بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: بدون دسته بندی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29096
متن پرسش
به نام خدا. سلام خدمت شما. شنیدم از بزرگواری که در روایتی از علامه مجلسی که فرموده عمر دنیا ۱۰۰ هزار سال است که بیست هزار سال آن برای حکومت دشمنان اهل بیت است و ۸۰ هزار سال آن حکومت اهل بیت است و هنوز حکومت اهل بیت آغاز نشده. اگر الان ۱۴۴۲ از حکومت غیر اهل بیت گذشته پس ما باید از ظهور امام زمان به این زودی ها چشم پوشی کنیم و دیگران را فقط به این تشویق کنیم که با جان خود به امام زمان نزدیک شوند وگرنه جهان هنوز برای ظهور حدود ۱۹ هزار سال فاصله است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً آن اعداد، اعداد سمبلیک است و حاکی از حاکمیت نهایی اهل‌البیت «علیهم‌السلام» می‌کند. موفق باشید

29083
متن پرسش
با سلام: ضمن تشکر چون مدتی هست که جلسات تعطیل شده پیشنهادی به ذهنم رسید. می‌شود جلسات را ضبط کرد و در سایت ارایه کرد تا مخاطبان عقب نمانند. ممنون. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که ممکن است همین کار در حال انجام‌گرفتن است. موفق باشید

29081
متن پرسش
با سلام و درود به استاد عزیز آقای طاهرزاده: حضرت آیت الله بهجت رحمت الله علیه از ایشان سوال شده راجع به نماز اول وقت نماز های پنج گانه ایشان نقل از آیت الله قاضی که فرموده اند هرکس نماز پنج گانه اول وقت بخواند به مقام می‌رسد اگر نرسید من لعنت کند. این چگونه ایجاد می‌شود؟ شخصی نماز هایش را اول خونده ولی نرسیده باشد چطوری است؟ و مقامی نداشته باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت وقت نماز، خود به خود به صورت تکوینی تأثیر خود را می‌گذارد و انسان آن را احساس می‌کند. موفق باشید

29084
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: سوال بنده در رابطه با شخصیت علامه محمد حسین حسینی تهرانی می باشد و سوالاتم در این رابطه است که اولا آیا مبانی سلوکی و عرفانی ایشان قابل اطمینان است چون نظرات متفاوتی در مورد اون می بینم. دوما نظر شما در مورد کتاب تفسیر نور ایشون چیست؟ سوما آیا قبول دارید که ایشون دچار انحراف در مبانی عرفانی هستند؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه حسینی طهرانی در زمره‌ی دانشمندان حکمت و عرفان هستند و هرگز در مبانیِ عرفانی دچار انحراف نیستند. شاید طرفداران افراطی ایشان که بقیه را نفی و طرد می‌کنند؛ موجب این نوع افکار شده. ولی این موارد ربطی به شخص ایشان ندارد.  کتاب مذکور را مطالعه نکرده ام. موفق باشید

29077
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: بنده نوجوانی ۱۸ ساله هستم و بخشی از آثارتون رو مطالعه کردم و فهمیدم که نسل جوان با این نوع مباحث سیراب میشه و خودش رو در عالم دیگری حس می‌کند. با اینکه در حدی نیستم که نظر بدم ولی به عقیده من اگه گروه فرهنگی المیزان تو بحث رسانه و کار هنری فعالیتش رو بیشتر کنه جوان های بیشتری به این نوع مباحث گرایش پیدا میکنن. به مدیر کانال لب المیزان تو ایتا هم گفتم که اگه مثلا عکس نوشته ها و کلیپ های کوتاه و تاثیر گذار از جملات ناب استاد طاهرزاده درست بشه و تو کانال های ایشون قرار داده بشه خیلی تاثیر گذاره. ایشون فرمودن کسی رو نداریم تو این زمینه وقت بگذاره. خواستم اگه میشه ما بتونیم تو این زمینه ها کمکی کنیم، دریغ نمی‌کنیم. حقیقتا حیفم میاد اساتید عمیق و معظمی چون شما برای نسل جوان که تشنه معارف حقیقی اهل بیت هستن، گمنام بمونید و از مباحث شما استفاده نکنن. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا کانال «مطالب ویژه» را در همین رابطه به‌وجود آورده‌اند. بد نیست نظری به آن بزنید @matalebevijeh موفق باشید

29062
متن پرسش
در پاسخ به عزیزی که پرسش شماره 29034 را مطرح نموده اند. از آنجایی‌که پاسخ دغدغه این عزیز با توجه به داشته ها و سن و تحصیلات ایشان متفاوت است اگر مقدور است ایشان را به نحوی که صلاح می دانید با من مرتبط کنید تا توضیحات لازم عرضه گردد. با تشکر. دکتر حسین صادقی پور 09123259389 واتساپ : https://wa.me/<+989123259389>
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نوشته‌ی جنابعالی به آن کاربر محترم ارسال می‌شود. إن‌شاءالله نتایج خوبی حاصل شود. موفق باشید

