بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سایر موضوعات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21820
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: لطفا در خصوص خیرات برای اموات توضیح بفرمایید 1. اینکه ما سوره ای از قرآن یا صدقه ای نثار اموات کنیم چگونه و چه تاثیری بر آن ها دارد؟ 2. با توجه به زیاد بودن امواتی که در فامیل بیاد دارم آیا می توان صرفا یک سوره خوانده و ثواب آن را به آنها هدیه کنم بدون آنکه اسمی از آنها بیاورم؟ یعنی مثلا یک سوره بخوانم و بگویم ثوابش هدیه به تمام اموات. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چون با خواندن هر سوره و یا دادن صدقه انواری از فرشتگان الهی به صحنه می‌آیند، با اراده‌ی ما در راستایِ نثار ثواب به اموات جهت انوار فرشتگان را به سوی روحِ اموات سیر می‌دهیم و لذا در عین آن‌که رحمت خداوند به ما می‌رسد، به اموات نیز خواهد رسید 2- این امکان هست و إن‌شاءاللّه ثوابش برای همه‌ی آن‌ها مقدّر می‌شود. موفق باشید  

21761
متن پرسش
با سلام: حاج آقا بنده بین چند حالت روحی گیر افتادم. از یه طرف میخام روح را بر بدن حاکم کنم از یه طرف میخام اون رو از بدن خارج کنم و علاقه و تعلق اون را ببرم. به نظر شما میشه گفت تکنیک یه جورایی داره کمک میکنه ما راحت روح را خارج کنیم؟ به نظر شما بنده چه کنم این حالت برای بنده اتفاقی رخ داده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید می‌فرمایند رعایت احکام حلال و حرام الهی، همان مرگ اختیاری است، بیش از این در مورد سؤال شما چیزی نمی‌دانم. موفق باشید

21748
متن پرسش
سلام استاد جان: سال نوتون مبارک. استاد من تقریبا سه ساله که مسیر زندگیم عوض شده تو این سه سال با انرژی تمام و شادی و اعتماد به نفس پیش اومدم و به جاهای خیلی خوبی رسیدم و ایمان زیادی داشتم اما بعد تصادف پدرم اتفاقات بد پشت سر هم افتاد و شادی رو از ما گرفت. اشتباهات پشت سر هم اتفاق افتاد نتونستم درست تصمیم بگیرم اعتماد به نفسم رو از دست دادم ایمانم کم رنگ شد دیگه حرف کسی رو گوش نمیدم ادم شکاکی شدم به ایمانم هم حتی شک کردم و افسرده شدم. اما الان عزم جدیدی دارم و می خوام دوباره شروع کنم اما یه مسئله ای مدام باعث حجاب بین من و حقیقت میشه باعث ناامیدیم میشه اونم اینه که نگاهم به تصورات دیگران نسبت به حرفام و اعمالمه چون اونا هم اشتباهاتم رو دیدن و دیدشون نسبت بهم بد شده حالا انگار یه جوری شده که وقتی می خوام یه قدم بردارم در خیالم نگاهم به اونا میفته و میگم اگه من فلان کارو بکنم میگن... بدترین برداشت مزخرفی که میشه از عملم داشت میاد تو ذهنم و ناامید میشم دیگه نمی تونم درست تصمیم بگیرم دیگه نمیدونم چی خوبه چی بده. من خواهرم و عده ای از اقوام نزدیکم و تقریبا تمام مردان خانواده و خویشانم ضد ولایت فقیه هستن و همش در حال حرف زدن در این موردند من همیشه امیدوار بودم که آنها رو برمیگردونم ولی الان با دیدن این اشتباه از من دیگه هیچ امیدی نه من دارم و اونها هم با نا امیدی به من نگاه میکنن و با یه حالت مسخرگی اصلا نسبت به حرف من حساس شدن و تا صدای من میاد هیشکی نمیشنوه اصلا تمایلی به شنیدن حرف من ندارن و من هم موقع حرف زدن با اونا به شدت دچار ترس و استرس میشم من رشتم فیزیکه و دانشگاه صنعتی اصفهان درس می خونم فضای دانشکدمون هم طوریه که آدما پشت سر هم حرف میزنن از این اتفاق می ترسم. آدم عصبی ای شدم و سمت هر کاری میرم یا افراط می کنم یا تفریط. آدم پر استرسی هستم از کارهامم عقب افتادم با این منفی نگری ای که دچارش شدم همیشه وقتی می خوام یه کاری رو شروع کنم نگاهم میره به سمت مسائلی که مشکلات راهم هستن و بعد بیخیال میشم یا اصلا دیگه مثل قبل که فکر می کردم فلان کارو بکنم خیلی خوبه حالا میگم که چی این کارو بکنم یا اون کارو که چی؟ به شدت دلم می خواد به خدا نزدیک بشم ولی با اولین مشکل با اولین غفلت سریع به هم میریزم و ناامید میشم و عصبی و افسرده و ذهنی پر از خیال و وهم بیخود من خدامو میخوام ولی نمیدونم چطوری می تونم به خدا نزدیک بشم. تو ذهنم پر از راه حله ولی اونقدر شکست خوردم که به سمت هیچ کدومشون نمی رم. اراده ام ضعیف شده من قبلا ایمان داشتم که روی خانوادم اثر میذارم و تغییرشون میدم ولی الان نا امید شدم و تا وقتی این ذهنیتم درست نشه نمیتونم به آدم های دیگه فک کنم احساس می کنم دارم نقش بازی می کنم و دروغ میگم به خاطر همین دچار بن بست شدم و نمیتونم ادامه بدم من دانشجویی پرتلاش و ناامیدم. قبلا هدفم این بود میرم فلسفه و فیزیک می خونم و بعد فیزیک رو به فلسفه ربط میدم و به دیگران زیباییشو نشون میدم اما آنقدر تو دانشگاه سرعت تدریس بالاست که شما در حد پاس کردن نمره فرصت می کنید مطالعه داشته باشید و کلا دانشگاه کل زندگیتون رو به هم میریزه و تمام وقت شما رو در اختیار خودش میخواد و یهو یه جا متوجه میشی که دیگه خودت نیستی و فراموش می کنی کی بودی و فقط اونی که دانشگاه میخواد میشی این وضعیت منه. من قبلا والیبال حرفه ای کار می کردم و درسم هم در دبیرستان عالی بود ولی دانشگاه هر دوش رو ازم گرفته. توی یه بینهایت علم غرقم کرده و وقتی هم برام نگذاشته که به علاقه های دیگم برسم و کلا آدم ناارامی شدم. استاد الان با دوستام تصمیم گرفتیم سیر مطالعاتی شهید مطهری رو شروع کنیم. میشه شما یکم روشنم کنید که کجام و چی کار باید بکنم؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که رهبر معظم«حفظه‌اللّه» تأکید دارند فعلاً باید خوب درس بخوانید تا روح آن مطالب علمی را به‌خوبی بشناسید. در کنار آن اگر فرصت شد پیشنهاد بنده یا دنبال‌کردنِ شرح تفسیر حمد حضرت امام است، و یا شرح مقالات آیت اللّه شجاعی. 2- فعلاً سرتان به کار خودتان باشد، با حترام به اطرافیان، خیلی وارد بحث و جدّل با آن‌ها نشوید. به شخصیت‌شان احترام بگذارید 3- از ورزش غافل نشوید. موفق باشید

