بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سایر موضوعات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15055
متن پرسش
با سلام: استاد فرمودید در کتاب «خویشتن پنهان» که نفس حیات خود را در نتیجه تجلی حیات خداوند در یک سطح نازل دریافت کرده در نتیجه این تن است که می میرد نه نفس. اما در آیه «کل نفس ذا‌یقه الموت» خداوند می فرماید هم نفس ها مرگ را می چشند! اینجا منظور تن نیست چون کلمه نفس آورده پس منظور چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت فرمایید که قرآن می‌فرماید هر نفسی مرگ را می‌چشد، نه آن‌که مرگ، آن نفس را بچشد. نفس، مرگ را بچشد یعنی از حیات دنیایی به حیات اخروی سیر می‌کند. مگر شما اگر غذایی را بچشید، آن غذا می‌شوید؟ موفق باشید

15025
متن پرسش
سلام استاد عزیز: 1. آیا گناه کبیره پدر که بعد از تولد فرزند انجام شده در فرزند تازه متولد شده و یا در آینده آن فرزند تاثیر می گذارد؟ 2. آیا ممکن است خداوند به واسطه گناه کبیره پدر فرزند را از معنویات دور کند و یا استعداد عالم دین شدن در آینده را از فرزند به خاطر گناه کبیره پدر از آن فرزند یا نوزاد بگیرد؟ 3. والدین چه گناهانی مرتکب شوند روی فرزندشان تاثیر می گذارد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خیر 2- خیر 3- والدین برای فرزند نقشِ مافی‌الشرایط را دارند و نه مافی‌الانسان را. آری! اگر کسی بخواهد خوب شود و والدین او نیز شرایطِ خوب‌شدن را برای او فراهم کنند، ثواب آن را می‌برند. ولی چه بسیار فرزندانی که در شرایط خوبی  متولد شده‌اند ولی بنا نداشته‌اند که خوبی را انتخاب کنند. مفصل این بحث را آیت اللّه حائری شیرازی در کتاب «تعلیم و تربیت» خود روشن کرده‌اند. موفق باشید

15023
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: 1. با توجه به اینکه می گوییم در عالم غیب گذشته و آینده یک جا جمع است در خصوص بدن برزخی و قیامتی کسی که هنوز در دنیاست می گوییم الان هست منتها کامل نیست این چگونه قابل توجیه است؟ 2. در رویای صادقه که فرد آینده را می بیند مربوط به قوس نزول است؟ اگر چنین است این با اینکه می گوییم در قوس نزول تعین نیست چگونه قابل جمع است؟ 3. در معراج پیامبر (ص) اوصاف بهشتیان و جهنمیان را که می بینند اوصاف کلی را می بینند و یا بهشت و جهنم شخص خاص را می بینند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تمام گذشته و آینده‌ی انسان در عالم برزخ در نفس او جمع است 2- انسان در خواب با خودش روبه‌رو است که قوس نزول را پشت سر گذاشته است 3- برای رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» کثرت و وحدت یک‌جا جمع است و لذا تک‌تک افراد در آن‌جا برای حضرت مشخص‌اند. موفق باشید

15010
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: با توجه به اینکه چند سال پیش مباحث انسان شناسی شما را مطالعه عمیق می نمودم و مبانی علمی بنده ترفیع یافته بود و سخن وری و ابراز علمی بنده زیاد گرفته بود حال پس از گذشت یک دوره دوری از مطالعه بنده به شدت افت نموده و توانایی سخن وری و ابراز علمی را نیز ندارم از طرفی دوباره به مباحث معرفت نفسی رجوع نمودم ولی تاثیری ندارد و در بنده توانایی علمی به شدت ضعیف شده از شما می خواهم بنده را راهنمایی بفرمایید ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی شود افق دیدتان را بر روی دو کتاب اخیر یعنی کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» و کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» متمرکز کنید تا احساس حضور تاریخی در این دوران به شما برگردد. موفق باشید

15004
متن پرسش
با سلام: با توجه به اینکه در مرگ اخترامی، نفس انسان با وجود اینکه هنوز به بدن نیاز دارد و هنوز مراحل کمال خود را طی نکرده است، ادامه حیاتش چگونه خواهد بود؟ دیدگاه ملاصدرا در این زمینه چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در کتاب «خویشتن پنهان» شده است، مبنی بر این‌که بالاخره تقدیر انسان مطابق انتخاب‌هایش رقم می‌خورد، هرچند از نظر طبیعی زمینه برای تبدیل قوه‌هایش به فعل، هنوز در صحنه باشد. موفق باشید

