بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سایر موضوعات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19766
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز و گرانقدر: یه سؤالی داشتم در مورد توبه که با توجه با کتاب های خودتان بیان شده باشد. از مقدمه ی توبه تا راهکارهای ماندن در قول توبه ای که میکنی. و سؤال دیگه این است که من در روابط اجتماعی کسایی رو می بینم که دوست دارم اونارو جذب به مسجد و دین اسلام کنم و یا حتی اون ها رو امر به معروف و نهی از منکر کنم می خواستم ببینم در مورد این آیا کتابی دارید یا میتونید با توجه به سنم، کتابی رو معرفی کنید؟ خدا خیرتون بده...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر با مطالعه‌ی کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» کار را شروع کنید، گشایش‌هایی در مقابل شما جهت امر مطلوب‌تان بشود. موفق باشید

19732
متن پرسش
سلام علیکم: جمعی از جوانان اعم از طلبه، معلم، کارمند، دانشجو و... قصد کار تشکیلاتی در سطح شهرستان داریم لطف می فرمایید راهنماییمان کنید تا سر لوحه کار خود قرار دهیم. ممنون و متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم سیر مطالعاتی بر روی سایت به عنوان محور فکری رفقا کارساز باشد. موفق باشید

19723
متن پرسش
سلام علیکم وقت به خیر: به نظر می رسد افرادی مانند سروش که از موقعیت های مختلف برای تخریب نظام بهره می برند باید از سوی اساتیدی مانند استاد طاهرزاده مورد نقد جدی قرار گیرند و نقدهای عالمانه از تهی مایگی علمی و گمراهی عملی ایشان در اختیار نسل جوان قرار گیرد. خواهشمند است در خصوص افاضات جدید ایشان در خصوص طعنه به رهبری و حکومت مبتنی بر ولایت فقیه نظرات خود را بیان فرمایید. با احترام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف چندان مهمی که ارزش جواب‌گویی بدان باشد در آن سخن نبود. بنده در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» مبانی فکریِ آقای سروش را طرح نمودم. آن نوع مباحث باید مدّ نظر عزیزان باشد. موفق باشید

19685
متن پرسش
با سلام خدمت حضرت استاد: سوالي كه از محضرتان دارم اين است كه گاهي بچه هاي خردسال يا كودك يعني مثلا زير ١٢ سال سوالاتي درباره خدا و امام زمان (عج) و اين مسائل مي پرسند. درباره عالم غيب و وجود خدا و چگونگي وجود خدا و اين گونه مسائل به چه روشي بايد پاسخ اين گونه سوالات را داد تا هم بچه اذيت نشود و نه تاثير غلطي رو ذهنش گذاشته شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد قسمت دوم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» راهنما خوبی باشد. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

19673
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. دانشمند عزیز شهر ما حجت السلام قنبریان در گفتاری راجع به شعر تر، نوای دل انگیز و ایمان، می فرمودند که ابن سینا در نمط نهم اشارات می فرماید یکی از ابزار مورد نیاز سالک صدای خوش است. ایشون می گفتند که تعجب نکنیم اگر در سجاده علامه طباطبایی یا مرحوم ملکی تبریزی قرآن و مفاتیح و دیوان حافظ با هم هست! (ر.ک @m_ghanbarian) استاد سوالاتی در ذهنم هست، تاثیر این شعر خواندن ها با ترانه های حلال یا حرام دیگه چیه؟ منظورم تاثیرش روی روح هست. مگر امام راحل از استادشون نقل نکردند که موسیقی باعث سستی روح میشه! خب شعری که در دستگاه های موسیقی خونده شود هر چند با مضامین عالی و عرفانی و... تاثیرش مثل همون ترانه ای هست که ازش نهی شده! این شعر حافظ خوندن با صدای حزین همون اثر موسیقیایی ترانه های پاپ، غم گین و... رو نداره؟ البته بحث ترانه همراه با ساز فرق دارد. متشکرم از زحماتتون. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم فطرت انسان احدیت را که صفت حضرت حق است، می‌شناسد و «احدیت» به معنای یگانگی بین ذات و صفات است و این یک نوع نظم و هماهنگی است. لذا روح انسان نسبت به هماهنگی‌ها بیگانه نیست و از این جهت، شعر قصه‌ی ظهور وَجهِ هماهنگی جان انسان است که با حضرت احد مرتبط شده. بگذریم که بعضاً در مسیر اظهار آن نورِ هماهنگ، خودخواهی‌های شاعر آن را آلوده می‌کند. ولی اگر مطلب تا سطح آهنگ‌های وَهمی تنزل بکند، دیگر حکایت آن نور احدی را در خود ندارد و حجاب ارتباط با حق می‌شود. موفق باشید

19668
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض احترام و آرزوی قبولی طاعات: سخنان جنابعالی را در خصوص موضوعات زیر گوش داده ام لکن سوالات زیر برایم مطرح است: 1. میل هایی که انسان دارد بیشتر از اینکه بدنش را تدبیر کند نفسش را ارضا می کند مثل میل به غذا خوردن، میل جنسی، لذت بردن از مناظر زیبا، لذت بردن از رایحه های خوش بو و صداهای هارمونیک و.... سوالم اینست که پس از مرگ که نفس ابزارهای کسب لذت مثل چشم،گوش ، دهان و ... را دیگر ندارد چه می شود؟ آیا در این رابطه هم دچار نوعی عذاب می شود؟ آیا این کسب لذت ها شخصیت انسان در آن دنیا را هم شکل می دهد و دچار عذاب خلد ذیربط می شود و یا اینکه پس از مدتی عادت می کند و دیگر از ناحیه عدم دسترسی به این لذات عذاب نمی بیند؟ 2. با توجه به مقایسه مرگ با خواب چرا انسان موقع به خواب رفتن دچار سکرات مرگ نمی شود؟ با توجه به آیه «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ» تا این قسمت از آیه خداوند می فرماید بعضی از نفوس که هنگام خواب گرفته شده دیگر به بدن بر نمی گردد آیا برای این نفوس هم سکرات اتفاق می افتد؟ 3. آیا برای انسان های وارسته و نفوس مجرد که سر سلسله آنها حضرت محمد (ص) است در سیر من الله الی الله و اتفاقاتی که برای انسان موقع مرگ، در برزخ، موقع نفخ صور، قیامت و ... می افتد هنوز چیزهایی هست که حتی آنها هم ندانند و جزء اسرار الهی باشد؟ اگر هست چند نمونه بفرمایید. خواهشمند است به سوالات فوق حتی الامکان بطور مبسوط پاسخ بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان بعد از این دنیا با «خود» زندگی می‌کند اما خودی که فطرتش به میدان آمده است و طالب رجوع به حق است. حال هر اندازه از این طلب در دنیا بازمانده باشد، در آن‌جا احساس محرومیت می‌کند. 2- گرفتن روح از بدن در موقع خواب، در آن حدّ نیست که تدبیری که روح نسبت به بدن دارد منقطع شود و درنتیجه آن سکرات خاص برایش پیش آید 3- آری! رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: «الآن قیامتی قائم» یعنی در عین این‌که در این دنیا حاضرند، در آن دنیا نیز حضور دارند. گفت: «آن یکی نقشش نشسته در جهان / وان دگر نقشش چو مَه در آسمان». موفق باشید

