بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: زن ، ازدواج ، خانواده، مرد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12075
متن پرسش
سلام: به خاطر درسم (کنکور سوال 12074) مجبورم کم بخوابم و شب ها بیدار باشم. برای اینکه حکم شب زنده دار ماه رجب را داشته باشم چه کنم؟ اصلا کلا شب زنده داری در این ماه رجب کاری ازش می آید؟ در یک کلام با توجه به سوال قبلم چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین شکل زندگی تعادل است. شب‌ها زود بخوابید، سعی کنید عادتتان شود که صبح‌ها زود بیدار شوید. شب‌زنده‌داری‌تان را یک‌ساعت بیداری قبل از اذان صبح قرار دهید که نماز شب را بخوانید و به درس بپردازید. موفق باشید

12030
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهر زاده: من سال 90 با شما و کتاب هاتون آشنا شدم و اولین کتابی که خوندم کتاب «زن آنگونه که باید باشد» و کم کم بعضی کتاب هاتون رو خوندم. قلم تون و عمیق بودن مطالبتون منو به شوق میاره و با لذت تموم مطالب هر چند بعضی سنگین تون رو میخونم. هم مباحثه ای ندارم و تنها مطالعه می کنم. اما یه سوال داشتم و اون اینکه من واقعا شناخت دین و مطالعات مذهبی برام دغدغه و در عین حال لذت بخشه. لیسانس حسابداری دارم خیاطی هم می کنم ولی به خاطر تحول فکری می خوام ان شاءالله در رشته معارف ادامه تحصیل بدم، ولی می دونید چیه، یه جورایی تو برزخم از اینور بنا به هزینه ها باید کار کرد و از اونور هم دوست دارم مطالعه کنم. هر چند من همیشه کتاب دستمه ولی واقعا نمیدونم چی کار کنم. میخوام سیر مطالعاتی شما رو بخونم ولی ... میشه راهنمایی ام کنید تا بتونم تکلیفم رو با خودم مشخص کنم. (مثلا کار می کنم خیاطی می کنم مدام تو ذهنم به خودم میگم تو که پول معیارت نی ببین داری جا میمونی یا میخوام قرآن حفظ کنم. همه اش در حد خواستن شده و عمل کردنش مونده از کار کردن عذاب وجدان دارم به خاطر علاقه به مطالعه)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر ما جمع‌کردن امور زندگی است با مطالب معنوی. سعی کنید در عین ارزش‌گذاردن به کاری که دارید با برنامه‌ریزی متعادل – بدون افراط و تفریط – سیر مطالعاتی را نیز دنبال کنید، تا إن‌شاءاللّه کارتان به فهم قرآن از طریق تفسیر قرآن بکشد، این کار نسبت به حفظ قرآن اولویت دارد. موفق باشید

12015
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: بنده دانشجوی مهندسی مواد و متالورژی دانشگاه علم و صنعت هستم و در زمینه ی فنی اختراع هم ثبت کرده ام. بعد از گذشت 4 سال کار فرهنگی در سطح دانشگاه و جامعه به این نتیجه رسیده ام که وظیفه ام کار فرهنگی است و تجربه نیز در کار فرهنگی به بنده ثابت کرده که بدون علم دینی نمی توان در مسیر درست در کار فرهنگی قدم برداشت. به همین خاطر بعد از مشورت های فراوان به این نتیجه رسیدم که قطعا به حوزه بروم و هیچ شکی ندارم. موفقیت های مختلفی از جمله تالیف و چاپ 3 کتاب و صحبت و سخنرانی در مکان ها و دوره های مختلف نیز به بنده اثبات کرده که توانایی نیز به فضل خدا وجود دارد. مشکلی نیست مگر عدم رضایت والدین که اصلا روحانیت را قبول نداشته و در حقیقت مخالف نیز هستند. آنها به شدت بنده را نهی کرده و حتی امر به ادامه ی تحصیل در دانشگاه می کنند. در صورتی که بنده هیچ جایگاهی برای خود در دانشگاه نمی بینم و تحمل فضای آن برایم تقریبا غیر ممکن شده است. حال وظیفه ی بنده چیست؟ لازم به ذکر است که بنده اخیرا متاهل شده و به زودی به خانه ی خود می روم، ان شاء الله و مقلد حضرت آقا (حفظه الله) نیز هستم با تشکر قبلی از راهنمایی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که من می‌دانم علماء می‌فرمایند اگر رفتن به حوزه برای کسی متعیَّن به واجب عینی شد رضایت والدین شرط نیست. إن‌شاءاللّه خداوند قلب آن‌ها را نیز نرم می‌کند. موفق باشید

