بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: بدون دسته بندی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28732
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به رسالت کانال مطالب ویژه که خودشون گفتند مطالب ناب توحیدی و تاریخی و مطالب روز، این کلیپی که امروز گذاشتن دیگه چه جایگاهی پیدا میکنه؟! یه کلیپ از یک زن نامحرم که میخونه! حالا چیکار داریم چی میخونه. https://www.aparat.com/v/GAb7z دوستان به ما پاسخ دادند: سلام علیکم: ما وظیفه خودمون رو انجام میدیم، و لازم بود کلیپها هم فرستاده بشن. در تیمِ پشتیبانی کانال مطالب ویژه، مطمئن باشید، هم از جهت فکری، و هم از جهت شرعی بررسی های لازم انجام می‌شود و چیزی فرستاده می‌شود. خیالتان راحت باشد و به ما اعتماد کنید.» من با چیزهای دیگه اش کار ندارم نظر شما رو فقط میخوام بدونم پیرامون موضوع. با تشکر و التماس دعا. لطفا در سایت بذارید چون من جایی هستم به ایمیلم دسترس ندارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته نظر رفقایی مانند جنابعالی محترم و دلسوزانه است و نباید نسبت به آن بی‌تفاوت بود. ولی در عین حال حتما اطلاع دارید که در همین رابطه در اوایل انقلاب که فیلم‌های خارجی از طریق تلویزیون پخش می‌شد از حضرت امام استفتاء شد و امام فرمودند بلا اشکال است مشروط بر آن‌که با لذت نگاه نشود. عرض شد بعضاً ممکن است با لذت نگاه شود، فرمودند به عهده‌ی خود فرد است که خودش مواظب باشد. در ضمن بنده در زیر آن کلیپ این‌طور نوشتم:

«اگر جهان استکباری توانست ظاهر زنان‌مان را به شکل خود در آورد ولی قلب‌های شان را هرگز، و این است که خبر از آینده‌ای می دهد که ظاهرها هم بیش از پیش با خِرد بومی و فرهنگ خودی به ظهور می آید.» با این حال مطمئن نیستم که کدام کار ترجیح دارد، بهتر است موضوع با بقیه‌ی کاربران نیز در میان گذاشته شود. موفق باشید

28719
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ارادت و خسته نباشید خدمت استاد طاهر زاده: بنده خواستم ببینم نظر جنابعالی در مورد راه و روش و سبکی که حاج میثم مطیعی در مداحی های خود در پیش گرفته است چیست؟ ایشان در مداحی های خود همه ی مسائل ریز و درشت در مورد انقلاب و انقلابی گری، اتفاقات منطقه و سیاست های داخل و خارج کشور را در نظر دارند و همه ی این مسائل را به صورت مداحی بیان می کنند. آیا به نظر شما این سبک از مداحی چه تاثیری در روشن سازی اهداف انقلاب دارد؟ و چقدر می تواند به انقلاب و راه انقلابی گری کمک کند؟ با توجه به بینش کلی ایشان در مورد مقاومت و منطقه و موضع گیری علیه استکبار آیا می شود حرکت ایشان و راهی که ایشان در مداحی می رود را نیز حرکت نیروی قدس در منطقه خواند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته شخصیت حماسی ایشان ارزشمند و لازم است و بعضاً هم که ورودهای سلوکی داشته‌اند مثل زحماتی که در روز عرفه کشیدند. البته بنده همه‌ی کارهای ایشان را دنبال نکرده‌ام تا بتوانم نظر کامل بدهم. موفق باشید

28722
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: در اتفاقات اخیر صحنه سیاسی کشور که بسیار می بینیم که جریان وابسته به مشائی و احمدی نژاد دست به تخریب مهره های اصولگرا می زنند و خوراک رسانه ای و هجمه تبلیغاتی علیه شخصیت های شناخته شده ایجاد می کنند. برای نمونه: آقای بذر پاش: جریان مدرک ایشون، سابقه فعالیت و مدیریت و ... که تا اونجا که شاهد بودیم ابتدا حمله ها از طرف این گروه شروع شد. آقای فتاح: در همین جریان اخیر که شروع منازعه از طرف آقای فتاح بود ولی این جریان کار رو بسمت تخریب شخص آقای فتاح برد. آقای قالیباف: از همان ابتدا بحث کارآمدی مجلس رو مطرح می کردن و عملکرد اون رو ریز به ریز و نکته به نکته زیر سوال می بردن تا این جریان اخیر نامه و رشوه و نماینده یزد و ... آقای زاکانی: جریان مقابله آقای زاکانی با فساد تاجگردون که در اینجا هم دوباره این جریان با وقاحت روی این نکته تمرکز داشتند که اقای زاکانی اون دستمال تمیزی نیست که این شیشه رو پاک کنه (البته اون شیشه سزاوار شکستن بود) و رو کردن مدارکی و صحبت هایی علیه آقای زاکانی. اول که از خداوند می خواهیم هیچ وقت مملکت ما رو در این سطح، بعد از آن کارنامه و تقابل، محتاج افرادی مثل احمدی نژاد نکنه. سوال اینست که چرا از فضا و موقعیتی که پیش میاد برای عدالتخواهی و مبارزه با فساد استفاده نمیشه (در جریان زاکانی و فتاح)؟ با توجه به اینکه بسیار بعیده این جریان تایید صلاحیت بشه نظر و تحلیل شما رو در خصوص این تخریب و این جریان می خواستم. با آرزوی توفیقات روز افزون برای شما استاد بسیار عزیز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در عین آن‌که باید ناظر بر این نوع مشاجرات بود، ولی نمی‌توان به طور جزئی ورود کرد. در کلیت قضیه باید ببینیم چه می‌شود. موفق باشید

28718
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ۱. آیا تعمق در قرآن به ترتیب نزول سوره ها، آیا تاثیری در فهم قرآن دارد؟ یا اینکه چون آیات آیینه یکدیگرند و مسأله شان نزول آنچنان معنایی پیدا نمی‌کند، می‌شود از هر قسمت که گرفت به همه آن رسید؟ اصلا اساسا با پذیرش گزینه دوم که نظرات مرحوم علامه هم هستند، گزینه اول نفی میشود یا خیر؟ ۲. ترتیب سور قرآن به ترتیب نزول، جایگاهشان چقدر حائز اهمیت است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظرم بد نیست سری به جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» بزنید. ۲. ترتیب نزول سوره‌ها نه چندان مهم است و نه ممکن است زیرا بعضی از آیات در سوره‌های دیگری است که سال‌های قبل آمده است. کتاب «قرآن هرگز تحریف نشده» از آیت اللّه حسن‌زاده در این مورد نکات خوبی دارد. موفق باشید

