بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عقل ، قلب ،عشق، خیال و وهم

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29840
متن پرسش
سلام: شیطان هر لحظه به تمام افراد بشر دسترسی دارد و اعمال همه را زیر نظر دارد تا اغواگری کند؟ و اگر اینطور باشد بنظر می‌رسد تجرد فوق العاده بالایی دارد و بالاتر از تجرد مثالی است و چون برخی وساوس ظاهر عقلی دارد و اصلا شیطان با وجودی طرف است که ناطق است و باید از تمام تار و پودش مطلع باشد و دست از احدی نمی‌کشد مگر مخلصین و می‌دانیم برخی افراد از تجرد عقلی گذشته اند و در آن مدارج بالا هم باز شیطان از وسوسه دست نمی‌کشد و اگر منازل را ۱۰۰ بگیریم در عبور از ۹۹ به ۱۰۰ شیطان در کمین نیست؟ و اگر به صد رسیدیم باز سعی نمی‌کند ما را به زیر کشد و سد راه الی الله شود پس چنین وجودی نمی‌تواند خود از عقل و حتی فوق عقل بی بهره باشد و در فریب آدمی موفق و گویا بالاتر از ملائکه بود که سراسر عقلند بنظر می‌رسد شیطان تمثیلا ماهی است که بجای آنکه رو به شمس بایستد پشت به او استاده و بنابرین هرکه تحت ظل شیطان باشد در خسوف است و برای آنکه بتواند خسوف را کامل کند بتواند سایه تمام انوار الهی شود پس مرتبه ای از تجرد نیست که شیطان را از او بهره نه و در کل شیطان چه وجودیست که لا یشغله شان عن شان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم شیطان در موطن خیالش به‌سر می‌برد که می‌گوید «أنا خیرٌ منه». اگر متوجه‌ی حقیقت می‌شد که این جمله را نمی‌گفت. آری! انسان‌ها مراتبی دارند حتی وقتی در موطن عقل ناب هستند، از موطن خیال منقطع نمی‌باشند و شیطان از این موطن در آن‌ها وارد می‌شود. ولی آن‌ها با عقلِ ناب‌شان از او تأثیر نمی‌پذیرند و شیطنت او را تشخیص می‌دهند. موفق باشید

29778
متن پرسش
سلام جناب استاد طاهرزاده: بنده برخی انیمیشن ها را نگاه می‌کنم بسیار واقعی به نظر می آیند و این سیر تکاملی آن چنان به فضای رئالیستی نزدیکست که در آینده ی نزدیک توان بازسازی واقعی پدیده ها در دسترس بشر خواهد بود اگر نگوییم هم اکنون رسیده است و در جلوه های ویژه نیز صنعت فیلم سازی آنچنان رشدی نموده است که روزبروز قدرت تشخیص اینکه کدام صحنه واقعی بود و کدام توسط جلوه های ویژه و برنامه نویسی های رایانه ای خلق شده است دشوارتر می‌شود در زمینه هوش مصنوعی نیز رشد بسیار اعجاب آوری صورت گرفته برخی موسیقی ها بکل ساخته دست رایانه است یا حتی برخی متون آنطور که می‌گویند همچنین در برخی کلیپ‌ها می‌دیدم که ربات هایی ساخته شده است که بسیار مشابه آدمیست و قطعا در آینده آنچنان ربات ها مشابه آدمی ساخته ‌می‌شوند که تشخیص تمایز آن از بشر کار آسانی نخواهد بود سوال بنده اینست که ۱. برایند هوش مصنوعی را چه می‌دانید آیا مصنوع بشر خواهد توانست بر صانعش غلبه کند. ۲. آیا روزبروز مرزهای خیال و واقعیت کمرنگ‌تر خواهد شد و فیلم ها و متون حجیت معرفت شناختی خود را بمرور از دست خواهند داد؟ ۳. راه تشخیص آنکه هر انسانی که مشاهده می‌کنیم انسان است و ربات نیست چیست؟ البته امروزه هنوز ربات سازی به بلوغ لازم نرسیده است اما به آینده ای بیندیشید که رباتهای مشابه آدمی ساخته شده است و عالم پر است از انسانهای واقعی و ربات ها درین صورت آیا واقعیت به مسلخ نمی‌رود؟ ۴. آیا مسئله حجیت تواتر و تواحشی که عقل از پذیرفتن تبانی انسانها بر کذب دارد مربوط به شرایط عادی نیست ؟ چه در فرضی که مد نظر ماست و آن اختلاط انسانها با رباتهاست کاملا معقول است که تبانی بر کذب صورت پذیرد البته اینکه در حال حاضر صنعت رباتها بحدی نیست که با انسانها اشتباه شوند داده ایست که ما بر اساس ظواهر مثل سایتها و رسانه ها به آن رسیده ایم والا کاملا معقول است که بطور مخفیانه سالها پیش فریبکاران جهان رباتهای انسان نما را بین بشر فرستاده باشند و این چنین اغواگری خود را به اوج رسانده باشند. من البته اگر خودم ربات نباشم بغیر از خودم احتمال می‌دهم هر بنی بشری که می‌بینم رباتی بیش نباشد. البته اجنه هم قادر است لباس بشر بپوشد بنابرین جایگاه حجیت تواتر با این شبهه ولو احتمال ضعیفی باشد سست می‌شود و متعاقبا بنای ادیان که مبتنی بر تواتر است فرو می‌ریزد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آن‌کس که به ربات برنامه می‌دهد، یا هوش مصنوعی را می‌سازد، یک انسان است و ربات و یا هوش مصنوعی در عرض انسان قرار نمی‌گیرد و اگر کسی از سنت‌های ثابت عالَم غفلت کند، این خطر برایش هست که بین واقعیات و توهّمات نمی‌تواند تفکیک کند.

