بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: بدون دسته بندی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13597
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: نظر شما راجع به دراز کردن پا به سمت کمدی که قرآن در آن هست چیست؟ {با توجه به این که در کمد بسته باشد و به عنوان یک اتاقک محسوب شود} آیا این هم مثل دراز کردن پا به سوی قرآن بی احترامی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعی است که خودتان باید در آن فضا متوجه باشید که آیا شکل کار شکل درازکردن پا به سوی قرآن است؟ یا فضا طوری است که چنین موضوعی را پیش نمی‌آورد. موفق باشید

13589
متن پرسش
سلام نظر شما در مورد دست دادن آقاي ظریف با اوباما و جان کری چیست؟ آیا ما در طی 35 سال بعد از انقلاب چنین چیزی از طرف مسئولین درجه یک نظام داشتیم؟ راستش بنده 25 سال دارم و بعد از رحلت امام دنیا اومدم ولی وقتی رفتار منش و برخورد امام رو با ابر قدرت ها از رسانه می بینم لذت می برم و همیشه متحیر شخصیت امام هستم که چطور یک غیر معصوم به آنقدر شبیه امام معصوم رفتار میکنه ولی دولتمردان این دوره زیاد به آمريکايي ها لبخند میزنن. نمیدونم واقعا علتش چيست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جواب سؤال شماره‌ی 13450 این‌طور عرض کردم: باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل آقایان در غفلت از تقابل تمدنیِ اسلام با استکبار است. و اساساً روح دینی در إزاء تقابل با استکبار شکوفا می‌شود و مفتخر به مددهای الهی می‌گردد. به همین جهت خداوند شاخصه‌ی روح شیطان را، استکبار و زیر بارنرفتنِ حق معرفی کرد و فرمود: «أبا واستکبر». و مسلّم امروز آمریکا مظهر تامّ و تمام استکبار و شیطان‌صفتی است و رئیس جمهور آمریکا نماد کامل شیطان در این دوران است و طبیعی است که دست‌دادن با رئیس جمهور آمریکا، یعنی دست‌دادن با شیطان و یعنی زیرپاگذاشتنِ همه‌ی عهدی که ملت مؤمن ایران با خدا بسته‌اند آن‌جایی که خداوند فرمود: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ» (60/ یس) ای بنی آدم! مگر عهد نکردی که شیطان را نپرستی که او دشمن آشکاری برای تو می‌باشد؟ و لذا هرگز نباید به بهانه‌ی رعایت احترام با شیطان دست داد. زیرا همه‌ی انبیاء«علیهم‌السلام» آمده‌اند تا بنی‌آدم، شیطان را تحقیر کند و آن را زیر پا بگذارد. نه آن‌که به بهانه‌ی رعایت احترام به آن دست دهد و عملاً با این‌کار، عهدی که همه‌ی انبیاء و اولیاء و امامان با خدا بسته‌اند را، زیر پا بگذارند. البته جنابعالی نگران نباشید، همیشه نقشه‌های شیطان به ظاهر، پیچیده، ولی در باطن ضعیف و بی‌نتیجه است به همان معنایی که قرآن عزیز فرمود: «الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً» (76/ نساء) كسانى كه ايمان دارند، در راه خدا پيكار مى‏كنند؛ و آنها كه كافرند، در راه طاغوت‏[ بت و افراد طغيانگر]. پس شما با ياران شيطان، پيكار كنيد! (و از آنها نهراسيد!) زيرا كه نقشه شيطان، (همانند قدرتش) ضعيف است. موفق باشید  

13596
متن پرسش
باسلام ممنون از جوابای قبل میشه تفاوت بین حقیقت نوری امام و پیامبر وعین ثابتشون رو بفرمایید؟؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر مباحث شرح کتاب «مصباح الهدایه» امام را دنبال بفرمایید تا حدّی بتوانید جواب سؤال خود را بگیرید. موفق باشید