19638
متن پرسش
سلام عليكم: طاعات و عبادات شما استاد عزيزم مقبول درگاه حق. از حديقا الحقيقه ي جناب حكيم سنايي رحمه الله گزيده اي جناب يوسف علي ميرشكاك بزرگوار فراهم آورده كه شركت سهامي كتاب هاي جيبي آن را طبع كرده است. كتاب حاوي مقدمه اي ست به قلم جناب ميرشكاك، در مقدمه نكته اي ديدم كه بر اين حقير سنگين آمد، درخواست دارم نظرتان را در اين باره بيان بفرماييد: «يكي از كساني كه بسيار از سنايي ياد مي كرده و مشوق مولانا به خواندن آثار سنايي بوده، جناب شمس تبريزي است. البته اهل تامل مي دانند كه شمس گرفتار چنان انانيتي بوده كه بر تمام بزرگان خرده مي گرفته است و رد و قبول او در نزد اهل معني وزن و وقاري ندارد. هرچند اين مقال جاي سخن گفتن از شمس نيست، اما همين قدر بايد گفت كه مولانا جلال الدين مكافات انانيت شمس، او را به كيميا خاتون گرفتار كرد و شد آن چه شد...باغ حقيقت ص16» استاد عزيز و بزرگوارم! آيا چنين چيزي ممكن است؟ كسي كه آتش در هيزم مولوي افكند و شد آن چه شد به انانيتي كه جناب ميرشكاك مي فرمايد گرفتار باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم منظور جناب آقای میرشکاک چیست؟ آری! بزرگانی مثل شمس تبریزی وقتی با مدعیانی روبه‌رو می‌شوند که هیچ‌چیز در دست ندارند به نوعی آن‌ها را تحویل نمی‌گیرند. و این أنانیت به معنی منفی آن نیست. موفق باشید

19644
متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز: دو سئوال دارم: 1. نظر مبارک جنابعالی پیرامون فعالیت های فرهنگی که به تعبیر بنده مقطعی و سطحی و شاید کم بازده هستند و شاید به تعبیر حضرتعالی شبه قدسی (کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود خواندم) هستند مثل اکران فیلم های انقلابی، مراسم ترویج مفهوم شهید و شهدا،...چیست؟ واقعا چقدر باید برای این اقدامات وقت و قوت هزینه کرد؟ 2. استاد نظرتون در مورد برخی از آزادی های اجتماعی چیست؟ مثل حضور بانوان در ورزشگاه ها، کنسرت ها،... با توجه به این که حضرتعالی تاکید دارید بر نگاه تاریخی، بهتر نیست این آزادی های اجتماعی را مانع نشیم و بیشتر دنبال تقویت زیرساخت ها باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر صورت فعالیت‌های فرهنگی در متن کارهای هنری مثل فیلم‌هایی که حقایق دفاع مقدس را نشان می‌دهد، بسیار نتیجه‌بخش است، می‌ماند که باید سعی کنیم عمق موضوع به مخاطب منتقل شود 2- در هرحال تا آن‌جایی که گناهی صورت نگیرد، نظام اسلامی موظف است آزادی افراد را پاس بدارد تا مردم احساس نکنند ما با سلیقه‌ی خودمان و به نام اسلام مانع آزادی‌های آن‌ها می‌شویم. موفق باشید

19635
متن پرسش
سلام علیکم: عرض خدا قوت و قبولی طاعات شبهای قدر: ۱. پیرو سخنان مقام معظم رهبری پیرامون آتش به اختیار فرهنگی و بازتاب بسیار گسترده اش در رسانه ها بخصوص معاند. سوالی به ذهنم خطور کرد که: حضرت آقا مگر نمی دیدند که این همه کارهای فرهنگی که انجام می گیرد خراب کرده اند کار را، و به واقع کار فرهنگی نکرده اند بلکه به دور خود چرخیده اند. که بدتر: برخی زدگی از قشر مذهبی ایجاد کرده اند. و خود شما نیز یک کتاب و یک جزوه در نقد آنها دارید. نمی دانم چرا هر چقدر فکر می کنم این کار آقا را درک نمی کنم! احساس می کنم یا اوضاع بسیار بدتر از آن است که ما می بینیم یا اینکه آقا زود تر از موعد این را فرمودن. ۲. پیرو سخنانِ عالمانه ی جناب آقای دکتر حسن روحانی پیرامون انتخاب مردم بودن امامت، آیا نمی توان گفت که ایشان فراتر از یک اختلاف دیدگاه با رهبری رفتار می کنند؟ ایشان به اندازه ی طلبه ی پایه یک که عقاید آقای قائمی را می خواند هم یعنی فهم از این موضوع ندارند؟ ایشان عقاید اسلامیشان، اصول عقایدشان مورد سوال است. حال برای مملکت شاخ و شونه می کشد این صحبتهای ایشون دادِ حضرات آیات جوادی آملی، مکارم شیرازی، نوری همدانی و... را درآورده. به نظر حضرت استاد در این شرایط و با توجه دوباره به جمله ی آتش به اختیار با معنی اصلی آن، ما باید چه کنیم و اگر تریبونی در اختیار ما بود چگونه صحبت کنیم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 19553 در رابطه با مشکلات کار فرهنگی عرض شد. مشکل ما مشکل جدیدی نیست، ولی وقتی به صورتی مشخص ظهور می‌کند، رهبری فرصت را غنیمت می‌شمارند و راهنمایی لازم را انجام می‌دهند وگرنه رهنمود ایشان مبهم قلمداد می‌شد 2- به هرحال آقای روحانی بیشتر در تلاش است برای هویت بخشی به جریان خود، و چندان به آموزه‌های دینی نظر ندارد. موفق باشید

19598
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به اینکه ورزش باید با رویکرد حاکمیت روح بر بدن و امیال بدن صورت گیرد، حضرتعالی بصورت مصداقی چه ورزش هایی را پیشنهاد می کنید. 16 ساله ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سایقه‌ی شکل‌گیری ورزش‌های رزمی مثل کاراته و تکواندو، به نظر می‌آید با چنین ورزش‌هایی بهتر بتوان روح را بر بدن حاکم نمود. موفق باشید

