بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: بدون دسته بندی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4256
متن پرسش
سلام علیکم! شما در پاسخ به سوال 4241 مصاحبه حجت الاسلام نبویان را محکوم کرده اید و آن را خلاف عدالت دانسته اید. در حالی که به نظر من هیچ خلافی صورت نگرفته. هیچ جا نگفته اند برای نقد علمی اشخاص و نظرات حتماً باید آن شخص نیز حضور داشته باشد. نمی دانم شما این مصاحبه را خوانده اید یا خیر. اما ایشان صرفاً نقد علمی کرده اید و هیچ اتهامی را متوجه آقای مشائی نکرده اند. اینهمه علمای ما در حوزه در دروس خارج خود سایر علما را مورد نقد علمی قرار می دهند. آیا این کار خلاف عدالت است؟؟؟!!! بعد خود ایشان در مصاحبه می گوید چند بار از ایشان برای مناظره دعوت کردم نیامد. خوب اینجا وظیفه یک عالم دینی است که علمش را اظهار بکند و با بدعت ها مبارزه بکند. چطور وقتی کسی که اسلام شناس نیست و در اسلام تخصصی ندارد اظهار نظر می کند؛ این خلاف عدالت نیست. اما وقتی یک عالم می آید به اظهارات او جواب می دهد و او را نقد می کند خلاف عدالت است؟؟؟!!!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا به‌راحتی شخصی که خود را طرفدار انقلاب و رهبری می‌داند متهم به پلورالیست و اومانیست‌کردن نقد علمی است؟ نقد علمی آن است که یک نظریه را نقد کنند نه این‌که به اشخاص تهمت بزنند. بنده اگر همین برخورد را با آقای نبویان بکنند آن را نیز غیر اخلاقی می‌دانم. موفق باشید
4243
متن پرسش
ایا جهت تزکیه ویا بازگشت به خدا ویا یادگیری معارف دینی سن خاصی مشخص گردیده ویا در هر سنی میتوان دست به تزکیه و خودسازی زد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ محدویت سنی برای ورود به آستانه‌ی اُنس با خدا نیست. مرحوم جهانگیرخان قشقایی در سن چهل‌سالگی وارد زندگی خاص دینداری شد و حاصل کارشان شهید مدرس و حاج‌آقارحیم ارباب و فاضل تونی- استاد عرفان آیت‌اللّه جوادی و حسن‌زاده آملی - و مرحوم آیت‌اللّه بروجردی- شد. موفق باشید
4241
متن پرسش
با سلام محضر استاد بزرگوار نظرتان را راجع به اظهارات اخیر حجت الاسلام نبویان در تشریح عقاید انحرافی آقای مشایی می خواستم بدانم ، با توجه به اینکه اخیرا نظرات حضرتعالی را دنبال می کردم این نکته توجهم را جلب کرد که شما مسایل مربوط به گروه انحرافی دولت را بیشتر ترفند سیاسی می دانید تا واقعیت. تشکر
متن پاسخ
بباسمه تعالی: سلام علیکم: این کار بسیار کار غیر اخلاقی است که این‌چنین بی‌پروا نسبت به کسی سخن بگوییم و از این غیر اخلاقی‌تر آن‌که یک خبرگزاری رسمی آن را پخش کند، حال آن فرد هرکس می‌خواهد باشد. مقام معظم رهبری می فرمایند « اگر به نام عدالت‌خواهى و به نام انقلابیگرى، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کرده‌ایم؛ از خط امام منحرف شده‌ایم. اگر به نام انقلابیگرى، به نام عدالت‌خواهى، به برادران خودمان، به مردم مؤمن، به کسانى که از لحاظ فکرى با ما مخالفند، اما میدانیم که به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت کردیم، آنها را مورد ایذاء و آزار قرار دادیم، از خط امام منحرف شده‌ایم. اگر بخواهیم به نام انقلابیگرى و رفتار انقلابى، امنیت را از بخشى از مردم جامعه و کشورمان سلب کنیم، از خط امام منحرف شده‌ایم. در کشور آراء و عقاید مختلفى وجود دارد. اگر چنانچه یک عنوان مجرمانه‌اى بر یک حرکتى، بر یک حرفى منطبق شود، این عنوان مجرمانه البته قابل تعقیب است؛ دستگاه‌هاى موظف باید تعقیب کنند و میکنند؛ اما اگر عنوان مجرمانه‌اى نباشد، کسى است که نمیخواهد براندازى کند، نمیخواهد خیانت کند، نمیخواهد دستور دشمن را در کشور اجرا کند، اما با سلیقه‌ى سیاسى ما، با مذاق سیاسى ما مخالف است، ما نمیتوانیم امنیت را از او دریغ بداریم، عدالت را دریغ بداریم؛ «و لایجرمنّکم شنئان قوم على الّا تعدلوا». قرآن به ما دستور میدهد و میگوید: مخالفت شما با یک قومى، موجب نشود که عدالت را فرو بگذارید و فراموش کنید. «اعدلوا»؛ حتّى در مورد مخالف هم عدالت به خرج دهید. «هو اقرب للتّقوى»؛(2) این عدالت، نزدیکتر به تقواست. مبادا خیال کنید تقوا این است که انسان مخالف خودش را زیر پا له کند؛ نه، عدالت ورزیدن با تقوا موافق است. همه هوشیار باشیم، همه بیدار باشیم. این بُعد هم نباید ابعاد دیگر را در سایه قرار بدهد» موفق باشید
4224
متن پرسش
سلام استاد. در خصوص نظریه تناسخ و دیدگاه اسلام در این خصوص سوال کرده بودم، فرمودید قبلا توضیحاتی داده اید، هرچه در سایت گشتم، نیافتم . لطف می کنید ادرس دقیق تر بدهید.یا شماره سوال را مشخص کنید و عنوانش را. سپاسگزارم بینهایت
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سؤال‌های شماره‌ی 2994 و 1136 می‌توانید إن‌شاءالله جواب سؤال خود را پیدا کنید. موفق باشید
4203
متن پرسش