29045
متن پرسش
سلام: با عرض معذرت باید عرض کنم از شما یا تیم تان گله مندم. چون سه الی چهار تا سوال بنده را نه تو ایمیل و نه تو سایت پاسخ ندادین، البته پاسخ چندین سوال را نیز زحمت کشیدین و ارایه کردین ولی آدم حس میکنه سلیقه ای جواب میدین و ممکنه اون وقتی که برای سوال نوشتن میگذاره بی جواب و بی فایده تلف بشه. به هر حال اون زمانی که از من برای درج سوالات گرفته شده است را مدیون من هستین. چطوریه که مملکتی که توش ادعای باز بودن چشم برزخی دارن خیلیا، از بسیاری جهات طبق آمارها جزو بدترین کشورهای دنیاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در حدّ توان بنای ما جواب‌دادن به سؤالات است 2- آیا واقعاً می‌توان گفت کشور ما در زمره‌ی بدترین کشورهای دنیاست؟! موفق باشید

29048
متن پرسش
سلام استاد عزیز: کتاب مفاتیح الغیب ملاصدرا را چگونه می بینید؟ من آن را تهیه کرده و در حال مطالعه ام. می‌خواستم اگر نکته ای هست راهنماییم کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب خوب و ارزشمندی است. البته نیاز به مقدمات خودش را دارد اقلاً مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و مباحث کتاب «معاد» باید پیش‌مقدمه قرار گیرد. موفق باشید

29031
متن پرسش
با سلام و وقت بخیر: در موضوع پلورالیسم با یکی از افراد گفتگویی داشتیم. با مراجعه به صحبت های شما (کلام جدید - اسلام و پلورالیسم - تفسیر سوره شوری -امام رضا و پلورالیزم - پرسش و پاسخ) مواردی بود که عینا مطرح گردید. پاسخ هایی به مواردی که بیان کرده بودید دادند که قسمتی از آن را بطور خلاصه می آورم متن زیر بیشتر ناظر بریادداشت اسلام و پلورالیزم هست ------------------------------------------------- خب اینها هیچکدام ربطی به مسیحیت ندارد. این ایات همگی اشاره به بدعت های مسیحی عرب زمان پیامبر بوده است. ربطی به مسیحیت بیزانس ندارد. زیرا ایات مصداق عقاید مسیحیان نیست. اما می‌گویید که : «و وَحیِ ناسخ که می‌فرماید بقیه‌ی کتاب‌های آسمانی دیگر رسالت هدایت ندارند، قرآن است» این هم سخنی صحیح نیست و مبنای قرانی ندارد. قران در سرتاسر آیاتش کل انجیل و تورات و کتب آسمانی را تایید کرده و در هیچ آیه ی نداریم که گفته باشد آنها منسوخ شدند. اینها صحبت های من در آوردی است ریشه قرانی هم ندارد. مثلا در سوره مائده آیه 47 قرآن صراحتا می‌فرماید که به انجیل حکم کنید. حال چطور منسوخ شده در حالی که دستور وحی اینه که به انجیل حکم شود؟ در سوره مائده آیه 47 داره مستقیما میگه به مسیحیان که به انجیلی که در دستتان است عمل کنید و حکم کنید و انجامش دهید و اگر نکنید از نافرمایان هستید: سوال من از شما اینه اهل انجیل به کدام انجیل داوری کنند و انجامش دهند؟ بدون شک این آیات نشان می‌دهد قرآن اولا انجیل را در دسترس مسیحیان می‌د‌اند. یعنی صحبت از یک انجیل خیالی نیست! ثانیا انجیل مسیحیان را وحی می‌داند و الهی. ثالثا حکم می‌دهد که به آن عمل شود. ----------------------------------------- یک مورد دیگر بحث تثلیث بود که مقداری تحقیق کردم به مصاحبه دکتر نصر - جان هیک رسیدم گویا این مورد هم که به آن انتقاد زیادی وارد می کنند هم احتیاج به بحث و بررسی دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پلورالیسم به آن معنا که بقیه‌ی ادیان الهی را در جای خود و در نسبت به امت‌های خود بپذیریم و جایگاهی برای آن‌ها قائل باشیم؛ حرف غلطی نیست. ولی وقتی قرآن می‌فرماید: «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ» آن‌هایی که حضرت مسیح را به یک معنا خدا و یا فرزند خدا می‌دانند، کافرند؛ می‌‌توانیم بگوییم این طرز فکر از نظر قرآن حق نیست. آری! آن نوع مسیحیت که خداوند در موردش می‌فرماید: «لَيْسُوا سَوَاءً ۗ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ» همه‌ی اهل کتاب یک‌طور نیستند، عده‌ای از آن‌ها اهل تلاوت آیات الهی و اهل سجده و قیام می‌باشند. که بحث آن‌ها جدا است. اینان برای خود از نظر ما حق هستند، اما آیا می‌توانیم توحید ناب اسلامی را رها کنیم و به آن نوع دیانت رجوع نماییم؟ و آیا این نوعی کفر نسبت به حقیقتِ توحید به حساب نمی‌آید؟ موفق باشید

