بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: بدون دسته بندی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22865
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی من عضو هیئت علمی دانشگاه در رشته مهندسی آب هستم. کار ما دو قسمت آموزشی و پژوهشی دارد. نظر شما در مورد اینکه در قسمت پژوهشی من در زمینه پژوهش موضوعی در قرآن کریم متمرکز شوم. و اطلاعات لازم در خصوص آن را کسب کنم. مثلا برای شروع در زمینه همان آب یا موضوعات دیگر نزدیک به تخصص خودم، تحقیق کنم. و دیگر انرژی خود را در زمینه پژوهش در موضوعات تخصصی بی فایده برای کشور تلف نکنم. ضمنا در صورت نظر موافق ممنون می شوم برای کار پژوهشی در قرآن راهنمایی فرمایید. ضمنا من حافظ حدود هفت جزء قرآن هستم و حدود صد جلسه از تفسیر شما را در خصوص سوره های زمر و نساء گوش داده ام. و حدود دو هفته هم هست که مطالعه تفسیر المیزان را بر اساس روش جزوه جنابعالی شروع کرده ام. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم کار به خوبی دارد جلو می‌رود به این صورت که با حساسیت و تخصصی که دارید تفسیر المیزان را دنبال کنید، هرجا به موضوعی در مورد تخصص خود برخورد کردید به طور جداگانه یادداشت فرمایید تا إن‌شاءاللّه در آخر، جمع‌بندی خوبی پیش آید به‌خصوص با ادامه‌ی مطالعه‌ی المیزان، نوعی اندیشه در شما ایجاد می‌شود که می‌توانید کلیّات امور را در اختیار داشته باشید و همین امر، انگیزه‌ی ادامه‌ی کار بر روی المیزان را در شما دوچندان می‌کند. موفق باشید

22864
متن پرسش
بنام خدا و با سلام: استاد گرامی قبلا پیشنهادی با موضوع ایجاد انجمن گفتگو در پیرامون آثار شما مانند http://www.askdin.com/ خدمتتان ارائه شد. در پاسخ بیان کردید جلسات عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی در فضایی گفتمانی صورت می گیرد پیشنهادی که ارائه شد متفاوت از گفتمان پرسش پاسخی هست. الان انجمن های گفتگو در اغلب رشته های تخصصی دنیا وجود دارند و برای افزایش آگاهی و بحث کارکرد بسیار زیادی دارند. برای نمونه انجمن گفتگو مذهبی می توانید به سایت اسک دین نگاهی بیاندازید. امید است وجود چنین انجمن گفتگویی پیرامون مباحثی که شما مطرح کردین باعث افزایش عمق درک مطالبتون، افزایش کمی و کیفی مطالعه آثارتون بشه لطفا این پیشنهاد رو مورد توجه و بررسی قرار بدین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سایت مذکور را دیدم. کارِ بسیار خوب و ارزشمندی است و همین‌طور که می‌فرمایید آن روش، موجب می‌شود تا بسیاری از مباحث از حالتِ اجمال به تفصیل در آید. می‌ماند که به خودی خود این کار نیاز به یک تیم توانا و آماده‌ای دارد که إن‌شاءاللّه پیش آید و از این‌که تنها بنده جوابگوی سؤال‌های کاربرانِ محترم هستم، شرایط تغییر کند. موفق باشید

22858
متن پرسش
چرا امام علی علیه السلام در زمان خلافت ابوبکر و عمر و عثمان ابن عفان، برای گرفتن حق خویش با مخالفین قتال و کارزار ننمودند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در آن اسلامِ نوپا به این اختلافات دامن زده می‌شد، اسلامی نمی‌ماند که علی «علیه‌السلام» بماند! آقای دکتر شریعتی «رحمت‌اللّه‌علیه» در کتاب «علی، مکتب، وحدت، عدالت» در این مورد نکات خوبی دارد. موفق باشید

22861
متن پرسش
با سلام، در سوالی از استاد، جواب مبسوط به سوال شماره ۲۰۴۶۴ ارجاع شده، این پرسش را چگونه پیدا کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال و جواب مذکور چنین بود:

با سلام استاد عزیز: فکر نمی کنم، بتوان از کنار این سخنان دکتر سروش به سادگی گذشت که می گوید:

«مقال مرثیه‌ای است برای جامعه‌ای که انقلاب خود را برای عدل و آزادی و بنام حسین و علی آغاز کرد و سپس کارش به اسلام فقاهتی رسید که جز زجر و زندان و تندخویی و ترشرویی در آن نبود و اسلام فقیهانه جا را بر اسلام عارفانه و حکیمانه تنگ کرد و اینک سرانجامی شوم‌تر یافته است و اسلام مداحانه تومار فقیهان را هم در نوردیده و مداحان بدل به هادیان و متفکران قوم شده‌اند. ….به تازگی فرمان رهبر جمهوری اسلامی گفته «مداحان» به تقویت بنیه فکری جوانان بپردازند و دشمن را در جنگ روانی شکست دهند و نگذارند که «باور به اسلام و باور به کار امدی نظام اسلامی» را از مردم بستانند. مّداحان شعبان جعفری صفت (نه ذاکران محترم و مخلص مصائب اهل بیت رسول) که هیچگاه در جامعه دینی و در چشم مومنان حرمتی و منزلتی نداشتند، و در میانشان نانجیبان و فرومایگان کم نبودند و در نادانی و ناپاکی انگشت نما بودند و داستان‌های کژ رفتاری‌های اخلاقیشان بر سر زبان‌ها بود و در هیچ حال و هیچ جا هیچ کس حتی مسائل شرعی ساده را از آنان نمی‌پرسید، نمی‌دانم بخت مداحان باز شده یا بخت از ملت ما برگشته است که این هیچکسان، کسی شده‌اند و دستگیری جوانان را بدست گرفته‌اند. هرچه هست «خواب گربه موش را گستاخ کرد». وای بر روحانیت خاموش. وای بر دانشگاه خاموش. وای بر فرهنگستان خاموش.

