بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سایر موضوعات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25770
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز! با توجه به اینکه شما بیش از پنجاه سال کار تربیتی کردید و معلم بودید! خواستم ببینم نقد جدی و مبسوط شما در مورد محتوای درسی آموزش و پرورش و خلاهای تربیتی آن چیست!؟ آپ چگونه!؟ چه چیزهایی!؟ و چه کارهایی می توانست انجام بدهد که انجام نداده!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. شاید مباحثی که در کتاب‌های «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» و «آشتی با خدا» بتوان راه‌هایی را مدّ نظر قرار داد. موفق باشید

 

25763
متن پرسش
با سلام خدمت استاد. خدا قوت! با توجه به اینکه در صوت سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) پیشنهاد می دهید که در مباحث سوبژکتیویته و غرب مطالعه کنیم تا به درک درستی از جایگاه غرب و همچنین فیلسوفان غربی برسیم و عقلانیتی در زمانه پیدا کنیم جنابعالی چه روندی را برای تحصیل این عقلانیت پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! به‌خصوص مطالعه‌ی افکارِ مارتین هایدگر. موفق باشید

 

 

25762
متن پرسش
سلام علیکم: آیا امروز جریان انقلابی و بسیجی ما بصورت کلان می توان گفت درگیر تحجر و یا رکود و سکون است؟ بسیاری هر چند شاید به تندی می گویند نیروهای انقلابی از فهم ضروریات جامعه غافل اند و برداشتهای فقهی ایدئولوژیک اند و نگاه عطوفت و مهربانانه ای جهت جذب حداکثری ندارند. آیا این مورد با وجود اینکه نسل نیروهای جوان مومن انقلابی بیشتر شده اند و آنها شروع به فعالیت فرهنگی کرده اند و بسیاری از عیب ها را هم پاک کرده اند، صدق می کند و اساساً می شود گفت جریان انقلابی به سکون افتاده و هیچ برنامه بلند مدتی بر کشور و تمدن ندارد و هنوز در گذشته مانده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز آموزه‌های دینی ما در حدّ مفاهیم دینی است و به اگزیستانس انسان کمتر نظر می‌شود. قرآن و روایات به جای آن‌که افقی در مقابل جان انسان بگشایند، موضوعاتِ آموختنی شده‌اند. عرایضی در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» شده است. موفق باشید

25759
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد عزیز نمیدونم شما هم در جریان هستید یا نه که حتما هستید. بعد از حمایت رهبری از طرح بنزینی دولت یک سرخوردگی و دلخوری بزرگ و زیادی نه تنها در قشر حزب اللهی و انقلابی بلکه در میان عموم مردم نسبت به ایشون به وجود اومده. و این دلخوری از این بابت هست که اولا با این حمایت ایشون و قبل تر از اون با تشکیل شورای اقتصادی سران قوا عملا قانون اساسی دور خورد و مجلس از اون جایگاه خودش افتاد. چون این طرح باید در مجلس تصویب می شد. البته بسیاری میگن که تشکیل و حمایت از این شورا حکم حکومتی هست اما شما بفرمایید که دیگه چطور میتونیم مردم رو به مشارکت در انتخابات دعوت کنیم؟ و یا گفته میشه که رهبری برای جلوگیری از استعفای دولت و شکل گیری خلا سیاسی و آشوب این کار رو کردند. اما به این حرف هم اشکال وارد هست. اولا اینکه مردم واقعا دیگه این دولت رو نمیخوان و اگر تجمعی هم شکل می گرفت بر خلاف و ضد دولت بود و به نوعی مردم از خداشون هم بود و هست که این دولت زودتر بره. در مورد آشوب هم همونطور که این آشوبها رو در طول دو روز جمع کردند و بساط اغتشاش گران جمع شد، اگر در بین تجمع مردم پس از استعفای دولت هم این چنین آشوبگرانی بودند مردم نه تنها صفشون رو جدا می کردند بلکه مثل همین ایام هم بساطشون توسط نیروی های امنیتی میتونست جمع بشه. واقعا شنیدن این جمله که «من کارشناس و متخصص این امر بنزین نیستم اما چون سران قوا بر این تصمیم اند من هم حمایت می کنم.» از کسی که خودش رییس جمهور این مملکت بوده واقعا دردآوره. مگر میشه که آقا ندونند که دولت نمیتونه قیمت ها رو پس از افزایش قیمت بنزین کنترل کنه؟ امکان نداره که ندونند. واقعا استاد موندیم چی جواب مردم رو بدیم. لطف کنید یکم برامون روشن کنید تا آروم بگیریم. سایه تون مستدام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که خودتان هم متوجه هستید، موضوعی که در هفته‌های اخیر اتفاق افتاد، زوایای مختلفی دارد. نکاتی در جواب سؤال 25611 عرض شد. در ضمن فراموش نفرمایید اصلِ کنترلِ مصرف بنزین از نانِ شب برای ما واجب‌تر بود و مقام معظم رهبری در اصل موضوع شک نداشتند و حتی از قبل هم این مشکل را مطرح فرموده بودند. بحث در نحوه‌ی اجرا بود که به تصمیم سه قوه واگذاشته بودند و در موارد بحرانی این معمول هر کشوری است. با همه‌ی این احوال هم‌چنان که در آن جواب عرض شد وقتی مسئله‌ی امنیتی کشور در میان باشد نباید به مسائل جزئی فکر کرد. به همان معنایی که برای یک دستمال، نباید قیصریه را آتش زد. موفق باشید

25733
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، آیا می توان گفت جریان انقلابی برای حفظ اصول خود حتی به هر قیمتی، نتوانسته در جذب حداکثری بویژه برای جوانان فعال باشد و بدین ترتیب می شود استدلال کرد غالب جوانان و نوجوانان امروز در دایره انقلاب و خط فرهنگی انقلاب نیستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح جوانان ما حقیقت انقلاب را در افق آینده‌ی خود و ملت‌شان می‌یابند. این تنگ‌نظری‌های ما است که آن‌ها را از ما فاصله داده است. موفق باشید

25732
متن پرسش
ضمن عرض سلام خدمت استاد عزیز: چقدر خداوند را شاکرم که شما را در مسیر زندگی من قرار داد تا از طریق شما به لذت درک معارف الهی نائل گردم و در این گرداب آخرالزمانی با رهنمودها و تذکرات شما به آرامشی خاص برسم. در سیر انتخابی خودم به کتاب «ادب خیال و قلب و عقل» رسیدم آنجا که فرمودید: خیلی فرق می کند که ایده آل شما در ذهنتان فرش باشد یا گستره ي عالم معنا و ناگاه یاد شعر سهراب سپهری افتادم، من مسلمانم، قبله ام یک گل سرخ، جانمازم چشمه، مهرم نور، دشت سجاده من... لذتم از این شعر دهها برابر شد، آیا واقعا ایشان این معانی را در نظر داشته بودند؟
متن پاسخ

 

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه بسیار زیبا مطلب را مطرح فرمودید. یادداشتی در مورد «شعر و هنر» از این زاویه داشتم که به جنابعالی تقدیم می‌کنم. موفق باشید

باسمه تعالی

ما و شعرِ اصیل و آینده

هنر و شعر راه نجات انسان دوران جدید از «بی‌جهانی» است که «بی‌جهانی» منجر به حذف هستی و نیست‌انگاری می‌شود. در حالی‌که انسان ذاتاً جهان‌مند است و باید جهان خود را بر اساس فهمی اصیل بازیابد.

