بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: بدون دسته بندی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3863
متن پرسش
سلام علیکم با چند نفر از رفقای طلبه مان، بنا داریم در ضمن، بررسی و تحلیل جریانات و حوادث سیاسی بعد از انقلاب، سبک رهبری حضرت امام را در این میان، تحلیل کنیم. اینکه در شرائط مختلف و با جریانات و شخصیتهای مختلف، ایشان چه مشیی دارند؟ آنچه که به نظر خودمان رسید این بود که با مطالعه خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی، یک جغرافیایی از فضا و شرائط سیاسی و اجتماعی به دست بیاوریم و در این زمینه، کلمات و سیره حضرت امام را تحلیل کنیم؟ نظرتان راجع این طرح چیست؟ پیشنهاد دیگر برای این هدف و دغدغه ما دارید؟ انشاالله عاقبت به خیر شوید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آقای هاشمی در چند جای خاطراتشان نشان داده‌اند که انصاف را به خرج نداده‌اند و طوری مطالب را نوشته‌اند که گویا ایشان به امام خط می‌داده‌اند. آقای سید حمید روحانی تلاش کرده‌اند ضعف‌های آقای هاشمی را متذکر شوند، نمی‌دانم کتاب‌شان چاپ شده یا نه. بنده پیشنهادی ندارم. شاید کتاب‌هایی که در رابطه با انقلاب نوشته‌ام در این مورد کمک کند. موفق باشید
3862
متن پرسش
باسلام آیا عید نوروز عیداسلامی ماست لطفا توضیح مفصلی در این باره بدهید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری در یکی از سال‌ها مفصل سخنانی فرمودند که گزیده‌‌ی آن را خدمتتان عرض می‌کنم؛ می‌فرمودند: (به نظر من آن‌چه که ملت ایران در باب عید نوروز انجام داده است، یکى از زیباترین و شایسته‌ترین کارهایى است که مى‌شود با یک مراسم تاریخى و سنّتى انجام داد. اوّلِ سال شمسى ما ایرانی‌ها، - یعنى اوّل بهار - عید نوروز است. اوّلاً ملت ایران افتخار دارد که سال شمسى او هم سال هجرى است؛ یعنى هم‌چنان‌که سال قمرى ما - که سال 1418 است - از مبدأ هجرت خاتم الانبیاء علیه و على آله الصّلاة والسّلام است، سال شمسى ما هم از مبدأ هجرت است. بقیه‌ى ملت‌هاى مسلمان براى سال شمسى خود، از سال میلادى استفاده مى‌کنند؛ ولى ما ایرانی‌ها، هجرت نبىّ اکرم را، هم مبدأ سال قمرى قرار دادیم، هم مبدأ سال شمسى. این، مطلبِ اوّل که به نظر من نشانگر هنر و عشق و علاقه‌ى ایرانى به تعالیم مقدّس اسلام و به آثار مطهّر و مقدّس نبوى است. در ضمن، اوّلِ سال را اوّلِ فصل بهار انتخاب کرده‌ایم، در حالى که مسیحیان، اوّلِ زمستان را اوّلِ سال قرار مى‌دهند! البته فرق آن‌ها با ما این است که ولادت حضرت مسیح، تاریخ مشخّصى ندارد و یک مطلب حدسى است؛ در حالى‌که هجرت نبىّ مکرّم اسلام، از نظر تاریخى کاملاً دقیق و مشخّص است. به‌هرحال ما اوّلِ بهار را اوّلِ سال خودمان قرار داده‌ایم که این هم یک ذوق و سلیقه‌ى ایرانى است. اوّلِ بهار، اوّلِ رویش طبیعت، اوّلِ بیدارى باغ و راغ و بوستان و اوّلِ بالندگى همه‌ى موجودات زنده است. این بهتر از زمستان است که وقت مردن و انجماد طبیعت و گیاه و نباتات است. نوروز ایرانی به‌جای نوروز باستانی در تعالیم اسلام نکته‌اى وجود دارد که خوب است برادران و خواهران به آن توجّه کنند. اسلام با سنّت‌هایى که از قبل از اسلام باقى مانده است، دو نوع رفتار مى‌کند. اوّلاً بعضى سنّت‌هاى غلط را به‌کلّى از بین مى‌برد و نابود مى‌کند؛ چون سنّت‌هاى درستى نیست. مثل این‌که عرب‌ها قبل از اسلام، دختران خودشان را نگه نمى‌داشتند، یا بیشترِ ملت‌هاى غیرمسلمان، جنس زن را تحقیر و اهانت مى‌کردند! اسلام این سنّت را به‌کلّى از بین برد؛ چون به‌کلّى غلط بود. ثانیاً اسلام بعضى از سنّت‌ها را از بین نبرده است. کالبد سنّت را نگه داشته و محتوا و روح آن را عوض کرده است؛ مثل بسیارى از اعمال و مراسم حج. این طوافى را که ملاحظه مى‌کنید، قبل از اسلام هم بود؛ منتها محتواى طواف، محتواى شرک بود! اسلام آمد و این عمل را از محتواى شرک آلود، خالى و از محتواى توحید پُر کرد. طواف در آن زمان، مظهر گرایش انسان به آلهه و اربابِ ادّعایى و پندارى بود؛ آن را تغییر داد و مظهر ارادت انسان به مرکز عالم وجود - یعنى حضرت حق متعال و وجود مقدّس پروردگار - قرار داد. ظاهر را نگه داشت و باطن را عوض کرد. اسلام در بسیارى از مواقع، با سنّت‌ها این کار را مى‌کند. مردم ما عینِ همین کار را با نوروز کردند؛ نوروز را نگه داشتند و محتواى آن را عوض کردند. نوروز در ایران، جشنى در خدمت حکومت‌هاى استبدادىِ قبل از اسلام بود! به همین خاطر است که «نوروز باستانى»، «نوروز باستانى» مى‌گویند! «نوروز»‌اش خوب است، ولى «باستانى»‌اش بد است! «باستانى» یعنى این‌که همه‌ى این جشن‌هاى دوره‌ى سال - مثل جشن «نوروز»، یا جشن «مهرگان»، یا جشن‌هاى دیگرى نظیر «خردادگان»، «مردادگان» و جشن‌هاى گوناگونى که قبل از اسلام بوده است - در خدمت حکومت‌هاى استبدادى و سلطنت‌هاى پوسیده‌ى دوران جاهلیت ایران بود! محتواى نوروز، محتواى مردمى و خدایى نبود؛ توجّه و ارادت به حضرت حق در آن نبود؛ جهات عاطفى و انسانى و مردمى در نوروز نبود! ملت ایران نوروز را نگه داشتند؛ اما محتواى آن را عوض کردند. این محتواى امروز نوروز ایرانى، غیر از محتواى باستانى است. نوروز براى ملت ما، امروز عبارت است از اوّلاً : توجّه مردم به خدا. اوّلِ تحویلِ سال که مى‌شود، مردم دعا