بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سایر موضوعات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16466
متن پرسش
سلام استاد عزیز: 1. آیا در عصر حاضر نیز شعرای عرفانی و روحانی چون (مولوی، حافظ، عطار، جامی و.....) هستند؟ شاعرانی که به مقام فنای ذاتی رسیده باشند و گزارش رویت بدهند؟ 2. آیا این زمانه، زمانه شعرای عرفانی و روحانی هست یا زمانه عوض شده و شاعران با رویکرد و نظر دیگر در صحنه هستند؟ (شعرای این تاریخ در عسرت هستند یا نه؟)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به یک معنا عموماً شاعران در عسرت‌اند زیرا بیشتر زمانه‌ها ظرفیت درک اشارات آن‌ها را ندارند. لذا شاعر به زبان شعر که دارای جامعیت لازم است سخن می‌گوید و تنها شاعرانی می‌توانند چنین کار مهمی را انجام دهند که با خلوص لازم، نیوشایِ اشارات روح زمانه‌ی خود شده باشند که مرحوم سبزواری با خلوصی که در عهد خود نسبت به انقلاب اسلامی ایجاد کرد، فضای عطرآگین اشارات روحِ تاریخ انقلاب اسلامی را به مشام مستمعین خود رساند. موفق باشید

16465
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد فرزانه و عزیزمان: جناب استاد همه مي دانيم كه ريشه مشكلات فرهنگی و اقتصادی این مملکت بر می گردد به دولت سازندگی و اقتصاد لیبرالی آن و براستی باید عدول از ارزشهای انقلاب بی توجهی به فرهنگ و فقر و فساد و تبعیض موجود و شکاف عمیق طبقاتی و قربانی شدن عدالت و له شدن محرومین زیر چرخ توسعه را در آن دوران و سیاستهای دولت سازندگی و حزب کارگزاران جستجو کرد. به عنوان مثال مگر نه این است که آنچه امروز تحت عنوان فیش های چند ده ملیونی افشا می شود ریشه در، سیاست رسیدگی به مدیران آن دوران دارد که حتی «ماهنامه صبح» آن روز فیشهایی را در همان زمان چاپ کرد. خود جنابعالی و بسیاری از صاحب نظران همواره به آن انحراف عمیق اشاره کرده اید تا جایی که استاد فرامرز رفيع پور در کتاب توسعه و تضاد به خوبی مسئله را تبیین نموده اند و حقیقتا تغییر آنچه در آن دوران نهادینه شد کار بسیار دشورای بود چنانچه دیدم وقتی احمدی نژاد خواست با آن مبارزه کند چگونه به زمین خورد و خود گرفتار شد گرچه اشتباهات و بی تدبیری های هر دولت در جای خود قابل بررسی است. حال با این مقدمه چرا رهبر معظم انقلاب مشكلات را متوجه سياستهاي دولت فعلي و دولت سابق و دولت اسبق مي داند و حداقل نفرمودند دولتهای اسبق تا اشاره به ریشه انحراف هم شده باشد انحرافی که در دولت هاشمی نهادینه شد، به قول دکتر حسن عباسی یکی از جرایم هاشمی نهادینه کردن اقتصاد لیبراستی است آن وقت چطور رهبر انقلاب به لایه های روین اشاره می کند و از ریشه و باطن ایجاد کننده و زمینه ساز مشکلات سخن نمی گوید؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید حضرت آقا بخواهند متذکر همین مشکل بشوند که از دولت سازندگی شروع شد و متأسفانه دولت‌های بعدی نیز، همان مسیر را ادامه دادند و حتی دولت آقای احمدی‌نژاد با مشغول‌شدن به حاشیه‌ها، مسیر جدیدی را باز نکردند هرچند که به گفته‌ی خود حضرت آقا؛ دولت ایشان شعارهای اصیل انقلاب را در ابتدای امر، بازخوانی نمود. موفق باشید

16457
متن پرسش
حضور با سعادت استاد طاهرزاده سلام علیکم: مطابق نظرات اساتید، تمدن نوین اسلامی بدون عمومی شدن عقلانیت اسلامی بوجود نمی آید؛ لذا اولین قدم در راه دستیابی به چنین هدفی ایجاد زمینه مناسب برای ترغیب و سوق دادن افکار عمومی جامعه به سمت شناخت و معرفت عمیق دینی در پرتو عقلانیت است. در این میان مساجد به عنوان یکی از مهمترین نهادهای دینی و فرهنگی سهم اساسی را برعهده دارند؛ چرا که با توجه به پیشینه ی تاریخی خود در مورد ارائه کارکردهای گوناگون نشان داده اند توانایی رقابت با سازمان ها و نهادهای مدنی مدرن، را دارا می باشند. از مطالب حضرتعالی در باب تمدن نوین اسلامی بهره های وافری برده ایم اما در باب نظام سازی مطالب زیادی در دسترس نیست. لذا از حضرتعالی خواهشمند است ما را در خصوص نقش مساجد در نظام سازی فرهنگی دینی راهنمایی بفرمایید. باسپاس از محبتتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظام‌سازی به یک معنا به حمداللّه با انقلاب اسلامی شروع شده. از آن به بعد با به صحنه‌آوردنِ عقلانیت قرآنی باید انسان‌ها تربیت شوند تا بتوانند در مقابل تمدن غربی مطابق اهدافِ متعالی اسلام و انقلاب زندگی‌های خود را شکل دهند. در متن چنین رویکردی، آرام‌آرام تمدن اسلامی که تصحیح نسبت انسان با خود و با خدا و با طبیعت است، شکل می‌گیرد. کارهای اصلی زمین‌مانده‌ی ما از این قرار است که عرض شد. موفق باشید

16438
متن پرسش
سلام: با توجه به سخن رهبر که فرمودن روشنگری کنید و با توجه به عملکرد ضعیف دولت در زمینه های مختلف، نظر شما در مورد روشنگری و آگاه کردن مردم از خسارتهای وارده دولت به نظام و کشور و عملکرد دولت چیه؟ بهترین روش روشنگری به چه شکلی هست و به نظر شما در این مورد چگونه به وظیفه خود عمل کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما هنوز از نظر تاریخی، در بسیاری موارد خوب و بد خود را نمی‌شناسیم و مردم خود را مناسب اهداف انقلاب اسلامی تربیت نکرده‌ایم. به تعبیر رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» کارهای زمین‌مانده‌ی بسیاری داریم. عین سخنان رهبری که پس از روی‌کار آمدن دولت آقای روحانی در تاریخ 2/2/92 در جمعِ دلسوزان فرهنگی مطرح فرمودند خدمتتان ارسال می‌شود. بسم الله الرحمن الرحیم

دریچه ای به دنیای زیبایی از وضعیت مطلوب فرهنگی

خیلی جلسه شیرین و مطلوبی شد امروز بحمدالله؛ برادران عزیز با بیانات خودشان یک دریچه‌ای باز کردند به یک دنیای زیبایی از وضعیت مطلوب فرهنگی و همچنین نشانه‌های بسیار خوب و امیدوارکننده‌ای را دادند از انگیزه‌های جوشان و متراکمی که در این نسل جوان ما الحمدلله هست. آنچه که بنده وظیفه دارم انجام دهم در درجه اول، شکر خداست. ما خیلی چشم انتظار شما‌ها بودیم در طول چندین سال. خب الحمدلله شماها حدس ما هم همین بود. این دوستان پیشکسوتی که مشاهده می کنید، در یک دوره هایی (که ما خُب از نزدیک این برادران پیشکسوت هنری و فرهنگی را خیلیشان را از نزدیک می شناسیم) در یک دوره‌ای واقعا در اقلیت بودند، در غربت بودند؛ هر کدامشان، چه در دنیای ادبیات، چه در دنیای هنر و بقیه عرصه‌های فرهنگی. امروز خوب شما الحمدلله جوانان آمدید توی میدان و من پیش‌بینی می‌کردم، امیدوار بودم که یک چنین اتفاقی بیفتد. یک وقتی هم در نماز جمعه اشاره کردم، سالها پیش؛ شاید ده - دوازده سال پیش، گفتم که بعضیها می‌گویند ریزش داریم، من هم قبول دارم ریزشها را، اما معتقدم رویش‌ها از ریزش‌ها قویتر و ان شاءالله پربرکت‌تر است. الحمدلله همین هم شده. ان شاء‌الله موفق و موید باشید.