21705
متن پرسش
با سلام حال شما خوبه ان شاءلله: ما اگر بخواهیم بین هنر و فلسفه تفاهمی ایجاد کنیم و در عرضه این نسبت در زیر سایه عقل قدسی و ذوق فلسفی هنری آثاری را به جامعه هدیه کنیم چگونه ممکن است؟ شاید نام هنرمند خارجی ونسان ونگوگ که هایدگر هم با این هنرمند آشنا بوده است برای شما هم آشنا باشد. استاد چگونه می توانیم هنرمندی توانا در زیر سایه عقل قدسی و در بستر روح زمانه باشیم؟ همین جا جواب بدید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «سر آغاز اثر هنری» از هایدگر به خوبی در این مورد راهگشا است. بنده چیزی بهتر از آن کتاب سراغ ندارم. موفق باشید

21628
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. فرموده اید، این‌که قرآن می‌فرماید: «خلق الموت و الحیاة» یعنی خداوند با گرفتن حیات، عملاً موت را خلق کرده، نه آن‌که لازم باشد موت، امرِ وجودی قلمداد شود. من تا حالا فکر می کردم که چون مرگ حیات شدیدتر است پس امری وجودی است نه عدمی. به خصوص که خانم لطفی آذر هم فرموده اند که موت از حیات مقدم شده به این معنا که قبل از حیاتی در دنیا و آخرت موت هست و اینکه موت و حیات دو روی یک سکه اند. می شود بفرمایید منظور شما از اینکه موت امری عدمی است به چه معناست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که اگر انسان بمیرد به عالَمی با شدتِ وجودی بیشتری منتقل می‌شود؛ غیر از آن است که می‌گوییم خداوند مرگ را خلق کرد. آری! ایجادِ مرگ، امری بالتبع است که با گرفتن حیات محقق می‌شود. موفق باشید

