بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سایر موضوعات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12527
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیز: می خواستم نظر شما را نسبت به تفسیر نسیم حیات بدانم ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای شروع می‌تواند مفید باشد ولی مسلّما جواب‌گوی بسیاری از سوالات دقیق جوانان این نسل پرسشگر نمی‌باشد مگر این‌که مطالعه‌ی آن تفسیر مقدمه‌ای باشد برای اطلاعات کلی که در ادامه به تفسیر المیزان رجوع شود. موفق باشید

12511
متن پرسش
سلام علیم: طاعتتان مقبول. سوالی داشتیم در خصوص «رساله ذهبیه» دو نفر از اساتید طب سنتی با معرفی که ارائه می شود نسبت به رساله ذهبیه ایراد وارد می کنند می خواستم نظر حضرتعالی را در این زمینه جویا بشویم. «استاد حکیم محمد عبادیانی استاد و متخصص طب سنتی می‌گوید که «رساله ذهبیه» به دلیل مشکلات سندی و به‌ویژه مشکلات محتوایی نمی‌تواند از امام رضا (ع) و هیچ شخص معصوم باشد و این رساله احتمالا برساخته شخصی طبیب یا طبیب‌نما و یا توطئه‌ای از مأمون برای مخدوش کردن چهره آن حضرت و بهره‌برداری‌های سیاسی بوده است. عمل به برخی از دستورهای این رساله نیز خطرناک است.» دکتر حسن حاج طالبی (دارای مدرک دکترای پزشکی) از معدود پزشکانی هستند که در زالو درمانی علمی تحقیقات گسترده ای را انجام داده اند و از زالو درمانی برای ده ها هزار از بیمارن خود استفاده کرده اند و یافته های بسیار با ارزشی را بدست آورده اند که در دنیا اولین بار است. ایشان یک کلینیک درمانی علمی و تحقیقات بیش از 10 سال تحقیق و پژوهش یکی از پزشکان ایرانی (دکتر حسن حاج طالبی) در مورد بیش از 4000 سال تغذیه سالم ایرانیان است. خیلی ببخشید وقتتان را گرفتیم از خدواند متعال طول عمر و سلامتی برای حضرتعالی و دست اندرکاران گروه فرهنگی المیزان داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت اگر هم که سند آن روایت معتبر هم باشد چون رساله برای شخص خاص نوشته شده است و در شرایط خاص بوده است نمی‌توان آن را به راحتی برای عموم تعمیم داد. موفق باشید

12499
متن پرسش
با سلام: نظر شما درباره ی اردو ها چیست؟ توصیه ی حضرت عالی برای بهتر شدن این جور موارد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم اردو به هر نحوی که جهت یک فعالیت تربیتی و فرهنگی باشد کار خوبی است و موجب رشد روحیه‌ی جمعی و اشتراک در فعالیت‌ها می‌شود. موفق باشید

12487
متن پرسش
با سلام: جایگاه کتاب سلوک ذیل اندیشه امام بعد از کتب غرب شناسی است یا اینگونه که اول غرب شناسی بعد کتب انقلاب اسلامی بعد سلوک ذیل اندیشه امام؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جلسه‌ی 16 کتاب سلوک، جایگاه مباحث معرفت النفس و مهدویت و انقلاب اسلامی و غرب شناسی مشخص شده‌است؛ به نظر بنده ابتدا باید یک دور کتاب سلوک را مطالعه کرد تا جایگاه مباحث مذکور مشخص شود و به مباحث مذکور بپردازید و سپس بعد از آمادگی لازم با عمق بیشتری کتاب سلوک را بازخوانی کنید. موفق باشید

12470
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزيزمان: سوال بنده اين بود که عالمى به اسم عالم «ذر» وجود دارد؟ و ابعاد آن چگونه است؟ بنده به ياد دارم در يکى از سخنرانى هايتان به روايتى با اين کليات اشاره کرديد که زمانى که مردم با حضرت على عليه السلام بيعت مى کردند حضرت از يکى از آنها خواست که چند بار با ايشان دوباره بيعت کند و بعد حضرت گفت آن زمانى که يارانم با من بيعت کردند چهره تو در بين آنها نبود که گفته ميشه اون شخص ابن ملجم بود و در اينجا هم منظور حضرت همان عالم ذر است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن شرایطی که انسان در حقیقت و فطرت خود با حضرت حق روبرو شده‌ است را به تعبیری عالم «ذر» گویند ولی شرایطی که بدان در رابطه با حدیث مذکور اشاره کردید را عالَم «ارواح» گویند و ربطی به عالم «ذر» ندارد. موفق باشید

12469
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: استاد می خواستم از شما بپرسم اصلا ما چرا باید درس بخونیم، اگه نخونیم چی میشه؟ لطفا مبسوط و قابل فهم برای نو جوان ۱۸ ساله بفرمایین ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک گرایش بدیهی است که انسان می‌خواهد به حقایقی از عالَم آگاه شود و مقدمات رسیدن به آن آگاهی خواندن دروسی است که به طور رسمی در مراکز علمی جاری است و گرنه این دروس به خودی خود چیزی نیست که انسان بخواهد با آن‌ها زندگی خود را معنی بخشد؛ بیشتر جنبه‌ی مقدماتی دارد. موفق باشید

