بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام حسین«علیه السلام» - کربلا

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30058
متن پرسش

سلام استاد عزیز: منظور از جنگ نرمی که اخیرا رهبر معظم انقلاب در سالگرد شهید سلیمانی مطرح فرمودند چیست و شما نیز و همچنین همفکران شما به آن اشاره ای داشتید. آیا منظورشان این بود که با جریان غربگرا نرمش نشان داده تا مثلا تحریمها رفع شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است و در این رابطه یادداشت‌هایی شده است که بناست در جمع رفقا مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. در این رابطه صرفاً آن یادداشت‌ها را خدمتتان ارسال می‌کنم ولی به نظر بنده نیاز به شرح و بسط دارد. موفق باشید

نهضت نرم‌افزاری

نسبت «حقیقت» و «قدرت» و یا «خشونت» و «ذلّت»

باسمه تعالی

نکات مربوط به بیانات رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» در سالگرد شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی در موضوع «غلبه‌ی نرم‌افزاری بر هیمنه‌ی پوچ استکبار» عبارتند از:

الف- این تشییع میلیونی ژنرال‌های جنگ نرمِ استکبار را متحیّر کرد که این چه حرکت عظیمی است که آن‌ها را شکست داد.

ب – سیلی سخت به آمریکا، غلبه‌ی نرم‌افزاری بر هیمنه‌ی پوچ استکبار است.

ج- مهم‌ترین سیلی به آمریکا همین حرکت مردمی عظیمی بود که انجام گرفت.

د- برادرها یک سیلی‌ای زدند، لکن سیلی سخت‌تر عبارت است از غلبه‌ی نرم‌افزاری بر هیمنه‌ی پوچ استکبار. این سیلیِ سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی جوانان انقلابی ما و نخبگان مؤمن با همّت، هیمنه‌ی استکباری را بشکنند.

با توجه به نکات فوق می توان گفت:

1- اگر متوجه‌ی حرکت نرم‌افزاری نباشیم، نمی‌فهمیم چرا در جنگ با صدام، شهادت را امری اساسی برای حضور در جهانی می‌دانیم که جهان «انقلاب اسلامی» است. یعنی اگر جایگاه حرکت نرم‌افزاری را نفهمیم، از عصری که در آن قرار گرفته‌ایم، آگاهی کاملی به‌دست نمی‌آوریم و ناخودآگاه در جهان خشونت و یا قدرت، جدای از حقیقت قرار می‌گیریم.

2- جنگیدن برای نجنگیدن، غیر از جنگیدن برای جنگیدن است و غیر از جستجوی معنای خود در جنگیدن است که در بستر شهادت‌طلبی شکل می‌گیرد.

3- ژنرال‌های جنگ نرم به دنبال چه هستند و ما در جنگ نرم به دنبال چه چیزی باید باشیم که در عین آن‌که جنگ است، ولی حضوری نرم دارد و به جای خشونتِ صِرف در مقابل خشونت صرف، تقابلی دیگر را جهت غلبه می‌خواهیم دنبال کنیم؟

4- غرب‌زدگی، عین خشونت و داعشی‌گری است، و حاج قاسم نه‌تنها غربِ خشونت نیست بلکه انسانی است که از غربی که عین تصرف است فاصله دارد. چون حاج قاسم خشونت در مقابل خشونت نبود، انسان‌ها حقیقت خود را در او احساس کردند.

5- در حرکت غلبه‌ی نرم‌افزاری بر هیمنه‌ی استکبار، بحث، بحث انتقام است و نه مصالحه، ولی راهی که باید در آن راه، آن انتقام انجام گیرد، کدام راه است؟ مسلّم آن راه، راهی نیست که اراده‌ی معطوف به قدرت بتواند آن را درک کند.

6- هرگز هیچ مصالحه‌ای بین ما و قاتلان ما صورت نخواهد گرفت، ولی چه چیزی در حرکت مردمی، در شهادت حاج قاسم سلیمانی صورت گرفت که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» آن را مهم‌ترین سیلی به آمریکا دانستند و سیلی سخت‌تر که غلبه‌ی نرم‌افزاری بر هیمنه‌ی پوچ استکبار است و باید زده شود؛ چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟

7- آیا می‌توان قرآن و روایات و متون متفکران را در راستای حضور نرم‌افزاری همراه با انتقام خوانده شود، ولی نه آن‌طور که از آن‌ها خشونت به ظهور آید؟  

8- انتقام آری! ولی خشونت نه. مثل اشعاری که در جای خود انتقام است و شمشیر تیزی هستندکه بدون خونریزی دشمن را می‌کُشد.

9- دفاع از حقیقت، با خودِ حقیقت ممکن است و نه با خشونت. ما در کجا باید باشیم که بتوانیم استکبار را بی‌معنا و بی‌هویت کنیم؟ بستر حضور تاریخیِ حاج قاسم راهی شد جهت این امر، امری که در ذات انقلاب اسلامی نهفته است و همان ذات بود که مردم فهمیدند با آن حضور میلیونی کنشی مناسب مقابله با استکبار را به میان آوردند و رهبر معظم انقلاب در موضوع غلبه‌ی نرم‌افزاری بر هیمنه‌ی استکبار، متذکر این امر می‌شوند. 

10- آقای دکتر قاسم پورحسن می‌فرمایند: فارابی معتقد است سعادت حقیقی در بیرون از قدرت شکل می‌گیرد. معنای حقیقی قدرت باید وجودی باشد.

11- آیا با تفکر به هویت حرکت نرم‌افزاری می‌توان در اکنونِ تاریخی خود بهتر حاضر شد، آن هم با رویکرد سیلی سخت به آمریکا در بستر انتقام از آمریکا جهت به شهادت‌رساندن حاج قاسم؟ انتقامی در بستر حقیقت و قدرت و نه در بستر خشونت و ذلّت.

12- در نسبت بین حقیقت و قدرت می‌توان به کربلا فکر کرد و شب عاشورا، که از یک طرف حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» فرمودند: همه فردا شهید خواهید شد. زیرا خود را در بستر حقیقتی یافتند که شهادت آن را معنا می‌کرد و از طرف دیگر فردا با تمام نیرو جنگیدند و نشان دادند دارای قدرت روحی بزرگی هستند که ترس در آن راه ندارد. راستی! بین شهادتِ حتمیِ حضرت ابالفضل«علیه‌السلام» که از قبل می‌دانستند و آن‌همه دلاوری و قدرت‌نمایی، پیچیده‌ترین رازی نیست که می‌تواند مرز بین قدرت و خشونت را از هم جدا کند تا معلوم شود چگونه خشونت با ترس همراه است ولی قدرت، با پشتوانه‌ی حقیقت، شجاعت‌آفرین است؟

13- ما در دعای شریف «ندبه» از عهدِ حضوری که حقیقت باید به صحنه آید، یک لحظه غفلت نمی‌کنیم و لذا قصه‌ی دعای «ندبه»، پایداری بر حقیقت است و نه ندبه‌ای که حکایت از ذلّت و ترس باشد.

