بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: بدون دسته بندی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13976
متن پرسش
سلام: جناب محی الدین فرموده اند: «العالم متوهم ما له وجود خارجی.» استاد بنده بعد از کار کردن روی کتاب از برهان تا عرفان برداشتهایی داشته ام از این جمله. ولی می خواستم از استاد خواهش کنم اگر بتوانند در چند خط منظور آن را بفرمایند بنده سعی می کنم روی آن کار کنم. التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث مهمی است که محی‌الدین در فصّ یوسفی به میان آورده است و شاهد خود را روایت مشهور پیامبر خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» قرار می‌دهد که حضرت می‌فرمایند: «النَّاسُ نِيَامٌ‏ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا» مردم در حال حاضر در خواب‏اند وقتى مردند، تازه بيدار مى‏ شوند. بيدار مى‏ شوند و مى‏ بينند عالم اطرافشان طورى شده كه نسبت به دنيا برايشان يك نحوه بيدارى است. به همين جهت قرآن در رابطه با قيامت به شخص گناهكار مى‏ فرمايد: «لَقَدْ كُنْتَ في غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديدٌ» حقيقتا تو از اين عالم در غفلت بودى ما پرده را از مقابل تو عقب زديم و حالا چون چشمت تيزبين شده اين‏ها را در اطراف خود مى‏ بينى ولى در دنيا نديدى در حالى‏كه در دنيا هم اين‏ها اطراف تو بود. محی‌الدین دنیا را نسبت به عالم بالا دارای وجود اصیل نمی‌داند، ولی نه این‌که آن را غیر واقعی بداند. سعی بفرمایید مطلب را در فصّ یوسفی دنبال فرمایید. موفق باشید

 


[1] ( 2)- بحار الأنوار، ج 50، ص 134.

[2] ( 3)- سوره‏ى ق، آيه‏ى 22.

13975
متن پرسش
سلام: اینکه می گویند آیت الله جوادی چرا در فتنه موضع گیری نکرد واقعیت دارد؟ اگر واقعیت دارد می تواند دلیل بر کم بصیرتی استاد جوادی آملی حفظه الله شود؟ بنده خودم می دانم استاد جوادی بسیار انقلابی اند. ولی می خواستم با استاد مشورت کنم که اطلاع بیشتری کسب کنم (چون از بنده بعضا می پرسند. همین چند روز پیش هم پرسیدند). ممنونم استاد. اجرتان با خدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طرف مقابل سعی داشت آیت اللّه جوادی را به نفع خود مصادره کند و حضرت آقا در عین آن‌که نسبت به فتنه موضع خود را مشخص کردند ولی نخواستند به عنوان یک شخصیت فرهنگی در یکی از موضع‌گیری‌های سیاسی جاری در کشور وارد شوند. موفق باشید

13974
متن پرسش
سلام استاد: همانطور که قبلا خدمتتان عرض کرده بودم. بنده اسمم آرش است. حال می خواهم چند ماه دیگر برای تغییر آن اقدام کنم به اسم مبارک مهدی. ولی چیزی به ذهنم آمد که خواستم با شما هم در میان بگذارم. اگر بنده اسمم را عوض نکنم و روحانی بشوم و با همان نام سخنران بشوم جوانان بیشتری جذب می شوند و من می توانم به حد خودم تبلیغ کنم. چون اسم من ایرانی است جوانان هم گره خوردن اسلام و ایران را می توانند ببینند. و از طرفی هم گمان می کنند من علاقه میهنی و ملی دارم .... نظر شما در این رابطه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این امر که می‌فرمایید ولی بالاخره وقتی اسم انسان به‌خصوص یک روحانی، نمادِ یک شخصیت معنوی باشد، بیشتر می‌تواند ابعاد روحانی مخاطبانش را مورد خطاب قرار دهد. موفق باشید

13972
متن پرسش
سلام: می خواستم در مورد این جمله جناب دکتر داوری توضیح بفرمایند حضرت استاد. «شعر بیان عواطف نیست بلکه صورتی از سکنی گزیدن در زمین و شرط زندگی انسانی است... فضائل دیگر آدمی اعم از علم و تدبیر و صنعت، همه فرع سکنی گزیدن شاعرانه آدمی است». التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که استاد می‌فرمایند زیرا تا انسان از گذشته و آینده آزاد نشود و در سکنی‌گزیدن موفق نگردد، حقیقت بر او تجلی نمی‌کند تا شاعر به زبان شعر از آن حقیقت گزارش دهد. در کتاب «عالم انسان دینی» نکاتی در این مورد هست می‌توانید به آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید

13969
متن پرسش
با سلام: این جمله ی ارسطو که ماده وجود بالقوه است چقدر در نظریات ملاصدرا تاثیر داشته؟ و اینکه این جمله که همه در ابتدا یک نفس واحد بودند یعنی چه؟ آیا می توان گفت علت خنده عدم انطباق مسئله با منطق است و آخر اینکه فرق نور سهروردی با وجود ملاصدرا چقدر درست است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ملاصدرا بعضاً در دستگاه ارسطو سخن می‌گوید و از واژه‌ی قوه و فعل ارسطویی استفاده می‌کند ولی در نگاه خودش، همه‌ی عالَم، مراتبِ وجوداند. 2- نفس واحد یعنی حقیقت واحدی که همه‌ی انسان‌ها از آن به‌وجود آمده‌اند. در این مورد به تفسیر آیه‌ی اول سوره‌ی نساء رجوع فرمایید 3- حرف درستی است 4- در اصالت وجود ملاصدرا، عدم که مقابل وجود است اصالتی ندارد ولی در نوری که سهرودی مطرح می‌کند ظلمات، دارای نحوه‌ای از وجود است. موفق باشید

13963
متن پرسش
سلام علیکم استاد: ضمن تسلیت به مناسبت اربعین حسینی آقای دکتر عباسی در یکی از سخنرانیهای خود به شدت به فلسفه و حکت متعالیه ملاصدرا و اشخاصی مثل آیت الله جوادی املی، علامه طباطبایی، شهید مطهری و... حمله کرده و موضع گیری تندی داشتند. در مورد عدم کارایی فلسفه در اقتصاد و دین داری و اینکه انقلاب ما با حکمت صدرایی شکل نگرفته و امام خمینی با حکمت صدرایی انقلاب نکرده و.... خواستم بدانم آیا شما این سخنرانی را شنیده اید؟ و اگر شنیده اید آیا پاسخی به ایشان داده اید یا خیر؟ و نظرتان در مورد ایشان و این نحو تفکر چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این صحبت را ایشان سال‌های قبل داشتند. ظاهراً بعداً خودشان از این نظر عدول کردند. در هر صورت حرف حکیمانه‌ای نیست. موفق باشید

13962
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اگر می شود در مورد انگشتر حضرت سلیمان نبی که اکنون بدست حضرت ولی عصر است و باعث حکومت او بر جنیان می شد و در آخرالزمان بین مومن و کافر نشانه ایجاد کرده و جدایی می اندازد توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی از آن نمی‌دانم. موفق باشید

13958
متن پرسش
به نام خدا: با عرض سلام: برای حل مشکلات رجوع به دعا نویس معتمد اشکال دارد یا نه؟ اصل کار دعا نویس ها بر چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر خودتان نمی‌توانید آن دعا را نزد خود بگذارید؟! در این مورد می‌توانید به حاشیه‌ی مفاتیح الجنان رجوع کنید و از یکی از حرزهای آن‌جا طبق دستوری که داده شده است استفاده نمایید. موفق باشید

13957
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم فایل صوتی سخنرانی شما از طریق تلفن همراه قابل دانلود نیست مشکل از کجاست؟
متن پاسخ

باسلام

فایل‌های صوتی جلسات سخنرانی چه در کامپیوترهای شخصی و چه در تلفن‌های همراه به صورت آنلاین اقدام به پخش می‌شود. چنانچه قصد ذخیره‌ی فایل‌ها بر روی تلفن همراه را دارید، پس از کلیک بر روی جلسه‌ی موردنظر، انگشت خود را بر روی یکی از کیفیت‌های خوب یا متوسط به مدّت چند ثانیه فشار دهید تا یک منوی جدید باز گردد. آنگاه از منو گزینه‌ی Save link را انتخاب نمایید. در این زمان فایل شروع به دانلود می‌شود و پس از طی زمان دانلود از پوشه‌ی Download در File Manager می‌توانید به فایل موردنظر دست پیدا کنید.