14981
متن پرسش
سلام استاد: لطفا حديث «لو علم ابوذر ما في قلب سلمان لقتله» را مقداری شرح فرماييد. با تشكر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» در این رابطه داشته‌ام. اگر فرصت بگذارید و کلّ کتاب را همراه با شرح آن در فرصت مناسب مطالعه فرمایید، به لطف الهی در شرایطی قرار می‌گیرید که نه‌تنها جواب سؤالاتِ این‌چنینی خود را خودتان می‌دهید، بلکه در بعضی موارد نیز صاحب‌نظر خواهید شد. موفق باشید

14974
متن پرسش
سلام علیکم: سوالی را در خصوص موسیقی به یکی از عزیزان جواب داده بودید. بنده قسمتی از جواب را نفهمیدم و این قسمت که فرموده بودید: «جریان فارابی چیز دیگری است. او توانسته با ارتعاشاتی که ایجاد می‌کند همان چیزی را در نفس و روان انسان پدید آورد که پدیده‌های مادی به نحوی آن را پدید می‌آورد.» حال سوال این جاست که یعنی چه که چیزهایی که پدیده های مادی در نفس انسان ایجاد می کند. آن چیزها چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مطلعید که مواد مخدّر به عنوان پدیده‌های مادی بر روی اعصاب تأثیر می‌گذارند و حالاتی را برای روح و ذهن افراد شکل می‌دهند. افرادی مثل جناب آقای فارابی توانسته بودند با نبوغ خاصی که دارا هستند، از طریق ایجاد ارتعاشاتی خاص، حالاتی را برای روح و ذهن ایجاد نمایند. لذا با ایجاد نوعی از موسیقی، همه را در یک جلسه خنداندند، و با نوعی دیگر همه خوابیدند. البته امروز مطابق آن‌چه بعضی از سایت‌ها می‌گویند؛ به روشی شیطانی، موسیقی‌هایی ایجاد شده که روی سلسله‌ی اعصاب، همان کاری را می‌کند که موادّ مخدّر انجام می‌دهد. موفق باشید

14950
متن پرسش
عرض سلام و ادب و درود خدمت شما استاد فرهیخته و گرامی و سایر دست اندرکاران و مسببین انتشار سخنان حق، به حق مداران. ان شاء الله که خداوند منان به شما بزرگواران توفیق روز افزون عنایت فرماید. سوالی دارم که مدتهاست ذهن بنده را مشغول کرده و آن اینست که موسیقی چه تاثیری در روح و نفس و قلب انسان دارد؟ آیا هر نوعی از آن را که در نظر بگیریم اثر سوء دارد؟ پس اگر اینگونه است چطور در دوران تمدن شکوهمند اسلامی بزرگوارانی نظیر حکیم فارابی و شیخ الرئیس و ... درباره ی برخی سازها کتاب دارند؟با توجه به حدیث شریف حسنات الابرار سیئات المقربین به طور کلی گوش دادن به موسیقی و آواز غیر غنایی و حلال چه حکمی از جهت عرفانی دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- موسیقی اگر در راستای جهتی مقدس نباشد، عمل لغوی است ولی اگر از طریق موسیقی محتوایی مدّ نظر قرار بگیرد، تأثیر آن محتوا را شدت می‌دهد، به اصطلاح می‌گویند «موسیقی آن‌چنان را آن‌چنان‌تر می‌کند» 2- جریان فارابی چیز دیگری است. او توانسته با ارتعاشاتی که ایجاد می‌کند همان چیزی را در نفس و روان انسان پدید آورد که پدیده‌های مادی به نحوی آن را پدید می‌آورد. شنیده‌ام اخیراً موسیقی‌هایی ایجاد شده است که عیناً کار مواد مخدّر را انجام می‌دهند. یعنی ارتعاشات، در سلسله‌ی اعصاب همان نقشی را ایفاء می‌کنند که مواد مخدّر انجام می‌داد. ظاهراً برادر علامه طباطبایی نیز به آن‌چه فارابی دست یافته بود، دست یافته بودند و آثاری را در این مورد مکتوب کرده‌اند، ولی چون نگران سوء استفاده از آن بودند، آن‌ها را دفن نمودند. موفق باشید 

