بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سایر موضوعات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28913
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: استاد نظرتون در مورد شان خانوادگی چیست؟ اعضای خانواده من وضعیت مالی خوبی دارن و داری زندگی نسبتا تجملاتی هستند و همچنین خانواده همسرم که وضعیت مالی خوب و مرفه می‌باشند ولی استاد همسر من با وجود شغل رسمی و حقوق خوب و همچنین اینکه چند سال هست شاگرد شما هستند عقیدشون براین هست که ما باید زندگی ساده ای داشته باشیم چون ایشون نسبتا کتابهای شما رو درس میدن و خودم هم طلبه هستم.ن ظرشون اینه که نباید مورد توجه مردم قرار بگیریم و حرف و عمل یکی باشد. ولی استاد من واقعا در برابر خانواده خودم و همسرم خجالت می‌کشم. آخه داشتن وسایل جزیی خانواده چه ربطی به تجملات و مردم داره؟ چرا باید سر خرید هر وسیله ای برای زندگی اینقدر جر و بحث و دعوا باشه. من نه از ایشون میخوام برن دنبال شغل دوم و نه اینکه قرض بگیرن نه قسطی وسیله ای رو خریداری کنن و نه کاری می‌کنم که واقعا خجالت بکشن، بلکه خودم با هزینه خودم میخوام مثلا تلوزیون بگیرم که قدیمی شده و نسبتا خراب هست. چرا اینقدر سختگیری؟ چه اشکالی داره مثلا بعد از ۱۳ سال زندگی یه مقدار از وسایل که واقعا درب و داغون شدن عوض بشه. از دیدگاه آقایون هیچ وقت هیچ چیز خراب نیست ولی خوب خانمها این طرز فکر رو ندارن و بر اساس ذلتشون خرید کردن باعث خوشحالیشون میشه، من به ایشون میگم نه تجملات و نه افراط گرایی ولی تا یه حدی باید باشیم که مورد تمسخر قرار نگیریم و یا اینقدر روحمون اذیت نشه به خاطر دنیا. لطفا راهنمایی بفرماید. هرچند میدونم که سوالم کاملا سوال دنیایی هست نه برای رسیدن به حقیقت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ایشان سلام برسانید و بگویید تا جایی که حرامی صورت نگیرد، امور خانه و مدیریت آن باید به دست خانم خانه باشد. در خبر داریم که جناب رباب، آن‌چنان خانه‌ی خود را تنظیم کرده بود که بعضاً از حضرت اباعبداللّه «علیه‌السلام» سؤال کردند و حضرت فرمودند به سلیقه‌ی خودش در حدّ امکاناتی که در اختیار داشته، عمل کرده و حضرت امام خمینی نیز در همین اندازه‌ها میدان عمل را به همسر خود می‌دادند. نکاتی در کانال https://eitaa.com/ololalbaabtarbeiat هست که می‌توانید به آن رجوع کنید. موفق باشید

28912
متن پرسش
سلام و عرض ادب: در مورد مبحث فصوص الحکم: برخی که آشنایی با مباحث حضرتعالی را ندارند و فقط مباحث عرفانی فلسفی را به حد مطلوبی کار کرده اند که بتوانند وارد فصوص بشوند، آیا این افراد بهتر نیست که برای اینکه یک عرفانی گوشه گیر و به دور از اجتماع و انقلاب برای خود خدایی ناکرده بسازند، حداقل سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) هم به ایشان پیشنهاد شود، تا با حضور در این تاریخ و نوع سلوک این تاریخ هم آشنا شوند، و سپس رجوع به فصوص داشته باشند؟ آیا چنین چیزی صلاح است برای برخی افراد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر به جایی است. اتفاقاً وقتی بنده مباحث «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» را تدوین می‌نمودم، همواره در ذهن بنده این نکته بود که با دنبال‌کردن مطالب آن کتاب، رفقا بهتر می‌توانند با موضوعات مطرح‌شده در کتاب «فصوص» همراه شوند. همچنان‌که قبل از همه، حداقل باید مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و شرح کتاب «معاد» را دنبال کرده باشند. موفق باشید   

28903
متن پرسش
سلام استاد عزیز و دلسوز جناب آقای طاهر زاده: سوالی برایم پیش آمده درباره ارزیابی های شما از بعضی از شخصیت ها، مشتاقم تا نظرتان را بدانم. ابتدا لازمست مقدمه کوتاهی عرض کنم بعد سوال را می‌نویسم. با توجه به آثار مکتوب و صوتی هایتان که استفاده کردم، متوجه شدم که جنابعالی بشدت نسبت به اعلام نظر درباره افراد حساس هستید و جانب تقوی را رعایت می‌کنید. الا اینکه بقول شما فسق شان برای شما محرز شده باشد مثل کرباسچی و ملک مدنی که هیچ آبایی از بردن نامشان بعنوان ظالم و فاسق ندارید و گمان کنم حق هم همین باشد. و از طرفی در مورد له افراد هم همینطور بسیار سعی می‌کنید تا از کسی بی جهت تعریف نکنید؛ خوب با این مقدمه کوتاه در فایل صوتی که از شما می‌شنیدم (تفسیر سوره مائده، سال ۹۷) در چند جا ضمن تایید ضمنی آقای رفیق دوست و بشدت توصیه می‌کنید که حتما دوستان دو جلد کتاب خاطرات ایشان را بخوانند. بنده در نقد کتاب خاطرات ایشان که تا کنون چندین نظریه نقادی از آن شده و بسیاری از محتواهای کتاب را بی سند و بدور از واقعیت می‌دانند و کلا ردیه های قوی بر این کتاب نوشته شده، اصولا کاری ندارم؛ مضافا به اینکه تحلیلی وجود دارد مبنی براینکه بعد از آنکه احمدی نژاد، کافه میز دزدها را در کشور بهم زد و دودمان همگی شان را بر باد داد عناصری مثل ناطق و رفیق دوست به دست و پا افتادند و برای احراز هویت خود عجولانه، اقداماتی از جمله انتشار کتاب فوق کردند که از منظری دیگر بسیار جای تأمل دارد؛ عرض شد بنده با این قسمت ساختاری موضوع کاری ندارم؛! ولی از شما عزیز صاحب الزمانی سوالی دارم: شما که ماشاءالله از فیها خالدون مسائل سیاسی باخبرید که حتی از نوع لباس پوشیدن همسر بازرگان در یک جلسه اطلاع دارید، چطور نادیده گرفتید که باب اولین فساد در کشور توسط محسن رفیق دوست و برادرش مرتضی رفیق دوست، پایه گذاری شد، و عامل ‌سهل الوصول کردن دزدی و فساد از این فرد شکل گرفت! ‌ظلم فاحش و عظیم دیگری که آقا محسن کرد، این بود که با وعده های فریبنده، فاضل خداداد را از خارج بداخل آوردند و به او گفتند که تضمین می‌دهیم هیچ خطری تو را تهدید نخواهد کرد! لکن آن فلک زده بدبخت را بجای مرتضی بدار مکافات دادند! (اگر به این مسئله قضایی ناآگاهید که بنده بعید می‌دانم چنین باشد، حتما از سیستم قضایی دنبال کنید تا به صحت عرایض بنده برسید) بحال، تایید ضمنی ایشان توسط شما با این توضیحی که عرض شد، بشدت برایم جای سوال دارد که خواستارم اگر صلاح می‌دانید بنده را روشن کنید؛ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر عنایت داشته باشید در آن جلسات نکاتی از سخنان آقای رفیق‌دوست در خاطرات‌شان را متذکر می‌شوم که مربوط به هویت انقلاب است و روحیه‌ای که ایشان در این راستا داشتند. آری! این بدین معنا نیست که تأیید کلی بشود کرد. البته فکر نمی‌کنم بتوانیم شخصیت ایشان را با برادرشان در یک تراز قرار بدهیم. موفق باشید