مى‌خوانند، «یا محوّل الحول والاحوال» مى‌گویند، آغاز سال را با یاد خدا شروع مى‌کنند، توجّه خود را به خدا زیاد مى‌کنند. این، ارزش است. ثانیاً نوروز را بهانه‌اى براى دید و بازدید و رفع کدورت‌ها و کینه‌ها و محبّت به یکدیگر قرار مى‌دهند. این همان برادرى و عطوفت اسلامى و همان صله‌ى رحم اسلام است؛ بسیار خوب است. ضمناً نوروز را بهانه‌اى براى زیارت اعتاب مقدّسه قرار مى‌دهند؛ به مشهد مسافرت مى‌کنند - که همیشه یکى از پرجمعیت‌ترین اوقات سال در مشهد مقدّس، اوقات عید نوروز بوده است - این بسیار خوب است. پس مى‌بینید که نوروز را نگه داشتند، محتواى آن را که غلط بود، به محتواى صحیح و درست تبدیل کردند. این هنر ملت ایران و ذوق و سلیقه‌ى ایرانى مسلمان است. ما عید نوروز را از دیدگاه کسانى که با اسلام سر و کار دارند، تأیید مى‌کنیم. عید نوروز، چیز خوبى است. وسیله‌اى است که با آن دل‌ها شاد مى‌شود، انسان‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار مى‌کنند، صله‌ى رحم و صله‌ى احباب مى‌کنند؛ چون دوستان و رفقا هم مثل ارحام، احتیاج به صله دارند. انسان باید با ارحام صله کند، باید با دوستان و رفقا هم صله کند؛ یعنى ارتباط برقرار کند. این، ارتباط عید نوروز است که بسیار خوب است. یک نکته‌ى اساسى در نوروز هست که در روایات ما به آن توجّه شده است. من مایلم شما عزیزانى که امروز در این صحن و در صحن‌هاى دیگر و مراکز آستان قدس رضوى هستید - اجتماع عظیم مردم - و این سخن را مى‌شنوید، به آن توجّه کنید. هر یک از آحاد ملت ایران هم که مى‌شنود، به آن توجّه کند. نوروز، یعنى روز نو. در روایات ما - بخصوص همان روایت معروفِ «معلّى‌بن‌خنیس» - به این نکته توجّه شده است. معلّى‌بن‌خنیس که یکى از رُوات برجسته‌ى اصحاب است و به نظر ما «ثقه» است، جزو شخصیت‌هاى برجسته و صاحب راز خاندان پیغمبر محسوب مى‌شود. او در کنار امام صادق علیه‌الصّلاة‌والسّلام زندگى خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسیده است. معلّى‌بن‌خنیس - با این خصوصیات - خدمت حضرت مى‌رود؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است - در تعبیرات عربى، «نوروز» را تعریب مى‌کنند و «نیروز» مى‌گویند حضرت به او مى‌فرمایند : «أتدرى ما النیروز؟» آیا مى‌دانى نوروز چیست؟ بعضى خیال مى‌کنند که حضرت در این روایت، تاریخ بیان کرده است! که در این روز، هبوط آدم اتّفاق افتاد، قضیه‌ى نوح اتّفاق افتاد، ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام اتّفاق افتاد و چه و چه. برداشت من از این روایت، این نیست. من این طور مى‌فهمم که حضرت، «روز نو» را معنا مى‌کنند. منظور این است: امروز را که مردم، «نوروز» گذاشته‌اند، یعنى روزِ نو! روزِ نو یعنى چه؟ همه‌ى روزهاى خدا مثل هم است؛ کدام روز مى‌تواند «نو» باشد؟ نوروز در درون خود شرط دارد. روزى که در آن اتّفاق بزرگى افتاده باشد، نوروز است. روزى که شما در آن بتوانید اتّفاق بزرگى را محقَّق کنید، نوروز است. بعد، خود حضرت مثال مى‌زنند و مى‌فرمایند: آن روزى که جناب آدم و حوّا، پا بر روى زمین گذاشتند، نوروز بود؛ براى بنى آدم و نوع بشر، روز نویى بود. روزى که حضرت نوح - بعد از توفان عالم‌گیر - کشتى خود را به ساحل نجات رساند، «نوروز» است؛ روز نویى است و داستان تازه‌اى در زندگى بشر آغاز شده است. روزى که قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نویى براى بشریت است - حقیقت قضیه همین است؛ روزى که قرآن براى بشر نازل مى‌شود، مقطعى در تاریخ است که براى انسان‌ها روز نو است - روزى هم که امیرالمؤمنین علیه‌السّلام به ولایت انتخاب شد، روز نو است. این‌ها همه، «نوروز» است؛ چه از لحاظ تاریخ شمسى، با اوّلِ ماه «حَمَل» مطابق باشد یا نباشد. این نیست که حضرت بخواهند بفرمایند که این قضایا، روز اوّلِ «حَمَل» - روز اوّلِ فروردین - اتّفاق افتاده است؛ نخیر. بحث این است که هر روزى که این طور خصوصیاتى در آن اتّفاق بیفتد، روز نو و «نوروز» است؛ چه اوّل فروردین، چه هر روز دیگرى از اوقات سال باشد. خوب؛ من حالا به شما عرض مى‌کنم. روزى که انقلاب پیروز شد «نوروز» است، روز نویى بود. روزى که امام وارد این کشور شد، براى ما نوروز بود. روز فتوحات عظیم این جوانان مؤمن و این ایثارگران ما در جبهه‌ى نبرد - علیه نظامیانى که از «ناتو» و «ورشو» و امریکا و شوروى و خیلى از مراکز دیگرِ قدرت تغذیه مى‌شدند - روز پیروزى جوانان ما - با ایمانشان - بر آن‌ها «نوروز» است؛ روز نو است. حال اگر شما مى‌خواهید روز اوّلِ فروردین را هم براى خودتان روز «نو» و نوروز قرار دهید، شرط دارد. شرطش این است که کارى کنید و حرکتى انجام دهید؛ حادثه‌اى بیافرینید. آن حادثه در کجاست؟ در درون خود شما! «یا مقلّب القلوب و الابصار. یا مدبّر اللیل و النّهار. یا محوّل الحول و الاحوال. حوّل حالنا الى احسن الحال». اگر حال خود را عوض کردید، اگر توانستید گوهر انسانى خود را درخشان‌تر کنید، حقیقتاً براى شما «نوروز» است! اگر توانستید پیام انقلاب، پیام پیامبران، پیام امام بزرگوار و پیام خون‌هاى مطهّرِ بهترین جوانان این ملت را - که در این راه ریخته شده است - به دل خودتان منتقل کنید، براى شما «نوروز» است. عزیزان من! سعى کنید روز اوّل فروردین را براى خودتان «نوروز» کنید. بعضى کسان روز اوّلِ فروردینشان «نوروز» نیست. ممکن است اوّل فروردین براى آن‌ها از هر روز نحسى هم نحس‌تر باشد! اوّل فروردین - «نوروز» - براى آن‌هایى که در درون خود، به فساد و انحطاط گرایش پیدا مى‌کنند، آن هایى که خود را از خدا دور مى‌کنند، آن‌هایى که خود را از هدف‌هاى بلند این ملت و این انقلاب جدا مى‌کنند، نوروز نیست، روز عید نیست، روز جشن و روز شادى نیست؛ شوم است! این، آن حقیقت مسأله در باب نوروز است. پس «نوروز» به طور خلاصه خوب است. اوّلِ سال هجرى شمسى است، روز نو، اوّلِ بهار، اوّلِ رویش و جوشش طبیعت و اوّلِ شروع زیبایی‌ها در عالم طبیعت است. این را براى خودتان هم اوّلِ بالندگى و جوشش و اوّلِ بروز زیبایی‌ها قرار دهید و براى خودتان «روز نو» کنید ). موفق باشید