28711
متن پرسش
سلام علیکم: برای دنبال کردن شرح مقالات آیت الله شجاعی آیا داشتن خود کتاب خیلی لازمست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: داشتن کتاب بهتر است. ولی فکر نمی‌کنم حتماً لازم باشد. موفق باشید

28710
متن پرسش
جناب طاهرزاده عزیز: چرا منبع اطلاعاتی شما و ارجاع پاسخ های شما روزنامه کیهان است صرفا؟ اولا در خصوص هپکو چرا لفظ چپاول را به کار می برید؟ آیا شما با فردی که هپکو را خرید شخصا مواجه شده اید؟ از او علت ناکامی اش را سوال کرده اید؟ بنده در جلسه مجمع هپکو ساعتی برایشان به گفت و گو نشستم، آیا می دانید فساد بانک ها چه بلائی برسر این مجموعه آورد؟ آیا می دانید تلاش این فرد در طول چهار سال برای خرید حتی یک دستگاه تولیدی شرکت، به جایی نرسید، و به جای آن دستگاه های دست دوم از خارج کشور وارد کردند. عکس روزنامه کیهان، دروغ بزرگی بود. مطلب دوم درخصوص آقای میرسلیم، چرا وقتی یک باره ایشان فقط یک پرونده قالیباف را رو می کند، شما او را انسان گذشته معرفی می کنید؟ حال که نماینده ایی که رشوه از قالیباف گرفته هم دست گیر شده و هم اعتراف کرده و سخنگوی قضا هم که عنوان کردند پرونده قالیباف تازه در ابتدای راه است. آیا می شود تصور کرد کسی حتی در مظان این اتهامات، رییس مجلس باشد؟ جالب است دستگیری قائم مقام آقای قالیباف هم به همت سردار باقری انجام شد، درحالی که پرونده او در قضا بایگانی شده بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد جریان هپکو در حدّ توان خود کلیت جریان را تعقیب کرده‌اند بخصوص در گفتگوی ویژه‌هایی که طرفین حاضر بودند و بنده در حدّ نقد به خصوصی‌سازی‌ها اشکال دارم و نظر داده‌ام ولی در جزئیات ورود نکرده‌ام، زیرا نیاز به تحقیقات بیشتری دارد که در محدوده‌ی کار بنده نیست. ۲. نمی‌دانم کدام عرض بنده در مورد آقای میرسلیم را می‌فرمایید؟ در کلیت قضیه می‌توانم بگویم بنده نگاه افراد دلسوز و با سابقه‌ای مثل آقای میرسلیم را برای حضور در مبادلات این زمانه کافی نمی‌دانم ولی در مشاجره‌ی اخیر باید مراجع ذی ربط نظر بدهند. موفق باشید

28699
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: در رابطه با سوال شماره ۲۸۶۸۷ که در رابطه با آقای صمدی آملی بود نقدی داشتم (نقد به سوال کننده) این بنده حقیر فکر می کنم در رابطه با طرح سوال یکم بی انصافی صورت گرفته مخصوصا آنجایی که حرف از مطالب انحرافی و یا عقاید انحرافی به میان اومده به قول جنابعالی ما به جای اینکه خودمان را بالا ببریم متاسفانه آیات و روایات را پایین می کشیم و در سطح خودمون تنزل می دهیم. در این شکی نیست کسانی که در رابطه با حکمت و عرفان سالهاست کار کرده اند، مشرب خاص خودشون رو دارند. من فکر می کنم مشرب شما بیشتر به حضرت امام (ره) و آیت الله جوادی آملی باشه و مشرب جناب آقای صمدی به علامه حسن زاده باشد. و امثال منی که تازه قدم در این راه گذاشته ایم اگه نسبت به مبانی فکری این بزرگان شناخت و آگاهی نداشته باشیم، مطمئنا به اشتباه خواهیم افتاد. ------------------ به عنوان مثال سوال کننده می فرماید که سخنران در جایی فرموده اند که: بدون وضو نباید به سگ و انسان کافر دست زد. متن اصلی این است که: شما هم در قرآن کلمه «محمد رسول الله» را مشاهده می کنید … هم کلمه «کلب» (سگ) را! اما آیا کلمه کلب را می توانید بدون وضو دست بزنید؟ می بینید نمی شود. در هر دو صورت باید وضو داشته باشید. که فرمودند «الوضوء نور…» … حتی اگر در قرآن اسم سگ و کافر و مشرک و منافق و شراب و امثال ذلک را مشاهده کردید، نباید به آنها بدون وضو دست بزنید. پس ابتدا باید نورانی شوید، بعد به نور نزدیک شوید … حال با این بیان آیا آنها که به دست زدن کلمه ای در قرآن همچون «کافر»، که از چهار حروف «کاف» و «الف» و «فاء» و «راء» تشکیل شده، بدون طهارت اجازه نمی دهند، آیا به ما اجازه می دهند به بدن شخصی که در خارج وجود دارد و کافر است بدون وضو دست بزنیم؟ می فرمایند: نخیر ، باید باز هم وضو داشته باشید. ناگهان می‌بنی خداست دارد خدایی می کند و نظام الهی به بهترین شکل پیاده شده و ذره ای خلاف در آن وجود ندارد. --------------------- همانطور که جنابعالی فرمودید: جناب استاد صمدی گاهی مباحث تکوینی را با زبان تشریع مطرح می‌کنند. -------------------- سوال کننده در جایی دیگر می فرماید: لیله القدر همان قوه خیاله و لذا قرآن بر شما هم نازل میشه ------------------- شاید منظور آقای صمدی اشاره به نکته ۸۸۹/هزار و یک نکته علامه حسن زاده باشد که ایشان می فرمایند: رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم قرآن را در شب قدر انزالا تلقى كرد و تدريجا و نجوما بتفصيل تنزيل شد، تو نيز بقدر خود از ملكوت عالم خواهى گرفت كه حصول استعداد همان و نزول حقايق همان چه هيچكس در عالم محروم نيست چنانكه آحاد رعيت كه تأسى بحضرتش داشتند چنين موهبتى را يافتند چنانكه صاحب فصوص الحكم آن‌را يكبارگى در مبشره ‏اى از دست خاتم صلى الله عليه و آله و سلم گرفته است و آن را بتفصيل و تدريج در بيست و هفت فص پياده كرده است.. --------------- در پایان فکر می کنم اگه گروه رسانه ای که حول محور اندیشه های آقای صمدی کار می کنند، نسبت به انتشار صوت مباحث ایشان سخت گیری لازم رو انجام می دادند، مثل کاری که گروه المیزان نسبت به انتشار صوت شرح فصوص انجام داد، این مشکلات بوجود نمی آمد. ببخشید وقتتون رو گرفتم. التماس دعا. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که می فرمایید. و البته همانطور که خود بنده خدمت جناب استاد صمدی عرض کردم که نباید بهانه به دست عده ای داد که به کلی مخالف عرفان هستند و بخصوص که متأسفانه در خطه ی شمال ایران عده ای نسبت به ایشان حساسیت ایجاد کرده اند و این، کار را سخت تر می کند. در هر حال آثار ایشان آثار مفید و قابل استفاده است و همانطور که به کاربران عزیز عرض کردم نباید خود را از آثار ایشان محروم کنند. از تذکر جنابعالی نیز متشکر هستم. موفق باشید

