بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: بدون دسته بندی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5833
متن پرسش
سلام سوال اول:المومن مرات المومن در برزخ و قیامت معنایش روشن تر است در کتاب معاد فرموده اید لطفا بیشتر ازکتاب توضیح بدهید. سوال دوم:یبمه ی زنان خانه دار که بعد از بیست سال مطابق پایه ی حقوقی می دهند آیا با توکل بر خدا منافات دارد؟ یا این یک نوع آینده نگری است؟ لطفا راهنمایی فرمایید. لطفا جواب ها را به ایمیل من ارسال فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- در قیامت که حجاب‌های بین افراد مرتفع می‌شود انسان حقیقت خود را در آینه‌ی جان افراد می‌نگرد یک نحوه یگانگی بین افراد ظاهر می‌شود که قرآن در وصف آن حالت می‌فرماید: «سَلاماً سَلاماً» 2- اگر پیش‌آمد و انسان توانست در حال حاضر حق بیمه را بپردازد برای آینده‌اش منافاتی با توکل ندارد چون در هر صورت باید خداوند کمک کند تا همین کارها هم نتیجه بدهد. موفق باشید
5832
متن پرسش
با سلام استاد از شما سئوالی شده بود که عارف بجایی می رسد که حلال خدا را حرام میکند که شما جواب رد داده بودید پس قضیه علامه طهرانی که فرمودند اگر آقای حداد به من می گفت این لیوان خون را بخور می خوردم چه می شود مگر خون خوردن حرام نیست؟ 2.در باب خوف و رجا ایت الله محمدتقی آملی می فرمودند که رجا باید بالاتر از خوف باشد ایا اینگونه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- مثال آیت‌اللّه طهرانی«رحمت‌اللّه‌علیه» در رابطه با اندازه‌ی ارادت ایشان به آقای هاشم حداد است با این فرض که مرحوم حداد هیچ حرف خلاف شرع نمی‌زنند. به همین جهت فرموده اند: در مثال مناقشه نکنید 2- با غلبه‌ی رجاء بر خوف سالک با امیدواری بیشتر جلو می‌رود. در روایت هم داریم خدا بیشتر دوست دارد بنده‌اش به او امیدوار باشد ولی حضرت صادق «علیه‌السلام» که در آن روایت می‌فرمایند باید خوف و رجاء یک اندازه باشد می‌خواهند اوج تعادل یک انسان را متذکر شوند. موفق باشید
5804
متن پرسش
با سلام و احترام می خواستم بدونم نظر شما در مورد دیدگاه و آثار مرحوم شیخ علی صفایی (ع-ص) چیست ؟ آیا دیدگاه ایشان را به دیدگاه خودتان نزدیک می دانید ؟ در صورت امکان توضیحات کامل ارائه فرمایید التماس دعا یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده قبلاً نظرم را در رابطه با محتوا و روش عالمانه‌ و همه‌جانبه‌ی آثار مرحوم حضرت استاد صفایی عرض کرده‌ام. در جواب شماره 1570 موفق باشید
5803
متن پرسش
با سلام وخدا قوته راهنمایی بفرمایید .!بنده حدود ده سال است که با مباحث معرفتی شما خو گرفته ام وخودم ورفقابر مبنای مباحث شما کار مطالعاتی می کردیم ...بنده از دوسال پیش که ازدواج کردم به طور ناگهانی دچار مرض اعصاب شدم وبه حالت افسردگی رسیدم این حادثه به جدایی من وهمسرم منجر شد البته بدون طلاق .فقط جداگانه زندگی می کنیم ...در حال حاضر دیکر نه حال مطالعه دارم نه حال عبادت وفعالیت کلا شده آدم لوس به درد نخور که خودم داره حالم از خودم به هم می خوره چگونه می توان ذوق عمل را در خود ایجاد کرد یک چیزی بگویید که من بتوانم بکنم و واقعا اثر گذار باشد .ممنونم ومتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: این موارد را خوب است که با عزیزان متخصصی که در مرکز مشاوره‌ی إنشاء مشغول فعالیت هستند در میان بگذارید. تلفن مرکز مشاوره عبارت است از: 6260205 . موفق باشید
5799
متن پرسش
باسلام1)باتوجه به اینکه قرآن بطون مختلفی داردلطفا آیه6سوره طلاق راتفسیری عرفانی بفرمایید2) از عرفاکرامات زیادی نقل می کنندمثلا شنیدن تسبیح کل موجودات عالم.لطفاتوضیحی در این باره بفرمایید3)شیعه قائل به تکامل برزخی است آیا این یعنی در برزخ قوا به فعلیت می رسند؟چون فرمودیدوقتی قیامت شد دیگر عالم عالم ثبات است نه حرکت
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- چیزی در مورد این آیه در رابطه با نگاه عرفانی نمی‌دانم 2- این منحصر به عرفا نیست. قرآن و به‌خصوص ائمه«علیهم‌السلام» خبر از تسبیح موجودات می‌دهند جای بحث آن این‌جا نیست. إن‌شاءاللّه در مباحث فلسفه و عرفان نظری وارد شوید برایتان روشن می‌شود. 3- در برزخ تکامل به معنای رفع حجاب است، نه‌این‌که انسان در آن‌جا هنوز دارای اراده است و می‌تواند به معنای دنیایی آن تکامل یابد، در کتاب معاد عرایضی در این مورد داشته‌ام. عنایت داشته باشید در بحث سؤال و جواب‌ها نمی‌توانیم درس بدهیم می‌توانیم سؤالاتی را که در حین مطاله‌ی یک موضوع عقیدتی برای کاربران عزیز پیش آمده جواب دهیم. موفق باشید
5797
متن پرسش
