بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سایر موضوعات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9973
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: در خصوص حدیثی که از امام صادق علیه السلام نقل است که تلاش برای دنیایی که برای رفاه خود و عیال و استفاده از آن برای صدقه و حج باشد آخرت است نه دنیا، چطور می شود انسان بدون تزکیه خودش را گرفتار دنیا به امید کسب آخرت بکند؟ برای امثال ما که نفس و شیطانی سرکش داریم آیا این حدیث مصداق دارد و این فرمایش حضرت برای مومن واقعی نمی باشد؟ راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مخاطب این حدیث کسانی‌اند که بنای خودسازی دارند و گمان می‌کنند تلاش اقتصادی مانع خودسازی است. حضرت تذکر می‌دهند آن نوع تلاش اقتصادی هم نوعی تلاش برای آبادانی آخرت است. موفق باشید
9974
متن پرسش
با سلام: شخصی کتابی نوشته و در آن ادعا کرده آیات 30 نازعات و 11-9 فصلت با هم تناقض دارند. اولی به آفرینش زمین بعد از آسمان و دومی به آفرینش زمین قبل از آسمان اشاره دارد. چه پاسخی برای این شبهه وجود دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ایه‌ی 30 سوره‌ی نازعات بحث گسترده‌کردن زمین است و آماده‌شدن آن جهت کشت‌زارهای آن و در آیات 9 تا 11 سوره‌ی فصلت، بحث خلقت زمین است و سپس به استواء و به انضباط خاص درآوردن آسمان، در حالی‌که به صورت دخان بوده، بنابراین تناقضی پیش نمی‌آید. موفق باشید
9959
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقتتان بخیر. چرا گاهی یک نفر 100 درصد مظلوم واقع می شود برای سالها آثار ظلم دامنگیرش هست تازه در مظلومیت سعی می کند از حریم حدود الهی هم خارج نشود ولی ظالم جوابش را دیر می گیرد؟ این آدم سیر به حق ندارد و این بالاترین عذاب است ولی دوستان من می گویند پس کوجواب ظلم به ما؟ ظالم که حالش خیلی خوب است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این ظاهر قضیه است. شاه و صدام در یک شرایط بر خر مراد سوار بودند و می‌تازاندند، ولی آخرش چه؟ اگر ما معتقد به عدالت خدا هستیم باید مواظب خودمان باشیم که ظلم نکنیم و مطمئن هستیم ظالم عاقبت به خیر نمی‌شود. موفق باشید
9962
متن پرسش
سلام: آیا من می توانم کتابها را دانلود و استفاده کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بله می‌توانید. موفق باشید
9967
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد: 1) نگرش ما راجع به همسران حضرت رسول صل اله وعلیه واله چگونه باید باشد با توجه به اینکه بنظرم در قرآن هم از مسلمانان خواسته شده احترام نگه دارند و فقط عایشه مشکل داشته اند آیا باید همین جا حضرت عایشه گفت یا تا این حد احترام لازم نیست؟ لطفا توضیح فرمایید. 2) با توجه به تعالیمی که ما در مدرسه آموختیم بما گفته اند دنیا دار تغییر است و بعد از آن شما نان عملتان را می خورید و همه چیز ثابت می شود و دار مجازات شروع می شود در صورتیکه جنابعالی در بحث معاد تاکید بر ادامه سیر انسان تا قیامت را دارید و دربرزخ نوعی پاک شدن اجباری را برای مومنین قائل هستید لطفا توضیح بفرمایید. با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده در شرح آیه‌ی 6 سوره‌ی احزاب عرض کردم از آن جهت که قرآن می‌فرماید همسران پیامیر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مادر شما به حساب می‌آیند به تعبیر علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» احترام به آن‌ها واجب است. ولی همان‌طور که مقام معظم رهبری در سخنانشان لغت «جناب» را برای آن‌ها به‌کار می‌برند کافی است 2- پس از این دنیا دیگر ما با نتایج اعمال‌مان روبه‌روئیم، منتها برای رسیدن به نتایج کامل اعمال، برزخ مقدمه است و زمینه‌ی رفع حجاب است نه آن‌که چیزی علاوه بر آنچه در دنیا انجام داده‌ایم در برزخ و قیامت به ما بدهند. موفق باشید
9949
متن پرسش
سلام استاد گرامی: دو سوال از حضورتان داشتم: 1. اینکه فرمودید روزی 21 بار آیت الکرسی بخوانید، صرفا آیه اصلی را یا تا «هم فیها خالدون»؟ 2- شعری از مولوی هست در خصوص اینکه انسانها غرق بیکاری هستند و فکر می کنند کار می کنند، به گمانم داستان کره اسب و مادرش، استاد زحمت می کشید حداقل یک بیت یا مطلع آن شعر را برایم بنویسید تا بتوانم کامل آن را بیابم؟ تشکر می کنم از حضرتعالی. برای ما دعا کنید استاد