14- انتقام سخت که انتقامی است پایدار و موجودیتِ دشمن را نشانه می‌گیرد، حتماً انتقامی است که در بستر حرکتی نرم محقق می‌شود تا هویت تاریخی دشمن استکباری بی‌معنا گردد. مانند حرکت حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» به‌خصوص آن‌جایی که حضرت وصیت فرمودند مرا شبانه غسل دهید و کفن و دفن کنید. تا جریان مقابل هیچ کاری نتواند بکند، مگر آن‌که ناظر آب‌شدن و تبخیرِ به مرورِ خود در تاریخ باشد. «امّ ابیها» بودنِ حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» یعنی بعد از رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌واله» نیز باید این نهضت با روحِ مادرانه‌ی آن حضرت ادامه و پایدار بماند. لذا یک طرف خشونت است و جسارت به آستانه‌ی آن حضرت، و یک طرف حقیقت است و شجاعت، و این است که شیعه در ذکر مصائب آن حضرت متوجه‌ی رنجی می‌باشد که در مسیر به‌ظهورآوردنِ حقیقت در مقابل خشونت باید تحمل کرد تا معلوم شود پیروزی اصلی و انتقام سخت در حرکات نرم‌افزارانه نهفته است و هرکس باید در هر زمان مطابق دشمنی که در مقابل خود دارد، آن حرکت را به میان آورد.

15- فاطمه«سلام‌الله‌علیها» و تاریخِ آینده‌ی ما

هم او که «امّ ابیها» بود تا رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در تأسیس تاریخ اسلام بدون هویت نرم‌افزارانه، آن تاریخ را بنا نکنند و آن تاریخ، عقیم بماند؛ مهدی «صلوات‌الله علیه» نیز که بناست در مواجه با، نه‌تنها با جاهلیت، که با همه‌ی فکرها و فرهنگ‌ها، تاریخِ قدسی خود را بنا کند؛ مسلّم بدون به میان‌آوردن سیره‌ی زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» هیچ افقی در مقابل بشر نخواهد گشود، و لذا آن حضرت فرمودند: «إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ» از آن جهت که در شخصیت حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها»، حقیقت و حماسه، منجر به عبودیتی شده است که به حکمِ «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» تمامِ مقصد خلقت است. و این‌جا است که می‌بینیم هر روز بیشتر از روزهای گذشته‌ی تاریخ، فاطمه «سلام‌الله‌علیها» ظهور می‌کند تا معلوم شود مهدی «صلوات‌الله‌علیه» چه تاریخی را بنا است با مردم در میان بگذارد. آیا تاریخ آینده، تاریخی است که باید با فاطمه «سلام‌الله‌علیها» شروع شود و معنا پیدا کند؟ تاریخی که به جای حاکمیت اسلحه‌ها، حقیقت است که انسان‌ها را جلو می‌برد.

 

30047
متن پرسش
سلام استاد: دو تا عبارت در آثار شما وجود داره که بنده متوجه این دو عبارت نمیشم: «جایگاه تاریخی» «حضور تاریخی» مثلا وقتی می‌فرمایید جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی دقیقا این یعنی چی؟ و وقتی می فرمایید حضور تاریخی کربلا این یعنی چی؟ من اینجوری برداشت می کنم: مثلا «وقتی می‌فرمایید جایگاه تاریخی انقلاب، یعنی اینکه خدای عالم تقدیر کرده در این تاریخ، انقلاب اسلامی به وجود بیاد که نظر به آرمان هایی دارد که می خواهد به وسیله آن تمدن اسلامی را شکل دهد! یعنی جایگاهش در تاریخ این است که می خواهد بر خلاف دیگر ایده ها همه مناسبات اجتماعی بشر را بر اساس احکام الهی تدبیر کند» آیا درسته؟ و مثلا وقتی می فرمایید حضور تاریخی کربلا، یعنی اینکه این حرکت و قیامی که شکل گرفت، آینده تاریخی دارد و بستری قرار می گیرد که در آینده تاریخ اهداف این قیام تحقق پیدا می کند. به عبارتی یعنی در آینده حضور دارد، مثلا انقلاب اسلامی که ثمره قیام اباعبدالله شد و در واقع انقلاب اسلامی حضور تاریخیِ کربلا در این عصر است.» آیا درسته؟ یا مثلاً «وقتی می فرمایید حضور تاریخی انقلاب اسلامی به این معناست که انقلاب اسلامی مرحله گذار برای رسیدن به جامعه مهدوی است و این انقلاب در آینده، حضور تاریخی خواهد داشت و ثمره این انقلاب در جامعه مهدوی به صورت روشن دیده خواهد شد» آیا درسته؟ ببخشید استاد. دوستتون دارم بی نهایت. قربان شما شوم. در خواست آخر، بنده شیرازی ام، خیلی مایل هستم شما را از نزدیک زیارت کنم. لطفاً منو یاری کنید که چگونه و در چه زمان و مکانی میتونم شما را زیارت کنم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برداشت‌های جنابعالی از صحبت‌های بنده بهتر و بهتر بود. نه‌تنها درست برداشت شده بود، بلکه عالی برداشت شده بود. ۲. بنده هر روز صبح بعد از اقامه‌ی نماز در مسجد خدیجه‌ی کبری «سلام‌الله‌علیها» در خدمت رفقا هستم. موفق باشید