برای یافتن مضمون جهان باید به تحلیل هنر و شعر پرداخت. قدرتِ نجات‌دهنده‌ی انسان جدید در شعر نهفته است زیرا از این طریق مضمون کامل جهان را برای انسانی که ذاتش جهان‌مند است، بر ملا می‌کند. در نتیجه برای انسان‌ها آشکار می‌شود جهانِ گم‌شده‌ی آن‌ها کجا ‌است.

۲. هنر و شعر اما به چه‌چیز می‌خواند؟ به هستی. اندیشیدنِ واقعی هم نسبتی است که انسان با هستی برقرار می‌کند به همان معنایی که انقلاب اسلامی وسیله تقرب به راز وجود شد و جهانی را در مقابل بشر امروز گشود و حجاب‌ها را از رُخِ هستی کنار زد و رازهای بزرگی را بر ملا نمود. جهانی که شاعر در مقابل ما می‌گشاید از این رو اصیل است که ما را از روزمرّگی‌ها و سر به هوا بودن در می‌آورد.

۳. جهانی که شاعر و شعر در مقابل ما می‌گشاید، جهان تعصب‌ها نیست، جهانِ گشودگی ها است تا جهان، رازِ هستی را در گوشِ ما نجوا کند . هرچند به حسب ظاهر هنرمند اثر هنری را می‌آفریند، اما در واقع این اثر هنری است که هنرمند را در مقابل حقیقت قرار داد.

اراده‌ی الهیِ خاصّ این تاریخ

۴. اثر هنری به سبکِ مخصوصِ به خود به انسان‌ها امکان می‌دهد تا خود را به همان معنای حقیقی‌شان به صحنه آورند و از این رو حجاب نفس امّاره را کنار بزنند و به حقیقت هستی تقرب جویند. مأوایی که طلحه و زبیر نتوانستند به آن ورود کنند.

۵. اثر هنری می‌تواند جهانِ حقیقی مردم این دوران را نشان دهد. نشان دهد عالَم انسان‌های وارسته چه عالمی است. عمّار حلب از طریق انقلاب اسلامی نشان داده شد تا مردم این دوران بتوانند خودشان، خودشان را درست مشاهده کنند، حقوق‌بران نجومی خود را درست مشاهده کردند. شهدای مدافع حرم نیز خود را درست مشاهده نمودند. اثر هنری همه‌ی جوانب حیات اصیل قوم را گِرد می‌آورد تا معلوم کند شیوه‌ی زیستن در این دوران به گذشته برگشتن نیست، بلکه به آینده‌ای باید نظر کرد که ماوراء دنیای مدرن برای ما تقدیر شده است، آینده‌ای که برقراری رابطه با حقیقت هستی است.

۶. اثر هنری جایگاه انسان‌ها را در جهان حقیقی‌شان نشان می‌دهد تا بهترین رابطه را با یکدیگر و با محیط و با زمین برقرار کند و در حقیقت، پرده از هستی برکشند و متوجه باشند حقیقتِ جهان چگونه خواهد بود و چگونه رازی از رُخ حقیقت کنار می‌رود و حقیقت به شکل فوق‌العاده زیبا به ظهور می‌آید.

۷. امروز این اثر هنری و شعر است که می‌تواند وطن و مأوای ما باشد و راز تقدیر ما را بر ملا کند و نشان دهد که در این تاریخ انسان چه جایگاهی باید برای خود بیابد و چگونه بر زمین مأوا گزیند تا در نسیم هستی، گوشش قصه‌ی اُنسِ با حقیقت و بیرون‌شدن از نیهیلیسم را بشنود. گوش‌سپردن به حقیقت هستی معنایِ اندیشیدن در این تاریخ است. اندیشیدنی که به یک معنا مأواگزیدن است و اجازه می‌دهد تا هرچیز همان باشد که هست، و این یعنی اُنس با حقیقت و عبور از نیهیلیسم. 

25738
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند، خدا قوت: شبهه‌ای یکی از دانشجویان برای دخترم ایحاد کرده و بعد متوجه شدم که تقریبا بین بیشتر جوانان این اعتقاد وجود داره و آن این است که می گویند این قانون جذب هست که تو می‌توانی هر آنچه را که دوست داری و آرزویش را داری با فکر کردن به آن و معطوف کردن توجه فرد به آن، می‌توانی آن را بدست آوری و حتما به آن می رسی. حالا سوال بنده این است که آیا این حرف درست است و چنین قانونی وجود دارد و اینکه ما طبق قرآن معتقدیم تا خداوند نخواهد برگی از درخت نمی‌افتد، چگونه باید این را برای جوانمان تبین کنیم و در درستی و غلطی این حرف چه جواب باید گفت؟! با عرض پوزش از اینکه مزاحم وقتتون شدم. متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بدانند این افراد با توهّمات خود زندگی می‌کنند و با توهّمات خود به آن‌چه می‌خواهند می‌رسند. زیرا خالق هستی نظام خود را بر اساس میل انسان‌ها نساخته است، ولی رحمت واسعه‌ی او آن‌چنان است که انسان‌ها را تنها نمی‌گذارد. موفق باشید

25717
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توان به داستان ها و روایاتی که مبنی بر تشرف بعضی افراد به محضر امام زمان (عج) است، اعتماد کرد و واقعی دانست مثل تشرف اسماعیل هرقلی، تشرف علامه حلی، تشرف آیت الله بهجت (ره) بعضی افراد هم مثل احمد الحسن هم از طریق همین خواب و تشرف در عالم رویا ادعا کردند ما یمانی موعود هستیم و حضرت حکم مان را امضا فرمودند و ما نیابت داریم. اگر خواب و تشرف منبع قابل اعتمادی باشد پس ادعای احمد الحسن البصری و دیگر مدعیان مهدویت و یمانی بودن، چه حکمی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته مطابق روایاتی که داریم اعتماد به خواب نباید داشت. در مورد تشرف هم ممکن است برای خودِ فرد حجت باشد، ولی برای بقیه چنین نیست. در مورد رؤیا نکاتی در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» عرض شده است که عیناً جهت اطلاع جنابعالی مطرح می‌کنم. موفق باشید

رؤيا يا خواب: عبارت است از ارتباط نفس با سبب غيبي حادثه‌اي كه بعداً در ظرف مكان و زمان خاص محقق مي‌شود. نفس به علت تجردش با وجود برزخي يا عقليِ يك حادثه در خواب ارتباط پيدا مي‌كند و بعداً آن حادثه در عالَم ماده حادث مي‌شود. البته نفس پاره‌اي از حقايق آن عالَم را به مقدار استعدادش دريافت مي‌كند. حال اگر نفس، كامل باشد و گرفتار وَهميّات و آرزوها نباشد، حقايق عالَم غيب را آنطور كه هست به طور كليّت و نورانيت در خواب پيش رويش حاضر مي‌بيند، ولي اگر نفس كامل نبود آن حقايق را به نحو حكايت خيالي و در صورت‌هاي جزيي كه با آنها مأنوس است مي‌يابد. مثل اين‌كه وقتي با معني «عظمت» در آن عالم, روبه‌رو مي‌شود، در خيالش صورت «كوه» ايجاد مي‌شود، و يا معني «مكر» در خيالش صورت «روباه» به‌خود مي‌گيرد، چون عظمت را به كوه، و مكر را به روباه مي‌شناسد. يا معني «افتخار» را به صورت «تاج» و «علم» را به صورت «نور» و «جهل» را به صورت «ظلمت» مي‌بيند. و يا مثلاً چون رابطه‌اي بين اذان صبح در ماه رمضان با شروع روزه هست، با ديدن معني «مؤذن بودن» در آن عالم، صورت «مهركردن دهان» مردم براي خود مي‌سازد.كه البته اين موضوع؛ رقايق و ظرايفي مخصوص به خود دارد به‌طوري كه گاهي از يك معني كه در خواب مي‌يابد صورت عكس آن را در خود مي‌سازد. مثل اين‌كه در بيداري گاهي با شنيدن لغت ثروت به معني فقر فقرا منتقل مي‌شود.