گزارش کم مطلب و پر حجم                                                                                             حسن این گزارش‌‌های شما، هم این بود که پرمطلب و در واقع کم حجم بود؛ یعنی با اینکه حالا مثلا برادرمان آقای حاج حسین یکتا (حدود، نمی دانم چقدر صحبت کردید شما؟ چهل دقیقه) اما خوب به نظرمی رسید که بیش از چهل دقیقه ایشان حرف ریختند توی دایره و به خصوص بیان ایشان هم خوب، خوش بیان، خوش ذوق و خوش تعبیر. (اینها همش امتیازاته) همچنین برادران دیگری که گزارش دادند، آدم احساس می کند که آنچه پشت این گزارشها، پشت این الفاظ، وجود دارد در ذهن‌ها و در دل‌ها، خیلی وسیع‌ترو شاید عمیق‌تر است. حالا وسعتش که قطعی است از آن چیزی که در الفاظ و کلمات بیان می شود.

نگرانی حقیقی بنده، نگرانی فرهنگی است

من اولین مطلبی که می خواهم عرض بکنم به شما این است که در زمینه فرهنگی، که آقای سرلشگر جعفری توضیح دادند، درست از قول بنده نقل کردند که حقیقتا بنده نگرانی ام در طول سالهای متمادی، بیش از نگرانی سیاسی و اقتصاد و اجتماعی، نگرانی فرهنگی بود. علت هم برای شما واضح است، البته برای خیلی‌ها واضح نیست، اما شما خودتان اهل فرهنگید می‌دانید که فرهنگ هواست، اگر این هوا سالم بود یک بدن مستعد با تنفس آن، خوب انرژی می‌گیرد، اگر هوا مسموم بود آدم‌های سالم هم صرف تنفس تو این هوا، مریض می‌شوند. ناتوان می شوند، معلول می شوند، فرهنگ یک چنین حالتی دارد. پشت این ناهنجاری های فرهنگی یک برنامه ریزی احساس می شود.

این نگرانی‌ یک نگرانی به جایی بود. این نگرانی‌های بنده از روی آشنایی و آگاهی و واقعیت‌های جامعه بود، توهمات نبود. آنی که من در مجموع احساس کردم در این سال‌های متمادی این است که، این کار‌های فرهنگی که در واقع ناهنجاری‌های فرهنگی که در گفتار، در آثار فرهنگی و در رفتار مشاهده می‌شود نه اینکه بخواهیم بگوییم که همه‌اش را دشمنان دارند ترتیب می دهند و تزریق می‌کند، این را نمی شود گفت؛

لکن پشت این ناهنجاری‌ها یک برنامه وجود دارد. انسان این را احساس می کند، یعنی این طور نیست! حالا گاهی هستش که فرض بفرمایید در یک جمع، یک آدمی خیال و مست که کارهای عجیب و غریب انجام می دهد، نمی شود گفت که این حرکتی که این آدم‌ ناباب یا مست یا بی خیال انجام داد این را قبلاٌ بهش دستور دادند مثل یک هنرپیشه، که می گویند این کار را بکن انجام داده؛ نه! لکن گاهی اوقات پشت صحنه یک نفر، دو نفر نشسته‌اند، این حرکات را رصد می‌کنند، و آنجایی که باید تشدید کرد، تشدید می‌کنند، آنجایی که بایدتضعیف کرد تضعیف می‌کنند، آن جایی که باید باهم جفت و جور کرد، جفت و جور می‌کنند. یک برنامه ریزی انسان احساس می کند پشت این حوادث فرهنگی وآفتهای فرهنگی که سر راه ما پیدا شده در طول این از افراد و حتی مجموعه‌ها به تنهایی کار بر نمی‌آید، باید یک کار وسیع جبهه ای انجام دادخُب وقتی انسان نقطه مقابل خودش را نگاه می‌کند، یک جبههای می‌بیند. ما در مقابلمان جبهه فرهنگی سیاسی غرب وجود دارد که در دل این جبهه، باز یک جبهه سرمایه‌داری خطرناک و آدم خوار وجود دارد، باز در کنار این، یک جبهه صهیونیستی با اهداف مشخص وجود دارد، باز در کنار این، یک جبهه ارتجاع فکری و خوک صفتی در زندگی بشری وجود دارد، سلاطین و این مسئولان و متولیان امورخیلی از حکومت ها، زندگی حیوانیشان مثل خوک و اهدافشان، اهداف دشمنان و فکرشان، فکرهای متحجر، که این‌ها همه یک مجموعه‌ای را تشکیل دادند در مقابل ما؛ یک جبهه هستند، ما اگر بخواهیم در مقابل این جبهه کار کنیم هم ماباید تنوع داشته باشیم، هم بایدابتکار داشته باشیم، هم باید انگیزه داشته باشیم، هم باید برنامه داشته باشیم، کارمان هدایت شده باشد و این نمی‌شود مگر با تشکیل جبهه. این طرف هم بایستی جبهه تشکیل داد. از افرادو حتی مجموعه‌ها به تنهایی کاربر نمی‌آید، باید یک کار وسیع جبهه ای انجام داد،این کار هم جز با حضورمردم امکان ندارد؛ یعنی ابتکارات مردم خیلی از کارها را میکند.

متشکل کردن تشکل های مردمی ؛ باری بر زمین مانده حالا شما آمارها‌یی دادیدکه برای من جدید بود، من این آمارها را نمی‌دانستم، اما می‌دانستم یک حجم عظیمی از فعالیت‌های مردمی در زمینه های فرهنگ وجود دارد.در طول این سال‌ها به افراد متعددی هم،من تکلیف کردم، که بروید این تشکل های مردمی، این مجموعه ها، این واحدهای مردمی راکه دارند کارفرهنگی خودشان میکنند، بروید اینهارا پیدا کنید، تشویق کنید، متشکل کنید، پشتیبانی ممکن، در حدود ممکن پشتیبانی کنید، نتوانستند. آن کسانی که بنده به آنها تکلیف کردم نتوانستند. یک چنین حرکت عظیمی لازم

است،خوب حالا شما وارد این میدان شدید،این مسئولیت را به عهده گرفتید، بسیار کار خوبی است، بسیار کارتقدم ابتکارات و جوشش های فردی و درونی بر اقدامات متمرکزلوازمی دارد این کار،یک لوازمی دارد که این لوازم را باید رعایت کرد. البته من در همین جا هم به شماعرض بکنم که تقدم ابتکارات اشخاص را و جوشش‌های فردی و درونی آدمهای متنوع رابه آنچه که حالابه صورت متمرکز به ذهن بنده و امثال بنده ممکن است بیاید، این تقدم را من قبول دارم. یعنی معتقدم آنچه که از مجموعه شماها بر میآید راقی‌تر وعمیق‌تر از آن چیزی است که به ذهن من می رسد،لکن چیزهایی هم به ذهن من می آید که میخواهم بگویم که به آن توجه کنید.

آفت شناسی کار جزء واجب ترین کارهاست یک مسئله این است که وقتی شما یک حرکتی به این عظمت را شروع میکنید، کار، خیلی کار بزرگی شماشروع کردید،ابعاد این کار خیلی ابعاد وسیع و بزرگی است.از جمله اولین کارهایی که باید انجام بدهید این است که یکجایی برای آفت‌شناسی این بگذارید. چون کار بزرگ است و وقتی کار بزرگ بود،آفتش هم خسارت‌باراست. از همین اول کار، شما نگاه کنید ببینید این کار وسیع و عظیم شما، چه آفت هایی می تواندپیدا کند. این به نظر من از واجبترین کارها است.اینکه از اول این کار، نگاه کنید این کار عظیم شما چه آفت‌هایی می‌تواند پیدا کند، نه نظر من جزء واجب ترین کارهاست. ماداشتیم؛ مجموعه‌هایی البته نه با این وسعت، که خوب شروع کردند،لکن خوب تمام نکردند؛نمونه‌های ازاین قبیل ما داشتیم، متعدد هم داشتیم.اگر

مراقبت نکنید و از اول آفت‌ها را نبینید با دقت تمام،گرفتار خواهید شد.آفات هم به خصوص در زمینه های فرهنگی تدریجی وارد می شوند. یک‌باره وچشم‌گیر وارد نمی‌شوند، به تدریج میآیند. یک وقت انسان احساس میکند که یک ضربه سختی خورده‌که تدارکش دشوار خواهد بود. این یکی از توصیه های بنده است این چنین کار بزرگ و گسترده ای , پشتوانه فکری و نظری بسیار محکمی لازم دارد