28696
متن پرسش
سلام: استاد در پاسخ به سوال ۲۸۶۸۷ احساس کردم که این سوال را از شما بپرسم که حضرتعالی کلا مباحث استاد صمدی را تایید می فرمایید جهت دنبال کردن؟ و اگر نظرتان مثبت است راه تشخیص مباحث درست و نادرست ایشان به چه صورت است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان فرد مطلع و زحمت کشیده ای هستند و رویهمرفته مباحث ایشان مفید است. بحث در بعضی نکاتی است که بی پروا گفته اند و عده ای آن را بهانه قرار داده اند. موفق باشید

28692
متن پرسش
سلام و عرض ادب: مدت زیادی است که تقریبا در هر بحثی پیرامون اصول و فقه (و مقدمات اجتهاد در آن) وارد می‌شوم، متوجه می‌گردم که ریشه اصلی اختلافات و نظریه پردازی ها آن، به فلسفه های مضاف و از کانال آن به فلسفه اولی می‌رسد. مثلا بحثهایی که در مورد زبان شناسی منابع دین انجام می‌شود (از اصول نحو عربی گرفته تا مباحث ظواهر اصول و سایر عرصه های زبان شناسی جدید مثل نشانه شناسی و معنا شناسی شناختی) پایه هایش در فلسفه معرفت و فلسفه زبان بسته شده است و از کانال آنها به فلسفه اولی می‌رسد. یا مثلا مباحثی که پیرامون گستره شریعت و فقه و قلمرو دین مطرح می‌شود ریشه در مباحث پایه ای فلسفه دین دارد و باز از کانال آن به فلسفه اولی می‌رسد. و مثالهایی دیگر مثل بحث از ساحتهای وجودی انسان همچون ساحت وجودی اجتماعی حیات آدمیان که پای فلسفه علوم اجتماعی را باز می‌کند و باز از کانال آن به فلسفه اولی می‌رسد و قس علی هذا. نمی‌دانم آنچه فهمیده ام تا چه اندازه صحیح است... اما مباحث برخی صاحب نظران را که در این عرصه دنبال می‌کنم تقریبا اندازه فهم خودم، احساس می‌کنم آن دسته ای که علاوه بر فقه و اصول در فلسفه هم تحصیلات متمادی داشته اند، از قوت استدلال آوری بیشتری برخوردارند و مباحث را از پایه مبادی ترین مبانی اش طرح و نقد می‌کنند. حال این سوال برای بنده پیش آمده است که آیا قبل از تحصیل کافی و کامل در مباحث هستی شناسی و معرفت شناسی و مباحث پایه ای انسان شناسی و فلسفه دین و فلسفه زبان و... آیا ما می‌توانیم وارد فقه و اصول و حتی برخی مقدمات اجتهاد در آن همچون علوم ادبی شویم و به یک فهم تحلیلی برسیم؟ آیا نباید در سیر آموزشی ابتدا فلسفه بخوانیم و پس از تلمذ وافی و کافی (که نمی‌دانم البته چند سال طول می کشد) در این عرصه، سپس وارد حوزه فقه و اصول شویم؟ یا اینکه باید مقلدانه مباحث اصولی را در کفایه و رسائل بخوانیم و بعدا با تخصص در مباحث فلسفی مجددا مباحث اصول و مبانی آن را مورد بررسی تحلیلی قرار دهیم؟ اصلا تفقه نیاز به تفلسف دارد؟ لطف می کنید اگر بنده را در این زمینه راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از یک طرف به نظر می آید ناخودآگاه بعضی از نکات و علوم توسط علمای اصولی ما رعایت شده. از طرف دیگر به هر حال علم هرمنوتیک متذکر این امر است که روح مدرنیته تاریخ گذشته را به نفع خود مصادره و فهم میکند و لذا باید با فهم روح تاریخی متون بخصوص متون مقدس از سیطره ی مدرنیته متون را آزاد کرد. اینجاست که هر اندازه متوجه ی روح تاریخی آیات و روایات بخصوص روایات فقهی بشویم بهتر می‌توانیم با آن متون ارتباط برقرار کنیم. بعضا دیده ام که آقای آیت اللّه حیدری می خواهند این کار را بکنند ولی در بعضی موارد طوری افراط می کنند که عملا انسان از کار ایشان مأیوس می شود. به امید آنکه به روشی حکیمانه بتوانیم متون مقدس خود را بازخوانی کنیم تا در امروز تاریخ خود بهتر حاضر شویم بدون اینکه بخواهیم با عقل غربی آن متون را ارزیابی کنیم و گرفتار «قبض و بسط تئوریک شریعت» از دکتر سروش شویم. موفق باشید

28691
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: در صفحه ی ۲۲ از کتاب معاد یا بازگشت به جدی ترین زندگی (مورد دوم) گفته شد که چون ما بدن مان را ادراک می کنیم نشان می دهد که ما غیر از بدن هستیم. سوال بنده اینست که فرق این ادراک با درک حضوری از خود چیست؟ (که در این مورد دوم ادراک کننده متحد با ادراک شونده است)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت در این است که در مورد دوم مبتنی بر یک قاعده ی عقلی سخن گفته شده است. قاعده ای که می گوید: «مدرِک، غیر از مدرَک است». موفق باشید