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آیت‌اللّه قاضی«رحمة‌اللّه‌علیه» توصیه می‌فرمودند هر سه آیه را بخوانید 2-. «کار آن دارد که حق را شد مرید / از برای او ز هرکاری برید / دیگران چون کودکان این روز چند / تا به شب در خاک بازی می‌کنند/ گویدم از کار خستندند خلق / غرق بیکاری است جانش تا به حلق» مولوى در رابطه با این‏که عده‏اى همواره کار زیاد مى‏کنند و مردم را از کار اصلى خود باز مى‏دارند داستان کُره اسبى را به میان مى‏آورد که در حال آب‏خوردن بود تا تشنگى خود را رفع کند و صاحب اسب‏ها که با سوت‏زدن مانع آب‏خوردن آن کره اسب مى‏شد و نتیجه مى‏گیرد همواره از این کارافزاها بوده و هستند، تو کار خود را انجام بده. مى‏گوید: گفت مادر، تا جهان بوده است از این‏/ کار افزایان، بُدند اندر زمین‏ هین تو کار خویش کن اى ارجمند/ زود، کایشان ریشِ خود بَر مى‏کَنند وقتْ تنگ و مى‏رود آبِ فراخ‏/ پیش از آن کز هجر گردى شاخ شاخ‏ شهره کهریزى‏ست پر، آبِ حیات‏/ آب کَش، تا بَر دَمَد از تو نبات‏ آبِ‏ خضر از جوى نطق اولیاء/ مى‏خوریم اى تشنة غافل بیا ما چو آن کُرّه، هم آب جو خوریم‏/ سوى آن وسواس طاعن ننگریم‏ وقتى انسان متوجه شد کارافزایانِ عالَم دام‏هایى براى زندگى ما پهن کرده‏اند، راه خود را پیدا کرده‏ایم. و فرصت را جهت نوشیدن آب زندگانى از دست نمى‏دهیم و با شناختن حقّ ربّ و حق رسول و حق اهل بیت راه خود را از بقیه جدا مى‏نماییم و مى‏فهمیم بقیه‏ى راه‏ها قیل و قالى بیش نیست که حضرت رضا (ع) در آن مورد فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ یُبْغِضُ‏ الْقِیلَ وَ الْقَالَ وَ إِضَاعَةَ الْمَالِ وَ کَثْرَةَ السُّؤَال» خداوند، قیل و قال، و ضایع‏کردن مال، و کثرت سؤال را دشمن دارد. راه حل مشکلات ریشه در آرامشى دارد که ماوراء حرص‏ها و ولع‏ها قرار دارد. موفق باشید
9952
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام استاد: در مورد انسان مرگ مغری سوال دارم. چون خود پزشکان طبق دستور علم روز مانع مرگ طبیعی انسان مرگ مغزی شده می شن و با دستگاه تنفس او را نگه می دارن، طبق فرمایش شما، میشه گفت رضایت ولی برای جدا کردن دستگاه تنفس هم قتل محسوب میشه؟ یا باید هزینه های سرسام آور بیمارستان رو تا لحظه ی قطع طبیعی تنفس از زیر دستگاه رو بپردازه؟ متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی دستگاه‌ها را از او قطع کردند در صورتی که نفس او بتواند بدن خود را تدبیر کند، خودش به کمک ریه‌هایش تنفس می‌کند، ولی اگر نتواند، بدن را ترک می‌کند و این کجایش قتل محسوب می‌شود؟ مگر ما مانع تنفس او شدیم؟ موفق باشید
9955
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: کودکان ما که شروع به نقاشی کشیدن می کنند نباید اجازه دهیم تصویر انسان و حیوان بکشند تا روحشان با محسوسات انس نگیرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که ممکن است این کار که می‌فرمایید خوب است چون حضرت صادق«علیه‌السلام» در این موارد می‌فرمایند: « الشَّجَرِ وَ نَحْوه » چیزهایی مثل درخت یا نهر بکشند. موفق باشید
9942
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقتتان بخیر. علامه حسن زاده در نجوم و ریاضی و طب قدیم و...مجتهدند و صاحب ملکه آن علم. داشتن ملکه مثلا ریاضی یا شیمی یا زبان فرانسه که آیت الله شاه آبادی داشتند به چه درد شان می خورد؟ و به چه درد ما در آن دنیا می خورد؟ این ملکه را آن دنیا با خودمان می بریم ولی ملکه شیمی آن دنیا به چه کارمان می آید؟ سپاس بسیار معلم مهربان ما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از علوم برای بعضی افراد جنبه‌ی طریقیت دارد. یعنی می‌تواند در مسیر إلی اللّه به ما کمک کند و خودش به خودی خود مقصد نیست. مثل آموختن زبان فرانسه در زمانی که انسان بتواند از آن طریق با علوم روز آشنا شود و بفهمد دنیا از نظر فکری چه خبر است و از همان زاویه اسلام را که به عالی‌ترین شکل سخن گفته ارائه دهد تا جوانانِ شیفته‌ی غرب را نجات دهد. ولی ممکن است برای شخص دیگر این کار لازم نباشد و او از طریق دیگر به مقصد خود برسد. موفق باشید
9924
متن پرسش
با سلام: استاد یه سوالی که فکرمو درگیر کرده این‌که آیا ما باید در مواجهه با افراد بدحجاب امر به معروف کنیم یا نه؟ افرادی که با بدحجابی خود پرده دری می‌کنند. استاد مدت‌ها بود که فکر می‌کردم با اخلاق خوش میتونم این کار را انجام بدم، با پوشش مناسب تمیز و اسلامی خود، می‌گفتم چیزی نگم نکنه که از اسلام زده شوند، ولی سکوت ما وضع را داره بدتر می‌کنه. استاد وظیفه‌ام را نمیدونم. درضمن آیا حضور در مکان‌هایی که این‌گونه افراد زیاد رفت و آمد می‌کنند، درسته؟ آیا حضور یه اکیپ خانم محجبه کنار ساحل یا بولینگ یا در رستوران خودش کار فرهنگی نیست حتی اگه احتمال گناه داده بشه؟ چون قطعا نگاه ناپاک به ما افتاده میشه. آیا نبود ما باعث نمیشه وضع بدتر بشه و آروم آروم جبهه را به مقابل بدیم و ما گوشه‌گیر بشیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک بحث ساده‌ای نیست و مسلّم فرهنگ غرب هویت خود را از طریق همین بی‌بند و باری‌ها حفظ می‌کند ولی این بدین معنا نیست که افراد بی‌حجاب بخواهند کارگزار غرب باشند. در هر حال ما از یک طرف باید با مباحث فرهنگی ضعف‌های تمدنی غرب را به‌خوبی روشن کنیم تا غرب از الگوبودن در آید و از طرف دیگر تا آن‌جا که ممکن است فضا را جهت تبرج و خودنمایی افراد بی‌بند و بار تنک کنیم بدون آن‌که خودمان را مستقیم و به صورت فردی درگیر نمائیم مگر آن‌که زمینه‌ی ارتباط مستقیم ما وجود داشته باشد. از جهت کار عمیق تاریخی باید بدانیم که ما برای حضور در آینده‌ی انقلاب به پرورشی نیاز داریم که جایگاه افراد و افکار و جریان‌ها را در تمدن اسلامی تعیین می‌کند و نه در تاریخ محدود و در جزیره‌ای جدا از همه‌ی ملت‌ها. عادات و ملکاتی که قبلاً با آن زندگی می‌کردیم برای ادامه‌ی کار کافی نیست، شخصیت‌هایی را باید مدّ نظر آورد که آن‌ها از یک طرف بر نفس خود مسلط بوده‌اند و تحمل رقبای خود را داشتند و تنها ایده‌های ایمانی را مدّ نظر قرار دهند و از طرف دیگر به وسعت حضور انقلاب اسلامی در آینده‌ی جهان فکر کنند. آن کسی‌که این حرف‌ها را با برنامه‌های سفارشی و رسمی یکی می‌گیرد ابداً متوجه سخن ما نیست و هنوز متوجه پرورشی که باید آغاز کند، نشده است. ابتدا باید جایگاه تاریخی و قدسی انقلاب را بفهمند تا سجیه و خصلتی را که برای ادامه‌ی انقلاب نیاز داریم در خود بپرورانند. باید دورتر از امروز را دید تا در امروز به درستی تصمیم بگیریم و عمل کنیم. این است عبور از بلای اکنون‌زدگی. موفق باشید
9929
متن پرسش
سلام: نگاهی به سایت می کردم به دو سوال برخورم که دو نفر از شما پرسیده بودند و شما پاسخهایی داده بودید. ولی در سوال اول نگفته بودید چرا شخصی مثل علامه امینی فرموده به جای اینکه سراغ اشخاصی مثل حافظ و مولوی بروید، سراغ قرآن بروید. و یا در سوال دوم چرا شخصی مثل رجبعلی خیاط بدون اینکه بتواند از مولوی استفاده بکند قضاوت کرده که مولوی در برزخ دچار گرفتاری است. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض کردم بالاخره هرکس علم فهم اشارات عرفا را ندارد. حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به احمدآقا توصیه می‌کنند اگر متوجه سخن آن‌ها نیستید، لااقل آن‌ها را انکار نکنید. مرحوم آقای رجبعلی خیاط با توجه به ذهنیتی که نسبت به مولوی داشته‌اند در خواب خود، صورت ذهنی خود را دیده‌اند. موفق باشید
9932
متن پرسش
سلام: از بین ترجمه های موجود کدام یک مورد تایید جنابعالی هستند؟ کدام یک از شرح های مثنوی را پیشنهاد می کنید؟شرح علامه جعفری، ملاهادی سبزواری و... و آیا مطالعه این شرح ها رو لازم می دانید؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام از شرح‌ها حُسن خود را دارد. به عنوان مقدمه شرح آقای کریم زمانی خوب است تا ابتدا کلیّات مثنوی را به‌دست آورید. موفق باشید
9936
متن پرسش
سلام استاد: تا حالا از اهمیت معرفت نفس در کتاب های خودتان و دیگران و در پاسخ در سوالات سایت گفتید،شنیده و واقعا مثل نیاز هوا اولویت آن را درک کردم می خواستم سیری از کتب در این بخش به من بدهید؟ فقط از کتبتان خیلی استفاده بردم ولی نیاز بیشتری احساس می کنم و کتب دیگری مثل آقایان حسن زاده و شجاعی خیلی زمان می برد و مفصل است و استادی می خواد شرح دهد و صبر و زمان طولانی. مثل ترجمه اسفار حضرت عالی که فعلا از لحاظ روحیم شرایط آن را مناسب نمی دانم. می خواستم منظم مطالعه کنم در این مورد و از اول تا آخر و خیلی تخصصی نباشد چه پیشنهادی می دهید؟ (بنده ده نکته و شرح آن و آشتی با خدا را کار کردم که خدا خیرتان بده) معذرت طولانی شد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا از شرح کتاب «معاد» و شرح کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شوند» غافلید تا إن‌شاءاللّه به شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» برسید. موفق باشید
9938
متن پرسش
سلام استاد: یکی از اساتید فرمودند: مسیر رشد انسان در دوران مجردی با مسیر رشد انسان در دوران متأهلی کاملاً متفاوت است.اگر می شود توضیحی دهید؟ و تفاوت آن؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در قسمت «ازدواج؛ تولدی دیگر» جواب سؤال خود را بگیرید. موفق باشید
9915
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: آیا هر جا توصیه به خواندن آیت الکرسی شده مثلا هنگام خروج از منزل یا وقت خواب یا بعد از نماز، فقط همان آیه ی اصلی مد نطر است یا باید تا «هم فیها خالدون» خوانده شود؟ با تشکر.