فراموش نکنید در نظامی که حضرت حق مدبّر و ربّ آن نظام است، اذنی که به بشر داده شده است در آن حدّ است که نظام الهی در سنت‌های لایتغیّرش محفوظ بماند، چرا به توهّمات خود این اندازه میدان می‌دهید؟! موفق باشید

29784
متن پرسش
سلام: همسر من تمایل به خرید و یادگیری گیتار داره، بنظرتون من چه واکنشی نشون بدم؟ از طرفی نمیخوام باهاشون مخالفت کنم و این خواسته و علاقه چند ساله براشون تبدیل به عقده بشه و از طرفی خیلی بدم میاد از اینجور آلات موسیقی. خودتون هم بهتر میدونید احادیث در مورد آلات موسیقی هم هست به این مضمون که اگر تو خونه باشن برکت میره و ... ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقهای محترم آلات موسیقی را به ذاته حرام نمی‌دانند بلکه بیشتر از آن جهت که وسیله‌ی لهو و لعب می‌شود حرام می‌دانند و معتقدند وجود این وسائل در خانه فرشتگان را می‌راند. اگر بشود ما در فرهنگ خودمان با تدبّر در قرآن و روایات و آثاری مثل مثنوی جناب مولوی، اوقات خود را آباد کنیم، بهتر است. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» زده شود. موفق باشید

29760
متن پرسش
سلام و درود خدمت استاد محترم: ضمن تشکر فراون بخاطر پاسخ قبلی تون عرض می کنم که در شرح قصه غربت غربیه فرمودید که وهم حقیقت نازله عقل فعال و تجلّی عقل هست۔ اما جای دیگر خوانده بودم که قوه خیال کارش صورت گری و قوه وهم بهش معانی دادن هست۔ پس خط میانی قوه خیال و وهم کجاست؟ آیا هر دو در جای خویش صورت گری می کنند؟ اگر برای فهم بیشتر مسئله به افاضات گرانقدر دیگر جناب عالی ارجاع داده شوم ممنون می شوم۔
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شد که خیال به عنوان یکی از مراتب نفس ناطقه، به حقایق نظر دارد که آن‌ها را به صورت آورده. ولی وَهم به چیزی خارج از خودش نظر ندارد. موفق باشید

