بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عقل ، قلب ،عشق، خیال و وهم

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16305
متن پرسش
سلام استاد گرامی، خدا قوت عرض می کنم: برخی دوستان، بخاطر اینکه وقت شریف شما زیاد گرفته نشود بعضی موارد در سطح پایین را از بنده راهنمایی می گیرند و بنده هم دقیقا طبق فرمایشات جنابعالی، به آنها راهنمایی می کنم، که چگونه کار کنند و... کتب را، صوت ها را و... (البته اگر استاد صلاح ندانند بنده کاری نمی کنم، ولی در هرصورت در خدمت هستم، حتی اگر اینجا در تهران باشم دوست دارم به شما کمکی کرده باشم، و این قضیه مرا بسیار مسرور می کند) بخاطر این قضیه چند نکته را خواستم با استاد مشورت کنم: 1. بعضی از افراد که خیلی پیگیر معرفت نفس هستند، و بیشتر با معرفت نفس کار می کنند و انس دارند پس از «ده نکته» و از «برهان تا عرفان»، صلاح است که سراغ کتاب «خویشتن پنهان» بروند (بجز قسمتی که نظرات علامه (ره) نوشته شده)؟ یا اینکه معاد را کار کنند و سپس آن کتاب را کار کنند؟ 2. یکی از دوستان کتب دکتر شریعتی زیاد خوانده است و الان به کتب شما رجوع کرده است، صلاح است پس از «ده نکته»، سری به کتاب «ادب خیال، عقل و قلب» بزند، و سپس سیر را ادامه دهد؟ 3. استاد خوشحال می شوم اگر باعث شوم وقتتان در پرسش و پاسخهای غیر اصلی کمتر گرفته شود، (گرچه خودم هم وقتتان را گرفته ام). به همین خاطر آماده خدمت هستم، ایمیل و شماره بنده را به هرکسی که صلاح دانستید مختارید بدهید، 09190172061 طلبه : مهدی وحدتی فر Mahdi12vahdati@gmail.com
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خدا بسیار بسیار شما را مأجور دارد که در جواب به سؤال‌ها، بار سنگینی از دوش رفقایی که در کانال‌های تلگرام و یا به طور خصوصی مشغول جوابگویی به سؤالات هستند می‌توانید بردارید.  شماره‌ی جنابعالی را به جناب حاج آقا نظری خواهم داد زیرا ایشان هم به دنبال کسانی بودند که افراد را جهت جواب‌گویی به سوالات به آن‌ها ارجاع دهند 2- به نظرم اگر کتاب «خویشتن پنهان» بعد از بحث معاد که همراه با شرح صوتی است، به افراد معرفی کنید به همان شکلی که سخنان حضرت علامه در پاورقی به حساب آید، بهتر است. 3- کار خوبی کرده‌اید در مورد رجوع به کتاب "ادب خیال، عقل و قلب» به آن رفیق عزیز. موفق باشید  