متن پاسخ
مه تعالی: سلام علیکم: اگر گفته نشود تا «هم فیها خالدون»، منظور همان آیه‌ی اول است. موفق باشید
9904
متن پرسش
سلام: قضا و قدر را می شود تغییر داد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قضا و قدر الهی قوانین و سنت‌های جاری در هستی هستند، ما نمی‌توانیم آن‌ها را تغییر دهیم ولی می‌توانیم خود را تغییر دهیم تا قضا و قدری که در راستای رحمت الهی است برای ما جاری شود. موفق باشید
9910
متن پرسش
سلام حضرت استاد وقتتان بخیر: 1. فرمودید نشاط حقیقی پایدار است و بعد از چند سال همچنان در جان انسان شعله می کشد، چون این نشاط به خاطر تجلی حضرت حق بر قلب انسان است و خدا هم پایدار است پس نشاط هم پایدار است و میزان پایداری آن به میزان حضور خدا در اعمالمان بستگی دارد ولی استاد اگر کسی اشکال گرفت پس چرا نشاط زیارت نماند چه؟ اگر بگوییم به خاطر گناه، ممکن است بگویند این هم مثل نشاط مجلس لهو ناپایدار شد، پس از کجا معلوم که آن نشاط حقیقی است؟ یعنی نشاط حقیقی هم دارای ناپایداری هست؟ در عین اینکه 10 سال بعد از یاد آن به شعف آییم. اگر هم از مسیر مستقیم منحرف شویم که بکلی می رود و چیزی نمی ماند پس از کجا معلوم حقیقی است؟ 2- انسان چون مظهر اسماء الله بود شیطان به آن سجده نکرد، آیا شیطان علاوه بر انسان مانع به نتیجه رسیدن گیاه و جماد و نبات هم می شود؟ بالاخره اینها هم مظهر خدایند و به مقصد رسیدنشان یعنی ظهور کامل خدا (با شدت وجودی پیدا کردن) 3- مشکل دوستم که 15 سال بود به پسری علاقه دارد و نشاط از او گرفته شده و مبارزه با خیال را آنقدر سخت می بیند که فکر می کند غیر ممکن است چکار کنند استاد؟ سپاس بسیار
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- انسان‌ها یک حقیقت اصلی دارند به نام فطرت و هر آنچه در مسیر فطرت خود انجام دهند حقیقت شان آن‌اعمال را تصدیق می‌کند ولی اگر اعمالی خلاف فطرت و مطابق نفس امّاره انجام دهند، حقیقت آن‌ها از آن گریزان است و به همین جهت اگر به زیارت امام معصوم رفتید که انعکاس فطرت شما است و بعد امورات روزمرّه صفای آن زیارت را به حاشیه برد، همواره به دنبال آن هستید. بر عکس اعمال نفس امّاره که وقتی به خود آیید می‌خواهید از آن اعمال فرار کنید 2- إن‌شاءاللّه مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کمک می‌کند. موفق باشید
9886
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و ارجمند: سوال من درباره خواهرزاده ام هست و نیازمند راهنمایی شما هستم. او از کودکی بسیار به فیلم علاقه داشت و تمام اوقات فزاغت، اوقاتی که ناراحت بود و ... را به فیلم دیدن می پرداخت. این فیلم ها اکثرا سریالها و فیلمهای ساخت کشور آمریکا بود. در کودکی بازه ای را در خارج از کشور بود خانواده اش نیز برای اینکه زبان را فراموش نکند با این فیلم دیدن زیاد مخالفت نداشتند، و حتی گاهی دوست داشتند بیشتر فیلم ببیند. چون کودک شلوغ و کنجکاو و پر دردسری بود و وقتی فیلم می دید دیگر اینطور نبود. فیلمها به هیچ وجه جنگی و اکشن نبود و بیشتر فیلمهای خانوادگی و کمدی بود. ساختار ذهن او اینطور شکل گرفت. همیشه درباره اسلام و افراد مذهبی مشکل داشت. تا اینکه در 14سالگی دوباره به ماموریت رفتند و بعد از چهار سال برگشتند. اکنون که برگشته اند می بینم که او اصلا اعتقادی به وجود خدا ندارد. ذهن فوق العاده فعالی دارد و بارها در ماموریت با معلمان دینی اش بحث می کرده، اما نتیجه برایش قبل قبول نبوده. در استدلالهایش دنبال روش منطقی اثبات خداست ولی چون هیچ یک از اطرافیان اینطور نبوده اند به نتیجه نرسیده. چیزهایی که خوانده و معتقد است خلاف این باورهاست. خود من هم هیچگاه دنبال اثبات منطقی و ریاضی وار خدا نبوده ام و حتی برهان صدیقین را برای فهم نحوه ارتباط خدا و مخلوقات خوانده ام و سوالات کوچکی که در ذهنم بوده را مانع پذیرش نمی دیدم. پاسخ به آن سوالات را همیشه به وقتی دیگر موکول می کردم. اثبات خدا برایم هیچ وقت سوال نبوده. برایش برهان علیت را بیان می کنم، می رسیم به اینکه برای قطع این سلسله علت و معلولی یک علت العلل باشد و این خداست. می گوید این تعریف خداست نه اثبات خدا، من از این سلسله فقط به نقطه ای می رسم که می گویم نمی فهمم. از کجا به این نتیجه رسیدی که این خداست، تازه اگر هم باشد از کجا معلوم که این همان خدای شماست؟ شاید خدای شما ساخته ذهن شماست. امکان دارد دوباره برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود، حتی اگر خانواده اش را راضی کنم که درست نیست (که این خودش کار بس دشوار و سختی است) خودش راضی نمی شود و اگر بخواهد بزور خواهد رفت. ضمن اینکه خیلی هم امید ندارم که با بودن در ایران به منطق و منش درست برسد از شما می خواهم مرا راهنمایی کنید که چطور می توانم به او کمک کنم؟ خود من هیچ وقت زمان اینکه مباحث را اینطور اثباتی و استدلالی دنبال کنم نداشته ام.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت همان برهان علیت آن اشکالاتی که به ظاهر به آن می‌گیرد را جواب می‌دهد و به مباحث معرفت نفس هم کمک می‌کند. بنا نیست شما برای او به دنبال خدا باشید، اگر خودش به دنبال خدا باشد رسیدن به خدا از نظر عقلی کار مشکلی نیست. این حرفش منطقی نیست که می‌گوید؛ «اگر هم خدا را در برهان علیّت ثابت کنیم معلوم نیست خدای ما باشد». ما در برهان علیّت ثابت می‌کنیم واجب الوجودی هست که عین وجود است و همه‌ی وجودها از اوست، حال باید با نظر به آن حقیقتی که علت اصلی همه‌ی مخلوقات است بقیه‌ی مخلوقات را مدّ نظر قرار داد و جهت نجات از توهّمات باید نسبت خود را با آن حقیقتی که عین کمال است تعریف کنیم. موفق باشید
9887
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقتتان بخیر. من جزوه تندیس را مطالعه کردم 1- در مورد کشیدن و نقاشی تصویر انسان و حیوان ظاهرا حکم همان دوری و حرمت است درست است؟ من از کشیدن مرغ در گل و مرغ منصرف شدم حتما قیامت می گویند این چیزی که ساختی در آن بدم؟ درست است استاد؟ 2- یعنی ما در نقاشی کشیدن نباید صورت انسان و حیوانات را بکشیم و نمایشگاههای نقاشی مان فقط طبیعت باشد؟ گاهی برای نشان دادن پیام اخلاقی از تصویر انسان استفاده می کنند، و تاثیر می گذارد، احتمالا تاثیرش بر خیال است و احتما لا می فرمایید خداوند در حرام خیر قرار نداده است درست است استاد؟ 3- کودکان ما که شروع به نقاشی کشیدن می کنند نباید اجازه دهیم تصویر انسان و حیوان بکشند تا روحشان با محسوسات انس نگیرد؟ اگر حکم حرمت نقاشی بر انسان و حیوان باشد دانشگاه های هنر و حتی مردم میان دین و نقاشی، احتمالا نقاشی را انتخاب می کنند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که ملاحظه می‌فرمایید احتیاط آن است که انسان خود را مشغول کشیدن صورت‌هایی نکند که لازمه‌ی آن‌ها داشتن روح است. هرچند بعضی از مراجع آن را حرام نمی‌دانند ولی این بدین معنا نیست که کراهت نداشته باشد. اگر دانشگاه‌های هنر این را رعایت کنند، در ابعاد دیگری هنر را رشد می‌دهند که برکات خود را دارد و روح زیبادوستی در جامعه رشد می‌کند، و اگر زندگی با زیبایی‌ها شکل گرفت، روحیه‌ی شهوترانی کم می‌شود. موفق باشید
9890
متن پرسش
سلام علیکم! ما که الان مسلمان هستیم، وقتی به برخی ادیان انحرافی نگاه می کنیم، می بینیم که خیلی دین احمقانه ای است. مثلاً تثلیثی که مسیحیت بدان معتقد است؛ اگر تثلیث همان چیزی باشد که ما می گوئیم(خدا در عین اینکه یکی است؛ 3 تا است و در عین اینکه 3 تا است یکی است) این تثلیث خلاف عقل و بدیهی البطلان است. یعنی این تثلیث را به قول معروف بچه 4 ساله هم می فهمد که باطل است. حال چگونه می شود همچین مطلبی که ظاهراً بدیهی البطلان است؛ چند صد میلیون نفر و حتی شاید بالغ بر یک میلیارد نفر در دنیا بدان اعتقاد دارند؟! که