28687
متن پرسش
سلام خدا قوت: در اینترنت که سرچ کنید، مطالب انحرافی متعددی از آیت الله صمدی آملی وجود داره. مثلا در فایل صوتی میگه که بدون وضو نباید به سگ و انسان کافر دست زد. یا مثلا میگه ما هم میتونیم پیغمبر و فاطمه زهرا بشیم، یا مثلا میگه لیله القدر همان قوه خیاله و لذا قرآن بر شما هم نازل میشه (چیزی که عینا در فایل صوتی میگه: «درست است یک قرآنی به معنای اتم بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد. اما هنوز بر تو که قرآن نازل نشده! بر پیغمبر نازل شد، قرآن تنزل یافته رو جناب رسول الله برای من و شما خوند. اما اگر ان شاء الله ما هم قوی شدیم می بینیم که یواش یواش به ما هم در خواب یا در بیداری، قرآن رو هم نازل می کنند. حرف قرآن هم این است که ما این قرآن را در لیله القدر نازل می کنیم. لیله القدر به قوه خیال تطهیر شده رو می گویند! اگر تطهیر بشود قوه خیال لیله القدر میشه، در قوه خیال انسان قرآن نازل می شود!» با وجود این عقاید انحرافی که ایشون داره، شما با چه استدلالی مطالعه آثار ایشان را در پاسخ یکی از دوستان، بلامانع و بدون مشکل دانستید؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که در سالهای قبل عرض شد جناب استاد صمدی گاهی مباحث تکوینی را با زبان تشریع مطرح می‌کنند و همان سالها بنده گله مندانه عرایضی داشتم بخصوص که تصور می‌کنم بحث «اعیان ثابته» را با عمق لازم دنبال نکرده اند. موفق باشید

28685
متن پرسش
سلام و عرض ادب: از نظر استاد اگر کسی صرفا بخواهد مجتهد در فقه و اصول بشود و احکام فردی و اجتماعی اسلام را از منابع آن با قواعد اصولی استنباط کند، آیا حتما لازم است در فلسفه دین و فلسفه معرفت و فلسفه زبان و انسان شناسی و ... سایر حوزه های کلام جدید صاحب نظر باشد؟ یا اینکه برای اجتهاد در فقه و اصول همان مقدمات مصطلح اجتهاد کافی است و صرف یک آشنایی نیمه تخصصی با اعتقادات اسلامی و مبانی آن کافی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال اگر در معارف مذکور تأمل داشته باشد حتما در اظهار نظر فقهی اش وسعت بیشتری پیش می آید و این غیر از بحث قبض و بسط تئوریک شریعت دکتر سروش است که مبنا را فهم مربوط به علوم تجربی می‌داند که در جای خود اشکال خود را دارد. موفق باشید

28682
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد آیا رازی در انگشتر شهدا نهفته است؟ برایم سوال هست از انگشتر هدیه دادن های شهدا تا خاتم سلیمان که به دست حضرت مهدی است و سوال از انگشتر حضرت علی (ع) که در نماز هدیه به سائل دادند و آیه ولایت نازل شد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. در این مورد فکر نکرده ام. موفق باشید

