بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: بدون دسته بندی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
632
متن پرسش
با سلام و احترام. جناب استاد، با توجه به اینکه امروزه پیشرفت علم به همانندسازی DNAمنجرشده و بشر قادر شده حیوانات و حتی انسان را از این طریق ایجاد کند،‌مسئله دمیدن روح توسط خداوند در چهارماهگی در رحم برای جنین انسان چگونه توجیه می‌شود؟برخی روشنفکرنمایان مردم را از این طریق منحرف می سازند که "مسئله خلقت نیز حل شد و انسان خودش قادر به خلقت انسان شده است". استاد چگونه پاسخ این شبهات راباید داد؟ جناب استاد، من عمیقا ائمه را دوست دارم اما گاهی که مطالب اهل سنت و حتی روایات خود ائمه در کتب شیعه را می خوانم احساس می کنم گاهی در مورد ائمه غلو میکنیم. مثلا آیا واقعا ایشان قطب دایره امکان هستند؟ آیا واقعا خدا خلقت را برای ایشان انجام داد؟ آیا واقعا وجود ایشان در آفرینش اینقدر مهم و بی بدیل است؟ چرا در قرآن نام ایشان ذکر نشد همانگونه که نام پیغمبر صل الله علیه و آله ذکر شده است؟جناب استاد چرا در روایات اشاره مستقیمی به قضیه حضرت زهرا (سلام الله علیها) نشده است و جای شک و شبهه باقی مانده است؟جناب استاد، خدا میداند که چقدر مایلم شک و تردید نداشته باشم و به یقین برسم اما همیشه در امور مربوط به خدا و ائمه شک میکنم. چکار کنم که از این شک برهم؟چکار کنم که حضور امام زمان را احساس کنم؟ لطفا این بنده خدا را راهنمایی کنید. مؤید باشید.
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی 1- در هر حال تمام فعالیت‌هایی که از طریق DNAو سایر فعالیت‌ها انجام می‌شود، ایجاد شرایطی است تا روح به عنوان موجود مجرد در آن بدن تجلی کند و نفخه‌ی روح انجام گیرد، چه آن شرایط در رحم مادر فراهم شود و روح تجلی کند و چه در بیرون رحم در شرایطی شبیه رحم. 2- در مورد جایگاه ائمه«علیهم‌السلام» پیشنهاد می‌کنم به کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل بیت«علیهم‌السلام» رجوع فرمایید تا إن‌شاءالله روشن شود عقل و برهان ثابت می‌کند اولین مخلوق باید انسان کامل باشد. وقتی موضوع از نظر عقل و استدلال ثابت شد آیا مصداقی دقیق‌تر از پیامبر خدا و حضرت علی و سایر ائمه«علیهم‌السلام» برای انسان کامل می‌توان پیدا کرد؟ 3- در مورد علت این‌که قرآن نام ائمه«علیهم‌السلام» را در قرآن نیاورده خوب است به تحقیقی که علامه‌طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» فرموده‌اند رجوع فرمایید که بنده در جزوه‌ی «مبانی نظری نبوت و امامت» خلاصه‌ی آن را آورده‌ام، مبنی بر این‌که آن‌قدر مشرکین تازه مسلمان‌شده مخالف امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» بودند - به جهت آن‌که اکثرا پدر و برادرانشان در جنگ بدر و احد به دست حضرت کشته شده بودند- که اگر نام حضرت در قرآن می‌آمد مستقیماً با قرآن مقابله می‌کردند. در این مورد به ترجمه‌ی کتاب «الغدیر» قسمت وقایع بعد از واقعه‌ی غدیر رجوع فرمایید. یا به تفسیر المیزان در ذیل تفسیر سوره‌ی معارج رجوع فرمایید تا نمونه‌ای از دشمنی مسلمانان با علی«علیه‌السلام» روشن شود. 4- با آن‌همه خفقانی که ایجاد کردند باز مورخین اهل سنت با زحمت زیاد روایات مفصلی در مورد قضیه‌ی حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» دارند. حداقل به کتاب «بصیرت حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» رجوع فرمایید. بنده در آن کتاب سعی کرده‌ام اکثر روایات را مستند به کتاب‌های اهل سنت بیاورم. 5- پیشنهاد می‌کنم چنانچه برایتان مقدور است سیر مطالعاتی را که در سایت هست دنبال کنید. إن‌شاءالله نتایج خوبی در امور معرفتی به‌دست می‌آورید. موفق باشید
629
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت آقای طاهر زاده و دیگر دوستان در کتاب درسی رشته ی علوم تربیتی پیام نور با نام فلسفه ی تربیت از دکتر عیسی ابراهیم زاده که از منابع ارشد نیز میباشد در فصل آخر کتاب که مربوط به بررسی مکتب اسلام میباشد گفته شده که اصطلاحات قرآنی علم الیقین و عین الیقین همان علم حصولی در فلسفه ی اسلامی که علم الیقین علم قیاسی و استنتاجی است و عین الیقین از طریق حواس حاصل میشود و مبتنی بر استقرا میباشد آیا با قرآن در تناقض نیست لطفا مطلب را شرح دهید با تشکر
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی قرآن می‌فرماید: «کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ، لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ»(سوره‌ی تکاثر، آیات 5 و 6) اگر «علم‌الیقین» داشته باشید جهنم را حتماً خواهید دید. آیه‌ی بعد می‌فرماید: «ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ» سپس اگر این مسیر ادامه یابد – چه در سیر و سلوک دنیایی، یا در سیری که به قیامت می‌انجامد – با «عین‌الیقین» جهنم را خواهید دید. چنانچه ملاحظه می‌کنید موضوع رؤیت جهنم است که باطن دنیا است، پس رؤیت آن نیز رؤیت باطنی است، حال یا با شعور عقلی که همان «علم‌الیقین» است و یا با شعور «قلبی» که همان «عین‌الیقین» باشد، لذا ممکن است بتوان «علم‌الیقین» را با علم حصولی به قیامت تطبیق کرد ولی «علم‌الیقین» یک شعور باطنی و حضوری است و نفس ناطقه‌ی انسان با وجود جهنم روبه‌رو می‌شود و نه با مفهوم آن. موفق باشید
620
متن پرسش
ضمن سلام و احترام . این روز ها در صحبت با عده ای سخن های عجیبی به گوشم می رسد. میخواهم ببینم آیا صحت دارد یا خیر و نظر شما چیست؟ 1) می گویند آیت الله مرعشی به هر حال مرجع تقلید بوده اند و در هر حال قتل یا اعدام ایشان جایز نمیباشد. از طرفی میگویند امام (ره) دستور اعدام ایشان را داده اند ! 2) می گویند گنبد طلایی که روی حرم مطهر امام (ره) بوده است را مدتی است برداشته اند و اصرار داشتند که ما برویم ببینیم . میگویند میخواهند آن را برای مرقد(!خدا نکرده) رهبر عزیزمان استفاده کنند(معاذالله) . با تشکر .