28905
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: آیا زمانی‌که شخص تصادف می‌کند یک لحظه توجه روح از بدن انقطاع پیدا می‌کند؟ من در دو تصادفی که شاهد بودم، یکی منجر به مرگ که انگار مانند عروسک شخص از ماشین بیرون افتاد و بعد از اصابت به درخت فوت کرد و یکی دیگه، دقیقا زمانی که از موتور افتاد و سرش به سپر ماشین خورد انگار روح یک آن جدا شد و برگشت. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر ظاهری آری، ولی انقطاعِ تعلق روح از بدن کمی طول می‌کشد که حتی طرف متوجه شود مرده است. موفق باشید

28870
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. استاد ارجمندم، سلام و عرض ادب. اگر حضرتعالی خدای ناکرده سه چهار میلیارد تومان اضافه بر معونه داشتید و می‌خواستید، بعنوان باقیات الصالحات و صدقه جاریه کاری انجام دهید، چه کار می‌کردید؟ با تشکر از زحمات حضرتعالی و سَروران سایت لب المیزان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین کمک به آشناهای نزدیک که نیازمند هستند در موضوع تقویت حوزه و زندگی طلاب می‌توان نتایج خوبی گرفت. موفق باشید

28865
متن پرسش
سلام استاد: وقتتون به خیر. چند وقتی هست بسیار شکاک شدم، هر جا میرم و یه چیز می‌فهمم سریع شک میفته به قلبم، مثلا میرم روضه، هر چی میگن میگم نکنه دروغه حتی به جایی پیش رفتم که بعضا میاد به ذهنم نکنه همه چی که تا حالا از دین و ... فهمیدم اشتباهه و دروغه باید چکار کنم؟ خیلی اذیت میشم میرم هیئت تا میاد اشک بر مصیبت بریزم این شک ها میریزه سرم. لطفا کمک کنید تا خلاص بشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید باید کار را با مبانی شروع بفرمایید. سیر مطالعاتی سایت چنین راهی را پیشنهاد می‌کند. موفق باشید

28860
متن پرسش
سلام استاد گرامی: اینجانب با اینکه تلاشم اینست که در عرصه فرهنگی خدمتگذار انقلاب باشم و تا آنجا که می توانم سعی کنم در راه رسیدن به امام قدم بگذارم، اما نمی دانم آیا راه را اشتباه می روم یا خاصیت این راه اینست که انسان در نامعلومی ها سرگردان باشد. بسیار سپاسگذار از وقت و توجه شما استاد عزیز هستم، اگر امکانش هست راهنمایی بفرمایید که چه باید کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثی که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» شده‌است، ان‌شاءالله می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

28854
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ به سوال ۲۸۷۸۴ و ۲۸۸۰۵ که محبت فرمودید یک سوال باقی می ماند اینکه فرمودید ابعاد اهل بیت (ع) باید در جای خود مد نظر قرار گیرد، پس چطور اهل بیت (ع) جان بعضی از افراد را خودشان می گیرند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره فرشته‌ی قبض یعنی حضرت عزرائیل مسئول قبض روح هستند و باید روایات را در این فضا معنا کرد. موفق باشید

28844
متن پرسش
سلام علیکم: فرزند دختر ۱۲ ساله ای دارم که در بلوغ هست و قلبا و عقلا خدا را قبول دارد ولی چند روزی است نسبت به نماز و دستورات دینی بی انگیزه شده و میلی به انجام آن ندارد و سوالاتی دارد که در ذیل دو مورد آن‌را بیان می‌کنم حضرت استاد لطفا پاسخ شما به این سوالات چیست؟ «چگونه اطمینان پیدا کنم که آنچه در قرآن آمده است از سوی خدا می‌باشد؟ و اینکه چگونه مطمئن شوم که دستورات دینی از قبیل نماز از سوی خدا می‌باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد اعجاز قرآن، خوب است که به بحث «دریچه‌های اعجاز قرآن» رجوع شود که ذیلاً ارسال می‌گردد. ۲. حال که متوجه شدیم قرآن سخن خدا است وقتی قرآن بفرماید: «اقم الصلواة» پس این خداوند است که به ما دستور داده است نماز بخوانیم و وقتی می‌فرماید: «اطیعوا الرّسول» یعنی در جزئیات موضوع، رسول را اطاعت کنید.  موفق باشید

دريچه‌هاي اعجاز قرآن

قرآن مي‌فرمايد: «وَ اِنْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلي عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه»[1] اگر در معجزه‌بودن آنچه بر بنده‌ي ما نازل شده شك داريد، سوره‌اي مانند آن بياوريد. مبناي برهان اين است كه او يا به‌واقع پيامبر است و اين آيات از طرف خدا بر او نازل شده و يا پيامبر نيست و با استعدادهاي بشري‌اش اين آيات را تنظيم کرده است. در حالت دوم این می‌شود که از آن جهت كه بشر است اين آيات را آورده، پس شما هم كه بشر هستيد، مسلم اگر همه‌ي شما جمع شويد مي‌توانيد يك سوره ‌مثل سوره‌هاي اين قرآن بياوريد و اگر نمي‌توانيد، معلوم مي‌شود كه او از جنبه‌ي بشري‌اش به چنين توانايي نرسيده، پس او پيامبر خدا است.

