بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سایر موضوعات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25375
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: لطفا بگین که ملاک موسیقی حرام چیه و چطور تشخیصش بدیم؟ چرا اهل بیت (ع) و خداوندگار غنا رو حروم میدونند؟ اصلا فلسفه اینی که میگن فلان کار حرومه چیه؟ میشه گفت هرچه که دین گفته حرومه به علت اینه که اون چیز غفلت از یاد خدا میاره یا ضرر جسمیش هم مد نظره؟ استاد عزیز! موسیقی در سیر و سلوک تاثیر داره یا نه؟ شما مخالف موسیقی هستید یا نه؟ بعضیا میگن نمیشه موسیقی گوش نداد آیا درسته؟ به نظر شما بهترین موسیقی قرآنه؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگان دین معتقدند موسیقی در ذات خود حرام نیست، مگر آن‌که انسان را مشغول توهّمات و خیالات کند. بنده مخالف موسیقی نیستم وقتی موجب توجه به امور متعالی شود. مثل موسیقی سرود «ای مطهر» و یا موسیقیِ سرودهای آقای حامد زمانی. موفق باشید

25370
متن پرسش
سلام: یک سخنرانی از آیت الله تبریزیان دیدم که می‌گوید ورزش در روایات ما نیامده و اسب سواری و تیراندازی که سفارش کرده اند برای موضوعات دفاعی است. همچنین می‌گوید ورزش عمر را کوتاه می‌کند. نمی‌دانم چه بگویم. هر کس تجربه ی ورزش داشته باشد می‌داند چقدر حس سبکی و سرحالی پیدا می شود. اما اگر ممکن است روایاتی که در مورد ورزش آمده است را بیان کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی زندگی سراسر تلاش و همراهی با طبیعت بوده یعنی وقتی زندگی ماشینی نبود که ورزش معنا نداشت. ورزش برای جبران تنبلی‌های زندگی ماشینی است و البته این غیر از افراطی است که بعضاً پیش می‌آید. ورزش هایی که با تمرکز همراه است فرق می کند. موفق باشید

25366
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: به نظر شما حس کردن (feeling) مهم تر است یا فکر کردن (thinking)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید با تفکر و تعقل نسبت به حقایق، راهِ احساس آن‌ها را می‌توان با عبادت هموار کرد. موفق باشید

25337
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم و رحمة الله: وقت شما بخیر. استاد گرامی، من خانم خانه‌داری هستم که مدتی است برای کمک به اقتصاد خانواده خودم و نیازمندان به یک شغل خانگی هم می پردازم. در روز حدود یک ساعت وقت برای قرآن خواندن و دنبال کردن سیر مطالعاتی شما در نظر گرفته ام. حال سوال من این است که وقتی من کسانی را می شناسم که از نداری خود و فرزندانشان به معنی واقعی کلمه با شکم گرسنه می خوابند آیا جا ندارد که از همان یک ساعت هم صرف نظر کنم و باز هم بیشتر به کار بپردازم تا ان شا الله بتوانم بیشتر یا زودتر به آنها کمک کنم؟ از اینکه همیشه روشنگر ذهن و دل ما بوده اید متشکرم. حق نگهدارتان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به طور مشخص کسی باشد که با شکم گرسنه بخوابد و بتوانید در رفع گرسنگی آن اقدام کنیم، هیچ راهی به ارزش آن کار نیست. می‌ماند که گاهی باید به صورت عمیق‌تری دلسوزی نمود به آن معنا که گفت: «سرشک از رُخم پاک کردی چه حاصل / تو کاری بکن کز دلم خون نریزد». سیره‌ی ائمه «علیهم‌السلام» در عین رفع نیازهای جزئی دلسوزی‌آن‌ها آن بود که چنین نقیصه‌هایی در عالم وجود نداشته باشد. موفق باشید