29919
متن پرسش
سلام: یک سوال در مبحث عدل الهی. یکسال پیش یکی از مومنان شهرمان که نماز اول وقتش هم ترک نمی شد وقتی در حال دنده عقب رفتن بود، متاسفانه متوجه همسرش که عقب ماشین بود، نشد و همسرش را زیر گرفت و از دنیا رفت. عین همین اتفاق برای همسایه مان افتاد و نوه اش را به طور غیر عمدی زیر گرفت. او هم آدم مسجدی و مومنی بود و کسی از او بدی ندیده بود. چرا خداوند باید همچین تقدیر غم انگیزی را برای کسی رقم بزند؟ حتی اگر موعد مرگ آن همسر و آن نوه هم رسیده باشد، چرا باید این نوع مرگ برای کسی انتخاب شود که طرف تا آخر عمر عذاب داشته باشد. از این نوع بلایا خیلی زیاد دیده ام. مثلا مادر و دختری که برای ملاقات پسر سربازشان به پادگان رفتند در وقت برگشت، تصادف می کنند و می میرند و وقتی خبر به پسر سربازشان می رسد او خودکشی می‌کند. به نظرم همچین خدایی که اینچنین سرنوشت های غم انگیزی را برای بندگانش رقم می زند، ارزش پرستیدن ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که دنیا را و جایگاه آن‌ را نسبت به حیات ابدی خود درست تبیین کنیم. در این‌که این نوع بلاها حتی برای مؤمنین بیشتر است، نشان می‌دهد که ما جای و جایگاه خود را در دنیا جای و جایگاه اصلی نگیریم. به همین جهت به ما فرموده‌اند: «أَلْبَلآءُ لِلْوِلاءِ؛» مگر کربلا از همین جنس نبود؟ موفق باشید

29626
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: خدا قوت. حقیر مشغول مطالعه کتاب جایگاه تاریخی حادثه ها هستم سوالی برای بنده پیش اومده که می‌پرسم: در دوران خفقان ۲۰ ساله معاویه حضرت سیدالشهدا علیه السلام مشغول کادر سازی و تربیت نیرو بودند یا خیر؟ اگر نبودند آیا شرایطشان اجازه این کار را نمی‌داد؟ و اگر این کار را میکردند چرا در سال ۶۱ تعداد یاران حضرت آنقدر کم بود؟ اگر بفرمایید مردم به ایشان اقبال نداشتند عرض می‌کنم که چرا یاران حضرت تلاش نکردند هرچقدر که می‌توانند حضرت را بشناسانند؟ بهتر نبود با هدف مقدسی که حضرت سیدالشهدا داشتند؛ در دوران معاویه خودشان یا اطرافیانشان برای دوران بعد معاویه نیرو و یار تربیت میکردند؟ این سوال درباره اصحاب حضرت هم هست؛ چرا که فرمودید یاران حضرت در دوران معاویه خوب خون دل خوردند که توانستند در سال ۶۱ به موقع عمل کنند؛ خب چرا در آن ۲۰ سال مشغول تربیت نیرو نشدند؟ ۲۰ سال فرصت کمی نیست. نوع جوانان در سن ۱۵ ۱۶ آماده اند برای تربیت صحیح؛ خب اگر درست برنامه ریزی می‌شد در طی این ۲۰ سال چه تعداد جوانان سلحشور که می‌شد تربیت کرد. آیا شرایط این کار هم فراهم نبود؟ مگر ما اعتقاد نداریم که انسان مسلمان لحظه ای بی کار نمی‌نشیند؟ اینکه جو آن ۲۰ساله جوری بوده که انقلابی ها در خفقان بودند درست اما بنظر حقیر کمترین کاری که از دست اصحاب حضرت برمی آمد تربیت نیرو و کادر سازی است؛ حالا اصحاب حضرت این کار را کردند یا نه؟ اگر نه چرا مشغول این کار نشدند؟ البته بنده خاک پای اصحاب حضرت هستم فقط سوالی پیش آمده بود که پرسیدم. ببخشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  آنچنان شرایط از طریق امویان به هم ریخته بود و قبیله‌گرایی به جامعه برگشته بود، که حتی اکثر مردم مدینه، اهل‌البیت را کم‌تر از بنی‌العباس پذیرفته بودند. علامه‌ی طباطبایی با آوردن یک نمونه در نشان‌دادن آن فضا بسیار به ما کمک کرده‌اند که حضرت امام حسین «علیه‌السلام» بعد از شهادت امام حسن «علیه‌السلام» در مسجد مدینه نشسته بودند و ابن‌عباس هم در کنار حضرت بود. شخصی آمد تا مسئله‌ی خود را از ابن‌عباس بپرسد. ابن‌عباس به احترام امام حسین «علیه السلام» جواب سؤال طرف را به آن حضرت ارجاع دادند. سؤال‌کننده با عصبانیت گفت من که از ایشان نمی‌خواهم، از شما می‌خواهم. یعنی تا این حدّ اهل‌البیت «علیهم‌السلام» در انزوا بودند. و به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی حتی یک روایت فقهی  در ده ساله امامت حضرت سیدالشهدا «علیه‌السلام» از ایشان نداریم. «توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل». عظمت زمان‌شناسیِ حضرت در آن‌جا است که تشخیص دادند چگونه و چه موقع شرایط را آن‌چنان تغییر دهند که چیزی نگذشت و ۴۰۰۰ عالِم از جهان اسلام به حضرت صادق «علیه‌السلام» رجوع کردند. موفق باشید

29292
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ به یکی از پرسش های قبلی فرمودید که این برکت تشیع است که در جهان نیهیلیسم زده می‌تواند به ما معنای حیات را عطا کند. چگونه می‌توان این حقیقت را درک کرد و متوجه شد که امروز راه عبور از نیهلیسم عالم در تشیع عزیز و فکر می‌کنم البته به فرمایش خودتان در کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی در خود ذات انقلاب اسلامی است که تجلی حرکت منزل به منزل غدیر و تجلی «والله یعصمک من الناس» است و عقبه غدیری و افق مهدوی دارد؟ چگونه تشیع در برابر نیهلیسم عالم قرار می‌گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا حرکت اربعینی و یا دفاع مقدس و شخصیت‌هایی مثل حاج قاسم در این رابطه نیستند؟ سال های قبل عرایضی در رابطه با رخداد اربعینیِ این سال‌ها شد که إن‌شاءالله می تواند در این رابطه متذکر این امر باشد که چگونه آموزه‌های تشیع توان عبور از نیهیلیسم را دارا می‌باشد. در این مورد می توانید مطالبی را در قسمت یاد داشت ویژه سایت دنبال بفرمائید.     موفق باشید

29168
متن پرسش
سلام علیکم: این اربعین فرای همه اربعین ها بود. تقریبا هیچ احساسی یا چیزی ندارم این جدید است این نو هست. شما تحقیقاتی دارید و معلم هستید چیزی به نظرتان نمی رسد؟ سخت جدید است نه فقط برای من.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید باید به نحوه‌ای دیگر از حضور انقلاب اسلامی در این تاریخ نظر کرد. إن‌شاءالله با «انتظار» و آمادگی، آنچه پیش می‌آید را خواهیم شناخت و از آن استقبال می‌کنیم. موفق باشید

