بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: بدون دسته بندی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29486
متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد: نظر شما درباره دیدگاه آقای جعفریان در کتاب جریان ها و سازمانها در مورد شریعتی چیست که می گوید شریعتی دین را ابزاری برای ستیز دایمی با ستمگران می‌دانست و به دین در اختیار عالمان و فیلسوفان اعتقادی نداشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه جناب آقای جعفریان در موارد متعددی بی‌انصافی‌هایی دارند حتی در مورد آقای دکتر داوری و فردید به کلّی از مسیر انصاف خارج شده‌اند. موفق باشید

29482
متن پرسش
سلام علیک و رضوانه استاد عزیز خدا قوت، مطلبی را از جناب آیت الله انصاری شیرازی که از شاگردان امام (رضوان الله علیه) و علامه طباطبایی (رضوان الله علی) بود را حیف دانستم که در این محفل که مباحث ناب این بزگان است مطرح نکنم و با شما در میان نگذارم. چرا که سخن حکیمان در دل خود نکته هایی و اشارت هایی پنهان را حمل می کند که وقتی به میان می آید زوایای خود را بروز می دهد و همان اشاره زبان ها را و دل ها را دچار انفتاح می کند و پرده از فروخفتگی بر می دارد. گرچه بسیاری از این سخنان را بارها از زبان جنابعالی و اساتید حکیم شنیدیم ولی چه اشکال دارد تا باز بر سر سفره ی این عزیزان از زاویه ای دیگر بحث را دنبال کنیم شاید موجب سخنی جدید و اشارتی تازه و نگاهی تیزتر شود؟! ایشان می فرماید: ایشان پس از سخن از وادی تفکر و رسیدن به حصول نتیجه از پی استدلال سخن از تذکر را پیش روی قرار می دهند و می فرمایند تذکر، به یاد آوردن مسائل حل شده ی گذشته است و از بدیهیات است و نیازمند استدلال و تفکر و مبادی آن نیست، فطرت انسانی، فطرت الهی است و تمام معارف و اعتقادات مذهبی به طور فطری در سرشت آدمی نهفته است، به عبارتی اگر همه چیز را در مورد انسان کنار بگذاریم و فقط طبع و فطرت او را در نظر بگیریم تمام انسان ها موحد هستند؛ زیرا توحید در فطرت انسان است و محال است که موجود ممکن الوجود، تکوینا حضور حق تعالی را فراموش کند. انسان به خداوند به همان نحو که به خود علم حضوری دارد علم حضوری دارد و هیچگاه او را فراموش نخواهد کرد. آری این مشاغل و توجهات این سویی است که او را از این حضور غافل می کند. و تذکر وظیفه ای جز کنار زدن این حجاب ها و این شلوغی ها نیست و اگر در این راه موفق به تذکر شویم تمام معارف را در وجود خود خواهیم یافت. جناب علامه طباطبایی مفسر کبیر می فرمودند در قرآن دلیلی برای اثبات خداوند متعال ذکر نشده است زیرا وجود او بدیهی است و استدلال نمی خواهد و به خاطر عارض شدن نسیان بر انسان نیازمند به تذکر است تا فرد متوجه سرمایه درونی شود. درست انبیا آمدند تا بشر را متذکر عهد قدسی خود کنند موظف به استدلال نشدند، زیرا معنا ندارد مطلبی که در نهاد آدمی نهفته است را آموزش دهند و ادله ی اقامه شده برای تاکید بر وجود او و به نحو تنبه و دلالت بر فطرت او بوده است و یا برای کافرین و ملحدین. در حالی که این ممکنات اند که نیازمند اثبات اند نه حق که روشن ترین روشن هاست. به همین جهت علامه طباطبایی این آیه که می فرماید «واذکر ربک اذا نسیت» (هرگاه پروردگارت را فراموش کردی، دوباره به خاطر بیاور) را اینگونه معنا می کردند اگر پروردگارت را فراموش کردی دوباره متذکر او شو!! این حقیر کمترین ذیل همین مطالب مطالبی را یادداشت کردم اما کمتر از آن می‌دانم که مطالب را ذیل این معارف ناب این بزرگان بنویسم و شرم و خجلت از خود دارم علاوه بر ان که ترس تصدیع اوقات از عزیزان دارم. و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته‌ی جناب حافظ حیف نیست وقتی انسان در بنیاد وجود خود خدا را دارد جان خود را مشغول امور دیگری کند و همو که از همه به او نزدیک‌تر است و همنشین جان او است را فراموش کند.