25322
متن پرسش
سلام: من امشب اتفاقی با این صفحه از سایت آشنا شدم. آیا ایت الله بهاءالدینی علم تعبیر خواب دارن؟ بنده سال ۹۵ در فروردین ماه خوابی دیدم که سال ۹۷ تابستان این خواب به گونه ای تعبیر شد. هرچند که خواب نیاز به تعبیر نداشت چیزی شبیه واقعیت اتفاق افتاد. این خواب و اتفاقی که میشه گفت به نحوی تحقق اون خواب بود هر دو باعث آشفتگی و سردرگمی و سرگردانی من شده. سوالم این هست که بنده شدیدا نیاز دارم تا این مورد رو درک کنم از چه طریقی میتونم این مسعله را با آیت الله بهاءالدینی مطرح کنم و سوالاتی که به شدت ذهنم را آشفته کرده و من رو از زندگی عادیم بازداشته رو مطرح کنم تا ایشان راهنمایی های لازم را بفرمایند. (در خصوص خواب و تحقق خواب و دوراهی که بنده بر سر آن مانده ام و نمی توانم تصمیم بگیرم) لطفا پاسخ به ایمیل اینجانب هم ارسال شود. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه بهاءالدینی «رحمت‌اللّه‌علیه» که در قید حیات نیستند. بنده هم علم تعبیر خواب ندارم. موفق باشید

25321
متن پرسش
سلام علیکم: آیا تلقین می تواند کار دعا را انجام دهد؟ بالاخره تلقین بی اثر نیست. مثلا انسان بجای اینکه برای بخشش خود دعا و استغفار کند، به خود تلقین کند که خدا او را بخشیده است یا اینکه خدا او را می بخشد و دائما این را تکرار کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به جواب سؤال شماره‌ی ۲۵۲۵۵ رجوع فرمایید. موفق باشید

25295
متن پرسش
سلام: افرادی که ائمه علیهم السلام را در خواب می‌بینند هر کدام مطابق قوه خیال خود صورتی از امامان می‌سازند یا آنها را به یک صورت که همان صورت واقعی آنها در ۱۴۰۰ سال پیش است می‌بینند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دلیلی نداریم که بگوییم آن صورتی که در خواب دیده‌ایم همان صورت ۱۴۰۰ سالِ اولیاء الهی است. آری! بنا به گفته‌ی اساتید محترم اگر کسی آن‌ها را در خارج دیده باشد، شیطان نمی‌‌تواند در خواب به صورت آن‌ها در آید. موفق باشید

25288
متن پرسش
سلام علیکم: در تکمیل سوال ۲۵۲۴۴ لطف می کنید به این سوالات هم پاسخ بدید: ۱. استاد عربی ما می فرمایند اگر عمل مستحبی به نیابت انجام بشه و اشتباهی در آن رخ بده مانند اشتباه خواندن قرآن و.. گناه آن برای میت یا هر کسی که شما به نیابت آن عمل را انجام دادید حتما نوشته می شود آیا این نظر درسته؟ ۲. اگر هدیه دادن منزلت بیشتری داره پس چرا در اکثر کتبهای شما قید شده که به نیابت از امام زمان (عج) زیارت کنید حج بروید و یا قرآن بخوانید؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمی‌دانم. ولی ملاک، نیّت ما است که بخواهیم خیری را به طرف برسانیم. إن‌شاءاللّه خداوند بر اساس نیّت ما عمل می‌کند. ۲. هدیه‌کردن یک عمل، غیر از انجام‌دادنِ آن عمل به جای آن فرد است. هر کدام در جای خود مفید و مؤثر است. موفق باشید