29158
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین. الحمدلله الذی هدانا لهذی. سلام و عرض ادب و سپاس خدمت استاد بزرگواری که خداوند منان شما را معلم ما در این دوران قرار داد و وسیله عبور از ماده به معنا. به رسم ادب فهم خود را از مباحث جنابعالی در مباحث مختلف ارائه می‌دهم و تقاضای اصلاح دارم داستان خلقت داستان عشق در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد عشق پیدا شد و اتش به همه عالم زد خداوند عز و جل انسان را آفرید و بالاترین مسیر کمال و سعادت را در موجودات نصیب او کرد که بالاترین سعادت جلوه گری تام خداوند عالم بود. یعنی خلیفه اللهی و انسان پذیرفت «کان الانس ظلوما جهولا» و عهدی بست و قالوا بلی گفت اما بشر مصداق این جمله بود «که دراز است ره مقصد و من نوسفرم» سپس انبیا در بستر تاریخ دائما ظهور کردند تا انسان را متوجه این هدف و غایت کنند چرا که خاصیت عالم ماده از طرفی بستر رشد و تبدیل قوه خلیفه اللهی به فعلیت آن بود و برای این رشد عظیم انسان لازم بود جهان مسخر او شود و امکانات فراهم گردد لذا «سخرلکم السموات و الارض» و از طرفی ابلیس وظیفه یافت برای رشد دادن استعدادهای انسان او را به سمت حق هل بدهد اما خیال باطل کرد که می‌تواند مسیر خلقت را تغییر دهد و انسان را از غافلان از عهد خود بگرداند و گفت «و لا تجد اکثرهم شاکرین» مسیر دنیا شد رهایی از غفلت و ضلالت و جهالت ابلیسی با ابزار عقل که توجه و ذکر (صلات «اقم الصلاه لذکری» و کتاب «هذا ذکر مبارک» بود و انبیا معلم این امر شدند. با بعثت ختمی مرتبت صلی الله علیه و اله و سلم رشد انسانی در بستر تاریخ بشر به مرحله بلوغ رسید و گذر از عالم ماده و ورود به باطن عالم که حقیقت آن است میسر گشت «ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب...» در غدیر بلوغ به مرحله کمال پا گذاشت و ظهور امامت مثل جایزه ویژه به بشر بود برای سیر قوس انتهایی کمال اما نکته مهم غدیر این بود که بدون امام و ولی امکان راهیابی به سعادت و کمال نهایی در هیچ کجای زندگی از ریزترین مسیر مادی تا عالی ترین مراحل معنوی و باطنی میسر نیست ولی بشر این هدیه گرانبها و جایزه ویژه الهی را به اختفا برد تا اینکه که امام حسین علیه السلام که چشم بصیرت بین امامت داشت و تا عمق عالم نفوذ می‌کرد دریافت نه جای آرام است بلکه مردن دلهای ناامید از زندگی قدسی در عالم ملکوت و سیر حقیقی بشر موجب به اختفا رفتن حقیقت نبوت ختمی مرتبت خواهد شد و لذا قیام کرد «اسیر بسیره جدی و ابی..» با قیام عاشورا و به نمایش گذاشتن برترین جلوه بشر توسط امام و یاران به کمال رسیده و اهل بیت وفادارش بالاترین پیام تاریخ مخابره شد نگاه مادی دوره اش تمام شده و زمان، زمان نگاه قدسی به تاریخ است و با نگاه الهی می‌توان به کربلا نگریست و گفت «ما رایت الا جمیلا» و خون انسانهایی که بذل مهجته را درست فهمیدند تابلوی عظیم نزدیک شدن به کمال نهایی بشریت را رنگ آمیزی کرد «لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله» تا تابلوی مسیر عالم قدس درخشان‌تر از قبل دیده شود. و بعد از کربلا سرعت سیر بشریت در معیت امام معصوم سریعتر شد و امام انسان را بالاتر و بالاتر آورد تا فهم و عقل انسان دوره غیبت به حدی رسید که دیگر میتونست خورشید باطن و حقیقت را در پشت ابر ماده ببیند. ای انسان در دیده مجنون نشین که دو روز دنیا فقط دو روزه جنون و عشقبازی با حق و همراهی با امام حق است. اگر در دیده مجنون نشینی / بجز از خوبی لیلی نبینی. چشمان خود را بگشا و ببین تاریخ الهی در بستر اراده الهی جاری است تا وعده الهی به تحقق برسد که خداوند عز و جل فرمود: «ان وعدالله حق و من اصدق من الله قیلا» و خوشا چشمی که این را دایم در تاریخ عالم تا به امروز ببیند و بر عهد حسینی پایدار بماند و همواره رو به سوی معشوق حقیقی داشته باشد تا به جمع صالحین تاریخ بپیوند. «إِذْ کَانَتِ الْأَرْضُ لِلَّهِ‏ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ‏ الصَّالِحِینَ‏ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ» خوب بنگر ببین انگار این آیه را داری می‌بینی که «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله» پس همراه شو و بگو «نحن نقول الحمدلله رب العالمین»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «نحن نقول الحمدلله رب العالمین» حقیقتاً اولیای الهی آمدند تا جهانی را در مقابل ما بگشایند بس عظیم. هر سال نظر به اربعین حسینی (ع) می‌اندازیم تا به خود بفهمانیم راهی که شروع کرده‌ایم، راهی پایدار و مبارک است. شیعه متوجه است جهان بزرگ‌تر از آن است که یزیدیان بتوانند آن را اشغال کنند و جایی برای حسینیان نگذارند. باید در اربعین به چیزی ماورای آنچه در سیطره‌ی یزیدیان است، فکر کرد، جایی که هرکس می‌تواند در آن‌جا حاضر شود. زن و مرد و عرب و عجم و ثروتمند و فقیر و بی‌سواد و باسواد همه می‌توانند در آن‌جا حاضر باشند و از عطایای خاص خداوند که مخصوص آن فضا است، بهره‌مند گردند. موفق باشید

