بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سیاست و تحلیل حوادث

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38777
متن پرسش

«الهی كَمْ مِنْ سَحَائِبِ مَكْرُوهٍ جَلَّيْتَهَا عَنِّي...» سلام خدمت استاد طاهرزاده: امثال بنده توفیق درک حضور با شکوه حضرت امام «رضوان الله تعالی علیه» را در اوایل انقلاب و زمان جنگ نداشتیم. قبلاً شنیده بودیم ولی اکنون داریم می بینیم و تصدیق می کنیم که انصافاً حضرت امام «رضوان الله تعالی علیه» سرآمد تاریخ هستند و از همگان در تاریخ جلوتر بودند و چقدر خوب بی آیندگی و ذات ضعیف و کثیف و سست استکبار و صهیونیسم را شهود می کردند و مدام از آن گزارش می دادند. چه اندازه خوب خبر داشتند و از این سنت و قاعده خبر می دادند که هر چقدر در برابر جریان درّنده و وحشی و هار استکبار و صهیونیسم ایستادگی کنید، آن ها بیشتر عقب نشینی می کنند. آبادی دنیا و آخرت ما در ایستادگی همه جانبه در برابر مستکبران و درّندگان و وحوش غربی است. چقدر عالی و هوشمندانه و شجاعانه تیر نهایی و آخر را شلیک کردند و رمز نجات ملت ها را آشکار کردند و فرمودند: «این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب، بی شهادت میسر نیست!». گویا هر چقدر جلوتر می رویم امام و بیانات ایشان زنده تر می شود. استاد دعا کنید ما از این صراط و از این حضور زیبا و باشکوه تاریخی محروم نشیم. هسـت در قرب همه بیم زوال / نیست در بُعد جز امید وصــال

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: و باز در بستری که حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» راه را گشودند، این رهبر معظم انقلاب‌اند که در راستای عبور از تاریخ جاهلیتِ دوران، متذکر راهی می‌شوند که جبهه مقاومت گشوده و در این رابطه در دیدار با دست‌اندرکاران برگزاری کنگره شهدای استان فارس می‌فرمایند:
 « ما امروز در گیرودار یک مسئله اساسی و مهم در منطقه هستیم. همین مسائل مربوط به منطقه غرب آسیا، مسائل لبنان، مسائل غزه، مسائل کرانه باختری، اینها قضایای تاریخ‌سازی است. هر کدام از این حوادث می‌تواند منشأ یک جریان و یک حرکت تاریخی به یک سمتی بشود.
اگر امثال شهید سنوار پیدا نمی‌شدند که تا لحظه‌ی آخر بجنگند، سرنوشت منطقه یک جور بود، حالا که پیدا شدند یک جور دیگر است.»
و این یعنی توجه به تاریخی که در راستای عبور از استکبار گشوده شده است؛ حال مورد تعجب است که چرا بعضی از کسانی مانند «مجمع مدرسین حوزه علمیه قم» که انتظار درک چنین حضوری از آن‌ها هست، متوجه این امر نیستند و طوری بیانیه می‌دهند که عملاً به معنای به رسمیت شناختن اسرائیل و ادامه همین تاریخ خواهد بود. وقتی در آن بیانیه گفته می‌شود: «در باره جنایات اسرائیل تنها راه بازگشت اسرائیل به مرزهای 1967 و تشکیل دولت مستقل فلسطین می‌باشد.» آیا این مخالفت و رویگردانی با شعار حضور از بحر تا نهر نیست؟  که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «بدون تردید فلسطین یک مجموعه و تاریخ «از بحر تا نهر» است و قدس نیز پایتخت آن است.» عرایضی اخیرا در این رابطه تحت عنوان« بلاغ مبین و عبور از تاریخ جاهلیت» https://eitaa.com/matalebevijeh/17894 شده خوب است به آن بحث رجوع فرمایید.  موفق باشید           
 

38767
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: شرایط اقتصادی و فرهنگی کشور بسیار نگران کننده هست، وسط این شرایط جنگی فقط آتش یک کبریت مثلا برای گرانیها کافیست که فتنه دیگری به پا شود! با وجود انتصاب بعضی مسئولین که در فتنه ها فعال بودند، فتنه سخت تر خواهد شد. واقعا نگرانیم. چه کنیم استاد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کردید که دغدغه رهبر معظم انقلاب نیز همین مسئله معیشت مردم بود که در آخرین ملاقات به رئیس جمهور تذکر دادند. امید است با روحیه انقلابی و با عزمی جدّی گشایشی پیش آید که البته نیاز به روحیه انقلابی دارد. موفق باشید 

38672
متن پرسش

سلام استاد: پیرو سوال 38656 که جواب قانع کننده که ندادید، هیچ موقع هم اشتباهاتون را که قبول نمی‌کنید، ولی مردم که یادشان نرفته در ایام انتخابات جنابعالی در مورد جناب دکتر قالیباف چه تعابیری می‌گفتید؛ به عنوان مثال در کارآمدی آقای دکترقالیباف در ساختنِ‌تهران حرفی نیست، ولی شهری که به گفته بعضی برای اشراف و سرمایه‌داران شهرِخوبی است، نه برای مردمی که دیگر امکانِ‌زندگی در آن برای‌شان سخت شده است. یا بعضی از کانال های منتسب به شما در مورد دکتر می‌نوشتند: حضرتِ‌امير علیه‌السلام: «كَثرَةُ الوِفاقِ نِفاقٌ» استاد الان که انتخابات تمام شد و مردم این خسارت بزرگ را متحمل شدند. ولی بنظر من که یک فرد حقیر عادی جامعه که جای بچه تان حساب می‌شوم ای کاش در انتخابات بعدی مثل حضرت آقا و خیلی از علماء اعلام طرفداری از شخص خاصی نکنید که حداقل اگه اشتباهی هم صورت می‌گیرد حق الناس گردنتان نباشد.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در عین آن¬که جناب آقای دکتر قالیباف را همواره فرزند انقلاب می¬دانستم و همیشه به رفقا متذکر آن بودم؛ به نظر اهل نظر ایشان در امور اجرایی بخصوص در شهرداری چندان موفق نبودند و آن عمق معرفتی که برای مسئولیت مهمی مانند ریاست جمهوری نیاز است را در آقای دکتر جلیلی بیشتر می¬توان یافت و این یعنی هرکدام از فرزندان انقلاب را در جای خود فهم¬ کنیم. چرا حالت فرقه¬ای به خود بگیریم؟! به صورتی که گمان کنیم یا باید طرفدار این شخص باشیم و یا آن شخص. عرایضی در شب گذشته تحت عنوان «خطر سخنان حکیمانه وقتی که از قلب نگذرد» https://eitaa.com/matalebevijeh/17805 شد. امید است که مفید افتد. موفق باشید