مدیریت سایت - باتشکر

13948
متن پرسش
سلام جناب استاد وقت حضرتعالی بخیر: اینکه آیت الله شجاعی فرموده اند در باب کشف ابتدا در خواب بعد در بیداری و بعد از آن هم در خواب و.... عنایتی هست و شاید اینطور باشد کسی که ابتدا در خواب کشف سماعی برایش اتفاق افتاده در ادامه بیشتر در خواب می بیند و کمتر در بیداری و اگر برای همین شخص کشف الهامی ابتدا در بیداری رخ داده باشد از آن به بعد بیشتر در بیداری و کمتر در خواب برایش پیش می آید. البته در اوایل سلوک. درست متوجه شده ام؟ 2. اینکه استاد صمدی آملی فرموده اند شیطان نمی تواند در خوابی که مشغول خواندن قرآن هستید وارد شود یعنی اگر ما خواب خواندن یا شنیدن یا مس قرآن را دیدیم حتما رویای حق است؟ و در کشف هم اگر قرآن الهام شود آیا دست تصرف شیطان بسته است؟ چرا؟ اما در مورد روایات دست شیطان باز است برای همین روایات جعلی داریم و خوابهای غیر واقع مثل ورود سگ به حرم حضرت امیر (ع) در خواب شیخ انصاری (ره) - برخی الهامات ملائکه به زبان متکلم وحده به ما القاء می شوند درست است استاد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نکته‌ی خوبی است 2- عموماً همین‌طور است ولی شواهدی که حاکی از تواضع و بندگی است نیز نیاز است زیرا شیطان هرگز تواضع و بندگی را به کسی القاء نمی‌کند. موفق باشید

13947
متن پرسش
باسمه تعالی: به اطلاع کاربران محترم رسانده می‌شود که به مدت دو هفته به جهت زیارت کربلای معلّی امکان پاسخ‌گویی به سؤالات عزیزان فراهم نیست. إن‌شاءالله دعاگو خواهم بود. با آرزوی توفیق برای شما: طاهرزاده
متن پاسخ

باسمه تعالی: به اطلاع کاربران محترم رسانده می‌شود که به مدت دو هفته به جهت زیارت کربلای معلّی امکان پاسخ‌گویی به سؤالات عزیزان فراهم نیست. إن‌شاءالله دعاگو  خواهم بود. با آرزوی توفیق برای شما: طاهرزاده

13940
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. میشه لطفا نظرتون رو در مورد حامد زمانی و آهنگهایی که ایشون میخونن بفرمایید؟ آیا آهنگهاشون از نظر فقهی مشکلی نداره؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آهنگ‌های آقای حامد زمانی با آن محتوای خوب‌شان بسیار مؤثر است. بنده حکم فقهی آن‌ها را نمی‌دانم، ولی آهنگ سرود «ای مطهر» با این‌که موسیقی غلیظی داشت، حضرت امام فرمودند اشکال ندارد. موفق باشید