29135
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: مایلم نظر جنابعالی را در مورد کلیپی که اخیراً از آقای امید دانا پخش شده که در آن کلیپ توهین‌های بسیار رکیکی به پیامبر خدا و حضرت اباعبدالله «علیهماالسلام» می‌کند بپرسم. در حالی‌که بر عکس آن کلیپ در جاهای دیگر به شکل بسیار خوبی از انقلاب و رهبر انقلاب دفاع می‌کند. نظر شما نسبت به ایشان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کلیپ را که آن طلبه‌ی عزیز مطرح می‌کنند، دیدم. عنایت داشته باشید آن سخنان مربوط به دوره‌ی جوانی ایشان می‌باشد که در عکس نیز مشخص است. و اگر متوجه‌ی موضع‌گیری‌های اخیر ایشان نسبت به رهبر معظم انقلاب و جایگاه انقلاب اسلامی بشویم، روشن می‌شود که تحول عظیمی در ایشان به‌وجود آمده است، نه از آن جهت که ایشان مسلمان شده باشد و یا ادعاهای مقدس‌مآبانه داشته باشد؛ از آن جهت که قبلاً گمان می‌کرده عامل سقوط ایران، اسلام بوده است و بعد با همان روحیه‌ی ایران‌پرستی‌اش متوجه می‌شود انقلاب اسلامی و رهبر انقلاب به گفته‌ی خودش موجب شکوه ملی و احترام به ایران و ایرانی شده. و در این رابطه می‌توان گفت به یک معنا «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد». از طرفی معلوم نیست چرا آن طلبه‌ی محترم ایشان را با سلمان رشدی مقایسه می‌کند؟! سلمان رشدی از آن جهت که ادعای مسلمانی می‌کرده و سپس توهین به پیامبر خدا کرده است، مرتد و مهدورالدّم است. ولی آقای امید دانا اساساً ادعای مسلمانی نکرده.

به هر حال موضوعاتی که بعد از تحول فکری آقای امید دانا ،ایشان مطرح می‌کنند موضوعاتی است که موجب تقویت نظام اسلامی می‌گردد و بدین لحاظ مورد استقبال است و با این هوشیاری می‌توان سخنان ایشان را مطرح کرد و این به معنای تأیید شخص ایشان نیست، بلکه به معنای تأیید نظام اسلامی است. مگر علی «علیه‌السلام» نفرمودند «خذوا الحكمة ولو من المشركين» حکمت را بیابید حتی از مشرکین؟ آیا این به معنای تأیید شرک آنان است؟ موفق باشید

29127
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: آیا در شرایط کنونی، راهپیمایی روز اربعین در مکان هایی مانند دانشگاه صنعتی به منظور قرائت زیارت اربعین در جوار شهدای گمنام قابل قبول می باشد؟ برخی دوستان با راهپیمایی مخالفند و معتقدند هدف و فلسفه ی راهپیمایی اربعین در سال های گذشته با ان خیل عظیم جهانی، بسیار متفاوت است با این راهپیمایی در قالب گروهی محدود. لطفا" از نظرات ارزشمندتان ما را بهره مند بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در محضر شهدا و قرائت زیارت اربعین با مدّ نظرقراردادن نور حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» که عملاً شهدا آینه‌ی آن نور هستند؛ کار خوبی است ولی چون راهپیمایی را به هر نحوی ممنوع کرده‌اند، ما نباید ورود کنیم. موفق باشید

29114
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد عزیز در مورد این مسأله چطور فکر کنیم: نفس انسانها جسمانیه الحدوث است و در ابتدا روح ضعیف به معنای بالقوه دارند. چطور می‌شود تصور کرد حضرت علی اصغر علیه السلام در آن سن یک ولی خدا و انسان سیر کرده و راه رفته ای است؟ (در مورد امامان علیه السلام به علت مقام نورانیت، برایم قابل درک تر است ولی در این مورد نیاز به راهنمایی شما دارم). ممنونم التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت اباعبداللّه«علیه‌السلام» نظر به عین ثابته‌ی حضرت علی اصغر دارند و حضوری که حضرت علی اصغر با اراده‌ی اولیه‌ی خود طلب می‌کردند و امام متوجه‌ی آن طلب هستند و لذا اگر حضرت علی اصغر همچنان زندگی را ادامه می‌دادند، طالب چنین نقشی در عالَم بودند. موفق باشید

29055
متن پرسش
سلام علیکم: استاد جان، حاج آقا امینی خواه در یک سخنرانی گفتند که اون نسخه زیارت عاشورا رو که علامه قاضی رحمت الله علیه می‌خواندند رو باید بخونید و گویا صحیح تر از او نسخه اس که در مفاتیحه، و اگر بدون ضد لعن و صد سلام باشه به قصد رجا باشه و باید ۱۰۰ لعن و سلام گفته بشه. نظر حضرتعالی چیست؟ (البته نمیگن بهره ای نداره قطعا داره)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در کتاب «شرح زیارت عاشورا» عرض شد اذکار صد لعن و صد سلام از نظر سلوکی جای خود را دارد ولی همچنان‌که در مقدمه‌ی کتاب عرض شده است آن نظراتی هم که پیشنهادهای دیگری دارند؛ قابل تأمّل است. در این مورد خوب است به مقدمه‌ی کتاب رجوع شود. موفق باشید

29047
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: ۱. در مورد زیارت عاشورای غیر معروفه که می‌گویند خواندنش مثل خواندن زیارت معروفه هست و نقل هست که آیت الله بهجت هم فرمودن می شود زیارت غیر معرفه را خواند. حال این که در زیارت غیر معروفه آل یزید لعن می شوند. مگر نه این است که فرزند یزید از ناراحتی که یزید امام حسین علیه السلام را شهید کردند سر به بیابان گذاشت و در همان حال فوت کرد. پس چرا ال یزید در این زیارت لعن می شود؟ ۲. نقل است که یکی از علما در جمع مردم بازار به ایشان توصیه می کند که اگر می خواهید در زندگی چیزی شوید سه کار انجام دهید. ۱. خمس روزانه دهید. ۲. نماز اول وقت بخوانید. ۳. هر شب به نیت افرادی که در آن روز فوت شده اند نماز وحشت بخوانید. حال سوال این که آیا می توان نماز وحشت را یکی خواند و به همه ی اموات مومنین و مومنات وفات یافته در یک روز هدیه کرد؟ نظر شریفتان را در خصوص این توصیه مرحمت بفرمایید. اجرکم عندالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خواندن زیارت عاشورای غیر معروفه  بستگی به ذوق خود دارد و لعن آل یزید بیشتر منظور جریان بنی‌امیه است 2-1شاید در شرایط حاضر امکان چنین کاری نباشد 3و2کار خوبی است. موفق باشید