متن پاسخ
بسمه تعالی علیک السلام مگر بناست هر حرف بی دلیلی را ما بپذیریم؟
619
متن پرسش
ba salam khedmate ostad taherzade soale man in ast keh dar sharayete konoony vazifeheye man be onvane yek dokhtare mosalman chist? aya tahsil dar yek reshteye mohandesi dar sharayete feliye daneshgahha ,manye bandegie maneh? ba tashakor .eltemase doa...
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی هدف اصلی حیات زمینی ما بندگی خداوند است تا راهی به حقیقت محض و کمال مطلق بر جان خود بگشاییم، منتها بستر بندگی برای هرکس فرق می‌کند. ببینید خداوند چه چیزی پیش می‌آورد، اگر بندگی در بستر خانه‌داری و همسرداری را پیش آورد، از آن استقبال کنید و اگر بندگی در بستر فعالیت‌های دانشگاهی را پیش آورد، از آن استقبال کنید. در هر حال: «در تمام کارها چندین مکوش ..... جز به کاری که بُوَد در دین مکوش» موفق باشید
616
متن پرسش
تضاد بین مدرنیته و سنت یک توهم است «مقام معظم رهبری» آیا این جمله ایشان تضاد آشکاری با مباحث شما ندارد؟ (البته به لحاظ نظری اختلاف نظر نه تنها اشکالی ندارد بلکه سازنده نیز هست)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: سخن مقام معظم رهبری«حفظه‌الله‌تعالی» در مورد شهید چمران«رحمة‌الله‌علیه» بود که فرمودند: « در وجود یک چنین آدمى، دیگر تضاد بین سنت و مدرنیته حرف مفت است؛ تضاد بین ایمان و علم خنده‌آور است.». بنده از این جمله به یاد سخن شهید آوینی«رحمة‌الله‌علیه» افتادم که می‌فرماید: اگر انسان به خودآگاهی برسد می‌تواند از تکنولوژیِ فرهنگ مدرنیته استفاده کند بدون آن‌که تحت تأثیر فرهنگ مدرنیته قرار گیرد. و مرحوم شهید چمران را مصداق انسانی می‌دانم که به خودآگاهی و دل‌آگاهی رسیده بود. از طرفی باید این سخن مقام معظم رهبری را با محکمات ایشان تفسیر کرد که می‌فرمایند: توسعه به روش غربی یقیناً ناموفق بوده. پس نمی‌توان تصور کرد ایشان مایلند مدرنیته را به همان صورتی که غرب را جلو برد، جلو ببرند و بخواهند عالم و آدم را شیئ قابل تصرف به‌شمار آورند که بدون هیچ حسابی در آن‌ها تصرف نمایند. از طرفی فراموش نفرمایید که بعضی‌ها اصرار دارند چون بین مدرنیته و سنت تضاد هست ، اگر می‌خواهید به مدرنیته به معنای پیشرفت برسید باید از سنت و تفکر دینی خود دست بردارید، شاید ایشان بخواهند بفرمایند امثال چمران در عین آن‌که در عمق تفکر علمی دنیای مدرن نفوذ کرد، از روح دینی و معنوی خود ذره‌ای عدول نکرد. موفق باشید
615
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گران قدر 1) همانطور که می دانیم اسم آدمی برای او یک نسبت محسوب می شود و طبق ایه "فاذا نفخ فی الصور فلا انساب بینهم یومئذ"نتیجه گرفته میشود که اسم آدمی از بین میرود از طرفی در حدیثی از حضرت رسول داریم که فرزند حقوقی بر والدین دارد و یکی از انها گزینش نام نیکو است و در ادامه می گویند چون او را در حشر با این نام می خوانند ، این دو به ظاهر متناقض چگونه قابل جمع هستند؟ 2) بنده طرفدار گفتمان دکتر احمدی نژاد هستم و با بسیاری از تفکرات اصلاح طلبان مخالفم ولی ایا درست است که افراد تندرو ،اصلاح طلبان را رافضی یا کافر و غیر مسلمان می خوانند با توجه به ایه 94 سوره نساء "و لا تقولوا لمن القی الیکم السلام لست مومنا" آیا این خلاف نص صریح قرآن نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- اسم انسان به اعتبار معنای خوبی که دارد موجب توجه نفس ناطقه‌ی انسان به آن معنا می‌شود و انسان سعی می‌کند متخلق به معنای اسم خود شود چون یک نحوه اتحادی با آن معنا در خود احساس می‌کند و این نسبت فوق جسم و بدن اوست و با از بین‌رفتن نسبت‌های دنیایی آن نسبت پایدار می‌ماند. 2- مسلّم ما چنین حقی نداریم و اگر بعضی از اصلاح‌طلبان طوری عمل می‌کنند که دیگر نمی‌توان آن‌ها را متعلق به اهداف انقلاب اسلامی دانست و از روحیه‌ی تشیع که همواره به اهدافی بلند نظر دارد، فاصله گرفته‌اند، این را نباید به عموم آن‌ها نسبت داد و موجب شقاق در جامعه‌ی مسلمین شد. موفق باشید
613
متن پرسش