14933
متن پرسش
سلام علیکم: می بخشید می خواستم بپرسم اگه کسی تو یه برهه از زندگیش متوجه این موضوع نباشه که استخاره کردن در مورد مسائل زندگی و چه بسا مسائل مهم زندگی نسبت به عقل و مشورت تقدم نداره و شاید گاهی اوقات به ضد عقل هم هست با این وجود استخاره رو یه جور حرف زدن خدا با خودش بدونه که قرآن رو باز کنه و در مورد مسئله ای به اصطلاح نظر خدا رو بپرسه و به این نظر عمیقا اعتماد داشته باشه و عمل کنه آیا این وسط خدا چنین کسی رو حتی اگه کارش احمقانه باشه وقتی از خدا در مورد چیزی استخاره میکنه به شیطان واگذار میکنه یعنی اینجا شیطان داره عمل میکنه یا خدا طرفو راهنمایی میکنه؟ یعنی خدا براش مهم نیست بنده اش ازش یاری خواسته و حتی اگه بنده اش احمق باشه اجازه میده سر این حماقت بنده اش بزرگترین سرمایه های زندگیش رو از دست بده. یه سوال دیگه اینکه در ساحت عقل که حضور ما با حقایق غائبانه هست در ساحت قلب هم که نیاز به میزانی به عقل داره و این دو در دو ساحت جدای از هم هستند پس چطوری در عین بودن در ساحت قلب از ابزار عقل میشه استفاده کرد؟ چطوری توأمان از هر دو میشه بهره برد؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هرحال خداوند به ما عقل و شرع داده تا مطابق آن دو نور الهی انتخاب‌های خود را شکل دهیم و استخاره در مرحله‌ی بعد است. به همین جهت علمای بزرگ چندان در امور خود استخاره نمی‌کردند 2- عنایت داشته باشید که عقل و قلب هر دو در ساحت انسانیت شما حضور دارند و در همین رابطه عقل، متوجه‌ی حقایق می‌شود و قلب، با رفعِ حجاب با آن حقایق مأنوس می‌گردد. موفق باشید

14932
متن پرسش
با سلام: دبیر معارف اسلامی دبیرستان در شهر اصفهان هستم. با دانش آموزانی سر و کاردارم که هم خواهان اسلامند و هم شبهات زیاد پیرامون دین خود دارند و عده ای طالب مطالعه می باشند. آنها در بعد شناخت دین،ب سیار ضعیفند زیرا تازه امسال اهمیت دین را درک کرده اند از من خواستند تا راهنمایشان کنم تا در مسیر درست قرار گیرند. استاد از محتوای کتب دینی مطلع هستید اما این مطالب برای اقناع ذهنی و ایجاد باور نوجوانان و جوانان این نسل کافی نیست. به آنها پیشنهاد مطالعه کتب شهید مطهری دادم ولی می گویند سخت است و نمی فهمیم. لطفا منابع روان و کامل و جذاب معرفی کنید. اگر توصیه ای هم دارید بفرمایید هم برای خودم و هم دیگران.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر از طریق معرفت نفس جلو بروید هم دانش‌آموزان جذب می‌شوند و هم خودشان به‌راحتی جوابِ شبهات خود را خواهند داشت. کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن بر روی سایت هست. از جمله کتاب «آشتی با خدا» و «چه نیاز به نبیّ» و «جوان و انتخاب بزرگ» می‌تواند کمک‌کار باشد. موفق باشید

14914
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اگر مرگ کسی فرا رسد حال یا مرگ طبیعی باشد و یا اخترامی، آیا شعور نفس ناطقه است که تعیین می کند که مرگ بصورت مبتلا شدن به یک بیماری باید باشد و یا مثلا در اثر یک تصادف که بدن متلاشی شده و غیر قابل استفاده گردد و یعنی نفس خودش شرایط را برای ترک بدن فراهم می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم. شاید موضوع را بتوان به تقدیر الهی نسبت داد از آن جهت که تقدیر الهی در نسبت با شخصیت انسان سرنوشت انسان را مقدّر می‌کند. موفق باشید

14921
متن پرسش
سلام: 1. اینکه می گویند خواب سرّالله است درست است؟ ۲. علت اینکه بزرگانی مثل علامه حسن زاده از شاگردان خاصشان خوابشان را می پرسیدند و سپس دستور می دادند چی میتونه باشه؟ مگه خوابها اکثرا غلط نیستند؟ پس به چه دردی میخورن که علامه می پرسند و با آن می توانند احوال شخص را کاملا تفسیر کنند؟! یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خواب سرّ اللّه است ولی آن غیر از اضغاث و احلام است با این‌همه، خواب حجت نیست. موفق باشید