25259
متن پرسش
سلام علیکم: استاد محترم، امام صادق علیه اسلام فرمودند: خیری نیست در قرانd که در آن تدبر نباشد و نمازی که تفکر نباشد و علمی که فهم نباشد، آیا علت نبود پیشرفت در جامعه مومنین همین حدیث نیست که حافظان قرآن ما ارزش قرآن را به حفظ قوی آیات و صوت زیبایی آن می دانند و هنوز جامعه به سمت ارزش دهی به معانی و تفاسیر قرآن نرفته است و در مورد دانشگاه و حوزه های ما هم مدرک گرایی بیداد می کند. آیا این سخن پیامبر که فرمودند بعد مرگ به قاری قرآن می گویند بخوان و بالا برو شآمل بی تدبر حفظ کردن و قرائت می شود. خودم سالها تجربه کرده ام که تمرکز کردن در حفظ و تقلید صدای قاریان با الحان گوناگون اصلا مجالی برای تدبر نمی دهد به شدت به معارف قرآنی علاقه دارم ولی هنوز نتوانستم با خودم در مورد حفظ نکردن قرآن کنار بیایم. ای کاش شما با کلام نافذ خود فکر مرا از حفظ قرآن بگردانید. بارها به خودم می گویم اینکه حفظ قرآن آرزوی تو بوده به خاطر ماندن در مرتبه نازله قرآنی (الفاظ ) بوده ولی الان که خدا را شکر با قدم نهادن در معرفه النفس به دنبال حقایق عالمم و هر روز تشنه تر می شوم وقت گذاشتن برای حفظ الفاظ فقط وقت گرانمایه را می گیرد مخصوصا که وقت برای تثبیت حفظ از خود آن هم بیشتر است، آخر این چه سیستمی بود که توسط دار القرآن ها پیاده شد. این تجربه شیرین هم کرده ام که در طی مباحث معرفتی آیاتی که می خوانم در جانم می ماند و هر وقت به مفاهیم فکر می کنم آیه مورد نظر به یادم می آید بدون هیچ زحمتی ولی خوب آیات پراکنده می شوند و نمی دانم در این ترتیب آیات هم برکتی نهفته است؟ ۲. اینکه بعضا در خواب انسان با اختیار خود لذت های معنوی (مثل زیارت، گوش به صوتی زیبا، خواندن مطلبی خوردن از آب ناب) را تجربه می کند ولی از طول دادن آن عاجز می شود نتیجه کم مراقبه کردن در طول روز است یا نتیجه کم بودن علم انسان از حقایق یا اقتضای بودن در ماده؟ ببخشید استاد از طولانی شدن مطلب، حلال بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصل را بر تدبّر در قرآن بگذارید که ما مأمور به آن هستیم آن‌جایی که می‌فرماید: «افلا یتدبّرون القرآن» ۲. شاید بیش از این شأن خواب نباشد زیرا خواب در موطن خیال است و موطن خیال، ثبات ندارد. موفق باشید

25257
متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر. ۱. منظور حضرتعالی از «نسبت» و «کشف خود و دیگران در نسبت با خود» در فرمایشاتتان چیست؟ در جای خاصی از آثارتان از آن بحث شده؟ ۲. چگونه می توان به فطرت و خودپذیرندگی مقبول خودمان همراه با طول توجه به آن برسیم؟ ۳. منظور از اینکه من فقط هست و چیست ندارد چیست؟ در فضای حسی و حضوری منظورتان هست؟ ۳. چگونه می توان سریع تر رشد کرد؟ آیا اصلا رشد سریع تر از حد عادی امکان دارد (بیش از حال و هوا و ظرفیت حالایمان) و چگونه ظرفیت وسعه مان زیادتر می گردد؟ ۴. نظرتان در مورد مقایسه کردن خود با دیگران چیست؟ چرا و چگونه می توان از مضرات مقایسه با دیگران به صورت واقعی آزاد شد؟ از رذائل اخلاقی در ابتدی مسیر سلوکی که قرار داریم چگونه می توان آزاد شد با اینکه هنوز عاشق نشده ایم؟ ۵. نظرتان در مورد موسیقی و استفاده مثبت سلوکی از آن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد بد نیست سری به بحث «ده نکته در معرفت نفس» بزنید. ۲. با رعایت دستورات شرع، زیرا آن دستورات مبتنی بر فطرت است و عملاً استعدادهای فطرت را به فعل می‌آورد. ۳. در این مورد با «برهان صدیقین» مطلب را حل کنید. ۴. کتاب «آشتی با خدا» کمک می‌کند. ۵. در مسیر توحید به مرور به لطف الهی مشکل حل می‌شود. ۶. فکر نمی‌کنم بالذات، موسیقی مانعِ سلوک باشد، مگر این‌که انسان دچار لغو و یا افراط شود. موفق باشید