21604
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: موت اختیاری به چه معناست؟ و چگونه می توان به این مقام رسید؟ ممنون اگه میشه همین جا جواب بدید ایمیل خرابه. ممنون و موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  موت اختیاری یعنی اراده‌ی الهی را بر اراده‌ی خود ترجیح دهیم و با رعایت حرام و حلال الهی و ترجیح آن بر امیال نفسانی، این امر ممکن است. موفق باشید

21600
متن پرسش
سلام علیکم استاد: خسته نباشید. می خواستم بدانیم آنچه که ما در سیره و سنت اهل بیت و بزرگان و اولیا دین سراغ داریم سراسر ساده زیستی، سراسر قناعت و دوری از تجمل و اسراف است. حال چگونه و با کدام دلیل و مدرک و حجتی اینچنین در حرم اهل بیت خرج می کنیم از گنبدهای طلا، کاشی های زینتی سرداب ها، خیلی ها سوال دارند که چرا اصلا طلا باشد، یا بهترین سنگها بکار برده شود یا اینگونه زینت باشد، اگر نقره بود یا همان گنبد خضرا نبی بود چه می شد؟ شیعه بزرگانش را با زهد و تقوا و ساده زیستی معرفی می کند حال اینگونه گنبد و بارگاه و.... می سازد چرا؟ یعنی نمی شد جور دیگری در این اماکن مقدس خرج شود؟ استاد اگر دلیل هایی بر این مطلب در روایات وجود دارد برایمان بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم چندان موافق این کارها نیستم. می‌ماند که به ما فرموده‌اند شکوه مراکز دینی را حفظ کنید و به همین جهت سقفِ مساجد را بلند می‌گیرند. در راستای شکوه‌دادن به حرم ائمه بعضی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند به این صورت، شکوه آن‌ها را حفظ کنند که ملاحظه می‌کنید. موفق باشید

21585
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت استاد. ۱. صوتهای آقای دیباج به دست حضرتعالی رسیدند یا اینکه بنده اشتباه فرستادم؟ ۲. بعضی روایات هستند که امام معصوم (ع) می فرمایند از کسی اگر خوشت آمد، آن شخص هم از تو خوشش می آید، یا کسی که به دلت نشست او انسان خوبی است. و آن روایت که می فرماید: ارواح مومنین با هم مرتبط است. این روایات را چگونه تفسیر می شود کرد؟ آیا آن شخص که روایت به او فرموده شده، شخص خاصی بوده؟ آخر دیده شده برخی با تمسک به این روایات، به ظن بد و گمان بد و قضاوت و بدبینی و خود بزرگ بینی مبتلا شده اند؟! 3. متن خوانی دکتر صافیان، که در مورد کتب هایدگر است، مورد اعتماد می باشد؟ در کانالشان به تازگی عضو شدم، ظاهرا کتب هایدگر را تدریس می کنند. ۴. در مورد سخنان اخیر دکتر داوری، بنده احساس می کنم، یک نوع قضاوت عجولانه و بدون تفکر ، راجع به صحبتهای ایشان شکل گرفت، و باعث شد این صحبتهای دکتر را عامدانه و غیر علمی توصیف کنند. بنده که قابل نیستم، ولی هر چه بدنبال حرف غیر منطقی در این گفتار بودم، پیدا نکردم. استاد، بنده در اشتباهم، یا درست فکر می کنم؟! 5. معرفت النفس عملی دقیقا به چه معناست؟ ۶. در کتب استاد زرشناس، و دکتر داوری که دقت می شود، کتب دکتر داوری نقد غرب دارند، ولی با شیوه ای که به کسی بر نخورد و کاملا هم حکیمانه. ولی در کتب آقای زرشناس، احساس می کنم: سیاهی غرب بیشتر است. اینکه غرب چیست و چقدر فرهنگش انحراف دارد را قبول داریم و می دانیم، منتها این تفاوت بیانی بین آقای زرشناس و دکتر داوری از چیست؟ آقای زرشناس خیلی سیاه می بینند، یا آقای داوری مسامحه می کنند؟! ۷. بحث عالَم داشتن و بحث های پیرامون آن را بعد از کتب شما در این مورد، در چه کتبی می توان یافت؟ یعنی در کدام کتب عرفانی صحبت از عالم داشتن شده است که رجوعی داشته باشیم؟ ۸. در مباحث جامعه شناسی، به چه استاد یا نویسنده و یا کتابهایی می شود اعتماد کرد؟ ۹. آیا اساسا، چیز به نام روانشناسی اسلامی، طب اسلامی و امثالهم می تواند موجود باشد؟ ۱۰. در خواندن طب اسلامی چه رویکردی باید داشته باشم که به مشکلات پیش رو نخورم؟! ۱۱. در خواندن روانشناسی، چه رویکردی موجب می شود که بنده، مرعوبِ قضاوتهای نادرست روانشناسان، و وحی منزل دانستن روانشناسی نشوم؟ چگونه ورود و خروجی به علم روانشناسی باید داشت؟ ممنونم، از محضر استاد پوزش می خواهم. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- صوت‌های آقای دیباج رسید 2- به نظر می‌آید که در عین نگاه مثبت به آن روایات، مواظب خطورات شیطانی که موجب سوء ظن می‌شود، باید بود 3- کار خوبی را آقای دکتر صافیان شروع کرده‌اند 4- بنده هم همین‌طور فکر می‌کنم. در این مورد بد نیست به جواب سؤال شماره‌ی 21542 و بحثی که دیشب در جلسه‌ی تفسیر تحت عنوان «عدالت؛ شرط قوام و بقاء نظام اسلامی» رجوع فرمایید. 5- یعنی رعایت دستورات شرع با رویکردی که انسان نظر به حقیقت خود داشته باشد تا آن حقیقت ظهور کند 6- نگاه دکتر داوری همانند هایدگر بیشتر هستی‌شناسانه است 7- شاید با این عنوان بحثی نشده باشد، ولی روح سلوک برای انسان عالمِ خاص خود را می‌آورد 8- نمی‌دانم 9- بحث دیشب در این مورد شاید کمک کند 10- در طبّ اسلامی نظر به معرفت نفس، زیربنای آن طبّ است 11- در این مورد بد نیست به صحبت‌های 9 اسفند آقای دکتر داوری که سیمافکر آن را تهیه کرده، نگاهی بیندازید.  موفق باشید