12011
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در آیه 34 سوره نساء تمهیداتی برای تنبیه زن گفته شده: مرحله اول پند و اندرز، مرحله دوم دوری از بستر و مرحله سوم زدن زن است. خواهشمند است تفسیر این مراحل را بیان نمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است، بعضی‌ها معتقدند این در رابطه با تمرد زنان است و خروج از خانه در فضایی که پای همخوابگی با مرد غریبه در میان باشد. موفق باشید

11997
متن پرسش
عرض سلام: از اینکه وقت جنابعالی را با اینگونه سوالات تلف می کنم خیلی معذرت میخوام. خلاصه عرض کنم به دلیل مشکلات زیاد خانوادگی که درگیر بودم متاسفانه موفق به گرفتن مدرک دانشگاه نشدم و درس را رها کرده و خدمت سربازی رفتم البته به لطف خدا مشغول به کار خیلی خوب هستم با درآمد خوب و مسکن و ماشین و ... در حد خوب برام فراهمه ولی به دلیل نداشتن مدرک برای اقدام به ازدواج ترس دارم و شرایطم برای ادامه تحصیل فراهم نیست که یکی از دلایل فکر ازدواجم می باشد. البته اهل مطالعه هستم و حتی در رشته ای هم که موفق به گرفتن مدرک نشدم (عمران) دارای اطلاعات بسیار خوب هستم و خیلی راحت کار می گیرم خواهشنا راهنمایی فرمایید آیا مدرک از واجبات ازدواج هست و چه کنم؟ خیلی خیلی التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً این‌طور نیست. خیلی راحت به خواستگاری بروید و خداوند مشکل شما را حل می‌کند. موفق باشید. در این موارد که سؤال خصوصی است سعی کنید ایمیل خود را در محل مربوطه ثبت کنید

 

11982
متن پرسش
با سلام: بفرمایید بعد از طلاق زن، نفقه او به عهده چه کسی می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زن یک انسان مستقل است و مثل همه‌ی انسان‌ها چنانچه در نفقه‌ی مردی نبود برای خود برنامه دارد. جامعه باید طوری باشد که اگر کسی جویای کار بود بتواند کار کند. موفق باشید

11981
متن پرسش
با سلام: جناب آقای طاهر زاده دختر من می خواهد در دانشگاه پزشکی بخواند و با توجه به اینکه در دبیرستان تیزهوشان درس می خواند و دارای توانایی خوبی است اما بنده با توجه به نقش زن در خانواده در تردیدم که انتخاب درستی کرده باشد و راغبم به حوزه علمیه برود برای کسب علوم دینی و شناخت بهتر خودش و اینکه در آینده وقت بیشتری برای تربیت فرزندانش داشته باشد و باید در این زمینه متقاعدش کنم اول از همه نمی دانم کارم درسته یا نه و در ثانی با توجه به اینکه ما از وضع مالی خوبی برخوردار نیستیم نگرانم آینده اش را خراب کنم. البته در همین شراط اگر خودش حوزه را انتخواب کرده بود قضیه فرق می کرد. راستش می ترسم حوزه آن چیزی را که مد نظر من هست به او ندهد و از اینجا مانده و از آنجا رانده شود!دوست دارم دخترم را طوری راهنمایی کنم که تحت امر خدا باشد ولی خودم نمی توانم تشخیص درست بدهم. لطفا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بگذارید خودش انتخاب کند تأکید شما آن باشد که در هرجا که می‌خواهد باشد از معارف الهی غافل نگردد. موفق باشید