با سلام و ادب و احترام . لطفا به شش بخش سوال ها توجه بفرمایید و در صورت دادن رفرنس ،برای هر قسمت جواب جداگانه ای بفرمایید و ازدادن جواب کلی برای همه سوال ها دوری کنید: 1) علامه محمد تقی جعفری در صفحه 32 کتاب قرآن نماد حیات معقول ، فرمودند : " برای رسیدن به وحدت و صلح در روابط انسانی ، جز شورای قضایی و شورای فتوایی راه دیگری وجود ندارد " . چرا هر عامل دیگری از جمله تبعیت از ولی فقیه برای رسیدن به وحدت و صلح در روابط انسانی مد نظر قرار نگرفته است و رد شده است ؟ 2) با توجه به پاسخ شما در سوال 595 پس فقط فقیه دیگری حق ندارد بگوید من میخواستم امور حسبیه را که ولی فقیه در اختیار دارد ( نه همه ی اموری که تحت ولایت ولی فقیه است) در اختیار بگیرم . پس هم اکنون منسب ولایت فقیه در جامعه به جز چند وظیفه ی محدود رهبری که مربوط به امور حسبیه است ، از گردن دیگر فقها ساقط نشده است . استاد انقلاب ما میفرمودند "یکبار در مجلس شورایی کردن ولی فقیه آن هم به صورت کشفی نه انتسابی مطرح شد اما به تصویب نرسید" . آیا میتوان علت مطرح شدن آن را مورد فوق دانست ؟ چه علت دیگری دارد ؟ 3) با توجه به این که تئوری های اسلامی از جمله نظریه ولایت فقیه ، باید در مقام تئوری صد در صد صحیح باشد و هیچ امری در تصحیح نظریه ولایت فقیه اثر نگذارد حتی آزمون عملی این نظریه ، اولا چرا جایگزینی یک شخص در منسب ولی فقیه با شورایی شدن این منسب در مجلس مطرح شد ؟ ثانیا استاد رحیم پور گفتند " امام ابتدا نظارت را مطرح کرد بعد از این حیث که دیدند نظارت فقیه جواب نمیدهد و انتظار ایشان را از نظریه ولایت فقیه بر آورده نمیکند ، ولایت فقیه را مطرح کردند " . آیا این به معنی تاثیر آزمون عملی در تئوری این نظریه نمیباشد ؟ 4) در اعیان الشیعه ج 6 ص 78 ،در ضمن دستور العمل های ابن اسینا به ابی سعید ابی الخیر میخوانیم " .....و آنگاه که این حالت برای او ملکه شد ......سکینه و آرامش به او افاضه میشود ، و بر اوضاع عالم ناسوت مطلع میشود ....." این در حالی است که بزرگان دیگری هم هستند که اطلاع از اخبار و اوضاع زمین را در ضمن سلوک تایید کردند بویژه پس از فرج شخصی . چطور شما میفرمایید که اوضاع عالم ناسوت به قلب شما اشراق نمیشود ؟ آیا مطالب فوق باطل است ؟ .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- در گزارشی که فقهای مجلس خبرگان می‌دادند به این نتیجه رسیده بودند که اداره کشور به صورت شورایی تصمیم‌گیری را سخت و کُند می‌کند و در صورتی که نتوانند به فردِ صاحب صلاحیت برسند به فکر شورای رهبری می‌افتند. افلاطون نیز مدیریت شورایی را موقعی معقول می‌داند که قانونی نباشد تا رهبر جامعه با تکیه بر آن بر جامعه حکم براند، در حالی‌که در نظام سیاسی جمهوری اسلامی کسی انتخاب می‌شود که به عنوان فقیه ،کارشناس کشف حکم خدا است و لذا نیاز به رهبری جامعه به صورت شورایی نمی‌ماند،با توجه به این‌که به‌واقع اگر شورای رهبری بود و می‌خواست در موردی تصمیم بگیرد با توجه به اختلاف نظر و سلیقه که به طور طبیعی بین افراد پیش می‌آید، تصمیم‌گیری بسیار کُند و غیر قاطع می‌شد. 2- وقتی فقیه در جامعه حاکم شد، امور حکومتی منوط به حکم اوست ولی مردم در امور فردی یعنی فتوا به هر فقیهی می‌توانند رجوع کنند. فکر نمی‌کنم اساساً موضوع شورایی یا غیر شورایی در امر رهبری در حیطه‌ی مجلس باشد، احتمالاً منظور استاد شما مجلس خبرگان بوده و موضوع همان بود که عرض شد. 3- نظریه‌ی ولایت فقیه به عنوان نظریه‌ای که می‌گوید: باید در زمان غیبت فقه آل محمد تکلیف جامعه و افراد را تعیین کند از جهت دلایل عقلی و نقلی یک نظریه‌ی خدشه‌ناپذیر است و چگونگی اجرای آن – چه فردی، چه شورایی – خدشه‌ای بر اصل آن وارد نمی‌کند. عنایت داشته باشید که همیشه سخن حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» ولایت فقیه بوده و نه نظارت فقیه و بحث ولایت فقیه را در سال 1347 در درس خارج خود در نجف کلاملاً بحث و حلاجی کردند. آری حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در ابتدا فکر می‌کردند همین‌که در قم باشند و رهنمود بدهند کارها جلو می‌رود، ولی بعداً روشن شد باید حضور فعّال‌تری داشته باشند. پس باز موضوع برمی‌گردد به چگونگی اجراء نظریه‌ی ولایت فقیه و به وثقاقت آن خدشه‌ای وارد نیست. 4- بنده معتقدم هر قلبی با تدبّر در قرآن و دل‌دادن به پیام آیات وَحی، قواعد و سنن الهی را می‌یابد و با استحکام تمام در این عالم زندگی می‌کند که نمونه‌ی شاخص چنین شخصی حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بودند. موفق باشید