21553
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی عبادات و سفر معنوی دوستان. استاد محترم از شما تقاضا دارم در مورد مرگ بد توضیحی روشن بفرمایید. آیا غفلت ما در لحظه ی احتضار و رسیدن مرگ منظور هست یا مثلا نوع رخدادی که بر اثر آن ممکن آسیب جدی به بدن و جسم وارد بشود؟ کمی فکرم مشغول میشه که: اگر منظور از مرگ بد اتفاقاتی شبیه تصادفات امروزی ست که خیلی از انسان های خوب و نیکوکار که می شناسم در این بین جانشان را از دست دادند. چطور کردارشان مانع این اتفاقات نشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرگ بد به آن معنا است که با عقیده‌ی فاسد از این دنیا برود. در آن حال است که انسان به شدت به مشکل می‌افتد. موفق باشید

21549
متن پرسش
سلام استاد: در مورد سوال شماره 21414 سوالاتی داشتم. اینکه بنده فلان علم را بیاموزم یا نیاموزم از اصول اعتقادی است یا اعمال و فروع؟ آموختن و نیاموختن یک عمل است یا اعتقاد؟ اگر آموختن و نیاموختن یک عمل نیست دیگر مراجع حق ندارند حتی آموختن موسیقی را هم حرام بدانند!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ آموختن بخصوص موسیقی از مقوله‌ی عمل است و فرق می‌کند با آموختن ادبیات. 2ـ مطلق آموختن حتی اگر به خودی خود ملازم با عمل نباشد،‌ از آن جهت که منشأ عمل قرار می‌گیرد می‌تواند متعلّق احکام فقهی قرار بگیرد. 3ـ علاوه بر این که در مورد خصوص آموختن موسیقی بسیاری از علما آن را جایز می‌دانند. موفق باشید

