بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سایر موضوعات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10741
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: و با تشکر از شما به خاطر پاسخگویی به سوالات. امام باقر ‌(ع) می‌فرماید: «سه سنگ وجود دارد که از بهشت به زمین آورده شده‌اند: مقام ابراهیم (سنگی که ابراهیم بر آن پا نهاد و کعبه را ساخت)، سنگ بنی اسرائیل (سنگی که به وسیله معجزه الهی، حضرت موسی (ع) بدان ضربه می زد و از آن برای بنی اسرائیل آب بیرون می آمد)، و حجر الأسود که خداوند آن‌را به ابراهیم داد در حالی‌که بسیار سفید و تابان بود و به جهت گناه انسان‌هایی که آن‌را لمس کرده بودند سیاه شد». سوال: یعنی چه از بهشت سنگ حجرالاسود آمده؟ و چه خاصیتی در این سنگ هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور آن باشد که این سنگ‌ها مظهر انوار خاصی هستند که بهشت حقیقت آن انوار باشد و لذا آن سنگ‌ها مددهای خاصی که منجر به انتقال انسان‌ها به بهشت می‌شود را در بر دارند. موفق باشید
10745
متن پرسش
سلام علیکم: خداقوت، با توجه به اینکه در همه نمازها سوره شریفه حمد وجود دارد و در آن سوره انسان با خدای متعال صحبت می کند، چرا مانند سوره های شریفه ناس و فلق و... در ابتدای سوره شریفه حمد کلمه «قل» نیامده است؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مأمورند به همان صورت که قرآن برایشان نازل شده است ان را به مردم برسانند. هنگام وَحی سوره حمد، «قل» در ابتدای سوره‌ی نیامده. موفق باشید
10705
متن پرسش
سلام بزرگوار: شما مطمئن هستید که اولا خود شخص شما سولات را پاسخ می دهد آن هم به همه سوالات نه گزینشی، ثانیا شما مطمئن هستید جواب سوالی را ارسال می کنید من فکر نمی کنم سیره اهل بیت (ع) که ان شا الله با آن عزیزان و به حق و حرمتشان با آنها محشور شوید این باشد که به سوال دیگران بی تفاوت باشن و کم محلی کنن ولو آن سوال احمقانه و بچه گانه باشد. لطفا تجدید نظر بفرمایید والا ما هم دوست نداریم مزاحمت ایجاد کنیم. احساس ما این بود که شما پاسخگو هستید ولی اشتباه کردیم والا ما جواب شخصی از شما دریافت نکردیم تو سایت هم که نیست. باورتان نمی شود پسورد ایمیلمان را بدهیم شاید حرف این حقیر را بپذیرید. خدا می داند این چندمین بار است که سوالم را ارسال می کنم حداقل جوابش تو سایت قرار دهید ( غیر از این پاسخی دریافت نکردم (باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جواب سؤال 10604 به صورت شخصی به ایمیل تان جواب داده‌ ام . موفق باشید) این در حالی است که ما جوابی از شما دریافت نکردیم خدا وکیلی اگر جواب نمی دهید حداقل بگید تا ما بی اهمیت شویم (سلام علیکم با عرض پوزش سوالاتی در ذهنم هست که متاسفانه فقط شک مرا تقویت کرده نگاه من به دین کاملا متفاوت از فردی مثل شماست که گرمی و سردی سلوک را چشیده است در کتب مختلف دینی با عناوین مختلف برای هر مشکلی که سر راه انسان قرار گرفته راه حل های مختلفی ارائه شده، مثلا کتاب جنود عقل و جهل، این کتاب متعالی راهگشای سلوکی هر فردی است که در آن قطعا من و شما به صحت و درستی آن بدون بحث تخصصی شکی نداریم اما همه مباحث اینطور نیست، مثلا دعا برای رفع بیماری یا قرض یا ارتقا معنویت برای رفع انواع و اقسام مشکلات، ذکرهای مختلف و دعاهای مختلفی که در مفاتیح و کتب دیگر دیده می شود قضیه فرق می کند، متاسفانه به نظر می رسد برای همه عمومیت نداره حتی مواردی که ائمه قسم یاد کردن که اگر این شرایط رعایت شود مثلا فقر از بین می رود یا بیمار شفا می گیرد (مثلا خواندن سوره حمد) و... در حالی که اگر فرد همه دستورات را مطابق شرایطش انجام دهد هیچ اتفاق خاصی نمی افتد از زبان عوام هم می شنویم که «خداوند ز حکمت ببندد دری / ز رحمت گشاید در دیگری» اما چنین چیزی هم در زندگی مشاهد نمی شود. پای صحبت اهل فضل که بشینید قضاوتهای خاصی را شاهد خواهید بود، مثلا خداوند شما را امتحان می کند یا شما را دوست دارد و می خواهد صدای شما را بشنود برای همین دعایتان را دیر مستجاب می کند یا دفع بلا می کند یا بهترش را در آخرت می دهد، درحالیکه من در این دنیا موضوع برام مسئله دار شده در این دنیا زندگی می کنم نقد را رها کنم بچسبم به نسیه؟ اگر فرض محال چنین باشد پس دعای هیچ عالم و عارفی هم نباید به راحتی مستجاب شود. اصلا چرا عالم و عارف هیچ نبی و امامی که برتر از همه موجودات هستند نباید دعایشان به راحتی مستجاب شود چون خداوند آنها را دوست دارد درحالی که چنین مسئله ای را در آنها نمی بینیم، از دید دیگر که نگاه کنیم نگاه ما به نگاه دیگری می افتد جناب آقای دکتر امیر مهرداد خسروی این پژوهشگر دینی می گوید که قطعا کسانی که در زندگی احساس این را دارند که خدواند صدایشان را نمی شنود عیب از خود آنهاست نه خدا. به فرمایش ایشون مال حرام در زندگی چنین مصیبت هایی را در زندگی ایجاد می کند. خوب این حرف معقول به نظر می رسد البته این آقا منکر امتحان الهی هم نیستند ما این فرد زندگی خودش را ارزیابی می کند و می فهمد به حمد و شکر الهی مال حرام نخورده، اما پاسخی هم از خدای خودش ندارد. می رسیم فقط به اشتراک کلام فضلا و جناب دکتر که چی؟ موضوع امتحان است. خوب استاد گرامی شما بفرمایید امتحان تا کی و چه وقت؟ یک قیاس اشتباه مجبورم داشته باشم برای رساندن منظورم اگر بچه محصل قرار باشد هر روز امتحان دهد پس کی نفس بکشد و کی مطالعه کند و کی براساس داده های جدیدی که کسب می کند امتحان دهد؟ فرق مباحث دینی و روانشاسی به نظرم این طور است که با مطالعه بحث روانشاسی از خدای خودت و نویسنده ادعای طلب نمی کنی اما بحث دینی اینطور نیست چون ائمه و خدای خودت را کریم می دانی و از کرامت آنها آن قدر می شنوی که طمع تو نسبت به آنها افزون می شود وقتی جواب نمی گیری نه یک بار نه دو بار بلکه چندین بار (یعنی هیچ خواسته ای به صلاح ما نیست!!! مگه می شود؟!) مشکوک می شوی که آیا آنچه خوانده ای و یا آنچه شندیده ای درست است؟ از کجا معلوم؟ این همه کتاب شرح خواص سوره های قرآن، قرآن درمانی ، دارو خانه معنوی، کتاب برای رفع مشکل گرفتاران با موضوعات و مباحث مختلف، انواع و اقسام دعا حتی در ساعات مختلف که در مفاتیح آمده آیا امکان دارد فقط حالت نسبی برای افراد داشته باشد؟ مثلا برای شما رخ دهد اما برای من نه؟ اگر اینطور است چرا در بعضی موارد قسم جلاله اهل بیت را می بینیم؟ یا درباره خمس لزومی نداره امام جواد (ع) ضمانت فرد را کند که اگر خمس دهد فقیر نمی شود می توانست بگوید برای بعضی. وقتی کلی این حدیث مطرح می شود یعنی عمومیت دارد اما این را هم نسبی می بینیم. در تمامی این حرفها منکر نظارت خدا بر زندگی خود نیستیم اتفاقا چون خدا را شاهد مشکلات می بینیم توقع ما عوض می شود که چرا پاسخی نمی گیریم. و اتفاقا کلید حل مشکل را در دست خدا می دانیم قضیه ما تغییر می کند حالا در بحث روانشناسی مثلا کتاب اسکاول شین که یک فرد مسیحی آن را نوشته و کشیش هم هست برای گرفتارها ادبیات خاص خودش را دارد و قوانینی را وضع کرده که اتفاقا جوابدهیش بهتر از این روایات است. مثلا برای رفع بیکاری می گوید هر روز این جمله را تکرار کن «من کاری دارم عالی با موقعیت عالی با خدمتی عالی برای پاداش عالی» یا نمونه دیگرش که برای درست شدن اوضاع و شرایط است می گوید بگویید «تنها آنچه برای خدا حقیقت دارد برای من حقیقت دارد زیرا من و پدر یکی هستیم» خوب جالب اینجاست که شما با گفتن این کلمات مشکلتان حل می شود. نگویید هر مشکلی زمانی دارد و در واقع چون زمان آن به اتمام رسیده مشکل حل شده و ربطی به این کلمات ندارد اگر قرار باشد آنچه که بر اساس روایات به ما رسیده قطعیت نداشته باشه خوب از کجا معلوم شاید اگر فرد این کلمات را نمی گفت مشکلش حل نمی شد؟ در حالی که با اذکاری که در روایات هست مشکلش حل نشده؟ بحث تلقین در کار نیست چون وقتی فردی گرفتار می شود با امید اجابت در خانه اهل بیت را می زند و نذر و نیاز می کند و با اعتقاد کامل سوی آنها می رود حالا که جواب نگرفته عجله ای هم نداشته صبر هم در حد وسع خود داشته به نتیجه نرسیده به سراغ دعا و ذکر و این جور مسائل می رود. یا اذکاری مثل صلوات و تسبیحات، از کجا معلوم ثواب آنچه که گفته شده شامل همه بشه؟ مثلا با گفتن ذکر صلوات ترازوی اعمال سنگین می شود خوب از کجا معلوم؟ کتاب شرح معاد را می خوانیم اما از کجا معلوم این روایات برای همه صادق باشد؟ مثلا حجت الاسلام انصاریان در یکی از سخنرانیهای خودش می گفت فرد گنهکاری با دادن تکه ای گوشت به ماده سگی آمرزیده شده و این چنین از سعه رحمت وجود خدا صحبت می کرد. خوب ما کدام را بپذیریم؟ درست است شاید چنین فرصتی به ما داده نشه که با رحم به یک سگ ما هم عاقبت بخیر بشیم ولی از کجا معلوم مباحث شما در معاد و کتب دیگر که قطعا شرح و تفصیل آیات و روایات است درست باشد؟ شاید مباحث شما هم نسبی باشد برای عده ای اتفاق بیفتد و برای عده ای خیر!!!! یا کتب دینی دیگری که داریم از کجا معلوم برای ما صدق کند؟ چرا باید برای احتمالات این قدر به خودمون رنج و زحمت بدهیم که مثلا شاید شامل ما بشود؟؟؟ از کجا معلوم که اتفاقات زندگی ما بر اساس شانس و تقدیرات و تصادف نباشد؟ هرچند احتیاط شرط عقل است اما ضرورتش چیه؟ که شاید بشود شاید نشود. باور کنید عقل من هیچ اختمالی را پذیرا نیست و نمی پذیرد چون یک مسیحی از ائمه ما کرامت می بیند حاجت می گیرد اما یک شیعه نه. خوب اون مسیحی برتر از شیعه است؟ خلاصه استاد عزیز مشابه این سوالات ذهن مرا آنقدر مشغول و درگیر کرده که نسبت به همه چیز مشکوک شدم. از مباحث مربوط به معاد گرفته تا دعا، تا جایی که اگر با دعا هم مشکلات جزئی ام حل بشه میگم دعا می کردم یا نه این اتفاق می افتاد و حتی باعث شده علاقه من نسبت به مباحث کمرنگ بشه چون به قول عزیزی دارم نماز شک دار می خوانم خواهش می کنم راهنماییم بفرمایید.)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: پنج بار به صورت شخصی جواب را ارسال کردم، این بار به صورت علنی ارسال می‌کنم. همان‌طور که می‌فرمایید در این‌که خدایی، ما را و زندگی ما را زیر نظر دارد و تدبیر می‌کند هیچ شکی نمی‌توان داشت. می‌ماند که یا کارها را به خدا واگذارکنیم و آنچه را او خواسته است را دریچه‌ی کمال خود بدانیم، و یا برای خودمان یک نوع زندگی تعریف کنیم و سپس از خدا بخواهیم در این مسیر به ما کمک کند. در قسمت دوم است که بعضاً تدبیرات الهی مطابق اهدافی که ما برای خود تعریف کرده‌ایم نیست. بنده در این موارد راه حل را در بازخوانیِ آن نوع زندگی می‌دانم که از خدا خواسته‌ایم آن زندگی که خودمان در نظر گرفته ایم را برای ما شکل دهد در صورت آن باز خوانی ربوبیت حق را بهتر احساس می‌کنیم. موفق باشید
10706
متن پرسش
استاد عزیزم سلام: خواهشمندم از شما در مورد معنای نحسی ماه صفر توضیح دهید که منظور چیست؟ به هر حال از طرفی برخی از علما منکر نحس بودن ایام هستند، مرحوم علامه طباطبایی در جایی از المیزان گفته اند هیچ برهانی بر ذاتی بودن نحوست ایام نداریم ؟ البته از یکی از فضلا شنیدم که علامه در جایی دیگر از المیزان فرمودند مثلا دوشنبه یا پنجشنبه به علت رحلت پیامبر نحس است؟ این نحسی به چه معناست؟ با توجه به اینکه برخی روایات به نحسی اشاره کردند - اگر واقعا مثلا صفر نحس نیست از آن طرف نباید ایامی مثل شب قدر هم مبارک باشد؟ زیرا بالاخره نحسی و مبارکی ذاتی ایام نیست. از شما خواهش دارم راهنمایی بفرمایید البته بنده سوال 10699 را خواندم ولی قانع نشدم ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال شماره‌ی 10669 عرض کردم دلیلی بر نحس‌بودن ماه صفر نداریم، نه این‌که منکر نحس‌بودن بعضی روزها باشیم. قرآن می‌فرماید: «فی‏ أَیَّامٍ نَحِسات‏». و حضرت رضا«علیه‌السلام» روز دوشنبه‌ای که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» رحلت کردند را روز نحس می‌دانند نه این که هر دوشنبه‌ای نحس باشد و اگر آن ماه صفر نحس بود چرا همه‌ی ماه‌های صفر را نحس بدانیم؟ موفق باشید
10709
متن پرسش
سلام: در کتاب مفاتیح الجنان در بخش اعمال شب جمعه روایاتی تحت عنوان روایت صحیح و معتبر (سه روایت) در باب کراهت شدید خواندن شعر در شب و روز جمعه و حرم و.... و اینکه تباه کننده کل اعمال است و اگر شعر حقی باشد جز ثواب آن شعر برای خواننده شعر نمی ماند لطفأ حکم فقهی مسأله را بیان کنید با توجه به شدت عقوبت عنوان شده در روایت
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در فقه تخصصی ندارم. منظور شیخ عباس قمی«رحمة‌اللّه‌علیه» در اشاره به آن روایت اشاره به فرهنگی است که بعضاً شب‌ها جلسات شعرخوانی بوده و این کار در شب جمعه و روز جمعه نهی شده، وگرنه خود مرحوم شیخ عباس در ذیل زیارت حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» در روز جمعه چند بیت شعر آورده‌اند. موفق باشید