28679
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی در پاسخ به یکی از سوالات قبلی اشاره به بحث نظر به وجود در مبانی معرفتی ابن سینا و ملاصدرا کردید و فرمودید که اینجا بیش از آنکه بحث ایدئولوژیک باشد بحث وجود در میان است و انقلاب و شخص حضرت امام و حضرت آقا متاثر از این دو مبانی معرفتی اند. اما پرسش من این است که مگر اسلام و مدرنیته یک مواجهه تمام قد در قالب انقلاب اسلامی پیدا نکردند تا حدی که امثال هانتینگتون و فوکویاما بحث جنگ تمدنها و پایان تاریخ را مطرح کردند و گفتند بحث ما و ایران و تمدن اسلامی یک بحث تماما تمدنی و مبانی مکتبی است و ایران انقلابی که پرچمدار تمدن اسلام است می‌کوشد قالبها و مفاهیم و مبانی عالم را دگرگون و از مدرنیته گذار کند. و پر واضح است که امام هم متوجه بودند مواجهه ما با تمدن مدرن یک مواجهه تمام عیارست و البته با مبانی معرفتی متمایز و مکتب جدا هر چند در غرب گفتند که تا پیش از انقلاب دعوا در درون خانواده مدرنیته بود ولی حالا در تقابل دو مکتب با حضور انقلاب و شخص امام پیدا شده است. و به نظر شخصی من هم مدرنیته جدا یکی از انحرافات و بدعتهای بشر بود که حتی در حق تکنیک و رجوع به طبیعت و استفاده از ظرفیت های آن و تعامل حکیمانه با آن، جفا کرد و رسما حتی طبیعت و استفاده حکیمانه از ابزار را به مسلخ توسعه گرایی برد تا جایی‌که تقسیم بندی معیوب و باطلی مثل توسعه یافته و توسعه نیافته و در حال توسعه را جا انداخت و بهترست بگوییم ادبیات دنیای مدرن و یا حتی به تعبیر برخی، دین دنیای مدرن همان توسعه و توسعه گرایی و ادبیات ذیل توسعه شد. سوال کننده محترم از جهاتی شاید نسبت به نظر به تکنیک در مبانی صدرایی و سینایی قابل تامل اشاره کردند ولی همان مبنای ملاصدرا که عالم و هویت ما را تعلقی می‌داند و ابوعلی هم مد نظرش همان نگاه حکیمانه و در دست انسان حکیم قرار گرفتن ابزار را می‌توان دید هر چند انقلاب اسلامی در نظر به انکشاف طبیعت و تعامل حکیمانه با طبیعتی که مخلوق و جلوه حضرت الله است، از مبنای صدرایی و سینایی پیش رفت و جهش یافت تا حدی‌که شهید آوینی فرمود درست است امروز در صدد اند تلقی واحدی از تکنیک و ابزار و حتی هنر و رسانه را در ذیل اهداف استکبار و دایره المعارف اومانیسم، سکولاریته و فرهنگ مدرنیته تعریف کنند لیکن ما می‌توانیم جسم قالبی مثل تلویزیون و مستند و سیما را در روح تمدنی مان مستحل کنیم و نظم حاکم بر آن را تغییر دهیم نه به این معنی که غرب گزینی که مثلا غرب مجموعه ای از چیزهای مثبت و منفی است و مثبتهایش را می‌گیریم و با روح عقایدمان ترکیب می‌کنیم؛ خیر، آوینی بعنوان نماد تفکر انقلابی ابدا غرب گزین و ترکیب گر نبود و حتی به کرات نسبت به این خطر هشدار داده و مدام می‌گوید مبادا فکر کنید غرب پدیده ای که خوبی ها و بدی هایی دارد حالا بدیهاش را جدا کنیم و اخلاق و معنویت را ضمیمه تکنیک و نظام سازی مدرن می‌کنیم تا کار درست شود؛ آوینی می‌گوید که باید ما ابتدا دقیق اسلام و مدرنیته را بشناسیم سپس تحمیل گری تمدنی خود را شکل دهیم چونکه اگر تحمیلگری تمدنی خود را شکل دهیم دیگر باید تدریجا ذیل توسعه و مبانی تمدن غرب برویم و بصورت زنجیره ای قواعد آنها را پذیرفته و در زمین مدرنیته حاضر شویم و آنوقت هر چقدر هم بخواهیم از اقامه دین و عهد قدسی بگوییم چون نظام و قالب و ابزار مدرنیته را دنبال می‌کنیم، دیگر نمی‌توان از اقامه دین و عهد قدسی گفت و جدا باعث هر چه بیشتر سرگردانی ما و بحران تمدنی ما می‌شود کما اینکه در این یکصد ساله درگیرش شدیم و فکر کردیم اگر بخشهایی از غرب را اصلاح کنیم خیلی خوب است لذا آمدیم بخشهایی از اقتصاد و روانشناسی و رسانه مد نظر تمدن غرب را گرفتیم و چند بحث دینی و فقهی و روایت کنارش مطرح کنیم فکر کردیم کار خوب و اسلامی سازی را پیش گرفته ایم در صورتیکه نسبت مان را نمی‌توانیم بفهمیم در عین حال ظرفیت دیگری نداریم و آنوقت با ترکیب گری و غرب گزینی یا حتی التقاط مواجهیم. یعنی قواعد و نظم مطلوب مان را برخاسته از مبانی مان استنتاج کنیم سپس روح تکنیک و ابزاری که ریشه شان در مدرنیته است را می‌توان تغییر داد و قلب تکنیک را تصرف کرد و در قالب اسلامی به آن معنا داد همان کاری که خودش با دوربین و مستند در روایت فتح کرد که خب روایت فتح یک اثر با تعاریف هنر مدرن و ادبیات توسعه نیست بلکه در عین استفاده از جسم این قالب دوربین و مستند، روح عرفان و انقلاب و هنر اسلامی را در عرصه میاورد و تعریف جدیدی از هنر و رسانه ارائه می‌دهد. لذا به نظرم انقلاب در ذات خود می‌تواند معنای عقل تکنیکی را هم دگرگون کند و آن‌را از سیطره فرهنگ و تمدن مدرنیته که حجاب حق است و حجاب حکمت محسوب می‌شود یا به نظر من یکی از انحرافات و بدعتهای بشر محسوب و قلمداد می‌گردد که اتفاقا عطش او را هم نتوانست سیراب کند و علیرغم اینکه مدعی بود می‌خواهد بشر را از تک ساحتی قرون وسطا و جستجوی حقیقت و کشف در مفاهیم بلند درآورد، ولی نتوانست او را به حقیقت متعالی و قدسی و عهد الهی بشر باز گرداند تا تمام مناسبات خود را حقیقی کند و ابزاری بسازد که پاسدار طبیعت باشد در عین استفاده از ظرفیت آن که البته ما مسلمین ویژه ایرانی ها در این زمینه ابزار به جهت ظرفیتی که داشتیم بسیار می‌توانستیم از مدرنیته بهتر جلو برویم چون ما می‌توانستیم بر فرض مثال یک ابزاری مثل قنات بسازیم که در عین استفاده از طبیعت، پاسدار حقایق قدسی و سعه حضور طبیعت هم بود لذا ما می‌توانستیم جدا در این زمینه هم تاریخ را با مبانی دیگری آشنا کنیم و راه به تمدن دیگری که از ابزار و انکشاف و بهره وری از منابع و ظرفیتها غافل نیست را بگشاییم لیکن غفلت شد و دیدیم اما ان شاء الله بر سر حقیقت متعالی انقلاب و بر سر مسیر این نهضت و تفکر امثال آوینی، راه برای این امر فراهم و مهیا شده است و ان شاء الله بالفعل هم می‌شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که متذکر شده اید بحثی که ما بتوانیم نسبت خود را با غرب تعریف کنیم، هنر بزرگی است که امثال شهید آوینی ها می‌توانند راهنمای آن باشند بخصوص که بین فرهنگ غربی و تکنیک غربی و خرد مدرن باید تفکیک کرد.

فرهنگ غربی چه خوب باشد و چه بد باشد، از آن ما نیست. و تکنیک غربی نوعی انحراف از انکشافی بود که باید بشر این تاریخ بدان وارد می‌شد و غرب با روحیه ی خودخواهی خود آن را از آن خود کرد و مشکلی برای جهان بشری به وجود آورد و انقلاب اسلامی در هویت خود مقابله ی اساسی با این غرب دارد و بحث «خرد مدرن» که رهبر معظم انقلاب تحت عنوان «العلم سلطان» از آن سخن می گویند، هیچ ربطی به دو قسمت قبلی ندارد و متأسفانه عده ای به بهانه ی سخن مقام معظم رهبری به قسمت اول و دوم می پردازند. زیرا از آن خردی که خرد حضور در سنن و قواعد و قوانین عالم است، بهره ی کافی ندارند و عقل تکنیکی در اینجاست که اگر در کنار فرهنگ شیعی - ایرانی قرار گیرد؛ روحانیتی را که همراه با علم است به بشر متذکر می‌شود. و این است آنچه بشر امروز به دنبال آن است. موفق باشید