با سلام : در جواب سؤالی در مورد آیت الله مصباح فرموده بودید که آقای احمدی نژاد باید به آیت الله مصباح نزدیک می‌شد وگناه آیت الله مصباح این است که خطر انحراف را زودتر می فهمید و من واقعا تعجب می کنم از این همه قبیله‌گرایی شما، در زمانی که این مسائل جریان انحرافی واینها اوج گرفته بود، آقا معیارهای انحراف از خط امام را بیان کردند. چطور است که به این سرعت فراموش شد همان جا بود که اعلام نمودند اگر کسانی اشتباه کرده‌اند بگویند و مثال امام را آوردند که در قضیه‌ای فرموده بودند که من در فلان قضیه اشتباه کردم آقای مصباح خطر این جریان را بزرگ‌ترین خطر می‌نامیدند و رهبر انقلاب مسائل را اصلی و فرعی می‌کردند و امروز معلوم شد که موضوع اصلی فتنه‌ی 88 بو د. بزرگ‌ترین خطر اسلام از نظر آقا اختلاف سلیقه شما مخیرید که آقای مصباح را انتخاب کنید زیرا نمی‌توانید فراتر از آن نگاه کنید و فکر نکنید که ما متوجه طعنه‌هایتان نمی‌شویم اگر راست می‌گویید افکار این بزرگ‌ترین خطر را به طور جدی نقد کنید نه اینکه در جواب دو تا سوال به طور کلی بیان کنید مناظره کنید و از شخصیت فرهیخته‌تان دفاع کنید من به شخصه آقای مصباح را هنوز هم دوست دارم و بدانید که رشته‌ام فلسفه‌ی اسلامی است و اصولاً با افکار ایشان آشنایی دارم و منکر زحمات فوق‌العاده‌ی ایشان نیستم ولی مگر شماها برمنبرهایتان شب و روز نمی‌گویید که گذشته‌ها ملاک نیست و مگر امام نفرمودند میزان، حال فعلی افراد است؟ این تعابیر آقا متعلق به قبل از سال 90 است. من معتقدم که آقای مصباح در جریان آقای احمدی نژاد ذیل مقام معظم رهبری عمل نکردند و در این جریان اشتباه کردند و یکی از علل اشتباه ایشان حلقه‌ی اطرافیان ایشان بود مانند جریان آخوند خراسانی و شیخ فضل الله نوری که این حلقه‌ی اطراف آخوند خراسانی موجب اشتباه آخوند خراسانی شد و تا ایشان فهمید و آمد که کاری کند شیخ به شهادت رسید. ولایتمداری آقای احمدی نژاد و آقای مشایی واقعاً بی‌نظیر است. ولایتمداری در عمل ثابت می شود نه در حرف، برای من اختلاف نظر شهید بهشتی و آقای مصباح در مورد آقای شریعتی جالب است شهید بهشتی که برای امام یک ملت بود و مظلوم واقع شد در جمهوری اسلامی که مظلومیت ایشان در برابر شهادتشان هیچ بود. اگر به نام عدالت‌خواهى و به نام انقلابیگرى، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کرده‌ایم؛ از خط امام منحرف شده‌ایم. اگر به نام انقلابیگرى، به نام عدالت‌خواهى، به برادران خودمان، به مردم مؤمن، به کسانى که از لحاظ فکرى با ما مخالفند، اما می‌دانیم که به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت کردیم، آنها را مورد ایذاء و آزار قرار دادیم، از خط امام منحرف شده‌ایم. والعاقبة للمتقین
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: گویا در سخن جنابعالی موضوع جواب سؤال شماره‌ی 5731 در مورد آیت‌اللّه مصباح فراموش شده آن کاربر عزیز موضوعی را مطرح کردند که حاصل و نتیجه‌ی آن این می‌شد که مقصر اصلی خیلی کارها آیت‌اللّه مصباح می‌شدند و بنده تذکر دادم که خطای این نگاه بسیار زیاد است و نه‌تنها شخصیت آیت‌اللّه مصباح نادیده گرفته می‌شود بلکه روحیه‌ی اسلام انقلابی که آیت‌اللّه مصباح در حوزه‌ی علمیه یکی از شاخص‌های این روحیه هستند زیر سؤال می‌رود. عنایت دارید که بنده از کلیّت شخصیت آیت‌اللّه مصباح دفاع کردم و معتقدم مقام معظم رهبری با شناخت کاملی که از کلیّت شخصیت آیت‌اللّه مصباح دارند آن سخنان را در تأیید ایشان فرمودند. شاید مصاحبه‌ی اخیر آقای فتاح – وزیر نیروی دولت نهم را در خبرگزاری پارس دیده باشید که می‌فرمایند با آقای احمدی‌نژاد از قبل رفت و آمد خانوادگی داشته‌اند ولی تأکید می‌کنند آقای احمدی‌نژاد دولت نهم غیر از آقای احمدی‌نژاد دولت دهم است – که در دولت دهم در نزدیکی خاصی نسبت به آقای مشایی قرار گرفتند- موضع‌گیری‌های آیت‌اللّه مصباح در دولت دهم خبر از نگرانی عمیقی می‌دهد که پیش آمد. از یک طرف رهبری عزیز تلاش داشتند با تقویت و تأیید دولت امکان حمله‌ی مستقیم و غیر مستقیم جریان های آقای هاشمی و آقای مطهری و بعضی از نمایندگان مجلس را سد کنند و از طرف دیگر آیت‌اللّه مصباح تلاش داشتند متذکر شرایطی باشند که آقای احمدی‌نژاد را از بدنه‌ی اصول‌گرایی جدا کرده و آقای احمدی‌نژاد بهترین نیروهای اصول‌گرا را از اطراف خود راند، نیروهای اصول‌گرائی که در دولت دولت نهم روحیه‌ای ایجاد کرده بود که دولت در آن زمان به عنوان دولت نظام اسلامی به‌شدت کارآمد شد. به همین جهت ملاحظه می‌کردید بنده و امثال بنده در عین آن‌که از دولت در مقابل جریان آقای هاشمی و امثال ایشان دفاع می‌کردیم انتقادی به آیت‌اللّه مصباح نداشتیم چون می‌دانستیم حقیقتاً یک خطر بزرگی پیش آمده – هرچند ممکن بود در روش برای دفع این خطر صراحت آیت‌اللّه مصباح را تنها روش دفع خطر ندانیم – اما آیت‌اللّه مصباح در فهم آن خطر بسیار هوشیار بودند. موضوع اختلاف آیت‌اللّه بهشتی و آیت‌اللّه مصباح در برخورد با جریان مرحوم شریعتی و کسانی که می‌خواستند با تفکرات مرحوم شریعتی یک مکتب درست کنند را نیز در تفاوت در روش بدانید و نه در تشخیص. این آن چیزی است که بنده در راستای حفظ انقلاب و در راستای اتحاد ملیِ مورد نظر رهبری باید عرض می‌کردم ولی مطمئن باشید هنوز عمق آن چیزی که آیت‌اللّه مصباح بر روی آن دست گذاشتند روشن نشده. آثار کمی از آن این است که شما فعلاً ملاحظه می‌کنید دنیای غرب ذوق‌زده شده که گویا توانسته روحیه‌ی انقلابی را به حاشیه ببرد. چه عاملی موجب دلسردشدن روحیه‌ی انقلابی اصول‌گراها از دولت دهم شد؟ آیا این پدیده به‌خوبی کالبدشکافی شد؟ مصاحبه‌ی آقای فتاح شروع خوبی است برای تفکر بر روی این موضوع. اگر این موضوع به‌خوبی روشن شود صدای ایت‌اللّه مصباح بهتر شنیده می‌شود و به عنوان صدایی مقابل رهبری تلقی نمی‌گردد. هنوز فرصت تفکر بر روی تفاوت دولت نهم و دهم فراهم نشده، آینده چیزهایی را بما نشان می‌دهد که بسیار عبرت‌آموز است. موفق باشید.