10693
متن پرسش
سلام علیکم: آن گونه که بنده از فرمایشات شما متوجه شدم بدون اتصال به انسان کامل اتصال به قرآن و نماز و حج و... ممکن نیست و اگر هم بتوانبم متصل بشویم به درد نمی خورد چون هنوز به انسان کامل وصل نشده ایم و انسانیت ما زیر سوال است. ولی سوال بنده از شما این است که اولا چگونه به انسان کامل وصل شویم تا ما هم وارد وادی انسانیت شده و بتوانیم به حقایق قرآن دست یابیم، با توجه به اینکه صرف احساس حضور در اردوگاه آن حضرت به معنای اتصال به آن حضرت نیست؟ ثانیا خود آن حضرت چگونه به آن مقام (یعنی انسان کامل) رسیده است؟ مگر غیر از قرآن توسط چیز دیگری به این مقام رسیده؟ پس شما از روی چه استدلالی می گویید بدون مهدی نمی شود وارد وادی انسانیت شد پس قرآن چه کاره است؟ مگر قران برای هدایت مسلمین و مومنین و متقین و محسنین نیست؟ مگر انسان برخوردار از موهبت عقل و خرد نیست؟ با سپاس
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عرایضی در راستای چگونگی اتصال به انسان کامل در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» داشته‌ام 2- در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرض شده که طبق آیه‌ی تطهیر طهارت و عصمت آن عزیزان تکوینی است و عبادات آن‌ها جهت حفظ آن عصمت است که بحمداللّه در شرح آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب این مسئله تا حدّی روشن شد و در شرح سوره‌ی واقعه عرض شد که قلب مطهرون با حقیقت قرآن و وجه مکنون آن متحد است. پس عملاً هرچه آن‌ها دارند از قرآن است و ما نیز اگر با نگاه آن‌ها به قرآن بپردازیم برای ما حرف دارد. موفق باشید
10696
متن پرسش
سلام علیکم: ضمن عرض سلام و خسته نباشید: در کتب تعبیر خواب از مال حلال یاد می شود. اما آنچه درباره اشاره به شیر در بهشت برزخی از شما شنیدم متفاوت بود. و حال نمی دانم دیدن شیر در خواب را به چه تعبیر کنم؟ به این صورت که مرده ای از کسی بخواهد به شما شیر تعارف کند. با تشکر از صرف وقت گرانمایه تان، استاد عالیقدر. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تعبیر خواب نمی‌دانم. ولی در روایات داریم که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» شیر در خواب را به علم تعبیر کردند. موفق باشید
10698
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر و قبولی طاعات و عبادات. لطفآ دلایل (قاطعیت) رهبری عزیز (مدظله العالی) در ارتباط با نمایان شدن انوار تمدن بزرگ اسلامی ذیل اندیشه ملاصدرا (ره) را عرض بفرمایید. (و من الله التوفیق)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این مورد بحث شده. موفق باشید
10700
متن پرسش
با عرض سلام: آیادر قیامت تکامل وجود دارد؟ چرا ؟ در مورد دلایل موافقان و مخالفان تکامل قیامتی کتاب معرفی می فرمایید؟ بسیار متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «معاد یا بازگشت به خدا» از آیت‌اللّه شجاعی در این مورد خوب است. بنده هم در کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» سخن آیت‌اللّه شجاعی را در مورد تکامل در برزخ آورده‌ام. ایشان می‌فرمایند در برزخ و قیامت تکامل به معنایی که ما کمالاتی بر کمالات دنیایی خود اضافه کنیم نیست، ولی رفع حجاب هست و از این جهت می‌توان گفت در برزخ و قیامت برای مؤمن تکامل می باشد. موفق باشید
10682
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: در منابع دست اول تاریخ چون مقتل ابومخنف و کتاب ارشاد شیخ مفید و.... سخنی از حضرت رقیه «سلام‌اللّه‌علیها» نیست، شهید مطهری نیز به این موضوع تشکیک نموده است، حال می خواستم بدانم با توجه به مطالعات شما حضرت رقیه از چه زمانی وارد عزاداری های ما شده است و آیا امام حسین «علیه السلام» دختری که در شام با دیدن سر مقدس امام جان سپرده است داشته است؟ التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه سید جعفر مرتضی آملی از علما و مورخان شیعه‌ی لبنانی معتقدند مرحوم شهید مطهری به سندهای وجود حضرت رقیه«سلام‌اللّه‌علیها» در کربلا دسترسی نداشتند. کتاب حضرت رقیه«سلام‌اللّه‌علیها» از آقای جعفر تبریزی نکاتی در این مورد دارد. موفق باشید
10683
متن پرسش