16312
متن پرسش
سلام: 1. در جواب سوال 16268 حدیث امام باقر (ع) به جابر بن ‏يزيد جعفى به روح من جلا داد. استاد ممنون،خیلی کیف داد، استاد یه حدیث یا یه کتاب درباره این موضوع برای اطمینان قلب. 2. استاد با وجود جوابتون در سوال 16268 و احساس ؛رامش موقت، اما بعضی اوقات از این که خدا من را در فقر آفریده و من در این فقر بد تربیت شده ام و با این که تلاش کردم و الان مدرک ارشد دارم اما به خاطر والدین و محیط نامناسب در سن 25 سالگی هیچ هنری ندارم و احساس تنهایی و بی خودی بودن می کنم. این شرایط باعث شده من با خدا درگیری پیدا کنم (زورم که بهش نمیرسه اما لفظی چرا) از طرف دیگر به خاطر این شرایط به روانشناسی پناه بردم و از این طریق مطالبی شنیدم مبنی بر این که انسان به خاطر ضعفش و جنگ ها نیاز به پناهی داشته و بنابراین خدایی ساخته و دینی برای آرامش و همین دین وسیله ای شده برای قدرتمندان برای بهره کشی از مردم، از طرفی هم شرایط اقتصادی و فرهنگی ایران با تمدن غرب مقایسه می کنم و رفتار دولتمردان ایرانی و دروغ هایشان را با فکر شیعه مقایسه می کنم یکم فکرهای ضد انقلابی و ضد دینی به ذهنم خطور میکنه، احساس می کنم خدایی نیست و کلاهی بزرگ سال به سرم گذاشته اند. استاد برای این مشکل چه کنم؟ این تنهایی، فقر، بی عرضگی و عدم جذب شدن توسط جامعه داره بنیان عقایدم را متلاشی میکنه و من دارم آثارش را توی نمازم می بینم. 3. استاد یه پیشنهاد داشتم اونهم اینکه تفکرات و اندیشه های دینی را تبدیل به جدول نمودار و شکل و نمودار ذهنی بکنید.مثل کتابهای روانشناسی. به مغز و عقاید نظم میبخشه و جایگاه همه اعمال و عقاید دینی را مشخص میکنه. در دنیای امروز این کار هم به افراد دیندار برای عیب یابی روند دینداریشون کمک میکنه و به حرکتشون سرعت می بخشه و در یک لحظه یه بچه شیعه تمام عقاید و رفتارها و افکار دینی و عکس العمل های دینی که از یک فرد مسلمان انتظار هست به چشم می بینه و درک کاملی از دین پیدا میکنه و در واقع با این کار یه حسابرسی سریع و کامل از خودش میکنه و هم افراد بیرون از دین را با مفاهیم دینی به سهولت آشنا می شوند. 4. استاد انتظار دیدن امام عصر داشتن و گفتگو با ایشان و حتی زندگی در جوارشان آیا نوعی طلبکاری برای منی که فاصله بسیار (بی نهایت) با ایشان دارم محسوب میشه و یا باید با همین عصر غیبت ساخت؟ در جایی دیدم که آیت الله بهجت به زائر امام رضا (ع) فرموده بودند رفتی مشهد امام رضا را هم دیدی؟ گویی این اتفاق حتما باید برای زائر امام بیفتد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان وقتی که با عقل خود معارف حقه‌ی الهیه را تصدیق کرد و از طریق رعایت دستورات الهی، قلب خود را آماده‌ی احساس حقایق قدسی نمود، و در عالَمی وارد شد که هر آن‌چه دین گفته است را به نحوی دریافت کرد، متوجه می‌شود راهی که خداوند از طریق انبیاء در مقابل ما گشوده است چه اندازه حقیقی، منطقی و مفید خواهد بود در آن وقت است که ملاحظه می‌کنید مکاتب روان‌شناسانِ مادی چه اندازه پوچ و بی‌معنا و پریشان است. به قول جناب فیض کاشانی: «گفتم رخت ندیدم گفتا ندیده باشی / گفتم ز غم خمیدم، گفتا خمیده باشی. گفتم ز گلستانت گفتا که بوی بردی / گفتم گلی نچیدم گفتا نچیده باشی. گفتم جفات تا کی، گفتا همیشه باشد / از ما وفا نیاید شاید شنیده باشی. گفتم شراب لطفت آیا چه طعم دارد / گفتا گهی ز قهرم شاید مزیده باشی. گفتم که طعم آن لب گفتا ز حسرت آن / جان بر لبت چه آید شاید چشیده باشی. گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی؟ / گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی. خود را اگر نه بینی از وصل گل بچینی / کار تو فیض اینست خود را ندیده باشی. آری به قول فیض؛ شاید رسیده باشی! از کجا می‌گویی از نور ایمان برخوردار نیستید؟ ثانیاً: بشتر برکات تبعیت از شریعت الهی در زندگی ابدی سراغ انسان می‌آید. همه‌ی فکر و ذهن خود را در راستای اطاعت از حکم خدا برای آبادانی قیامت باید به‌کار برد. در آن صورت است که می‌بینید آن‌چنان هم بی‌عضه و دست و پا چُلفتی هم نیستید، بلکه راه را عوضی رفته‌اید. موفق باشید

16295
متن پرسش
با سلام و ارادت: کانالی تحت عنوان داروخانه معنوی، اذکاری با منبع و نیز جداولی رمزی جهت رفع مشکل معرفی می نماید لطفا صحت و سقم چنین مطالبی که باعث عضو شدن بیش از 200000 نفر در کانال مذکور شده را عنایت فرمایید. با تشکر آدرس کانال تلگرام: https://telegram.me/goshayeshe
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم‌رفته کار خوبی است ولی عنایت فرمایید که تأثیر اذکار با معرفت به محتوای آن‌ها و رجوع قلبی، تأثیر اساسی خود را دارد. موفق باشید

16282
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با توجه به کتاب «جنود عقل و جهل» کسی که دچار صفت رذیله سمعه است، یعنی در نیت صادق است ولی دوست دارد عبادت را به سمع دیگران برساند یا دیگران به سمع او برسانند (این صفت بسیار خطرناک و آزار دهنده است و اثر عبادات را نابود می کند و فرد مصداق «خسر الدنیا و الاخر می شود.» 1. برای رفع و ترک آن چه باید بکند؟ و به چه چیزی نظر داشته باشد؟ 2. لطفا برا رفع آن ذکر ماثوره بفرمایید؟ لطفا کمی شرح دهید. شاید سوال خیلی ها باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تجلی نور توحید است که قلب، توجه استقلالی به غیر حق را نفی می‌کند و نور توحید با عبادات شرعی حاصل می‌شود مشروط بر آن‌که رویکرد ما در عبادات، رویکرد اُنس با حضرت حق باشد. در این فضا تکرار آخرین فراز مناجات شعبانیه إن‌شاءاللّه مؤثر خواهد بود آن‌جایی که انسان اظهار می‌دارد: «الهی و الحقنی بنورک الأبهج ......». موفق باشید