611
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز بنده جزوه مربوط به مجسمه و تندیس شما را مطالعه نمودم و بخوبی از حرام بودن ساخت و فروش مجسمه آگاه شدم ضمن روایاتی که صراحتا بیان میداشتند جایی که در آن مجسمه و سگ می باشد از نور ملائکه الهی و دریچه های عالم غیب محروم است ، لطفا توضیح دهید آیا این اثر مربوط به عروسک و تندیس های کودکانه نیز میشود یا خیر؟ چراکه این اسباب بازی ها نیز تا سنین بزرگسالی برخی انسانها را از انس با ملکوت عالم باز میدارند!! و در اکثر منازل نیز موجود هستند! اصلا آیا در زمان اهل البیت علیهم السلام این نوع عروسک ها مرسوم بوده اند؟ و آیا این تصویر گری در مجسمه سازی شامل معنای تصویر گری در نقاشی ها و کارتونهای کودکانه و عکس ها نیز میشود ؟ لطفا توزیح مبسوط ارائه فرمایید. با تشکر فراوان اجرکم عندالله
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در مورد عروسک بین فقهای عظام تفاوت نظر هست، احتیاط آن است تا آن‌جا که ممکن است در خریداری و نگهداری عروسک برای کودکان افراط نکنیم. ظاهراً در زمان اهل‌البیت«علیهم‌السلام» مرسوم نبوده. از نظر فقهای حاضر تصویرگری، حرمت مجسمه‌سازی را ندارد ولی باز اگر کسی بخواهد جانب احتیاط را نگهدارد بهتر است از کشیدن تصویر انسان یا حیوان خودداری کند. موفق باشید
610
متن پرسش
با سلام این که گفته می شود تکنولوزی اکل میته است با این موضوع که گفته میشود مطابق عالم خود گزینش کنیم به یک معناست.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: جواب این سوال نیاز به مباحث گسترده‌ای دارد که در کتاب‌های «مدرنیته و توهم» و «گزینش تکنولوژی از دریچه‌ی بینش توحیدی» مطرح شده.
609
متن پرسش
باسلام.در انتخاب دوره کوتاه مدت وبلند مدت حوزه مردد هستم لطفا باذکر دلایل سریعا مرا راهنمایی نمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همان‌طور که می‌دانید در طرح کوتاه مدت (سفیران هدایت)، طلبه، بعد از پنج سال، موظف به گذراندن پنج سال تبلیغ است و لذا باید ببینید که ذوق و تمایلاتتان به این است که درس را ادامه دهید یا این‌که به امر تبلیغ بپردازید. البته در صورتی که در طی این پنج سال از معدل بالایی بهره‌مند گردید می‌توانید بعد از پنج سال، به طرح‌ بلند مدت متصل شوید. از مزایای طرح سنتی (بلند مدت) این است که بعد از گذراندن دوره‌ی مقدمات، اگر تصمیم داشته‌باشید در مؤسسات علمی، پژوهشی مرتبط با حوزه و یا در موسسات تخصصی فقه و اصول و مانند آن وارد شوید راحت تر هستید چرا که مواد امتحان ورودی در آن‌ها دروسی است که غالبا در سفیران هدایت تعلیم داده‌نشده، همچنین مواد درسی ادبیات در این طرح، بهتر است تا طرح کوتاه مدت و از حیث روانی نیز طلبه‌ای که در طرح بلند مدت است خود را جدای از فضای حوزه نمی‌بیند. ولی از مزایای طرح کوتاه مدت طبق نظر برخی اساتیدی که در هر دو طرح مشغول به تدریسند این است که این طرح (سفیران) برخی از خلأهایی که طرح بلند مدت داشته را حداقل در حد تئوری پر کرده، یعنی اگر چه ممکن است در برخی از حوزه‌های سفیران، آن طور که باید و شاید به مواد درسی اهمیت ندهند و یا در مرحله‌ی اجراء جدیت کافی نشان داده نشود اما اگر به برنامه‌ها و مواد آموزشی به طور جدی عنایت شود می‌تواند برخی خلأ ها را پر کند؛ مثلا دروسی مثل کلام جدید، رجال و قواعد فقهی، کلاس‌های آموزش مهارت‌ها و مانند آن، در طرح بلند مدت مفقود است. همچنین گفته می‌شود درس فقهی که در این طرح آموزش داده می‌شود در مجموع بهتر از شرح لمعه است. البته از معایب این طرح، نزدیک شدن آن به فضای دانشگاهی است که بعضا دیده می‌شود نگاه طلاب تنها به گذراندن واحدهای درسی، اخذ سطح دو و اشتغال به مناصب دولتی و مانند آن است. پیشنهاد می‌شود در صورتی که قصد ورود به حوزه‌ی قم را ندارید در همان طرح بلند مدت شرکت کنید هم چنین به این مشورت اکتفاء نکرده و به مشورت، مخصوصا با اساتیدی که هر دو فضا را تجربه کرده‌اند بپردازید.