13929
متن پرسش
سلام علیکم. ببخشید دوباره مزاحم اوقات استاد شدم. عرضم به محضرتان مشورتی دوباره بود. استاد. بنده بیست سال سیر کردم بی استاد و فقط با مشورت جلو بردم کار را. با اسفار جلو بردم. با فصوص بسیار خوب جلو بردم کار را. دائم با اساتید در ارتباط بودم به صورت مشورتی. همانطور که عرض کرده بودم احساس رکود در سیر می کنم. البته می دانم که احساس است. چون بعضی وقتها در این قبض و بسط حالی خوش هم دست می دهد. قبلا کمتر بود. ولی الان محجوبیت بیشتر شده. از طرفی ترس دارم. از طرفی هم آن قائده را می دانم: (با صد هزار جلوه برون آمدی تا با صد هزار جلوه تماشا کنم تو را). می دانم با جلوات دیگر می آید . اینها را متوجه هستم ولی گویا فنا و بقا بعد از فنا هم هست. خب اگر اینگونه است پس باید برای آن منزل آماده شد. از آنجایی که (صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق \ نیست فردا گفتن از شرط طریق) به این فکر افتادم سریعا کسب چاره کنم و به دنبال ادامه راه باشم. چون نمی خواهم این طعم شیرین را که بعضی وقتها سراغم می آید از دست دهم. آنقدر شیرین است که وقتی این حالت می رود باز هم تا چند وقت متحیرم... استاد، مرا ببخشید اینقدر راحت می نویسم و می گویم. چون علاوه بر این که شما را استادم می دانم، شما را به عنوان دوستی می دانم که بسیار راحت با او درد دل کنم. البته اگر کنارتان بودم فکر نکنم به این راحتی حرف می زدم. اینجا راحت تر حرف می زنم. استاد بنده درسته اسفار و فصوص خواندم درسته که کتب عرفانی بسیار خواندم ولی الان کمی تحیر دارم و نمی توانم تشخیص بدهم کدام منزلم. کجا هستم. بسیار تعجب آور است ولی شده دیگر. آنقدر فکرم شده آمدن حال او که تقریبا تمام نمازهایم با گریه است. چون در نماز دری باز می شود و عنایتی می شود ولی افسوس که بدن طاقت ندارد که زیاد در نماز بماند. و وقتی هم که امام جماعت می ایستم مردم طاقت ندارند. و بالاخره باید نماز را تمام کنم. اگر دست خودم بود دائم در نماز می ماندم اگر شدنی بود. استاد بسیار متحیرم. یک خواسته از شما دارم و چند سوال. 1. از شما به عنوان شاگرد خواهشمندم اگر می شود کمی در مورد حالاتم توضیح دهید و بگویید در چه منزلی ممکن است باشم. البته اگر باشم..! (از اصطلاحات عرفانی استفاده کنید هم متوجه می شوم، شما هم وقتتان کمتر گرفته می شود). 2. استاد بنده گمان می کنم راه دارد پیچیده تر می شود و شیرین تر. چون راه ها یک به یک بسته می شوند و یک راه می ماند آن هم خود ذات اقدسش. احساس می کنم دیگر استاد بگیرم بهتر است. به نظر شما به چه کسی رجوع کنم؟ استاد تحریری. استاد فیاض بخش. استاد صمدی. استاد یزدان پناه . استاد رمضانی. کدام را می شناسید معرفی کنید ممنون می شوم. 3. در مورد شهوداتی که رخ می دهد چه سمعی چه بصری و... از کجا می توان تشخیص داد که حقیقت دارد یا خیر. یا کدام شهود بخاطر چیست؟ التماس دعای رفع موانع داریم. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خود جنابعالی با توجه به کتاب «منازل‌السائرین» که یک مجتهد در این رابطه در آخر عمر آن‌را تنظیم کرده؛ متوجه خواهید شد. مثلاً در یقظه در مرتبه‌ی مرید هستید که رجوع به حق دارد، یا در مرتبه‌ی خاصّه می‌باشد که شهود نسبت به حق دارد یا در مرتبه‌ی ثالث یقظه یعنی مرتبه‌ی خاصة الخاصه می‌باشید که مقام «بقاء بعد از فنا» است. در سایر منازل نیز قضیه به همین شکل است 2- همه‌ی عزیزان نامبرده را تا حدّی می‌شناسم. به نظرم اگر در معرفت نفس کار کرده‌اید و به عنوان مثال موضوعات کتاب «خویشتن پنهان» را در حین مطالعه، تصدیق قلبی می‌کنید؛ بهتر است با نگاه آقای یزدان‌پناه جلو بروید، ولی خودتان مسئول خودتان باشید. موفق باشید

13927
متن پرسش
با سلام: این اشکالاتی که برخی از بزرگان به حرکت جوهری و جسمانیت الحدوث و روحانیت البقا و وحدت وجود کرده اند تا چه اندازه وارد است؟ وحدت شخصی وجود به چه معناست؟ اینکه گویند ابتدا همه یک نفس بودند یعنی چه؟ و اینکه گویند در مراتب بالای نفس بزرگان کثرت نمی بینند و وحدت وجود می بینند یعنی چه؟ اگر مثالی بزنید ممنون میشم. در شرح آیت الله حسن زاده آملی بر اشارات و تنبیهات ابن سینا نوشته بود که اولین صادر با اولین مخلوق فرق دارد آیا درست است؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای درک درست هرکدام از این سؤال‌ها حدّاقل باید یک کتاب مطالعه فرمایید. در کتاب «از برهان تا عرفان» سؤال اول را می‌یابید و در کتاب «مبانی عرفان نظری» از استاد یزدان‌پناه، سؤال‌های بعدی برایتان روشن می‌شود. نظر آیت اللّه حسن‌زاده در مورد بحث «فیض اقدس و مقدس» است که این نیز در کتاب «مصباح‌الهدایه» حضرت امام بحث شده است. موفق باشید