11888
متن پرسش
در زمینه تربیت فرزندان، از آثار خودتان و آثار سایر بزرگان کتاب یا سخنرانی معرفی فرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤال را از کارشناسان تربیتی رادیو معارف مثل جناب حجت‌الاسلام آقای وافی و یا استاد دهنوی و استاد تراشیون و جناب آقای اشترانی در سایت «مزرعه‌ی ایمانیه علمیه» بپرسید. موفق باشید

11866
متن پرسش
با سلام و ضمن تشکر از شما: سوالی از حضورتان داشتم در رابطه با تکلیف و حق پدر و مادر. بنده در خانواده مذهبی نبودم و مدام از جانب فامیل و خانواده بابت اعتقادات و افکارم مورد تمسخر و سرزنش قرار می گیرم و یکی از این موارد که بارها و بارها باعث بحث و رفتار نه چندان خوبی بین من و پدرم شده است مسئله پرداخت خمس است یا شرکت در مجالس گناه و... بارها بابت پرداخت خمس صحبت کردم اما منجر به عصبانیت و ناراحتی ایشون شده است و حتی باعث توهین و بدرفتاری با من هم شده و البته ایشان اخلاق تندی هم دارند و با هر امری که مخالف میلشان باشد رفتار اینگونه دارند بارها سعی کردم تحمل کنم اما گاهی اوقات من هم رفتاری می کنم که ناراحتی را بیشتر می کند واقعا در اینگونه موارد تکلیف چیست؟؟ به هر حال هرکس عزت و شخصیتی دارد و در برابر تخریب آن واکنش نشان می دهد و این نگرانی هم مدام همراه من است که این اخلاق و تضاد فکری بسیار من با ایشان در امر ازدواج هم مشکل ساز شود چرا که اولویتها و ملاکهای من برای ایشان بی معنی و اولویتهای ایشون هم برای من اصلا اولویت نیست. بسیار لطف می فرمایید اگر به بنده کمک کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی روشن است که شما نمی‌توانید پدرتان را متذکر وظایف شرعی‌اش بکنید، تکلیفی ندارید که بخواهید دعوا راه بیندازید. درگیر نشوید و احترام‌شان را حفظ کنید. موفق باشید

11867
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر: مدتی است که برای مقطع دبستان پسرمان به دنبال مدرسه خوب می گردیم. محیط تربیتی خوب اولین اولویت آن برای ما می باشد. در مورد یکی دو مدرسه که کادر متدین و ولایی و تا حدودی گزینش مذهبی بر روی خانواده ها دارند مشکل بعد مکان وجود داشت. در مورد مدارس نزدیک هم تا جایی که مدارس را بررسی کردیم، مدرسه ای که محیط معنوی و ایمانی بر آن حاکم باشد و حداقل، ظواهر از جمله حجاب معلمین در آن حفظ شود پیدا نکردیم. در مدراس دولتی به خاطر نداشتن گزینش بر روی خانواده ها، معمولا جو خوبی از نظر همکلاسی و خانواده های آن ها وجود نداشت و نمی توان تاثیر همنشین بر روی کودک در این سنین را منکر شد. در مدارس غیرانتفاعی هم معمولا سخت گیری های علمی و بعضا خودشیفتگی هایی وجود دارد. واقعا قضیه انتخاب مدرسه مانند کلاف سردرگم برای ما و چندی از والدین دیگر با معیارهای شبیه ما شده است. لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً همین‌طور است که می‌فرمایید مشکل است، بالاخره در حدّ امکان و بدون آن‌که به زحمت بیفتید تلاش خود را بکنید. از طرفی در این موارد بنده از شما ها وارد تر نیستم . موفق باشید