608
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز باتوجه به نص سریح قرآن مبنی بر از بین رفتن همه روبط نسبیتی میان افراد در عالم آخرت(فلا انساب لهم)روایاتی از قبیل شفاعت شهید برای پدر ومادر خودیابطور مشخص تر روایاتی دراین زمینه که دوستان ایمانی وارد بهشت نمی شوند مگر اینکه دوست آنها نیز با آنها وارد بهشت شود چگونه توجیه می شوند؟ اگر رابطه ا نیست دیگر والدین برای شهید یا دوست برای دوست معنی نمی دهد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اگر از طرفی فرمود «فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذ » و نسبت‌هایی که مربوط به بدن افراد بود را نفی فرمود، از طرف دیگر فرمود « لَهُمْ ما یَشْتَهُون‏ » یعنی برای افراد بهشتی هر آن چه را که طلب می‌کنند فراهم است، پس اگر بخواهد پدر و مادر خود را شفاعت کند یا برادران ایمانی را به بهشت ببرد، برای او مقدور است، البته با حفظ تناسبی که در قیامت هست ونقشی که والدین یا دوستان در روح ایمانی شهید داشته‌اند. چون نسبت‌های ایمانی نه تنها در قیامت از بین نمی‌رود بلکه با رفع حجاب، شدت می‌یابد.
604
متن پرسش
سلام در کتابی خواندم که به یکی از اولیاء خدا در خواب گفته شده بود که شهداء در این عالم هم در حال سیر تکاملی هستند.اگر امکان دارد در توضیحی دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: تکامل به آن معنی که اراده‌ی جدید و عمل جدید انجام دهند، چنین نیست و به فرمایش امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) «الیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب» این دنیا روز عمل است و فردا روز حساب است. ولی تکامل به معنی رفع حجاب وهر روز با چهره‌ی کامل‌تری از حاصل اعمال روبرو شدن، حرف درستی است و قرآن نیز خبر می‌دهد که شهداء «عند ربهم یرزقون» هستند و از تجلیات انوار الهی بره‌های فوق العاده‌‌ای می‌برند.
605
متن پرسش
سلام علیکم. لطف کنید و یک مسئله عجیب را قدری جزئی‌تر بشکافید و آن اینکه: چرا "برخی" از خانم‌ها و آقایان علی رغم اینکه ازدواج کرده‌اند و همسران آنها در ظاهر مشکل خاصی ندارند باز با همه‌ی اینها چشم و دلشان اسیر مرد یا زن نامحرم است و یا بعضا با شخص دیگری ارتباط نا مشروع دارند! پدیده‌ای که در کشور ما در حال گسترش است. بنده مجرد هستم و هیچ تصوری از رابطه‌‌ای که بین زن و شوهرها ایجاد میشود وادامه پیدا میکند ندارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بعد از ازدواج گرایش به جنس مخالف که تا آن زمان نهفته بود تحریک می‌شود و با توجه به معنویات و دستورات شریعت الهی و کنترل خیال باید آن را به سوی محرم خود جهت داد.
606
متن پرسش
با سلام به استاد گرانقدر با توجه به اینکه در روایات مختلفی(مثلا زاد المعاد ص 573) به لزوم فرستادن اعمال خیر برای مردگان مخصوصا والدین تاکید فراوان شده ، برایم این سوال مطرح شده که چگونه این امر خطیر را انجام دهم و از شما می خواهم با بیانات و راهنمایی های شیوایتان و با معرفی کتابی در این زمینه (اعمال مناسب برای اموات و ...) بنده حقیر را راهنمایی بفرمایید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در کتاب «معاد باز گشت به جدی ترین زندگی» از حضرت رضا(علیه‌السلام) نقل شده که اگر بر سر قبر اموات هفت بار سوره‌ی «انا انزلناه» را بخوایند بهره‌های فراوانی به آن‌ها می‌رسد و آن‌ها دعا برای شما می‌کنند و دعای آن ها در حق شما مستجاب می ‌شود و یا حضرت صادق(علیه‌السلام) می‌‌فرمایند: نماز مستحبی که به قصد رسیدن ثواب آن به اموات بخوانید علاوه بر آن که آ‌نها از آن نماز بهره‌مند می‌شوند صد برابر آن به خود شماهم می‌رسد. به هر حال این‌ها حکایت از آن دارد که اموات از صدقات بهره‌مند می‌شوند و برای آن‌ها می‌توان قرائت قرآن و نماز و صدقات انجام داد.
607
متن پرسش
با سلام برای طی مراحل سیر و سلوکی از کجا باید شروع کرد،با توجه به اینکه علیرغم آرزویم دسترسی به استادی ندارم ولی بسیار علاقه دارم این راه را طی کنم،لطفا مرا راهنمایی بفرمایید و اگر با کتابی میتوان به این راه قدم گذاشت معرفی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده همان سیر مطالعاتی را پیشنهد می‌کنم که در سایت لب المیران هست.
601
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید .اخیرا افرادی برای بنده این شبهه را ایجاد کرده اند که ایت الله جوادی املی در جریان انتخابات در فتنه افتاده اند لطفا بنده را از شبهه خارج کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: جواب: این موضوع را در سؤال شماره:536 دنبال کنید. در ضمن این بدین معنی نیست که برای ما نیز از جهاتی همه‌ی مسائل نسبت به ایشان بی ابهام باشد.