14920
متن پرسش
سلام: به کتب کلامی با چه نحوی برخورد کنیم و در حال خواندن آنها چه رویکردی داشته باشیم تا بیشترین استفاده را ببریم؟ مثلا در خواندن کتاب «شبهای پیشاور» یا خواندن کتاب «الغدیر» یا کتاب «آنگاه هدایت شدم» و.... ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کتاب‌ها سرمایه‌های مهم فکری ما جهت اثبات حقانیت دین است. عمدتاً باید اصول و مبانی آن‌ها را شناخت. موفق باشید

14903
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام: با نسلي که کمّيت‌گرا است و اصالت را به دنيا و ثروت‌هاي دنيايي مي‌دهد با چه زباني صحبت کنيم؟ با مردمي که از جهتي تا آخر با انقلاب هستند و این در تظاهرات 22 بهمن ملاحظه شد، ولي از زاويه‌هايي ديگر مقام معظم رهبري را درست درک نمي‌کنند، چگونه سخن بگوييم. هنوز ما بر روي قصه اقتصاد مقاومتي بحث نکرده‌ايم، روي فرهنگ هنوز بحث نکرده‌ايم. ما چطور مي‌توانيم در بحثِ سلوک ذيل شخصيت امام و با نگاه به حضرت امام به عنوان مبادي تفکرِ اين عصر با آن‌ها صحبت کنيم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زبانِ عبوردادنِ نسلي را که کمّيت‌گراست ما در دفاع مقدس آموختيم، ما در دفاع مقدس متوجه شديم استعدادي داريم که مکر ليل و نهار دنياي مدرن نمي‌گذارد آن را ببينيم. ولي چون شرايطِ بروز آن استعداد در دفاع مقدس پيش آمد، آن را ديديم و استفاده کرديم و با نگاه به آينه‌ي دفاع مقدس بنده به راحتي مي‌توانم بگويم ما در تاريخي قرار داريم که بالاتر از منافع مادي با مردم مي‌توان سخن گفت و جواب مناسب شنيد. مردمي که حاضرند با نگاه به حضرت امام«رضوان‌الله‌‌تعالي‌عليه» و اشاراتي که آن مرد بزرگ داشت، جانشان را بدهند معلوم است که آماده‌ي شنيدن چيزهايي هستند که ماوراء منافع مادي آن‌ها است. ما با اين انقلاب اين را تجربه کرده‌ايم و به خوبي هم جواب داد. فراموش نفرمائيد که مردم در حال حاضر در گرفتاري دوره‌ي فَتْرت هستند، يعني نه از عهد گذشته‌ي خود که آلوده به غرب‌زدگي است درست بُريده‌اند، و نه بر عهد خود با خداوند که حضرت امام متذکر آن‌ عهد است درست وارد شده‌اند. انسان‌ها يک وجه ميمني دارند و يک وجه مَشْئَمي، که بشر غرب‌زده در تقلاّي غلبه‌دادن وجه مَشْئَمه‌ي خود است. خوبي اين دوره آن است که وجه يميني بشرِ امروز هم قابل ديدن شده و مي‌توانيد آن وَجه را مورد خطاب قرار بدهيد. با نظر به حضرت امام خميني«رضوان‌الله‌‌تعالي‌عليه» مي‌توانيم متذکر وَجه يميني انسان‌ها باشيم و از اين طريق معناي زندگي در فضاي اقتصاد مقاوتي را به او متذکر شويم و جواب بگيريم. بنده به شما عرض کنم چه بخواهيد و چه نخواهيد بحمدالله در اين تحريم‌ها کارد به استخوان‌تان مي‌رسد و در متن اين تحريم‌ها يک نحوه حياتي که دوست و دشمن پيش‌بيني نمي‌کردند ظهور مي‌کند، همان نوع حياتي که در رابطه با مقابله با دشمن در دفاع مقدس ظهور کرد و امثال دکتر چمران‌ها از همان ابتدا فهميدند که اين انقلاب استعداد آن را دارد که در مقابله با دشمن به آنچنان حياتي برسد که شما در دفاع مقدس ملاحظه کرديد و لذا نه‌تنها عقب ننشستند بلکه با اميدواري تمام جهت تولّدِ حياتي که با دفاع مقدس ظهور کرد کار را جلو بردند. بني صدر هرگز فکر نمي‌کرد اين انقلاب چنين استعدادهايي را دارد.

