بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سایر موضوعات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14411
متن پرسش
سلام علیکم: در آیه «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیبْلُوَکُمْ أَیکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» چرا خداوند می فرماید من مرگ و حیات را آفریده ام، مگر مرگ هم آفریدنى است؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد آفریدن مرگ توسط خداوند علماء می‌فرمایند خداوند به تبع ایجاد حیات آفریدن مرگ را به خود نسبت می‌دهد مثل این‌که ما سایه را به خورشید نسبت می‌دهیم به تبع عدمِ نور خورشید در آن مکان. موفق باشید

14415
متن پرسش
سلام: چرا حضرت علی (ع) در صفین با اینکه می دانستند کشتن عمروعاص می تواند سرنوشت جنگ را عوض کند به خاطر حیا از برهنگی او این کار را نکردند مگر ما در فقه خود نداریم که نگاه نباید با لذت و ریبه باشد خب مولا علی (ع) که چنین نگاهی نداشتند پس چرا باز هم حیا کردند؟ ایشان می توانستند بدون نظر به شرمگاه سر او را بزنند چرا این کار را نکردند؟ اصلا مگر نظر به انسان لخت مادرزاد بدون شهوت آن هم در شرایطی که حق و باطل در میان است ضرری دارد؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای رسیدن به حق و حقیقت باید از ورود به هر کارِ غیر اخلاقی پرهیز کرد. زیرا در شریعت الهی، هدفْ وسیله را توجیه نمی‌کند و نمی‌شود با هر وسیله‌ای بر دشمن پیروز شد و باز تاریخِ توحیدی بشر را شکل داد! و این علی«علیه‌السلام» است که متوجه می‌باشند این نوع پیروزی بر دشمن، علی را به‌عنوان کسی که باید تا قیام قیامت بشریت را تغذیه کند؛ به عالَم هدیه نمی‌دهد. موفق باشید

14393
متن پرسش
سلام علیکم: خداوند اول مرگ را خلق کرد یا حیات را؟ چرا؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم این سؤال به چه دردی می‌خورد؟!! موفق باشید

14390
متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم: من جلسه بحثی دارم و 30 نفر جوان می آیند اما از آنجا که بالاخره گاها خطاهایی سر می زند گرچه تمام تلاشم را برای عدم انجام خطا به کار می برم. با خود می اندیشم که نکند مصداق اتامرون الناس بالبر..... شوم چند بار قصد تعطیلی جلسه را گرفتم ولی از آن طرف می ترسم که خدا عقابم کند که چرا جلسه را ترک کردی حال مرددم چه کنم اگر این جلسه نباشد و خدای نکرده خطایی رخ دهد دیگر وجدان از بابت جلسه آزارم نمی دهد می ماند خودم و خدا و عذر خطا. استاد آیا جلسه را تعطیل کنم یا این خود خواست شیطان است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما سعی کنید بدون هیچ ادعایی در بستر شریعت الهی آن‌چه را دین فرموده‌ است به زبان امروز برای جوانان تبیین کنید و متذکر باشید که خود شما هم به دنبال آن هستید که خداوند توفیق‌تان دهد به آن‌چه می‌گوئید عمل کنید. موفق باشید

14408
متن پرسش
سلام: 1. شمس تبریزی چگونه شخصیتی است؟ قابل استفاده است؟ اتهاماتی وارد می کنند به او. آیا وارد است یا مانند مولوی حرفش را چون نمی فهمند متهم می کنند؟ 2. کتاب مقالات شمس چگونه است؟ جایگاهش چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شمس تبریزی عارف ارزشمندی است، ولی هر سخنی که به او نسبت می‌دهند را نباید مربوط به او دانست. موفق باشید

14403
متن پرسش
سلام: استاد بنده حب به کتاب دارم. نه هرکتابی. مثلا کتابهای شما و آیت الله جوادی و امام را مثلا با دنیا عوض نمی کنم. این حب من دنیایی است؟ بعدا گریبانم را نگیرد این حب؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صفای این حبّ، خدا را شاکر باشید. موفق باشید