600
متن پرسش
سقر به چه معنی است و در قران قیامت به چه نام هایی آورده شده است
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: این نوع سؤالات را می‌توانیداز فرهنگ لغات و کتب تفسیر به دست آورید.
598
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز اول تذکر بدهم دوستان جواب سوال قبلی مرا اشتباهی ارسال کرده اند سوال 1) آیا بحث حجاب اول بحث جامعه ی امروز ما هست یا مسئله مهمتری هم وجود دارد ؟ عده ای راه حل برگشت عفاف به جامعه را اول از همه اصلاح ساختار اقتصادی امروز کشور که ناخداگاه پول حرام یا حداقل شبه ناک را وارد زندگی مردم می کند می دانند نظر شما چیست؟ 2)آنچه ما شنیده ایم این است که دین اسلام کاملترین دین پس دین های دیگر ناقص اند آیا دینی مثل مسیحیت قدرت داشته که پیروان زمان حضرت مسیح را به تکامل برساند؟و اگر نمی توانسته آیا این مقابل حکمت الهی نیست ؟ عده ای در این مسئله موضوع اقتضائات زمان را پیش می کشند ؛ در این مورد نیز این سوال مطرح می شود که خوب یعنی اقتضائات زمان نمی توانسته افراد را به تکامل برساند یا به عبارتی خداوند تا آن زمان دنیایی آفریده بوده که شرایط به تکامل رساندن آفریده ای از آفریده ها را نداشته !
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: احکام و دستورات اسلام همگی باید در کنار هم انجام شود و توجه دادن جامعه به حجاب از یک طرف و مقابله با هنجار شکنان از طرف دیگر که مأمورند قبح بی حجابی را بشکنند و تلاش مجدانه برای اصلاح ساختار اقتصادی همگی به همدیگر پوشش می‌دهند. هنر آن است که نگذاریم با سطحی کردن امور گرفتار افراط و تفریط شویم. حکمت الهی آن است که انسان ها اختیار داشته‌باشند دین الهی را بپذیرند یا نپذیرند زیرا خداوند در عین آن‌که تشریعا دستور می دهد انسان ها گناه نکنند خودش تکوینا انسان‌ها را طوری آفریده که در پذیرش دستورات الهی مختار باشند و در هر دوره‌ای از دورانی که پیامبران الهی دین آورده‌اند افراد و جوامعی بدان عمل کرده و سعادت‌مند شدند و افراد و جوامعی عصیان کردند و هلاک گشتند. منتها نهایت این مسیر به حاکمیت حق در نظام اجتماعی بشر ختم می‌شود.
592
متن پرسش
با عرض ادب و احترام خدمت شما. در مورد سوال 583 باید عرض کنم که بنده تا به حال به خواستگاری کسی نرفتم. من اصلا قصد ازدواج ندارم و هیچ احساس نیازی نمیکنم . اما نمیدونم چه جوری این رو به خانواده بفهمانم . آن ها میگویند نمیشود هر وقت تو احساس نیاز داشتی ازدواج کنی . از کجا معلوم اون موقع کسی باشد که به خاستگاری تو بیاید .و این موضوع من رو عذاب میده . میخواهم بدانم وقتی ما میدانیم قصد ازدواج نداریم اگه به اصرار خانواده در جلسه خاستگاری حضور پیدا کنیم در حالی که میدانیم جوابمان خیر است آیا این کار درستی است ؟ اگر درست نیست چه کار میتوان کرد ؟ با تشکر فراوان از شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مسلم اگر از اول جواب شما به خواستگارتان منفی است نباید مردم را اذیت کرد و شرعا جایز نیست. ولی عنایت داشته‌باشید اگر محذور خاصی نداشته‌باشیدٰ ازدواج موجب تقویت روحیه‌ی ایثار و تعادل برای خواهران می‌شود و به همین جهت الگوی زنان عالم یعنی حضرت زهراء (سلام‌الله‌علیها) این راه را پیمودند. در هر حال اگر به واقع قصد ازدواج ندارید باید به طور جدی با خانواده در میان بگذارید که موجب مزاحمت برای مردم نشوند.
595
متن پرسش
ضمن عرض سلام . در جواب سوال پیشینم شما فرمودید که آقای خویی گفتند ولایت فقیه از امور حسبیه است در حالی که امام با این امر مخالف بودند . و از آن جا که کسی که خودش نظریه ی ولایت فقیه را بنیان نهاده آن هم امام (ره) بهتر میداند و مشخص است که ولایت فقیه نباید به امور حسبیه محدود شود یعنی آیت الله خویی اشتباه میگفتند ، حال سوال این است که اولا ) شما در مباحث ولایت فقیه فرمودید که ولایت فقیه ولایت حسبیه است . اگر میدانستید چنین نیست یعنی امام موافق نبودند پس چرا چنین فرمودید؟ ثانیا ) ما طبق فرموده ی شما برای یک ملتی توضیح دادیم که ولایت فقیه از امور حسبیه است و طبق فرمایشات شما که با یک میت مانده در خیابان مثال زدید آن را برای دیگران از جمله افرادی که هیچ اعتقادی به ولایت فقیه ندارند تشریح کردیم . حالا میفهمیم که خود شما هم معتقد به این امر نیستید. تکلیف چیست و باید چه کار کرد؟ آیا اگر من به افرادی که مدت های مدیدی در مورد ولایت فقیه با هم صحبت کردیم بگویم که چنین نبوده اعتماد آن ها به دیگر سخنان مطرح شده سلب نمیشود ؟ با تشکر و التماس دعای فراوان.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: گویا چند موضوع با همدیگر خلط شده. یک موضوع آن است که آیا مبانی حضرت امام (رضوان‌الله‌علیه) در مورد دلایل ولایت فقیه در حد مبانی آیةالله خویی (رحمةالله‌علیه) است که می‌فرمایند: از آن جایی که جامعه از امور بی سرپرست است و فقیه سرپرستی امور بی سرپرست را به عده دارد پس سرپرستی جامعه را نیز به عهده دارد؟ یا مبنای امام در مورد ولایت فقیه چیز بالاتری است و معتقدند به همان دلیل که خداوند پیامبر و امام را بر جامعه ولایت داده فقیه راهم در زمان غیبت امام عصر (عجل‌الله‌فرجه) ولایت داده و تمام اختیارات پیامبر و امام برای فقیه هست. موضوع دیگر آن است که آیا حکم امور حسبیه در مورد جامعه نیز جاری است یا نه. مسلم امام هم معتقدند این حکم جاری است و لذا همان طور که خودتان در سؤال فرموده‌اید اگر یک فقیهی سرپرستی جامعه را به عهده گرفت از بقیه‌ی فقها ساقط است و حکم همان میت بی سرپرست را دارد. و لذا از آن جهت که بحث امور حسبیه را فرموده‌اید خلاف نفرموده‌اید منتها دلیل حاکمیت فقیه را در حد ولایت در امور حسبیه نباید محدود کرد.
