بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: دفاع مقدس، شهادت ، شهدا، بسیج ، راهیان نور

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34252
متن پرسش

سلام استاد عزیز: ۱. راز شهادت اولیاء الله (شهدا) در چیست؟ آیا چیزی جز عمل به انجام وظیفه در هر جایی که حضور دارند می‌باشد؟ ۲. در این تاریخ چه باید کرد تا مرگ ما شهادت باشد؟ (اخلاص قلبی نسبت با ولایت - جهادی و شهید گونه زندگی کردن و... به راستی چه باید کرد؟ ۳. به نظر شما اصلی ترین ویژگی برای کسب شهادت در این تاریخ در چیست؟ لطفا کمی توضیح دهید‌. انسان احساس عقب ماندگی عجیبی از شهدا دارد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راز شهید و شهادت بسی بالاتر از آن است که جز شهدا بتوانند از آن سخن بگویند. همین اندازه می‌دانم که اینان در دلِ تاریخی که توسط پیامبران و اولیای الهی آغاز می‌شود، متوجه عمق آن تاریخ و وجوه توحیدی آن می‌گردند و آینده آن تاریخ را درک می‌کنند و می‌یابند چه اندازه زیبا است که در همه این تاریخ حاضر گردند، و لذا است که ابداً راضی نمی‌شوند به مرگ طبیعی از دنیا بروند. آری! می‌خواهند قصه آن‌ها قصه‌ای باشد که رهبر معظم انقلاب در موردش فرمودند: «درباره‌ی شهیدان، در دو جای قرآن تصریح شده که شهیدان مرده نیستند، زنده‌اند؛ این دیگر با صراحت است. یکی در سوره‌ بقره است: «وَ لا تَقولوا لِمَن یُقتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ اَمواتٌ بَل اَحیاء»؛ به اینهایی که در راه خدا کشته می‌شوند مرده نگویید، اینها زنده‌اند. دیگر از این واضح‌تر، روشن‌تر؟ یکی هم در سوره‌ی آل‌عمران: «وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ اَمواتًا بَل اَحیاء»؛ تصریح شده. حالا اینکه حیات شهدا چگونه حیاتی است، یک بحث دیگری است؛ یقیناً متفاوت است با حیات زندگی مادّی ما و متفاوت است با حیات برزخی‌ای که خیلی از افراد دیگر هم در برزخ روحشان فعّال است و زنده است به یک معنا؛ این هم نیست؛ یک چیز سوّمی است و به هر حال یک حقیقت مهمّی است که قرآن به آن تصریح می‌کند.»

موفق باشید                 

34239
متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام: لطفا نقش و تأثیر شهید سلیمانی را در شکوفایی و بیداری فطرت های انسانی با توجه به شرافت و کرامت ذاتی انسان ها بیان بفرمایید. آیا تاثیری بر سازماندهی و جهت دهی ظرفیت های مردمی دارد؟ چگونه؟ عرفان عملی و معنویت حماسی به عنوان گوهر ادیان هستند؛ نقش شهید سلیمانی به عنوان یک انسان وارسته در عرفان عملی، و با توجه به تلفیق حماسه و عرفان در وجود ایشان، در وحدت بین اقلیت های دینی در کشور و پیروان ادیان در دنیا چگونه است؟ لطفا براساس فلسفه صدرایی و معرفت فلسفی اسلامی به این سوالات پاسخ بدهید. لطفا منابع فلسفی و عرفانی را که در فهم عمیق تر این مسائل کمک می کنند را معرفی کنید که ان‌شاءالله طی پژوهشی به نتایج عمیق در این مسائل برسم. متشکرم از شما و دعای گوی شما هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که بشر جدید ظرفیت آخرالزمانی دارد و طالب حضور در نهایی‌ترین حضور است که آن مأواگزیدن در نظامی است که منوّر به مبانی توحیدی است و مقابله با ظلمانی‌ترین جبهه؛ شهید حاج قاسم سلیمانی نماد چنین بشری شد و هر اندازه انسان‌ها در چنین حضوری حاضر شوند، بیشتر احساس می‌کنند در نزد خود هستند. موفق باشید

34214
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. ای که می پرسی نشان عشق چیست / عشق چیزی جز ظهور مهر نیست / عشق یعنی مشکلی آسان کنی / دردی از در مانده ای درمان کنی / در میان این همه غوغا و شر/ عشق یعنی کاهش رنج بشر / عشق یعنی گل به جای خار باش / پل به جای این همه دیوار باش / عشق یعنی تشنه ای خود نیز اگر/  واگذاری آب را، بر تشنه تر / عشق یعنی دشت گل کاری شده / در کویری چشمه ای جاری شده / عشق یعنی ترش را شیرین کنی / عشق یعنی نیش را نوشین کنی / هر کجا عشق آید و ساکن شود هر چه نا ممکن بود ، ممکن شود. با عرض سلام خدمت استاد عزیزتر از جانم، استاد طاهرزاده. آنچه از جان بر آید و می کشاند انسان را به سمت معنا ها و زندگی ای که؛ دور است از روزمرگی ها و عادات و نیهلیسم و پوچی ها، «عشق» است. عشق حقیقی به او و اسماء او و جلوه های او، حال اینکه می‌طلبد جان، جانان را و اینکه پرشور تر و شدیدتر و متحدتر شود این عشق ... استاد به نظر شما با توجه به تاریخی که در آن قرار گرفته ایم و نسبت به اقتضاهای زمانه مان چگونه عشق به خود وجود و عشق به اسماء او همچون امام زمان (عج) و حضرت امام (ره) و حضرت آقا و دیگر آینه ها را می‌توان در یگانگی و شدیدتر احساس کرد؟ چگونه حاضر باشیم همچون حاضر بودن شهدا در دفاع مقدس و آن دیدن و به تماشا نشستن همچون آقا مهدی باکری؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در ابتدای امر متوجه مسئله خود و مسائل زمانه‌ای که در آن به‌سر می‌بریم، بشویم و آن راه و شخصی که متذکر مسیر ما نسبت به حقیقت زمانه می‌شود و عبور از ظلمات زمانه را می‌نمایاند؛ پیدا کرد تا «عشق» به معنای امروزین آن در بستر ایمان به ظهور آید. عشقی که زیر سایه ولایت الهی مقابل با استکبار را در ما آن‌چنان شورانگیز می‌کند که جنابعالی متذکر آن در شهیدی همچون شهید مهدی باکری شدید. آری! عشق در امروز یعنی مبارزه با ظلمی که به مردم مستضعف می‌شود. و این غیر از عشق‌های فانتزی است که متأسفانه نام عشق به خود گرفته است ولی هرچه هست عشق نیست. همان‌طور که نوشتید:

« عشق یعنی مشکلی آسان کنی / دردی از در مانده ای درمان کنی»

و این با روح حماسی مشکل است وگرنه یک حالت اخلاقیِ ساده می‌شود  و آن «عشق» نیست. موفق باشید

34203
متن پرسش

«من ای صبا ره رفتن به کوی یار نمی‌دانم / تو می‌روی به سلامت، سلام ما برسان» چیزی برای گفتن ندارم فقط التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه ما امیدوار به رحمت الهی هستیم و همین اندازه که می‌دانیم راهی در پیش است و باید در انتظاری بس بزرگ به امری فکر کرد که خداوند به نور خون شهدا برای ما تقدیر کرده است. آیا امیدواری از این بیشتر که دشمنانی اینچنین خبیث و باطل داریم؟!! این همان راهی است که باید در آن قدم گذاشت ان‌شاءالله. موفق باشید

34140
متن پرسش

سلام استاد: فرمودید آرمان و روح الله رفتن تا آرمان روح الله بماند، دیدم عکس جوانی امام (ره) کپی روح الله عجمیان است، مقایسه کنید مو نمی زند این روح الله با آن روح الله. هر دو سر سفره اهل بیت میهمان باشن

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حکایت، حکایتِ آینه‌ها است «آینه یعنی صورت و معنی». نمی‌دانیم در این چهره‌های مصمم روح‌الله‌ها چه آینده‌ای را خداوند مدّ نظر آورده؟!! موفق باشید

34115
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: سخنرانی می‌گفتند کسانی که از صراط رد می‌شوند اندکند و بعد صراط مقام محمود است که همان شفاعت هست. درسته؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با شفاعت اولیای الهی، انسان‌های اهل توحید بهتر و سریع‌تر از صراط عبور می‌کنند. مثل صراط دنیا که شهدای عزیز با نور ولایت، سریعاً عبور کرده‌اند و ننگ به شهادت رساندن آن‌ها بر پیشانی قاتلان‌شان گذاشته شد. در حالی‌که همان قاتلان به آن‌ها کمک کردند تا سریع‌تر راهی که باید طی کنند طی نمایند و با دستانی هرچه گشوده‌تر به مدد اسلام و انقلاب وارد شوند. موفق باشید

34044
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: نظر حضرتعالی را درباره این روش در مواجهه با بن بست ها رو می خواستم "از مطالبتون یک بیت مولوی رو هم به انتهای ماجرا اضافه کردم" تصمیم‌گیری! یکی از واحدهای ارتش سوئیس در یکی از مانورها ی کوهستانی گم شده بود و ناامیدانه در کوه‌های آلپ سرگردان بود. هوا سرد و ذخیره غذای گروه کم و محدود بود. ناگهان، یکی از اعضا نقشه منطقه را در کوله خود پیدا کرد. آن‌ها نقشه را دنبال کردند و به اقامت‌گاه اولیه باز گشتند و از مرگ نجات یافتند. وقتی نقشه را به فرمانده خود نشان داند، او متعجب شد و پرسید که چگونه با چنین نقشه‌ای راه را پیدا کرده اید؟ نقشه مربوط به کوه‌های آلپ نبود، بلکه مربوط به کوه‌های پیرنه بود. آن‌ها راه خود را با پیروی از یک نقشه غلط پیدا کرده بودند. اگر آن نقشه را نمی‌یافتند، ساعت‌ها و روزها به امید این‌که گروه‌های نجات آن‌ها را خواهند یافت، در جای خود می‌ماندند. اما آن‌ها با دیدن نقشه راه افتادند. اغلب اوقات بهتر است حتی با نقشه غلط راه بیفتیم و به دنبال راه نجات بگردیم تا این‌که به امید رسیدن نیروی کمکی در جای خود متوقف شویم و از گرسنگی بمیریم. وقتی از همه‌چیز ناامید هستید، دست به کاری بزنید. آن‌ها که در رودخانه قایق سواری کرده‌اند، می‌دانند بیشترین حالت پایداری قایق، نه در سکون، بلکه در هنگام حرکت کردن و پارو زدن ایجاد می‌شود. شاید این گفته بر خلاف تصور عمومی و غریزه‌امان باشد، اما در درستی آن تردیدی نیست. چون‌که رخنه نیست در عالم پدید / خیره یوسف‌وار می‌باید دوید مولانا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در بستر حضور در آینده و با نظر به چشم‌اندازی که خالق ما در مقابل ما قرار می‌دهند، می‌توان یوسف‌گونه حرکت کرد از آن جهت که آن حضرت در بستر رعایت دستورات الهی و دوری از گناه، حرکت کردند و در نتیجه همه موانعی که به ظاهر، مانع بودند در مقابل‌شان برطرف شد. مانند دفاع مقدس و مثل ایستادگی ملت ما در مقابل دشمن استکباری که به تعبیر مقام معظم رهبری، از ته درّه شروع کرده‌ایم و بحمدلله به پیشرفت‌های خوبی رسیده‌ایم و دشمن از این نگران است که می‌داند ایرانِ اسلامی یکی از مراکز قدرت جهان آینده است با این هویت که در معنای قدسیِ انسان، حرف‌ها دارد و این نقطه ضعف جهان مدرن است که آن رابی‌آینده کرده. موفق باشید      

34040
متن پرسش

سلام: اگر انقلاب اسلامی برای خداوند اهمیت دارد چرا ظاهرا به تیم ملی امداد غیبی نرسید و احتمالا در ادامه نیز با تحقیر از ولز و به خصوص آمریکا شکست می خوریم. ولی عربستان سعودی آرژانتین که گویا شانس اول قهرمانی بوده است را شکست می دهد، آل سعود که بعضا وهابی هستند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع حضور، حضور تقابل جبهه حق با جبهه باطل نیست که حضرت حق مددکار جبهه حق باشند. از طرفی مگر در جبهه‌های دفاع مقدس با آن‌همه حقّانیتی که جبهه انقلاب اسلامی در مقابل یورش جهان استکبار داشت، همواره ما پیروز می‌شدیم؟ و مگر با درک درست همان شکست‌ها نبود که توانستیم در جایگاه جهانیِ خود در امروزِ تاریخ‌مان حاضر شویم؟ موفق باشید

34009
متن پرسش

با سلام ودرود: آیا این نظام مقدس هست؟ با این‌همه بی عدالتی و اختلاس و دزدی و گرانی و فقر و تن فروشی و فحشا که روزبروز بیشتر می شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قداست نظام این است که در ذات خود امری است ماورای این نوع بی‌عدالتی‌ها، بلکه انقلاب اسلامی حقیقتی است جهت عبور از همین نوع بی‌تقوایی‌ها و اختلاس ها. امری که شهدا آن را به خوبی متوجه شدند و برای بقاء و ادامه آن جان خود را فدا کردند. درک این موضوع در چنین شرایط طوفانی کار بسیار مهمی است. موفق باشید