29751
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد! می خواستم بدانم مفهوم ذهن و نفس یکی هستند؟ با توجه به اینکه ذهن در روانشناسی مطرح هست و چیزی بنام نفس در آن نیامده و در مقابل در حکمت و عرفان و اخلاق اسلامی عنوان نفس خیلی به کار رفته و چیزی بنام ذهن مشاهده نمی شود. ضمن اینکه وسوسه نفس همان اوهام و خیالات ساخته شده توسط ذهن که منشا بسیاری از بیماری های روانی هست، نمی باشد؟ لطفا راهنمایی نمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذهن، مرتبه‌ای از مراتب نفس ناطقه است. پیشنهاد می‌شود جهت روشن‌شدن موضوع به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، رجوع شود. موفق باشید

29735
متن پرسش
سلام استاد: چرا اگر در بیداری من در عالم خیال بروم و مثلا خودم را زیر آب ببرم خیس نمی‌شوم ولی اگر همان خیالات را در خواب ببرم و خواب ببینم که زیر آب رفته ام خیس می‌شوم؟ مگر عالم و موطنی که در آن رفته ام یکی نیست؟ به عبارت دیگر جرا مفاهیم من در بیداری «معلوم مرده» هستند ولی همان مفاهیم در خواب «معلوم زنده» می‌شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که انسان خودش با نفس ناطقه در عالَمی حاضر شود، غیر از آن است که در خیالِ خود، فکرِ آن حضور را بکند. موفق باشید

29730
متن پرسش
سلام: در عالم جبروت تفاوت عقل اول و زوج آن یعنی نفس کلیه در چیست؟ آیا در رتبه متفاوتند؟! همچنین در عالم ملکوت تفاوت نفس کلی و طبیعت کلیه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عقل اول در مقام صدور است و نفس، در مقامِ قبول. و مسلّم مقام قبول ذیل مقام صدور است. ۲. نمی‌دانم تفاوت نفس کلی و طبیعت کلیه در چیست. موفق باشید

29716
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در مباحث از ارتباط با معقولات سخن می گویید، ارتباط با حق و چیزهایی که پایدار هست، این معقولات چه چیزهایی است؟ خداوند، معصومین، ملائکه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر آنچه عقل متوجه‌ی حضور آن باشد، مربوط به عالم معقولات است و هر آنچه را وَهم توهّم کند، معقول نیست و مربوط به توهّمات می‌باشد. موفق باشید

29701
متن پرسش
با سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: سوالی خدمتتان داشتم ممنون می‌شوم پاسخگوی اینجانب باشید. اجرکم عنداالله. استاد آیا علم به آینده ممکن است برای هر کسی پیش بیایید؟ من از نوجوانی از آینده مطالبی را آگاه می‌شوم حالا یا بصورت خواب یا بصورت ذهنی و من همیشه نمیدونم منشا این موهبت الهی است یا خدایی نکرده حضور شیطانین و من از کجا باید تشخیص دهم؟ بعضی وقتها هم این احساس را دارم که گویی یه نیرویی به سمتم حمله ور می‌شوند و همیشه مورد آزار قرار می‌گیرم. جایی را بهتر از شما ندانستم در میان بگذارم. ممنون می‌شوم. اگر اینجانب را راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باید خود را وارد این امور نکنید. از طریق فهم سنت‌های الهی، امکان حضور در آینده را می‌توان فهم کرد. ۲. آری! خطر ورود شیطان هست. پیشنهاد مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست؛ داده می‌شود. موفق باشید