597
متن پرسش
با سلام و احترام . فرمودید رنگ و بوی سیب برای سیب عرض است و خود سیب جوهر و نیز در مباحث معاد با این مضمون فرمودید که عرض با تکرار جوهر میشود لذا خوب است که اعمال خوب تکرار شوند تا انشاالله در درون اثر بگذارند . سوال این حقیر این است که چگونه عرض سیب در جوهر آن اثر میگذارد ؟ البته مطلب گفته شده با مباحث خودشناسی صدق میکند اما نتوانستم مثال سیب را با آن تطبیق دهم . با تشکر و التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در موضوع جوهر و عرض در امور مادی هرگز عرض بر جوهر تأثیر نمی‌گذارد چون عرض چیزی جز ظهور جوهر نیست. ولی در مورد نفس ناطقه موضوعِ اراده در میان است که اگر انسان اراده کند اعمال صالح انجام دهد آن اراده‌ها برای نفس ناطقه ملکه می‌شود و جزء ذات او قرار می‌گیرد و لذا نمی توان موضوع جوهر و عرض در امور مادی را با موضوع اراده‌ها و اعمال انسان با ذات انسان یکی دانست؛ دو موضوع‌اند با دو مقوله.
591
متن پرسش
با سلام و احترام و ادب خدمت شما. من هنوز درس زبان تخصصی رشته ی خودم را که مهندسی است پاس نکردم . یک بسته ی سیدی که تبلیغ اونو تو اینترنت دیدم سفارش دادم و خریدم. اون بسته "آموزش زبان با استفاده از امواج مغناطیسی در خواب" است. به این ترتیب که 40 ساعت که میشود مثلا 10 تا 4 ساعت و لازم است که مثلا 10 شب هر شب به مدت 4 ساعت یا کمتر یا بیشتر هنگام خواب امپیتیری را در گوش خود بگذاریم . مکانیزم ضبط صدا در آن به گونه ایست که هنگام گوش دادن آن فضای سه بعدی در ذهن انسان ترسیم میشود . اگر در هنگام خواب این رو گوش بدیم در حالی که ضمیر ناخداگاه ما باز هست ، لغات انگلیسی رو به دایره لغات فارسی ما با استفاده از ضمیر ناخداگاه می افزاید. ( توجه بفرمایید که گفتم این لغات به دایره لغات فارسی اضافه میشه نه این که به عنوان لغات انگلیسی بیاموزیم) لذا بعد از 10 شب با کمال تعجب میبینیم که اگه مثلا یه فیلم انگلیسی نگاه کنیم تمام اونو متوجه میشیم بدون این که حتی حواسمون باشه که داره به زبان دیگری صحبت میکنه . یک شب اونو امتحان کردم و گذاشتم تو گوشم صبح که از خواب بلند شدم احساس میکردم هزار لغت به دایره لغاتم اضافه شده و خیلی برام جالب بود. ضمن این که در خواب آن چه که گوینده تلفظ میکنه رو ذهن ما تصویر گری کرده و در خواب میبینیم . حال سوال بنده این است که با توجه به این که انسان در حالت خواب به نوعی به عالم برزخ متصل خود میرود آیا اصلا این کار درسته ؟ ممکن است از نظر معنوی به ضرر ما باشد ؟ با توجه به این که زبانم چندان خوب نیست آیا شما تجویز میکنید که 9 شب دیگر هم آن را گوش بدهم ؟ و نیز سوال دیگر این است که من مدت زیادی است در بیداری نهایت سعیم رو میکنم که صدای موسیقی توی گوشم نره . میخوام بدونم که در حالب خواب اگه این صدا توی گوشم بره موثره یانه ؟ چون گاها اون سیدی ها دارای موسیقی متن در بیان داستان ها ی انگلیسیش است. و یا در بین بیان داستان ها ممکن است باشد. البته شعر ندارد ولی خوب موسیقی است به هر حال. چون من حتی در حد امکان آهنگی که در بین اخبار تلویزیون هم میگذارد گوش نمیدهم . لطفا در مورد آن توضیح بدهید. با کمال تشکر از شما آرزوی سلامتی و تعالی شما و خودمان را از خداوند خواستارم. التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده تجربه‌ای در این مورد ندارم تا جایگاه موضوع را نسبت به برزخ متصل بتوانم ارزیابی کنم.بهتر است یا خودتان موضوع را تا آخر دنبال کنید و پس از چند ماه نتیجه‌ی کار را ارزیابی کنید یا از کسانی سؤال کنید که پس از چند ماه تجربه می‌توانند موقعیت خودشان را شرح دهند.