38537
متن پرسش

سلام استاد وقت تون بخیر: در مورد صحبتهایی که آقای پزشکیان در آمریکا کرده و اسراییل رو یه کشور معرفی کرده و اینکه این صحبت شون یه پالسی بوده که اسراییل جرات کنه سید حسن نصراله رو ترور کنه سوال دارم. اینکه ما تا کی تحمل کنیم اینگونه صحبت کردن ایشون و اطرافیانشون رو که یکی به نعل یکی به میخ میزنن و اینکه نمایندگان مجلس حتما وظیفه ای دارند ولی وظیفه ما در قبال این رفتارهای نابخردانه چیه؟ لطفا راهنمایی کنین. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در کشور ما بحث در دو نوع حضور و دو نوع نگاه در این جهان است. یک نگاه گمان می‌کند می‌تواند در همین نظم جهانی زندگی کرد و عملاً مجبور است اسرائیل را نیز تحمل کند. نگاه دیگر متوجه است نظم موجود جهان مانع زندگی تعالی‌بخشِ انسان است و باید به تاریخ دیگری نظر کرد که انقلاب اسلامی به میان آورده. و مردم باید نسبت به این دو نگاه تکلیف خود را معلوم کنند وگرنه به صِرف انتقاد از آمریکا و اسرائیل کافی نیست که آیا به انقلاب اسلامی و تاریخ دیگری معتقدند؟ و یا نه؟ اخیراً عرایضی تحت عنوان «جایگاه انقلاب اسلامی در شرایط امروزینِ جهان»https://eitaa.com/matalebevijeh/17706 شده است خوب است به آن بحث رجوع شود. موفق باشید

38498
متن پرسش

باسمه تعالی: استاد طاهرزاده سلام علیکم: احتراما بعرض می‌رسانم بنده طوماری بشرح ذیل جهت محاکمه آقای محمدجواد ظریف و دست اندرکاران برجام نوشته ام و درحال گرفتن امضا جهت تقدیم به رئیس قوه قضائیه جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا غلامحسین محسنی اژه ای هستم لطفا بفرمائید کارمن صحیح هست یا نه؟ قبلا از بذل عنایت شما کمال قدردانی و تشکر را بعمل می آورم. بسم الله الرحمن الرحیم رئیس محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژه ای سلام علیکم: شنیده شده که در نماز جمعه به وزیر خارجه اسبق جمهوری اسلامی ایران، آقای دکتر محمد جواد ظریف، توهین شده است، ما توهین به شخص ایشان رامحکوم می کنیم و از شما درخواست جدی و عاجل داریم که ایشان و تمام تیم مذاکره کننده را طبق عدالت اسلامی محاکمه کنید. طبق فرمایش مقام معظم رهبری، حضرت امام خامنه ای مدظله العالی، که فرمودند برجام خسارت محض بود و دولت های حجت الاسلام دکتر حسن روحانی که بعضی موارد هشدار رهبری در مورد مذاکره را رعایت نکردند، رهبری فرمودند دولت های ایشان عبرت بود، را محاکمه کنید و اگر محکوم شدند، مجازات کنید و سکه ها را به بیت المال برگردانید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی نیست که محکمه و شخص قاضی بتواند مطابق موارد قانونی کسی را محاکمه کند. بیشتر با وجدان عمومی باید مسئله در میان گذاشته شود تا خطر نفوذ چنین افکاری در مراکز فکری و فرهنگی و اداری تقلیل یابد. موفق باشید

38440
متن پرسش

استاد سلام: لطفاً راهکاری یا توصیه ای بفرمایید برای تحمل کردن کارهای آقای پزشکیان و در ادامه حمایت از ایشون در همون افقی که رهبر انقلاب متذکر هستند چون نمی شود از رفتار و عمل ها و کلام های ایشان با منطقی که برای تبیین برای دولت شهید رئیسی استفاده می کردیم برای ایشان نیز استفاده نماییم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال روش و سبک رهبر معظم انقلاب نشان می‌دهد که باید مانع کارهای ایشان که مخالف اهداف انقلاب نیست؛ نگردیم و تا می‌توانیم کارها و گفتار ایشان را حمل بر صحت کنیم. موفق باشید

38317
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: یک سوال رو خواهشاً صریح جواب بدید: بین پزشکیان و قالیباف شما کدام یک رو برای ریاست جمهوری ایران شایسته تر و کارآمدتر و اصلح تر می‌دانید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد حالا دیگر وقت این حرف‌ها نیست. وقت آن است که تلاش کنیم دولت آقای پزشکیان در شعارهایی که داده‌اند موفق شوند و رهبر معظم انقلاب در نسبت با دولت‌ها، این مسیر را در پیش می‌گرفتند. ما نیز در بستر صبر و سلوک، باید همان روش را دنبال کنیم. موفق باشید

38161
متن پرسش

سلام استاد گرامی: نوعی مواجهه با انتخابات به دل بنده افتاد که در ادامه تقدیم می‌کنم حدیث روح‌افزای غم شنبه است، دیروز انتخابات برگزار شده، چند هفته قبلش همه جوره برای معرفی نامزد مدنظرت تلاش کرده‌ای اما امروز که نتایج انتخابات اعلام شده، نامزد مد نظر تو رأی نیاورد، حالَت گرفته‌است، غمی تو را فراگرفته، اما کدام غم؟ مثل روزی که می‌شد ایران به جام جهانی راه پیدا کند و نشد؟ مثل روزی که تیمی که مشتاق قهرمانیش بودی قهرمان نشد؟ مثل روزی که در کنکور رتبه خوبی نیاوردی؟ مثل شبی که تا صبح مبهوت فاجعه بیمارستان المعمدانی بودی؟ مثل روزی که شب تا صبح دعا کرده‌بودی تا بالگردی با سرنشینان عزیزش سالم پیدا شود و صبح که مه کنار رفت امیدها را ناامید کرد؟ مثل روزی که هواپیمای اوکراینی سقوط کرد و نمی‌دانستی سرِ چه کسی میشه فریاد زد ولی یک فریاد در گلوی تو بود، چون ده‌ها هموطن شهید شدند و شیرینی روزهای تشییع سردار را از ما گرفت؟ مثل روزی که صبح جمعه بیدار شدی و فهمیدی چند ساعت پیش سردار به شهادت رسیده؟ مثل روزی که خبر رحلت امام آمد و ناگهان یک ملت با هم، حس یتیمی را چشید؟ مثل روز قبول قطعنامه که جنگ تمام شد اما امام جام زهر نوشید؟ مثل ۸ تیر ۶۰ که شهید بهشتی و ۷۲ نفر در دفتر حزب سوختند؟ . ‌. . اینهمه غمها را شمردم تا عظمت و حقارت غمها به چشم بیاید، گاهی فقط چون آنکه "من" طرفدار او بودم رأی نیاورده، غمگینیم، گاهی چون دیگری خشم ما را تحریک کرده از پیروزی او ناراحتیم، گاهی امیدی برای ساختن ایران قوی‌تر در دل رویانده‌ایم و چون آن امید پژمرده شده، پژمرده‌ایم گاهی به برنامه فردی امید بسته‌ایم و بابت بی‌برنامه بودن دیگری ناامیدیم به عملکرد یکی امید بسته از عملکرد دیگری ناخرسندیم گاهی گمان می‌کنیم شخص یا طیفی می‌تواند مسیر رشد انقلاب اسلامی را وارد جاده‌ای پر دست‌انداز کند و با قدرت گرفتنش، از دست‌اندازهای آینده ناخشنودیم. اینها همه طیفی از معنایی غمناکی است و اینکه ما کجای این طیف از معانی غم ایستاده‌ایم، اثر خود را درست از همان روز شنبه بعد از انتخابات نشان می‌دهد. اگر دلایل غم ما همان دلایل اول باشد، چند روزی هست و دیگر نیست و هیچ تاثیری بر روزهای آینده ما ندارد، هرچه به دلایل انتهایی نزدیک می‌شویم، غم ما ماندگارتر و پویایی و سازندگی آن نیز زنده‌تر و پرتکاپوتر است. این کلمه‌ها را نزدیک یک ماه در دل نگه داشتم تا اگر غمی از جنس هواداری و بغضِ گذراست بگذرد، تا غبار انتخابات فروکش کند تا غمهای اصیل و عمیق، پیش از هرکس خود را به صاحبشان اثبات کنند، تا بگویند که هستند و به قوت نیروی حیات‌بخش عشق، غم نیز در عالَم کارساز است، هرچه اصیل‌تر کارسازتر. به غم عمیق عصر عاشورا، به اولین شب بی‌اباعبدلله، به غم بی‌نظیر اولین صبح بعد از عاشورا فکرکن، به عظمت و عمق و اصالت آن غم بیاندیش و به نفوذ بی هماوردش در تاریخ. اگر جنس غم ما آزاد از حزب و گروه و جناح و هوادار، از جنس غم اصیل صبح یازده محرم باشد، به اندازه وسعت و قوت وجودش، در عالَم کارساز است، غم اصیل را هیچ نسبتی با افسردگی نیست؛ اگر عشق، آب حیات انسانیت است، غم درست آن روی سکه عشق است، غم آفتاب پرحرارت روح‌افزای انسانیت است، غم عنصر پویا و ماندگارِ حرکت و نهضت و انقلابی بودن است، غم مبارک است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این غم یعنی توجه به راهی که در پیش است و هنوز باید رفت و هر قدمی که برمی‌داری با نوعی نزدیکی همراه می‌شوی ولی باز باید رفت به همان معنایی که «وجود» بسی نزدیک و نردیک‌تر و بسی دور و دورتر است. و این‌جا است که اگر کسی در بستر حضور تاریخی خود در میدان درک هستی حاضر شود، همواره امیدو باز امید، او را پُر می‌کند بدون آنکه به غرور نزدیکی به مقصد مبتلا شود. گفت: 
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن           شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
و این یعنی بدون محاسبات عادی و بدون قرار داشتن در محاسبات عقلِ حسابگرانه، غمی را تجربه کرد که بسی در آن شادی‌های حضور نهفته است و باز غم. موفق باشید
 