حیف است طایری چو تو، در خاکدان غم          زین جا به آشیان وفا می‌فرستمت

حیف است جان آدمی که می‌تواند تا کنگره‌ی عرش صعود کند، مشغول دنیایی شود که داشتنِ آن عین نداشتن است و به همین جهت یک لحظه انسانِ خاک‌نشین از غم رها نیست، و از این جهت جناب حافظ بنا دارند جان خود را به عالمی سیر دهند که آشیانه‌ی وفا و برخورداری است یعنی عالم معنویت، عالمی که هرچه به آن بیشتر نزدیک شویم، بیشتر ما را وفادارانه در بر می‌گیرد و با ما همراه می‌شود و برای خود جهانی است بیکرانه.

موفق باشید

29473
متن پرسش
سلام استاد عزیز: درحال مطالعه کتاب عالم انسان دینی هستیم و بیش از ۵ سال است که با مباحث حضرتعالی مانوس هستیم و در اوج گرفتگی و قبض، مباحث شما برایمان آبی روی آتش است و اینکه احساس خاصی به استاد عزیزمان داریم. استاد عاجزانه تقاضا دارم، اگر ممکن است بدون تواضع به صورت خصوصی پاسخ این پرسش را ارسال بفرمایید. جنابعالی در کتاب عالم انسان دینی، در مثال علمای عالم‌دار نام هایی را ذکر می‌نمایید. مثل حصرت امام (ره) یا در کتاب ادب خیال از علامه (ره) نام می‌برید. حال سوال این است که آیا امکان تنفس در عالم شما برای ما وجود دارد؟ و این احساسی که در قلبمان هست نسبت به جنابعالی آیا علامت ورود یا حداقل از دور تماشای زیبایی عالم‌تان هست؟ و اینکه امکان دارد ما چند سوایی در عالم شما زیست کنیم و بعد به عالم حضرت امام (ره) منتقل شویم؟ ببخشید استاد، می‌دانیم که این سوالات خوب نیست اما ناچار به پرسیدن برای آرام گرفتن دلمان بودیم. خدا بهترین خیر دنیا و آخرت رو نصیبتان بفرمایند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده و امثال بنده باید راه بگشاییم به سوی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که در این تاریخ، روح عالم است در آن حدّ که شهدای عزیز و حتی رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» به روحِ روح الله زنده و پا برجا هستند. موفق باشید

29464
متن پرسش
با سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرانقدر: مجموعه دروس تفسیری آیت الله جوادی آملی بصورت یکجا از سایت ایشون گردآوری و برای حضرتعالی ارسال گردید. بیان فرمودید گویا مشکلی در دریافت فایل وجود داشته است (سوال 29458) فایل بعد از یک بروزرسانی دوباره در دو مسیر مختلف بارگذاری گردیده و تست شد. لینک اول https://organoon.ir/tasnim/tasnim_1.3.7z لینک مستقیم لینک دوم https://s17.picofile.com/file/8413712200/tasnim_1_3.7z.html برای لینک دوم ابتدا دریافت لینک دانلود و سپس بر روی دانلود فایل کلیک شود نحوه استفاده: پس از استخراج فایل ها از حالت فشرده بر فایل index.html در مرورگر باز شود (استفاده از فایل ها نیازی به اینترنت ندارد و کاملا آفلاین است) مجموعه کامل دروس تفسیر آیت الله جوادی آملی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از لطفی که فرمودید. إن‌شاءالله کاربران عزیز نیز بتوانند استفاده کنند. موفق باشید

29445
متن پرسش
سلام علیکم: در کانال شما عکس و متنی منتشر شده با این مضمون: «هنرمندان نمی‌توانند پیرو نظرات ما باشند و اگر اینطور باشند هنرمند نخواهند بود بلکه بیشتر ادای هنرمندان رو در می‌آرند.» سپس در زیر این متن در وصف شهید آوینی جملاتی از شما نقل قول شده است. می‌خواستم ببینم مگر خود شهید آوینی هنرمند نبود!؟ و این که چرا یک کسی نمی‌تواند هم هنرمند باشد هم مفاهیم دینی را از طریق هنر انتقال بدهد!؟ آیا نمی‌شود از تاثیر گذاری هنر و سینما در این راستا استفاده کرد!؟ و مگر خود شهید آوینی این کار را نمی‌کرد!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! البته بحث آن مفصل است و اصل آن بحث که طی مصاحبه‌ای با حوزه‌ی هنری بوده است؛ إن‌شاءالله در اختیار عزیزان قرار داده می‌شود. آری! منظور آن بود که بگذاریم هنرمند در هنر خود به جوشش درآید، نه آن‌که با دستور و بخش‌نامه بخواهیم او را محدود کنیم. موفق باشید  

29451
متن پرسش
سلام و درود خدمت استاد اصغر طاهرزاده: می خواستم نظر شما را درباره ی این یادداشتها بدانم. ✍
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام یادداشت؟! موفق باشید