590
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز من چند سوال خدمتتان دارم 1. من یک دوره کتابهای شما را خوانده ام می خواستم بدانم حالا باید چه کار کنم آیا باید دوره کنم یا باید کتابهای دیگر را بخوانم اگر بخواهم دوره بکنم چه کتابهای دیگری را که از این عالم خارج نشوم پیشنهاد می فرمایید؟ 2.آقای رحیم پور در سخنرابیهایشان ابن میگویند که ما مخالف پیشرفت نیستیم ولی پیشرفتی که بریده از غیب نباشد /یادر یکی از تیترهای یکی از مقالات خود دارند:غرب آری ونه لطفا نظر خود را بفرمایید 3.برای یک طلبه که بخواهد در رشته فلسفه وغرب شناسی کار کند نیاز است مجتهد در فقه واصول شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: پس از آن‌که با مطالعه‌ی کتاب‌ها به لطف الهی آمادگی لازم را پیدا کردید به سراغ تفسیر المیزان و کتاب‌های روایی مثل اصول کافی و تحف العقول و انشاء الله بحار الانوار بروید. به نظرم اگر کتاب مدرنیته و توهم و شرح آن را کار کنید جواب قسمت دوم سؤالتات را می‌گیرید که از چه جهت غرب آری و از چه جهت نه. بالاخره طلبه باید فقه و اصول را خوب بداند و در حد چندین سال درس خارج رفتن کار کرده‌باشد.
587
متن پرسش
باسلام. مدت زیادی است که امام زاده های زیادی در گوشه گوشه ی شهر ما میسازند و به نظر میرسد که 90 درصد آن ها الکی است و واقعا امام زاده نیستند. علاوه بر آن میگویند که دولت دهم بودجه ی عظیمی برای آباد کردن امام زاده ها اختصاص داده است و این باعث نارضایتی عده ای شده و لذا از این جهت میگویند دولت رو به سوی خرافه گرایی دارد چرا که هر جا یک نفر خواب امام زمان را دید آنجاامام زاده ساخته و آبادش میکنند . درمقابل شنیدن این حرف ها ما چه باید بگوییم و نظر شما در این باره چیست ؟ با تشکر از شما استاد گرامی.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: باید در قضاوت در این امور عجله نکرد چون تا معتمدین و روحانیون شجره‌نامه‌ی امام‌زاده‌ای را تأیید نکنند اداره‌ی اوقاف نمی‌پذیرد که کسی جایی را به نام امام‌زاده ثبت کند. موفق باشید
588
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی . ضمن تسلیت ایام فاطمیه سوالاتی در مورد بانوی بزرگوار اسلام حضرت فاطمه (س) داشتم : 1)آیا حضرت فاطمه (س) هم همچون خداوند صفاتشان از ذاتشان جدا نیست ؟به این معنی که آیا فاطمه عین فاطر است یا نه ؛ صفات ایشان بر ایشان عرض گشته ؟ اگر جواب احتمالی این است که حضرت فاطمه عین اسم فاطر خداوند است پس قبل از ظهور این اسم خداوند ، حضرت فاطمه خلق نشده بودند در صورتی که حضرت علی خلق شده بودند(منظور حقیقت حضرات است نه شخصشان) . و این در تناقض با این مطلب به نظر میرسد که حقیقت فاطمه و علی (ع) از وحدت یکسانی برخوردار باشند و به نوعی حقیقت فاطمیه را متکثر تر از حقیقت علویه نشان میدهد ! اما اگر جواب احتمالی این باشد که حقیقت فاطمیه در عین وحدت است و فاطریت او مربوط به نزول او به مراتب پایین تر میشود ؛ دراین صورت تناقض وجود دارد با تعریفی که از فاطمه (س) هست. مگر نه این که فاطمه ، فاطمه بودنش به مفطوریت اوست ؟ 2) آیا اگر مفطوریت را از فاطمه (س) برداریم در این صورت میشود حقیقت علویه ؟ 3)اگر جواب سوال فوق خیر میباشد آیا میتوان حالتی متصور شدکه صفتی عرضی نباشد اما عین آن موجود هم نباشد ؟ 4)ابن عباس در حدیث عجیبی میگوید : "ما کنت ادری ما فاطر السموات والارض حتی احتکم الی اعرابیان فی بئر». یکی از آن ها (اعراب) میگفت :"انا فطرتها" و میخواست بگوید من ابتدا این چاه را حفر کردم و من صاحب اولش هستم . و ابن عباس میگوید از این جا فهمیدم که این یک خلقت صد در صد ابتدایی ""در انسان"" است. میخواهم بدانم که ارتباط فطرتی که خمیره ی انسان بر آن مفطور گشته با اسم فاطر خداوند چیست ؟ سوالم را واضح تر بیان میکنم . با توجه به این که همه چیز برای خلق شدن عین ربط به فاطر هستی ، زهرا (س) است چه طور امکان خلق موجوداتی فاقد فطرت (حیوان ها) وجود دارد ؟ مگر نه این که آن ها برای
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: تمام مجردات ذات و صفاتشان متحد است، منتها خداوند وجودش از خودش است و بقیه وجودشان از خدا است و هر وجودی در هر مرتبه‌ای صفات خاص خود را دارد که از وجود و ذاتش جدا نیست. لذا هر موجودی مظهر صفت و یا صفات خداوند می‌تواند باشد که بحث آن در برهان صدیقین مبسوطاً آمده است، شاید اگر آن بحث را دنبال کنید سؤال خود را روشن‌تر بیان بفرمایید. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!