    پس گاهي خواب «صريح و بدون تصرف» است و يا «متمثل معنايي است كه نفس با آن روبه‌رو شده، در عين تصرف نفس» و يا «انتقال به چيزي است مناسب آن معني يا ضد آن معني» و گاهي آنچنان با تصورات شخص مخلوط شده كه اصلاً نمي‌توان فهميد از كدام‌يك از مباني مأنوس شخصِ خواب بيننده تأثير گرفته، كه در اين حالت به اين رؤياها «اضغاث احلام» گويند.

    در رؤياهايي كه نفس با اصل موضوع روبه‌رو مي‌شود و به صورت مناسب آن منتقل مي‌شود، در واقع انسان به اصل موضوعات آگاه شده، به‌طوري كه اگر ملاحظه كرد در حال جمع‌كردن كثافت است، در واقع صورت به‌دست آوردن مال زياد دنيا را به او نشان مي‌دهند، در عين آگاهي دادن به او كه اين مال سرگين و كثافت است. و يا وقتي روبه‌رو مي‌شود بر اين‌كه بدنش ورم كرده‌است، با صورت به‌دست آوردن مال زياد روبه‌رو مي‌شود در عين آگاهي دادن به او كه بدان! آن چرك و آلودگي است. همچنان‌كه  اگر در خواب ديد در زندان است، در واقع با صورت شهرت‌يابي‌اش روبه‌رو شده در عين آگاهي دادن به او كه اين شهرت زندان است، همچنان‌كه اگر ديد در زنجير است، با صورت خوشي و خوش‌گذراني دنيايي‌اش روبه‌رو شده در عين آگاهي دادن به او كه آن گناه است و گرفتاري و زنجير.

    در هر صورت با اين احوال نمي‌توان به رؤيا اعتماد كـرد، چون در حال خواب؛ صورت خياليه نفس آن‌قدر جولان دارد كه با ميل خود صورت‌ها را تغيير مي‌دهد و از جايگاه خود خارج مي‌كند.

    صاحب كتاب «تحف‌العقول» از قول پيامبر«صلواة‌الله‌عليه‌وآله» آورده كه حضرت فرمودند: اگر رؤيا از كسي برداشته شد نبايد نگران باشد زيرا وقتي كسي راسخ در علم شود، رؤيا از او برداشته مي‌شود.

    اين‌كه دستور داده‌اند انسان دائم در حال طهارت باشد و نيز با وضو بخوابد، به سبب آن است كه اين طهارت موجب طهارت باطن و آزادشدن از خواب‌هاي بي‌خود و باطل مي‌گردد.

    مرحوم محدث‌نوري در جلد4كتاب دارالسلام مي‌فرمايد: اگر انسان نسبت به خوراكش مواظبت داشته باشد و دقت كند كه چه چيز بخورد و چه مقدار بخورد، روح او قدرت سير در اكناف آسمان‌ها را مي‌يابد وگرنه برعكس، پرخوري موجب جولان شيطان در قلب و خيالش در خواب و بيداري مي‌شود.

    قال رسول‌الله«صلواة‌الله‌عليه‌وآله»: « الرُّؤْيا ثَلاثٌ: مِنْها اَهاويلُ الشَّيْطان لِيَحْزَنَ بِها ابْنَ ادَمَ وَ مِنْها ما يَهُمُّ بِهِ الرَّجُلُ في يَقْظَتِهِ فَيَراهُ في مَنامِهِ وَ مِنْها جُزْءٌ مِنْ سِتَّةٍ وَ اَرْبَعينَ جُزْءً مِنَ النُّبُوَّةِ. يعني خواب سه گونه‌ است: يكي القائاتي كه شيطان مي‌كند تا فرزندان آدم را بترساند و نگران كند و يكي اين‌كه آنچه را در بيداري مورد توجه قرار داده در خوابش آن را مي‌بيند(با تغييراتي از طريق صورت خياليه) و يكي هم خواب‌هايي است كه جزيي است از چهل و شش جزء نبوت.

    امام‌صادق«عليه‌السلام» مي‌فرمايند: در مورد رؤيا فكر كن كه چگونه خداوند در مورد آنها تدبير به‌كار گرفته و راست و دروغ آن را به هم در آميخته، اگر همه رؤياها راست بود، مردم همه پيامبر بودند، و اگر همه دروغ بود، در رؤيا فايده‌اي نبود.

   در فرمايش امام‌محمدباقر«عليه‌السلام» داريم كه: « رؤياي مؤمن بين زمين و آسمان در گردش است تا آن‌كه خودش آن را براي خود تعبير كند، يا ديگري براي او تعبير نمايد، پس آنگاه كه تعبير كرد به زمين مي‌آيد و قطعي مي‌شود»(كافي ج8ص336).

25686
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، ساز و کار استفاده از رسانه ها مثل فضای مجازی یا صدا و سیما، در عصر حاضر با توجه به رشد تکنولوژی در راستای اهداف دین مبین و ارزشهای توحیدی، چگونه باید باشد و نیروهای انقلابی چه افقی را در کار رسانه ای مد نظر قرار دهند؟ آیا صرفاً امروز این رسانه ها وسیله ای برای تفریح و ارتباط جمعی و گذراندن اوقات هستند (که حتی در صدا و سیما هم چنین رویکردی مشاهده می شود) یا می توان اهداف متعالی را در بستر همین رسانه دنبال کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال فضای مجازی یک امکان است با مناسبات خاص خود. باید عده‌ای به میدان آیند و هنرِ ارائه‌ی آن‌چه باید ما ارائه دهیم را به دست آورند. مثل کاری که مرحوم شهید آوینی در «روایت فتح» انجام داد. موفق باشید