در رابطه با معجزه‌بودن قرآن نمونه‌هايي مورد اشاره قرار مي‌گيرد:

۱. از نظر فصاحت و بلاغت: قرآن از نظر هندسه‌ي كلمات و نظم خاصي که کلمات دارند، نه سابقه دارد و نه لاحقه، به طوري‌که نه تا آن زمان بشريت با اين ترکيب و نظم سخن گفته و نه بعد از آن انسان‌ها توانسته‌اند از آن تقليد کنند و با آن نظم و هندسه سخن بگويند. قرآن داراي آهنگ خاصي است که در عين دارا بودن مفاهيم معنوي، بدون تكلّف و تصنّع، عالي‌ترين معاني را در عالي‌ترين قالب‌هاي لفظي اظهار مي‌کند به طوري‌که معلوم نيست الفاظ تابع معاني‌اند و يا معاني تابع الفاظ.

قرآن در زماني به صحنه آمـد و مبـارز طلبيـد كه اوج تكامـل فصاحت عرب بود. از آن عجيب‌تر بعد از آمدن قرآن نيز سخن رسول خدا(ص)و حضرت‌ علي(ع) در عين فصاحت زيادي که دارد، اصلاً شكل و هندسه‌ي قرآن را ندارد. و لذا اين مبارزه طلبي هنوز هم به قوت خود باقي است که اگر می‌توانید یک سوره مثل سوره‌های قرآن بیاورید. مضافاً اين‌که تا حال كسي نيامده بگويد قبل از قرآن چنين كلماتي به اين شكل در فلان كتاب بوده ‌است. همچنان‌كه كسي نيامده بگويد من مثل آن را آورده‌ام و اتفاقاً هر قدر انسان فصيح‌تر باشد بيشتر متوجه مي‌شود كه فصاحت قرآن از نوع فصاحت بشر نيست. همچنان‌كه جادوگران متوجه شدند كار حضرت‌موسي(ع) از نوع سحر نيست.

۲. از نظر عُلوّ معني و محتوي: بي‌گمان مطمئن‌ترين راه براي شناخت حقيقت قرآن، رجوع به متن قرآن و تأمل در توصيف‌ها و تعبيرهاي آن در باره‌ي خود مي‌باشد، توصيف‌هايي از قبيل «هُديً للنّاس»، «هُديً للمتّقين»، «تبياناً لكلّ شَيئ»، «حكيم» و «فرقان» که همه حکايت از آن دارد که وقتي مي‌فرمايد: اگر مي‌توانيد مثل آن را بياوريد، يعني آن چيزی که می‌آورید مثل قرآن از حيث هدايت‌گري و آوردن معارفِ هدايت‌گر و از حيث مطالب حكمت‌آميز، همسنگ دانش‌هاي قرآن باشد و از اين زاويه بشر را به آوردن چنين انديشه‌هايي در حد قرآن دعوت مي‌كند.

جامعيت و كمال قرآن بدين معني است كه قرآن مجيد تمامي مواد و مصالح علمي جهت رسيدن انسان به سعادت فردي و اجتماعي را دارا است و با معارف خود رابطه‌ي انسان با «خدا»، «خود»، «انسان‌هاي ديگر» و با «جهان» را تبيين مي‌كند و همه‌ي اين معارف داراي سطوح و لايه‌هاي متكثر هستند و در آن براي هرموضوعي بطن‌ها وجود دارد. در پايين‌ترين سطح با مردم عادي صحبت مي‌كند و هرچه مخاطب خود را دقيق بيابد، بطني از بطون خود را براي او مي‌گشايد و آوردن سوره‌هايي با اين حدّ از علوِّ در معاني به هيچ‌وجه در حدّ بشر نيست.

انساني که قرآن طرح مي‌کند وسعتي از قبل از تولد تا بعد از مرگ دارد و دستورات قرآن همه‌ي ابعاد اين انسان را با همه‌ي دقايق روحي‌اش فرا گرفته است، در حالي كه انسان معرفي شده از راه حس و انديشه‌ي بشري در ميان دو پرانتز (تولد) تا (مرگ) قرار دارد.

در قرآن همه‌ي اصولِ معارف قرآن از توحيد استنتاج شده و سپس گسترش يافته و به صورت اخلاق و عقايد و احكام در آمده به اين معني که هر حكمِ فرعيِ آن اگر تحليل شود به «توحيد» باز مي‌گردد و توحيد نيز اگر تفريع و باز شود، همان احكام و مقررات فرعي را تشكيل مي دهد. مي‌فرمايد: «كِتابٌ اُحْكِمَتْ اياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبير»[2] قرآن كتابي است با آيات محكم که سپس به صورت تفصيل درآمده، يعني اين كتاب با آيات متعدد داراي غرض واحدي است كه وقتي به تفصيل در آيد، در يك مورد به صورت «اصول دين» و در مورد ديگر به صورت موضوعات «اخلاقي» در مي‌آيد و در جاي خود به صورت احکام شرعي ظاهر مي‌شود، به اين معني که هرچه نزول كند و از اصل به فرع برسد از آن غرض اصلي خارج نمي‌شود و از مسير توحيدي خود عدول نمي‌کند. به عنوان مثال: توحيدِ خدا در مقام اعتقاد عبارت است از اثبات «اسماء حسني» و «صفات عليايِ» الهي و در مقام اخلاق عبارت است از دارا شدن اخلاق كريمه مثل رضا، شجاعت و دوري از رذايل و همان توحيد در مقام اعمال عبارت است از به جاآوردن اعمال شايسته و پرهيز از محرمات و رعايت حلال و حرام. همه‌ي اين‌ها به توحيد برمي‌گردد و انسان را به توحيد مي‌رساند زيرا آيات قرآن يك جهت وحدت دارند و يك جهت كثرت، از جهت صدور از طرف خدا به سوي بشر، سيري از وحدت به سوي كثرت را دارا مي‌باشند ولي از جهت سير از طرف انسان به سوي خدا، سير از كثرت به وحدت را دارا هستند.