بطّالانی چون ازغدی و پناهیان و انصاریان و رشاد و… بس نبودند که حالا طبّالانی چون ارضی و کریمی و حدادیان و… هم از راه رسیده‌اند تا به توصیه رهبری قدر ببینند و بر صدر بنشینند و دین و هنر و فرهنگ را به سخره بگیرند و به ارشاد خلایق بپردازند و جواب شبهات غربیان را بدهند و غبار ناباوری را از جان جوانان بیفشانند!»

استاد عزیز با این که سروش در سخنان خود بی‌انصافی‌های فراوانی کرده است که بنده به خود اجازه نمی‌دهم آن‌ها را بیان کنم و همین اندازه هم که سخنان او را بیان کردم، از خود شرمنده‌ام، ولی وقتی در غیاب تفکر، از گوش سپردن به سخن یکدیگر عاجزیم و به جای تفکر، معارضه می کنیم و با چماق جدل و طبع جاهلانه و ذوق بی هنری، چهره ی زشت خود را با نام عزیز اسلام تزئین می کنیم، باید بدانیم که تکریم اندیشه در پشت پرده، به کارهای ما خواهد خندید.

دکتر سروش در رابطه با پیامبر می گوید: این همان تجربه‌ای است که شاعران و عارفان دارند؛ هر چند پیامبر این را در سطح بالاتری تجربه می‌کنند.  پیامبر درست مانند یک شاعر احساس می‌کند که نیرویی بیرونی او را در اختیار گرفته است. این الهام از «نَفس پیامبر» می‌آید و نفس هر فردی الهی است. اما پیامبر با سایر اشخاص فرق دارد، از آن رو که او از الهی بودن این نفس آگاه شده است.

او این وضع بالقوه را به فعلیت رسانده است. نفس او با خدا یکی شده است. این اتحاد معنوی با خدا به معنای خدا شدن پیامبر نیست و این اتحادی است که محدود به «قد و قامت خود پیامبر» است. این اتحاد به اندازه بشریت است، نه به اندازه خدا. ... پیامبر، باز هم مانند یک شاعر، این الهام را به زبانی که خود می‌داند، و به سبکی که خود به آن اشراف دارد، و با تصاویر و دانشی که خود در اختیار دارد، منتقل می‌کند.

استاد عزیز! راستی خود شما، تاکنون چقدر به نسبت شعر و وحی پرداخته اید؛ فارغ از نظر هر اندیشمند دیگر؟

دکتر سروش می گوید: شیعیان به هیچ وجه نبایدخود را فرقه ای از فرقه های اسلامی بدانند و گمان کنند در برابر دیگران قرار دارند ما همه پیروان پیامبر هستیم و همه ما محمدی هستیم و اگر هم علوی هستیم بخاطر آنست که امتداد محمد را در علی می بینیم.

استاد عزیز! کاش می توانستیم بفهمیم که دیگری هم "می تواند" "درست" بگوید.

می گوید: «از ديد من برندگان اين عالم، عارفان بودند آقاى خمينى عرفان را وارد سياست كرد.

من آن را نمي پسندم»

به چند جمله ی نخست آقای سروش دقت کنید، آیا ما از همین جا، نقدهای اساسی و موثر در سیاست را از دست نداده ایم؟ چقدر مست می شوم وقتی با گوش سپردن به یک سخن، پیش داوری هایم نفی می شوند و دیگر می شوم. در تفکر مساله اصلا پذیرفتن و نپذیرفتن یک سخن نیست، مساله، گوش سپردن و نفی خود است که من فکر می کنم در مواجه با آقای سروش، این حتی از جانب آقای داوری هم اتفاق نیافتاد؛ حتی در دوره ی متاخر فکری ایشان. باید به شیوه مواجهه ی اندیشمندانمان با یکدیگر بیشتر بیاندیشیم.

دکتر عبدالكريم سروش می گوید: «ديانت را چرا بهانه خشونت کرده ايد؟ گفته ايد «اسلام تازيانه هم دارد» ولی آيا فقط تازيانه دارد؟  ... نه صدائی از مدارا در آن هست نه سيمائی از مروّت، نه نقدی نه مطالبه ای، نه سؤالی نه محاسبه ای.»