یک توصیه دیگرکه اینهم به نظر من خیلی مهم است، البته شما در گزارش تان اشاره کردید که به این توجه داشتیدمن میخواهم تأکید کنم، این است کهاین چنین کار بزرگ وگسترده‌ای،پشتوانه فکری و نظری بسیارمحکمی لازم دارد.اگر این پشتوانه فکری و نظری رانداشتید،وسط راه ، تشکیلاتتان در درون خودش ممکن است دچار انحراف بشود،دچار رکود و ارتجاع بشود.اگر این پشتوانه فکری وجود نداشته نباشد، این خطرها درکمین شماست.یک کار به شدت قوی وعمیق نظری و نرم افزاری حتما احتیاج دارید. خُب حالا آقایانی را که اشاره کردند آقای جعفری،که اینها پشتوانه اند، اسم آوردند چند نفر از آقایان را، همه شان را تا آنجایی که من می شناسم،بسیار خوبند؛ لکن من وزن این کار عمیق و وسیعی را که شما شروع کردید، خیلی وزن سنگینی می‌بینم که این به نظر من میرسد که این پشتوانه فکری و فرهنگی بایستی خیلی مورد اطمینان باشد. اگرنشد،دچار سطحی نگری میشوید، دچار انحراف می‌شوید. نه این که شما منحرف بشوید،تشکیلاتتان آفت انحراف پیدا خواهد کرد، آفت سطحی نگری پیدا خواهد کرد،آفت تکرار پیدا خواهد کرد،احیانا آفت تحجرهای خطرناک پیدا خواهد کرد. این هم یک نکته ای است که باید به آن توجه بکنید.ببینید چه کاری زمین مانده است ؛ نگاه کنید ببینید خلاء کجاست , آن خلاء را پرکنید

یک نکته ی دیگری که وجود دارد بحث اولویت‌هاست.نگاه کنید ببینید چه کاری زمین مانده است.حالا یک وقتی هست یک مجموعه‌ای دارند کاری را خودشان انجام می‌دهند، شما برای آن نظیری هم سراغ ندارید؛خوب پشتیبانی میکنید اشکالی هم ندارد. چنانچه هرجا ملاحظه کردید این کاری که شما می‌خواهیدانجام دهید قبلاً یک جایی دیگری برای این کار تدارک دیده شده،خوب اقدام اول این است بروید سراغ آنجا،ببینید این تدارک،تدارک کافی و قانع کنندهای هست یا نیست. اگر بود، بار از دوش شما برداشتهاست و شماتوجهتان را به آنجا جلب کنید، تشکیلات و افراد راهم به آنجا ارجاع میدهید. اگر نبود، سعی میکنید تکمیل کنید.کم پیش می‌آید که انسان یک مرکزی را به این شکل پیدا بکند بعد ببیند که صد در صد نمیشود با این همکاری کرد. مجبوریم یک کار تاسیسی به وجود بیآوریم،که البتهمعلوم نیست زیاد از این قبیل مواردپیش بیاید، حالا مثلا فرض کنید نمونه روشن اش کار تبلیغ است که شمااشاره کردید.این که شما به فکر کار تبلیغ هستید خیلی خوب است، لکن دوجور کار است. یک جور کار مثلآن کار حجاب و مدرسهکه ما هیچ جانظیرش را نداریم،یعنی این یک کار کاملاً جدیدی است ودر آن موازی کاری علی الاجاله حالاحالاهاقابل تصورنیست؛به خاطر این که حالا یک زوجی پیدا شدند که مثلا ده تا مدرسه را پوشش میدهند اگر ده تا زوج همراه با اینها شدند، صدتا مدرسه را پوشش خواهند داد،صدتا مدرسه از هزاران مدرسه تو کشور کم، مابقیش هنوزاحتیاج دارد.یا مثلا آن کاری که گفتید مثل فرستادن مبلغ در مترو و جاهایی که گفتید، جدید است و کارهایی است که نظیر ندارد، لکنیک وقت بحث فرستادن مبلغ است، خُب دوستان حوزه و یا همین دوستانی که اشاره کردید تشریف دارندمیداننددر حوزه کارهای تبلیغاتی زیادی انجام می گیرد حتی آنجاها موازی کاری بود، ما به بعضی ازمجموعه ها گفتیم اعزام مبلغ نکنند. بنشینند برای اعزام مبلغ برنامه ریزی کنند. یعنی دیدیم یک خلأیی وجود دارد گفتیم این کار را بکنید. شما نگاه کنید ببنید خلا کجاست، آن خلأ را پر کنید.

یا در زمینه مسائل قرآنی هم همین جور است. تفصیلات را حالا خود شما باید بگردید پیدا کنید. منظور این است که موازی کاری به معنای دوباره کاری درست نیست. حالا نه این که هر کار موازی غلط باشد. نه!گاهی کارهای موازی چون نیاز زیاد است، لازم است، اما دوباره کاریها واضافه‌کاری‌های بی منطق رامواظب باشید پیش نیاید و جلویش را بگیرید.

تو همین کار بسیار خوب سایبری که ایشان اشاره کردند به وجود آمده و کارهای بسیار خوبی انجام گرفته،خوب این مرکزی که تشکیل شد برای سایبری، مراقب باشید ناهماهنگی بوجود نیاید یعنی یک کاری انجام نگیرد که در جایی دیگر هم آن کار دارد انجام می گیرد یعنی کاملا همدیگر را بپوشانند. بنابراین این هم مسئله مهمی است که سرخودتان را خیلی شلوغ نکنید به کارهایی که دیگران هم دارند انجام می دهند و یک گوشه چشمی می تواند خلأیی را یا کمبودی را از آنها پر کند، باز شما خودتان بروید مشغول شوید این خیلی لزومی ندارد، کارهای نشده ونکرده که شما باید انجام دهید خیلی هست. نگاه کنید ببینید اولویت ها چیست. این مجموعه ها را به خودتان وابسته نکنید؛ محاذیری داردیک مطلب دیگر هم این است که شما پشتیبانی های مالیتان خوب است،یعنی امکانات مالی ,یکی از مسائل مهم یک چنین کارهای فرهنگی، مسائل مالی و بودجه و پشتیبانی های اینجوری است. از این جهت شما وضعتان خوب است، دستتان باز است اینطور که من اطلاع دارم و کارهای خوبی انجام می گیرد به خصوص که تشریفات و گرفت وگیریهای تشکیلاتی و بروکراسی در میان نیست،لکن اگر بتوانید به جای کمک مالی، آن جاهایی که ممکن است- یک جاهایی هست که احتیاج به کمک مالی است، بدون آن امکان ندارد کار پیش برود- اما یک جاهایی هست که کمک‌های مالی می‌تواند تبدیل شود به زمینه‌سازی برای روی پا ایستادن این‌ها باشد،که شما خودتان هم گفتید که بعضی ها می گویند که با ما این طور رفتار کنید، درست هم همین است. یعنی شما اگر چنانچه مثلاً وسیله پخش محصولات آنها را فراهم بکنید، اینها احتیاج به کمک مالی شماندارند یعنی به خودتان وابسته نکنید مجموعه ها را، -که من دیروز به مناسبتی این را به آقای جعفری اشاره ای کردم - محاذیری دارد، یعنی در آینده مشکلاتی را برای شما و برای آنهافراهم می‌کند.