قرآن كتاب انسان شناسي است، اما آن‌گونه كه خدا انسان را آفريده و در همان راستا انسان را تفسير مي‌كند تا انسان از خود بيگانه نشود، به طوري‌که در تمام فرهنگ بشر– و نه در فرهنگ انبياء – انسان در حدّ سوره‌ي العصر هم مطرح نيست، یعنی انديشه‌ي بشر نسبت به انسان به اندازه‌ي تبييني که يك سوره‌ي كوچك قرآن در مورد انسان دارد گسترش ندارد.

قرآن پيوند با خدا را در همه‌ي شئون زندگي جريان مي دهد و انسان را در حد يك باور تئوريك متوقف نمي كند، بلكه خداي حاضر و محبوب را معرفي مي‌نمايد كه مي‌توان به او نزديك شد و با او انس گرفت. مرز ايمان و شرک در آن است که انسانِ موحّد توانسته است حقيقت وَحداني عالم را در هر مخلوقي بيابد و انسان مشرک پديده‌هاي عالم را مستقل از حقيقت وحداني مي‌نگرد.

۳. اعجاز قرآن از جهت نبودن اختلاف در آن: قرآن در طول 23 سال بر پيامبر خدا(ص) نازل شد، آن هم در شرايط اجتماعي و روحي متفاوتي که براي رسول خدا(ص) پيش مي‌آمد، بدون آن که رسول خدا(ص) پيش‌نويسي داشته باشد و يا پس از نزول آن به حكّ و اصلاح آن بپردازند با اين همه هيچ‌گونه تناقض و اختلافي در ميان مطالب آن نيست. هرگز كسي نديد كه مثلاً پيامبر(ص) يادداشتي داشته باشند و مطابق آن يادداشت آيات را قرائت كنند و يا طوري آيات را بخوانند كه بعداً معلوم شود يك كلمه را اشتباه گفته‌ و بخواهند آن را تصحيح کنند، آن هم آياتي كه قبلاً هيچ‌كس چنين كلماتي در هيچ كتابي نگفته بود و بعداً هم كسي نيامد ادعا کند شبيه آن كلمات در كتاب‌هاي رومي‌ها و يا ايراني‌هاي متمدن آن زمان ديده شده است.

قرآن طوري است که آيه‌اي مفسّر آيه‌اي ديگر و مجموعه‌ي آن شاهد بر مجموع آن است و در عين تنوع - حتي در يك موضوع – وحدت نگاه کاملاً درآن حاكم است. مثلاً در مورد عبادت و يا تقوا هزاران نكته‌ي متنوع دارد ولي همه با يك بينش و يك جهت و يک نگاه.

خودِ قرآن مي‌فرمايد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً»[3] آيا اين منكران قرآن در قرآن تدبّر و تفكر نمي‌كنند تا متوجه شوند اگر از طرف غيرخداوند صادر شده بود، حتماً در آن اختلاف و تضاد مي‌يافتند؟ زيرا: اولاً : فكر انسان دستخوش تحول و تكامل است ، و در آخر عمر عموماً اشتباهات اول را ندارد. ثانياً: افکار انسان در طول زندگي تحت تأثير حالات متفاوت روحي‌اش قرار دارد و سخنانش هماهنگ آن حالات، و گاهی متفاوت و بعضاً متضاد خواهد بود. ثالثاً: كسي كه كارش بر دروغ باشد در طول عمر حتماً به تناقض و اختلاف مي‌افتد، در حالي‌كه هيچ‌كدام از موارد بالا در قرآن نيست و يگانگي و وحدت کاملي بر آن حاکم است.

۴. اعجاز قرآن از نظر جاذبه: قرآن در معرفي معني حيات و آزادشدن از اسارت نفس و خرافات آنچنان سخن مي‌راند كه انسان به هيچ‌وجه آن را از جان خود جدا نمي‌بيند و به‌خوبي جذب آن مي‌شود. قرآن انسان را بر عقده‌هاي دروني‌اش پيروز مي‌كند، مرگ را برايش معني مي‌نمايد، او را دعوت به تدبر در آياتش مي‌كند، مي‌گويد: «اَفَلا يَتَدَبَّروُنَ الْقُرانَ اَمْ عَلي قُلُوبٍ اَقْفالُها» آيا تدبّر در قرآن نمي‌كنند و يا بر قلب‌هاشان قفل زده شده است كه حقايق آن را نمي‌فهمند؟ به همين جهت عقل انسان در حين تدبّر در قرآن از عمق جان، حقانيت آن را تصديق مي كند و خودِ قرآن شرط تشخيص حقانيت خود را تدبّر در خودش قرار داده است. آيا تا حال ديده‌شده كسي در قرآن تدبّرِ لازم را كرده باشد و براي او در حقانيت آن ذره‌اي شك باقي بماند؟ و يا بيشتر كساني گرفتار شك نسبت به قرآن هستند كه از دور و بدون تدبّر در آن نظر مي‌دهند؟

۵. اعجاز قرآن از نظر اخبار غيبي: مثل آن واقعه‌هايي كه در حين نزول قرآن با فكر بشري درستي و نادرستي آن معلوم نبوده و در قرآن مطرح شده به طوري‌که بشر پس از سال‌ها به درستي آن پي‌برده است مثل: پيش‌بيني غلبه‌ي روم بر ايران در شرايطي كه در آن زمان چنين غلبه‌اي به ذهن‌ها هم خطور نمي‌كرد.[4]  و یا مثل حفريات باستان‌شناسان، كه پس از سال‌ها داستان حضرت يوسف و طوفان حضرت نوح و قوم سبأ را تأييد كرد. و يا اين‌كه قرآن براي فلك، مدار قائل است، برعكسِ پيشينيان كه فلك را جسم مدوري مي دانستند كه ستارگان در آن ميخكوب شده‌اند ولي بعدها معلوم شد که ستاره‌ها داراي مدار هستند و در مدار خود در گردش‌اند.

