بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: بدون دسته بندی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26039
متن پرسش
سلام علیکم: در روایتی آمده که یار نزدیک امام صادق (ع) پیش اون حضرت از سختی زندگی و فشاری که روی ایشون بوده شکایت می کنند. حضرت بهشون یه کیسه سکه میدند. اون فرد میگه من پول نمی خواستم فقط دعام کنید. حضرت می فرمایند پول را بگیر دعا هم می کنم. بعد می فرمایند هرگز مشکلاتت رو برای مردم نگو تا عزت نفست حفظ بشه. آیا میشه مشکلات رو به امام گفت؟ایشون از گفتن به مردم نهی کردند، نه گفتن به امامان رو. آیا درسته این مطلب؟ مگر ائمه نمی فرمایند که نمک زندگیتاک را هم از ما بخواهید؟ پس می توان به خدمت ایشان شکایت از زندگی کرد. درسته؟ ممنون که وقت می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! آن‌ها واسطه‌ی فیض الهی هستند. موفق باشید

26026
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض تشکر از دید آزاد و دموکراسی جنابعالی نسبت به اظهار عقیده و نظرات: طوری که اینجانب برداشت کردم حضرتعالی ذیل شخصیت و فرمایشات اهل بیت تقسیم بندی نهیلیست روانی و نهیلیست روحی را اجمالا تایید کردید و از ورود به مساله به دلایلی امتناع فرمودید. لطفا نظرات تکمیلی خود را در این زمینه بفرمایید: بر این مبنا ما دو آرامش داریم یک آرامش روانی: مقتضای عدالت الهی و صفت رحمانیت الهی که نمد لهولاء خوبها ولهولاء بدها دوم آرامش روحی: مقتضای اختیار صفت رحیمیت إلهی که رسالت وسایت جنابعالی و کتابهایتان مفیدی که خواندم در زمینه انسان عالم دینی یا ادب عقل و خیال بسیار در این مفید است. اما بنظر می آید بین این دو به‌نوعی بینونیت عزلی وجود دارد در محتوا و ماهیت و از طرفی در طول هم دیگر هستند. یعنی تا روان سالم نباشد روح سالم نمی شود. ان شئت قلت «روح سالم درروان سالم است» مثلا بنده چگونه حقانیت علامه حسن زاده و آیت الله جوادی را اثبات کردم داشتم بیراهه می رفتم همه ادله جریان ضد فلسفه و عرفان درست بود اما حفظوا شیئا و غابت عنهم الاشیاء تعمق که کردم دیدم دید بسیاری از این عزیزان در مرحله روان مبتلا هستند از حضرت امام راحل تمجید و از آیت الله بهجت تمجید و نوبت که به علامه حسن زاده می رسد می شود شیطان پرست، نوبت به آیت الله قاضی که می رسد می شود کاهن یا للعجب. خوب توضیح دهید پارادوکس ارادت امام راحل و آیت الله بهجت به قاضی و محی الدین را چگونه توجیه می کنید و کذا مساله وحدت وجود و ده ها پارادوکس، علامه حسن زاده در وحدت وجود به عینه کلام حضرت امیر (ع) را می آورد پس چرا به امام علی (ع) که بنوعی وحدت وجود را تبیین می کند متعرض نمی شوید؟ دیواری کوتاه‌تر از بنده صالح خدا علامه حسن زاده پیدا نکردید!! (یاحسرتا علی العباد) هنگ کردم خدایا اشکال کار کجاست؟ خوب نمی توانیم بگوییم «فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا» چون اینان برادران ما هستند عزیزان ما هستند، پس قصه چیست؟ کلید معما ((اینان بیماران روانی هستند و باید هرچه سریعتر به طبیب روانی خود را معرفی کنند)) ریشه اش هم ناخودآگاه ست باید روان پزشک ازش بپرسم چی اذیتت کرده عزیزم ناخودآگاهش هم زبان بازمی کند چرا علامه حسن زاده حول حاملین عرش هست و من نیستم؟ چرا جوانان فوج فوج بدنبال ایشانند و مرده و زنده ما برایشان مهم نیست دقیقا همین را در کلامشان دیدم و قص علی هذا. حقانیت علامه حسن زاده همین بس که قریب یک یا دو سال هر وقت باشون تماس می گرفتند به من با محبت جواب می دادند و در طول این مدت فقط یک بار ازدستم ناراحت شد اونهم چون ساعت ده شب باشون تماس گرفتم که گفتند دیگه دیر وقت تماس نگیر. عنایت شود تقسیم بندی حقیر درباب روح و روان و احکام این دو به چه نحوی با مقام خیال و عقل و امثالهم تطبیق شود را فعلا وارد نشدم. عرایض بخش دوم: آیت الله ملکی تبریزی و امام خمینی سلام الله علیه در بخشی از دستورات سخن از طفل درون آوردند جهت تلقین آیات توحید که فرمودند وجود خود را بسان طفلی فرض کنید و آیات توحید را به او بیاموزید. آیا این طفل درون هم کودک درون است که اریک برن کشف نمودند؟ نظر شما چیست؟ احتمال می دهم حضرتعالی در این زمینه نظری نداشته باشید علی ای حال سوال مهمی است چون تحقیقات من در این زمینه را بدنبال خواهد داشت. صحبت پایانی بنظرم حضرتعالی از نومذهبیون نسل جدید هستید که با دید نسبتا باز سعی می فرمایید لااقل صحبت ها را بشنوید ولو انعکاس هم ندهید ولی گله اینجانب و دغدغه اینجانب از بعضی مذهبیون است که دارند از سفره ملاصدرا می خورند و سنگ بر ملاصدرا می زنند. ممنون از وقتی که می گذارید. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم نگاه صدرا افقی است به سوی آینده تا ما در مواجه با جهان مدرن، توانِ ارائه‌ی معارف عالیه‌ی شیعه را داشته باشیم و معطل مخالفانِ فلسفه و عرفان که تاریخِ آن‌ها گذشته است، نشویم. موفق باشید