29025
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: سوالم این است آیا زمان اثر تکوینی متفاوت دارد، مثلا درست است بگوییم اثر تکوینی ماه رمضان گشوده شدن درهای ملکوت است؟ آیا مثلا روز عید غدیر همیشه اون روز اثرات تکوینی خود را دارد؟ این موضوع را در مورد ماه صفر چگونه بگوییم؟ سوال دوم: بعضی عرفان حلقه ای هایی که در گروه های خانوادگی هستند، و به شغل شبهه پردازی مشغولند حتی زیارت قبور در شب جمعه را برای جوانان زیر سوال برده اند چه پاسخ جامعی برای این موضوع هست. و سوال سوم: در مورد بریدن سر گوسفند برای صدقه. چه پاسخی دهیم که می گویند چرا برای خودمان حیوانات را اذیت کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در رابطه با ظرفیت زمان‌ها و مکان‌ها در مباحث «روزه» عرایضی شده است. ۲. دلیل آن‌ها در مقابل نفی سعه‌ی شب جمعه چیست؟ آری! زیارت قبور در شب برای کسی که ممکن است گرفتار توهم شود، صحیح نیست. ۳. خود حیوان از نظر تکوینی دوست دارد که به ثمر برسد و به گفته‌ی جناب صدرالمتألّهین، استفاده‌ی او توسط انسان‌ها شأن حیوانیِ او را در حدّ حیات انسانی قرار می‌دهد. موفق باشید

29016
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد بسیار گرامی: بنده یک خانوم خانه دار هستم و با تحصیلات دیپلم، بنا به دوره هایی که خداوند به رویم گشاده، سیره اهل بیت رو هم تا حدود زیادی بررسی کردیم، در اون دوره ها روشن شد که کتاب های قصه کودکان درباره انبیا و امامان دارای اشکالاتیست که هنوز بنده و خیلی از دوستان موفق به پیدا کردن کتاب های خوب برای کودکانمون نشدیم، اگر هم باشه خیلی کمه، استاد بنده پیشنهاد دادم برای ارائه طرح مون نوشتن کتاب قصه برای کودکان در این را زمینه شروع کنیم، بنده میخاستم شما راهنمایی بفرمایید به کجا رجوع کنم که راه رو اشتباه نرم، از کی مشاوره بگیرم؟ منبع داستان هام از کجا باشه؟ اجرکم عندا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد تخصص ندارم. مطلب را برای عزیزانی که در جریان این امور هستند می‌فرستم تا نظرشان را برایتان ارسال کنم. موفق باشید

29015
متن پرسش
سلام علیکم: استاد من چند ساله دوست دارم نماز شب بخونم ولی انقدر برام سنگینه که تا حالا نتونستم بخونم. فقط امسال رهبر یه حدیثی خوندن و من بعد اون حدیث تونستم نافله صبح رو قبل نماز صبح بخونم. استاد من چیکار کنم برا این مساله خیلی ناراحتم. یه موردی کاش سوالای کلیدی در مورد موضوعات رو یجوری قابل دسترس تر میکردین تو سایت. بعضی کلید واژه ها بیست صفحه براش میاد بالا خیلی سخته همه رو بخوایم بخونیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. «آنقدر ای دل که توانی بکوش» ولی إن‌شاءالله با ارادت به شهدا بهره‌ی لازم را می‌برید. ۲. موضوع با مسئول محترم سایت در میان گذاشته می‌شود تا هر طور صلاح می‌دانند بررسی کنند. موفق باشید

29014
متن پرسش
عنوان: عرفان با سلام و تشکر. حدود ۵ سال است که بر اثر بیماری روی ویلچرم، دو سال پیش که دو دکتر رفته بودم و حال بسیار بدی داشتم، آقای دکتر سر صحبت را باز کرد. این دو سال برکات معنوی زیادی برایم داشته، احساس می کنم دوباره متولد شدم، دوبار ه اسلام اوردم، با خدا آشتی کردم. اما در کمال بهت و تعجب روزی دکتر گفت که لایک است، نماز نمی خواند، و خلاصه هیچی! اصلا قابل باور نبود. او تسلط زیادی به آیات و روایات، مثنوی و منابع عرفانی شرق و غرب داشت و باورش برایم سخت بود. گفت دیگه نمی تونه من را راهنمایی کنه و من به حد کافی رشد کردم که بقیه راه را بروم. چندی بعد به یکی از دوستانی که در همین مسیر آشنا شده بودم موضوع را گفتم، گفت بله دکتر بی دین است و چون شما با او هم افق نشدید دیگه نمی تونه با شما باشه! استاد، من با آشنایی با دکتر به کتاب های شما رسیدم و خدا را شاکرم که سطر به سطر کارهاتون نوره. ولی همش با خودم می گم می شه انسان به اهل بیت برسه با کسی که اهل بیت را فقط در حد انسانهای عارف قبول داره؟ کجای کارم می لنگه؟ حتی دکتر روزی گفت که تقلید از یک دین خاص یعنی زندگی به جای گوسفند! دکتر قدرت روحی زیادی داره، و این را بارها تجربه کردم. خیلی گیج و حیرانم نمی دانم در این دو سال فاتحه خودم را خواندم یا سالک شدم؟ * مورد دیگه که سوال داشتم، در حال مطالعه کتاب معادتون هستم، این که توضیح دادید که اکثرا فشار اولیه را دارند چون مثلا از بداخلاقی بدش میامده ولی نتونسته پاکش کنه، واقعا دچار وحشت شده ام، چون ان شاءالله بتوانیم پاک بشویم ولی اگر نشدیم باید منتظر فشار باشیم. و باور کنید در این پنج سال بیماری آنقدر درد کشیدم که دیگه فشار ....** سوال دیگه: یکی از کتاب هایی که دکتر گفت بخوانم سرگذشت یک یوگی بود. در این کتاب فصلی درباره مرگ استاد یوگی و سپس ظاهر شدن او بر یوگی و خبر دادن از جایی است که رفته. اونجا دیگه خبری از نکیر و منکر و اهل بیت نیست. دکتر به من گفت اگر راه نجات فقط در تمسک به اهل بیت است پس بفرمایید همه جهنم، فقط شیعیان علی ع آن هم عده قلیلی متنعم. کجای این کار به خدای خیر محض می خوره؟ من چیزی نگفتم دست از اعتقادم هم بر نداشتم. هر چند شبهه در ذهنم ماند. **در فصلی از آن کتاب شاگرد یوگی می میرد و شش ماه بعد یوگی انرژی ورود او به دنیا را درک می کند و می گه او برای تکامل برگشته. می دانم که تناسخ باطله فقط بفرمایید این چه انرژی بوده؟ ببخشید که طولانی شد. پیشاپیش تشکر من را بپذیرید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچند این موضوع نیاز به بحث مفصل دارد ۱. در این‌که این افراد در فضای اخلاقی زندگی می‌کنند، ولی عبودیت خود را رشد نمی‌دهند؛ مربوط به خودشان است و به مرور می‌رسند که یک جاهایی کم می‌آورند. زیرا انسان در ذات خود عین ربط به حق است و با عبودیت خدا این شخصیت به ظهور می‌آید. ۲. چه اشکال دارد در عین سیر مطالعاتی خود، رابطه‌تان محفوظ باشد و متذکر ضعف‌های بینشیِ ایشان بشوید. ۳. در مورد یوگی‌ها و تأثیری که بر طبیعت و جسم انسان‌ها دارد، یک بحث است و حضور در برزخ و قیامت و روبروشدن با فطرتی که در إزای عبودیت می‌تواند از برکات قیامت بهره‌مند شود، بحث دیگری است. موفق باشید

