأثير حالات متفاوت روحي‌اش قرار دارد و سخنانش هماهنگ آن حالات، و گاهی متفاوت و بعضاً متضاد خواهد بود. ثالثاً: كسي كه كارش بر دروغ باشد در طول عمر حتماً به تناقض و اختلاف مي‌افتد، در حالي‌كه هيچ‌كدام از موارد بالا در قرآن نيست و يگانگي و وحدت کاملي بر آن حاکم است.

۴. اعجاز قرآن از نظر جاذبه: قرآن در معرفي معني حيات و آزادشدن از اسارت نفس و خرافات آنچنان سخن مي‌راند كه انسان به هيچ‌وجه آن را از جان خود جدا نمي‌بيند و به‌خوبي جذب آن مي‌شود. قرآن انسان را بر عقده‌هاي دروني‌اش پيروز مي‌كند، مرگ را برايش معني مي‌نمايد، او را دعوت به تدبر در آياتش مي‌كند، مي‌گويد: «اَفَلا يَتَدَبَّروُنَ الْقُرانَ اَمْ عَلي قُلُوبٍ اَقْفالُها» آيا تدبّر در قرآن نمي‌كنند و يا بر قلب‌هاشان قفل زده شده است كه حقايق آن را نمي‌فهمند؟ به همين جهت عقل انسان در حين تدبّر در قرآن از عمق جان، حقانيت آن را تصديق مي كند و خودِ قرآن شرط تشخيص حقانيت خود را تدبّر در خودش قرار داده است. آيا تا حال ديده‌شده كسي در قرآن تدبّرِ لازم را كرده باشد و براي او در حقانيت آن ذره‌اي شك باقي بماند؟ و يا بيشتر كساني گرفتار شك نسبت به قرآن هستند كه از دور و بدون تدبّر در آن نظر مي‌دهند؟

۵. اعجاز قرآن از نظر اخبار غيبي: مثل آن واقعه‌هايي كه در حين نزول قرآن با فكر بشري درستي و نادرستي آن معلوم نبوده و در قرآن مطرح شده به طوري‌که بشر پس از سال‌ها به درستي آن پي‌برده است مثل: پيش‌بيني غلبه‌ي روم بر ايران در شرايطي كه در آن زمان چنين غلبه‌اي به ذهن‌ها هم خطور نمي‌كرد.[4]  و یا مثل حفريات باستان‌شناسان، كه پس از سال‌ها داستان حضرت يوسف و طوفان حضرت نوح و قوم سبأ را تأييد كرد. و يا اين‌كه قرآن براي فلك، مدار قائل است، برعكسِ پيشينيان كه فلك را جسم مدوري مي دانستند كه ستارگان در آن ميخكوب شده‌اند ولي بعدها معلوم شد که ستاره‌ها داراي مدار هستند و در مدار خود در گردش‌اند.

۶. اعجاز قرآن از نظر وسعت معارف و پهناوري مطلب: از طريق كسي كه برتري فوق العاده‌اي از نظر اطلاعات نسبت به ديگران نداشت و در محيطي آنچنان محدود زندگي مي‌کرد که از نظر عقب ماندگی  مثال زدني است و از آن طرف آن شخص ثلث آخر عمرش تماماً مشغول جنگ با دشمنان دين بود، چنين قرآني با اين وسعتِ علمي و دقت روحي مطرح شود حکايت از آن دارد که از طرف خداي حکيم و عليم بر او نازل شده است.

دكتر واگليري، استاد دانشگاه ناپل مي‌گويد:

«كتاب آسماني اسلام نمونه اي از اعجاز است... قرآن كتابي است كه نمي‌توان از آن تقليد كرد... چطور ممكن است اين كتابِ اعجاز آميز كار محمد باشد؟ در صورتي كه او يك نفر عرب درس ناخوانده بوده است... ما در اين كتاب مخزن‌ها و ذخايري از دانش مي‌بينيم كه مافوق استعداد و ظرفيت با هوش‌ترين اشخاص و بزرگترين فيلسوفان و قوي‌ترين رجال سياست است».[5]

 


[1] - سوره‌ي بقره، آيه‌ي ۲۳.

[2] - سوره‌ي هود، آيه‌ي 1.

[3] - سوره‌ي نساء، آيه‌ي 82.

[4] - در سال 617 ميلادي يعني هفتمين سال بعثت پيامبر اکرمf ايران بر روم پيروز شد و تا نزديک پايتخت روم پيش‌روي کرد، در همان سال قرآن پيش‌بيني پيروزي روم را در کم‌تر از ده سال نمود.(به آيات اوليه‌ي سوره‌ي روم رجوع شود).

[5]- كتاب «پيشرفت سريع اسلام »، ترجمه‌ي سعيدي، ص 49.

28817
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. تا حالا دو بار سئوالم پرسیدم ولی جوابش را داخل سایت پیدا نکردم. سئوال یکی از دوستانم که با مباحث شما آشنا هست را تقدیم می‌کنم. می‌گوید شب قدر پارسال از خدا خواستم تا از دریچه کمک به خلق، خودش را به من نشان دهد و از این راه خدا رادر زندگی بیابم. متاهل هستم و صاحب یک فرزند. در خانه شخصی خودم زندگی می‌کنم. از مال دنیا یک خودرو و یک پلاک زمین مسکونی دارم. تصمیم دارم با فروش این اموالم، پولی را تهیه کرده و صرف کمک به فقرا ایرانی و غیر ایرانی کنم. نظر شما درباره این روشم چیست؟ معتقدم برای رسیدن به خدا باید از همه اینها و تعلقات گذشت یا اینکه با عبادات معمول و کمک های خیّرانه متعارف باید خدا را به صحنه روح و قلب خود حاضر کنیم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی این‌طور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: باید آنچه در زندگی نیاز دارید و نداشتن آن موجب زحمت برای خانواده می‌شود، را نگه بدارید و در این مسیر حتماً نباید از فقرا غفلت کرد. موفق باشید