11842
متن پرسش
سلام: من در سن میان‌سالی‌ام و به ‌شدت درگیر گذشته‌ام و از این‌که تا این حد غافل و جاهل بوده و به خود و اطرافیانم ظلم کرده‌ام مخصوصا فرزندانم، نمی‌توانم که خودم را ببخشم چون من خیلی چیزها را از دست داده‌ام که دیگر باز نمی‌گردد. من سرمایه‌های وجودیم را، قلبم را، روحم را نابود کردم و پسرم را تربیت دینی درست نکردم. چون خودم شناخت درستی از انسان نداشتم و حال چطور می‌توانم در «حال» زندگی کنم درصورتی که آثار اعمال و انتخاب‌های گذشته‌ام زندگیم را و درونم را تحت تاثیر قرار داده و انگیزه هایم از دست رفته! ازاین‌که می‌بینم پسرم تا این حد دنیاطلب شده و حتی به زور نماز می‌خواند و نسبت به خدا بی‌تفاوت است؛ از خودم متنفر می‌شوم و مدام گذشته را مرور می‌کنم. الآن راه را شناخته‌ام اما کو «دل» و انگیزه‌ای که راهرو باشد؟! من در مقابل تمامی اعمال فرزندم مسئول هستم و حتی در برابر گمراهی فرزنداش. حال شما بزرگوار بفرمایید چطور می‌توانم در «حال» زندگی کنم و نه در «گذشته» یا «آینده»؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف‌ها یعنی چه؟! اگر گمراهی فرزندان ما به جهت ما باشد پس گمراهی همه‌ی فرزندان آدم به جهت حضرت آدم خواهد بود! ما در تربیت فرزند علت مُعِدِّه هستیم و اگر بخواهند خوب شوند در بستری که ما فراهم می‌کنیم انتخاب‌های آن‌ها بهتر عملی می‌شود، ولی هرکس خودش مسئول خوب‌بودن یا بدبودنِ خودش است. به تعبیر عارف سالک حضرت آیت اللّه حائری شیرازی«حفظه‌اللّه‌تعالی» ما وجه «ما فِی‌الشرایط» انسان هستیم و نه وجه «ما فی‌الضمیر» انسان. شما از همان موقعی که حق را شناختید مطابق شناخت خود عمل کنید تا همه‌ی ضعف‌های گذشته از بین برود زیرا قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ» حسنات و خوبی‌ها، بدی‌ها را از بین می‌برد. موفق باشید

11768
متن پرسش
سلام علیکم: درست است که محبت به همسر و فرزند و مومنان را خدا قرار داده است حال اگر عملی را بخاط محبت به آنها انجام دهیم چگونه می شود آن عمل را مخصوص و خالص برای خدا دانست؟ به عبارت بهتر چطور می شود آن عمل را دوگانه ندانست و یگانه برای خدا فرض کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به حکم وظیفه و برای پرورش یک گوینده‌ی «لا إله إلاّ اللّه» به فرزندتان خدمت کنید، عمل شما مخصوص خدا است. موفق باشید

11765
متن پرسش
سلام علیکم: هایدگر می گوید مدرنیته انسان ها را بی عالم می کند. بفرمایید. 1- الان ما هم بی عالم شده ایم؟ 2- آیا شدت بی عالم شدن ما کمتر از اروپا و ژاپن است؟ 3- بچه ای که به دنیا می آید چگونه سیر بی عالم شدن را طی می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما به اندازه‌ای که بر عهد غربی باشیم بی‌عالَم هستیم 2- آری! چون بحمداللّه نور تشیع در میان است 3- به اندازه‌ای که در فضای فرهنگ غربی قرار گیرد. موفق باشید