با سلام حضور استاد: اینکه گفته می شود تعداد رکعات نمازهای واجب زیاد بوده و خداوند در شب معراج به امت پیامبر (ص) تخفیف دادند، صحت دارد؟ و اگر صحت دارد حقیقت این امر به چه معنی است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایاتی بدین مضمون در مجامع روایی ما هست به این معنا که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» طالب دستورالعمل‌هایی بودند دارای حجم کم‌تر از جهت زمان با تأثیر بیشتر که نتیجه‌ی آن این عباداتی شد که ما داریم. این یک نکته‌ای است که هر سالک الی اللّهی به دنبال آن است و این روایت‌ها می‌خواهد بگوید دستورات اسلام جامع‌ترین شکل سلوک را در بردارد. موفق باشید
10686
متن پرسش

سلام استاد عزیز: نظرتان راجع با این مطلب چیست؟ جدیدا چیزی که خیلی ناراحتم می کند شور و شوق رفقای حزب الهی!! برای ثبت نام و شرکت در پیاده روی اربعین است. بدعتی است که تقویت گفتمان اسلام آمریکایی و به حاشیه راندن اسلام ناب و ضد استکباری اولین نتیجه آن است. و عجیب هم موفق بوده. مناسک جدید التاسیس (اگر شیخ انصاری را خیلی قدیم نگیریم) یا لااقل جدیدالحیاتی که با موفقیت طراحان آن و استقبال گسترده عشاق زیارت کربلا حتی حزب الهی ها!!! مواجه شده. چند کد لااقل برای شک کردن به درستی حرکت میلیونی عشاق امام حسین: 1- اجتماع اربعین بزرگتر از اجتماع عاشورای کربلاست. و عاشورا سالروز جهاد و شهادت است و اربعین، سالروز اولین زیارت! برجسته تر شدن اربعین از عاشورا یعنی چربیدن «اسلام زیارتی» بر «اسلام جهادی» در یک ساحت. مثلا اجتماع مردمی. مثلا چرا پیاده روی عزاداران را در عاشورا با این عرض و طول نداریم ولی در اربعین داریم؟ عاشورا که هم حس و حال و فضا آماده تر است و هم تعطیلات بیشتری داریم؟ 2- جهاد علیه ظلم و شهادت امام حسین مقوله ایست جهانی که می تواند همه آزادیخواهان را زیر بیرق امام حسین (علیه السلام) جمع کند. گاندی هندو و گلسرخی مارکسیست و ... اما زیارت مختص شیعه است و جدیدا در تقابل با بعضی قرائت های اهل سنت که آن را مثلا کفر می دانند توسط کسانی که دشمن خویش را سنی ها گرفته اند در حال پررنگ شدن است. عاشورا و جهاد و شهادتش برای طرد استکبار و ظلم است و همه مظلومین را در گفتمان خود وارد می کند اما برجسته سازی «زیارت»، تقویت گفتمان شیعه در تخاصم با گفتمان سنی است. پیاده روی و تجمع میلیونی اربعین در سالروز اولین زیارت قبر امام حسین، کارکردی ندارد جز اینکه استمرار و بیشتر شدن «زیارت» را در چشم مثلا وهابیت کند. چه در چشم کردنی! بزرگترین اجتماع جهان! 20 میلیون سال گذشته و احتمالا امسال خیلی بیشتر از پارسال. مانور و قدرت نمایی شیعه در برابر اهل سنت یا به بیان حضرات وهابیت و ایجاد رعب در این دشمنی که باید اصلی باشد! بازتولید گفتمان شیعه در تخاصم با غیریتش؛ گفتمان تسنن. تضاد کامل با آرمان وحدت.... 3- فلذا همین است که می بینیم سردمدار دعوت به پیاده روی اربعین در میان مراجع، سید صادق شیرازی است. (لینک نمی دهم، خودتان در گوگل سرچ کنید). حتی وحید هم خیلی کمتر از شیرازی به آن تاکید دارد. اصلا خیلی کم اشاره کرده. شیرازی است که اربعین را روز جهانی «لبیک یا حسین» نام نهاده. 4- ولی رهبری که در مورد حرکت های خیلی کوچک تر مانند اردوهای جهادی بارها صحبت و آن را تایید کرده اند و از اهمیت و فایده آن گفته اند، تا کنون کلامی درباره این حرکت عظیم! نگفته اند. عجیب نیست؟ حرکتی عظیم و میلیونی و پر از معنویت و زیبایی عشق پیر و جوان به امام حسین و به جان خریدن غایت دهن سرویسی برای «زیارت» امام حسین.. 5 - در ادامه مناسک سازی ها و پررنگ کردن مناسک های از پیش موجود است. روندی که تپه هایی تولید می کند و بر تپه های قبلی خاک می ریزد تا کوه شوند و قله عاشورا دیگر شاخص و راهنما نباشد... پهن کردن فاطمیه تا 20 روز و جدیدا پیشنهاد پهن تر شدن تا یک ماه (بگذریم از اینک در زمان امام اصلا در تقویم نبود و ...)، دهه نو پدید صادقیه، محسنیه، دهه جعلی کرامت، دهه بزرگداشت امام هادی (ع)، هفته برائت .... (تفصیل این مورد را قبلا گفته ام و شاید بعدا هم بگویم) اجمالا ارجاع به صحبت آقا درباره لزوم انحصار راه انداختن دسته عزاداری به عاشورا (این هم برای ولایتمداران بی تحلیل که لااقل آقا را قبول دارند).