13931
متن پرسش
با سلام و خدا قوت حضور شما بزرگوار: در روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری راسخون خدمت شما عزیز هستیم. این ایمیل هم برای سپاس از شما عزیز و هم برای کسب اجازه از شما برای بارگذاری کتب شما روی سایت برای مسابقات و مطالعات کاربران که هم استفاده بهینه و هم معرفی کتب خوب شما بزرگوار را در پی خواهد داشت. باسپاس. لطفا سریع پاسخ دهید. موفق و پیروز باشید. ارادتمند، قریشی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این از لطف جنابعالی و همکاران شما است که مباحث را به عنوان مباحث خوب تلقی فرموده‌اید. از جهت ما هیچ مانعی ندارد که نوشته‌جات و کتب را در آن سایت برای هرکاری که مصلحت می‌دانید؛ بارگزاری فرمایید. موفق باشید

13924
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به جواب سوال 13909 و ارجاع شما به جواب سوال 4225، بنده هنوز موضوع برایم حل شده نیست. البته گیر بنده سران گروهگ منافقین و بهر حال آنهایی که در زمینه آشوب، شورش، بمب گذاری، شکنجه و هزاران عوامل دیگر دستی بر آتش داشتند، نیست. همین طوری که شما هم فرمودید خطاهایی که ممکن است پیش آمده باشد را نفی نکردید. اما بگذارید مثالی بزنم: پدرم تعریف می کرد که در محله خودمان قبل انقلاب بعضی از اشخاص مدام در قمار خانه به سر می برند و صبح تا شب کارش همین بود. اما بلافاصله بعد از انقلاب همین ها در صف اول انقلاب و دایه دار انقلاب شدند و همین اشخاص تندرو موجب جنایت هایی فراوانی شدند که حتی در جریان منافقین، صرفا از افرادی که خوششان نمی آمد بی دلیل انگ منافق می چسباندند و چهار چرخش را هوا می کردند. البته بنده این افراد تندرو را به هیچ وجه یک انقلابی که گوشش به زبانش امامش باشد نمی دانم. اما می خواهم بگویم که این اشتباهات و خطاها که منجر به کشته شدن بعضی از افراد بی گناه شد، توجیهی منطقی دارد؟ طبیعتا جوابی که شما خواهید داد، جوابی خواهد بود که بنده به آنها می دهم. متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر چنین باشد که پدرتان فرموده‌اند؛ مسلّم آن کار توجیه منطقی ندارد ولی تا آن‌جایی که بنده در جریان هستم در کلّیّت امر، موضوع به این راحتی نبوده. آن‌چه برای امثال آیت اللّه منتظری هم مسئله شد این بود که بعضی‌ها چندماه دیگر از زندان آزاد می‌شدند، ولی در همین حین اعدام شدند که این به جهت پیداشدن اسنادی بود در عملیات مرصاد، که نشان می‌داد این افراد بنا بوده در حاکمیت منافقین مسئولیت داشته باشند و در آن مسئولیت، حکم اعدام بسیاری را صادر کنند، در آن حدّ که به آن‌ها گفته بودند ایران را با چهارمیلیون می‌توان اداره کرد و بی‌باکانه هرکس را باید کشت تا رُعب مطلقی پیش آید. در این رابطه از زندانیان نسبت به تعهدی که به منافقین داشتند سؤال می‌شده آن‌هایی که هنوز متعهد به برنامه‌های منافقین بودند، از نظر فقهی این افراد محارب به حساب می‌آید و حکم آن‌ها قتل است. موفق باشید