در کتاب سلوک سعي شده متذکر استعدادهايي شويم که با ظهور امام خميني«رضوان‌الله‌‌تعالي‌عليه» در اين تاريخ نهفته است و در همين رابطه است که ملاحظه مي‌کنيد هر اندازه دنيا با تحريم‌هاي اقتصادي مي‌خواهد کمّيت‌ها را براي ما برجسته کند شما گوشتان بدهکار آن‌ها نيست. زيرا مردم ما چيز ديگري را مي‌بينند که دشمن از ديدن آن‌ ناتوان است. مردم ما با حضورشان در اين تاريخ متوجه افقي هستند که ديگر کمّيت‌گرائي در آن جايي ندارد و کمّيت مغلوب معنويت مي‌شود. مجله‌ي «سوره‌ي انديشه» در شماره‌ي 78 و 79 بحث «کار» و جايگاه آن را در فرهنگ‌هاي مختلف به ميان آورده که آيا کار، عملي است که سود و ثروت به ما مي‌دهد يا زندگي و هويت؟ مجله را با جمله‌ي شهيد آويني شروع کرده که مي‌گويد: «وقتي پول تنها انگيزه‌اي باشد که انسان را به «کار» وا مي‌دارد، ديگر کار معناي حقيقي خويش را از دست مي‌دهد و به شرِّ واجبي تبديل مي‌شود که بايد بيش‌تر و سريع‌تر از آن خلاصي يافت». يعني يکي از چيزهايي که شما اتفاقاً بايد از آن عبور کنيد کاري است که عين به‌دست‌آوردن ثروت است. بنا نيست کار تنها براي به‌دست‌آوردن ثروت باشد. کار در سنت بشر به خودي خود فرهنگ و ادب و سلوک خاصي دارد که مدرنيته آن را به حاشيه برده و ملاحظه مي‌کنيد که با انقلاب اسلامي دارد آن ادب و فرهنگ به تاريخ ما برمي‌گردد. نمونه‌اش همين عزيزاني که در حال فعاليت‌هاي فرهنگي در ذيل انقلاب هستند. اگر توانستيم اين را درست نشان دهيم ملاحظه خواهيد کرد چگونه اين ثروت و زندگي مطابق دنياي مدرن از چشم مردم ما مي‌افتد. از خود پرسيده‌ايد اين مردمي که اين‌گونه براي امام حسين (ع) کار مي‌کنند به دنبال ثروت‌اند يا به دنبال هويت؟ مدرنيته فضايي ايجاد کرده که به قول آقاي ميرشکاک: «همگان کار مي‌کنند تا نان بخورند و هزينه‌هاي زندگي مدرن را تأمين کنند و زندگي مدرن روز به روز نيازهاي تازه‌تري پديد مي‌آورد».[1] زيرا از کار خود به دنبال هويتي که روح‌شان را راضي کند نيستند. لذا کار آن‌ها بي‌کاري است مثل فوتباليست‌ها که ثروت هنگفتي از طريق فوتبال به‌دست مي‌آورند ولي کار آن‌ها عين بي‌کاري است و به همين جهت همه‌ي کارهايشان بي‌سرانجام است و انقلاب اسلامي متذکر اين اشکال است و بشر امروز آماده شنيدن و نيوشيدن چنين تذکري است که چگونه به هويتِ از دست‌رفته‌ي خود برگردد و ديگر يک شيئي نباشد که يا بايد مصرف کند و يا مصرف شود. انقلاب اسلامي از اين طريق راه عبور از غلبه‌‌ي کمّيت است و روحانيت اصيل در انقلاب اسلامي جرياني است که کارش برايش ثروت نمي‌آورد. شغلش برايش يک کار است بدون اين که هويتش را در ثروتمندي جستجو کند. شما اگر متذکر همين امر بشويد که «کارِ افراد در فضاي فرهنگ مدرنيته براي توليد نيست بلکه براي مصرف است و وقتي کار براي مصرف شد و انسان‌ها خواستند هويت خود را از طريق مصرف کسب کنند کار و زندگي از هم جدا مي‌شود و زندگي، ديگر کار نيست بلکه مصرف است و کار در خدمت مصرف قرار مي‌گيرد و نه براي زندگي و نه براي هويت بخشيدن به خود.» به‌راحتي مي‌توان مردم را متوجه اشکالات کمّيت‌گرايي کرد و دلاّلي و واسطه‌گري را از چشم مردم انداخت و اين تولد جديدي خواهد شد در راستاي بازگشت به هويت از دست‌رفته که در آن که شرف بر ثروت مقدم مي‌‌شود و مردم ريشه‌ي خود را در کار و اقتصاد مقاومتي جستجو مي‌کنند و مي‌فهمند اصولاً کار، از بنيادي‌ترين منابعي است که هرکس براي تغذيه روح خود به آن نياز دارد و شما اين سؤال را به عنوان يک آسيب اجتماعي مطرح مي‌کنيد که چرا پول‌درآوردن از خودِ کار مهم‌تر شده است؟