34005
متن پرسش

سلام و رحمت خدا بر شما: خلاصه و نتیجه مطالعات یکساله ام درباره موضوع انقلاب اسلامی در کتابها و بیانات شما را در چند شماره تقریر کرده ام، تشکر می‌کنم اگر تصحیح و تکمیل بفرمایید: بسم الله الرحمن الرحیم ۱. انقلاب اسلامی تجلی اراده خدا در این تاریخ است. ۲.خداوند عین هستی است و از هستی، هستی صادر می شود. ۳. خداوند در قید زمان و مکان نیست. انقلاب اسلامی نیز، مرزهای زمان و مکان را درنوردیده است. ۴. انقلاب اسلامی مسیری است که از غدیر، بلکه از بعثت، آغاز گشته و به ظهور منتهی می‌شود. ۵. قبل از تجلی اسمی از اسماء الله، انسان مسوولیتی نسبت به آن ندارد و مخاطب آن اسم نیست، اما پس از ظهور آن اسم، انسان با اختیار و انتخاب خویش، آیینه ای از این اسم می‌شود. خواه مکدر باشد و نور را پس‌ زند، خواه صیقلی باشد و همه نور را یکجا از آن خود کند. ۶. انقلاب اسلامی به حکم هو الاول و والاخر، ازلی و ابدی است. شاید منظور سید شهیدان اهل قلم، از «کرانه وجود» نیز همین باشد که «ای شهید ، ای آنکه بر کرانه ابدی و ازلی وجود برنشسته ای. دستی بر آر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش.» ۷. شهدا با درک این چنین، مرزهای زمان و مکان را در نوردیده و از یک سو با شهدای صدر اسلام، و از دیگر سو با شهدای وقت ظهور، بل؛ رجعت، احساس یگانگی کرده اند. ۸. انقلاب اسلامی مثل هر امر وجودی و مجرد دیگری، هر ماهیت و وجودی را که جز جنس خود (وجود) نیست، پس می‌زند. شهید دیالمه می‌فرمایند: «هر از گاهی انقلاب موجی می‌زند و زباله هایش را بیرون می اندازد.» ۹. مسوولیت و نقش تاریخی هر فردی، بنابر تقدیر الهی در آن تاریخ، رقم می‌خورد. قبل از بعثت، مسوولیت ابوطالب ها، با بعد از آن تفاوت داشت و نیز مسولیت و نقش عمارها، قبل و بعد غدیر، و نیز مسولیت و نقش عباس بن علی ها، قبل و بعد از کربلا، و نیز مسولیت و نقش مطهری ها و سلیمانی ها، قبل و بعد از انقلاب... و این تجلی های پی در پی و نقش های به ظاهر متفاوت، اما در باطن، یگانه را بروز می‌دهد. جلوه کند نگار من، تازه به تازه، نو به نو / دل برد از دیار من، تازه به تازه ، نو به نو. ۱۰. آنگاه که اسم مرید خداوند به صحنه می آید، آزادی و اختیار انسان نیز، ذیل این اسم، تجلی میابد. به عبارتی خداوند، تقدیر انسانها را به دست خود انسانها رقم می‌زند. در بستر ظهور تقدیری جامعتر، یا همان اجتماع. «ان الله لایغیرما بقوم حتی لا یغیر ما بانفسهم» ۱۱. هر سیر توحیدی نیاز به زعیمی دارد، که در سفر از خلق بسوی خلق با حق، آنهایی را که عزم سفر دارند، با وِلایت و وَلایت، تا سرچشمه خورشید برساند. «من به سرچشمه خورشید، نه خود بردم راه / ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد» و حضرت روح الله در چنین زمانه ای، زعیم امتی است که روح خدا را در او دیدند و با او بسوی "الله"، رهسپار گشتند. ۱۲. هر حرکت توحیدی ظاهری دارد و باطنی، هو الظاهر و والباطن. واگر علمدار اسم ظاهر انقلاب اسلامی، حضرت روح الله هست، علمدار اسم باطن آن، مقام معظم رهبری است. که او مامور به تنزیل بود و این مامور به تاویل. ۱۳. هنگامه طلوع، وقت تفکری انتزاعی درباره نور نیست. فقط باید خاموش بود و ناظر. ناظری که نور را محیط بر خود می‌بیند، با آن متحد گشته و یکی می‌شود. دیگر نه نور بر او سبقت دارد و نه او بر نور. این نسبتی است که شهدا با انقلاب اسلامی یافته اند. شهدا با انقلاب، تعریف می‌شوند و انقلاب با شهدا. دوئیت و بینونیتی در کار نیست. ۱۴. نسبت شهدا با امام و رهبری، دلدادگی است. اما نه یک دل و یک دلبر. بلکه از هر دو سو چنان جذبه ای به یکدیگر دارند، که از هر ولیجه ای در این راه دل می‌کنند. اگر تنها وصیت شهدا، تنها نگذاشتن امام و رهبری است.، آرزوی امام نیز، چنین است: «خدایا مرا با بسیجیانم محشور گردان. و این معجزه انقلاب اسلامی است.» : ظهور عشق در زمانه ای که همه چیز هست، جز عشق. ۱۵. و اینک ماییم و انقلاب اسلامی و شهدا. اگر نسبتمان استدلال و بحث و اغنا باشد، در تاریکستان خویش، فرو می‌مانیم. و اگر ناظر خلوت شهدا و انقلاب و دلدادگی با زعیم دوران باشیم، خویش را فانی در این سیر میابیم. من خس بی سرو پایم که به سیل افتادم او که می‌رفت، مرا هم به دل دریا برد. (با عرض معذرت اگر سوالم تکراری بود، جواب را دریافت نکرده بودم)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار عالی است. آنچه بر جان‌تان وزیدن کرده است را بنویسید و باز هم بنویسید. این کلمات به خودی خود، تابلوهایی را در مقابل خواننده آن می‌گشاید به وسعت حضور بیکرانه امروز و فردای او. هیچ چیز زیباتر از آن نیست که انسان بتواند نسبت خود را در این زمانه با شهدا و امام شهدا و نور چشم‌مان حضرت دوست آیت الله خامنه‌ای «حفظه‌الله‌تعالی» شکل دهد. این مائیم و جهانی به وسعت زمین و آسمان، با رقیبی که در نزد خود نیز به تنگنا آمده است. باید بنویسید و باز هم بنویسید از بودنِ انسانی که به گفته شما، در سیل ظهور انسانِ آخرالزمانی افتاده است تا همچنان‌که این سیل به سوی آن آینده روان است ما نیز خود را در آن‌جاها احساس کنیم. باز هم بنویسید از عشقی که به گفته شما، در زمانه‌ای که عشق گم شده است می‌توان با حضور در انقلاب اسلامی و در کنار شهدا، آری! حقیقتاً در کنار شهدا همه آسمان عشق را در مقابل خود گشود. چه اندازه زندگی در انقلاب اسلامی زیباست! موفق باشید       

