بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: بدون دسته بندی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13676
متن پرسش
با سلام: به نظر شما بعد از اینکه کتابهای حرکت جوهری و برهان صدیقین را خواندیم لازم هست که فلسفه اسلامی را در یک حدی بخوانیم که با فضای فکری فلاسفه اسلامی آشنا شویم یا حداقل جلد 1 تا 8 اسفار ملاصدرا که نظرات فلاسفه قبلی هست رو خوب هست مطالعه کنیم؟ من واقعا نمی دونم که این کار لازم هست یا اینکه باعث صرف وقت و مشغولیت ذهنی می شه از طرفی هم احساس می کنم اگر این کار رو نکنم یک نقصی در دریافت نظرات ملاصدرا پیدا می کنم و ممکنه منظور ایشون را به طور واقعی نفهمم. مثلا شرح منظومه رو خوب هست بخونیم یا نه. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حکمت متعالیه‌ی صدرالمتألهین هرچه عمیق‌تر بررسی شود ما را بیشتر به حقایق جاری عالم و به نسبت هرچه بیشتر به خدا می‌رساند. عمده آن است که بتوانیم در عین داشتن مقدمات و فهم متون به زبان عربی و استادی حاذق، کار را جلو ببریم. شرح منظومه بعد از فهم اسفار، جمع‌بندی خوبی است. موفق باشید

13675
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خدا قوت استاد عزیزم جناب آقای طاهرزاده بنده مجید صدرائی از دانشجویان رشته هنر سال 76 در تربیت معلم شهید رجایی خیابان قائمیه هستم. که سعادت شاگردی شما را داشته و با خواندن کتاب های مفید حضرتعالی همچنان شاگردی می کنم. با عرض معذرت چند تقاضا از شما دارم: 1. در صورت امکان شماره تماس شما را داشته باشم جهت همکاری در استان کرمان 2. آیا اجازه می دهید جزوه مناجات تائبین را به صورت کتاب قطع جیبی منتشر کنم یا خیر؟ اگر موافقید بعد از طراحی فایل را جهت تائید برایتان ارسال می کنم. 3. آیا موقعیتی فراهم می شود مناجات خمسه عشر را تفسیر کنید و به صورت کتاب منتشر فرمائید؟ چون منبعی در بازار کتاب ندیده ام. 4. بنده آماده همکاری جهت طراحی کتاب های شما هستم. سال قبل ایمیلی فرستادم و لی جوابی نگرفتم شاید دوستان نشر المیزان فکر کرده اند حق الزحمه می خواهم. خیر بنده در راه خدا و شریک شدن در کارهای خیر شما بدون هیچ چشم داشتی همکاری می کنم. با تشکر منتظر جواب هستم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سلامی به وسعت سال‌های طولانی که دیدارها به عقب افتاده است و امیدی به وسعت امید سالکان راه حق و حقیقت که یک لحظه در مسیر راه بلند بین عبد و ربّ خستگی به خود راه ندادند. 1- تلفن تماس ندارم ولی از طریق همین سایت می‌توانم در خدمتتان باشم 2- از نظر بنده کاملاً مجاز هستید که در مورد جزوه‌ی مذکور هر اقدامی که خواستید بکنید. خوب است که بعد از انجام عملیات مربوطه، نسخه‌ی نهایی برای بنده ایمیل فرمایید تا در ویرایشی در حدّ کتاب بر روی آن کار کنم 3- دعا کنید که توفیق شرح «مناجات خمسه عشر» را خداوند به بنده بدهد 4- عزیزان انتشارات المیزان چنین فکرهایی نسبت به شما نکرده‌اند، ولی از آن‌جایی که بناست طرحِ جلد کتاب‌ها یکسان باشد، شاید نخواسته‌اند کار جدیدی صورت بگیرد. ولی اگر جنابعالی طرحی دارید که لازم است عزیزان بر روی آن کار کنند، خوب است آن‌را ارائه فرمایید. موفق باشید

13673
متن پرسش
سلام خدمت استاد: پس اتمام کتاب «نهایه الحکمه» مرحوم علامه کدام کتاب را پیشنهاد می فرمایید؟ یعنی سیر مطالعه فلسفه و پس از آن عرفان به طور کلی بر کدام کتابها متکی است؟ ترتیب مطالعه کتب مدنظرم هست. تشکر از محضر استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید در ادامه، مطالعه‌ی اسفار را شروع کنید و در یک جمع‌بندیِ خوبی به سراغ فصوص‌الحکم بروید، در فضای فصوص الحکم با بسیاری از معارف مرتبط خواهید شد. در آن‌جا است که می‌توانید احساس کنید گویا نسبت به عالَم بیگانه نیستید. موفق باشید