تشکیلاتتان را حتی المقدور ستادی نگه دارید و وارد صف نشوید مطلب دیگر این است که تشکیلاتتان را حتی‌المقدور ستادی نگه داریدوحتی‌المقدور وارد صف نشوید،صف را به عهده همین مجموعه‌های مردمی بگذارید. بنشینید تدبیر کنید. هدایت کنید، مدیریت کنید، مدیریت به معنای مورد نظر در این قضایا، نه به معنای تصدی‌گری. در واقع یک مرزی برای خودتانقائل بشوید بین

صف و ستاد؛ و حتی المقدور وارد کارهای عملیاتی نشوید، عملیات را بگذارید به عهده دیگران و شمابنشینید تدبیر کنید. یک کار به این وسعت، به نظر میرسد که اگر بخواهد ادامه پیدا کند، این بیشتر امیدهم خودتان و هم کسانی که با شما مربوط هستند را توجه بدهید به خودسازی یک نکته دیگری هم که لازم است توجه کنید این است که شماها که گردانندگان این کار هستید در بخشهای مختلف، هم خودتان و هم کسانی که با شما مربوط هستند را توجه بدهید به خودسازی، ببینید شما اشاره کردیدبه جهاد اکبر و جهاد اصغر، جهاد اکبر این است، یعنی اگر ما توانستیم، با بت درونی و شیطان درونی مبارزه کنیم در همه این میدان‌ها پیروزیم. اگر آنجا شکست خوردیم و مغلوب شدیم در این میدان‌ها پیروزی پیدا نخواهیم کرد.حالا ممکن است در این میدان‌هاجوله‌ای یک وقت انسان پیدا کند اما دولت حق نخواهدشد، آنجارا بایستی علاج کرد،درونمان را باید درست کنیم. مراقب باشند جوان‌هایی که متصدی بخش‌های مختلف هستند که تقوا را، پرهیزگاری را و پاکدامنی را در درون خودشان تقویت کنند، اینها چیزهای لازمی است. اگر این را ما توجه نکردیم و رعایت نکردیمکمیتمان لنگ خواهد بود در بسیاری جاهای گوناگون، به در زمینه مالی , نظارت مومنانه و نه دیوان سالارانه لازم است در زمینه‌های مالی هم، من اعتقادم این است که همان جاهایی که کمک می کنید و باید کمک کنید یک نظارت مومنانه و نه نظارت دیوانسالارانه لازم است، باید وجود داشته باشد. بالاخره نگاه کنید ببینید چه قدر هزینه می‌کنید، کجا و چطور هزینه می کنید؛ به اینها توجه کنید، این طور نباشد که یک بی‌حساب و کتابی تلقی بشود. نفستان را نفس عمیق قرار بدهید، نگذارید نفستان بین راه قطع بشود کارها، کارهای بسیار مهمی است آنچه که شما به آن همت گماشته‌‌‌اید،مهم این است که کار ادامه پیداکند.نفستان را نفس عمیق قرار بدهید، نگذارید نفستان بین راه قطع بشود. البته این الزاماتی دارد؛ اگر می خواهید نفستان، نفس عمیقی باشد، الزاماتی دارد؛ هم الزامات روحی و معنوی و هم الزامات مدیریتی و تدبیری دارد و اگر چنانچه به این الزامات توجه نشود کار چنانچه باید و شاید ادامه پیدا نخواهد کرد. به هر حال اینها چیزهایی است که باید رعایت کرد. ممکن است من برخی از تذکراتی که لازم هست را بعداً به شما منتقل کنم.

از گسترش نفوذ و کلمه در سطح کشور در مسائل زودبازده، سعی کنید استفاده نشود.

یک چیز مهم که الان به این مناسبت، به خصوص در این برهه زمانی لازم است عرض کنم، از گسترش نفوذ و کلمه در سطح کشور در مسائل زودبازده، سعی کنید استفاده نشود. مثل انتخابات و فلان و اینها.حیف است که کار وسیع فرهنگی را که انسان می خواهد انجام دهد، این را وسیله ای قرار بدهد که در انتخابات یکی جلو بیاید و یکی عقب برود. به نظر من حیف است این تشکیلات را تا جایی که ممکن است صرف این جورکارهای زودبازده کنید. البته من انتخابات را به عنوان مثال گفتم ما باید یک بنیه فرهنگی قوی هم در خودمان , هم در مجموعه نظام و هم در تک تک مردم به وجودبیاوریم این کار‌ها را باید برای تقویت بنیه فرهنگی به کار برد. ما باید یک بنیه فرهنگی قوی هم در خودمان و هم درمجموعه نظام به وجود بیاوریم، هم در تک تک مردم به وجود بیاوریم.ما اگر بخواهیم به آن هدف والایعنی ایجاد یک تمدن اسلامی به معنای حقیقی کلمه ، که در آن هم دنیا است و هم آخرت، هم عزت در ملأاعلی هست و هم عزت در روی زمین است. این آن هدفی است که ما داریم. اگر بخواهیم به این برسیم که این خودش وسیله‌ای است برای تعالیم عنوی روح انسان و عبودیت واقعی که خدای متعال ,ما را برای آن خلق کرده، اگر اینها را بخواهیم دسترسی پیدا کنیم احتیاج داریم خیلی کار بکنیم، خیلی تلاش بکنیم و بنیه قوی لازم داریم برای پیشرفت. باید بنیه فرهنگی خود را قوی کنیم، بنیه آحاد مردم و تک تک مردم را. ان شالله خداوندادامه راه با استحکام زیرساخت‌ها ممکن است سوال مطرح کردید ادامه راه چگونه خواهد بود؟من عرضم این است که ادامه راه با استحکام زیرساخت‌ها ممکن است.اگرچنانچه زیر‌ساخت‌ها را محکم کردید، کار در ادامه آسان خواهد شد.هرچه بی سر و صداتر و بی‌انتساب حرکت کنید بهتر است هرچه بی سرو صداتر حرکت کنید بهتر است.تعبیر چراغ خاموش، که چند نفر از دوستان مطرح کردند تعبیرخوب و درستی است. منتها بعضی کارهایی که گفتید خیلی هم چراغش خاموش نیست. بعضی کارها بروز وظهور بیرونی هم دارد، در یک حدی لازم است، اشکالی هم ندارد، اما هرچه بی‌سر و صدا و بی‌انتساب وجودبارها ما عرض کردیم برخی ها، کار را نکرده، تابلو می‌زنند. از یک جاده ای بنده عبور میکردم نزدیک یک شهری، چند سال همانطور از آنجا عبورمیکردیم یک تابلویی من دیدم روی زمین افتاده، یک چیزی روی آن نوشته اند، روی زمین هم افتاده. امسال افتاده بود، سال قبل افتاده بود، بعد هم نرفتیم ببینیم، شاید تا حالا هم،آدم برود، تابلوی آن بالا باشد و زمین هم همینطور افتاده باشد. این فایده ای ندارد . بعضی جاها هست که هیچ تابلویی هم ندارد اما جوشش کار و حرکت آنجا فراوان است، این با ارزش است.

این کارها را یک جایی آماده کنید من بیایم ببینم حالا این کارهایی هم که اشاره کردید بعضی هایش، چون من ندیدم این کارها، بعضی هایش بد نیست با اینکه وقت هم نمی کنم متأسفانه، متاسفانه بنده مجال اینکه، خودم هم بلد نیستم این کارهای دستی را، برقی را، اینهارا باید بیایند برای ما درست کنند لذاست که کمتر مجال پیدا می کنم، چاره ای نیست جز اینکه برخی از کارها را بینیم ما، هم کارهای پویانمایی را، سرود و از این چیزهایی که اشاره کردند یا آن برنامه پانصد شبانه روز را، یا یک روز آماده شده را، بد نیست اینها را یک نگاهی بکنیم، بد نیست اینها را یک جایی آماده کنید من بیام ببینم. بد نیست آدم دلش خوش بشود. ما که شماها را دعا می‌کنیم اما خوب وقتی آدم می بیند گرمتر دعا می‌کند. انسان گرمتر دعای عاقبت به خیری می‌کند. والسلام .  موفق باشید

 

16383
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با توجه به کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) و کتاب عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی 1. با توجه به سلوکی که در این تاریخ به جهت اشراقی که به قلب حضرت روح الله شده بود و ادامه آن سلوک توسط مقام معظم رهبری می باشد قبل از انقلاب حضرت روح الله این سلوک ذیل شخصیت چه کسی بود؟ به چه معنا؟ 2. آیا می توان گفت در زمان غیبت و در هر تاریخ و زمانه ای خدا با اشراق در قلب یکی از اولیا خاص خود زمینه سلوک در ذیل آن شخصیت و رسیدن به لقا الله را فراهم می کند؟ 3. سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) با وجود امام زمان (عج) حاضر و ناظر و سبب متصل عرض و سماء به چه معنایی می باشد و چه رابطه ای بین آنهاست؟ لطفا کمی شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت ....» ملاحظه فرمودید در هر قرنی، عدولی از امت محمد«صلوات‌اللّه علیه‌وآله» به صحنه می‌آید. بنابرای لازم نیست که از این جهت حضرت امام به این معنا، سلوکی ذیل شخصیتی داشته باشند 2- همین‌طور است که می‌فرمایید 3- مظهر ارتباط ما در این تاریخ، حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و سلوکی است که ایشان در مقابل ما گشودند. مثل آن‌که شما در حال حاضر نور سخنان مولایمان حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را در کلمات نایب الامام حضرت آیت اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه‌تعالی» می‌یابید. موفق باشید