33983
متن پرسش

سلام: آیا کشتن بی گناهان در سیستان و بلوچستان توسط نظام را تایید می کنید؟ درین صورت چگونه از نظامی که دستش به خون آلوده است دفاع می کنید؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان چیز دیگری است. باید مردم درسیستان و بلوچستان مواظب باشند عده ای آن ها را در جبهه اینترنشنال مقابل نظام مقدس اسلامی قرار ندهند و عده ای گمان کنند می‌توانند علاوه بر تسخیر فرمانداری و آتش‌زدن آن، به کلانتری حمله کنند و اسلحه‌ها را در اختیار بگیرند و کلانتری هم به آن‌ها خوش‌آمد بگوید. البته طبیعی است که در این نوع اغتشاشات و دفاعی که نیرو‌های انتظامی ضرورتاً باید انجام دهند، ممکن است عده‌ای نیز بی‌گناه به جهت فضایی که اغتشاشگران و تجزیه‌طلبان ایجاد کرده‌اند؛ کشته شوند و سهل انگاری صورت گرفته باشد که در این رابطه مقام معظم رهبری به جناب آقای حاج علی‌اکبری مأموریت دادند موضوع بررسی شود و بی‌گناهان شهید به حساب آیند.  موفق باشید

33981
متن پرسش

با سلام.استاد عزیز: در دو مورد خواستم عرض کنم که یکی در مورد اینکه خب شاید قبل از اتفاقات اخیر متعجب و نگران بودیم از اینکه بی حجابی ها چقدر داره زیاد میشه، ولی بعد از این اتفاقات اخیر شاید شرایط برای کشف حجاب خانم ها راحت تر بود و دیدیم که زن ایرانی حتی در این شرایط هم حجاب را انتخاب کرده و ذاتا عفت بیشتری نسبت به بعضی کشورها دارند در اینجا بود که این عبارت قلعه ی بی سکنه به ذهن می آید که، چقدر راحت و به سرعت بی حجابی همچون قلعه ی بی سکنه ی متروکی شد که طرفدارانش چه مُغرض و چه فریب خورده از این به بعد فهمیدن که با بی حجابی چیزی را فتح نمی کنند بلکه تنها می شوند و چه به سرعت بنیانش در ایران فرو ریخت، و در اینجا چقدر زیبا می شود برای تقریب به ذهن دید و فهمید که «یدالله فوق ایدیهم» در ورای همه ی قدرت به ظاهر مسلط غرب چگونه یک شبه کار ظهور حضرت قائم را فراهم کرده و تمدن غربی در مقیاس بزرگترِ قلعه ی بی حجابی چگونه بی سکنه می شود. ۲.  در مورد شهدای عزیزی که در این چند وقت شهید شدند شاید نسبت به بقیه شهدا برای ما واقعه ملموس تر بود که، به نظرم رسید که در برهه های ظهور اراده حق، جبهه استکبار فضای وهمی وارونه از حق در اذهان مردم جعل می کنه که اون فضا با بهره گیری از این خاصیت انسان که همانقدر که تشنه حق است می تواند ضد حق باشد، یک روز جبهه یزید در کربلا می سازد و یک روز بعضی صحنه های شهادت این شهدای اخیر. و جای تعجب اینکه به نظرم شاید برخی از این اغتشاشگران رو که بسیجی و روحانی و... را شهید کردند اگر در فضای بی طرفی در مواجهه با داستان کربلا قرار دهیم شاید در جبهه حق باشند اما امروز چطور شیطان جن وانس برایش حق را اشتباه معرفی می کنند که می توانند به راحتی وجدان و انسانیت را زیر پا گذاشته و یزیدی عمل کنند. استاد آیا جبهه های حق در طول تاریخ در هر مرحله به جهت وسیع تر شدن بوده که جبهه مقابلش و شاید مردم توان درک آن را نسبت به دین قبلی نداشته و تبدیل به جبهه تقابل می شدند با توجه به پیشینه وعبرت هایی که از تاریخ های قبل خود داشتند؟ با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حقیقتاً همین‌طور است که می‌فرمایید. آری! امروز بی‌حجابی در این شرایط که تاریخ انقلاب اسلامی همواره در طلوعی متعالی است، حقیقتاً قلعه بی‌سکنه‌ای است و یقیناً چنین افرادی خواسته یا ناخواسته گرفتار تنهایی و افسردگی و پوچی می‌شوند زیرا این بی‌حجابی که پیش آمده است، یک بی‌حجابیِ عادی نیست، بلکه مقابله با نظام مقدسی است که شهدای عزیز در بقای آن جان‌ها فدا کردند. ۲. به شرایط تاریخی آخرالزمان فکر کنید که تقابل جبهه ظلمانیِ نهایی از یک طرف، با جبهه نورانی نهایی از طرف دیگر به میان آمده است و دیگر حدّ وسطی در میان نیست. این‌جا است که می‌بینیم عده‌ای که تا دیروز گمان می‌کردیم و گمان می‌کردند انسان‌های متوسطی هستند، چه اندازه در ظلمات فرو افتاده‌اند در آن حدّ که می‌توانند آن جسارت‌ها را به آن بسیجی عزیز که نماد معنویت و روحانیت جوانان امروزینِ این تاریخ بود، بکنند. موفق باشید  

33941
متن پرسش

سلام علیکم: چگونه شهیدانه زندگی کنیم و با شهادت از دنیا برویم؟ شهدا چه می‌بینند که اواخر عمر دنیایی‌شان رفتارهای متفاوت‌تری دارند؟ بنده جوانم و حیفم می‌آید که ‌بی‌درد و درک از دنیا بروم و می‌خواهم که همچون علی‌اکبر (ع) فدای اسلام و امام زمانم باشم. عاشق پیامبر، بانو زینب کبری و مهدی موعود هستم. بفرمایید چه کنم که خداوند مرا بعنوان قربانی بپذیرد و با شهادت بتوانم به لقاء‌الله برسم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر حضور تاریخی انقلاب اسلامی است که آن بصیرت برای شهداء به‌دست آمد. عرایضی در کنار مزار مبارک شهدای گمنام در کوه نور شده است. خوب است به آن عرایض که تا کنون 26 نکته از آن را در منظر خود دارید، رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/10871 موفق باشید