13588
متن پرسش
بسم الله با عرض سلام خدمت استاد: دیشب در یک مجلس روضه یک روحانی شروع کرد به سخنانی که برایم خیلی عجیب بود... گفت بعضی فضائل امیرالمومنین را بعضی ها ساخته اند برای کوبیدن امیرالمومنین علیه السلام مثل کشیدن تیر از پای حضرت علی علیه السلام و گفت مگر حضرت علی علیه السلام نعوذ بالله بچه است که می خواهند حواس او را پرت کنند و تازه از پسر او سوال می کنند که چه کنند... در مورد راوی ها هم حرف زد که گفت موثق نیست ... جالب تر این بود که کلی به مولوی و مثنوی بد و بی راه گفت و می گفت قضیه ی تف کردن در صورت حضرت علی علیه السلام دروغ است و این را برای این در آوردند که بعدا بگویند حضرت علی علیه السلام هم هوای نفس داشت و بعد بلند شد یک دور زد تا هوای نفسش را از بین ببرد، و می گفت اینها دروغه!!! و استناد هم به کتاب و حرف آقای ری شهری می کرد ... حاج آقا تا حالا این حرف ها را نشنیده بودم واقعا برام سوال شد این قضیه ها ایراد دارند؟؟!! التماس دعا یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از این آدم‌های بیگانه از معارف عمیق دینی همه‌جا هست. بیچاره اسلام که در دست این‌ها افتاده است. حضرت امام اینان را تحت عنوان «مقدسان نادان» نام می‌برند. اینان ظرفی را که آقا مصطفی«رحمة‌اللّه‌‌علیه» از آن آب می‌خورد آب می‌کشیدند، چون پدر او حکمت و عرفان تدریس می‌کرد. اینان غافل‌اند که حساسیت لازم در مورد سند برای روایات اخلاقی و عرفانی ما خیلی در گذشته معمول نبوده است. بشتر موضوعات سینه به سینه منتقل می‌شده است. موفق باشید

13594
متن پرسش
آقای دکتر داوری در کتاب «درباره غرب» گفتگوی تمدن ها را به چالش می کشند و نقد می کنند ولی در کتاب «عقل و زمانه» در صفحه 209 می گویند: گفتگوی تمدن ها نقطه پایان بر دویست سال داعیه غرب است. این را شما چگونه تحلیل می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفتگوی تمدنی به یک معنا وقتی تمدنی مثل غرب، امکان تفکر را از بین برده است، معنا نمی‌دهد و به قول دکتر داوری روح تمدن غربی، جدال و مراء است. ولی گفتگوی تمدن به یک معنا که بتوانیم تفکر تمدنی اسلامی را در عرصه‌ی جهان ارائه دهیم، کار لازمی است. موفق باشید

13576
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: در مورد سوال 13555 که یکی از دوستان درباره استاد کامل داشتن برای سیر و سلوک سوال کرده بودند بنده عرضی دارم خدمتتون شاید نشنیده باشید. من خودم از حجه الاسلام علی بهجت فرزند آیت الله بهجت در یک مصاحبه خواندم که از قول آیت الله بهجت می گفتند پدرم فرمودند نظر آیت الله قاضی در اواخر عمر از لزوم داشتن استاد کامل عوض شده بود و ضروری نمیدونستن. فرزند آقای بهجت از ایشون می پرسند چرا این رو به عموم نمی فرمایید که ایشون می فرمایند این رو شاید نپذیرند از من چون اون دستور آقای قاضی مشهور شده. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی مهمی است. نشنیده بودم ولی مسلّم سخن آیت اللّه بهجت نمی‌تواند جدای از نگاه آیت اللّه قاضی به موضوعِ استاد باشد. موفق باشید

13582
متن پرسش
با سلام و احترام: امسال هم قصد پياده روي اربعين داريد؟ در سايت حج و زيارت براي اين منظور ثبت نام كرده ايد؟ امكان دارد كه ما هم در خدمت شما باشيم؟ سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز مانند سال گذشته در کاروانی که زحمت رفتن به کربلا را به عهده گرفته بودند؛ امسال نیز ثبت نام کردم. شماره تلفن عزیزان عبارت از: 09136032342 می‌باشد. موفق باشید

13580
متن پرسش
سلام: ایام محرم را به استاد گرامی تسلیت می گویم: چند سوال داشتم: در سخنرانی 14 مهر فرمودید هایدگر در نقد غرب خوب است. و زبان تاریخ را فهمیده. حال دو سوال پیش می آید. 1. برای استفاده از کتب فلسفه غرب چه سیر مطالعه ای طی کنیم؟ چیزی که ارزش داشته باشد. 2. ما برای فهم زبان زمانه چه بکنیم. آن طلاب سخنرانی مرحوم فلسفی را گوش می دادند. ما چه کسانی را گوش کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از فلسفه‌ی اسلامی و فهم دقیق اندیشه‌ی صدرایی، نوشته‌های دکتر داوری شما را آماده می‌کند تا با فهم نگاه تاریخی هگل به تفکر هایدگر برسید و او را به‌عنوان یک مذکِّر نسبت به اهداف قدسی انقلاب اسلامی بیابید. موفق باشید