13672
متن پرسش
سلام علیکم: بعضی از طرفداران دوران پهلوی پسر مدعی هستند که در کنار تمام اشتباهاتی که محمد رضا شاه مرتکب شد، خدماتی هم داشته و آن هم بحث اصلاحات ارضی و برچیدن نظام فئودالی ( اربات و رعیت) بود. حال اگر خودتان نظری در این رابطه دارید بفرمائید و کتابی هم در راستای روشنگری این موضوع معرفی نمائید. متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب اسلامی» این‌طور نوشته‌ام: شاه زير فشار و تأكيد آمريكا جهت اصلاحات ارضيِ آمريكائي از ترس آيت‌الله بروجردي امروز و فردا مي‌كرد و مانند ديوانگان و به بهانه خطر كمونيسم از آمريكا اسلحه وارد مي‌كرد و بيشتر مردم را در سختي نگه مي‌داشت. در اين ميان حزب مردم با رهبري اسدالله عَلَم و حزب ملي‌يون به رهبري اقبال، جنگ زرگري راه انداخته بودند. حضور علي اميني با اجازه دموكرات‌هاي آمريكا(كندي) نقش جناح مخالف را بازي مي‌كرد و آمريكا بدش نمي‌آمد با مطرح كردن اميني در صحنه سياسي ايران، طوري جلوه دهد كه ايران از خفقان شاهنشاهي رسته است ولي شاه به نخست وزيري مهندس شريف امامي راضي شد (9/6/39 تا 15/2/40) تا ظاهر حكومت را آراسته جلوه دهد و به اصطلاح اين‌طور نمايش دهد كه حكومت دموكراسي شده، زيرا كندي متوجه بود براي ادامه حكومت آمريكا در جهان و جلوگيري از حكومت‌هاي كمونيستي بايد آزادي‌هاي نسبي و آمريكا پسند به ملت‌ها بدهد و او كتاب « استراتژي صلح » را به همين قصد نوشت و مقصود او آن بود « نه آنچنان به مردم فشار آورند كه عصيان كنند و نه آنقدر رهايشان كنند كه قبله‌اي غير از ارزش‌هاي آمريكائي در نظرشان ارزش پيدا كند ». و دولت شريف امامي و پس از آن دولت علي‌اميني مأمور چنين سياستي بودند و به همين دليل هم هست كه اگر در اين دوران‌ها اجازه تحرك سياسي در بين سياسيون و مذهبيون مي‌يابيد نبايد به حساب توبه كردن شاه و درباريان گذاشت.

با درگذشت آيت‌الله بروجردي مشاوران امور مذهبي دربار به شاه توصيه كردند كه بايد مرجعيت تامّه شيعه خارج از ايران باشد. و حاصل همين توصيه‌ها تلگرام شاه به جاي قم به نجف بود و براي اولين بار است كه با تلاش روحانيون آگاه و مدرسين آينده‌نگر حوزه نام مرجعيت « آيت‌الله خميني » بر سر زبان‌ها مي‌افتد. (بدون اينكه در اين راه خودِ امام قدمي بردارند).

اميني يعني نوه مظفرالدين شاه نظر كندي رئيس جمهور آمريكا را جلب كرده بود و به همين جهت به عنوان نخست وزير به شاه تحميل شد، به اميد انجام اصلاحات ارضي طبق نقشه و برنامه كاخ سفيد. در اين فريب‌كاري براي اينكه نشان دهند كشور داراي فضاي آزاد سياسي شده، مجبور بودند مقداري از فسادهاي دربار را نيز بر ملا كنند و مقداري از قراردادهاي چپاول‌گرانه شركت‌هاي مختلط (غربي - دربار) در همين راستا بر ملا شد تا از اين طريق اطمينان مردم را جلب كنند. در همين شرايط، فرصتي نيز به دست آمد تا بعد از خفقان چند ساله پس از كودتا نويسندگان و سخنرانان قدم‌هايي در جهت آگاهي مردم بردارند، هرچند دربار از اين حركات وحشت داشت و مي‌ترسيد كه شايد اميني با اين حركات كُلّ سلطنت را بربايد. لذا با توطئه‌هايي در گوشه و كنار و به وسيله نظاميان، كارهاي اميني را خنثي مي‌كردند. از طرفي اميني مجبور بود براي آبروي خودش هم كه هست در راستاي سياست اصلاحات ارضي مقداري از املاك خاندان سلطنت را نيز تقسيم كند، ولي اين به نفع دربار نبود هرچند دربار هم تلاش مي‌كرد كه در اين روشنفكرنمائي عقب نماند. اميني كه از پشتيباني آمريكائي‌ها مطمئن بود روز به روز به كار خود سرعت مي‌داد و با اين كار دربار را از تحرك انداخته بود.

سال 1340 از سخت‌ترين سال‌هاي سلطنت شاه بود زيرا نه در داخل كشور پايگاهي داشت و نه اربابان آمريكائي ديگر به او نظر داشتند. در همين سال خبر رسيد كه آيت‌الله كاشاني در شرف موت است و شاه و دولت مي‌خواستند خود را مردمي جلوه دهند. يك روز صبح ساكنان محله پامنار، شاه را ديدند كه در حلقه محافظان خود به ديدار آيت‌الله كاشاني مي‌رود و او وارد خانه‌اي شد كه رژيم يك سال پيش دستور زنداني كردن صاحب‌خانه را داده بود. آيت‌الله كاشاني كه روزگاري پشت بزرگترين امپراطور استعماري را لرزانده بود (قبل از ورود به ايران در عراق و در مقابله با انگلستان) و به يك اشاره‌اش هزاران مسلمان در منطقه خاورميانه به حركت آمده بودند، با تن بيمار و لرزان نگاهي به شاه انداخت و مي‌دانست كه شاه مي‌خواهد از اين عيادت به نفع خود استفاده كند، ولي او بيمارتر از آن بود كه ممانعتي ايجاد نمايد و فردا هم فوت كرد.

شاه و اميني در بزرگداشت او با هم مسابقه گذاشتند. جنازه كسي كه بردن نامش از يك سال پس از كودتا ممنوع بود، به دستور شاه تشييع رسمي شد و اميني هم 5 روز عزاي عمومي اعلام كرد « اَللهُ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ امَنُوا » (خدا در نهايت مدافع مؤمنين است) مگر مي‌شود كسي خالصانه در خدمت اسلام حركت كند و عزت او محفوظ نماند؟

اميني با علماء قم نيز تماس داشت و در يكي از همين سفرها به بيت آيت‌الله خميني راه يافت كه فقط يك كلمه شنيد «با عمل به قوانين اسلام به سِمَتِ خود مشروعيت بدهيد». او در بازگشت به تهران به شاه گفته بود از در افتادن با اين روحاني بر حذر باشد!