19602
متن پرسش
سلام استاد: نمی دونم این شعر را امام چه زمانی سروده اند؟ چرا انتظار فرج را به نیمه خرداد حواله می دهد؟ معنی اشعار زیر را میشه بفرمایید. از غــــم دوست، در اين ميكده فــــرياد كشم داد رس نيست كـه در هجر رخش داد كشم داد و بيــــداد كه در محفل مــــا رندى نيست كــــه بــــرش شكوه بــرم، داد ز بيداد كشم شاديــــم داد، غمم داد و جفـــــــــا داد و وفا بــا صفـــا مـــنّت آن را كـه به من داد، كشم عـــــاشقم، عــــاشق روى تو، نه چيز دگرى بــــار هجــــــران و وصالت به دل شاد، كشم در غمت اى گل وحشىِ من، اى خسرو من جــــور مجنــــون ببـــــرم، تيشه فرهاد كشم مُـــــردم از زنـــدگىِ بى تو كه با من هستى طــــرفه ســرّى است كه بايد برِ استاد كشم سالهــــا مـــــى گــــــذرد، حادثه ها مى آيد انتظـــــار فـــــــرج از نيمـــــه خــــــرداد كشم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح شعر مذکور از حدّ سؤال و جواب بیرون است و احتیاج به چند جلسه بحث و مباحثه دارد. آن‌چه روشن است در این شعر، شهودی است که در دل قبض و بسط‌های عارفانه‌ی آن مرد الهی به میان آمده است، از آن جهت که طالب نوعی از ارتباط بوده‌اند که در زندگی زمینی محقق نمی‌شده است که عرضه می‌دارند: «مردم از زندگیِ بی تو که با من هستی». موفق باشید

19553
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر و آرزوی قبولی طاعات و عبادات بدرگاه حضرت حق ان شاء الله. استاد در ارتباط با بیانات رهبر انقلاب در دیدار با تشکلهای دانشجویی در تاریخ ۱۸ خرداد ۹۶ و نکاتی که ایشان اشاره فرمودند به نظر می رسد نیاز به تبیین وجود دارد. لطفا در زمینه کلید واژه ی «آتش به اختیار» که خطاب به گروههای فرهنگی و جهادی خصوصا در دانشگاهها اشاره شده و نیز در مورد اختلالی که در قرارگاه مرکزی از آن یاد شده توضیح بفرمایید. آیا این یک فرمان یا حکم جهادی است؟ و اگر چنین است در حال حاضر دقیقا وظیفه ی امثال بنده که هم در جایگاه دانشجویی و هم در جایگاه تدریس در دانشگاه فعالیت دارم و از طرفی دغدغه هایی شبیه به آنچه که انقلابیون نسل دهه ۶۰ دارند را در ذهن دارم، چیست؟ لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن امروزین مقام معظم رهبری به یک معنا همان سخن حضرت امام خمینی در وصیت‌نامه‌شان است که می‌فرمایند: «ما برای ادامه‌ی انقلاب نمی‌توانیم معطل کسی باشیم و از وظیفه‌ی مهم حفظ انقلاب غفلت کنیم». آری! نهادی که باید چهره‌ی فرهنگی انقلاب را بنمایاند، به صدا و سیما نامه می‌نویسد که چرا صوت «ربّنای» کسی را نمی‌گذارند که نشان داده هیچ نسبتی با انقلاب اسلامی ندارد؛ ما می‌توانیم مسئلیت نمایاندن چهره‌ی انقلاب را به عهده‌ی آن نهاد بگذاریم؟ یا باید به حکم وظیفه، جلوه‌های فرهنگی انقلاب اسلامی را در همه‌ی عرصه‌های لازم اعم از دانشگاه و صدا و سیما و حوزه به صحنه آوریم. بنده چند سال پیش عرایضی در این مورد داشتم که شاید امروز بتواند برای رفقایی که بنا دارند سخنان رهبری را در عرصه‌های مذکور مدّ نظر قرار دهند، مفید باشد. موفق باشید

عرایض بنده این‌چنین بود:

نسبت‌ها و تمایزات «انقلاب اسلامی» با «دولت اسلامی»

باسمه تعالی

1- در طول مدتی که از انقلاب  می‌گذرد همواره این سؤال برای بعضی از افراد مطرح بوده که چگونه  انقلاب اسلامی از یک طرف بر مبانی قدسی تکیه دارد و مردم را  به آن مبانی دعوت می‌نماید که حقانیت آن ماوراء نظر مردم و در زمره‌ی ثابتات عالم هستی است، و از طرف دیگر بر نقش مردم و آراء آن‌ها تأکید دارد.

2- مسلّم حقیقت آرمانی انقلاب اسلامی که نظر به ابعاد ثابت عالم هستی دارد و فطرت انسان‌ها نیز بر آن مبنا سرشته شده، آن حقیقت چیزی نیست که حقانیت آن با رأی مردم دست‌خوشِ تغییر شود، هر چند بنیان و بقا و استمرار نظام اسلامی به استقبال و پذیرش مردم بستگی دارد. در همین راستا یعنی در راستای حقیقت آرمانی انقلاب اسلامی و نقش مردم است که جایگاه نظام اسلامی و دولت اسلامی روشن می‌شود بدین نحو که نظام اسلامی ایران صورت انقلاب اسلامی در محدوده‌ی ایران است، و دولت اسلامی صورت انقلاب اسلامی در محدوده‌ی آراء مردم می‌باشد.[1]

سه امر فوق اگر از جهتی وجوه اشتراکی فراوان دارند ولی تمایزاتی نیز نسبت به همدیگر در آن‌ها موجود است به طوری که دولت اسلامی از یک طرف در ذیل انقلاب اسلامی در نظام اسلامی ایران به صحنه می‌آید، و از طرف دیگر بر اساس آراء مردم شکل می‌گیرد و رئیس دولت در محدوده‌ی چهار سال و یا نهایتاً هشت سال بر اساس فهم و برنامه‌ی خود از انقلاب اسلامی امور اجرایی کشور را مدیریت می‌کند و از این لحاظ است که نه می‌توان دولت را آینه‌ی تمام‌نمای انقلاب و آرمان‌های آن دانست و به محدودیت آراء مردم نظر نداشت، و نه بر اساس یک نگاه سکولاریستی می‌توان امور اجرایی دولت اسلامی را بیرون از آرمان‌های انقلاب اسلامی تعریف نمود.

3- تفاوت نسبت رئیس دولت با انقلاب اسلامی و نسبت رهبری انقلاب اسلامی با انقلاب اسلامی، به تفاوت جایگاه دولت اسلامی و انقلاب اسلامی بستگی دارد و حقیقت رهبری انقلاب اسلامی در رابطه با انقلاب اسلامی و وسعتی که انقلاب اسلامی در جهان اسلام دارد تعریف می‌شود که البته یکی از شئون حوزه‌ی رهبری، دولت اسلامی است ولی نه رهبری ِرهبر محدود به دولت اسلامی است و نه او دخالت مستقیم در امور اجرایی دولت را به عهده می‌گیرد، بدون آن‌که از حفاظت دولت نسبت به آرمان‌های انقلاب اسلامی کوتاهی نماید.[2]

4- از این‌جا به بعد با توجه به مقدماتی که گذشت هرکس می‌تواند جایگاه خود را تعیین نماید که چگونه سرباز انقلاب اسلامی باشد و در راستای اهداف انقلاب نسبتِ خود را با رهبریِ انقلاب روشن کند، هرچند نسبت به فهم و برنامه‌هایی که رئیس دولت برای چهار سال ریاست جمهوری خود دارد متفاوت فکر نماید. آری از آن‌جایی که دولت اسلامی نسبت به اهداف انقلاب اسلامی بی‌تفاوت نیست هرگز از طرف سربازان انقلاب اسلامی مورد بی‌مهری و تضعیف قرار نمی‌گیرد ولی از آن‌جایی که شدت حساسیت دولت‌ها نسبت به اهداف تمدن‌ساز انقلاب اسلامی متفاوت است، به همان اندازه شدت تعلّق نیروهای وِلاییِ انقلاب اسلامی نیز نسبت به دولت‌ها متفاوت خواهد بود و اندازه‌ی ارزش دولت‌ها نزد نیروهای وِلایی، به اندازه‌ی حساسیت آن‌ها نسبت به آرمان‌های تمدن‌ساز انقلاب اسلامی می‌باشد.