25255
متن پرسش
سلام: استاد عزیز خواهش می کنم بصورت واضح این حقیر را راهنمایی بفرمایید. فرق دعا با تلقین چیست؟ اصلا آیا فرقی هم بینشان هست یا دعا همان تلقین است؟ چون شرایط اثر گذاری دعا با تلقین یکی است. مثلا در تلقین باید اعتقاد به اثر باشد و دوم اینکه باید چندین بار تکرار شود و در دعا هم حتی در روایات همچین شرایطی داریم که دعا را با اعتقاد به اجابت بخوانید یا اینکه مثلا داریم که در دعای خود اصرار و الحاح داشته باشید. (که همان تکرار کردن منظور است). خب این که شد همان شروط تلقین. در این صورت فرق دعا با تلقین چه می شود؟ شما در نظر بگیرید که شخصی که نعوذبالله اصلا خدا را قبول ندارد و مادی گراست می تواند با تلقین کردن به خود، در ساعت مشخصی از شب بیدار شود. مثلا تلقین کند که ساعت ۴ صبح بیدار بشود و واقعا هم اینطور می شود اگر شرایط تلقین را رعایت کرده باشد. حال یک شخص مسلمان و مومن و خداپرست هم برای اینکه بیدار شود آیه ی آخر سوره کهف را می خواند با اعتقاد کامل و توجه و... و این شخص نیز بیدار می شود. در هر دو حالت شخص بیدار می شود ولی در حالت اول شخص کاری به خدا ندارد و خود به خودتلقین می کند و به مقصود می رسد ولی در حالت دوم شخص به مقصد می رسد ولی بصورت دعا و ارتباط با خدا. حالا فرق شان چیست را شما استاد عزیز بگویید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان متدین در ابتدا مبنای عقلیِ عمل خود را شکل داده است و متوجه‌ی حضور خدای رحمان می‌باشد. خدایی که رحمت او بی‌کران است و در این رابطه و با نظر به رحمت خداوند دست به دعا برمی‌دارد. در حالی‌که در تلقین، چنین زیربنایی در میان نیست مگر در آن حدّ که انسان خودش خود را شارژ می‌کند و در این رابطه انسان، از مرز توانایی‌های خود خارج نمی‌شود. موفق باشید 

25233
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: آیا علاوه بر معصومین علیهم السلام کمک خواستن از علما، صلحا و عرفایی که از دنیا رفته اند و نیز شهدا جهت برآوردن حاجات یا هدایت های معنوی، کار درستی است؟ و اگر توصیه می فرمایید چگونه و با چه عبارتی خواسته خود را مطرح کنیم؟ (درخواست شفاعت که مختص حضرات معصومین است) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حمد و سوره‌ای برایشان بخوانید و از خدا تقاضا کنید به آبروی این مرد بزرگ، رفع مشکل نماید. موفق باشید

25221
متن پرسش
سلام وقت بخیر: بر چه اساسی گفته می شود که ماه صفر نحس و شوم است؟ با عقل جور در میاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با هیچ اساسی جور در نمی‌آید! موفق باشید

25211
متن پرسش
استاد سلام: بنده چند وقتی است که بیکار شده ام و از طرفی سرمایه لازم را برای زدن کار در راستای تخصصم که کامپیوتر هست را دارم، و طبق اینکه مومن باید در صورت توان برای خود کار کند، لذا تنها چیزی که بنده را در این زمینه مردد نگه داشته این است که ترس از اینکه با ورود در بازار مال حرام در زندگی ام وارد شود، چون می گویند این دوره زمانه برای اینکه بتوانی در شغل و کار آزاد خود دوام بیاوری باید تابع بازار و هم صنفی ها باشی، که متاسفانه طبق این نظر با توجه به افزایش بی رویه و غیر معقول قیمت ها مخصوصاً در صنف کامپیوتر، قیمت ها بیش از حد است و به ظاهر حرام، حال تکلیف چیست؟ چه کنم؟ چگونه با این اوضاع برای خودم کار کنم که مال حرام در زندگی ام وارد نشود و همچنین بتوانم در زمینه کاری ام پیشرفت هم بکنم و ورشکسته نشوم و دوام بیاورم؟ تکلیف چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره با حضور در بازار و رعایت انصاف، انسان شخصیت اصلی خود را پیدا می‌کند. موفق باشید

25175
متن پرسش
سلام: شما به خواندن مثنوی و حافظ تأکید می کنید. چرا در سیره اهل بیت (ع) چیزی شبیه این نیست؟ حدیثی در خصوص قوه خیال داریم؟ به شعر تأکیدی شده؟ چرا ائمه به شعر نپرداختند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً ملاحظه کرده‌اید که اولیاء الهی بعضاً به شعر شعراء حتی شعرای جاهلیت استناد می‌کنند و تازه، این غیر از آن است که رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به حسان بن ثابت آن‌گاه که در مورد غدیر آن اشعار را سرود، فرمودند: جبرائیل به کمکت آمده است. موفق باشید.