29001
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر: راستش استاد برای برگزاری مراسم پیاده روی اربعین امسال با توجه با اینکه شرایط خاص هست و خب با همین وجود کشور عراق اجازه ورود زائرین خارجی را داده است اما در کشور خودمان این اجازه صادر نشده، دو راه وجود دارد ۱. با توجه به اینکه گفتند این بیماری سالها با ما خواهد بود و باید شیوه زندگی خودمان را تغییر دهیم نه تعطیل! و همچنین سخن گرانقدر سردار سلیمانی که باید از بحران ها فرصت بسازیم به شرط اینکه برایمان ترس معنایی نداشته باشد پس مراسم اربعین هم باید برگزار شود اما نه با شرایط سال های گذشته و لزوم ایجاد شرایط جدید! ۲. اینکه برگزار نکنیم به دلیل اینکه الان با این شرایط سخت کرونایی و مدیریت ضعیف کشور در بحران کرونا احتمال آسیب ها و هزینه های بهداشتی بعد از مراسم اربعین بالاست آیا اشتباه نیست که به نظام برای برگزاری مراسم فشار بیاوریم؟ آخه خود حضرت آقا هم از برگزاری اجتماعات در محرم و مراسماتشان جلوگیری کردند و این یک الگو برای ما می‌شود. آیا بهتر نیست فشار نیاوریم و به خدا توکل کنیم اگر خود آقا بخواهند مسیر باز می‌شود؟! استاد بنده جزو کسانی بودم ک هرساله مشرف می‌شدم و امسال واقعا ناراحتم و برگزاری اربعین را مثل نیازهای دیگری می‌دانم که همه آنها اکنون در این شرایط برقرار هستند و حتی بالاتر! و با این شرایط نمی‌دانم چه تصمیمی درست و غلط است. ممنونم در این مورد راهنمایی کنید. سپاس فراوان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال همه در این فکر هستیم که در ادامه‌ی حضور انقلاب اسلامی خداوند چه چیزی را بعد از اربعین برای ما تقدیر کرده است. گویا انقلاب اسلامی در این چندساله با حضور اربعینیِ خود راهی را گشود که ادامه‌ی آن از طریق مردم عراق محقق خواهد شد و به همین جهت جمعیت 20 میلیونی اربعین توسط مردم عراق تعطیل نمی‌شود، بلکه زائر خارجی نمی‌پذیرند. باید به نحوه‌ای دیگر از حضور تاریخی خود فکر کرد. نکاتی که منجر به انتظار می‌شود در شرح غزل شماره‌ی 89 عرض شده است. ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

غزل شماره‌ی 89

رخداد اربعینی و راهی دیگر در تاریخی دیگر

باسمه تعالی

یا ربّ سببی ساز که یارم به سلامت      

باز آید و برهاندم از بند ملامت

طلب حضور محبوب و برگشتن به شعف گذشته، موجب سرزنده‌شدن روحانیتِ از دست رفته‌ی انسان است. جناب حافظ در شرایطی خود را احساس می‌کند که تجلیات خاص دورانی که در آن بوده، به نحوی رخ‌ برکشیده و او را تنها گذاشته و با توجه به آن نوع شورآفرینی که نورانیت‌اش همه را در بر گرفته بود، طلب برگشت آن را دارد و به یاد آن دوران می‌گوید:  

خاک رهِ آن یار سفر کرده بیارید    

 تا چشم جهان‌بین کنم‌اش جای اقامت

آن‌چنان حضور آن محبوب برایش ارزشمند بود که می‌گوید خاک راهی که او در آن قدم گذاشته، ارزش آن را دارد که چشم خود را در جای پای او گذارم و از این طریق در هوای آن حال و احوال باقی بمانم، زیرا معنای زندگی را در آن احوالات احساس می‌کرده.