3853
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی، در زمینه تعبیر خواب چه منابع یا اساتیدی را معرفی می نمایید. با تشکر از توجه حضرت عالی و التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید
3849
متن پرسش
ایمان به عالم غیب چه تاثیری در زندگی انسان دارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایمان به غیب به معنی آن است که متوجه باشیم علاوه بر پدیده‌های مادی و نقش و تأثیری که پدیده‌های مادی دارند حقایقی در عالم هستند که حتی بیشتر از پدیده‌های مادی در زندگی ما و اجتماع مؤثرند و همین‌طور که اگر از پدیده‌های مادی استفاده کردیم بهره‌ی لازم را می‌بریم اگر توانستیم به حقایق غیبی رجوع کنیم از انوار آن‌ عالم در جسم و روح خود بهره‌مند می‌گردیم با این تأکید که روح ما نیاز دارد که از حقایق غیبی تغذیه کند و فربه شود که در رأس آن‌ها بهره‌مندی از نور خداوند است که اگر نتوانست از طریق شریعت الهی خود را با نور الهی مأنوس کند و از آن بهره‌مند گردد در فردایی که از دنیا و عالم حس جدا می‌گردد در عذاب بی‌خدایی تا ابد معذّب است که صورت این معذب‌بودن همان چیزهایی است که شریعت الهی از آن خبر داده است. موفق باشید
3833
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم استاد معظم: مقام معظم رهبری در جایی فرمودند ، از بی‌اطلاعی جوانان از قضایای تاریخی کشور ، رنج می برم: """ از این قضیه رنج مى‏برم‏ من از این‏که مى‏بینم جوانان ما از این قضایا بى‏اطّلاعند، رنج مى‏برم. همیشه اطّلاع از آنچه دشمن در گذشته عمل کرده است، موجب مى‏شود که انسان ترفندهاى دشمن را در زمان خودش هم بداند. البته روشها عوض مى‏شود. شما مى‏بینید که در مبارزات ورزشى هم مربّیان مى‏نشینند و عملکرد فلان تیم رقیب را با دقّت نگاه مى‏کنند تا روشهاى او را بشناسند. ملت ایران در طول صد سال اخیر اقلاً در دو قضیه مهم قبل از انقلاب اسلامى با آمریکا و انگلیس روبه‏رو شده است. یک قضیه، قضیه مشروطیت است، یک قضیه، قضیه نهضت ملى‏شدن صنعت نفت است. در هر دو قضیه، آن‏ها ترفندى زدند و ملت ایران را از لذت‏بردن از پیروزى خود محروم کردند و یک دیکتاتورىِ سخت و سیاه را در هر کدام از این دو مقطع در کشور به وجود آوردند.:( 20/8/1380) (لینک:http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3093)""" اکنون برای جوانان معلوم است که باید زمانی از اوقات خود را به مطالعه تاریخ ، به خصوص تاریخ معاصر بپردازند. لذا از شما می خواهم تا در این مسیر نیز همانند گذشته ما را از نصایح عالمانه خویش ، بهره مند نمایید: 1. اصول مطالعه تاریخ چیست؟ 2. با چه نگاه و در چه عالمی باید به مطالعه تاریخ پرداخت؟ 3. هدف ، باید چه باشد؟ 4. ابزار و مقدماتی که باید قبل از مطالعه تاریخ داشته باشیم ، چیست؟ 5. البته در جایی دیگر ، مقام معظم رهبری فرمودند: """البته مطالعه کتابهای امین را می گویم. بعضیهاهستند که چون پای روحانیت و دین در میان است، عنادی که با دین دارند، حاضرنیستند به افتخار به این بزرگی اعتراف کنند و آن را مطرح نمایند.""" لطفا ، اگر امکان دارد ، سیر مطالعاتی مناسبی که نویسندگانش ، امین باشند ، معرفی نمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالها امروز کتاب‌های خوب و اساتید خوبی مثل آقای دکتر موسی نجفی و آقای حقانی و مرحوم منذر در میان هستند که بنده بسیاری از آن‌ها را نمی‌شناسم. شاید جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» اینجانب برای فهم تاریخ معاصر کمک کند ولی در هرحال این سؤال را باید از کسانی بپرسید که آخرین کتاب‌ها را می‌شناسند. موفق باشید
3805
متن پرسش
با سلام ایا پروتکل های منتشر شده یهود جعلی هست یا حقیقت دارد؟خواهش میکنم حقیقت را بگویید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد تحقیق نکرده‌ام ولی از حرکات و سکنات رژیم صهیونیستی و صهیونیست‌های دنیا برمی‌آیدزما که برنامه‌ای برای آینده‌ی خود در آن ن داشته‌اند. موفق باشید
3796
متن پرسش
سلام جناب استاد. امام خمینی چه مقدار تحت تأثیر ابن عربی بوده اند و آیا کسانی از علما وقت با ایشان بر سر این موضوع مشکلی داشته اند و آیا تعطیلی تفسیر سوره ی حمد امام علتی اینچنینی داشته است. نظر آیت الله خوشوقت راجع به ابن عربی چیست!!!؟ و همچنین آقای مصباح چطور؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امام شدیداً کتب عرفانی و اخلاقی خود را بر مبنای عرفان ابن‌عربی تنظیم کرده‌اند و در نامه‌شان به گورباچف نشان دادند برای تفکر محی‌الدین جایگاه تمدن‌ساز قائل‌اند. آیت الله مصباح مؤید ابن‌عربی‌اند ولی آیت الله خوشوقت را نمی‌دانم. موفق باشید