13907
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته: اولاً پوزش بنده را بپذیرید که زیاد از حد مصدع اوقات شریف حضرتعالی می شوم. اما من باب عنایتی که حضرت حق به شما داشته و وجود گرانقدرتان را برای بنده حقیر و بی سوادی مثل من بعنوان پل وصل به حضرات معصومین و معارف قرآنی قرار داده به خودم جسارت می دهم که سئوالاتم را از محضرتان بپرسم. و اما بعد: در قرآن حدود محرم و نامحرم به صراحت ذکر شده و نیز در آیه «و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا» اشاره به بحث زندگی اجتماعی دارد. و عنایت به نسبت های سببی و نسبی در زندگی دنیا و... 1. اگر کسی از دنیا برود و مثلا فرزند یا برادر و یا اقوام بر سر قبرش بروند آیا او می فهمد چه کسی بر مزارش حاضر شده؟ و آیا نسبتهای دنیوی در برزخ وجود دارد؟ 2. با عنایت به کلام امیرالمومنین (ع) درخطبه های نهج البلاغه در خصوص عالم برزخ و اموات، مبنی بر همسایگی اموات ولد دوریشان از هم و....؛ و توجه به شرح حضرتعالی بر کتاب معاد، این موضوع چگونه است؟ 3. با توجه به احادیث در خصوص خیرات برای اموات؛ بنده تمام نوافل نمازهای یومیه، اذکار، دعاهای منقول در مفاتیح و صحیفه سجادیه و تلاوت قرآن و ... را به نیابت از برادر، پدر و همه اموات بجا می آورم. آیا نیت نیابت درست است یا باید هدیه کنم؟ حضرت علامه جوادی آملی (روحی فداه) می فرمایند: زرنگ باشید و این اعمال را به نیابت امام عصر (عج) به جا بیاورید و آن را هدیه کنید. از لطف و عنایت حضرتعالی برای پاسخگویی به سئوالات قبلی صمیمانه کمال تشکر را دارم و خدای سبحان را به خاطر فیض آشنایی با آثار حضرتعالی شاکرم ولولا فضل الله علیکم و رحمته ما زکی من احد منکم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ» (101/ مؤمنون) چون در صور دمیده شود نسبتی بین انسان‌ها آن‌طور که در دنیا بود دیگر برقرار نیست. از این جهت فرد متوفی حضور افراد بر سر قبرش را می‌فهمد و می‌داند هم که در دنیا چه نسبتی با او داشته‌اند، ولی در آن‌جا با روح و انگیزه‌ی آن‌ها مرتبط خواهد بود و در برزخ هم روح‌ها با همان هویتی که دارند و جسم‌شان مطابق روح‌شان شکل گرفته است کنار همدیگر هستند. در مورد هدیه‌ی نوافل به متوفی، پیشنهاد حضرت آیت اللّه جوادی پیشنهاد بسیار عالمانه‌ای است وقتی انسان در افق امام معصوم عبادت خود را انجام دهد و در آن افق به بقیه‌ی نزدیکان هدیه کنند. موفق باشید

13901
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل آیا درس بدایه و نهایه را با استاد بخوانیم بهتر است یا با سی دی؟ کسی که مشکل دارد می تواند با سی دی بخواند؟ بعد از خواندن بدایه و نهایه می شود سراغ اسفار رفت؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم است که دروس فلسفه و عرفان را با استاد مستقیماً مرتبط باشید بهتر است. ولی کارکردن از طریق سی‌دی به معنای آن نیست که با استاد ارتباط نداشته باشید 2- به نظرم می توانید بعد از بدایه و نهایه به سراغ اسفار بروید، البته همراه با شرح استادِ حاذق. موفق باشید

13897
متن پرسش
سلام علیکم: بنده زمانی که پیاده روی می کنم احساس خطر نمی کنم اما وقتی سوار ماشین یا موتور می شوم احساس خطر می کنم می خواستم بدانم این موضوع با مطالب کتاب تکنولوژی چه ارتباطی دارد؟ در ضمن اگر امکان دارد رنه گنون را بیشتر معرفی کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بالاخره یک نوع حساسیت روحی است و خوب هم هست، می‌ماند که ما چاره‌ای نداریم که از این وسائل استفاده کنیم 2- اگر در اینترنت بیوگرافی جناب «رنه‌گنون» را جستجو کنید جواب خود را می‌یابید. موفق باشید

13896
متن پرسش
سلام: استاد مراتب شهود عرفانی از پایین تا بالا چیست؟ می توانید کمی توضیح دهید. کتابی هم اگر معرفی کنید ممنون میشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات را باید در مقدمه‌ی کتاب «فصوص الحکم» و یا مقدمه‌ی «منازل السائرین» دنبال بفرمایید. شاید اگر بعد از مباحث ده نکته و برهان صدیقین، همراه با شرح صوتی آن‌ها به مباحث شرح سوره‌ی حمد امام رجوع فرمایید جواب سؤال‌تان را بگیرید. موفق باشید

13887
متن پرسش
سلام علیم می بخشید استاد آیا ضریح با گهواره فرق ندارد؟گهواره یک نمادی از گهواره علی اصغر امام حسین است. اما ضریح ما به اعتبار اینکه بزرگواری در آن ضریح مدفون است ضریح را متبرک میدانیم نه اینکه چون شکل ضریح است. اگر این طور است که یک کعبه ای هم به نماد کعبه بسازیم دورش طواف کنیم یا شش گوشه ای بسازیم و ...ببخشید این چیزهایی است که عقل من می گوید نمی تواند گهواره و ضریح را یکی بگیرد؟مشکل کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که فرق اعتقاد خرافی با اعتقاد غیر خرافی در این است که در اعتقاد خرافی، جان و روان انسان به خیالات و ساخته‌های ذهن خود نظر دارد ولی اعتقاد غیر خرافی، به حقایق نظر دارد. حال وقتی‌که به نمادِ آن حقایق نظر می‌کند به حقیقتی که باطن آن نماد است، رجوع دارد. ملاحظه کردید که وقتی ضریح منسوب به حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» را در شهرهای ایران حرکت می‌دادند تا به کربلا ببرند، مردمِ عاقلِ عقیده‌مند چه معاشقه‌ای از طریق آن ضریح با امام حسین«علیه‌السلام» کردند زیرا از این طریق متوجه افقی می‌شدند که در آن امام را می‌یافتند. در مورد کعبه قضیه این‌طور نیست که نماد حضرت حق باشد، همه‌ی عالم آیت الهی هستند و از این جهت نباید یک کعبه‌ی دیگر در جای دیگر ساخت. موفق باشید

