بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: اخلاق، تعلیم و تربیت

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37128
متن پرسش

سلام استاد عزیز وقت بخیر: سوالی شاید پیش پا افتاده می‌پرسم اما متاسفانه رایج امید است راهنمایی بفرمایید. در مورد صله‌ی رحم و اخلاق خوش روایت زیاد داریم و سیره‌ی اهل بیت ماست در فامیل خود شخصی داریم بسیار رک گو است، هر چه به فکرش آید بر زبانش جاری می‌شود، و اغلب باعث رنجش اطرافیان می‌شود و وقتی با مهربانی در وقتی دیگر اشاره به آن رفتار می‌کنیم کاملا حق به جانب خود را محق می‌داند و دیگران را مقصر. متاسفانه رفتارهای زننده او سبب غیبت پشت سرش توسط اقوام می‌شود برای اولین بار تذکری به او دادم و بسیار ناراحت شد و باز هم خود را محق دانست [اصلا توقع نداشت چون همیشه اوست که دیگران را نقد می‌کند و دیگران به حرمت پدرش جوابی به او نمی‌دهند]، نکته اینجاست که درون من نیز آشفته و ناراحت است، که شاید اگر نمی‌گفتم و مثل همیشه چشم‌پوشی می‌کردم بهتر بود، شاید رنجیده باشد در حالیکه حق با من بود سوال اینجاست: اولا آیا غیبت اقسامی دارد؟ هر حرفی که پشت شخص غایب مطرح شود غیبت است؟ کسی که در محافل عمومی با رفتار خود، موجبات غیبت پشت خود را ایجاد می‌کند، به طور طبیعی مردم پشت سرش صحبت می‌کنند، خود او اسباب حرف و حدیث را ایجاد می‌کند ثانیا این که گاهی رفتاری می‌کنیم که فطرت و ندای درونمان ناراحت می‌شود، لزوما نشان از اشتباه بودن آن رفتار است؟ این حس که هم ناراحت می‌شوم از او و هم دلم برای آرامش نداشته اش می‌سوزد هم غیبت توسط اطرافیان یک دوگانگی بدی در من ایجاد می‌کند و دوست ندارم اینگونه باشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این نوع افراد، خودشان باید متوجه ضعف‌هایشان بشوند و تذکر شما در این راستا برای کمک به آن‌ها می‌باشد. به ما فرموده‌اند غیبت فرد مؤمنی که عیب خود را پنهان کرده، نکنیم تا آن عیب افشاء شود. ولی اگر خودش آن را پنهان نمی‌کند، گفتن آن غیبت به حساب نمی‌آید. موفق باشید

37106
متن پرسش

سلام و عرض خدا قوت خدمت استاد گرانقدر. سوالی داشتم در مورد بحث رفاقت با یک انسان. بعضا نگاه هایی به رفاقت با انسان اینطور هست که مییشه کمی از احساس تنهایی و غربت را با رجوع به یک رفیق خوب تا حدودی رفع کرد با فرض اینکه فردی مطمئن و صالح باشه. این سوال را با توجه به این مبحث می پرسم که انسان تنهایی و غربت را تنها با رجوع به خدا میشه به طور کامل رفع کند و در سیره علما هم داشتن یک دوست به این صورت ظاهرا خیلی دیده نشده یا گفته نشده. میشه این سوال را این طور مطرح کرد که بعضی از مسائلی که میشه به خدا رحوع کرد را با یک رفیق به صورت حداقلی رفع کرد چون ملموس تر هست و شاید سریع تر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و اتفاقاً در روایات به ما توصیه شده است هر روزِ خود را به سه قسمت تقسیم کنید که در یکی از آن قسمت‌ها بحث مصاحبت با مؤمنین به میان آمده است. موفق باشید