 استاد عزیز! به نظر شما وقتش نرسیده به این سخنان توجه شود؟

20464- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است آیا روح انقلاب اسلامی که حضرت امام به صحنه آوردند این است که سروش می‌گوید؟ و یا طبیعی است که ما برای تحقق آن انقلاب با تنگناهای تاریخی و بعضاً با به حجاب‌رفتنِ آن آرمان‌ها روبه‌روییم. ولی آیا آن روحی از انقلاب اسلامی که در متن تاریخِ امروز حاضر است و باید به آن نظر کرد و آن را از خود نمود، در سخنان آقای سروش به چشم می‌خورد؟

آقای سروش چیزهایی را به رهبری انقلاب نسبت می‌دهد که فضای رهنمودهای رهبری درست برعکس آن است. حتی آن وقتی که به مداحانی خاص، مسئولیتِ متذکرشدن و راهنمائیِ جوانان را می‌دهد؛ اشاره به روح و روحیه‌ای دارد که سختْ ضدِ استکباری و معنویت‌گرا است. آیا این مداحان با صفتِ شعبان جعفری نظام شاهنشاهی قابل تطبیق‌اند که آقای سروش چنین تطبیقی را به میان آورده است؟!

می‌بینید که همه‌ی مشکل سروش و امثال سروش، به هر بهانه‌ای شخصِ رهبری انقلاب است که همچون حکیمی بصیر با رهنمودهای الهی خود می‌خواهد به روش خاصی که مخصوص فرهنگ و تاریخ این ملت است، این ملت را از تنگناهای تاریخی 200 ساله‌ی غرب‌زدگی خود عبور دهد.

ذاکران مخلص اهل‌البیت «علیهم‌السلام» که دکتر سروش مطرح می‌کند، کیانند که اگر امثال دکتر میثم مطیعی و یا جناب منصور ارضی این سالکِ وارسته‌ی درس‌آموخته از مکتبِ عارفان، مداحان حکومتی‌اند و خود فروختگان دستگاه؟!!

قضیه‌ای که ایشان در مورد پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌گویند که سبکِ فهم آن حضرت شاعرانه است و نه فیلسوفانه؛ در این حدّ نیست آن‌جایی که به صراحت ادعا می‌کند «پیامبر، گمان می‌برد که پیامبر است». در کلمات زیبا، پیچاندنِ سخن، اصلِ سخن را تغییر نمی‌دهد، عمده آن است که متوجه باشیم در دل این جملات زیبا ایشان به کجا اشاره می‌کند؟ به پیامبری که رسول خدا است؟ و یا به عارفی که به قول ایشان با خدا متحد شده است؟! در حالت دوم پای شریعت بر هوا است و هیچ تمدنی از طریق دین اسلام به صحنه نخواهد آمد.

کجای تشیع اصیل و کدام یک از علمای دین، علی «علیه‌السلام» را به جای حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نشانده‌اند؟!! جز آن است که همه‌ی علمای شیعه سعی بر تقریب مذاهب دارند؟ علی «علیه‌السلام» در نگاه سروش، یک انسان بزرگ است و نه یک امام که باید جامعه‌ای بیرون از فرهنگ جاهلیتِ دیروز و مدرنیته‌ی امروز بسازد. بحث در اخلاق فردی نیست، بحث در ایجاد جامعه‌ای است که بتواند از سیطره‌ی مستکبران آزاد باشد.

دکتر سروش می‌گوید چرا امام، عرفان را وارد سیاست کرد؟ این یعنی یک تمدن‌سازی منهای عرفان. آیا امام، عرفانی را وارد سیاست کرد که پای مرید و مرادی در میان باشد؟! و یا با حفظ حریم آزادی انسان‌ها در انتخاب سرنوشت خود، روحِ عرفانیِ فهمِ انسان متعالی را در چنین تمدنی متذکر شد.

امثال دکتر داوری در نسبت با سروش متوجه‌ی جایگاه و اشارات آن سخنان می‌شوند و نه توجه به صِرفِ معنای جملات آقای سروش.

آیا با سخنان زیبای آقای سروش، انقلاب اسلامی بازخوانی می‌شود و یا به‌کلی در زیر پا قرار می‌گیرد و ما دالایی‌لامایی می‌شویم که به بهانه‌ی دوری از خشونت، گروگان آمریکایی هستیم که بتواند از این طریق با رقیب خود یعنی کشور چین مقابله کند؟! و البته این بدان معنا نیست که بنده انتقادهای اساسی نسبت به روند امور نداشته باشم و یا معتقد باشم ما در شرایطی هستیم که انتقادهای دلسوزانه را می‌پذیریم؛ بحث بر سر آن است که مواظب باشیم جایگاه سخنان امثال آقای سروش را که اتفاقاً بنا دارد عوامل قِوامِ تحقق تمدن اسلامی را نشانه رود، نادیده نگیریم! و این است حرف اساسی بنده، وگرنه بین نقد که از نانِ شب برای ما واجب‌تر است، با تخریبی نرم و ظاهرپسند تفاوت نمی‌گذاریم. موفق باشید 

22859
متن پرسش
با سلام مدتی است سوالها در پیام رسان ایتا بارگذاری نمی شود علت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در پیام رسان های ایتا به آدرس  eitaa.com/lobolmizan ودر پیام رسان سروش به آدرس sapp.ir/lobolmizan میتوانید سوال ها و جواب ها را پیگیری فرمایید.