33907
متن پرسش

سلام علیکم استادک سلام خداوند بر شمایی که حضورتان در این روزگار سخت آخرالزمانی قوت قلب ماست. مایی که عاشق انقلاب و شهداء و دلباخته مرام و مسلک امام و رهبری هستیم، اما استاد خوبم، دلخسته ام! وقتی می بینم ظاهرا دیگر نه آبرویی در مجامع جهانی داریم، بازیکنانمان علنی در برابر دوربین ها، توهین آمیز سرود ملی را نمی خوانند، زنان و دختران در کوچه و خیابان اعتراض آمیز و طعنه زنان کشف حجاب کرده اند، در جلسات و گپ های فامیلی علنی به امام و رهبری فحش می دهند. به خودم می‌گویم خدایا یعنی عزت را از ما گرفتی؟ پس ما بر حق نیستیم؟ چون عزت موهبت توست که به هرکس نمی دهی، اگر چه مثل همیشه سرگذشت آن همیشه زنده تاریخ، آن حسینی که حیات از نامش زندگی می گیرد این نهیب را به من می‌زند که آبروی ظاهری در حجاب معاصرت ملاک نیست، بعدها خیلی چیزها مشخص خواهد شد، اما بعد می‌گویم همان جماعت کوفی هم دلهاشان با امام حسین بود و شمشیرهاشان با یزید، اما دشمنان ما دل و شمیشیرشان با آمریکا و اسرائیل است. خلاصه راه نشانم بده. گرچه بمیرم هم پای انقلاب می‌مانم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! امروز، روز دیگری است. روز هرچه بیشتر به ظهورآمدنِ ذلّت و ناتوانی جبهه باطل است با آن‌همه تلاشی که کرد و عبرت‌گیری آن‌هایی که نفهمیدند امکان ندارد در این زمانه ظلمانی بدون زندگی دینی و شعور معنوی و بدون دشمن‌شناسی به‌سر برد. پس از این جهت نباید عجله کرد. مسلّماً حقیقت مسئله بیش از پیش نسبت به راهی که انقلاب اسلامی و امام عزیز و شهدای بزگوار مقابل امروز بشر گذاشته‌اند، روشن خواهد شد. موفق باشید  

33906
متن پرسش

سلام: طاعات و عبادات شما قبول باشه ان شاءالله. الحمدلله بنده مربی پرورشی یک مدرسه ابتدایی پسرانه با ۳۴۰ دانش آموز هستم (تقریبا بهترین مدرسه شهر) ۱. بنظر شما اولویت کاری و پرورشی را روی چه موضوعاتی بگذارم؟ ۲. ان شاءالله قصد داریم برای مادران دانش آموزان مدرسه چند دوره مسابقات کتابخوانی برگزار کنیم، پیشنهاد شما برای انتخاب کتاب چیست؟ آیا کتابهایی مدنظر دارید که بتوانیم از آنها برای این مسابقات استفاده کنیم؟ ( البته کتاب زن آنگونه که باید باشد را هم خوانده ام) با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. سعی کنید آن‌ها را بعد از مباحثی مثل «من کو؟» در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» متوجه ارزش‌های انقلاب و شهدا و آینده روشن انقلاب اسلامی بکنید. ۲. امید است کتاب «چه نیازی به نبی» قبل از کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» شروع خوبی باشد. موفق باشید

33874
متن پرسش

سلام و رحمت خدا بر شما: برداشتم از دنبال کردن مباحث مربوط به انقلاب اسلامی و امام خمینی را در نکات زیر خلاصه کرده ام، ممنون می‌شوم ایرادات و نکات تکمیلی را بفرمایید: بسم الله الرحمن الرحیم ۱. انقلاب اسلامی تجلی اراده خدا در این تاریخ است. ۲. خداوند عین هستی است و از هستی، هستی صادر می شود. ۳. خداوند در قید زمان و مکان نیست. انقلاب اسلامی نیز، مرزهای زمان و مکان را درنوردیده است. ۴. انقلاب اسلامی مسیری است که از غدیر، بلکه از بعثت، آغاز گشته و به ظهور منتهی می شود. ۵. قبل از تجلی اسمی از اسماء الله، انسان مسوولیتی نسبت به آن ندارد و مخاطب آن اسم نیست، اما پس از ظهور آن اسم، انسان با اختیار و انتخاب خویش، آیینه ای از این اسم می‌شود. خواه مکدر باشد و نور را پس‌ زند، خواه صیقلی باشد و همه نور را یکجا از آن خود کند. ۶. انقلاب اسلامی به حکم «هو الاول و والاخر»، ازلی و ابدی است. شاید منظور سید شهیدان اهل قلم، از «کرانه وجود» نیز همین باشد که «ای شهید ، ای آنکه بر کرانه ابدی و ازلی وجود برنشسته ای. دستی بر آر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش.» ۷. شهدا با درک این چنین ، مرزهای زمان و مکان را در نوردیده و از یک سو با شهدای صدر اسلام، و از دیگر سو با شهدای وقت ظهور، بل؛ رجعت، احساس یگانگی کرده اند. ۸. انقلاب اسلامی مثل هر امر وجودی و مجرد دیگری، هر ماهیت و وجودی را که جز جنس خود (وجود) نیست، پس می‌زند. شهید دیالمه می‌فرمایند: «هر از گاهی انقلاب موجی می‌زند و زباله هایش را بیرون می اندازد.» ۹. مسوولیت و نقش تاریخی هر فردی، بنابر تقدیر الهی در آن تاریخ، رقم می‌خورد. قبل از بعثت، مسوولیت ابوطالب ها، با بعد از آن تفاوت داشت و نیز مسولیت و نقش عمارها، قبل و بعد غدیر، و نیز مسولیت و نقش عباس بن علی ها، قبل و بعد از کربلا، و نیز مسولیت و نقش مطهری ها و سلیمانی ها، قبل و بعد از انقلاب... و این تجلی های پی در پی و نقش های به ظاهر متفاوت، اما در باطن، یگانه را بروز می‌دهد. «جلوه کند نگار من، تازه به تازه، نو به نو / دل برد از دیار من، تازه به تازه، نو به نو» ۱۰. آنگاه که اسم مرید خداوند به صحنه می آید، آزادی و اختیار انسان نیز، ذیل این اسم، تجلی میابد. به عبارتی خداوند، تقدیر انسانها را به دست خود انسانها رقم می‌زند. در بستر ظهور تقدیری جامع‌تر، یا همان اجتماع. «ان الله لایغیرما بقوم حتی لا یغیر ما بانفسهم» ۱۱. هر سیر توحیدی نیاز به زعیمی دارد، که در سفر از خلق بسوی خلق با حق، آنهایی را که عزم سفر دارند، با وِلایت و وَلایت، تا سرچشمه خورشید برساند. من به سرچشمه خورشید، نه خود بردم راه ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد و حضرت روح الله در چنین زمانه ای، زعیم امتی است که روح خدا را در او دیدند و با او بسوی «الله»، رهسپار گشتند. ۱۲. هر حرکت توحیدی ظاهری دارد و باطنی، «هو الظاهر و والباطن». واگر علمدار اسم ظاهر انقلاب اسلامی، حضرت روح الله هست، علمدار اسم باطن آن، مقام معظم رهبری است. که او مامور به تنزیل بود و این مامور به تاویل. ۱۳. هنگامه طلوع، وقت تفکری انتزاعی درباره نور نیست. فقط باید خاموش بود و ناظر. ناظری که نور را محیط بر خود می‌بیند، با آن متحد گشته و یکی می‌شود. دیگر نه نور بر او سبقت دارد و نه او بر نور. این نسبتی است که شهدا با انقلاب اسلامی یافته اند. شهدا با انقلاب، تعریف می شوند و انقلاب با شهدا. دوئیت و بینونیتی در کار نیست. ۱۴. نسبت شهدا با امام و رهبری، دلدادگی است. اما نه یک دل و یک دلبر. بلکه از هر دو سو چنان جذبه ای به یکدیگر دارند، که از هر ولیجه ای در این راه دل می‌کنند. اگر تنها وصیت شهدا، تنها نگذاشتن امام و رهبری است، آرزوی امام نیز، چنین است: «خدایا مرا با بسیجیانم محشور گردان» و این معجزه انقلاب اسلامی است.: ظهور عشق در زمانه ای که همه چیز هست، جز عشق. ۱۵. و اینک ماییم و انقلاب اسلامی و شهدا: اگر نسبتمان استدلال و بحث و اغنا باشد، در تاریکستان خویش، فرو می‌مانیم. و اگر ناطر خلوت شهدا و انقلاب و دلدادگی آنها با زعیم دوران باشیم، خویش را فانی در این سیر میابیم. من خس بی سرو پایم که به سیل افتادم او که می‌رفت، مرا هم به دل دریا برد. والسلام علی من اتبع الهدی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به تک‌تک نکاتی که فرموده‌اید، کار مشکلی است. ولی بحمدلله متوجه نکات خوبی شده‌اید و چه خوب است که کاربران محترم نسبت به نکاتی که مطرح شده توجه لازم را بنمایند. موفق باشید