21506
متن پرسش
سلام و خسته نباشید خدمت استاد دانا و بزرگوارم: ببخشید مدتی هست که سوالی ذهن من رو درگیر کرده. استادی بود که اعتقاد داشت آدم باید فقط به فکر معرفت و خودسازی خودش باشد و کار فرهنگی رو پوچ و الکی می دانست و می گفت هرکسی باید خودش رو درست کنه. حتی اسم کسانی که الان در عرصه جنگ نرم و جامعه دارند کار فرهنگی انجام می دهند رو مسخره می کرد و می گفت اگر از نوزادی هم رو آدما کار کنی و کار فرهنگی کنی تا خودت رو درست نکنی هیچی درست نمیشه و اصلا و به هیچ عنوان تشویق برای کار فرهنگی نمی کرد و می گفت فقط خودسازی. و اما از طرفی خیلی ها اعتقاد به کار فرهنگی دارند و اینکه الان دشمن داره لحظه ای کار فرهنگی میکنه و ما عقب هستیم و باید کار فرهنگی کرد می گویند. مثلا یک گروهی هست که اسمشون هست نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی و اعتقاد دارند که باید نهج البلاغه در تمام جهان تبلیغ بشه و همه بهره مند شوند. و از این دست گروه هایی که کار فرهنگی می کنند زیاد هستند و از همه مهم تر مقام معظم رهبری که خداوند حفظشان کند ان شا الله فرمودند در عرصه فرهنگی آتش به اختیار. حالا بنده دچار دو گانگی شدم. از طرفی نمی دانم که کار فرهنگی کنم کار درستی هست یا نه؟! و از طرفی هم یاد حرف اون استاد می افتم که می گفت خودسازی. وقتی میخوام کار فرهنگی کنم یاد حرف ایشون میفتم و دلم خالی میشه و میگم من که پر از اشکالم. پس برم خودم رو درست کنم! استاد نظر شما بزرگوار چی هست؟! لطفا کمک کنید. خدا قوت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که انسان باید مایه‌های فکریِ لازم جهت کار فرهنگی را داشته باشد، حرفی نیست. ولی فراموش نکنید که قرآن می‌فرماید: «واعتصموا بحبل‌اللّه جمیعاً» یعنی برای رجوع به حضرت ربّ العالمین باید با هویت اجتماعی این کار انجام شود زیرا انسان‌ها با انسان‌ها، انسان می‌شوند و خداوند در صحنه‌های فعالیت‌های فرهنگی توفیقات خاص خود را به انسان مرحمت می‌کند. موفق باشید

21505
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید: استاد اینکه کسی مرگ رو دوس داشته باشه بده؟ من قبلا از مرگ می ترسیدم اما آلان بعضی وقتا که بهش فکر می کنم دوسش دارم و فکر می کنم به آرامش می رسم و هم اینکه احساس می کنم خیلی هیجان داره و به خیلی از حقایق می رسم و خیلی از معماها روشن میشن برام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان همیشه باید آماده‌ی مرگ باشد و سعی کند طوری خود را در دنیا به کمالات لازمه برساند که در ابدیتِ خود با خدا و زیر سایه‌ی رحمت او باشد. زیرا بالاخره ماییم و یک ابدیت، اگر آن‌جا نتوانیم از رحمت پروردگار بهره‌مند شویم، سرنوشت سختی را برای خود رقم زده‌ایم. موفق باشید

21501
متن پرسش
با عرض سلام: استاد ، برای کسی که می خواهد وارد مبحث طب اسلامی شود و به نام اهل بیت (ع) با درمان مردم سرو کار خواهد داشت ، بفرمایید برای شروع و قبل از وارد شدن به طب چه کتاب یا کتاب هایی را مطالعه کنند که انسان را بهتر بشناسند؟ با سپاس از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد تخصصی ندارم. ولی می‌دانم جناب ابن‌سینا، مقدمه‌ی طبّ را معرفت نفس می‌داند. موفق باشید

21435
متن پرسش
سلام استاد گرامی: ببخشید که مزاحم وقت شما می شوم. وقتی نوجوانان و جوانان و بچه های مدارس ابتدایی محله خودمان را دیدم که غرق در گوشی هستند و بی نمازی و بی حجابی در حال گسترش هست. یک مکانی را پیدا کردیم. که از طریق ورزش آن ها را جمع کنیم. هفته ای چند بار. هم فعالیت فرهنگی مذهبی به مدت 15 تا 20 دقیقه هر جلسه که با آن ها کار کنم و هم بعدش حدود 45 دقیقه ورزش فوتسال. چون سالن مخصوص فوتسال است امکان ورزش دیگری نبود. ولی مسئله اصلی این است این دخترهایی که سه گروه می شوند. بچه های پنج و ششم ابتدایی. و گروه راهنمایی ها و گروه جوانان. که با هر کدام کلاس های مختلفی دارم. چطور شروع کنم چه محتوایی برایشان بریزم. که هم ورزش را ادامه دهند هم فعالیت های دیگر برایشان جذابیت داشته باشند و ایمانشان بهتر شود. ممنون میشوم راهنمایی کنید یا کتابی منبعی معرفی کنید مطالعه کنم. ممنون می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است. مطمئناً امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» به شما در این راه کمک می‌کنند. در ابتدا با آن‌ها همراهی کنید و مستقیماً به آن‌ها انتقاد ننمایید. روی کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» در قسمت دوم کتاب تحت عنوان «من کو؟» فکر کنید. احتمالاً بشود از آن طریق با آن‌ها ارتباط برقرار کرد و به دنبال معارف دیگر اسلامی کشاندشان. سپس کتاب «چه نیازی به نبی؟» می‌تواند مفید باشد إن‌شاءاللّه. موفق باشید

21438
متن پرسش
با سلام: ببخشید استاد نظرتان را راجع به رقص سماع می خواستم بدانم و اینکه آیا واقعا اینگونه کارها نقشی در رشد معنوی انسان دارد؟ و اینکه برخی این رقص را از مولوی می دانند آیا این صحت دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