14402
متن پرسش
سلام علیکم: سوال که زیاد است، اما دو تا سوال مهم دارم یکی اینکه برای کار فرهنگی در مقطع ابتدائی تا دانشگاه از چه محتوایی استفاده شود؟ فیلم، شعر و ... چی استفاده شود؟ یعنی فرایند یا دستگاه فرهنگی باید چگونه باشد؟ به نظر شما باید ابتدا از کتاب های شهید مطهری شروع کنیم یا از کتب شما؟ و در آخر شماره تلفنی برای تماس با شما از مکانی محروم و شهید پرور در ایذه، از طرف شاگرد و همکار معلمتان! التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید اگر از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» شروع بفرمایید و سپس به مرحوم شهید مطهری رجوع کنید، بهتر باشد 2- تنها وسیله‌ی ارتباط بنده با عزیزان، همین سایت است. موفق باشید

14400
متن پرسش
با سلام: استاد نظر شما درباره ی جهان بینی دانشمند بزرگ فیزیک انیشتین چیست با توجه به این که در کتابهایتان گاهی از فیزیک جدید حرف می زنید؟ ان شاء الله خدا ما را در این زمانه راهرو در صراط مستقیم قرار دهد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه توحیدی جناب انیشتین نگاه ارزشمندی است. البته نگاه فیزیک جدید به عالَم با فیزیک قرن 19 متفاوت است. موفق باشید

14397
متن پرسش
با سلام و تحیت: 1. از نظر شما، مقدس ترین و متبرک ترین مکان در شهر اصفهان کجاست؟ 2. در مورد آداب ولادت فرزند چه نکاتی باید رعایت شود؟ (اگر منبعی هم برای مطالعه هست بفرمایید) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر مکانی برای خود ارزش خود را دارد؛ از امام‌زاده‌ها بگیر تا مقبره‌ی مرحوم مجلسی و یا تخت فولاد. 2- چیز مشخصی در ذهن ندارم. موفق باشید

14372
متن پرسش
سلام: در شعر: مرغ بر بالا پران و سایه اش / می دود...... آیا مولوی قصد این را هم داشته که علاوه بر اشاره کردن به تن و نفس به منشا سایه هم اشاره کند؟ یعنی سایه ای که از مرغ افتاده است اصل آن نیست ولی اگر خورشید نوری نمی داد سایه ای هم نبود. این نکته را هم می توانم برداشت کنم؟ التماس دعا استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است که می‌فرمایید. موفق باشید

