بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: توحید و اسماء الهی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4472
متن پرسش
سلام استاد عزیز بنده بعد از سال ها تعمیق و تدبر در دین و فلسفه هنوز نسبت به فلسفه خلقت سوال دارم. سوالاتم بیشتر ناشی از مطالعه تاریخ و احوالات بشر است و نمی دانم آیا شک و تردیدهایم به صورت عقلی قابل حل است یا فقط دریافت قلبی حقیقت و بعد به اصطلاح عرفا مقام رضا که من از آن چیزی نمی فهمم آن ها را برطرف خواهد کرد. هر روز که اخبار دنیا را پیگیری میکنم و این همه جنایت، فساد و قربانی شدن انسان های بی گناه را می بینم و از طرفی جهل و بی تفاوتی عمده انسان های دنیا و ناکامی و خون دل خوردن حقیقت طلبان و عدالت خواهان را می بینم و این که می بینم کار زیادی هم از دست ما بر نمی آید، شک میکنم در نفس موثر بودن آرمان عدالت و عدالت خواهی و حتی بایسته بودن آن. حالا خدا را شکر ما ایران هستیم و شیعه و با اتکاء به سرمایه های فکری و معنوی مان می توانیم یک خورده موثرتر کار کنیم ولی در نهایت وقتی به استمرار ظلم و فساد در دنیا نگاه میکنم می بینم ما هم کار زیادی نکرده ایم و فعالیت مان تأثیرش در مقایسه با میزان ظلم و فسادی که در دنیا هست خیلی کم است. نتیجه این مشاهده همیشه احساس ناامیدی و سرخوردگی از این زندگی و از این دنیا و به قول شهید آوینی از این "سیاره رنج" است. این احساس سرخوردگی و ناکامی در تمام انبیاء و اولیاء و صلحاء هم دیده می شود. آن ها همگی با غم و غصه و احساس ناکامی دنیا را ترک می کنند. یا این که در وصیت نامه یک شهیدی خواندم که گفته بود ای کاش می توانستم ده بار دیگر به دنیا بر گردم و شهید شوم تا در راه آرمان های الهی و بشری خدمت کنم. این نهایت احساس قصور و ناکامی از نتایج تلاش های یک فرد آرمان خواه را نشان می دهد. حالا با این واقعیات دلمان را به چه خوش کنیم؟ کسب رضای خدا؟ این درست است ولی این عقل پرسشگر من را نسبت به فلسفه خلقت راضی نمی کند. یا باید کنج عزت اختیار کنیم و غصه بخوریم و یا تلاش کنیم و ناکام شویم و غصه بخوریم؟ منظورم از ناکامی نسبی هست چون مطمئنا ناکامی مطلق نداریم اما نتیجه در مقایسه با خلأها و نیازها همیشه ناچیز است. قبلا فکر می کردم که ظلم و فساد در دنیا یک امر حادث و عارضی است که می توان آن را کم کم برای همیشه برطرف کرد ولی مدت ها است که فهمیدم اصلا شرور و مظالم ذاتی این دنیا است و به صورت ابدی غیر قابل برچیده شدن. یعنی کلا بشریت محکوم است به بدبختی و درد و رنج. نتیجه‌ای که می گیرم این است که سرنوشت ما اصلا دست خودمان نیست ما که به طور استقلال اصلا توی این هستی کاره ای نیستیم. پس اصلا چرا باید به دنبال دخل و تصرف در این عالم باشیم؟ اما سوال تلخ تر این است که پس چه باید بکنیم؟ با چه تصور و انگیزه ای باید کار کنیم که این احساس سرخوردگی و ناکامی را بتوانیم به طور عقلی توجیه کنیم؟ اصلا به طور عقلی سَر از سِر هستی می توان برداشت؟ لابد می گویید با عقل نمی شود اما ما کجا و مقام شهود و عرفان کجا. تازه عرفا اخرین حرفی که می زنند مقام رضا است. رضا هم یعنی تقدیر را هر چه هست دربست بپذیر اما باز جواب عقل پرسوال را چه بدهیم؟ می دانیم که عارف وقتی به هوشیاری بعد از فناء هم وارد می شود باز نمیتواند توجیه عقلی پیدا کند. پس آیا مقام فناء منجر به بی پاسخ ماندن سوال عقل نمی شود؟ انگار که ما محکومیم تا آخر عمر بار این سرخوردگی و ناکامی و حیرت را به دوش بکشم! آخر مشخص است که ما همیشه ناراضی خواهیم بود از این اوضاع و از این روزگار و از قصور تقصیر خود و از حیرت مان از فلسفه خلقت. بر فرض که عین ثابت خود را هم محقق کردیم و به نهایت کمال خود رسیدیم. اما آیا رسیدن به نهایت کمال نباید اقتضاء این را بکند که بتوانیم دست همه بشریت را هم بگیریم و نجات دهیم؟ می دانم این کار را انبیاء هم نتوانستند بکنند. ولی آخر چرا؟ چگونه است که یک عده این فرصت را پیدا کنند که با توجه به شرایط اعدادی و زمینه ای به کمال برسند ولی یک عده دیگر به خاطر شرایط متفاوت نتوانند؟ آیا غم و حسرتی که انسان های بزرگ را همیشه رنج می دهد موید همین نظر من نیست. امام (ره) آخر عمرشان به طبیبشان توصیه میکردند به جای این که به فکر من باشید برید به فکر مردم باشید. یا می گفتند که در دلم بود که آدم شوم اما نشدم! یعنی باز هم احساس قصور و ناکامی نسبت به خود و احساس قصور نسبت به بندگان خدا. خوب پس تکلیف من چه می شود که یک هزارم امام هم نیستم و عمری را در راه گناه و غفلت گذرانده ام؟ آه از طول و سختی راه و قلت زاد و این حیرت بی منتها :( راز این خلقت چیست؟ ببخشید که طولانی نوشتم ولی گفتم برای یک بار هم که شده حرف دلم را کامل به شما بزنم مگر شما بتوانید مرا از این حیرت نجات دهید.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده همین حالت را در مرحله‌ای از عمر خود داشتم. یکی از چیزهایی که به بنده کمک کرد؛ نگاهی است که دعای شریف ندبه به عالم دارد و ما از طریق آن دعا وارد آن نگاه می‌شویم. شرحی که بر دعای ندبه نوشته‌ام قصه‌ای است که آن نگاه بسیار ارزشمندی به بنده داد. با خود می‌گفتم ای کاش در دوره‌ی دانشجویی این دعا را می‌شناختم تا همه‌ی امیدها در جانم شعله‌ور می شد. به همین جهت اسم کتاب را «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی» گذاردم به این امید که دانشجویان و طلاب در این خط نورانی که از حضرت آدم«علیه‌السلام» شروع شد و به حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» ختم می‌شود، قرارگیرند و زندگی را با انبیاء و اولیاء«علیهم‌السلام» به‌سر کنند که بحث آن در کتاب شده است. اما این‌که می‌فرمایید «حتی عرفا وقتی در مقام رضا قرار گیرند و تقدیر را هرچه هست می‌پذیرند . گویا عقل پرسش‌گر خود را تعطیل می‌کنند» این طور نیست. برعکس، می‌رسند به این‌که «یا سبو یا خُم میّ یا قدم باده کنند.... یک کف خاک در این میکده ضایع نشود» حتی درحمله‌ی بی‌رحمانه‌ی بودائیان میانمار به مسلمانان بی‌پناه راز هایی می بینند. بگذار با یک بیت حرف را تمام کنم. گفت: «صدهزاران طفل سر بُبْریده شد.... تا کلیم‌الله صاحب‌دیده شده» آیا نقش علی اصغر«علیه‌السلام» در نهضت امام حسین«علیه‌السلام» برای نشان‌دادن جهت وَهابیِ امویان، از علی اکبر«علیه‌السلام» کمتر بود، تا درنتیجه، امروز همه‌ی جهان اسلام وَهابی نباشند؟ در مسیر ظهور حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» در خدمت انقلاب اسلامی موجب می‌شود که متوجه این روایت شویم که حضرت صادق (ع) فرمودند: «مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ کَانَ کَمَنْ کَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ کَانَ کَالضَّارِبِ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِالسَّیْف ...» هر که منتظر این امر باشد و بمیرد مانند کسى است که با قائم (ع) در خیمه‏ اش باشد؛ بلکه مانند کسى است که پیشاروى رسول خدا (ص) شمشیر زده باشد. . موفق باشید
4432
متن پرسش
با عرض سلام و احترام استاد عزیز چند سوال است به شرح ذیل خدمتتان عرض می کنم : - در بحث هدف از خلقت فرمودید چون خداوند محب زیبایی است و می خواهد زیبایی خود را ببیند انسان را خلق می کند تا خود را در ایینه انسان ببیند ( و یا ب جهت صفت خالقیت و ... ) که سوالان ذیل پیش می آید : 1- آیا برای این موضوع کفایت نمی کرد فقط مثلا پیامبر (ص) یا حضرت مهدی (ع) را خلق می کرد ( البته در یکی از جوابهایتان خواندم چقدر انسان باید خلق شود تا حضرت ظهور کند ) دلیلش چیست چرا باید این همه انسان خلق شود تا حضرت ظهور کند مگر نمی شود از همان اول ظهور کند. 2- چرا خداوند از همان ابتدا حضرت مهدی (ع) و ما انسان ها را به صورت بالفعل نیافرید اگر جوابتان این باشد که آنوقت کمال انسان معنا نداشت مگر غیر از این است که خداوند ما را به جهت همان موضوعی که در بالا عرض کردم آفریده است تا خود راببیند حالا کمال معنا نداشته باشد عیبی بر موضوع وارد نمی شود . 