با سلام. ببخشید استاد نظرتان را راجع به رقص سماع می خواستم بدانم و اینکه آیا واقعا اینگونه کارها نقشی در رشد معنوی انسان دارد؟ و اینکه برخی این رقص را از مولوی می دانند آیا این صحت دارد؟ با تشکر

21438- باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که در بین عرفا چنین چیزی رسم بوده است، بحثی نیست. ولی ظرایف بسیاری در جریان بوده که متأسفانه امروز روحِ آن ظرائف در میان نیست. اولاً: جوانان به هیچ‌وجه نباید در آن جلسات شرکت می‌کردند زیرا در جوان، خیالات هنوز فعّال بوده. ثانیاً: باید شیخی ره‌رفته میدان‌داری کند که این بحث‌اش مفصل است. ثالثاً: در آن مجلس اشاراتی روحانی و قدسی در میان می‌امده است که موجب ایجاد مواجید خاص می‌شده است. به گفته‌ی مولوی:

رقص آن‌جا کن که خود را بشکنی          پنبه را از ریش شهوت بَر کنی

رقص و جولان بر سر میدان کنند               رقص اندر خون خود مردان کنند

چون رهند از دست خود دستی زنند           چون جهند از نقص خود رقصی کنند

مطربانشان از درون دف می‌زنند                بحرها در شورشان کف می‌زنند

آری!

مطرب عشق اين زند وقت سماع            بندگى بند و خداوندى صداع

موفق باشید

21389
متن پرسش
سلام علیکم: سوالی خدمتتون داشتم. چندی پیش که یکی از مباحثتون رو گوش می دادم سخنی با این مضمون فرمودید حال می خواهم صحیح و کاملش رو بفرمائید. سخن با این مضمون بود که اصلا گردشگری به این معنای امروزی اصلا یک امر مذموم است و این عمل وجهی ندارد. آیا روایتی در این باره داریم؟ لطفا با دلیل توضیح دهید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ» (196)/آل‌عمران) ای پیامبر! تو را رفت و آمدهای کفار از این شهر به آن شهر شیفته نگرداند. یا در روایت داریم: سفر یا باید برای زیارت باشد و یا برای تجارت. شاید جهانگردی و گردشگری برای عبرت‌گیری نیز جایی در فرهنگ دینی داشته باشد. موفق باشید

21346
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیز: توی تعریف مرگ طبیعی میگید که آدمایی که به کمال رسیده باشن ابزار تنشون را کنار میذارن و مرگ اتفاق میوفته؛ آیا کسی هست که به کمال رسیده باشه؟ مثالی وجود داره؟ اصلا تعریف کمال چیه؟ آیا برای انسان ها یک چیز هست یا برای هر فرد متفاوته؟ و سوال دوم اینکه آیا در برزخ سیر تکاملی داریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کمال یا در بُعد انسانی است و یا در بعد حیوانی 2- تقدیرات انسان‌ها متفاوت است و هرکس در تقدیری که برایش شده‌است به کمال لازم می‌تواند برسد. این موارد را در کتاب «خویشتن پنهان» بهتر می‌توانید دنبال کنید 3- در برزخ، رفع حجاب هست ولی تکامل به معنای تبدیل قوه به فعل نیست. در این مورد می‌توانید به کتاب «معاد» رجوع کنید. موفق باشید

21356
متن پرسش
با سلام: الحمدلله مشکلی که در سوال 21145 مطرح کردم گویا در حال مرتفع شدن است و به تدریج در خواب هم تا حدودی شکاک هستم فقط سوالی می ماند فرمودید انسان در خواب با «خودش» روبه‌روست که تردید معنا نمی‌دهد. پس چرا اخیرا من در خواب هم حالتهای شکاکانه دارم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره ما همواره با ملکات خود هستیم، چه در خواب و چه در بیداری. موفق باشید