5- آن‌چه در این نوشتار باید به عنوان فتح باب گشوده شود نظر به تمایزاتی است که به طور طبیعی بین انقلاب اسلامی و نظام اسلامی و دولت اسلامی هست تا گمان نشود اگر دولت اسلامی آینه‌ی تمام‌نمای انقلاب اسلامی نبود، بر آینه‌ی انقلاب اسلامی گردی افشانده شده ‌‌است؛ چرا ‌که هر دولتی با هر سلیقه‌ای در موقعیت خاص خود وجهی از وجوه انقلاب را در محدوده‌ی زمانی مشخص و در اجرا می‌نمایاند ولی پس از مدتی در نظام اسلامی ایران دولت دیگری متولد می‌شود که با بازخوانی از آن‌چه گذشت و تجربیاتی که کسب شده، نظام اسلامی ایران خود را در راستای نظر به دولتی دیگر «بازتعریف» می‌کند و چهره‌ی دیگرِ انقلاب اسلامی را در نظام اجرایی به نمایش می‌گذارد و باز نیروهای انقلاب نسبتِ خاص خود را با آن دولت مشخص می‌کنند بدون آن‌که اراده کرده‌باشند همان نسبتی را که با انقلاب اسلامی و نظام اسلامی دارند با دولت اسلامی داشته‌ باشند.

با نظر به انقلاب اسلامی نظر به حضور فرهنگ تمدن‌ساز شیعه در همه‌ی جهان داریم و با نظر به نظام اسلامی ایران، نظرها متوجه حضور  آرمان‌های انقلاب اسلامی در مجموعه‌ی قوای سه‌گانه و نهادهای کشور است و با نظر به دولت اسلامی نظر به برنامه‌های رئیس دولت است در راستای اهداف انقلاب اسلامی در امور اجرایی و تلاش برای انتخاب اصلح‌ترین فرد جهت این امر در عین محدودیت‌هایی که نظام اجرایی با خود دارد.

6- نمونه‌ی این خودآگاهیِ تاریخی که مردم نسبت متمایز و متفاوتی بین انقلاب اسلامی و دولت اسلامی قائل‌اند را درحضور میلیونی مردم در سالگرد‌های انقلاب اسلامی می‌یابید. شما هر سال ناظر حضور بیشتر مردم در این مراسم هستید به طوری که راهپیمائی‌های 22 بهمن ها محل نمایشِ نسبت تنگاتنگ مردم با انقلاب اسلامی شده است و شما ملاحظه می‌فرمایید که چگونه مردم فارغ از تنگناهای اجرایی و معیشتی که با آن روبه‌رو هستند کوچک‌ترین سستی نسبت به حضور خود در راهپیمایی‌های سالگرد انقلاب از خود نشان نداده‌اند در آن حد که حضور مردم در راهپیمایی امسال موجب حیرت همه‌ شد و تعبیر مقام معظّم رهبری «حضور گرم‌تر» بود در حالی‌که دشمنان انقلاب با انواع تحریم‌هایی که اعمال کرده‌ بودند انتظار دیگری داشتند. عرض بنده آن است که راز حضور چشم‌گیر مردم در راهپیمایی‌های 22 بهمن‌ را در عهدی بدانید که مردم ماوراء هر دولتی، با خودآگاهی تاریخی خود، با انقلاب اسلامی بسته‌اند و دشمنان انقلاب اسلامی از آن عهد قلبی که مردم با انقلاب اسلامی بسته‌اند غفلت دارند از این‌رو جایگاه انقلاب اسلامی در نزد مردم آن‌چنان نیست که دشمنان گمان می‌کنند با مشکلاتی که برای دولت‌ها به‌وجود می‌آورند تا دولت نظام اسلامی را ناکارآمد نشان دهند، مردم از انقلاب اسلامی خود دست بردارند.

7- در فضای نظر به نسبت‌ها و تمایزاتِ «انقلاب اسلامی» با «دولت اسلامی»، نه‌تنها انتظارهایی بیش از ظرفیت دولت‌ها از آن‌ها پیش نمی‌آید که منجر به تضادّ بین نیروهای ارزش‌مدار و دولت گردد و ناظر دوقطبی‌شدن جریان‌های وفادار به انقلاب گردیم، بلکه توجه به این امر انقلاب اسلامی را از جهت تاریخی جلو می‌برد تا در تاریخی قرار گیرد که نیروهای انقلاب در عین تفاوت سلیقه بتوانند همدیگر را درک کنند، که این نیاز تاریخی امروز و آینده‌ی ما است تا نه‌تنها از سوء تفاهم‌هایی که گرفتار آن هستیم عبور کنیم، بلکه به قلمرو تفکری وارد شویم که بنا است از طریق انقلاب اسلامی به جامعه‌ی ما برگردد.

8- وقتي ملتي بتواند درست به خود بينديشد و متوجه جايگاه تاريخي خود شود، داراي تاريخ مي‌گردد. ما از طريق انقلاب اسلامي توانستيم به خود بينديشيم و متوجه جايگاه تاريخي خود شويم. از طريق انساني بزرگ مثل امام خميني«رضوان‌اللّه‌تعالي‌عليه» توانستيم بفهميم در کجاي تاريخ قرار داريم و از رنجِ بي‌تاريخي رهايي يابيم. وظيفه‌ي ماست که از شناخت بيشتر اين موضوع غافل نباشيم.  و این به شرطی است که نسبت‌ها و تمایزات بین انقلاب اسلامی و نظام اسلامی دولت اسلامی را درک کنیم.

9- درست است راه رسیدن به خدا به عدد انفاس خلایق است، ولی امروز همه‌ی این راه‌ها از مسیر انقلاب اسلامی می‌گذرد، انقلابی که می‌خواهد دوران نسیان بشر از خدا را پشت سر گذارد. موقعی می‌توان جایگاه انقلاب اسلامی را در این دوران درست ارزیابی کرد که انقلاب اسلامی را در محدوده‌ی اجرائی دولت‌ها معنا نکنیم. کافي است براي شما مسلّم شود انقلاب اسلامي اراده‌ي خاص الهي است که به صورتي اشراقي بر قلب حضرت امام خميني«رضوان‌اللّه‌تعالي‌عليه» تجلي کرده، از آن به بعد در نسبت شما با اين انقلاب تحولي اساسي رخ خواهد داد که از يک طرف از تمام پوچي‌هاي دوران رهايي مي‌يابيد و از طرف ديگر زندگي شما در زير سايه‌ي انقلاب اسلامي و در اتحاد با ملکوت حضرت امام خميني ظهور خواهد کرد و از اين طريق به همه‌ي آن معنايي که بايد برسيد دست مي‌يابيد. از این جهت هرگز نباید بین انقلاب اسلامی و نظام اجرایی کشور خلط نمود.