5792
متن پرسش
سلام استاد همسرم فرد مذهبی است. اما بیشتر وقتش برای کار و کارهای فنی مورد علاقه اش می گذرد، نمازش را معمولا آخر وقت می خواند یا نماز صبحش قضا می شود. مطالعات دینی ندارد. به او پیشنهاد کتاب خواندن یا جلسات مذهبی می دهم نمی رود یا همراهی ام نمی کند. با اینکه همیشه دوست داشتم کنار همسرم معارف الهی را یاد بگیرم اما همیشه بهانه هایی میاورد و هر چقدر هم تشویق کنم اثر ندارد. بنظرم دارد وقتش را تلف می کند. همینطور علاقه ای به ادامه تحصیل ندارد با اینکه با استعداد است. می گوید کار کردن را دوست دارم. اصلا تمایلی به تحصیل علم نشان نمی دهد. این موضوع آزارم می دهد. اما همه در درونم است برای اینکه بهش برنخورد زیاد در این رابطه با او صحبت نمی کنم. چه کار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بااین‌که ما خود را در این‌گونه موارد صاحب‌نظر نمی‌دانیم و پیشنهاد می‌کنیم این‌گونه سؤالات را با سایت‌هایی که در مورد خانواده مشاوره دارند در میان بگذارید تنها می‌توان گفت همین‌که رعایت حرام و حلال الهی را می‌کند راضی باشید و سعی کنید برای او همسر خوبی باشید و زیر سایه‌ی او به معارف و اخلاقیات متعالی برسید تا صفای شما خود به خود او را متأثر کند. موفق باشید
5780
متن پرسش
به نام با سلام خدمت استادبزرگوار درنمایشگاه کتاب اصفهان از غرفه شما بازدیدنمودم خیلی علاقمندبودم شمارازیارت کنم توفیق نشدمی خواستم بدانم آیا شاگردخصوصی داریدیانه؟خیلی دوست دارم از نزدیک شماراملاقات کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: قبلاً جواب این سوال داد شده. موفق باشید
5775
متن پرسش
با سلام و تشکر فراوان از استاد عزیز. چرا دین اسلام کامل ترین دین است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده عرایضی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» داشته‌ام شاید شروع خوبی برای تفکر در این موضوع باشد. متن کتاب روی سایت هست. موفق باشید
5756
متن پرسش
با سلام هنوز چند وقتی از ماه مبارک رمضان وتوبه من نگذشته است اما من باز هم توبه شکستم به خدا قسم که این چند وقت خیلی سعی کردم مرتکب اشتباه وخطا نشوم اما شد دوباره عهد من با خدا توسط من شکسته شد به خدا قسم نمی خواستم اما من حریف نفس سرکشم نشدم به امام حسین نمی خواهم اما یک لحظه به خودم می آیم وباز من سر افکنده باید توبه کنم آخه مگه خدا نمیگه این من ومسخره کرده هنوز چند وقت بیشتر نگذشته زد زیر تمام قول هاش استاد من از این که مدام توبه کنم و دوباره خطا وگناه خسته شدم دیگه روی توبه ندارم آخه اصلا به حال خودم اعتماد ندارم فکرش را هم نمی کردم بعد ماه مبارک دوباره برای این خطا به خدا التماس کنم من قول دادم نمیفهمم چرا قولم رو شکستم شما بگید این دفعه به خدا چی بگم کی رو واسطه ضمانت ببرم .من خسته شدم به خدا التماس کردم مرگ من را برساند بعد از توبه تا دوباره سر افکنده نشوم .به امام زمان قول دادم اما شکستم. از صبح هرچی می خوام بگم خدا غلط کردم توبه نمیتونم نه اینکه تکبر داشته باشم نه خجالت میکشم خدا توبه ماه رمضان من رو قبول کرد وخیلی زود یه هدیه خوب به من داد اما من حالا به خدا چی بگم .استاد من خوب میدونم خدا خیلی بزرگ اما نفس من از این بزرگی سوء استفاده میکنه .من چه کنم با این نفس گنه کارم ؟من چطور وقتی نمی دونم بازم این خطا رو میکنم توبه کنم؟ من چطور روز ولادت حضرت رضا (ع) با آقام حرف بزنم ؟به خدا من عاشق ائمه هستم اما باعث ناراحتیشون میشم .
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: گفت: «تو مگو ما را بدان شه راه نیست.... با کریمان کارها دشوار نیست» خودش دوباره میل به توبه را در دلت انداخت. دوباره توبه کن تا ببینی چگونه او توبه‌پذیری‌اش را نشانت می‌دهد و راه را گشاده می‌بینی ولی سعی کن شرایطی که منجر می‌شود تا توبه‌ات را بشکنی از بین ببری و یا خود را در آن شرایط وارد نکنی. مثلاً نمی‌شود همیشه امکان بازشدن پنجره‌ای که می‌شود زن نامحرم همسایه را نگاه کرد باشد و شما خود را کنترل کنی. باید این پنجره را جوش آهنین داد که باز نشود. نمی‌شودفیلترشکن داشت و سایت‌های مستهجن را ندید، باید فیلترشکن را دیلیت کنی که در دسترست نباشد و امثال این‌ها. موفق باشید
5748
متن پرسش
لطفا در مورد شخصیت حبیب نجار توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: حبیب نجّار ، شخصیتى مسیحى است که در منابع اسلامى به مؤمن آل‌یس ملقب است. نام حبیب نجّار صریحاً در قرآن نیامده، اما در منابع اسلامى، ضمن نقل ماجراى «اصحاب‌القریة» به نام وى تصریح شده است. بنابر این آیات، پس از اینکه اصحاب قریه دو رسولى را که براى دعوت آنان به توحید آمده بودند، تکذیب می‌کنند، مردى شتابان از دور دست شهر می‌آید و مردم را به پیروى از رسولان فرا می‌خواند و ایمان خود را به پروردگار آشکار می‌سازد. پس از مرگ وى، قوم او با صیحه‌اى هلاک می‌گردند. در منابع اسلامى، این مرد مؤمن حبیب نجّار دانسته شده است. در تفاسیر و تواریخ اسلامى این داستان با تفصیل بیشتر و گاه با اختلافاتى نقل شده است. بر این اساس، عیسى علیه‌السلام دو تن از حواریون خود را به انطاکیه ــکه در قرآن «القَرْیة» خوانده شده است ــ می‌فرستد. فرستادگان عیسى در حوالى شهر با چوپان پیرى روبه‌رو می‌شوند و او را به پرستش خدا و دین عیسى علیه‌السلام دعوت می‌کنند. چوپان از آنان درخواست معجزه می‌کند و ایشان پسر بیمار او را شفا می‌دهند و پیرمرد ــکه همان حبیب نجّار است ــ به گفته‌هاى آنان ایمان می‌آورد. دلایل دیگرى نیز براى ایمان آوردن حبیب نقل شده است، از جمله اینکه رسولان، پسر او را که هفت روز از مرگش می‌گذشت زنده کردند و دیگر اینکه خودِ حبیب را که به جذام مبتلا بود شفا دادند. فرستادگان پس از ورود به انطاکیه، به دستور پادشاه زندانى می‌شوند. عیسى رسول سومى را به یاریشان می‌فرستد و آنان در حضور پادشاه معجزاتى از خود نشان می‌دهند، اما پادشاه و اطرافیان او ــ بنابه قولى ــ تصمیم به قتل رسولان می‌گیرند. حبیب نجّار هنگامی‌که از این خبر آگاه می‌شود، شتابان خود را به منکران می‌رساند و آنان را به پذیرش یگانه‌پرستى و معاد دعوت می‌کند، اما مردم به او حمله می‌کنند و او را به طرز فجیعى به قتل می‌رسانند . در منابع تفسیرى و روایى، از حبیب نجّار و ایمان وى تجلیل شده است. اگر چه به نوشته برخى منابع، وى پیش از ایمان به رسولان، مشرک بوده است و حتى گفته‌اند هفتاد سال بت می‌پرستیده است ولى عده‌اى وى را در زمره کسانى چون ورقةبن نوفل*، بحیرا* و قس‌بن ساعده* شمرده‌اند که پیش از بعثت پیامبر اکرم به او ایمان داشته‌اند چنان‌که تصریح شده حبیب نجار ششصد سال پیش از ظهور اسلام، به حضرت محمد صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم مؤمن بوده است براساس حدیثى نبوى، حبیب نجّار ــ که از او با لقب مؤمن آل‌یس یاد شده است ــ به همراه حزقیل* (ملقب به مؤمن آل‌فرعون) و حضرت على علیه‌السلام کسانی‌اند که حتى لحظه‌اى به خدا کافر نشدند (رجوع کنید به ثعلبى، قصص‌الأنبیاء، ص 366؛ طبرسى، ج 8، ص 659). در احادیث دیگرى از پیامبر اکرم، حبیب نجّار از صدیقان، مقربان الهى و اهل بهشت و یکى از مصادیق «ثُلَّةٌ من الاَوَّلین» (واقعه: 13) معرفى شده است (رجوع کنید به مقاتل‌بن سلیمان، ج 3، ص 578؛ کوفى، ص 354، 465؛ ابن‌بابویه، ص 385؛ نیز رجوع کنید به مجلسى، ج 13، ص 58، ج 14، ص 273ـ274). موفق باشید