13883
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد بزرگوار: این نامه بنده در درجه اول درد دلی است که می خواهم با دوستی صاحب دل مطرح نمایم و در درجه دوم از استادی فرزانه طلب دستوری نمایم تا از این بحران خارج شوم. استاد عزیز بنده حدود 7-8 سال پیش بطور عادی زندگی می کردم و خیلی در قید و بند دین داری نبودم تا اینکه به توفیق الهی تغییری اساسی در زندگی ام ایجاد گردید و به اصطلاح عقلم اومد سر جاش... پس از تغییر، چند ماهی سرگردان بودم و نمی دانستم باید چه کنم، و خیلی جاها رفتم... تا اینکه به لطف الهی با مسیر معرفت نفس و عرفان و فلسفه آشنا شدم و دیدم که بسیار علاقه و استعداد نیز در این مباحث دارم. و حتی رشته دانشگاهی ام را از مهندسی تغییر داده و ارشد فلسفه اسلامی گرفته ام. تازه فارغ التحصیل شده ام. تقریبا 3-4 سال پیش کاسبی ای راه انداختم و آن هم عطاری است. و در همان حین نیز متاهل شدم. همان اوایلی که با عرفان آشنا شده بودم حالم خیلی خوب بود و مباحث را بطور جدی پیگیری می کردم. اما خیلی کم کم شروع به تنزل کرد. بنده ای که سحرها داشتم و بعضا خواب های خوشی و حالات خوبی در سحر داشتم، نماز شبم ترک نمی شد، تفکر در شب و خلوت و حسابرسی ازم فوت نمی شد، کم کم شروع شد به کم شدن و تا جایی رسیده که حتی نماز صبح ازم قضا می شود و حتی بعضا بیدار هم هستم اما یا نمی توانم از جایم بلند شوم و یا هربار شیطان یه جوری مانع می شود. و همین مساله بسیار در روحیه بنده تاثیر گذاشته و اراده و همت را از بنده سلب کرده و روزهایی که نمازم قضا می شود بسیار عصبانی و ناراحت هستم و همین دلیلی شده که العیاذ بالله با اهل بیتم بد رفتاری می کنم و گاهی همین ناراحتی اخلاق خوش را از من گرفته و ناخوشی را جایگزین آن می کند. و چون می دانم کسی که سحر ندارد به جایی نمی رسد بیشتر داغون می شوم و گاهی دیگر امید تلاش روزمره را ندارم. خودم می دانم انسان دایما انقلاب قلبی دارد و حالش متغیر است، بنده اصلا دنبال حال خوش نبوده و نیستم و کاری به لذت و حال سحر ندارم. فقط می خواهم اراده و همت تحصیل علوم معارف حقه الهیه در من روز افزون گردد و خوابم کم شده و سحرها سرحال باشم. نماز شب، خلوت سحر، و نماز اول وقت صبح را دوباره بدست بیاورم و امید تلاش برای خودسازی را در وجودم بیابم... حال با این اوصاف استاد عزیز تر از جانم شما چه دستوری می فرمایید که بنده از این کتلی که در آن افتاده ام عبور کنم؟ البته در درجه اول نیازمند دعای خیر جنابتان هستم تا در سایه لطف شما ما هم ذره ای از شهد شیرین معرفت بچشیم. در پایان از اینکه محبت فرمودید و وقت برایم گذاشتید کمال تشکر را دارم. ان شاءالله خداوند متعال خیر کثیرتان دهد. التماس دعای فراوان از برای همگان را مسئلت دارم. در پناه قرآن باشید. یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر انسان در عین قبض و بسط‌هایی که دارد باید با طیّ منازل همراه باشد، چه منازل معرفتی و چه منازل سلوکی. در منازل معرفتی مباحث کتاب معاد با شرح صوتی آن و کتاب «خویشتن پنهان» پیشنهاد می‌شود. و در منازل سلوکی کتاب «منازل السائرین» با شرح استاد حجت الاسلام یزدان‌پناه از مؤسسه‌ی امام خمینی قم پیشنهاد می‌گردد. موفق باشید