شاه تصميم گرفت خودش مأمورِ اجراي خواسته‌هاي كندي شود، و با تلاش توانست ملاقاتي از كندي بگيرد كه نهايتاً وقتي از اطاق رئيس جمهور آمريكا خارج شد، كاغذي در جيب داشت كه رؤس نظرات كندي را در آن يادداشت كرده بود كه اصول ششگانه انقلاب سفيد از آن بيرون كشيده شد و بدين وسيله شاه تاج و تخت خود را حفظ كرد. در پايان سفرش روزنامه اطلاعات نوشت:

« شاهنشاه اطمينان يافتند كه آمريكا پشتيباني سياسي و نظامي خود را از ايران ادامه خواهد داد، پرزيدنت كندي نيز اطمينان يافت كه شاهنشاه يك متحد استوار است كه تصميم قاطع به اصلاحات اقتصادي و اجتماعي دارند.»

و اين چنين حيله شاهانه كارگر افتاد و توانست اميني را از صحنه خارج كند و خود را به عنوان قهرمان اصلاحات ارضي نمايش دهد. نتايج اصلاحات ارضي كه عبارت‌اند از :

1. تغيير شكل اجتماعي ملت ايران و آماده ورود به بازار مصرف شدن

2. وابسته شدن كشور به دنياي صنعتي حتي در مناطق كشاورزي

3. شكستن روابط سنتي و خودكفايي روستايي و متصل شدن به روابط سرمايه‌داري

به مردم تحميل شد و با به دست گرفتن كار اصلاحات ارضي از طرف خود شاه و روي كارآمدن دولت اسدالله‌عَلَم برخورد و مقابله شاه با اصل دين و پيرو آن روحانيت، شروع شد. البته مباحث مفصلی در این رابطه مطرح است که آن را باید در کتاب‌هایی که مباحث تاریخ معاصر را مطرح کرده‌اند، دنبال بفرمایید. موفق باشید

13655
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد: سوالی در رابطه با پرسشی که درباره جریان آب دهان انداختن عمرو بن عبدود و آن فعل حضرت علی علیه السلام داشتم. من طلبه هستم و اینطور خوانده ام که احادیث اخلاقی چون با عقل هم جور در می آید لذا سند آنها خیلی مهم نیست. اما در رابطه با این داستان استادی داشتیم که دکترا از دانشگاه علوم و حدیث داشتند ایشان می فرمودند این جریان به غیر از مثنوی معنوی هیچ جای دیگر نیامده. البته ایشان در مقام نفی و یا اثبات این داستان نبودند اما سوالی که برای خود من هم مطرح بوده این است که ما معتقدیم ائمه ما آیینه تمام نمای خداوندند و اصلا خودی برای آنه مطرح نیست و آنها ذوب در خدایند. استاد با شنیدن این داستان این طور به نظر من می رسد که اینجا نعوذ بالله حضرت نفسان مد نظرشان قرار می گیرد و خودی احساس می کنند بعد به خاطر اینکه این حالت از بین برود بلند می شود و دوباره آن ملعون را به درک واصل می کند راهنمایی بفرمایید. سوال دیگری که دارم این است که شما در کتاب «زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین علیه السلام» می فرمایید: سلام موجب ترفیع درجه برای آن بزرگواران است. مگر آن بزرگواران به نهایت کمال خود نرسیده اند و آیا درجه دیگری هم برای آنها متصور است؟ با تشکر و التماس دعای فراوان از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید باید بین حقیقت امام که در روایات تحت «نور عظمت» از آن یاد می‌شود، با نفس ناطقه‌ی امام تفکیک قائل شد. امام مثل بقیه نماز می‌خواند و مواظب‌اند گناه نکنند تا هرچه بیشتر در مقام عصمت خود پایدار بمانند. و در این رابطه است که امثال مولوی متوجه حرکت امام می‌باشند که چگونه در مقابل عمربن‌عبدود عکس‌العمل نشان می‌دهند تا عصمت خود را حفظ نمایند. اشک‌های نیمه‌شبان و عبادات طولانی آن ذوات مقدس در این رابطه معنا می‌دهد و ترفیع روح آن عزیزان نیز جهت اتحاد با «نور عظمت» آن‌ها است و این در حالی است که البته ما همواره با امامی روبه‌رو هستیم که مظهر نور عظمت الهی است. موفق باشید

13652
متن پرسش
با سلام: فکر می کنم شما به اسامی سوال کننده ها توجه می کنید و ممکن است بعضی از آنها را بشناسید. من قبلا زیاد با شما صحبت کردم و از شما کمک خواستم ولی شما یا گفتید که در حیطه توانایی شما نیست یا گفتید به شما مربوط نیست. سال قبل با کاروان شما به کربلا مشرف شدم اما امسال به دلیل مشکلاتی که پیش آمده و مسائلی که قبلا برایتان توضیح دادم امکان این مسافرت نیست. خواستم بپرسم آیا می توانم روی کمک شما حساب کنم و کاری کنید که این اشکالات حل شود چون از نظر من کاملا در حیطه توانایی شما هست و برای شما حل کردن آن واقعا آسان است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نمی‌توانم در مقابل سؤال‌های معرفتی افراد تفاوت قائل شوم. فراموش نکنید که این‌جانب معلمی را برای خود انتخاب کرده‌ام، نه صاحب کرامت‌بودن را. موفق باشید

13665
متن پرسش
سلام علیکم: با آرزوی طول عمر برای حضرتعالی. استاد خاضعانه، خاشعانه و ذلیلانه از شما در خواست داریم مجددا شرحی بر معرفت النفس و الحشر بدهید. التماس داریم این تقاضا را رد نکنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده نیز مایل هستم که چنین کاری را خداوند به عهده‌ام بگذارد و معتقدم جلد هشتم و نهم اسفار، افقی بس بالاتر از فلسفه‌ی معمولی به روی ما می‌گشاید. دعا کنید امکان آن برای بنده محقق شود. موفق باشید