12459
متن پرسش
استاد محترم سلام علیکم: با توجه به تجربه سالهای گذشته در فعالیت فرهنگی و تربیتی با نوجوانان متوجه شدم عموما دو عامل فیلم‌ها و بازی‌های هالیوودی و مشکلات خانوادگی و غالبا توامان شدن این دو با هم مشکلات بسیاری را برای این عزیزان ایجاد کرده به گونه‌ای که ملتمسانه به دنبال راه نجات می‌گردند. بلوغ زود رس، آلوده شدن به خود ارضایی، پرخاشگری، روابط نامناسب با خانواده و در نتیجه گرفتار شدن در دام دوستان نامناسب، انزوا طلبی، افت تحصیلی، یاس و نا امیدی و گرایش به دخانیات برخی از مشکلاتی است که به شدت ایشان را درگیر می‌کند. گویا این فیلم‌ها سلول انفرادی بهترین سالهای زندگی آن‌ها می‌شود. حتی ایشان پس از شرکت در دوره‌های جوان، 10 نکته و آشتی با خدا دچار آزردگی بیشتری می‌شوند. چراکه از یک سو دیگر نمی‌توانند با فضای خیالی خود مانوس شوند و از سوی دیگر نمی‌توانند از آن هم جدا شوند. اینجا به نظرم رسید شاید مناسب باشد جزوه‌ای در مورد این فیلم ها و آثار آن از طریق تاثیر در خیال و همچنین نحوه آزاد شدن از بند این خیالات تهیه کنم و از مطالب ادب عقل و خیال و مدرنیته و توهم در این زمینه استفاده کنم تا شاید بتوانم کمکی به این نسل کرده باشم. لطفا در این زمینه راهنمایی فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد بحث «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» رویکرد خوبی را دنبال کرده‌اید و این‌که می‌خواهید در مورد خیال و جایگاه آن مخاطب را متذکر این نکته نمایید که اگر مشغول خیالات خود شد از حقایق عالیه باز می‌ماند و همواره دست او خالی و خالی‌تر خواهد بود، بسیار کار ارزشمندی است و به لطف الهی نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید

12462
متن پرسش
سلام علیکم: در ماه ضیافت الهی وصول به گوهر و قلب میزبان این ماه را برای شما و همگان آرزومندم. ما را هم از دعاهای خیرتان فراموش نفرمایید. خیلی خوشحالم که مطالب جدید شما استاد بزرگوار نظریه و بلکه حقیقت سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) و بلکه بالاتر سلوک ذیل گوهر و قلب امام خمینی (ره) را بر ما ملموس تر می فرماید. در یادداشت «غروبی جانگذاز و طلوعی امید بخش» به خوبی نمایش داده شده بود که تنها راه عبور از بحران امروز ایران و جهان توجه تام در فکر و عمل به روح زمانه و اراده الهی در عصر کنونی یعنی امام خمینی رحمه الله علیه و انقلاب اوست که این دو از هم تفکیک ناپذیرند. اگر امام را بخواهیم خوب بشناسیم باید خوب انقلاب و هدف آن را بشناسیم و اگر انقلاب را بخواهیم خوب درک کنیم بجز از دروازه دید روح الله نمی توانیم چیزی فهم کنیم. این کلید واژه توبه تاریخی بشریت خیلی امید زاست شاید راز این همه امید آقا به مردم و جوانان و برتر پنداشتن جوانان امروز نسبت به اول انقلاب زیر سر همین نکته باشد یعنی باید به زودی منتظر توبه ای فراگیر باشیم که انقلابی در درون انقلابمان ایجاد می کند. و نکات دیگری که خیلی مشعوف شدم. اما یک سوال از قسمت اخر بحث یعنی این نکته که برای تحلیل وقایع باید به واقعیت توجه کرد اما به گوهر واقعیت که اراده و مشیت الهی در هر عصر و زمانی است. این واقعیت در وجه کلانش که دارای پشتوانه مشیت الهی است در زمان ها و اعصار مختلف در جنبه ظاهریش بسیار متغیر است که این ظاهر حتی گاهی به نفع جبه باطل و شیطان است مثل زمان دوران شاه و قبل از آن که به نوعی روح زمانه را هر چند کوتاه به سمت خود معطوف می کنند حال در این مواقع چگونه باید مشیت الهی را دریافت کنیم و بر طبق آن عمل و سلوک کنیم؟ آیا صرف توجه به کلیات مساله که خداوند دارد تاریخ را رشد می دهد و مردم به صورت تاریخی در حال رشدی بیشتر از قبل هستند کفایت می کند یا باید دقت بیشتری کرد. مثال دیگر عرض کنم شاید سوال واضح تر شود. با اینکه روح انقلاب در حال گسترش است اما در دولتهای مختلف این گوهر انقلاب گاهی به حجاب می رود (مثل دوران اصلاحات و شاید هم الان) حال در این گونه مواقع مشیت الهی را چگونه باید پیدا کرد، مشیتی که به فرموده درست شما در دل مردم نهفته شده و رهبران بزرگ مثل امام و آقا آن را می یابند و بر طبق آن عمل می کنند. یعنی در جنبه ظاهری که جامعه دارد به سمت فساد و بی دینی میل می کند دست اراده الهی که دارد هدایت می کند را از کجا باید پیدا کنیم و دنباله رو آن باشیم. و اصلا اگر دست الهی در هدایت است (که قطعا اینگونه هست) چرا وجه ظاهری حتی تا سالها به سمت سقوط و هبوط پیش می رود؟ با تشکر از وقتی که می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز همین حالتی که در حق این بنده از حضرت حق تقاضا کردید را از خداوند برای جنابعالی تقاضا دارم. در مورد اراده‌ی کلیه‌ی الهی همیشه قرار آن است که حضرت حق آن اراده را در راستای هدایت مردم اعمال می‌دارد و مظاهر و حجاب‌های آن اراده را در دوران‌های مختلف می‌توان یافت و در این دورانی که ما به‌سر می‌بریم، وقتی می‌یابیم که استکبار جهانی هر قدمی که در مقابل انقلاب اسلامی برمی‌دارد به اهداف خود نمی‌رسد و در متن چالش‌هایی که ایجاد می‌نماید، انقلاب اسلامی صورت‌هایی از خود را ظهور می‌دهد، می‌فهمیم صورتِ هدایتِ امروزین الهی، انقلاب اسلامی است و البته در هر زمانی این قاعده برقرار است. عمده آن است که هرکس در زمان و تاریخ خود با این حساسیت به جریان امورات نظر کند. سعی شده است تا آن‌جا که ممکن است در کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» این مسئله تبیین گردد، و البته در حالِ تدوین مطالب دیگری برای هرچه بیشتر کاربردی‌شدن این موضوع هستم. موفق باشید

12446
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد با توجه به نظر جنابعالی که فرمودید قوانین راهنمایی و رانندگی مستنبط العله هستند و اگر مخالفت با آن موجب هرج و مرج و ترافیک نشود، شرعا مشکل ندارد چرا فقهای عزیز این مسئله را صریحا مطرح نمی کنند تا دغدغه متدیین را از بین ببرند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: البته فقهای بزرگوار این مسئله را در جای خود مطرح کرده‌اند. ولی اگر تشخیص آن را به عهده‌ی عموم بگذارند، هرکس برای خلاف خود توجیهی می‌سازد و همین منجر به هرج و مرج می‌شود. موفق باشید