11733
متن پرسش
سلام استاد عزیز: گاها که امام خمینی رحمت لله علیه یا علمای دیگر را می خواهم به عنوان الگو و یک زندگی مطلوب انتخاب کنم دچار یک نوع بی میلی می شوم چرا که در زندگی این بزرگان وارد شده مثلا 18 ساعت مطالعه داشتند و یا مثلا یک دقیقه هم حتی سر سفره از کتاب یا قرآن استفاده می کردند که وقت هدر نرود و یا... با این وضعیت کی برای خانواده وقت می گذاشتند کی با همسر صحبت می کردند؟ کی به تربیت فرزند صحبت با فرزند گوش کردن حرف آنها کی با دوستان بودند کی به کوه و دشت و استفاده از آیات آفاقی و....؟ آیا انسان اگر بخواهد به مقامات این بزرگان برسد در آخرت باید حتما مانند ایشان این قدر مطالعه و ... باشد؟ 2- اگر دانشجویی که حالا طلبه شده و بالتبع با سن26 سال هنوز پایه دوم است اگر بخواهد به نهایت کمالی که می تواند برسد، برسد چقدر باید به تفریح حلال چقدر زمان برای همسر بگذارد؟ آیا می شود که فردی روزانه 4 ساعت از 24 ساعت برای همسر قرار دهد و به نهایت کمال برسد؟ اگر آری آیا و چرا بزرگان این طور بودند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- یکی از مشکلاتی که در سیره‌نویسی‌ها می‌بینیم همین است که وجهی از شخصیت افراد بزرگ را برجسته می‌کنند و بزرگی آن‌ها را که به جهت تعادل در امور انسانی بوده متذکر نمی‌شوند.! فکر می‌کنم به همین جهت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در آن روایت مشهور می‌فرمایند: «حُبِّبَ إِلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا ثَلَاثٌ النِّسَاءُ وَ الطِّيبُ وَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاة» براى من پسنديده شده از دنيا سه چيز: زنان، و بوى خوش، و نور چشم من در نماز است‏. تا برای بشریت معلوم کنند اسوه‌ی شما، انسانِ متعادلی است و در همین رابطه مولوی در وصف رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌گوید: «نه بشر بودی و نه خسته ز خاک/ ای بشیر ما، بشر بودی و پاک». 2- وقتی انسان در مسیر صحیح قرار گرفت 26 سال که سهل است، اگر 90 ساله هم باشد افقی از نورانیت را در مقابل خود می‌یابد که همه‌ی هستی او را تشکیل می‌دهد. موفق باشید   

11730
متن پرسش
با سلام و احترام: ما دوستانی داریم که مومن هستند ولی دیگه نمیشه گفت عادل هستند و ممکنه حتی کبیره مرتکب بشوند آیا ارزش معنوی که برای دوستی و رفاقت بیان شده منحصر در رفاقت با رفقای عادل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زود قضاوت نکنید و قطع رابطه ننمایید. این‌ها توبه می‌کنند. موفق باشید

11729
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: می خواستم ببینم عرف امروزه در مورد سفره های غذا برای میهمانیها چگونه است؟ مثلا جایی که آدم میره پنج نوع غذا براش میارن اگه بیان منزل ما و یک نوع غذا بزاریم بی احترامی میدونن مثلا اگه دو نوع بزاریم غیر اخلاقی تلقی میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا شد به میهمان احترام بگذاریم ولی نه به قیمت بی‌احترامی به حکم خدا! باید با یک خورش از میهمان پذیرایی کرد نه بیشتر. موفق باشید

11716
متن پرسش
سلام: حاج آقا اگر کسی در خانواده ای زندگی کند که از طریق مال شبه دار اداره می شود وظیفه آن فرزند که هنوز زندگی مستقل ندارد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با دفتر مرجع تقلیدتان موضوع را در میان بگذارید. موفق باشید