16362
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: با توجه به اشعار بلند عرفانی و گزارش رویت عطار ره میخانه و مسجد کدام است / که هر دو بر من مسکین حرام است. نه در مسجد گذارندم که رند است / نه در میخانه کین خمار خام است میان مسجد و میخانه راهی است / بجوئید ای عزیزان کین کدام است به میخانه امامی مست خفته است / نمی‌دانم که آن بت را چه نام است مرا کعبه خرابات است امروز / حریفم قاضی و ساقی امام است برو عطار کو خود می‌شناسد. که سرور کیست سرگردان کدام است 1. مقام سکون و مسکینی چه مقامی است که به اعتباری از میخانه که خود تجلی انوار الهی است بالاتر است؟ و خامی مسکین در میخانه به چه معناست؟ 2. تعبیر به «بت» که امام مست در آن خفته است به چه معناست؟ و به کجا نظر دارد؟ 3. مقام تحیر و سرگردانی چه مقامی است؟ و چگونه باید به آن رسید؟ لطف کمی شرح دهید. و کمی از اسرار این شعر روحانی را بازگو کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب عطار گزارش سلوکی را می‌دهد که از هرگونه تعیّن و ظهوری آزاد است. لذا با نظر به فقرِ ذاتی خویش و مسکین‌بودنش، نه نظر به مسجد دارد و نه به میخانه. زیرا به طور معمول اصحاب این دو عبادتگاه به نحوه‌ای از رسومِ خلقی محدود می‌شود و این با وحدت شخصی وجود ناسازگار است و راهی ماوراء چنین رسوماتی را طلب می‌کند. به همین جهت حتی برای میخانه واژه‌ی «بت» را به‌کار می‌برد که یک نحوه محصورشدن در میان است. در حالی‌که در فضای وحدت شخصی وجود با خدایی روبه‌رو هستیم که نه این است و نه آن است و این همان مقام تحیر است. موفق باشید

16355
متن پرسش
استاد عزیز سلام: استادی داشتیم که در جواب دانشجویی که در مورد چگونگی ازدواج فرزندان حضرت آدم و حوا و اینکه آیا خواهر و برادران در آن تک مورد فقط با هم از دواج کرده اند، جواب داد که ادیان در هر دوره از زمان حضرت آدم (ع) تا پیامبر اسلام (ص) تکامل یافته و زدواج برادر و خواهر با ازدیاد جمعیت و انسانهای بعدی حرام شده. استاد آیا ازدواج فرزندان حضرت آدم (ع) و حوا (ع) اصلا صحت دارد؟ و دوم اینکه آیا پاسخ استادمان صحیح است یا نه؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به نظر علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» می‌توان گفت که حرمت ازدواج با خواهر یک موضوعِ تشریعی است و نه تکوینی. و به همین جهت در آن زمان این حرمت، تشریع نشده بود. ولی این حرف که آن استاد در رابطه با حرمت ازدواج برادر و خواهر زده است، کاملاً حرف بی‌مورد غلطی است و عملاً نظر خود را بر دینِ خدا تحمیل کردن است. موفق باشید

16332
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: طاعات و عباداتتان مقبول درگاه حق‌تعالی یک بنگاه اقتصادی را فرض بفرمایید: عرف و قانون رایج فعلی بر این است که یک‌طرف سرمایه‌گذار دارد و از طرف دیگر کارگر و کارمند و مدیران هم اغلب از خود سرمایه‌گذاران هستند. کارگر چرخ آن بنگاه اقتصادی را با کار خود چرخانده و حقوق ماهانه می‌گیرد فارغ از اینکه کفاف زندگی‌اش را بدهد یا ندهد؛ اما سرمایه‌گذار عموماً فقط سرمایه‌اش در گردش است و خودش مگر در صورت مدیریت، کار نمی‌کند با این‌حال سر سال سود اصلی کارخانه را که گاهی چند برابر حقوق سالانه‌ی مجموع شاغلان آن بنگاه هست دریافت می‌کند. از نظر اسلامی تقسیط سود این بنگاه چگونه باید باشد؟ از پیشنهادهای زیر کدام به نظر اسلام نزدیک‌تر است؟ 1. باید حداقل 20 درصد سود خالص برای کارکنان باشد. 2. علاوه بر کارکنان عموم هم باید در سود شریک باشد. (بحثی شبیه سهام عدالت) 3. سود اصلی برای کارکنان است سرمایه‌گذار اگر در آن بنگاه شاغل نیست فقط باید اجاره‌ی سرمایه‌اش را بگیرد مثلاً چیزی در حدود یک‌سوم سود خالص. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان یک نظر کلی داد. زیرا به هر صورت در فضای سالم اقتصادی، ثروت باید فعّالانه جهت کارآفرینی، نقش فعّال داشته باشد. لذا است که اگر صاحب کارخانه‌ای حقوق کارگران را در حدّ معقول بپردازد ولی برای جایگزینی کارخانه‌ای که در حال فرسایش است، سودِ مناسبی به‌دست آورد که پس از مدتی کارخانه فرسوده و کارگران بیکار نباشند؛ کارِ عاقلانه‌ای است. بدین لحاظ نمی‌توان برای کارفرما و صاحب ثروت، سود محدودی را در نظر گرفت. آن‌چه امروز به عنوان بحران مطرح است غفلت از تعریفی است که ما از حقوق کارگر و کارفرما و معنایِ کارآفرینی داریم، همه‌چیز در بحران است حتی قیمت ارز. موفق باشید

16331
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: طاعات و عباداتتان مقبول درگاه حق‌تعالی اگر قبول زحمت فرموده و نظرتان را در مورد میزان مطابقت نظر زیر با اسلام بفرمایید ممنون می‌شوم: ثروت یک بحث است انباشت سرمایه بحثی دیگر؛ اینکه آن‌قدر داشته باشی که اگر همین امروز تمام منابع درآمدت قطع شد تا زمان یافتن منبع جدید خللی به زندگی شخصی و خانوادگی‌ات وارد نشود و دغدغه‌ی مسکن و بدهی هم نداشته باشی می‌شود ثروت؛ اما انباشت سرمایه آنجاست که آن‌قدر جمع کرده و می‌کنی که تا هفت‌پشتت هم کار نکنند باز هم دارند تا بخورند. مسلماً اسلام با ثروت حلال مشکلی ندارد؛ اما در مورد انباشت سرمایه باید پرسید که آیا این انباشت باعث نمی‌شود در گوشه‌ای از دنیا کاری لنگ بماند؟ آیا جوانان با درآمدی مکفی شاغل، مجردان متأهل، جاده‌ها ساخته، مدارس و غیره بنا، روستاها و شهرها آباد و در یک‌کلام رفاه نسبی شامل حال همگان شده است که داری انباشت سرمایه می‌کنی؟ انباشت سرمایه آنجایی خوب است که کاری بر زمین نمانده باشد اگر با 1200 متر شدن ویلای 1000 متری‌ات منجر به افزایش هزینه‌ی تأمین مسکن و بی‌بهره ماندن حتی یک نفر از خانه‌ی شخصی خواهی شد این برخلاف عدالت و انصاف است. در اسلام نه عرضه و تقاضا که عدالت و انصاف روابط بازار را رقم می‌زند؛ اگر خانه‌ای را با هزینه‌ای متری یک‌میلیون تومان بناکرده‌ای موقع قیمت‌گذاری نباید به عرضه و تقاضا نگاه کنی باید به عدل و انصاف نگاه کنی؛ البته قرار نیست ضرر کنی یا دست‌کم سودی نبری ولی اگر می‌بینی درصورتی‌که به‌جای متری یک و نیم میلیون تومان 250 هزار تومان ارزان‌تر بفروشی باعث خواهی شد هم تعداد بیشتری توان خرید پیدا کنند و هم کسی که می‌خرد پولی در دستش باقی بماند که با آن، قسمت دیگری از زندگی‌اش را اصلاح کند حق در این است که به این سود کم‌تر قانع شوی. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال آن‌چه باعث می‌شود تا ما از پل صراط دنیا، سبک‌بال بگذریم؛ قناعت و سادگی است حتی اگر ثروت‌مان از پارو بالا رود، آن ثروت باید در خدمت جامعه و تولید باشد وگرنه «کنز» محسوب می‌شود و کنزِ ثروت حرام است. موفق باشید