25675
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: استاد چندیست دوره ای را شرکت کرده ام بعنوان روانشناسی مزاج از اندیشکده تصریف، بنا به استناد تفسیر حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» از امام صادق که فرمودند معرفت نفس شناخت چهار رکن، چهار ستون، چهار طبع است. ارکان (نور، نار، ریح، آب) و ستون (عقل، ذهن، قلب، حواس)، طبع (دم، ریح، بلغم، مره) و از روایات هستی شناسی خلقت ملائکه و زمین و آسمان و دریا و... نظامی چیده شده که درمان بر پایه آنست. بحث به‌ آنجا رسید که چون روایت کرسی و عرش اشاره دارد که خورشید نورش مرتبه نازله نور عرش است و ملائکه هم که روایت داریم برخی از نور و برخی از هوا هستند برخی به کوچکی مگس. پس نتیجه که ملائکه هم ماده اند و معراج پیامبر هم که جسمانی بوده، پر جبرییل هم که می سوخته بالاتر برود همه چیز در عالم بالا که خدا خلق کرده ماده است از همان چهار رکن اولیه منتهی ماده ایست لطیف تر از ماده روی زمینی (البته ابتدا را با کلمه می دانیم ) نتیجه کلی که فلسفه را به کل قبول ندارند. استاد حساب روایت ها که اغلب از بحار و اصول کافی و نهج البلاغه هست چه می شود؟آیا منظور همان مراتب ظهور است که نازلترین آن همین جهان مادیست؟ در معرفت النفس با خواب اثبات کردیم که انسان وجه مجردی فوق زمان و مکان دارد حالا با سخن اینها تناقض داریم هر ماده ای محصور زمان و مکان است. لطفا مسئله را روشن بفرمایید در ثانی ادامه این دوره با این نظام را به صلاح می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل آقایان اطباء اسلامی از ابتدا همین بوده که اصلاً تصوری از موجود مجرد به غیر از خدا ندارند و غیر خدا را مادی می‌دانند!!!! موفق باشید

25624
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار وقتتون بخیر: اگر ممکنه نظرتون رو در مورد اغتشاشات اخیر بفرمایید و یه مساله دیگه اینه که استاد، بعد از طرفداری رهبری از طرح افزایش بنزین جو خیلی بدی نسبت به رهبری ایجاد شده و بد و بیراه میگن به ایشون و دولت رو ول کردن و دشمن رهبری شدن، حتی بعضی از انقلابی و ولایی ها هم انتقاد کردن از دفاع رهبری و این بخش از صحبت ایشون که فرمودن: بنده متخصص نیستم، میگن همه افراد عادی میدونستن که این طرح خوبی نیست و در این وضعیت معیشتی بار تازه ای بر دوش اقتصاد مردم اضافه شده، پس چه جوری رهبری این رو نمیدونستن؟ و میگن رهبری به فکر مردم نیستن، اگر ممکنه این شبهات رو جواب بفرمایید و اینکه چه جوری و با چه استدلالی در این مورد ذهن مردم رو نسبت به رهبری اصلاح کنیم؟ تشکر استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب سؤال‌های شماره‌ی ۲۵۶۰۴ و ۲۵۶۱۱ نکاتی را برای رفقا متذکر می‌شود. متوجه باشید که بالاخره وضع مصرف بنزین ما اگر همچنان ادامه پیدا می‌کرد، سال‌های آینده باید بنزین وارد می‌کردیم، در حالی‌که با نخریدنِ بنزین ما، دلاری برای واردکردن بنزین نداشتیم. چاره ای نبود که چنین تصمیمی گرفته می‌شد. در روش، چندان موفق نبودیم. آقای دکتر سعداللّه زارعی در کیهان امروز نکته‌ای تحت عنوان «غائله‌ی مغلوب» داشته‌اند. عین متن خدمتتان ارسال می‌شود: موفق باشید

غائله مغلوب (یادداشت روز) اغتشاشات اخیر کشور پس از آنکه دولت نرخ‌های جدید بنزین را اعلام کرد که از افزایش بین ۵۰ تا ۳۰۰ درصد خبر می‌داد، دارای نکات فراوانی است و بررسی آن‌ها می‌تواند در شرایط و وضعیت ایران مؤثر باشد. حجم خسارت‌ها و آسیب‌هایی که وارد شد و اقدامات جدیدی که از سوی دشمنان کشور و مردم به اجرا گذاشته شد، موضعگیری نسبتاً متفاوت برخی جریانات و افراد داخلی و در نهایت نحوه مدیریت نظام برای کاهش خسارت‌ها و آسیب‌ها از جمله مواردی هستند که باید مورد بررسی قرار گیرند: ۱. میزان مصرف بنزین در کشور و هزینه‌های «بسیار سنگینی» که از این ناحیه بر بودجه عمومی- ارزی و ریالی- دولت وارد می‌کرد، به گونه‌ای بود که تغییر جدی و اساسی در آن را ضروری می‌نمود. مصرف روزانه حدود ۱۰۰ میلیون لیتر بنزین در کشور که روندی رو به افزایش هم نشان می‌داد، حدود ۵۰۰ میلیارد تومان در روز و حدود ۱۸۲۵ هزار میلیارد تومان در سال بود. در این میان یک چهارم این مبلغ از شهروندان گرفته می‌شد و بقیه از جیب همه مردم می‌رفت و به واسطه فشاری که بر بودجه دولت وارد می‌کرد، دولت را مستأصل کرده بود. در این میان نه این حجم مصرف قابل قبول بود و نه حجم یارانه‌ای که بابت آن هزینه می‌شد. در این بین منطق دولت این بود که با اصلاح نسبی قیمت بنزین می‌توانم زمینه انجام خدماتی که به آن متعهد هستم، فراهم کنم و هم می‌توانم با صادرات بنزین ناشی از کاهش مصرف، بخش قابل توجهی از نیاز ارزی‌ام را تأمین کنم، ضمن آنکه متعهد می‌شوم که این افزایش نرخ بنزین روی سایر کالاها و از جمله فراورده‌های دیگر نفتی اثرنگذارد. این منطق بطور طبیعی در جلسه مشترک سران قوا به تصویب رسید که از یک سو دربردارنده منافع مردم و از سوی دیگر تأمین کننده نیاز دولت بود. در این بین، دولت محترم به گمان اینکه با مطرح شدن پیش از اقدام افزایش قیمت بنزین قادر به مهار آثار روانی آن بر بازار نیست و با واکنش تند اجتماعی هم پیش از اعلام نهایی مواجه شده و برای کنار گذاشتن جمع‌بندی تحت فشار شدید قرار گرفته و تصمیم را با تزلزل مواجه می‌گرداند، رویه «کتمان» و سپس «غافلگیری» را در پیش گرفت! این جمع‌بندی مردان دولت هر چند چندان بلاوجه هم نبود، اما از دقت و همه جانبه‌نگری هم بهره‌ای نداشت. چرا که از یک سو ذات جمهوری اسلامی، ذات بیان است نه کتمان و در طول این سال‌ها، نظام با بیان صادقانه توانسته است بسیاری از مسایل را با کمک مردم حل کند که اگر غیر از این بود، نوعاً قادر به حل آن‌ها نبود. از سوی دیگر تصمیم به این مهمی که تقریباً زندگی همه مردم را در شئون مختلف- و نه فقط حمل و نقل- تحت تأثیر قرار می‌داد و در واقع طرف اصلی ماجرا مردم بودند، در عمل نمی‌توانست بدون متقاعد کردن آنان به اجرا گذاشته شود. براین اساس اعلام تصمیم دولت در روز جمعه با بهت عمومی و اعتراض و نگرانی شدید مردم مواجه گردید و فضا را برای شکل‌گیری اعتراضات فراهم کرد و کاملاً پیش‌بینی می‌شد که دشمنان ایران که در جریان مسایل دی ماه ۱۳۹۶ نتوانسته بودند برنامه خود در شکل‌دهی به اغتشاشات عمومی در ایران را به جایی برسانند و از این رو ناگزیر به شکل‌دهی گروه‌های آموزش دیده و مسلح روی آورده و در این حدود دو سال بطور جدی کارکرده بودند، از این فرصت استفاده کنند. ترکیب اعتراضات طبیعی مردم و برنامه منسجم دشمن برای به دست گرفتن اوضاع کار را سخت می‌کرد و در دو روز اول تخریب زیادی را پدید آورد و میزان تلفات را به نسبت رویدادهای مشابه افزایش داد.
کمی بعد با موضعگیری روز شنبه رهبر معظم انقلاب اسلامی- دامت برکاته- مردم از اغتشاشگران تروریست فاصله گرفتند و کار نیروهای انتظامی و امنیتی برای مهار حرکت تروریست‌ها آسان گردید. در این میان تعداد زیادی از آنان توسط سه دستگاه مسئول کشور دستگیر شدند و در واقع ضمن سوار شدن بر روند اوضاع توانستند سرمایه‌های هنگفت آمریکا و... را برباد بدهند.