11697
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و خدا قوت: درخواست کمکی که دارم شاید خسته کننده و وقت گیر باشه می دانم لحظاتتان چقدر گرانقدر است اما تنها کسی که امید دارم واسطه ای از خدا برای راهنماییم باشد شما هستید. همیشه برایتان دعا می کنم. من در خانواده درشرایط سخت روانی بزرگ شدم پر از تعارض و درگیری مادر پدر که همیشه در وحشت و ناامنی و استرس بودم حتی الان هم بدتر و بدتر می شود. سالهاست آنها در یک خانه با هم حرف هم نمی زنند جز بعضی اوقات ابراز نفرتها و تهدیدهای مادر.. ما بچه ها همه از هم دور و خسته از دعواهای بی خودمان هستیم. نمی توانم با آنها مهربان باشم و بیشتر فاصله می گیرم. می خوام هیچ رابطه ای نداشته باشم و تا حدی اینطور شده نباید با من کار داشته باشند من هم کاری به آنها ندارم چون خیلی زود عصبانی و پرخاش می کنم و پشیمانی. پدرم روحانی و غرق در لذت عبادت با خدا و از همه ما کناره می گیرد و اجازه ارتباط خانوادگی عملا با کسی نداده که تا این حد تنها نباشیم. از هیچ کس حرف نمی پذیرد.. در تمام دنیا کسی جز خدا ندارم حتی مادر پدر را و کسی را هم جز او نمی خواهم. خودم هیچ وقت میل به ازدواج ندارم اما در مورد خواهرانم اصلا احساس مسئولیت نمی کند. مادرم هم خیلی خدایی است و من همیشه از مذهبی بودن خانه مان متعجبم چرا که معنای خدا و مذهب چیزی جز خشم و تهدید و طرد نبوده که بعضی کلا خدا و نماز را کنار گذاشتند. به هر حال من خیلی با وسواس و استرس ارتباطم با خدا رو میخام اصلاح کنم نه از لحاظ شریعتی و احکام بلکه طرز نگاهم به خدا. در ظاهر از کتابهای معرفتی و حوزوی و روانشناسی و در حد امکان اساتیدی مانند جنابعالی استفاده می کنم در دانشگاه علوم آزمایشگاهی را تمام کردم و هم زمان غیرحضوری در حوزه قم میخانم که می دانم به درد نمی خورد ولی از درون می سوزم که خدای ذهنی و فکری در من رسوخ کرده و با هیچ چیز از بین نمی رود خدایی که از تک تک کارها و لحظات زندگیم گناه می سازد. من قبلا اشاره ای کردم اما جوابم رو نفهمیدم بیماری ها و مشکلات شدید روانی پیدا کردم که دیگه از خودم ناامید می شدم اما خدا نجاتم می داد. شب و روز علاوه بر نا آرامی های ذهنی این فکر مثل خوره جانم را آب می کند که عملا نمی توانم با محبت و عشق خدا زندگی کنم انگار محبت برای من فقط ترس و احساس گناه معنی می دهد به همین خاطر زندگیم خشک و خشن می شود و خسته می شوم می بُرم. آشتی با خدا و معرفت نفس رو می فهمم اما قلبم مشکل دارد. می شود مدتی حضور خدا رو حس کنم و لذت عبادت و عشقش را حس کنم اما همان خود شکنجه ای سخت تر می شود وقتی ناگهان قلبم سنگ می شود و حال هیچ چیز را ندارم و دیگر نمی شود. می گویند خُلقت ناپایدار است و از نظر روانپزشک که دارو می خورم درمان مشکل شخصیتی سخت است یا ناممکن. اما من زحمت می کشم و منفعل نیستم ولی در خانه تنها و افسرده و شهری غریب که حتی به زیارتگاهی دسترسی ندارم که شاید روحم آزادتر شود چه کنم؟ ای کاش هیچکدام از حرفهایم ناشکری و شکایت از خدا نباشد چون می دانم کار خدا جز حکمت و صلاح و نعمت برای رشد من نبوده و نیست. عذاب من از خودمه که صاف نمیشم، یکی از مشکلات بزرگم که همیشه آزارم می دهد مساله خواب است. خوابهای من همیشه کابوس و وحشت و آزاره، نمیتونم بیدار شم وقت بیداری هم سردرد و بدنم کوفته هست تا شب که این خودش نشان میده که روحم در چه مرحله پستی گیر کرده و بالاتر از وهم و خیال و این دنیای بی ارزش نمی رود. هرکاری به ذهنم رسیده کردم: وضو و دعا و خوراک کم و... ولی فایده ندارد به خودش التماس می کنم نجاتم بدهد از دنیا چیزی ازش نمی خوام فقط به خودش وصلم کند. کابوسم در واقعیت اینست که آن دنیا بگویند بیمار بودی و ظرفیت بیشتر از این نداشتی. التماس می کنم کمکم کنید و بعد دعایم کنید. بسیار متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگانی مثل مولوی در چنین تنگنایی قرار داشتند که یک‌مرتبه هدایت الهی کارشان را به جایی رساند که در اُنس با خدا، مثنوی معنوی را پدید آوردند که قصه‌ی رهایی از همه‌ی این فشارها و کابوس‌ها است. به قول خودش: «به طریق ترجمانی به نهان از او بپرسم به شما جواب گویم» کاری کنید با مثنوی مولوی مرتبط شوید. موفق باشید