5743
متن پرسش
سلام علیکم. استاد گرامی یک تفکر هست که به خداوند به دید یک معمار می نگرد یعنی جهان را بنا کرد و خودش کنار نشسته و تفکر دوم این است که خداوند جهان را بنا کرد و یک سری سنت گذاشت و طبق همان سنتها جهان پیش می رود و تفکر سوم این که خداوند جهان را خلق کرد و هرلحظه در حال تدبیر کردن است و در هرصحنه فعالانه حاضر است. استاد کدام یک از این سه به حقیقت نزدیکتر است؟چرا؟چگونه می شود ثابت کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم خداوند «وجود» مخلوقات را می‌دهد نه این‌که مثل یک بنا مصالح عالم را شکل داده، متوجه می‌شویم وقتی رابطه‌ی بین علت و معلول وجودی باشد یعنی معلول وجود نازله‌ی علت است و به عبارت دیگر معلول تجلی علت می‌باشد در این حالت جز نگاه سوم آن دو نگاه دیگر غلط خواهد بود. این‌را می‌توانید در مباحث برهان صدیقین دنبال کنید. به گفته‌ی شهید مطهری مشکل فیلسوفان غرب که عموماً دو نظر اول مربوط به آنان است، این می‌باشد که آن‌ها جز برهان نظم دلیل دیگری برای ارتباط خدا با عالم نمی‌شناسند. موفق باشید
5746
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی سوال آن دوست عزیز در مورد حضور قلب در شماره 5730 باعث شگفتی شد! آیا حضور قلب جسم انسان را تحت فشار قرار میدهد؟ این که انسان به خاطر عظمت خدا و گناهان خودش دچار غم شود به نظر طبیعی می آید اما قلب هم درد می گیرد؟ همه دچار این حالت می شوند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: ظاهراً مربوط به همه است. داستان این قلب صنوبری در درون سینه‌ی ما بسیار پیچیده است. بد نیست زندگی‌نامه‌ی آیت‌اللّه انصاری همدانی را در کتاب «سوخته» مطالعه بفرمایید. موفق باشید
5747
متن پرسش
سلام علیکم حضرت استاد آیت الله جوادی آملی حفظه الله و علامه حسن زاده آملی حفظه الله هر دو در زمینه فلسفه و عرفان اسلامی کار میکنند .میخواستم آثار ایشان را مطالعه کنم . خب خودتان در جریان هستید هم آیت الله جوادی در زمینه متون فلسفی و عرفانی مطالب زیادی دارند هم علامه حسن زاده آملی. و هر دو بزرگوار شاگرد علامه طباطبایی بودند . برای شروع آثار کدام یک بهترست.و یا اگر میشود تفاوت ها و شباهت های آثار این دو بزرگوار را به اختصار بیان کنید . بطور مثال یک نمونه که من خودم متوجه آن شدم علامه حسن زاده در متن آثار فلسفی و عرفانی ادبیات و شعر را زیاد بکار میبرند و از عرفای پیشین بسیار یاد میکنند و نظرات اشان را لابلای نظرات خود می آورند . اما آیت الله جوادی آملی بیشتر به فلسفه صدرایی و قرآن و حدیث اکتفا میکنند .البته این برداشت شخصی خودم بود . اگر میشود کمی توضیح دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: به نظرم بستگی به خودتان دارد که با کدام روش بیشتر می‌توانید ارتباط برقرار کنید. بنده خودم با آن‌ که محضر آیت‌اللّه حسن‌زاده را بیشتر درک کردم ولی به جهت نظم خاصی که آیت‌اللّه جوادی در ارائه‌ی مباحث داشتند از آیت‌اللّه جوادی بیشتر استفاده کردم ولی بعضی‌ها با روحیه‌ی آیت‌اللّه حسن‌زاده بهتر می‌توانند سلوک کنند. در هر حال «شاخ گُل هر جا که می‌روید گل است». موفق باشید
5738
متن پرسش
سلام.آیا امکان دارد فردی خداوند را در خواب ببیند؟آیا امکان دارد خداوند (حال با هر شکلی،مثلا در قالب تصورات پیشین فرد از خداوند)برای وی در قالب مثالی تجلی کند؟استاد به این مطلب از ابن عربی توجه کنید:انی رایت الحق، فی النوم،مرتین و هو یقول لی:انصح عبادی.من خداوند را بارها در خواب دیدم و او به من گفت بندگانم را نصیحت کن(ابن عربی این مطلب را در کتاب الفتوحات المکیة ، ج 5 ، ص 156 و 157 نقل می کند).دیگر از این واضح تر؟بنده قبلا این سوال را از شما پرسیدم و منبع نداشتم و شما هم گفتید نمی شود.یادم هست در مورد حدیٍثی از پیامبر اکرم(ص) نیز از شما سوالی پرسیدم.پیامبر فرموده بودند در معراج خداوند دستش را بر پشت و کتف من زد و من "سردی" دست او را بر پشت خودم حس کردم(متاسفانه الان منبع ندارم).دقت کنید این عربی از رویت مثالی خداوند حرف می زند و پیامبر از رویت حسی.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: عرفا ادبیات خاصی دارند که با مردم فرق می‌کند همین‌طور که زبان دین با زبان مردم معمولی فرق می‌کند. مثلاً در روایت از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» داریم که می‌فرمایند: «مَن رآنى فَقَد رأى الحق‏» هرکسی مرا ببیند مطمئناً حق را دیده، مردم معمولی گمان می‌کنند یعنی هرکس شکل و جسم رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را ببیند حق را دیده، ولی عرفا می‌فهمند یعنی در حرکات و گفتار و سکنات رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» حق جلوه‌گر است. مثلاً ما در قرآن داریم: «وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا» خداوند و ملائکه در قیامت در صف‌های منظم می‌آیند. آدم معمولی گمان می‌کند پس خدا هم راه می‌افتد و می‌آید در صحرای محشر، ولی آن‌کسی که زبان قرآن را می‌فهمد متوجه می‌شود سخن از ظهور ربوبیت است و نه ظهور ذات. محی‌الدین وقتی می‌گوید حق را در خواب دیدم حقیقتاً متوجه تجلیات حضرت حق است در جمالی که برای او ظهور کرده و این غیر از آن است که گمان کنید او ذات حق را دیده است. ولی این کجا و قرب رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» در معراج کجا که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مفتخر به ظهور خاصی از حضرت حق شده‌اند که به اصطلاح آن مقام را مقام تمکین بعد از تلوین می‌گویند که خود محی‌الدین اقرار دارد احدی جز رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» در این مقام وارد نمی‌شود. بنا شد رفقایی که در این موارد شبهه دارند به سایت حکمت و عرفان رجوع کنند تا به صورت جامع جواب خود را بگیرند چون بنده به جهت کثرت سؤال‌های متنوع عزیزان نمی‌توانم به این نوع سؤالات که نیاز به بحث وسیع دارد جواب کامل بدهم. موفق باشید