13639
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، بی ادبی مرا در سؤال قبلی ام ببخشید (سؤال 13615). خداوند در قرآن کریم دو بار فرموده: «یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة» (سوره ی جمعه آیه ی 2 و سوره ی آل عمران آیه ی 164» اما یک بار در قرآن فرموده: «یعلمهم الکتاب و الحکمة و یزکیهم» (سوره ی بقره،آیه ی 129) دلیل این تفاوت در چیست؟ چرا در دو آیه، تزکیه را مقدم بر تعلیم کرده است ولی در آن یک آیه، تعلیم را مقدم بر تزکیه کرده است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» می‌فرمودند که از آن‌جایی که تزکیه نیز نیاز به علم مخصوص به خود را دارد، قرآن در آیه‌ی 129 سوره‌ی بقره، تعلیم را مقدم داشته تا انسان به کمک کتاب و حکمت، علمِ به تزکیه را بیاموزد و حال چنین انسانی که تزکیه شده است را منوّر به علم و حکمت می‌کند و در چنین حالی است که کتاب و حکمت برای او و برای جامعه مفید می‌افتد. موفق باشید

13645
متن پرسش
سلام استاد نظرتون نسبت به این سایت چیست؟ http://meraj786.com/aboutus.html این سایت مربوط به پیرمردی است که سواد ظاهری ندارد ولی مطالب عمیق فلسفی عرفانی و معرفتی مطرح می کند. آیا می توان از این مطالب استفاده کرد؟ خواندن این مطالب تاثیری در سلوک دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین فرصت و امکانی برای بنده نیست که موضوعات مطرح‌شده در سایت مذکور را بررسی کنم. اگر از مطالب مطروحه نکته‌ای دارید که لازم است بنده نظر خود را بدهم بفرمایید در خدمت هستم. موفق باشید

13636
متن پرسش
سلام علیکم: از بنده می پرسد اگر نعوذ بالله نطفه فرزندی با تخیل زن دیگری تشکیل شود و اکنون چند سال هم هست که این دختر به دنیا آمده باشد. 1. چطور می توان مطمئن شد که آن فرزند از همان نطفه ی با تخیل دیگریست؟ 2. آیا شبه زنا می باشد؟ 3. راه جبران چیست؟ 4. اگر گناهان دیگری مرتکب شده باشد که شاید تا بیش از 80 سال دیگر هم اثرات آن باشد راه چاره و جبران چیست؟ کامل توضیح بفرمایید و دست را بر روی دوا بگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت این نوع توصیه‌ها و تذکرات در رابطه با «مافی‌الشرایط» کودک می‌باشد نه آن‌که از نظر فقهی مشکلی برای او یا برای زن و مرد پیش آید. آری رعایت این امور در سیر کمالی انسان مؤثر است ولی آن‌چه اصل است «مافی‌الانسان» است و اراده‌ی خود انسان. به همین جهت نباید دغدغه‌های بعدی را برای خودمان برجسته کنیم. پیشنهاد می‌شود کتاب «تعلیم و تربیت» آیت اللّه حائری شیرازی را در این مورد مطالعه فرمایید. موفق باشید

13633
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: با آرزوی توفیقات روز افزون برای شما و التماس دعای عاجزانه از محضر آن استاد گرامی سؤال: مادری هستم که امروز عصر عاشورا در عزای شهادت جگرخراش عزیز زهرا سلام الله علیها شرکت کردم و بر اثر یاد آوری اندوه و رنج حضرت زینب سلام الله علیها قرار از کف داده آنقدر بر سینه و بر پای خود زدم و گریه کردم که وقتی به خانه برگشتم دیدم رانم کاملا کبود و سیاه شده حال می خواهم بدانم آیا این مورد مشمول دیه می شود یا باید بخاطرش استغفار کنم یا..... آخر استاد گرامی وقتی فکر کردم برای سرسلامتی به قافله سالار کربلا، زیر خیمه امام حسین (ع) جمع شده ایم باید شأن عزادار واقعی را در خود ایجاد کنیم تا حرمت حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) که صاحب عزا بودند حفظ شود؟ خدا کند اشتباه نکنم چرا که پدرم رحمةالله علیه ،ما را با اشک بر شهدا و اسرای کربلا عجین کرد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: از آیت اللّه بروجردی این موضوع را سؤال کرده بودند و ایشان فرموده بودند: «علت عاشق ز علت‌ها جداست» لذا نه نیاز است که دیه بدهید و نه نیاز است که استغفار کنید، از خدا بخواهید به احسن وجه این دلدادگی را از شما قبول کند. مگر قصه‌ی اویس قرنی را نشنیده‌اید که وقتی فهمید در جنگ بدر دندان مراد و محبوبش یعنی محمد مصطفی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» شکست، سنگ برداشت و دندان خود را به همان صورت شکست؟! آری! قصه‌ی عاشق قصه‌ی دیگری است، مافوق این عقل‌های جزئی. موفق باشید

13629
متن پرسش
با سلام و درود: با عرض تسلیت به مناسبت تاسوعا و عاشورای حسینی خدمت شما استاد گرامی: کتاب یا جزوه ای از خودتان یا تالیف شخص دیگری در رابطه با بحث «نیت، اخلاص در نیت و صدق در نیت» جهت مطالعه شخصی خودم لطفا معرفی کنید. خدا طول عمر با برکت بهتون بدهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند عمر طولانی و حوصله‌ی زیاد به جنابعالی مرحمت کند تا با مطالعه‌ی کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی آرام‌آرام آن چیزی که همه و همه و از جمله شما به دنبال آن هستید، یعنی صدق در نیّت، نصیب‌تان بشود. موفق باشید