29435
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت شما استاد بزرگوار استاد مدتیه شبهه ای برام ایجاد شده، استاد یه جمله ای از شهید آوینی هست که گفتند «کارتان را برای خدا نکنید بلکه برای رضای خدا، کار کنید. تفاوتش همین اندازه است که ممکن است امام حسین تنها در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضایت خدا» یا در کتاب خاطراتشون نقل شده که در شب قدر مشغول تدوین مستند روایت فتح بودن که یکی از همکاراشون میگند که بریم مراسم احیا ولی شهید می‌فرمایند همین کار ما حکم قران روی سر گذاشتن داره» استاد با توجه به این جمله و خاطره ما چطوری باید اولویتهای فعالیتهای اجتماعی و زمان شناسی و تدبیر را لحاظ کنیم. در حال حاضرم مثلا اگر کرونا را به عنوان حمله ی بیولوژیک در ایران تلقی کنیم بخصوص که تمام فعالیتهای اقتصادی فرهنگی و سیاسی و غیره را تحت تاثیر خودش قرار داده و به بهانه ی شیوع کرونا کشور را به حالت تعطیل قرار دادن آیا تمام ارگانها (فرهنگی، مذهبی، و... که تمام قوا در خدمت وزارت بهداشت قرار گرفتند) نباید کار و اولویتشون را جهت افشای مسایل پشت پرده، افزایش آگاهی مردم درین زمینه و برچیدن عوامل اصلی و کاسبان کرونا قرار بدند. آیا نباید مردم را با شیوه های حقیقی پیشگیری و درمان بیماریها (بهره بردن از طب ایرانی اسلامی) آشنا کرد و روی این موضوع تمرکز همه جانبه جدی و رسمی داشت تا ریشه ی این بهانه وویروس رسانه ای کنده بشه؟! استاد این موضوع و سوال واقعا ذهنم را درگیر کرده و اما سوال دوم: این که می‌فرمایند یاران حضرت مهدی سیصد و سیزده نفر باید باشند یه حقیقته یا نماد و نشانه؟ آیا در دوران دفاع مقدس از بین این همه شهید بلند مرتبه سیصد و سیزده یار برای امام زمان نبود که ایشان ظهور نکردن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هرکس در هرجایی که هست با توجه به شخصیت و توانایی که دارد، حقیقتاً در این روز و روزگار باید در مسیر رضای خداوند قدم بردارد، ولی مطابق تشخیص و توانی که دارد. ۲. شاید آن تعداد، به اعتبار یاران رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌واله» در جنگ بدر، نماد باشد از آن جهت که با آن تعداد، اسلام به فتح تاریخی خود رسید. موفق باشید

29433
متن پرسش
سلام: لطفا به سؤال شماره ۲۹۴۰۸ که بنده راجع به فرج شخصی کرده بودم جواب را عنایت فرمایید. ممنون خدا خیرتون بده
متن پاسخ

باسمه تعالی:سلام علیکم: پاسخ به ایمیل شخصی تان ارسال شد. موفق باشید.

29432
متن پرسش
تجدد امثال آیا در عالم واحدیت اتفاق میافتد؟ اگر بگیم نمی افتد سنخیت علی معلولی را چه کنیم؟ اگر بگیم می افتد تالی فاسدش را چیکار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علت در این موارد به معنای تجلی است و دوگانگی بین علت و معلول مطرح نیست. موفق باشید