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیبایی‌های حرکت شیعه همیشه حیرت‌آور است. اعمال امّ داود را که در 13 تا 15 ماه رجب می‌توان انجام داد با آن همه برکات که شرط آن روزه‌داری است با اعتکاف در این ماه همراه می‌کند تا نورٌ علی نور باشد. پیاده به زیارت امام حسین«علیه‌السلام» رفتن که در روایات ما هست از یک طرف، و در اربعین به زیارت حضرت‌رفتن که حضرت امام عسکری«علیه‌السلام» بر آن تأکید دارند و آن را نشانه‌ی تشیع می‌دانند، از طرف دیگر را در حماسه‌ی پیاده‌روی اربعین جمع می‌کند تا هویت تشیع را که حقیقت اسلام است به نمایش بگذارد. بنده در متنی که روی سایت تحت عنوان «حضور تاریخی ما در راستای اربعین حسینی» به عنوان سرفصل سخنرانی‌ام هست، عرایضی داشته‌ام، شاید کمک کند. این‌که امسال ملاحظه می‌فرمایید در موضوع اربعین سازمان حج و زیارت وارد شد به جهت تأکید مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» بود و اساساً وقتی از عاشورا سخن گفته می‌شود شامل لوازم آن از جمله اربعین نیز می‌شود. شما از حرکت جابربن عبداللّه انصاری آن صحابه‌ی صاحب اسرار پیامبر خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» و تلاشش برای زیارت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» در اولین اربعین غافل نباشید زیرا او متوجه است که با حفظ نهضت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» اسلام در فضای خفقان اموی محفوظ می‌ماند و امیدی را که امویان با شهادت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» داشتند را، ناامید کرد و نگذاشت کربلا فراموش شود. بنده در کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» بحثی را صرفاً در رابطه با زیارت اربعین کرده‌ام تا جایگاه اربعین جهت حفظ نهضت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» و به بارنشستن حرکت آن حضرت معلوم شود. موفق باشید

10674
متن پرسش
سلام: حضرت استاد بنده در مجموعه ای فرهنگی جهت برنامه ریزی فرهنگی ماموریت یافته ام. بنده کتب ارزشمند شما را مطالعه کردم و از دغدغه شما به خصوص در کتاب نفیس آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود آگاهی دارم. لازم به ذکر است برنامه ناظر به نوجوانانی که در کلاس هفتم درس می خوانند باید نگارش و اجرا شود. و دقیقا مشکل اینجاست. چون آنها از لحاظ سنی محدودیت هایی را در پذیرش موضوعات دینی دارند. آیا اصلا در ابتدای کار باید موضوعات دینی محور کار قرار بگیرند و یا نه باید روحیات و ابعادی که با تغذیه و رشد آنان مسیر دین پذیری و دین داری همراه با تفکر هموار می شود محور قرار گیرند؟ می دانم که باید قبله و جهت اصلی نگاه به دین و دین داری تصحیح شود تا در انتها به حضور درآیند. باید در ابتدا چه کرد چگونه شروع کنیم تا قدمی استوار برای گامهای آتی باشد؟ در قلب می دانم که باید چه بشود و چه نشود ولی نمی توانم آن را در ذهن و الفاظ و در قالب برنامه ای مدون درآورم و از آنجایی که مربیان دیگر هم هستند و باید برنامه ای تدوین شده مهیا باشد آن دانش قلبی کمک چندانی نمی کند چون نمی توانم دیگران را از آنان مطلع و همراه کنم. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بتوانید مباحث معرفت النفسی را از طریق کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» با آن‌ها در میان بگذارید. موفق باشید
10663
متن پرسش
سلام علیکم: 1. چرا انسان هم مثل حیوانات که دارای درجه وجودی کمتری از انسان هستند اما در عین داشتن مقامات عالی اللهی و مقام خلیفه الله بودن دارای بدنهای مادی متفاوتی نیستند، مثلا ما در سنگها سنگ آهک، عقیق، مرمر و غیره داریم در نباتات همینجور در حیوانات گرگ داریم، زرافه، آبزیان، برندگان، حشرات و... چرا انسان در عین خوب بودن در بیشگاه اللهی دارای شکلهای بسیار متفاوت و عجیب نیست؟ 2. آیا آدمهایی مثل رسول ترکها و علی گندابی ها و طیب ها وجود خارجی داشته اند یا داستانند؟ اگر راستند بعد از رجوع مردانه شان به حق با ادبارشان و با قبضشان و با نا امیدی شان چگونه برخورد می کردند و چگونه تا اخر بر صراط ماندند؟ مگر در حدیث نداریم هیچ کس نیست مگر اینکه در هر 40 روز حدیث نفس دارد؟ با آن گذشته عجیبشان چگونه از نا امیدی عبور می کردند؟ ریشه عبادت نکردن مستمر را در چه می بینید و چرا ما زیاد نا امید می شویم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر روحی برای استکمال خود بدن می‌خواهد، آن‌هم بدنی مناسب آن روح و اهدافی که آن روح باید از طریق آن بدن به آن‌ها برسد. آیت‌اللّه شجاعی در کتاب «معاد یا بازگشت به خدا» نکاتی در این رابطه دارند 2- هرکس وارد زندگی دینی شد اقبال و ادبارش در فضای دین است، یک روز حجاب‌های او رقیق است و راحت‌تر به حق نظر دارد و یک روز حضرت حق با اسم جلال بر او تجلی می‌کند و او عملاً در ادبار قرار می‌گیرد تا با همّت بالاتری وارد میدان دینداری شود. باید برسیم به این نتیجه که همه‌ی امور خود را با رجوع به حضرت حق رفع کنیم، در این صورت ارزش عبادت برایمان روشن می‌شود. موفق باشید