33814
متن پرسش

سلام استاد گرامی: ان شاءالله تا روز ظهور زنده باشید و از برکت وجودتون استفاده کنیم. استاد من قبلا عالمی که توی اون زندگی می‌کردم عالم خدایی بود. شاید مستحبلت را کم‌انجام می‌دادم و حتی گناه هم‌زیاد می‌کردم، ولی میدونم که عالمم عالم الله بود. ولی چند سالی است که عالمم عوض شدا است و انگار با وجود نماز و روزه و ...خودم را در آن عالم‌معنوی و دنیای خدایی احساس می‌کنم، به نظرم به راحتی به دنیای مادی کوچ کردم و کارهای دینی را فقط انجام‌ می‌دهم... چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این امری است طبیعی که انسان همواره باید از منزلی از ایمان به منزلی برتر و زنده‌تر سیر کند و در این رابطه به حضور در دیانتی فکر کنید که مربوط به این زمانه است ذیل ولایت رهبر معظم انقلاب و مقابله با استکبار، تا شور ایمان شهدا به لطف الهی به جنابعالی برگردد. موفق باشید

33774
متن پرسش

سلام علیکم: این مسئله بنظر سئوال خیلی ها باشد: فیلمی از صحبت های رهبری در مورد آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی هست که لینک آن‌را می‌گذارم. در این فیلم رهبر انقلاب حفظه الله چند نکته می‌فرمایند که جوانان امروز نیاز به چنین شخصیت هایی دارند و تشنه اند و یا حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در مورد میرزا با تاسف می‌فرمایند متاسفانه سرم گرم آن چیز ها بودم و نتوانستم از محضر ایشان خیلی مستفیض شوم (زیرا بدنبال عرفان نظری بیشتر بودم) و ... سئوالی که پیش می آید چند است: چرا ماها مثل مردم زمان جناب میرزا وقتی می‌فرمودند ای مردم خدا غفار است و چند تن غش می‌کردند نیستیم یا مثل جناب علامه طباطبایی رضوان الله علیه که آن همه شور و آشوب پس از جذبه ایشان را فرا گرفت و بسیار بود! مسئله بر سر خراباتی یا مناجاتی شخص های قدسیه نیست، مسئله بر سر این است چقدر مگه شرایط ما بد شده که اون حالات با اون درجه ظهور ندارند و ظرفیت ما چگونه است پس؟ و اینکه رهبری می‌فرمایند به چنین شخصیت های نظیر ایشان نیاز داریم! عجیب نیست که آنهایی که مطرح چنین عرفانی بودند هم از دنیا رحلت کردند و درواقع کسی خاص به آن شکل در این دنیای بزرگ و وسیع معروف نیست تا مامنی باشه برای مردم، هرچند آیت الله بهجت فرمودند استاد زمان ما کتاب ها و خود مائیم. نمی‌توانم جمع کنم این دو را که چگونه شرایطی قرار است در تاریخ جدید پیش آید و چه بشود و اصلا سلوک هرچه پیش رویم دقیقا چگونه خواهد بود؟ یا مثلا افرادی مثل شهید بهشتی یا آوینی که هیچ‌کدام ظاهرا چنین بنایی مثل قدیمیها نداشتند و در رجوعشان به خلق و وظیفه تربیتی شان گویا چنین نکرده اند! آنچه در تاریخ جدید پیش می آید پس چگونه است؟ اصلا چطور ظرفیتی مناسب ماست یا؟. گویا حضرت امام در کلام خود شرح مراتب نفس و عالم را می‌دهند یا شرح جنود عقل و جهل و یا مشابهم! در جایی فرمودید رجوع به طلاب زیاد خواهد شد! یا در جایی فرمودید هرکس از کثرات دنیا خود را آزاد کند در دل انقلاب اسلامی ندایی آن‌را مورد خطاب قرار دهد. هیچ نمی‌دانم بالاخره چگونه است این تربیت نفوس در حالی که قطعا حضور واسطه و راه رفته در عالم لازم است. بنده که نتوانستم بفهمم یک آدم در این کثرات و شدت دوری از سلامت نفس در این دوران چگونه می‌خواهد متوجه چنین چیزهایی شود، نمی‌گویم نمی‌شود بحث سر چگونگی رجوع بنده نیازمند به شخصیتی است که باید با همه لوازم باشد. https://aspb2.asset.aparat.com/aparat-video/df1f0408fd75c9e76aff330157e039141214526.mp4?wmsAuthSign=eyJhbGciOiJIUzI1NiIsInR5cCI6IkpXVCJ9.eyJ0b2tlbiI6IjA5MGMzNDIyZTJjNDJmNGFkZGJlYzVkMmJkNDkxY2UyIiwiZXhwIjoxNjY3MzQyODQ4LCJpc3MiOiJTYWJhIElkZWEgR1NJRyJ9.QneLKHuZmm5PIHaaANlxb0VNEESzS1hXntwXYZfyorE