29656
متن پرسش
با سلام و احترام:استاد من تو حال و هوایی فراتر از مادیات و محسوسات بزرگ شدم و سالها انس داشتم با احساس های غیر مادی تا اینکه خوابهای وحشتناکی دیدم و از ترس اینکه اون خوابها تکرار نشن، مسیرم رو عوض کردم و بعد درگیر امیال جوانی شدم و غرق در دنیا. الان چند سالیه که فقط با مادیات زندگی می‌کنم ولی جای خالی عوامل غیرمادی رو به شدت توی زندگیم می بینم و برای اینکه به جواب سوالات بیشماری که دارم برسم نیازمند کمک های غیر مادی هستم. ضمن اینکه عقلم دست از سرم برنمی‌داره و تشنه ی معنویت هست. با این اوصاف تصمیم گرفتم یه بار دیگه از نو شروع کنم و ببینم باز هم اون خوابها میان یا نه تا اگه نیومدن سراغم مسیرم رو ادامه بدم. سوالم به طور مشخص از شما اینه که اگه امشب شروع کنم به تزکیه ی نفس و روح، چند روز طول میکشه تا اولین نشانه های معنویت رو مجددا ببینم؟ خواهش می‌کنم یه عدد بگید و اگه بازه ای از اعداد هم باشه مشکلی نداره. چون برام خیلی مهمه و توی تصمیمم اثر داره. مرسی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که بتوان برای این امور زمان تعیین کرد، فکر نمی‌کنم ممکن باشد. به گفته‌ی جناب عطّار: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». در این مورد خوب است سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

29652
متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد چند سال پیش که تعدادی از آثار شما رو خونده بودم رو مجدد که می خونم حس می‌کنم بهتر می فهمم و برای عمل شوق بیشتری دارم. ولی قبلا فکر می کردم خوب می فهمم و حرص بیشتری برای کتاب خوندن داشتم. وقتی به دوستان اینارو میگم که دیگه کتاب بسه. عمل مهم‌تره نهایتا مثلا آثار شما رو مرور کنیم. ناراحت میشن. لطفا در مورد قوی شدن قوت اراده چند راهکار عملی بدین. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید قسمت سوم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در این مورد جوابگو باشد. در مورد کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» بد نیست سری به گروه «جوان و انتخاب بزرگ» بزنید. موفق باشید

✅https://eitaa.com/joinchat/1797062673C76e30f884f

29631
متن پرسش
سلام علیکم: بنده چند بار مستهجن ترین عکسها و فیلمها را دیدم و خیلی هم پشیمان شدم و گریه کردم ولی چه کنم که این تصاویر از ذهنم پاک نمی شود و دارد دیوانه ام می کند اوضاع من خرابه حریف خودم نمیشم. کمکم کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دنبال نکنید، خودش خود به خود می‌رود. زیرا ریشه‌ی این صورت‌ها در خیال و توهّم است و آنچه می‌ماند توحید است که در فطرت انسان‌ها جای دارد. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

29607
متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم: بنده از دوران کودکی علاقه زیادی به نویسندگی داشته ام و خب فکر می‌کنم تا اندازه ای طبع آن را نیز دارم. چند وقتی است به این فکر می‌کنم که نوجوانان و جوانان ما با دیدن فیلم ها و انیمیشن ها و آثار غربی در حال ورود به عالَم غرب هستند و این استمرار پیدا می‌کند و ما نیز اصلا تغذیه مناسبی برای نسل جدید نداریم و ارائه نمی‌دهیم. البته کارهایی شده است، یا از لحاظ کیفی به درجه مطلوب نمی‌رسند و یا صرفا محتوای ظاهری اسلامی دارند و نه باطنی. اینجانب به این فکر می‌کنم که آیا بنده صلاحیت نوشتن فیلم نامه ی انیمیشن را دارم یا خیر؟ از کجا باید بدانم که ایده را حیف نمی‌کنم؟ آیا برای این‌کار باید درجات معرفت و عرفانی بالایی داشته باشم تا دست به قلم ببرم؟ دوستم که مباحث معرفت نفس را پیگیر است می‌گوید اگر وارد عالم نویسندگیِ فیلم نامه ای شوی، وارد عالم خیال شده ای و ممکن است قوه ی استدلالت ضعیف شود و به من توصیه می‌کند که رها کنم و به بقیه بسپارم. اما بنده درد این کار دارم. فکر ها و ایده های نابی (به دید خودم) به ذهنم خطور میکنه و بعضی وقت ها ایده را در حد یکی دو خط می‌نویسم تا فراموش نکنم. البته این ایده ها فقط در حوزه نویسندگی نیست بلکه بنده فکر می‌کنم که باید در هرجایی که کم گذاشته شده که می‌توانم و کار فکری و خلاق می‌طلبد می‌توانم ورود کنم. (منظورم ورود موثر است و نه هر کاری - نمی‌دانم منظور را رساندم یا نه) بنده مباحث انسان شناسی و مدرنیته را دنبال کردم و ادامه دارد. الحمدلله حال دلم خوب است ولی نمی‌دانم چه کنم. دلم برای جوانانی که از این معارف دورند می‌شکند. لطفا مرحمت کنید و به بنده بفرمایید این کار را انجام دهم یا خیر و چرا؟ خداوند شما رو برای ما حفظ کنه ان شاءالله و از اینکه وقت گذاشتید و خواندید سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جمع هر دو خوب است. هم با مباحث «انسان‌شناسی» و تدبّر در قرآن و هم با به میدان‌آرودنِ خیال، وجوه ملکوتی انسان قوت می‌گیرد. مگر به ما خبر نداده‌اند: «آن خیالاتی که دام اولیاست / عکس مه رویان بستان خداست». موفق باشید