26005
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. ببخشید که استثنائا این بار سه مطلب مجزا فرستاده می شود احتمال میدم که ضرورتی درکار هست. اگر هم زودتر تحقیق می کردم شاید ضرورتی برای مطلب اول نمی بود. علی ای حال پیشاپیش از اطاله کلام پوزش می طلبم ولی احتمال میدم مفید واقع شود و از حضرتعالی تقاضا دارم همه مطلب را مطالعه فرمایید چون به احتمال زیاد مطلب مهمی است: پس از مدتی تفکر عمیق و سرچ در مطالب یک مساله تقریبا برایم روشن شد که احتمال می دهم حکایت از واقعیت می کند یعنی اقرب به واقع است چون مسأله مهم، واقع است ولایعلم الواقعیات الا الله والمعصومین البته این کلام بنده است و حدیث یا چیزی نیست. بنظر می آید حضرتعالی هم در این سایت به نوعی تحت شعاع این واقعیت قرار گرفته اید و لااقل تا این الان از متن جوابهایی که می دهید بنظر می آید به این مساله یا علم ندارید یا علم دارید ولی ملتفت نیستید یا ملتفت هستید ولی محتاج تعمق بیشتر هستید وکاربردی کردن آن علی ای حال مهم در علم کشف واقع است و احتمالا ما با دنیای تر و تمیزی سر و کار داریم که باید مودب و خونسرد بشینیم و قوانین از پیش تعیین شده آن را کشف کنیم: عرضم این است که به نظر می آید واقع این است که حضرتعالی قبل از سوال باید سن سوال کنده را برجسته نمایید که ظاهرا در سایت شما اجمالا این لحاظ شده ولی بسرعت از آن رد شده اید مرحله یک سن ۱۲تا۲۰ مرحله دو ۲۰ تا۴۰ و مرحله سه ۴۰ تا ۶۰ عنایت شود اینها حدودی و تقریبی است ولی اجمال قضیه این است و داخل اصل بحث نمیشم چون نیاز به تخصص است و تخصص تفصیلی ندارم. بوضوح می بینم این سایت و سایتهای دیگر درگیر با این موضوع است و عزیزان پاسخگو حتی بعضی از بزرگان دراین دام می افتند. حق و واقعیت این است که احتمالا الهیون در این یکی مساله قطعا در سلسله طولی واقعیات زیر مجموعه روان شناسان هستند مثل قبول طبیب برای شفا. شاید حل مشکل به این شکل باشد که پاسخگو باید روانشناس الهی باشد والا اگر از علم روانشناسی کم اطلاع باشد قطعا در دام بی نهایت سوال، سوال کنندگان می افتد. مرحله اول نوجوانی و مرحله سوم و میان سالی مشترک است سوالات حول محور مبدأ و هستی و امثالهم است مرحله دوم این دو نوع سوال رنگ می بازد و حول واقعیات هستی و به عبارتی نوعی معقولیت ذاتی می چرخد لا اقل غالبا. خوب حالا چی می خواهم بگویم: جناب استاد باید عزیزانی که سوال می کنند را با این عبارت مورد خطاب قرار دهند با اختلاف الفاظ و اشتراک معنا برای هرکدام: مرحله اولی ها ۱۲تا ۲۰: «سوال کننده محترم به پرسشهای در زمینه مبدا و معاد خیلی خوش آمدید ملتفت باشید این سوالات و احتمالا شروع صدها سوال دیگر اقتضای ورود شما به این سن است و تا حدود این سن شما درگیر این سوالات هستید اصلا ناراحت نباشید و یادتان باشد بزودی به ثبات لازم خواهید رسید ...» عنایت بفرمایید استاد با این عبارات خطاب جزیی یا کلی مثلا اول سوالات که نوشتید قابل توجه کاربران گرامی اینها را بیاورید. این باعث رنگ باختن همه سوالات و وحشت ناشی از آن است خیلی از سوالات ناشی از وحشت سایه انداختن مرحله است نه نفس سوال با قبول نفس خیلی سوالات و لزوم توجه و پاسخ مستدل و واقعی و با حوصله به آن. مرحله دوم: «پرسشگر گرامی عنایت داشته باشید سوالات حضرتعالی نوعا و غالبا در این سن حول محور مسائل زندگی، زناشویی، عدالت، تحکیم ایمان واقعی، و...می باشد والی آخر» مرحله سوم چهل سال تا تقریبا شصت «پرسشگر گرامی به مرحله سوالات درباره هدف زندگی یا احتمالا بازنگری در مبدا و معاد و سوالات مشابه خیلی خوش آمدید و این را بدانید شروع این سوالات شروع بهار جدید زندگی شماست و منتظر ورود شما به این مرحله بودیم التفات داشته باشید این سوالات و هجوم سوالاتی از این دست اقتضای دوره سن است با حفظ آرامش و طمانینه و مدیریت این مرحله مخصوصا در بدو هجوم این سوالات به سلامت روانی خود کمک کرده و ما را در یاری دادن به شما همراهی کنید و این را بدانید که هیچ مشکلی وجود ندارد و سیستم شما سالم است و ابدا جای نگرانی نیست فقط صبور باشید و از غور در وادی دام این مرحله از سن و سوالات و بحران این دوره پرهیز نمایید.» عنایت بفرمایید استاد با این کار دقیقا بهداشت روانی، اعتقادی و سلامتی سیستم را مورد هدف قرار می دهید و شاید صدها سوال رنگ ببازند. مشکل در سوال و جواب نیست بحث ریشه ای تر است. تعداد بسیاری از عزیزان که باید عمر عزیز را در عبادات و خدمت به خانواده و اجتماع طی کنند وارد این دام این مرحله می شوند باید سریعا یا قبل از آن، آنها را از ویروس های این مرحله واکسینه کرد والا کار کمی سخت شده و باعث استهلاک عصبی می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث دینی که ورود ما در آن است، فطرت انسان‌ها مخاطب قرار می‌گیرد. با توجه به آن مبنا و بستر متذکر نکاتی می‌شویم که در معارف دینی مطرح است. در این رابطه همه‌ی انسان‌ها «فطرهم علی التوحید». و این غیر از آن نوع تقسیم‌بندی‌ها است که مطرح می‌فرمایید. موفق باشید