۶. اعجاز قرآن از نظر وسعت معارف و پهناوري مطلب: از طريق كسي كه برتري فوق العاده‌اي از نظر اطلاعات نسبت به ديگران نداشت و در محيطي آنچنان محدود زندگي مي‌کرد که از نظر عقب ماندگی  مثال زدني است و از آن طرف آن شخص ثلث آخر عمرش تماماً مشغول جنگ با دشمنان دين بود، چنين قرآني با اين وسعتِ علمي و دقت روحي مطرح شود حکايت از آن دارد که از طرف خداي حکيم و عليم بر او نازل شده است.

دكتر واگليري، استاد دانشگاه ناپل مي‌گويد:

«كتاب آسماني اسلام نمونه اي از اعجاز است... قرآن كتابي است كه نمي‌توان از آن تقليد كرد... چطور ممكن است اين كتابِ اعجاز آميز كار محمد باشد؟ در صورتي كه او يك نفر عرب درس ناخوانده بوده است... ما در اين كتاب مخزن‌ها و ذخايري از دانش مي‌بينيم كه مافوق استعداد و ظرفيت با هوش‌ترين اشخاص و بزرگترين فيلسوفان و قوي‌ترين رجال سياست است».[5]

 


[1] - سوره‌ي بقره، آيه‌ي ۲۳.

[2] - سوره‌ي هود، آيه‌ي 1.

[3] - سوره‌ي نساء، آيه‌ي 82.

[4] - در سال 617 ميلادي يعني هفتمين سال بعثت پيامبر اکرمf ايران بر روم پيروز شد و تا نزديک پايتخت روم پيش‌روي کرد، در همان سال قرآن پيش‌بيني پيروزي روم را در کم‌تر از ده سال نمود.(به آيات اوليه‌ي سوره‌ي روم رجوع شود).

[5]- كتاب «پيشرفت سريع اسلام »، ترجمه‌ي سعيدي، ص 49.

28817
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. تا حالا دو بار سئوالم پرسیدم ولی جوابش را داخل سایت پیدا نکردم. سئوال یکی از دوستانم که با مباحث شما آشنا هست را تقدیم می‌کنم. می‌گوید شب قدر پارسال از خدا خواستم تا از دریچه کمک به خلق، خودش را به من نشان دهد و از این راه خدا رادر زندگی بیابم. متاهل هستم و صاحب یک فرزند. در خانه شخصی خودم زندگی می‌کنم. از مال دنیا یک خودرو و یک پلاک زمین مسکونی دارم. تصمیم دارم با فروش این اموالم، پولی را تهیه کرده و صرف کمک به فقرا ایرانی و غیر ایرانی کنم. نظر شما درباره این روشم چیست؟ معتقدم برای رسیدن به خدا باید از همه اینها و تعلقات گذشت یا اینکه با عبادات معمول و کمک های خیّرانه متعارف باید خدا را به صحنه روح و قلب خود حاضر کنیم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی این‌طور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: باید آنچه در زندگی نیاز دارید و نداشتن آن موجب زحمت برای خانواده می‌شود، را نگه بدارید و در این مسیر حتماً نباید از فقرا غفلت کرد. موفق باشید

28823
متن پرسش
سلام استاد عزیز: عده ای از دوستان با هم در مورد مقام اصحاب سیدالشهدا علیهم السلام بحث کرده اند و مقایسه ای هم بین مقام حضرت حر و حضرت امام خمینی کرده اند و با دلایلی از روایات و... به این نتیجه رسیده اند که مقام حضرت حر بالاتر از امام خمینی است و در کل مقام عرفا بعد از اصحاب امام حسین علیه سلام اند. بنده نتوانستم این سخن را بپذیرم. چون در آن صورت لازم می آید که بگوییم اگر امام خمینی در آن زمان بودند امام حسین علیه السلام را یاری نمی‌کردند. همینطور علامه قاضی ها و طبابایی ها. در حالی که زندگی این بزرگان و توحیدشان این را نشان نمی‌دهد. خواستم نظر مبارک شما را در این مورد جویا شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر بنده نیز همین است که فرموده‌اید. مقام حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بسیار بالاتر از این حرف‌ها است. عرایضی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» شده است. در ضمن چرا ما خود را وارد این نوع دوگانگی ها بکنیم؟ موفق باشید

28800
متن پرسش
سلام: در رابطه با طب اسلامی (منظور دستوراتی که از اهل بیت (ع) به ما رسیده برای سلامت بدن و همچنین اثرگذاری بر روح و ...) آیا عدم آگاهی این علم برای سالک چقدر می تواند ضرر برای سالک داشته باشد یا در سیری که دارد، دیر او را به مقصد برساند یا اصلا نرساند؟ آیا جایگاه این علم کجاست و چقدر اهمیت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل کار و روش در رابطه با سلامتی را باید در این سخن رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» دنبال کرد که می‌فرمایند: «الْمَعِدَةُ بَيْتُ كُلِّ دَاءٍ وَ الْحِمْيَةُ رَأْسُ كُلِّ دَوَاءٍ وَ أَعْطِ كُلَّ نَفْسٍ مَا عَوَّدَتْهَا» یعنی معده خانه ی تمام دردها است و پرهیز، سرآمد هر نوع دارویی است. موفق باشید  

28785
متن پرسش
استاد سلام: بین الطلوعین به چه زمانی گفته می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از زمانی که اذان صبح گفته می‌شود تا طلوع آفتاب. موفق باشید