28677
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: عید غدیر رو تبریک عرض می کنم. چند روزی هست کلیپی در فضای مجازی منتشر شده در رابطه با فیلسوف و نقاش آلمانی به نام گوته. اوایل ژانویه ۲۰۲۰ میان وسایل شخصی گوته دست نوشته های عجیبی پیدا شد که تعجب همه را برانگیخت. اصرار گوته بر نوشتن و تکرار یک جمله بسیار بهت آور است. (علی ولی الله) دوست داشتم که نظر شما رو در این باره بدونم. کلیپ رو از طریق آدمین کانال رسمی لب المیزان و همچنین آقای نظری ارسال کردم. التماس دعا. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم آن را دیدم. از قبل می‌دانستیم که گوته نظر خاصی به جناب حافظ داشته اند و این نشان میدهد روحی در غرب حاکم بوده که نظر به حکمت و عرفان اسلامی به خصوص شیعه داشته است. بنده حتی در هگل به نحوی چنین برداشتی دارم به شرطی که هگل را با قرائت فیلسوفان غربی یا اساتیدی که از عرفان و حکمت ما اطلاعی ندارند، نخوانیم. موفق باشید

28669
متن پرسش
عرض ادب و احترام دختری دارم ۱۹ ساله ۶ سال ابتدایی در مدرسه امام محمد باقر علیه السلام درس خوانده و ۶ سال دبیرستان را مدرسه تیزهوشان. تا سال یازدهم رشته تجربی و سال دوازدهم انسانی و پارسال در رشته روانشناسی دانشگاه اصفهان مشغول به ادامه تحصیل. خانواده ای مذهبی هستیم و ایشان هم چادری و در دوره مدرسه شرکت کننده در مسابقات نهج البلاغه و ... الان هم از چند سال قبل دو خطبه صحیفه سجادیه را حفظ است. از دو سه سال قبل سوالات و شبهات دینی و اعتقادی داشته همه تلاش ما برای اقناع ایشان بی نتیجه بوده معرفی کتابهای شهید مطهری و حضرتعالی و ... هم بی تاثیر مشاور و روانشناس هم می‌گویند دچار وسواس فکری فلسفی است و دوران بحران هویت و... خدا را العیاذبالله ظالم می‌داند بخاطر جهنم و ... اخیرا در دانشگاه دوستی پیدا کرده آتئیست و فضای مجازی که دو سه سالی است گوشی شخصی دارد جذب سخنان منکرین خدا و کلیپ های امثال زئوس و دیگر منکرین خدا. خیلی اهل بحث و استدلال و ... مدتی است نماز هم نمی خواند و حتی می گوید اگر بخواهم نماز بخوانم حالم بد می شود. از چادر متنفر شده و معتقد است با این اعتقادات با چادر ریاکاری می کند و باید مانتوئی شود ولی هنوز نشده. به شدت از اعتقاداتش دفاع می کند و معتقد است منکرین خدا خیلی از دانشمندان و فلاسفه هستند و حتی روح وجود ندارد و ثابت نشده و اعتقاد مذهبی فعل و انفعلات شیمیایی در مغز است و حتی همین مسئله باعث می‌شود برخی خودشان را پیامبر بدانند و معتقد شوند به آنها وحی نازل می‌شود و ... روانپزشک هم برای نوسان خلقش داروی لیتیوم تجویز کرده و ... لطفا اگر توصیه دارین بفرمائین. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این وضع در نظام آموزشی و این نوع طرح مسائل دینی به روش سنتی، باید پیش‌بینیِ این امور را می‌کردیم. عرایضی در جزوه‌ی «گویی ولیّ شناسان رفتند از این ولایت» در این رابطه شده است. به هر حال در این شرایط باید به انتخاب این افراد احترام گذاشت تا خودشان با سعه‌ی صدری که مبتنی بر روح اسلامی در ما می‌بینند متوجه‌ی خوبی‌های شریعت الهی شوند. بد نیست در این مورد به جواب سؤال شماره‌ی ۲۸۶۶۷ نظری بیندازید و اگر ایشان آماده بود با او در میان بگذارید. موفق باشید

28667
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده و عرض تبریک به مناسبت عید سعید غدیر جناب استاد، حضرت امام (ره) در نامه ی به گورباجوف مطرح می کنند که صدای شکسته شدن استخوان های کومونیسم را می شنود و از طرف دیگر غرب را به عبارتی می خواهد رجوع دهد به دستگاه ابن سینا و ملاصدرا و ابن عربی. سوالی که بنده دارم این است که این سه بزرگوار در نهایت در تاریخ قبل مدرنیته حاضرند به عبارتی در این دستگاه بنای به تصرف و رجوع ساحت زمین نیست. درست است که عقل تکنیکی تصرف افسار گسیخته و وحشی از زمین بود اما در جنس فلسفه ی سنت بنای رجوع به زمین نیست به همین خاطر طبیعیات و فیزیک سنت چه در ابن سینا و در چه در صدرا و چه در سایرین ظهور زمینی ندارد و در نتیجه اکتشافی از آن رخ نمی دهد و همین محدودیت سنت بود که منجر به ظرف ظهور مدرنیته شد اگرچه مدرنیته ظرف مناسبی نبود اما عقل تکنیکی در عین افسار گسیختگی نشان از حقیقتی بود که سنت در محدودیت خودش نمی توانست با آن مواجه شود. اینکه حضرت امام جریان فلسفه ی غرب را مثلا در مصداق مارکس محکوم به شکسته شدن می داند و از طرف دیگر انسان مدرن را رجوع به صدرا و ابن عربی می دهد، آیا یک مواجهه ایدئولوژیک نیست؟ چه اینکه جنس مسئله ی فلاسفه ی غرب با جنس مسئله ی امثال صدرا متفاوت است و در هر صورت از فیزیک (طبیعیات) صدرا و ابن سینا عقل استفاده و کشف از زمین حاصل نمی شود یعنی بنا نیست نفی و انکار فهم جریان غرب شود بلکه باید صدرا و ابن عربی در تاریخی که مدرنیته فهمید اما ظرف مناسب نداشت به امتداد کشیده شود و نه اینکه رجوع به گذشته کرد. ظاهر کلام حضرت امام به این صورت است که گویا جریان فلسفی غرب فهمی از حقیقت نبرده است و در این راستاست که می‌خواهد فهم انحصاری ادعا شده ی در صدرا و ابن عربی را جایگزین آنها کند در صورتی که با صرف صدرا و ابن عربی نمی توان در تاریخ مدرنیته حاضر شد چون آسمانی دارند منقطع از زمین و حاصل همین دستگاه است که مدرنیته و عقل تکنیکی و فیزیک نیوتنی عرصه ی حضور پیدا می کنند. به عبارتی حضرت امام به جای مفاهمه ی با مدرنیته و متذکر شدن غفلت آن ها از ساحت آسمان صدرا و ابن عربی در عین اینکه تحسین کند غربی که توانسته است بُعدی از انسان را در ظرف ضعیف عقل تکنیک بفهمد، دست به انکار تاریخ مدرنیته می زند و گویا یک نحوه مواجهه ایدئولوژیک با غرب پیدا کرده است که از این جهت که ظرف خود را ظرف تام و از امکان عبور کرده و به ضرورت رسیده پنداشته است و ظرف غرب را توهمی عاری از هیچ فهم حقیقت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده نگاهی است که انسان در مواجهه با غرب باید داشته باشد. اگر در سنت قدسی و عقلانی با غرب مواجه شویم، نه غرب‌زده می‌شویم و نه از خرد مدرن بیرون می‌مانیم و در این مواجهه ابن عربی و صدرا افق‌های خوبی را در مقابل انسان‌ها می‌گشایند زیرا ذات این دو فکر بیش از آن‌که ایدئولوژیک باشد به «وجود» نظر دارد. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در توصیف حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌فرمایند: «یک نمونه‌ی دیگر از این تحوّل در نگاه به دین و مسائل دینی، پافشاری بر تعبّد بود، در عین نگاه نوگرایانه به مسائل؛ یعنی امام، یک فقیه نوگرا، یک روحانی نوگرا بود؛ به مسائل با چشم نوگرایانه نگاه می‌کرد؛ در عین حال به شدّت پابند به تعبّد.» موفق باشید