11696
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در مورد علت حسادت میگن دلیلش اینه که شخص فکر میکنه خدا عادل نیست یا اینکه نمی دونه هر کسی روزی ای داره یا اینکه فکر میکنه روزی دیگران مانع رزق او میشه. سؤال من اینه که برخی دوستان مذهبی بنده که با پارتی رفتند سرکار دولتی... مثلا دوستی با وجود ترم دوم دانشگاه و ۲۰ سال سن که نه مدرک لیسانسی داره نه هیچی و به عنوان حراست یک شرکت دولتی با پارتی استخدام میشه... این آیا رزق طرف بوده؟ یعنی رزق تقدیر شده یک بچه مذهبی اینه که اینطور بره سر کار دولتی؟ ۲_ اساسا حقوقی که این شخص میگیره حلاله؟ ۳_ در این موارد ما باید خوشحال باشیم که یک بچه مذهبی کار گرفته است یا اینکه متعجب باشیم از چنین پارتی بازی ای؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی در مسیر صحیح به دنبال رزق‌اش باشد، رزق او به همان اندازه می‌رسد که از طریق پارتی‌بازی خواهد رسید، منتها چون از طریق غیر صحیح رزق خود را به‌دست آورد آن رزق برای او حرام می‌شود 2- از نظر فقهی باید از فقیه سؤال کند که وضع این رزق چگونه است ولی از نظر سلوکی این نوع رزق‌ها برکت ندارد 3- اغماض کنیم و دنبال موضوع را نگیریم چون همه‌ی مطلب را نمی‌دانیم. موفق باشید

11673
متن پرسش
سلام علیکم: بنده صاحب یک فرزند هستم و مایل هستیم که فرزند دیگری نیز بیاوریم، هم خودمان مایلیم و هم می خواهیم به ندای ولی فقیه پاسخ داده باشیم، ولی از طرف دیگر وضع مالی چندان مناسبی نداریم و در شرایط فعلی و شخصی می بایست شروع به تهیه مسکن نمایم که خود باعث درگیری شدید مالی و وقتی و ذهنی می شود، حال مانده ام به حکم عقل معاشم که می گوید الان وقتش نیست گوش دهم یا به نحن نرزقهم و ایاکم، از حضرتعالی طلب راهنمایی دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر قناعت را پیشه کنید خداوند با هر فرزندی رزقی را به همراه او می‌آورد، ولی اسراف و تبذیر رزق را تنگ می‌کند. به کم قانع شوید و ساده‌زیستی را اصل بگیرید. موفق باشید

11664
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامي: من كارمند شركت نفت هستم و در جنوب كشور مشغول به كار هستم و ساكن و اهل جنوب هستم. وضعيت كاري من بصورت 2 هفته كار و 2 هفته استراحت است. تصميم گرفته ام كه محل زندگي ام را به مشهد منتقل كنم. يعني 2 هفته كار را در جنوب هستم و 2 هفته استراحت را در مشهد باشم. صاحب فرزندي يكساله هستم و تا 7 سالگي (شروع تحصيل) قصد دارم كه خانواده را در 2 هفته اي كه سر كار هستم با خود به جنوب بياورم و 2 هفته استراحت با هم به مشهد برويم. خانواده با اين برنامه موافق هستند. خواستم از شما مشورت بگيرم كه روي هم رفته اين كار را براي تعالي خود و خانواده صحيح مي دانيد؟ سوال دوم اينكه من با مطالعه كتاب سلوك ذيل شخصيت امام هنوز مطمئن نشده ام كه امام بزرگوار در دوران دهه 40 رويكرد عبور از مدرنيته را داشته اند؟ آيا شما مدعايي بر مطلب خود داريد؟ با سپاس
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم:1- در مورد سؤال اول بنده صاحب نظر نیستم ولی فکر می‌کنم اگر بتوانید در همان منطقه که مشغول کار هستید با محافل دینی و معنوی آشنا شوید راحت‌تر جلو می‌روید 2- شاید مطالعه‌ی کتاب «کشف الاسرار» حضرت امام که در زمان رضاخان نوشته شده کمک کند که ببینید چگونه حضرت امام نگران نفوذ فرهنگ غرب در کشور می‌باشند. موفق باشید. موفق باشید