28789
متن پرسش
با سلام خدمت استاد شریف: عزاداری هاتون قبول باشه. استاد یک سوال درد و دل گونه دارم ان شا الله بتونم منظورم رو برسونم. استاد بر اساس ابلاغیه آخر ستاد مبارزه با کرونا که متاستفانه دو روز قبل از محرم اعلام شد فضاهای مسقف باید تعطیل می‌شد جدای از اینکه هزار نقد به ستاد کرونا داریم اما متاستفانه یک سری از دوستان مذهبی با در نظر نگرفتن ابلاغیه آخر در فضاهای مسقف جلسه می‌گیرند و متاستفانه بعضی اهل منبر و معروفین هم با این حرفا که مثلا اینها کارشناس نیستند و هر روز حرفشون عوض شده کار خود را می‌کنند استاد این می‌تواند امتحان بزرگ بچه مذهبی ها باشد؟چون آقا فرمودند: من دقیقا به حرف های ستاد عمل می‌کنم و اگر رعایت نشود فاجعه رخ می‌دهد. استاد اگر برداشتم درست است بفرمایید و اگر برداشتم اشتباه است بفرمایید که ما هم مثل بعضی عزیزان به اجتهاد خود عمل کنیم و حرف ستاد را گوش ندهیم. امیدوارم منظورم را رسانده باشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون افراد مقصد و هدف ستاد کرونا را بر اساس سخنان خودشان متوجه می‌شوند، این شبیه بحثی است که در فقه داریم تحت عنوان «مسنتبط العلة» که می‌دانیم منظور و مقصود آن حکم چه چیزی هست و مطابق آن تصمیم می‌گیریم. در مورد ستاد کرونا، قصدشان برگزاری مراسم در جایی است که رعایت دستورات بهداشتی بشود و ازدحامی صورت نگیرد و به همین جهت حسینیه‌ها و مساجدی که سقف بلند داشتند را مانعی برای برگزاری مراسم نمی‌دیدند تا این‌که به این فکر افتادند اگر در همان محل‌ها نیز ازدحام زیادی به‌وجود آید، عملاً بلندی سقف کافی نیست و لذا فضای آزاد را پیشنهاد کردند. این‌جاست که بعضی از افراد متوجه شدند اگر آن ازدحام نباشد و فاصله‌ها رعایت شود و سقف به اندازه‌ی کافی بلند باشد، عملاً مقصود ستاد کرونا برآورده شده است. موفق باشید

28782
متن پرسش
سلام علیکم: استاد جان، عزاداریهاتون قبول. الان بازار بورس داغه، حاج آقا معمار گفته بودند محب اهل بیت علیهم السلام در بورس میره ولی شیعه اهل بیت علیهم السلام دنبال بورس و این چیزها نمیره. نظر شما چیه؟ خودتون در بورس رفتید؟ من نمی دونم چرا همه میگن باید رفت و... من دلم نیست. دلم رضا نمیشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمی‌توان اثباتاً و یا نفیاً نظر داد. بنده ورودی در بورس ندارم، ولی بستگی به خود افراد دارد. حتی ممکن است عده‌ای با نیّت ایجاد سرمایه برای شرکت‌های کارآفرین، ورود کرده باشند که صرفاً قصد سودجویی نداشته باشند. موفق باشید

28763
متن پرسش
سلام استاد گرامی: بعضا صحبتهای شما رو گوش میدم و براستی در این بی قراری که با آن  اسیرم  تنها چراغ روشن است. استاد گفتید که بایستی به آنچه که پروردگار برایمان مقدر کرده آرام بگیریم. اما پذیرش این اصلا آسان نیست. من خود شخصا همیشه سعی بر این داشتم که  به نوعی از این تنهایی در بیایم ولی مدتهاست که تنهایی بسیار دارم. این موضوع مثل یک نیاز در پس زمینه فکر من هست و اجازه رشد به من نمی‌دهد. خارج از کشور بودم با خود فکر کردم به خاطر ازدواج با فردی هم عقیده به ایران باید برگشت، ایران امکان بیشتری هست. برگشتم  اما ایران بواسطه شغلم سر از جایی دراوردم که تنهای تنها هستم. به لحاظ خانوادگی با این تنهایی غیر هضم شدنی چه کنم؟ خیلی دوست داشتم که غنا داشتم و برایم تنهایی مهم نبود دوست داشته شدن مهم نبود، چه کنم درگیرم هنوز. لطفا راهنمایی کنید و دعا کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار آسانی نیست ولی چیز بدی هم آن را به حساب نیاورید. به هر حال به یک معنا «خلق را با تو بد و بدخو کند / تا تو را ناچار رو آن سو کند». به نظرم خوب است سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. از ورزش و تواناکردن بدن و استوار نمودن آن غفلت نکنید. موفق باشید

28761
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز، راجع به کلیپ ژولیا پطرس، لطفا برای رفع شبهه متن استفتاء حضرت آقا منتشر شود در گروه ها. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آدرس مطالب ذیلاً تقدیم می‌شود: موفق باشید

https://www.khabaronline.ir/news/320418/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%88-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87

استفتائات - موسیقی و غنا

https://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=99&pid=99&tid=-1

28757
متن پرسش
سلام استاد: در مباحثتان فرموده بودید کسانی که عقلشان در صحنه زندگیشان است و یا تکامل عقلی دارند به جای خیال و اوهام، خواب نمی بینند، سوال این است که این به صورت همیشگی و مطلق است؟ و اینکه آیا ائمه و انبیاء مگر خواب نمی دیدند؟ و می شود گفت وقتی جسم به خواب می رود و روح سیر خودش را شروع می کند، اسمش را خواب گذاشت؟ در صورت صحت این با فرمایشات شما که فرمودید عقل به تکامل رسیده خواب نمی بیند چطور با هم جمع می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از آن روایت، خواب‌هایی است که ریشه در واهمه‌ی انسان‌ دارد وگرنه مسیر روح به سوی عوالم برتر، در خواب جای خود را دارد. موفق باشید