28660
متن پرسش
سلام: سخنرانی آیت الله خزعلی که اخیرا توسط مصاف/رائفی پور منتشر شده، قبل از سال ۱۳۵۷ بوده یا ایشان خاطره آن سال را گفته اند؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان نیستم. موفق باشید

28635
متن پرسش
سلام علیکم: استاد نظرتان درباره هرمونتیک فلسفی گادامر و نسبت ما با آن چیست؟ و چگونه می توانیم از آن بهره ببریم که گرفتار نسبی گرایی و لوازم دیگر آن قرار نگیریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گادامر انسانِ متدین و دغدغه‌مندی است که با جهان مدرن و وجه سکولار آن روبه‌رو شده است و به صورتی عالمانه با سفره‌ای که هگل و هایدگر گشوده‌اند، بنا دارد با بازخوانی آن‌چه که در ذخیره‌ی تاریخیِ فرهنگ دینی نهفته است، راهی بس عمیق به سوی دیانت در دنیای مدرن بگشاید. هم‌زبانی و همدلی با او مشروط به آن است که اولاً: دغدغه‌های او را بیابیم و ثانیاً: با همدلیِ کامل با او به جامعه‌ی خود بنگریم. این کار سختی نیست که با انتقال از او تلاش کنیم او را نفهمیم، کار سخت آن است که متوجه شویم دقیقاً تفکر متافیزیکیِ حاکم بر جوامع مذهبی چگونه باید به خود آیند که در تاریخ جهانِ مدرن که ما نیز از آن بیرون نیستیم، چگونه رابطه‌ی زمین با آسمان و رابطه‌ی انسان با خدا نگهبانی و شبانی گردد. موفق باشید   

28633
متن پرسش
سلام استاد عرض ادب: برای فهم کتاب گلشن راز شیخ محمود شبستری، چه کار کنیم؟ چه کتاب هایی و شرحی مطالعه کنیم؟ خصوصاً فهم این بخش : تفکر رفتن از باطل سوی حق به جزو اندر بدیدن کل مطلق حکیمان کاندر این کردند تصنیف چنین گفتند در هنگام تعریف که چون حاصل شود در دل تصور نخستین نام وی باشد تذکر وز او چون بگذری هنگام فکرت بود نام وی اندر عرف عبرت تصور کان بود بهر تدبر به نزد اهل عقل آمد تفکر ز ترتیب تصورهای معلوم شود تصدیق نامفهوم مفهوم مقدم چون پدر تالی چو مادر نتیجه هست فرزند، ای برادر ولی ترتیب مذکور از چه و چون بود محتاج استعمال قانون دگرباره در آن گر نیست تایید هر آیینه که باشد محض تقلید ره دور و دراز است آن رها کن چو موسی یک زمان ترک عصا کن درآ در وادی ایمن زمانی شنو «انی انا الله» بی‌گمانی محقق را که وحدت در شهود است نخستین نظره بر نور وجود است دلی کز معرفت نور و صفا دید ز هر چیزی که دید اول خدا دید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقدماتی مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و شرح تفسیر حمد حضرت امام، آمادگیِ ارتباط با فرهنگ عرفانی شیخ محمود را به شما می‌دهد تا إن‌شاءاللّه با شرح لاهیجی بتوانید به سوی فهم کتاب «گلشن راز» شیخ محمود بروید. موفق باشید

28627
متن پرسش
سلام علیکم: وقت بخیر. عذر میخوام تو پاسخ سوال ۲۸۶۱۴ به این مضمون فرمودین که خودمونو در معرض نفحات زندگی قرار بدیم سوالی داشتم، چجوری آدم خودش رو در مقابل نفحات زندگی قرار بده؟! از کجا بفهمیم این نفحات رو؟! اگه کتابی در مورد این بحث دارین لطف کنین معرفی کنین. خدا خیرتون بده
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعبیر آیت اللّه حسن‌زاده باید کشیک نفس کشید و این با پرسیدن حل نمی‌شود. مثل آن است که کسی از شما بپرسد چگونه باید اطراف خود را ببیند؟ به همین جهت جناب مولوی می‌گوید:

چون نپرسی زودتر کشفت شود ** مرغ  صبر  از  جمله  پران‌تر   بود

ور  بپرسی   دیرتر  حاصل شود  ** سهل از بی صبریت مشکل شود

موفق باشید

28617
متن پرسش
سلام استاد: نمیدونم کانال تهاجم در تلگرام رو که قبلا فرستادم دیدید یا نه. ولی نویسنده این کانال آدم انقلابی ای هست و تحلیلای دقیقی داشته و دارد. الان میگن ما در آستانه فتنه اکبر اقتصادی هستیم: قبلا می‌پرسیدم: «چرا نام برخی مسئولان ارشد دولت در صف اول سیاه‌نمایان دیده می‌شود؟!» پاسخ ماند تا به #آبان98 رسیدیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن کانال ورودی نداشته‌ام. اگر مطلبی هست که بتوانم جواب دهم، بفرمایید. موفق باشید