11650
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز بنده به شدت گرفتار خواب هستم و نمی توانم آن را کنترل کنم. اینکه هر ساعتی خواستم به راحتی از خواب بیدار شوم؟ خصوصا برای نمازها. در صورت امکان راهی به من نشان دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- غذای خود را در حدّ ممکن کنترل کنید 2- کم‌حرفی را پیشه‌ی خود سازید 3- قلب خود را مشغول کینه‌های مردم نکنید 4- تمرکز بر روی متونی که متذکر معارف الهی است داشته باشید 4- سر شب بخوابید 5- هرشب از خدا بخواهید که بیدارتان کند و از ادامه‌ی این تقاضا خسته نشوید. موفق باشید

11658
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوارم: بنده ان شاءلله قصد دارم به خواستگاری بروم. اگر ممکن است به عنوان راهنمایی به تمام افرادی که همانند بنده در آستانه ازدواج هستند بفرمایید که در خواستگاری چه سوالاتی را از دختر بپرسیم تا او را بشناسیم. چگونه می توان در طی صحبت هایی که با طرف مقابل می کنیم او را بشناسیم و بفهمیم همسر مناسبی هست یا خیر؟ یکی از دوستان فرمودند ببینید چقدر اهل مبارزه با هوای نفس است. آیا این ملاک درستی است برا شناخت طرف مقابل؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حجت الاسلام آقای محسن موسویان تحقیقاتی در این مورد داشته‌اند با ایشان تماس بگیرید شماره‌ی ایشان 09132139981 می‌باشد. موفق باشید

11639
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز در کتاب درسهایی از امام (اخلاق در خانواده - انتشارات تسنیم) آمده بود: (خانم زهرا مصطفوی) وقتی امام را به ترکیه تبعید کرده بودند و عمویم می خواستند خدمت امام به ترکیه بروند، درب منزل ما آمدند و از پشت در گفتند می خواهم با خود خانم صحبت کنم که اگر بخواهند پیغامی بدون واسطه برای آقا داشته باشند، بگویند و مادرم ناچار شدند سلام کنند. بعد یادم است که به من گفتند که ناراحت هستند چون اولین سلام را به نامحرم در نبودن آقا کرده اند و گفتند:حالا اگر آقا راضی نباشند چه؟ من نتوانستم هضم کنم و یاد داستانی که شما نقل کردید راجع به خروس خریدن یک آقای غیرتی و .... اقتادم. مگر ضرورت یعنی چه؟ و زن انقلابی مورد نظر حضرت امام، چنین باید باشد؟ نظر شما چیست؟ نوّر الله قلوبکم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه برای ما حجت است سخن حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» دروصیت‌نامه‌شان است که می‌فرمایند: «ما مفتخريم‏ كه بانوان و زنانِ پير و جوان و خرد و كلان در صحنه‏هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند».. موفق باشید

11638
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز 1- در جواب به پرسش 11604 فرموده بودین که با قرائت آیه الکرسی و توحید، دعا کنیم. مگر نمی فرمایید مقام نخواستن از خداوند داریم. این مقام، چه است؟ (در شرح نامه 31 توضیحاتی آمده بود اما روشن نشده هنوز) ما که او را حیّ قیوم می دانیم و علیم و بصیر و قدیر است، پس خواستن چرا؟ خواندن او بله امّا درخواست چه جایی دارد؟ 2- آیت الله حسن زاده حفظه الله می فرمودند: جماع، انشاء صورت انسانی ست نه اطفاء شهوت (شبیه به این مضمون). کمی شرح دهید. جزاکم الله جزائا موفورا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در موقعیت خودمان با تقاضا و خواستن‌ها زمینه‌ی تجلیات رحمت الهی را در امورات‌ خود فراهم می‌کنیم مثل کاری که حضرت سجاد«علیه‌السلام» در مناجات‌ «خمسه ‌عشر» دارند 2- در تکوین چنین است که حضرت آقا فرمودند و لذا خداوند میل حقیقی را در انسان‌ها می‌گذارد تا مسیر انشاء صورت انسانی را فراهم کرده باشد با این‌همه شریعت استفاده از لذّات جنسی را وقتی در مسیر شرعی باشد عامل ایجاد شوق در عبادت می‌داند. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!