16259
متن پرسش
با سلام: در کتاب فلسفه غرب۱: فرمودید که افلوطین گفته است که: عقل زمانی که از مقام احدیت صادر می شود، مبدا خود را تعقل می کند، و حاصل این تعقل خلق مادون خود می شود، حال سوالم اینجاست که عقل زمانی که مبدا خود را تعقل می کند مگر به مقام قبلی و بالاتر خود نمی اندیشد که احدیت است، پس علت چیست که با این تعقل مادون خود را خلق می کند؟ لطفا کمی توضیح دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل، واسطه‌ی فیض بین حق و خلق است و از این جهت مادونِ خود را خلق می‌نماید. حضرت امام در کتاب «مصباح‌الهدایه» در مطلعِ اول تا ششم به این نکته به‌خوبی پرداخته‌اند. موفق باشید

16235
متن پرسش
سلام علیکم: ممنون از حوصله به خرج دادنتان در پاسخ به سوالات حقیر. استاد بزرگی در قم به بنده ایراد می گرفتند که چرا محاسبات و تصمیماتم بر اساس شهودات و عینیاتم است. مثلا برای استاد اخلاق گرفتن بنده در کربلا به حضرت سیدالشهدا متوسل شدم که فرد منتخب شان را به حقیر نشان دهند، دیری نپایید که یکی از اساتید به همراه کلی از شاگردانشان در مقابل بنده ظاهر شدند و در همسایگی ما سکنی گزیدند. اما ایشان این مسائل را وهم و خیال می انگاشتند. کار به جایی رسید که حتی به بنده می گفتند جهل مرکب حادث گشته.بنده هم دچار شک شدم و اینک این تشکیک به کل عقایدم رخنه کرده به طوری که به پوچی گراییده و اکنون در امورم بسیار متزلزل و سست شده ام. لطفا راهنمایی بفرمایید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره حجت ما، عقل و شرع است. اگر آن استاد بعد از توسل به حضرت اباعبداللّه«علیه‌السلام» برای شما پیدا شد، باز باید بر اساس عقل و شرع، دستورات ایشان را دنبال کنید. و اگر موجب نزدیکیِ هرچه ‌بیشترِ شما به بندگی خدا و فهم انقلاب اسلامی شد، او را بپذیرید. موفق باشید

16159
متن پرسش
سلام علیکم استاد: آیا راه معرفت نفس که از طریق شناخت خود به شناخت حق می رسیم در عرض راه عرفان است که از طریق عشق و دل و تزکیه می باشد؟ پس چگونه عرفا گفته اند که مسیر ما معرفت النفس است؟ ممنون از لطفتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضای معرفت نفس رجوع انسان به حق، رجوعِ وجودی می‌شود و از این جهت «قلب» به میان می‌آید که مسیر عشق به حق است. موفق باشید

16037
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید اگر علم واقعی نوری است که خدا در دل بندگان مخلص خود می اندازد و اصل علم بصورت حضوری و شهودیست، پس درس خواندن این علوم حصولی در حوزه های علمیه چه فایده‌ای دارد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علم حصولی اساساً مقدمه ی علم حضوری است. بنا به فرمایش جناب صدرالمتألهین «المعرفه بذر المشاهده» یعنی معارف حصولی بذری است تا قلب به مشاهده ی آن حقایق برسد. موفق باشید

15993
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما: ببخشید چند سوال از شما داشتم: 1. آیا به نظر شما استفاده کردن از لوح فشرده عرفان نظری بهتر است یا به درس استاد رفتن یا فرقی نمی کند؟ 2. آیا توحید ذاتی و توحید اسماء و صفات و توحید افعال در چه مرحله ای روی می دهد؟ واحدیت یا احدیت ؟ یا ممکن است در عالم عقل هم تجلی اسماء و صفات برای سالک پیش آید؟ 3. ببخشید بنده مقداری از تاریکی و جن می ترسم به خصوص وقتی در خانه تنها هستم، مقداری ترس دارم در اتاقی که تاریک هست وارد شوم و می ترسم یک دفعه یک جن در جلویم ظاهر شود و این تا جایی است که با سن تقریبا بالایی که دارم و بچه نیستم، معمولا شب ها در اتاق خودم تنها نمی خوابم. حتی پیش مشاور هم رفتم ولی مشکلم حل نشده. خودمم دیگه از این مشکل ناراحتم و نمی دانم چه کنم. خواهشا راهنمایی بفرمایید. متشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بستگی به روحیه‌ی خودتان دارد. ولی به هرحال حضور در درس استاد بهتر است 2- توحید اسمائی و افعالی مربوط به مقام «واحدیت» است. ولی توحید ذاتی مربوط به مقام «احدیت» می‌باشد. در عالم عقل، انسان با مفاهیم روبه‌روست و نه با تجلی. 3- هر اندازه توحید خود را تقویت کنیم، به خصوص توحید افعالی را، قوه‌ی واهمه از قدرت می‌افتد. سعی کنید با امید به خدا تا آن‌جا که ممکن است در اطاق خود بخوابید. موفق باشید