38127
متن پرسش

سلام استاد: نظرتون بر مبنای قرآن و حدیث در این باره بفرمایید: تفال ‎پزشکیان به قرآن در بدو ورود به ساختمان نهاد ریاست جمهوری پزشکیان به گلپایگانی: ببین چی اومد! قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُم... گلپایگانی: وای! (ادامه قرائت آیه توسط پزشکیان) این که خیلی بده! مخبر: بد شده؟! پزشکیان «با خنده» : آره بابا خیلی بده!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره 38125 عرض شد؛ نباید در این مورد ورود کرد چون آن آیات، وجوه متفاوتی دارد با نسبت‌های متفاوت. موفق باشید

38125
متن پرسش

استاد سلام علیکم: می‌خواستم نظر شما را راجع به آیه ای که هنگام تفال پزشکیان به قرآن کریم هنگام ورود به ساختمان ریاست جمهوری باز کرد را بدونم که اون آیه به شرح زیر است: قال ادخلوا فی امم قد خلت من قبلکم من الجن والانس فی النار کلما دخلت امة لعنت اختها حتی اذا ادارکوا فیها جمیعـا قالت اخر هم لاولـهم ربنا هـؤلاء اضلونا فـاتهم عذابـا ضعفـا من النار قال لکل ضعف ولـکن لا تعلمون. اعراف۳۸ [خدا] مى‌فرمايد: شما هم در ميان امت هايى از جنّ و انس كه پيش از شما در گذشتند داخل آتش [برزخ] شويد هر گاه گروهى داخل آتش شود هم كيش خود را لعنت مى‌كند تا هنگامى كه همگى در آن آتش به هم بپيوندند [درآن هنگام] پيروانشان در مورد پيشوايان خود گويند : پروردگارا، آنها بودند كه ما را گمراه نمودند، پس عذابى دو برابر از آتش نصيبشان كن [خدا] مى‌فرمايد: براى هر كدام از شما عذابى دو برابر خواهد بود ولى نمى‌دانيد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید در این مورد ورود کرد چون آن آیات، وجوه متفاوتی دارد با نسبت‌های متفاوت. موفق باشید

38124
متن پرسش

استاد سلام علیکم: پزشکیان: دولت من هرگز تسلیم زورگویی، فشار و استانداردهای دوگانه نخواهد شد. تجربۀ دو دهه مذاکرات باید این را نشان داده باشد که ما پایند به تعهدات بودیم. فشار و تحریم پاسخ نمی‌دهد و با مردم ایران باید با احترام سخن گفت. ایران همواره در سمت درست تاریخ و انسانیت ایستاده است. من به پشتوانه مردم و حمایت رهبری از حقوق ملت در صحنۀ بین‌المللی پاسداری خواهم کرد. استاد چه شده است؟ احساس کردم که آقای جلیلی این سخنان را دارد می گوید. هنوز مناظرات را فراموش نکردم که آقای جلیلی چه صحبت های کرد و پزشکیان مخالف آنها بود ولی امروز همان راهی که آقای جلیلی متذکر آن بودند را دارد می‌گوید؟ استاد چیزی که الان من را گیج کرده و توان تشخیص را از من گرفته این است که آیا ایشان این حرف را و کارها و یا دیدارها با خانواده شهدا و... را از ته دل می زنند و انجام می دهند و مثل آقای رئیسی بر روی آن می ایستند یا فقط در حد حرف است یا اینکه شاید دوباره نیرنگی در کار باشد یا شاید می‌خواهند افراد انقلابی را سمت خود بکشند؟ نمی‌دانم آخر ایشان چه جور آدمی هستند؟ به ایشان می توان امید داشت یا خیر؟ آیا ایشان اصلاح طلب هستند یا واقعا دلسوز مردم و نظام؟ و آیا به ایشان می توان اعتماد داشت یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخنان آقای دکتر پزشکیان در زمان تحلیف، همان سخنان انقلاب اسلامی بود. می‌توان گفت وجدان تاریخی ما اگر صادقانه در صحنه حاضر شود، مسیری را می‌گشاید که باید در آن قرار بگیریم بخصوص که آقای دکتر عارف مرد متعادلی است. موفق باشید

38115
متن پرسش

استاد سلام علیکم: اگر امکانش هست لطف می کنید جوابی که به سوال 38107 فرموید ( تصور بنده آن است که رهبر معظم انقلاب، موضوع را از زاویه دیگری می‌نگرند) در مورد آن زاویه دید بیشتر توضیح دهید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی نمی دانم که با چه نگاهی حضرت ایشان آن جملات را به کار بردند. حتماً نکاتی مدّ نظرشان بوده است.
از متن تنفیذها، دیدگاه کلی آقا نسبت به  رئیس جمهورها در آن زمان مشخص می‌شود. 
متن تنفیذ مرحوم آقای هاشمی سال ۶۸ و ۷۲ : ياور صميمى امام و شخصيت برجسته‌ى نظام جمهورى اسلامى و بازوى توانا و چهره منوّر نظام جمهوری اسلامی و رکن رکین انقلاب و بازوی توانا و زبان گویای آن.
متن تنفید آقای خاتمی سال ۷۶ و ۸۰ : دانشمند متفکر و اندیشمند فرزانه، شخصیتی انقلابی و فرزانه و منتسب به بیت سیادت و علم و تقوا مردی روحانی و کارآزموده و انقلابی و اهل دانش و معرفت قرار یافته و یکی از تربیت‌شدگان حوزه‌ی معرفت دینی.
متن تنفیذ آقای احمدی نژاد سال ۸۴ و ۸۸ : شخصیتی انقلابی و دانشمند و مدیری شایسته و کارآزموده و دارای سوابق مجاهدت صادقانه در صحنه‌های گوناگون، مرد شجاع و سختکوش و هوشمند.
متن تنفیذ آقای روحانی سال ۹۲ و ۹۶ : شخصیتی دانشمند، و کارآزموده‌ی میدانهای گوناگون، و دارای سوابق جهادی متعدد، و مفتخر به حضور در مسئولیتهای دینی و سیاسی را به مدیریت اجرائی کشور.
متن تنفیذ شهید رئیسی سال ۱۴۰۰ : شخصیّتی مردمی و عالیقدر از تبار سیادت و علم، و مزیّن به پرهیزکاری و خردمندی، و دارای سوابق درخشان مدیریّت، عالِم فرزانه و خستگی‌ناپذیر و کارآزموده و مردمی.
موفق باشید