25993
متن پرسش
مجاهد: بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد عزیز: فرموده بودید اهل کتاب به پیامبر اسلام و قرآن کریم که وحی خداوند به ایشان است ایمان دارند ولی باز می توانند مسلمان نباشند و اهل کتاب بمانند. استاد عزیز مگر احکام و اعتقادات اسلام ناب مختص کسانی است که قبلا شریعت نداشته اند؟ مگر می شود قرآن را قبول داشت و باز به کتبی رجوع کرد که حق و باطل در آن به هم آمیخته و به فرمایش قرآن تحریف شده؟ مگر می شود به نبی اسلام و کتابش ایمان داشت و «اطیعوا الله و الرسول و اولی الامر» را قبول نداشت؟ و مگر همین که اهل کتابی که اعتقاد به وحدانیت خدا و حقانیت رسول و کتاب داشت مسلمان نامیده نمی شود و اطلاق اهل کتاب بر آنها جز به اعتبار ماقبل است؟ و مگر خدا همراه تبعیت از ابراهیم سلام الله علیه تبعیت از نبی مکرم اسلام و عترت مطهرشان را ذکر نکرده و نفرموده: «ان اولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه و هذا النبی و الذین آمنوا»؟ و مگر تبعیت جز عمل به اوامر و نواهی آنهاست که برخی ناسخ احکام گذشته و برخی کامل کننده آنهاست و برخی بیان احکام واقعی تحریف نشده است؟ و با وجود آن چطور می توان با عمل به شریعت تحریف شده و منسوخ نزد خدا معذور بود؟ و آیا وصول به آیین ابراهیمی ناب جز از مسیر نبی اسلام و عترت طاهرینشان ممکن است؟ و آیا اقتضای کمالی که خدای متعال نظام عالم را چه در تکوین و چه در تشریع بر آن اساس قرار داده است، سیر به مراتب عالیه نیست و با آمدن فیض اکمل الهی با نبی مکرم اسلام، مسیرهایی غیر از آن می تواند مطلوب ذات الهی باشد؟ امیدوارم گره های ذهنی حقیر را با حوصله بخوانید و به پاسخی اجمالی بسنده نفرمایید و تفصیلا مسئله را روشن نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بحث آن مفصل است و عرایضی در بحث آیات مربوط به این بحث، در شرح سوره‌‌های آل‌عمران و نساء و مائده شده است. همین اندازه عنایت داشته باشید که خود اسلام، اجازه داده که بر همان دین خود به صورت صادقانه بمانند و در هیچ جای قرآن نمی‌فرماید بیایند مسلمان شوند. بد نیست چنان‌که فرصت کردید صوت شرح آیات سوره‌ی آل‌عمران را دنبال بفرمایید. موفق باشید

25985
متن پرسش
سلام و احترام: آخر این هفته اردوی مطالعاتی به اصفهان داریم و می خواستیم خدمت استاد طاهر زاده برسیم و از محضرشان استفاده کنیم اگر ممکنه راه تماس با ایشان را فرمایید. سپاس بینهایت. دوره غرب شناسی والعصر بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه امکان آن نیست که در خدمت رفقا باشم. موفق باشید