15963
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: 1. برای تقویت عزم و اراده و داشتن ارده قوی چه باید کرد؟ چون ما هر چه آسیب و عقب ماندگی داریم از نداشتن عزم قوی است. اینکه در موقع گناه کردن نمی‌توانیم بر خود غلبه کنیم یا برای نماز شب بلند می شویم و باز می خوابیم یا اصلا بلند نمی شویم یا از این هم بدتر نماز صبح قضا می شود و.... همه بدلیل نداشتن اراه قوی است. چه باید کرد تا بتوان اراده قوی داشت و بر نفس خود غلبه کرد؟ ۲)دعا یا اذکار یا نماز خاصی برای تقویت عزم و اراده توصیه بفرمایید لطفا کمی شرح دهید.باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بتوانید راهی به سوی خود بگشایید. موفق باشید

15948
متن پرسش
با سلام: اینکه خداوند بین انسان و قلبش حایل می شود به چه معناست؟ آیا من الان از آن جهت که تکامل وجودی نیافته ام از نظر اعتقادی و اخلاقی و کرداری، وجه عدمی دارم؟ و در اصل به اندازه ی تکامل اعتقاد و .... حقه در اصل وجود دارم؟ در مورد اینکه آسمان ها اول به شکل دود بود و فرمودید که عالم از این دود به وجود آمده، آیا این دود خود تجلی اصل وجود بوده یا نه؟ لطفا کمی توضیح دهید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از آن جهت که وجود ما از خداوند است، بیش از آن‌که ما به اصل خود آگاه باشیم و به خود نزدیک باشیم، خداوند به ما نزدیک است. زیرا او اصل وجود ما و مرتبه‌ی برتر وجود ما است و به این معنا، او بین ما و قلب ما حائل می‌باشد 2- واژه‌ی «دود» یا دخان، واژه‌ی مبهمی است و ظاهراً خدا بیش از آن نخواسته است مطلب، روشن شود. هرچه هست «وجود» است که به آن شکل درآمده. موفق باشید 

15927
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید ان شاءالله سلامتی همیشه برقرار باشه. استاد من مشکلی دارم اینه که برای نماز شب که بیدار میشم خیلی با ترس اطرافم و نگاه می کنم. دوس دارم از نمازم لذت ببرم اما ذهنم مدام درگیر توهمات ترسناک میشه چون قبلا خیلی خواب جن و اینا می دیدم و حتی می ترسیدم که بخوابم اما خدا رو شکر دیگه از این خواب ها خبری نیست اما ترسش مونده و از نماز شبم اصلا لذت نمی برم و این واقعا منو عذاب میده. پیشه خودم میگم همه چی دست خداست چیزی پیش نمیاد اما یاد صحبت یکی از دوستان می افتم که می گفت جنی اونو اذیت می کرد و اینکه حتی اگر کل قرآن رو هم بخونه ولکنش نیست و لجوجه یا اینکه اگر بفهمن ما می ترسیم بیشتر اذیتمون میکنن. خلاصه این چیزا میاد توی ذهنم خیلی دوستدارم دل قرص و شجاعی داشته باشم اما نمیدونم چیکار کنم اگر لطف کنین راهنمایی کنین ممنون میشم استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان ایمان خود را با حضور در صحنه‌های عبادی به‌دست می‌آورد و معلوم می‌شود که توهّمات نمی‌تواند نقش چندانی داشته باشد. داستان دوست‌تان جای خود دارد که میدان را تا آن‌جا به توهماتش داده است که این‌چنین به زحمت افتاده. عرایضی در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» در این موارد شده است. موفق باشید