3- ایا هدف از خلقت نفع رساندن به افریده یا انسان است اگر اینطور است جهنم چه معنا دارد یعنی انهایی که سر انجامشان جهنم است نباید خلق شوند چون نفعی در ان برای انها نیست البته منظورم انهایی است که تا ابد در جهنم می مانند است.با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- برای ظهور صفات پیامبر خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و سایر اولیاء الهی، باید تمام عالم خلق می‌شد تا از یک طرف عظمت و شجاعت و صبر رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در مقابل امثال ابوسفیان نمایان می‌گشت و از طرف دیگر نور رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در حرکات و سکنات ائمه«علیهم‌السلام» ظهور می‌کرد و خداوند در آینه‌ی انسان کامل وقتی به ظهور آید اسماء حسنای خود را به تماشا می‌نشیند و این تا آخر خلقت و اوج حکومت حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» ادامه دارد 3- «جهنم» ظهور گرفتن فیضی است که انسان‌های گناهکار شایستگی داشتن آن را از خود نشان ندادند(آن جواب بر اساس اطلاعاتی بود که سؤال‌کننده داشت و لذا عذر می‌خواهم که به اجمال جواب دادم). موفق باشید
4415
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استادطاهرزاده برخی از علما بزرگوارهستند که دارای آثارو کتب و جلسات سخنرانی همچنین در خط ولایت و حامی انقلاب اسلامی هستند وما از فرمایشات آنها استفاده می کنیم ولی بعضا اظهار نظرهای سیاسی می کنند که ممکن است ما با آن موافق نباشیم چه کنیم این اظهار نظر سیاسی (چه درست و چه به زعم ما نادرست ) باعث نشود که با توجیهاتی که برای خود درنظر می گیریم .خود را از کسب فیض از سایر معارف دینی که بیان می کنند محروم نکنیم 2-استاد بعضا اظهار نظرهای سیاسی از حضرتعالی در سایت مشاهده می شود که ممکن است به نظر ما درست نباشد لطفا مبنا و جهت گیری سیاسی خود را بفرمایید تا هر وقت اظهار نظر سیاسی از حضرتعالی مشاهده نمودیم آن را در قالب مبنا و جهت گیری که بیان می نمایید بگنجانیم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- باید جایگاه علمی آن عالمان را بشناسیم و بر اساس جایگاه علمی آن‌ها از آن‌ها استفاده کنیم 2- مبنای بنده در امور سیاسی حضور نور توحیدی است که از حضرت آدم«علیه‌السلام» شروع شده و به حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» ختم می‌شود، هر جریانی که به نحوی در این سیر قرار داشته باشد برای بنده ارزش دارد و انقلاب اسلامی را در این سیر می‌بینیم و رهبری عزیز را امروز طلایه‌دار حفظ و ادامه‌ی این سیر می‌دانم و روح غربی را مانع و حجاب این سیر می‌شناسم و امثال آقای هاشمی را با همه‌ی خدماتی که انجام دادند حجاب این سیر می‌دانم و دولت آقای احمدی‌نژاد را با ضعف‌هایی که دارد و با توجه به تأییدات رهبر عزیز«حفظه‌الله» حجاب این سیر نمی‌دانم و بر همین اساس رهبری عزیز فرمودند: دولت آقای احمدی‌نژاد متذکر شعارهای انقلاب است. حال در این راستا چقدر خوب است به بنده تذکر دهید و از طرفی ممکن است بنده در مصداق‌ها به خطا روم، اگر از ملاک‌ها غفلت نشود چیزی نمی‌گذرد که معلوم می‌شود آن شخص و یا آن جریان مطابق آن ملاک‌ها نبوده چون ملاک‌ها را از دست نداده‌ایم. موفق باشید
4378
متن پرسش