13572
متن پرسش
با عرض سلام: آیا تناسخ یعنی خارج شدن روح از یک بدن و رفتن در یک بدن دیگر محال می باشد. چرا؟ لطفا اگر منابعی برای مطالعه بیشتر و عمیق تر در این مساله هست اعلام بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاصدرا در ابتدای کتاب «معرفت نفس و حشر»، دلایل غلط‌بودن نظریه‌ی تناسخ را با همین عنوان مطرح می‌کند. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

13566
متن پرسش
سلام جناب استاد: با آرزوی قبولی عزاداری تان. بنده در شبکه اجتماعی تلگرام کانالی را جهت بازخوانی آثار و دیدگاه های شما بزرگوار و بحث و پیگیری بیشتر راه اندازی کرده ام که اگر شما اجازه بدهید فعال شود. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده برای جنابعالی و سایر عزیزان که در فضای مجازی متذکر معارف الهی و اخلاق ربّانی هستند، آرزوی موفقیت دارم و مسلّم چیزی نیست که بتوان از آن چشم‌پوشی کرد و میدان را به دشمنان اسلام داد. موفق باشید

13558
متن پرسش
سلام علیکم: در مورد سوال 13546 که فرمودید عین سخنان نیچه و هایدگر را ذکر کنم به آن دسترسی ندارم ولی آقای داوری در کتاب فلسفه ایدیولوژی و دروغ چنین می گویند: «در طی دو هزار و پانصد سال در فلسفه سخن این بوده است که نظر تکلیف عمل را روشن می کند. از نیچه به بعد فیلسوفان مخصوصا درباره این نسبت تامل کرده اند. هیدگر بر این قضیه روشنایی بسیار افکند و شاگرد او هانا ارنت به صراحت تقدم عمل را اثبات کرد» و در جایی می فرماید: «غرب از ابتدای تاریخ جدیدش دو وضع داشته است در هر دو وضع عمل بر نظر تقدم دارد. اگر در تاریخ فلسفه از زمان سقراط تا دوره جدید علم مقدم بر عمل بود در تفکر جدید غربی اراده بر عمل مقدم انگاشته شد.» و یا: «برای پاسخ دادن به این پرسش ها باید در معنای نظر و عمل و نسبت آنها با یکدیگر بیشتر تامل کرد. شاید ما در طرح مساله مرتکب اشتباهی شده باشیم ما از کجا می دانیم که آدمی صاحب دو قوه و توانایی نظری و عملی است؟... پس بیاییم نظر و عمل را از هم جدا ندانیم و فکرکنیم که نظر و عمل گرچه دو جلوه ی متفاوتند دو امر مستقل و منفک از یکدیگر نیستند یعنی عمل بدون نظر و نظر بدون عمل معنی ندارد. ولی باز وقتی به نظر و عمل می اندیشیم ناگزیر دوبین هستیم اگر نظر در برابر عمل قرار گرفت با سعی در به هم پیوستن شان دوگانگی منتفی نمی شود.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرض کردم این حرف درستی است که در نگاه نیچه و هایدگر، عمل بر نظر مقدم است، ولی در فضای فلسفه‌ای که آن‌ها در آن قرار دارند، نه آن‌که بتوانیم آن نگاه را در فلسفه‌ی اسلامی جستجو کنیم. فضای فلسفه‌ی آن‌ها با عقل دیگری جلو می‌رود. به همین جهت عرض شد باید با متون خود آن‌ها حرف آن‌ها را فهمید نه با نگاه انتزاعی خودمان. موفق باشید