22837
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرامی: نظر شما در مورد ملاقات آقای دکتر حسن روحانی با ابرام نیر در سال ۶۵ و گفتگوهایی که بین آنها رد و بدل شد چیست؟ آیا می توان آن را نشانه ی خیانت آقای روحانی در آن زمان دانست یا اینکه به نظر شما توجیهی دارد و اگر چنین است چه توجیهی؟ لطفاً قدری مسئله را باز کنید تا در موارد مشابه خودمان بتوانیم از نحوه تحلیل شما الگو بگیریم. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد که آن صحنه را حملِ بر حیله با دشمن تلقی نمود که آن‌ها گمان کنند بین جریانی که آقای روحانی در آن جریان قرار دارد، با حضرت امام اختلاف هست به‌خصوص که در آن زمان ما در حال جنگ بوده‌ایم و یکی از فنون جنگ، حیله با دشمن است. از این مهم‌تر فراموش نکنید که آن زمان، طرفِ مقابل به عنوان نماینده‌ی آمریکا در جلسه حاضر بوده است و نه شخصی از شهروندانِ رژیم صهیونیستی، که تازه رژیم اسرائیل بعد از سال‌ها آن را منتشر می‌کند تا به اختلافاتِ داخلی دامن بزند. موفق باشید

22825
متن پرسش
با سلام: به مناسبت سفر زیارتی مشهد به مدت یک هفته از جوابگویی به سؤالات کاربران عزیز معذور هستم. طاهرزاده
متن پاسخ

با سلام: به مناسبت سفر زیارتی مشهد به مدت یک هفته از جوابگویی به سؤالات کاربران عزیز معذور هستم. طاهرزاده

22815
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرامی: همیشه برایم سوال است که چرا ابدال اولیا خدا و عرفا همه مرد هستند و اگر هم در بین ایشان زن باشد خیلی موارد کم و انگشت شماری هستند. آیا زنان ذاتا استعداد کمتری برای پیشرفت معنوی دارند؟ اگر جواب مثبت است علت آن چیست و اگر جواب منفی است و به نظر شما زنان و مردان امکان رشد یکسانی از نظر ایمانی و پیشرفت معنوی دارند پس چرا در عمل و آن چه ما در طول تاریخ دیده ایم به گونه دیگری است و علت را در کجا باید جستجو کرد؟ از لطف شما و پاسخگویی شما بسیار ممنونم.
متن پاسخ

جناب ابن‌عربی می‌فرماید: استاد اصلی‌اش خانم بوده با فوق‌العادگیِ خاص. ظاهراً خانم‌ها با تلاش‌های فرهنگی نرم و چراغ خاموش، مردانی را تربیت می‌کردند که آن‌ها بیشتر در صحنه ظاهر شوند ولی به گفته‌ی ابن‌عربی، استعداد عرفانی زنان بیشتر از مردان است. امروز زنان واقعیِ سلوک، مادران و همسران شهداء هستند که به خوبی تاریخ خود را که تاریخ ظهور خدا در صحنه است درک می‌کنند و در عین عاطفه و اشک، هوشیارانه و قهرمانانه مقاومت می‌نمایند. ملاحظه کنید که جناب سردار سلیمانی عزیز به مناسبت رحلت مادر شهید عماد مغنیه می‌گوید: «آن مادر بزرگوار که باید از ایشان به عنوان «مادر حزب‌الله» یاد کرد، منبع فیض و رحمت الهی بود». در این مورد خوب است سری به کتاب «زن در آینه‌ی جلال و جمال» از استاد آیت اللّه جوادی بزنید تا معلوم شود زن بنا است در عین جمال، در جلالِ خود و در مقامی که بیشتر مقام پنهانی است؛ آشکار باشد. موفق باشید  

22801
متن پرسش
سلام: بعضی افراد مثل آقای برنجکار در مورد حدیث اقوام متعمقون می گویند که متعمق تقبیح مردم آخرالزمان است نه مدح آنان. و در این مورد با آقای عسگری در قالب مقاله مناظره کرده اند. آیا این نظر صحیح نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز در جریان امر هستم. ولی به نظر اینجانب، نگاهِ آیت اللّه جوادی به روایت مذکور، نگاهِ همه‌جانبه‌تری است. بد نیست در این مورد به کتاب «رازِ نماز» ایشان رجوع فرمایید. موفق باشید

22798
متن پرسش
سلام: آیا امکان دارد شخصی که در دو تاریخ زندگی کرده بنا به هر دلیلی با همان تاریخ قبلی خود به سعادت برسد؟ مانند آیت الله بهجت که در جلسه یکشنبه به آن اشاره شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. بالاخره این بزرگان ملکات خود را در تاریخی که عملاً تاریخ آن‌ها بوده است شکل داده‌اند. به همین جهت همچنان که عرض شد نباید انتظار بیش از حدّ از آن‌ها داشت. موفق باشید