۲. حوادث چندی درکشور پدید آمده بود که خبر از برنامه‌ریزی سرویس‌های اطلاعاتی در ایران می‌داد. دراین چند سال بعضی از گروهک‌هایی که واقعا به آخر خط رسیده و مضمحل شده بودند، بازسازی شدند که یک نمونه آن حادثه حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی و حادثه دیگر آن قضایای سال پیش یکی از خیابان‌های فرعی منطقه پاسداران تهران بود. بعضی گروهک‌های تروریستی هم نوپدید بودند که از سوی بعضی از رژیم‌های فاسد عربی مدیریت می‌شدند. روند حرکت آنان در هفته‌ای که پشت سر گذاشتیم نشان داد که این ظرفیت‌ سازماندهی شده، یک جا به خدمت گرفته شده‌اند و حوادث روی داده در متن این اغتشاشات نشان می‌دهد که ماجرا به نیروهای کف آشوب‌ها محدود نبوده است. استفاده از سلاح‌های گرم و سرد در این آشوب‌ها یک راهبرد بود که از سوی کسانی که در ساختمان‌های اطراف نقاط آشوب به‌وسیله تک تیراندازها پشتیبانی می‌شدند تعداد قابل توجهی از کشته‌ها نه از جلو بلکه از عقب و در فاصله نسبتا دور مورد اصابت گلوله قرار گرفته‌اند و این نشان می‌دهد، در این صحنه «کشته‌سازی» و به هم ریختن اعصاب مردم و نیروهای انتظامی و امنیتی به‌عنوان راهی برای گسترش اغتشاش و منفعل کردن نیروهای مسئول مدنظر بوده است.
تلاش برای گسترش تخریب، یک روی مسئله بوده است. بستن اتوبان‌ها و راه‌های اصلی در استان‌هایی که درگیر این آشوب‌ها بودند، حمله به بانک‌ها و سایر مراکز خدمات عمومی و کشاندن دامنه تخریب به خانه‌های مردم برای عمق بخشیدن به اغتشاشات و ناامید کردن مردم و به‌خصوص نیروهای مدافع امنیت صورت گرفت. البته در این میان بعضی از طراحی‌های سران خارجی تروریسم مثل حمله به زیرساخت‌های مخابراتی در شیراز و اصفهان که لااقل ۲۰ استان کشور را پوشش‌ مخابراتی می‌دادند و نیز حمله به انبار اصلی مایحتاج عمومی کشور که مواد غذایی، دارویی و... سالانه کشور نگهداری می‌کرد، با رشادت نیروهای مدافع امنیت کشور ناکام گذاشته شد.

در نهایت در روزهای اول هفته گذشته، ما شاهد «دوئل امنیتی» نیروهای انقلاب و معاندان داخلی و خارجی بودیم که غلبه سریع و شوق‌انگیز نیروهای انتظامی و امنیتی بر برنامه‌ریزی و ساماندهی پیچیده دشمنان و معاندان نشان داد، ایران و جمهوری اسلامی علی‌رغم مواجه بودن با توطئه‌های پیچیده، از اقتدار  بسیار بالایی برخوردار است. در این میان یک نکته مهم که از چشم ناظران پنهان ماند، اقتدار ایران در حفظ ارتباطات داخلی بین بانکی و... بود که دشمن را وادار به اعتراف کرد. آمریکایی‌ها و... گمان می‌کردند ایران در مواجهه با اینترنت با بن‌بست مواجه است چراکه اگر آن را باز بگذارد، خدمت بسیار ویژه‌ای به مخالفان و اجرای برنامه‌های دشمنان خود کرده است و اگر اینترنت را مسدود نماید ارائه خدمات بانکی و... آن بهم می‌ریزد و کشور مختل می‌گردد که خود این به معنای تن دادن به سطحی از فروپاشی است. اینها توجه نداشتند که در طول این سال‌ها ایران در کنار اینترنت به یک زیرساخت مخابراتی در داخل رسیده و می‌تواند سیستم‌های حساس خود را روی آن سوار کرده و از آسیب‌های قطع اینترنت مصون بماند. این سبب عصبانیت شدید آمریکا، اروپا و... گردید و در عین حال یک درس هم برای کشور بود که برای بومی‌سازی اینترنت عمومی نیز وارد عمل گردد. ۳. یکی از جنبه‌های مهم و قابل تحلیل در مقوله افزایش قیمت بنزین و حوادث پس از آن، موضع‌گیری امام خامنه‌ای «دامت برکاته» بود و البته مثل بسیاری از موارد دیگر، گذشت زمان عمق این موضع‌گیری را بیش از حالا نشان خواهد داد.

مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی در دوره حضرت امام خمینی - قدس سره- و در دوره حضرت امام خامنه‌ای -دامت برکاته- همیشه دو جنبه را پوشش داده است؛ یک جنبه آن «ایدئولوژیک» بوده‌ به این معنا که معظم‌لهما به‌عنوان سنگربان نظام فکری اسلام و اصول آن در مواجهه با رخدادها بوده‌اند و جنبه دیگر آن «مصالح» مردم بوده است که نوعاً در قاعده «عدالت اجتماعی» جلوه‌گر بوده است. مردم نیز همواره از معظم‌لهما همین دو انتظار را داشته‌اند و مقتضای رهبری توأمان دینی و دنیوی مردم هم جز این نیست. در این صحنه، رهبری با هدررفت سرمایه ملی از یک سو و برنامه ارائه شده از سوی دولت و سپس سران سه قوه برای مهار این معظل مواجه بود. در عین حال کاملاً پیدا بود که اجرای برنامه دولت ولو به‌صورت موقت فشار سنگینی را بر مردم وارد می‌کند و دفاع از چنین برنامه‌ای برای رهبری «هزینه» جدی دارد و البته حفظ وجاهت رهبری بزرگترین سرمایه کشور و پشتوانه اداره آن می‌باشد و یک واجب بزرگ به حساب می‌آید و بر این اساس حضرت امام می‌فرمودند «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به کشور شما آسیبی وارد نشود».