38109
متن پرسش

سلام: رهبر انقلاب چگونه آقای پزشکیان را نگاه می‌کنند که ایشان را فردی فرزانه، مردمی، صادق و دانشمند معرفی کردند؟ مخصوصا فرزانه و دانشمند؟ اگر شخصی واقعا این خصوصیات را داشته باشد که کاملا مناسب برای ریاست جمهوری است!!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره 38107 عرض شد رهبر معظم انقلاب با نگاه حکیمانه خود، نکاتی را مدّ نظر دارند که با توجه به آن نکات، این صفات را فرموده‌اند. امید است که آقای پزشکیان با حرکات و اعمال خود نشان دهند که شایسته چنین صفاتی هستند. موفق باشید 

38107
متن پرسش

استاد سلام علیکم: «اکنون اینجانب با تشکر از همه‌ی کسانی که در خلق این افتخار نقش آفریده‌اند، به پیروی از ملت بزرگ، رأی آنان به شخصیت فرزانه، و صادق،‌ و مردمی، و دانشمند جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان را تنفیذ و ایشان را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب می‌کنم» استاد متنی که خواندید بخشی از حکم تنفیذ می باشد و همچنانی که مشاهده می کنید رهبری آقای پزشکیان را شخصی فرزانه و صادق و مردمی و دانمشند خواندند. ولی چنان که ما در مناظرات بین آقای جلیلی و پزشکیان شاهد بودیم هیچ کدام از این صفات در آقای پزشکیان نبود و هم اکنون نیز وجود ندارد. برای مثال ایشان قول داده بودند کابینه جوان و بدون در نظر گرفتن حزب و جناه داشته باشند و امروز بعد از مراسم تنفیذ آقای عارف را که ۷۳ سال سن دارند و معاون اول خاتمی بودند را معاون اول خودش کرد و یا آقای ظریف و افرادی که خودتون هم اطلاع دارید و یا آمارهایی که به دروغ از شهید رئیسی منتشر کرد و یا اهانتی که به حاج قاسم کرد. استاد برای شخص من عجیب است و تعجب می‌کنم و فهمم عاجز است که رهبری که برای نماز خواندن رفسنجانی «اللهم آنا لا نعلم منهم الا خیرا» نگفت و شهادت دوروغ نداد حالا در تنفیذ اینگونه آقای پزشکیان را توصیف مي کنند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز در این مورد فکر کردم. تصور بنده آن است که رهبر معظم انقلاب، موضوع را از زاویه دیگری می‌نگرند و صحنه را ماورای صحنه‌ای که در آن مناظرات پیش آمد؛ مدّ نظر دارند و شاید در مورد آقای عارف محذوراتی داشتند که برای انتخاب ایشان به عنوان معاونت اول، خصوصیات مثبتی در ایشان هست که شاید بتوان کار آقای پزشکیان را توجیه کرد. موفق باشید

38104
متن پرسش

سلام: آخرین ساعات دولت سیزدهم است و برایم این لحظات ارجمند است چرا که احتمالا چهار یا هشت سال فترت در پیش است و ممکن است فترت بیش از این باشد و دولت های بعد از آن نیز احتمالا فترتی باشند بنابرین این لحظات نابند و شاید کمیاب آیا عمر یاریگرم خواهد بود که باز شاهد دولت رحمت باشم؟ البته هنوز بعد از تنفیذ تا معاون اول و سپس وزرا تغییر نکردند باز نفحاتی از رحمت وزان خواهد بود اما بعد از رای اعتماد آیا دوران استغنای هستی و رخ بر گیری او شروع خواهد شد نمی دانم و تا کی خود داند دریغ و آه تنها روزنه ی هستی این چنین مانند صراط باریک و محیط فترات و فتن باید بشود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه هست بستری است که با انقلاب اسلامی در این تاریخ گشوده شده. صراطی که همچنان ادامه دارد و با ظهور شهید رئیسی عزیز افق به طور محسوسی گشوده شد. حال، ماییم و آن صراط و نور آن افق. هرکس در این‌جا نباشد خود را از دست داده است حتی اگر گمان کند می‌خواهد مسیر را تغییر دهد، آری! به گفته جناب مولوی: «تو درون چاه رفتستی ز کاخ / چه گنه دارد جهان‌های فراخ». موفق باشید

38068
متن پرسش

سلام جناب نظری عزیز یه شبهه برام پیش آمده: رهبری برای جلوگیری از هر تفرقه اجتمالی از جناب دکتر پزشکیان حمایت کردن اما من در کانال های زیاد و امروز در کانال «مطالب ویژه» از طرف استاد نکته‌ای بود  که ایشون ابراز نگرانی کردند https://eitaa.com/matalebevijeh/17235 این حرفها باعت ایجاد مشکل درجامعه نمیشه؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه ملاحظه شود بحث در رابطه با کسانی است که می‌خواهند برای کابینه تصمیم بگیرند و خودشان چنین ادعایی دارند آیا آقای پزشکیان نیز چنین امری را پذیرفته‌اند؟ و اساساً این افراد را و سوابق و افکار چنین افرادی را بخصوص فردی مثل آقای رنانی را می‌شناسند؟ فردی که عملاً منکر شریعت و عبودیت برای انسانِ امروز است! کافی است کمی با دقت به صحبت ایشان در همان آدرسی که داده شد نظر شود تا معلوم گردد ایشان را چه عقاید و مبناهای خطرناکی در برگرفته https://eitaa.com/MOSES313STAFF/48068 . موفق باشید