3790
متن پرسش

سلام استاد عزیز. آیا برای بنده ای که ته دلش دوست دارد هدایت بشود و حقیقتا خدا را دوست دارد، خداوند راههای هدایت را به او الهام می کند و او را در مسیر هدایت قرار می دهد؟استاد من حقیر، بنده کمترین و قاصر و گنهکار معمولا دعا می کنم خدایا مرا به صراط اقوم به راه راست راهی که می پسندی هدایت کن، کم کم در زندگیم حس می کنم گاهی یه مسئله ای به ذهنم خطور می کند و بعد دنبالش می کنم می بینم چقدر برکات دارد؛ آخرین این الهامها این بودکه بهذهنم رسید خوب است بروم با اندیشه های شهید آوینی آشنا شوم؛ استاد میدانم که می دانید چه دنیایی داره حرفهای شهید آوینی. اصلا این حرفها که هنوز برای من عطر تازگی می داد حرفهاییکه مرا به دنیای حقیقی برد؛ نوشته هایی که از بس با امروز دنیا سنخیت داشت مدام چک می کردم ببینم تاریخ مقاله ها مال کیه و بعد که می دیدم دهه شصته و اشتباه نمی کنم تعجب میکردم.استاد زمانی که خدا فرصت آشنایی با اندیشه های شما را به من داد؛ نمی دانستم امروز دیدگاههای شما به فهم بهتر حرفهای سیدشهیدان اهل قلم کمکم می کند.استاد واقعا این خداوند است که مسیرها را اینگونه می گشاید؟چهکنم که اگر اینگونه هست بیشتر در معرض هدایت الهی قرار بگیرم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر جنابعالی را به جواب سؤال شماره‌ی 3785 جلب می‌کنم. موفق باشید

3785
متن پرسش

سلام استاد. درود بر شما به گرمای پاسخهاتان. استاد مدتی است هر زمان احساس می کنم قلبم زنگار گرفته روایت فتح را می بینم، با شهدا مانوس می شوم و اشک می ریزم و خدا می داند جقدر احساس می کنم زلال می شوم، استاد نمی دانم چرا اینقدرصدا و کلام و جنس حرفهای شهید آوینی قلبم را روشن می کند و اشکم را جاری. استاد خوب ما، ایا این ارتباطات تاثیری در روحانیت قلب دارد یا ما داریم راه را اشتباه می رویم و باید مستقیم سراغ امام حسین برویم. به نظرم می رسد من به ان شدت هنوز ظرفیت ارتباط مستقیم با خود سیدالشهداء را ندارم. استاد من اصلا نه جبهه ها را دیده ام و در زمانی که جنگ تمام شد کودک بودم اما نمیدانم چرا اینقدر قلبم در انجا حضور دارد. استاد راهنماییم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید آوینی با ملکوت حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آشنا شده بود و از آن زاویه به شهدایی نظر می‌اندازد که ظهور ملکوت حضرت روح الله هستند. حضرت روح اللهی که با سیر و سلوک خود عالی‌ترین آشنایی را با اهل‌البیت«علیهم‌السلام» پیدا کرده، پس به‌حمدالله قصه‌ی شما قصه‌ی رجوع کامل به حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» است مواظب باشید جاده را گم نکنید. جاده‌ی روایت فتح به نور رسول خدا«صلواة‌الهل‌علیه‌وآله» ختم می‌شود. موفق باشید

3777
متن پرسش
سلام نظر شما راجع به سریال "کلاه پهلوی" که روند مدرنیزاسیون در کشور را از زمان رضا خان نشان میدهد چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: من نمی‌بینم. موفق باشید
3769
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگ. در بسیاری از مباحث خود از اصطلاح بی تاریخ شدن استفاده می کنید. لطفا درباره مفهوم تاریخ و بی تاریخ شدن کمی توضیح دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید با مطالعه‌ی کتاب «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی» بتوانید جواب خود را دریافت فرمایید. موفق باشید
3765
متن پرسش
سلام علیکم اگر بخواهیم نسبت به تاریخ بعد از انقلاب اعم از شخصیتها و جریانات سیاسی شناخت صحیح و تحلیلی پیدا کنیم؛ مطالعه چه کتابهایی را پیشنهاد می کنید؟ تاریخ معاصر قبل از انقلاب را مطالعه داشته ام. اساسا با چه رویکردی و چه روشی این مطالعه می بایست صورت بگیرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «تحلیلی از نهضت امام خمینی» از آقای حمید روحانی کمک کند که تا در نظر به انقلاب اسلامی، رویکرد نظام‌سازی امام را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید
3768
متن پرسش
سلام استاد گرامی. اکثریت انسانها از ابتدای خلقت به دنبال مسیر حق نبوده و اصرار بر طریق باطل داشته اند و به استناد قرآن همیشه کمتر از نیمی از مردم به پیامبران زمان خود ایمان آورده اند که عباراتی از قبیل «اکثرشان نمی فهمند، اکثرشان گمراهند، اکثرشان ایمان نمی آورند» و عذابهای گوناگونی که منجر به هلاک آنها شده موید این مطلب است. این روند تا هم اکنون نیز ادامه یافته و نگاهی به جامعه کنونی بشری نشان می دهد که اکثریت انسانها از ایمان حقیقی فاصله دارند و بسیاری از آنها بی دین و یا پیرو مکاتب انحرافی و خرافی هستند و یا غرق در فساد و تباهی اند. سوال اینجاست که پس مقام خلیفه اللهی انسان چه شد و اصلا خلقت برای چه؟ میلیاردها انسان بیایند و بروند و بسیاری از آنها به عذابهای سخت و یا ابدی دچار شوند و دوزخ از انس و جن پر شود که چه؟ خدایی که می دانست بسیاری از انسانها به عذابهای سخت یا ابدی گرفتار می شوند چرا آنها را آفرید؟ نه چون اهل خطا بودیم رسوا ساختی ما را که از اول برای خاک دنیا ساختی ما را ملائک با نگاه یاس بر ما سجده می کردند ملائک راست می گفتند اما ساختی ما را