فریاد که از شش جهتم راه ببستند      

آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت

در فریادی از سر در برگرفتگی همه‌ی ابعاد وجود انسان، می‌گوید که مظاهر حضور و ظهور او آنچنان مرا در بر گرفته که اساساً ماورایی جز خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت او را نمی‌شناسم که بخواهم به ماورای آن‌ها نظر کنم و توجه نمایم. تماماً در سیطره‌ی حضور او هستم، به همان معنایی که «وحدت وجود» همه‌ی ابعاد انسان را در خود غرق می‌کند.

امروز که در دست توام مرحمتی کن      

فردا که شوم خاک، چه سود اشک ندامت

ای محبوب من! آنچه مرا مسرور می‌کند و به نشاط می‌آورد آن است که امروز احساس کنم مرا در برگرفته‌ای. من امروز نیاز به چنین اُنس و مناسبتی خاص با تو دارم و در آن حالت حضور ابدی خود را احساس کنم و در فردایی که در همین امروز می‌توان آن را احساس کرد، حاضر شوم، وگرنه در فردای زندگی اگر متوجه شوم چه راهی را می‌توانسته‌ام طی کنم، چه سودی برای من دارد و اشک ندامت چه فایده‌ای برای من خواهد داشت.

ای آن‌که به تقریر و بیان دم زنی از عشق   

ما با تو نداریم سخن خیر و سلامت

ای کسی که می‌خواهی با توصیف عشق، عشق را به صحنه آوری! چنین کاری ممکن نیست و ما را با تو کاری نمی‌باشد. زیرا عشق، احساسی است که جان انسان باید احساس کند و حالتی است که با سیطره‌ی حضور محبوب پیش می‌آید، شنیدنی نیست، چشیدنی است.  

درویش مکن ناله ز شمشیر اَحِبا       

 کاین طایفه از کشته ستانند غرامت

ای درویش! جای گلایه و ناله از شمشیر دوستان نیست زیرا این دوستان از کشته هم غرامت می‌گیرند زیرا این نوع کشتن و از خود بی‌خود شدن، آن‌چنان حیات‌بخش است که جا دارد در ازای آن غرامت‌ها داد. زیرا اگر کسی به عنوان غرامت سر ندهد، سردارِ دل‌ها نمی‌شود.

در خرقه زن آتش که خَمِ ابروی ساقی     

برمی‌شکند گوشه‌ی محراب امامت

ای درویش! خرقه را آتش بزن و بسوزان، زیرا خم ابروی ساقی طوری در صحنه است که گوشه‌ی محراب امامت را می‌شکند. پس چه جای حفظ خرقه در منظر ساقی، وقتی خم ابروی او این‌چنین امام جماعت را از امام جماعت مردم شدن سرگردان می‌کند تا سر بر کوی و بیابان بگذارد.

حاشا که من از جور و جفای تو بنالم        

 بیدادِ لطیفان، همه لطف است و کرامت

ای یار سفر کرده! ای انوار معنوی که ما را فرا گرفته بودید و در دعای کمیلِ شب‌های جمعه در مسجد دارخوئین، آن غوغا را برپا می‌کردید، حالیا در خود آن احوالات را نمی‌یابیم و ملامت‌ها در میان است از عدم حضور انوارِ یار سفر کرده. آری، ای یار سفر کرده! «حاشا که من از جور و جفای تو بنالم» زیرا این حرمان در جای خود بیداد لطیفان است که سراسر لطف و کرامت می‌باشد و در جای خود «راهی است دیگر در تاریخی دیگر.»

کوته نکند بحثِ سر زلف تو حافظ      

پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت

آری! بحث از سر زلف یار و نظر به انواع حضور او در مراحل مختلف تاریخ، چیزی نیست که حافظ و هر انسان طالب حقیقت، بخواهد از آن دست بردارد و سخن را کوتاه کند. زیرا پیوستگی و استدام سلسله‌ی زلف او تا قیامت ادامه دارد و در هر تاریخی دارای ظهور خاصی است و اگر از خدا می‌خواهیم که یار دیروزین و محل اُنس با حقیقت همچنان باز گردد و آن احوالات دوباره ما را در برگیرد، از این نکته هم غافل نیستیم که این رُخ برکشیدنِ امروزین‌ محبوب، بیداد و جور لطیفانه‌ای است که بی‌حساب نیست و تجربه‌ی دیگری است از درک حضور اراده‌ی الهی در مرحله‌ای دیگر از تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده است و لذا «پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت» همچنان باید در انتظار نحوه‌ای دیگر از حضور محبوب بود برای قدم‌گذاردن در راهی دیگر و روبه‌روشدن با حضرت محبوب در شأنی جدید.