29606
متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد ارجمند: مسئله‌ای ذهن بنده رو شدید مشغول کرده. من مدتی به بعضی ذکرها آن‌هم اذکار عمومی مثل استغفار مداومت زیاد داشتم و از اونجا که ناشی بودم ذکر هام نفسانی بود و به هپروتی و بعدا به افسردگی دچار شدم. و یکی از مومنین به من گفت که خیلی ذکری نشو و سعی کن محبت رو زیاد کنی. استاد گرانقدر الان بر سر یک دو راهی گیر کردم. اگه تلاش کنم دائم الذکر بشم اگرچه گناه رو جلوشو می‌گیرم ولی خیلی به روحم فشار میاد و ترسِ برگشتِ بیماری روحی رو دارم. منظور حقیر از دائم الذکر بودن فقط ذکر لسانی نیست و هر توجه مدام رو میگم. و اگر هم ذکر مدام نداشته باشم واقعا از ترک بعضی گناهان عاجزم. راستش احساس می‌کنم که محال است کسی دائم الذکر نباشد و در عین حال حرام ها را یک‌به‌یک ترک کند. خواهشمندم حقیر رو راهنمایی کنید. با سپاس فراوان از مهرتان. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. به نظر بنده نکاتی جهت فکرکردن و راه‌کاریافتن در این موضوع دارد. موفق باشید.

29566
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: نداشتن تمرکز و حواس پرتی زیاد رو چگونه میشه درمان کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید که روی سایت هست. موفق باشید

29553
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در کتابی خواندم که ملا صدرا عقل را محل تمام علوم و حقایق می داند پس جایگاه دل کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقلی که در حکمت صدرایی مدّ نظر است از آن جهت که حکمت او، حکمت متعالیه یعنی حکمت جمع بین عقل و قلب می باشد، وقتی از عقل سخن می‌گوید، نظر به قلب هم دارد. موفق باشید

29379
متن پرسش
سلام: قدرت کنترل ذهن ندارم و گاهی ساعت‌ها به فکر و خیال الکی مشغول می‌شوم. وقتی هم به کاری مشغول می‌شوم (مثلا درس خواندن) پس از درک چند مطلب و مثلا ۱۰ دقیقه مطالعه دیگر نمی‌توانم ادامه دهم و باید به کار دیگری مشغول شوم و ذهنم استراحت کند (که معمولا به چرخیدن تو فضای مجازی صرف میشه). ۱. برای کنترل ذهن چه کنم؟ ۲. برای استراحت ذهن چه کاری را پیشنهاد می‌دهید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم راه‌کارهای مطرح‌شده در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، کارساز باشد. موفق باشید

29269
متن پرسش
سلام استاد: لطفا در مورد تقسیمات عقل متصل و منفصل بگید و اینکه چه کسی عقل را به متصل و منفصل تقسیم کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه در عقل فرد فردِ انسان‌هاست، عقل متصل است به اعتبار آن‌که متصل به عقل فعّال است. و عقل فعّال را می‌توان نسبت به عقل ما، عقل منفصل نامید. ۲. نمی‌دانم. موفق باشید