29042
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: ۱. استاد فردی مثل برصیصای عابد که عمری در زهد بوده که به مقامات بالا رسیده چطور می شود که در آخر فرجام بدی پیدا می کند؟ ۲. در تاریخ هست که حضرت زین العابدین علیه السلام روز دوازدهم محرم به همرا مردم محلی اباعبدالله و یارانشان را به خاک سپردند، مگر نه این که امام چهارم علیه السلام با کاروان اسرا به شام رفته بودند پس چطور دو روز بعد در کربلا بودند؟ ۳. در خصوص جوع آیا مراد کم خوردن است یا گرسنگی کشیدن، چطور می شود جمع کرد بین این که مادر خانواده بخواهد برای خانواده غذاهای خوب و لذیذ آماده کند و هم این که آنها را با کم خوردن و جوع آشنا کند؟ جزاک الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر عبادات با معرفت ملازم نباشد بالاخره راه شیطان بسته نیست. شیطان تجربه‌ی 6000 سال عبادات دارد و می‌تواند در این نوع افراد تأثیر بگذارد 2- در خبر داریم که حتی حضرت در مرحله‌ای از قافله و از غل و زنجیرشان به ظاهر ناپدید شدند. می‌شود گفت در این رابطه در کفن و دفن حاضر بودند. از آن طرف، ائمه توان حضور در مکان‌های مختلف و عوالم مختلف را در یک زمان دارا می‌باشند 3- پرخوری‌نکردن و میان وعده، چیزی نخوردن و تنقلات‌نخوردن، خود به خود کمک‌کار است. موفق باشید

28990
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: در مورد مطالعه سوالی داشتم اینکه آیا بهتر است آثار یک شخص را فقط مطالعه کنم مثلا کتابهای جنابعالی در مورد کربلا یا اینکه علاوه بر کتاب های شما آثار دیگر نویسندگان در مورد کربلا را هم مطالعه کنم؟ چون دیده ام بعضی افراد می‌گویند ما فقط مطهری مطالعه می‌کنیم یا فقط فلان نویسنده را.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کربلا یک دریا حضور است، آیا می‌شود از نگاه شهید آوینی به کربلا که سال‌های سال برای ما حرفِ ماندگار گذاشته است، غفلت نمود؟ موفق باشید

28989
متن پرسش
سلام بر سالک راه، از یک مفلک راه، استاد بزرگوار، قصدم از نوشتن این کلمات فقط درد دلی بود آبی برآتش، که ای کاش کسی که خود رو در راه گذاشته رو حرفی زده باشم با او. کلامی بگویید تا آرام شوم. سرگردانم و غرق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس به جای این‌که خود را با خود ادامه دهد، بهتر است خود را بی‌نام و نشان با انسان‌های بزرگ ادامه دهد تا با ادامه‌ی آن‌ها و در وسعتی که آن‌ها در عالَم حاضرند، ادامه‌ی خود را احساس کند. این تنهایی و بی‌نام و نشان‌بودن، انزوا نیست، نوعی وطنِ جاودانه‌ای است که اصحاب امام حسین «علیه‌السلام» در کربلا و یاران امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در ایران بدان دست یافتند. موفق باشید

28939
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده محترم: می‌خواستم نظرتان را راجع به مطلب زیر بدانم موسوی, [۲۷.۰۸.۲۰ ۱۵:۱۲] *معنای دقیق کلمات عاشورا و تاسوعا چیست؟* اکثر قریب به اتفاق اهل لغت این تصور را داشته‌اند که چون عشر و عاشر از یک ریشه‌اند و واقعه کربلا هم در دهم ماه محرم اتفاق افتاده است پس عاشورا یعنی دهم محرم؛ و بر همین قیاس تاسوعا را نیز که با تسع و تاسع شباهت ظاهری دارند روز نهم ماه محرم گفته‌اند. اما این معنا به دلایل زیر اشتباه است: آیا واژه عاشورا برای دهم ماه‌ها دیگر نیز به کار می‌رود؟ مثلاً آیا شنیده شده است که کسی به دهم ماه رجب هم عاشورا گفته باشد؟ یا این مفهوم مختص دهم ماه محرم است؟ آیا اگر امام حسین (ع) مثلاً در یازدهم محرم شهید می‌شد، آنگاه تاسوعا با عاشورا عوض می‌شد و عاشورا واژه دیگری داشت؟ در ریاضی اعداد قاعده خود را دارند و هر قاعده‌ای که بر شمارش اعداد حکم کند بر سلسله اعداد هم حاکم خواهد بود. اعداد بر خلاف کلمات استثناپذیر نیستند؛ به طور مثال در کلام عرب اعداد این گونه شمارش می‌شوند: اول – ثانی - ثالث - رابع ... و یا اولاً – ثانیاً - ثالثاً - رابعاً و... چنان چه تاسوعا و عاشورا در زمره اعداد باشند باید قاعده‌پذیر باشند؛ یعنی باید بتوان بقیه اعداد را هم به همان سیاق تلفظ کرد؛ مثل تاسوعا – عاشورا – ثامونا – سابوعا-..، اما می‌بینیم که بقیه اعداد از این قاعده پیروی نمی‌کنند؛ لذا نمی‌توانیم دلیلی داشته باشیم که تاسوعا و عاشورا عدد هستند تا از قاعده شمارش پیروی کنند و این دو روز هیچ ربطی به اعداد ندارد بلکه معنای دیگری دارند. *عاشورا؛ روز معاشرت با امام(ع)* عشر به کسر عین و عشرت، به معنای معاشرت و مصاحبت است. معاشر به ضم میم یعنی مصاحب و عاشر اسم فاعل عشر است که خودش ثلاثی مجرد اسم مصدر عشرت است. خداوند می‌فرماید: «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» (نساء/۱۹) با زنان آن گونه که شایسته آنان است معاشرت کنید. عشیر یعنی همدم و رفیق؛ «وَ لَبِئْسَ الْعَشِیر ُ» (حج/۱۳) چه بد دوستی انتخاب کرده‌اند و چه بد معاشر و رفیقی است. العاشور از ریشه عشر به کسی گفته می‌شود که معاشرت خصلت او باشد. العاشوراء جایی که میل به معاشرت و رفاقت و مصاحبت نمایان می‌شود و افراد میل معاشرت خود را با کسی که مورد نظر است عرضه می‌کنند؛ و عاشورا مبالغه است از میل به معاشرت؛ *یعنی روزی که میل معاشرت و رفاقت با امام (ع) به شدت بالا می‌رود.* *تاسوعا؛ روزی برای وسعت ظرفیت* با خارج شدن عاشورا از سلسله اعداد، عدد بودن تاسوعا نیز مورد تردید قرار می‌گیرد و معنی نهم را از دست می‌دهد. اتسع به فتح الف یعنی گروه‌های ۹ نفره شدند. اما اتسع به کسر الف یعنی وسعت پیدا کرد - گشاد شد - فراخ گردید. اتساع یعنی گسترده شدن و گشاد شدن. بالا رفتن ظرفیت. اتساع شرائین؛ یعنی رگ‌ها گشاد شدند و ظرفیت شان برای عبور خون زیاد باشد. التاسوع چیزی که فراخی و گستردگی و ظرفیت اش زیاد باشد؛ و بالاخره التاسوعا یعنی جایی که بتوان ظرفیت را بالا برد و فراخی ایجاد کرد؛ و تاسوعا این معنی را پیدا می‌کند: *روزی که ظرفیت بالا می‌رود و در سینه‌ها فراخی ایجاد می‌شود و به جای تنگی، وسعت می‌یابد.* *این دو نام از ابداعات امام سجاد (علیه‌السلام) است* و اگر در بعضی از روایات از پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) از عاشورا گفته شده است، * اکثرا جعلیات بنی‌امیه برای کم کردن اثرات عاشورای امام حسین (علیه السلام) است،* اما در مورد تاسوعا تقریباً نداریم که قبلاً از امام سجاد (علیه السلام) لغت تاسوعا به کار برده شده باشد و این معنا از عاشورا و تاسوعا خیلی عاشقانه است. این مطلب از شخصی است به نام مستعار عبدالله مستحسن
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم وقتی سال‌ها پیش نگاه جناب استاد مستحسن را دیدم، آن نگاه را نگاه ارزشمندی یافتم و به نظر بنده نباید از آن نگاه، سرسری گذشت تا تاسوعا و عاشورا معنای باطنی خود را برایمان بگشاید. موفق باشید