13880
متن پرسش
سلام: استاد بنده چندین بار از آقای صمدی در شرح دفتر دل و شرح مناجات شعبانیه و شرح منظومه و دروس معرفت نفس و از آقای جوادی آملی و رمضانی شنیدم و خوندم که شخص محمد بن عبداله در قوس صعود با صادر اول اتحاد وجودی پیدا می کنند و پیامبر ما با اتحاد با اون مقام ساری در کل هستی میشن... از طرفی این ماجرا در قوس صعود هست... و در سیر عروجی ایشونه حتی آقای جوادی میگن که به هیچ عنوان شخص رسول الله صادر اول و اولین مخلوق نیست مگر به لحاظ اینکه چون ایشون به اتحاد تام با اون حقیقت در سیر عروجی خودشون رسیدن ما صادر اول رو حقیقت محمدیه گفتیم... اما شما و برخی از اهل علم موضوع رو طور دیگه ای عنوان کردید و برداشت من عینیت این دو بوده از برخی فرمایشات. بالاخره موضوع چیه خیلی درگیرشم استاد به خصوص اینکه هنوز وارد سیر مطالعات عرفانی نشدم و جسته و گریخته در سیر مطالعات فلسفی که با صوت تدریس آقای صمدی دارم به این موضوع برخوردم و مقالاتی که توی نت از برخی بزرگان دیدم...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه حرف خوبی آیت‌الله جوادی زده‌اند؛ بسیاری مباحث را با نکته‌ ای که ایشان می‌فرمایند می‌توان تطبیق داد. موفق باشید

13875
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: داستانی از ملاقات امام خمینی (ره) و مرحوم قاضی (ره) نقل شده، که امام به ملاقات مرحوم قاضی رفته اند و ایشان جلوی امام بلند نشده اند و فقط برای ایشان داستانی توسط مرحوم قوچانی شبیه اتفاقات انقلاب خوانده شده است، آیا چنین ملاقاتی اتفاق افتاده است؟ و اگر بوده علت چنین برخوردی با امام چه بوده است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون فرزند آیت‌الله قوچانی این قضیه را نقل می‌کردند به نظرم می‌توان به آن اعتماد کرد؛ شاید مرحوم قاضی خواسته‌باشند با این حرکت خطورات نفس حضرت امام را بیابند و از این جهت که حضرت امام بعد از خروج از آن جلسه بسیار راضی بودند شاید قضیه از همین قرار‌ها باشد. موفق باشید

13865
متن پرسش
سلام: در شعر زیبایی از ابن عربی که در کتاب التجلیات آمده است (ترجمه ی استاد الهی قمشه ای): در لینک مقابل http://yeksokoot.blogfa.com/category/5 ظاهرا شعر دعوتی از جانب حق تعالی ست اما در آخر شعر آمده است: ای معشوق بیا دست در دست هم نهیم و به پیشگاه آن حقیقت لایزال رویم تا او میان ما حکمی جاودانه کند و ما را صلح و آشتی دهد آشتی پس از قهر آه که چیزی لذت بخش تر از این در جهان نیست نشستن در کنار یار و با هم سخن گفتن. متن عربی را هم که پیدا کردم: "حبيبي ! تعال، (هذي) يدي ويدك، ندخل على الحق، ليحكم بيننا حكم الأبد. منظور از «حقیقت لایزال» یا در متن عربی الحق مگر خداوند نیست؟ این با اول شعر جور در نمیاد! یعنی خداوند تا حالا بنده اش را دعوت به خود می کرد اما آخر شعر می گوید بیا به پیش آن حقیقت لایزال رویم تا بین ما حکم کند. لطفا راهنمایی فرمایید با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع ورود در اشعار جناب حافظ نیز هست که از یک طرف نظر به حق دارد در موطن تعیّن ثانی جهت رجوع به حق در موطن تعیّن اول و فنای ذات. لذا با یارِ خود یعنی حضرت حق در تعیّن ثانی و مقام اسماء به معاشقه می‌نشیند تا به فنای ذات در تعیّن اول سیر کند. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!