10- رهبران واقعي ملت‌ها اصول کلي تاريخ خود را در درون خويش به الهام دريافته‌اند و در صدد تحقق‌بخشيدن به آن‌ اصول کلّي بر مي‌آيند. قدرت رهبرانِ تاريخي ملّت‌ها نتيجه‌ي پيوند آن‌ها با مشيت الهي است که به آنان الهام و اشراق شده‌است و لذا راهي که چنين رهبراني در تاريخ مي‌گشايند مسير ساير انسان‌هاي آن دوران خواهد بود و آن الهام و اشراق، منشأ تحولات بزرگ خواهد شد، هر چند با رنج‌هاي بزرگ همراه باشد ولي آن رهبران بزرگ براي پيوند خود با مشيت الهي به رنج‌ها و سختي‌ها اهميت نمي‌دهند و خواهند گفت: «خمينى را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد كرد....».[3]  و عهد ما با انقلاب اسلامی در راستای تجدید عهد با مشیت الهی این دوران است و از آن‌جایی که سياست در هرحال، مبنا و اساس حقيقي مي‌طلبد، اگر سياست از ديانت و مشيت الهي که در درون ملت جريان دارد، فاصله بگيرد به امري انتزاعي و غير واقعي تبديل مي‌شود و با انقلاب اسلامي است که مي‌توان به سياستي دست يافت که ريشه در حقيقت داشته باشد.

11- وظيفه‌ي اهل تفکر آن است که در تاريخِ خود نقش‌آفريني کنند و آن‌چه را که منسوخ است و دورانش به پايان رسيده نشان دهند تا جامعه گرفتار بي فکري و کودني فرهنگي نشود. کودني فرهنگي چيزي نيست جز مشغول‌شدن بر اموري که مربوط به تاريخ گذشته است. وقتي تاريخ جديدي در حال وقوع است آن کس که هنوز در گذشته زندگي مي‌کند و در نتيجه منزوي مي‌شود، بايد خود را در انزواي خود مقصر بداند زيرا نگاه نکرد که اراده‌ي الهي در اين دوران به چه چيز اشاره دارد تا امروز نيز وارد ساحت آگاهي گردد و نسبت خود را با انقلاب اسلامی عین نسبت خود با امور اجرائی نداند وگرنه چه بخواهد و چه نخواهد گرفتار بی‌فکری می‌شود. زیرا  هر زمانه‌اي مسائل خاص خود را دارد، متفکران بزرگ با توجه به آن مسائل متوجه‌ي مشيت الهي در آن زمانه مي‌شوند و راه حلي ارائه مي‌کنند که جوابگويي به همه‌ي مسائل آن زمانه در آن راه حل مي‌گنجند؛ از اين لحاظ مي‌گوييم هر زماني، متفکر و فکر زمانه‌ي خود را مي‌طلبد بدون آن‌که از افقي که متفکران گذشته گشوده‌اند روي برگردانند. این است جایگاه انقلاب اسلامی.

12- کمالِ آگاهي انسان با ارتباط با خدا به ظهور مي‌رسد و از طرفي خدا در مظاهرش ظهور دارد که از جمله‌ي آن مظاهر، انقلاب اسلامي است و در نتيجه کمالِ آگاهي ما در امروزِ تاريخ‌مان با نظر به انقلاب اسلامي محقق مي‌شود. زيرا تاريخ، محلّ تحقق عنايت و مشيّت ربّاني است، همان‌طور که طبيعت عرصه‌ي ظهور مشيت خداوند است. آيا مي‌توان گفت تفکر، چيزي جز مطالعه‌ي تاريخ است از آن‌ جهت که خدا در آن نمايان شده؟ در اين رابطه قرآن مي‌فرمايد: «أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي‏ الْأَرْضِ‏ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا»(46 / حج). آيا منكران حقيقتِ نبوى در زمين سير نكرده ‏اند و سرنوشت منكران نبوت را ملاحظه نكرده ‏اند تا در اثر آن سير، قلب‏هايى پيدا كنند كه به كمك آن قلب، تعقل كنند و گوش‏هايى به‏ دست آورند كه به كمك آن‏ها سخن حق را بشنوند؟

13- اگر با نگاهي وجودي به انقلاب اسلامي به عنوان مظهر اشراقِ سنت الهي در اين دوران بنگريم و مقدمات اين نوع نظر کردن را در خود فراهم کنيم، انقلاب اسلامي خود به خود بر ما آشکار مي‌شود و به خوبی بین جایگاه انقلاب اسلامي با نظام اجرائی کشور امتیاز قائل خواهیم شد.

14- همه‌ي حرف در نسبت ما با انقلاب اسلامي نهفته است و اين نسبت بايد بدون هرگونه تقليدي کشف شود و از آن‌جايي که خروس خانگي تازه پس از طلوع فجر خواندن را آغاز مي‌کند، اهل فکر با نظر به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامي تازه مي‌توانند تفکّر را شروع کنند و به استقبال اراده‌ي الهي در اين دوران بروند.

15- فراتر از انقلاب اسلامي در اين زمانه ممکن نيست، با فهم انقلاب اسلامي در ذيل شخصيت امام خميني«رضوان‌اللّه‌تعالي‌عليه» به دَرْکِ حضوريِ مشيّت الهي نايل خواهيد شد و اين بالاترين تفکري است که امروز مي‌توان به آن دست يافت. مگر واقعي‌ترين تفکر، تفکر بر واقعي‌ترين واقعيات نيست؟ هرچند ظاهربينان هميشه از ديدن آن محروم‌اند و مستکبران سعي در نديدن آن دارند. لذا هرچه بهتر جایگاه انقلاب اسلامی را در هستی بشناسیم راحت‌تر می‌توانیم جایگاه سایر قوا و نهادها و از جمله دولت را درک کنیم و با تمام وجود مواظب باشیم آن عهدی را که با انقلاب اسلامی بسته‌ایم دست‌خوشِ موضوعات موسمی که در انقلاب پیش می‌آید و می‌گذرد، نشود.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

 

 


[1] - هر آرمانی صورت خود را در تاریخ نشان می‌دهد و کامل می‌‌کند لذا نباید گفت نظام اسلامی نه جزء انقلاب اسلامی است و نه در عرض آن. نظام اسلامی صورت انقلاب اسلامی و به تعبیری شأنی از شئونات آن انقلاب است در کشوری به نام ایران. با توجه به این‌که انقلاب اسلامی به عنوان آرمانی متعالی در محدوده‌های مختلف صورت‌های مختلفی از خود ظاهر می‌کند نظام اسلامی ایران صورت انقلاب اسلامی در ایران است و محدود به ایران نیست. همچنان‌که دولت اسلامی ایران صورت انقلاب اسلامی است در محدوده‌ی اجرا در کشور ایران.