13620
متن پرسش
با عرض سلام و عرض تسلیت این ایام: اینجانب اعتقاد و نگاهی به امام حسین و عاشورا دارم که می خواهم خدمت شما عرضه کنم تا درستی یا نادرستی آن را بفرمایید: باور من این است که امام حسین علیه السلام برای خدا و به خاطر عشق به خدا از همه چیزش گذشت و برای امام حسین اینگونه به شهادت رسیدن یک افتخار است و دیگر یاران امام حسین علیه السلام هم خودشان را فدای امام خویش کردند و به خاطر عشق به امامشان اینگونه شهادت را پذیرفتند و برای آنها هم یک افتخار است و گریه های حضرت زینب (س) را گریه خواهر برای برادر نمی دانم بلکه گریه در فراق ولی و رهبر خویش است. و معتقدم اگر به ما دستور دادند که هر ساله به یاد این مصیبت عظمی باشیم برای این است که ما هم این چنین درس عشق را یاد بگیریم و در حقیقت چگونه زیستن را یاد بگیریم که هر لحضه باید فدایی امام خویش باشیم اما گریه برای آن حضرت گریه برای عقب ماندگی خودمان است گریه ای است که چرا نبودیم و در رکاب او شهید شویم نه گریه برای اینکه چرا امام را شهید کردند یا برای اینکه آبش ندادند. و اگر می گویند مصیبت عظما به خاطر این است که عده ای که تعدادشان هم کم نیست با کمال بی شرمی در مقابل امام خود ایستادند و حرمتش را شکستند و نفهمیدند که این امام از جان خودشان هم عزیز تر است و این هم جای گریه دارد. به خاطر این اعتقادم نمی توانم پای هر روضه ای بنشینم و هر نوحه ای را گوش دهم از نوحه های صرفا عاطفی و اینکه فقط به زخم های حضرت اشاره می کند بدم می آید یعنی اینقدر حالم بد می شود که تا چند روز نمی خواهم پای مجلس امام حسین علیه السلام بروم. سوال دیگری از محضر شما دارم من قلبا خدا و پیامبر، ائمه و امام خمینی و حضرت آقا را دوست دارم هنگام پخش صوت قرآن، دعا، و مجلس امام حسین احساس کنده شدن از جایی را دارم که به شدت بی تابم می کند و دوست دارم به آنجا بروم و آرزویم هم رسیدن به آنجاست. حتی گاهی به خدا می گویم من دنیا را نمی خواستم و تو برای آمدن من به دنیا عشق امام حسین را در دلم نهادی تا بیایم و اینجا انتقام آن عزیز را بگیرم قلبم می گوید تو باید جوری بمیری که این هزار و چند صد سال عقب ماندگی را جبران کنی. اما در مقام فکر و تفکر نمی دانم چرا به همه چیز شک می کنم و وقتی هم به سراغ استدلال می روم آن اطمینان قلبی که خودم دارم را به من نمی دهند و خلاصه دچار تعارض شدم. راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نگاه خوبی است. سعی کنید خودتان با شنیدن آن نوحه‌ها، نظرتان را به وَجه قدسیِ آن حادثه معطوف دارید 2- این شک خوب است از آن جهت که وجه متعالی موضوعات مدّ نظرتان قرار گیرد. پیشنهاد می‌کنم «مقالات» آیت اللّه شجاعی را برای خود به‌عنوان یک مبنای فکری مدّ نظر قرار دهید. بنده نیز مختصراً آن را شرح داده‌ام. موفق باشید

13617
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنده بین آیت الله سیستانی و آیت الله جوادی مردّد هستم. نمی دانم که کدامیک در فقه و اصول قوی ترند و اعلم ترند؟ از یک طرف نمی توان ذهن تجرید شده و استدلالی آیت الله جوادی را نادیده گرفت که بنده ذهنی اینگونه منطقی فلسفی جوّال و مستقیم تا به حال ندیده ام و از طرفی دیگر هم نمی دانیم ایشان در فقه و اصول چگونه بوده اند آیا به همان اندازه که فلسفه و عرفان کار کرده اند فقه و اصول را هم اینگونه کارکرده اند؟ از یک طرف هم آیت الله سیستانی یکی از استوانه ها و ستون های مرجعیت شیعی است که به راحتی نمی توان از کنار ایشان گذشت. حال بنده می خواهم مرجع تقلید انتخاب کنم نظر شما کدامیک از این دو بزرگوار است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اهل تشخیص نیستم ولی طبق تحقیقاتی که انجام داده‌ام و از خبره‌های این فن پرسیده‌ام، می‌توان گفت سفارش به تقلید از آیت‌الله سیستانی بین اهل خبره، قدر متیقّن است به این معنی که هر یک از اهل فنی که می‌شناختم در پاسخ به این سوال که کدام مرجع را اعلم می‌دانید یا آیت‌الله سیستانی را به تنهایی معرفی می‌کردند و یا درکنارشخصی دیگر و یا حدّ‌اقل این بود که ایشان را ردّ نمی‌کردند و نظر منفی نمی‌دادند. البته آن‌چه قابل تأمّل است، نگاهی است که به موقعیّت مقام معظّم رهبری باید داشت که از نظر کشف حکم خدا به عنوان یک فقیه هیچ گونه کم‌بودی در ایشان نیست و از طرفی در رابطه با عالِم به زمانه بودن، مسلّم اعلم هستند و از این مهم‌تر پرداخت سهمین است که رسیدن آن به دست حضرت آقا در راستای اهداف اسلام بیشتر موجب اطمینان خاطر و طیب نفس می‌شود. موفق باشید