16322
متن پرسش
رابطه خواب و تقوا س 132: آيا اينكه كسي هيچ خواب معنوي نمي‌بيند دليل بر ضعف تقواي اوست؟ ج: بله. حتماً. س 133: چرا حتماً؟ ج: ضعف تقوا اثر دارد. خواب شب تابع اعمال روز انسان است. اگر روز تمام كارها را بر طبق تقوا انجام دهيم شب عكس العمل نشان مي ­دهد، آدم زيارت مكه و مدينه مي­ رود؛ پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله را در خواب مي­ بيند، بنابراين درست نيست، اینکه آدم هیچِ هيچ نبيند و اهل تقوا باشد. س 134: یعنی انسان با تقوا هر شب خواب خوب می‌بیند؟ ج: بله، اجمالاً. حالا هر شب هم نه يك شب در ميان، دو شب در ميان مي ­بیند. س 135: به اين مضمون روايت داريم كه كسي كه ايمانش بالا باشد ديگر خواب نمی ­بیند؟ ج: روايت اينجوري نیست، روایت فرموده است كسي كه عقلش قوي باشد اينگونه است، نه ايمانش. كساني كه عقلشان زياد است خواب نمي ­بينند یا كم مي بينند. س 136: یعنی تقوايشان مشكل دارد؟ ج: مشكل نیست، خود عقل زياد مانع بروز خواب است، اما ايمان زیاد نه، بلکه انسان خواب‌هاي خوب مي ­بيند. س 137: تقوايي كه مي‌فرماييد با خواب خوب ملازم است تقواي درجه بالا است؟ ج: نه همينکه تقوا شروع شود كافي است، انسان گناه نكند واجبات را انجام دهد ايمانش بالا مي­ رود خواب‌هاي خوب شروع مي ­شود. سلام استاد: وقتتون بخیر و خسته نباشید و تشکر از وقتی که در اختیار ما میذارید. استاد این متن سوال و جواب از مرحوم آیت الله خوشوقت هست که در سایتشون منتشر شده. استاد بنده بندرت خواب می بینم و خواب معنوی هم کلا شاید در چند ماه یکی یا دو تا ببینم که شایدم توهمات باشه و در طول روز هم سعی در مراقبه و گناه نکردن دارم در حد توان خودم و خیلی هم دوس دارم از این خوابا ببینم چون حس می کنم شاید بهم آرامش بده اما خبری نیست. شنیدم که میگن به خواب اهمیت ندین اما فرمایشات ایشون منو به فکر واداشته که شاید یه جای کار من میلنگه. استاد آیا واقعا خواب خوب ندیدن دلیلش نداشتن تقوی است؟ خیلی عذر میخوام که طولانی شد. ببخشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حوزه‌ی خواب حوزه‌ی بسیار وسیعی است و به راحتی نمی‌توان در مورد آن سخن گفت. فرمایشاتی مرحوم آیت اللّه شجاعی داشته‌اند که بنده در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» از صفحه‌ی 86 به بعد آن مطالب را آورده‌ام. در ضمن نکاتی در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» به‌خصوص در یک پاورقی طولانی عرض شده است. خوب است که به آن‌جا رجوع فرمایید. موفق باشید

16303
متن پرسش
سلام علیکم: بنده کتابهای شهید مطهری رو خوانده ام و برخی را تدریس کرده ام. خواستم کتابهای کلیدی استاد طاهرزاده را بخوانم. اگر بخواهم حدود 20 کتاب را بخوانم از استاد سوال فرمایید کدام کتابها و طبق کدام سیر بخوانم؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم همان سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست، همراه با دنبال‌کردن شرح سوره‌ی احزاب، إن‌شاءاللّه مفید واقع شود به شرطی که کار تا رسیدن به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» ادامه یابد. موفق باشید

16314
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: مسیر نظریه پرداز شدن از ابتدا تا انتها چیست؟ و اینکه چارچوب و بنای نظریه پردازی را چگونه می توان پدید آورد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرایضی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این رابطه داشته‌ام، شاید مفید افتد. موفق باشید

16307
متن پرسش
با سلام و قبولی طاعات و آروزی بهترین ها از خداوند متعال برای جنابعالی: ببخشید من عاجزانه از شما یک راهنمایی می خواهم، چون فکر خودم به جای نمی رسد و از طرفی همسرم دیدگاههای شما را بسیار قبول دارند. همسرم فردی تحصیل کرده و متدین و حزب اللهی اند و خدا را از این بابت شاکرم. اما مدتی است من احساس می کنم بیشترین وقتشان را در فضای مجازی اند و طبق صحبت خودشان کار فرهنگی انجام و با درج مطالبی فکر بعضی را بسوی آنچه حق و صحیح است هدایت می کنند. من به ایشان اعتراض شدید دارم که زیاد وقت شما را گرفته اما ایشان نمی پذیرند. من نگران این هستم که مصداق فرمایش مقام معظم رهبری حفظه الله شوند که فرمودند بعضی در این فضاها تنفس می کنند. قبلا بیستر اوقات مشغول مطالعه و شنیدن صوتهای فلسفه بودند و من خیلی خوشحال بودم که گرچه ساعات خیلی کم با خانواده هستند. اما لذت می بردم ایشان را در حال مطالعه می دیدم و حتی از حق خودم می گذشتم گرچه احساس می کردم کم با ما هستند و باید بیشتر به خانواده و فرزندان اختصاص دهند. اما حالا دلم به درد می آید که می بینم بلافاصله بعد از آمدن از سر کار تا عصر دوباره شب ها چه بسا تا نزدیکی اذان صبح در گروهها هستند. میگم خدایا اگر من در اشتباهم مرا هدایت و اگر همسرم در اشتباهند ایشان را هدایت بفرما. اطاله کلام نکنم از شما می خواهم حقیر و همسر گرامی ام را راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّمِ مسلّم ما در شرایطی نیستیم که از تعادل به ثمررساندنِ ابعاد مختلف شخصیت خود غفلت کنیم. آن‌چه موجب کمال ما است تنظیم وجوه مختلف شخصیت‌مان است. بدین معنا که در کنار اُنس با فرزند و همسر و داشتن لذّات حلال و اُنس با ارحام؛ در ضمن از حضور در فضای مجازی نیز غفلت نکنیم. ولی اگر همه‌ی وقت خود را در آن فضا صرف کنیم، بعد از مدتی امکان ارتباط طبیعی با اطراف خود را از دست می‌دهیم و عملاً انسانِ تک‌بُعدی خواهیم شد. موفق باشید   

16295
متن پرسش
با سلام و ارادت: کانالی تحت عنوان داروخانه معنوی، اذکاری با منبع و نیز جداولی رمزی جهت رفع مشکل معرفی می نماید لطفا صحت و سقم چنین مطالبی که باعث عضو شدن بیش از 200000 نفر در کانال مذکور شده را عنایت فرمایید. با تشکر آدرس کانال تلگرام: https://telegram.me/goshayeshe
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم‌رفته کار خوبی است ولی عنایت فرمایید که تأثیر اذکار با معرفت به محتوای آن‌ها و رجوع قلبی، تأثیر اساسی خود را دارد. موفق باشید

16283
متن پرسش
با سلام: استاد یک راهنمایی از شما می خواستم. با توجه به اینکه به ماه رمضان نزدیک شدیم، برای جلسه قرآن محله که معمولا خانمهایی با سطح معلومات مختلفی حضور دارند از تحصیلات ابتدایی تا دانشگاهی ولی خانم های بسیار مشتاقی هستند. در طی سالهای گذشته موضوعات مختلفی گفته شده براشون. اما امسال بیشتر می خواستیم از کتاب ها و مباحث شما استفاده کنیم، شما چه پیشنهادی از میان کتاب های خودتون دارید. من فکر کردم شاید مباحث شما در شرح حدیث ای اباذر مفید باشد. لطفا پاسخ به ایمیل فقط ارسال شود.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از تذکر اجمالی نسبت به معرفت نفس تا نکته‌ی هشتم، خوب است با توجه به نکاتی که در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» مطرح است، نکاتی را با آن مخاطبان در میان بگذارید. موفق باشید