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خلیفة اللهی انسان، قله‌ای است که کمالات الهی در انسان ظاهر شود، حتی اگر یک انسان محل ظهور آن کمالات باشد.در ضمن موضوع تابع قانون همه یا هیچ نمی‌باشد، هرکس نسبت به آن قله در دوران‌های مختلف عمرش متفاوت است و هرکس در اندازه‌ای مختلف در رابطه با این قله قرار دارد و به همان اندازه جلو یا عقب می‌باشد. موفق باشید
3774
متن پرسش
سلام به نظر شما فرهنگ شخص زاده جامعه است یا فرهنگ جامعه زاده اشخاص جامعه یا اینکه در رابطه ای دوار شخص از فرهنگ جامعه میگیرد وبر فرهنگ ان می افزاید ودوباره از نو؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرهنگ جامعه بستری است تا انسان متذکر آرمان‌هایش شود و متقابلاً برای هرچه بیشتر آن آرمان‌ها فرهنگِ مناسب را در جامعه ایجاد کند. موفق باشید
3751
متن پرسش
سلام خسته نباشید من چندین روز است پرسشی کرده ام اما هنوز جواب دریافت نکرده ام اگر امکان دارد سوال من را پاسخ دهید با همین ایمیل هم سوال فرستادم با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم سؤال‌تان چه بوده؟ موفق باشید
3739
متن پرسش

سلام علیکم. استاد نظر شما در مورد شهید سید مرتضی آوینی چیست؟ استاد دوستان هم دانشکده ای ایشان می گویند وی در هرکاری که وارد نی شد تا تهش را می رفت زمانی معتاد بوده سفت و سخت و تزریقی. زمانی که یک هیپی دوآتیشه می شود. زمانی که اهل شعر مدرن می شود عاشق احمدشاملو و فروغ فرخزاد بوده و ...بعدها وارد وادی عرفان می شود و خلاصه می رود تا شهید می شود. البته استاد نه اینکه بگویم این سابقه چیزی از ارزشهای والای این شهید کم می کند اصلا آوینی حرف که می زند روح را از عالم خاک منتقل می کند برای من این طور است اصلا جملاتش نشان می دهد که رسته است اما خب به همین نسبت وقتی اشعار شاملو را میخوانم احساس سقوط می کنم در حقیقت چگونه یک انسان می تواند اینقدر اینقدر مجمع تضادین باشد؟ این شائبه مطرح می شود که نکند اگر الان بود زده بود در یک دسته و گروه و نحله دیگر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان وقتی راهِ رجوع به خدا را پیدا کرد هرچه جلو برود کامل می‌شود، این‌که آوینی وارد نحله‌های متفاوت شده تا گم‌کرده‌ی خود را بیابد درست است ولی این‌که معتاد و یا تزریقی بوده تهمت است. بنده عرایضی در قسمت سؤال و جواب در سایت در مورد شهید آوینی دارم إن‌شاءالله مفید باشد. موفق باشید

3737
متن پرسش
با سلام خدمت استاد معظم آقای طاهر زاده حفظه الله تعالی اخیرا از آقای صفارهرندی شنیدم که می گفتند آن موقعی که ما در هیئت دولت بودیم گاهی مطلبی در جلسه مطرح می شد و بعد می گفتند این را آقا فرموده اند و به همین اعتبار هم خیلی سریع تصویب می شد. اما بعدها ما دقت کردیم دیدیم که مثلا فلان مطلب را آقا کی و کجا فرموده اند؟ هرچه می گشتیم پیدا نمی کردیم. بعد که از دوستان پرسیدیم گفتند منظور از آقا، امام زمان (ع) است. یعنی این رسما در هیئت دولت مطرح می شد. میخواستم نظر مبارک حضرتعالی را در این باره بدانم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در قضاوت، حرف یک طرف را نشنید، در هرحال فعلاً آقای صفارهرندی از دست آقای احمدی‌نژاد عصبانی هستند و لذا همه‌چیز ایشان را سیاه می‌بینند. هنوز زود است در مورد دولت آقای احمدی‌نژاد قضاوت کرد. موفق باشید
3730
متن پرسش
سلام / با علم به اینکه پس از گذشت زمان، کاغذهای مطبوعات چندان محافظت نمی‌شود؛ مثلا در روزنامه سبزی با گِل می‌پیچند؛ از لحاظ شرعی درست است مطالبی بنویسم که در آن آیات قرآن بکار رفته است؟ / چه تدبیری برای نوشتن از آیات قرآن بیندیشیم که مشکل فوق و عذاب وجدان بعدش پیش نیاید؟ / سپاسگزارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید از مرجع تقلیدتان بپرسید، چون شاید کسی با استفاده از روزنامه به این شکل قصد بی‌حرمتی نداشته باشد و مردم به زحمت بیفتند. موفق باشید
3704
متن پرسش
سلام علیکم اگه درمنزل مشغول نمازباشیم وکسی وآردشودفقط لفظ (سلام) رابگوید.چگونه جواب دهیم درصورتی که کسی نباشد جواب سلام را دهد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مسائل را از کسانی سؤال بفرمایید که موضوعات فقهی را با شقوق مختلف آن بحث می‌کنند. موفق باشید
3694
متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوارم: سوالات زیر به عنوان مصاحبه در رابطه با شخصیت فکری مرحوم شهید آوینی تنطیم شده است تا إن‌شاءالله با جواب‌هایی که می‌فرمایید بتوانیم در سمینار مربوط به بزرگداشت شهید آوینی از آن استفاده شود. سؤال1- تفاوت نگاه آوینی به اقتصاد و نگاههای عرفی نسبت به اقتصاد چیست؟سؤال2-...(بدلیل تعددسوالات درقسمت جواب استاد، سوال ها به همراه جواب ها آمده است)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال1- تفاوت نگاه آوینی به اقتصاد و نگاههای عرفی نسبت به اقتصاد چیست؟جواب 1- این سوال ارزشمندی است که احتیاج به چندین سال فکر دارد و به راحتی هم نمی توان به آن جواب داد. بنده از بعضی از سخنان شهید آوینی کمک می گیرم تا اشاره ای به آن عالمی بکنم که آوینی مدّ نظر دارد. او در کتاب «مبانی توسعه و تمدن غرب» می گوید: حتی یک اقتصاددان ممکن است این سؤال بجا را مطرح کند: هنگامی که زمین، یعنی تنها جایگاهی که برای زیست در اختیار داریم، به موادی آلوده گردد که موجد نقص بدنی در کودکان یا نوادگان ما گردد، پیشرفت اقتصادی، یا به اصطلاح سطح بالای زندگی، چه معنایی خواهد داشت؟ از قول شوماخر در واژه‌ی دیکتاتوری اقتصاد کمک می‌گیرد که می‌گوید: برای ساختن نیروگاه‌های متعارف، خواه بر اساس استفاده از زغال سنگ و خواه استفاده از نفت، و یا نیروگاههای هسته‌ای، با توجه به مبانی اقتصادی تصمیم‌گیری می‌شود؛ و شاید کمترین توجه به «پیامدهای اجتماعی» مبذول گردد. شهید آوینی متوجه است، روند کنونی توسعه‌ی اقتصادی در جهان، سیری جدا از انسان یافته است و بشریت را جبرا در مسیری ناخواسته به سوی نابودی حیات طبیعی پیش می‌راند، می‌گوید: روند کنونی توسعه‌ی اقتصادی که در ذات خویش با رشد غول‌آسای تکنولوژی متحد است. بشریت را ایجاباً در مسیری می‌راند که با اختیار و اراده‌ی آزاد انسانی منافات دارد. هر چند این سیر جبری نیست، نباید از نظر دور داشت که هیچ کس جز معدودی از خاصه‌ی اولیای خدا نمی‌توانند گردن خویش را از طوق عبودیت آن آزاد کنند. همین موجبیت است که شوماخر آن را دیکتاتوری اقتصاد نامیده است. شوماخر جامعه‌ی مصرفی کنونی را به معتادی تشبیه می‌کند که هر چقدر هم وضعیت خود را نکبت‌بار احساس کند رهایی از چنگال اعتیاد را بی‌نهایت دشوار می‌بیند.( کوچک زیباست، ص ١١٩) این یک واقعیت غیر قابل انکار است و شواهد و مصادیق بسیاری بر آن دلالت دارد و شهید آوینی به‌خوبی متوجه این امر شده است. شهید آوینی از قول روژه گارودی در کتاب «هشدار به زندگان» این نکته را آورده که: «اقتصاد آزاد «به شیوه‌ی غربی» برای رفع احتیاج بازار نیست بلکه برای ایجاد بازار احتیاج است»! آوینی می‌گوید: مصرف بیشتر برای تولید بیشتر، ضرورت حتمی اقتصاد امروز است، چرا که اگر کالاهای تولید شده مصرف نشود امکان توسعه‌ی تولید، یعنی امکان توسعه‌ی اقتصادی، وجود نخواهد داشت. بنابراین، برای تولید بیشتر که ضرورت توسعه‌ی اقتصادی است باید مردم را به مصرف هر چه بیشتر ترغیب کرد و بدین علت است که تبلیغات ـ یا بهتر بگویم پروپاگاند ـ یکی از ارکان اساسی توسعه به شیوه‌ی غربی است. روژه گارودی نیز همین مسئله را با بیانی دیگر مورد توجه قرار داده است: تبلیغات تجاری (به شیوه‌ی غربی) بیش از آنکه مایه‌ی تباهی طبیعت باشد موجب هلاکت انسان است: تصور اینکه مردم دنیا حتی برای لحظه‌ای به نیازهای حقیقی خویش و الگویی متناسب با حوائج واقعی انسان بازگردند، برای یک اقتصاددان وحشتناک‌ترین چیزی است که ممکن است اتفاق بیفتد. اگر حتی برای یک لحظه چنین اتفاقی در دنیا بیفتد و مردم فقط برای یک لحظه، درست به اندازه‌ی نیاز واقعی خویش مصرف کنند، ادامه‌ی روند کنونی توسعه‌ی صنعتی دچار مخاطرات و بحران‌هایی خواهد شد که تصور آن بسیار دشوار است. هیچ‌کس کوچک‌ترین تردیدی ندارد که حاکمیت ابرقدرت‌ها و ادامه‌ی سلطه‌ی آنها بر جهان از طریق کارتل‌ها و تراست‌ها و دست‌های پنهان سرمایه‌داران بین‌المللی إعمال می‌شود . سعی می‌کنند با ایجاد حوائج کاذب و غیر حقیقی برای آدم‌ها، موقعیت استکباری خویش را از خطر محفوظ دارند. برای مبارزه با این سلطه‌گری چه می‌توان کرد؟ آیا می‌توان از همان طریقی که این ابرقدرت‌ها حکومت جهنمی خویش را بر کره‌ی زمین مستدام می‌دارند، با آنها مبارزه کرد؟ یا باید راه‌هایی خارج از سیستم‌های شناخته شده‌ی کنونی جست و جو کرد؟ و این مهم‌ترین پرسشی است که باید به کمک اندیشه‌ی شهید آوینی به آن جواب دهد و از این جهت آوینی هنوز برای ما کشف نشده و اندیشه‌ای است برای تاریخِ فردای ما. شهید آوینی می‌گوید: پیروزی انقلاب اسلامی ایران تنها تجربه‌ای است که حقیقت را آنچنان که هست به مردم جهان نشان داد. انقلاب اسلامی ایران نشان داد که برای مبارزه با قدرت جهنمی استکبار هرگز نمی‌توان از همان طریقی اقدام کرد که او خود بنیان آن را نهاده است. شعار «مشت و درفش» و «خون و شمشیر» به‌خوبی می‌تواند از عهده‌ی بیان حقیقت برآید و همین‌طور، قیام عاشورا اسوه‌ای است که تنها راه پیروزی بر باطل را بر ما نمایان می‌سازد. سر پیروزی ما در جبهه‌های جنگ با ابرقدرت‌ها همین است که ما هرگز متکی به سلاح نیستیم. اتکای ما به ایمان خود و امدادهای غیبیی است که ایمان ما مجاری نزول آنهاست و اگر اینچنین نبود و پیروزی ما موکول به همپایی با قافله‌ی نظام اقتصادی و صنعتی غرب می‌شد، امروز حتی یادگارهای انقلاب اسلامی را نیز از کتاب‌های رسمی تاریخ شسته بودند. اصالت اقتصاد ـ یعنی آن فاجعه‌ای که ما آن را دیکتاتوری اقتصاد نام نهادیم ـ امروز با شتاب فراوان جهان را به سوی یک جنگ ناخواسته‌ی جهانی پیش می‌برد. اگر مسلمانان در برابر پرخاشگری و قدرت‌طلبی و سلطه‌جویی کفر به مبارزه برنخیزند، شیطان همه‌ی کره‌ی زمین را به تسخیر در خواهد آورد قرآن فرمود: «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ». و اگر خداوند بعضی از مردم را در برابر بعضی دیگر به جنگ برنمی‌انگیخت، فساد روی کره‌ی زمین را فرا می‌گرفت؛ (سوره‌ی بقره، آیه‌ی ٢٥١). آوینی می گفت برای کسی که ادعای شیعه بودن دارد زندگی از دو مقطعِ کربلا و عاشورا عبور خواهد کرد و ما نمی دانیم که این مقطع در زندگی ما چه زمانی است: فرهنگ ما زیر چرخ توسعه اقتصادی له شد و چیزی از آن باقی نماند و چیزهایی ارزش شد که ارزشی نداشت. مثل مدرک و اموال و دارایی. در حالیکه در جبهه، خبری از این حرف‌ها نبود، با اینکه حتی خودِ آوینی فوق لیسانس معماری شهرسازی داشت. ما هنوز مسموم چیزهایی هستیم که در دو دوره‌ی توسعه‌ی اقتصادی و توسعه‌ی سیاسی به خورد ما دادند. سؤال2- در کل آوینی از کدام دریچه به پدیده های مدرن می نگرد؟ جواب 2- مرحوم شهید آوینی متوجه است پدیده‌های مدرن حاصل نگاهی است که آن نگاه بشر را از سکنای قدسی خود جدا می‌بیند و به همین جهت انسان در چنگال تکنیک بی‌عالَم شده است و عالم دینی خود را از دست داده‌اند. سؤال 3- چرا حرف‌های آوینی هنوز کهنه نشده است؟کدام حرفها کهنه می شوند و کدام همواره تازه می مانند؟ جواب 3- سخنانی که اشاره به عالم قدسی و معنویت دارد همچون آن عالَم پای برجاست، سخنانی رفتنی است که اشاره به امور جزیی و اعتباریات و مشهورات دارد و گرفتار اکنون‌زدگی است. سؤال 4-آینده انقلاب از نظر شما چگونه خواهد بود و شهید آوینی چه سهمی در آینده انقلاب خواهد داشت؟ جواب4- آینده‌ی انقلاب، آینده‌ی فتحی است که در تاریخ معاصر شروع شده و به سوی عبور از ظلمات دوران است و نگاه شهید آوینی به این فتح تاریخی است و به همان اندازه که ما به آن نگاه نزدیک شویم در آینده‌ی قدسی تاریخِ خود حاضر خواهیم بود. نوشته‌های آوینی سراسر اشاره‌ای است برای حضور در چنین آینده‌ای، به همین جهت عرض کردم آوینی برای ما کشف نشده است، او اندیشه‌ای است برای تاریخ فردای ما، آینده‌ای که جایگاه بلاغتِ زبان آوینی معلوم می‌شود و زبان شعرگونه‌ی او حکایت‌هایی از عالم ملکوت را ظاهر می‌کند. همین نکته نیز در آینده معنای خود را می‌یابد. سؤال 5- با توجه به اینکه شبکه اقتصاد جهانی، یک شبکه به هم پیوسته در جهت منافع استکبار است، انقلاب اسلامی چه نسبتی می تواند با این شبکه جهانی داشته باشد؟ جواب 5- بالاخره دیر یا زود نظام اسلامی نه‌تنها باید خود را از این شبکه آزاد کند حتی باید نظامی را پایه‌ریزی نماید که «ثروت» نقش اصلی را در نظام‌ عالم نداشته باشد و تحریم‌های اقتصادی بحمدالله این کار را دارد جلو می‌اندازد تا معنای اقتصاد صلواتی ظهور کند. سؤال 6-آیا شما تفاوتی بین جهانی شدن و جهانی سازی قائل هستید؟اگر شما عقیده دارید جهانی شدن یک مسئله فطری است در جهت تحقق حکومت مهدوی، که آمریکایی ها قصد مدیریت آن را دارند،(طبق نظر برخی ها) این حرکت فطری را چگونه تعریف می کنید؟ جواب 6- بشریت به‌خوبی متوجه شده است که نمی‌تواند زندگی کند مگر با یک حکومت جهانی وگرنه با کشورهای جزیره‌ایِ موجود هر کشوری مانع آینده‌ی کشور دیگر می‌شود و شاخصه‌ی این حکومت جهانی آن است که تنها باید با فرهنگ قدسی زمین را اداره کند، کافی است از شرایط به‌دست آمده غفلت نکنیم و متوجه این سخن مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» باشیم که در 19/10/91 فرمودند: «امروز هم ملت ایران آرمان‌هایی دارد، داعیه‌هایی دارد، حرف‌های بزرگی دارد، هم برای کشور خودش، هم برای دنیای اسلام، هم برای عالم بشریت». سؤال 7- پر رنگ شدن نقش پول در زندگی بشر، چه تحولی را در بشر امروز ایجاد کرده است و به عقیده شما در دوران مهدویت و تمدن اسلامی چه چیزی بر قدرت پول سایه می افکند؟آیا مبارزاتی از طرف پیامبر و امام علی علیه السلام در این جهت سراغ دارید؟ جواب 7- وقتی انسان توانست معنای خود را در عالم معنویت جستجو کند فقط در حدّ نیاز از مواهب طبیعی استفاده می‌کند و طبیعتِ خدا نیاز اولیه‌ی بشررا به‌راحتی در اختیار او قرار می‌دهد، در این حالت است که دیگر پول و ثروت ارزش خود را از دست می‌دهد. شاید جوابی که در سؤال اول مطرح شد این عرض بنده را کامل کند. سؤال 8- آیا می توان با نگاه فقهی به تحول اقتصادی رسید؟ جواب 8- حتماً در کنار نگاهی که انسان باید بر مبنای توحید به عالم و آدم داشته باشد راه‌کارهای فقهی به مدد او می‌آید. فقه راه‌کار است، باید نگاه را درست کرد و از فقه استفاده نمود. مثل وقتی شما می‌خواهید با نگاه توحیدی نماز بخوانید و راه‌کار فقهی به کمک شما می‌آید. سؤال 9- اقتصاد غربی، چگونه بشر را از ساحت حضور خارج کرده و در توهم برده است؟ جواب 9- با اصالت‌دادن به دنیا و این‌که ذهنِ انسان را مرکز هست‌ها و نیست‌ها قرار داده. سؤال10- جنبش وال استریت و 99 درصدی را در دل تاریخ، چگونه تحلیل می کنید؟ جواب 10- بشرِ امروز به نوعی دیگر از زندگی نظر دارد که نه مارکسیسم توانست به آن جواب دهد و نه لیبرال دموکراسی. جنبش وال‌استریت ظهور این نگاه جدید است و امکان توقف آن برای نظام سلطه فراهم نیست چون چیزی است بیرون نظام سلطه. سؤال 11- به نظر شما، آیا نگاه شیعه، در دل تاریخ معاصر، نسبت به ماهیت اقتصاد غربی رشد داشته است؟ جواب 11- هنوز به صورت چشم‌گیر نه. سؤال 12- عمیق ترین ظلمت در کجای اقتصاد غرب است؟ جواب 12- در اصالت‌دادن به دنیا و به حاشیه‌بردن زندگی معنوی و یا به تعبیر شهید آوینی در جدایی توسعه‌ی اقتصادی از انسان. سؤال 13- نسبت اقتصاد و سبک زندگی چیست؟ جواب 13- این مسئله‌ی مهمی است که بنده به طور مفصل در یک مصاحبه‌ای طولانی به آن پرداخته‌ام که بعداً به صورت جزوه‌ای تحت عنوان «سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی» در آمد و در سایت لب‌المیزان موجود است.