با سلام.در کتابی به نقل از شیخ اکبر محی الدین گفته شده بود که مراد ما در دعاها از گفتن یا الله در واقع خواندن اسمی از اسما الله است که مرتبط با موقعیت و حال ما است.مثلا وقتی یک مریض می گوید یا الله،مراد او یا شافی است.سوالم این بود آیا چیزی وجود دارد که برای خواستنش یا الله واقعی به معنای جامع اسماء را به کار ببریم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی شما اظهار می‌دارید «یا الله» و نظرتان تجلی نور احدی بر قلب‌تان هست تا همه‌ی ابعاد خود را متعالی کنید و یا وقتی با نظر به نور محمد و آل محمد«علیهم‌السلام» به حضرت حق نظر می‌کنید، نظر به اسم الله دارید. موفق باشید
4355
متن پرسش
باسلام خدمت استاد گرانقدرم چرادر تسبیحات اربعه در نماز ترتیب ذکرها به صورت سبحان الله الحمد الله ودرآخرالله اکبر است ولی در تسبیحات حضرت زهرا ابتدا الله اکبر وبعد الحمد الله ودر آخر سبحان الله است آیا سری درآن وجود دارد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سالک در سیر الی‌الله گاهی اسم جلال حضرت حق بر او تجلی می‌کند و لذا با سبحان‌الله شروع می‌نماید و گاهی نظر به جنبه‌ی کبریایی حضرت حق دارد و با الله اکبر شروع می‌کند، در هر شرایطی باید ادب آن شرایط رعایت شود. موفق باشید
4350
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز مقام محمود چیست وچگونه میتوان به ان رسید میخواهم از زبان خودتان شرح دهید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل موضوع که در آیه‌ی 79 سوره‌ی اسراء مطرح است که به رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» توصیه می‌فرماید: نیمه‌شب جهت عبادت برخیزند و به عبادت بپردازند به امید آن‌که پروردگارشان ایشان را به مقام محمود نایل گرداند. یعنی مقامی که دارای همه‌ی صفات پسندیده است و محل تجلی و ظهور اسماء حسنای الهی خواهد شد و لذا انسان در آن حال دارای منزلتی معنوی می گردد و به جایی می‌رسد که حقیقتاً می‌تواند خدا را حمد کند. برای رسیدن به آن مقام از نماز شب نباید غافل بود.بنده در شرح زیارت جامعه‌ی کبیره در فرازی که مقام محمود را برای اهل‌البیت«علیهم‌السلام» متذکر می‌شود، عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
4351
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز -بنده میخواستم بدانم در عالم علم خدا ما چگونه وکی مردن خود را انتخاب کرده ایم؟ واین چگونه با اینکه اجل قطعی در دست خداست قابل جمع است -اینکه بعضی ازبزرگان عالم علم خدا را قبول ندارند منظور چیست ؟ میخواهم از زبان خودتان شرح دهید باتشکر از شما استاد گرامی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در عین ثابته‌ی خود بر اساس جنبه‌ی امکانی خود زندگی خود را انتخاب کردیم و بر اساس همان جنبه‌ی امکانی همچنان می‌توانیم انتخاب‌های مجددی انجام دهیم ولی با توجه به این‌که وجوددادن و میراندن در دست خدا است و ربطی به جنبه‌ی امکانی ما ندارد پس اجل ما در دست خداوند و به تقدیر او است. هیچ موجودی نیست که منکر علم خدا باشد ممکن است منکر جنبه‌ی عین ثابته‌ی انسان باشند. موفق باشید
4339
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم.سلام علیکم.استاد بزرگوار،از کسی شنیدم که می گفت در میان عبادات، نماز مخصوص عبادت مستقیم ذات است،با توجه به پاسخ شما به سوال 4300،این گفته رد می شود؟متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال اگر نظر هم به نور ذات داریم در خود نماز اسم «الله» را بر زبان می‌آوریم و متوجه آن اسم مبارک هستیم که رحمان و رحیم است و لذا این «الله» غیر از آن «الله» است که در قل هوالله احد می‌گویید که نظر به مقام احدانیت دارد و تعیّن اول محسوب می‌شود. موفق باشید
4324
متن پرسش
وجود خدا را چطور میتوان اثبات کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که کتاب «از برهان تا عرفان» را همراه با سی‌دی آن کار کنید. موفق باشید
4300