با توجه به حساسیت بالای این موضوع، بعضی‌ها توصیه‌هایی داشتند که این توصیه‌ها در نهایت ناظر به جداشدن حساب رهبری از حساب این تصمیم‌گیری بود. در این صحنه رهبری معظم انقلاب اسلامی با چند گزینه مواجه بودند؛ مخالفت با طرح دولت و مصوبه سران قوا، سکوت در مقابل طرح، گرفتن موضعی دوپهلو که مسئولیت را متوجه او نکند، اما امر دادن کاملا مسئولیت به سران قوا و کنار کشیدن از صف قوا و در نهایت اعلام صریح پشتیبانی از تصمیم دولت و سران قوا به نحو مشروط که رهبر معظم انقلاب، راه پنجم را انتخاب کردند. درخصوص تحلیل این موضوع باید به نکته‌هایی توجه کرد:

- واقعیت این است که ادامه روند کنونی هدررفت سرمایه ملی به مصلحت کشور نیست و رهبری نظام نمی‌تواند نسبت به آن بی‌توجه باشد و در اینجا ترجیح حفظ وجاحت بر مصلحت کشور معنا و مفهومی ندارد و در قاموس رهبر معظم انقلاب نیست کما اینکه چنین چیزی در قاموس حضرت امام- روحی له‌الفداه- هم نبود؛

- پیامدهای سنگین طرح دولت به‌گونه‌ای نبود که بدون حمایت قاطع رهبر معظم از آن، به جایی برسد. مسلماً بدون پشتیبانی رهبری، حتی اگر دولت طرح را اعلام و شروع به اجرا می‌کرد، قادر به ادامه راه نبود و طرح به شکست می‌انجامید و خسارت هنگفت هدررفت سرمایه کشور استمرار می‌یافت؛

- در صورتی که رهبری از طرح اصلاح نرخ بنزین به صورتی که ذکر آن رفت، حمایت نمی‌کرد هم مردم و هم مسئولین دچار دودستگی شدید می‌شدند. با عدم حمایت رهبری حتماً پدیده‌هایی در مجلس شکل می‌گرفت که در روزهای اول در قالب استعفای برخی از نمایندگان و ارائه طرح استیضاح رئیس‌مجلس و استیضاح رئیس‌جمهور از سوی برخی دیگر شکل هم گرفت و این سبب بگو مگوی زیاد میان مسئولین کشور می‌گردید. از سوی دیگر عدم موضع‌گیری صریح رهبری در حمایت از طرح، بخش زیادی از مردم ارادتمند ایشان را که فقط به یک جنبه ماجرا توجه داشتند هم به صحنه اعتراضات می‌کشاند و طرح اصلاح قیمت بنزین عملاً از بین می‌رفت و از آن پس این دولت جرأت نمی‌کرد در هیچ زمینه اصلاحی دیگر که کشور به آن نیاز داشت، پا پیش بگذارد و این یعنی عملاً کشور قفل می‌شد! موضع‌گیری صریح رهبری سبب شد ضمن حفظ وحدت درونی نظام، وحدت مردم نیز تأمین شود و دولت هم فرصت پیدا کند تا برای جنبه‌های نگران‌کننده طرح افزایش قیمت بنزین فکر کند این در حالی بود که برخی از خناسان آماده بودند تا پس از مخالفت رهبری بر طبل بسته بودن دست دولت بکوبند و فریاد وا دولتا سر دهند.

در واقع موضع‌گیری صریح رهبری سبب شد تا از یک سو، دولت بحران ناشی از تصمیم اخیر- که از جنبه‌هایی قابل نقد هم هست- پشت سر بگذارد و خود را برای بخش دوم ماجرا که مدیریت قیمت‌هاست آماده کند.-

موضع‌گیری رهبری سبب جدا افتادن اعتراضات طبیعی مردم از توطئه‌های بسیار پیچیده خارجی گردید. سخنان روز شنبه رهبری تکلیف دو دسته را معین کرد یکی تکلیف مردم در جداکردن صف خود از معارضین و هوشیاری آنان و دوم تکلیف نیروهای انتظامی و امنیتی در تردید نکردن در مواجهه با طراحی پیچیده دشمن. و از این رو بود که این توطئه در زمان بسیار کوتاهی مهار گردید و حجم خسارات- که دشمن تخریب حداکثری را مدنظر داشت- به شدت کاهش پیدا کرد.

رهبری در این صحنه به وظیفه خود به درستی عمل کرد و خدا خوداو را محافظت می‌فرماید.  سعدالله زارعی

25622
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بین دو راهی خیلی سختی گیر کردم و از شما کمک می خواهم. استاد بنده سه ساله ازدواج کردم طلبه متاهل هستم و همیشه دارای دغدغه مالی معیشتی بودم به خاطر شهریه بسیار کم و ناچیز طلبگی. از طرفی بسیار عطش مطالعه کتب معارف دینی را دارم و الحمدلله روزانه چند ساعت مطالعات جنبی دارم. از طرفی هیچ؛ هیچ علاقه ای به دروس حوزه ندارم نه فقه و نه اصول. یکی از دوستان به بنده پیشنهاد دادند که بروم در مغازه ساندوچی ایشان کار کنم. حال موندم آیا بروم یا خیر؟ نکته اینجاست که مثلا می توانم از ساعت سه بعد از ظهر تا ده شب هم بروم و صبح ها هم برم سر کلاسهای حوزه. ولی موندم آیا کلا حوزه رو رها کنم و بچسبم به مطالعات جنبی خودم و فعالیت تبلیغی که در فضای مجازی دارم و بعدازظهرها بروم ساندویچی یا اینکه صبح ها برم حوزه و بعدازظهر ها برم ساندویچی؟ ازتون خواهش می کنم کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید «کج‌دار و مریز» هم که شده است ارتباط‌تان را با حوزه حفظ کنید، بهتر است. ولی اگر به‌کلّی روح‌تان در آن‌جا نیست و با موضوعات مطرح‌شده در آن‌جا نمی‌توانید رابطه برقرار کنید، بالاخره دینداری و تدیّن منحصر به حوزه‌رفتن نیست. موفق باشید

25619
متن پرسش
سلام: با مسأله ارتداد و حکم آن در اسلام چه کنیم. واقعاً توجیه آن برای افراد منتقد سخت است. از ترس رسیدن بحث به این نقطه اصلا جرأت نمی‌کنیم وارد بحث شویم. فقط یک پاسخ ضعیف می توان به آن داد و آن هم این است که ارتداد شرایطی دارد که منجر به اعدام می شود و ... ولی باز هم توجیه خوبی نیست. به هر حال یک غیر مسلمان وقتی می‌بیند که در صورت پذیرش اسلام و سپس پشیمانی، حق بازگشت ندارد مگر این که همواره ساکت باشد و تبلیغ علیه اسلام نکند، نمی‌تواند این را هضم کند. خواهشمندم چاره خوبی برای آن بیابید. این زمانه، زمانه توجیه های سطحی نیست. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه‌ی «ارتداد» به این معناها نیست که کسی اگر امروز مسلمان شد و فردا از اسلام دست برداشت، به معنایِ مرتدّ بالفطره باید کشته شود! قضیه مربوط به توطئه‌هایی است که با نقشه می‌آمدند و مسلمانیِ خود را اظهار می‌کردند و بعد برای ضربه‌زدن به اسلام می‌گفتند ما رفتیم و اسلام را بررسی کردیم، چیزی نداشت و در نتیجه از اسلام برمی‌گردیم. از این طریق می‌خواستند یک نوع مقابله با اسلام انجام دهند. آری! در این مورد باید با توطئه برخورد کرد شبیه کار سلمان رشدی که کار را از این هم جلوتر برد، حتی به عنوان یک مسلمان، تهمت‌های صریحی به نوامیس اسلام زد و از اول هم معلوم بود که مأموریتی در این کار دارد. موفق باشید