12447
متن پرسش
سلام علیکم: در مباحثاتی که با جمعی از دوستان داشته ایم به موضوعی بر خوردیم که برایمان قابل درک نیست. شخصی مسلمان بوده و حالا به هر دلیلی به مسیحیت گرویده و در حال حاضر مشغول به تبلیغات وسیعی در این زمینه می باشد. لذا بحث اینجاست که چرا اسلام فردی را که تغییر دین می دهد مرتد اعلام می کند و دلیل عقلی این قضیه چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علت این موضوع را قبلاً خدمت عزیزان عرض کرده‌ام خوب است حداقل به جواب‌های 11671 و 11172 رجوع فرمایید. موفق باشید

12445
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد گرامی: خواستم نظر جنابعالی را در مورد حضور بانوان در استادیوم های ورزشی بدانم. با شرایط کنونی موجود در جامعه، آیا می توانیم به این نتیجه برسیم که با اندیشیدن تدابیری در استادیوم ها، حضور بانوان را امکان پذیر کنیم تا جوانان را از اشتغال به اموری چون اعتیاد به مواد مخدر و فحشا دور کرده و آنان را به ورزش کردن ترغیب نمود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، موضوع بسیار حساسی است از یک طرف نباید زمینه‌های آلوده‌شدن این نسل را با ایجاد فضای اختلاط و مخلوط‌شدن زن و مرد فراهم کرد و نسبت به فضا و کلمات غیر اخلاقی که عموما در این میادین اظهار می‌شود بی تفاوت بود، از طرف دیگر نمی‌توان این نیاز را که عده‌ای از زنان بالاخره تمایل دارند به شکل حضوری در مسابقات آن‌چنانی شرکت کنند بی جواب گذاشت. شاید اگر که با مسابقاتی مثل والیبال شروع کنند که مشکلات فوق الذکر قابل کنترل تر است تا یک نحوه فرهنگ‌سازیِ مدیریت‌شده شکل بگیرد، بد نباشد. البته با توجه به توصیه‌ی دلسوزان ملت یعنی فقهای عزیز، در حال حاضر باید موضوع متوقف باشد، به‌خصوص که بزرگان دین در رابطه با حضور زنان در میادین فوتبال فعلاً حساسیت به‌جایی داشته‌اند. در ضمن عنایت داشته باشید که سایت «میدان 72» از آقای احمدی‌نژاد نقل می‌کند که ایشان در مورد حضور زنان در میدان‌‌های ورزشی می‌فرماید: «من با رهبری صحبت کردم، رهبری گفتند در دولتهای دیگر بخاطر اینکه سوء استفاده و بهره برداری سیاسی ممکن بود بشود، اجازه ندادم ولی ایشان به بنده اجازه دادند. بعد چون فضا خراب شد، ایشان فرمودند موضوع را جمع کنید چون فعلا مسأله اول مملکت این نیست» (میدان 72 28 خرداد 1394). موفق باشید

12427
متن پرسش
سلام علیکم: اگر ممکن است می خواستم ببینم کدام کتاب استاد در مورد الطاف خدا نسبت به انسان می باشد؟ یعنی می خواهم بدانم که خداوند در حق من چه الطاف و محبت هایی کرده است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحثی که متذکر توحید افعالی است إن‌شاءاللّه جوابگو خواهد بود. فکر می‌کنم کتاب‌های «فرزندم این‌چنین باید بود» و جزوه‌ی «معارف اسلامی 1» نکاتی داشته باشد. موفق باشید

12405
متن پرسش
با سلام و تشکر از پاسختان. من راجع به بسته شدن بخت سوال کرده بودم. می خواستم بگم پس تکلیف دعاهایی که در منزل پیدا کردیم چیست؟ من خودم نمیتونم قبول کنم که کسی راحت این کار رو انجام بده و خداوند هم اجازه بده که اون شخص به هدفش برسه. ولی یعنی سرکتاب باز کردن هم راست نیست؟ فهمیدنش سخته! چه جوری بفهمم چی راسته و چی دروغ؟ من دختر درس خوانده و پایبند به دینم هستم ولی سنم کم کم داره زیاد میشه فکر می کردم بخاطر دعاها نمیتونم ازدواج کنم. راستش خانواده ام خوبن از هر نظر. ایمان، فرهنگی، مالی،.... حتی قیافه م هم مشکلی نداره ولی... نمیدونم چی بگم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال اگر ذهن‌تان را از این مسائل آزاد کردید حقیقت بیشتر برای شما آشکار می‌شود و معلوم می‌شود که مصلحت وجود این مشکل کجاست. موفق باشید

12371
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد برای تقویت نفس در رابطه با از بین بردن بیماری چه راه حل و ذکری را موثر می دانید؟ بنده مدتهاست به بیماری معده گرفتارم چندین متخصص رفته و از داروی های گیاهی زیادی استفاده کرده ام ولی نتیجه نداده. با تشکر از استاد عزیز
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نهایتاً اگر طبّ سنتی هم جواب نداد، هنر مدارا با آن بیماری را پیشه کنید إن‌شاءاللّه به مرور بر آن مسلط خواهید شد. موفق باشید