29414
متن پرسش
سلام: چندی پیش سوالی در زمینه عین ثابت پرسیدم قانع نشدم. سوالات کاربران در این مورد را در سایت جستجو و بعضا دنبال کردم باز حل نشد. به بعض کتابها درین زمینه رجوع کردم نشد. فایلی در این زمینه با عنوان پیامبران خدا و نظر به آغاز آغازها داشتید گوش کردم با اینکه نفس حقیر تقریبا بنحویست که فقط با مطالب عرفانی می‌تواند انس بگیرد و حتی به صدرا با اینکه به عرفان نزدیکست رغبت ندارم (فقط عرفان خالص و جناب محی الدین روحی له الفدا) با این وجود این تنها بحث عرفانی بود که در طول استماعش مدام نفسم آن را پس می‌زد و آن شبی که به فایلتان گوش کردم بسی رنج و ملالت کشیدم و در آخر قانع نشدم دائما بودن و نحوه ی بودن را تکرار کردید بدون اثبات و عجب این چه بحثی است که اینقدر گریزپاست وحدت وجود را به راحتی با نظر به بینهایت بودن حق لااقل می‌توان تصدیق کرد ولو تصورش سخت باشد باری این بحث را تاکنون نتوانستم بپذیرم و خود راهکار دیگری را ارجح می‌دانم و این چه نحوه خداییست که نحوه هایش را دیگران رقم می‌زنند به زعم حقیر از آنجا که جز حق وجود دیگری نیست کیست که بخواهد با حق محاجه کند یک وجودست به هر لباسی خواست درمی آید در ثانی اگر نگاه عرفانی را یکسو نهیم و با دید عرفی نظر کنیم حضرت حق خود نحوه ی بودها را می‌بخشد و پاسخ هم دارد که یا نباید عالم ماده را خلق می‌کردم که درین صورت خیر کثیری فوت می‌شد یا حال که آفریدم گریزی نیست که نیمی زن باشند و نیمی مرد و از آنجا که به آدمی اختیار دادم والدین برخی افراد ناصالح خواهند شد و بدتر برخی نامشروع خواهند شد بنظر حقیر مهم اینست که به اثبات رسانیم که کسی که در بدترین شرایط متولد شده اگر بخواهد می‌تواند به همان سعادتی برسد که بهترین‌ها می‌توانند برسند البته بنظر من که هرچه آن خسرو کند شیرین بود همه سبل سعادت را حق اگر به ناحق مسدود کند باز بر سبیل سدیدست. عشق بازی می‌کنم من با صفات قهر او می چشم مستانه هر دم جام تلخ زهر او
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید ادامه‌ی بحث نیاز نیست و نباید به خودتان زحمت دهید. إن‌شاءالله به مرور به جمع‌بندیِ لازم می‌رسید. موفق باشید

قسمتی از فص یعقوبی را از فصوصی که روی سایت هست برایتان ارسال کردم شاید به تفکر در مورد آن به کار آید.

امام صادق (ع) فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّعَادَةَ وَ الشَّقَاءَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ خَلْقَهُ فَمَنْ خَلَقَهُ اللَّهُ سَعِيداً لَمْ يُبْغِضْهُ أَبَداً وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً أَبْغَضَ عَمَلَهُ وَ لَمْ يُبْغِضْهُ وَ إِنْ كَانَ شَقِيّاً لَمْ يُحِبَّهُ أَبَداً وَ إِنْ عَمِلَ صَالِحاً أَحَبَّ عَمَلَهُ وَ أَبْغَضَهُ لِمَا يَصِيرُ إِلَيْهِ فَإِذَا أَحَبَّ اللَّهُ شَيْئاً لَمْ يُبْغِضْهُ أَبَداً وَ إِذَا أَبْغَضَ شَيْئاً لَمْ يُحِبَّهُ أَبَداً»[1] به‌راستى خدا پيش از آن‌كه آفريده‌‏هاى خود را بيافريند سعادت و شقاوت را آفريد، هركه را خدا خوشبخت و سعادتمند آفريد، هرگز او را دشمن ندارد، اگر بد كند كار او را دشمن دارد نه خود را، و اگر بدبخت و با شقاوت باشد، هرگزش دوست ندارد و اگر كار خوبى كند، كارش را دوست دارد و خودش را دشمن دارد به خاطر سرانجامى كه به‌سوى آن مى‏‌رود، هرگاه خدا چيزى را دوست دارد هرگزش دشمن ندارد و هرگاه چيزى را دشمن دارد هرگزش دوست ندارد.

]فَلو خَدَمَ الإرادةَ الإلهيَّةَ ما نَصَحَ و ما نَصَحَ إِلّا بِها أعْني بالإرادةِ. فالرَّسُولُ و الوارِثُ طَبيبٌ أُخْرويٌ لِلنُّفُوسِ مُنقادٌ لِأمْرِ اللهِ حِينَ أمَرَهُ، فَيَنْظُرُ فِي أمْرِه تعالى و يَنْظُرُ فِي إِرادَتِهِ تعالى، فيَراهُ قَدْ أمَرَهُ بِما يُخالِفُ إِرادَتَهُ و لا يَكُونُ إِلّا مَا يُريدُ، و لِهذا كانَ الأمرُ. فَأرادَ الأمْرَ فوَقَعَ، و ما أرادَ وُقُوعَ ما أمَرَ بِهِ بِالمأمُورِ فَلَمْ يَقَعْ مِنَ المأمُورِ، فَسُمِّيَ مُخالَفَةً و مَعْصِيَةً.[