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم.با سلام.این که یکی از تعاریف اسم الله حقیقت محمدیه (ص)است درست است که در نماز هم هرجا کلمه ی الله بود آن را به همین معنی بگوییم؟ باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متوجه نور جامع حقیقت محمدیه«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» شوید و با چنین توجهی کلمه‌ی مبارکه‌ی «الله» را بر زبان جاری کنید «طوبی لکم» مبارک باشد چنین رویکردی برای شما. کار بسیار ارزشمندی است. موفق باشید
4302
متن پرسش
در سؤال (4089) از شما پرسیدیم که: «علم حضوری به وجود خدا، از جنس مبادی نظری است یا عملی؟»، شما در پاسخ فرمودید: «در این حالت، تمام وجود انسان اعم از نظر و عمل تحت تأثیر چنین مشاهده‌ای است. به این لحاظ، آن کسی که خود را در معرض غرق شدن می‌یابد، عملش همان نظر به خداوندی است که قدرت نجات دارد.». با عرض پوزش، این فرمایش شما، جواب ما نشد؛ این گزاره در این حالت (اگر چه انسان به گزاره‌بودنِ این واقعیت و موضوع و محمول داشتنش توجه ندارد) منشأ تصمیم‌گیری و عمل است، لذا این گزاره در این حالت بالاخره باید جزء مبادی باشد، جزء کدامیک از مبادی است؟ نظری یا عملی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر موضوع را وجودی در نظر بگیریم و خود را به جای آن کسی قرار دهیم که در حال‌ غرق نظربه خداوند دارد ، حرف همان است که عرض کردم که ماوراء عقل عملی و نظری تماماً نظر به خداوند د ولی اگر موضوع را در حوزه‌ی علم حصولی بیاوریم معلوم است که علم حضوری را به صورت حصولی مدّ نظر قرار داده‌ایم و جزء مبادی نظری می‌شود ولی این دیگر علم حضوری نیست، علمِ به علمِ حضوری است. موفق باشید
4174
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز چندشب پیش در حریم ملکوتی رضوی حاج آقا عالی در مورد اسباب و توکل به خدا صحبت داشتند و گفتند در این مورد نباید افراط وتفریط کرد مثلا داستان بیماری حضرت موسی (ع) را به عنوان تفریط در مورد اسباب و گفتند ازآن طرف بام بعضی ها آنقدر غرق اسباب شده اند که خدا را فراموش کرده اند و 5شنبه در دعای کمیل حرم حاج سعید در ذیل"الهی وربی من لی غیرک"گفت این جمله وقتی محقق میشه که شما مثلا برای خرید خانه چشمتان به وام و دیگر واسطه ها نباشد و فقط وفقط ازخود امام رضا(ع)بخواهید حالا ازشما میخواهم نگرش صحیح در مورد این موضوع را بیان کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوب و درستی فرموده‌اند. موفق باشید
4168
متن پرسش
سلام به استاد عزیز. چگونه می توان با استفاده از برهان صدیقین و نتیجه ی آن یعنی هویت تعلقی، مراتب عالم را به عنوان حضرات خمس تبیین کرد. و عرفا و فلاسفه این مراتب را از کجا اخذ کرده اند. آیا متاثر از عقول در فلسفه ی ارسطوست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرات خمس ربطی به تشکیک وجود ندارد همچنان که ربطی به عقولی که در فلسفه مطرح است ندارد، بحث بسیار دقیقی است که باید در جای خودش بحث شود. اگر نگاهی به جزوه‌ی «عرفان نظری» بیندازید شاید باب بحث در این مورد برایتان باز شود. موفق باشید
4122
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر. سالی پر ازمعنویت داشته باشید. استاد اسم «یالطیف» چه برکاتی دارد؟اینکه می گویند روزانه 129 مرتبه برای گشایش بخت دختران بخوانید درست است؟ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسم لطیف عبارت است از تصرف حق در امور بندگان، آن هم تصرفی خفی و لذا با رجوع به حضرت حق با اسم لطیف، حضرت حق إن‌شاءالله به همان شکلی که روح انسان طلب می‌کند امورات انسان را اصلاح می‌نماید.موفق باشید
4059
متن پرسش