14378
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد عزیز: نمی‌دانم درد دل خود را چطور بیان کنم. در ابتدا از حضرتعالی و کاربران محترم عذر می‌خواهم که مطلبم طولانی می‌شود. اما چاره‌ای ندارم. مطلبم را از این طریق مطرح می‌کنم تا ان‌شاءالله با پیگیری و همراهی دیگر مراجعه کنندگان به سایت عزیز المیزان که در این باره با بنده توافق دارند بلکه بشود کاری کرد و از این دردسر عظیمی که گریبان جوانان مملکت ما را گرفته است و کیان مملکت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را به خطر انداخته است، نجات پیدا کنیم. معضلی که در نظر دارم با شما درمیان بگذارم، به ورزش حرفه‌ای و به‌ویژه فوتبال ارتباط دارد. می‌دانیم که مقام معظم رهبری بعد از اینکه به مقام الهی ولایت نائل شدند از اولین سیاستهایی که اعلام کردند حمایت از ورزش قهرمانی بود و آن را برای ایجاد انگیزه در توسعه ورزش همگانی و همچنان نماد نشاط و سلامت جامعه در منظر جهانیان با اهمیت تلقی کردند. واضح است که راه رسیدن به قهرمانی در جهان – البته معمولا و نه ضرورتا – ورزش حرفه‌ای است. اما مشکل در این است که آیا همانطور که از آموزه‌های دینی برداشت می‌شود و رهبر معظم هم همین را تأکید دارند، قهرمانی و به تبع آن ورزش حرفه‌ای وسیله است یا هدف؟ متأسفانه تلقی مسئولان اجرایی کشور در عمل و نه ادعا صورت دوم یعنی هدف بودن ورزش است و از این رو نگاه ایشان به ورزش حرفه‌ای همان نگاهی است که در غرب به ورزش است که این نگاه باعث می‌شود ورزش حرفه‌ای با همان لوازم و حواشی در کشور نهادینه شود. البته با یک تفاوت اساسی و آن اینکه در غرب مؤسسات تجاری با سرمایه گذاری روی ورزش آن را به مرحله سوددهی می‌رسانند و پس از مدتی از سود سرشار آن استفاده می‌کنند اما در ایران مسئولان روی ورزش به اسم «سرمایه گذاری» همواره و الی الابد از سرمایه بیت المال که سهم مردم مستضعف و از جمله بینوایان و پابرهنگان است، «هزینه» می‌کنند و از بیت المال و حق مردم به جیب مشتی مفت خور زالو صفت سرازیر می‌کنند. اما خطری که جوانان، نوجوانان و نونهالان ما و به تبع، آینده کشور ما را تهدید می‌کند چیست؟ می‌دانیم که یک جوان برای پیشرفت، علاوه بر انگیزه‌های شخصی به الگو نیاز دارد. وجود الگو است که او را وامی‌دارد با هر جان کندنی هست مشکلات و ناملایمات را پشت سر بگذارد و یقین پیدا کند که اگر این مسیر را به همان دلیل که دیگران پیموده و به نتیجه رسیده‌اند، طی کند حتما به نتیجه خواهد رسید. حال سؤال این است که در حال حاضر اجتماع ما چه طیفی را به جوان به عنوان الگو معرفی می‌کند؟ یک پزشک متخصص، یک مهندس زحمت‌کش، یک صنعت‌گر کارآفرین، یک مخترع؟ نه! اینها معرفی نمی‌شوند. الگوی جوان ما یا فوتبالیست است یا خواننده پاپ و یا بازیگر سینما! نیاز به دلیل هم نیست. مثل روز روشن است. جوان وقتی می‌بیند اگر بخواهد به آن شغلهای مفید مورد نیاز جامعه برسد و در کنار خدمت به مردم یک زندگی آبرومند برای خود تشکیل دهد باید درس بخواند، بی خوابی بکشد، خون دل بخورد، اگر پزشک است شب و روز در بیمارستان کشیک باشد، اگر مهندس است روز و شب دنبال انجام پروژه‌های سنگین باشد، اگر مخترع است باید کلی مطالعه و تحقیق کند و کلی سرمایه‌گذاری کند تا یک اختراع جدید به ثبت برساند تازه اگر اختراع او را دیگران به اسم خود ثبت نکنند، چیزی که متأسفانه در مملکت ما خیلی رخ می‌دهد؛ بله اینها الگوی جوان معرفی نمی‌شوند. این کارها زحمت دارد و درآمد زیادی هم ندارد. جوان اگر می‌خواهد پیشرفت کند لازم نیست درس بخواند، لازم نیست بی‌خوابی بکشد، لازم نیست به مغز خود فشار بیاورد، لازم نیست چند سال زحمت بکشد تا ثمر کار خود را ببیند تازه آن هم اگر شرایط جور باشد. جوان می‌بیند اگر دنبال عشق جوانی خودش باشد بی‌سواد هم که باشد اشکالی ندارد. کافی است هنر دنبال توپ دویدن را بلد باشد. بازی می‌کند، کیف جوانیش را می‌برد و بدون زحمت فوق‌العاده به همة امکانات مادی می‌رسد. اگر یک کارمند در ماه دو میلیون تومان و در سال بیست و چهارمیلیون تومان و در سی سال خدمت – با صرف نظر از تورم و افزایش حقوق – حدود هفتصد تا هشتصد میلیون تومان درآمد داشته باشد، یک مهندس مثلا با یک سوم این زمان مثلا در ده سال این درآمد را داشته باشد و یک پزشک مثلا با پنج سال، یک فوتبالیست تنها با یک فصل بازی، تکرار می‌کنم «بازی» – یعنی عشق و حال – همین درآمد را دارد. خب جوان با خود می‌گوید: مگر مغز