15919
متن پرسش
سلام استاد حکیم: 1. می شود گفت کسانی که بوسیله عبادات هنوز نتوانسته اند برای خود وجودی بالفعل بسازند ولو در حد کم؛ قلب ندارند چون قلب یعنی وجود بالفعل؛ و لذا نمی توانند حضور قلب داشته باشند و اصلا نمی توانند در حال زندگی کنند چون درگیر وجود متحرک خود که وابسته به بدن است می باشند؟ آیا حضور قلب همان حضور اسمء خداوند در نفس انسان بصورت بالفعل است؛ و توجه به این اسماء را حضور قلب می گویند؟ اگر اینگونه باشد می توان گفت کسی که هنوز با معرفت و عمل خود را در معرض اسماء خداوند قرار نداده و به قول معروف هنوز بسط اسماء در او شروع نشده اصلا قلب ندارد و محال است حضور و نشاط در عبادات را بفهمد؟ انسان از کجا می تواند بفهمد قلب دارد و اسماء خداوند در او در حال تجلی است؟ از کجا می تواند بفهمد در حال سیر به جلو است یا در حال عقب گرد؟ این را پرسیدم چون گاهی انسان با خیال احوالات معنویی که قبلا داشته زندگی می کند و خود را با الفاظ عارفان مشغول می کند در حالی که در استدراج است و درحال عقب گرد، چگونه بفهمیم در حال سیر الی الله بشکل حقیقی هستیم؟ ۲. اگر کسی بعد از مدتی شور عملی خود را از دست بدهد هرچند شعور علمی برای کسب معارف دارد و واقعا در حال مطالعه و تفکر در معارف است؛ ولی شور عملی او به حدی کاسته شده که نه تنها نماز شب بلکه نماز صبح هم نمی خواد البته نه از روی عمد؛ قلبا عاشق عبادت هست ولی مثلا برای نماز شب بیدار می شود اما نمی داند چرا باید بلند شود؛ خلاصه که نمی دانم چطور این حالت را توضیح بدهم ان شاءالله که استاد متوجه این حالت هستند و جوابی عرض می کنند. گاهی آنقدر عمل کردن برایم مبهم می شود و می گویم چرا باید فلان عبادت را انجام داد و بدنم اصلا دیگر فرمان بردار نیست؛ با اینکه از نظر علمی مبادی عبادت و چرایی آن برایم حل شده ولی موقع عمل مثلا نماز صبح؛ یک حال بهت و گنگی برایم پیش می آید که نمی دانم چرا باید نماز بخوانم؛ شاید بخاطر این باشد که چندین سالست دم از سلوک می زنیم و چون خبری نشده و نمی دانیم چه باید بشود یک یاس مخفی در عمل پیدا کرده ایم. به هر حال امیدوارم متوجه احوال حقیر شده باشید چون نمی دانم چگونه توضیح دهم. تشکر از زحمات وافرتان؛ اجرکم عندالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قلب به صورت بالقوه در همه‌ی انسان‌ها هست و همان وجهِ باطنی انسان است که چنان‌چه با نیّت قرب الهی، عبادات را انجام دهد آرام‌آرام ظهور می‌کند 2- وقتی انسان به آن‌چه می‌داند عمل کند، زمینه برای اعمال برتر با رجوع بهتر به قلب او چشانده می‌شود. مدتی با زندگی‌نامه‌ی عرفا مأنوس باشید خوب است. در ضمن کتاب «تذکرة الالیاء» عطار را نیز مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید

15914
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: در سوره الرحمن آیه «فِیهِمَا مِن کُلِّ فَاکِهَةٍ زَوْجَانِ » ﴿۵۲﴾ منظور از اینکه در آن دو بهشت از هر لذتی (میوه ها) دو نوع است چیست؟ تفسیر این دو نوع لذت چیست؟ آیا می توان گفت مقصود یکی لذت روحانی (حاصل از توحید) و لذت دیگر مربوط به لذت برای تامین قوه خیال انسان می باشد؟ لطفا کمی از اسرار این آیه را بازگو بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی خوبی را از آیه‌ی مذکور را متذکر شده‌اید و عموماً به همین نوع، موضوعات اشاره دارد. مثل فاکهه‌ی تجلی به مقام قلب، و فاکهه‌ی متجلی به مقام روح، که فوق قلب است. موفق باشید

15901
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: آیا می توان گفت اسم جمال حق مربوط به اقبال قلب و اسم جلال حق مربوط به ادبار قلب است؟ رابطه ای میان اسم جمال و جلال حق-اقبال و ادبار قلب وجود دارد؟ لطفا کمی شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی بسیار خوبی است. آن‌چه در مورد «اقبال» و «ادبار» قلب فرموده‌اید. آری! با تجلیِ نور جمالش، عاشق او می‌شویم و با تجلی نور جلالش، حریمِ او را نگه می‌داریم و قلب توحیدی قدرت جمعِ آن دو را در یک لحظه دارد. موفق باشید