25137
متن پرسش
سلام: به تازگی متوجه شدم فردی به نام جیمز رندی در آمریکا از سال ۱۹۹۵ نهادی تشکیل داده که هر کس بتواند یک کار ماورایی انجام دهد یک میلیون دلار جایزه می‌دهد و تا بحال هیچ کس در این چالش برنده ی این چالش نشده. لطفا تحقیق کنید در این باره. ما داستان‌هایی از قدرت‌های ماورایی مرتاض ها، کرامات عرفا و بطور کلی کارهایی ورای قواعد فیزیکی خوانده و شنیده ایم البته من هیچگاه از نزدیک ندیدم. اگر واقعا کسی را سراغ دارید که می‌تواند برویم و ۱ میلیون دلار را بگیریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه؛ کسی را نمی‌شناسم. مگر من و شما بیکاریم که وارد چنین پروسه‌هایی بشویم؟!! آیا کار فوق‌العاده، بیشتر از آن‌که از طریق دیانت، خداوند انسان‌هایی تربیت می‌کند که به جای دنبال چنین کارهایی بودن به دنبال حقیقت هستند. این امور چه نسبتی با حقیقت دارد؟ موفق باشید

25118
متن پرسش
سلام استاد روزتون بخیر: من یک ضعفی دارم که به مدت دو سال شاید به عنوان سوال با من بود و تا الان تقریبا به پاسخ آن رسیده‌ام اما نه خیلی قوی به طوری که فقط به درد خودم میخوره و نمیتونم به دیگرانی که می‌بینم این ضعف رو دارن کمک کنم. من از حدود چهار سال پیش سیر عرفانی‌ام سرعت گرفت و هر لحظه به حیات جدیدی می رسیدم و با بینشی که داشتم دنبال بهترین بودم و می‌خواستم از همه جلو بزنم و به نهایت کمال برسم و یاری امامم را و بندگی خالصانه خدا را نیت کرده بودم. اما از وقتی وارد دانشگاه شدم و در اردو‌های تشکیلاتی دانشگاه و جهاد دانشگاه فعالیت کردم افکاری به من تزریق شد که برداشت اشتباهی از ایثار و فداکاری و کار جهادی بود که در این تشکل‌ها وجود داشت و همین‌طور باعث ناامیدی و نارضایتی افرادی که در این تشکل‌ها بودند می‌شد. تلاش‌های زیاد و نتایج کم. و اکثرا افرادی که در رشته تحصیلیشان خیلی موفق نبودند عضو این تشکل‌ها بودند و خلاصه به همه چیز غر می زدند! آنچه که من در ابتدا از این تشکل‌ها و اسامیشان در ذهن ساختم و آنچه که در واقعیت با آن روبرو شدم خیلی فاصله داشت و نواقص را می دیدم اما چون وقت نداشتم و درسم در اولویت بود نمی‌توانستم برای رفع آن‌ها زمان بگذارم و بیشتر مشکل گره‌های ذهنی افرادی بود که در این تشکل‌ها فعالیت داشتند. من بعد از کمی فعالیت در تشکل جهاد دانشگاه سوالی برایم پیش آمد من که تا آن موقع فقط به فکر رشد خودم بودم و داشتم با دیگران سر بهتر شدن مسابقه می دادم حالا سوالم این شده بود که پس بقیه چی؟ نمیدونم وقتی با بچه‌ها بحث می کردم می دیدم فاصله بین افکار و زاویه نگاه‌هامون خیلی زیاده و خیلی چیزها که برای من بدیهی بود و با تمام وجود می دیدم آن‌ها نمی دیدند و این باعث شد فکر کنم چرا دیگران انقدر عقب هستن و این سوال در من شکل گرفت که پس بقیه چی؟! شده بودم معلم عرفان، که این کار اصلا در قد و قواره من نبود و داشت مسیری که انتخاب کرده بودم را مختل می کرد و روی درس و زندگیم خیلی اثر منفی گذاشت باید برای فهماندن خیلی از مسائلی که فهمیده بودم وقت مطالعه می گذاشتم تا برای دوستانم روشن توضیح دهم و کم‌کم این موضوع که برای من جزو کار‌های فرعی بود با این سوال که خب پس بقیه چی؟! داشت با کارهای اصلی زندگیم جاش رو عوض می کرد و من کم‌کم خودم رو داشتم فراموش می کردم و مصر شده‌ بودم روی هدایت دوستان اما اصلا راضی نبودم و فقط این سوال که پس بقیه چی؟! اجازه نمی داد که من برگردم به زندگی خودم و همین‌جاها بود که من رشدم متوقف شد و حجاب‌ها روز به روز بیشتر شد و می دیدم دارم از خدا فاصله می گیرم اما این سوال من رو لجباز کرده بود و نمی توانستم برگردم و هر روز ناراضی‌تر بودم. صحبت‌هایم فوق‌العاده روی دیگران تاثیر می گذاشت و عملا داشتم هدایت خودم رو فدای هدایت دیگران می کردم و این شده بود ایثار من!!!! دوستانم هم سوالاتی می‌پرسیدند که باز بیشتر مرا در این مسیر که پس دیگران چی؟ می‌انداخت. بعضی‌ از این افراد تمام فکرشان شده بود هدایت دیگران و خودشان را فراموش کرده بودند و رشدشان متوقف شده بود و این حجاب نمی‌گذاشت که پیش بروند و مخصوصا اگر برای هدایت شخصی وقت می گذاشتند و آن شخص هدایت نمی‌شد به اصل موضوع شک می‌کردند و خلاصه که هدایت خودشان را به هدایت دیگران گره زده بودند. من هم مدتی گرفتار این موضوع شدم اما توانستم از آن فرار کنم! اما هنوز ته قلبم راضی نیست و خیلی سوال‌های بی‌جواب در من ماند که می‌خواهم فراموششان کنم ولی از آن‌جایی که می‌ترسم دوباره دچار این اشتباه شوم دوست دارم به پاسخ سوالاتم برسم. فکر می‌کنم مشکل اصلی این قضیه اینجاست که با خواست و اراده خودمون و صرف اینکه دوست داریم دیگران هدایت بشن و طعم حیات برتر رو بچشن میخوایم دیگران رو هدایت کنیم و تو این قضیه تسلیم اراده خدا نبودیم. و اعتراف می‌کنم هر چه قدر هم تلاش کنی نمیشه آنچه که تجربه می‌کنی رو به دیگران بفهمونی مگر اینکه خودش آمادگیش رو داشته باشه و خودش بره تجربه کنه و شما فقط یک تذکر دهنده بودی شاید! لطفا یک راهی برای تفکر به این موضوع که چی شد اینجوری شد؟! رو بهم نشون بدید ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم اصلِ کار، کارِ بدی بوده! آری! در درک حقیقت و با در میان‌گذاردنِ حقیقت با دیگری باید خود را معنا بخشید. وقتی رجوع به حقیقت در میان باشد، دائماً نسبت خود را با تجلیات آن می‌سنجیم و نه با ردّ یا قبولِ دیگران. موفق باشید

25067
متن پرسش
سلام استاد عزیز: یه جوونی ازم پرسید که قبل از این آدمایی که از نسل حضرت آدم هستن آیا دنیا و انسانی نبوده؟ منم گفتم طبق اون روایت از مولا که فرمودن قبل این عالم عالم هایی مثل این عالم بوده. در ادامش گفت آیا تو اون عالم همین پیامبر و اهل بیت بودن یا نه؟ که من نتونستم جوابشو بدم. به نظر شما جواب این سوال چیه؟ یه سوال دیگه اینکه چند وقت پیش امام جمعه شهر ما تو خطبه هاش گفته بود که چیزی به اسم طب اسلامی نداریم و طب سنتی داریم که اون هم باید با مدرک باشن. بعد از نماز جلو رفتم و بهشون گفتم حضرت آقا سالها پیش فرمودن دغدغه من طب اسلامی ایرانیه. .مراجعی مثل علوی گرگانی و نوری همدانی هم علنا حمایت کردن از طب اسلامی. شما چرا تو خطبه این حرف رو زدین. ایشون اول گفتن ما طب سنتی داریم که همون حرف پیامبر و اهل بیته که من گفتم اگه همون حرف پیامبر و اهل بیته پس میشه همون اسلامی ولی شما گفتین طب اسلامی نداریم و این تناقضه. در ادامه گفتن تو نمیدونی و طفره رفتن. به نظر شما اینکه رفتم پیش ایشون و تذکر دادم کار درستی بوده یا نه به این حرفا بی تفاوت باشم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در روایت داریم: «الف الف آدم قبل از آدمی که پدر ما باشد در عالَم خلق شده» و سیر بشری همچنان با پیامبران و تا ختم پیامبران ادامه یافته. ۲. به نظر بنده تذکر بی‌اشکال بود. آری! شاید بتوان بگوییم طب اسلامی از آن جهت که مطابق سنت طبیعیِ عالم به درمانِ انسان‌ها می‌پردازد، طب سنتی به حساب می‌آید و از آن جهت که مبتنی بر روایات اسلامی است، طب اسلامی گفته می‌شود. می‌ماند که آیا از روایات، درست استفاده می‌شود تا به پایِ اسلام بگذاریم؟ واللّه اعلم! موفق باشید