خر خوردم (از تعبیر عامیانه‌ام عذر می‌خواهم) این همه زحمت بکشم بعد هم معلوم نیست موفق بشوم یا نشوم. میروم هم ورزش می‌کنم و هم به ثروت می‌رسم. این یک طرف مشکل. طرف دیگر کسانی هستند که به رغم این همه وسوسه، یا عقلشان و یا توان جسمیشان و یا علاقه‌شان اجازه نداده است به فوتبال بپردازند و دنبال درس را گرفتند. وقتی می‌بینند با این همه زحمت و تلاش باید بازهم دنبال یک زندگی آبرومند بدوند و تلاش طاقت‌فرسا تحمل کنند، و می‌بینند از طرفی مسئولان اجرایی توان مدیریت استفاده از این تخصص را ندارند و از طرف دیگر با چراغ سبزی که غرب به آنها نشان می‌دهد و وعده یک زندگی راحت را به آنها می‌دهد و امکان پیشرفت بیشتر علمی را برای آنها فراهم می‌سازد، خیلی باید دغدغه میهنشان را داشته باشند که نلغزند و فریب وعده‌های آنها را نخورند و این زحمت‌ها را بر خود هموار کنند. یادم می‌آید قرارداد یکی از فوتبالیستها برای یک فصل بازی یعنی یک سال، دو میلیارد تومان بود. درست است که همه این پول به او نمی‌رسد اما درصد بالایی از آن مال او خواهد بود. فکر کردم اگر این پول را بین چهل نفر انسان با استعداد تحصیل کرده توزیع می‌کردند، هر نفر پنجاه میلیون تومان، ولو به صورت وام بهتر نبود (اگر چه ارزش آن را داشت حتی اگر کمک بلاعوض هم می‌بود مشروط به اینکه آن را در عملی کردن تخصصشان در جامعه مصرف کنند). و آیا دیگر این چهل نفر فرضی با این تسهیلات حاضر بودند بازهم مملکت خود را ترک کنند؟ بنده یک فرض که شاید خیلی‌ها آن را فوق‌العاده بدبینانه بدانند و انجام آن را غیرممکن، مطرح می‌کنم. اگر اساسا فوتبال حرفه‌ای از این مملکت برچیده شود، چه اشکالی پیش می‌آید؟ در نگاه کلان فوتبال هزینه بر است نه سودآور. یعنی بیت المال با واسطه (برای باشگاه‌های نیمه دولتی یا خصوصی) یا بی واسطه (برای باشگاه‌های دولتی) برای آن هزینه می‌شود. باشگاه‌های خصوصی و نیمه دولتی و حتی دولتی مشروط به تأسیس باشگاه‌های ورزشی و اداره آنها، از معافیتهای مالیاتی کلان برخوردار خواهند شد. پس در هر صورت بخش عمده مخارج از بیت المال و بخش کوچکی از جیب مردم تأمین می‌شود. حال اگر همانطور که گفته شد این هزینه در امور علمی و آموزشی مملکت هزینه شود بهتر است و مانع خروج استعدادهای درخشان از مملکت شود یا صرف فوتبال؟ حتی اگر این کار موجب هجوم فوتبالیستها به سمت باشگاه‌های خارجی شود. نگه‌داشتن اینها برای کشور مفیدتر است یا نگه‌داشتن تحصیل‌کردگان و دانشمندان؟ تهدید دیگر این است که جوانانی که به فوتبال حرفه‌ای روی می‌آورند، آنها که از ایمان قوی و سواد کافی و فرهنگ اجتماعی مناسبی برخوردار نیستند، وقتی با این ثروت انبوه روبرو می‌شوند، «بعضاً» مدیریت صحیحی در خرج کردن این ثروت ندارند و با زمینه‌های شهوانی که به اقتضای سن و سالشان دارند، به‌راحتی به فساد و فحشا و انواع و اقسام منکرات دچار می‌شوند که متأسفانه اندکی از اخبار آن در رسانه‌ها درز پیدا می‌کند و صدالبته خیلی خبرها هم مخفی می‌ماند. بروز فساد و فحشا حقیقت تلخی است که در فوتبال ما رخنه کرده است و مسئولان گوش خود را گرفته‌اند تا اخبار آن را نشنوند. و مگر همین فحشا نیست که خبر آن را یکی از جوانان سالم وادی فوتبال در برنامه زنده 90 به گوش همه مردم رساند و مردم را هشدار داد نونهالان خود را به مدارس فوتبال نفرستند اگر می‌خواهند مورد تعرض افراد فاسد قرار نگیرند. ببخشید که خیلی حرف زدم. اما چاره‌ای نداشتم. درد دلی بود که باید مطرح می‌کردم. خیلی تعجب می‌کنم که ورزشی که از اساس با یک طرح استعماری به وجود آمده است – از نظر بعضی کارشناسان توپ نماد کره زمین است که اینها بین خود می‌چرخانند – چطور اینقدر مهم شده است که بجای اینکه عامل نشاط و پویایی جامعه باشد نماد فساد اقتصادی اخلاقی و خشونت و غیبت و تهمت شده است. به قول حضرت استاد طاهرزاده در پاسخ به سؤال 14220 ورزش را بیش از اندازه بزرگ کرده‌اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. نظام ورزشی ما به‌خصوص فوتبال در مسیری نیست که تابلویی از ارزش‌هایی باشد که انقلاب اسلامی متذکر آن است. ولی عنایت داشته باشید برای عبور از این مشکل کارهای بخشنامه‌ای جواب نمی‌دهد. باید در یک عزمِ ملی و با رویکرد فرهنگی از آن مشکل به مرور عبور کرد زیرا فعلاً نمی‌شود میلِ به این ورزش‌ها را از روح جوانان بیرون کرد. لااقل در حال حاضر نظام رسانه‌ای ما تا این حدّ به چنین موضوعاتی دامن نزند! موفق باشید