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفان نظری به عنوان مباحث صرفاً عقلی توان به شورآوردن ایمان را در جان آدمی ندارد هرچند شامل معارف گرانقدری است. ولی طرح عرفان نظری در فضایی که انسان‌ها در میدان حضور در محضر حضرت حق قرار گیرند، در بسیاری موارد لازم است و همین امر منجر شد تا حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در اواخر عمر بحث شرح سوره حمد را به روش عرفانی به میان آورند. آری! اگر بدانیم افقی در پیش است، افقی که شهدا متوجه و متذکر آن شدند؛ «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد» دیگر این‌جا باید قدم در راه گذاشت و همچنان رفت تا در همین رفتن‌ها پیش آید آنچه باید پیش آید. موفق باشید

33740
متن پرسش

سلام علیکم: بنده حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را بسیار دوست می دارم اما آنچه می بینم این است که نمی‌توانم ایشان را آنگونه که شایسته است بشناسم. پس آیا این قضیه صحیح است که عرفا و علمای انقلاب اسلامی و شهدای آن همچون شهید آوینی و بهشتی و سلیمانی و غیره بسط دهنده تعیینات حقیقیه قلبی آن جنابند و با رجوع به آن ها در واقع حضرت امام را می یابم؟ و این درست است که با هرچه معرفت بهتر در رجوع به رهبر معظم انقلاب حفظ الله که به نوعی جامعیتی از حقایق دورانِ انقلاب اسلامی را در قلب او خدا قرار داده است می توانم بهتر حقایق انقلاب و شناخت حضرت امام را دریابم؟ زیرا نگاه بنده این است در ابدیت خویش به آنچه خدا برایم در زمان زیستنم روبرویم قرار داده است ارتباط برقرار کنم و بپذیرم و در آن زندگی کنم این بسیاری از مسائل ابدیتم را حل می کند و در دنیا نیز حیاتی با شعف به من عطاء می کند. می‌دانم انقلاب اسلامی بیش از آن است که در هزاران رجوع مختلف دریابم و تمام هم نشود اما یک رجوعش این است.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: البته و صد البته. آری! همچنان‌که مولایمان علی «علیه‌السلام» آینه ملموس نور محمدی «صلوات‌الله‌علیه وآله» بوده و هستند، عزیزانی همچون شهید آوینی و شهید بهشتی و شهید سلیمانی، آینه جمال روحانی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌باشند و از آن طرف، مواجهه با مقام معظم رهبری و با نظر به ابعاد شخصیتی ایشان، با این رویکردی که می‌فرمایید بهترین مواجهه است. موفق باشید

33737
متن پرسش

با سلام: ۱. در مورد حادثه تروریستی اخیر در شیراز مگر شهید سلیمانی رسما پایان داعش را اعلام نکرده بود پس چگونه این اتفاق آن هم در کشوری مثل ایران با توجه به قدرت نظامی و امنیتی اتفاق افتاد؟ ۲. اگر در سایت ها برخورد ماموران نظامی و امنیتی با پزشکانی که مقابل سازمان نظام پزشکی تجمع کردن برای اعتراض بدون شعار و آشوب و... را دیده اید لطفا نظرتان را بفرمائید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جناب شهید حاج قاسم، بحث پایان حاکمیت داعش به عنوان یک حکومت و کشور را اعلام فرمودند، ولی تحریک جریان تروریسم که امری است دشمن‌ساز همواره بوده و خواهد بود. به امید آن‌که امنیت کشور را به اختلال بکشانند. که البته آب در هاون می‌کوبند. ۲. خودم ندیده‌ام. موفق باشید

33725
متن پرسش

سلام علیکم استاد خدا قوت: استاد چند وقتیه هیچ رشدی از لحاظ سلوکی و معنوی نداشتم و انگار متوقف شدم. یه مدتی یه رشدی کردم و حضورم یکم بهتر شد ولی تو همونجا موندم و الان اون دیگه انگار برام کمه. چیکار کنم؟ برای سلوک و رشد معنوی مون چیکار کنیم؟ از یه سال پیش که برای بار اول اومدم جلسه تفسیر شما رشد کردم ولی الان دیگه رشد نمی‌کنم انگار. البته توی مسایل فکری چرا دارم رشد می‌کنم ولی از لحاظ سلوکی و معنوی نه انگار. خدا خیرتون بده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به افقی که در این تاریخ در پیش رو داریم بیندیشید. افقی که شهدا با درک آن تا حدّ شهادت پیش راندند. در این مورد خوب است که به صوت جلسه 67 بحث «در راستای بنیان‌های حکمت جهان بین دو جهان» رجوع فرمایید. https://eitaa.com/khanehtolab/557 موفق باشید