38058
متن پرسش

محضر مبارک استاد طاهرزاده؛ سلام علیکم: در خصوص پرسش شماره ۳۷۹۹۰ راستش دلم برای کاربری که اینطور سوال کرده سوخت، و مطلبی را خدمتتان عرض می کنم که شاید به حال این عزیز و عزیزانی از این دسته مفید افتد؛ کاش رهبری هم نهج البلاغه می خواند! دیدی رسانه با ما چه کرد که گفتیم: «ای کاش رهبری هم نهج البلاغه می خواند ؟!» آیا این جمله برایمان آشنا نیست؟ و ما را به یاد جمله ی «مگر امیرالمومنین هم نماز می‌خواند و اهلِ مسجد و محراب بود؟!» نمی اندازد؟ ... و تاریخ به ما یاد داد که اینگونه جملات، تحت تاثیر رسانه و هجمه های تبلیغاتی بر زبانِ غافلانِ از حقیقتِ زمانه جاری می شود؛ و فرقی نمی‌کند، چه رسانه ی اموی و تاریخ جاهلیت در صحنه باشد و چه رسانه ی نظام سلطه و تاریخ جدید؛ آری! برای بنده و امثالِ بنده شاید خیلی تعجب برانگیز باشد که در فضایِ سایت لب المیزان و در قسمتِ پرسش ها و پاسخ ها به ناگاه با کاربری مواجه شویم که خطاب به استاد طاهرزاده می گوید «کاش رهبری هم نهج البلاغه میخواند!»، ولی کافی است سری هم به رسانه های دیگراندیش بزنیم که برای خود فضای دیگری ساخته اند و با مخاطبِ خود به گونه ای دیگر تنفس می‌کنند، به وضوح خواهیم دید که اینگونه جملات، چندان غیر عادی و به دور از احتمال هم نیست؛ بله! قرار است که در اینگونه فضاهای رسانه ای نگذاریم رهبری دیده شود و حتی قرار بر این است که به گونه ای شرایط را فراهم کنیم که اثری هم از آثار ایشان دیگر دیده نشود؛ اگر جو رسانه ای می‌خواهد القا کند که حکومت و رهبری در این مملکت، پهلو می زند به پهلویِ طالبان و می‌خواهند در خیابانها دیوارکشی کنند و دختران را از رفتنِ به مدرسه منع کنند، طبیعی است که به راحتی می توانند به خوردت دهند که رهبری با نهج البلاغه که هیچ، با قرآن و متونِ دینی هم آشنایی ندارد چه رسد به اینکه حافظ قرآن باشد و... ؛ و دیکتاتورِ خودرای را چه سروکار با قرآن و نهج البلاغه ی امیرالمومنین؟! آری! اشکالِ کارِ ما نهج البلاغه خوانده ها این است که این کتاب شریف، لقلقه ی زبانمان گشته و مثلِ آبِ خوردن محفوظاتِ خود و یا روخوانی هامان را تحویل مخاطب می‌دهیم، ولی ذره ای ذوب در نهج البلاغه نشده ایم و با آن متحد و محقَقِ در آن نشده ایم؛ مگر آن حضرت در خطبه ی ۱۹۴ مشهور به خطبه ی منافقین نفرمود که ای انسانها (ای مومنین)! «احذرکم اهل النفاق» و مگر در ادامه یکی یکی صفات و ویژگیهایِ آنها را برنشمرد تا ما را از خطرِ نفوذ و رسانه های نفوذی که همچون مورچه ای در دلِ تاریکِ شب بر صخره های سیاهِ افکارِ عمومی راه می‌روند و شرک و شبهه و نفاق را بر دلها وارد می کنند، آگاهی دهد؟ مگر نفرمود که نفاق و منافق برای هر دری کلیدی دارند و برای هر شبی چراغی افروخته اند؟ مگر نفرمود که اینها هر راهی را رفته اند و در هر دلی راهی دارند و مانند شیطان به همه ی زوایایِ پیدا و ناپیدایِ قلبِ انسان آشنایند؟ مگر نفرمود که اینها سخن می گویند ولی به تردید و اشتباه می اندازند؛ و توصیف می کنند ولی فریب می دهند؟ گفت که: «چو دزدی با چراغ آید گُزیده تر بَرَد کالا» کالای عشق و علاقه به اولیاء الهی و مردانِ خدا، کالایی است که هرکه دارد، تا به حال از فتنه ها و شبهات و دروغ و شایعات، در اَمان مانده است؛ واهلِ نفاق که کارشان نفوذ در دلِ مردمان است به این کالای اساسی پی برده اند؛ و از آنجا که به فرمایشِ همان امیرالمومنین و در همان خطبه ی ۱۹۴، این کوردلان بر آسایش و رفاهِ مردمان رشک می‌برند و بر بلا گرفتاری شان می افزایند، حالا دیگر با این حربه به صحنه آمده اند تا اصل و نسخه ی راستینِ «نهج البلاغه ی ناطق» را از ما بربایند و با لطایف الحیل «ناطقِ نهج البلاغه» را به عنوانِ نسخه ی بدلی به خوردمان دهند! ان شاالله که حواسمان جمع هست؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همان‌طور که متوجه هستید اگر نتوانیم جایگاه رسانه را درست فهم کنیم و متوجه باشیم رسانه، به خودی خود، حجّت نیست؛ همان‌طور که آن کاربر عزیز گرفتار آن شد، ما نیز نسبت به امور دیگر همچنان گرفتار هستیم. مشکلِ بسیار بسیار پیچیده‌ای است و حقیقتاً سواد رسانه ای کار ساده‌ای نیست بخصوص که بعضاً سخن افراد را تقطیع می‌کنند و ما را طوری با آن افراد از آن طریق روبرو می‌کنند که درست بر عکسِ آنچه که واقع بوده است، ما گمان می‌کنیم. قبلاً عرض شد و باز هم باید بسیار بر این نکته تأکید کرد که جهان، دارای سنت‌های خاص و لایتغیر است و جایگاه هر خبر و هرچیزی را باید در دل سنت‌ها بررسی کرد که آیا سنت‌ها اجازه چنین صحنه‌ها و یا چنین خبرها را می‌دهند؟ و این هنرِ درک جایگاه رسانه است وگرنه هر روز مائیم و هزاران حیله که از طریق رسانه به سوی ما می‌آید. موفق باشید     

38053
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: با توجه به تیمی که آقای ظریف برای تعیین وزراء در نظر گرفته اند، نگرانی جدی وجود دارد‌. سوال اینست که مجلس چقدر دستش باز است که وزرای پیشنهادی را رد کند؟ آیا مجلس می‌تواند همه را رد صلاحیت کند یا چند بار ایراد بگیرد؟ افرادی که برای شورای راهبردی معین شده اند تمامشان مسائلی دارند من جمله در فتنه ۸۸ یا براندازی بعضا شرکت داشته اند. نگرانم انقلاب متوقف شود. شاید الآن شرایط از زمان خاتمی یا روحانی هم سخت تر باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته مجلس موظف است صلاحیت وزرایی را تعیین کند که شأن آن‌ها مناسب مسئولیتی باشدکه در راستای اهداف انقلاب اسلامی قابل تحقق است. حال چه اندازه ممکن است، ما برایشان دعا می‌کنیم. موفق باشید