یعنی اگر سفر اربعینی مثل سال‌های قبل، در میان نیست و این حقیقتاً جور و جفایی است بر جان شیفته‌ی ما و خداوند چنین تقدیرِ جان‌سوزی را بر ما روا داشته؛ می‌دانیم بیدادِ لطیفان همه لطف است و کرامت، و لذا دست از سر زلف یار که محل صعود به سوی اوست برنمی‌داریم و می‌دانیم سلسله‌ی زلف او که راه‌هایی است به سوی او، تا قیامت گشوده است. هنرمان آن است که در این تاریخ راهی دیگر برای اُنسی دیگر بیابیم.

والسلام

28990
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: در مورد مطالعه سوالی داشتم اینکه آیا بهتر است آثار یک شخص را فقط مطالعه کنم مثلا کتابهای جنابعالی در مورد کربلا یا اینکه علاوه بر کتاب های شما آثار دیگر نویسندگان در مورد کربلا را هم مطالعه کنم؟ چون دیده ام بعضی افراد می‌گویند ما فقط مطهری مطالعه می‌کنیم یا فقط فلان نویسنده را.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کربلا یک دریا حضور است، آیا می‌شود از نگاه شهید آوینی به کربلا که سال‌های سال برای ما حرفِ ماندگار گذاشته است، غفلت نمود؟ موفق باشید

28979
متن پرسش
به نام خدا با سلام به یمن مسائلی که در باره حجه الاسلام پناهیان این روزها مطرح شد بعضی پای بنز و ویلای نزدیک 500 منری با 300 متر در دو طبق ساخت رو برا توجیه ایشون پیش کشیدن حالا پناهیان به کنار، راستی استاد در آن زمان با آن فقر و زاغه نشین های تهران ماشین بنز! و ویلای استاد مطهری در قلهک را چه کنیم (عکسهاش تو اینترنت هست) چه طوری با آن‌همه مباحث ساده زیستی و مثل عموم مردم بودن جور در میاد؟ آخه بنز بهترین و لوکس ترین ماشین اونم شهید مطهری؟! آخه ویلای نیم جریبی. دو طبقه اونم تو منطقه خوب تهران؟! راستی به نسل جوان چی بگیم؟ از پاسخ شما متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین این‌که بدون دلیل نباید کارهایی را توجیه کرد که مورد تأیید شریعت الهی نیست، محذورات افراد را نیز باید در نظر گرفت و این‌که آیا در آن شرایط، آن نوع زندگی جنبه‌ی اشرافیت داشته و یا برای یک استاد دانشگاه، عادی به حساب می‌آمده و شرایطی بوده است برای انجام بهتر وظیفه‌ای که به عهده داشتند. موفق باشید

28981
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: شخصی است چند وقت در شهر ما ادعا کرده که فقط باید هر چه می‌خواهیم از خدا بخواهیم دیکه لازم نیست ادم بره در خونه هر استادی که شخصیتش رو هم کم و زیاد کنه و خدایی که ارحم الراحمین هست، انقدر مهربونه که نمیخواد بنده اش رو ناراحت کند و در تحیر بگذارد بلکه اگر از خدا بخواهیم خود خدا استاد سلوکی را برای ما قرار می‌دهد جلوی راه ما و بسیاری از افراد از این طریق به شخصیت این فرد آشنا شده اند و حتی تلفن زدن این شخص به افراد و تذکر دادن که در آینده چه اتفاقی برای تو رخ می دهد و خیلی چیز ها آیا می‌توان به صرف این ادعا و چنین پیشگویی ها و حتی سیر دادن انسان در برزخ به این افراد گرایش پیدا کرد؟ ۱. از کجا صحت چنین ادعایی برای ما روشن می‌شود که بفهمیم این شخص به حق هست یا نه؟ ۲. اصلا این گونه می‌توان استاد سلوکی برای خودش انتخاب کند و به آن اعتماد کند؟ ۳. آیا می‌تواند شیطان هم این حالات را در انسان ایجاد کند و منشاش شیطان باشد؟ در آخر این شخص می‌گوید در سلوک فردی من استادم و سلوک فردی و اجتماعی را دو راه متفاوت از هم می‌داند در ضمن امام و آقا را هم قبول دارد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه برای انسان اصیل است عبودیت است نه آن نوع توانایی‌هایی که شیطان هم بعضاً دارا می‌باشد. بالاخره ما باید برای رجوع به قرآن و روایات از عالمان استفاده کنیم. آیا امروزه می‌توان در فهم اصیل قرآن از امثال علامه‌ی طباطبایی مستغنی باشیم؟ موفق باشید

28980
متن پرسش
سلام: با توجه به رمان ها و فیلمها و ... به نظرم واژه «سوپرمن» در فرهنگ عامیانه ما و مخصوصا غربی ها همانند زورو، اسپایدرمن و... یک شخص نجات دهند باشد و زمانی که مردم غرق در گرفتاری هستند شخصی پیدایش می‌شود که می‌تواند آنها را نجات دهد. البته این ظاهر قضیه است ولی در باطن و حقیقت قضیه بسیار با امام معصوم تفاوت دارد، اگر قرار است این واژه را ادامه دهید باید بگونه ای باشد که مردم به باطن و حقیقت سوپرمن و امام معصوم نظر بیندازند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سوپر من در بستر اراده‌ی معطوف به قدرت است و این غیر از شخصیتی است که سلحشوری او در عین دانایی و ایمان می‌باشد. امثال زورو اگرچه ممکن است وجوه مثبتی از خود نشان دهد، ولی همچنان‌که عرض شد سیره‌ی ابراهیمیون در کنار سلحشوری، دعا و توکل می‌باشد. موفق باشید