شیخ اکبر در ادامه می‌فرماید: اگر رسول صرفاً در خدمت اراده تکوینی بود نصیحت نمی‌کرد، و رسول نصیحت نمی‌کند مگر در فضای اراده تکوینی. پس رسول و وارث او که طبیب اُخروی نفوس‌اند، مُنقادِ امر تشریعی حق‌اند- هنگامی که خدای سبحان امر تشریعی نموده- پس از یک جهت به امر تشریعیِ حق نظر می‌کنند و در اراده‌ی تشریعی حق نظر می‌کنند -که هدایت همگان را اراده کرده است- و از جهت دیگر به اراده‌ی تکوینی او که مخالفِ اراده‌ی تشریعی حق است و تحقق پیدا نمی‌کند مگر آن چه را تکویناً اراده کرده است، و از این جهت امر تشریعی محقق می‌شود که خدا وقوع آن امر را اراده کرده پس آن امر به واسطه‌ی عبد واقع می‌شود و یا خدا اراده نکرده وقوع آنچه را امر کرده به عبد، پس آن امر، از طریق عبد واقع نمی‌شود که به آن مخالفت و معصیت گفته می‌شود.

با توجه به امر فوق اگر سؤال شود پس فائده امر تشریعی در این حالت چیست باید گفت در عین ثابته هر کس نوشته شده به من از راه نبوت تکلیف کن و این اقتضای عین ثابته همه‌ی انسان‌ها است ولی عین ثابته‌ی کفار اقتضای انکار دارد. از این جهت تمیز کفار از مؤمنین با رسالت محقق می‌شود و در این جا ظهور اقتضاء در میان است که عین ثابته‌ی کدامیک از افراد اقتضای اطاعت دارد و کدامیک اقتضای انکار.

]فالرَّسُولُ مُبَلِّغٌ: و لِهذا قالَ شَيبتْنِي سورة«هودٍ» و أخَواتُها لِما تَحوي عَليْهِ مِنْ قَوْلِهِ «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ» فَشَيَّبَه «كَما أُمِرْتَ» فإِنَّهُ لا يَدرِي هَلْ أُمِرَ بِما يُوافِقُ الإرادَةَ فيَقَعُ، أوْ بِما يُخالِفُ الإرادَةَ فَلا يَقَعُ[

پس رسول در امر تشریعی رساننده آن امر است - چه خداوند از نظر تکوین اراده کرده باشد که افراد بپذیرند و چه اراده نکرده باشد- که افراد آن امر را بپذیرند و بدین لحاظ رسول خدا (ص) فرمود: «شيّبتنى هود و أخواتُها»[2] سوره‌ی هود و همانند آن مثل سوره‌ی شوری مرا پیر کرد. به جهت آن‌که در آن سوره‌‌ها هست، «پس نسبت به آنچه امر شده‌ای استقامت بورز» و این‌که فرمود «آن‌طور که به تو امر شده» او را پیر کرد زیرا حضرت نمی‌داند آن‌چه تشریع شده موافق اراده‌ی تکوینی است پس واقع می‌شود، یا مخالف اراده‌ی تکوینی است و واقع نمی‌شود و عبد نمی‌پذیرد.

رسول خدا (ص) از حیث نشئه‌ی عنصری‌اش که آن نشئه حاجب اطلاع دائمی از حقایق است، نمی‌داند آیا امر تشریعی موافق اراده‌ی تکوین حق است تا مخاطب و یا مخاطبانِ او منقاد امر او گردند یا نه.     

]و لا يَعْرِفُ أحَدٌ حُكْمَ الإرادةِ إِلّا بَعْدَ وُقُوعِ المُرادِ إِلّا مَنْ كَشَفَ اللهُ عَنْ بَصِيرَتِهِ فَأدرَكَ أعيانَ المُمْكِناتِ فِي حالِ ثُبُوتِها عَلى مَا هِيَ عَلَيْهِ، فَيَحْكُمُ عِنْدَ ذلِكَ بِما يَراهُ. و هذا قَدْ يَكُونُ لآحادِ النّاسِ في أوقاتٍ لا يَكُونُ مُسْتَصْحِباً. قال: «ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ» فصَرِّحْ بِالحجابِ،[

احدی حکم اراده‌ی تکوینی را نمی‌داند مگر بعد از وقوع مراد الهی و آنچه او اراده کرده إلاّ کسی که خداوند از بصیرتش کشف حجاب کرده باشد و بتواند اعیان ممکنات را به همان شکلی که در مقام ثبوت هستند ببینند. پس حکم کند مطابق آنچه در اعیان ثابته ممکنات دید که این کشف برای افراد نادری - مثل کمَّل انبیاء و اولیاء- هست آن هم در بعضی اوقات نه همیشه و لذا رسول خدا (ص) بنا به دستور حضرت حق در سوره‌ی احقاف آیه‌ی 9 [3] مأمور است که بگوید من نمی‌دانم بر من و بر شما چگونه عمل می‌شود. پس با گفتن این جمله تصریح کن به بودن حجاب. حضرت همیشه در مقامِ علمِ به تفصیلِ همه‌ی حقایق نیستند ولی هر وقت بخواهد خدا به ایشان آن علم را می‌دهد یعنی «إذا شاءَ عَلِمَ عَلِمَ» چون بخواهد بداند می‌داند.