13557
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: در باب عزاداری برای امام حسین (ع) در المراقبات بسیار تاکید بر عزاداری مخفی که باعث کم شدن احتمال ریا می شود، شده است. نحوه و میزان حضور در مجالس عمومی و عزاداری در خلوت باید چه صورتی باشد؟ آیا در اقامه عزاداری اصل بر گریه و اشک ریختن است و سایر امور مانند سینه زنی و . . . فرع است؟ آیا می توان برای به اصطلاح شور کرفتن مجلس و رونق مجلس امام حسین (ع) و سرد نشدن آن اعمالی را انجام داد که ناشی از جوشش دل نیست؟ (بحث ریا در این امور اخیر مدنظر است) تشکر فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون از طرف حضرت صادق«علیه‌السلام» جمع‌شدن شیعیان در کنار هم و عزاداری کردن آن‌ها برای امام حسین«علیه‌السلام» تأیید شده است، آن‌چه ما فعلاً در مراسم عزاداری انجام می‌دهیم، خوب است. منتها باید مواظب باشیم حالت ریایی به خود نگیرد. توصیه‌ی آیت اللّه ملکی در جای خود به عنوان یکی از مسیرهای سلوک، بسیار با ارزش است. موفق باشید

13555
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: از عرفای بزرگ به کرات بحث رجوع به استاد کامل مطرح شده است. آیا رسیدن به کمال به معنای خاص آن در عرفان (سفرهای چهارگانه) در عضر حاضر بدون رجوع به استاد کامل میسر است؟ از بزرگان پس از سید علی قاضی (ره) (گو اینکه در کمال ایشان اختلافی نیست) کدام یک از ایشان به این مرتبه نایل آمده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جزوه‌ی «روش سلوکی حضرت آیت اللّه بهجت» شده است. و تأکید ایشان بر این‌که می‌فرمایند در حال حاضر علمِ تو استاد توست، در آن‌جا مورد بررسی قرار گرفته است. جزوه بر روی سایت هست. موفق باشید

13547
متن پرسش
با عرض سلام و معذرت خدمت استاد گرامي: در خصوص اصالت وجود و اعتباریت ماهيت به نظرم بهترين فرمايش سخن مرحوم علامه در نهايه است كه مي فرمايد ماهيات ظهور وجود هستند براي اذهان. البته دو سخن ديگر هم دارد كه ماهيات حد وجود و انحاء وجود هستند ولي آن مطلب ظهور وجود براي اذهان خيلي روشن كننده مي باشد كه يك وجود خارجي داريم كه درك ما از آن مي شود ماهيات البته چرا ماهيات نه ماهيت آن هم به علت بحث حركت جوهري و آن مباحث. البته به قول استاد رحيقي آن وجود ظهوري هم براي قلب دارد كه بحث اسما پيش مي آيد. باز هم جسارت حقير را ببخشيد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است ولی نباید در آن متوقف شد. اگر جلو برویم معنای اعتباری‌بودنِ ماهیات با ظرائف بیشتری برای ما روشن می‌شود. ولی در هر حال در ابتدای امر تعبیر «ماهیات، ظهور وجوداند» تعبیر خوبی است. موفق باشید

13546
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: بر طبق آموزه های دینی یاد گرفته ایم که علم مقدم بر عمل است و بخوبی این مطلب با مثال ثابت می شود و محسوس است. ولی در فلسفه بحثی هست راجع به نسبت عمل و نظر که بعضی از فلاسفه منجمله نیچه و هایدگر درباره این نسبت تامل کرده اند و تقدم عمل را اثبات کرده اند. اولا آیا تقدم در هر دو مورد به یک معناست و ثانیا آیا می شود گفت از نظر رتبی علم مقدم بر عمل است و از نظر زمانی عمل مقدم بر علم؟ و اصلا اگر عمل را از مقوله ی قدرت بدانیم آیا در اینجا بحث تقدم و تاخر معنا دارد چون در مقام ذات صفات وحدت دارند و در خارج هم تقدم صفات هم عرض بر یکدیگر معنا ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دستگاه فلسفه‌ی اسلامی هرگز به دنبال نگاه نیچه و هایدگر به عالم و آدم نباشید. برای فهم سخن آنان باید از نگاه انتزاعی و متافیزیکی فلسفه‌ی معمول، خارج شد. در آن‌جا معنای انتزاعی تقدم علم بر عمل و یا عمل بر علم، مطرح نیست و تازه برای فهم نیچه و هایدگر نگاه دیالکتیکی هگل ضرورت دارد. با این توصیف است که می‌خواهم عرض کنم عین جملات نیچه و هایدگر را مرقوم فرمایید تا با زبان خودِ آن‌ها بشود تبیین کرد. موفق باشید