28710
متن پرسش
جناب طاهرزاده عزیز: چرا منبع اطلاعاتی شما و ارجاع پاسخ های شما روزنامه کیهان است صرفا؟ اولا در خصوص هپکو چرا لفظ چپاول را به کار می برید؟ آیا شما با فردی که هپکو را خرید شخصا مواجه شده اید؟ از او علت ناکامی اش را سوال کرده اید؟ بنده در جلسه مجمع هپکو ساعتی برایشان به گفت و گو نشستم، آیا می دانید فساد بانک ها چه بلائی برسر این مجموعه آورد؟ آیا می دانید تلاش این فرد در طول چهار سال برای خرید حتی یک دستگاه تولیدی شرکت، به جایی نرسید، و به جای آن دستگاه های دست دوم از خارج کشور وارد کردند. عکس روزنامه کیهان، دروغ بزرگی بود. مطلب دوم درخصوص آقای میرسلیم، چرا وقتی یک باره ایشان فقط یک پرونده قالیباف را رو می کند، شما او را انسان گذشته معرفی می کنید؟ حال که نماینده ایی که رشوه از قالیباف گرفته هم دست گیر شده و هم اعتراف کرده و سخنگوی قضا هم که عنوان کردند پرونده قالیباف تازه در ابتدای راه است. آیا می شود تصور کرد کسی حتی در مظان این اتهامات، رییس مجلس باشد؟ جالب است دستگیری قائم مقام آقای قالیباف هم به همت سردار باقری انجام شد، درحالی که پرونده او در قضا بایگانی شده بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد جریان هپکو در حدّ توان خود کلیت جریان را تعقیب کرده‌اند بخصوص در گفتگوی ویژه‌هایی که طرفین حاضر بودند و بنده در حدّ نقد به خصوصی‌سازی‌ها اشکال دارم و نظر داده‌ام ولی در جزئیات ورود نکرده‌ام، زیرا نیاز به تحقیقات بیشتری دارد که در محدوده‌ی کار بنده نیست. ۲. نمی‌دانم کدام عرض بنده در مورد آقای میرسلیم را می‌فرمایید؟ در کلیت قضیه می‌توانم بگویم بنده نگاه افراد دلسوز و با سابقه‌ای مثل آقای میرسلیم را برای حضور در مبادلات این زمانه کافی نمی‌دانم ولی در مشاجره‌ی اخیر باید مراجع ذی ربط نظر بدهند. موفق باشید

28700
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام، استاد برای درک بهتر معرفت نفس بدنبال شرح کتاب عیون مسایل نفس علامه هستم، بغیر از شرح آقای صمدی آملی از بقیه اساتید شرحی مناسب می‌شناسید که معرفی نمایید. استاد در بحث پیام خواب و رویا برای انسان سوالی با شماره ۲۸۶۶۲ پرسیده بودم که جوابی دریافت نکردم. لطف بفرمایید اگر منبعی برای مطالعه هست معرفی نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده شرح خوبی است. در مورد خواب و رویا هم چیز خاصی به نظرم نمی‌رسد به جز همان نکاتی که در مباحث «ده نکته در معرفت نفس» عرض شده. موفق باشید

28707
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: در بحث مقدرات، در موضوعی یک بار خواب مومنی را دیدم که گفتند فلان دستور را انجام بده و استاد سلوکی ام هم غیر مستقیم تایید کردند، دستور را انجام دادم نتیجه ای نگرفتم، فقط در آن حین داستانی را خواندم که بسیار شبیه داستان چند سال پیش من بود و عنایات امام رضا بر آن فرد را بیان کرده بود. سردرگمم، نمی توانم بفهمم دقیقا چی مقدر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سردر گمی شما به جهت آن است که می خواهید از طریق خواب مقدرات خود را بفهمید. انسان اگر خودش کمی توجه کند متوجه می‌شود خداوند چه اموری بر او تقدیر کرده است. عمده آن است که از وضع فعلی خود هرچه می‌خواهد باشد راضی باشیم و وظیفه ی خود را در آن وضع انجام دهیم. موفق باشید