29242
متن پرسش
سلام: برای کنترل قوه خیال، و تضعیفش باید چه کاری انجام داد؟ التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» به کارتان می‌آید. موفق باشید

29236
متن پرسش
سلام و عرض ادب: غیر از مطالبی که در کتب جوان و انتخاب بزرگ و ادب خیال و عقل و قلب در رابطه با موضوع تربیت روح از طریق ورزش آمده است، چه کتبی از خودتان و دیگران را برای پیگیری بیشتر این موضوع توصیه می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» انسان را نسبت به خود جدّی می‌کند. موفق باشید

29157
متن پرسش
سلام استاد: برای فکر نکردن به گذشته و آینده و در زمان حال زندگی کردن چکار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «عالم انسان دینی» که روی سایت هست إن‌شاءالله می‌تواند جوابگو باشد. موفق باشید

28999
متن پرسش
با سلام: وقت شریف شما به خیر. آیا مخلوق اول همان نور وجود مقدس پیامبر خاتم «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» است. یعنی روح همان شخص پیامبر هستند. که در سوره قدر هم آمده. ممنون از شما استاد گرامی در پناه حضرت حق سلامت و موید باشین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اول مخلوق از یک جهت مقام پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» است و از جهت دیگر مقامِ عقل است و نه مقام روح. موفق باشید

28978
متن پرسش
سلام علیکم: کتابی هست با عنوان فلاسفه بدکردار. در این کتاب مستنداتی آورده می شود از زندگانی برخی از فلاسفه مبنی بر اینکه زندگی آنها پر بوده از انواع و اقسام مشکلات اخلاقی و روحی و روانی و در پایان نتیجه می گیرد که در واقع فلسفه آنها واکنشی به مسائل و مشکلات در زندگی شخصی آنها بوده است. صرف نظر از صحت و سقم این شواهد و مستندات، آیا جنابعالی با این نتیجه گیری موافقید که فلسفه آنها در واقع چیزی نیست جز تلاشی برای رهایی از مشکلات و مسائل روحی روانی که با آن دست و پنجه نرم می کرده اند؟ یا اینکه فلسفیدن این فلاسفه چیزی است جدای از آن چه که بوده اند؟ فلاسفه ای که این کتاب به آنها می پردازد عبارتند از: ژان ژاک روسو، آرتور شوپنهاور، فردریش نیچه، برتراند راسل، لودویگ ویتگنشتاین، مارتین هایدگر، ژان پل سارتر و میشل فوکو.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فلسفه، ملاک، عقل است و اگر فیلسوفی سخنی دارد که از نظر عقلی صحیح می‌باشد، سخن او برای ما می‌تواند راه‌کار تعیین کند هرچند از نظر خصوصیات شخصی مورد پسند ما نباشد «نحن ابناء الدلیل». عمده همدلی با تفکر فیلسوفان است و نه مقابله . موفق باشید