13538
متن پرسش
سلام استاد لطفا نظرتون را بفرمایید: بسم تعالی "از منا تا منّا " در ایامی قرار گرفته ایم که «کل یوم عاشورا» در لباس دیگری آمده خود را نشان دهد انگار این حق است که در سپیدی احرامش خود را شهادت می دهد، او آمده تا جور دیگری آدمیان را در وادی عطش مستقر کند و در خانه ی خود و در آغوش خودش «کل ارض کربلا» را به تماشا نشیند و آن را تفسیر عینی کند. انگار این بار «عرفه» نه به معنای انتزاعیش بل در حقیقت و واقعیت بیرونیش رقم خورد و آدمی به حکم «من عرف نفسه فقد عرف ربه» به معرفتی از جنس «خلیفه» بودنش رسیده و از این پس «الهی» شده است. انگار آسمان به زمین چسبید، این بار آیات حج پیامبر جور دیگری تعبیر شدند، «سلمان» و «ابوذر»ها در «منا» به مقام «منّا» رسیدند، به طوری که دیگر نه پیامبری بود و نه سلمانی و نه ابوذری، بلکه حق بود که خودش بود و خودش را در لباس مظلومیت مظلومانش نشان داد. «کل یوم عاشورا» ، «اسم مضل» را روزی در شمر و یزیدی نشان داد و روز دیگری در پادشاهان ظلم ابوسفیانی و اعراب جاهل وهابی. و «تبت یدی ابی لهب» را به تماشا نشست. حکایت و رازهاست بین «قربان» و «غدیر»ست، «کل یوم عاشورا» آمده تا بگوید این عاشوراست که در همیشه ی تاریخ «دست ولایت غدیر» را احیا می کند. و این حیات «قربانی» می خواهد و فقط «حسین» بود که در الست «قالو بلی» آن را لبیک گفت، که روزی در لباس «اسماعیل» به صحنه آمد، روزی در هفتاد دو لاله ی پرپر، و روزی در محرمان حرم عشق، و ایام ایام بیعت است با این دست ولایت که مردمان پارس به حکم «السابقون السابقون» در این بیعت سبقت گرفتند و مقرب درگاه حق شدند و بقیه را هم به دنبال خود کشاندند. ذیحجه/1436
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. شهدای منا در مقام وجودی خود و در عمیق‌ترین ابعاد انتخاب‌شان، لبریز از جواب لبیکی شدند که در آن طالب نفی حجاب‌های اسلام ناب محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بودند. و شهادت آن عزیزان به گواهی دوست و دشمن، چهره‌ی اسلام آمریکایی را هرچه بیشتر نمایان کرد. موفق باشید

13545
متن پرسش

سلام خدمت جناب استاد: اخیرا مقاله ای خواندم که به بحث عبور از شهید آوینی پرداخته بود. با این عنوان که چرا حزب الله نتوانسته فکر نوتری ارائه نماید. حقیر حس خوبی نسبت به این موضوع ندارم. حس می کنم تفکر شهید آوینی آنقدر وسیع است که خیلی زود است از آن عبور کنیم. اصولا تفکر شهید آوینی تفکر آخر الزمانی ست. نظر حضرت عالی چیست؟ http://epicbaz.com/

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا عبور از آوینی؟! مگر باید از شخصیت‌های قدسی عبور کرد؟ چرا ادامه‌ی آوینی نه! و چرا به تفصیل‌آوردنِ آن سخنان اشراقی را مدّ نظر قرار ندهیم؟! مسلّم آن کسی که آوینی را بفهمد، هرگز تصور عبور از او را نیز در خیال نمی‌گنجاند، بلکه تمام تلاشش در راستای به ظهورآوردنِ هرچه بیشتر اشارات آن حکیم متأله بزرگ است. موفق باشید

13537
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: خواهشمندم لینک زیر را که مربوط به سایت آقای قائنی دامه برکاته است را مطالعه کرده و منظور و نظر ایشان را توضیح دهید. http://sadeghin.net/Speech/Sermon/MarefateNafs.html
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین ارادت به جناب استاد قائنی؛ اگر سؤالی در مورد خاصی دارید که بنده توان جواب‌گویی آن را دارم، در خدمت هستم. موفق باشید