12367
متن پرسش
با سلام: استاد گرامی چند وقت پیش وقتی برخی آیات قرآن در مورد اینکه به وسیله توسل جوییم را خواندم دیدم منظورشان نماز است نه شخص، ولی با توجه به آیه ای که از ما می خواهد برای استغفار نزد پیامبر برویم مشکلم حل شد، اما نسبت به زنده بودن پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) و شهدا سوال دارم. به راستی منظور از زنده بودن آنها چیست؟ آیا منظور اینست که آنها حیات برزخی ندارند؟ به نظر شما استفاده از تجربیات شهدا و اهل بیت (ع) در زمینه استجابت دعاها می توان برای منکران توسل، دلیل آورد و به نوعی مباهله کرد؟ چون بنده ترس دارم بگویند خوب شیطان هم می تواند کار خارق العاده بکند. سوال بعدی اینکه راضی به رضای خدا بودن با اینکه نسبت به امری از اهل بیت (ع) درخواست کنیم تضاد ندارد؟ مثلا بنده وقتی از اهل بیت (ع) درخواست خانه بکنم و مستجاب کنند در حالی که بارها از خدا خواسته ام و مستجاب نشده آیا می شود گفت از کجا معلوم این خانه داری بنده مانع بندگی نباشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولیاء معصوم و در ذیل آن‌ها شهداء به جهت آن‌که گرفتار گناهانشان نیستند می‌توانند در این دنیا نقش داشته باشند و راه‌های سعادت و حقیقت را به ما متذکر شوند که قرآن در این رابطه می‌فرماید: «فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (170 / آل عمران) شهداء به جهت فضل و برکتی که خداوند به آن‌ها داده است به یاران هم‌سنگرشان که در همان مسیر قدم گذاشته‌اند، بشارت می‌دهند که نگران شکست این مسیر نباشید، که این مسیر روز به روز در برکت جدیدی خواهد بود. و این‌که می‌فرمایید رضایت از خداوند با تقاضا از او منافات دارد یا نه، عنایت داشته باشید خود خداوند به ما می‌فرماید از او تقاضا کنیم و نیازهای خود را با او در میان بگذاریم. در آیه‌ی (77) سوره‌ی فرقان می‌فرماید: «قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ» ای پیامبر به آن‌ها بگو اگر دعای شما و تقاضایتان از حضرت حق نبود، حضرت حق هیچ توجهی به شما نمی‌نمود. بنابراین تنها باید در زیر سایه‌ی دستورات حضرت حق وظیفه‌ی خود را در آن حدّ که تشخیص می‌دهیم انجام دهیم و امیدوارِ الطاف حضرت حق باشیم. موفق باشید

12360
متن پرسش
با سلام و احترام وتبریک این اعیاد: به نظر شما کل زدن، دست زدن و استفاده از سبکهای موسیقی در مراسمات جشن ائمه (ع) جایز است؟ وقتی به این مراسم ها می روم بیش از آنکه عظمت و بزرگی ائمه را حس کنم، احساس می کنم آنه را در حد خودمان پایین آوردیم که اینگونه برایشان جشن می گیریم. آیا واقعیت هم همین است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً سیره‌ی ائمه با حضور هر نوع موسیقی فاصله دارد و اساساً موسیقی ما را از اشارات بلند و عمیقی که اهل‌البیت در منظر ما قرار داده‌اند، محروم می‌کند. به همین جهت نه‌تنها نباید خودمان به چنین کارهایی دست بزنیم، باید در چنین جلساتی حاضر نگردیم. می‌ماند که مردم عوام چون راهی جهت تجلیل از امامان‌شان نمی‌شناسند در این حدّ عمل می‌کنند. آری! حرام نیست، ولی بهره‌ای آنچنانی هم برای آن‌ها نخواهد داشت. موفق باشید     

12343
متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهرزاده: با توجه به تاکيدي که بر تربيت سه بعد وجودي انسان در کتاب ادب خيال قلب و عقل داريد 1. جايگاه شاهنامه در اين بين چيست؟ 2. در تربيت بعد خيال شاهنامه مرجح است يا مثنوي معنوي؟ 3. و اساسا رسالت تاريخي فردوسي چه بود و چرا فرد حکيمي چون او به چنين کاري دست زد؟ آيا اين کار را وظيفه شرعي خود مي دانست؟ 4. آيا عدم رواج شاهنامه پس از انقلاب صرفا به خاطراين بود که نام شاه را يدک دارد کما اينکه ميدان شاه اصفهان را به ميدان امام تغيير دادند در صورتيکه اين ميدان ربطي به پهلوي ندارد و مرتبط با شاهان صفوي که مورد تجليل رهبري نيز هستند مي باشد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید فهم جایگاه شاهنامه نسبت به مثنوی علاوه بر این‌که مشکل‌تر است با مثنوی مولوی بیشتر می‌توان به مسائل اخلاقی و عرفانی دست یافت، هرچند جناب فردوسی در شاهنامه روحیه‌ای از ایران و ایرانی که نظر به وجوه قدسی دارد را به میان آورده است تا دلاوری‌های رستم ما را منتقل به شخصیت‌هایی چون امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» نماید و این کاری است که هنوز شروع نشده است. به نظر بنده شاهنامه در حجاب نقالان گرفتار شد و از این حجاب خارج نشده در حدّی که امثال بنده نیز بدان نپرداخته‌اند. موفق باشید

12340
متن پرسش
سلام عليكم: آيا بانك داري مي تواند اسلامي باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً موضوع مشکلی است. از طرفی در این شرایط چاره‌ای نداریم که بانک داشته باشیم و تکلیف پول‌های سرگردان را تعیین کنیم و هزاران تبعات منفی آن را بپذیریم. و از طرف دیگر آیا نباید زندگی‌ها طوری باشد که پولی در میان نماند تا بخواهیم آن را به‌جای مصرف در مسیر صحیح در بانک قرار دهیم؟ موضوع از عقل بنده بیرون است چون در هر صورت به‌جایی نمی‌رسد. موفق باشید