14371
متن پرسش
سلام: استاد شما علم حضرت آقا را هم اشراقی می دانید؟ برای آن هم دلیل دارید؟ 2. کتب سید عباس معارف را هرچه می گردم پیدا نمی کنم. نیست یا کمیاب است؟ می شود یافت؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به جهت روحانیتی که حضرت آقا در مسیر اُنس با حضرت امام دارند، علاوه بر فقاهت، نحوه‌ای از إشراق و کشفِ اراده‌ی خاص الهی در این زمان، در ایشان قابل درک است. دلیل آن همان نحوه‌ی ورودشان به کشف روح تاریخِ زمانه است و نظراتی که در این مورد اظهار می‌دارند 2- شنیدم که کتاب «حکمت اُنسی» با مقدمه‌ی جناب آقای دکتر رجبی تجدید چاپ شده است إن‌شاءاللّه به‌دست می‌آورید. موفق باشید

14376
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: فلسفه این که عطار در داستان شیخ صنعان نهایتا نجات شیخ صنعان را از عشق دختر ترسا توسط دعای یکی از شاگردانش بیان می کند چیست؟ چرا شیخ خود دعا نمی کند و آیا این داستان را در موارد مشابه می شود استفاده کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب عطار در آن مثال می‌خواهد راز عشقی که درون هر انسانی نهفته است را بیان کند و این‌که انسان در طلب آن چه‌ها که نمی‌کند و چون طالب عشق الهی است مدد الهی او را دستگیری می‌کند و آن شاگرد، نمادِ مدد الهی است. موفق باشید

14368
متن پرسش
سلام: کتب آقای کسروی به چه دردمان میخورد استاد؟ یعنی چگونه می توانم استفاده کنم از آنها؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها شاید کتاب «تاریخ مشروطه» او در این زمان کتاب مفیدی باشد. موفق باشید