13541
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: با همة احترامی که به مقام علمی آیت الله مصباح (حفظه الله) و آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) قائل هستم برایم سوال بزرگی است که چرا این بزرگان هیچ موضع گیری سیاسی در خصوص برجام و سایر بی توجهی های دولت نسبت به خطوط قرمز و منویات امام خامنه ای صورت ندادند؟؟؟!!!! آیا وجود آقای مشایی در دولت دکتر احمدی نژاد که آن را به جریان انحرافی تعبیر کردند و آنقدر روی آن تاکید کردند بیشتر از تصویب این توافق برای کشور و اسلام خطر داشت؟؟؟!!! بنده خدای نکرده قصد جسارت به این بزگواران را ندارم ولی واقعا جواب این سوال برایم بی پاسخ مانده!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کار را به عهده‌ی صاحب‌نظران در این فنّ گذاشته باشند تا متهم نشوند در امری ورود پیدا کرده‌اند که در آن صاحب‌نظر نیستند. موفق باشید

13532
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در بحث اصالت وجود مطرح می شود که وجود اصیل است و آنچه متن واقع و جهان بیرون را پر کرده است وجود است و ماهیت امری است اعتباری. سوالم اینجاست که آیا اعتباری بودن ماهیت در خارج به معنای مجازی و دروغی بودن آن است یعنی چیزی به نام ماهیت در بیرون نداریم ذهن است که از وجود، مفهومی به نام ماهیت را استخراج می کند؟ یعنی برای مثال این درخت که در بیرون موجود است موجودیت آن همین مولکول های آن است و چیزی به نام ماهیت درخت در خارج نداریم؟ اگر ماهیت امری صرفا اعتباری و ذهنی است به چه مناسبتی ذهن از وجود مفهوم ماهیت را اعتبار می کند؟ آیا مثل ماهیت و وجود مانند زوجیت و چهار بودن است که در خارج ذهن چیزی مستقل به نام زوجیت نیست اما این زوجیت ملازم چهار است و بر آن عارض نیست (منظورم مانند معقولات ثانی مثل وحدت و امکان و . . . )
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر به ماهیت ما باید متوجه باشیم که آن‌چه در صحنه است «وجود» است در ظهورات مختلف. و ماهیات همان‌طور که فیلسوفان معتقد به اصالت وجود می‌فرمایند، حدّ وجود است و این حدّ در نگاه عرفانی همان اعیان ثابته‌ی مخلوقات یا مقام امکانی آن‌ها است که از جهتی به جهت ذات ممکن‌الوجودشان، هیچ وجود استقلالی ندارند. ولی از جهت امکان ذاتی، خداوند در حدّ امکان آن مخلوقات، آن مخلوقات را خلق می‌کند و به آن‌ها می‌فرماید «بشوند» و «می‌شوند». و لذا باید متوجه بود که اعتباری بودن ماهیت در مقابل اصالت‌دادن به وجود است نه آن‌که متوجه‌ی محدودیت آن‌ها و تشخص آن‌ها نگردیم و گمان کنیم فیلسوفان و عارفان منکر وجود خارجی پدیده‌ها هستند. آن‌ها با تربیت نگاه عقلانی و یا نگاه شهودی خود، مواظب‌اند اصالت را به ماهیات ندهند و از مظهریت آن‌ها که محل تجلی اسماء الهی است، غفلت کنند. موفق باشید

13529
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. می خواستم نظر استاد را در مورد آقای رایفی پور و مطالب ایشان و سخنرانی هایشان بدانم. آیا تحقیقات و نظرات ایشان مورد قبول شما می باشد و تا چه حد صحت دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال‌های شماره‌ی 7520 و 12598 شده است. می‌توانید به آن‌ها رجوع فرمایید. موفق باشید

13527
متن پرسش
سلام علیکم: 1. نظر شما راجع به شرح مثنوی استاد حداد عادل که صوت ایشان در وبگاه شخصی ایشان هست چیست؟ و آیا ایشان می توانند به بطن مثنوی ما را برسانند؟ 2. نظر شما درباره استاد محمد علی موحد چیست؟ 3. در سیر مطاعاتی شما در هر موضوعی هم کتاب آمده است هم جزوه. آیا مطالعه کتب کفایت نمی کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر صورت مثنوی آن‌چنان تلألو و تشعشع دارد که به‌ هر صورت وارد شویم، ما را بی‌نصیب نمی‌گذارد به‌خصوص که جناب آقای دکتر حداد عادل از این موضوعات بیگانه نیستند 2- جناب استاد محمدعلی موحد را فرد فرهیخته و اندیشمندی می‌دانم 3- بعضی مباحث جزوات، نکاتی دارد که در کتاب‌ها نیست. موفق باشید