5734
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله استاد گرامی!من فارغ التحصیل رشته شیمی از دانشگاه هستم وبا آثارشما آشنایی دارم علاقه دارم فلسفه وعرفان رابا جدیت بیشتری دنبال کنم چند سوال دارم:1-برای خواندن منطق توصیه خاصی دارید؟خواندن وفهم فلسفه باطرح ساده عمیق ترین مباحث فلسفی برای من بسیار آسان شده است حالا برای منطق چکار کنم؟اگر امکان دارد ترتیب خواندن این کتابهای منطقی را بفرمایید:منطق مظفر،منطق کبری،حاشیه ملا عبدالله،شرح شمسیه ،جوهر نضید 2-قاعده خیال که اگر فهمیده شود بسیاری از اسرار تفکر حل میشود راچگونه بفهمم؟من دراین چند سال بامطالعه وتفکرواندکی ساحل پیمایی عملی فهمیده ام که بسیاری از کارهای ما براساس تلقینات خیال وبدون پشتوانه عقلی یا الهی است ولی از لحن این گفته بر می آید مسئله عمیق تراز آن چیزی است که من فهمیده ام" بسیاری از اسرار تفکر" جای درنگ بسیار داردآثار شما وایه الله جوادی آملی واستاد صمدی املی راتاحدی خوانده ام .3-هر علمی اصولی دارد که با فهمش بسیاری از مسائل ان علم حل می شود چرادر علوم تجربی بعضی قوانین باگذر زمان منسوخ میشوند؟قوانین تجربی عالم باید ثابت باشند مگر اینکه بشرمقدمات غلط راکنار هم چیده باشدمن فکر میکنم تقوا درعلوم تجربی هم به ما فرقان می دهدومیتواند تاابد نقض نشودمگر اینکه استثنائات ان قانون رابفهمیم وقتی به ملکوت عالم وصل شویم میتوانیم اصولی را بفهمیم که باآنهامی شود هزاران فرع را فهمیدومیتوانیم راه چهارصدساله علم در غرب را در اندک زمانی بپیمائیم این درست استاستاد؟4-درمورد زرتشت میشود توضیحاتی بیان بفرمایید5-چراجنس خیال موقتی وناپایداراست؟چون برخی ازخصوصیات ماده رادارد ومجرد محض نیست؟وتجرد برزخی دارد6-اگر کسی هر بار که مارا می بیند طعنه بزند چه راهی باید در پیش گیریم؟والسلام
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- به نظرم خواندن منطق در حدّ منطق مظفر کافی است 2- وقتی وارد تفکر فلسفی و عرفانی شدید اهمیت مسئله‌ی خیال بیشتر برایتان روشن می‌شود 3- قوانین و سنت‌های عالم ثابت است مشکل در فهم ما است که چه اندازه از دریچه‌ی محدود تجربه می‌خواهیم به آن حقایق کلی دست یابیم 4- در مورد زردتشت مطالعه‌ی مفصلی ندارم پیشنهاد می‌کنم سی‌دی های دکتر رجبی را در مورد سیر فرهنگ وتمدن گوش بدهید نکات خوبی دارد 5- این را در جواب سؤال شماره‌ی 5733 عرض کردم 6- فرمود: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما» اگر با اعمال لغو انسان‌ها روبه‌رو شدید خود را بزرگ‌تر از آن بدانید که خود را هم‌سنگ آن‌ها کنید و بخواهید جواب دهید یا در ذهن خود برای آن‌ طعنه‌ها جایی باز کنید. موفق باشید
5732
متن پرسش
سلام علیکم؛استاد عزیز در سایت حکمت و عرفان جناب حجه الاسلام وکیلی(سوال27) ایشان می گویند که عین ثابته قابل تغییر نیست و سخن آیت الله صمدی در این مورد اشتباه است. اما با توجه به اینکه آیت الله صمدی از اندیشمندان بزرگ هستند و در شرح آثار حضرت علامه روحی فداه نیز بسیار موفق اند و در جاهای مختلفی این عرض را داشته اند که عین ثابته قابل تغییر است ؛ خواستم نظر حضرتعالی را در این باره بدانم که بالاخره عین ثابته تغییر می کند یا خیر؟ نظر حضرت علامه روحی فداه در این مورد چیست؟ یا حسین علیه السلام
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: موضوع عین ثابته در عرفان نظری موضوعی است فوق‌العاده تخصصی، بنده هم در عین احترام به جناب آیت‌اللّه صمدی در همان روز که آن صحبت از ایشان پخش شد عرایضی داشتم بدین مضمون که در هرحال ذات کلّی و وجودی هرکسی که نسبت سرّ اوست با تجلی ذاتی حضرت حق عین ثابته‌ی او را تشکیل می‌دهد و یکی از شئون ذات کلی انسان اختیار است - به جهت امکان ذاتی انسان که لا اقتضاء می‌باشد- پس در هرحال این اختیار همواره در صحنه است هرچند در آن مقام کلی خود شخصیتی را که برای خود انتخاب کرده، یزیدبودن است که بحث مفصل آن را باید در جای دیگر دنبال کرد. به نظرم کتاب «عرفان نظری» جناب آقای استاد یزدان‌پناه راه‌هایی را بر روی شما در این مورد بگشاید. موفق باشید
5731
متن پرسش
سلام علیکم اخیرا حکم اعدام 5 بسیجی که تحت تأثیر سخنرانی آیت الله مصباح اقدام به قتل چندنفر به جرم فساد و فحشا کرده بودند صادر شد. آیت الله مصباح گفتند که در آن سخنرانی عین احکام فقهی را استنساخ کرده اند ولی فتوایی صادر نکرده اند. اما به هر حال نتیجه آن شده است احساس تکلیف کردن 5 بسیجی و این قتل ها. به نظر حقیر و به نظر بسیاری از منتقدین آیت الله مصباح نفس مطرح کردن چنین مورادی و موارد دیگر ریشه در باور آیت الله مصباح به هدایت و اصلاح اجباری جامعه دارد که به نظر میرسد فرسنگ ها با آموزه های اسلام و اهل بیت فاصله دارد. اظهار نظر اخیر آیت الله مصباح که در آن گفته بودند من به این نتیجه رسیدم که قرار نیست همه افراد بشر را به زور وارد بهشت کرد نشان میدهد که روزگاری چنین عقیده واضح البطلانی داشته اند. این رویکرد در شاگردان آیت الله مصباح هم به چشم می خورد که با آسمان و ریسمون به هم بافتن از گروه های دگراندیش، کافر و مرتد میسازند حتی از آقای مشایی! از آن میترسم که مبادا جنجال های اصلاح طلبان که روزی میگفتند افراد وزارت اطلاعات با فتوای آیت الله مصباح اقدام به قتل های زنجیره ای کردن صحت داشت باشد! اظهاراتی منسوب به مرحوم سعید امامی هست که این را تأیید میکند. گذشته از این موارد جنجالی، آیا نفس صدور فتوای قتل شهروندان جامعه اسلامی مبتنی بر مستمسک فقهی مطابق با روح ارشادگری اسلام و تکریم جان انسان ها در اسلام هست؟ اگر آری آنگاه سوال جدیتری مطرح میشود. اگر بخواهیم با چنین رویه ای با مفاسد اجتماعی برخورد کنیم آنگاه آن کارگزاران حکومتی که در اثر اجرای برنامه های غلط و فسادزا در حوزه مدیریت اقتصادی کشور، مسبب بسیاری از مفاسد و معضلات اجتماعی شده اند اولی به اعدام شدن نیستند؟ خوب اگر بخواهیم بنا به رویکرد آیت الله مصباح علل مفساد اجتماعی را بشناسیم باید حکم به اعدام بسیاری از مسئولین نظام دهیم که سیاست های نیولیبرال شیاطین وال استریت را در مملکت ما پیاده کردند و نتیجه اش شده است بسیاری از مفاسد و ناهنجاری های اجتماعی که در این دو دهه اخیر داشتیم و داریم. این حکم آخر، نتیجه منطقی آن رویکرد فقهی است. یعنی سزاوار است که معلول ها را اعدام کنیم و مسببین و عاملین سیاسی این مفاسد هیچ گاه محاکمه و مجازات نشوند؟ مردمی که قربانی شده اند در این وضعیت مطمئنا این گونه مسئله را تحلیل میکنند. گذشته از این، آیا به نظر حضرت عالی اصل اجرای حکم مفسد فی الأرض در صورت تعلل نهادهای جزایی حکومت اسلامی برای افراد به طور سرخورد مجاز است؟ البته میدانم هیچ پاسخ قطعی به این سوال نمیتوان داد چرا که هزار محزور و مصلحت در مصادیق به وجود می آید. پس چرا اساسا چنین حکمی که در مقام انطباق با مصادیق میتوان مفسده آفرین باشد را مطرح کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: البته بنده از این‌که می‌فرمایید اطلاعی ندارم ولی تا آن‌جا که بنده آیت‌اللّه مصباح را می‌شناسم و سیره‌ی علماء را درک کرده‌ام، روح و روحیه‌ی این بزرگان این نیست که با وجود نظام اسلامی سخنی بگویند که منجر به چنین نتایجی بشود که می‌فرمایید آن آقایان به جرم فساد و فحشاء اقدام به قتل چند نفر کرده‌اند، و حقیقتاً معتقدم پروژه‌ای در کار است که چهره‌ی این عالم بصیر و دلسوز را که در اوج تعادل است مخدوش کنند و در آن صورت به‌خوبی تیر خود را به هدف زده‌اند. بنده اگر آیت‌اللّه مصباح را نمی‌شناختم و از نزدیک متوجه نگاه باز و همه‌جانبه‌ی ایشان نبودم ممکن بود احتمال صدق این سخنان را بدهم. جرم ایشان این است که خیلی زودتر از بقیه متوجه انحراف می‌شوند و به کمک همین بصیرت خدادادی کشور را از خطر بزرگی که اصلاح‌طلبان برای انقلاب ایجاد کرده بودند نجات دادند و آن‌ها به کمک اربابان استکباری‌شان کینه‌های نهفته‌ی بسیاری نسبت به آیت‌اللّه مصباح دارند تا کلّیت شخصیت این مرد بزرگ را زیر سؤال ببرند وگرنه هرکسی ضعف‌هایی دارد ولی کلیّت این مرد مجاهد خودساخته فوق‌العاده پذیرفتنی و پسندیده است. ایشان از افراد نادری هستند که می‌دانند با حضور انقلاب در تاریخ معاصر چه کار بزرگی شروع شده است و به همین جهت شب و روز در تلاش اند تا انقلاب اسلامی به زیبایی تمام از همه‌ی انحراف‌ها مصون بماند. ای کاش جناب آقای احمدی‌نژاد به ایشان نزدیک می‌شد تا امروز سرنوشت انقلاب ما در جاده‌ای بسیار گسترده‌تر جلو می‌رفت. دوستان شاهدند که بنده همان روزهایی که در ذیل تأیید رهبری از آقای احمدی‌نژاد دفاع می‌کردم مکرراً عرض می‌کردم اگر بنده مخیّر باشم بین آقای احمدی‌نژاد و آیت‌اللّه مصباح یکی را انتخاب کنم حتماً آیت‌اللّه مصباح را انتخاب می‌کنم و تأکید می کردم با شکستن آیت‌اللّه مصباح، اسلام انقلابی می‌شکند و زیبایی موضوع این بود که آن دوستان با توجه به تأکیدشان نسبت به دفاع از آقای احمدی‌نژاد، همگی بر همین نظر متفق بودند و مطمئن باشید دشمن هوشیارانه متوجه این امر هست که با شکستن آیت‌اللّه مصباح، اسلام انقلابی می‌شکند. ملاحظه کنید خود جنابعالی چطوری با مقدمات قیاسی به نتیجه‌ای رسیده‌اید که اگر خودتان را کنترل نکنید خواهید گفت همه‌ی ظلم‌ها به آیت‌اللّه مصباح برمی‌گردد چون معتقدید نتیجه‌ی منطقی رویکرد فقهی آیت‌اللّه مصباح در نهایت غفلت از ارزیابی ریشه‌ای فساد است. این نوع قیاس شبیه قیاسی است که گروه فرقان در مورد آیت‌اللّه مطهری داشتند که به اصطلاح اهل منطق انسان‌ از یک مقدمه‌ی جزئی به یک نتیجه‌ی جزئی می‌رسد بدون آن‌که کبرای مناسبی در قضیه‌ی خود داشته باشد، در حالی‌که بسیاری از جوانب در این نتیجه‌گیری به جهت ضعف مقدمات مورد غفلت قرار می‌گیرد. شما هوشیاری آیت‌اللّه مصباح را نسبت به ضعف‌های اسلامی دولت آقای هاشمی و کینه‌ای که طرفداران تفکرآقای هاشمی نسبت به ایشان در دل دارند و بعضاً با روش خاص خود عملیاتی می‌کنند، مدّ نظر داشته باشید و از آن طرف تأییدات مکرر رهبری از ایشان را نیز مورد غفلت قرار ندهید تا از کلّیت بسیار مثبت آیت‌اللّه مصباح غفلت نفرمایید و ضعف بعضی از افراد را که خود را به ایشان منتسب می‌کنند را پای ایشان نگذارید وگرنه با این ملاک بسیاری از بزرگان دین را نیز باید نادیده بگیریم چون مثلاً فرزندشان جعفر کذّاب بوده است. در آخر تأکید می‌کنم چنانچه مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» متوجه کلّیت شخصیت آیت‌اللّه مصباح نباشند چنین تعبیرهایی نمی‌کنند که بعضی از آن تعبیرات چنین است: «رهبر معظم انقلاب اسلامی در منزل آیت‌الله مصباح یزدی: بنده هم به سهم خودم قدر آقای مصباح را می‌دانم. واقعا می‌دانم که ایشان در کشور و برای اسلام چه وزنه‌ای هستند و حقا و انصافا ما امروز نظیر ایشان را - حالا به این تعبیر بگوییم- خیلی نادر نظیر آقای مصباح ممکن است وجود داشته باشد با این وزانت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت و با این آگاهی و بینش و صفا. رهبر معظم انقلاب تصریح کردند: این سه جهت در ایشان جمع است؛ هم علم، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا. این سه تا با هم در وجود ایشان خیلی ارزشمند است. خداوند متعال انشاء ‌الله وجود ایشان را برای ما و انقلاب محفوظ بدارد و وجود ایشان را سالم بدارد تا همه بتوانند از برکات ایشان استفاده نمایند. رهبر معظم انقلاب درباره درس هفتگی استاد مصباح فرمودند: هر چه از آن پخش شده و من گوش کردم واقعا انسان استفاده می‌کند. در ماه مبارک رمضان که سخنرانی ایشان عصرها پخش می‌شد من غالباً گوش می‌کردم و بهره می‌بردم. رهبر انقلاب: «آقای مصباح موردهجوم است چون هرجا منطق قوی وجود داشته باشد،دشمن تشخیص میدهد/ با شهیدمطهری هم همینطور کردند. «بنده نزدیک به چهل سال است که جناب آقای مصباح را می شناسم و به ایشان به عنوان یک فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحب نظر در مسائل سیاسی اسلام ارادت قلبی دارم. اگر خداوند متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیت هایی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری استفاده کند، اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیم القدر خلأ آن عزیزان را در زمان ما پر می کند». «من خدا را شکر و حمد می کنم که نسل جوان ما در سراسر کشور به ایشان(استادمصباح یزدی) شدیداً علاقمند و قدردان هستند». آیا ما نباید از خود بپرسیم این تفاوت نگاه بعضی‌ها به آیت‌اللّه مصباح با نگاه رهبری از کجا ریشه گرفته است؟ و آیا انحراف به این معنا یک واقعیت جدّی نیست که وحدت ملی و دینی ما را با امثال این تحلیل‌ها که شما متذکر شدید نشانه گرفته است؟ موفق باشید
5728
متن پرسش
باسلام استاد پیشنهادی که شما فرموده بودید به استاد واسطی بدهیم را به ایشان پیام دادیم و ایشان در جواب اینگونه فرمودند:((سایت(حکمت و عرفان)چندماهی است از طرف موسسه مطالعات راهبردی توسط آقای وکیلی برای نقدتفکرتفکیک و تفکرات غلط مدعی عرفان فعال است اسم سایت را در گوگل جستجو کنید می آید لطفا خدمت استادارجمند آقای طاهرزاده ابلاغ تحیت حقیر و مطلب فوق را اطلاع رسانی بفرمایید)).