14367
متن پرسش
سلام: استاد بنابر آن قاعده که (خود راه بگویدت که چون باید کرد) یک موقعیتی برای ما پیش آمده که ما توانستیم حدود ده تا پانزده نفر از نوجوانان بین 12 تا 15 سال را کار فرهنگی تربیتی کنیم. کار فرهنگی را شروع می خواهیم بکنیم و کم کم تعداد هم طبیعتا بالا می رود. می خواهیم از کتاب جوان و..... شروع کنیم. دو جلسه در هفته برگزار می کنیم. بعد کتاب آشتی با خدا. بعد ده نکته. به علاوه نکات اخلاقی کنار این مسائل. خواستیم نظر شما را هم بپرسیم. بجز کتب شما چه کتبی را کار کنیم روی بچه های در این سن؟ استاد لطف کنید کمک کنید. عاجزانه از شما کمک می خوایم (کمی مبسوط) البته به حدی که صلاح می دانید کمک کنید دعا هم بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: به نظر می‌رسد یک جلسه در هفته کافی باشد تا شما و بقیه به سایر کارهایتان هم برسید زیرا «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». ثانیاً: کتاب‌های مرحوم صفائی به‌خصوص کتاب «نامه‌های بلوغ» را از نظر دور ندارید. در ضمن کتاب «چه نیازی به نبی» برای جوانان خوب است. موفق باشید

14335
متن پرسش
سلام علیکم. بنده قبلا فکر می کردم که اول باید آموزش و پرورش را با فکر دینی با قرائتهای مختلف اصلاح کنیم تا بعد نظام های دیگرمان اصلاح شود چنان که مدارس دینی در نقاط کشور زیاد داریم اما حالا حسی به من می گوید که تا ما وارد تقدیر خاصی که خدا از طریق امام خمینی برای ما رقم زده وارد نشویم - چنان که شما فرمودید - نمی توانیم به انسجام و وحدت جامعه برسیم مثلا الان ما مدارس دینی در شهرمان داریم اما چون نمی دانیم به کجا می خواهیم برویم بعد از مدتی مدارسی با فکر غربی و لعاب دینی خواهیم داشت . نظرتان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید ابتدا باید افقی مناسب حیات معنوی و الهی که مربوط به این زمان است را، مدّ نظر قرار داد و در متن چنین افقی بقیه‌ی امور و معارف لازمه جای خود را پیدا می‌کند به همان معنایی که در کتاب «سلوک...» نسبت به جایگاه تاریخی حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» موضوع مطرح شده است. موفق باشید

14303
متن پرسش
با سلام: در بحث کار اجرایی و گسترده در سطح طلاب و عموم جامعه بعضی از افراد منتسب به حضرت عالی اینگونه استدلال می کنند که: چون استاد طاهرزاده از کار اجرایی نا امید شده اند به گوشه ی خانه ی خود رفته و فقط با رصد کردن محیط و فضا دارند در سطح خصوصی و تخصصی شاگرد پروری می کنند و گاها اشاراتی هم دارند. و از این طریق قایل می شوند که کار را باید رها کرد و به فکر کردن پرواخت. نظر شما را در این بحث و این تحلیل از روند شما جویا شدیم تا گره گشای کار ما شود ان شاءالله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان در انقلاب اسلامی نسبت به کارهای اجرایی بی‌تفاوت بود. می‌ماند که اگر زیرساخت‌های فرهنگی جامعه رشد کند، بسیاری از کارهای اجرایی از گره‌ای که فعلاً در آن افتاده است، رها می‌شود. مردم عموماً چوب ضعف عقیده و اخلاق خود را می‌خورند و گرفتاری‌های آن‌ها بیشتر از این بابت است. و لذا اگر کسی بتواند در خدمت مسائل فرهنگی جامعه باشد بهتر است که در این بستر فعالیت کند. موفق باشید