سلام علیکم 1- استادعزیز در مورد صفت مکاریت در آیات متعدد قرآن کریم درمورد خداوند وانسان یک نتاقضی و جود دارد .علامه جوادی (خدا حفظشان کند )ظاهرا اعتقاد دارند که مکر خوب داریم ومکر بد داریم . اما می دانیم حداقل مکر در لغت به معنای حیله به کار بردن در کار حالا در مورد خداوند وقتی می خواهیم به کار ببریم می توانیم بگویم که کافران مکر می کنند یعنی فکر می کنند که از قدرت وحکمت خداوند فرار کرده اند ولی خداوند مکر می کند واز همانجا که کافران فکر می کنند که از دست خدا در رفته اند گرفتار شان می کنیم (مکرو ومکرالله والله خیر ماکرین ).می بینیم مکر از جنبه و زاویه دید انسان ها بیان شده است و گرنه خداوند هم در علمش می دانست که این انسان با اراده خودش از این راه می رود به نتیجه دلخواهش نمی رسد . و شان خداوند متعالی از اینکه هدفی را دنبال کند اجل است . خدا را شاکرهستم برای همه نعمت هایش از جمله نعمت ولایت . انشالله خدا کمک کند که شکر مان را وحمد ما را هروز کاملتر کند خداخیرتتان دهد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر «مکر» را به معنای چاره‌جویی بگیریم یک واژه‌ی غیر ارزشی نخواهد بود حتی آن‌جایی که خداوند از قول عزیز مصر نقل می‌کند که می‌گوید: مکر زنان عظیم است. ولی خداوند آن را نقد نکرده. چون به این معنا است که زنان توان چاره‌جویی عظیمی در کار خود دارند. با این توصیف که مکر به معنای چاره‌جویی باشد معنای مکر الهی به این شکل است که خداوند در مقابل چاره‌جویی کافران برای نفی تأثیر نبوت ، چاره‌جویی می‌کند و خدا بهترین چاره‌‌جوها است زیرا به تعبیر علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» دستِ طرف مقابل را می‌خواند. موفق باشید
4063
متن پرسش
باعرض سلام گاهی اوقات در دلم با توجه به مبادی و مبانی معرفتی که از شما استاد بزرگوارم دریافت کردم توحیدی را احساس میکنم و توکل و آرامش خوبی را به من میدهد اما با خودم میگویم اینگونه نیست چون وقتی از فقهاو علما سوال می پرسم آنها اسباب را خیلی پررنگ تر می کنند و آن توکل و آرامش را از من صلب می کنند ، آیا به قلبم گوش دهم یا .... بنده منکر نقش اسباب نیستم اما اگر خدا نخواهد اسباب هم نقش ثابتی ندارند ... با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیره‌ی اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» آن نبوده که از اسباب و وسایل استفاده نکنند، نگاه آن‌ها به ماوراء این وسایل بوده همان‌طور که ما در دفاع مقدس در حدّ توان خود از وسایل نظامی استفاده کردیم ولی نگاه حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به لطف خدا بود و همان موجب پیروزی ما شد وگرنه اگر به وسایل نظامی خود چشم می‌دوختیم در مقایسه با وسایل نظامی دشمن، خود را می‌باختیم و عملاً شکست می‌خوردیم. در حدّ امکان از وسایل استفاده‌کردن سیره‌ی عقلا و مؤمنین است ولی امید را به وسایل دوختن سیره‌ی مشرکین است. موفق باشید
4039
متن پرسش
بسمه تعالی سلام خسته نباشید . از این که وقت گذاشتید و پاسخ سوال را دادید بسیار ممنون و متشکر هستم . حالا می خواستم سوال کنم که : چطور باید حجاب‌های ماهیت برطرف شود تا انسان متوجه شود ؟ و چطور باید به هست‏ها رسید ؟ و سوال دیگری در مورد روش مطالعه کردن داشتم که بهترین روش مطالعه از نظر شما چیست ؟ منظورم از روش مطالعه ، چطور خواندن کتاب است ؟ از این که وقت می گذارید و پاسخ می دهید واقعاً تعجب می کنم . زیرا افرادی چون شما مسلماً خیلی باید سرشان شلوغ باشد ولی با این حال به سوالات ما افرادی که کوچک هستیم و شاید وقت شما را می گیریم ، پاسخ می دهید و این باعث تعجب است چون افرادی را که با آن ها در ارتباط بودم می دیدم که با کمی کار دیگر نمی توانستند به موارد دیگر رسیدگی کنند و یا حتی خیلی از کارها را فراموش می کردند . این کار شما باعث می شود انگیزه زیادی حداقل در خود من بوجود بیاید . باز هم تشکر می کنم . انشاالله خداوند خیر عظیمی نصیب تان بفرماید . موفق باشید .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سراسر کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» با شرح آن را برای عبور از ماهیت عرض کرده‌ام مگر کار ساده‌ای است ؟ گفت: «تا خون‏ نکنى دیده و دل پنجه سال‏.........از قال تو را ره ننمایند به حال‏» 2 - بحث روش مطالعه که در قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شده إن‌شاءالله جوابگوست. امیدوارم بنده بتوانم از این طریق در این شرایط وظیفه‌ی تاریخی خود را انجانم دهم و تلاش نمایم تا افقی که انقلاب اسلامی در مقابل بشر امروز گشوده است با دسسیه‌ی دشمنان اسلام مکدر و تیره نشود. موفق باشید