13520
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید آیا انتقادهایی که به آیت الله مصباح (حفظه الله) در مورد عرفان و حکمت متعالیه وارد است؟ چون در برخی مباحثات علمی ایشان را مخالف عرفان و وحدت وجود و وجود رابط و منتقد به حکمت متعالیه و ناظر به حکمت مشاء می دانند؟ آیا ایشان واقعا نسبت به عرفان موضع دارند و همچنین حکمت متعالیه آنچنان که در تعلیقه نهایة الحکمة به علامه انتقاد دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه مصباح یکی از اساتید حکمت متعالیه و عرفان نظری هستند و در این مورد صاحب‌نظر می‌باشند و طبیعی است که در بعضی موارد بر نظرات خود، تأکید کنند و این به معنای مخالفت با اصل حکمت متعالیه و عرفان نیست. موفق باشید

13523
متن پرسش
سلام استاد: سوالی داشتم: استاد چرا خداوند بندگی خودش رو معیار و ملاک رستگاری قرار داده؟ چرا خداوند اینقدر تسبیح و ستایشش رو دوست داره؟ چرا با این که خداوند شیطان رو به خاطر غرورش از بهشت بیرون انداخت، اما خودش اینقدر مغروره و دوست داره همه براش سجده کنند؟ چرا خداوند هی دوست داره تسبیح بشه و کسانی رو که تسبیحش نمی کنند به طرز فلاکت باری نابود میکنه و در آخرت هم چیزی بهشون نمیده؟ چرا خداوند راه دیگه ای برا رستگاری قرار نداده و همه رستگاری در اطاعت محض و سجده و رکوع از خودش خلاصه میشه؟ چرا خدا اینقدر مغروره؟ سوالم اینه که چرا خدا جهان هستی را طوری تعبیه و خلق کرده که همه تسبیحگوی او باشند! خدا میتونست دستور بده بدون اینکه بخواد کسی براش به سجده بیفته!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا در تصور جنابعالی خداوند یک شخص است. در حالی‌که آموزه‌های توحیدی به شما می‌آموزند که حضرت حق یک حقیقت است، حقیقتی که منشاء همه‌ی کمالات و زیبایی‌ها است و لذا هرکس بخواهد به آن حقایق عالیه نزدیک و منوّر شود باید حجاب بین خود و انوار اسماء الهی را برطرف نماید و قصه‌ی تسبیح و تنزیه حضرت حق به همین معنا است که در منظر خود، محدودیت های موجودات محدود را به خدا نسبت ندهیم تا تجلیّات حضرت رب‌العالمین بر قلب ما تجلی کند و در رکوع خود، خودیت خود را می‌شکنیم تا جمال دوست رخ بنمایاند. به همین جهت جناب حافظ می‌فرماید: «میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست / تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز». موفق باشید

13503
متن پرسش
محیی الدین ابن عربی در کتاب فتوحات مکیه ـ خود را مستغنی از شناخت امام زمان می داند ـ و خدا را عین همه اشیا معرفی می کند ـ و ولایت ظاهر و باطنی برای افرادی چون معاویه و متوکل قائل است ـ و به خود اجازه می دهد از انبیاء امتحان توحید بگیرد و همه را مردود بداند ـ و در عالم کشف شهود شیعه را به صورت خنزیر ببیند و غیر اینها از مزخرفات. حال سوالم اين است كه شما چطور مي گوئيد كه بايد عرفان يك چنين شخصيتي را وارد مراكز آموزشي خود كنيم؟ و امام خميني چرا بايد مروج مكتب اين شخص باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زبان عرفان، زبان خاصی است. امثال امام خمینی و علامه طباطبایی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیهما» چون زبان عرفان و عرفا را متوجه‌اند و می‌دانند به کجا اشاره دارند، این‌طور که شما می‌فرمایید از سخنان محی‌الدین برداشت نمی‌کنند! و برعکس، معتقدند معارفی که محی‌الدین مطرح می‌کند بسیار به آموزه های شیعه نزدیک است. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!