25979
متن پرسش
سلام و عرض ادب احترام خدمت استاد گرامی ۱. اول از همه یک تشکر ویژه از جنابتان - که مرا با المیزان آشنا نمودید - آن زمان که می فرمودید المیزان بخوانید حرف بیشتر از فصوص دارد گمان می کردیم بخاطر این می فرمایید که هنوز ما را در حد فصوص نمی بینید! حال که هم اجازه فصوص را از شما گرفتیم و هم مانوس با المیزان هستیم، کاملا درک می کنیم که المیزان چه نعمت بزرگی است - گرچه ما فصوص را هم تفسیر قران می دانیم - لکن گویی علامه رحمه الله بسیار روحشان با قرآن گره خورده بود که توانسته اند آیندگان را با آیات قرآن تفسیر کنند و حس می شود بسیار جلوتر از زمان است این تفسیر - شاید درست نباشد بگویم آقای مطهری را در مورد سالهای آینده ای که المیزان را خواهند شناخت قبول ندارم و بنظرم علامه (ره) برای چندین صده بعد هم سخن ها دارند - و لذا نام مبارک تفسیر را می گذارند «المیزان فی تفسیر القران» لذا احساس می کنم با این نامگذاری قصد شروع تاریخ قرانی جدیدی را دارند! که میزان و خط کش برای عمق بیشتر در قرآن را المیزان می بینند - همانطور که از کلامشان در متن المیزان پیداست - لذا از شما بزرگوار بسیار ممنونم که ما را زودتر با المیزان روبرو کردید. ۲. در مورد شرح نهج البلاغه - بنظر حضرت عالی پس از شروحی که شما فرمودید و تقریبا تمامش را کار کرده ایم و انصافا بهره ها برده ایم- بنظرتان دقیقا چه نوع مواجهه ای با نهج البلاغه داشته باشیم؟ شرحی دیگر کار کنیم یا اینکه با خود متن سر و کله بزنیم؟ چون دوست دارم مدام در محضر نهج البلاغه هم باشم. ۳. در مورد اجتهاد در اسلام بنده به این نتیجه رسیدم که معارف طبق آنچه در المیزان یافتم، هیچگاه از هم جدا نیستند - ترتیب کلامی در میان نیست - یک پَک یا بسته جامعی است اسلام که اخلاق آن توحید را نشان می دهد - توحید فقه را - فقه عرفان را و ..و.. و. -- لذا در این نگاه اگر بتوانیم اسلام را تعریف کنیم دیگر ربط بین اخلاق و احکام نا متعارف نخواهد بود - و معنی پیدا نمی کند که کسی بپرسد از نظر اخلاقی یا شرعی! انگاه است که باید گفت از نظر اسلام - و دیگر روشن فکر نماها نمی گویند اساسا رابطه ای بین اخلاق و اعتقادات وجود ندارد! - حال در ذهنم این است که یک برنامه اجتهادی باید در بر گیرنده قرآن باشد و قرآن آنچه را که باید در اجتهاد را به انسان می دهد و راهنمایی می کند که چه نیاز داری و چه نیاز نداری - چه علم است و چه علم نیست! لذا نظریه اجتهاد قرانی را در ذهن خود شکل داده ام که شاید تدوین و به نتیجه رساندن آن حدود ده سال به طول بیانجامد - ولی بنظرم اگر خدا توفیق دهد و عمری بدنیا باشد اینکار را خواهم کرد - المیزان را به ابعاد فقهی و فقه را به ابعاد قرآنی «بیش از پیش» رسوخ خواهم داد. اگر نکته ای در این مورد می بینید که به حقیر تذکر دهید ممنون می شوم. ۴. پیشنهادی داشتم در مورد سایت شریف لب المیزان - آن هم اینکه سیر مطالعاتی ویرایش شود اگر حضرت استاد صلاح بدانند. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحمداللّه راهِ گشوده‌شده‌ی حضرت ربّ العالمین که همان قرآن است را یافته‌اید. ۲. فکر می‌کنم با ارتباط مستقیم با کلمات علیّ اعلا بتوانید به گفتگوی آن حضرت با بشریت گوش بسپارید. ۳. بالاخره باید آنچه را در ذهن دارید در عمل، و از طریقِ مطالبی بنمایانید تا معلوم شود چه در سر دارید. ۴. شما در این مورد پیشنهادی دارید که به کمک کاربران آید؟ موفق باشید

25984
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز و عرض خسته نباشید و خدا قوت: در بحث سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) می فرمایید که متفکرین غربی باور دارند یعنی می گویند که ابژه منفعل است و این ذهن فعال است که آن را می سازد و امور بیرونی تحت تاثیر ذهنند و هر چه که خواست انجام می دهد مثلا در بحث فلسطین. اما سوالی که ایجاد می شود این است که چرا با وجود اعتقاد به امر اعتباری و خود ساخته ذهن پدر تکنولوژی غرب بیکن و پدر تفکر غرب دکارت چگونه به یک مبنا دست یافته اند علی رقم طرح ثنویت عین و ذهن چگونه این یکدستی تفکر غربی وجود دارد؟ مگر امر عدمی هم باعث تفکر می شود که یک اعتبار دارد تمدنی را جلو می برد؟ با توجه به اینکه می گویید مبنای تفکر فقط و فقط وجود است پس بی مبنایی باید عامل سردرگمی باشد تا وحدت نظر. بنابراین غرب نباید تفکر باشد. چون مبنای عدمی دارد. چگونه و از چه جهت همگی متفکرین غربی به یک مبنای بی مبنایی رسیده و جهان امروز بر طبق آن جلو می رود. چگونه یک عدم باعث پیشرفت است در بطن خود؟ یعنی تمدن خود را جلو می برد. بن بست این تمدن درونی در کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دکارت عملاً تصوری که بیکن مطرح کرد را حالت فلسفی داد و سیر تفکر غرب با همان مبنا همچنان جلو آمد تا این‌که هایدگر متذکر آن خطا شد. موفق باشید