28611
متن پرسش
سلام استاد عزیز و بزرگوارم: عید قربان بر شما مبارک. استاد جان داشتم دوباره پیام حضرت آقا رو برای حج امسال مرور می‌کردم رسیدم به این پاراگراف: «امروز مانند همیشه و بیش از همیشه، مصلحتِ الزامی امّت اسلامی، در وحدت است؛ وحدتی که ید واحده در برابر تهدیدها و دشمنی‌ها پدید ‌آوَرَد و بر سر شیطان مجسّم، آمریکای متجاوز و غدّار و سگ زنجیری‌اش رژیم صهیونیستی، رعدآسا فریاد کشد و در برابر زورگویی‌ها، شجاعانه سینه سپر کند. این معنی فرمان الهی است که فرمود: وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا.(۱) قرآن حکیم، امّت اسلامی را در چهارچوب «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم»(۲) معرّفی می‌کند، و از او وظیفه‌ی «وَلا تَرکَنوا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا»،(۳) «وَلَن یَجعَلَ اللهُ لِلکافِرینَ عَلَی المُؤمِنینَ سَبیلًا»،(۴) «فَقاتِلوا اَئِمَّةَ الکُفر»(۵) و «لا تَتَّخِذوا عَدُوّی وَ عَدُوَّکُم اَولِیاء»(۶) را می‌طلبد، و برای اینکه دشمن را مشخّص کند، حکمِ «لا یَنهٰکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَلَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم» (۷) صادر می‌فرماید. این فرمانهای مهم و سرنوشت‌ساز، هرگز نباید از منظومه‌ی فکری و ارزشی ما مسلمانان جدامانده و به‌دست فراموشی سپرده شود.» بعد یادم افتاد به حرفهای شما در جلسه تفسیر سوره ممتحنه مورخ ۴/۵/۹۹ استاد جان سوالم من اینه که شما حرفهاتون رو با آقا هماهنگ می‌کنید یا ایشون با شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قصّه، قصّه‌ی روزگارِ ما است. مسلّم حقیقتِ تاریخِ ما به قلب ایشان می‌رسد و در سایه‌ی ارادت به نایب‌الإمام، خداوند به سایرین مدد می‌رساند. به امید کسب شایستگی در نسبت به ارادت به نایب الإمامِ دوران‌مان. موفق باشید

28614
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: موضوع پدیده خواهران مذهبی که عنوان کردید برایم جالب بود، چون خود من ناگهانی جذب فضاهای مذهبی شدم و در بین دختران ۱۶..۱۷ ساله امروز هم برایم جالب بود، علی رقم حضور شان در محیط های موسیقی و... و خانواده هایی با ماهواره بعضی هاشان به سرعت جذب فضاهای مذهبی می شوند و با سرعت و علاقه و تاسی به شهدا جلو می روند. همیشه برایم سوال بود آیا جریانی در پیش است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جریانی در پیش است. خداوند برای به ظهورآوردنِ تاریخِ عبور از استکبار، به قلب انسان‌هایی که آماده‌ی آن عبور هستند، نفحاتی القاء می‌فرماید به همان معنایی که رسول خدا «صلوات‌علیه‌وآله» فرمودند: «الا انَّ فى ايّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحاتٌ‏ الا فَتَعَرَّضُوا لَها» در زندگى شما گاهى يك نفحه ‏هايى به قلبتان مى‏‌رسد خودتان را در معرض اين نفحه‌‏هاى غيبى قرار دهيد تا بشنويد. به گفته‌ی جناب مولوی:


گفت   پيامبر (ص)  كه  نَفْحَتْ هاى   حق‏
اندر       اين     ايام     مى آرد      سبق‏

 

گوش   و   هوش  داريد  اين   اوقات    را
در     رباييد    اين   چنين     نفحات    را

 

نفحه اى    آمد   شما   را   ديد  و   رفت‏
هر كه را مى خواست جان بخشيد و رفت‏

 

حتما تجربه كرده ايد. گاهى شده است كه وقتى طرف را نگاه مى كنيد فكر مى كنيد او هيچ معرفتى از معارف الهى و هيچ توانى از توان هاى سلوكى را هم ندارد. امّا خداوند برايتان روشن مى كند كه همه آن چيزهايى كه ما آرزويش را داريم، او با همّتش به دست آورده است، چون خود را در معرض نفحات تاریخیِ خود قرار داده و از بركات آن سرسرى نگذشته است. لذا:

نفحه اي  ديگر   رسيد  آگاه باش‏
تا از اين هم وانماني خواجه! تاش‏

 

موفق باشید.

28602
متن پرسش
سلام علیکم: در پرسش و پاسخ ۲۸۵۹۳ نکاتی را راجع به فلسفه هگل و حکمت متعالیه صدر المتهالین فرمودید که البته متن سوال درباره نقد مباحث هگل با پشتوانه ملاصدرا بود که البته بیشتر آنچه در متن پاسخ دیده شد، نقد حکمت متعالیه بر اساس هگل شد و اینکه هگل مباحثی ماورای حکمت متعالیه را به صحنه آورد. این منظور بود که چگونه می‌توان با استفاده از مبانی اندیشه اسلامی که خب حکمت متعالیه هم یکی از زیر مجموعه های آنهاست و شهید مطهری بر روی آن تمرکز داشتند، ولی در کل با تمام مبانی معرفتی اسلامی می‌شود بحث هگل و دیالکتیک او را نقد کرد و مورد مداقه قرار داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هگل با هوشیاریِ تاریخی خاص خود متوجه‌ی عقل مدرن می‌شود و در این راستا دغدغه‌هایی را در رابطه با جامعه‌ی مدنی به میان می‌آورد. به نظر بنده از این جهت باید با او همدلی کرد و اساساً باید با فیلسوفان از آن جهت که متعهد به تفکر و یافتِ زمانه‌ی خود می‌باشند، همدلی نمود هرچند همیشه نمی‌توان با آن‌ها همراهی کرد. به نظر می‌اید ما در چنین تاریخی قرار داریم. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!