4051
متن پرسش
با سلام به محضر مبارکتان در یکی از سخنرانی هایتان با موضوع "خصوصیات قلب ممتحن" اشاره کوچکی به تصور و تصدیق داشتید آیا این موضوع را در جایی "سخنرانی یا کتاب" بطور کامل باز نموده اید؟ بنده گمشده و کلید همه فریادهای شما مبنی بر حضور دائم, به صحنه دراوردن قلب, رهایی از زمان و بسیاری از مطالب دیگر را در این نکته"فهم مبادی تصوری و سپس قبول و تصدیق" می دانم. لطفا راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
3847
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز خدا بر طول عمر شما بیفزاید و بر کات شما را روز افزون کند شنیده ام که ذکر لا اله الا اله چون به توحید نزدیک می کند فقر مادی می آورد و من در این شرایط حقیقتا تحمل فقر مادی و شرمنده زن و بچه شدن را ندارم در عین حال به این ذکر علاقه دارم و معمولا روزی 1000 بار می گویم آیا این قضیه درست است و اگر هست چه ذکری بگویم که هم احوالات معنوی و تقرب به خداوند داشته باشد و هم باعث فقر مادی و احتیاج به خلق نشود سئوال دیگر این که بهتر است از ذکرهایی که انسان دوست دارد هرکدام هر روز صد بار بگوید یا فقط یک ذکر را زیاد تکرار کند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چگونه می‌شود پذیرفت ذکری که حضور خدای رئوف را متذکر می‌شود فقر مادی بیاورد. رسول خدا«صلواة‌الله علیه‌وآله» می‌فرمایند: بهترین شما کسی است که روزی 100 مرتبه ذکر «لا إله إلاّ الله» بگوید. آیا اگر حضرت حق نظر کنند و تعلقات ما را از امور بیهوده‌ی دنیا بزدایند، این فقر مادی است؟ موفق باشید
3849
متن پرسش
ایمان به عالم غیب چه تاثیری در زندگی انسان دارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایمان به غیب به معنی آن است که متوجه باشیم علاوه بر پدیده‌های مادی و نقش و تأثیری که پدیده‌های مادی دارند حقایقی در عالم هستند که حتی بیشتر از پدیده‌های مادی در زندگی ما و اجتماع مؤثرند و همین‌طور که اگر از پدیده‌های مادی استفاده کردیم بهره‌ی لازم را می‌بریم اگر توانستیم به حقایق غیبی رجوع کنیم از انوار آن‌ عالم در جسم و روح خود بهره‌مند می‌گردیم با این تأکید که روح ما نیاز دارد که از حقایق غیبی تغذیه کند و فربه شود که در رأس آن‌ها بهره‌مندی از نور خداوند است که اگر نتوانست از طریق شریعت الهی خود را با نور الهی مأنوس کند و از آن بهره‌مند گردد در فردایی که از دنیا و عالم حس جدا می‌گردد در عذاب بی‌خدایی تا ابد معذّب است که صورت این معذب‌بودن همان چیزهایی است که شریعت الهی از آن خبر داده است. موفق باشید
3831
متن پرسش
استاد عزیز دربحث حرکت جوهری وممکن الوجود بودن عالم واینکه فیض الهی دائمی است ازمثال نور که پس از جدا شدن ازمنبع نیست می شود استفاده میکنید درحالی که میدانیم که مثلا ستاره ای که ده سال نوری باما فاصله دارد نورش ده سال پس از جدا شدن از ستاره به ما رسیده است واین فوتونها جذب شده وبه فوتونهای دیگری تبدیل میشوند البته ازمثال انتظار زیادی نمیرود به قول خودتان خاک بر..... اما از نظر من شاید نارسا باشد خواهشمندم توضیح دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که ما چه موقع آن نور را درک می‌کنیم غیر از آن است که اگر نور از منبع آن جدا شود باز نورانیت خود را حفظ می‌کند. نسبت نور با منبع نور همیشه ثابت است ولی این‌که ما چه موقع آن را می‌بینیم به ما و فاصله‌ی ما با آن نور ربط دارد. موفق باشید