14301
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: ضمن توجه به تخصص شما در امور فرهنگی تربیتی و همچنین مدیریتی شما نوع و مدل مدیریت غربی را چقدر صحیح می دانید و آیا استتفاده کردن یا نکردن از آن شیوه ی ساختاری و دید مدیریتی ضرر دارد؟ اگر موجب خسران در فن مدیریت می شود جایگزین آن چه کنیم؟ در بحث نگاه مدیریتی برای یک جامعه فرهنگی و طلبگی باید چه شیوه ای را به کار بگیریم و از چه طریقی وارد شویم؟ اگر شما در زمینه ی مدیریت و مدل، شیوه، رویکرد و جایگاه دید توحیدی در این بحث حقیر و گروه دیگر را راهنمایی فرمایید ممنون می شویم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در شرح نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه در این مورد شده است. در هر صورت ما نمی‌توانیم از نحوه‌ی مدیریت غربی که مبنای آن اومانیستی و ماکیاولیستی است به راحتی عبور کنیم ولی لااقل اشکالات آن را اگر بدانیم، کم‌تر ضرر می‌کنیم. عرایضی در جزوه‌ی «علوم انسانی عبور از مدرنیته و نظر به اسماء اللّه» شده است. موفق باشید

14300
متن پرسش
باسلام: این حقیر از شاگردان شما مشورتی درخواست کردم در راستای جو فرهنگی و جهت گیری فرهنگی که آیا در این زمانه باید چه کرد پس از صحبتهایی به بنده عرض شد این زمانه (زمانه ی قفل تاریخ است) این جمله را متوجه نشدم و می خواستم شما حقیر را در فهم این جمله راهنمایی فرمایید. و آیا واقعا نگاه رهبری به فرهنگ و کار فرهنگی در سطح جامعه اینگونه است؟ پس چرا ایشان در نامگذاری خودشان برای سالها در زمینه ی فرهنگ وارد می شوند؟ و اگر این جمله ی قفل تاریخی صحیح باشد وظیفه ی ما چیست؟ نشستن و نگاه و نظاره؟!!! یا حرکت کردن؟ با چه ابزار و جهت گیری؟ با تشکر از توجه شما استاد بزرگوار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست زمانه طوری است که مخاطب شما دغدغه‌ی فکرکردن ندارد. ولی همه‌ی تلاش ما آن است که راه‌های تفکر را به جامعه و تاریخ خود برگردانیم که به نظر بنده تدبّر در قرآن و روایات در این کار کمک شایانی خواهد کرد. موفق باشید

14299
متن پرسش
سلام: 1. در زمینه تاریخ امام حسین (ع) بجز کتب شما و شهید مطهری که کار کرده ام چه کتابی بخوانم؟ 2. در زمینه مقتل امام حسین (ع) بجز کتب مذکور و مقتل لهوف چه کتابی به جزئیات دقیق پرداخته؟ 3. کتب میرزا جواد آقا ملکی تبریزی چگونه است؟ جایگاهش در عرفان؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع بسیار گسترده است با کتاب‌های بسیار گسترده. کتاب «پس از پنجاه‌سال» مرحوم دکتر شهیدی و کتاب «نفس‌المهموم» مرحوم شیخ عباس قمی و جلد 44 بحارالأنوار برای شروع خوب است 2- غیر از لهوف، مقتل دیگری را نمی‌شناسم 3- کتاب‌های مرحوم ملکی تبریزی در عرفان عملی، عالی است. موفق باشید

14282
متن پرسش
سلام علیکم: می خواهم بدانم که علت اختلاف نظر در بین مراجع تقلید به چه دلیل است؟ واقعیت امر با رجوع به فضای مجازی و پیگیری این قضیه، به چیزی جز کلی گویی نرسیده ام. اینکه عنوان می شود، نوع برداشت فقها از قرآن و سنت متفاوت است، یعنی چه؟ یعنی یکی درست تر فهمیده و یکی درست؟ و سوال دوم اینکه می توان این قصه را با پزشکان مقایسه کرد. که انسان دچار یک بیماری سختی می شود و به چندین پزشک مراجعه می کند، مثلا از بین همه آنها فقط یک نفر تشخیص صحیح می دهد، آیا این می تواند دلیل بر این باشد که دکتر تشخیص دهنده فهم بهتری از علم پزشکی دارد و دیگر پزشکان نه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در قسمت دوم کتاب «چه نیازی به نبی» در رابطه با «فقه و فقها» شده است که در آن قسمت این موضوع، مورد بحث قرار گرفته. خوب است که به آن‌جا رجوع کنید. موفق باشید