37094
متن پرسش

با نام و یاد خدایی که در فراقش بی‌نهایت بلاء سرم آمد و خود او می‌داند که بی او نتوانستم لحظه ای زندگی کنم و داغ زندگی و عشق و عقل و معرفت و سلامت نفس را بر دلم گذاشت. منی که با صدایی گرفته از شدت فریاد اقرار داشتم هیچ نوع زندگی کردنی برای هیچ آدمی در این دوران بدون حضور خدا، در تمام مراتب نفس امکان پذیر نیست! ولی میانه رویی و صبر تنها راه ممکن برای گشودن حضور خدا در جانهایمان بود که من نتوانستم میانه رو بمانم، از این خطایم بگذریم راستش تحملش را نداشتم بدون او لحظه ای خوش باشم، باز خدا مرا عفو کند. به دنبال خود در همه گشتم و آرزو داشتم مخلوقی مرا به ادراک خودم درک کند اما آن خدا بود که از فراقش داشتم می‌سوختم آن خدا بود که می‌توانست مرا همواره بهتر از خودم نزدم و از خودم و در خودم درک کند. من اگر این حرف ها را نمی‌گفتم تصور می‌شد خدا در این دوران اهمیتی ندارد در حالی که جان ها سوخته و سالها صبر و دوری و رنج های پیاپی از عشقی که درواقع در«خود» است و «خود» است بر جای گذاشته داغی که باید در دل می‌مانده و مخفی می‌شده تا سوزشش افزون تر باشد. بسیار جفا کشید آخر، او را به مُراد او رسانید. ای کاش روزی سخن هایی که دل سوخته ام در خود پرورش داده عیان می‌شد که بخدا به هرکه برخورد می‌کرد می‌سوزاندش و او را بیدار می‌کرد. من دیگر نمی‌دانم زبان گفتگوی این روزها چیست و چیزی بیش از این برای گفتن ندارم و آن سخن «خداست»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین جهت جناب فیض کاشانی در مواجهه‌ای که با خودش برای خودش پیش آمد با خود چنین گفت: 
گفتم رخت ندیدم گفتا ندیده باشی
گفتم ز غم خمیدم گفتا خمیده باشی
گفتم ز گلستانت گفتا که بوی بردی
گفتم گلی نچیدم گفتا نچیده باشی
گفتم ز خود بریدم آن باده تا چشیدم
گفتا چه زان چشیدی از خود بریده باشی
گفتم لباس تقوی در عشق خود بریدم
گفتا به نیک نامی جامه دریده باشی
گفتم که در فراقت بس خونِ دل که خوردم
گفتا که سهل باشد جورم کشیده باشی
گفتم جفات تا کی گفتا همیشه باشد
از ما وفا نیاید شاید شنیده باشی
گفتم شراب لطفت آیا چه طعم دارد
گفتا گهی ز قهرم شاید مزیده باشی
گفتم که طعم آن لب گفتا ز حسرت آن
جان بر لبت چه آید شاید چشیده باشی
گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی
گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی
خود را اگر نبینی از وصل گل بچینی
کار تو فیض این‌ست خود را ندیده باشی
آری! «گفتا که نیک بنگر، شاید رسیده باشی». نسبت ما با حقیقت، همیشه همین‌طور بوده و هست. موفق باشید
 

37082
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: در دعای ۱۳ صحیفه سجادیه آمده که خدا چنان کن که هیچ نعمتی از بنده است نبینم مگر آن که بهتر از آن را به من عطا کنی. آقای دولابی می گفتند اگر نعمتی در فردی دیدید به خود بنگرید، اگر آن را داشتید خدا را شکر کنید و اگر نداشتیم آن را از خدا طلب کنید ولی نظر امام خمینی در مورد حسد این است که وقتی حسود دیگری را کامل دید، در او حالت انکسار رخ می‌دهد که همین عامل تحقق حسد می‌شود. با توجه به دعای ۱۳ صحیفه سجادیه و توصیه ی مشابه آقای دولابی قاعدتاً در دیدن نعمت در فرد دیگری که انسان حائز آن نیست حالت طلب و انکسار رخ می دهد که به فرموده امام خمینی عامل حسد است. لطفا درباره این موضوع توضیح دهید که اگر نعمتی در فردی دیدیم آیا باید همان یا بهتر از آن را از خدا طلب کنیم یا خیر و اساسا رفتارمان چگونه باشد تا دچار حسد نشویم؟ با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در نظر به کمالاتی که در دیگران هست، متوجه صراط مستقیمی شدیم که در آن صراط با همه آن کمالات به مرور روبه‌رو خواهیم شد؛ با جدیت بیشتر راهِ خود را ادامه می‌دهیم کاری که امثال حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» پیشه کردند. موفق باشید