3821
متن پرسش
با عرض سلام میخواستم بدونم فضل خدا از قاعده لطف خداوند جداست ؟تعریف کاملی از فضل ولطف میخواستم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم بتوانیم این دو را از همدیگر جدا دانست. با به‌کار برده‌شدن آن‌ها در متون متوجه می‌شویم که نظر به کدام معنا دارند. آیا نظر به فضل دارند به معنای بیشتر از استحقاق و یا نظر به لطف دارند به معنای توجه به استعدادهای پنهانی که ما متوجه آن‌ها نیستیم. موفق باشید
3732
متن پرسش
سلام استاد خاصیت ذکریا باسط چیست؟وچه موقع باید بکار برد؟وچه تعداد هست؟واداب ذکر گفتن چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خاصیت این ذکر آن است که خداوند قبض ما را بر بسط تبدیل می‌کند، شاید وقت خاصی و تعداد خاصی نداشته باشد، آداب نمی‌خواهد. نظر می‌کنید به حضرت حق از آن جهت که باسط است و او را با این اسم صدا می‌زنید و او هم جواب می‌دهد. موفق باشید
3701
متن پرسش
با سلام و عرض ادب در خدمت استاد محترم: استاد شما فرمودید که خدا فیاص مطلق هست و باید همواره خلق کند سوال این است که خدا قادر بر خلق است که در آن شکی نیست، اما اینکه باید خلق کند همواره لازمه این حرف این است که خدا در خلق مجبور باشد یعنی مجبور است که خلق کند و نمی تواند خلق نکند؟ لطفا راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در فلسفه بحثی هست که می گوید: واجب‌الوجودبالذات، از همه‌ی جهات واجب‌الوجود است، یعنی خداوند واجب العلم است و نمی‌شود علم از او جدا باشد چون این برای خدا نقص است، همچنین واجب الْجُود است و نمی‌شود جُود و بخشش نداشته باشد و از این جهت همواره خلقت هر مخلوقی را به آن مخلوق می‌دهد. موفق باشید
3663
متن پرسش
باسلام استاد گرانقدر سوال داشتم که خواهشمندم آنرا به دقت ملاحظه بفرمایید و جوابش را هم بفرمائید و ما را به مراجعه کتاب سفارش نفرمائید چون دوست دارم خودتان جواب بدهید: الف:درشرح گلشن راز(محمدلاهیجی)این جمله آمده:((بت پرستی چیزی غیر از خداپرستی نیست و اگر مسلمان که قائل به توحید است و انکار بت می نماید بدانستی و آگاه شدی که فی الحقیقه بت چیست و مظهرکیست و ظاهر به صورت بت چه کسی است بدانستی که البته دین حق در بت پرستی است)) منظور این جمله چیست؟ ب:برخی عرفا می گویند ((حضرت موسی برادرش را عتاب کرد بدین جهت بود که توچرا گوساله پرستی را انکار کردی و نفهمیدی گوساله پرستی غیر از خداپرستی نیست))شفاف توضیح دهید؟ 2.شما قائل به این هستید که امروز سلوک ذیل اندیشه امام ، حال سئوال اینجاست که خود امام بارها فرمودند استاد پیدا کنید خودرو نمی شود و یا اینکه علامه طهرانی در کتاب سرالفتوح کاملا مخالف نظر شما فرموده اند با اینکه زمان انقلاب هم درک کرده اند جمع بین این دوحرف با فرمایش شما چیست؟ و آیا در تایید حرف شما کسی قائل به این نظر شما هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: الف- در عرفان سالک به بصیرتی می‌رسد که همه‌چیز را آیت حضرت حق می‌بیند در آن حال بت نه از آن جهت که بت است،بلکه از آن جهت که مخلوق خداوند است مظهر اسماء الهی است. چنانچه قرآن می‌فرماید: « سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق‏ » به زودی ایات خود را در افاق و در جان مومنین طوری می نمائیم که همه ان ایات را حق می بینند. ب- باید عین متن باشد تا بتوانیم با توجه به قبل و بعد جمله منظور را بفهمیم. 2- بنده در جزوه‌ی «روش سلوکی حضرت آیت الله بهجت» سخن آیت الله بهجت را شرح داده‌ام که چرا می‌فرمایند: «علم تو، استاد تو است» در ضمن چرا خودِ حضرت امام را در جهت‌گیری کلی استاد خود به حساب نیاوریم و در امور جزیی‌تر از اساتید عزیز نیز استفاده کنیم؟ موفق باشید ‏
نمایش چاپی