13624
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به پاسخ هایی که در جواب به سوالات لزوم استاد در سیر و سلوک داشته اید و مطالبی که در شرح دستورات آیت الله بهجت فرموده اید می خواستم از شما خواهش کنم که این مسئله را تبیین بیشتری کنید بالاخره این امر بدیهی است که در هر امری نیاز به رجوع به اهل آن امر ضروری است و این سخن آیت الله بهجت که استاد تو علم توست شاید برای همه صادق نباشد و کافی هم نباشد چون این راه راه پر پیچ و خم و خطرناکی است و با توجه به مطالبی که علامه طهرانی در روح مجرد فرمودند به نظر رجوع به استاد در این امر ضروری می آید. لطفا در این زمینه راهنمایی بفرمایید و مطلب را برایمان از ابهام خارج کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جمع‌بندی فکر می‌کنم راهی که امروزه حضرت امام و شهداء گشودند، کارِ آن نوع استادی که گشودن راه است، انجام شده است. ولی این غیر از استفاده از اساتید و عالمان دین است جهت اخذ معارف الهی. موفق باشید

13608
متن پرسش
سلام: خسته نباشید. استاد بعد از کار کردن روی برهان صدیقین. داشتم روی نزول و هستی نازله و مثالی که فرمودید فکر می کردم که به یه چیزی رسیدم. نمیدونم درسته یا نه. (اگر یه هستی مطلق داریم بقیه ازون نازل شدن. مثل خورشید که پرتوها از اون نازل شدن. حال اگر کمی دقت کنیم ما به پرتوهای خورشید میگیم(پرتو) به خورشید هم میگیم خورشید. ولی گفتن ما مهم نیست. در متن واقع پرتو خورشید هم همان خورشید است. آیا در مورد حضرت حق هم همینطور است؟ یعنی هرچه هست خداست و ما با توجه به وهم خود آنها را نامگذاری کردیم یا فکر می کنیم چیز دیگری هستند. بقول جناب محی الدین بقیه چیزها در عالم وهم هستند؟ استاد کمی توضیح بدهید که ان شاءالله بتوانم جلوتر بروم. ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این از نکات دقیق توحیدی است و به گفته‌ی محی‌الدین؛ حضرت حق همواره از طریق اعیان ثابته‌ی مخلوقات در صحنه است. لذا است که انسان موحد محدودیت مظاهر را به اعیان نسبت می‌دهد و حقیقت وجودی آن‌ها را به خدا مربوط می‌داند و معنای «سبحان اللّه والحمداللّه» به همین معناست. موفق باشید

13607
متن پرسش
با سلام: بنده می خواهم یک راه درست و صحیح رو برای زندگیم در پیش بگیرم و ان شاءلله برسم به مقامی که خواست خدا هست و جای واقعی هر انسانیه مثل آیت الله قاضی و آیت الله انصاری و... اگر بخواهم از صفر شروع کنم و مثل کسی که اصلا اطلاع زیادی از دین نداره از کجا باید شروع کنم و با چه برنامه ای جلو برم که مطمئن باشم به مقصد می رسم و اول از لحاظ عقلی کاملا همه اصول و فروع دین برام اثبات بشه و بعد ان شاءلله پا به مرحله عرفانی بگذارم؟ و چه کتابهایی رو بخونم؟ البته سیر مطالعاتی سایت رو مطالعه کرده ام و کتاب آشتی با خدا رو هم تقریبا خونده ام ولی ممنون میشم در این زمینه بیشتر راهنماییم کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سیر مطالعاتی سایت را دنبال بفرمایید و بعد از دنبال‌کردن بحث معاد و شرح آن و بحث «خویشتن پنهان» با کتاب‌های «مقالات» آیت اللّه شجاعی کار را دنبال کنید از آن به بعد «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