28986
متن پرسش
سلام و عرض ادب: الحمدلله توفیق حاصل شد برای ادامه ی تحصیل و شروع دروس خارج به قم هجرت کردم، ولی به شدت برای مسیر سلوکی خود اضطراب دارم، استاد در قم چه کسی را پیشنهاد می کنید، برای پیگیری این مسائل؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در تاریخی هستیم که آیت اللّه بهجت می‌فرمایند: «علم تو، استاد توست» باید سعی کرد با معارف الهیه جلو رفت. موفق باشید

28977
متن پرسش
سلام محضر استاد طاهرزاده: به ما یاد داده‌اید و یاد داده‌اند که مرحوم قاضی، یگانه‌ی روزگار خویش بوده است و بقول حضرت امام رحمة‌الله‌علیه: «قاضی کوهی از توحید بود». حرفِ شما در باب امرِ تاریخی در سلوک ما را متذکر می‌شود که امروز و در این تاریخ، حضرت آیت الله قاضی رحمة‌الله‌علیه اگر می‌خواستند سلوک کنند دیگر به روش قبل سلوک نمی‌کرده و بلکه به سبک چمران سلوک می‌داشتند. اینجا و در همین راستا برای بنده سه سوال بوجود آمده است: ۱. اگر امّت ها نیز به بیان حضرت علّامه حقیقتی داشته و ولادت و مماتی دارند، آنگاه همانگونه که فرد برای رسیدن به توحید به خودسازی دست می‌زند و با شیطان درون گلاویز می‌شود، برای رسیدن به توحیدِ امّت و اجتماعی که در آن زندگی می‌کنیم نیز باید با رذائل اجتماعی و شیطان اکبر خارجی درگیر شویم. چگونه است که ما از درگیری عرفائی مانند مرحوم قاضی رحمة‌الله‌علیه با این شیطان خارجی که در آن تاریخ احتمالا انگلیس و اسرائیل نوظهور بوده‌اند، خبری نمی‌شنویم؟! یا شاید خبری بوده لکن گزارشات تاریخی دقیق نیست؟ ۲. زمانه‌ای که سرِ شیخ فضل‌الله‌ها بالای دار می‌رود و مدرّس‌ها در اوج غربت به شهادت می‌رسند و آقاروح‌الله رساله «قیام‌لله» می‌نویسند، دقیقا منطبق است بر ایام حیات مرحوم قاضی رضوان‌الله‌‌علیه! با عرض معذرت فراوان بخاطر این جسارتِ ناشی از استفهام واقعی، امّا اینجا دیگر ظاهرا بحثِ «زمانه‌ی قاضی زمانه دیگری بوده است» جواب نمی‌دهد! آیا باز هم باید گفت گزارش‌های تاریخی دقیق نیست؟ ۳. این ادّعا که شخصیّت کمّل و ولیّ تکوینی حتّی در زمانِ وقوع انقلاب در سال پنجاه و هفت، یکی از حضراتِ بزرگان نحله نجف بوده (فارغ از مصداق) و امروز نیز پیشبرد انقلاب و حتّی پرورش و شهادت شهید حججی‌ها و حاج قاسم‌ها تحت نظر آن ولیِّ کُمّلی است که لزوما با ولی‌فقیه منطبق نیست را زیاد می‌شنویم؛ و حال آنکه این ادّعا با مبانی عرفانی ما همخوان است. آیا این ادعا را قبول دارید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید از آن جایی که خداوند می‌فرماید: «کلّ یومٍ هو فی شأن» در هر روز و روزگاری به شأنی که مطابق نیاز جامعه و افراد است، جلوه می کند؛ امثال قاضی مطابق شأن زمانه‌ی خود عمل کرده‌اند و البته ظرفیت تاریخ را هم باید در نظر گرفت. آری! می شود انسان‌هایی که در تاریخ خود به کمالات لازم رسیده‌اند کمک‌کارِ بقیه برای زمانه‌ی خود باشند. چه اشکال دارد که حججی‌ها از عالمان و سالکان دوران گذشته‌ی خود بهره‌مند شوند تا در تاریخ خود بهترین تصمیمات را بگیرند. موفق باشید

28968
متن پرسش
سلام استاد: اول اینکه علت ارادت شدید شما به علمای اهل سنت مانند ابن عربی و رومی چیست؟ دوم اینکه شنیده ام عبور از ظلمات مدرنیته را منوط به عرفان نظری (آن هم لابد حکمت صدرایی و امثالهم) می دانید. بنده در آراء خودم از مدرنیته عبور کرده ام و اصلا نیازی به این علوم ندیدم. بلکه مبنای ما سرایت اصل نبوت عامه به جمیع زوایای سبک زندگی و تبعیت از سنت پیامبر صلی الله علیه وآله در طب و سایر امور معیشت و رد اصل اباحه در مستحدثات است. وبلاگ بنده : bornos.blog.ir 09112351774 از گیلان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موفق باشید