15842
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. من حدود دو سالیست که آشنایی پیدا کردم با هدف خلقتم، با نفس اماره ام، با بدی هایم و به انجام تکالیفم نسبت به خودم، حوزه نمیرم به طور اتفاقی با صحبتهای آقای پناهیان با اینها آشنا شدم. همیشه در عذابی بودم که چرا به وجود آمدم و هدف زندگیم چیه. اما استاد حال که مقداری با این هدف و راهی که باید طی کنم و اگر سعادت بخوام جز با مبارزه با هوای نفس نمیشه، اما کم آوردم. راه مبارزه و غلبه بر نفسم را گاهی گم می کنم. گاهی دل به دلش میدم گاهی جلوش سرسختانه می ایستم. نمیدونم چطور باید عزمم رو جزم کنم. از اینکه دو هوا هستم خسته شدم. البته بیشتر سعیم روی اینه که جلوش وایسم اما همیشه نه، دلم می خواهد پرواز کنم از این نفسی که من رو اسیر خودش کرده، رهاشم. استاد خیلی دچار خشم و دلخوری میشم، از اینکه چیزی طبق میلم نباشه ناراحتم میکنه، از این عصبانت خودم و اینکه نمیتونم کنترلش کنم بیزارم، به خواب خیلی اهمیت میدم به طوری که اگر چیزی مانع یا باعث تاخیر در آن بشه عصبانیتمو به نقطه آخر میبره. استاد خواهش می کنم برای همه مشکلاتم راهکاری بگید. باور کنید از هیچ کدوم این اتفاقات راضی نیستم و خیلی در رنج هستم. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر با کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شروع فرمایید و بعد با دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» ادامه دهید، گشایشی حاصل شود. موفق باشید

15776
متن پرسش
حضرت استاد سلام: سوالی پرسده بودم گویا منظور من را متوجه نشدید. به همین دلیل سوال خود را دوباره می پرسم و اون اینه که انسان با عقل نظری پی به وجود خدا می برد اما ما فقط پی به وجود خدا می بریم اما این که انسان باید دین داشته باشد و یا عبادت کند و یا همان خدایی را که اثبات کرده بر اساس چه دلیلی باید پرستش کند به نظر می آید عقل نظری انسان جوابی برای این گونه سوال ها ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه مطلبی که ارسال فرمودید، شدم. عنایت داشته باشید انسان در حقیقت خود منوّر به عقل نظری و عقل عملی است و حقیقت انسان است که در هر دو عقل، با حق روبه‌روست. لذا به همان معنایی که با عقل نظریِ خود متوجه بودنِ حق می‌شود، با عقل عملیِ خود متوجه‌ی پرستش او می‌گردد. با این‌همه آن جوابی که عرض شد، دقیق‌تر از این جوابی است که بر مبنای حکمت مشاء دادم. موفق باشید

15763
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ادبار قلب آیا به معنای پر شدن یا نداشتن ظرفیت معنوی جهت دریافت انوار الهی انسان است؟ لطفا معنا را روشن کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خاصیت قلب، تبدیل و تحول و تقلیب است و در این رابطه گاهی در «ادبار» قرار می‌گیرد و نسبت به رجوعِ به حقیقت جلو نمی‌رود که در این حالت، انسان باید با صبرِ بر فرائض، بندگی خود را به نمایش بگذارد. و لازم نیست که تصور کنیم حتماً به جهت گناهان ما، قلبْ در ادبار قرار گرفته است. موفق باشید

15731
متن پرسش
سلام و احترام: برای تبلیغ دین همانطور که مستحضرید، بهتر است به مردم مطالب معرفتی و توحیدی بیان شود. ولی در بین مردم عوام و کم سواد و یا حتی زیر دیپلم، این مطلب امکان پذیر نیست. چه طوری باید مطلب معرفتی عنوان شود؟ فردی که مظهر و تجلی را نمی داند چیست، باید چه طوری به او اسلام و مطلب معرفتی عنوان شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با زبان حضوری و قلبی با مردم سخن بگوییم، قلب آن‌ها مطالب را تصدیق می‌کنند و این مهم است. موفق باشید

15649
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد طاهرزاده ی عزیز: بنده 18 سال دارم و شروع به مطالعه ی کتب شما از مباحث انسان شناسی کردم هم اکنون هم می خوام کتاب آشتی با خدا رو مطالعه کنم. اما چند سئوال داشتم. 1. چکار کنیم تا مطالعه ی آنچه در کتاب است در یاد ما بماند و کمترین وقت نیز صرف شود یا به عبارت دیگر یک «روش مطالعه» از شما می خواهم برای خواندن کتب شما و سایر نویسندگان عزیز؟ 2. آیا شما به مباحثی همچون تندخواتی و... اعتقاد دارید؟ خوب است که از این روش ها استفاده کنیم؟ 3. درباره ی یادداشت برداری اگه خوب است لطف کنید چگونه انجام دادنش رو توضیح بفرمایید؟! ببخشید که مزاحم وقت گرانبهایتان شدم. یا علی مدد
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چون مباحثی که بنده عرض می‌کنم بیشتر حضوری است و نه مفهومی، لازم نیست مطالب را به حافظه‌ی خود بسپارید. إن‌شاءاللّه عزم شما تغییر می‌کند و خودتان، جنسِ آن مطالب می‌شوید. و در مورد نحوه‌ی مطالعه نظر جنابعالی را به قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جلب می‌کنم. 2- فکر نمی‌کنم نیاز به تندخوانی داشته باشیم 3- یادداشت‌برداری بسیار لازم است. چون علاوه بر آن‌که مطالب در آن صورت تا حدّی در ذهن می‌ماند و نیز موجب تمرکز بر روی مطالب می‌گردد؛ بعدها هم می‌توانید به آن یادداشت‌ها رجوع کنید. بنده در این رابطه حدود 50 دفترچه‌ی 100 برگ و 60 برگ از یادداشت‌های خود دارم. موفق باشید