13601
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده عزیز، با اهدای سلام و دعای خیر خداوند به توفیقات حضرتعالی بیفزاید که این چراغ معرفت نفس را روش کردید که با دریچه ایی به افق ابدیت به خود و جامعه و هستی بنگریم ، تردید ندارم تا این معارف جای خود را در بین کلیه سطوح جامعه باز نکند جامعه به یک بی تفکری دچار خواهد شد و هر روز در پیله ایی که مدرنیته به دور آن می تند فربه تر و از درون پوسیده تر خواهد شد چون تاثیرات این معارف را در طول یک سال و اندی که در شبکه مجازی تلگرام شروع کردیم می بینم که چقدر جوانان ما علاقمند به دین ناب و اصیل اسلامی هستند و چه تاثیرات شگرفی در زندگی شان داشته لذا بر خود واجب می دانم این معارف عمیق را در فضای مجازی تلگرام گسترش بدهم چرا که نمی توان شبکه های مجازی را که دامنه وسیعی از کلیه سطوح جامعه را تحت الشعاع خود قرار می دهد نادیده گرفت و وجود چنین تاثیری را کتمان کرد هر چند این شبکه ها معایبی دارد ولی می توان مدیریت کرد مطالب متن کتاب و سخنرانی های حضرتعالی در این شبکه تلکرام به مراتب راحتر از سایت لب المیزان در دسترس علاقمندان قرار می گیرد به خاطر همین سلسله مباحث حضرتعالی را که به پنج دوره تقسیم فرموده اید از اول یعنی : ده نکته _ آشتی با خدا_ برهان صدیقین_ خطبه 49_شرح حدیث عنوان بصری_حرکت جوهری_معاد قسمت اول_خطبه 113_معاد قسمت دوم_چگونگی فعلیت یافتن_مدرنیته و توهم _عالم انسان دینی _ جایگاه اشراقی انقلاب_دستور العمل آیت الله بهجت_کتاب فعلیت یافتن باورهای دینی _خطبه 114 _مبانی نظری و عملی حب اهل بیت_کتاب حقیقت نوری اهل بیت _کتاب امام و مقام تعلیم به ملایکه _ در نهایت تفسیر سوره مبارکه سباء. تمام اینها با ارایه سخنرانی ها و متن ها کوچیک شده کتاب می باشد بعد از اتمام هر کتاب و گوش دادن به سخنرانی ها به کتاب و سخنرانی بالاتر وارد می شوند و هر جا سوالی داشتند در گروه های مجزا پرسش و پاسخ توسط اساتید مجرب جواب داده خواهد شد. نکته حایز اهمیت این است که : در کنار اینها کتابهای ده نکته و برهان صدیقین و حرکت جوهری و معاد برای اعضا تدریس می شود که الان در تدریس حرکت جوهری هستیم و به زودی وارد تدریس معاد خواهیم شد. علاوه بر تدریس کتاب ها در شهر تهران یک دوره حضوری بر گزار کردیم ان شاءالله دوره دوم بعد از محرم با تدریس طلبه های سطح عالی قم که تشریف می اورند برگزار خواهیم کرد ان شاءالله که در دو پنج شنبه متوالی صورت گرفت. همانطور که عنایت دارید مباحث معرفت نفس طوری است که سوالات عدیده ایی به برکت نظام آموزشی ما که از فرهنگ غرب منتج شده است پیش می آید چرا که در این نظام آموزشی فقط به بعدی از ابعاد وجود انسان پرداخته می شود و با مباحث معرفت نفس به آموخته های قبلی آنها نهیب زده می شود و سوالات جدی دارند که باید سریعا جواب داده شود که خدا را شکر این کار در شبکه تلگرام صورت می گیرد خیلی از علاقمندان به چنین معارفی را بنده سراغ دارم چون جوابی برای سوالات خود از فرد ذی صلاحی پیدا نکردند از ادامه مباحث خودداری کردند لذا می توان از این ظرفیت ایجاد شده در فضای شبکه مجازی تلگرام استفاده کرد و چنین چیزی را می توان به استحضار سایر علاقمندان به مباحث معرفت نفس رسانید ضمنا بنده در شبکه اینستاگرام به نام شما صفحه ایی باز کرده ام که دوستان را راهنمایی میکنم به مطالعه کتاب ها حضرتعالی و وارد شدن به سیر مطالعاتی در تلگرام در محضر اساتید مجرب به شماره 09371853394 & 09125245604 می توانند پیام دهند تا از محضر اساتید برجسته ایی که به سوالات دوستان جواب می دهند و بسیار هم راهگشا است استفاده کنند لذا خواهشی که دارم شماره بنده در سوال باشد تا علاقمندان که به سایت لب المیزان مراجعه می کنند مطلع شوند از محضر اساتید بهره ببرند و بتوانیم دوره حضوری بیشتری در تهران برگزار کنیم آرزوی صحت و سلامت و توفیق روزافزون برای شما و دست اندرکاران سایت لب المیزان داریم ان شاءالله زیر سایه حضرت حجت عج موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه جنابعالی و سایر عزیزان توانسته‌اند ماوراء ظلمات فضای مجازی قدم‌هایی در راستای تصرف شبکه‌های مجازی در مسیر تمدن اسلامی و معارف الهی بردارید و این مایه‌ی امیدواری است. بنده دعاگوی همه‌ی عزیزان که در مسیر تحقق آرمان‌های رهبری انقلاب تلاش شبانه‌روزی دارند؛ هستم. موفق باشید 

13597
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: نظر شما راجع به دراز کردن پا به سمت کمدی که قرآن در آن هست چیست؟ {با توجه به این که در کمد بسته باشد و به عنوان یک اتاقک محسوب شود} آیا این هم مثل دراز کردن پا به سوی قرآن بی احترامی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعی است که خودتان باید در آن فضا متوجه باشید که آیا شکل کار شکل درازکردن پا به سوی قرآن است؟ یا فضا طوری است که چنین موضوعی را پیش نمی‌آورد. موفق باشید

13589
متن پرسش
سلام نظر شما در مورد دست دادن آقاي ظریف با اوباما و جان کری چیست؟ آیا ما در طی 35 سال بعد از انقلاب چنین چیزی از طرف مسئولین درجه یک نظام داشتیم؟ راستش بنده 25 سال دارم و بعد از رحلت امام دنیا اومدم ولی وقتی رفتار منش و برخورد امام رو با ابر قدرت ها از رسانه می بینم لذت می برم و همیشه متحیر شخصیت امام هستم که چطور یک غیر معصوم به آنقدر شبیه امام معصوم رفتار میکنه ولی دولتمردان این دوره زیاد به آمريکايي ها لبخند میزنن. نمیدونم واقعا علتش چيست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جواب سؤال شماره‌ی 13450 این‌طور عرض کردم: باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل آقایان در غفلت از تقابل تمدنیِ اسلام با استکبار است. و اساساً روح دینی در إزاء تقابل با استکبار شکوفا می‌شود و مفتخر به مددهای الهی می‌گردد. به همین جهت خداوند شاخصه‌ی روح شیطان را، استکبار و زیر بارنرفتنِ حق معرفی کرد و فرمود: «أبا واستکبر». و مسلّم امروز آمریکا مظهر تامّ و تمام استکبار و شیطان‌صفتی است و رئیس جمهور آمریکا نماد کامل شیطان در این دوران است و طبیعی است که دست‌دادن با رئیس جمهور آمریکا، یعنی دست‌دادن با شیطان و یعنی زیرپاگذاشتنِ همه‌ی عهدی که ملت مؤمن ایران با خدا بسته‌اند آن‌جایی که خداوند فرمود: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ» (60/ یس) ای بنی آدم! مگر عهد نکردی که شیطان را نپرستی که او دشمن آشکاری برای تو می‌باشد؟ و لذا هرگز نباید به بهانه‌ی رعایت احترام با شیطان دست داد. زیرا همه‌ی انبیاء«علیهم‌السلام» آمده‌اند تا بنی‌آدم، شیطان را تحقیر کند و آن را زیر پا بگذارد. نه آن‌که به بهانه‌ی رعایت احترام به آن دست دهد و عملاً با این‌کار، عهدی که همه‌ی انبیاء و اولیاء و امامان با خدا بسته‌اند را، زیر پا بگذارند. البته جنابعالی نگران نباشید، همیشه نقشه‌های شیطان به ظاهر، پیچیده، ولی در باطن ضعیف و بی‌نتیجه است به همان معنایی که قرآن عزیز فرمود: «الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً» (76/ نساء) كسانى كه ايمان دارند، در راه خدا پيكار مى‏كنند؛ و آنها كه كافرند، در راه طاغوت‏[ بت و افراد طغيانگر]. پس شما با ياران شيطان، پيكار كنيد! (و از آنها نهراسيد!) زيرا كه نقشه شيطان، (همانند قدرتش) ضعيف است. موفق باشید  