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بسیار از اقدام جناب حجت‌الاسلام آقای وکیلی مسرور شدم و آن سایت را دیدم. ضمن تشکر از عزیزان امیدوارم سایت مذکور موجب دفع شبهاتی باشد که به اندیشه‌ی حکمت متعالیه‌ی ملاصدرا و عرفان محی‌الدین گرفته می‌شود در حالی‌که به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی اشکالاتی که بر ملاصدرا گرفته می‌شود نوعاً به جهت عدم دقت در فهم اندیشه‌ی مرحوم ملاصدرا است و به گفته‌ی امام برای فهم اندیشه‌ی محی‌الدین باید دقت‌هایی داشت که سخنان از مو باریک‌تر او را بتوانیم بفهمیم. موفق باشید
5716
متن پرسش
به نام خدا باسلام ازغرفه کتاب شمابازدیدنمودم واقعا باعث افتخاروخوشحالی گردید منتظر شدم شاید جنابعالی راببینم ولی موفق نشدم خیلی علاقمندم شما را ملاقات نمایم آیا کلاس خصوصی هم داریدموفق وسربلندباشید
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: امیدوارم توانسته باشم متذکر افقی باشم که از طریق انقلاب اسلامی و حضرت امام«رضوان‌اللّه‌ تعالی‌علیه» در تاریخ ما گشوده شد . در جلسات روزهای شنبه و دوشنبه که به صورت عمومی برگزار می شود می‌توانم خدمتتان باشم. موفق باشید
5709
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم جناب استاد مذاکره با آمریکا برای فهماندن مواضع جمهوری اسلامی یا سوال وجوب مگر چه اشکالی دارد در مذاکره که قرار نیست چیزی را حتما قبول کنیم یا از قبل قرار نیست اتفاق بیافتد نهایتش این است که انسان میگوید نه و السلام.مداکره مگر معنی غیر از گفتگو دارد اتفاقا شاید با مذاکره با آمریکا همه بفهمند حقانیت ما را و بطلان عقاید و نظرات مقابل را.چرا باید اینهمه مذاکره با آمریکا حساسیت برانگیز باشد که عده ای بگویند مذاکره نکنیم و عده ای بگویند مذاکره کنیم مگر مذاکره چه گناهی دارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: اتفاقاً سیاست نظام اسلام همین است ،آمریکائی‌ها هستند که ادعا می‌کنند ولی در عمل پیش‌شرط قرار می‌دهند و هم‌اکنون هم دولت برنامه‌ی مذاکره‌ی بدون پیش‌شرط را دارد
5703
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی بنده هیچ حب و بغضی نسبت به شریعتی ندارم هر چند معتقدم کسانی که ابشخور فکریشان فقط شریعتی است تفکرشان نسبت به دین ضررش بیش از نفعش هست حالا کاری هم به سخنان مرحوم سید هاشم حداد نداریم که درباره شریعتی چه فرمود ولی بحث من این است که شرعتی مسلما هیچ تفکر عمیق در متون اصلی دین نداشته است نه در قران نه در احادیث نه در کتب بزرگان نه استاد بزرگی دیده نه متون اصلی را عمیق فرا گرفته است به قول شهید بهشتی که از مدافعان ایشان هست میفرماید اگر کسی بدون داشتن تفکر درستی در معارف اسلامی به سراغ کتب شریعتی برود حتما به ضرر اوست منظورم از این حرفها تعجب زیاد از سخنان شهید بزرگوار چمران در مورد شریعتی است که به شعر سرایی بیشتر میماند تا به حقیقت نمیدانم دلیل این همه ابراز ارادت چیست اخر ای شهید بزرگوار شریعتی خود چقدر از معارف و معنویت بهرمند بود تا تو را سیراب کند ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: مرحوم شهید چمران یا مقام معظم رهبری نظر به شخصیت مرحوم دکتر شریعتی دارند و این به معنای آن نیست که بتوانیم با کتاب‌های دکتر شریعتی اسلام را بشناسیم و وارد سلوک دینی شویم ولی می‌توان گفت نسل روشنفکر غیر مذهبی با مطالعه‌ی کتاب‌های دکتر شریعتی به اسلام علاقمند می‌شوند. موفق باشید
5702
متن پرسش
سلام استاد . مگر اینگونه نیست که اگر 40 نفر بگویند فلانی این کار را انجام داده ولی خودش تکذیب کند باید به تکذیب خودش توجه کنیم؟ حالا آقای هاشمی صحبت راجع به سوریه را تکذیب کردند. آیا اصلاً احتمال اینکه آن فایل صوتی یا تصویری ساختگی باشد نیست؟ ضمن اینکه به فرض که این حرف را زده باشند حالا که حرف درست را می زنند کدامش را باید دنبال کرد. استاد تکلیف چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: به نظر بنده دیگر نباید موضوع را دنبال کرد. موفق باشید
5695
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز،پیشنهادی داشتم که در این سایت تالارهای گفتگو راه اندازی کنید تا اگر دوستان نظری راجع به بعضی سوالات یکدیگر داشتند در آنجا مطرح نمایند و مباحثه کنند نه اینکه نظرات و جوابیات خود را در غالب سوال برای استاد بفرستند .