15619
متن پرسش
سلام علیکم: تعریف اصلی مومن چیست و مومن به چه کسی می گویند؟ 1. آیا فقط کسانی که یه نحوه عصمت و یا عدالت (عدم انجام کبیره و عدم اصرار بر صغیره) دارند مومن محسوب می شوند؟ 2. در جایی فرمودید مومن اگر علم اکستابی و عقلی اش را نورانی نکند تا هفتصد هزار سال در برزخ می ماند آیا اگر کسی در دنیا علمش را نورانی نکرده باشد مومن محسوب نمی شود ؟ 3. در ضمن ماندن چنین شخصی در بزرج به چه معنایی است؟ یعنی عذاب و فشار؟ یا مورد دیگر؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مؤمن کسی است که در بستر شریعت قلب خود را با حقایق عالم آشنا نماید و در راستای ارتباط با حق، وظایف خود را نسبت به خلق به عالی‌ترین شکل به انجام برساند 2- ایمان، مراحلی دارد. مسلّم کسی که رعایت شریعت را کرده باشد از نظر شرع، مؤمن محسوب می‌شود ولی این سیر تا اُنس با حقایق جلو می‌رود، حال اگر در دنیا موفق به این سیر نشد بقیه را در برزخ به‌دست می‌آورد. موفق باشید

15605
متن پرسش
السلام و التحیة و الرحمة و البرکات. 1) من هم همیشه مثل یکی از کاربران سایتتون که تو یکی از سوالات طرح کرده بودند، فکر می کردم که نباید وقت شما و مطالب سایت به مسائل شخصی افراد اختصاص پیدا کنه و چه بهتر که فقط سوالات «معرفتی» از شما پرسیده بشه. ولی امروز نظرم فرق داره. چه اشکالی داره که: وقتی این همه کتاب هست و هرکس طلب داشته باشه میتونه از کتبتون استفاده کنه و پاسخ غالب سوالات معرفتی در کتب هست، چرا علاوه بر سوالات معرفتی و سوالاتی که از کتابها و سخنرانی ها پیش می آید، مسائل شخصی طرح نشود؟ گاهی یه سوال جزئی و شخصی خیلی تو زندگی آدم ها مؤثره و مقدمه ی استفاده از معارف هست. حتما باید روانشناسان و گوگل و کانال های تلگرام و دوستان بی بصیرت و نهایتا آدم های مذهبی سطحی، جواب سوالات جزئی و شخصی آدم ها رو بدن؟ چرا برخی شاگردانتون ناراحت بشن ازین که دیگران سوالات شخصی از شما بپرسن؟ هیچ موضوعی (به جرئت میگم هیچ موضوعی) از مسائل زندگی انسانها نیست که اگه دربارش تو فضای مجازی سرچ کنن، غرب برای اون پاسخی نداده باشه و هیچ سوالی تو تمدن غرب بدون جواب نمونده، البته جوابهایی که انسان ها رو به دوری با حقیقت میکشونه. تو این فضای غربت و دلتنگی برای حقایق، چه چیزی ضروری تر از پاسخ های درست و جهتدار به سوالات شخصی آدم هاست؟ اصلا چرا اینقد سوالات شخصی را از سوالات معرفتی تفکیک می کنن؟! سوالات شخصی شان این نیست که چی بپزن یا چی بپوشن! سوالات شخصی مرتبط با دین و مصلحت دینی و حقیقی شونه. نظرتون چیه؟ اشتباه می کنم؟ 2) سوال: در فایل ماه رجبتون فرمودید کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت (ع) شامل رازهایی است که باید با رویکرد «دریافت» این رازها، در ماه رجب آن را خواند نه با رویکرد «فهمیدن». این مطلب درباره ی همه ی کتبتون صادقه یا خیر؟ ( مثلا کتاب سلوک ذیل شخصیت امام)؟ اگه جواب این سوال مثبته، افرادی که خواستند کتب شما رو بفهمند نه بیابند، سخت در اشتباه بودند؟ آنوقت چطور برخی میگن کتاب شما رو با رویکرد فهمیدن خوندن و بهش اشکال گرفتن و نقد کردن؛ این ظلم نیست به کتاب؟ وقتی خود نویسنده معتقد است که باید با رویکرد دیگری کتاب رو خوند؟ نظرتون چیه؟ 3) دعا کنید توفیق روزه ی ماه رجب و شعبان رو از دست ندم. با تشکر فراوان. خیلی التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سؤالاتی که متذکر یک افق برای مخاطب باشد، نه جزئی است و نه شخصی. ولی بعضاً سؤالاتی است که نیاز دارد با مبانی معرفتی مرتفع شود. این نوع سوالات است که باید افراد را به آن مبانی و کتاب‌ها رجوع داد 2- کتاب «مبانی نظری حبّ اهل‌البیت» اشاره دارد به حقیقتِ فطری هر انسانی. زیرا امام صورت تعیّن‌یافته‌ی فطرت هر انسانی می‌باشد و به همین جهت اگر کسی در فضای تهذیبِ لازم قرار بگیرد و از طرف دیگر متذکر امام باشد، نور وجود امام را در جان خود احساس می‌کند، در آن حدّ که امام را آشنایِ جان خود می‌یابد. در مورد سایر نوشتجات بنده، موضوع تا حدّی متفاوت است. زیرا بنده به روش حکمت متعالیه، سعی بر عقل و قلب دارم، بدین معنا که از یک طرف عقلِ افراد مخاطب بنده است و از طرف دیگر اشاره به فهمِ قلبی و شوقی افراد می‌شود. به همین جهت اگر خوانندگان محترم سعی بفرمایند در عین تعمق در مطالب، اراده‌ی سلوکیِ خود را نیز به صحنه بیاورند، بنده به آن‌چه باید در وظیفه‌ی خود به آن برسم؛ بدان نایل خواهم شد 3- بنده دعاگوی جنابعالی به حکم تذکری که دادید بودم و امید آن می‌رود که خداوند توفیقات کامل ماه رجب و شعبان را برای جنابعالی مقدّر فرماید. موفق باشید