25603
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: حقیر مدتی است با ابجد کبیر روی آیات قرآن کار می کنم و به مطالبی قابل توجه رسیده ام چقدر این مطالب می تواند قابل اعتماد و استناد باشد؟ به عنوان مثال: در آیة الکرسی می‌فرماید: «لا‌اله الاهو» الهی نیست بجز هو، حال این هو کیست؟ در انتهای همین آیه آمده: «و هو العلی العظیم» و این هو، علی عظیم هست اینکه در کل، قرآن برای شناساندن خداوند می‌باشد شکی نیست این اله و هو خود خداست که بلندمرتبه و بزرگ «علی العظیم» است اما وقتی علی (ع) خود می‌فرمایند کل قرآن و قرآن ناطق منم پس می‌شود نتیجه گرفت که بعد از شناساندن خدا، قرآن به معرفی وجود امام معصوم (ع) و ولی می‌پردازد که این موضوع با حساب ابجد «لااله الا هو» که برابر ۱۱۰ و آن‌هم برابر با نام مبارک علی (ع) هست اثبات می‌شود که الهی نیست بجز هو، آن هو علی (ع) می‌باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مسئله‌ی حروف ابجد مورد سؤال است. به چه دلیل ما باید به این نوع مسائل و مطالب اعتماد کنیم؟ بد نیست به جواب های شماره ۱۷۱۱۸ و ۵۰۹۴ و ۳۴۰۷ رجوع فرمائید. موفق باشید

25590
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد، محدوده آزادی بیان در دین مبین کجاست به‌ویژه در عرصه رسانه ای که اثر اجتماعی هم دارد؟ در ضمن بسیاری معتقدند در کشور اسلامی مان، واقعاً از جهت رسانه ای و اجتماعی و نقد، آزادی بیان نیست و مسئولین می خواهند مردم مثل خودشان فکر کنند و به اصطلاح اطلاعات مردم از یک کانال نه از راه ها و کانال ها و شنیدن عقاید متعدد باشد، آیا این مطلب با مبانی گفتمان انقلاب و واقعیت، تطابق دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بد نیست سری به مباحثی که در رابطه با آزاداندیشی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شد، بزنید. به هر حال زمانه زمانه‌ای است که باید با گفت‌وگوهای اندیشه‌های مختلف، حقیقتْ به ظهور آید. موفق باشید

25550
متن پرسش
با سلام: استاد؛ شهید مطهری، در کتاب کلیات علوم اسلامی، می نویسند فلسفه کانت با آنچه نزد قدما بعنوان فلسفه خوانده می شود تنها اشتراک لفظ دارد و فلسفه او، بیشتر روی فکر شناسی و منطق تمرکز دارد تا جهان شناسی. در مبحثی از حضرتعالی هم دیدم که فرمودید با نومن و فنومن کانت، فلسفه غرب بیشتر رویکرد انتزاعی بخود گرفت. اساساً ایراد ریشه ای تفکر کانت چه بود و چرا رویکرد انتزاعی در فلسفه غرب را رشد داد؟ موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بد نیست به جزوات «فلسفه‌ی غرب» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. و یا به نکته‌ای که در مورد فلسفه‌ی کانت در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شده است. موفق باشید

25547
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت خدمت استاد طاهرزاده: دانش آموزان یک مدرسه سؤالات اساسی راجع به اصل دین یا خدای سبحان دارند و شبهات القا می کنند اما معاون مدرسه از پاسخ به آنها عاجز است، اولا من (معاون) چگونه با آنها وارد بحث شوم؟ ثانیا چه کتابی را مطالعه کنم و با توجه به سن و معلومات دانش آموزان چه کتابی به آنها بدهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم چند جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» بتواند کمک کند. کتاب بر روی سایت هست. در ضمن کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» برای شروع و سپس کتاب «چه نیازی به نبی» إن‌شاءاللّه می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

25538
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، با وجود تمام ایراداتی که بر نظریه داروین حتی از بُعد زمین شناسی و علوم تجربی هم گرفته می شود و آن را دچار معضل می سازد، ولی خود این شخص در جلد پانزده کتابش اعتراف به وجود خالق میکنه و اشاره دارد نظریه مسیحیت در مورد خلقت دفعی بشر مغایر با نظر اوست نه تمام دیدگاه ها. پس چرا هنوز که هنوزه بسیاری به اندیشه این شخص برای حمله به توحید بهره می جویند؟ برخی معتقدند چون طبق نظریه داروین هر کس قوی تر است پس امکان بقا برایش فراهم است، امروزه تبدیل به منطق استکبار و طرح های استعماری ویژه در بین مسلمانان داره، آیا این دیدگاه هم درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که نظریه‌ی داروین اشکالاتی دارد؛ بحثی نیست و بنده در جلسات اولیه‌ی بحث سوره‌ی سجده، عرایضی در این مورد داشته‌ام. ولی اشکالِ قضیه در بهره‌برداریِ ایدئولوژیک از موضوع است در حدّی که انگلز نامه‌ای به مارکس دارد و می‌گوید: از نظریه‌ی داروین برای بحث‌های مارکسیسم می‌توانیم استفاده کنیم. موفق باشید

25528
متن پرسش
سلام علیکم وقتتون بخیر: روز نه ربیع چهارباغ جشن بود. قبل از شروع جشن موسیقی گذاشته بودند با شعر. بعضا اشعاری که می شد برای معشوق مجازی هم گذاشت. به نظرتون این کارها جایگاه دارد؟ البته من برای موسیقی در انقلاب جایگاه قائل هستم اما به نظرم اینطور شروع کردن برای جشن درست نبود با این آهنگها و موسیقی ها. بیشتر خیال رو به بازی می گرفت تا اینکه انسان واقعا نیاز به حضرت صاحب (عج) را احساس کند نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم بتوانیم به راحتی نظر بدهیم و این امور را تحریم کنیم. موفق باشید

25522
متن پرسش
استاد سکرات مرگ چند ساعت یا چند دقیقه قبل از مرگ است یا می تواند چند روز یا ماه قبل از مرگ باشد؟
متن پاسخ

اسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم بشود در این موارد چیزی گفت. موفق باشید

25497
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علکیم استاد: ان شاءلله که سلامت باشید. بنده، در یک کانون تربیتی در مسجد الکوثر تهران، با تعدادی نوجوان ۱۶ ساله به عنوان مربی ارتباط دارم. نزدیک به ۶ سال است که این نوجوانان، در کانون الکوثر با معارف دین مبین اسلام و اهل بیت علیهم السلام آشنا می شوند. این نوجوانان، تعدادی از کتاب های سطح یک بینش مطهر (آثار استاد مطهری) را مطالعه نموده اند. با قرائت و ترجمه ی قرآن آشنا شده اند. همچنین نزدیک به سه سال است که با احکام عبادی آشنا می شوند. در حال حاضر، سطح معرفتی نسبتا خوبی در این گروه که اعضای آن اکنون در پایه ی دهم متوسطه مشغول به تحصیل هستند، وجود دارد. در مورد مباحث اعتقادی، تا کنون کتابی به صورت مستقل مطالعه نکرده اند. اما به صورت ضمنی در آثار شهید مطهری، به برخی مباحث پرداخته شده است. همچنین به سوالات این نوجوانان در مورد عقاید، پاسخ هایی داده شده است. تا کنون سعی شده است که معرفت این عزیزان نسبت به عقاید اسلام، به صورت درونی برای آن ها شکل بگیرد و بتوانند توحید و معاد را به صورت جوشش درونی درک کنند. برای امسال، قصد داشتیم کتابی مانند کتاب ۴۰ درس اعتقادی آقای اصغر قائمی را با این نوجوانان مطالعه و مباحثه کنیم. به نظر شما، آیا لازم است با این شرایط و در این رده ی سنی، این عزیزان به صورت کلامی هم با عقاید اسلامی آشنا شوند؟ اگر لازم هست، لطف بفرمایید و منبع و یا منابعی متناسب معرفی بفرمایید. اگر هم لازم نیست، لطف بفرمایید و راهنمایی کنید که در ادامه چگونه عقاید اسلامی برای این نوجوانان تبیین شود مفید تر خواهد بود. باتشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم کتاب‌هایی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی؟» آن‌ها را در حالتی از احساسِ حضوری قرار دهد که بتوانند ماورای باورهای عقلی و استدلالی با خود زندگی کنند. آری! بعداً اگر شبهه‌ای برایشان پیش آمد، بد نیست به استدلال‌های کلامی رجوع نمایند. ولی هیچ‌کس با دلایل عقلی و کلامی مؤمن نشد. ولی برای دفاع از ایمانش، استدلال‌های کلامی به‌کارش می‌آید. موفق باشید