25058
متن پرسش
سلام حاج :قا ان شاء الله مثل همیشه سلامت باشید. الحمدلله خدا توفیق داد جلسات تدریس خیال را گوش می دادم و تا الان جلسه چهارم رسیدم. و هنوز زود است از چشیدن این بحث، اما یاد شعر زیر افتادم که بی زحمت ممنون میشم توضیحی اندک در موردش بنویسید. با تشکر من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو ور ازین بی‌خبری رنج مبر هیچ مگو دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت آمدم، نعره مزن، جامه مدر هیچ مگو گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو قمری، جان صفتی در ره دل پیدا شد در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو گفتم ای دل چه مه‌ست این دل اشارت می‌کرد که نه اندازۀ توست این بگذر هیچ مگو گفتم این روی فرشته‌ست عجب یا بشر است گفت این غیر فرشته‌ست و بشر هیچ مگو گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد گفت می‌باش چنین، زیر و زبر هیچ مگو ای نشسته تو در این خانۀ پرنقش و خیال خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو غزلیات شمس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح این غزلیات، خودش یک کاری است جدا از جواب‌دادن به سؤالات کاربران. و بنده چنین فرصتی برایم نیست که بر اساس نظر کاربرانِ محترم وارد این نوع کارها شوم، مگر همان تعریفی که در مورد شرح غزلیات حافظ برای خود وظیفه کرده‌ام. موفق باشید

25045
متن پرسش
سلام علیکم: بنده ۳ سال پیش زیر قبه امام حسین (ع) که میگن دعا مستجابه دعا کردم اما هیچ یک از دعاهام مستجاب نشده. لطفا حقیر را راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئنید که آن دعاها مفید بوده و اجابت نشده؟ و مطمئنید دعاهای مفیدتان اجابت نگشته؟