12334
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر استاد بزرگوار و زحمات فراوانی که متحمل می شوید. اعیاد شعبانیه را تبریک گفته و وصول به فیوضات مخفیه این ماه را برای شما آرزومندم. توفیقی شد جزوه «عرفان اسلامی و روحیه‌ی تمدن سازی عارفان؛ دغدغه‌ی اجتمایی عرفای نجف» را مطالعه کردم. در برخی موارد در حاشیه جزوه اشکالاتی به نظرم می رسید که هنوز بحث واضح نشده است را یادداشت می کردم. هر چند که برخی سوالاتی که پیش آمد را تا حدی خودم برایش جواب دارم اما خواستم این سوالات را با حضرتعالی مطرح کنم تا راهنمایی لازم را بفرمایید. ابتدا خلاصه و نکات مهم جزوه را می نویسم که ببینید برداشت من درست بوده است و بعد سوالات را مطرح می کنم. البته باید تذکر دهم چون سوالات در حین مطالعه به ذهنم می رسد لذا سوالات را در کنار متن جزوه مطرح می کنم و نیز ممکن است سوالات به نوعی تکراری باشد اما چون هر کدام نکته ای را مد نظر داشته است و از زاویه ای خاص سوال پرسیده شده است لذا همه سوالات را می آورم تا حضرتعالی با مطالعه همه سوالات فضای حاکم بر ذهنیت بنده را درک کنید و بر ان اساس جواب دهید. با تشکر فراوان از شما. التماس دعا خلاصه جزوه: به نظرم کل این جزوه را می توان در نکات زیر خلاصه کرد: • جایگاه والای مکتب نجف نزد رهبر انقلاب: «... مهم این است که این حرکت عظیم سلوکی و ریاضتی را نه با طرق من در آوردی و تحلیلی - مثل بعضی از سلسله‌ها و دکان‌های تصوف و عرفان و مانند این‌ها - بلکه صرفاً از طریق شرع مقدس آن هم با خُبْرَوِیَت بالا به دست آوردند...» • حضور تاریخی عارفان حقیقی و عدم انزوا در جامعه • عرفان مکتبی در کنار فقاهت نیست بلکه عرفان نگاه خاص الخاص است به اسلام (عرفان شیعی فقاهتی) اصلي‌ترين تفاوت اين مكتب عرفاني با ساير مكاتب، درآن است که غرض از سير و سلوك را فقط رسيدن به نهايت درجه‌ی عبوديت و بندگي می‌داند، كه ملازم با معرفت خداوند متعال به نحو ممكن است. توجه ملاصدرا که مقابل فقها ننشیند و لذا علامه مجلسی در شرح روایات به ملاصدرا نظر دارد هرچند که همفکر او نیست. • توجه عرفای نجف به مکتب محی الدین در بروز علمی معارف تشیع. • حضور تاریخی مکتب نجف بر اساس ظهور غیبی اراده خدا در جریان شروع این مکتب بدست مولا قلی جولا و بعد مرحوم شوشتری • حضور اراده غیبی الهی در آن موقف تاریخی جهت مبارزه با ظلمات مدرنیته • اراده روح اسلامی عرفا به نزدیکتر شدن به اسلام • تشکیل جامعه توحیدی و تمدن اسلامی، جهت تحقق حقیقت توحید، مد نظر عارف است • دینداری حقیقی و عبودیت حقیقی در بستر جامعه شکل می گیرد و اینکه باید از طریق یک جمع مومنانه به سمت حق حرکت کرد(واعتصموا بحبل الله جمیعا) چرا که حیات توحیدی و رجوع به حق با جمع مومنان محقق می شود. • دفاع مقدس ما هم ادامه روحیه تمدن سازی عرفای نجف است • حضرت حق در هر زمانه ای به یک اسمی تجلی می کند و هنر عارف واقعی این است که در زمانه خود بفهمد حضرت حق بر اساس کدام اسم تجلی کرده است و بر طبق آن در زمانه خود عمل کند و خود را در مسیر این تقدیر و اراده الهی قرار دهد که همین باعث شور و شوق عارف می شود. • عرفای نجف بخاطر توجه به تقدیرات زمانه سعی کردند که مکتب عرفانی جدای از مکتب فقهی نشود تا بتواند آن تاریخ را جلو ببرد. • عارف بر اساس قاعده فوق همیشه در تاریخ زمانه خود به سر می برد و لذا همانطور که عرفای نجف در تاریخ خود سعی کردند عرفان با تفقه جدا نشوند رزمندگان دوران جنگ هم متوجه شروع تاریخ جدید بعد از انقلاب شدند و می دانستند که باید خود را به دست امام خمینی بدهند و لذا این چنین شورآفرینی کردند و به فنای ذاتی رسیدند. • اگر مرحوم قاضی هم در دوران جنگ بودند حتما می رفتند جبهه. • تا یک حیات اجتماعیِ توحیدی را به افراد پیشنهاد نکنیم، عرفان به معنای اعتصام به حبل الله است معنا پیدا نمی‌کند. باید ثابت کرد بدون حیات اجتماعی، عرفان بر قلب‌ها ظهور نمی‌کند - هرچند در هر تاریخی شکل حیات اجتماعی متفاوت است وگرنه تصور آن که می‌توان در یک حیات فردی به عرفان واقعی رسید، باز تأکید می‌کنم یک توهّم عقیم و بی‌نتیجه است. • اعتصام به حق در زمانه ما از طریق انقلاب اسلامی رخ می دهد و رجوع و سلوک ما به سمت خدا تنها از طریق انقلاب است. • حیات دینی عرفای بزرگ ما در راستای حضور تاریخی زمانه‌ی خود، در ازای یک حیات تاریخی بزرگتر یعنی تحقق ظهور مهدی (عج) گرفته است ما نیز باید بحث‌های عرفانی را در راستای فهم و تحقق آن هدف معنا کنیم. • تمام حرکات و گفتار امام خمینی (ره) را هم باید در راستای حضور در حیات تاریخی معنا شود لذا حتی تفسیر سوره حمد ایشان را باید اینگونه دید که ایشان احساس کردند برای تمدن اسلامی در این زمانه باید این معارف را به صورت عمومی مطرح کرد. • انقلابی الهی در ذیل وجود مقدس حضرت مهدی(عج) انجام شده که سیر آن از آدم شروع و به انقلاب مهدی می‌رسد و ما باید در این انقلاب و در این تاریخ برای اینکه خودمان حیات دینی مناسبی را دنبال کنیم، حیاتی انقلابی داشته باشیم و در چنین فضایی عرفان را دنبال کنیم تا به شور و شوق عرفای سلف برسیم وگرنه با فلسفه و عرفان مرده روبه‌رو خواهیم شد. • عرفای بزرگ مواظب بودند تا یک گروه و فرقه نشوند و فقه در مقابل عرفان قلمداد نشود وگرنه اعتصام به حبل الله به صورت جماعت از دست‌شان می‌رفت و عملاً حاجت دشمن برآورده میشد که عرفا را از اسلام جدا کنند. • سیر در مراتب توحیدیِ بالاتر، انسان را از فعالیت‌های منطقیِ اجتماعی خارج نمی‌کند، بلکه سالک را از فعالیت‌ها‌ی پوچ که توهّم‌ها منجر به آن‌ها شده است باز می‌دارد. • عرفای بزرگ متوجه شده اند که برای بنای تمدن اسلامی اخلاق و عقاید هم لازم داریم که نباید از آن غفلت کرد و لذا خود را وقف برآورده شدن این نیاز کردند. سوالات: 1. در قسمتی از جزوه فرمودید: آنچه می‌توان از ظهور تاریخی مکتب عرفانی نجف فهمید حضور اراده‌ی غیبیه‌ی الهی است که باید آن مکتب در آن مقطع وارد تاریخ ما می‌شد تا شرایط جدیدی که در عالم به وجود آمده بود با تغذیه‌ی خاص معنوی و عرفانی همراه باشد و پا به پای حضور ظلمات مدرنیته در عالم، این مکتب عرفانی به صحنه بیاید و مانع از آن شود که معنویت به حاشیه رود. حال سوال این است: واقعا چرا باید خداوند برای حفظ دینش اینگونه اراده غیبی را بیاورد چرا این معارف و دستورات به تفصیل در خود سخنان اهل بیت (ع) نیامده بود تا دیگر شبه و تفرقه ای در بین نباشد که این دستورات را از خودشان در آورده اند. واقعا چرا این دین شناسی عمیق که ابن عربی و ملاصدرا و دیگر بزرگان می گویند را در دستورات دینی در نگاه اولیه نمی یابیم؟ اگر شرایط تاریخی عرفای نجف مقابله با ظلمات مدرنیته بود این مقابله چگونه صورت گرفت و اساسا سلوک عرفانی آنها چگونه منجر به مقابله با این ظلمات شد؟ در زمانه امروز و بعد از انقلاب هم به نظر می رسد که هنوز این ظلمات حاکم هستند و لذا هنوز هم مقابله با این ظلمات را داریم لذا نباید شرایط تاریخی ما با عرفای نجف به این لحاظ فرقی کرده باشد. اگر این استدلال درست باشد تفاوت سلوک رزمندگان با عرفای نجف در چه چیزی خواهد بود؟ 2. در صفحه 13 می فرمایید که روحیه عرفانی عرفای نجف و مرحوم قاضی در انقلاب و جنگ نقش داشته است. اما این ادعا خیلی ملموس نیست و باید ارتباط آن مشخص شود چرا که آن چیزی که از سیره این بزرگان معروف است رسیدگی به شاگردان است و کار آنچنانی برای جامعه ندارند. در واقع چه روحیه ای از عرفای نجف به رزمندگان جنگ منتقل شده است و چگونه منتقل شده است؟ 3. در صفحه 14 هم می گویید که عرفای نجف دنبال نظام سازی بودند اما باید به صورت مصداقی و یا حداقل جریانی مشخص شود که چگونه مکتب نجف دنبال نظام سازی بوده است. اصلا چرا این بزرگان که حیات اجتماعی توحیدی داشتند نتوانستند مثل امام خمینی (ره) عمل کنند. و حتی چرا بعد از شروع نهضت نتوانستند همراهی خوبی با انقلاب امام بکنند؟ 4. می فرمایید «اصل عرفان درک تقدیری شرایط تاریخی هر زمان و خود را در دل آن تقدیر قرار دادن است» آیا این مطلب باعث نمی شود که ما یک راه و روش ثابت برای سلوک نداشته باشیم و بگوییم که بسته به زمانه سلوکها متفاوت می شود که البته این قابل قبول است اما در آن صورت دیگر مثلا روش علامه قاضی در این زمانه کارساز نباید باشد و بلکه تنها سلوک امروز مشابه سلوک شهدا است. در حالیکه خود حضرت عالی جاهای مختلف به دستورات سلوک علامه قاضی استناد می کند. جمع سلوک شهدا با روش علامه قاضی چیست؟ آیا شهدا ادامه سلوک عرفای نجف اند یا یک سلوک جداگانه ای براساس شرایط تارخی خودشان دارند؟ 5. در اواخر جزوه باز اشاره می کنید که باید به شور و شوق عرفای سلف برسیم. آخرش مشخص نشد که عرفان عرفای سلف را عینا دریافت کنیم و در عین حال انقلاب را هم داسته باشیم یا اینکه نوعی عرفان دیگری باید به صحنه بیاید یا تلفیق عرفان و انقلاب است که باز دقیقا ماهیتش مشخص نیست. متوجه شرایط جدید می شویم و اینکه باید سلوکی متفاوت باشد را هم متوجه می شویم اما نسبت عرفان و سلوک با انقلاب مشخص نیست. شما از یک طرف عرفان غیر انقلابی را قبول ندارید که درست است و از طرفی می گویید عرفای قبل همه در شرایط تاریخی خود درست زندگی کرده اند. تطبیق در زمان حاضر چیست؟ آیا تطبیقش این است که مثلا رزمندگان در جبهه ها به مقاماتی رسیدند یا اینکه در غیر فضای جبهه و در همین شرایط کنونی باید دقیقا چه کرد؟ آیا دنبال استاد و مسائل سلوکی باید رفت یا اینکه فقط دل به انقلاب داده و هر آنچه که خود متوجه می شویم را عمل کنیم؟ 6. در یکی از پرسش و پاسخها از آیت الله شجاعی مثال می زنید که به حکم وظیفه کار اخلاقی و عرفانی را بر اجرایی ترجیح داده اند که این موضوع باعث شد من این متن را در کنار این پرسش بنویسم: حقیقتش سخنان حضرت استاد دو پهلو جلوه می کند از یک طرف مثال رزمندگان زده می شود که در این تاریخ نوع دیگری سلوک کردند و ما هم باید به این نوع سلوک راه یابیم که نتیجه اش این می شود که سلوک اساتید عرفانی که دستورات خاصی را می دهند ضرورتی ندارد و از طرفی کار مثل آیت الله شجاعی را تحسین می کنید که بیشتر ناظر به همان سلوک عرفای نجف است واقعا انسان می ماند که در مقام عمل چه باید بکند؟ آیا برویم و اساتیدی که هستند را پیدا کنیم و مثل همان مسیر برویم و البته نظر به انقلاب هم داشته باشیم یا اینکه دست از این عرفان بازی به نظر برخی برداشته و کمک کار انقلاب باشیم؟ ممکن است بگویید این هر دو با هم قابل جمع اند اما حقیقتش این است که اگر بخواهیم برای انقلاب کار کنیم آنقدر کار هست که دیگر وقتی برای این دستورات و سلوکها باقی نمی ماند و از طرفی این سلوکها نیازمند وقت اینچنین و خلوتها و ... هستند (مثلا خودم نزد یکی از بهترین و نزدیکترین شاگردان مرحوم پهلوانی رفتم ایشان گفتند که در راه سلوک گاهی باید روزی بیش از 3 ساعت وقت بگذارید که این در شرایطی است که ما الان آنقدر برای کارهای علمی و عملی که به عقیده خودمان در راستای انقلاب است وقت کم داریم که به زحمت یک ساعت می توانیم خالی کنیم) 7. در قسمتی از جزوه می فرمایید که ابن عربی هم متوجه حضور تاریخی خود شده است اما در جلسات عرفان (فکر کنم جلسه 16 یا 17) فرمودید که محی الدین محال است به این مرتبت برسد چرا که نظر به جامعه توحیدی نداشته و به صورت فردی نگاه می کرده است (نقل به مضمون) إن شاء الله با راهنماییهای شما بتوانیم راه کار عملی برای سلوک انقلابی در زمانه حاضر را پیدا کرده و به دیگران هم گوشزد کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید هرگز نمی‌توانید جواب این سؤالات خود را با خواندن یک جزوه به‌دست آورید و هیچ نویسنده‌ای هم همه‌ی اصول موضوعیه‌ی سخن خود را در یک نوشته مطرح نمی‌کند و سپس نتیجه بگیرد. بسیاری از مبانی این جزوه در دو کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و «امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» مطرح است و آن‌هم تازه در صورتی قابل استفاده خواهد بود که با نگاهِ وجودی به آن متون رجوع شود و نه با نگاه مفهومی و به‌دست‌آوردن علم حصولی. مخاطبان این جزوه طلبه‌هایی بودند که مبانی را می‌شناختند. از طرفی مگر مطالبی که ملاصدرا و ابن عربی می‌گویند بر اساس همان آیات و روایاتی نیست که بدان استناد می‌نمایند؟ و مگر روایات ما نمی‌گوید قرآن هفتصد بطن دارد؟ علامه طباطبایی در کتاب «رسالة الولایه» با دقت تمام نشان می‌دهند که این خودِ دین است با ابعاد مختلف، نه آن‌که عرفا و حکما چیزی بر دین افزوده باشند. از طرفی بنده معتقدم بهترین کار در رابطه با مطالعه‌ی چنین کتاب‌ها و جزوات آن است که تلاش کنید خودتان جواب سؤالاتتان را از فضای متون به‌دست آورید نه این‌که با اندک مجهولی که پیدا می‌کنید سریعاً یک سؤال برای خود ایجاد کنید و متوقف شوید. در این رابطه و در رابطه با این متون مولوی می‌گوید:

چون گهر در بحر گويد بحر كو

 

وآن خيالِ چون صدف‏ ديوار او

گفتن آن كو، حجابش مى‏شود

 

ابرِ تابِ آفتابش مى‏شود

     

با این‌همه اگر احساس کنید نمی‌توانید با متن ارتباط پیدا کنید و اشارات متن شما را معطوف به نکته‌ای نمی‌کند سعی کنید وقتتان را در مسیر دیگری صرف کنید. بنده در مورد خودم هم این‌طور بوده که اگر می‌خواستم با اندک سؤالی که این نوع متون برایم پیش می‌آورد سؤال برای خود ایجاد کنم بسیاری از این‌گونه کتاب‌ها را مطالعه نکرده بود! حتی فکر کنم قرآن هم نمی‌توانستم بخوانم. باید تلاش کرد بیش از آن‌که به مفاهیم جملات نظر شود به جایگاه و اشارات آن‌ها نظر نمایید مثل این‌که در مورد آیت اللّه شجاعی در رابطه با عرایض بنده در آن جزوه طوری با سؤال روبه‌رو شده‌اید که می‌فرمایید نتوانستید موضوع را با نظر به حرکات رزمندگان جمع کنید، در حالی‌که وقتی ملاحظه کنید آیت اللّه شجاعی متوجه شدند باید برای ادامه‌ی انقلاب زیربنایِ یک کار اخلاقی و سلوکی را شکل دهند تا رسالت خود را در این تاریخ انجام دهند، دیگر جنابعالی نتیجه نمی‌گیرید که سخن دو پهلویی در کار است بلکه موضوع «مداد العلماء افضل من دماء الشّهداء» پیش می‌آید. متونی در دست تهیه است که إن‌شاءاللّه بعد از آن دو کتاب می‌تواند کمک‌کار باشد. در هر صورت سخت معتقدم تاریخی شروع شده است که ما برای ادامه‌ی حیات دینی در این ظلمات غلیظ دنیای مدرن باید نگاه عرفانی را در سطح عموم به میان آورد و بر قله‌ی خدمات عرفای گذشته در جاده‌ای که حضرت امام روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» گشوده‌اند، کار را جلو برد و زیرساخت‌های فکری این نوع ورود را باید فراهم نمود. موفق باشید

12320
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: اهل توحید همه ی آنچه در لحظه لحظه ی زندگیشان روی می دهد را از جانب الله می دانند همه از آن اوست و چقدر زیباست الله تو را بخواباند، الله تو را یقظان کند، الله تو را بگریاند، الله تو را بخنداند، الله نازت را بکشد، الله در آغوشت بکشد، الله تو را بالا بکشد، الله معشوقت کند، الله عاشقت کند و یک کلام الله تو را مثل خودش کند. استاد عزیزم به برکت انسان های کاملی که در اعصار مختلف، جهان به یُمن وجود آنها برپا می ماند، قلب ما هم شروع کرده برای الله تپیدن برای الله گریستن برای الله خندیدن برای تشبّه به الله، هرچند پای لنگان داریم و راهی به مدتِ «نمی دانم». زلفش هزار دل را به یک تارمویش، و راه هزار چاره گر از چهارسو بسته است. به فدای محمد، به فدای حسین، به فدای سلمان، به فدای اباذر، به فدای مولانا، به فدای انسان های کاملی که با لبیک گفتن امر حق، بستر تجلی نامتناهی شدند و سالک راه بودند و شدند راه، شدند راه برای امثال من راه نشناس. استاد به تازگی به دنیای وجودی ما مولوی ای حنفی مسلک که به شرح مثنوی معنوی می پردازد، وارد شده است، طبیعتاً در بین صحبت هایشان مکرراً به روایاتی از بزرگان اهل سنت رجوع می کنند و اشخاصی را که در بین شیعیان مورد احترام نیستند را با احترام خطاب می کنند. بنده دراین میان دچار تناقض نشده ام بلکه احساس نیاز می کنم که حتی در تمام آنچه که شما هم می فرمایید بازنگری کنم و خودم به تحقیق بپردازم و غرض از مزاحمت این است که چطور می شود در این تحقیقات بتوان بدون موانست با اهل سنت جانب حق را نگه داشت؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً متوجه سؤال‌تان نشده‌ام. اگر در رابطه با مولوی سؤال دارید مرحوم آیت اللّه حسین طهرانی در کتاب «روح مجرد» نکات مفیدی نسبت به مولوی و محی‌الدین مطرح کرده‌اند خوب است که آن کتاب را کاملاً بخوانید، در ضمن در مورد این سؤال‌تان نیز از آن کتاب استفاده نمایید. موفق باشید