باعرض سلام.جناب استاد بنده وگروهی از دوستان در پی ساخت مستندی پیرامون موضوع مهدویت وترویج فرهنگ انتظار می باشیم.واستارت پروژه حدود یکسال ونیمه پیش به غیر ازچند سالی که به صورت پراکنده درگیر مساله مهدویت بوده ایم خورده است.بدین صورت که ما می خواهیم نگرش جامعه را نسبت به مقوله مهدویت در طیف های گوناگون جامعه بررسی کرده وبعد ودر نهایت بتوانیم آن را باهنر سینما ونوع مستند آن به گونه ای که شهید والا مقام واندیشمند قرن آوینی پرداخته بودند ان شاالله بپردازیم.پروژه ما به دودسته ی پژوهش وتحقیقات روی متون اصلی ودینی آنالیز این متون وبعد از آن تحقیقات میدانی وآمارگیری ودر بخش دوم بتوانیم با روایتی هنری آن را به تصویر بکشیم.در مسیر تحقیق وپژوهش کتب بسیاری را مطالعه کرده ولی متاسفانه خیلی مطالب تکراری بوده وسطحی در باره ی این مهم نگاشته شده است به جز اندکی از مطبوعات و کتب شما که واقعا اعضای گروه را امیدوار کرد که اشخاصی وجود دارند که از درب درست به مقوله ی معارف مهدوی وارد شده انداکثر اعضای گروه سیر مهدویت شما را چندین بار خوانده اند. الان که فاز تحقیقاتی وپژوهشی مستند در این باره به سروسامان نسبی رسیده است گروه وارد فاز ماقبل تصویر سازی یعنی نگارش کلیات فیلم نامه شده اند .وبامطالعه متون دینی قصد گرفتن الهام از این منابع وسپس تبدیل آن به تصویر شده ایم.در این سیر ما به چندین مهم که باید در این مستند القا شود به مخاطب رسیده ایم: 1.بحث هدفمند بودن تاریخ وتاریخ سازی انبیا ونقش آنان در تاریخ وتمدن سازی واتفاقی نبودن رویدادهای تاریخی تابه حال 2.نشان دادن این که انقلاب اسلامی در امتداد نورانی اهداف انبیا از آدم تاخاتم بوده است 3.نشان دادن غرب وتمدن آن به عنوان ظلمات آخرالزمان 4.تحمیل سبک زندگی غرب به دنیا و از بین بردن فرهنگ ملل 5.ریشه های تئوریک غرب(پوچ گرایی مصرف زدگی بی هدف بودن و پست هدف بودن فرار یا بی خبری ازآرمانها وواقعیت زدگیه منفی وایستا و...) و وجود رگه هایی از آن در زندگی حال مردم جهان به ویژه ایران 6.روزمره زدگی مردم وتعلق به فرهنگ تکنولوژی وموارد بسیار دیگر... این موار بالا که عنوان شد مربوط به قسم اول مستند می باشد که بیان واقعیات زندگی امروز در قرن21در امتدادحرکت هدفمند تاریخ که مردم از آن بی خبرند!!در قسم بعدی مستند قرار است که زوایای مختلف مقوله وفرهنگ عظیم مهدویت مورد بررسی و آنالیز قرار بگیرد وزوایای ناپیدای آن بررسی ومعرفی شود وعلل مظلوم واقع شدن این فرهنگ در امروز ایران اسلامی وهمینطور کل جهان وهستی وعوامل غفلت از آن که به قول خود شما انگار ابلیس تمام سواره وپیاده نظام خود را برای غفلت هر چه بیشتر ما از این فرهنگ تمدن ساز بسیج کرده است.در این بخش مصاحبه ها ی زیادی با متخصصین این حوزه که با نگرشی متفاوت به این مقوله پرداخته اند در نظر گرفته شده است که با شناسایی افراد وبررسی آثار وحوزه ی تخصص آنها در حال تلاش برای مصاحبه با این افراد گرفته ایم. در این بخش زوایای ناپیدای معارف مهدوی نظیره تمدن مهدوی (که در این بخش باید تفاوت آن با تمدن امروزی بیان شود شاید باعث کمرنگ شدن تعلق بشر به این دجال شود) با تمام قسم هایش نظیر فرهنگ سیاست اقتصاد شهرسازی وتکنولوژیک و....ونقد برخی نگرشهای موجود و آسیب زای این عرصه که در چند سال اخیر ازسال88به این سمت اوج گرفت والان در پی افول است که آن نگرش دشمن شناسی افراطی وسطح پایین ونمادگرایی که از شما استاد عزیز پوشیده نیست که خیلی از افکار را به این سمت معطوف کرد ومتاسفانه بیش از آن که خیر برسان شرش دامن گیر فرهنگ عظیم مهدویت شد.بی شک در مقوله ی مهدویت یک رکن اساسی دشمن شناسی است اما اگر سطح این دشمن تا نماد گرایی نزول کند آسیب زا می باشد ودشمن اصلی فرهنگ مدرنیته وغرب است که باید شناخته شود وشناخت آن وارائه ی راه کار برای رهایی ازآن بی شک جزئی از پازل دین شناسی می باشد.(البته نمادشناسی ودشمن شناسی به سبک قبل برای عده ای متخصص بی فایده نیست اما عمومی کردن آن وپیوند زدن آن با معارف مهدوی چیزی جز آسیب به فرهنگ مهدوی نداشته است)ونشان دادن ارگانه ای مسئوا و متخصص در کم کاری در حوزه های مختلف نظیر کتاب مفید نمایش سینما بازی رایانه ای و...