37075
متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت جناب استاد طاهرزاده عزیز: سه تا سؤال دارم از محضر شریف تان. ۱. من خیلی از سؤالاتم را توی دفتر نامه نگاری ام می‌نویسم و بعد جوابش را در صورتهای شما می‌شنوم، علت چیست؟ ۲. اینکه حضرت آیت الله بهجت ره می‌فرمایند به آنچه می‌دانید بطور مداوم عمل کنید آنچه نمی‌دانید رو خداوند بهتون می‌رساند (منظورم نه علم تئوری بلکه شدن و علم حضوری هست)، از کجا متوجه بشویم که در مسیر شدن هستیم؟ ۳. همسرم چند سال پیش من رو از رفتن به زیارت عتبات عالیات و مشهد مقدس منع کردند و من بسیار مشتاق هستم و بارها در تنهایی ام گریه می‌کردم و با اهل بیت علیهم السلام صحبت می‌کردم و ازشون می‌خواستم که من که شرایط آمدن به زیارت با معرفت با شما ندارم منت بگذارند و به دیدن من تشریف بیاورند، و مدام به حضرت حجت ارواحنا له الفدا میگم منزل من برای شماست، احساس تنهایی و آوارگی نکنید، تا اینکه خداوند راه آشنا شدن با شما را برای من باز کرد و من صوتهای نهج البلاغه و مهدویت و معاد و زیارت جامعه کبیره شما رو گوش دادم و نت برداری کردم. و مدام در نامه علیک به امام زمان علیه السلام سلام شما رو به ایشون می‌رسانم. آیا این انس و معرفت ایجاد شده نشان دهنده اینه که حضرات معصومین علیهم السلام به خانه من و برای دیدن من تشریف آوردند و دلتنگی و سوزش قلب من را جواب داده اند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته آیت الله حسن‌زاده، مهم آن است که آن حضرت نظر مبارک‌شان را به ما بیندازند و ما در مسیر توحید و معرفت الهی علاقه‌مند به اطرافیان و خلق خدا شویم و مغرور نیز نگردیم. زیرا «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه حق بود نه کرده خویش». همواره باید عقلانی‌بودنِ شخصیت خود در همه امور را سرزنده نگه داریم و به راحتی به هر نکته‌ای که می‌رسیم آن نکته را قبول نکنیم مگر در صورت شرعی بودن و یا عقلانی‌بودن. موفق باشید 

37074
متن پرسش

آقا چیکار کنیم که دلمون یک رو بشه. چه راهی رو طی کنیم که هرچی میریم فقط از دل پاک و راستی باشه، ذکر و یاد خداوند به معنای نماز خواندن یا با تسبیح صلوات فرستادن کجاشه، آخه برا همین هم که ذکری از یاد خداوند در دل ما باشه راهی رو باید طی کرد. ذکر خداوند در چه زمانه ای و تاریخی میشه صبح و شب نداشتن برا خدا. می‌شنویم که شهید مخلصانه برای خدا هستش و کار میکنه؛ مثلا فتح خرمشهر که حاج احمد اون کار نشدنی و به این عظمت رو برای رضای خدا انجام میده و فتح میشه رو اگه می‌خواست که همین طوری با قاعده جنگ و منیت خودش به میدون بره هرگز این اتفاق رخ نمی داد. حتما یک ذکری به یاد خداوند می‌خواسته که هیچ وقت از اون جدا نشی و جلو بری تا آخر. اما اگه من باشم لحظاتی متصلم و اون هم یا نماز دارم میخونم یا دارم توی روضه ی اباعدالله اشک می ریزم. اون شهید احمد متوسلیان که می‌بینیمش توی عملیات های مختلف، چجوری تونسته بوده خالصانه کارش رو جلو ببره بارها و بارها. اون ها به لطف امام بزرگ مرتبه و بلند والا توانسه بودند که در این حد بر حیطه من خودشون و منیت شون حکمرانی کنند. عمل به زنده نگه داشتنِ ذکر و یاد خداوند در قلب.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی آرام‌آرام به خود تذکر بدهیم که این خداوند است که در همه صحنه‌ها خدایی می‌کند و ما اگر ذیل دستورات او در همه امور حرکت کنیم؛ إن شاءالله در میدانی که خدا حاضر است، حاضر می‌شویم و آن می‌شود که باید بشود، یعنی «در بلا هم می‌چشم الطاف او / مات اویم مات اویم مات او». موفق باشید

37052
متن پرسش

سلام علیکم استاد طاهرزاده: من از نظر ایمانی در مرتبه ی ضعیفی هستم ولی دلم میخواد مونس و همدم تنهاییام خدا باشه. یعنی هر لحظه که میخوام این خلا با حضور خدا پر بشه و من بتونم این آرامش رو بچشم. باید چیکار کنم که شدنی باشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که روی سایت هست رجوع فرمایید.  https://lobolmizan.ir/book/70?mark=%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86 و پس از آن به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن بپردازید.
https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 . موفق باشید
 