12313
متن پرسش
سلام استاد: استاد حرف شما درست اما من در به در دنبال جواب یک سئوالم، سئوالی که به شدت زندگیم را تحت تاثیر قرار داده. -کراماتی که از اهل البیت (ع) نقل شده، دعاهای که گفتند (نقل شده)، اگر سلام بدیم صحبت کنیم جواب می دهند عنایت دارند، یا آثاری که برای نماز شب بیان شده و یا سور قرآنی راستند؟ اگر هست چرا من نا آرومم؟ درسته که خدا می خنداند و می گریاند پس چرا برای شاد بودن تلاش باید کرد؟ اگر دعا جواب نداره چرا باید دعا کرد؟ احساس می کنم با خودم حرف می زنم نه با امام زمان (عج ا...) چون متوجه جوابی نمی شم. استاد، اخلاقم بد شده، حساس شدم، احساس می کنم باورم سرابه، مدام به هر بهانه ای به یاد خانوادم میارم مقصر حال منند. نمی خوام اما سئوال های که مطرح کردم واقعا جوابی پیدا نکردم تو را به خدا کلی جواب ندید کمک کنید. کم آوردم! کم آوردم! چطور توجیه کنم؟ شنیده اعتماد کردم رفتم ولی نرسیدم، چرا دوباره باید اعتماد کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهادم آن است که صوت مباحث «شرح حدیث ای اباذر» را که دستورالعمل متعالی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به اباذر است، جزو برنامه‌های خودتان قرار بدهید و هفته‌ای یک جلسه یا دو جلسه‌ی آن را به خود متذکر شوید تا إن‌شاءاللّه زیر نظر رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» راهِ زندگی را درست طی کنید. موفق باشید

12299
متن پرسش
با سلام: پيش از اين سؤالي در خصوص جواز مراجعه به افراد مورد اعتماد براي گشودن سحر از خدمت استاد پرسيده بودم. نظر استاد را در باره روايت زير مي‌خواهم: در حدیث آمده است: یکی از ساحران و جادوگران که در برابر انجام عمل سحر مزد می‌گرفت خدمت امام صادق(علیه السلام) رسید و عرض کرد: حرفه من سحر بوده است و در برابر آن مزد می‌گرفتم، خرج زندگی من نیز از همین راه تأمین می‌شد و با همان درآمد، حج خانه خدا را انجام داده‌ام، ولی اکنون آن را ترک نموده و توبه کرده‌ام آیا برای من راه نجاتی هست؟ امام صادق(علیه السلام) در پاسخ فرمود: عقده (گره) سحر را بگشا، ولی گره جادوگری مزن. آيا اين روايت مي‌تواند جوازي براي مراجعه به اقرادي باشد كه علم آن را دارند؟ در اضطرار قرار دارم و با وجود اينكه مي‌دانم نااميدي گناه بزرگي است اما در سراشيبي سقوط به سوي آن قرار دارم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بی‌تأثیرکردن سحر ساحران منحصر به کسی نیست که علم به سحر دارد بلکه هرکس بتواند روح و قلب افراد را متوجه حق نماید آن‌ها را در بی‌تأثیرکردن سحر بر روح و روان‌شان کمک کرده و از القائات شیطان در قوه‌ی واهمه رهانیده است، به همین جهت به ما فرموده‌اند جهت بی‌تأثیرکردنِ سحر، سوره‌های مبارک معوذتین را بخوانید که در آن‌ها انسان از هر وسوسه‌ای به حضرت حق پناه می‌برد. موفق باشید

12302
متن پرسش
با سلام: هر چه به دنبال مراکز فروش در تهران می گردم پیدا نمی کنم. راهنمایی می فرمایید لطفا.
متن پاسخ

به نام خدا

با سلام: از طریق منوی پایین صفحه اصلی به قسمت مراکز فروش مراجعه و با پیدا کردن نقشه استان تهران و کلیک روی تعداد مراکز فروش استان تهران لیست این مراکز که 14 مرکز می باشد برای شما نشان داده می شود. یا با جناب آقای مهندس نظری به شماره‌ی (09136032342) تماس بگیرید. موفق باشید

12298
متن پرسش
سلام استاد: بنده خیلی صحبت‌های شما را گوش دادم. کتب مقدماتی شما را هم کار کرده‌ام. جزوه‌ی روش سلوکی را نیز خوانده‌ام. اگر می‌شود خودتان مرحله‌ی اول عملی سلوک را به من بفرمایید. می‌خواهم از طریق همین ارسال پرسش سلوک کنم؛ اگر برای شما اذیت نداشته باشد بنده طلبه‌ام. می‌خواهم هم بُعد عملی، هم بُعد نظری را بالا ببرم. خواندن کتاب نظری‌ است. دستورات عملی را خودتان بفرمایید بهتر است. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جلسه‌ی 16 کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» جایگاه مباحثی مثل معرفت النفس و غرب‌شناسی و مباحث مهدویت روشن شده. در هرحال ابتدا اگر با معرفت نفس در کتاب «ده نکته» همراه با شرح صوت آن و سپس «برهان صدیقین» و بعداً با «معاد» کار را جلو ببرید، إن‌شاءاللّه به نتیجه‌ی لازم خواهید رسید. موفق باشید

12297
متن پرسش
سلام استاد: کار در فضای مجازی را چگونه می دانید؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در قبل در این مورد داشته‌ام در هر حال نمی‌توانیم در این امر کوتاهی کنیم. به جواب های شماره 6698 و 3196 نظری بیندازید. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!