که با عرض تاسف در مراسمات صداوسیما در نیمه شعبان با موضوع مهدویت فیلمی ساخته نشده به جز یک فیلم به نام خواب زمین که در کوران انواع برنامه های سبک در رسانه ی ملی جایگاه خود را پیدا نکرد وجای بسی تاسف که گروهی شیعه پاکستانی در انگلیس راجع به امام مهدی (ع) فیلم سازی می کنند. ودر بخش دیگر این قسمت از مستند موضوع های مختلفی نظیر انتظار منفی وایستا می پردازیم که به عنوان مثال روستای ایستای طالقان موضوع خوبی است که می توانیم در کنار زندگی به دور از موعود شهرنشینان امروزی وغوطه ور در تکنولوژی وروزمره گری این روستا را به عنوان سمت دیگر نگاه تفریطی به موعود به عنوان افراط گری در این مقوله بیان کنیم. ودر بین قسم اول مستند بیان واقعیات وقسم دوم بیان مهدویت به عنوان جایگزین تمدن غرب حدالمقدور بتوانیم راه کاری برای این جمود تاریخی ارائه دهیم. این یک کلیات خیلی مختصر از پروژه بود که خدمتتان ارائه شد. ازشما به عنوان کسی که در منابع اسلامی به شیوه ای عقلانی وعمیق نظر دارید وهم چنین غرب وپایه های تئوریک آن را می شناسید قائل به جایگزین بودن مهدویت برای آن هستید وهم چنین جزء بهترین اشخاصی هستید که آوینی وشیوه ی کارآن بزرگوار ودغدغه های آن را می شناسید تقاضا داریم این خادمان ناچیز امام مهدی را در این پروژه از راهنمایی های خود محروم نکنیدوهرکمک وپیشنهادی را برای بهتر ساخته شدنه این مستند رابه ما بگویید تا روی چشم گذاریم.یامهدی التماس دعا(گروه اویس)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر که متوجه ضرورت چنین امر مهمی شده‌اید، مطمئن باشید وقتی نگاه انسان به موضوع درست بود، جای خود را در نظام الهی و فطرت انسان‌ها باز می‌کند، همین‌که دست به کار شدید مددهای الهی ظهور می‌کند و پس از مدتی به چیزهایی می‌رسید که در ابتدای امر تصور آن را هم نمی‌کردید. به تعبیر قرآن: «... یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا» همانند زراعتى که جوانه‏هاى خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پاى خود ایستاده است و بقدرى نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتى وامى‏دارد؛ این براى آن است که کافران را به خشم آورد(ولى) کسانى از آنها را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمى داده است‏. موفق باشید
4202
متن پرسش
با عرض سلام و تبریک سال نو خدمت استاد گرامی. استاد بنده فایلهای صوتی مربوط به مباحث حضرتعالی را دریافت نموده و گوش می دهم و از این رو بسیار سپاسگزار شما هستم. مباحث شما را در شرح زیارت جامعه کبیره گوش میدادم، شما در بخشی از سخنانتان اشاره ای به موضوع عزل آقای منتظری توسط امام( رحمت الله علیه) فرمودید و عنوان کردید : پس از عملیات مرصاد، امام ره دستور دادند از تمام منافقینی که در زندانها هستند یک سوال بپرسند و هرکه جوابش موافق بود و با این عملیات و کلا براندازی نظام اسلامی موافق بود؛ ولو یک روز از محکومیتش مانده؛ اعدام شود. و ....استاد واقعا فهم این مسأله برای خیلی ها سخت است مگر می شود صرفا به خاطر «نیت» و «قصد» کسی را اعدام کرد؟استاد، ما مشابه این عمل را در سیره رسول الله (صلی الله علیه و آله) و یا امام علی(علیه السلام) داریم که به خاطر نیت سوء کسی را اعدام کرده باشند؟مثلا من در ذهنم این است که امام علی (علیه السلام) تا آخرین لحظه هم با مخالفانش نمی جنگید و...استاد پاک گیج شده ام؛ از یک طرف حضرت امام(ره) با آن روحانیت و معنویت، دستور بی اساس نمی دهند و از یک طرف این دستور با عقل و شرع جور درنمی آید. استاد من قبلا خیلی ها را دیده بودم که قضیه سال 67 برایشان سوال بود ولی مدام توجیه می کردم پیش خودم که لابد چیزی بوده که من نمیدانم؛ حالا که از شما شنیدم واقعا برایم سوال است. لطف نمایید استاد عزیز، با پاسختان تردید را از ذهن بنده و بقیه که این سوال را دارند بزدایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در حمله‌ی منافقین بعد از قبول قطع‌نامه اسنادی به‌دست آمد که معلوم شد بنا بوده میلیون‌ها از مردم توسط همان اعضاء‌شان که در زندان بوده‌اند و به عنوان اعضاء دولت منافقین مسئولیت می‌پذیرفتند، قتل عام شوند. در این صورت اعضاء منافقین در زندان حکم محارب را پیدا می‌کردند و لذا اگر کسی از اعضاء منافقین چه در زندان و چه بیرون زندان مدافع کار منافقین می‌بود، محارب است و حکم محارب اعدام است. موفق باشید
4193
متن پرسش
سلام. استاد عزیز، با توجه به اشراف حضرتعالی به مباحث معاد، ایا اهداء اعضای بدن، بعد از مرگ باعث آزار و اذیت روح متوفی می شود؟اصلا بخشیدن اعضاء بدن، پس از مرگ، فایده ای برای روح دارد. جسارت است اما شما حاضرید این کار را انجام دهید(ببخشید حمل بر فضولی ننمایید)ممنون استاد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر فقهی همان طور که فقهای گرامی نظر داده‌اند، اهداء اعضای بدن جایز است. از جهت معرفت‌النفس این هست که آیا وقتی روح هنوز از بدن منصرف نشده – به دلیل آن‌که به قول پزشکان انسان در آن حالت، حیات گیاهی دارد- قطع اعضاء او یک نوع آزار برای روح به‌حساب نمی‌آید؟ بعید است بنده چنین وصیتی بکنم. موفق باشید
4192
متن پرسش
جناب آقای استاد طاهرزاده سلام علیکم در شرایط و زمانه کنونی چرا باید رهبر معظم انقلاب اسلامی را امام خامنه ای بدانیم و بنامیم؟ اساسا از نظر دین مبین اسلام جدای از دلایل عقلی و نقلی چه دلایلی وجود دارد؟ در صورت صلاحدید اگر ممکن است پاسخ این سوال را به صورت جامع و کامل بفرمایید.