[2] - البته نسبتی بین امت و امامت در نظام اسلامی مدّ نظر است که آن نسبت ماوراء نسبتی است که بین دولت و رهبری به عنوان پاسدار انقلاب اسلامی در میان می‌باشد. آن نسبت بین وفاداران به انقلاب اسلامی و رهبری انقلاب همیشه و همه‌جا مطرح و جاری می‌باشد.

[3] - صحيفه‌ي امام، ج‏1، ص 269.

19530
متن پرسش
با سلام و احترام و آرزوی قبولی طاعات اللهم بلغنا مقام الشهدا سوالی پرسیده بودم در خصوص پیوند اعضا که جنابعالی به سوالات 22 و 4219 و 9808 ارجاع فرمودید. برداشت بنده از مطالعه سوالات ارجاعی این بود که نظر جنابعالی این می باشد که بهتر است پیوند به دلیل اینکه باعث آزار روح می شود انجام نشود. سوالات یاد شده از جنبه مباحث معرفت نفس می باشد لکن سوال بنده از جنبه دیگر مطرح شده است لذا سوال مجددا ارسال می گردد خواهشمند است پاسخ بفرمایید: (با علم به اینکه روحمان در اثر پیوند آزار می بیند ولی حاضر باشیم آن را تحمل کنیم.) با سلام و آرزوی قبولی طاعات می خواستم کمی در مورد اهدای عضو افرادی که دچار مرگ مغزی شده اند صحبت بفرمایید. 1. آیا ثوابی بر آن مترتب است؟ بنظر می رسد شبیه آن است که انسان لباس های کهنه خود را که دیگر استفاده نمی کند به فقرا بدهد. 2. افرادی که در قید حیات هستند و یکی از کلیه های خود را می فروشند آیا ثوابی هم می برند؟ چون واقعا نمی توان برای عضو مبلغی مشخص نمود. 3. اگر در طول عمری که فرد پس از دریافت عضو پیدا می کند اعمال ثوابی انجام دهد و یا مرتکب گناه شود آیا اهداکننده هم در آن اعمال شریک است؟ بنده قصد دارم کارت اهدای عضو دریافت کنم تا پس از مرگ اعضایم اهدا شود ولی تردید دارم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده نمی‌دانم ما حق داریم چنین تصمیمی برای بدن خود بگیریم یا نه؟ به همین جهت است که نمی‌دانم ثوابی برای آن کار مترتب است یا نه؟ 2- در مورد فروش کلیه و یا هدیه‌دادنِ آن، چون رویهمرفته مشکل چندانی برای انسان پیش نمی‌اید، می‌توان گفت موجب کمک به بقیه شده و بی‌اجر و ثواب نیست 3- ثواب و عقاب مربوط به نیّت انسان است و ربطی به اعضای بدن او ندارد. موفق باشید 

19511
متن پرسش
موج: سلام علیکم:خدا قوت و طاعات و عبادات شما قبول درگاه حق. استاد عزیز، بنده به کمک خداوند یک جوان انقلابی پر انرژی و فعال فرهنگی هستم که به دعای شما ان شاءلله دوستدارم راه شهدا را ادامه دهم. استاد عزیز در کانالهای مختلف می خوانم که نوشته اند حضرت آقا تنها هستند عمار ندارند خودشان به وسط میدان آمده اند و بقیه کوتاهی می کنند اولا این درست است وقتی امثال شما. استاد حسن عباسی حاج آقا پناهیان، حاج‌ آقا رئیسی عزیز و بزرگواران دیگری دارند مجدانه و شبانه روز تلاش می کنند؟ سوال دوم: جناب استاد با وجود این همه مسایل ضد دینی (۲۰۳۰، برجام. تلاش برای کشف حجاب، اقتصاد ربوی وضعیت ناامن سایر شیعیان منطقه.....) و به قول استاد عباسی وجود دولت  لیبرالی در کشور، آیا به نظر ارزشمند شما (که برای بنده حجت است) وضعیت کشور وضعیت بحرانی است و نیاز به اقدامات اورژانسی و فوری دارد اگر جوابتان مثبت است بفرمایید «دقیقا» امثال بنده باید چه کار کنیم؟ خیلی اوقات واقعا خونم به جوش می آید و دوستدارم زودتر شر این لیبرالها را کوتاه کنم. رهبر انقلاب در این مقطع چه انتظاری از ما به عنوان سرباز دارند؟ آیا هنوز باید به مبارزه با افکار باطل بپردازیم یا نوبت به مبارزه با افراد باطل هم رسیده است؟ و سوم اینکه در این مقطع بعد از انتخابات کار فرهنگی و روشنگری جامعه در چه درجه از اولویتی قرار دارد؟ (حقیقتش بعضی اوقات به خودم نهیب می زنم نکند چون هنوز عافیت طلبی دارم از حرکات جهادی به کارهای فرهنگی پناه آورده ام). البته این نهیب را فقط به خودم می زنم و اصلا قصد گستاخی و جسارت به مقام عزیزان فرهنگ ساز ندارم و به خدا پناه می برم حتی از تصور این جسارت. در ضمن از صمیم قلب سالگرد عروج امام خمینی (ره) این مرد آسمانی را به شما تسلیت می گویم. مسلما رحلت ایشان برای امثال شما بسیار جانگداز بوده و هست. سایه نایب نورانی ایشان و شما استاد عالم و عامل بر سر ما جوانان مستدام ان شاءلله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع بسیار مهمی است که پیش کشیده‌اید. بنده کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» را بر همین مبنا نوشته‌ام. زیرا نه ما امروز می‌توانیم مثل زمان شاه با دولتی‌ها مبارزه کنیم و نه مثل زمان دفاع مقدس. باید با حکمت و طمأنینه‌ی لازم مثل کاری که رهبر عزیز انقلاب انجام می‌دهند و نمونه‌ی عالی آن را در 14 خرداد امسال ملاحظه کردید. باید موارد انحراف تبیین کنیم و معنویت را به مردم متذکر شویم. جواب سؤال شماره‌ی 19471 تحت عنوان «وظیفه‌ی ما و ادامه‌ی انقلاب در متن دموکراسی» می‌تواند متذکر این امر باشد. موفق باشید

19498
متن پرسش
سلام استاد: مسجد ما واقع در یکی از محله های خمینی شهر یک خانه قرآن دارد که وظیفه آن آموزش روخوانی و تجوید به بچه های ابتدایی و راهنمایی است. برای آموزش مفاهیم قرآن و انس با قرآن چه برنامه ای باید برای آن ها ریخته شود؟ از کجا باید شروع کنیم؟ و چه چیزی باید به آن ها آموزش بدهیم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر روخوانی قرآن، آن‌جایی که به داستانی رسیدید خوب است که آن را شرح دهید و یا اگر به آیه‌‌ای اخلاقی و یا معرفتی رسیدید در حدّ حوصله‌ی مخاطبین تذکری به آ‌ن‌ها بدهید تا گمان نکنند آن‌چه می‌خوانند صرفاً برای عبادت باشد و از تدبّر لازم فاصله بگیرند. موفق باشید