10669
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: لطفا در مورد نحس بودن ماه صفر و وجه جمع آن با روایاتی که ذاتی بودن نحسی را از ایام برداشتند توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم‌رفته نمی‌توان به آن نوع روایات اعتماد کرد، حتی بعضی از علماء از مرحوم شیخ عباس قمی«رحمة‌اللّه‌علیه» گله‌مندند که چرا این موضوع را مطرح کرده‌اند. موفق باشید
10670
متن پرسش
سلام به شما: با توجه به تاکیدات شما به جوانان طالب خدمت به انقلاب، خواهشمند است دلایل خود را بطور کامل برای ترجیح دادن حوزه در این مقطع زمانی ذکر بفرمایید. آیا این تاکید و اولویت برای خواهران نیز به این جدیت مطرح است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار فرهنگی اساسی‌ترین نیاز انقلاب اسلامی است و مایه‌های اصلی کار فرهنگی در آیات و روایات است و در حوزه بهتر می‌توان زمینه‌ی ارتباط با آیات و روایات را در خود شکل داد. اگر حوزه‌های خواهران هم در این مسیر همّت خود را قرار دهند حوزه برای خواهران هم خوب است مشروط بر این‌که خواهرانی که همسر دارند، امور همسرداری را در اولویت قرار دهند. موفق باشید
10648
متن پرسش
سلام: می خواستم در مورد مکتب تفکیک و آنهایی که موافق عرفان و فلسفه هستند بیشتر بدانم. لطفا کتابی معرفی کنید می خواستم ببینم کدام راه درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های زیادی هست. کتاب «رویای خلوص» از سید حسن اسلامی و کتاب «جدال با مدعی.» از آقای دکتر حسین غفاری خوب است. سایت حجت‌الاسلام آقای وکیلی در مورد تفکیک نکات خوبی دارد. موفق باشید
10652
متن پرسش
با سلام و عرض احترام و تحیت: منظور حضرتعالی از محکمات انقلاب اسلامی که در کتاب جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی ص 49 فرمودید چیست؟التماس دعای خیر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر إن‌شاءاللّه بقیه‌ی کتاب‌های مربوط به انقلاب اسلامی و کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را دنبال بفرمایید جواب خود را می‌گیرید زیرا ابتدا باید جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی روشن شود و سپس بحث اصول انقلاب پیش آید. آری اصل تقابل با استکبار و دفاع از مستضعفین در ذیل اسلام اصل مهمی است ولی همین امر را هم باید با توجه به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی تعریف کرد. موفق باشید
10653
متن پرسش
یکی از اساتید دانشگاهمان ادعا می کند که پیامبر (صل الله علیه واله) طبق آیه ای از قرآن با این مضمون می فرمایند که من از 2دقیقه بعدخودم هم خبر ندارم. با این استدلال می خواست نتیجه بگیرد که امامان معصوم علم غیب ندارند. از دانشجویان خواست که تفاوت وحی و علم غیب را برایش ببرند می شود این شبهه را پاسخ دهید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور است که آن استاد محترم فرموده‌اند. رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند من بشری هستم مثل شما مگر آن‌که به من وَحی می‌شود، منتها در همان قرآن که به رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» وَحی شده و حضرت با قلب مبارک خود عمق آن را درک کرده‌اند حقایقی هست که به کمک آن حقایق خیلی چیزها برایشان روشن می‌شود و می‌فهمد که مثلاً آینده‌ی ملتی که جناب سلمان از آن ملت است چه خواهد بود مضافاً که در سوره‌ی جن می‌فرماید: «عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى‏ غَیْبِهِ أَحَدا إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏» داناى غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمى‏سازد مگر رسولانى که آنان را برگزیده. موفق باشید
10660
متن پرسش
سلام علیکم: استاد من قبلا سوال شماره 10514 رو از شما پرسیدم ولی هنوز برام حل نشده و منو گیج کرده سوال: «خداوند به هر موجودی همان وجود و همان اندازه از کمال را می دهد که می تواند بپذیرد یعنی نقص ها از ناحیه ذات خود آنهاست نه از ناحیه فیض باری تعالی» آخه موجودات چه تقصیری دارند؟ استاد خواهش می کنم این رو شما یکم توضیح بدین چون توضیحات شما قابله فهمه یا حداقل یه سخنرانی یا کتاب قابل فهم رو معرفی کنین.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل این مباحث را باید در دروس عدل الهی دنبال کنید، در این‌جا تنها می‌توانیم به سؤالاتی که پس از مطالعه‌ی دروس پیش می‌آید جواب داد. کتاب «عدل الهی» از شهید مطهری در این مورد خوب است. عرایض بنده در سی‌دی اصول عقاید قسمت عدل الهی هم إن‌شاءاللّه می‌تواند کمک کند. موفق باشید