متن پاسخ
.باسمه تعالی: سلام علیکم:واژه‌ی امام به معنای رهبر است و در دنیای اسلام معمول است که به رهبر معنوی خود امام می‌گویند مثل آن‌که شیعیان لبنان به مرحوم شهید موسی صدر ، امام موسی صدر می‌گفتند. موفق باشید
4189
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید و تشکر از پاسخگویی شما به سؤالات کاربران سؤال من این است که چرا سؤالات و پاسخهای آن به ترتیب شماره در سایت درج نمیشود تا در دفعه بعد که رجوع میشود بقیه آن را لود کرده و در کامپیوتر خود ذخیره نماییم با اینکه من تمام پرسشها و پاسخها را جهت مطالعه بعدی دریافت کرده ام موقعی که دوباره به این قسمت رجوع میکنم گیج میشود نمیدانم تکراری لود میکنم یا بعضی پرسشها را لود نمیکنم بهتر نیست شماره پرسشها به ترتیب باشد که خیال ما راحت شود و نظم منطقی حاکم شود و خیال ما در اینکه پرسشها و پاسخها را کامل میگیریم راحت باشد(لازم به ذکر است چون موضوع خاصی جهت اینگونه پرسش تعبیه نشده در قسمت متفرقه قرار دادم موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت با طراح سایت موضوع را مطرح کرده‌اند و موضوع در حال بررسی است. موفق باشید
4184
متن پرسش
سلام علکیم خسته نباشید ببخشید منظور شما از اینکه فرمودید جریان های مخالف رئیس جمهور این جملات را مصادره به مطلوب نکنند؟ (سؤال 4141) چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مصادره به مطلوب به این معنا است که یک سخن را به نفع مطلوب و هدف خود معنا کنند و مصادره نمایند. مثلاً به جای آن‌که دقت کنند مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌الله» چگونه وقتی از ضعف‌ها سخن می‌گویند آن را مخصوص دولت آقای احمدی‌نژاد نمی‌کنند ولی امتیازات را مخصوص دولت فعلی می‌نمایند، به خاطر کوبیدن دولت بحث امتیازات دولت فعلی را نادیده می‌گیرند ولی ضعف‌ها را صرفاً برای دولت فعلی برجسته می‌نمایند و بقیه‌ی دولت‌ها را از آن مبرا می‌کنند. در حالی‌که رهبری عزیز فرمودند همه و از جمله دولت آقای احمدی‌نژاد هم ضعف‌هایی دارند ولی امتیازات را به دولت فعلی نسبت دادند. موفق باشید
4185
متن پرسش
سلام علیکم خسته نباشید ببخشید یک سؤال دیگر داشتم، منظور از اصولگرایی حزبی چیست و به چه گروههایی گفته می شود؟ آیا می توانید یک مثال(شخصیتی) بزنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصول گرایی حقیقی آن است که مسلمانان، اسلام را در همه‌ی ابعاد بپذیرند و جامعه‌ی خود را مطابق آن ابعاد جلو ببرند و پرورش دهند. مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» با توجه به این امر تعریف حکیمانه‌ای از اصول‌گرایی دارند، در آن تعریف مشخص می‌شود همه‌ی ابعاد را در نظر گرفته‌اند. متأسفانه ما متوجه نیستیم که اصول‌گرایی یک فکر و فرهنگ است و پشتوانه‌ی آن تنها شخصیت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌تواند باشد و این اصول‌گرایی با اصول‌گراییِ خطی و حزبی و سیاسی که بعضی از گروه‌ها مدعی آن هستند فرق دارد. مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» در تبیین اصول‌گرایی حقیقی می‌فرمایند: «ایمان و هویت اسلامی و انقلابیِ روشن بینانه، دوری از خرافه و سست‌اندیشی و تمنای دائمیِ عدالت از یک‌سو و ایمان به آینده، برخورداری از روحیه‌ی مجاهدت علمی، اعتقاد به آزاداندیشی وکرامت انسانی، به‌کارگیری اصل تصحیح روش‌ها در مدیریت و تلاش برای شکوفایی اقتصادی - اجتماعیِ کشور، ایمان به مردم، ایمان به خود، ایمان به استقلال و وحدت ملی از سوی دیگر، از مهم‌ترین شاخص‌ها در اصول‌گرایی است.» این اصول گرایی فقط و فقط با مکتب حضرت روح الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» محقق می‌شود. باید قلب ما متوجه شود بستر تحقق چنین صفاتی که تحت عنوان اصول‌گرایی حقیقی مطرح است در هر شرایطی پدید نمی‌آید. وقتی توانستیم در عالَمی قرار گیریم که شخصیت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» با سیره‌ی علمی و عملی‌شان متذکر آن عالَم بودند و وقتی این نسل حس کرد آن اصول‌گرایی غذای جان اوست و سخت به آن نیاز دارد، متوجه می‌شود تحقق این موضوع آن قدر هم ساده نیست که در هر شرایطی و با هر فکری ایجاد شود، در نتیجه به دنبال راه‌کاری می‌گردد که می‌تواند صورت عملی اصول‌گرایی حقیقی را پدید آورد و می‌بیند آن راه‌کار، عالَم حضرت روح الله است. رسیدن به عالَمی که مطلوبِ انسان، اصول‌گرایی حقیقی باشد چیزی است بالاتر از آن که شما با استدلال کسی را قانع کنید تا حرف شما را بپذیرد، باید عالَم او عالَمی شود تا روح اصول‌گرایی را غذای جان خود بداند. اثر استدلال به تنهایی مثل اثر دلیلی است که یک پزشک در باره‌ی مضرّات سیگار دارد و در عین حال خودش سیگار می‌کشد. رابطه‌ی شما با دین مثل رابطه‌ی علمیِ آن پزشک با مضرات سیگار نیست، یک مسلمان، «دین» را غذای جان خود می‌داند و در فضای دین زندگی می‌کند. این حالت بالاتر است از این‌که حقانیت دین با دلیل و استدلال روشن ‌شود. آری اگر کسی منکر حقانیت دین شد باید حقانیت دین را با استدلال به او ثابت کرد.. خواجه نصیرالدین طوسی با تجرید الاعتقاد می‌خواهد شبهات را رفع کند در حالی‌که مسیر دینداری و رسیدن به اصول‌گرایی حقیقی روش کلامی و صرفاً عقلی نیست، باید قلب به میان آید و روحیه‌ی حماسی و مجاهده شکل بگیرد و این امر ادب وآداب خاصی را می‌طلبد. اگر آن اصول‌گرایی که مقام معظم رهبری تعریف کردند مورد پذیرش ماست نکته بعدی این است که بدانیم این اصول‌گرایی، معارف و اخلاق و عرفان خاصی را می‌طلبد، بعداً روشن خواهد شد که آن ادب و آدابِ خاص در مکتب حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» پایه‌گذاری