گفتم رخت نديدم گفتا نديده باشي

گفتم ز غم خميدم گفتا خميده باشي

گفتم ز گلستانت گفتا که بوي بردي

گفتم گلي نچيدم گفتا نچيده باشي

گفتم ز خود بريدم آن باده تا چشيدم

گفتا چه زان چشيدي از خود بريده باشي

گفتم لباس تقوي در عشق خود بريدم

گفتا به نيک نامي جامه دريده باشي

گفتم که در فراقت بس خوندل که خوردم

گفتا که سهل باشد جورم کشيده باشي

گفتم جفات تا کي گفتا هميشه باشد

از ما وفا نيايد شايد شنيده باشي

گفتم شراب لطفت آيا چه طعم دارد

گفتا گهي ز قهرم شايد مزيده باشي

گفتم که طعم آن لب گفتا ز حسرت آن

جان بر لبت چه آيد شايد چشيده باشي

گفتم بکام وصلت خواهم رسيد روزي

گفتا که نيک بنگر شايد رسيده باشي

خود را اگر نه بيني از وصل گل بچيني

کار تو (فيض) اينست خود را نديده باشي

موفق باشید

25034
متن پرسش
استاد سلام: طبق حقیقت و واقعیت مرگ و روایاتی که از ائمه رسیده همه مطمئنیم و می دانیم که هنگام مرگ جناب عزرائیل بر شخص با توجه به اعمال و اعتقادش به صورت بشارت دهنده و خوشرو و یا به صورت غضبناک و نهیب زننده ظاهر می شود و جان شخص را می گیرد حال سوال این است که چرا برخی افراد که تجربه مرگ را برای چند لحظه و یا چند ساعت داشته اند حرفی از جناب عزرائیل نمی‌زنند و فقط تجربه جدایی روح از بدن را فقط مطرح می کنند؟ آیا تجربه جدایی روح از بدن آنها که چند ساعته و یا لحظه ای بوده واقعا مرگ بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم  قبلاً نیز عرض شد این حالات تنها تجربه‌ی وجهِ تجرد آن‌ها از بدن‌شان است و مرحله‌ی قبض از دنیا و شروع حساب، مراحلی است که تنها برای کسانی پیش می‌آید که به‌کلّی از دنیا باید منقطع گردند و نقش جناب عزرائیل در این مرحله به ظهور می‌آید. موفق باشید

25031
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام: اگر در خواب پدر متوفی شخصی به او بگوید (داری می میری) مرگ فرد نزدیک است. در این صورت hیا با صدقه رفع بلا می گردد یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده علم تعبیر خواب ندارم. ولی در هر حال صدقه‌دادن خوب است. موفق باشید

25032
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جان! بنده مسئول بسیج هنرمندان یکی از شهرستان ها هستم، لذا این موضوع باعث شده نسبت به مقوله هنر زیاد تفکر و تحقیق کنم، بنده سخنان مقام معظم رهبری در مورد هنر را کامل و دقیق خوانده ام، ایشان در سخنانی فرموده اند: هر پیامی و هر اندیشه ی تا در قالب هنر نگنجد، پایدار و ماندنی نیست. و سخنان عجیب دیگری که ایراد فرمودند. دو سئوال دارم: ۱. علت تاکید و اهمیت حضرت آقا نسبت به هنر چیست؟ واقعیتش بنده هنوز درک نکردم. ۲. آیا شما طرح یا برنامه ی که با ابزار هنر در نشر معارف الهی و انقلابی قدم برداریم، دارید؟ بنده خیلی دغدغه دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هنر یعنی صحنه‌هایی که انسان در آن صحنه‌ها متوجه حقایقی می‌شود که با عقل استدلالی خود نمی‌تواند به آن‌ها برسد به همین جهت، رومانتیک‌ها بعد از کانت تأکید بر این دارند که هنر، تنها لذت‌بخش نیست بلکه معرفت‌بخش نیز هست. در این مورد اگر بتوانید سری به کتاب «اثر هنری» هایدگر بزنید خوب است. ۲. امثال ما تنها می‌توانیم معارفی را که نظر به حقیقت دارند، بیان کنیم. ولی یک هنرمند آن معارف را در صحنه‌های هنری طوری به ظهور می‌آورد که انسان وجه وجودیِ خود را در نسبت با آن هنر احساس می‌کند و آن دیگر کار ما نیست، کار کسی است که روحِ هنری او را در بر گرفته است. موفق باشید 

25017
متن پرسش
سلام علیکم وقتتون بخیر: چه حسابی است که بعضی اموات به خواب یکی از فرزندانشان زیاد می آیند در حالی که بیست سال آست فوت کرده اند به تعداد انگشتان دست هم به خواب یکی از فرزندان نی آمده اند. چه سریست؟ بحث نارضایتی است یا می تواند علت دیگری داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» نکاتی از آیت اللّه شجاعی در رابطه با «خواب» آورده شده است. بد نیست به آن‌جا رجوع شود. موفق باشید

24988
متن پرسش
سلام استاد: در پاسخ به پرسش یکی از دوستان مطلبی نقل فرمودید به این مضمون که انسان هر چقدر که عقلش کامل شود کمتر خواب می بیند، بنده تقریبا هر شب خواب می بینم و گاهی در یک شب چند خواب متفاوت می بینم، با حرفی که شما فرمودید نسبت به این حالت نگران شدم و احساس بدی پیدا کردم. اگر ممکن هست در این خصوص توضیح بیشتری ارائه بفرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کثرت خواب‌های روزمرّه نشانه‌ی غلبه‌ی قوه‌ی واهمه است. با رشد عقل و تعقل، این غلبه ضعیف می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!