متن پرسش
سلام:
خسته نباشید استاد:
1. سیر بدون استاد ذیل شخصیت های عرفانی که شما می فرمایید نظر علامه طباطبایی هم چنین بوده؟ یا فقط نظر شما و آیت الله بهجت چنین است؟
2. آیا این نوع سلوک معایبی نسبت به سلوک با استاد دارد؟
3. آیا این نوع سلوک ارتباطی با شیوه اویسی دارد؟
4. امام خمینی (ره) در کتاب جهاد اکبر می گویند: اگر سالک بدون استاد برود ممکن است انسانیت خود را بزرگ کند و رشد دهد و به آن به عنوان توحید بنگرد.
استاد! بنده مباحث شما رو دنبال می کنم ولی اینها برایم سوال بود. چرا اين همه عارف صحبت از استاد می کنند ولی یک عارف مانند آیت الله بهجت لزومی نمی بیند؟ تعجب دارد.
البته در خلال بحثهای ارزشمند شما جوابهایی یافتم ولی اگر زحمتی نیست اینجا برایم توضیح دهید تا متوجه شدم.
التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که آیت اللّه بهجت هم بعد از ایجاد فضای انقلاب اسلامی و تصور درستی از عرفان میفرمایند «علمِ تو استاد تو است». و در همین رابطه حضرت امام که فضای جامعه را آماده میبینند شرح سورهی حمد را طرح میکنند. بنده معتقدم در چنین فضایی میتوان با توجه کامل به متون عرفانی و گرفتن درس از صاحبنظران، راه را طی کرد. حال اگر با حفظ همین فضا که انقلاب اسلامی ایجاد کرده است و شهداء رهِ صدساله را یکشبه طی کردهاند، انسانِ رهرفتهای که نور انقلاب اسلامی را میشناسد به عنوان راهنما پیدا کردید، چه بهتر. موفق باشید