36999
متن پرسش

استاد عزیز و گرانقدر سلام و رحمه الله: سوالی داشتم خدمتتون ما ۴ تا خانواده هستیم در سنین میانسال. می‌خواستیم برنامه ای مناسب و راهگشا برای رمضان تدوین کنیم تا در این رمضان نتایج خوبی بگیریم. در حال حاضر ما فقط ۲ ماه است که بصورت هفتگی تفسیر سوره بقره رو با عنایت به المیزان و نکات استاد جوادی آملی پیگیری و مباحثه داریم. (طبق توصیه جنابعالی در سوالی که ۲، ۳ ماه قبل از شما پرسیدم) چنانکه در این تفسیر با عنایت به روح حاکم بر آیه، سعی در تهذیب هم سرلوحه کار است. مثلا قرار بر آن است تا انتهای هر شب هر کس در گروه بنویسد که در آن روز چند کار را با نام خدا شروع کرد یا توجه به مبارزه با خواست نفس اماره چقدر مد نظر داشت یا سحرخیزی بعد از نماز صبح و اقامه ی نماز شب چقدر مورد توجه بود. بنده نظر داشتم تا بررسی شرح جنود عقل و جهل امام (ره) و یا بررسی شرح حدیث عنوان بصری یا امثالهم را در این یک ماه داشته باشیم. در هر صورت می خواستم بدانم برای رمضان شما پیشنهاد چه برنامه ای می دهید. و برای تهذیب چه شیوه عملی پیشنهاد می فرمایید تا بصورت گروهی انجام شود؟ متشکر و ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حضور بیشتر زیر سایه قرآن؛ همان انس با تفسیر المیزان که برداشت‌های خود را با همدیگر در میان بگذارید، کار خوبی است. ولی در موضوع تهذیب، هرکس باید بنفسه در نزد خود باشد و لازم نیست در این مورد به همدیگر گزارش داده شود. موفق باشید

36998
متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر: استاد همانطور که مستحضرید چند سالی است که در بین ما ایرانیان اغلب موضع گیریها به شدت دوقطبی شده. به طوری که در مورد هر مسئله ای موافق و مخالف به جای گفتگو و تفاهم زود احساساتی می شوند و به جان همدیگر می افتند و متأسفانه به عقاید و یا اشخاص مورد احترام هم زبان به توهین می گشایند (که در این میان دشمن از طریق فضای مجازی با کاشتن تخم کینه و لجن پراکنی نقش اساسی و پرکاری دارد). بنده خیلی سعی دارم در بین رفت و آمدها بین آشنایان با مدارا و سعه صدر با مخالفان خود برخورد کنم ولی وقتی گاهی حرف از شهید و شهدا پیش می آید به هیچ وجه تحمل شنیدن بدگویی و تهمت و یا استهزاء شهدا را ندارم و خیلی زود از کوره در می روم و احساس انزجار و بیزاری و دل زدگی از اینگونه افراد تمام وجودم را فرا می گیرد به طوری که یا باید آن مکان را فوراً ترک کنم و یا اینکه زبان به پرخاش بر سر این افراد بگشایم. شخصاً به این نتیجه رسیده ام که باید از رفتن به خانه بعضی از این آشنایان اجتناب کنم و دور خیلی از رفت و آمدها و آدمها را در زندگی خط بکشم که این البته می شود بر خلاف توصیه دین به صله رحم. با وجود این سعی بر این دارم که در جهاد تبیین به نحوی شرکت داشته باشم و جاهلان و غافلان و گول خوردگان فضای مجازی را در حد وسع و توان خود از توطئه دشمنان آگاه سازم. گرچه حرفهای طرف مقابل به مدد فضای مجازی مسموم این زمان اکثراً در حد افتراء و توهین و استهزاء و احساسات صرف باقی می ماند تا اینکه به مرحله گفتگوی سالم و تبادل نظر و تفکر برسد. مرتبط با صحبت های ارزنده اخیر شما در مورد روحیه رفق و مدارا با یکدیگر و با نظر به الگوی رفتاری ائمه (در نسبت با دیگری) چه رفتاری را در این موارد توصیه می کنید.‌ محدود کردن معاشرت در حد همفکران خود و یا بالا بردن سقف تحمل در شنیدن حرف ناحق که البته در خصوص بحث شهدا این امر برای شخص بنده بسیار دشوار است و موجب ضعف اعصاب، کلافگی و بیخوابی و بی قراری می شود. با کمال تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که متوجه شده‌اید اکثر این افراد جاهل‌اند و تحت تأثیر دروغ‌های رسانه جهانی می‌باشند، ولی مغرض نیستند تا آن‌جایی که ملاحظه فرمودید حتی نگاه رهبر معظم انقلاب به اکثر خانم‌هایی که کشف حجاب می‌کنند، نگاه به انسان‌های فریب‌خورده است. و به این جهت است که به گفته خودتان باید رابطه‌ها را با افراد فریب‌خورده قطع نکرد تا متذکر فریب‌هایی باشند که آن‌ها را گرفتار کرده است. و در همین راستا همین‌طور که متوجه شده‌اید برای احیای جامعه خود نیاز به روحیه‌ای داریم که نسبت به این افراد، دلسوزانه برخورد شود. موفق باشید

36994
متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: امام «ره» به نقل از استادشان آیت الله شاه آبادی مطلبی بدین شرح نقل فرمودند: بیش‌تر از هر چه، گوش کردن به تغنیات، سلب اراده و عزم از انسان می‌کند. آیا منظور از تغنیات موسیقی غنا می باشد؟ یا حتی اگر موسیقی غنا هم نباشد در تضعیف اراده موثر است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید منظور، موسیقیِ غنایی است. ولی در آن زمان تقریباً همه موسیقی‌ها غنایی بوده است. موفق باشید