موفق باشید

 


[1] - مجله سوره انديشه شماره 80-81

14886
متن پرسش
سلام: کتاب موسی نجفی که شما هم بودید وقتی رونمایی شد چطور کتابی است؟ ارزش خریداری شدن دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «فلسفه‌ی تحول تاریخ» قدم خوب و ارزشمندی است برای احیاء نگاهِ تمدنی به اسلام. موفق باشید

14885
متن پرسش
سلام استاد: در مورد کتبتان سوال داشتم. خوشحال می شوم پاسخ بفرمایید. استاد اگر بخواهند در بین کتب نوشته شده خودشان بگویند: 1. کدام کتبتان اصل و مبنای تفکرتان را تشکیل می دهد؟ ۲. کدام کتابتان وقت بیشتری از شما گرفت تا (به کاغذ بیاید.)؟ البته ببخشیدا استاد. ولی برای ما مهم بود بخاطر همان پرسیدیم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام از کتب جای خود را دارد. در یکی، موضوعی را به اجمال خواهید یافت، و در دیگری به تفصیل. شاید هرکدام آینه‌ی دیگری باشد. بنده همه‌ی عمر با این موضوعات، زندگی کرده‌ام. موفق باشید

14842
متن پرسش
با سلام و ادب: استاد مگر دین اسلام تحقیقی نیست و باید با تحقیق به دست آید. حال اگر کسی در خانواده مسلمان به دنیا بیاید و با تحقیق به این نتیجه برسد اسلام دین خوبی نیست این شخص اسم مرتد فطری می گیرد و حکمش اعدام است حتی بدونه توبه. خوب پس تحقیق یک امر بی ارزشی است چرا که اگر تحقیق کند باز حکم مرتد فطری را دارد. ممنون در این زمینه نظراتان را بیان فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قرآن داریم که: یهود برای ضربه‌زدن به اسلام، بعضی‌ها مأمور می‌شدند که صبح اعلام کنند ما مسلمان شده‌ایم و بعد عصرهنگام بگویند تحقیق کردیم متوجه شدیم اسلام دین حقیقی نیست و دروغ است. و قرآن دستور داده است با این توطئه‌گران که در مقابل حق و حقیقت نقشه می‌کشند، برخورد شود. چون این‌ها دشمن حقیقت‌اند. در حالی‌که اگر صِرف تحقیق بود خداوند در سوره‌ی توبه می‌فرماید: «به آن‌ها اجازه دهید وارد جامعه‌ی اسلامی شوند، تحقیق کنند و بعد در حفاظت مسلمین برگردند به قبیله‌ی خود و هرطور خواستند تصمیم بگیرند». در مورد سؤال شما نیز قضیه از این قرار است که واقعاً اگر کسی در نظام اسلامی متولد شده است و اهل تحقیق است و در مورد اسلام تحقیق کرده است، جایی برای آن می‌ماند که اعلام کند اسلام دروغ است و بخواهد به دین دیگری گرایش پیدا کند؟ یا عملاً این یک توطئه است در زیر پوشش تحقیق. و این غیر از آن است که بنده و جنابعالی بدون آن‌که نسبت به اسلام کافر شویم، در رابطه با بقیه‌ی ادیان تحقیق نماییم. موفق باشید  

14849
متن پرسش
سلام استاد: نظرتون درباره ابراهیم حاتمی کیا چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده؛ ابراهیم حاتمی‌کیا را مظهر شعورِ تاریخیِ انقلاب اسلامی می‌دانم که می‌داند باید ما را از زیر سیطره‌ی فرهنگ مدرنیته در زیر سایه‌ی انقلاب اسلامی بیاورد؛ ولی بدون مقدس‌بازی‌های معمول و بدون احساسات ژورنالیستی و افراطی. موفق باشید 