28934
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: در جزوه نتایج نهضت کربلا در سطوح مختلف در یک واقعه تاریخی آورده اید که زمانی که عبید الله بن زیاد به عیادت آن شخص بیمار می آیند، قرار است که جناب مسلم پشت پرده پنهان شده و او را به قتل برساند بعد یادش می آید که به قول پیامبر (ص) ترور و غافلگیری در اسلام حرام است. و از این کار منصرف می شود. این واقعه رو با حرکت شهید نواب صفوی و فدائیان اسلام چگونه جمع بندی کنیم؟ یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این‌طور که مرحوم شهید مهدی عراقی می‌فرمودند مرحوم نوّاب از علمای نجف اجازه می‌گیرند. موفق باشید

28897
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در بحث راز اشک بر امام حسین (ع) اینکه این اشک فرح معنوی برای انسان ایجاد می کند، ولی من این ایام قلبم درد گرفته و به نظرم عصبی هم باشد، فقط اگر جدی شود، اطرافیانم ابزار دستشان می کنند که دیدید گفتیم امام حسین (ع) و عزا و اشک و روضه فقط افسردگی و آسیب به همراه دارد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد شما باید مواظب سلامتی خود باشید زیرا به هر صورت گاهی جسم انسان طاقت آن نوع عواطف را ندارد. موفق باشید

28884
متن پرسش
سلام بر طاهرزاده‌، پیرِ دورادورِ روزهای جوانی‌ام سالها از دورترین نقاطِ شهر، تنِ رنجور و سَرِ پُرغرورَم را تا مسجد انبیاء می‌کشاندم تا ساعتی روبه‌روی مردی بنشینم که آدمِ خودش است؛ در زهدان دین خمینی پرورده‌شده. نه آویزانِ کسی است و نه کسی را به خودش آویزان می‌کند. کسی که هنوز پولدارهای مذهبیِ بازاریِ مهوّع اصفهان زیرِ پایش منبر نگذاشته‌اند و شامِ مجلسش را تقبّل نکرده‌اند. سال گذشته با رغبت بسیار، خودم را به یکی از جلساتش در ساختمانی به نام سها کشاندم. یکّه خوردم. دیدم جوانانی را دور خودش جمع کرده که حرف‌های تروتازه‌‌اش را بیات کنند و بر سر هر کوی و برزن به‌قاعده‌ی ضبط صوت بپراکنند. امسال هم تصویرِ همان طاهرزاده را روی بنرِ یکی از هیئت‌های سطح شهر دیدم. دوزاری ام افتاد که او هم تمام شده و بالآخره برای دوام آوردن در این شهر برای خودش نقابی برگزیده و سایه‌کِش و رکاب‌گیر دورِ خودش جمع کرده است. پیرِ روزگارِ جوانی‌ام. برای من بگو که چه شد که آن مردِ عقاب‌خویِ خود به کَندنِ پر و بالِ خویش نشسته؟ آهای پیرمرد. مأوای جوانی ام. ما پاپَتی ها را جا نگذار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که به دوستان عرض کردم جای بنده در آن جلسات آن‌چنان گشوده‌ی عاشورائیان نیست. ولی رجوع برادران بسیار عزیز و واسطه قراردادن شخصیتی که قابل احترام بود؛ بنده را مجاب کرد که نباید به آن تقاضاها بی‌محلی کرد به‌خصوص که فرمودند عده‌ای از جوانان اعتراض دارند که چرا بحث‌ها، تکراری است. نمی‌دانم در جریان محتوای عرایض بنده در آن جلسات بودید یا نه؟ عنوان بحث «کربلا، و سعه‌ی صدر گمشده» بود که امروز ما شدیداً به‌خصوص جریان‌های مذهبی نیاز داریم که به این امر بیندیشیم. موفق باشید

28869
متن پرسش
با سلام: تسلیت عرض می نمایم شهادت امام اباعبدالله الحسین علیه السلام را خدمت حضرت عالی. شما چه کتاب تاریخی را تایید می کنید؟ آیا کتاب ناسخ تواریخ که سنی یا ابن اثیر که سنی و صاحب ناسخ را حرف هایش را کسی قبول ندارد آیا درست است و کتب احادیث شما چه کتابی را تایید می‌کنید؟ چون احادیث ضیف و قوی دارد آیا تشخیص با خود ما است یا نه؟ استاد فاطمی نیا می فرمودند کار ما نیست تخصصی است. بنده کتاب آمالی مفید را دارم اگر از روش بخوانم برای کسی اشکال دارد و این کتاب اعراب گذاری ندارد و فقط ترجمه شده شما کدام مترجمین را تایید می کنید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظردادن در این موضوعات کار آسانی نیست. کتاب «حماسه‌ی حسینی» از شهید مطهری و کتاب‌های «عنصر شجاعت» از آیت اللّه کمره‌ای و نوشته‌های ابی مخنف رویهمرفته مفید خواهد بود. در مورد احادیث «اصول کافی» و «تحف‌العقول» قابل توجه است. موفق باشید