21351
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و خدا قوت: استاد من که بلد نیستم براتون توی اینجا یه کلیپ ارسال کنم اما به این کانال تلگرامی سری بزنید @ale_kasa کلیپی تاثیر گذار از استاد غفاری هست که غزلی از علامه طباطبائی میخونند (تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت....) و مستمعان به گریه افتاده اند. می خواستم بگم واقعا این طور جلسات و اشعار و این گریه کردن پای این اشعار بلند عرفانی برای امثال بنده که هنوز پله های سلوک رو هم ندیدیم چه برسه به طی کردنش‌، اشکالی داره؟ اگر نداره چرا عارف بزرگ‌ ما آیت الله بهجت این جلسات رو نداشت؟ آدم تحت تاثیر این صدا و الفاظ قرار میگیره چه بخواد چه نخواد اشکش درمیاد. نظرتون (یا نظر افراد دیگه اخه گفتید زیاد در باب موسیقی نظر ندارید) راجع به اینا چیه؟ سوال دومم اینه که نظرتان راجع به این افرادی ک میگم مثبته؟ آیت الله غفاری (کانالشو بالا فرستادم) آیت الله صمدی آملی و یک شخصیت مشکوک تاریخی، حسین بن منصور حلاج، ممنونم ازتون. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که ذات موسیقی حرام نیست و حتی سروردِ «ای مطهر» را که به ظاهر موسیقی غلیظی هم داشت، امام چندین بار تأیید کردند. می‌ماند که این مسیر تا کجا ما را سیر می‌دهد. آیا از مرتبه‌ی خیال می‌توان از طریق موسیقی به بالاتر سیر کرد؟ موفق باشید

21292
متن پرسش
با سلام و احترام: درباره آن داستانی که سفیان ثوری میاد خدمت امام صادق علیه السلام و حضرت شدیدا سیره آنها را زیر سوال می برد از جمله مطالبی که می فرماید این است که این زمان با زمان رسول خدا (ص) فرق دارد و ... اگر آن مطالب را با خطبه ۱۶۰ نهج البلاغه که حضرت درباره سیره پیامبر (ص) و حضرت موسی (ع) و عیسی (ع) و داود (ع) صحبت می کند بعد هم اشاره به خودشان می کند در نظر بگیریم و وجدی که حضرت از بیان آن جملات دارد را توجه کنیم فکر کنم قابل جمع با سخنان امام صادق (ع) در آن داستان نباشد چون حضرت امیر در آن خطبه خیلی کاری به زمان ندارد و توصیه ایشان یک دستور العمل کلی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت صادق «علیه‌السلام» متوجه بودند که صوفیان در آن زمانه بعضی چیزها در سیره‌ی پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» را بهانه کرده بودند تا جامعه را که در آن شرایط آماده‌ی شکل‌دادن به نحوه‌ای از تمدن اسلامی بود؛ عقب نگه دارند و از این جهت حضرت آن‌ها را نقد می‌کنند، نه آن‌که بخواهند ساده‌زیستی را که در متن یک جامعه‌ی فعال و زنده یک ارزش است، نادیده بگیرند. این مثل تأکید مقام معظم رهبری است نسبت به اقتصاد مقاومتی که هم باید تمدن داشته باشیم و هم ساده باشیم. موفق باشید

21271
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام: جناب استاد در باره کشتی مطلا سوالی پرسیدم جواب نشنیدم ایمیلم هم خراب است استاد حتما سخنان و مقالات را در سایتها خوانده اید حال فحشها و توهینها در گروههای تلگرامی و اینستاگرامها بماند. آنچه مسئله پیچیده تر می کند حضور آیت الله جوادی در این مراسم است از ایشان انتظار می رفت به عنوان مفسر بزرگ نه تنها به این مراسم نمی رفت بلکه بر آن می شورید. راستی کشتی مطلا در این بحران اقتصادی چه نفعی دارد جز بدبینی به قرآن، علما و فحش و توهین به نظام تا جایی که کسی بنویسد مردم از فقر و درد و گرسنگی می میرد علمای ما کشتی مطلا می سازند این کار اگر خیانت نباشد حتما حماقت است. استاد نکند این کار آیت جوادی ریشه در قرابت فکری آیت الله جوادی با هاشمی دارد؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جهت حفظ حرمت آیت اللّه جوادی، به صورت خصوصی جواب داده شد و ملاحظه کردید که اولاً طلای مصرفی در کشتی مذکور 140 گرم آن‌هم جهت آب‌کاریِ طلا بر روی فلزات تشکیل‌دهنده‌ی بدنه‌ی کشتی بوده است که تمام قرآن را سازنده‌ی کشتی با خط خوش خود بر بدنه‌ی کشتی نوشته است، جهت هدیه به حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام». و تنها در آن مرکز به نمایش گذاشته شده است و تمام هزینه‌ی آن از امور شخصی سازنده‌ی آن بوده است. این موارد را می‌توان نوعی تجلیل به حساب آورد. نمی‌توان به طرف که تنها همین اندازه توان و وسع دارد تا هنر خود را تقدیم کند، بگوییم برود المیزان بخواند؟! موفق باشید