25989
متن پرسش
سلام و عرض ادب در مورد سیر مطالعاتی سایت: ۱. منظور بنده از ویرایش این است که مطالب جدید، تفاسیر حدید که صورت گرفته، کتب جدید و ... هم در آن جایی باز کند. ۲. در برخی کتب یا مطالب که بنظر استاد، امکانش هست، سیر مطالعاتی را تنوع ببخشیم تا مخاطبین متعدد را هم در بر بگیرد. چندین بار چندین دانشجو به بنده گفته اند که چرا سایت لب المیزان اولا سیر واحد از آسان به مشکل یا اصطلاحا از اول تا آخر ندارد، ثانیا بعضی دیگر وقت کمتری دارند، سیری مناسب با آنها باید طراحی شود که کتب اساسی و مهم و راهبردی ای که آنها بخوانند و طرز نگاه دینی شان اصلاح شود، به‌عنوان مثال: اگر قرار است سیری کوتاه برای افراد پر مشغله طراحی شود، مثلا یک قدم معرفت نفس، یک قدم برهان تا عرفان، یک قدم معاد و دو قدم آخر مثلا سوره حمد امام (ره) و کتاب مصباح امام ...، البته این مثالی بود، چرا که بنده خودم همینگونه به شخصی گفتم، و بحمدلله نتیجه بسیار خوبی هم داد. ۳. مساله ای که به میان می آید با این سیر، این است که امکان دارد مثل مطالب غیر عمیق به کتب نگاه شود، که بنده با تجربه ای که بین جوانان داشتم، اولا دیدم جنس مطالب را سریعا درک می کردند، ثانیا برای ادامه می آمدند سراغ ما! ۴. مساله دیگر مساله تفسیر است، تفسیر قرآن سیر منظم و کاملی ندارد، یعنی مثلا یک سیر قرآنی می شود ترتیب داد برای افرادی که می خواهند با قرآن زندگی کنند، سیری کاملا تفسیری و کامل از تفاسیر حضرت استاد ترتیب پیدا می کند، این را هم تجربه داشتم بنده پارسال کسی از حفاظ دانشگاه شریف، که کلا به قرآن علاقمند بود، از بنده تفسیر خواستند، بنده از آنجایی که خودم تفسیر ها رو با شیوه خودم منظم و دسته بندی کرده بودم، کلا به ایشان صوتهای تفسیر را دادم، و علاوه بر اینکه نتیجه بسیار خوبی دیدم و همچنان دارم می بینم، ایشان مابین تفاسیر، خود بخود کتب سیر را از بنده طلب می کردند! تا اینکه چند کتب اصلی سیر را خواندند! الان ایشان بسیار فوی در مباحثند تا من! قرآنی ترند تا من! لذا به سیر قرآنی هم نیاز است به‌نظرم، یا دست کم اصلاح سیر قرآنی در سیر مطالعاتی پیشین. ۵. به‌نظرم سیر ها در این قالب ها ارائه شوند، ۱. سیر کامل (ویرایش و به روز شده سیر موجود در سایت) ۲. سیر قرآنی ۳. سیر دانش آموزی ۴. سیر کوتاه کارمندی (مثلا) این اسامی همه مثال بود البته، اصل حرف بنده این است که حیف است که مثلا یک کارگر بیاید نگاه بیندازد به سایت و بگوید کی وقت دارد اینها را بخواند، و ول کند برود، یا یک دانش آموز بیاید و بگوید اینها حرفهای بزرگسالان است (بخصوص با این نسل بسیار عجیب دهه های جدید که بسیار خاص هستند)، از بنده هم هر کمکی بر بیاید و استاد صلاح بدانند، در خدمت هستم و خواهم بود. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر. لازم است إن‌شاءاللّه در موردش به طور جدّی فکر شود. موفق باشید

25978
متن پرسش
سلام علیکم: آقای سروش اعلام کرده که قرآن بر خیال پیامبر نازل شده و در عالم خیال و رویا چنین ارتباطی بوده و همچنین استنباط کرده که در خیال و رویا احتمال دخل و تصرف هست و حجیت نداره لذا در قرآن هم دخل و تصرفی بوده و خیال گونه است و وحی خالص نیست. چگونه می توان این حرف را رد کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جزوه‌ای بر روی سایت در نقد نظر دکتر سروش هست که می‌تواند به‌کار آید. در ضمن آقای دکتر عبدالکریمی در نقدِ «رؤیای رسولان» از دکتر سروش مقاله‌ی مفصلی دارند که از این جهت می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

25963
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: سوالی را خدمتتان ارسال کرده بودم با شماره ۲۵۹۳۶ که در میان پاسخها نبود، گویا جا افتاده؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور به صورت خصوصی جواب داده شد:

۲۵۹۳۶. باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به شرایط‌تان دارد. اگر جمع‌تان بتواند صوت سوره‌ی عنکبوت را گوش دهند و هرکس نظر خود را مطرح کند، بهتر است. ولی اگر این‌طور نمی‌شود و افراد همراهی نمی‌کنند، بزرگی از طایفه، مدیریت کار را به عهده بگیرد. موفق باشید 