شده و با آن مکتب إن‌شاءالله عالَم مخصوصی رخ می‌نماید که به کمک آن می‌توان در محضر حقیقت قرار گرفت. آن اصول‌گرایی که مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» شاخصه‌های آن را برشمردند بیش از آن‌که اراده‌ی معطوف به قدرت و منصب در آن مطرح باشد، اراده‌ای معطوف به فرهنگ و خدمت در آن مطرح است. وقتی سلمان رشدی در کتاب آیات شیطانی‌ به رسول خدا(ص) توهین کرد و امام او را مهدورالدم دانستند و حکم قتلش را صادر کردند، عده‌ای به امام گفتند این کار در جهانِ مدرن با هیچ عرفی از مدیریت جهانی هماهنگی ندارد، شاید هم راست می‌گفتند ولی حضرت امام خوب می‌دانند که اقتضای رجوع به فرهنگ اسلام این است که مدیریت جهانِ استکباری چنین عکس‌العملی را از خود نشان دهد، اما این‌که وظیفه‌ی امام آن است که چنین حکمی را بدهند برایشان یک فرهنگ است تحت عنوان انجام وظیفه‌ی شرعی، این دنیای مدرن است که باید خود را با آن وظیفه‌ی شرعی و حکم الهی هماهنگ کند. معنی اراده‌ی معطوف به فرهنگ و وظیفه‌ی شرعی به همین معنا است و اصول گرایی واقعی بر آن تکیه دارد. فرهنگ امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فرهنگ اراده‌ی معطوف به قدرت و منصب نیست. این فرهنگِ مدرنیته است که به قول نیچه اراده‌اش معطوف به قدرت و استکبارمنشی است. نیچه معتقد است در دنیای مدرن با حذف خدا از مناسبات بشر، اراده‌ی معطوف به قدرت ظهور می‌کند و در آن حال انسان در ذیل چنین اراده‌ای معنای خود را جستجو می‌نماید و گرفتار استکبارمنشی می‌شود. اگر ما نتوانیم این زمانه را - یعنی زمانه‌ای که اراده‌ها معطوف به قدرت است - درست بشناسیم نمی‌توانیم جایگزین مناسبی در آن پیدا کنیم. هدف اراده‌ی معطوف به فرهنگ آن است که تاریخ ملت را جلو ببرد و به اهداف متعالی‌اش نزدیک کند و مسیر رسیدن به آن اهداف را در امور فرهنگی ریل‌گذاری کند و از حرکت در سطحِ زد و بندهای سیاسی به شدت حذر نماید و این با اراده‌ی معطوف به قدرت و منصب تفاوت اساسی دارد. در اراده‌ی معطوف به فرهنگ، حرف اصلی را قدرتِ نرم می‌زند و شما در حرکات و برنامه‌های حضرت امام آن را به خوبی لمس می‌کنید ولی در اراده‌ی معطوف به قدرت و منصب، حرف اصلی را پول و تکنولوژی و عوامل فریب مردم می‌زنند و البته همیشه با ناکامی روبه‌رو بوده‌اند. در راستای اراده‌ی معطوف به فرهنگ، حرکت به سوی اهداف متعالیِ تشیع و سلوکِ همه‌جانبه به سوی آن اهداف متعالی پیش از آن‌که نیاز به صاحب منصب داشته باشد، نیاز به انسان‌هایی دارد که احیاگر روحیه‌ای باشند که حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌‌علیه» در کالبد ملت دمیدند و ملت را احیاء نمودند. در این راستا باید پای در میان گذاشت و تاریخ را با همان شیوه جلو برد تا طعم عبور از لایه‌های باقی‌مانده از عهد غربی و عهد شاهنشاهی، کام ملت را شیرین کند و روحیه‌ی خدمت‌گزاری به ملت را که قسمتی از سلوک الی الله است، به میان آورد. در روایت داریم رسول خداf فرمودند: «أَیَعْجِزُ أَحَدُکُمْ أَنْ یَکُونَ کَأَبِی ضَمْضَمٍ کَانَ إِذَا خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّی تَصَدَّقْتُ بِعِرْضِی‏ عَلَى‏ النَّاس‏» آیا کسى از شماها نمى‏تواند مانند ابى ضَمْضَم باشد؟ ابوضمضم مردى از امت‏هاى گذشته بود، هر روز که صبح مى‏کرد، مى‏گفت: پروردگارا من آبرو و عنوان خود را براى خدمت به مردم و بندگان تو وقف کرده‏ام. در ذیل نظام اسلامی و برای پایداری نظام، ثواب و برکات عزم خدمت به مردم بیشتر از اعمال مستحبی است که مردم می‌شناسند حتی اگر آن عمل، طواف به گرد خانه‌ی خدا باشد. یکی از یاران حضرت صادق(ع) همراه با حضرت در حال طواف مستحبی بود شخصی آمد از او درخواست کمک کرد، گفت بگذار طواف را تمام کنم و بیایم، حضرت به او اشکال کردند که چرا طواف را قطع نکردی؟ در ذیل اسلام و در فضای نظام انقلاب اسلامی برداشتن یک سنگ از وسط جاده، عمل صالح است، برای این‌که در آن صورت مردم راحت تر می‌توانند به حق رجوع داشته باشند. مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» در جمع دانشجویان در کرمانشاه فرمودند: ما با تحزّب مطلقاً مخالفتی نداریم و معتقدیم تحزّب با وحدت جامعه منافاتی ندارد؛ به شرط آن‌که با نگاه درست ایجاد شود. اگر حزبی برای کانال کشی وکادرسازی و هدایت فکری جامعه در زمینه‌های سیاسی، دینی، عقیدتی و دیگر عرصه‌ها به‌وجود آید و قصد خود را در دست گرفتن قدرت قرار ندهد، کاری خوب و مورد تأیید است که البته اینگونه احزاب، اگر در رقابت‌های سیاسی هم وارد شوند، به طور طبیعی برنده می‌شوند. ولی برخی احزاب مانند احزاب کنونی غرب در واقع باشگاه‌هایی برای کسب قدرت هستند و سعی می‌کنند از هر طریق، از جمله زد و بند سیاسی به قدرت برسند که ما اینگونه تحزب را تأیید نمی‌کنیم اما اگر کسانی با همین نگاه، دنبال تشکیل حزب باشند، جلوی آنها را نمی‌گیریم». ملاحظه کنید ایشان می‌فرمایند این نوع تحزّب را ما تأیید نمی‌کنیم و قبول نداریم، اما نظام اسلامی به این گروه‌ها اجازه‌ی فعالیت می‌دهد، این همان نظر به شخصیت حضرت امام است که روح آزاداندیشی را به ما می‌دهد، چون جامعه‌ی اسلامی باید ظرفیت این را داشته باشد که مخالفین نظام تا وقتی که برنامه‌ی براندازی ندارند بتوانند فعالیت‌های خودشان را ادامه دهند و ما باید آنقدر رشد کنیم که بتوانیم با برنامه‌های فرهنگی خودمان جامعه را جلو ببریم و تحت تأثیر فرهنگ‌های غیر الهی قرار نگیریم. ما مذهبی‌ها از جهت تحلیل نظر مخالفین هنوز در حدّی که رهبر معظم انقلاب مدّ نظر دارند، نیستیم. ما هنوز آنچنان در تنگنای تاریخی گرفتاریم که اگر