در این بین؛ قطعاً افراد زیادی اندیشمند و تحصیلکرده و عاقل(عاقل به معنای عرفی نه به معنای دقیق دینی و فلسفی) هستند. چطور این همه آدم متوجه بطلان همچین مطلبی نمی شوند؟! یا برای مثال گاو پرستی که در شرق آسیا رایج است؛ وقتی آدم می نگرد می بیند فوق العاده عقیده احمقانه ای است که آدم یک گاوی را که اگر یک چاقو در شکمش فرو کنیم می میرد؛ مثل همه حیوانات و مثل ما آدمیان می خورد؛ می آشامد؛ وقتی خورد و آشامید فضولات غذایش را از بدن خارج می کند؛ راه می رود؛ می خوابد و ... را عده ی زیادی بپرستند. واقعاً چگونه می شود؟؟؟!!! آیا آنها برای همچین عقایدی توجیهاتی ولو غلط برای خود دارند یا خیر؟! برای مثال در غیر از اعتقادات بطلان گزاره 5=2*2 آنچنان بدیهی و واضح است که نیاز به هیچ استدلالی ندارد و هیچکس در این دنیا نیست که بطلان این گزاره را قبول نداشته باشد. اگر هم کسی در دنیا پیدا شد که گفت از نظر من 5=2*2 است همه به او می خندند و می گویند خدا شفایت دهد. حال آیا بطلان تثلیث یا بطلان گاو پرستی به اندازه بطلان 5=2*2 واضح و بدیهی نیست که عده ی زیادی در دنیا بدین امور اعتقاد دارند؟! یا نه واقعا بدیهی البطلان است اما باز هم عده ی زیادی به این امر اعتقاد دارند؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امروزه بسیاری از مسیحیان موضوع فرزند خدا بودن حضرت مسیح«علیه‌السلام» را نمی‌پذیرند و توجیهات کلیسا را قبول ندارند، چون کلیسا در این موارد می‌گوید: «ایمان بیاور تا قبول کنی». ولی فراموش نکنید که آن‌ها بین حضرت مسیح و عیسی فرق می‌گذارند و مسیح را روح خدا در کالبد عیسی می‌دانند که بحث حلول پیش می‌آید و بطلان آن. دانشمندان مسیحیت طور دیگری توجیه می‌کنند تحت عنوان مظهریت حضرت عیسی«علیه‌السلام» که او مظهر انوار الهی است و حرف درستی است که البته این منحصر به حضرت عیسی«علیه‌السلام» نیست که بحث أبْ و إبن و روح القدس را پیش می‌کشند. در مورد گاوپرستان هم عنایت داشته باشید که آن‌ها معتقد به روحی خاص در گاو هستند و گاو را مظهر آن روح می‌دانند، که البته بیشتر با توهّمات خود به گاو نظر دارند. اگر توحید را به معنایی که عرفا می‌گویند می‌فهمیدند، به این مشکلات گرفتار نمی‌شدند. موفق باشید
9892
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در مورد خواب از دید خودشناسی فرمودید که وقتی جسم مادی توانایی فرمان برداری از روح خود را نداشته باشد روح موقتا جسم را ترک می کند و به اصطلاح انسان می خوابد. حال سوالی که مطرح می شود در انسانهایی که به سختی از خواب بلند می شوند و به اصطلاح خواب سنگین دارند مشکل کجاست؟ آیا روح آنان توانایی برگشت به جسمش را ندارد یا اشکال را باید در جسم مادی جست؟ لطفا راه حل را نیز ارائه نمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً به هر دوی جسم و روح مربوط است. نه روح آن حساسیت را دارد و نه جسم طوری است که آمادگی تدبیر روح در آن کامل شده باشد. به نظرم باید سعی کنند مزاج خود را با غذاهای مناسب متعادل کنند و روح خود را هم با آرزوهای بلند و پرحرفی خسته ننمایند. بعضاً هم ارثی است و کم‌کم بهتر می‌شود. پزشگان سنتی راه‌هایی را تجربه کرده‌اند، خوب است موضوع با آن‌ها در میان گذاشته شود. موفق باشید
9881
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد 1) در کتاب کیمیای محبت که شرح احوالات مرحوم رجبعلی خیاط می باشد ایشان فرمودند حافظ از اولیا الله است اما مولوی در برزخ دچار مشکلات می باشد در حالی که آثار وی در ضمیر انسان غوغا می کند آیا نکته ای که مرحوم فرموده صحیح است؟ 2) حضور قلب در نمازهای مستحبی و قضا هم وارد شده است؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مرحوم شیخ رجبعلی خیاط نتوانسته‌اند از مولوی استفاده کنند. امثال آیت‌اللّه مطهری و مقام معظم رهبری و آیت‌اللّه طهرانی و آیت‌اللّه انصاری همدانی و علامه قاضی طباطبایی توانسته‌اند از مولوی بهره‌مند شوند 2- نماز یعنی حضور در محضر خدا. فرموده‌اند؛ عدم حضور قلب در نمازهای واجب را با نمازهای مستحب جبران کنید. موفق باشید