28899
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام: بنده در کشور پاکستان برای پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته فلسفه دارم مطالعاتی را انجام می دهم. چند پرسش برای بنده پیش آمده است که امیدوارم پاسخی عنایت می فرمایید: ۱. آیا صعود در ادراکات از حس به خیال و از آن به ادراک کلیات از طریق انتزاع صورت می پذیرد؟ ۲. اگر نه، الف. در بین این مراحل ادراک چه رابطه ای استوار است؟ چرا برای هر صورت خیالی، یک صورت حسی، و برای هر صورت عقلی یک صورت خیالی در نفس باید موجود باشد؟ چرا از موجودات قابل حس نمی توان صورت عقلی داشت بدون آن که آن را حس کرده باشی؟ ب. صورت های عقلی و خیالی چگونه برای نفس پدید می آیند؟ آیا کاوش فکری انتزاعی در آن به صورتی دیگر دخیل است؟ ۳. اگر بله، چگونه صورتهای کلی از ادراکات جزئی انتزاع می شوند؟ تا وقتی که من درکی از یک مفهوم کلی نداشته باشم مصادیق آن را نمی توانم از ادراکات متعدد جزئی اخذ کنم و مفهوم کلی از آن انتزاع کنم. مثلا، فرض کنیم انسان در ادراک حسی خود یک مستطیل سفید، دایره سفید، مربع سفید و مثلث سفید می بیند. ذهن او در مقایسه همه آنها، می بیند که همه ی آنها در یک جهت مثل هم هستند، و در یک جهت از هم متفاوت اند. آن جهت مشترک فیه را اخذ کرده جهات اختلاف را از آن حذف می نماید تا صورت کلی سفید بدست آید. اما اگر این طور است پس چگونه اول امر توانست جهات مختلف آ‌ن ادراک حسی را از هم تفکیک کند؟ معلوم می شود او از اول سفیدی را می شناخت که توانست سفیدی را در ادراک حسی خود از حجم و شکل و وضع آن تفکیک کند. و البته مهم تر، چگونه توانست از جریان ادراک حسی خود که آن چنان سیال است، صورت های مخصوصی را انتخاب کند که همه رنگ سفید داشتند تا آنها را با هم مقایسه کند؟ معلوم می شود او سفیدی را می شناخت که از آن جریان سیال مدام در حال تغییر، معدود صورتها را برای مقایسه اخذ کرد که همه در این جهت مشترک بودند. و اگر این گونه است نمی تواند از این مقایسه آن مفهوم کلی را انتزاع کرده باشد. پیشاپیش از پاسخ شما کمال تشکر را دارم و از طولانی شدن سوال عذرخواهی می کنم. و از شما اجازه می خواهم که اگر پاسخ شما سوالاتی دیگر ایجاد کرد، آن را نیز به شما عرض کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مطالب، گسترده‌تر از آن است که بتوان در محدوده‌ی سؤال و جواب گنجاند. آری! ادراک حسی خود به خود بُعدِ خیالی انسان را فعّال می‌کند و انسان وجه خیالی محسوس را ابداع می‌نماید؛ با این‌حال از این جمله‌ی جناب صدرا غفلت نفرمایید که می‌فرماید: «هر علم حصولی، مسبوق به علم حضوری است» و از آن طرف نحوه‌ای از رابطه‌ی حضوری با آن صور در نفس ایجاد می‌شود. ۲. اگر با نگاهِ هستی‌شناسانه به محسوسات بنگریم، صورت عقلانیِ آن را نفس ابداع می‌کند. از طرفی جنس نفس ناطقه آن است که اگر به وجه خیالی آن محسوس نظر کند، صورت خیالی آن محسوس به ظهور می‌آید. ۳. به پیش‌فرض‌های ذهنی در این موارد باید فکر کرد که ذهن با آن پیش‌فرض‌ها حکم می‌کند که مثلاً آن اشکال سفید است. به همین جهت گفته می‌شود هیچ معرفتی بدون پیش‌فرض نیست. حال آیا این پیش‌فرض را ما با عنوان کلّی فرض کنیم؟ یا اساساً در هر رابطه ی محسوسی جزء و کلّ در هم ادغام هستند یعنی هیچ جزئی بدون کلّ نمی‌شود، و هیچ کلّی بدون جزء نیست. موفق باشید

28898
متن پرسش
با سلام‌: ببخشید استاد یکسری مباحث در بعضی جاها در حال تدریس است با عنوان ثروت ایمان که گفته میشه یکسری قوانین در عالم هستی هست اگه بهش عمل بشه به هر چیزی بخواهیم می‌رسیم و هر اتفاقی برای ما میفته خودمون رقمش می‌زنیم و اتفاقات ناگوار به خاطر بی قانونی ما هست و قانون اولشون خود مرکزیت هست بعدی قانون انرژی و .... از آیات قرآن و سخن ائمه هم استفاده می شود می‌خواستم نظر شما را راجع به این مباحث بدانم یکسری افراد هم میگن با عمل به قوانینش آرامش پیدا کردن. من خودم میگم اگر همه چیز به خود ما و رفتارمان برمی‌گردد پس امتحان و آزمایش الهی چه نقشی دارد. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این موارد با نوعی توهّم و القائات روانی همراه است. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!