بدانیم فردا این گروه یا این فرد می‌خواهند سخنی مخالف ما بگویند از همین امروز محدودشان می‌کنیم و از سعه‌ی صدرِ خود می‌کاهیم، بعد هم می‌گوئیم چرا خداوند فیض خود را از ما دریغ می‌دارد. در حالی‌که باید بدانیم اگر می‌خواهید با نور اشراقی حضرت امام مرتبط باشید باید به همان آزاداندیشی که حضرت امام مدّ نظر داشتند اعتقاد پیدا کنید، نمونه‌ی اعتقاد به آزاداندیشی حضرت امام، رهبر انقلاب‌اند و تفضلاتی که خداوند از آن طریق به ایشان کرده است. تفصیل حضرت امام تا این حدّ است که به آزاد‌اندیشی ایمان بیاوریم، همان‌طور که در مکتب امام اعتماد به مردم جزء مکتب است و نه یک مصلحت سیاسی. متأسفانه آن‌چه ما از طرف بعضی از مدعیان اصول‌گرایی دیدیم این نبود که فضای خدمت‌گذاری به مردم را تقویت کنند و نمونه‌ی آن را در نمایندگانی باید جستجو کرد که مقام معظم رهبری یک‌بار باید جلوی آن‌ها را در سؤال از رئیس جمهور بگیرند و یک‌بار هم استیضاح وزیر کار را اشتباه بدانند. اقتضای اصول‌گرایی آن است که در ذیل پایبندی به ارزش‌های اسلامی با آزاداندیشی تمام هر جریانی که متعلق به اسلام و انقلاب است را به اندازه‌ی پایبندی‌اش به انقلاب و اهداف انفلاب بپذیرد، ولی با ظهور اصول‌گرایی حزبی ما با افراد و جریان‌هایی روبه‌رو شدیم که تأکید بر ارزش‌های اسلامی برای تحمیل گروه و باند خودشان است بر انقلاب. و از این طریق بیشتر عامل ایجاد تنفر بین نیروهای انقلاب هستند که إن‌شاءالله طلوع عبور انقلاب از این جریان و ظهور هرچه بیشتر اصول‌گرایی حقیقی سرزده است موفق باشید
4187
متن پرسش
سلام علیکم. در ابتدا یک نکته در مورد فونت سوال و جوابای موجود در سایت باید عرض کنم. فونت tahoma برای سوال و جوابای بزرگ چشم و خواننده رو اذیت میکنه. اگر ممکن است از فونت های دیگر استفاده شود. اما سوال: شما در موارد متعددی مولوی و اشعار وی را تحسین نموده اید ولی با ملاحظه مثنوی معنوی با اشعاری رو به رو میشویم که از نظر اخلاقی بنظر من اشکال دارد. چگونه می توان بین این اشعار و این نکته که این اشعار از طریق جبرئیل کسب شده اند را جمع کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قسمت اول فرمایش شما را مسئول محترم سایت بررسی می نمایند و در قسمت دوم غرمایشتان باید عرض کنم که آیت‌الله محمدتقی جعفری«رحمت‌الله‌علیه» با آن‌که مثنوی را به عنوان یک کتاب ارزشمند شرح کردند ولی این اشکال را به مثنوی داشتند هرچند بعضی‌ها معتقدند آن الفاظ و مثال‌هایی که امروز قبیح می‌نماید در آن زمان معمولی بوده است. از طرفی القائات ملکوتی به هر حال از مسیر روح شاعر به بشر رسیده و نقش روحیه‌ی شاعر را نباید نادیده گرفت مگر پیامبران که آن‌ها روح معصومی دارند و عیناً القائات ملکوتی را به مدد الهی اظهار می‌دارند. موفق باشید
4173
متن پرسش
سلام استاد . نظر شما راجع به اینکه روح انسانها پس از مرگ در بدن یک نفر دیگر می رود و این امر به تکاملشان می انجامد(تناسخ) چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلا در این مورد عرایضی داشته ام
4157
متن پرسش
باسلام بنده میدانم شرکت در عروسی هایی که همراه بااهنگ های لهو ولعب است چه گناه عظیمی است وچه عقوبت هایی برای حاضرین ان دارد اما راستش را بخواهیدمن سالی یکبار هم یک سری به بعضی اقوام نمیزنم حال باتوجه به اینکه در عروسی تقریبا همه فامیل هستند ایا میشود عروسی رابه فقط به قصد صله رحم رفت وسریع برگشت یا اینکه فقط یک عرض تبریک بگویی و بر گردی خواهش میکنم کامل توضیح دهید باتشکر از شما استاد عالی قدر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فتوای مرجع تقلید خود را جستجو کنید و مطابق آن عمل نمایید. موفق باشید
4152
متن پرسش
سلام جناب طاهر زاده.در مورد خواندن صیغه نامه در عقد موقت چه شرایطی باید فراهم باشد واگر مصلت به زبان عربی نباشی می توان صیغه نامه رافارسی بیان کرد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها سؤالات فقهی است و بنده در این مورد تخصصی ندارم از دفتر مرجع تقلیدتان سؤال بفرمایید. موفق باشید
4151
متن پرسش
سلام علیکم خدا قوت ، استاد گرامی چند وقت است که دچار یک حالت روحی خاصی شده ام که علت ان را نمی دانم بیشتر اوقات در یک حالت گریه و بغض الودگی هستم بدون اینکه مشکل خاصی داشته باشم ، مدام احساس خسران می کنم و این باعث می شود دچار گرفتگی شوم ، وقتی در تلویزیون یا حتی در جای دیگری از ائمه سخنی می شنوم اشکم سرازیر می شود با این که سخن کاملا امید بخش است گاهی به خودم طعنه می زنم که ذکر خدا در قلبم جاری نیست که ارام نیستم ، دنبال چیزی می گردم ، دنبال گمشده ای ، به کاری که میکنم مطمئن نیستم و فکر می کنم کار بهتری را باید انجام دهم »، علت چیست ؟ لطفا کوتاه جواب ندهید سپاس گرارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب بلند بنده یک کلمه است؛ دلت هوای نور حضرت حق از طریق صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» کرده است با معارف حضرت روح‌الله خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» دلت را آشنا کن تا به طریق صحیح آن را تغذیه کنی. کتاب «اسماء حسنی، دریچه‌های نظر به حق» به عنوان پلی که بتوانیم با آثار حضرت امام آشنا شویم نوشته شده. موفق باشید
4138
متن پرسش
ایا ایشان (دکتردینانی )را مرجع معتبری برای سلوک میدانید؟اگر نه دلیل عقلی بیاورید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای دکتر دینانی ادعایی در مورد طرح روش سلوکی ندارند، ایشان خود را معلمی می‌دانند که سعی می‌کنند به ما در فهم متون عرفانی کمک کنند و از این جهت شخصیتی قابل استفاده‌اند. موفق باشید.