9875
متن پرسش
سلام علیکم: با احترام محضر مبارک استاد طاهرزاده: یکی از موضوعاتی که در خصوص شهدا مورد پرسش اقشار مختلف مردم خصوصا علاقمندان به فرهنگ ایثار و شهادت است، عبارتست از اصل و کیفیت حیات شهید بعد از شهادت و به تعبیر دیگر اینکه آیا شهید بعد از شهادت - آنگونه که قرآن اشاره فرموده است - حیّ است؟ این حیات آیا بقای روح او در عالم برزخ است؟ که در اینصورت همه اموات هم چنین اند و معنا ندارد که خداوند بفرماید: ولاتحسبنّ ... امواتا! و یا حیات مادی و استمرار حضور و تاثیرگذاری و تاثر از امور دنیاست؟ نوع و کیفیت این حیات از نظر جنابعالی چگونه است؟ خداوند بر توفیقات شما و همه مرزداران اندیشه و حکمت اسلامی بیافزاید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که خود حضرتعالی مستحضرید حیات بعد از مرگ تنها منحصر به شهداء نیست و قرآن هم از این جهت در مورد شهداء سخن نمی‌گوید، بلکه در دو آیه‌ای که بحث حیات شهداء را مطرح می‌کند نظر به حیات خاصی دارد. در آیه‌ی 154 سوره‌ی بقره می‌فرماید: «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ» نگویید آن‌کسی که در راه خدا کشته شده به آن صورت که همه می‌میرند، مرده است بلکه نوعی از حیات دارند که شماها متوجه‌ی آن حیات نیستید. در حالی‌که عموماً متوجه حیات بعد از مرگ هستند. و در آیه‌ی 169 سوره‌ی آل‌عمران نوع حیاتی را که شهداء دارند تبیین می‌کند و می‌فرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون‏» آن حیات طوری است که در نزد پرودگارشان مرزوق هستند و روزی داده می‌شوند، مثل آن‌که یک انسان زنده روزی داده می‌شود، با این تفاوت که شهداء جسمی ندارند که برای ادامه‌ی حیات رزق جسمانی به آن‌ها داده شود، بلکه برای ادامه‌ی برنامه‌هایی که در دنیا داشته‌اند مثل یک انسان زنده روزی داده می‌شوند تا بتوانند آن برنامه‌ها را به ثمر برسانند و تا آن‌جایی دست آن‌ها در حیات دنیایی باز است که در آیات بعدی یعنی آیات 170 و 171 سوره‌ی آل‌عمران نوع حضور آن ها را در ادامه‌ی کارشان روشن می‌کند که چگونه همچون سرداری خط‌شکن به سایر رفقایشان که هنوز شهید نشده‌اند خبر می‌دهند، بدون خستگی راه را ادامه دهید که این راه، راه بدون شکست است و راهی است که نه‌تنها انواع نعمت‌های الهی در آن هست بلکه نتیجه‌ی این مبارزه‌ی توحیدی بیش از آن‌که شما تصور می‌کردید خواهد بود «آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏». و شما امروز با حضور انقلاب اسلامی در معادلات جهانی صدق بشارت آن‌ها را ملاحظه می‌کنید. خدا کند یک لحظه از اُنس دائم با این سرداران جهاد و شهادت که در حیات برزخی خود نیز در حال گشودن راهی هستند که ما باید در آن وارد شویم فاصله نگیریم. موفق باشید
9878
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقتتان بخیر. در مورد بحث انتخابگری: تفاوت پیامبر (ص) با انسان خوب و انسان نامشروع این است که پیامبر (ص) بین حجاب نورانی باید انتخاب کند و دومی بین شبهات و سومی بین واجب و حرام، به عبارتی خداوند سرمایه بیشتری به پیامبر (ص) داده و قرار نیست مثل من بین گناه و غیر گناه انتخاب کند پیامبر (ص) در درجه وجودی بالاتری خلق شده مثل انسان نابغه که برایش هنر نیست مسائلی را که انسان باهوش متوسط حل می کند بتواند حل کند، ولی همه ما بین آنچه باید انتخاب کنیم با هر سطحی، کشش یکسان داریم. پدر و مادر صالح و رعایت آداب بارداری باعث می شود سطح انتخاب بالا رود و بجای گناه و غیر گناه سطح به سمت ترک اولی برای فرزند صعود کند همین! نه اینکه باعث شوند گرایش به سمت خوبی بیشتر شود خدا هم انتظار بیشتری از این فرزند دارد. بعد از تولد هم فقط علت معده اند و انتخاب را جهت می دهند کما اینکه فرزند حضرت نوح (ع) بد از آب درآمد درست فهمیدم بحث را؟ (کتاب هدف حیات زمینی آدم)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» نیز نکاتی هست که بحث را کامل می‌کند. موفق باشید