25480
متن پرسش
سلام علیکم استاد جان: امروز یک نفر در تحلیل شرایط اقتصادی کشور می گفت کشور به شدت از نظر اقتصادی آسیب دیده کسی نمی تواند جمعش کند. دولت به زحمت حقوق کارکنانش را می دهد. صندوق بازنشستگی خالی است. دولت با سود بیست و پنج درصد ماه به ماه از بانکها پول می گیرد که حقوق کارکنانش را بدهد. آمریکا اگر به چین فشار بیاورد همین مقدار نفت رو هم نمیتونیم بفروشیم. مردم در یاس و ناامیدی هستند. واقعا اوضاع اقتصادی تا این حد ناامید کننده است؟ خیلی نگران شدم به حدی که ترسیدم قحطی بیاید و اکثر مردم در تامبن نیازهای اولیه بمانند!!! چه کنم با این ایمان ضعیف؟ چرا ایمانم به خدایی که روزی بندگانش را لحظه به لحظه می دهد اینقدر ضعیف است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا خوشحال نباشید که با فروکش‌کردنِ زندگیِ نفتی، جلوی بسیاری از این ریخت و پاش‌ها و حقوق‌های نفتی گرفته می‌شود و ما به زندگی اصلی خود برمی‌گردیم. مطمئن باشید هیچ‌گونه قحطی پیش نمی‌آید مگر آن نوع قحطی که اشرافیان دیگر غذای مناسب برای سگ‌شان از خارج کم‌تر می‌رسد. وقتی که مسیر، مسیرِ الهی است «من چه غم دارم که ویرانی بُوَد / زیرِ ویران گنج سلطانی بود». موفق باشید

25476
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد عزیز حدود ٢ سال پیش داماد ما در حادثه ای به رحمت خدا رفت و از آن روز به بعد خواهر من شرایط کنار آمدن این قضیه برایش خیلی سخت بود و تا به امروز کمی آرام شده. استاد مشکلی داره که از من پرسید و من خواستم شما را در جریان بزارم تا راهنمایی بفرمایید. استاد خواهرم می گوید مرتب هر شب بین ساعت ٣ و نیم تا ۴ و نیم صبح خواب می بیند و از شدت خوابهای زیاد اذیت می شود و تقریبا تمام خوابهای او یه جوری مربوط به شوهر خدابیامرزش می شود و می گوید از این خواب دیدنهای زیاد کلافه شده و بعد از هر خواب پریشان بهم می ریزد و بدنش سرد سرد می شود و گریه می کند و اعصاب و روانش بهم می ریزد. من بهش گفتم احتمالا زیاد به این و قضیه اتفاق فکر می کنی و ذهنت مدام مشغول است می گفت شب قبل خواب فکر نمی کنم. حدس زدم قوه وهم و خیالش قوی شده و دچار وهم و خیال شده و خواستم کتاب ادب و خیال رو بهش بدم یا کتاب خویشتن پنهان قسمت خوابها رو مطالعه کنه ولی دیدم اهل مطالعه و این جور مباحث نیست و بخاطر روحیه و این اتفاق دل و دماغ خواندن و گوش دادن به کلیپهای صوتی رو نداره از این رو منصرف شدم. استاد می گفت هر شب با وضو می خوابم دعا و زیارت و قرآن می خوانم فاتحه می فرستم شاید منتظر دعاست یا پیغامی از برزخ داره که اینقدر خوابش رو می بینم حتی جایم رو مرتب عوض می کنم ولی باز این خوابها دست از سرم برنمیداره داره اعصابم خرد میشه چه کنم. حالا استاد چند سوال دارم: ١. آیا قوه وهم و خیالش قوی نشده و تسلط پیدا نکرده؟ ٢. آیا این خوابها القاعات ابلیس نیست که او را بهم بزند و نقطه ضعفش رو پیدا نکرده از کجا معلوم که این خوابها واقعا پیغامی از اون خدا بیامرز باشد شاید فتنه ابلیس باشد؟ ٣. آیا اگر بعد دیدن هر خواب بجای بهم ریختن بهتر نیست یاد خدا کند و تعبیر آن را به خدا بسپارد و خود را به بیخیالی بزند و زندگیش را مدیریت کند و برای خود تعبیر نکند؟ ۴. آیا تعریف کردن خوابهایش طبق کتاب خویشتن پنهان در نوع تعبیر دیگران در سرنوشت او بی اثر نیست و بهتر نیست اصلا نگوید؟ با توجه به این موضوع و مشکل او که همدمش را به اراده خدا از دست داده و کاری از دست کسی ساخته نیست. ۵. شما راهنمایی بفرمایید چکار کند تا از این وضع رها شود و خواب دیدنش اصلاح شود و از این کثرت دراید و تا به مرز افسردگی نرسیده نشاط روحی پیدا کند. با تشکر. امیدوارم راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل قضیه آن است که باید متوجه شود آن مرحوم، زندگی دیگری را شروع کرده است، چرا ما زندگی خود را هنوز به او متصل کرده‌ایم؟ آری! همان‌طور که خودتان فرموده‌اید اگر دائم به این موارد فکر کنند، قوه‌ی واهمه‌ی ایشان، شدت می‌گیرد و عملاً القائات ابلیس شروع می‌شود. بهتر است که خواب‌های خود را دنبال نکند بلکه زندگی خود را شروع کند. موفق باشید

25466
متن پرسش
سلام علیکم استاد: آیا برای مباحث تربیتی و پایه دینی، کتاب داستان راستان رو پیشنهاد میکنین به ویژه برای نوجوانان؟ به نظرتون کار مناسبی هست که افراد روی نکات هر داستان فکر کنند و سر کلاس ها یا حلقه های صالحین با هم درباره نکاتی که به ذهنشون آمده بحث کنند؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بسیار خوب و لازم است. زیرا نوجوانان با روح و فطرتِ آماده‌ی خود، خیلی خوب با آن داستان‌های قدسی ارتباط برقرار می‌کنند. موفق باشید

25450
متن پرسش
با سلام: چرا در خواب با وجودی که معرفت ما حضوری است حضور حضرت حق را در صورت های خواب شهود نمی کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا اگر معرفت، حضوری شد باید حضور حق مشاهده شود؟ موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!