36982
متن پرسش

آخه چرا من‌، منی که در طول زندگیم بیشتر از هرکسی درگیرودارِ پوچی بودم تا برسد به تقدیر پوچی تاریخ! چرا من باید بمانم و مشکلات را در خود حل کنم. بین اصرار بر پوچی و اصرار بر زندگی که از میان هم عبور کرده اند گمگشتگی های سختی است شادی لازم دارم سرخوشیی که مرا ایستاده، اَبَدی و زنده بدارد. خدایا مرا از هر نوع غم نجات بده و همیشه شادم کن تا به‌پا خیزم و برای تو مشکلات را در خود حل کنم چون بدون شادی دیگر ممکن نیست. من خود را چگونه و در کِه ببینم؟ ای کاش همه مثل من زیبا بودند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره «مرغ را پر می‌برد تا آشیان / پرِّ مردم همت است این را بدان». باید همّت کرد و این راه، بدون مشکل نیست. و در این رابطه به ما فرموده‌اند: «در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم *** سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان، غم مخور.». موفق باشید

36977
متن پرسش

اَرَنی کَسی بِگوید کِه تو را نَدیده باشد تو‌کِه با مَنی هَمیشه چِه تَری چِه لَن‌تَرانی‌. مَرا ببخش که همیشه سعی می‌کردم بزرگ باشم‌ اما اجازه نداشتم، مرا ببخش که خودم را گُم کردم‌، ای من مرا ببخش! من‌از خود عذر می‌خواهم که به خود چنین بد کردم زیرا بزرگ بودم و بزرگ هستم و بزرگ خواهم بود این واقعیتی است که اِنکار آن توسط هیچ کس دیگر موثر نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مکالمه جناب فیض کاشانی را با حضرت محبوب شنیده‌اید که چگونه جناب فیض به دنبال چیزی بود که مدت‌ها حضرت حق آن را برآورده کرده بودند به همان معنایی که در شعر خود از حضرت حق می‌پرسد:  «گفتم به کام وصلت خواهم رسيد روزي» و در جواب می‌شنود: «گفتا که نيک بنگر شايد رسيده باشي». این شما و آن مکالمه: موفق باشید
گفتم رخت نديدم گفتا نديده باشي
گفتم ز غم خميدم گفتا خميده باشي
گفتم ز گلستانت گفتا که بوي بردي
گفتم گلي نچيدم گفتا نچيده باشي
گفتم ز خود بريدم آن باده تا چشيدم
گفتا چه زان چشيدي از خود بريده باشي
گفتم لباس تقوي در عشق خود بريدم
گفتا به نيک نامي جامه دريده باشي
گفتم که در فراقت بس خون دل که خوردم
گفتا که سهل باشد جورم کشيده باشي
گفتم جفات تا کي گفتا هميشه باشد
از ما وفا نيايد شايد شنيده باشي
گفتم شراب لطفت آيا چه طعم دارد
گفتا گهي ز قهرم شايد مزيده باشي
گفتم که طعم آن لب، گفتا ز حسرت آن
جان بر لبت چه آيد شايد چشيده باشي
گفتم به کام وصلت خواهم رسيد روزي
گفتا که نيک بنگر شايد رسيده باشي
خود را اگر نبيني از وصل گل بچيني
کار تو (فيض) اينست خود را نديده باشي
 

36976
متن پرسش

سلام علیکم: استاد ما بعضا وقتی در‌ مورد یک نعمتی خدا رو شکر می‌کنیم بلافاصله اون نعمت از دست میره دیگه بعضا می‌ترسم شکر کنم، حکمت چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور نیست. بیشتر در شکر نعمت، صورت دیگری از نعمت جایگزین آن می‌شود. موفق باشید

36975
متن پرسش

سلام علیکم: ۱. چرا انقدر که از گناه ناراحت می‌شویم از ثواب خوشحال نمی‌شویم؟ (اگر بخواهیم بگوییم که مثلا نمازمان نماز واقعی نیست. خب از آنطرف هم گناهمان گناه واقعی نیست!) ۲. در توجه به انسانیت خود و با در نظر گرفتن امام معصوم و به ظهوری که هرکدام از آن معصومین داشتند، چگونه باید خود را بشناسیم که با کدام حقیقتی که امامان به ظهور رساندند، می‌توانیم به مقصد عبودیت برسیم؟ (همانگونه که امام صادق علیه السلام فرمودند که کشتی حسین بن علی علیهما السلام بزرگتر است و در جمهوری اسلامی هم مشهود است که شهادت برای خیل عظیمی راه است و اینان با مسیر امام حسین همراه شدند.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً در ارتکاب گناه، احساس محرومیت از فیض الهی که ما را فرا گرفته بود، بیشتر احساس می‌شود تا انجام کارهای معنوی، که در واقع ادامه حضور در همان فیض الهی می‌باشد. ۲. مهم آن است که در عبادات، عزم عبور از حاکمیت شیطان و استکبار با نظر به عزم حسینی «علیه‌السلام» مدّ نظر باشد. موفق باشید 