14244
متن پرسش
سلام علیکم: مطلبی را خدمتتان ارائه می دهم که شما در پایان نظرتان را درباره این مطالب ارائه فرمائید. نقل است که در دین زرتشت چهار عنصر آب، خاک، آتش و باد مقدس بوده و هتک حرمت به آنان موجب مجازات افراد می شد. در مورد طریقه دفن در دین زرتشت مواردی وجود داشته و دارد، من جمله دخمه که محوطه در بالای تپه که زرتشتیان فرد متوفی را در این مکان خوراک پرندگان قرار می دادند و قبرستان وجود نداشت و هر فردی که از جامعه زرتشت می مرد به این محل آورده می شد و مراسمات دخمه او انجام می گرفت. حال سوال بنده این است که جناب کوروش با توجه به اینکه زرتشت بوده چرا سفارش می کند که در پاسارگاد دفن شود، در صورتی که این نوع دفن با قوانین حاکم بر آن زمان مبنی بر آلوده کردن خاک تعارض دارد. البته باز هم نقل است که جناب کوروش اهل تساهل و تسامح بوده اند و به همه ادیان احترام می گذاشته، ولی سوال اصلی اینجاست که ایشان بیشتر به یهودیت متمایل نبوده تا زرتشت؟ متشکر از پاسخ شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاعی در این مورد ندارم ولی مسلّم دین اصلی زرتشت مثل سایر ادیان توحیدی، توصیه به دفن در خاک داشته است. موفق باشید

14247
متن پرسش
سلام استاد: این شعر مرا دیوانه کرد. مولانا: «گفتم ای عشق، من از چیز دگر می ترسم / گفت: آن چیز دگر نیست، دگر هیچ مگو» این معنی اش چیست که هم نمی دانم و هم انگار جانم با آن آشناست...؟ استاد نمی دانم چرا اشعار مولوی و حافظ و امام (ره) را وقتی می خوانم قلبم تند تند می زند. یک نوع شوقی می آید که نمی دانم چیست. خیلی عجیب است که بعضا معنی را هم نمی دانم ولی باز هم حالت دیوانگی پیدا می کنم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابیاتی این‌چنین را باید در متن غزل معنا کرد که آن‌هم کار می‌برد و به جهت کثرت سؤالات، امکان چنین کاری برای بنده نیست، هرچند بنا دارم إن‌شاءاللّه هر هفته شرح یک غزل جناب حافظ را در اختیار کاربرانِ محترم قرار دهم. موفق باشید

14241
متن پرسش
استاد گرامی سلام علیکم: اگر کسی مقداری پول نذر کند که در راه خدا صرف کند کدامیک از این موارد این پول صرف شود بهتر و مهمتر و باقیات صالحات ابدی بهتری است، به عبارتی می خواهم اهم و مهم کنم و بهترین گزینه را انتخاب کنم. 1. کمک به فقیر و تهیدست 2. کمک برای ساخت مسجد 3. کمک برای نشر فرهنگ اهل بیت (کمک به موسسه ای که فرهنگ اهل بیت (ع) را نشر می دهد) لطفا اگر گزینه دیگر و بهتری سراغ دارید پیشنهاد دهید با تشکر بر محمد و آل محمد صلوات
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به طور مشخص فقیر تهی‌دستی در مقابل شما نباشد، راه سوم بهتر است. موفق باشید

14238
متن پرسش
سلام: استاد خواهشی داشتم. لطف کنید اگر صلاح می دانید متنی برای بچه های ما در کانال تلگرام بنویسید تا به کانال بفرستم تا قوت قلبی باشد. بحمدلله افراد این کانال همینطور در حال زیاد شدن است. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها عرض بنده آن است که همه باید سعی کنیم در این دنیایی که همه‌چیز به‌سوی بی‌معناشدن پیش می‌رود، به خود و دینِ خود معنا ببخشیم و این شکل نمی‌گیرد مگر آن‌که زمین به آسمانِ معنا متصل شود. یعنی انسان زمینی، جهتِ قلب خود را به عالَم معنا بیاندازد و رفتار زمینی از طریق شریعت الهی، آسمانی شود. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!