19500
متن پرسش
سلام: آیا شهریار یک شاعر مقید به احکام شرعی بوده است یا یک فرد لاابالی؟ یا معمولی؟ در یک کتاب که خاطراتی از ایشان نقل شده بود ظاهرا توسط آقای نیک اندیش که همواره همراه ایشان بوده است) مکرر مطالبی آورده که ما متوجه می شویم که شهریار اصول اخلاقی و شرعی را چندان رعایت نمی کرده. مثلا او شوق دیدار یک زن آوازه خوان به نام قمرالملوک را داشته و وقتی او می میرد ناراحت می شود و در وصف او شعر گفته است و آن زن او را بوسیده است. شهریار دست دختری را می بوسد. شهریار به معشوقه پیشینش که فرزند هم داشته سر زده است. و از حسرت نرسیدن به هم برای هم نامه خاطرات گذشته را نوشته اند. شهریار به خانه یک ارمنی باده فروش رفته. شهریار انگار هر دختری را میدیده عاشقش می شده. آیا او مقید به مذهب نبوده؟ یا مذهبی که ما داریم سخت گرفته ایم که این چیز ها برایمان بد است؟ ما فقط یک تصویر از او در ذهن داریم و آن هم شعر علی ای همای رحمت است. قضیه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که حداقل باید زندگانی مرحوم شهریار را به دو مرحله تقسیم کرد: مرحله‌ای قبل از انقلاب اسلامی که در فضای روشنفکری به‌سر می‌برد با خصوصیاتی که آن فضا دارد و در عین حال، یک شاعرِ هنرمندی است که ریشه‌های معنوی و معناگرایی در شعر او چشم‌گیر است. و مرحله‌ی بعد از انقلابِ او که از فضای روشنفکری فاصله گرفته و به اردوگاه متعهدین نسبت به انقلاب اسلامی پیوسته در عینِ طعنی که از طرف روشنفکران به او زده می‌شد. شهریار دوره‌ی اول، شاعرِ عاشق‌پیشه‌ای است که به هر حال، روحِ زیباگرایی او بعضاً عنان او را از او می‌رُباید. در این رابطه شاید بتوان علاقه به صدای آن خانم را توصیه کرد، وگرنه در کلّ، اشعارِ او حکایت از آن دارد که به افق‌های بس متعالی نظر دارد. به گفته‌ی آیت اللّه محمدتقی جعفری شعر «حیدر بابا» انسان را از زمین می‌کَنَد و به معراج می‌برد. در آخر از این موضوع هم نباید غفلت کرد کسی که حرکات و سکنات او را برای ما گزارش می‌کند، از نگاهِ معمولی خود می‌نگرد نه از نگاه شاعر و حالات شاعرانه‌ی او. شهریار، شاعری نیست که بتوان او را نادیده گرفت، و از حالات روحانی او که در آخر عمر به فوران آمده است برای زیست‌جهانِ خود استفاده نکرد. موفق باشید  

19449
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: تقریبا مدت یکسال است که به توفیق الهی وارد مباحث معرفت نفس شده ام و تا الان جلسات کتاب ده نکته از معرفت نفس و آشتی با خدا و براهین صدیقین را گذرانده ام و اکنون در نیمه های حرکت جوهری هستم. متوجه این مطلب شدم که حقیقت انسان من اوست و تن ابزار من است و در آشتی با خدا متوجه شدم علت اضطراب و استرس دوری از خداست و با ارتباط با حق به آرامش می رسیم و نیز در برهان صدیقین متوجه یک وجود آن هم حضرت حق و هر چه هست تجلی اوست شده ام. مدتی است که به دفعات خیلی زیاد یاد مرگ می افتم و با اینکه می دانم زندگی جاوید در آخرت است ولی دچار ترس و نگرانی می شوم و هر چه رجوع می کنم به مباحث کتب ذکر شده و با توجه به یاد خدا گاه گاهی از فکر مرگ بیرون میرم ولی باز زیاد یاد آن می افتم. سوالم اول این است که آیا این تعداد مکرر یاد مرگ افتادن در مسیر معرفت نفس طبیعی است یا غیر طبیعی و زیاده روی؟ سوال دوم اینکه آیا من شدیدا با خیالاتم مواجه می شوم یا دچار وهم شده ام؟ و نیز آیا این از العاقاعات شیطان نیست که مرا دچار ترس کند و دچار نگرانی کند؟ در کل نمی دانم با این قضیه چطور برخورد کنم امیدوارم راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم انسان‌ها از چیزی که برایشان مجهول است، مضطرب خواهند شد تا این‌که همین حالا انسان خود را در ابدیت خود حاضر بیابد که با دنبال‌کردنِ مباحث معاد این حالت پیش می‌آید. موفق باشید

19445
متن پرسش
سلام استاد: یکی از دغدغه های من این است که چه تفاوتی بین کافر خوب و یک مومن خوب است؟ چون من حس می کنم فرقی بین دروغ نگفتن یک اروپایی با دروغ نگفتن یک مسلمان است؟ نظم یک اروپایی با نظم یک مسلمان چه تفاوتی دارد؟ استاد! امانم را بریده. سرگردانم. می خوام بگم آیا دینداری یعنی مجموعه بایدها و نبایدها؟ یک عمر نماز و روزه برای چی؟ لطفا کمک کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو انسان بسیار متفاوت‌اند، یکی افق زندگی خود را قرب إلی اللّه قرار می‌دهد و در ابدیت خود با پروردگار عالم مأنوس است که بی‌نهایت نتیجه دارد. و دیگری کار خوب می‌کند تا زندگی راحت و روح آرامی داشته باشد، این آدم در ابدیت با پوچی و آتش روبه‌رو می‌شود. موفق باشید