25944
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: همانطور که مستحضر هستید، با توجه به نیاز انسان امروز به حضور معنامند در زندگی، مجموعه ی انیمیشن «من؟»، بر مبنای آموزه ها و اندیشه های جنابعالی تهیه شده و در کانال تلگرام https://t.me/man_video و ایتا https://eitaa.com/man_video باعنوان man_video@ ارائه گردیده است. لذا امیدوارم با عنایت جنابعالی، بدین وسیله مورد استفاده کاربران قرار بگیرد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خواهر محترم خانم چنگیز کار خوبی را ارائه داده‌اند. امید است که کاربران بتوانند از زحمات ایشان بهره‌مند شوند و البته توصیه‌هایی که لازم است به ایشان بشود تا با توجه آمادگی‌های ایشان، کارِ شروع‌شده روز به روز بهتر شود. رویهمرفته چیز خوبی در معرض نگاه کاربران قرار گرفته است. موفق باشید

25949
متن پرسش
عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: در درجه اول باید بگویم مدتی هست که خدمتتان نرسیده ام و بسیار دلتنگ شما هستم. استاد بنده می خواهم به شرح مولوی، چه مثنوی و چه غزلیات بپردازم. خواستم از محضرتان سوال کنم که به چه شرحی رجوع کنم؟ ضمنا استاد بنده مدتهاییست که احوال روحی خوبی ندارم و از این موضوع بیم دارم. خواهش می کنم شاگرد حقیرتان را مورد دعای خیر خود قرار دهید که عاقبتم بخیر باشد و از دست شیطان آزاد شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح جناب آقای کریم زمانی رویهمرفته خوب است. بنده نیز دعاگوی شما هستم. موفق باشید

 

 

25946
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد طاهرزاده: در بین جواب پرسشها، درباره انتخابهایی که انسان قبل از تولد میتونه داشته باشه، جالب بود ولی در عین حال مبهم. میشه لطفا بیشتر توضیح بدید یا کتابی و منبعی را معرفی بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «مبانی عرفان نظری» از استاد پزدان‌پناه در موضوعِ «عین ثابته» در این مورد نکاتی را در اختیار خواننده می‌گذارد. موفق باشید

25943
متن پرسش
سلام علیکم: آیت الله سید محمد مهدی میرباقری در کتابی که اخیراً نوشتند به نام کتاب «عصر جدید» که بیشتر رویکرد تبیین بیانیه گام دوم انقلاب رو داره، در باب رویکرد استحاله در برخورد با تمدن غرب می نویسند: «می‌توانیم در چهارچوب ارزش‌های خودمان، پدیده‌های نو را استحاله کنیم. منتها استحاله سطوحی دارد، از مراحل ساده تا مراحل پیچیده. ما اگر یک شیء را با نقطه‌مختصاتش آوردیم، کل آن سیستم را آورده‌ایم. ما اگر سیستم برق‌رسانیِ یک اتومبیل را قبول کردیم، کل دستگاه آن را قبول کرده‌ایم؛ مگر این‌که نقطه‌مختصاتش را عوض کنیم. تا وقتی که در نقطه‌مختصاتش تغییری ندهیم، باید کل موتور را متناسب و سازگار با همان بسازیم.» الان در شرایط فعلی ویژه اینکه رهبر انقلاب بر الگوی تمدنی مواجهه با غرب و مرزبندی دقیق با جبهه استکبار تاکید داشته اند، واقعاً در سطوح مختلف ویژه در عرصه علم و فناوری چگونه میشه جا انداخت و عملیاتی کرد این الگوی استحاله رو؟ در چه بستری و با چه ضوابطی باید این رویکرد پیاده شود تا مردم صرفاً در تئوری نباشد بلکه عملیاتی هم باشه و مردم ببینن ما نه در برابر غرب متحجریم و نه منفعل و خودباخته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودآگاهی به موضوع آن‌طور که شهید آوینی مطرح می‌کند مهم است. مثلاً این‌که بدانیم این ابزارها فرهنگ خاص خود را دارد و باید تا آن‌جا که ممکن است بومی شوند. موفق باشید

25939
متن پرسش
سلام علیکم: در چه مواردی، مخالفت باطن با ظاهر نه تنها اشکالی ندارد، بلکه امری ممدوح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. فکر نکرده‌ام. شاید منظور، تقیه باشد. موفق باشید

25935
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر آیا برای یهود و نصارایی که به حقانیت دین اسلام پی برده اند لازم نیست مسلمان شوند؟ در زمان ظهور حضرت رسول چطور؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خود اسلام می‌فرماید با دینداریِ خود که ریشه در دین ابراهیم «علیه‌السلام» دارد همه اعم از مسلمان و یهودی و مسیحی بر همان دین ابراهیم باشید و اسلام نیز اصراری ندارد که آنها مسلمان شوند؛ چرا ما راه دیگری را در مقابل آن‌ها مطرح کنیم. فرمود: «مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَ لَا نَصْرَانِيًّا وَلَٰكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا.» موفق باشید