33711
متن پرسش

استاد مهربان، سلام علیکم: سوال ۳۳۷۰۲ رو مطالعه کردم، بخشی از حرفهای سوال کننده درست بود از نظر من....مدتی است می‌خواستم این مطلب رو براتون بنویسم شاید به درد کسی خورد، استاد بزرگوارم، من یک خانم محجبه هستم و چادرم را دوست دارم. اما اگر نور شهدا بر قلب من نتابیده بود، نه تنها حجاب نمی داشتم، حتما خیلی هم بدحجاب بودم! چون ظاهرا بخش عمده ای از مناسک مذهبی و جامعه دینی ما، روح تشنه یک جوان رو اقناع نمی کنه، چیزی فراتر از اون نیازه... من سال‌ها پیش وقتی دبیرستانی بودم اصلا چادری که نبودم هیچ، موهام رو هم کلی بیرون می‌گذاشتم و دوستانم هم همینطور بودن تا اینکه دانشگاه قبول شدم رفتم شهر دیگر، در خوابگاه مسئول بسیج خواهران، خیلی خانم باصفایی بود و با همه خوش خلق. و عجیب روحش عجین با شهدا، یک اتاق کوچیک توی خوابگاه بود، اتاق بسیج که پر از عکس‌های شهدا بود، گاهی که این خانم می‌رفت در اون اتاق، من هم که دیگه باهاش آشنا شده بودم و می‌رفتم در اتاق بسیج و حس می‌کردم روحم سبک میشه، من دانشگاه اهواز بودم و بسیج بچه ها رو می‌برد مناطق جنگی، من هم باهاشون رفتم، نور شهدا، غربت خدا آشنای خوزستان، صفای شهیدگونه آن مسئول بسیج باعث شد جذب حجاب برتر بشم، در جایی که خیلی از دخترهایی که از شهرشان با چادر آمده بودن، آنجا چادر و.... رو کنار می‌گذاشتن... بعد از آن من به دانشگاه امام صادق علیه‌السلام رفتم و کلا خداوند مسیر زیبایی رو جلوی پایم گذاشت. اما با خودم فکر می‌کنم من اگر طعم حضور پررنگ شهدا، طعم حضور در مدرسه عشق بسیج دانشجویی رو نچشیده بودم، هیچ چیزی منو به داشتن این نوع حجاب سوق نمی داد. و بعد از آن بود که فهمیدم واقعا زن وقتی که حجاب دارد به خدا نزدیکتر است. ما داریم راه رو اشتباه میریم، اول می‌خواهیم بچه هامونو باحجاب کنیم تا بعد. ما باید طعم حضور در عالمی که شهداء درش حاضر شدند، آن ولایت پذیری ناب، رو به فرزندانمان بچشانیم، آنها خودشون اسلام عزیز رو رها نخواهند کرد. جبهه ها مدرسه عشق خمینی بوده و این قابلیت را دارد که تا قرنها از این چشمه جوشان نسل‌های مومن و انقلابی تربیت شوند. مگر می شود طعم حضور در دنیای خامنه ای عزیز را بچشی و محجوب و متدین نباشی؟ آه که کاش خداوند ما را در امر به معروف کردن، به راه راست هدایت کند. حاج آقا معمار در یکی از سخنرانیهاشان میگفتن شما روی ولایت پذیری دخترانتون که کار کنید با حجاب میشن، استاد بزرگوارم، نمی دانم تونستم منظورم رو برسونم یا نه؟ ...التماس دعا دارم از حضورتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات دقیقی است آنچه را می‌فرمایید. حقیقتاً چنانچه انسان متوجه نور حقیقت شود که در این زمانه در آینه سیره و حرکات شهدا به ظهور آمده؛ خود به خود به معنویت و جهان با صفای معنویات، جذب می‌شود و برای باقی‌ماندن در عالم معنویات است که وظایف شرعی خود را با حالت خوش و امیدوارانه انجام می‌دهد و همه حرف برای این نسل و بشر جدید آن است که ظرفیت گسترده آخرالزمانی‌اش را که ظرفیت صعود به سوی عالم عرش است، با گناهان از دست ندهد و رعایت دستورات شرعی برای هرچه بیشتر حاضرشدن در آن عالم بیکرانه است. موفق باشید           

33688
متن پرسش

سلام استاد: روزتون بخیر. استاد ما میدونیم که عمر سعد می دونست که کارش غلطه، گناهه، ناجوره، نامردیه و... ولی نتونست بیخیال ری بشه!!! شما برای عمر سعد چه حرفی دارید؟ چطوری میخواید با عمر سعد تو اون وضع حرف بزنید! من تو اون وضعم و کارام از عمر سعد هم بدتره و نمیدونم چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط عمرسعد با سیطره فرهنگ اموی طوری بود که در حقیقت، اسلام به شدت به حاشیه رفته بود و از این جهت او در افق حضور خود، حقیقتی را احساس نمی‌کرد که بخواهد از دنیا بگذرد. ولی ما در امروزِ تاریخ خود با نور شهدا نسبت به حقیقت بیگانه نیستیم و این است که در وجدان خود حاج قاسم و امثال او را تأیید می‌کنیم. موفق باشید

33532
متن پرسش

سلام استاد: چهارسال تمام با سیر مطالعاتی چه صوتی و چه کتابها با شما بودم و خیلی خوب رفتم جلو ولی دوستی اومد و گفت دروس علامه حسن زاده عاملی هستند و خیلی خوب من برای کنجکاوی رفتم و مدتی هم بودم تا اینکه از دوروس شما عقب افتادم ولی بعد از مدتی اون دروس تعطیل شد به دلالیلی ولی تو اون مدت یکسال که از دروس شما کشیدم کنار بدجور خوردم زمین طوری که همه چیز رو از دست دادم. نمازهای شب، نمازهای نافله و تمام اون لذا تها و اون ارتباط رو از دست دادم و به سمت گناه کشیده شدم. استاد بدجور خوردم زمین حالا که پشیمون شدم ومیخوام برگردم نمیدونم از کجا و چطوری شروع کنم؟ آیا واقعا خدا من رو میبخشه؟ لطفا کمکم کنید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید همان مرحله هم تجربه‌ای باشد در راستای حضور در جهانی دیگر با کمالاتی جدید. بالاخره با ایمانی تازه برای اُنس با خدای تازه، کار را شروع کنید. زندگینامه شهدا، روحانیتِ حضور در محضر خداوند را برای شما زنده و سرزنده خواهد کرد. موفق باشید

33473
متن پرسش

کدوم آینده کدوم امیدواری؟ مملکت داره به قهقرا میره همین چند وقت پیش گشت ارشاد باعث آبرو ریزی شده بود دوباره یه داستان دیگه. کی به اینا همچین حقی میده؟ آخه الان میدونم می‌خواهید بگید ذیل شخصیت حضرت امام و افق روشن و از این صحبتای تکراری ولی چطور این جنایت ها رو نمی‌بینید؟ دختر ۲۲ ساله به خاطر بد حجابی باید ضربه مغزی بشه؟ آبرویی مونده برای اسلام با کارای اینا دیگه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی حرکتی بزرگ در راستای احیای انسانیت شروع شود معلوم است که باید نسبت به چنین ضعف‌هایی حساس بود. ولی آیا جز این است که باید به راهی فکر کنیم که امام شهدا و شهدای عزیز و رهبر حکیم انقلاب اسلامی مقابل این ملت گذارده‌اند؟ وگرنه حتماً می‌دانید صدها برابر این نوع خطاها در جهان مدرن انجام می‌شود بدون آن‌که حساسیتی جدّی در رفع آن پیش آید. پیشنهاد می‌شود به گفتگویی که بین آقای علیزاده و بعضی از خواهران و برادران پیش آمده و کانال مطالب ویژه آن را در معرض دید کاربران قرار داده؛ رجوع شود. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/11543

نمایش چاپی