28823
متن پرسش
سلام استاد عزیز: عده ای از دوستان با هم در مورد مقام اصحاب سیدالشهدا علیهم السلام بحث کرده اند و مقایسه ای هم بین مقام حضرت حر و حضرت امام خمینی کرده اند و با دلایلی از روایات و... به این نتیجه رسیده اند که مقام حضرت حر بالاتر از امام خمینی است و در کل مقام عرفا بعد از اصحاب امام حسین علیه سلام اند. بنده نتوانستم این سخن را بپذیرم. چون در آن صورت لازم می آید که بگوییم اگر امام خمینی در آن زمان بودند امام حسین علیه السلام را یاری نمی‌کردند. همینطور علامه قاضی ها و طبابایی ها. در حالی که زندگی این بزرگان و توحیدشان این را نشان نمی‌دهد. خواستم نظر مبارک شما را در این مورد جویا شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر بنده نیز همین است که فرموده‌اید. مقام حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بسیار بالاتر از این حرف‌ها است. عرایضی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» شده است. در ضمن چرا ما خود را وارد این نوع دوگانگی ها بکنیم؟ موفق باشید

28800
متن پرسش
سلام: در رابطه با طب اسلامی (منظور دستوراتی که از اهل بیت (ع) به ما رسیده برای سلامت بدن و همچنین اثرگذاری بر روح و ...) آیا عدم آگاهی این علم برای سالک چقدر می تواند ضرر برای سالک داشته باشد یا در سیری که دارد، دیر او را به مقصد برساند یا اصلا نرساند؟ آیا جایگاه این علم کجاست و چقدر اهمیت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل کار و روش در رابطه با سلامتی را باید در این سخن رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» دنبال کرد که می‌فرمایند: «الْمَعِدَةُ بَيْتُ كُلِّ دَاءٍ وَ الْحِمْيَةُ رَأْسُ كُلِّ دَوَاءٍ وَ أَعْطِ كُلَّ نَفْسٍ مَا عَوَّدَتْهَا» یعنی معده خانه ی تمام دردها است و پرهیز، سرآمد هر نوع دارویی است. موفق باشید  

28785
متن پرسش
استاد سلام: بین الطلوعین به چه زمانی گفته می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از زمانی که اذان صبح گفته می‌شود تا طلوع آفتاب. موفق باشید

28789
متن پرسش
با سلام خدمت استاد شریف: عزاداری هاتون قبول باشه. استاد یک سوال درد و دل گونه دارم ان شا الله بتونم منظورم رو برسونم. استاد بر اساس ابلاغیه آخر ستاد مبارزه با کرونا که متاستفانه دو روز قبل از محرم اعلام شد فضاهای مسقف باید تعطیل می‌شد جدای از اینکه هزار نقد به ستاد کرونا داریم اما متاستفانه یک سری از دوستان مذهبی با در نظر نگرفتن ابلاغیه آخر در فضاهای مسقف جلسه می‌گیرند و متاستفانه بعضی اهل منبر و معروفین هم با این حرفا که مثلا اینها کارشناس نیستند و هر روز حرفشون عوض شده کار خود را می‌کنند استاد این می‌تواند امتحان بزرگ بچه مذهبی ها باشد؟چون آقا فرمودند: من دقیقا به حرف های ستاد عمل می‌کنم و اگر رعایت نشود فاجعه رخ می‌دهد. استاد اگر برداشتم درست است بفرمایید و اگر برداشتم اشتباه است بفرمایید که ما هم مثل بعضی عزیزان به اجتهاد خود عمل کنیم و حرف ستاد را گوش ندهیم. امیدوارم منظورم را رسانده باشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون افراد مقصد و هدف ستاد کرونا را بر اساس سخنان خودشان متوجه می‌شوند، این شبیه بحثی است که در فقه داریم تحت عنوان «مسنتبط العلة» که می‌دانیم منظور و مقصود آن حکم چه چیزی هست و مطابق آن تصمیم می‌گیریم. در مورد ستاد کرونا، قصدشان برگزاری مراسم در جایی است که رعایت دستورات بهداشتی بشود و ازدحامی صورت نگیرد و به همین جهت حسینیه‌ها و مساجدی که سقف بلند داشتند را مانعی برای برگزاری مراسم نمی‌دیدند تا این‌که به این فکر افتادند اگر در همان محل‌ها نیز ازدحام زیادی به‌وجود آید، عملاً بلندی سقف کافی نیست و لذا فضای آزاد را پیشنهاد کردند. این‌جاست که بعضی از افراد متوجه شدند اگر آن ازدحام نباشد و فاصله‌ها رعایت شود و سقف به اندازه‌ی کافی بلند باشد، عملاً مقصود ستاد کرونا برآورده شده است. موفق باشید

28782
متن پرسش
سلام علیکم: استاد جان، عزاداریهاتون قبول. الان بازار بورس داغه، حاج آقا معمار گفته بودند محب اهل بیت علیهم السلام در بورس میره ولی شیعه اهل بیت علیهم السلام دنبال بورس و این چیزها نمیره. نظر شما چیه؟ خودتون در بورس رفتید؟ من نمی دونم چرا همه میگن باید رفت و... من دلم نیست. دلم رضا نمیشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمی‌توان اثباتاً و یا نفیاً نظر داد. بنده ورودی در بورس ندارم، ولی بستگی به خود افراد دارد. حتی ممکن است عده‌ای با نیّت ایجاد سرمایه برای شرکت‌های کارآفرین، ورود کرده باشند که صرفاً قصد سودجویی نداشته باشند. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!