19439
متن پرسش
عرض سلام خدمت استاد عزیز و آرزوی قبولی طاعات جنابعالی: سوالی از بنده شد که چرا باید در مقابل عقیده مخالف ترور کنند خب با عقیده پردازی و تئوری جواب دهند، و ایشان اشاره کرد به ماجرای احمد کسروی و شهید نواب که چرا ایشان کسروی را ترور کرد این چه منطقی است که نمی توانند جواب دهند و بعد می کشند یا عمل هایی شبیه به این ها ... اگر لطف کنید پاسخی عنایت فرمایید ممنون می شوم. التماس دعا ی ویژه در این ماه مبارک دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مرتدّ بالفطره مثل کسروی و سلمان رشدی، موضوع با تبادلِ نظر علمی فرق می‌کند. در این‌جا بحث توطئه برای زیر سؤال‌بردنِ اصل اسلام است در قرآن داریم که: یهود برای ضربه‌زدن به اسلام، بعضی‌ها مأمور می‌شدند که صبح اعلام کنند ما مسلمان شده‌ایم و بعد عصرهنگام بگویند تحقیق کردیم متوجه شدیم اسلام دین حقیقی نیست و دروغ است. و قرآن دستور داده است با این توطئه‌گران که در مقابل حق و حقیقت نقشه می‌کشند، برخورد شود. چون این‌ها دشمن حقیقت‌اند. در حالی‌که اگر صِرف تحقیق بود خداوند در سوره‌ی توبه می‌فرماید: «به آن‌ها اجازه دهید وارد جامعه‌ی اسلامی شوند، تحقیق کنند و بعد در حفاظت مسلمین برگردند به قبیله‌ی خود و هرطور خواستند تصمیم بگیرند». در مورد سؤال شما نیز قضیه از این قرار است که واقعاً اگر کسی در نظام اسلامی متولد شده است و اهل تحقیق است و در مورد اسلام تحقیق کرده است، جایی برای آن می‌ماند که اعلام کند اسلام دروغ است و بخواهد به دین دیگری گرایش پیدا کند؟ یا عملاً این یک توطئه است در زیر پوشش تحقیق. و این غیر از آن است که بنده و جنابعالی بدون آن‌که نسبت به اسلام کافر شویم، در رابطه با بقیه‌ی ادیان تحقیق نماییم. در این رابطه خوب است به جواب سؤال‌های شماره‌ی 8622 و 11671 و 13674 رجوع فرمایید. موفق باشید   

19399
متن پرسش
سلام استاد: سلامت بدن اولیا بعد از مرگ، مربوط به کدام تعلقه، تغلق تدبیری یا خاطره‌ای؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون گرفتار گناهان نیستند می‌توانند تدبیر بدن را در حدّ دفع باکتری‌ها ادامه دهند. موفق باشید

19385
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید طلبه پایه ۴ هستم. از محرم بود که جلسات هفتگی با تعدادی از دانشجویان مسجدمان شروع کردیم با محوریت کتاب های شما. مباحث زیر را کار کردیم: ۱. چه شد کار امام حسین (علیه السلام) به قتل کشیده شد؟ ۲. جوان و انتخاب بزرگ ۳. ده نکته از معرفت نفس (خودم صوت گوش می دادم و خویشتن بنهان را مطالعه می کردم کنارش) ۴. آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین به نظر شما با توجه به اینکه ما فعالان یک مجموعه فرهنگی هستیم و می خواهیم ان شاء الله سربازان انقلاب باشیم چه مبحثی را‌ آغاز کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب است بعد از کتاب‌های «چه نیاز به نبی» و «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بپردازید. موفق باشید

19305
متن پرسش
سلام و خسته نباشید خدا قوت خدمت استاد عزیز: از استاد خواستاریم کتابی در باره عرفان های نو ظهور مخصوصا فرقه اکنکار و اوشو و دیگر عرفان های غربی و شرقی جهت آگاهی جوانها و جلوگیری از گمراهی و فریب خوردن - که خود امر به معروف و نهی از منکر هست - بنویسند. با کمال تشکر. در سایه حق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه چون این افراد مزه‌ی عرفان اسلامی را نچشیده‌اند، گرفتار آن نوع مکاتب می‌شوند. اساس کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» برای رفع این مشکل است. موفق باشید

19263
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام: در پاسخ به پرسش 19228 چرا رویای رحمانی نیاز به تعبیر ندارد؟ گاهی تذکراتی در خواب داده می شود و ما فقط می فهمیم که آلودگی داریم اما نوع آلودگی را نمی توانیم تشخیص دهیم در مورد مکاشفات هم به همین شکل که برخی شان به فرموده آیه ا... مصباح نیاز به تعبیر دارند. سپاس بسیار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رؤیای رحمانی به آن معنا است که نفس ناطقه با سیر خود به سوی عالمِ بالا، منوّر به حالات خوشی عبودی می‌شود و به جهت جامعیتی که دارد، برای سالک حالات معنوی ایجاد می‌شود و نه به صورت‌های خاص که در مکاشفات ظهور می‌کند و نیاز دارید آن صورت کشف‌شده را به نحوی تعبیر کنید تا به اصل خود برگردد. موفق باشید

19252
متن پرسش
سلام استاد: کتاب جوان و انتخاب بزرگتون رو خوندم راجع به ورزش گفتین، خواستم بدونم من که میرم والیبال چجور از این ورزش همچین استفاده ای که گفتین رو ببرم منظورم اینه وقتی تمرین می کنم وقتی ورزش می کنم چه چیزی باعث میشه روح من همچین قدرتی بدست بیاره؟ به چی فکر کنم تو دو ساعت تمرین و ورزش؟ آیا ژیمناستیک هم ورزش خوبیست برای بدست آوردن همچین قدرتی؟ هنگام این ورزش موسیقی های تند پخش میشه و شما خودتون چه رشته های ورزشیی رو توصیه می کنید؟ بعد سوال دیگرم اینه که اگر تو ذهنم از اینکه از این ورزش تناسب اندام هم درست می کنم خوشحال باشم آیا خلوص نیت ندارم؟ اگر هم به نیت تناسب اندام برم هم قدرت روحی آیا خلوص نیت ندارم؟ چیکار کنم که اصلا برایم مهم نباشه تناسب اندام بدست میارم یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده در هر ورزشی عزمِ حاکمیت اراده بر بدن باید باشد. لذا هر دو ورزش که نام بردید چنین ظرفیتی را دارد. هم‌چنین ورزش‌های رزمی، بستر خوبی برای حاکمیت اراده بر بدن است. در ضمن طبیعی است که در کنار ورزش، نتایجی هم برای بدن ما پیش می‌آید. موفق باشید

19247
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: مدتی پیش در دانشگاه برای انجام کارهای تشکیلاتی و فرهنگی گروهی را تشکیل دادیم با تعداد کمی از بچه ها، اما احساس می کنیم که گروه دارد از مسیر اصلی منحرف می شود، و افراد حاضر نیستند حتی مدت کمی از وقت را صرف دانستن موضوعاتی که واجب است در بحث معرفتی انجام دهند داشته باشند (نه می دانند و نه تلاشی برای فهمیدن اشتباه خود می کنند) و البته این گروه چون تنها گروه معرفتی دانشگاه است ممکن است آثار سوئی در آینده داشته باشد، که بنده چون موسس این گروهم خود را مسئول این انحرافات و پیامدهای آن می دانم. آیا بهتر این است که این گروه با همین روند ادامه پیدا کند یا بنده از گروه خارج شوم چون فکر می کنم اصلا خلوص و صدق در آن نیست؟ لطفا راهنمایی بفرمایید؟ راه و تصمیم درست چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که ممکن است سعی بفرمایید بدون جداشدن از رفقا آن‌ها را متوجه نمایید که اگر با معارف لازم استحکام فکری خود را شکل ندهند در جریان‌هایی که با آن روبه‌رو می‌شوند موضع‌گیریِ درستی از خود بروز نمی‌دهند. ولی اگر ناامید شدید از این امر، صلاح نیست فرصت‌های خود را به پای چنین گروه‌هایی بسوزانید. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!