28706
متن پرسش
با سلام و آرزوی طول عمر و عزت برای شما استاد عزیز: طرحی رو دیدم که بنظرم برای عدالت اقتصادی طرح بسیار خوبیه، با توجه به مباحث روز در مورد طرح گشایش اقتصادی، خواستم از فضای رسانه ای شما برای نشر اون استفاده کنم (متن خلاصه شده است و لینک اصلی در انتهای متن قرار داده شد) پیش‌فروش بنزین به‌جای نفت‌خام مهدی نصرتی در طرح گشایش اقتصادی دولت، قرار است نفت خام به مردم عرضه شود. هم‌زمان مجلس نیز طرحی را در نوبت بررسی دارد که سهمیه بنزین به جای خودروها به همه افراد تخصیص یابد. در این یادداشت ایده‌ای را مطرح می‌کنیم که با ترکیب این دو طرح، به یک راهکار راهگشا و با اثرات شگفت‌انگیز بتوان رسید. طرح فروش اوراق مشارکت یا سلف نفتی می‌تواند ایده خوبی باشد، اما چند ایراد اساسی دارد. یکی از ایرادهای مهم طرح این است که اگر دولت نتواند در آینده نفت‌های مورد نظر را به فروش برساند چه باید کرد؟ آیا می‌توان بشکه‌‌های نفت‌خام را به مردم تحویل داد‌؟ آیا مردم و فعالان اقتصادی می‌توانند آن را به مصرف برسانند؟‌ می‌توانند نفت‌خام را صادر کنند؟ ظاهرا در آخرین اصلاحیه، پالایشگاه‌ها مکلف شده‌اند که نفت را از مردم بخرند. همین تعیین تکلیف برای پالایشگاه‌ها خود می‌تواند زمینه شکست این طرح را فراهم کند. اما اگر به‌جای نفت‌خام، که یک کالای واسطه‌ای و مورد استفاده شرکت‌های بزرگ و پالایشگاه‌ها است، بنزین جایگزین شود به نظر می‌رسد نتایج بهتری حاصل می‌شود. اگر دولت به دلیل تحریم نتواند بنزین تولیدی را به فروش برساند، می‌تواند این کار را از طریق مردم انجام دهد و بنزین را کمی ارزان‌تر از قیمت صادراتی به مردم پیش‌فروش کند. این طرح مشکلاتی را که در بالا درخصوص نفت‌خام اشاره شد، ندارد؛ زیرا اولا بنزین کالای نهایی است که توسط مردم قابل مصرف است. ثانیا ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت در کشورهای همسایه وجود دارد که همگی می‌توانند مشتری بالقوه بنزین ایران باشند و با توجه به مرزهای گسترده ایران، می‌توان از این ظرفیت استفاده کرد. به این ترتیب پدیده مذموم قاچاق بنزین به موضوع پسندیده صادرات مردمی بنزین تبدیل می‌شود. برای این منظور لازم است طرح سهمیه‌بندی بنزین هم به شکل زیر، اصلاح شود: به‌جای سهمیه‌بندی و قیمت‌گذاری بنزین به شکل فعلی، اولا به هر شهروند ایرانی سهمیه‌ای تخصیص می‌یابد (مثلا هر نفر یک لیتر در روز، جمعا به میزان ۸۰ میلیون لیتر در روز). برای این منظور حساب شهروندان به‌صورت دیجیتالی شارژ می‌شود. در ضمن دولت بخشی یا تمام بنزین مازاد بر سهمیه فوق را نیز به مردم می‌فروشد. همچنین به‌جای پیش‌فروش نفت، بنزین به قیمت صادراتی به آنها پیش‌فروش می‌شود. ثانیا سهمیه دیجیتال بنزین که از این طریق به مردم تخصیص می‌یابد، قابل خرید و فروش توسط آنها در بازار ثانویه است. اما اثرات شگفت‌انگیز این طرح: تامین مالی برای دولت صورت می‌گیرد و مردم هم نگرانی از اینکه در آینده نفت روی دست دولت بماند، نخواهند داشت. با آزادسازی صادرات بنزین، به سرعت رانت قیمتی و فاصله ارزش داخلی و خارجی بنزین حذف می‌شود و قیمت بنزین به ارزش واقعی خود نزدیک می‌شود بدون اینکه فشار آن به شهروندان منتقل شود. مردمی که تا امروز دوست داشتند بنزین ارزان باشد طرفدار قیمت بین‌المللی آن خواهند شد چون بنزین مازاد خود را می‌توانند صادر کنند (تاجران بنزین‌های خُرد را از مردم می‌خرند و تجمیع می‌کنند و آن را به‌صورت عمده‌تر که برایشان صرفه اقتصادی داشته باشد، صادر می‌کنند). مهم‌ترین حسن این ارز دیجیتال بنزینی برای شهروندان این است که ارزش آن طی زمان در معرض دست‌اندازی مالیات تورمی نخواهد بود؛ یعنی همان اتفاق ناگواری که هر سال برای ریال روی می‌دهد! یعنی شهروندان می‌دانند که حداقل در ازای هر واحد از این سهمیه‌ها می‌توانند یک لیتر بنزین دریافت کنند. متاسفانه چنین تعهدی درباره ریال وجود ندارد! قابل پیش‌بینی است که این ارز دیجیتال به سرعت در کشورهای منطقه تبدیل به یک کالای با‌ارزش شود که اتفاقا برای مبادلات تجاری و دور زدن تحریم‌ها و خلاص شدن از شر دلار و سایر ارزهای واسط نیز مفید است. در پایان تاکید می‌شود که چنین ایده‌هایی ابعاد و زوایای متعدد و ناشناخته دارند که نیازمند بررسی دقیق است و بدیهی است که یک‌شبه قابل‌اجرا نیستند. در این راستا پیشنهاد می‌شود این طرح ابتدا به‌صورت اختیاری و در مناطق کنترل شده‌ای مثل کیش، سپس قشم و مناطق آزاد اجرایی شود و سپس با شناسایی و رفع مشکلات اجرایی به کل کشور تعمیم یابد. در عین حال طرح پیش‌فروش بنزین به مردم به قیمت صادراتی می‌تواند از همین امروز اجرایی شود و معطل سازوکار جدید سهمیه‌بندی نماند. طرح سهمیه بنزین قابل مبادله نخستین بار در همین ستون در سال ۱۳۸۵ توسط نگارنده در روزنامه «دنیای‌اقتصاد» مطرح و طرح شکل‌گیری ارز دیجیتال با پشتوانه بنزین نیز در سال ۱۳۹۷ عنوان شد که در آن ارز دیجیتال مذکور را «گزکوین» نام‌گذاری کردیم. ______________ https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%D8%B1%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-28/3681680-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%A8%D9%86%D8%B2%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%81%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D9%85 سرمقاله دنیای اقتصاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور که متوجه شده اید طرح هایی از این قرار در مجلس نیز مطرح است که به نظر بنده این به عدالت اجتماعی نزدیک تر می باشد. باید منتظر بود ببینیم کدام طرح بیشترین استقبال را دارا می باشد. موفق باشید

28705
متن پرسش
سلام: ۱. با توجه به اینکه مبنای بورس بر اقتصاد اسلامی نیست به نظرتون درآمدی که از بورس تامین میشه مشکل داره؟ ۲. آیا به صورت کلی می توانیم بگوییم فعالیت در بورس مصداق کثرات هست؟ یا اینکه بستگی به سطح ایمانی خودمون داره؟ چون واقعا فضای معنوی و روحانی انسان رو تحت تاثیر قرار میده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جایی که ظاهرا فقها اشکالی در این مورد نگرفته اند زیرا به نحوی مشارکت در یک نوع تجارت است؛ نباید به خود سخت گیری کرد. ولی در هر حال روح ها و روحیه ها متفاوت است. موفق باشید

28658
متن پرسش
سلام: مطلبی خواندم با این مضمون «پیامبر با بچه ها بازی می‌کرد حتی موقع نماز جماعت بگونه ای که مثلا هنگام قیام بچه را با با یک دستشان می‌گرفتند و هنگام سجده بر زمین می‌گذاشتند و....» از طرف دیگر فرمودید روایت هست که از ورود بچه ها به مسجد جلوگیری شود، بدلیل اینکه فضای ملکوتی و آرامشی که در مسجد باید باشد از بین نرود. این دو چگونه با هم جمع می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن روایات که می‌فرماید بچه‌ها را به مسجد راه ندهید؛ یعنی بچه‌های کوچه که بدون همراهی والدین وارد مسجد می‌شوند و شلوغ می‌کنند. موفق باشید

28647
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید استاد من همیشه دوست داشتم سر انجام وظیفم باشم و بتونم برای انقلاب کار کنم و نهایتا شهید بشم. ولی الان به علت مریضی که دچار شدم ممکنه بر اثرش بمیرم. و از این بابت که شهید نمیشم و کاری هم برای انقلاب نکردم خیلی خیلی ناراحتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با صبر و راضی‌بودن به رضای الهی با موضوع برخورد کنید، به همان نتایجی که می‌خواهید می‌رسید. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!