22792
متن پرسش
سلام: در کتب شما طوری برداشت می شود که مردم دنیا اکثرا از حقیقت ناب بی بهره اند. آیا مشابه علامه حسن زاده ها به شکلهای متفاوت و با ادیان متفاوت در جهان زیاد نداریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از طرفی بسیاری از مردم به دنبال حضرت حق‌اند، باید به آن‌ها کمک شود که او را بیابند و بشناسند و با او به‌سر ببرند. موفق باشید

22765
متن پرسش
سلام: استاد فرمودید در روزهای آخر ماه محرم جلساتی در رابطه با عزاداری امام حسین (ع) دارید. لطفا بقرمایید محل و زمان آن را.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جلسه‌ی مذکور از شنبه 14 مهرماه تا چهارشنبه 18 ، بعد از نماز صبح و زیارت عاشورا که در آن محل برقرار می‌شود بنده از ساعت 6 تا 7 صبح عرایضی خواهم داشت. آدرس محل: فلکه شهداء - خیابان ابن‌سینا- کوچه شماره‌ی 5 (شهید رجب‌زاده) - انتهای کوچه - بن‌بست خرد. موفق باشید

22755
متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما استاد بزرگوار: چند وقتی است که از مباحث اخلاقی شما استفاده می کنم اما خیلی دوست داشتم نظر شما را راجع به یک ادعای سیاسی بدانم. سوالم را خیلی ساده بیان و بدون لفافه مطرح می کنم. بعضی تحلیلگران و منتقدان سیاسی مخالف رئیس جمهور هستند تا اینجای کار برای من قابل هضم است چون به هر حال هر کسی مشرب و سلیقه و تحلیل خاص خودش را دارد. ولی بعضی از ایشان با تاکید می گویند که آقای روحانی مهره نفوذی دشمن است و عملکردهایش نه از روی بی تدبیری و بی لیاقتی بلکه دقیقا خیانتکارانه و به منظور براندازی نظام است. سوال من این است که آیا واقعا ممکن است با وجود نظارت رهبری در همه امور کشور و با وجود فیلتر شورای نگهبان و ... شخص خیانتکاری تا این حد قدرت بگیرد و مهم ترین منصب کشور پس از رهبری را برعهده بگیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر این‌که کاملاً مخالف آن‌هایی هستم که چنین نگاهی به آقای روحانی دارند؛ از آن مهم‌تر سخنان اخیر رهبری با اعضای خبرگان است که بحث ویروس بدبینی را مطرح کردند و دقیقاً روی همین موضوع دست گذاشتند که انتقاد منطقی و مدلل آری، ولی ویروس بدبینی بسیار مضرّ است. موفق باشید

22750
متن پرسش
با سلام: جناب کاپلستون در تاریخ فلسفه جلد هشتم در فصل مربوط به راسل در بحث مربوط به اصالت نفس، شقی را مطرح می کند که راسل بیان کرده و آن اصالت نفس لحظه ای است که طبق این شق از سولپسیزم کل معرفت من محدود است به آنچه اکنون و در این لحظه تامل می کنم، حقیر تا چندی پیش معتقد به این شق بودم و چون برای حافظه حجیت یقینی قائل نبودم گذشته را ظنی می پنداشتم و آینده هم که قابل پیشبینی نیست چنانچه ظاهرا نظر هیوم هم چنین است پس ما می مانیم و حال. لکن اکنون با تامل بیشتر به این اندیشه رهنمون شدم که حال هم چون آنی است و به حدی گذراست که آنا تبدیل به گذشته می شود بنابرین ما در عمل فقط با گذشته روبروییم که از نظر معرفت شناسی افاده یقین نمی کند چنانچه مطلبی بدین مضمون را دیدم که ممکن است خدا جهان را 5 دقیقه قبل آفریده باشد و در بدو ایجاد حافظه ای به ما داده باشد که گویی مثلا 60 سال زیستیم بنابرین در این لحظه من چگونه می توانم بگویم 60 سال پیش وجود داشتم یا خدا 5 دقیقه پیش مرا آفرید و حافظه 60 ساله به من عطا کرد یا مثلا اهریمنی خبیث در حافظه ام دخل و تصرف نکرده است بنابرین با توجه به این مشکلات گذشته ظنی است حال هم آنی است و مفید تعلق معرفت نیست آینده هم قابل پیش بینی نیست پس معرفتی در کار نیست و همه چیز ظنی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فرض ثنویت ذهن و عین، همیشه این مشکل هست و کانت هم به هر صورت نتوانست از این مشکل عبور کند، نهایتاً معرفت را در حدّ معرفتِ فنومن‌ها می‌داند مگر آن‌که متوجه‌ی حضور کلی خود در جهان باشیم که هایدگر با طرحِ دازاین و یا در جهان‌بودگیِ انسان می‌خواهد این مشکل را حل کند. موفق باشید

22743
متن پرسش
سلام علیکم: شاید بتوان گفت بیش از نیمی از کسانی که به آقای روحانی رای داده بودند حال پشیمان اند و رای شان برگشته. با این وضعیت آیا نظام میزان را رای مردم می داند نباید در صدد تغییر دولت یعنی انحلال و برگزاری انتخابات باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» فرمودند ملاک و میزان رأی مردم است؛ به این معنا است که باید به رأی مردم در بستر قانونی که آن رأی شکل گرفته است، احترام گذاشت. در این رابطه همچنان‌که رهبری فرمودند دولت باید ادامه یابد و خودش مسئولیت امور خود را به عهده داشته باشد. و این به نفع جامعه و انقلاب است. موفق باشید