38039
متن پرسش

سلام جناب استاد: هرچه بیشتر سوالات و پاسخ های انتخاباتی حضرتعالی رو مطالعه می‌کنم متوجه این امر می‌شوم که ما در انتخابها دارای نوعی اختیار در تشخیص مصداق هستیم که صرفا نیاز به استدلال عقلی و تطبیقی با نظر ولی فقیه ندارد. یعنی ما صرفا نباید دنبال کشف رای رهبری باشیم. چون به نظر می‌رسد شما دو ملاک تکرار شده و موکد رهبری در انقلابی بودن و توانایی انجام کار را لحاظ نمی‌کنید و بر «نگاه» و جهت گیری افراد تاکید می‌کنید. شما در پاسخ به سوالی که استدلال احراز کارآمدی و توانایی انجام بر جناب جلیلی را از شما طلب کرده بود به نقد کارآمدی قالیباف پرداختید و نظر برخی کارشناسان در مورد شهر تهران مطرح نمودید و باز بر «نگاه» جناب جلیلی فارغ از دو ملاک رهبری تاکید کردید. بر این اساس و با توجه به عملکرد حضرتعالی ما می‌توانیم نوعی وسعت اختیار در تطبیق نامزد اصلح را فارغ از تاکیدات رهبری را برای مکلفین در نظر بگیریم؟ یعنی مثلا رهبری بعد اتمام دوره شهرداری قالیباف مدیریت جهادی (که منحصرا برای ایشان تا بحال مطرح شده است) ایشان را دلیل موفقیت ها می‌داند ولی نظر کارشناسی مورد وثوق ما حرف دیگری را تایید می کند؟ رهبری دو ملاک اساسی انقلابی بودن و توانایی انجام کار را مطرح می‌کنند ولی ما بر نگاه و جهت جناب جلیلی توجه کنیم در حالیکه به نظر می‌رسد با ملاک های رهبری جناب زاکانی تطبیق بیشتری دارند تا جناب جلیلی؟ البته بنده بعد از بررسی ها متوجه شدم استدلالی حتی برای هم جهتی جناب جلیلی و جناب رئیسی هم مطرح نمی‌شود و نوعی تحلیل اشراقی یا عرفانی پایه این نظر است. با توجه به اینکه جناب شهید رئیسی کارنامه و توان اجرایی را بر برنامه داشتن الویت می‌دادند (مناظرات) و چند دهه سابقه اجرایی کلان در سوابق داشتند احراز هم جهتی جناب جلیلی با ایشان در چه چارچوبی قابل تبیین است؟ سوال اصلی: آیا بر اساس بیانات شما برای مجاب کردن خود و جامعه باید دنبال کشف نظر رهبری در هر انتخابات باشیم یا اختیار تغییر الویت بندی ها و ایجاد ملاک های جدید را داریم؟ و اینکه استدلال منطقی در این تطبیق الویت دارد یا تشخیص قلبی حتی بدون استدلال؟ آیا با توجه عدم ارائه استدلال و تطبیق ملاک ها، انتخاب جناب جلیلی از مسیر دیگری همچون شهود قابل تبیین است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته موضوع، موضوعی نیست که در محدوده چند سؤال و جواب روشن شود! با این حال به نظر بنده ملاک‌هایی که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند حقیقتاً فصل‌الخطاب است ولی درک مصداق آن رهنمودها و جایگاه آن و اشاراتی که آن سخنان بدان اشاره دارد، بسیار مهم است بخصوص که در چه موقعیتی و بر اساس چه موضوعی می‌فرمایند. موفق باشید 

38038
متن پرسش

«أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ». به نظر حضرتعالی بعد از آنچه در انتخابات دور اول پیش آمد، آیا بهتر نبود که آقای جلیلی محترمانه و با یک روح حماسی اعلام می کردند که ما هیچ نیازی به آقای قالیباف و طیف ایشان نداریم؟ البته این را هم می گفتند که هر کس آمد قدمش روی چشم. تا زلالی جبهه ای که با محوریت آقای جلیلی شکل گرفت برایش باقی می ماند و مشخص می شد اساساً رویکرد دکتر جلیلی با آقای قالیباف به کلی فرق دارد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره 38029 رجوع فرمایید. موفق باشید

38032
متن پرسش

سلام استاد عزیز: بنده هرچه جست و جو کردم نتوانستم ملاک کارآمدی و توانایی انجام کار را در جناب جلیلی بر اساس تعاریف کارآمدی و توانایی در بیانات ولی امر احراز کنم. حتی افراد و کارشناسان متعهد و در سطح ملی که توانایی صحت سنجی برنامه های ایشان را داشته باشند رو هم پیدا نکردم. در استدلال های شما هم تطبیق دو ویژگی که رهبری فرمودند بر ایشان را ندیدم. ۱. آیا ممکن است ما در روش تحلیل با وجود علاقه به رهبری دچار نوعی تحجر از جنس فهم خوارج از دین و خودمحوری در تشخیص حق بشویم؟ ۲. با توجه به قاعده لطف که همیشه امکان تحقق لطف الهی وجود دارد اگر ما دچار تحجر شده باشیم این ظلمی که با توصیه و انتخاب جناب جلیلی به رهبری و آینده نظام اسلامی کرده ایم را چه در سال ۹۲ چه در این دوره چطور می‌توان جبران کرد؟ ۳. حتی فکر می‌کنم در سال ۸۴ نیز هم دچار همین اشتباه در انتخاب احمدی نژاد شدیم. ملاک های خودمان و فهم خودمان را مقدم بر ولی دانستیم. این انتخاب ها قابل جبران هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه می‌باشید که بحث در این مورد بسیار است و در کارآمدی آقای دکتر قالیباف در ساختن یک تهران حرفی نیست، ولی شهری که به گفته بعضی برای اشراف و سرمایه داران شهرِ خوبی است، نه برای مردمی که دیگر امکان زندگی در آن برایشان سخت شده است. با توجه به نگاهی که آقای دکتر جلیلی در راستای نگاه شهید رئیسی نسبت به هرچه مردمی‌ ترکردنِ نظام داشتند و دارند؛ تصور بنده آن است که با آقای دکتر جلیلی ما بیشتر به اهداف اصلی نظام اسلامی نزدیک می‌شدیم. البته در تعهد و دلسوزی آقای دکتر قالیباف بحثی نیست. موفق باشید

38029
متن پرسش

ستاد گرامی سلام: ۱. اساسا نگاه قدسی و تمدنی در حکومت اسلامی معطوف به کدام بخش از حکومت است، رهبری یا مقام ریاست جمهوری؟ ۲. آیا ملاک های اعلامی حضرت آقا بر اساس مصادیق موجود در کاندیدها و شریط روز است یا نه؟ ۳. جایگاه ریاست جمهوری در ذیل رهبری ولایت فقیه بیشتر جایگاهی اجرایی است تا ضمانتی در بظهور رساندن جایگاه های قدسی و نگاه تمدنی ولی امر یا چیز دیگری؟ ۴. در شاخص های رهبری کارآمدی و توانایی انجام کار به کرات آمده چه در این دوره و چه قبل، اولا کارآمدی آقای جلیلی در مناصبی که داشته (عمدتا غیر قابل رویت برای عموم) چگونه احراز میشه و مهمتر از آن احراز کارآمدی و اجرایی بودن برنامه های ادعایی ایشان و تناسب آن با محدودیت اجرایی چگونه است؟ (آیا ما توان احراز داریم) در نگاه مدیران نخبه از جمله فرماندهان میدان که مرگ و زندگی‌ جبهه مقاومت را مدیریت می کنند و مهمتر تاکیدات موافق شاخص ها مد نظر رهبری توسط خود ایشان در کارنامه آقای قالیباف که در پایان ماموریت ها اخذ شده چگونه باید از قالیباف عبور کرد و به جلیلی رسید؟ چگونه با عبارت «به عمل کار برآید، به گذشته شخص نگاه کنید کارآمدی را با حرف نمی توان تشخیص داد.»، و در خطاب به قالیباف «مدیر جهادی»، «پرتلاش» ، «شایستگی های شما در مدیریت کارآمد، و تعهد دینی» و ... چگونه در منطق و تعاریف رهبری به جلیلی می رسیم؟ شاید این عدم تفکیک باعث شد ما منفعل در برابر اصلاحات باشیم و حتی نتوانیم تبلیغ کنیم برای کاندید خود (قالیباف) چرا که آنطرف سعید جلیلی بود که نه در قامت مجری قوه مجریه بلکه در جایگاه یک منجی بود، و شاید برای تاکید اصلح بودن قالیباف برای ریاست بر دستگاه اجرایی منجر به لطمه زدن به رسالت انقلاب که حضور در آینده ای غیر از تغییر حکومت شاهنشاهی بود (با فضای که برای جلیلی ساخته شده بود) می‌شد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه قدسی و تمدنی، دو امری نیستند که در نظام اسلامی بتوان آن‌ها را از هم جدا دانست و یکی را به رهبری و دیگری را به جمهوریت و یا رئیس جمهور نسبت داد. آری! آنچه که رهبر معظم انقلاب در مورد نامزدها فرمودند ملاک‌های اساسیِ مربوط به همیشه انقلاب اسلامی می‌باشد. مهم آن است که جایگاه ریاست جمهوری را مانند شهید رئیسی بزرگ مدّ نظر قرار دهیم که در عین اجرایی‌بودن، نظر به اهداف قدسی داشتند. 
در مورد تفاوت آقای دکتر قالیباف با آقای دکتر جلیلی همچنان‌که قبلاً عرض شد باید به جایگاه ریاست جمهوری نظر داشت که اگر ادامه شهید رئیسی در میان باشد، ما به اهداف فاخر و در عین حال ملموس می‌توانیم برسیم و به نظر بنده آقای دکتر جلیلی نسبت به این امر با توجه به شخصیت خاص ایشان، بیشتر موفق می‌شدند؛ وگرنه همچنان که عرض شد جایگاه آقای دکتر قالیباف در جای خود برای ما قابل ارزش است. در این مورد در پرسش و پاسخ‌های متعدد عرایضی مطرح شده است که رجوع به آن‌ها موجب تفصیل این نکات خواهد شد. موفق باشید 
 