36971
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت شما اسناد محترم: استاد در کتاب «فرزندم این گونه باید بود» فرمودید شما در زندگیتان یک نفحه هایی به قلبتان می‌رسد خودتان را درمعرض این نفحات قرار دهید. استاد از کجا نفحات رو بشناسیم؟ چطور قلبمان را در مقابلش قرار دهیم؟ لطفا آموزش بدید. اجرتون با خانم فاطمه زهرا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روايت داريم كه پيامبرخدا (صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم) فرمودند: «اِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي اَيّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحاتٍ اَلا فَتَعَرَّضوا لَها»؛  يعني در روزگار و گاه ‌وبيگاه در زندگي‌تان نفحات و نسيم‌هاي معنوي برجانتان مي‌وزد، آگاه باشيد كه خود را در معرض آنها قرار دهيد. حال چگونه خودمان را در معرض نفحات ماه‌های مقدس مانند ماه رجب و شعبان و رمضان قرار دهيم تا آن بصيرت و همّت و شور بندگي را پيدا كنيم؟ مسلّم همين دستورات ماه شعبان را با اطمينان عمل كردن، مساوي است با در معرض نفحات و نسيم‌هاي آن ماه قرار گرفتن.  به گفتة مولوي: 
گفت‌ پيغمبر (ص) كه‌ نَفْحَتْ‌هاي‌ حق          انـدر اين ايّـام مي‌آرد سبق
گوش‌ و‌ هوش‌ داريد اين‌ اوقات‌ را           در رباييد اين‌ چنين‌ نفحات‌ را
                       نفـحه‌اي ‌آمــد‌ شمـا ‌را ديـد و رفت
                    هركه‌ را‌مي‌خواست‌ جان‌ بخشيد و رفت
مهم آن است که به استقبال این ماه‌های مقدس برویم تا در خودمان احساس آمادگی بیشتری برای بندگی خدا و رعایت دستورات شرع مقدس را بیابیم. موفق باشید
 

36963
متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: مشغول مطالعه کتاب شریف «سلام بر ابراهیم» هستم. برداشت حقیر این هست: همان طور که ائمه اطهار «سلام الله علیهم اجمعین» ابتدا منوّر به یک انوار خاصی هستند و در نتیجه می توانند این همه بزرگی و عظمت از خودشان ظهور بدهند، در ذیل ایشان امثال شهید مطهری « رحمة الله علیه» هم ابتدا اجمالاً منور به انواری می شوند و سپس به کمک آن نور اجمالی، تفصیل آن نور را در شخصیت و تفکرات و مطالعات خودشان دنبال می کنند و ظهور می دهند و باز می کنند. در همین راستا شهدایی مثل شهید ابراهیم هادی هم ابتدا منوّر به نوری خاص هستند که می توانند این همه بزرگی و شگفتی از خودشان آشکار کنند. و گرنه محال است که انسان به خودی خود بتواند این همه بزرگی و بزرگواری از خودش بروز بدهد. در عین اینکه از شخصیت این شهید در حیرتم، به حال خودم تأسف می خورم و اشک می ریزم و شرمسارم که چقدر از چنین سلوکی عقب هستم. «الهي إن كانَتِ الخَطايا قَد أسقَطَتني لَدَيكَ فَاصفَح عَنّي بِحُسنِ تَوَكُّلي عَلَيكَ»🤲

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام باقر «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «مَن عَمِلَ بِما يَعلَمُ عَلَّمَهُ اللّه ُ ما لا يَعلَمُ» هر كه به آنچه مى داند عمل كند، خداوند به او آن بياموزد كه نمى داند. و این داستان همه عزیزانی است که از آن‌ها سخن گفتید. بدان معنا که نسبت به آنچه حق می‌دانستند، عمل کردند و به حقایقی رسیدند که خودشان باور نمی کردند. موفق باشید

36960
متن پرسش

سلام استاد: بنده در ضرورت وجود بلا و سختی برای رسیدن به کمالات بی اطلاع نیستم. منتها اگر بلاها و سختی ها، زمینه ها و بسترهای سیر به سوی کمالات را سلب کرده باشند و به اصطلاح تکامل سوز باشند، اینجا چه باید کرد و چگونه می توان گفت خدا جز خیر ما را نمی خواهد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست». با کریمی روبرو هستیم که سراسر وجودش رحمت است به همان معنایی که فرموده‌اند: مهر خدا به بنده، هفتاد برابر مهر مادر به فرزند است. موفق باشید