]و لَيسَ المَقْصُودُ إِلّا أنْ يَطَّلِعَ فِي أمرٍ خاصٍ لا غَيْر.[

و مقصود از این کشف چیزی نیست مگر این‌که حق تعالی عبد را بر بعضی از امور آگاه کند نه به اندازه‌ای که خودش می داند به همین جهت فرمود: کسی هیچ احاطه‌ای به علم او ندارد مگر به اندازه‌ای که خودش می‌خواهد[4] و لذا انبیاء و اولیاء به بعضی از اسرار آگاه‌اند.

ملاحظه شد که انبیاء در خدمت اراده‌ی تشریعی حق‌اند و نه در خدمت اراده‌ی تکوینی خداوند، و در اراده‌ی تشریعی موضوعِ دعوت به خیر جدّی است و در اراده‌ی تکوینیِ حق نیز در عین آن‌که هم خیر، متعلقِ اراده‌ی حق است و هم شرّ، آنچه ترجیح دارد خیر است و در نظام اَحسنِ الهی، مزاج عالم، شرّ را نیز تحمل نمی‌کند و خیر را رشد می‌دهد.

 


[1] - الكافي، ج‏1، ص: 152

[2] - پيام پيامبر، متن‏عربى، ص 786.

[3] - «قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْري ما يُفْعَلُ بي‏ وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى‏ إِلَيَّ وَ ما أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ مُبينٌ» (احقاف/9) بگو: «من پيامبر نوظهورى نيستم؛ و نمى‌‏دانم با من و شما چه خواهد شد؛ من تنها از آنچه بر من وحى مى‌‏شود پيروى مى‌‏كنم، و جز بيم‌‏دهنده آشكارى نيستم!»

[4]- «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً  إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُول ...»‏(جن/ آیات 27- 26).

29425
متن پرسش
سلام و عرض و ادب احترام: دو سوال مطرح نمودم جوابش به دستم هنوز نرسیده. ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی:سلام علیکم: شماره پرسش را مشخص کنید تا پیگیری شود. موفق باشید.

29413
متن پرسش
با سلام: جناب حجت الاسلام زنجیرزن حسینی در جلساتی که در زمینه عرفان نظری داشتند بعضا انتقاداتی به کتاب عرفان نظری استاد یزدان پناه مطرح نمودند (مثلا در بحث حیثیت تقییده) سوال اینست که کتاب استاد یزدان پناه کاملا مورد تایید شماست یا شما هم نقدهایی دارید و آیا نقدهای آقای زنجیرزن را وارد می‌دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خارج از موضوع خاصی که می‌فرمایید به عنوان یک بحث علمی بنده شخصیت استاد یزدان‌پناه را شخصیتی عمیق و استاددیده می‌شناسم. موفق باشید

29412
متن پرسش
سلام: سوال 29394 رو پرسیده بودم که نه تو سایت جوابشو دیدم نه تو ایمیل مشتاقانه منتظر جوابم متن سوال این بود: سلام: ولادت با سعادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام صادق علیه السلام بر شما مبارکباد بنده لیسانس و فوق لیسانس ریاضی کاربردی دارم. حدودا از سال ۹۰ بر اثر یک اتفاق با شما آشنا شدم و علاقمند به کتب مقالات و سخنرانی های شما شدم. از اون‌موقع تا الان اینقدر از شما خوندم و گوش دادم که دوستان به بنده میگن طاهرزاده. با توجه به مسائلی که شما طرح می کردید به فلسفه وجودی عالم و کم کم فلسفه اشیا و مباحث مختلف با دیدی عرفانی علاقمند شدم به همین خاطر امسال برای کنکور دکترا رشته فلسفه تعلیم و تربیت شرکت کردم و الحمدلله دو هفته پیش نتایج کنکور دکترا رو زدن و قبول شدم دانشگاه شیراز (هر چند مدرک دکتری برام هیچ ارزشی نداره اگر بخواد در خدمت انقلاب و تمدن اسلامی استفاده نشه) توی همه مصاحبه هایی که دادم برای دانشگاههای مختلف از شما و تفکرتون هم اسم بردم تا به نوعی به اندازه ذره ای حقی که شما و تفکرتان برگردنم دارید ادا کرده باشم. خیلی دوست داشتم اصفهان قبول بشم که در کنار شما هم باشم البته میتونم انتقالی هم بزنم و بیام اصفهان و ممکنه هم با انتقالیم موافقت بشه. ۱. خواستم ببینم به نظر شما در این رشته فلسفه تعلیم و تربیت چگونه رفتار کنم و دنبال چه چیزی باشم؟ ۲. به نظر شما چه موضوع و زمینه ای رو برای رساله دکتری انتخاب کنم که ان شاءالله بتون مفید باشه؟ ۳. به نظر شما انتقالی بزنم و بیام اصفهان تا از محضر شما هم استفاده کنم؟ بیش از پیش به دعا نیاز دارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی به ایمیل‌تان این‌طور جواب داده شد: بسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حضور در شیراز را به فال نیک بگیرید، فضای مجازی که مکان‌ها را در هم نوردیده. ۲. به هر حال باید با حضور در فلسفه‌ی اسلامی و سپس با تأمّل در فلسفه‌ی غرب، به مرور به روایات رجوع کنید و بحث تعلیم و تربیت را در آن بستر دنبال کنید. ۳. موضوع رساله‌ی دکتری در دل آن مطالعات، إن‌شاءالله به ظهور می‌آید. موفق باشید