3688
متن پرسش
با سلام نظرتان در مورد گفتن زنده باد بهار توسط رییس جمهور که شعار جریان انحرافی است چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این واژه در مفاتیح در زیارت حضرت حجت«عجل‌الله تعالی‌فرجه» به‌کار رفته و ما به آن حضرت عرض می‌کنیم« السَّلَامُ عَلَى رَبِیعِ‏ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَیَّام‏ »سلام بر بهار روزگاران و شادى بخش ایام‏. این ربطی به گروه خاص ندارد این شعار همه‌ی منتظران حضرت است و نباید روی آن حساس باشیم تا مربوط به گروه خاص شود. موفق باشید
3674
متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد:خواستم نظرجنابعالی رادرخصوص حرکت سازماندهی شده برخی از طرفداران رییس جمهوردرجریان سخنرانی رییس مجلس درقم درروز22بهمن که منجربه حرکت زشت پرتاب کفش به سوی ایشان شده وباعث اختلال درسخنرانی شدکه با توجه به اینکه خودبنده درآنجاحضورداشم بااعتراض شدیدمردم مواجه گردید؟همچنین میخواستم نظرتون راجع به اینکه به نظرمیادکه درگیریهای لفظی داره به طرفداران دوگروه کشیده میشه ودرپی انتقام جویی وتلافی کردن کارهای هم و کینه ورزی ازهمدیگه دارن،نظرتون رابفرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم کار درستی نبود و همین‌که می‌فرمایید دشمن دو گروه متدین به انقلاب را دارد به جان هم می‌اندازد، باید ما تلاش کنیم بین آن‌ها مودت ایجاد شود. بر همین اساس بنده در آخر جواب به سؤال شماره‌ی3583آن پیشنهاد را کردم. موفق باشید
3663
متن پرسش
باسلام استاد گرانقدر سوال داشتم که خواهشمندم آنرا به دقت ملاحظه بفرمایید و جوابش را هم بفرمائید و ما را به مراجعه کتاب سفارش نفرمائید چون دوست دارم خودتان جواب بدهید: الف:درشرح گلشن راز(محمدلاهیجی)این جمله آمده:((بت پرستی چیزی غیر از خداپرستی نیست و اگر مسلمان که قائل به توحید است و انکار بت می نماید بدانستی و آگاه شدی که فی الحقیقه بت چیست و مظهرکیست و ظاهر به صورت بت چه کسی است بدانستی که البته دین حق در بت پرستی است)) منظور این جمله چیست؟ ب:برخی عرفا می گویند ((حضرت موسی برادرش را عتاب کرد بدین جهت بود که توچرا گوساله پرستی را انکار کردی و نفهمیدی گوساله پرستی غیر از خداپرستی نیست))شفاف توضیح دهید؟ 2.شما قائل به این هستید که امروز سلوک ذیل اندیشه امام ، حال سئوال اینجاست که خود امام بارها فرمودند استاد پیدا کنید خودرو نمی شود و یا اینکه علامه طهرانی در کتاب سرالفتوح کاملا مخالف نظر شما فرموده اند با اینکه زمان انقلاب هم درک کرده اند جمع بین این دوحرف با فرمایش شما چیست؟ و آیا در تایید حرف شما کسی قائل به این نظر شما هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: الف- در عرفان سالک به بصیرتی می‌رسد که همه‌چیز را آیت حضرت حق می‌بیند در آن حال بت نه از آن جهت که بت است،بلکه از آن جهت که مخلوق خداوند است مظهر اسماء الهی است. چنانچه قرآن می‌فرماید: « سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق‏ » به زودی ایات خود را در افاق و در جان مومنین طوری می نمائیم که همه ان ایات را حق می بینند. ب- باید عین متن باشد تا بتوانیم با توجه به قبل و بعد جمله منظور را بفهمیم. 2- بنده در جزوه‌ی «روش سلوکی حضرت آیت الله بهجت» سخن آیت الله بهجت را شرح داده‌ام که چرا می‌فرمایند: «علم تو، استاد تو است» در ضمن چرا خودِ حضرت امام را در جهت‌گیری کلی استاد خود به حساب نیاوریم و در امور جزیی‌تر از اساتید عزیز نیز استفاده کنیم؟ موفق باشید ‏
3658
متن پرسش
سلام حضرت استاد بنده نمی دانم چرا احوالاتم در ارتباط با خدا متغیر است. گاهی حالت سردی و بی رغبتی به عبادت دارم و گاهی شوق و علاقه، آیا این حالت همانی است که به اصطلاح قبض و بسط روح میگویند؟ آیا می شود انسان به حالتی برسد که هر آن اراده کند حال دعا و مناجات برایش پیدا شود؟ آیا خود حضرت عالی این حالت را تجربه کرده اید؟ می خواهم بدانم این حالت برای من که خیلی از معارف را می دانم چه قدر عادی است؟ زمانی یک حالت شوق و نشاط معنوی مداوم داشتم اما کم کم سردی و رخوت در من رخنه کرد. چگونه میتوان این حالت را علاج کرد؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً قصه از همین قرار است در حدّی که مولوی هم ما را نصیحت می‌کند که عاقلانه با این موضوع برخورد کنیم و نگران نباشیم. می‌گوید: « ای برادر عقل یک‌دم با خود آر .... دمبدم در تو خزان است و بهار» . موفق باشید
3664
متن پرسش
سلام استاد معزز. روایاتی هست در منابع شیعه و سنی پیرامون اینکه امام علی علیه السلام بر منبر رفتند و فرمودند به پسر من (حسن بن علی علیه السلام) زن ندهید زیرا او مطلاق است و بسیار زن می گیرد و طلاق می دهد. استاد این روایات درست است؟اگر نه پس این اسناد چه می شود؟ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: معاویه«لعنة‌الله‌علیه» این روایات را در زمان حاکمیت خود ساخته است تا ننگ حذف امام حسن«علیه‌السلام» را از دامن خود پاک کند. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!