36941
متن پرسش

السلام علیکم و رحمة الله و بركاته: سرد و بی روح؛ مثل یک سنگم، با خودم سالهاست در جنگم / چه بگویم از این پریشانی، از چنین حال و روز ویرانی، یا بسی توبه های پنهانی / طعم برزخ چشیده اید آیا؟، از قیامت شنیده اید آیا؟ / خسته از خویشم و گریزی نیست، وحشت از تا ابد عِقاب شدن، کرده دلریشم و گریزی نیست/ ( خود غلط گفتم و ندانستم؛ سنگ، تسبیح می کند همه دم، این منم نا سپاس و بی همدم...)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ، اگر بشر امروز با توجه به ابعاد اجتماعی‌اش، در امور سیاسی با هویت قدسی ورود نکند، هرجا که باشد در نیست‌انگاری است، به‌خصوص که جزء لاینفک هویت قدسی در این زمانه حتماً با مقابله با  استکبار همراه است تا بتوانیم از نیست‌انگاریِ دوران عبور کنیم، وگرنه چه مذهبی باشیم و چه روشنفکر، اگر متوجه پوچی دوران و نیست‌انگاری نباشیم؛ همچنان گرفتار بی‌تاریخی و بی‌معنایی خواهیم بود و هیچ‌کدام از مسیرهای معمولی که عملاً در بستر به رسمیت‌شناختن نظام استکباری قرار دارند، راه چاره‌ای برای عبور از نیست‌انگاری نیست. نباید برای عبور از نیست‌انگاری، خود را فریب بدهیم، حتی در پوشش عبادات طولانی. اگر حضرت امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» هر شب هزار رکعت نماز می‌خواندند، در راستای حضوری بیشتر، در افقی بود که با اسلام در مقابل‌شان گشوده شده بود و این غیر از عباداتی است که انسان را از درک پوچی دوران غافل کند. موفق باشید

36935
متن پرسش

نفس اماره راهی برای رسیدن به خدا، ما همیشه از نفس اماره به بدی یاد می کنید اما آیا اگر این نفس نباشد که ما را به کاری فرا بخواند که نباید است و ما در مقابل آن به خدا پناه آوریم و با عزم و اراده به مقابله به آن بایستیم می‌توانیم به آن مقام های بالایی که وعده آن داده شده است برسیم آیا این درست است که شهدا چون از سیم خاردار نفس خویش گذشتند؛ توانستند از سیم خاردار بگذرند. پس آیا می توان گفت این نفس اماره است که خدا آن را در ما قرار داده است تا به آن ظرفیتی که خدا ما را می خواهد برسیم تا بتوانیم آن ظهور تجلی بخش را ببینیم و آیا این حضور است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در نظام الهی، وجود شیطان و یا در نفس انسانی، وجود نفس امّاره لازم است. اشکال در آن‌جا پیش می‌آید که ما اسیر آن گردیم. به گفته بزرگان: این وجود شیطان بود که او همچنان وسوسه کرد تا سالکان راه حقیقت با مقابله با آن وسوسه‌ها، راهِ انس با خدا را یافتند. موفق باشید

36929
متن پرسش

«یا رَجَاءَ الْمُذْنِبِينَ» سلام استاد. از کجا بفهمیم رانده درگاه حضرت رب العالمین هستیم یا نه؟ یعنی ملاک و معیار اصلی در این رابطه چیست؟ (بنده سال هاست که در جوانی دچار مشکلات نادر و خاصی هستم که حقیقتاً حیران و سرگردان و مضطر و مضطربم. درست یا غلط حس می کنم همه ی درها به رویم بسته شده. نمی دانم خدا از سر کچل من چه می خواهد. می دانم که مقصر و گنه کارم. ولی نمی دانم چرا خدا اینقدر بر من سخت گرفت. می ترسم کارم تمام شده باشد😔) إِلَهِي ارْضَ عَنِّي فَإِنْ لَمْ تَرْضَ عَنِّي فَاعْفُ عَنِّي فَقَدْ يَعْفُو السَّيِّدُ عَنْ عَبْدِهِ وَ هُوَ عَنْهُ غَيْرُ رَاضٍ

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئناً حضرت معبودِ محبوب، جز خیر ما را نمی‌خواهد حتی در بلاها و سختی‌ها. در همین رابطه جناب مولوی متذکر می‌شوند: «در بلا هم می‏چشم لذات او ** مات اویم مات اویم مات او». موفق باشید