28872
متن پرسش
سلام استاد جان: اگر بخواهیم یه مقایسه بکنیم بین واکنش بزرگانی از قوم رسول الله که در مرگ فرزند هیچ اشکی هم نریخته اند مثل حضرت امام با واکنش خود رسول اعظم که در فوت فرزندشان اشک ریختند می‌توانیم بگوییم حضرت رسول به دلیل مقام جامعیت اشک هم می ریخته اند؟ علت این تفاوت واقعا چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اشک عاطفی، اشکی که رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» برای کودک مرحوم خود ریختند. ۲. عدم اشک حضرت امام در رابطه با رحلت یا شهادت آقا مصطفی در راستای مقاومت در فرهنگی که مقاومت مدّ نظر باشد. ۳. اشک اباعبداللّه «علیه‌السلام» اشکِ عاشقانه در مقابل آینه‌ای که همه‌ی خوبی‌های هستی را به نمایش آورده است. موفق باشید

28863
متن پرسش
سلام: در کتاب کربلا مبارزه با پوچی ها فرموده اید فرهنگ اهل‌بیت و فرهنگ کربلا فرهنگ نیایش است از طرفی هم فرموده اید که در فرهنگ معاویه صوفی ها هم جای دارند و صوفی ها هم بدون مشکل کار خود را می‌کنند. حال سوال بنده این است که مگر صوفی ها اهل نیایش نیستند اگر صوفی ها اهل نیایش هستند پس چطور با کربلا کنار نمی آیند؟ اگر هم صوفی ها اهل نیایش نیستند پس چه فکر و فرهنگی دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صوفی‌گری به عنوان فرقه‌های پراکنده و مشغول تنهایی و عبادات‌های فردی، غیر از فرهنگ نیایش برای حضور در جهان دیگری است که جهان سلطه‌ی استکبار اُموی و غربی نباشد. نیایشی که در راستای حضور نظام توحیدی نباشد، یک نوع فردگرایی است. موفق باشید

28850
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد عزیز از اینکه وقت تون رو می‌گیرم. استاد بر حسب شرایطی که داریم این سوال رو از شما می‌کنیم. استاد واسه امر ازدواج و خواستگاری تا چند روز بعد از عاشورا باید صبر کرد؟ استاد شرایط خودمون طوری هست که اگه بخوایم بیشتر صبر کنیم و بزاریم بعد از محرم و صفر شاید یه جورایی وقت تلف کردن باشه و محدود گزینه های مناسب هم دیگه اون موقع نباشه... تشکر. التماس دعا. يا علی (ع )
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا معطل هستید؟ در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست و هیچ نوع بی حرمتی نسبت به حضرت اباعبدالله به حساب نمی‌آید و موجب خوشحالی حضرت هم می‌شود. موفق باشید

28851
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: موضوعی که ذهن مرا مشغول خودش کرده است این است که در حقیقت باطنی کربلا آیا شخصیت های حضرت علی اصغر و علی اکبر و حضرت رقیه و حضرت زینب و سایرین حقایق باطنی مربوط به خود را دارند؟ آیا این جهت گیری درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. در شخصیت اولیه‌ی آن عزیزان که همان عین ثابته‌شان باشد این انتخاب را داشته‌اند و حضرت اباعبدالله علیه‌السلام که آگاه به سر قدر آن‌ها هستند، آن‌ها را بر اساس انتخاب خودشان به این میدان می‌آورند حتی جناب حضرت علی اصغر را. موفق باشید

28835
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد طاهر زاده: تسلیت عرض می‌کنم این ایام سوگواری حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام را خدمت شما. چندین سوال دارم اول چه مقتلی را شما تأیید می فرمایید؟ آیا لهوف کتب علامه مجلسی دارند خوب نظر حضرت عالی را می خواستم. بعضی مداح ها طبق کتاب ها نمی خوانند بعضی سند ندارد. آقای فاطمی نیا خیلی از اینها را رد کردند نه تایید می کنند نه رد. کتاب نفس المهوم را تایید کردند و دوم چه کار کنم به خدا برسیم و سیر سلوک کنیم من استاد ندارم آیا کتاب بخونم؟ خیلی دوست دارم چشم بصیرت داشته باشم و مقامی چیزی را نمی بینم هرچی به خدا گفتم نداده آیا انسان باید برسد به این مقامات اگر نرسد طوری هست؟ آیا گناه است نرسد؟ چگونه برسیم به آنها؟ من بعضی مواقع در نماز گریه ام می گیرد و یک حالی می‌شوم و بعد از آن کم حرف می زنم دوست ندارم با کسی حرف بزنم در ماه رجب هم همین طور است آیا به این اکتفا نکنم؟ در اعتکاف شرکت کنم همین طور می شوم یک حالی دارم یک مدت دارم و بعد تمام می شود برای حضور قلب دایم چه کار کنم؟ کتاب آداب نماز از حضرت امام است آیا به تمام مقامات که فرمودید باید رسید اگر عمرمان کفاف نداد چه کار کنیم و خیلی سخت است رسیدن به آن؟ و چه کار کنم؟ بعضی مواقع عصبانی می شوم برای غضب و حسادت و صفات بد باید چه کار کرد چگونه کنترل کنیم و چگونه بفهمیم در وجودمان است و چگونه بفهمیم رفته بیرون چگونه حب غیر خدا چه کار کنیم مثل حب فرزند و همسر چه کار کنیم نداشته باشیم خیلی سخت است من جلسات حضرت عالی می آمدم ولی چند ین سال دیگه نتوانستم بیابم، جلسات آقای استاد فاطمی نیا می رفتم استاد معمارمنتظرین می رفتم آیا همه این همه جلسه ها را بروم و هم جلسه شما منافات دارد یا به یکی اکتفا کنم؟ با تشکر از حضرت عالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده کتاب «لهوف» سیدبن طاوس نکات ارزنده‌ای دارد همچنان‌که کتاب «نفس المهموم» کتاب ارزشمندی است. ۲. سیر مطالعاتی سایت إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. ۳. به هر حال ما آن اندازه که می‌توانیم تلاش خود را در عبادات باید بکنیم و بسیاری نتایج آن در قیامت حاصل می‌شود. ۴ در هر حال غضب که در کنترل ما نباشد، از وسوسه‌های شیطان است. بهترین راه آن است که تا می‌توانید افراد را خوب تصور کنیم مگر آن‌که عکسِ آن ثابت شود. ۵. با ادامه‌ی دینداری، خود به خود حبّ غیر خدا ضعیف می‌شود. ۶. همه‌ی عزیزان که نام بردید سربازان اسلام و انقلاب هستند. موفق باشید

نمایش چاپی