14830
متن پرسش
سلام: به نظرم در پاسخ به پرسش ۱۴۸۰۱ دقت کافی صورت نگرفته است. استاد طاهرزاده شرط مجتهد بودن را مطرح می کنند برای قاضی و آن را مویدی برای عادلانه بودن قانون و امکان تحقق عدالت در این دنیا که محل اشکال واقع شده است عنوان می کنند قاضی تنها کارش این است که با شواهد و ادله ای که بنابر ظاهر امر بدست می آورد عمل متهم را تطبیق دهد بر یکی از احکام از پیش تعیین شده. یعنی مجازات اعمال مشخص است مثلا مجازات سرقت زنا و... که قاضی در این امور اجتهاد نمی کند بلکه قوه ی اجتهادش به این معناست که احکام مندرج در قانون را می شناسد. که البته ربطی به اشکال مطرح شده ندارد. در ثانی مستشکل عنوان می کند که در یک معنا قوانین عادلانه اند و آن یعنی روی هم رفته اعمال قانون بهتر از عدم إعمال قانون است، و اصل اشکال ایشان این است که در این عالم عدالت محقق نمی شود و شما می فرمایید شارع الهی چون نظر به کلیت وجود بشری دارد پس اجرای شریعت در این عالم عین عدالت است، که به راحتی می توان گفت این گونه نیست چون چه بسا مجتهد با ادله ظاهری بر مجازات فردی حکم کند که در واقع مجرم نیست، بلکه باید گفت بالاخره اگر در این عالم بر فرد ایکس ظلم شود توسط حتی قاضی عادل در آن عالم جبران می شود و این هم جواب اشکال مستشکل نیست، (چون ایشان عدم امکان تحقق عدالت این دنیایی را مورد مناقشه قرار می دهند) چون قاضی مجتهد با بررسی تمامی ادله به این حکم رسیده و شارع هم در عالم دنیا حکم او را نافذ می داند و متهم به اعدام محکوم می شود اما قتلی انجام نداده نمی توان گفت که به به عدالت اجرا شد. به نظرم نحوی اشعری گری در پاسخ به سوال دیده می شود که البته ناخودآگاه بوده. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید ما در همه‌ی امور بر اساس ظرفیت این عالم موضوعات را دنبال می‌کنیم و در این رابطه شریعت الهی بهترین راه است، در عین آن‌که این عالَم محدودیت‌های خود را دارد، نه آن‌که عالم ظرفیت بیشتری برای تحقق عدالت داشته باشد و شریعت الهی از آن کوتاه آمده باشد. به همین جهت بحث «تقدیرات الهی» پیش می‌آید که مثلاً قاضی مطابق تشخیص خود حکمی کرد که مطابق واقع نبود و او در حدّ خود برای احقاق حقش تلاش کرد و موفق نشد، معتقدیم تقدیر الهی برای آن فرد همان بوده است. موفق باشید

14816
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد دستور العمل حضرتعالی برای ممانعت از تفکرات و پندارهای پوچ و عبث چیه؟ خسته شدیم دیگه! شما فرمودید که این تفکرات رو دنبال نکنیم که عمدتا مراد از چنین دستوری ناظر بر گناهان خیلی محسوسی هست. ولی استاد با تفکراتی که شاید گناه هم نداشته باشن و ذهن انسان رو مشغول خود می کنند چکار کنیم؟ مثلا فکر می کنیم که فلانی شخصیتی این گونه دارد با این ها چکار کنیم. واقعا خسته شدیم !
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در همین رابطه نوشته شده است. این یک کار اساسی است که باید بر روی آن وقت گذاشت. موفق باشید

14812
متن پرسش
با سلام: بره موم یکی از تولیدات زنبور عسل است که آنتی بیوتیکی طبیعی است و کار بردهای زیادی در پزشکی دارد. در یک کتاب ترجمه شده روش مصرفش را خواندم که بایستی بره موم را به مدت یک هفته در الکل اتانول که حلالش است قرار داد تا عصاره اش جدا شود و بعد مصرف شود با توجه به محدودیت مصرف الکل اگر ما بعد از عصاره گیری الکل را در هوای آزاد بگذاریم می پرد و تنها ماده ایی قیری بر جای می ماند آیا می توان آن عصاره را حالا خورد (الکل استفاده شده اتانول طبی می باشد) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع سؤالات که مربوط به علم فقه است را باید از فقیه بپرسید. موفق باشید.