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: فکر می‌کنم سایت‌هایی برای این‌کار در فضای مجازی باشد. در حال حاضر برای ما مقدور نیست ، به‌خصوص موضوعاتی ممکن است مطرح شود که مسئولیت پذیرفتن نتایج آن موضوعات در یک اطاق گفتگو برای ما مشکل است. موفق باشید
5691
متن پرسش
سلام علیکم. خدمت شما استاد بزرگوار و آن برادر محترمی که جوابیه ای در سوال 5657 در خصوص تکلیف دختران 56 و 57 و 58 و ....برایم نوشتند. هرچند من هم مثل جناب استاد، از تطویل بلاطائل و کش دادن موضوعات ناخشنود می شوم؛ اما به دلیل آنکه هدف ایجاد روشنگری و تنویر اذهان است؛ لازم می دانم عرایضی را خدمتتان داشته باشم. درست است که جامعه ما در شرایطی است که چشم و هم چشمی و به قول آن برادر محترم پز دادن و ...در شرایط اخلاقی خوبی به سر نمی برد و خود من بارها و بارها به دوستان خودم این ایراد را گرفته ام که چرا در این سیل خروشان تفاخر و تظاهر و تفرعن که می رود کل مکارم اخلاق را به نابودی بکشد؛ غرق می شوید؟چرا شما به عنوان بچه های مذهبی و داعیه داران اسلامی، چنین الگوسازی غلطی برای اجتماع می کنید که در واقع منجر به پوچ شدنها می شوید؟چرا که چشم امید خیلی ها، حتی غیر مذهبی ها، به ساده زیستی و منش معتدل بچه های مذهبی است....با اینکه تمام این مطالب درست است و بخش کثیری از جامعه ما مبتلا به این مشکلات شده اند. مشکلاتی که حتی در اروپا نیست؛ مثلا در اروپا به جز هنرپیبشه ها و مشاهیر کسی برای ازدواجش جشنهای آنچنانی نمی گیرد و این همه ریخت و پاش نمی کند، بلکه به کلیسا می روند و ازدواج می کنند اما در کشور ما تمام و اقشار و تمام طبقات جامعه میخواهند عروسی مفصل بگیرند، همه می خواهند جهیزیه آنچنانی بدهند که انواع و اقسام چیزهایی که شاید تا آخر عمر عروس و داماد حتی کارتونش راباز نکنند ، را شامل شود..بله اینها هست، اما همین مردم شما نگاه کنید می بینید در نسلهای قبلی همه ازدواج کرده اند و موارد بسیار استثنایی یافت می شود که ازدواج نکرده باشند، اما به خاطر اینکه جنگ ساختار جامعه را به هم ریخت تعداد مجردان جامعه زیاد شده، بنده هرگز منکر وجود مشکلاتی که فرمودید در دختران نیستم اما شما برادران محترم چی؟ متاسفانه خیلی از آقایان در جامعه به دنبال همسر نمی روند، بلکه به دنبال مال و منال و شوکت و هیبت خانواده عروس و نیز زیبایی عروس می روند. همانطور که برای مردان زیبایی زن مهم است، برای زنان قدرت مرد مهم است و زنان مردانی که در سیستمهای دولتی کار می کنند را قدرتمندتر از سایر مردان می دانند و امید دارند روزی اینان به پست و مقام برسند. همانگونه که گارسیا می گوید:«جاذبه، قدرت زن است و قدرت، جاذبه مرد». از نظر من هردوی این تفکرات غلط است، چه آقایانی که به جای توجه به زیبایی روح و درون زن، به ظواهر می پردازند و چه زنانی که به جای توجه به منش و خلق و مناعت طبع مرد، به دنبال پست و مقام می روند؛ چرا که ما در روایات هم داریم که انس و صمیمیت در 3 کس است و یکی از آن 3 کس،«زوج موافق» است یعنی همسر همفکر. و این همفکری به ظواهر نیست و به بواطن است. فکر نکنید من که این صحبتها را می کنم زیبایی ظاهر ندارم و... به لطف خدای تبارک و تعالی این زیبایی موجود هست؛ اما آدمی دوست دارد زیبایی روحش انتخاب شود. فکر می کنید برادران محترم در ازدواج چگونه عمل می کنند؟از خودم شروع می کنم، از خواستگارانی که شغل پدرم برایشان بیش از نجابت و پاکی و حسن خلق و متانت من اهمیت داشت. بزرگی و جلال و شکوه خانه، بیش از تعالی روح و منش. از به ظاهر طلبه ای که در خواستگاری به من گفت برای من دو چیز مهم است زیبایی زن و ثروتمند خانواده، و وقتی حدیث امام صادق را برایش خواندم که به خاطر زیبایی و مال ازدواج نکنید که از همان ناحیه ضربه می خورید؛ بلکه به خاطر خدا ازدواج کنید؛ خداوند هردوی آن صفات را به شما می دهد، آنچنان پوزخندی زد...پیش خودش فکر کرد لابد ما ثروت نداریم که این حرف را میزنم؛نمیدانست از ته دل به آیات و روایات عقیده دارم و آنچه می گویم همانی است که باور دارم. من در اطرافیانم کمتر دیده ام دخترانی که روح زلالی دارند؛ چشمشان دنبال تجملات نیست و... آنچنان خواهان داشته باشند؛ ضمن اینکه ایراد دیگری که به برخی از برادران وارد است آنکه اگر همسری پرتوقع و افاده ای نصیبشان شود؛ تاپای جان برای آسایشش می کوشند؛ اما همین که همسری مومنه و کم توقع نصیبشان شد، دیگر هیچ کاری برایش نمی کنند و فکر میکنند دور از جان توسری خور است و متوجه نیست؛ ..استاد خیلی از خانمها هستند که تزشان این است که مرد را باید بار آورد و به همین خاطر، موقع خرید عقد سرویس طلای سنگین بر می دارند، خرید آنچنانی می کنند و.. که خب آقایان قدر این زنان رابیشتر می دانند، اما دختران مومنه ای کهخرید عقد راسبک بدارند و ...به نظر این برادران محترم کم ارزش هستند. چرا برخی آقایان درک این را ندارندکه سره را از ناسره تشخیص دهند و قدر زوجه موافق را نمی دانند و وقتی زنی در مادیات کم توقع می شود، آقایان در محبت و عاطفه هم دیگر خرجی نمی کنند؟در صورتی که وقتی زنی اینقدر مرام می گذارد و مزدش را به زحمت زیاد نمی اندازد ؛ نباید کفه دیگر ترازو یعنی عشق و مهر و محبت مرد نسبت به زن سنگین شود؟نباید خود مرد گاهی با خردیدی دور از انتظار زن، قدردانی از او کند؟اینها مسائلی است که من در زندگی دوستان دیده ام.... دردلها زیاد است و فرصت اندک و ...من به شخص خودم کاری ندارم؛چراکه من یک نفر از چندمیلیارد انسان ساکن در جهان و یکی از میلیادها آدمی هستم که در طول تاریخ زیسته اند؛ اما واقعا دلم برای دختران و پسرانی که ضمیری روشن و روحی بلند دارند می سوزد؛ دلم می سوزد دستخوش رسومات و تفکرات غلطی شوند که در این زمانه جاری و ساری است؛امیدوارم همه شان به بینشی عمیق دست یابند و از این گذر تاریخی و این دوره به خوبی عبور کنند؛ در انتخاب راه و مسیر و همسر و... موفق باشند. استاد عزیز دعای خیرتان را از جوانان امت اسلامی دریغ نفرمایید.سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: با این‌همه گله‌مندی که از بعضی مردها دارید که قدر زنان ساده‌زیست خود را نمی‌دانند به عرض جنابعالی برسانم بحمداللّه مردهایی را می‌شناسم که برای زنان مؤمنه و ساده‌زیست خود چه احتراماتی قائل‌اند و چگونه خداوند بین آن‌ها صفاهای غیر قابل تصوری ایجاد کرده. اما این‌که فرموده‌اید دختران مؤمنه‌ای که خرید عقد سبک دارند به نظر برادری که سؤال 5691 را پرسیده‌اند کم‌ارزش‌اند. بنده از سؤال ایشان چنین برداشتی نداشتم. آن برادر محترم وجه دیگری از علت به خانه‌ی بخت نرفتن بعضی خواهران را فرمود که شما نیز با آن موافق هستید. امیدوارم با طرح نگاه‌های مختلف و سراسر دلسوزانه و آگاهانه دوستان، قدرت تفکر عمیق‌تر و همه‌جانبه‌تر در هرکدام از دوستان فراهم شده باشد و خواهش بنده آن است که همه‌ی عزیزان سعی کنند وجهی که دوست دیگرشان مطرح می‌کند را کنار نگاه خود بیاورید و سعی نکنید آن را نفی کنید چون با کسانی روبه‌روئید که از سر دل‌سوزی سخن می‌گویند و بدین لحاظ خداوند آن‌ها را نیز پنجره‌ی ظهور حق قرار داده. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!