29401
متن پرسش
سلام: در رابطه با آبرو در شرح حدیث جنود عقل و جهل فرمودید علامه جعفری گفتند علامه طباطبایی ما را بخاطر نداشتن فرش داخل منزل نمی‌بردند، این برعکس اون چیزی شد که گفتید یعنی فرش مایه آبرو بوده و چون نداشتند تعارف نمی‌کردند، اگر هم بخاطر مهمان ها بوده که یعنی حاضر بودند یکی دو ساعت مهمان سرپا بایستد ولی روی خاک ننشیند؟!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از صحبت‌های جناب علامه‌ی جعفری این‌طور فهمیدم که حضرت علامه‌ی طباطبایی زیراندازی در محلِ بیرونیِ منزل جهت مهمان‌شان نداشته‌اند که علامه جعفری را به داخل منزل دعوت کنند. موفق باشید

29392
متن پرسش
با سلام: بنده جوانی ۳۱ ساله هستم و علاقه زیادی به مرحوم علامه محمد تقی جعفری دارم نظر شما در مورد روش سلوکی ایشان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا ایشان را رحمت کند، بسیار دلسوز و گشاده‌روی و فهمیده بودند و مسلّم آینده بیشتر از امروز و دیروز به ایشان نیازمند خواهیم بود. موفق باشید

29397
متن پرسش
با سلام: ببخشید جواب کد 29318 رو لطف می‌فرمایید؟ ممنون میشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

29318- باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. موفق باشید

29389
متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد: حضرت حافظ در غزل ۲۸۶ در بیت دوم می فرمایند: گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش اشاره جناب حافظ به چه نوعی سخت کوشی است و چرا جهان از روی طبع برای مردم سخت کوش سخت می‌گردد؟ و همچنین اگر می‌شود بر سر ما شاگردان خرد منت بگذارید و شرح این غزل را هم به مجموعه ی شرح غرلیات سایت بیافزایید. دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش وان گهم در داد جامی کز فروغش بر فلک زهره در رقص آمد و بربط زنان می‌گفت نوش با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش ساقیا می ده که رندی‌های حافظ فهم کرد آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جناب حافظ می‌فرمایند جهان را نباید برای خود تنگ و تاریک کرد، وقتی که می‌توان در جهانِ گشوده‌ی رحمت الهی خود را درک کرد. زیرا این طبیعی است که اگر کسی جهان را برای خود تنگ کند و برای به‌دست‌آوردن آرزوهای دنیایی تلاش‌های طاقت‌فرسا بنماید، جهان نیز برای او سخت و تنگ می‌شود. ۲. إن‌شاءالله فرصتی پیش آید در خدمت هستیم. موفق باشید

29383
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده و عرض تبریک بابت میلاد پیمغبر و امام صادق جواب سوال 29319 هنوز ایمیلی برای اینجانب فرستاده نشده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی این‌طور جواب داده شد: 29319- باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده مدارا و خوش‌برخوردی و به اصطلاح، ریشخند و امیددادن به آینده، إن‌شاءالله کارساز خواهد بود. موفق باشید

29385
متن پرسش
سلام استاد: عیدتون مبارک. استاد جان در زیارت امیرالمومنین علی علیه السلام در روز مولود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مفاتیح این فرازها خطاب به حضرت علی علیه السلام آمده: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا آيَةَ اللّٰهِ الْعُظْمىٰ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خامِسَ أَهْلِ الْعَباءِ. اشتباه نشده؟ خامس اهل عبا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت هرکدام از پنج تن «علیهم‌السلام» به یک معنا، خامس آل عبا باشند. بیش از این نمی‌دانم. موفق باشید