21247
متن پرسش
سلام استاد: تعریف تمدن اسلامی و وجه تمایزش نسبت به کشور اسلامی چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع، موضوع بسیار مفصلی است. به نظر بنده نیاز است کتاب «تمدن‌زایی شیعه» مطالعه شود زیرا در کشور اسلامی تنها سعی بر رعایت دستورات اولیه‌ی دین است ولی در تمدن اسلامی زیرساخت‌هایی جهت تحقق تمام مناسبات مورد نظر اسلام به میان می‌آید در آن حدّ که انسان‌ها در تمام مناسبات اقتصادی و تربیتی و سیاسی، تعریف اصیلی را مدّ نظر دارند و کشور اسلامی مقدمه‌ای است برای ایجاد چنین زیربناهایی. موفق باشید

21165
متن پرسش
با سلام و دعای خیر خدمت استاد عزیز طاهرزاده سؤال: بعضی وقتها باورم هست که هرگونه خلق با من رفتار می کنند خواست خداست و احساس راحتی می کنم. ولی بعضی وقتها این گونه نیست و احساس می کنم این مطالب (خواست خدا، برگرداندن این احکام تکثیر به توحید و ... توجیه کارهای غلط دیگران است و دارم خودم را گول می زنم و بسیار غمگین و افسرده می شوم.) لطفاً راهنمائیم بفرمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بین قضا و مقضی باید فرق گذاشت. آری! قضای الهی بود که انقلاب اسلامی در دفاع مقدس 8 ساله به رشد خوبی برسد که امروز هیچ دولتی نتواند به آن حمله کند. ولی مقضی که تجاوز صدام باشد، مورد رضایت ما نیست که با تجاوز خود فرزندان ما را به قتل رساند. لذا در مورد سؤال جنابعالی از آن جهت که موضوع به خدا مربوط است، باید راضی به اراده‌ی الهی بود و آن قسمت که به اراده‌ی افراد مربوط است، باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد. موفق باشید

21162
متن پرسش
با سلام: بنده وقت نکردم آثار شما را مطالعه کنم. البته در قسمت پرسش و پاسخ برخی سوالات و پاسخهای جنابعالی را خواندم. تا آنجا که متوجه شدم حضرتعالی نگاهی عمیق به مسئله تمدن اسلامی دارید و انقلاب اسلامی را هم مقدمه ای برای شکل گیری آن تمدن الهی می دانید. می خواستم بپرسم آیا نظری هم به موسیقی و جایگاه آن در این تمدن مد نظرتان دارید؟ بنده وقتی آثار برخی مشاهیر موسیقی سنتی (تولید شده در دهه اول انقلاب) را با آثار قبل و بعد ایشان مقایسه می کنم نوعی عرفان و رسوخ روح الهی در آنها را کاملا مشهود می بینم. حتی از آثار کسانی که بعدا دیدگاه های ضد انقلاب گرفتند. حقیقتا (به اعتراف نزدیکان خودشان) بهترین آثار ایشان در همان سال های 60 تولید شد (در اوج دفاع مقدس). بعد از آن انگار با به اضمحلال رفتن روحیه جهاد و شهادت (با روی کار آمدن دولت سازندگی) ما شاهد بودیم حتی روح عرفانی و آن نوای ملکوتی از جامعه موسیقی ما هم رخت بربست. با این مقدمه، می خواستم بدانم نظر حضرتعالی در مورد موسیقی و جایگاهش در تمدن اسلامی چیست؟ آیا موسیقی بالکل نفی و محو خواهد شد یا آنگونه که نمونه کوتاهی از آن را در دوران ده ساله اول نقلاب شاهد بودیم موسیقی نیز دچار دگرگونی می شود و روح اسلام آن را تسخیر خواهد کرد؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در امر موسیقی صاحب‌نظر نیستم. ولی به هیچ‌وجه معتقد نیستم ما باید موسیقی را بالکل نفی کنیم. همان‌طور که متوجه‌ای ما امروز می‌توانیم با موسیقی کارهایی بکنیم که با 100 کتاب نمی‌توان آن‌ کارها را کرد. مثل کارهای آقایان میثم مطیعی و حامد زمانی. موفق باشید

21145
متن پرسش
با سلام: مشکلی که اکنون بدان دچار شدم اینست که بداهت خواب برایم بیش از بیداری شده با این توضیح که در حال بیداری در وجود دیگران جهان خارج و ... (هر چیز به جز وجود احساسات و ادراکات در زمان حال کما قال علامه هیوم) تردید دارم اما در خواب این تردیدها زائل می شود 1. چرا تردیدها در خواب ادامه نمی یابند؟ 2. راهکار چیست که این تردیدها در خواب هم تداوم یابند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در خواب با «خودش» روبه‌روست که تردید معنا نمی‌دهد. ولی در بیداری با پدیده‌های خارج از ذهن روبه‌رو می‌باشد. موفق باشید                   

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!