22740
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ادب و احترام: خانمی ۴۰ ساله هستم. بیش از ۲۰ سال است که برای رشد معنوی خودم برنامه‌ریزی می کنم. سعی کرده ام که اصولی را در این زمینه رعایت کنم از جمله شروع کردن با برنامه های سبک، گنجاندن تفریح در برنامه، داشتن مراقبه، هدفگذاری برای خودم، اولویت دادن به پرهیز از گناه و اولویت دادن به امر همسر داری و بچه داری. اما مشکل من این است که اولا هر برنامه ای پس از مدتی رها شده (گرچه که در ابتدای برنامه روحیه من خیلی خوب بوده و گمان می‌کردم که دیگر با این برنامه قدم به قدم به جایی که باید برسم خواهم رسید) ثانیا اینکه در کل هم از پیشرفت خود پس از ۲۰ سال راضی نیستم. حالا دیگر هر کاری می خواهم بکنم با خودم می گویم شاید این برنامه هم اصولی نیست و ایرادی دارد و آن طور که انتظار دارم من را قدم به قدم جلو نمی برد و نگرانم که عمرم با همین برنامه های دست و پا شکسته طی شود و به سرمنزل مقصود نرسم. یک کارشناس از مرکز پاسخگویی قم به من گفتند شما باید با استاد پیش بروید. لطفا راهنمایی کنید که چکار کنم؟ اشکال من چیست؟ آیا بدون استاد به جایی می رسم؟ خیلی افسرده و ناکامم از این همه شکست. وقتی صحبت مباحث اخلاقی می شود سینه ام سنگین می شود و حتی بغض می کنم. از وقتی که می گذارید بی نهایت سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به گفته‌ی آیت اللّه بهجت بپذیریم که در این زمانه «علم ما استاد ما است» باید سعی کنیم در کسب معارف حقه ورود بیشتری داشته باشیم. بنده روش «معرفت نفس» را از این جنس می‌دانم و پیشنهاد می‌کنم کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را که هر دو بر روی سایت هست دنبال کنید. با این فرض که فراموش نکنید راهِ رجوع به حضرت حق، تنگ و تاریک نیست، گشوده و روشن است. چه شده است که می‌فرمایید با روبه‌روشدن با مباحث اخلاقی سینه‌تان تنگ می‌شود؟! مگر بنا نیست اخلاق، راهِ گشوده‌ی حضرت ربّ العالمین را در مقابل ما بگشاید؟ و نه باری بر دوش ما باشد.

آیت الله بهجت می فرمایند :ما یک زاهد داریم و یک عارف، زاهد که می گوییم مراد همین زهد خشک است، همان کسانی هستند که حافظ در اشعارش از اینها می‌نالد. آنهایی که اهل زهد خشک اند دنبال کثرت عمل هستند، هزار مرتبه این ذکر را بگویند، اینقدر نماز بخوانند، اینقدر حج، اینقدر ختم قرآن و ... دنبال این هستند. اما آن کسی که عارف است دنبال کیفیت عمل است،

موفق باشید

22739
متن پرسش
استاد عزیز سلام: دوستی دارم که قبلا اهل نماز و روزه و زیارت بود و اهل دقت و فکر کردن روی آنها بود، اما مدتیه نمیدونم چه مشکلی براش پیش اومده (خواه مشکل مادی یا معنوی و فکری) و‌ به هیچ عنوان هم چیزی نمیگه اما خیلی بهم ریخته و حتی دیگه نمازش رو هم ترک کرده و هیچ حسی نسبت به اهل البیت ندارد، واقعا این روزها دلم برایش مثل سیر و سرکه می جوشد، پیشنهاد شما چیست؟ یا حق
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بروز این پدیده را به موضوع سیطره‌ی روحِ نیهیلیسم مربوط دانست. زیرا وقتی باورهای انسان در عمل جواب ندهد، چنین حالتی پیش می‌آید و اگر در مسیر باورهای معنوی، انسان‌ها با حقیقت مأنوس نشوند خود را در یک خلأ اندیشه‌ورزی احساس می‌کنند. با این‌همه امید آن را داشته باشید که طرف پس از تجربه‌هایی که در این حالت به او دست می‌دهد، باز با خودآگاهیِ بیشتر برگردد. موفق باشید

22733
متن پرسش
سلام و عرض ادب: عذرخواهی می کنم که وقت شریفتون را می گیرم. استاد بنده طلبه پایه 8 هستم. می خواستم لطف کنید و یک سیر مطالعاتی در زمینه معرفت النفس از هر استاد عزیزی که مد نظرتون هست، بفرمایید. ممنونم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم خوب است که ابتدا مطالعه‌ی کتاب‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «معاد» را که بر روی سایت هست، همراه با شرح صوتی آن دنبال کنید و سپس به کتاب ارزشمند «عیون مسائل نفس» از آیت اللّه حسن‌زاده رجوع فرمایید. موفق باشید.