4131
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و تحیات اینجانب طلبه ای هستم که پایه دهم را سپری میکنم از آرزوهای دیرینه ام این بوده که در طول شبانه روز بیشترین مقدار مطالعه را داشته باشم و دقیقه ای را هدر ندهم. سوالاتم از شما اینست که اولا جنابعالی در شبانه روز چند ساعت مطالعه دارید؟(با عرض معذرت از طرح این سوال که به زندگی خصوصیتان مرتبط است.) ثانیا بفرمایید که بهترین راه از بین بردن خستگی مطالعه بدون اینکه اتلاف وقتی صورت پذیرد چیست؟ والسلام علیکم و رحمه الله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در حال حاضر کاری جز مطالعه و یا نوشتن مطالبی که به صورت کتاب چاپ می‌شود ندارم که برای آن‌ها نیز به متون دینی رجوع دارم و یا سؤالات عزیزانی که از طریق سایت سؤال می‌کنند را می‌دهم که آن نیز یک نحوه مطالعه است و ساعتی هم سایت‌های خبری را می‌بینم که آن هم یک نحوه مطالعه به حساب می‌آید و یا کتاب‌های جدید را مطالعه می‌کنم و به نحوه‌ی ورود و خروجشان نسبت به موضوعاتی که ممکن است بشناسم، دقت دارم یا برای چند جلسه‌ای که در طول هفته دارم مطالعه می‌کنم. در مورد از بین‌بردن خستگی مطالعه همان پیشنهادی را دارم که قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» تحت عنوان «ضرورت مطالعه و نحوه‌ی آن» عرض کردم. در هر صورت از یادداشت‌برداری موضوعاتی که مطالعه کردید غافل نباشید. ورزش هم یادتان نرود. موفق باشید
4126
متن پرسش
سلام استاد. چرا موجودات نمی توانند بدون واسطه، فیوضات را دریافت کنند؟لزوم منطقی واسطه فیض چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شدت مرتبه‌ی عالیه‌ی وجود اقتضاء می‌کند که تنها از آن مرتبه چیزی صادر شود که همسنخ آن مرتبه باشد و سایر موجودات با واسطه‌ی مراتب عالی‌تر وجودشان ایجاد شوند. این موضوع را در بحث برهان صدیقین می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید
4125
متن پرسش
سلام استاد. بنده مباحث مربوط به معاد حضرتعالی را گوش دادم و به نظرم کاملا منطقی می آید. اما در برخی ادعیه مطالبی هست که متناقض به نظر میرسد: مثلا در دعای کمیل به گونه ای از جهنم بحث شده که انگار جهنم یک جایی است و نه صورت اعمال. با این تناقضات چه باید کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً جهنم یک جایی است با وجودی به شدت قوی‌تر از وجود این دنیایی، منتهابحث بر سر آن است که ظهور عقاید و اخلاق و اعمال فاسد انسان‌ها است که آن‌ها را احاطه می‌کند، همان‌طور که صورت‌های ذهنی شما، حقیقتاً در جایی به نام ذهن هستند، منتها چون وجودشان شدیدتر است محدودیت‌های پدیده‌های مادی را ندارند که مثل پدیده‌های مادی مکان‌مند باشند. موفق باشید
4124
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم. درمورد معاد تاکنون دوسوال از شما پرسیده ام ولی به جواب نرسیده ام بهمین دلیل بصورت دو جواب مطرح میکنم شما بفرمایید کدام درست است و یا هیچکدام درست نیست. الف جهان مادی با انسانهاییکه در آن زندگی میکنند کم کم به نقطه ای میرسد که خود به خود متلاشی میشود طبق قوانین فیزیک واین همان آتش گرفتن دریاهاست و حلاجی شدن کوهها و..... که طی آن همه انسانها نیز مرده وطومار این جهان پیچیده میشودوبنابراین زلزله قیامتکدر واقع همین حوادث آخر عمر دنیاست ب این عالم بهمین صورت ادامه میابد وقرار نیست به نقطه انهدام برسد زیرا به فرض هم انرژی خورشید تمام شود انسانها تا آن زمان توانسته اند از این منظومه بروند آخرت هم باطن همین عالم است وبه موازات این دنیا درجریان است وهر انسانی که میمیرد با باطن این جهان مادی پیوند میخورد وبه چشم خود میبیند حقیقت این جهان مادی زلزله و متلاشی شدن کوهها و آتش گرفتن دریاهاست زیرا اینها حقیقتا فانی اند سوال دوم اگر هیچ کدام از این دوفرض صحیح نیست وآخرت هم که ادامه این دنیا نیست که وقتی تمام شود آخرت شروع شود پس آخر این جهان مادی به چه شکل است آیا میشود قبول کرد همیشه براساس قوانین فیزیکی کار میکرده در یک نقطه خاص همه چیز بهم میریزد وبیخود وبیجهت دریا که اوازجنس آب است آتش میگیرد. وقتی قیامت الان قایم است زلزله آن هم باید همین الان قایم باشدپس زلزله روز قیامت مرز دنیا و آخرت نیست که بگوییم زلزله روز قیامت صبق قانون سوم تدمودینامیک شکل میگیرد بنابراین آیا میشود گفت این زلزله ایست که انسان در سیر خود به سوی مبدا هستی آنرا میبیند که همانا واقعیت این جهان مادیست یعنی متزلزل است ولی از آنطرف فرموده در آنروز میبینی که هر مادر شیردهی فرزند شیرخوارش را وا مینهد یعنی وقتی این زلزله قیامت می اید هنوز بساط شیر دادن و زندگی مادی در جریان است. خیلی گیج کننده است لطفا راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده پیشنهاد می‌کنم به جای آن‌که به دنبال جواب تک‌تک این سؤالات باشید و با توجه به این‌که در هر جوابی یک وجه از موضوع روشن می‌شود ولی وجوهی از همان موضوع همچنان مبهم می‌ماند، وقت بگذارید و کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» را همراه با سی‌دی شرح آن مطالعه بفرمایید تا خودتان بصیرت لازم را در این مورد به‌دست آورید و اگر بر مبنای آن مقدمات سؤال بفرمایید إن‌شاءالله جواب‌ها در رفع ابهام موضوع به شما کمک می‌کند. موفق باشید