38019
متن پرسش

سلام و عرض ادب: در خصوص سوال ۳۷۹۹۰ خواستم چند مطلب رو به سوال کننده عرض کنم. گرچه شما مطالبی رو اشاره فرمودید. برادر گرامی ضمن عرض سلام و احترام کاش قبل از ایراد سوال اینچنینی فقط یه سرچ کوچک می‌کردید که مقام معظم رهبری اصلا نهج البلاغه خواندن با نه!؛ ضمنا نامزد مقابل آقای پزشکیان حافظ کل قرآن بودن که ذره ای هم ابراز نکردن و اگر مناظرات را دیده باشید جایی که جناب پزشکیان مطلبی رو از نهج البلاغه فراموش کردن آقای جلیلی یادآوری می‌کند که نشان میده ایشان هم نهج البلاغه رو خواندن. برادر گرامی کمترین کار در خصوص ابهام شما فقط مراجعه به سایت رهبری بود. برادر گرامی شما خود رو جوری معرفی کردی که به نهج البلاغه عمل می‌کنید و آن را می‌خوانید این سهل انگاری شما و تهمت به رهبر ایران بویی از نهج‌البلاغه ندارد. نکته آخر به نظر بنده اینکه خوف ما از فتنه آینده همین باشد که فردی که حافظ نهج البلاغه و حاضر در روضه های اباعبدالله هستن در حالت خوش بینانه گرفتار گروهی شوند و از سادگی ایشان سو استفاده کنند و مردمی همچون شما گمراه بشوید و انقلاب و کشور و رهبری رو دچار چالش جدیدی کنند که تنها راه دوباره شهید دادن است و بس.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خوب است آن کاربر محترم که سؤال شماره 37990 را مطرح کردند؛ کمی بیشتر در جریان شخصیت مقام معظم رهبری قرار می‌گرفتند تا گمان نشود افرادی که به آقای پزشکیان گرایش دارند تا این اندازه از زمانه و تاریخ خود غافلند. کاربر سوال شماره 38014 هم متذکر نکات خوبی شدند. موفق باشید    

38018
متن پرسش

سلام استاد بزرگوارم: ایام سوگواری مولا اباعبدالله رو تسلیت عرض می‌کنم. از باب درد دل دارم خدمتتون عرض می‌کنم آقای پزشکیان جای اینکه تمام وقتشان را بگذارند برای انتخاب وزرا هرشب هیآت مختلف در حال رفت و آمد هستند، همه کار را هم سپردند به آقای ظریفی که در زمان وزارت خودش هم نتوانست خدمتی صورت دهد، حالا در مورد تمام وزارت خانه ها زیر نظر ایشان دارند روند بررسی وزرا را انجام می‌دهند، البته ظاهرا همه هم با تفکر غرب گرا و امید به آمریکا، اصلا به ادامه این روند خوش بین نیستم، شما بسیار بهتر از بنده می‌دانید سرانجام این نگاه ها به ناکجاست، راز امید شما و مقام رهبری در نگاه به کجاست؟ اگر بگویید افق انقلاب که همین انقلاب هم در زمان روحانی به جایی رسید که مردم از صندوق رای گریزان شدند و کمترین میزان مشارکت را بعد از دوره روحانی رقم زدند. اون تفکر دوباره میخواد چه بلایی سر اقتصاد بیاره؟ به چه چیز امید داشته باشیم استادم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این نگرانی احساس می‌شود. امید است خود آقای پزشکیان به خود آیند که نباید با گفتار خود، نقش اپوزوسیون را داشته باشند و بیشتر احساس مسئولیت کنند نسبت به مشکلاتی که خودشان از آن سخن گفته و می‌گویند. ولی همان‌طور که مکرراً عرض شده بالاخره ما در یک حرکت تاریخی حتماً با موانعی روبه رو هستیم، ولی افق به سوی آینده روشن است. مهم آن است که متوجه حضور در تاریخی باشیم که با انقلاب اسلامی آغاز شده است. مباحث اخیر ان شاءالله متذکر این امر می‌باشد. https://lobolmizan.ir/sound/1520 . موفق باشید