9871
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: سؤالی به ذهن بنده رسیده در رابطه با اخلاق جنسی در عرفان که برای آن مبتنی بر بصیرت‌های معرفت نفس و عرفان ابن عربی پاسخی یافته‌ام که می‌خواستم به تأیید حضرت عالی برسانم. در گذشته برای بنده عجیب بود که با توجه به مهذب بودن کامل ائمه معصومین (ع) و اولیاء الهی آن ها این قدر در بحث روابط با نامحرم احتیاط می‌کنند. به عنوان مثال در روایات آمده که حضرت علی (ع) با آن مقام زهد و عصمت ملکوتی در خیابان به زنان جوان سلام نمی‌کردند که مبادا به گناه بیفتند. از طرف دیگر از عرفای کامل مثل آیت‌الله بهجت که مطمئنا مراتب تخلیه و تحلیه و فراتر از آن را به طور کامل طی کرده‌اند و کنترل عجیبی نیز بر خیال و هوس‌های خود دارند نقل است که ایشان حتی به بدن برهنه‌ی عروسک نگاه نمی‌کردند مبادا که وسوسه شوند! در قرآن کریم نیز آمده که حضرت یوسف (ع) در مواجهه با زلیخا اگر «برهان ربّه» نبود لغزیده بود! برای بنده مدت‌ها این همه ترس و احتیاط و یا علی الظاهر به ذهن ناقص من متزلزل بودن این قله‌های انسانیت در برابر جلوه‌های جنس مخالف عجیب می‌نمود. تا این که اخیرا شاید بنا بر نگاه ابن عربی به زنان و تجربه‌ی شخصی خودم نکته‌ای به ذهنم رسید که شاید پاسخ این مسئله باشد. این که وقتی انسان به وحدت شهود می‌رسد و تمام هستی را آیات حق می‌بیند آن طور که با کوچک‌ترین نشانه‌ای مجذوب حق می‌شود و به اصطلاح قدرت سیر و انتقال سریع بین آیات و اسماء می‌یابد، آنگاه مواجهه با زنان آن طور که ابن عربی آنان را بالاترین جلوه‌ی جمالی الهی در ملک می‌داند ممکن است آن‌ها را چنان شیفته ظهور جمال الهی در مرآت زنان کند که یک لحظه در اثر غلبه‌ی نفس مسوله (که اسماء حق را در مرآت وهم و خیال حصر و نازل می‌کند و بدین ترتیب منشأ تمام گناهان می‌شود) یک آن نتوانند بین آن مرآت و اصل اسم تفکیک کنند و در نتیجه به سمت آن صورت و جلوه متمایل شوند و همین باعث گناه شود یعنی ادراک جمال بی‌صورت حق که در آن صورت جسمی ظهور کرده یک آن امر را بر ولی یا عارف مشتبه کند و خیال او را به سمت آن صورت برانگیزد به جای اصل اسم. اگر تحلیل بالا درست باشد یعنی نفس مسوله در عارف قوی‌تر باشد آنگاه نظر جناب صدرا که نگاه به زیبارویان از کودکان و حتی جنس مخالف را با نظر عقلی و قلبی برای عارف مجاز می‌شمارد باید مورد تأمل قرار گیرد. می‌خواستم در مورد تحلیل و گمانه‌ی بالا نظر حضرت عالی را جویا شوم. آیا نتیجه‌گیری من صحیح است که نفس مسوله در هنگام مشاهده‌ی زنان در عارف فریباتر و خطرناک‌تر از انسان‌های معمولی که به ندرت قادر به نظر عقلی و قلبی به جمال زنان هستند عمل می‌کند؟ و آیا بر همین مبنا نظر جناب صدرا که ظاهر آن مخالف نظر شریعت نیز هست رد نمی‌شود؟ تا باز به این نتیجه برسیم که زنده باد شریعت محمدی که ورای جهدهای عقلی و سلوکی حکماء و عرفاء تا چه ظرائف و دقایقی را مد نظر قرار داده؟ با تشکر از حسن امتنان استاد فرهیخته
متن پاسخ
سمه تعالی: سلام علیکم. بر روی قدرت انتقال جنس زن هم فکر کنید که چگونه اگر انسان احتیاط نکند خداوند استعدادی در زنان گذاشته که مرد را به امور جنسی منتقل می‌کنند و باید سالک عارف جهت باقی‌ماندن در فضای اتصال و شهود، مواظب باشد با نامحرم مرتبط نباشد. ولی بحث ملاصدرا سختْ تخصصی است و اگر کسی از ابتدا تا انتهای سخن او را دنبال کند هرگز مباحث جنسی به ذهنش نمی‌اید. بحث شمایل محبوب همراه با عشق عفیف که ملاصدرا می گوید، غیر از صورت جنسی و میل نفس امّاره است. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!