13596
متن پرسش
باسلام ممنون از جوابای قبل میشه تفاوت بین حقیقت نوری امام و پیامبر وعین ثابتشون رو بفرمایید؟؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر مباحث شرح کتاب «مصباح الهدایه» امام را دنبال بفرمایید تا حدّی بتوانید جواب سؤال خود را بگیرید. موفق باشید

13588
متن پرسش
بسم الله با عرض سلام خدمت استاد: دیشب در یک مجلس روضه یک روحانی شروع کرد به سخنانی که برایم خیلی عجیب بود... گفت بعضی فضائل امیرالمومنین را بعضی ها ساخته اند برای کوبیدن امیرالمومنین علیه السلام مثل کشیدن تیر از پای حضرت علی علیه السلام و گفت مگر حضرت علی علیه السلام نعوذ بالله بچه است که می خواهند حواس او را پرت کنند و تازه از پسر او سوال می کنند که چه کنند... در مورد راوی ها هم حرف زد که گفت موثق نیست ... جالب تر این بود که کلی به مولوی و مثنوی بد و بی راه گفت و می گفت قضیه ی تف کردن در صورت حضرت علی علیه السلام دروغ است و این را برای این در آوردند که بعدا بگویند حضرت علی علیه السلام هم هوای نفس داشت و بعد بلند شد یک دور زد تا هوای نفسش را از بین ببرد، و می گفت اینها دروغه!!! و استناد هم به کتاب و حرف آقای ری شهری می کرد ... حاج آقا تا حالا این حرف ها را نشنیده بودم واقعا برام سوال شد این قضیه ها ایراد دارند؟؟!! التماس دعا یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از این آدم‌های بیگانه از معارف عمیق دینی همه‌جا هست. بیچاره اسلام که در دست این‌ها افتاده است. حضرت امام اینان را تحت عنوان «مقدسان نادان» نام می‌برند. اینان ظرفی را که آقا مصطفی«رحمة‌اللّه‌‌علیه» از آن آب می‌خورد آب می‌کشیدند، چون پدر او حکمت و عرفان تدریس می‌کرد. اینان غافل‌اند که حساسیت لازم در مورد سند برای روایات اخلاقی و عرفانی ما خیلی در گذشته معمول نبوده است. بشتر موضوعات سینه به سینه منتقل می‌شده است. موفق باشید

13594
متن پرسش
آقای دکتر داوری در کتاب «درباره غرب» گفتگوی تمدن ها را به چالش می کشند و نقد می کنند ولی در کتاب «عقل و زمانه» در صفحه 209 می گویند: گفتگوی تمدن ها نقطه پایان بر دویست سال داعیه غرب است. این را شما چگونه تحلیل می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفتگوی تمدنی به یک معنا وقتی تمدنی مثل غرب، امکان تفکر را از بین برده است، معنا نمی‌دهد و به قول دکتر داوری روح تمدن غربی، جدال و مراء است. ولی گفتگوی تمدن به یک معنا که بتوانیم تفکر تمدنی اسلامی را در عرصه‌ی جهان ارائه دهیم، کار لازمی است. موفق باشید

13576
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: در مورد سوال 13555 که یکی از دوستان درباره استاد کامل داشتن برای سیر و سلوک سوال کرده بودند بنده عرضی دارم خدمتتون شاید نشنیده باشید. من خودم از حجه الاسلام علی بهجت فرزند آیت الله بهجت در یک مصاحبه خواندم که از قول آیت الله بهجت می گفتند پدرم فرمودند نظر آیت الله قاضی در اواخر عمر از لزوم داشتن استاد کامل عوض شده بود و ضروری نمیدونستن. فرزند آقای بهجت از ایشون می پرسند چرا این رو به عموم نمی فرمایید که ایشون می فرمایند این رو شاید نپذیرند از من چون اون دستور آقای قاضی مشهور شده. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی مهمی است. نشنیده بودم ولی مسلّم سخن آیت اللّه بهجت نمی‌تواند جدای از نگاه آیت اللّه قاضی به موضوعِ استاد باشد. موفق باشید

13582
متن پرسش
با سلام و احترام: امسال هم قصد پياده روي اربعين داريد؟ در سايت حج و زيارت براي اين منظور ثبت نام كرده ايد؟ امكان دارد كه ما هم در خدمت شما باشيم؟ سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز مانند سال گذشته در کاروانی که زحمت رفتن به کربلا را به عهده گرفته بودند؛ امسال نیز ثبت نام کردم. شماره تلفن عزیزان عبارت از: 09136032342 می‌باشد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!