36916
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم: متأسفانه یک صفت زشتی که بنده دارم اینه هرموقع یه نفر باهام بحث و جدل میکنه و حق هم با من هست، اینقدر ناراحت می‌شوم که باید حتماً با یه نفر درددل کنم تا آروم بشم، و این باعث غیبت شخص میشه، چکار کنم از این صفت زشت بیرون بیام؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با وسعت‌دادن به خود سعی بفرمایید در مباحثات و مذاکرات در عین آرامش، حق را به میان آورید و در آغوش حضرت حق خود را احساس کنید. موفق باشید

36899
متن پرسش

محاله تو دنیا زندگی کنم‌‌، اگر در شانم نباشه. بسیار راحت به خود کشی فکر می‌کنم زیرا آزادگی بِه از کثافت و برای چنین چیزی از کسی اجازه نخواهم گرفت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن، همان بود که عرض شد. گر به هر زخمی تو پر کینه شوی / پس کجا بی‌صیقل آیینه شوی. موفق باشید 

36898
متن پرسش

«الهی اگر بخواهم شرمسارم، و اگر نخواهم گرفتار» سلام حاج آقا. تصور کنید پدر یا مادری بچه سه چهار ساله خودشان را به خاطر شیطنت هایش اینقدر کتک بزنند که استخوان هایش بشکند. نسبت من با خدا تقریباً اینگونه است. در این ده دوازده ساله اخیر اینقدر تحت فشارها و انواع بلاها به در و دیوار و زمین و آسمان کوبیده شده ام که استخوان هایم خرد شده اند و دیگر توان هیچ تصمیم و کار بزرگی ندارم. هر چه بگویند فلان کار را بکن نمی توانم. بر اثر خشم و غضبی که بر من رانده شد دیگر چندان امیدی به رحمت و رأفت الهی برایم باقی نمانده و آنچنان قلبم و استخوان های شخصیتم شکست برداشته که یارای هیچ کاری ندارم. تنها شده ام. نزد دوستان و دشمنان خدا آبرویم رفته. پرده ها کنار رفته. توفیقات زیادی ازم سلب شده و...در حیرتم که چرا خداوند از من راضی نمی شود؟ تا به کی «لک العتبی حتی ترضی»؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «در بیابان گر به شوقِ کعبه خواهی زد قدم / سرزنش‌ها گر کُنَد خارِ مُغیلان غم مخور». باید متوجه آن نوع حضور باشیم که: «در بلا هم می‌چشم الطاف او / مات اویم مات اویم مات او». موفق باشید

36895
متن پرسش

سلام: درد‌، رنج‌‌، تنهایی‌، بَردگی‌، مُردِگی‌ و هر آنچه بر هرکسی می‌گذرد با بی رحمی تمام در درونم گذشته و می‌گذرد تا جایی که باید از دنیا بپرسم چیزِ دیگری هم داری برای زجرم؟‌ زجرم چیزی نیست جز انتخاب معنایی برای روحم که این رنج آخر عاقبت و ذات آن راه است و به اعتراضمان کشانده‌؛ پس می‌فهمم این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که معنای بهتری برایم پیدا شده است تا در ازای آن، ذات این نوع زیستنم را بر مَلا کرده و عاقبت انتخابم را به نام «حرکت زمانه به ذات پوچش» نشانم می‌دهد. پس پوچی و رنج مقدسی است چون آنکه معنای زندگی جدیدش را در تاریخ جدید یافته و ذات دو راه مقابل یعنی انقلاب اسلامی برابر آمریکا‌ را شناخته توانسته بهترین انتخاب را داشته باشد در هر دو صورت سختی ها به خاطر رشد شدید بشر است.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: «به همین جهت با مواجهه با این امر جناب مولوی می‌فرمایند: من چه غم دارم که ویرانی بود / زیر ویران، گنجِ سلطانی بود». گنج سلطانی همان تولد جدیدی است که انسان در مقابل سختی‌ها خود را می‌یابد. موفق باشید

36888
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: استاد راستش من کنکوریم و بخاطر اعمال البیض شب بیدار میموندم درس میخوندم و روز می‌خوابیدم و الانم عادت کردم. آیا ماه رجب و شعبان هم شب بیداری ثواب داره؟ یا فقط ماه رمضانه که برکت داره یا اینکه جدا از این سه ماه هم سیستم عادت کنه اشکالی داره؟ ممنون میشم توضیحی بدین بهم راجع به این ماه ها و اینکه راجع مهم بودن احترام والدین و ضرر کردن از اینکه حرفشون رو گوش ندیم یه پیشنهادی بهم بدین ممنونتون میشم. التماس دعا یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تا می‌شود از خواب شب، غفلت نگردد مگر زمانی از آن ۲. احسان به والدین یعنی نظر به مسیری که خداوند از آن مسیر وجود ما را به ما داده است. بنابراین آن‌ها یکی از راه‌های ارتباط ما با خداوند هستند و می‌توان در آینه وجود آن‌ها میدان انس با حضرت حق را تجربه کرد. موفق باشید

نمایش چاپی