29369
متن پرسش
سلام بر استاد: بعضی از معرفت جویان، از نحوه پاسخگویی رفقا به سوالاتشان اعتراض کردند. بی زحمت اگر وقت فرمودید ملاحظه بفرمایید و اگر صلاح بود به رفقای عزیزتر از جانمان بفرمایید که: بخدا ما هم می‌دانیم شما منظوری ندارید ولی به هر صورت این فضا مجازیست و لحن مشخص نیست، پس سعی کنند کمی گشاده رویی را در کلامشان پررنگ کنند چرا که اکثرا غرور برداشت می‌شود در فضای مجازی. این فضا سواد خاص خودش را هم می‌طلبد دیگر... برای این مخاطب فرّار و همچون ماهی ... یک لحظه لبخند یا روی خوش هم یک لحظه است. البته من که باشم که در مورد ایشان اظهار نظر کنم فقط بحث برادری است و حرفهایی که می‌شنوم چون این موضوع پر تکرار بود، یک نمونه برایتان فرستادم، حدودا بیست مورد دیگر به بنده گفته شد. می گویند: خواهش می‌کنم به استاد طاهرزاده بگین بعضی شاگرداشون خیلی بد اخلاقن. به خداوندی خدا پیامی که الان به شما دادم و جوابم رو به این خوبی گرفتم رو دادم به یکی از بچه های اصفهان که معروفه که شاگرد استاده بخدا جوری باهام حرف زد که سه روز حالم بد شد. آخه اون استاد کجا اینها کجا؟ تو رو ارواح جدت به استاد برسون پیام من رو. یک کیلومتر متن نوشتم برای طرف، تعریف تمجید، خوش به حالتون در جوار استادید، خوش به سعادتتون این مباحث رو کار می‌کنید و هزار تا چیز دیگه نوشتم: به من جواب داده: علیکم السلام. همین! انصافا همین! خب معلومه اینم نوشته که سلامه بی جواب نمونه دیگه. شما میگید حتما کار داشتن. حتما مشکلی پیش اومده براشون. من قبول می‌کنم ولی خب چرا شما الان اینجوری جواب ندادی. چرا استاد با اون همه شلوغ بودن سرش اونجوری جواب نداد؟ نمیتونم توجیهی براش پیدا کنم. این رفتار باید اصلاح بشه و شما هم حتما به استاد بگید که خبر داشته باشن. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم از رفتار بعضی از رفقا گله مندم. موفق باشید

29375
متن پرسش
سلام استاد: عیدتون مبارک باشه. گر در سرت هوای وصال است حافظا باید که خاک درگه اهل هنر شوی استاد، اهل هنر، منظور چه کسانی هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر در آن شعر به معنای نظر به چشم‌اندازهای حقیقت و عبور از خودبینی‌ها و غرض‌ورزی‌ها می‌باشد به همان معنایی که جناب مولوی فرمودند

چون غرض آمد، هنر پوشیده شد / صد حجاب از دل به سوی دیده شد. موفق باشید

29366
متن پرسش
سلام: بهترین فیلم های تاریخ سینما از منظر شما کدامند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اساساً بسیار کم می‌توانم فیلم‌ها را دنبال کنم و به همین جهت نمی‌توانم نظر دهم. موفق باشید

29365
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد جان شرمنده جواب سوال ۲۹۳۵۱ داخل ایمیل نیومده فکر کنم ایمیل اشتباهی دادم. اگه امکانش هست جواب تو سایت بفرستید. ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بعضاً سؤالات کاربران کاملاً شخصی است و برای بنده سخت است عمومی جواب دهم.

29350
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر؟ ۱. چطوری همه حجاب ها رو تو همین دنیا برطرف کنیم بین خود و خداوند؟ ۲. بعد از این که حجاب ها برطرف شد آیا باز هم جای پیشرفت به درگاه الهی هست و معارف بیشتر و یا اینکه نهایت مرتبه میشه بعد از رد کردن حجاب ها؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر اندازه عبودیت الهی را به جای خودنمایی و خودبینی قرار دهیم، از حجاب‌ها عبور خواهیم کرد. ۲. آری! به گفته‌ی جناب مولوی: « بی نهایت حضرتست این بارگاه ** صدر را بگذار صدر تست راه». هر اندازه جلو رویم، با باغ و بستانی گشاده‌تر روبه‌رو می‌شویم. موفق باشید

29338
متن پرسش
با سلام: در مورد پیشنهاد برای سایت جدید. ممنون میشم اگر ۱. همه نوشتارها علاوه بر وُرد در قالب پی دی اف هم در سایت قرارداده شود. ۲. کیفیت صوت ها ارتقا یابد تا صدای استاد واضح تر شنیده شود. یا علی. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت، جهت بررسی. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!