10635
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده جدیدا یک کلاس تفسیر میرم. استادش در جلسه قبل گفتند حضرت علی (ع) می فرماید هر آنچه برای خودت می پسندی برای دیگران نیز بپسند. بعد یک جمله از ایمانوئل کانت گفت با این مضمون که طوری با دیگران رفتار کنید که دوست دارید با شما همان رفتار را بکنند. بعد لابلای حرفاشون گفتند پس ما و آنها به یک نقطه می رسیم. می خواستم نظر شما رو بدونم. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کانت از نظر اخلاقی حرف‌های خوبی دارد، ولی رویکرد کانت رجوع به خدا نیست بلکه رجوع به جامعه‌ای است که انسان بتواند کنار انسان‌های سالم زندگی کند هرچند افراد آن جامعه سراسر کافر باشند. بنده نظرات کانت را در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» آورده‌ام. موفق باشید
10638
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز با عرض پوزش یک شبهه ای برای من ایجاد شده اینکه در پاسخ به اون خانمی که فرمودید فقیه محشور می شوید آیا بر مبنای روایتی از ائمه چنین پاسخی به ایشان داده بودید؟ اگر نه منبع پاسختان چیست؟ التماس دعا یا علی
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: در جوامع روایی، فقیه به کسی می‌گویند که جهت هدایت جامعه به سوی حق و حقیقت تلاش کند و عابد به کسی می‌گویند که سعی دارد خودش با خدا ارتباط داشته باشد و خیلی دغدغه‌ی هدایت بقیه را ندارد. به همین جهت در آیه‌ی122 سوره‌ی توبه می‌فرماید: «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ‏» یعنی چرا بعضی از شما نمی‌روید در مراکز علمی و در دین تفقه کنید و برگردید به سوی شهر و دیار خود و آن‌ها را هدایت کنید؟ و یا در روایت داریم در صحرای محشر به انسان‌ها می‌گویند برو بهشت، ولی به فقیه می‌گویند هرکس را که می‌خواهی با خود به بهشت ببر. حضرت صادق (ع) مى‏فرمایند:«إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْعَالِمَ وَ الْعَابِدَ فَإِذَا وَقَفَا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قِیلَ لِلْعَابِدِ انْطَلِقْ إِلَى الْجَنَّةِ وَ قِیلَ لِلْعَالِمِ قِفْ تَشْفَعْ لِلنَّاسِ بِحُسْنِ تَأْدِیبِکَ لَهُمْ» در روز قیامت خداى عزّوجل عالم و عابد را برمى‏انگیزاند، پس چون آن دو در محضر حق قرار گرفتند، به عابد گفته مى‏شود به طرف بهشت برو، و به عالم گفته مى‏شود بایست و به جهت حُسن تربیت مردم، هر اندازه مى‏خواهى آن‏ها را شفاعت‏ کن‏. (« بحارالانوار»، ج 2، ص 16.) زیرا فقیه در دنیا دغدغه‌ی هدایت بقیه را داشته و حالا در قیامت به آن شکل ظهور می‌کند و آن خانم نشان داد چنین روحیه‌ای دارد و با حکمتی خاص. موفق باشید
10625
متن پرسش
سلام: حضرت استاد معنای ثواب دردیدگاه وجودی چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی عامل اُنس با حضرت حق. موفق باشید
10626
متن پرسش
سلام علیکم. حالتان چطور است؟ سوالی داشتم، در شرح فصوص یکی از اساتید گوش کردم که می فرمودند: خدا باید خدایی کند و خدایی کردن او در ظهورات وجود اوست. پس در این جا برای بنده سوال پیش آمده که خداوند قبل از خلق کثرات چگونه خدایی می کرده. و همچنین می فرمایند که نفس بدون بدن محال است و این بدن ها در طول یکدیگرند پس در نتیجه وجود هم بدون مظاهر نمیشه. می شود توضیح دهید که خداوند قبل از خلق کثرات چگونه خدایی می کرده است، یعنی یک وجود محض بوده است بدون ظهورات؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی حرف‌های به این خوبی را شنیده‌اید حتماً به این حرف هم می‌رسید که مگر می‌شود تصور کرد خداوند یک مرحله‌ای کثرات را خلق نکرده بود و بعداً خلق کرد. همیشه خداوند خالق است و همیشه هم خلق می‌کند، تقدّم و تأخر در مخلوقات است. قبل از خلقت این آسمان‌ها که نسبت به آسمان‌های قبلی، بعد محسوب می‌شوند او خالق بوده است. موفق باشید
10618
متن پرسش
سلام و با دعا برای موفقیت بیشتر شما: سوال اول اینکه آدرس روایتی که در سخنرانی سوره واقعه گفتید امام صادق (ع) گفتند رابطه عادی با اهل سنت داشته باشید حتی دختر هم بدهید کجاست؟ سوال دوم روایاتی که می گویند در آخرالزمان مسلمان اهل اهواز و ری با امام می جنگند را چقدر احتمال درست بودن می دهید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظرم در اصول کافی دیدم 2- عموماً روایات مربوط به آخرالزمان تأویلی است و به ظاهر آن نمی‌توان اکتفا کرد. کتاب «تحلیل تاریخی نشانه‌ی ظهور» از جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین مصطفی صادقی کمک می‌کند. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!