14800
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. متاسفانه فضای مجازی حتی با این حال که گروه ها و کانالهای زیادی برای مذهب و دین دارد‌. با این حال انسان با کتاب که برخورد می کند تازه می فهمد چه چیز را از دست داده بوده است. یکی از علتهای اینکه فضای مجازی موجب اغنا نمی شود این است که انفجار اطلاعات است. یعنی پشت سر هم و تند و تند مطلب می آید و مطالب غیر اصولی و اصولی با هم مخلوط می شوند و قدرت تحلیل و قدرت تعقل را از انسان می گیرد. و فقط دیده می شود. همین و بس. یکی دیگر هم اینکه این مطالب بدون سنجش و جمع آوری از جاهای معتبر است. حتی مطالب مذهبی. متاسفانه. لذا بنده قصد گرفتن اوقات شما را نداشتم. می خواستم این تجربیات خود را به دوستان اطلاع داده باشم البته اگر درست باشد از نظر حضرت استاد لذا از دوستان خواهشمندم دو نکته را در مورد فضای مجازی در نظر داشته باشند: ۱. کتاب خیلی خیلی بهتر است از مطالب فضای مجازی. ۲. اگر که می خواهید در فضای مجازی هم احیانا باشید در کانالها و گروه های متعدد نباشید که هم وقتتان برود هم به علمتان اضافه نشود. ۳. در کانالها و گروه های مفید عضو شوید که بیارزد. برای مثال عرض کنم کانال تلگرامی پاسخ به شایعات فضای مجازی : @shayeaat یا کانال تلگرامی ثقلین که هم مطالب دینی دارد هم سیاسی و این مساله را رعایت می کند که (باید آرام آرام مطلب ارائه دهد) تا استفاده شود : @saghalein12 چرا که همانطور که مطلعید باید آرام آرام مطالب ارائه شود. متاسفانه در کانالها بسیار حجم خبر و... بالاست و قدرت تعقل پایین. باز هم تاکید بنده برای خودم و دوستان کتاب است. (گول نخوریم که فضای مجازی جای کتاب را می گیرد. هرگز) از استاد شدیدا عذر خواهی می کنم که بی ادبی کردم. از سر دغدغه و درد بود. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. کتاب، چیز دیگری است و اساساً آن‌چه که بیشتر در حافظه می‌ماند، مطالبی است که از طریق صفحات کتاب به ذهن منتقل شده است. موفق باشید

14761
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بحث برهان صدیقین را مشغولم علت معد و علت حقیقی. آیا این برداشتم صحیح است که: کوشش ما در وصل علت معد است و کشش حق علت حقیقی در وصل؟ بقول جناب باباطاهر: من ظن انه یصل بالاجتهاد / فالاجتهاد حجابه ومن ظن انه / یصل بغیرالاجتهاد فالتمنی حجابه؟ آیا می توان گفت کوشش علمی و عملی ما در راه خدا زمینه (علت معد) هست اما کار اصلی دست خداست؟ گر می برندت واصلی گر می روی بی حاصلی ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً درست است. گفت: «هر هدايت که داري اي درويش / هديه‌ي حق شمر، نه کرده‌ي خويش». موفق باشید

14735
متن پرسش
باسمه تعالی، سلام علیکم: حدود یک دهه ای است که در مدارس تهران به شغل شریف معلمی و در کنار آن مشاور و ... مشغولم. از همان نوجوانی عاشق معلمی بودم و برای نیاز انقلاب اسلامی و کادرسازی برای آینده انقلاب وارد این عرصه شدم. با اینکه در عصر حاضر و با توجه به دسیسه های دشمن، آموزش و پرورش مهمترین وزارت خانه در کشور است (همان طور که غربی ها هم در حال حاضر تمام هم و غم خود را بر روی آموزش و پرورش خود گذاشته اند و فهمیده اند که آینده هر کشوری - چه اسلامی و چه سکولار - وابسته به داشتن مدارس خوب و معلمین ارزنده است) ولی بنده حقیقتا به آخر خط رسیده ام و توان لازم برای این کار طاقت فرسا را در خود نمی بینم. دانش آموزان ما آن چنان غرق و مسحور در بازی، تکنولوژی، فضای مجازی و ... شده اند که تمام انگیزه ام از دست رفته به نحوی که ماندنم در مدرسه را چیزی جز خسران برای خود نمی بینم. در دلم شوق رفتن به قم و حوزه وجود دارد و هر از چند گاهی شوق حضور در این فضای معنوی دلم را تسخیر می کند. البته همت ویژه ای می خواهد که نمی دانم در وجودم هست یا خیر. حال از شما استاد گرانقدر می خواهم که راهنماییم کنید. حقیقتا چه باید کرد؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر تا آن‌جا که ممکن است با دانش‌آموزان رفیق شوید و با آن‌ها کنار بیایید و سخت‌گیری نکنید؛ آرام‌آرام می‌توانید تأثیر لازم را بر آن‌ها بگذارید. موفق باشید

14704
متن پرسش
سلام عليکم: فرق موت با فوت در قرآن چيست؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر نوع مردن از جمله رحلت را موت گویند ولی فوت به معنای از بین‌رفتن است. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!