15596
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد طاهر زاده عزیز: استاد حدودا دو سالی است که مریضم، مریض روحی! و گرفتار دام های شیطان شده ام، سوار بر مرکب چموش هوس که هر لحظه مرا بسویی می برد. با اینکه در طی این چند وقت هزار بار توبه کرده ام و هزاران متن درباره ی ترک گناه خوانده ام با اینکه گاهی اوقات حتی دو ماه از این گرفتاری ها بدور بودم اما باز با وسوسه های شیطان، من ضعیف و روسیاه دوباره آلوده شدم! آلوده به خود ارضایی، و دیدن فیلم و عکس____! دستم به دامنتون می ترسم با سرطان گناه بمیرم و کافر از دنیا برم! می ترسم دیگر از چشم خدا و امام زمانم (عج) بیوفتم! دیگه خسته شده ام! لطف کنید راهکاری به من معرفی کنید یا برنامه ای به من بدید و دعا کنید که از این دام با روحی صاف و زلال بیرون بیام! عذر می خواهم که وقت گران بهایتون رو گرفتم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم ما راهی جز توبه و رجوع به حق نداریم در آن حالت است که کدورت و تنگی این کارها احساس می‌شود. خوب است به جواب سؤال شماره‌ی 15599 نیز توجهی بفرمایید. در ضمن مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إن‌شاءاللّه می‌تواند راه‌گشا باشد. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

15520
متن پرسش
با سلام و نهایت تشکر: استاد بزرگوار آیا این مطلب صحیح است که ما انسانیم، انسان هم ذهن دارد، ذهن سالم هم تولید کننده انواع فکر هاست مانند قضاوت و مقایسه و گذشته و آینده و آمد و رفت فکر ها دست انسان نیست فقط عمل کردن بر طبق آن ها در دست انسان است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذهن ما می‌تواند تحت تأثیر انوار الهی و نفحات ربانی باشد، چنان‌چه بر فطرت اصلی خود قرار داشته باشد و می‌تواند تحت تأثیر القائات شیطانی قرار گیرد چنان‌چه از شریعت الهی فاصله بگیریم. رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه» می‌فرمایند: «الا انَّ فى ايّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحاتٌ‏ الا فَتَعَرَّضُوا لَها» در زندگى شما گاهى يك نفحه ‏هايى به قلبتان مى‏ رسد خودتان را در معرض اين نفحه‏ هاى غيبى قرار دهيد تا بشنويد. موفق باشید

15506
متن پرسش
با سلام: استاد بزرگوار، چگونه مي​شود از سهل انگاري و تعلل رهايي پيدا كرد؟ حاكم شدن روزمرگي بر كار را چطور مي‌شود برطرف كرد؟ با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه با مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بتوانید مشکلات خود را مدیریت کنید. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!