25932
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: سوال اول: آیا حدیث زیر مراحل کسب علم را بیان کرده؟ یعنی برای کسب علم مرحله اول بصیرت ، مرحله بعد فهم طی شود تا به علم برسیم. عنه عليه السلام: مَنِ اعتَبَرَ أبصَرَ، و من أبصَرَ فَهِم، و مَن فَهِمَ عَلِمَ (نهج البلاغة : الحكمة ۲۰۸.) سوال دوم: با توجه به اینکه بیان فرمودید علم حصولی (از طریق عقل) و علم حضوری (از طریق قلب) داریم می توانیم بگوییم که بصیرت، فهم و علم قلبی داریم که نوع اش با بصیرت، فهم، و علم عقلی متفاوت و حس دیگری است. مثل مثالی که همیشه می گویید دانستن آب کار عقل و سیراب شدن با آب مثل کار قلب است. با آنکه یک جایی فرمودید دریافتهای قلبی بعضا قابل بیان نیستند ولی با این حال می شود برای بصیرت عقلی و قلبی مثالی زد یا فهم عقلی با فهم قلبی و در نهایت علم عقلی و علم قلبی مثالی آورد. سوال سوم: در دعای حافظه «سُبْحانَ مَنْ لا یَعْتَدی عَلی اَهْلِ مَمْلَکَتِهِ سُبْحانَ مَنْ لا یُاخِذُ اَهْلَ الاَرْضِ بِألْوانِ الْعَذابِ سُبْحانَ الرَّئُوفُ الرَّحیم اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فی قَلْبی نُوراً وَ بَصَراً وَ فَهْماً وَ عِلْماً اِنَّکَ عَلی کُلِ شَیءٍ قَدیر.» رابطه «اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فی قَلْبی نُوراً وَ بَصَراً وَ فَهْماً وَ عِلْماً» با تقویت حافظه چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هرکس مثلاً از سرنوشت صدام عبرت بگیرد، نسبت به قواعد عالم بصیر می‌شود و چنین انسانی اهلِ فهم است و فهم، خود انسان را نسبت به قواعد عالَم، عالِم می‌کند. ۲. در هر حال آن‌چه انسان از طریق قلب احساس می‌کند را می‌تواند با اشاره برای دیگران متذکر شود. ۳. بحث حافظه این‌جا، به آن معنا است که خداوند کمک می‌کند تا به آن‌چه ایمان داریم برایمان بماند چون در این دعا می‌خواهید خداوند در قلب شما نور و بصر و فهم و علم ایجاد کند. موفق باشید

25916
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به (سلام: در رابطه با سوال ۲۵۸۶۳ کتاب آشتی با خدا را درباره اینکه روح نه زن است نه مرد مطالعه کردم اما جواب را نفهمیدم. سوال: منظورم از اینکه من وقتی به عنوان یک انسان در قیامت کبری حاضر می شوم آیا همین صورت بدن دنیوی به همین قیافه که الان دارم و عکاسی مثلا از من عکس گرفته آیا این قیافه و صورت در آنجا هست یا نه؟ باسمه تعالی: سلام علیکم: روحِ انسان، نه زن است و نه مرد؛ ولی در طول زندگی با انتخاب‌هایی که هرکس می‌کند روحِ خود را شکل می‌دهد. عده‌ای که انتخاب‌هایی در شأن انسانیت خود داشته باشند، به زیباترین شکل محشور می‌شوند و عده‌ای به صورت «قردة» یعنی میمون و خنزیر یعنی خوک محشور می‌شوند. در این مورد بد نیست به جزوه‌ی «نحوه‌ی بدن اُخروی» که بر روی سایت هست، سری بزنید. موفق باشید) می خواهم بدانم که بر فرض من که اینجا مرد هستم در قیامت فرضا من انسان محشور می شوم می خواهم بدانم انسان مرد محشور می شوم یا انسان زن یا هیچ کدام و معنی دیگری است؟ لازم است عرض کنم من جزوه نحوه بدن اخروی را خواندم اما جوابم را نیافتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که جناب ملاصدرا می‌فرماید ظرفیتِ عالَم قیامت طوری است که هرکس در عین این‌که خودش می‌باشد و همه او را می‌شناسند؛ صورتی مناسب عقاید و ملکاتش دارد. یعنی در عین آن‌که مورچه است، همان شخصی است که در دنیا بوده است. موفق باشید

25922
متن پرسش
سلام علیکم: آیت الله جوادی آملی در تفسیر آیه ۴۰ سوره مبارکه بقره، اشاره می فرمایند: «خداوند می فرماید تابع وحی شوید تا هیچ خوف و حزنی پیدا نکنید. شما تا پیش از آمدن وحی و اسلام با هم دشمن بودید، اما وحی با آمدنش شما را برادر هم کرد لذا این نعمت وحدت را خدا به شما داد و شما نمی توانستید متحد شوید چون یک امر مادی نیست.» آیا بر اساس این آیه و این تفسیر آیت الله جوادی آملی می توان گفت، این آیه به نحوی نفی داروینیسم در مسائل اجتماعی و وحدت در برابر نظریه و دکترین رقابت، است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سخن خوب و برداشت قابل قبولی است. موفق باشید

 

 

25919
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: در جلسات متعددی از تفسیر قرآن فرمودید که در هیچ جای قرآن اشاره نشده است که لازم است یهود و نصاری از دین خود دست بردارند و مسلمان شوند بلکه لازم است از خرافات و انحرافات دین خود اجتناب کنند. چند روز قبل آیه ۱۶۲ سوره نسا را قرائت می کردم که در مورد اهل کتاب می فرماید: «لکن الراسخون فی العلم منهم و المومنون یومنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک» آیا این آیه بدین معنا نیست که راسخون فی العلم از اهل کتاب باید به پیامبر اسلام ایمان بیاورند؟ با تشکر. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً. آیه می‌فرماید: این افراد یعنی راسخونِ فی العلمِ اهل یهود آن‌قدر در فهم و شعور توانا هستند که حتی ای پیامبر! وَحی‌ای که بر تو نازل شده است را می‌شناسند و به آن ایمان دارند. و این نشانه‌ی بزرگی آن‌هاست. ولی هرگز نفرموده است آن‌ها مسلمان شده‌اند و یا باید مسلمان شوند. زیرا می‌فرماید: «منهم» یعنی از همان گروه یهود هستند. آری! می‌توان گفت این را نیز از رخصتِ اسلام یافته‌اند که اجازه داده است بر دین توحیدی خود بمانند. موفق باشید