22727
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: سوالم این است که آیا تمام محسوسات معقول، و تمام معقولات محسوس اند؟ رابطه دین و اخلاق چگونه است یعنی اخلاق بدون دین ممکن است اگر نیست چرا؟ و دیگر اینکه آیا هر معقولی معلوم و هر معلومی معقول است؟ تشکر بسیار زیاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: محسوسات، محسوسات‌اند و معقولات، معقولات‌اند. چگونه می‌شود بگوییم محسوسی مثل رنگ قرمز معقول است؟ آری! اگر اخلاق مبتنی بر دین باشد با توجه به این‌که در این صورت پایگاه اخلاق امری قدسی خواهد بود، این اخلاق پایدار است. برعکسِ اخلاق سکولار که مبتنی بر توصیه‌های اجتماعی است. موفق باشید

22713
متن پرسش
سلام علیکم: کتاب عالم انسان دینی مطالعه شد و در سراسر مطالعه کتاب خدا را بدلیل آشنایی با شما و کتاب هایتان شکر می کردم چرا که جواب بسیاری از سوالات چندین ساله خود را در این کتاب یافتم. به جمله ای در کتاب برخورد کردم که برای خودم بعلت نداشتن آن بسیار افسوس خوردم و از شما برای رسیدن به آن کمک می خواهم. در اواخر کتاب نوشته بودین که در اثر ارتباط و همنشینی با شخصیتی مثل علامه طباطبایی می توان متوجه عالم ایشان شد و به آن راه یافت. شما به بنده بگویید من چگونه استاد پیدا کنم؟ اصلا بارها به خود می گویم که مثلا افرادی مثل علامه مطهری و علامه جوادی و ... چه نیازی به جلسات خصوصی با علامه طباطبایی داشتند چرا هیچ استادی پیدا نمی شود که برای چون منی که از همه چیز دور افتاده ام کمک حالی باشد؟ چرا نسل جوان امروزی نمی تواند با همچین علمایی ارتباط پیدا کند؟ بنده احساس می کنم در طی این مسیر تنهای تنهایم و اینطور تا ابد نمی توانم به کمال برسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همنشینی بیش از آن‌که جسمی باشد، روحی است. به همین جهت مولوی می‌گوید: «هرکه را روی به بهبود نبود / دیدن روی رسول سود نبود» و برعکس، اویس قرنی همنشین پیامبر بود در حالی‌که هیچ‌وقت ملاقات حضوری با حضرت ختمی مرتبت «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نداشت. امروز همنشینی با رهبری عزیز و با شهداء، راه‌های ناگشوده را در مقابل ما می‌گشاید. موفق باشید

22710
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: پدری 47 ساله هستم که سه دختر دارم. دختر اولم 17.5 ساله و در مدرسه تیزهوشان تحصیل می کند. مدتی است در اعتقادات مذهبی سست شده و با اینکه ما خانواده مذهبی بوده و هستیم و البته نه سختگیر اما مقید به دستورات شرعی. دخترم چادری است و همیشه در مسابقات نهج البلاغه و ... مقام مسابقات دانش آموزی هم کسب کرده ولی مدتهاست نزدیک یکسال سوالات و شبهات زیاد اعتقادی درباره خلقت و هدف زندگی و عدالت خدا و بهشت و جهنم و .. دارد و جوابهای ما بر اساس کتب شهید مطهری و کتابهای شما و ... را به هیچ عنوان قبول نمی کند و ذهنیت خیلی منفی نسبت به خدا پیدا کرده و مدتی است می گوید وقتی خدا را دوست ندارم چرا نماز بخوانم و ... برخورد ما با ایشان چگونه باید باشد لطفا راهنمایی بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که مطالعه‌ی کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را با او در میان بگذارید امید است که متوجه شود بحث دوست‌داشتن و دوست‌نداشتنِ خدا در میان نیست، بحثِ رجوع به خدای علیمِ حکیمِ قدیری است که در رجوع به چنین خدایی در راستای انوار او به ما کمک می‌شود. موفق باشید

22708
متن پرسش
سلام بر استاد گرامی: عزاداری ها قبول. سوالی از محضرتان داشتم. ذیل جلد ششم اسفار بعد از اثبات برهان صدیقین توسط ملاصدرا، علامه طباطبایی (ره) حاشیه ای دارند، که مضمون را اینطور برداشت کردم که: مبنا را بدیهیات هم که قرار دهیم، باز هم قبل از آن بدیهی حق در میان است، نه بدیهی، یعنی اگر بگوییم اجتماع نقیضین محال است، اگر کسی پرسید حقا محال است یا باطلا، می گوییم حقا، پس حقیّت حق را قبل از آن بدیهیات پذیرفته ایم. آنطور که ظاهر است و بنده استقرا کردم، علامه این نگاه را از فرهنگ کلی قرآن می دانند و اگر طبق این نظر علامه طباطبایی به موضوعات بنگریم، پس در واقع برای بصیران عالم حتی نفس هم نمی تواند بدیهی ترین باشد، بلکه خود حضرت حق بدیهی ترین بدیهیات می باشد و «بک عرفتک» اینجا معنا میابد. آیا برداشتم صحیح است؟ التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان حق را این‌جا به معنای آن‌چه واقعاً محقق و واقع است در نظر بگیریم. لذا دیگر اجتماع نقیضین علمی نیست که پذیرفته باشیم، بلکه یافتی است از حقیقت که در مقابلش تصوری نیست که آن تصور باطل باشد بلکه صرفاً حق است و لاغیر. واللّه اعلم. موفق باشید