4123
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید این سوال مطمئنم پرسش خیلی هاست >استاد من از کوچکی تا الان به ذهن القائات شیطانی میشود وتا جایی ادامه پیدا میکند که من به جنون برسم یک مثال بزنم مثلا درخانواده که هستم این مشکل همیشگی و هر روز من هست از طریق فکر شیطان به ذهنم فشار می اورد و دایم میگوید پدرت تو را دوست ندارد وفقط به فکر خودش است و الی اخر زیاد هستند من 22 سال دارم و از یک سالگی شاید با این مشکل روبه رو بوده ام /استاد من میگم مثلا این ادم خوبی ولی به ذهنم القا میشود این بداست بعد میگم باشه پذیرفتم بد حالا چه کنم یکی مثل بقیه >استاد دیوانه ام کرده شیطان چه باید بکنم تا از ادست فشارهای روانی که به ذهنم می اورد رها شوم ؟موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به توصیه‌ی حضرت آیت‌الله بهجت«قدس‌اله‌سره» آمدن خطورات در اختیار ما نیست ولی ما می‌توانیم تحت تأثیر آن‌ها قرار نگیریم و آن را دنبال نکنیم. این یک دستور کلی است جهت نجات از خطورات. ولی به جهت آن‌که موقعیت شما خاص است اگر می‌توانید به مؤسسه‌ی فرهنگی إنشاء رجوع فرمایید. شماره تلفن آن مؤسسه 6260205 است. موفق باشید
4109
متن پرسش
سلام استاد. دلم خوش بود می توانم هر سوالی که در ذهن دارم از شما بپرسم و شما سوالات را سانسور نمی کنید....اما خیلی ناراحت شدن وقتی دیدم در جواب سوالی گفته بودید برخی سوالات را صلاح نیست در سایت بگذارید و .... کاش تغییر مشی نمی دادید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چطور سوالی که آبروی افراد در آن به خطر می‌افتد یا موجب گسترش دروغ یا تهمت است در سایت بگذاریم؟ موفق باشید.
4091
متن پرسش
در سؤالات سری قبلی که خدمت‌تان ارسال کردیم، 2 یک به ظاهر تناقضی میان فرمایشات شما را مطرح کردیم؛ که از طرفی حدس (که از جنس «اشراق» است) را برای دانشمند حصولی هم ممکن دانسته‌بودید، و از طرف دیگر فرموده‌بودید که اشراق در علم حصولی معنا ندارد. آنگاه شما فرمودید که: «اشراق، یک نحوه خطوراتی است که به قلب وارد می‌شود و انسان بدون واسطه آن را احساس می‌کند. ولی علم حصولی، به کمک مقدمات عقلی یا حسی به صورت «مفهوم» در نزد ما واقع می‌گردد.». ظاهراً شما در این پاسخ اخیرتان، ملاک حصولی‌بودنِ علم را مقدمات عقلی دانسته‌اید! ولی ملاک حصولی‌بودن، همانطور که در تعبیر اخیرتان به آن اشاره فرمودید، این است که: آیا مفهوم معلوم نزد ما حاضر است یا خود معلوم؟ طبق این ملاک، حدس در علوم حصولی اگر چه بدون مقدمه (چه حسی و چه عقلی) و بدون استدلال (الا استدلال مخفی‌ای در نفس انسان که مثلاً «آب دریا در چه صورتی می‌تواند مانع دیدن کشتی بشود؟») انجام گرفته‌است (مثل همان حدس‌زدنِ کروی‌بودنِ زمین با دیدنِ دودکش کشتی از دور)، ولی چون خود معلوم (کروی‌بودن زمین) نزد ما حاضر نیست، پس این علم اگر چه با حدس و اشراق صورت گرفته‌است، ولی علم حصولی است. پس اشراق، در علم حصولی هم معنا دارد و نتیجة حدس در علم حصولی، مفهوم معلوم خارجی است نه خود آن. آیا شما با این تحلیل موافق‌اید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی گفته‌می‌شود دانشمند علم حصولی هم می‌تواند حدس بزند به آن معنی است که نفس او هم آمادگی داشتن علم حضوری را دارد ولی در هر حال شما در «حدس» به علمی دست می‌یابید خارج از مقدمات مفهومی است هر چند ممکن است قبلا به کمک مفاهیمی که در ذهن داشته‌اید به آن موضوع فکر کرده‌باشید ولی مطابق مقدمات علم حصولی به آن «حدس» نرسیده‌باشید. موفق باشید.
4092
متن پرسش
آیا ممکن نیست دانشمندان کافر حدس بزنند؟ اگر ممکن است، اگر یک دانشمند کافر، در علم حصولیِ خودش توانست یک حدس بزند آنگاه آن حدس را تئوریزه کرده اثبات کند، آیا آن حدس را به عنوان لطفی از طرف خداوند می‌داند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک دانشمند کافر هم می‌تواند «حدس» بزند حالا یا آن حدس از طریق مبادی صحیحی اشراق شده‌است و نفس کافر در‌آن تصرف نکرده‌است و یا تحت تأثیر عقائد و اخلاق فاسد، آن حدس آلوده شده‌ا ست. موفق باشید.
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!