25907
متن پرسش
سلام علیکم: پیش نیاز شرح کتاب مقالات استاد شجاعی چه مباحثی هستش؟ سرچ کردم متاسفانه چیزی ندیدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم به پیش‌نیاز، نیاز داشته باشد. اگر بتوانید شرح صوتی آن را که از طریق بنده مطرح شده است، با ارتباط با حاج آقا نظری به دست آورید، إن‌شاءاللّه می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

25901
متن پرسش
سلام و عرض ادب: با توجه به اینکه یکی از معانی ولی، معتق و آزاد کننده است، معنا و وظیفه ولی فقیه در حیطه آزادی معنوی و آزادی های اجتماعی را چگونه تبیین می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولیّ فقیه متکفلِ اظهار ولایت الهی است و نقش ولایت الهی «یخرجهم من الظلمات الی النّور» است. در این مورد خوب است به کتاب «ولایت در قرآن» آیت اللّه جوادی رجوع فرمایید. موفق باشید

25893
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت و عرض دلتنگی و اشتیاق دیدار و حسرت جلسات خوب تفسیر شنبه ها که سالهاست از آن محرومیم. الان من مشغول تحصیل کتاب نهایة الحکمه محضر استاد بزرگوار جناب فلاح هستم. از آنجا که ایشان شاگرد استاد یزدان پناه هستند خب خیلی مباحث ایشان هم سر کلاس طرح می شود که گاها خیلی سوال برانگیز است به خصوص که ایشان هم سر کلاس به شدت سوالات را پرواز می دهند و سر ذوق انسان را باز می کنند. سر کلاس فلسفه بسیاری از مباحثی که در دوران دانشجویی محضر شما در سیر معرفت النفس و برهان صدیقین گذرانده بودیم جلوی چشم می آید و آدم احساس می کند مطلب عمقی دارد که اساسا در آن دوران متوجه آن نبوده ایم و ذوق درک حصولی آن مطالب اصلا وجود نداشته است و حالا این ذوق فعال است. لذا اگر اجازه بفرمایید هر از چندی برخی سوالات را که درگیر هستم محضرتان طرح کنم. استاد یزدان پناه در کتاب فلسفه فلسفه (نمی دانم رویت فرموده اید یا نه و دوست دارم نظرتان را هم درباره این کتاب و این جنس کار درجه ۲ فلسفی بدانم) بین شهود عقلی و قلبی تفاوت می گذارند که ظاهرا این ادراک از مباحث جناب صدرا ادراک جدید یا حداقل ادبیات جدیدی است. می خواستم بدانم الان بحث حضوری که حضرت عالی مطرح می کنید در غالب مباحث، آیا صرفا ادراک قلبی مد نظر است یا شهود عقلی؟ یعنی آن توجهی که مدام می فرمایید ما باید مطلب را حضوری کنیم، آیا در نگاه دقیق شهود عقل مد نظر است یا شهود قلب؟ اصلا ایا این تفکیک را قبول دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمداللّه که عزیزانی مثل استاد فلاح را داریم با آن حکمت و آرامش و صفا و گشودگی. و حمد و شکر به جهت وجود عزیزی مثل استاد یزدان‌پناه که به جهت بی‌قراری‌شان در فهم و تفهیم معارف، بدن‌شان از دست‌شان کلافه است. آری! کتاب «فلسفه‌ی فلسفه» را دیدم. از نامگذاری‌اش معلوم است تا کجاها باید فکر شود و چه زیبا متذکر تفاوت شهود عقلی و قلبی می‌شود. بنده بیشتر در مباحث خود، نظر به شهود قلبی دارم، منتها «قلوبٌ یعقلونَ بِها» که بحث آن در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شده است. موفق باشید

25898
متن پرسش
سلام: برای سن بلوغ حدود ۱۴ الی ۱۵ سال چه کتابی مناسب است؟ آیا این کتابها مناسب هستند؟ ۱. جوان و انتخاب بزرگ ۲. ده نکته از معرفت نفس ۳. چه نیاز به نبی ۴. آشتی با خدا ، اگر کتاب دیگری سراغ دارید لطفا به ترتیب مطالعه معرفی نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همان‌چه را که انتخاب کرده‌اید خوب است. کتاب «نامه‌های بلوغ» مرحوم صفایی را از نظر خارج نکنید. موفق باشید

25892
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر منظورتون از کتاب مقالات که خلاصه فصوص هست همون جلدیه که مبانی نظری تزکیه رو بررسی کرده؟ همون که راجع به چه بوده ایم و چه گشته ایم و چه خواهیم گشت بحث کرده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آری! خدا آیت اللّه شجاعی، آن مرد قدسی آسمانی را رحمت کند و خدا را شکر که خداوند محبت ایشان را  بر دل بنده انداخت. طنین صدای او نیز حکایت از صوتی دارد که از مسیر حکمت عبور کرده است. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!