16280
متن پرسش
سلام بر حضرت استاد طاهرزاده عزیز: بنده ماموریتی برای خودم تعیین کرده ام که قشر روشنفکر جامعه را با احساسات و استدلالات عقلی به سوی دین بکشانم و رفع سوء تفاهمات کنم. در این مسیر با دید دلسوزانه نسبت به جهل افراد آنها را از محبت خود آگاه می کنم و کار زشت شان را به حساب جهل شان می گذارم. ولو آنکه آن فرد به مقدسات توهین کرده باشد. آیا این روش صحیح است؟ و توصیه حضرتعالی در این باره چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما چنین وظیفه‌ای را در هر شرایطی که پیش بیاید، داریم به همان معنایی که مقام معظم رهبری اخیراً بحث وظیفه‌ی تبیین را مطرح کرده‌اند. البته باید مواظب باشیم کار به جدال و خصومت کشیده نشود. موفق باشید

16229
متن پرسش
استاد عزیز سلام: از شما بسیار متشکرم که سعی بر انس هرچه بیشتر ما با قرآن این کتاب عظیم و پر برکت آسمانی دارید. به اذن خدا در مورد آیه مبارکه ۲۴ سوره نسا من تفسیر المیزان را مطالعه کرده ام. در آنجا و آیه قبل ازدواج با اشخاصی مثل مادر و عمه و خاله و... را منع می کند لطفا در مورد تفسیر آیه 24 و ابتدای آیه که می فرماید و زنان شوهردار مگر کنیزانی از شما که شوهر دارند، ازدواج با آنان حرام است. لطفا کمی توضیحی بفرمایید. منظور از کنیزان شوهردار چیست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مباحث «آیات الاحکام» که مربوط به فقها است، بنده تخصص ندارم و علامه‌ی طباطبایی نیز در همان ابتدای المیزان می‌فرمایند که در این آیات، ورود نمی‌کنند زیرا این آیات باید ذیل روایات فقهی معنای خود را ظهور دهد و نه در یک بحثِ تفسیری صِرف. موفق باشید

16236
متن پرسش
با عرض سلام: 6 سالی هست که در تهران با یک سری از دوستان مباحث شما را کار و مباحثه می کنیم و جلسات به صورت منظم هفتگی برگزار میشه که به لطف خدا دستاوردهای خوبی هم داشته، معرفت نفس و خویشتن پنهان دوبار، برهان صدیقین و حرکت جوهری دو بار، انسان از فراخنای... یک بار، آشتی با خدا و معاد هم یک بار مباحثه شده می خواستیم از شما راجع به بحث بعدی نظر بخواهیم که کدوم مبحث را پی بگیریم؟ ما در حین کار مباحثاتی در حال انجام کارهای فرهنگی هم بودیم حالا کم و بیش مثلا یه صندوق قرض الحسنه تشکیل دادیم و به مومنای نیازمند واقعی وام میدیم و ... دوستان میخوان بدونن در حال حاضر اولویت کار فرهنگی ما چی باشه؟ چون نظر خود بنده این هست همین سیر معرفتی و تحکیم مبانی معرفتی خودش بهترین کار فرهنگیه اما بازخواستیم نظر شما که همیشه برای ما مثمر ثمر بوده را بدونیم، آیا ما باید بیشتر ریز بشیم تو کارهای جزیی تر یا همین سیری که میریم و درکنارش کارهای دیگه هم می کنیم خوبه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند توفیق کامل به عزیزان مرحمت کند. هر اندازه در معارف الهی عمیق‌تر شوید، رسالت فهم دین خدا و تبیین آن را که به گفته‌ی مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» نیاز امروز جامعه است، بهتر انجام می‌دهید. پیشنهاد بنده آن است که بعد از مطالعه‌ی کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» به شرح تفسیر حمد امام مشغول شوید که صوت آن مباحث، بر روی سایت هست. در ضمن در مباحث غرب‌شناسی از کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» و «مدرنیته و توهّم» غفلت نشود تا إن‌شاءاللّه رفقا آماده‌ی اُنس با کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» گردند. موفق باشید

16192
متن پرسش
با سلام: استاد بفرمایید با توجه به سه نوع تفسیر از یک بیت در زیر به این نتیجه می رسیم که مولانا در عرفان درجاتش عالی تر است یا برداشت دیگری دارید؟ ‌ ✨سه نگاه به یک واقعه ⚡️موسی خطاب به خداوند در کوه طور عرضه داشت: اَرَنی ( خود را به من نشان بده) خداوند فرمود: لن ترانی (هرگز مرا نخواهی دید) ✅سعدی: چو رسی به کوه سینا اَرَنی مگو و بگذر که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی" ✅حافظ: چو رسی به طور سینا اَرَنی بگو و بگذر تو صدای دوست بشنو، نه جواب "لن ترانی" ✅مولانا: اَرَنی کسی بگوید که ترا ندیده باشد تو که با منی همیشه، چه "تری" چه " لن ترانی"
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر سه بزرگوار با نظر به ذوق روحانی که داشتند بهره‌ی خود را از آیه‌ی مذکور گزارش می‌دهند. با این حال اشکال ندارد که بگوییم مولانا از جهتی در مقام رؤیت حق است و در شعر خود آن رؤیت را گزارش می‌دهد. ولی حافظ هم در این شعر خود حرف‌ها دارد در آن حدّ که به رؤیت هم قانع نیست، می‌گوید طلب رؤیت بکن ولی تا فنایی باید جلو رفت که از دوگانگی بین شاهد و مشهود حتی اگر مشهود، حضرت حق باشد باید گذشت و لذا با شنیدن صدای دوست، راه را ادامه بده. موفق باشید  

16190
متن پرسش
سلام: یکی از عدم موفقیت کارهای فرهنگی این است که ما درون آن کاری که می خواهیم انجام دهیم نیستیم و در واقع از بیرون به آن کار می نگریم و می خواهیم دیگران را آدم کنیم و مثل یک ابژه به آن می نگریم. لطفا نطرتان را بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن خوبی است. عرایضی در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» شده است. موفق باشید

16187
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد گرانمایه و عزیز: در موضوع دعا و تغیر مقدرات در سوال 16178 گفتم بسیاری از بزرگان تصریح به تغییر مقدرات با دعا و صدقه و... دارند که سه نمونه آن در ذیل آمده است استاد عزیز لطف فرموده توضیح فرمایند: آیت الله مصباح می فرمایند: «هر چند اقتضای تقدیرات در شب قدر محکم و غیر قابل تغیر بودن است اما اگر انسان دعای جدی داشته باشد می تواند این تقدیر را تغییر دهد.» آیت الله صمدی آملی می فرماید: «قضای الهی قابل تغییر نیست اما قدر با صدقه و دعا و... قابل تغیییر است.» آیت الله جوادی آملی می فرماید: «در عالم حرکت که عالم دگرگونی، تغییر و تبدیل است، «بداء» راه دارد. بداء در تکوینیات همانند نسخ در تشریعیات است.» در محدوده عالم طبیعت، تحول و دگرگونی راه دارد و خدای سبحان این چنین مقدر کرده که صدقه یا صله‌رحم یا دعا انجام گیرد تا فلان کار عملی شود و اگر چنانچه این امور صورت نگرفت فلان امر هم حاصل نشود. و از سوی دیگر خدای سبحان هم می‌داند، که فلان شخص دعا می‌کند و بهره می‌‌گیرد و دیگری دعا نمی‌کند و بهره‌ نمی‌برد. پس در علم خدا جهلی نبوده و در جهان هستی ابهامی نیست. به ما راهنمایی کردند که اگر خواستیم از خیر بیشتری برخوردار باشیم دعا، صدقه، صله‌رحم و مانند آن راه‌گشاست؛ وگرنه محروم خواهیم شد. پس دو مطلب، مورد نظر است: یکی اینکه گر چه در ازل همه امور تنظیم شده، ولی هر امری با علل و اسباب آن تنظیم شده است و یکی از علل و اسباب در محدوده حرکت و عالم تحول همان صدقه و صله‌رحم و دعا و مانند آن است. وقتی از محدوده تحول و لوح محو و اثبات گذشتیم و به عالم قضای محض رسیدیم، آنجا دیگر صدقه و صله‌رحم و دعا و ... معنا ندارد. گر چه عبادی بودن دعا مسئله جداگانه است؛ اما دعا برای تغییر و تبدیل، لزوماً در قلمرو لوح محو و اثبات به پایین است نه در محدوده لوح محفوظ. مطلب دیگر آن است که خدای سبحان می‌داند که فلان شخص صله رحم می‌کند در نتیجه از عمر طولانی برخوردار می‌شود و دیگری قطع رحم می‌کند و از عمر طولانی محروم می‌شود، پس نه در علم خدا تردید و ابهام است، نه در واقع امر، و نباید گفت: قضا و قدر حق است، چرا دعا کنیم؟ زیرا که خود دعا جزء قدر است؛ یعنی خدا مقدر کرده که در صورت دعا فلان حادثه که حادثه خیر است واقع شود؛ و فلان حادثه شر پیش نیاید. از این جهت دعا اثر دارد و جزء قضا و قدر عالم است. فرمود: «وَسْئلُواْ اللهَ مِن فَضْلِهِ»، از خداوند فضل او را طلب کنید. همان که قضا و قدر را مشخص کرد و فرمود: «وَکُلُّ شَیْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ» یا: «إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ» همان فرمود: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ». با تشکر از استاد عزیز و التماس دعای فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه در مجموعه‌ی جواب‌های سؤالات مربوط به «دعا» عرض شد، نظر به معارفی است که اساتید عزیز متذکر آن هستند. به نظرم خوب است که به عنوان یک مجموعه با زوایایِ مختلف همه‌ی سؤال و جواب‌ها جمع‌آوری شود. موفق باشید