22705
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی حضور شریف استاد سلام علیکم: ۱. اگر بر این باوریم که سنت های الهی در عالم ثابت هستند. خداوندی که با آوردن معجزات متعدد توسط حضرت موسی و تحت فشار قرار دادن فرعون توسط همین معجزات از جمله سه روز تاریکی در مصر و یا کشته شدن نخست زادگان مصری ها که نوعی انتقام خدا از کشتن فرزندان پسر بنی اسرائیل توسط فرعون بود و معجزات دیگر که فرعون را مجبور به آزاد کردن بنی اسرائیل کرد. حال سوال این است که چرا خداوند در این عصر از این معجزات و آیات برای متنبه کردن بندگان خود و یا آزاد کردن همین مردم فلسطین استفاده نمی کند؟ ۲. ده فرمانی که توسط خداوند بر حضرت موسی نازل شده چیستند؟ آیا همین ده فرمانی که یهود می گویند همان ده فرمان اصلی هستند و یا در این فرمان ها هم تحریف صورت گرفته ااست؟ ۱. من خداوند خالق تو هستم که تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد ساختم. ۲. تو را معبود دیگری جز من نباشد. هیچ تصویری از آنچه در آسمان یا بر روی زمین یا در آب است، نساز و آنها را پرستش نکن. ۳. نام خدای خالقت را بیهوده بر زبان نیاور (از آن سوءاستفاده نکن)[۵] ۴. روز شنبه را یاد دار تا آن را مقدس بداری.[۶] ۵. پدر و مادرت را احترام بگذار.[۷] ۶. قتل نکن. ۷. زنا نکن. ۸. دزدی نکن. ۹. شهادت دروغ نده. ۱۰. چشم طمع به مال و ناموس همسایه نداشته باش
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- راهی که با آمدن اسلام در تاریخ گشوده شد، راهِ متعالی‌شدن انسان در امور فرهنگی است تا خودش در چنین بستری آن‌جا که باید قیام کند و ظلم ظالمان را از خود دفع نماید، آن کار را انجام دهد. در صورتی که تا قبل از اسلام معجزات، کم‌تر جنبه‌ی فرهنگی داشته است 2- هرچه بوده است مسائلی بوده که راه حلّ نجات بشر آن دوران در آن ده فرمان قرار داشته. موفق باشید

22668
متن پرسش
درود بر استاد طاهرزاده: عطف به سوال 22661 عرض می کنم که با توجه به مطالبی که از کتاب ادب عقل و خیال استفاده کردم گاه فرد مجبور می شود دست به انتخاب بزند و از آن جامعیت مطلوب دست بکشد من هم با فکر فلسفی قادر به تنفس نیستم مدتها سرگشته بودم گم شده خود را در مکتب شیخ اکبر و بخصوص پیروان شیعه آن بزرگمرد چون امام راحل یافتم باز نمی خواهم وارد مجادلات عقلی شوم این سینا این گفت و سهروردی آن گفت، صدرا چنیین گفت و این سخن پایان ندارد. بنابرین اگر میسر است سیری مشخص کنید برای فهم عرفان نظری که از سینا و صدرا و ... نگذرد کتاب مبانی عرفان نظری سعید رحیمیان را اگر تایید می کنید چون اجمالا مطالعه کردم با دقت بیشتر مطالعه کنم بعد تفسیر حمد امام و مصباح الهدایه با شرح شما و بعد فصوص الحکم با شرح استاد جوادی و در نهایت شرح فتوحات مکیه استاد یزدان پناه اگر این سیر را تایید می کنید شروع کنم اگر نه سیر دیگری لطف فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تأکید بنده بر همراهیِ تفکر با حکما از آن جهت است که آن‌ها عقل ما را در معرض حقایق قرار می‌دهند و این برای ادامه‌ی راه لازم است. 2- کتاب مذکور را نمی‌شناسم ولی فکر می‌کنم با آثار استاد یزدان‌پناه بتوانید راه را ادامه دهید. موفق باشید

22659
متن پرسش
با سلام: تو رو خدا اگه امکانش باشه زود جوابشو بفرسیت ممنون: آیا امکان دارد عقل که بصورت یقینی می گوید اصل علیت در مورد الکترون ها و جهان زیر اتمی برقرار است ولی واقعیت و حقیقت این باشد که اصل علیت در مورد الکترون ها و جهان میکروسکوپی برقرار نیست آخه بعضی از دانشمندان فیزیک می گویند ممکنه اصل علیت در مورد الکترون ها و جهان زیر اتمی و ردنقض بشه آیا این امکان وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفی اصلِ علیّت به‌جز برای خداوند که عین وجود و عین علت است، برای موجود دیگر معنا نمی‌دهد. می‌ماند که جهان الکترون‌ها و جهان میکروسکوپی آن‌چنان مشهود نیست که بتوانیم علت‌ عکس‌العمل‌های آن موجودات را به راحتی بیابیم. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!