38014
متن پرسش

سلام و عرض ادب استاد: در مورد پرسش و پاسخ شماره 37990 که کاربر محترم  در آن پرسش، متأسفانه طوری صحبت کرده‌اند که گویا متوجه اطلاعات و عمق اندیشه رهبر معظم انقلاب نسبت به قرآن و نهج‌البلاغه نیستند و آرزو کرده بودند ای کاش رهبری هم مانند آقای پزشکیان کمی نهج‌البلاغه و قرآن می‌خواندند. جنابعالی در جواب، نکاتی را فرمودید، و بنده نیز با نویسنده آن پرسش و خوانندگان آن چند کلمه ای صحبت داشتم با اجازه حضرتعالی: بسمه تعالی با نظر به متن شبهه که در اینجا ذکر نمی‌کنم، عرض می‌شود: می‌فرمایند «کاش رهبری هم نهج البلاغه می‌خواند!» یعنی فرض را بر این گرفته اند که رهبری نهج البلاغه نخوانده اند! پاسخ: اگر رهبری نهج البلاغه نخوانده بود چطور می‌توانست در سخنرانی های خود این همه نقل از نهج البلاغه هم از متن فارسی و هم عربی بیاورند؟! می‌فرمایند: «آقای پزشکیان نمی‌خواهد برود در قالب تشریفات و ... . کسی که زیاد با نهج البلاغه سر و کار داشته باشد اینطور می‌شود.» آیا خواندن نهج البلاغه یعنی اینکه ما کفش خودمون رو خودمون برداریم، یا مثلا در قالب تشریفات نریم (که خوب هم هست این کارهای رئیس جمهور عزیزمان و به ایشون افتخار هم می‌کنیم) یا بیش از این ها هم مطلب در نهج البلاغه هست؟ مثلا نهج البلاغه به آقای پزشکیان توصیه کرده بود که به اقای جلیلی تهمت بزنند و وسط حرف ایشان این همه بپرند؟ و حواشی و زحمت ایجاد کنند؟ البته اینها نقد زمان مناظره است و الان ایشان رئیس جمهور همه ماست و دوسشان داریم و نقد اگر وارد نباشد نقد نمی‌کنیم  و کمک هم می‌کنیم به ایشان. این نکته ناگفته نماند. یا نهج البلاغه به شما اجازه داده که به راحتی به رهبری تهمت بزنید و بگویید از قرآن و نهج البلاغه بی خبر است؟! جالب است این نهج البلاغه ای که شما از آن سخن می‌گویید! می‌فرمایند: برای اهلش حرف زیاد دارد نهج البلاغه! پاسخ: یعنی رهبری اهلش نیستند. این هم تهمت بعدی که نویسنده سوال با استفاده از نهج البلاغه و آن اهل بودنی که از خودشان سراغ دارند توانستند به آن دست بیابند. واقعا عجیب نهج البلاغه ای دارند ایشان، فقط انسان شک می‌کند این نهج البلاغه ای که ایشان می‌فرمایند از حضرت علی (ع) باشد یا از کسی دیگر! می‌فرمایند: «نهج البلاغه کاری می‌کند که خاک و خاکسار می‌شوی...» پاسخ: بله دقیقا مثل شما... خاکسار... در پرسشی که این همه تهمت و افترا و دروغ درونش باشد معلوم است چقدر از نهج البلاغه استفاده شده است. می‌فرمایند: «نمی‌دانم مال حضرت علی هست یا نه ولی در نهج البلاغه خوانده ام !» پاسخ: معمولا افرادی این گونه سخن می‌گویند که به صحت متن نهج البلاغه شک دارند! حتی ویکی پدیای مغرض هم باز سندیت نقل نهج البلاغه از امیرالمومنین را نهایتا تایید کرده است! ولی شما شک دارید و خود را اهل نهج البلاغه و عمل به آن هم می‌دانید؟! اگر نهج البلاغه از امیر مومنان نیست پس چه ارزشی دارد شما و آقای پزشکیان پیرو آن باشید یا نه! و رهبری پیرو آن نباشد «بنا بر تهمت حضرتعالی»؟! می‌فرمایند: «رفیقم بخاطر جملات نهج البلاغه گریه کرد، کاش معظم له هم می‌خواند اینها را...» جواب: شما که خوانده ای چه گلی به سر خود زده ای؟ توانستی بخاطر اغراض سیاسی به آقای خامنه ای که به هر دلیلی از او خوشت نمی آید تهمت نزنی؟ توانستی خودت را از دروغ دور کنی؟ توانستی عمل کنی به نهج البلاغه؟ در کلامت که هیچ عملی دیده نمی‌شود عزیز دل... می‌فرمایند: «ظاهر را کاش بفهمند، بطن کلمات نهج البلاغه که بماند!» پاسخ: شما که در ظاهر آن کلمات که عبارتند از دوری از تهمت و گناهان، هم مانده اید، چه رسد به باطن آن! متن را چوری تنظیم کرده اید که پیش فرض بر این باشد که شما بطن آم را خوانده اید و عاملید به آن! اهالی نهج البلاغه خودشان می‌دانند این نوع ورود و خروج به مباحث «که شما داشتید» ابدا با نهج البلاغه و همان لایه ظاهری آن هم قابل تطبیق نیست چه برسد به لایه های باطنی تر آن ... . کاش این همه حق به جانب سخن نمی‌گفتید که جای نقد سخنان خود را تا این حد باز نمی‌گذاشتید! می‌فرمایند: هرچه بیشتر می‌گذرد صداقت آقای پزشکیان بیشتر عیان می‌شود. پاسخ: گرچه احتمال می‌دهم متن مغرضانه است و دنبال این است که یک بد و بیراه بر علیه آقای پزشکیان از ما بگیرد و به خود ما برگرداند ولی بنده باید بگویم: آقای محترم که این متن را یا با غرض یا بی غرض نوشتید، نهج البلاغه به ما یاد داد که کارهای زیبای آقای پزشکیان را روی چشممان بگذاریم و کارهای بد ایشان را نقد کنیم اینکه اینطور بیان شود که گویا ایشان معصوم است و دیگران بد و دیو هستند، این خودش بزرگترین تهمت است. ولی با همه این اوصاف ما فرض شما را صحیح می‌پنداریم و می‌گوییم شما راست می‌گویید و پزشکیان بهترین فرد این مملکت است و به قول شما رهبری بی اطلاع از نهج البلاغه و قرآن است! چطور این تناقض را حل می‌کنید که بهترین فرد مد نظر شما یعنی آقای پزشکیان از بدترین فرد مورد نظر شما چرا اینقدر تعریف می‌کند!؟ چرا این قدر از پیروی از ایشان می‌گوید؟! چرا اینقدر به ایشان احترام می‌گذارد؟ اگر بگویید پزشکیان راست گوست پس این ها را هم راست می‌گوید  ولی اگر دروغگوست چرا از ایشان تعریف و تمجید می‌کنید ‌؟!  چند کلمه هم در مورد رئیس جمهور محترم آقای پزشکیان: همه می‌دانند ما به ایشان رای ندادیم و ایشان را تبلیغ نکردیم ولی این بر ما واجب است که این شخصیت فرهیخته را در هرجایی که فرهیختگی و ادب و عدالت را گسترش داد یاری کنیم و دفاع کنیم از برنامه هایشان و این کار را از همین الان هم شروع کرده ایم. ولی اگر جایی قابل نقد بود، اگر سکوت کنیم به کشور خیانت کرده ایم و شکر می‌کنیم خدای را که رئیس جمهورمان حداقل اهل این هست که نهج البلاغه را راس امور بداند، مانند رهبر عزیزش. گرچه برخی از کلمات آن را متوجه نباشد. [چون حفظ نهج البلاغه غیر از فهم آن است] دعا می‌کنیم خداوند آقای پزشکیان را به عمق نهج البلاغه که رهبری عزیز به آن رسیده اند «از کلمات و منش ایشان پیداست» و هم آن را ترویج می‌کنند راهنمایی کند. ان شاءالله. خیلی ها دوست دارند مذهبی جماعت را با آقای پزشکیان «بی دلیل» درگیر کنند. ولی به قول رهبری: شتر در خواب بیند پنبه دانه ... . ما طبق نهج البلاغه امیر مومنان علی (ع) پیرو حقیم و اهل آن را بعد از شناخت خود حق می‌شناسیم. پس اگر رئیس جمهوری مانند شهید رئیسی رضوان الله تعالی علیه حق گفت و به حق عمل کرد، ما او را حمایت می‌کنیم و اگر مانند روحانی، بر خلاف حق راه رفت و عمل کرد، قطعا با او مخالفیم و نقد داریم.یاعلی. .دست آخر نظر شما را به بیانات رهبر عزیزمان در مورد نهج البلاغه جلب می‌کنم: https://khl.ink/f/7868 https://ahlolbait.com/content/8813/%D8%A7%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D8%AD%DA%A9%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8 https://khl.ink/f/50648 https://www.aparat.com/v/mLG1K https://khl.ink/f/56951

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً این مشکل را ما نمی‌توانیم نادیده بگیریم که بعضی از طرفداران آقای پزشکیان تا این اندازه نسبت به واقعیت جامعه خود و فضا و فرهنگی که در آن جاری است؛ بیگانه هستند بدون آن‌که قصد و غرضی داشته باشند. و وظیفه ما در همین جا است که این گسستگی را به هر نحوی که می‌دانیم مرتفع کنیم. و تذکرات جنابعالی از آن جهت لازم است که عزیزانی که به هر دلیلی گرایش به آقای پزشکیان دارند متوجه باشند در چه زمانه و در چه جامعه و چه تاریخی زندگی می‌کنند تا آنچه را که باید ببینند، نادیده نگیرند و از این جهت تذکرات جنابعالی به عزیزانی که به آقای پزشکیان گرایش دارند، تذکرات دلسوزانه‌ای برای آن‌ها می‌باشد. موفق باشید  

نمایش چاپی