16179
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با توجه به کتاب «صلوات بر پیامبر (ص) عامل قدسی شدن روح» و کتاب «عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی در این تاریخ» اینکه ما با گفتن اسم حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و مقام معظم رهبری صلوات می فرستیم چه جایگاهی دارد؟ این صلوات ما را به کجا سیر می دهد و ما را متوجه چه چیزی می کند؟ آیا می توان گفت با صلوات در ذیل شخصیت این بزرگواران سلوک پیدا می کنیم و از کثرت به عالم معنا سیر پیدا می کنیم. لطفا کمی شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذکر صلوات، همیشه متوجه‌ی نقش عظیم رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و ائمه‌ی هدی«علیهم‌السلام» می‌باشیم. حتی آن وقتی که با آوردن اسم امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» صلوات می‌فرستیم، باز متوجه‌ی نقش ائمه و پیامبر هستیم که چگونه راهی را گشوده‌اند که چنین افرادی در آن راه پرورده شده‌اند. موفق باشید

16178
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت استاد عزيزمان: از اين كه وقت گرانبهای شما را می گیرم عذر خواهی می کنیم خدا به شما خیر کثیر عنایت فرماید. جناب استاد در رابطه با دعا و مقدرات نظر شما برایمان روشن و قابل قبول نیست و با آنچه بزرگان می فرمایند و حتی دریافت و برداشت و عمل عامه مسلمانان انگار همخوانی ندارد البته به فهم ناقص من. چه اشکالی دارد دعا باعث تغییر تقدیر شود. چنانچه امام موسی ابن جعفر علیه السلام می فرماید: «ان الدعا یرد ما قدر و ما لم یقدر قال قلت ما قدر فقد عرفته فما لم یقدر قال حتی لا یکون» (عده الداعی) حضرت در این روایت تصریح دارند دعا باعث تغیر تقدیر می شوند چرا که وقتی تقدیری بر گردانده شود به طور طبیعی تقدیر جدیدی جایگزین خواهد شد. و یا حضرت صادق علیه السلام به میسر می فرماید: «یا میسر ادع الله و لاتقل ان الامر قد فرغ منه....» (همان) و یا روایت دیگر امام کاظم علیه السلام که فرمودند: «علیکم بالدعاء فان الدعاء و الطلب الی الله یردالبلاءو قد قدر و قضی فلم یبق الا امضاءوها فاذا دعی الله و سئل صرفه صرفه» (همان) در این روایت نیز حضرت می فرمایند دعا قدر و قضا را تغیر می دهد زیرا وقتی بلایی طبق این روایت مقدر شده باشد و با دعا صرفه شود یعنی تغییر مقدر با دعا. یا روایتی که امام صادق علیه السلام می فرمایند: «من تخوف من بلاءیصیبه فتقدم فیه بالدعاء لم یره الله ذلک البلاء ابدا» (همان) این روایت هم می فرماید با دعا می توانی بلایی که نگرانی در تقدیر تو باشد و بر تو نازل شود را به عافیت از آن بلاء تغیر دهی و موارد بسیار دیگر از روایات و داستانهای بزرگان. حال چه اشکالی دارد بگوییم خداوند در شرایط عادی فلان تقدیر را برای فلان شخص رقم زده است و در همان علم الهی نیز ثبت است که با دعا یا صدقه یا..... تقدیر او از آن حالت اول بدون دعا و صدقه و.... به حالت دوم تبدیل خواهد شد، یعنی اولی محو و با قدرت دعا دومی ثبت خواهد شد چنانچه ابن فهد حلی در پاسخ به اشکال فوق و نقش دعا می فرماید ممکن است آنچه مصلحت گردیده و ذات اقدس الهه آن را انجام خواهد داد بعد از دعا مصلحت شده باشد. با این نگاه آیه 22 سوره مبارکه حدید را نیز می توان اینچنین گفت که در کتاب الهی ثبت است که فلان شخص با دعای اختیاری خود شایسته دریافت فلان نعمت می شود یا فلان بلاء از او رفع می شود و در عین این که جایگاه قضا و قدر الهی حفظ می شود نقش دعا هم بر جا می ماند البته آنجا که قضای حتمی الهی همچون وجود مرگ و رفتن حتمی از این دنیا و از این قبیل باشد که محل پرسش نیست با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات بسیار خوبی را متذکر شده‌اید و واقعاً بحثی بر روی نقش دعا و تغییر تقدیرها نیست تا آن‌جایی که قرآن می‌فرماید: «قُلْ ما یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ»؛ اگر دعای شما نبود، خداوند به شما اعتنا و توجهی نداشت. دعا "بهترین و برترین عبادت"، "مغز عبادت"، "کلید رستگاری"، "گشاینده درِ رحمت" و "سلاح مؤمن و ستون دین و نور آسمان‏ها و زمین" است. می‌ماند که آیا قضا و قدرهای ثابتی هست که با دعا قابل تغییر نباشد؟ در جواب آن سؤال‌کننده‌ی محترم که سؤال کرده بود، چرا با این‌همه دعا آن‌چه می‌خواستم محقق نشد؛ عرض شد متوجه قضا و قدرهای ثابتی که به مصلحت بندگان است نیز باشند. و روایاتی که جنابعالی متذکر شدید برای آن است که بفهمیم نقش دعا چه اندازه در تغییر سرنوشت انسان‌ها موثر است ولی نه به آن معنا که هرچه ما بخواهیم باید با دعا محقق شود و به قول اساتید محترم؛ خدا در اختیار ما باشد و ما فرمانده‌ی همه‌چیز. موفق باشید 

16161
متن پرسش
با سلام حضور استاد عزیز: استاد فرمودید با دعا آن‌چه مقدّر است به راحتی به ما می‌رسد، این سخن چگونه با آن داستان جمع می شود که حضرت عیسی به یارانش فرموده بود این جوان فردا می میرد (یعنی تقدیرش این است) ولی نمرد. و شما در پاسخ فرمودید حضرت عیسی«علیه‌السلام» در آن مقام، با نظر به لوح «محو و اثبات» هر آن‌چه در عالَم واقع می‌شود را می‌بینند و می‌یابند. منتهی وقتی آن جوان با نیّتی جدا از شخصیت قبلی خود عمل می‌کند، در واقع بَداء حاصل می‌شود و از عالَمِ «لوح محفوظ» قاعده‌ی دیگری جاری می‌گردد که آن مربوط به علم خدا است و نه علم انبیاء. یعنی دعا می تواند تقدیر را تغییر دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت تقدیر اصلی آن جوان و اجل مُسمّایش، نمردن بوده ولی به جهت کارهایی که کرده بود عمرش کوتاه شده بود - مثل آن‌که می‌گوییم قطع رحم، عمر را کوتاه می‌کند - ولی چون با دعا، دفع آن بلیه را انجام داد به همان تقدیر اصلی‌اش برگشت نمود. موفق باشید

16156
متن پرسش
سلام: نمی دانم چقدر این حرفم روی حساب است ولی فکر می کنم یکی از دلایلی که کارهای فرهنگی آنچنان که باید پیش نمی روند به دلیل این است که مدل کارهای فرهنگی در کشور براساس مدل اقتصادی غربی پیش می رود. نظرتان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. بنده در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» عرایضی در این مورد کرده‌ام. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!