28961
متن پرسش
سلام استاد عزیز: وقتتان بخیر. در پی هجمه های اخیر به آقای پناهیان سوالاتی ذهنم رو مشغول کرده. از علت اصلی این هجمه ها که بگذریم استاد جان ۱. چرا آقای پناهیان بایستی هدایای میلیاردی رو قبول کنند؟ ایشون نمی توانند که هر ناشفافیت مالی جلوی اظهار نظر حقه رو میگیره. (من سالهاست با یک نماینده مجلس کار می‌کنم تاکنون یک هزاری از هیچ نهاد و کارخانه و ....حتی برای کمک به فقرا نپذیرفته چون میگه گذشته از این که معلوم نیست این پولها حق کیست، ما نباید کاری کنیم که فردا برن بگن فلانی از فلان جا اینقدر پول گرفت و دیگه نتوانیم حرف حق خودمون رو بزنیم، یا خبرشو دارن همین چند وقت پیش آقایی به حاج آقا معمار گفته که من میخوام یک باغ رو به شما هدیه بدم و اصرار هم داشته اما حاج آقا گفته نه من هیچ نیاز به باغ ندارم، یا در محرم امسال دیدیم شخصی از میناب آمده بود می‌گفت حاج آقا براتون میخوام گوشی عالی بیارم و حاج آقا انداخت توی شوخی و گفتن: نه نه نه نیاریها من گوشی استفاده نمی کنم آنوقت میرم می‌فروشمش چلوکباب میخرم می‌خورم و‌...‌خلاصه نمی پذیرند، آنوقت آقای پناهیان که یک واعظ کشوری است حواسش نبوده؟) ۲. الان مردم شاکی شدند که چرا ما از این دوستان نداریم؟! خب حق دارند. ندارند؟ نظر شما چیست استاد جان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که جناب آقای پناهیان نشان داده‌اند بیش از آن‌که به فکر خود باشند، به فکر انقلاب و اسلام هستند؛ باید این موارد را حمل بر صحت کرد و مواظب بود این شخصیت‌ها که سرمایه‌ی کشور و انقلاب هستند، خدشه‌دار نشوند حتی اگر بر فرض از طرف ایشان سهل‌انگاری هم شده باشد؛ شخصیت ایشان چیز دیگری است. موفق باشید

28962
متن پرسش
سلام عليكم حضرت استاد: خسته نباشید. در این زمان شما کسی را لطفا معرفی کنید برای استاد سیر و سلوک. خیلی خیلی ممنونم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به این جمله‌ی آیت الله بهجت فکر کنید که می‌فرمایند: «علم تو استاد توست». بنابراین در این زمانه بیشتر باید معارف دینی خود را تقویت کنید تا همان معارف، شما را جلو ببرد. در این مورد خوب است به جزوه‌ی «روش سلوکی آیت الله بهجت» که در قسمت نوشتاری سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

28950
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام بر شما. همان گونه که می‌دانیم ابتدای انقلاب و با شروع جنگ، جوانان مومن و انقلابی، برای حفظ اسلام، تکلیف خود را این دانستند که در جبهه های جنگ حضور پیدا کنند و از اسلام و انقلاب دفاع کنند و امثال شهید حسن باقری که اصلا به نظامی گری علاقه ای نداشتند و تخصصی هم در آن نداشتند، اما به خاطر ضرورت آن روزها تبدیل به یک عنصر برجسته در جنگ می‌شوند، و آنهایی که در زمانه ی خود درست و به موقع عمل کردند و در تاریخ ماندگار شدند و به وظیفه شان درست عمل کردند و دچار روزمرگی ها نشدند، حال ما در کجای تاریخ ایستاده ایم؟ امروز جبهه و خط مقدم نبرد واقعا کجاست؟ ما با باید مجهز به سلاح هایی باشیم؟ علاقه ها و استعداد را کنار می گذاریم، ندای این روزها و فردای انقلاب و اسلام چیست! که بعضی از ما جوان ها آن را نمی‌شنویم، و فکر می‌کنیم باید مانند شهدا و هشت سال دفاع مقدس وارد عرصه نظامی شویم در حالی که امروز خط مقدم شاید جای دیگری است و ما غافلیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته‌ی بسیار مهمی است که جایگاه و رسالت ما در کنار شهدا کجاست. در کتاب «گوش‌سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی» عرایضی شده است بخصوص جناب شهید آوینی مدّ نظر آورده شده که چگونه در کنار شهدا با تبیین تاریخی که شهدا شکل داده‌اند می‌توان مسئولیت خود را به انجام رساند. موفق باشید

28955
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: نظرتون راجع به کتب دکتر شریعتی چیه؟ منظورم این نیست که خوبه یا بده. منظورم اینه که آیا الان بدرد نیازهای زمان میخوره یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال مرحوم دکتر شریعتی و نحوه‌ی ورود او به تفکر دینی، مرحله‌ای از تاریخ تفکر ما می‌باشد و نمی‌توان او را نادیده گرفت و از گذشته‌ی خود برای حضور در آینده غافل بود. ولی به هر حال آثار آن مرحوم، وجهی از وجوه فکری و تاریخی ما است و ابداً نباید بدان اکتفا کرد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!